به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

سمانه صفری

  • نگار ایازی، ناصر میرازی*، حسام پارسا، سمانه صفری
    زمینه و هدف

    سرب از عوامل آلوده کننده زیست محیطی می باشد و بر عملکرد دستگاه های مختلف بدن از جمله دستگاه تولید مثل، اثرات مخربی دارد. لذا هدف از این مطالعه تعیین و بررسی اثرات محافظتی عصاره هیدرواتانولی پنیرنخل بر اسپرماتوژنز موش های صحرایی نر نژاد ویستار القا شده با استات سرب بود.

    روش بررسی

    در این مطالعه تجربی که در سال 1402 انجام شد، 35 سر موش صحرایی نر با محدوده وزنی 220 200 گرم وارد مطالعه شدند و به 5 گروه کنترل (دریافت کننده آب و غذای معمولی)، کنترل مثبت (دریافت کننده عصاره پنیرنخل با دوز500 میلی گرم برکیلوگرم)، شاهد (دریافت کننده استات سرب 5/0 گرم بر لیتر،  در آب آشامیدنی) و تیمار 1و2 (دریافت کننده ی استات سرب و عصاره پنیر نخل با دوز 250 و 500 میلی گرم برکیلوگرم) تقسیم شدند. تزریق عصاره به صورت درون صفاقی روزانه و به مدت 2 هفته انجام شد. در پایان آزمایشات، از حیوانات خون گیری و از سرم آن هورمون های تستوسترون،LH و FSH اندازه گیری شد، سپس شمارش اسپرم انجام و نمونه های بافت شناسی بیضه ارزیابی شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری کلموگروف- اسمیرونوف، آنالیز واریانس یک طرفه درون آزمودنی و تست تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    نتایج به دست آمده مطالعه حاضر نشان داد که استات سرب تخریب و نکروز در بافت بیضه موش ها ایجاد می کند. هم چنین کاهش معنی داری در تعداد اسپرم ها و سطح سرمی هورمون تستوسترون به وجود می آورد (001/0 <p). عصاره پنیر نخل موجب محافظت از بافت بیضه و افزایش روند اسپرماتوژنز در گروه های تیمار نسبت به گروه شاهد گردید. هورمون تستوسترون در گروه های تیمار نسبت به گروه شاهد افزایش معنی داری داشت (05/0<p).

    نتیجه گیری

    عصاره هیدرواتانولی پنیرنخل دارای اثر محافظتی در بافت بیضه موش های صحرایی در برابر اثرات توکسیک استات سرب  است.

    کلید واژگان: پنیرنخل, اسپرماتوژنز, تستوسترون, استات سرب, موش صحرایی
    Negar Ayazi, Naser Mirazi*, Hesam Parsa, Samaneh Safari
    Background & aim

    Lead is an environmental pollutant and has destructive effects on the functioning of various body systems such as the reproductive system. The aim of the present study was to investigate the protective effect of hydroethanolic extract of palm meristem on the process of spermatogenesis in male Wistar rats induced with lead acetate.

    Methods

    In the present experimental study conducted in 2023, 35 male Wistar rats with 200-220g were used and divided in five groups: Control (received water and normal food), positive control (received palm meristem extract with a dose of 500 mg/kg, ip), witness (received lead acetate 0.5 gr/ L, in drinking water) and Treatment 1 and 2 (receiver of lead acetate, 0.5 gr/ L, in drinking water and palm meristem extract with a dose of 250 mg/kg and 500 mg/kg, ip, respectively).The experiments were conducted  for 2 weeks. At the end of the experiments, blood and serum were taken from the animals to measure testosterone, LH and FSH hormones, then sperm count and testicular histological samples were evaluated. Collected data were analyzed using Kolmogorov-Smironov statistical tests, one-way analysis of variance within the subject and Tukey's post hoc test.

    Results

    The results of the present study indicated that lead acetate causes destruction and necrosis in the testicular tissue of rats. It correspondingly caused a significant decrease in the number of sperms and the serum level of testosterone hormone (P<0.001). Palm meristem's extract protected the testicular tissue and increased the process of spermatogenesis in the treatment groups compared to the witness group. Testosterone hormone increased significantly in the treatment groups compared to the witness group (P<0.05).

    Conclusion

    The hydroethanolic extract of palm meristem had a protective effect on the testicular tissue of rats against the toxic effects of lead acetate.

    Keywords: Palm meristem, Spermatogenesis, Testosterone, Lead Acetate, Rat
  • ربابه سلیمانی، محدثه نجفی چکوسری، شیما پاینده، سمانه صفری، فاطمه اسلام دوست، سیاه اسطلخی*
    زمینه

    هوش هیجانی به عنوان توانایی درک احساسات در خود و دیگران، زمینه ساز موفقیت در عرصه های مختلف شناخته شده است. 

    هدف

    هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین هوش هیجانی و کیفیت خواب در دانش آموزان دختر دوره متوسطه بود. 

    روش ها

    این مطالعه مقطعی بر روی 284 نفر از دانش آموزان دختر متوسطه شهر رشت در سال 1398 تا 1399 که به روش خوشه ای انتخاب شدند، انجام گرفت. 3 پرسش نامه شامل؛ پرسش نامه جمعیت شناختی، هوش هیجانی بار- اون و کیفیت خواب پیتسبورگ به صورت آنلاین توسط شرکت کنندگان تکمیل شدند و داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 22، از طریق ضریب همبستگی اسپیرمن و مدل رگرسیون لجستیک چندگانه آنالیز شدند.

    یافته ها

    میانگین سنی شرکت کنندگان 0/95±13/94 سال و میانگین معدل سال قبل آن ها 0/89±19/61 بود. میانگین نمره کل هوش هیجانی و کیفیت خواب دانش آموزان به ترتیب 42/82±334/95 و 3/20±4/71 بود. همبستگی منفی معنی داری بین نمره کل هوش هیجانی و کیفیت خواب (r=-0/427,0/001>P) وجود داشت. 31 درصد از افراد کیفیت خواب نامطلوب داشتند (فاصله اطمینان 95 درصد: 36/6-25/7 درصد) و رگرسیون لجستیک چند متغیره نشان دهنده رابطه معکوس بین کیفیت خواب نامطلوب و نمره هوش هیجانی بود (نسبت شانس 98/0، 001/0> P). متغیرهای جمعیت شناختی با کیفیت خواب ارتباطی نداشتند (0/05< P). 

    نتیجه گیری

    حدود یک سوم از دانش آموزان دختر از کیفیت خواب نامطلوب برخوردار بودند. ارتباط معنی داری بین کیفیت خواب و هوش هیجانی وجود داشت. بدین صورت که کیفیت خواب نامطلوب با نمره هوش هیجانی پایین تری همراه بود.

    کلید واژگان: هوش هیجانی, کیفیت خواب, دانش آموزان, دختران
    Robabeh Soleimani, Mohadese Najafi Chakusari, Shima Payandeh, Samaneh Safari, Fatemeh Eslamdoust-Siahestalkhi*
    Background

    Emotional intelligence as the ability to understand emotions in self and others, is recognized as underlying success in various aspects.

    Objective

    This study aimed to investigate the relationship between emotional intelligence and sleep quality in female high school students.

    Methods

    This cross-sectional study was conducted on 284 female high school students in Rasht in 2019-2020, selected by cluster sampling. Demographic, the Bar-On emotional intelligence, and the Pittsburgh sleep quality index (PSQI) questionnaires were completed online by the participants. Data were analyzed by IBM SPSS statistics software, version 22 using Spearman’s correlation coefficient and multiple logistic regression analysis.

    Results

    The Mean age of participants was 13.94±0.95 years, and the mean previous grade point average (GPA) of participants was 19.61±0.89. The Mean total score of students’ emotional intelligence and sleep quality were 334.95±42.82 and 4.71±3.20, respectively. There was a significant negative correlation between the total score of emotional intelligence and sleep quality (r=-0.427 and P<0.001). Also, 31% of the subjects had poor sleep quality (95% CI, 25.7%-36.6%), and the multiple logistic regression showed an inverse relationship between poor sleep quality and emotional intelligence score (OR=0.98, P<0.001). There was no association between demographic variables and sleep quality (P>0.05). 

    Conclusion

    About a third of female students had poor sleep quality. There was a significant relationship between sleep quality and emotional intelligence. Therefore, poor sleep quality was associated with lower emotional intelligence.

    Keywords: Emotional intelligence, Sleep quality, Students, Females
  • آیدا شهابی باهر، ناصر میرازی*، زهرا ایزدی، علیرضا نوریان، سمانه صفری
    زمینه و هدف

    مصرف داروهای سایتوتوکسیک مانند سیکلوفسفامید در روند شیمی درمانی برخی از سرطان ها رایج می باشد. عوارض جانبی این گونه داروها بسیار مهم می باشند. گیاهان دارویی به دلیل خواص آنتی اکسیدانی به عنوان داروهای درمانی اصلی  یا مکمل، می توانند از عوارض جانبی داروهای شیمیایی بکاهند. هدف از این مطالعه تجربی بررسی اثرات آنتی اکسیدانی و ضد التهابی عصاره گل گیاه همیشه بهار بر بافت مغز استخوان در موش های صحرایی نر درمان شده با سیکلوفسفامید می باشد.

    روش کار

    در این مطالعه تجربی، 35 سر موش صحرایی نر  نژاد ویستار در محدوده وزنی 250-220 گرم مورد استفاده قرار گرفت. موش ها در 5 گروه 7 سری به طور تصادفی تقسیم شدند: کنترل (روزانه 5/0 میلی لیتر نرمال سالین)، گروه شاهد (سیکلوفسفامید، 15 میلی گرم بر کیلو گرم وزن بدن، روزانه)، گروه کنترل مثبت (روزانه 600 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن عصاره گل گیاه همیشه بهار)، تیمار 1 (سیکلوفسفامید، 15 میلی گرم بر کیلو گرم وزن بدن + عصاره گل گیاه همیشه بهار 300 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن، روزانه) و تیمار2 (سیکلوفسفامید، 15 میلی گرم بر کیلو گرم وزن بدن + عصاره گل گیاه همیشه بهار 600 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن، روزانه). سیکلوفسفامید و عصاره به مدت 15 روز تجویز شدند. تمامی تزریقات درون صفاقی انجام شد. در پایان آزمایش، حیوانات توسط کتامین هیدروکلراید + زایلازین بیهوش شده و خون گیری مستقیم از قلب جهت بررسی پارامترهای سرمی نظیر NO ، GSH ، MDA ، GPx ، TNF-α و IL-6β  انجام شد. استخوان جناغ موش ها جهت مطالعات بافت شناسی جدا و توسط فرمالین10%  فیکس و مقاطع بافتی آن ها تهیه و مطالعه شد. داده های به دست آمده با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه و تست توکی ارزیابی شدند.

    یافته ها

    نتایج این مطالعه نشان داد که سیکلوفسفامید موجب افزایش سطح سرمی پارامترهای NO ، MDA ،  TNF-α و IL-6β  و کاهش سطح سرمی پارامترهای GSH و GPx  گردید. علاوه بر این، سیکلوفسفامید اثر تخریبی بر بافت خون ساز مغز استخوان داشت. عصاره گل گیاه همیشه بهار توانست از تغییرات ایجاد شده ی پارامترهای خونی و تخریب بافت مغز استخوان  توسط سیکلوفسفامید جلوگیری نماید.

    نتیجه گیری

    عصاره ی هیدرواتانولی گل گیاه همیشه بهار دارای اثرات آنتی اکسیدانی و ضد التهابی بر بافت خون ساز مغز استخوان می باشد.

    کلید واژگان: گل همیشه بهار, نشانگر های اکسیدانی, مغز استخوان, سیکلو فسفامید
    Ida Shahabi Baher, Naser Mirazi*, Zahra Izadi, Alireza Nourian, Samaneh Safari
    Background & Aims

    Some drugs used in chemotherapy have destructive effects on hematopoietic tissue.Cyclophosphamide is a commonly used anti-cancer drug which used for some of malignant cancers treatment and causes toxicity by its reactive metabolites such as acrolein and phosphoramide mustard. This drug has oxidant, inflammatory and subversion effects on blood hemopoetic bone marrow tissue. Medicinal plants with antioxidant and anti-inflammatory effects have protective effects on bone marrow tissue. The aim of this experimental study is to investigate  antioxidant and anti-infammatory effects of  Calendula officinalis L. hydroethanolic extract (CHE) on bone marrow in Wistar rats treated with cyclophosphamide.

    Methods

    In this experimental study 35 male Wistar rats (220-250 g) were divided in 5 groups (n=7): control (Normal saline, 0.5 ml), Cyclophosphamide (CP, 15mg/kg), positive control (CHE, 600 mg/kg), treatment 1 (CP, 15mg/kg + CHE, 300 mg/kg) and treatment 2 (CP, 15mg/kg + CHE, 600 mg/kg). All injections were done interaperituneally and the experiments were done for 15 days. At the end of experiments all animals were anesthetized ( ketamine hydrochloride, 50mg/kg + xylasine hydrochloride, 10mg/kg). After splitting the chest with surgical scissor, blood samples were collected directly from the right ventricle of the heart. The collected blood samples were centrifuged at 4000 rpm for 5 minutes and their serums were separated. Serums prepared send to the laboratory for  measuring serum parameters such as: Nitric oxide(NO), Glutamine (GSH), Malondialdehyde (MDA), Glutathione peroxidase (GPx), Tumor Necrosis Factor- alfa(TNF-α) and Inetrlukin-6β (IN-6β). In addition, rat sternum's tissue samples were isolated and fixed with 10% Formaldehyde. Bone marrow tissue samples were studied in the histology laboratory after various steps and preparation of microscopic sections. Data were analyzed using one-way analysis of variance and Tukey's test. The significant difference of the data were considered with p <0.05.

    Results

    The results of this study showed that cyclophosphamide caused a significant increase in serum TNF-α levels in the group receiving cyclophosphamide compared to the control group (p<0.001). While in the positive control group and treatments 1 and 2 groups, there was no significant difference compared to the control group. Also, there was no significant difference between treatment 1 and treatment 2 groups. Cyclophosphamide significantly increased serum IL-6β levels in the CP group compared to the control group (p<0.001). However, serum levels of IL-6β in the groups treated with CHE were significantly reduced compared to the CP group. There was significant difference of serum levels of IL-6β between treatment 1 and treatment 2 groups (p<0. 01). The use of cyclophosphamide showed that the NO serum level in the CP group was significantly higher than the control group. The groups treated with CHE had a significant decrease in NO serum level compared to the CP group (p<0.001). There was significant difference of serum levels of NO serum level between treatment 1 and treatment 2 groups (p<0. 001). In addition, MDA serum levels in the CP group were significantly increased compared to the control group. There was significant difference of serum levels of MDA serum levels between treatment 1 and treatment 2 groups (p<0. 001). There was significant differences of MDA serum levels in CP group, positive group  and treatment groups 1&2 (p<0. 001). Another result of this study was that cyclophosphamide significantly reduced serum levels of GSH and GPx in the CP group compared with control group (p<0. 001). While serum levels of these parameters in positive control groups and treatments 1 and 2 showed a significant increase compared to the CP group. There were no significant differences of GPx and GSH serum levels between treatment groups 1&2. Histological results in this study showed that CP reduces cell density, loss of cell cohesion and also infiltration of lymphocytes in bone marrow tissue samples in CP group. These results also showed that in treatment group 1 cell density is relatively higher than CP group. In treatment group 2, cell density increased and a significant decrease in inflammatory cells were observed. No significant changes were observed in the positive control group compared to the control group.

    Conclusion

    The results of this study showed that cyclophosphamide has destructive effects on various tissues of the body, including hematopoietic tissue of bone marrow in test rats. The effects of oxidative stress and cell death of cyclophosphamide have been previously reported. The use of drugs used in the process of chemotherapy is very common and inevitable. Cyclophosphamide, which is used in pediatric oncology as part of standard treatment for leukemia, solid tumors and brain tumors, is one of these drugs. Cyclophosphamide, as a cytotoxic drug, causes inflammation and increases inflammatory cytokines such as tumor necrosis factor-alpha (TNF-α),  IL-1β and IL-6β. Cyclophosphamide has been identified as one of the most important tissue toxicity agents due to its reactive metabolites such as acrolein and phosphoramide mustard and it has been shown that this anticancer drug increases inflammatory serum factors such as TNF-α and nitric oxide (NO) and decreases regenerative glutathione (GSH). In various studies, the antioxidant effects of CHE extract have been proven. Many chemical compounds have been identified in CHE, including carotenoids, flavonoids, terpenoids, coumarins, quinones, amino acids, lipids, and carbohydrates. These compounds can be used for various medicinal and therapeutic purposes as an antioxidant, anti-inflammatory, antibacterial, antifungal, anti-cancer, anti-HIV, for wound healing and more. The main chemical constituents of CHE include steroids, terpenoids, free and esterified terterpene alcohols, phenolic acids, flavonoids (quercetin, rutin, narcissin, isoramentin, campferrol) and other compounds. Research has shown that coumarins have very beneficial effects on cell proliferation and preventing apoptosis. Large amounts of coumarin have been mentioned in the extract of Calendula officinalis's extract. Coumarins have been used to treat prostate cancer, renal cell carcinoma and leukemia. In addition, coumarins play an important role in preventing side effects from radiotherapy. The antioxidant activity of CHE was shown in a study performed on polymorphonuclear leukocytes. Flavonoids and phenolic compounds with iron-binding region have iron chelating properties. By flaking iron, flavonoids both absorb more iron from the intestines and prevent it from being excreted by the kidneys. By doing this, flavonoids store iron in tissues, especially in hematopoietic tissues. Calendula officinalis's flowers contain large amounts of antioxidant compounds (flavonoids and polyphenols), which indicates the antioxidant properties of this plant. The presence of propylene glycol in CHE has been effective in preventing the formation of oxidizing free radicals such as ROS and RNS in isolated leukocytes in the respiratory tract. The protective effects of CHE on inflammatory parameters and serum antioxidants seem to be related to its antioxidant and anti-inflammatory effects. Therefore, it is thought that CHE extract, due to its antioxidant and anti-inflammatory agents, is able to prevent the destructive effects of cyclophosphamide on hematopoietic tissue.

    Keywords: Calendula officinalis, Ant-ioxidant markers, Bone marrow, Cyclophosphamide
  • شهریار پاشایی*، سمانه صفری، سلیمان حسین زاده
    در مطالعه حاضر، سنتز نانوذرات نقره و فعالیت ضد باکتریایی آن مورد بررسی قرار گرفت. نانو ذرات نقره با استفاده از عصاره برگ چغندر به سرعت سنتز، و نانوذرات نقره در عرض 1 ساعت تشکیل شد. نتایج ثبت شده از طیف سنجی UV-Vis ، میکروسکوپ الکترون عبوری  (TEM) وپراش پرتو ایکس (XRD) خصوصیات نانو ذرات نقره را تعیین می کنند.  طیف سنجی UV-Vis پیک جذب نانو ذرات نقره را در محدوده 435  - 440 نانومتر نشان می دهد.از تجزیه و تحلیل میکروسکوپ الکترون  عبوری با وضوح بالا (HRTEM)  اندازه نانوذرات نقره را 35 تا 40 نانومتر اندازه گیری شد. علاوه بر این، فعالیت ضد باکتریایی نانو ذرات نقره  با افزایش غلظت نانو افزایش می یابد و اثر موثری داشت. غلظت 008/0 مولی نانوذرات نقره، فعالیت ضدباکتریایی بیشتری نسبت به سایر غلظت ها داشت. نتایج این پروتکل را به عنوان روش های فیزیکی/شیمیایی معمولی، ساده، سریع، یک مرحله ای و سازگار با محیط زیست و غیرسمی تایید نمود. سنتز نانوذرات به روش سنتز سبز، یک تحقیق جدید برای جستجوی روشی سازگار با محیط زیست و مواد سبز و برای کاربردهای بالقوه در زمینه های پزشکی و دارورسانی می باشد.
    کلید واژگان: برگ چغندر قند, بیوسنتز, نانو ذرات نقره, فعالیت باکتریایی, کوئرستین
    Shahryar Pashaei *, Samaneh Safari, Soleyman Hosseinzadeh
    In the present study, synthesis of silver nanoparticles and its antibacterial activity were investigated. Silver nanoparticles were rapidly synthesized using leaf extract of beet sugar leaf the formation of nanoparticles was observed within 1 hr. The results recorded from UV–vis spectrum, Transmission electron microscopy (TEM) and X-ray diffraction (XRD) support the biosynthesis and characterization of silver nanoparticles.  The UV-Visible spectrophotometer was indicated absorbance peak in range of 435-440 nm. From high resolution transmission electron microscopy (HRTEM) analysis, the size of the silver nanoparticles was measured 35–40nm. Further, the antibacterial activity of synthesized silver nanoparticles showed effective inhibitory. It showed that antibacterial activity increased by addition concentration of silver nano particle. The 0.008 molar concentrations of AgNPs, antibacterial activity was higher than other concentrations. Results confirmed this protocol as simple, rapid, one step, and eco-friendly, nontoxic and alternative conventional physical/chemical methods. Nanoparticle synthesis is a novel research are to search for an eco-friendly manner and green materials for potential applications in the fields of medicine and drug delivery.
    Keywords: beet sugar leaf, Green synthesis, Silver nanoparticles, Bactericidal activity, Quercetin
  • محمد علی نژاد مقدم*، زهره اسکندری ثالث، نرگس خادم مقدم، سمانه صفری
    مقدمه
    آگاهی، نگرش و عملکرد متخصصان مراقبت های بهداشتی، از جمله دانشجویان در ارتباط با اهدای عضو، با توجه به اینکه می توانند، اطلاعات خود را با دوستان و خانواده ها به اشتراک بگذارند، نقش مهمی در ارتقای فرآیند اهدای اعضای بدن ایفا می کند. این پژوهش، با هدف تعیین تاثیر آموزش بر آگاهی، نگرش و عملکرد دانشجویان نسبت به پیوند اعضا، انجام شد.
    روش کار
    این پژوهش نیمه تجربی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون، بر روی 150 نفر از دانشجویان انجام شد. نمونه های مورد مطالعه به صورت تصادفی در دو گروه آزمون (75 نفر) و کنترل (75نفر)، قرار گرفتند. آگاهی، نگرش و عملکرد دانشجویان قبل و یک ماه بعد از اجرای برنامه آموزش (3 جلسه 2 ساعته و آموزش با استفاده از سخنرانی، اسلاید و پمفلت)، بررسی شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه دموگرافیک، آگاهی، نگرش و عملکرد نسبت به پیوند اعضا، استفاده شده است. داده ها با نرم افزار  SPSS نسخه 18، آزمون های آماری کای اسکویر و تی مستقل، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آماری در سطح کمتر از 05/. %، معنا دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    قبل از مداخله میانگین نمره آگاهی(p=0/7)، نگرش(p=0/4) و عملکرد(p=0/6) دانشجویان در دو گروه، اختلاف آماری معنا داری نداشت؛ اما پس از اجرای مداخله میانگین نمره آگاهی(05/.>p) و نگرش((05/.>p) دانشجویان در گروه آزمون، در مقایسه با گروه کنترل، اختلاف آماری معنا داری وجود داشت؛(05/.>p) این در حالی بود که در میانگین نمره عملکرد دانشجویان، تفاوت آماری معنا داری مشاهده نشد.(05/.<p)
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که آموزش، دانش افراد اهدای عضو و نگرش نسبت به آن را بهبود بخشیده است؛ اما با توجه به اینکه در میانگین نمره عملکرد گروه آزمون افزایشی مشاهده نشد، پیشنهاد می گردد تلاشی گسترده، در زمینه آموزش های سازمان یافته و همچنین ارزیابی مداوم، جهت اثربخشی محتوا در جهت بهبود عملکرد و افزایش اهدای عضو انجام گیرد.
    کلید واژگان: دانش, نگرش, عملکرد, اهدای عضو
    Mohammad Moqaddam *, Zohre Eskandari Sales, Narges Kadem Moghadam, Samaneh Safari
    Introduction
    The knowledge, attitude and performance of healthcare specialists, including students, concerning organ donation play an important role in promoting organ donation because they can share their information with their friends and families. This research intended to determine the effect of education on knowledge, attitude and performance of students towards organ transplantation. 
    Materials and Methods
    This semi-experimental research was conducted on 150 students with a pre-test and post-test design. The studied samples were randomly divided into two test groups (75 people) and control (75 people).The participants’ knowledge, attitude and performance of students were investigated before and one month after the educational program that consisted of three 2-hour sessions of lecture, PowerPoint slides, and pamphlets as educational tools. A questionnaire containing items on demographic information, knowledge, attitude, and performance regarding organ transplantation was used for date collection purposes. The data were analyzed in SPSS 18 using chi-square and independent t-tests. The p-values less than 0.05% were considered significant.
    Results
    Before the intervention, there were no significant differences in mean scores for knowledge (p=0.7), attitude (p=0.4), and performance (p=0.6) toward organ transplantation between the two groups. However, after the intervention, there were significant differences between the two groups in the mean scores for knowledge (p-value <0.05) and attitude (p-value <0.05) whereas no significant differences were observed between them in the mean score for performancee regarding organ transplantation (p-value>0.05).  
    Conclusion
    The findings revealed that the educational program improved the students' knowledge of organ donation as well as their attitude towards it. However, because there was no increase in the mean score for performance of the test group, it is recommended that a concerted effort be made to provide organized educational programs while also continuously assessing the efficacy of the content of these programs in order to improve performance toward organ transplantation and increase organ donation.
  • سمانه صفری*، ساناز سعیدی مفرد

    افت های ناکارآمد شهری چه در درون شهر ها و چه در حاشیه آنها، از مسایل غیر قابل چشم پوشی شهر های امروزی به شمار می روند که با گذشت زمان کیفیت خود را از دست می دهند. کاهش کیفیت سکونت، وجود قشر کم درآمد، ارزش پایین زمین و مسکن و وجود اراضی بایر در این بافت ها، توجه سرمایه گذاران را به خود جلب کرده و منجر به احداث پروژه های بزرگ تجاری در آنها شده است که یکی از بزرگترین نتایج آن، جابه جایی ساکنان اصلی است. محله ی المهدی مشهد در سال های اخیر شاهد ورود سرمایه گذاری های گسترده ای بوده، از این جهت به عنوان نمونه مطالعاتی این پژوهش انتخاب شده است. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر سرمایه گذاری بر جابه جایی جمعیت در محله المهدی است. پژوهش حاضر به روش کمی انجام شده و در پی پاسخ به این سوال اساسی است که سرمایه گذاری چه تاثیری بر جابه جایی جمعیت می گذارد؟ برای بررسی نمونه موردی و شاخص ها، از روش پرسشنامه استفاده شد. پس از پردازش اطلاعات به دست آمده با نرم افزار SPSS  به کمک روش تحلیل مسیر و نرم افزار Smart PLS مدل حاصل از روابط میان متغیر ها و شاخص ها و همچنین ضرایب مسیر و ضرایب معنا داری ارایه شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که متغیر سرمایه گذاری در سطح اطمینان 95% در محله المهدی بر متغیر جابه جایی جمعیت تاثیر می گذارد.

    کلید واژگان: اعیان سازی, سرمایه گذاری, جابه جایی جمعیت, محله المهدی
    Samaneh Safari *, Sanaz Saeedi Mofared

    Urban inefficiency fabrics both in the city and the sub urb, are one of the complex and unforgivable issues in Today's cities and over time, they lose a lot of their quality.The decrease in the quality of residence, the existence of low-income groups, low value of land and housing, and the existence of large scale lands, capitalists have attracted the attention of these fabrics and these factors have caused to inter capital and the construction of large commercial projects in them. One of the biggest consequences is the displacement of its main residents. In recent years, the Al-Mahdi neighborhood of Mashhad has seen extensive Capitalization entry, it has also been selected as a case study and the purpose of this study is investigating the Effect of capitalization on the displacement in this neighborhood. The present study is a descriptive-analytical study and is following answer this main question that what effect does Capitalization have on the Displacement? for Investigating case study and indicators identified has been used to survey technique and the information achieved is Classified by SPSS software, then, using the path analysis method and Smart PLS software, the model of relationships was developed between variables and indicators, as well as path coefficients and significance coefficients. the results of this study show that the independent variable of capitalization at the 95% confidence level in Al-Mahdi neighborhood affects the displacement variable.

    Keywords: Gentrification, Capitalization, Displacement, Al-Mahdi neighborhood
  • ناصر میرازی*، آیدا شهابی باهر، زهرا ایزدی، علیرضا نوریان، سمانه صفری
    زمینه و هدف

     برخی از داروهای مصرفی در شیمی‌درمانی در بافت خون‌ساز اثرات تخریبی به جا می‌گذارند. سیکلوفسفامید، از‌جمله داروهای مصرفی در گروهی از سرطان‌های بدخیم است که عوارض جانبی مخرب بر بافت خون‌ساز مغز استخوان‌ها دارد. گیاهان دارویی به دلیل خواص آنتی‌اکسیدانی و ضدالتهابی خود بر بافت مغز استخوان اثر حفاظتی دارند. هدف از این مطالعه تجربی، بررسی اثرات حفاظتی عصاره گل گیاه همیشه بهار بر پارامترهای خونی در موش‌های صحرایی نر تیمارشده با سیکلوفسفامید است.

    روش بررسی

     در این مطالعه تجربی، 35 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در محدوده وزنی 220-200 گرم استفاده شد. موش‌ها در پنج گروه هفت سری به‌طور تصادفی تقسیم شدند: کنترل (روزانه 5/0 میلی‌لیتر نرمال سالین)، گروه آزمایش (سیکلوفسفامید، پانزده میلی‌گرم بر کیلو‌گرم وزن بدن)، گروه کنترل مثبت (روزانه ششصد میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن عصاره گل گیاه همیشه بهار)، تیمار 1 (سیکلوفسفامید‌+‌عصاره گل گیاه همیشه بهار سیصد میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن، روزانه) و تیمار 2 (سیکلوفسفامید‌+‌عصاره گل گیاه همیشه بهار ششصد میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن، روزانه). سیکلوفسفامید به مدت پانزده روز تجویز شد. تمام تزریقات درون صفاقی انجام شد. در پایان آزمایش، حیوانات توسط کتامین هیدروکلراید‌+‌زایلازین بیهوش شده و خون‌گیری مستقیم از قلب جهت بررسی پارامترهای خونی تهیه شد. نمونه‌های بافت استخوان جناغ از موش‌ها جهت مطالعات هیستولوژیکی نیز تهیه و در فرمالین 10 درصد قرارگرفت. داده‌های به‌دست‌آمده با استفاده از آنالیز واریانس یک‌طرفه و تست توکی ارزیابی شدند.

    یافته‌ ها: 

    نتایج این مطالعه نشان داد که سیکلوفسفامید اثرات کاهش‌دهندگی معناداری در تعداد گلبول‌های قرمز و گلبول‌های سفید، پلاکت‌ها، هموگلوبین و هماتوکریت در موش‌ها دارد. استفاده از عصاره گل گیاه همیشه بهار از اثرات مخرب سیکلوفسفامید بر بافت خون‌ساز جلوگیری کرد.

    نتیجه‌ گیری: 

    مصرف عصاره هیدرواتانولی گل گیاه همیشه بهار می‌تواند‌ اثرات محافظتی بر بافت خون‌ساز مغز استخوان اعمال کند و مانع اثرات توکسیک سیکلوفسفامید بر آن می‌شود.

    کلید واژگان: گل همیشه بهار, پارامترهای خونی, مغز استخوان, سیکلو فسفامید
    Naser Mirazi*, Aida Shahabi Baher, Zahra Izadi, Alireza Nourian, Samaneh Safari
    Background and Objectives

    Some of drugs which used in chemotherapy have destructive effects on hemopoetic tissue. Cyclophosphamid is a drug for malignant cancers treatment with subversion effects on blood hemopoetic bone marrow. Medicinal plants with antioxidant effects have anti-inflammatory and protective effects on bone marrow tissue. The aim of this study is to investigate of protective effect of Calendula officinalis L. hydrethanolic extract (CHE) on boold parameters in Wistar male rats induced with cyclophosphamide.

    Methods

    In this experimental study 35 male Wistar rats (200-220 g) were divided in 5 groups(n=7): control (0.5 ml salin normal), Cyclophosphamide (15 mg/kg), positive control 600 mg/kg, CHE), treatment 1 (Cyclophosphamide 15 mg/kg+300 mg/kg, CHE) and treatment 2 (Cyclophosphamide 15mg/kg +600 mg/kg, CHE). All injections were done interaperituneally and the experiments were done for 15 days. At the end of expriments all animals were anesthetized (ketamine hydrochlorids, 50mg/kg+xylasine hydrochloride 10 mg/kg) and blood samples and sternum bone tissue (fixed in 10% formaldehyde) were collected. All data were evaluated statistically by ANOVA and Tukey’s method.

    Results

    The results of this study were showed that cyclophosphamide has reduce effects on blood parameters (RBC, WBC, PL, Hb, Hct, MCV,MCH, MCHC) compare with control group significantly. CHE can protect and inhibite of cyclophosphamide damage effects on blood hemopoetic tissue.

    Conclusion

    The use of CHE is able to protect of blood hemopoetic tissue in bone marrow and prohihite of cyclophosphamide effects.

    Keywords: Calendula, Blood Parameters, Bone Marrow, Cyclophosp Phamide
  • سمانه صفری، سیده بتول حسن پور ازغدی*، علی اصغر غفاری زاده، لیلا امیری فراهانی
    زمینه و هدف

    بیشتر شواهد علمی اشاره به تاثیر منفی ناباروری بر روابط زوجین دارند، لذا ممکن است توجه به ابعاد بخشودگی و عوامل مرتبط به آن برای زوجین نابارور مفید باشد، بر این اساس مطالعه‌ی حاضر با هدف تعیین ابعاد بخشودگی و عوامل مرتبط با آن در زوجین نابارور انجام شد.

    روش بررسی

    این مطالعه از نوع مقطعی است که بر روی 200 زوج نابارور با علت ناباروری زنانه در مرکز ناباروری امید رویان در شهر اراک به روش نمونه‌گیری مستمر انجام شد. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه مشخصات جمعیت شناختی و ناباروری و ابزار پرسشنامه سنجش بخشش در خانواده جمع‌آوری شد.

    یافته‌ها

     میانگین نمره بخشودگی در زنان و مردان به ترتیب 89/4 ± 38/64 و 16/6 ± 14/64 بود. بیشترین میانگین نمره درحیطه‌های بخشودگی، هم در زنان و هم مردان مربوط به حیطه احساس بهبودی به ترتیب 84/1 ± 10/14 و 18/2 ± 94 /13 و کمترین میانگین نمره مربوط به حیطه تصدیق خطا برای زنان و مردان به ترتیب 75/1 ± 80/10 و 34/ 1 ± 58/10 بود. بین بخشودگی زنان نابارور با بخشودگی همسرانشان ارتباط معنی‌دار مثبتی وجود داشت (001/0p< و 44/0r=). از بین متغیرهای مورد بررسی، بخشودگی در زنان نابارور با متغیرهای تحصیلات زن و مرد، شغل زن و وضعیت منزل مسکونی و بخشودگی همسران آنها فقط با تحصیلات مرد، شغل مرد و تعداد تعداد بارداری به شکست انجامیده در ارتباط بود.

    نتیجه‌گیری کلی

     نتایج نشان داد بین میانگین نمره بخشودگی زنان و مردان تفاوتی وجود نداشت و یکسری متغیرهای جمعیت شناختی و ناباروری با بخشودگی در زنان نابارور و همسران آنها در ارتباط بود که توجه به این متغیرها می‌تواند در تهیه و تدوین برنامه‌های مشاورهای یا آموزشی مبتنی بر بخشودگی کمک کننده باشد.

    کلید واژگان: بخشودگی, عوامل مرتبط, زوجین نابارور
    S. Safari, SB. Hasanpoor Azghady *, AA. Ghafarizadeh, L .Amiri Farahani
    Background & Aims

    Infertility is an important life crisis that leads to psychological complications and severely stressful experiences. Infertility stress disrupts marital adjustment, and the subsequent incompatibility increases over time. In this regard, numerous factors may affect coupleschr('39') relationship, and forgiveness between couples has been suggested as a major influential factor in family strength. Forgiveness could a potent mechanism to end a broken relationship or help resolve conflicts between couples and provide the conditions for reconciliation, thereby increasing coupleschr('39') satisfaction with each other. Coupleschr('39') forgiveness is a process that allows gaining a greater understanding of themselves, each other, and their relationships in order to become free of the dominance of negative thoughts, feelings, and behaviors after experiencing an unpleasant interpersonal event. To date, no studies have investigated the influential factors in forgiveness, and no interventional research has been focused on forgiveness in infertile couples in Iran. Prior to forgiveness-based interventions, it is essential to evaluate the dimensions and influential factors in different research communities, so that the design and formulation of support programs for infertile couples would be based on the related variables to achieve the desired outcomes. The present study aimed to assess the dimensions of forgiveness and its influential factors in infertile couples.

    Materials & Methods

    This cross-sectional study was performed on 200 infertile couples referring to Omid Royan Infertility Center in Arak, Iran; the cause of infertility was of the female origin. The subjects were selected via continuous sampling during December 2018-September 2019. The inclusion criteria were Iranian nationality, age of 18-49 years, literacy, no drugs abuse, no use of medications for mental disorders, no psychiatric disorders (self-report of subjects), no adopted children, first marriage in both couples, and a minimum of one year since the diagnosis of infertility. Data were collected using demographic and infertility questionnaire and family forgiveness scale (FFS). Face and content validity was used to assess the validity of the demographic and infertility questionnaire. FFS was designed and developed by Pollard et al. in 1998 to measure forgiveness in families and couples, as well as the dimensions of forgiveness. The questionnaire consists of 40 items and two sections. The first 20 items are focused on the family of origin, and the second 20 items are focused on primal relationship (nuclear family). Since the infertile couples in our study were childless, only the second section of the questionnaire (primal relationship) was used, which has five subscales of realization, recognition, reparation, restitution, and resolution. Each subscale has four items, which are scored based on a four-point Likert scale (Never True=1, Almost Always True=4). Notably, the 10-point scoring of this questionnaire is inverse. The scores of each subscale are within the range of 4-16, and the score range of the entire scale is 20-80, with the higher scores indicating more forgiveness. Pollard et al. obtained the Cronbachchr('39')s alpha coefficient for the subscales of the questionnaire, which are calculated to be within the range of 0.55-0.86. FFS has been psychometrically measured for the Iranian population by Seif and Bahari (2003). In a study on a sample of 766 married couples in Tehran (Iran), the reliability of the second section of the scale (primal relationship) was reported to be 85% based on Cronbachchr('39')s alpha. Data analysis was performed in SPSS version 16 using independent t-test, Mann-Whitney U test, one-way ANOVA, Kruskal-Wallis test, and Pearsonchr('39')s correlation-coefficient, and the P-value of less than 0.05 was considered as significant.

    Results

    The mean forgiveness score of men and women was 64.38 ± 4.89 and 64.14±6.16, respectively. The highest mean score in the dimensions of forgiveness in both women and men was achieved the dimension of resolution (14.10 ± 1.84 and 13.94 ± 2.18, respectively), while the lowest mean score was in the dimension of recognition in women and men (10.80 ± 1.75 and 10.58 ± 1.34, respectively). A significant positive correlation was observed between the forgiveness of infertile women and the forgiveness of their spouses (r=0.44; P<0.001). Among the studied variables, the forgiveness of infertile women was correlated with the variables of male and female education level, female occupation status, residential status, and type of marriage. On the other hand, spousal forgiveness was only correlated with male education level, male occupation status, and the number of failed pregnancies.

    Conclusion

    According to the results, the mean forgiveness scores of men and women had no significant difference. The highest mean score in both women and men was achieved in the dimension of recovery, while the lowest mean score belonged to the acknowledgment of error. Increased forgiveness in one of the spouses was accompanied by enhanced forgiveness on behalf of the other spouse. Among the studied variables, forgiveness in infertile women was correlated with the variables of male and female education level, female occupation status, residential status, and type of marriage, while the forgiveness of men was only correlated with male education level and occupation status and the number of failed pregnancies. Attention must be paid to the influential factors in forgiveness in the development and formulation of counseling or educational programs based on forgiveness, along with other methods of psychological support for infertile couples in order to improve marital relations and coupleschr('39') adaptation to the issues and stresses caused by infertility and its treatment.

    Keywords: Forgiveness, Influential Factors, Infertile Couples
  • سمانه صفری، ناهید جلیلی مرند*

    در ترجمه متون ادبی، برگردان سبک نویسنده از اهمیت خاصی برخوردار است. مترجم علاوه بر انتقال مفهوم مورد نظر نویسنده به مخاطب، با شناسایی ویژگی های سبک وی، باید سعی در بازآفرینی اثر کند. همچنین امانتداری در ترجمه یکی از مهم ترین اصولی است که هر مترجمی ملزم به رعایت آن است؛ بدین ترتیب هدف نویسنده از نگارش اثر و پیام وی به کمک معنا و سبک می تواند تا حد ممکن انتقال یابد. مقاله حاضر به بررسی ویژگی های سبک نوشتار زنانه زویا پیرزاد در دو زمینه واژگانی و نحوی پرداخته و در این راستا، داستان کوتاه طعم گس خرمالو پیکره پژوهش را تشکیل می دهد. بدین ترتیب بخش تیوری پژوهش بر پایه رویکرد تنی چند از نظریه پردازان در خصوص ترجمه سبک و معنا، نوشتار زنانه و نمودهای آن استوار است، سپس گزیده هایی از متن داستان در رابطه با دو عنصر مذکور انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفته اند. همچنین، ترجمه فرانسوی این متن به قلم کریستف بالایی با متن اصلی مقایسه شده و نگارندگان مقاله پیشنهاد هایی با تکیه بر شناخت خود از علم ترجمه شناسی و واژه شناسی ارایه داده اند. درنهایت به میزان موفقیت مترجم در برگردان ویژگی های سبکی متن اصلی اشاره شده است.

    کلید واژگان: ترجمه ادبی, سبک نوشتار زنانه, زویا پیرزاد, کریستف بالائی, طعم گس خرمالو
    Samaneh SAFARI, Nahid JALILI MARAND*

    In the translation of literary texts, the transfer of the author’s style is of particular importance. It is the translator’s responsibility to transmit not only the author’s intended meaning but also to recreate the characteristics of the author’s style since faithfulness in translation requires it. In this article, the authors aimed to identify the characteristics of the feminine writing style of Zoya Pirzad by choosing one of her short stories named The acrid taste of persimmon as the case. The study focused on the lexical and syntactic plan before proceeding to an analysis based on the approach of several theorists who focused on the translation of style and meaning, women’s writing, etc. Therefore, fragments of the text containing the mentioned items were selected and analyzed. Apart from the analytical study of the original text, its French translation done by Christophe Balaÿ has been compared with the source text, a comparison developed by the authors of the article both in translation and lexicology.

    Keywords: translation of literary text, style, feminine writing style, Zoya Pirzad, Christophe Balay, Acrid Taste of Persimmon
  • سمانه صفری*، منصور ضیائی
    تشخیص ذخایر پنهان همواره با مشکلات و محدودیت هایی مواجه است و از گذشته تاکنون روش های متعددی برای تشخیص این ذخایر به کار گرفته شده است که بیشتر این روش ها مبتنی بر بررسی زونالیته ژیوشیمیایی عناصر است. اما روش زونالیته با محدودیت هایی همراه است و کاربرد این روش نیازمند بانک اطلاعاتی قوی از ذخایر مشابه است. در این مقاله، از تلفیق روش زونالیته با روش تکینگی برای اکتشاف بی هنجاری پنهان مس پورفیری پنهان در منطقه کرور واقع در زون جبال بارز استفاده شده است. هدف از این پژوهش ارایه روش نوین در اکتشاف ذخایر پنهان است که محدودیت روش زونالیته را نداشته باشد. روش ارایه شده با ارایه عدد 2 به عنوان معیار تشخیص کانی سازی پنهان به صورت مستقل بی هنجاری پنهان را تشخیص می دهد. بدین منظور چهارصد نمونه سنگ از شبکه نمونه برداری منظم به صورت صد متر در صد متر و در امتداد خط مبنا شمالی- جنوبی برداشت شده است. تکینگی قادر به تشخیص بی هنجاری های ضعیفی است که با روش های دیگر قابل تشخیص نیست. در قسمت غربی منطقه کرور کانی سازی پنهانی وجود دارد که بی هنجاری ضعیفی در سطح نشان می دهد. نتایج اعمال روش زونالیته نشان داد این روش قادر به تشخیص این بی هنجاری در بخش غرب منطقه نیست، اما اعمال روش تکینگی بر روی شاخص زونالیته به خوبی این بی هنجاری را تفکیک می کند و نتیجه خوبی برای تشخیص بی هنجاری پنهان نشان می دهد. تکینگی شاخص زونالیته کوچک تر از 2 نشان دهنده این بی هنجاری پنهان است. داده های به دست آمده از گمانه های حفاری شده در منطقه نیز درستی نتایج این روش را تایید می کند.
    کلید واژگان: تکینگی شاخص زونالیته, بی هنجاری پنهان, کرور, جیرفت
    Samaneh Safari *, Mansour Ziaii
    Evaluation of zone dispersed mineralization from blind mineralization in active and inactive mines are the main challenges in mining geochemistry. In this research a new model has been presented for detection of anomaly by integration of singularity and zonality methods. This method show the depletion and enrichment of vertical zonality index in study area. Singularity of vertical zonality index was mapped in Kerver2. Results show west of this area is blind mineralization.
    Keywords: Singularity of zonality index, Blind mineralization, Kerver
  • سمیه رئیس دانا*، سمانه صفری

    در این پژوهش، یک طرح بازاریابی عصبی توسط پردازش سیگنالهای EEG انجام شده است که در آن میزان علاقمندی افراد جامعه به خرید یک کالای تزئینی نسبتا لوکس ارزیابی شود. سیگنالهای مغزی 24 شرکت کننده در حین تماشای تصاویر سنگ های زینتی (که بر اساس معیارها و شاخص های ارزیابی متداول در امور اقتصادی، دارای مزیت نسبی در صادرات است) ثبت و پردازش می شود تا اطلاعات معناداری از فعالیت مغزی درگیر در فرآیند احساسی/دوست داشتن و تصمیم گیری/انتخاب به دست آید. سیگنالهای ثبت شده در فاز تحریک و انتخاب در چند مرحله برای حذف نویز ها و آرتیفکت ها پیش پردازش می شوند. سپس به منظور به دست آوردن نواحی فعال مغزی هنگام تماشای سنگ های ارزشمند، داده های 19-کاناله EEG توسط ابزارهای چندگانه پردازش شدند. نگاشت مغزی و آنالیز منطقه ای انجام شده فعالیت نواحی اکسیپیتال> فرونتال> لیمبیک بیش از سایر نواحی را نشان می دهد. ضمنا نیمکره چپ بیش از نیمکره راست فعالیت داشته است. در فاز بعدی، ویژگی غیرخطی آنتروپی تقریبی از سیگنالها استخراج شده و برای آموزش شبکه عصبی-فازی استفاده شد. شبکه نوروفازی به عنوان طبقه بند اتوماتیک جهت آموزش و پیش بینی انتخاب افراد به کار می رود. نتایج حاصل از این پردازش صحت 86.25% و دقت 87.4% در کلاسبندی سه گروهه (به دو گروه خوشایند و یک گروه ناخوشایند بر حسب انتخابهای کابران) را بیان می کند. در فاز نهایی، با استفاده از اطلاعات پرسشنامه ای به دست آمده از شرکت کنندگان بعد از جلسه ثبت، آنالیز آماری ناخودآگاه و خودآگاه افراد توسط آزمون t، آنالیز واریانس و رگرسیون انجام شده است. نتایج آزمون آماری حاکی از معناداری تفاوت بین شناخت خوشانیدی و ناخوشایندی در انتخاب بین گروه خانمها و آقایان و در انتخاب انواع سنگهاست. همچنین در آزمون آماری، نبود تفاوت معنادار بین انتخابهای خودآگاه و ناخودآگاه رد شد.

    کلید واژگان: سیگنالEEG, بازاریابی عصبی, آنالیز مولفه های مستقل, آنتروپی تقریبی, شبکه نوروفازی, آنالیز آماری, نگاشت مغزی
    Somayeh Raiesdana *, Samaneh Safari

    In this study, a neuromarketing project was conducted via EEG signal processing in which the individuals’ interest for buying a relatively luxurious decorative product (which has a relative advantage in exports based on commonly evaluated criteria and indicators in economic) was evaluated. EEG signals of 24 participants during observing and selecting gemstone images were recorded and processed in order to analyze statistical significance of brain activity variations involved in the emotional (liking) and the decision making (choosing) processes. The recorded signals during the stimulation and selection phases were pre-processed in several steps to remove the existing noises and artifacts. Then, the 19-channel EEGs were processed via multiple tools to indicate active brain regions while watching gemstones. Brain mapping and regional analysis indicated that the occipital>frontal>limbic regions were more activated than other regions. Moreover, the left hemisphere has been more active than the right hemisphere. At the next step, nonlinear entropy feature of each signal segment was extracted to be used for training a neurofuzzy system which is an automatic classifier that learns to classify the individuals’ choices. The classification has resulted in 86.25% precision and 87.4% accuracy in a three-class classification task (including two pleasant selections and one unpleasant selection). At the final step, using a questionnaire filled by participants following the recording session, a number of statistical analyses were performed over the self-conscious and unconscious by means of statistical tools including t-test, analysis of variance and regression. The results of statistical tests indicated that there are significant differences for the cognition of liking or preferring among different choices and based on the selections made by women and men. Furthermore, the lack of existence of a significant difference between conscious and unconscious choices were rejected.

    Keywords: EEG signal, Neuromarketing, Independent component analysis, Approximate Entropy, Neurofuzzy network, statistical analysis, Brain mapping
  • سمانه صفری، منصور ضیایی*
    ارزیابی آنومالی های ژئوشیمیائی پنهان در معادن فلزی از چالش های اساسی شاخه ژئوشیمی معادن می باشد. در سال های گذشته مدل های مختلفی برای تیپ های مختلف کانی شناسی با روش زونالیته ارائه شده است که این مدل ها دارای محدودیت هستند. این تحقیق با توسعه روش زونالیته و ترکیب آن با روش سینگولاریتی، مدل جدید اکتشافی جهت ارزیابی آنومالی ها ارائه نموده است. این روش برای تعیین غنی شدگی و تهی شدگی شاخص زونالیته برای ذخیره مس پورفیری کرور (باغ غلوم) در ناحیه جبال بارز به کار گرفته شده و نتایج به دست آمده با روش زونالیته و روش فرکتال مقایسه شده است. بدین منظور 400 نمونه سنگ به صورت شبکه منظم 100×100 از منطقه برداشت و غلظت عناصر مس، سرب، روی، نقره، منگنز، کروم، نیکل، مولیبدن، قلع، وانادیوم، کبالت، باریوم، تنگستن، آرسنیک، بیسموت، جیوه، برلیوم وآنتیموان به روش اسپکترومتری نشری اندازه گیری شد. بر اساس روش زونالیته در صورتی که مقدار شاخص زونالیته Pb*Zn/Cu*Ag بزرگتر از 10 باشد آنومالی از نوع پنهان می باشد. مقادیر سینگولاریتی شاخص زونالیته کوچکتر از 2 نشان دهنده غنی شدگی شاخص زونالیته و معرف وجود آنومالی پنهان و مقادیر بزرگتر از 2 تهی شدگی شاخص زونالیته را نشان می دهد. بخش شمالی منطقه با سینگولاریتی کوچکتر از2 و شاخص زونالیته بزرگتر از 10به عنوان آنومالی پنهان و آنومالی های بخش مرکزی و جنوب غرب از نوع دروغین ارزیابی شد که نتایج پژوهش های پیشین انجام شده در این منطقه آن را تایید می کنند. روش فرکتال نیز با ارائه حد آستانه 398 برای شاخص زونالیته همین نتیجه را داشت با این تفاوت که آنومالی به دست آمده از روش سینگولاریتی مساحت کمتری را نشان داد. برتری روش سینگولاریتی شاخص زونالیته نسبت به روش زونالیته این است که در این روش نیازی به دسترسی به بانک اطلاعات ذخایر مس پورفیری نیست و مزیت آن نسبت به روش سینگولاریتی، ضعف روش سینگولاریتی در اکتشاف ذخایر پنهان است.
    کلید واژگان: سینگیولاریتی, شاخص زونالیته, آنومالی پنهان
    Samaneh Safari, Mansour Ziaii *
    Detection of zone dispersed mineralization from blind mineralization are the main target in mining geochemistry. Quantitative models for different types of mineralization have been presented byzonality method, in 40 years ago. zonality method has a disadvantages for detection of anomalies. In this research a new model was presented for detection of anomaly by integration of singularity and zonality methods. This Singularity method show the depletion and enrichment of vertical zonality index in study area. Singularity of vertical zonality index (Pb*Zn/Cu*Ag) was mapped in Baggolom which located in Jebal- Barez. The results were compared with fractal and zonality methods. For this purpose, 400 sampled were taken from systematic sampling grid. The samples were analyzed for Cu, Pb, Zn, Ag, Mn, Cr, Ni, Mo, Sn, V, Co, Ba, Sb, As, Bi, Hg and Sb by the atomic absorption method. According to the zonality method if Pb×Zn/Cu×Ag >10 anomaly is blind and α
    Keywords: Singularity, Zonality index, Blind mineralization
  • علیرضا امیدی، مهرزاد حمیدی، محمد خبیری، سمانه صفری
    پژوهش حاضر به منظور بررسی ارتباط بین ساختار سازمانی و خلاقیت مدیران ستادی سازمان تربیت بدنی به انجام رسید. جامعه تحقیق مورد نظر مدیران ستادی سازمان تربیت بدنی بودند. به این منظور 42 نفر در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده های تحقیق از پرسشنامه ساختار سازمانی حمیدی (1383) برگرفته از رابینز و پرسشنامه استاندارد شده خلاقیت رندسیپ (1986)، با تجدید نظر دوباره توسط متخصصان این رشته استفاده شد. یافته های تحقیق با استفاده از روش های آمار توصیفی، همبستگی پیرسون و همبستگی رتبه ای اسپیرمن تجزیه و تحلیل شد. نتایج این تحقیق نشان داد که بین ساختار سازمانی و خلاقیت مدیران ستادی ارتباط معنی داری وجود دارد ولی بین پیچیدگی و خلاقیت مدیران ستادی رابطه معنی داری مشاهده نشد. همچنین رابطه بین رسمیت و تمرکز با خلاقیت مدیران ستادی و رابطه بین سطح تحصیلات و خلاقیت مدیران ستادی معنی دار بود. براساس یافته های تحقیق، مهم ترین عوامل مرتبط بر کاهش خلاقیت مدیران ستادی سازمان تربیت بدنی، تمرکز بر تصمیم گیری شخصی به جای مشارکت در تصمیم گیری و عدم تناسب بین شغل با رشته تحصیلی و سطح تحصیلات است که باتوجه به نتایج این تحقیق، پیشنهادهای کاربردی به مسئولان سازمان تربیت بدنی ارائه شد
    کلید واژگان: ساختار, خلاقیت, پیچیدگی, تمرکز, رسمیت و سازمان تربیت بدنی
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال