سیده فاطمه فقیهی
-
هدف :
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی عملکرد دانشگاه های دولتی تک جنسیتی کشور بر اساس سند اسلامی شدن دانشگاه ها بود که به صورت نمونه در دانشگاه حضرت معصومه (س) اجرا شد.
روش:
روش پژوهش، توصیفی پیمایشی و جامعه آماری آن شامل کارکنان، اساتید و دانشجویان دانشگاه حضرت معصومه (س) بود. نمونه گیری به شیوه در دسترس و تعداد نمونه 140 نفر بود. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس معادلات ساختاری و آزمون تی با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس.22 و اسمارت پی.ال.اس.3 انجام شد.
یافته هابا مطالعه سند اسلامی شدن دانشگاه ها، ابعاد و مولفه های دانشگاه اسلامی در چهار حوزه فرهنگی- تربیتی، آموزشی، پژوهشی- فناوری و مدیریتی استخراج شد. یافته های خاص این پژوهش نشان داد که ابعاد فرهنگی- تربیتی، آموزشی، پژوهشی- فناوری و مدیریتی دانشگاه حضرت معصومه (س) در وضعیت قابل قبولی قرار دارد.
نتیجه گیریهمه دانشگاه ها بر اساس مقیاس استخراجی در این پژوهش می توانند وضعیت خود را از نظر مولفه های دانشگاه اسلامی ارزیابی کنند. در خصوص دانشگاه های تک جنسیتی نیز با توجه اهمیت نقش زنان در توسعه جامعه، با تقویت ابعاد فرهنگی- تربیتی، آموزشی، پژوهشی- فناوری و مدیریتی در این دانشگاه ها می توان اثربخشی این موسسات را در آموزش عالی کشور افزایش داد.
کلید واژگان: دانشگاه اسلامی, شاخصهای دانشگاه اسلامی, سند اسلامی شدن دانشگاه ها, ارزیابی عملکرد دانشگاه تک جنسیتیObjectivesThis present study aims to evaluate one of the public unisexual universities' performance based on the document of Islamization of universities at Hazrat-e Masoumeh University.
MethodThe method of this study was descriptive. The statistical population of the survey included staff, professors, and students of Hazrat-e Masoumeh University. The sampling method was convenient and the number of samples was 140 people. Data analysis was performed based on the structural equations and t-test using SPSS22 and SMART PLS3 software.
ResultsThe characteristics of an Islamic university were extracted from the document of universities' Islamization in four fields: cultural-nurturing, educational, research-technology and management. This study's specific findings showed that the cultural-nurturing, educational, research-technological, and managerial dimensions of Hazrat-e Masoumeh University are in an acceptable situation.
ConclusionBased on the extraction scale in this study, all universities can evaluate their situation regarding these Islamic universities' components. At unisex universities, considering the importance of women's role in society's development, by strengthening the cultural-nurturing, educational, research-technological, and managerial dimensions at these universities, the growth and development of women in the scientific fields of the country are expectable.
Keywords: islamic university, indicators of islamic university, The document of Islamization of universities, Evaluation of unisexual university performance -
تروریسم بی تردید یکی از مسایل و مشکلات جامعه امروزی است که به یکی از مباحث بحث انگیز بین المللیمنطقه ای و داخلی تبدیل شده است.در واقع این پدیده یکی از قدیمی ترین اشکال خشونت به کار می رود هرچندکه عملیات تروریستی را میتوان همزمان با تشکیل حکومت و دولت در تاریخ دانست که شکل آن در زمانهایمختلف تغییر یافته است.لیکن به نظر میرسد در هیچ دوره ای از تاریخ مانند عصر جدید تا این اندازه بشر در معرضتهدیدات تروریستی قرار نگرفته است.به طوری که در عصر حاضر هیچ فردی در هیچ جای دنیا ایمن از حملاتتروریستی نخواهد بود و هر لحظه این امکان وجود دارد تا با وقوع عملیات تروریستی عده ای جان خود را از دستبدهند.امروزه گروه های تروریستی به صورت منسجمی در چندین کشور مختلف در حال حیات و ترتیب دادن حملات مختلف تروریستی میباشند همین ویژگی باعث شده که سازمانهای بین المللی به اقداماتی علیه تروریستان در طول زمان بپردازند.موضوعی که این تحقیق میخواهد به آن بپردازد بررسی اقدامات سازمانهای بین المللی در مبارزه با تروریسم است که با توصیف و تحلیل اسناد بین المللی به این نتیجه رسیدیم که سازمان های بین المللی با اقداماتی چون تصویب کنوانسیونها و معاهداتی مثل قطعنامه 3131 شورای امنیت و ایجاد کمیته مقابله با تروریسم و کمیته ویژه ضدتروریسم که زیر نظر شورای امنیت به وجود آمد و هم چنین با رویکردهایی مثل رویکرد سنتی، پیشگیرانه، مالی ونظامی در طول زمان به مقابله با تروریسم پرداختند.کلید واژگان: ترور, تروریسم, اقدامات سازمانهای بین المللی, تروریست, مبارزه با تروریسم, سازمانهای بین المللی
-
در اصل چهارم قانون اساسی، مهم ترین کارویژه نهاد دادرس شرعی مبنی بر پاسداری از موازین اسلامی به عنوان عالی ترین هنجار و اصلی ترین چارچوب حاکم بر هنجارهای حقوقی مورد تصریح قرار گرفته و فقهای شورای نگهبان موظف به حفاظت و حراست از این هنجار در بعد تقنین شدهاند. نظر به این که نظارت شرعی بر کلیه قواعد حقوقی، صرف نظر از مرجع وضع قاعده اعمال می گردد، تحلیل این امر که چه آثار حقوقی از نظارت شرعی بر قوانین و مقررات با توجه به نظرات این نهاد قابل استنتاج است، به عنوان پرسش اصلی پژوهش حاضر مطرح و هدف از آن بررسی نحوه و کیفیت تضمین حاکمیت موازین شرع بر قواعد حقوقی در رویه عملی فقهای شورای نگهبان است. بر این مبنا، آثار حقوقی هر یک از نظرات شرعی مشتمل بر مصوبات قبل و بعد از پیروزی انقلاب، با استفاده از روش کتاب خانه ای و از طریق تحلیل رویه ای و انتقادی نظرات واکاوی شدهاند. نتایج تحقیق نشان از آن دارد که این نظارت، آثاری هم چون «قابل تسری بودن نظرات شرعی به موارد مشابه»، «لازم الاجرابودن نظرات شرعی»، «ابطال قوانین و مقررات مغایر با شرع»، «قطعی و مختومه بودن نظرات شرعی» و «قابل استنادبودن نظرات شرعی در زمان سکوت قانون» را به دنبال داشته است.
کلید واژگان: اصل چهارم قانون اساسی, فقهای شورای نگهبان, نظارت شرعی, موازین اسلامی, حکومت موازین شرع بر قوانین و مقرراتIn the fourth article of the Constitution of the Islamic Republic of Iran, the most important function of a judge which is safeguarding Islamic laws and regulations has been stipulated as the highest norm as well as the most fundamental framework governing legal norms, and the jurisconsults (faqihs) of the Council of Guardians are obliged to safeguard and preserve the norms in legislation. In view of the fact that the religious supervision of all juridical rules is exercised irrespective of the source from which rules and laws are enforced, the analysis of the question what conclusion can be made of religious supervision of laws and regulations in terms of these opinions and views serves as the main question of the present research aiming to study the way in which the Shari‘ah criteria govern legal rules in the legal procedure of the jurisconsults working in the Council of Guardians. On this basis, the legal effects of each of religious opinions including the enactments of the laws before and after the Islamic Revolution have been explored drawing upon a library as well as analytical-critical methods in studying views and opinions. The findings of the research indicate that this sort of supervision has certain consequences which can be formulated in such statements as “religious opinions are applicable to similar cases”, “legal or religious opinions are binding”, “laws and regulations in contradiction with the Law or Shar‘ are refuted”, “legal opinions are certain and conclusive (decisive)”, “ legal opinions can be referred to as the authentic source when the law is silent.”
Keywords: the fourth principle of the Constitution, jurisconsults (faqihs) of the Council of Guardians, legal supervision, Islamic criteria (standards), the rule of legal criteria over laws, regulations -
با توجه به اهمیت قانون کار در تنظیم روابط کارگر و کارفرما و نقش تعیین کننده آن در پیشرفت اقتصادی بنگاه های تولیدی، این تحقیق با هدف "تحلیل قانون کار جمهوری اسلامی ایران از دیدگاه کارفرمایان از منظر مدیریت منابع انسانی" انجام شده است. تحقیق از نظر هدف، کاربردی و در تجزیه وتحلیل داده ها از روش نظریه داده بنیاد استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق را کارفرمایان شرکت های صنعتی مستقر در استان تهران تشکیل می دهند که با روش نمونه گیری گلوله برفی و بر اساس قاعده اشباع نظری با هشت نفر از این کارفرمایان مصاحبه عمیق صورت گرفته است. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مهمترین ضعف قانون از نظر کارفرمایان، عدم شفافیت و استنباط های مختلف از متن قانون و اختیارات محدود کارفرما در قانون کار می باشد. بنا بر نظر کارفرمایان، قانون فعلی نمی تواند چندان در داوری بین کارگر و کارفرما موثر واقع شود و این امر باعث می شود شکاف بین شرایط واقعی حاکم بر منابع انسانی و محتوای قانون گسترش یابد. با توجه به عرضه زیاد نیروی کار به ویژه نیروی تحصیل کرده، بنگاه ها به سادگی به نیروی کار دسترسی دارند و این موجب شده است که کارفرمایان، کم توجه به قانون کار، هزینه چندانی برای جذب و نگهداشت نیروی انسانی صرف نکنند.
کلید واژگان: کارگر, کارفرما, تحلیل قانون کار, مدیریت منابع انسانیRegarding the significance of the labor law in the relationship between employer and employee and its determining role in economic development, this study intends to analyze the labor law on the part of employers from perspective of human resources management. Considering the objectives of the study, it is an applied research, and the grounded theory is applied for data analysis. Statistical population includes employers of industrial companies located in Tehran among whom sampling is conducted through theoretical saturation and in-depth interviewing is utilized as the data collection instrument. The results showed that in employers’ point of view, the most important drawback of the abovementioned law is lack of clarity and its various probable interpretations, as well as the limited authority considered for the employers. Also, in employers’ point of view, current law cannot be so effective in judging between the worker and the employer. This will widen the gap between the real conditions governing human resources and the content of the law. Given the high supply of labor, especially the educated force, firms simply have access to the workforce. This has caused employers with little regard to labor law, do not spend a lot to attract and retain human resources.
Keywords: Employee, Employer, Analysis of the labor law, Human resource management -
به دلیل ابتنای حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران بر مبانی فقهی شریعت اسلام، فهم و تفسیر بایسته حقوق سیاسی- اجتماعی زنان نیازمند شناخت مبانی فقهی آن است. از دلایلی که درباره گستره حقوق سیاسی زنان بدان استناد می شود قواعد فقهی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی جایگاه و نقش مبانی و قواعد فقهی در تعیین حقوق سیاسی زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران به روش توصیفی و تحلیلی انجام شد. با توجه به تعدد مبانی و قواعد فقهی قابل استناد در این موضوع، این پژوهش ضمن بررسی تاثیر هر یک از قواعد فقهی در فهم و تفسیر اصول حقوقی، بدین پرسش پاسخ داد که قاعده مبنایی در بهره مندی زنان از حقوق سیاسی در موارد ابهام یا سکوت ادله شرعی چیست و جایگاه و نقش هر یک از این قواعد کلی در تحلیل اصول قانونی چگونه است؟ بسیاری از نظریات فقهی با تکیه بر اصل عدم ولایت به تضییق دامنه حقوق سیاسی زنان در تصدی مناصب ولایی حکم داده اند. درحالی که با توجه به اصول و قواعدی مثل اباحه، مساوات، اشتراک و عدالت که در اصول مختلف قانون اساسی، سیاستگذاری ها و اسناد بالادستی نظام جمهوری اسلامی ایران بدان اشاره و تاکید شده است، در نظام جمهوری اسلامی ایران مبنای توسعه ای در حقوق سیاسی زنان در نظر گرفته شده است.
کلید واژگان: قاعده فقهی, حقوق سیاسی, زنان, قانون اساسی, عدم ولایت, عدالتIn order to have a proper understanding and explanation of women's social-political rights, it is needed to know its jurisprudential fundamentals, because Iranian constitutional law is based on Islamic jurisprudential fundamentals. Jurisprudential rules are the reasons cited for the scope of women's political rights. The present study was conducted with the aim of investigating the role of jurisprudential fundamentals and rules in determining women's political rights in the Islamic Republic of Iran and with the help of a descriptiveanalytical method. Due to the numerous citable jurisprudential fundamentals and rules, this study tried to examine the effect of each jurisprudential rule on understanding and explaining legal principles and respond to these questions: What is a basic rule with which women can have political rights when there are not any religious reasons in that case? What is the role of each of these general rules in analyzing legal principles? Based on the principle of non-guardianship, many jurisprudential theories rule on reducing the scope of women's political rights in assuming guardianship-related positions; while, according to some principles, such as permission, equality, sharing, and justice, mentioned in the Islamic Republic of Iran's Constitution, policies, and high priority documents, the extension of scope of women's political rights are emphasized.
Keywords: jurisprudential rule, political rights, women's rights, the Constitution, nonguardianship, justice -
در اصول مختلف قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران شرایط لازم برای تصدی مقامات عالی رتبه سیاسی به تفصیل بیان شده است، اما غالبا تصریحی به شرط جنسیت وجود ندارد. همین امر موجب گردیده تا تصدی زنان به مناصب سیاسی همچنان مورد بحث و نظر قرار گیرد. با وجود رویکرد فقهی مشهور مبنی بر اشتراط جنسیت برای تصدی مقامات ولایی و قضایی، این سوال مطرح است که چرا قانون اساسی به طور صریح به این شرط اشاره نکرده است؟ این نوشتار در پی این هدف است تا ضمن تحلیل دیدگاه های فقهی- حقوقی درباره لزوم اشتراط جنسیت برای مناصب عالی سیاسی، دلایل سکوت قانون اساسی را مورد واکاوی قرار دهد.
نگارنده بر این باور است که عدم تصریح برخی شرایط نظیر جنسیت، نشان از دقت نظر تدوین کنندگان قانون اساسی برای بالا بردن ظرفیت قانونی و باز گذاشتن راه تفسیر قانونی بر این امر بوده است. بنابراین هر چند زمینه های فرهنگی و اجرایی این مسئله هنوز در جامعه ایران فراهم نیست و بستر لازم برای مدیریت سیاسی زنان حتی در مناصب میانی نیز ایجاد نشده، ولی به لحاظ نظری و در مقام شناخت و دفاع از اصول قانون اساسی می توان گفت، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ظرفیت نظری لازم برای تصدی همه مقامات سیاسی از سوی زنان را داردکلید واژگان: رهبری, مبانی فقهی, قانون اساسی, تصدی گری زنان, جنسیتThis article seeks to analyze the principles of constitution review in the constitution stipulating gender leadership. Despite the prevailing view in the tradition Sex for leadership, as the highest political office, but none of the principles of the constitution refers to this. Silence constitution on the grounds that the conditions necessary for leadership means to be unnecessary of gender for this position. Although this issue is still in the fields of culture and society does not provide executive. Theoretically and legally, there is no limit to the enterprises led by women and constitution has enough capacity to fill all of the women's political authorities.Keywords: Gender, Political Officials, Constitution, Women Enterprise -
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصول متعدد آزادی را به عنوان اصل مبنایی مورد تاکید قرار داده است اما در کنار آن ترویج و حفظ ارزشهای اخلاقی را نیز از وظایف دولت اسلامی برشمرده است.این نوشتار با هدف تبیین نسبت میان آزادی و اخلاق در نظام اسلامی بدین پرسش می پردازد که در چارچوب تلقی اسلامی از آزادی،ارزشهای اخلاقی از چه جایگاهی برخوردار ند و چگونه اصول مربوط به آزادی فردی در کنار الزام دولت به حفظ ارزشهای اخلاقی قابل جمع است.در پرتو مفهوم حاکثری از آزادی مثبت(ایجابی) میتوان گفت برداشت از آزادی در نظام اسلامی وابسته به تعیین محتوای آن از طریق اصول و ارزشهای اخلاقی است.کلید واژگان: آزادی, قانون اساسی, اخلاق, آزادی معنوی, دولت
-
هدف این نوشتار، بررسی معیار و مبنای ارزش های اخلاقی در نظام سیاسی اسلامی است. اجرای قواعد اخلاقی در نظام سیاسی، مستلزم شناخت معیار اخلاقی درآن نظام سیاسی است. در تبیین معیار قواعد اخلاقی، چهار رویکرد وظیفه گرایی، نتیجه گرایی، فضیلت گرایی وحق مداری وجود دارد. همه این رویکردهای اخلاقی می کوشند به چیستی ملاک ارزشمندی عمل اخلاقی پاسخ دهند. به دلیل تکثر نظریه های اخلاقی، حتی در نظام اخلاق اسلامی، مهم است که مبنای عمل سیاسی اخلاقی کدام رویکرد و معیار است.
نگارنده ضمن بررسی رویکردهای اخلاقی و آثار سیاسی اجتماعی هریک، بر این باور است که وجود رویکردهای اخلاقی مختلف ناشی از نگاه تک بعدی و افراطی به یکی از جنبه های فعل اخلاقی است؛ درحالی که نظریه اخلاقی حاکم بر جامعه سیاسی باید رویکرد جامعی باشد که هر رویکرد اخلاقی را سطح خاصی و باتوجه به جایگاه آن در نظریه اخلاقی مدنظر قرار دهد. رویکرد اخلاقی در نظام سیاسی اسلام، سطوح و ابعاد مختلفی دارد که هریک جایگاه و کارکرد خاصی دارند و نظام اخلاقی به تنهایی به نتیجه نخواهد رسید؛ ازاین رو چاره اندیشی منافاتی با وظیفه گرایی و فضیلت محوری ندارد و افراط در هر سطح، موجب کم توجهی به سایر سطوح و پیدایش نظریه اخلاقی ناکارامد خواهد شد.کلید واژگان: رویکرد اخلاقی, وظیفه گرایی, نتیجه گرایی, فضیلت محوری, حق مداری, نظام سیاسی اسلامThe aim of this paper is to investigate the basis and criterion of ethical values in Islamic political system. The implementation of ethical rules in a political system requires a knowledge of its ethical criterion. There are four approaches for explaining the criterion of ethical rules: deontologism, consequentialism, virtue ethics, and truth-orientedness. All of these ethical approaches try to answer the question of what is the criterion for an ethical action to be valuable. Because of the diversity of ethical theories, even in the Islamic ethics, it is crucial to determine which criterion and approach is the basis of ethical, political actions. Investigation the ethical approaches and the political effects of each one of them, I believe that the diversity of ethical approaches is a consequence of one-dimensional, extremist view on one of the aspects of ethical action. It is while the governing ethical theory of a political society must be a comprehensive approach that consider each ethical approach in a certain level and with respect to its position in the ethical theory. The ethical approach in the political system of Islam has different dimensions and levels that each of them has a certain function and status, and the ethical system doesnt lead to any consequence alone. So, looking for solution doesnt have any conflict with deontologism and virtue ethics, and extremism in any level would lead to carelessness about other levels and emergence of inefficient ethical theory.Keywords: ethical approach, consequentialism, deontologism, virtue ethics, truth, orientedness, political system of Islam -
فرایند سیاستگذاری و قانون گذاری مهم ترین عرصه های تصمیم سازی عمومی در جامعه به شمار می روند. اتخاذ تصمیمات بهینه در گرو پیروی از اصول منطقی تصمیم گیری است. این اصول که در تمامی تصمیمات قابل اجرا است در خصوص تصمیم سازی عمومی از اهمیت بیشتری برخوردار است. از سوی دیگر از آنجا که وضع سیاست ها و تدوین قوانین در کشور ما در دو نهاد مهم و اثرگذار، یعنی مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس شورای اسلامی انجام می پذیرد ارزیابی فرایند تصمیم سازی در این دو نهاد، مشکلات و چالش های عملی و اجرایی که در راه اتخاذ تصمیمات مناسب و شایسته وجود دارد را مشخص می سازد.
به نظر می رسد توجه بیشتر به نتایج عملی یک قانون یا سیاست، وجود مدیریت جامع تقنینی برای هماهنگی بخش های مختلف قوای سه گانه که در فرآیند قانون گذاری اثرگذار می باشند و مشاوره و مشارکت فراگیر نخبگان و صاحب نظران در بهبود روند تصمیم گیری عمومی اثرگذار خواهد بود.کلید واژگان: تصمیمات عمومی, سیاست گذاری, مجمع تشخیص مصلحت نظام, قانون گذاری, مجلس شورای اسلامی, کمیسیونThe process of policy making and legislation are considered as the most important arenas public decision making in the society. Making optimal decisions depends on following logical decision making principles. These principles that are applicable in all decisions are more important in public decision making. On the other hand, since policies and laws of our country are made in two important and influential institutions namely Expediency Council and Islamic Consultative Assembly, investigation of decision making process in these two institutions may reveal problems as well as practical and executive challenges in the way of making appropriate and suitable decisions. It seems that more attention to practical results of a law or policy, existence of a comprehensive legislative management to coordinate different parts of three branches which are influential in decision making process as well as counseling and inclusive participation of elites and experts will be effective in improvement of public decision making.Keywords: public decisions, policy making, Expediency Council, legislation, Islamic Consultative Assembly, commission -
اخلاق اسلامی با بهره گیری از قواعد برخاسته از عقل و وحی، به لحاظ نظری توجیه مناسبی برای تحلیل و بسط نظریه حقوق اساسی به شمار می رود. براساس این نظریه حقوق اساسی به عنوان حقوق و قواعد بنیادین، بر مبنای ارزش های اخلاقی استوار گشته و توجیه قواعد اساسی صرفا بر تحولات تاریخی و فرهنگ سیاسی خاصی متکی نیست. طرح نظری مبنای اخلاقی برای حقوق اساسی، بر پایه رویکرد سیستمی به مجموعه علوم اجتماعی صورت گرفته که می تواند ضمن ایجاد توانایی گفتمان و هم گرایی بیشتر ملت ها در این حوزه، قابلیت طرح نظریه های حقوق اساسی را برای فرهنگ های مختلف بالا برده، معیاری برای ارزیابی قواعد حقوق اساسی به دست دهد. این مبنای اخلاقی دستاوردی است که به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی ایران در حقوق اساسی به ثمر نشست. انقلاب اسلامی ایران ساختار سیاسی نظام را به عنوان ابزاری برای نیل به مقاصد اخلاقی مورد توجه قرار داد.
کلید واژگان: اخلاق, مبانی حقوق اساسی, حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایرانBenefitting from rules rooted in intellect and revelation, Islamic ethics can be a theoretically appropriate justification to analyze and extend the theory of constitutional law. Based on this theory constitutional law as fundamental laws and rules has been established on ethical values and the justification of fundamental rules does not merely rely on historical developments and political culture. Theoretical pattern for an ethical basis has been proposed for constitutional law based on systemic approach toward social sciences. It can enable nations to have dialogue and converge in this field as well as increase the possibility to put forth constitutional law theories for different cultures. It can also provide a standard to evaluate rules for constitutional law. This ethical basis is an achievement obtained following the victory of Islamic revolution of Iran. Islamic revolution of Iran considered the political structure of the system as an instrument to achieve ethical objectives.Keywords: Ethics, foundations of constitutional law, constitutional law of Islamic republic of iran -
در این مقاله تلاش می کنیم تا از امکان توجیه اخلاقی حقوق اساسی و چگونگی آن سخن بگوییم. اخلاق در معنای قواعد برخواسته از عقل و وجدان است که دارای خصیصه اطلاق و جهان شمولی است و به لحاظ نظری می تواند توجیه مناسبی برای طرح و توسعه حقوق اساسی مدرن به شمار رود. بر اساس این توجیه حقوق اساسی به عنوان حقوق مادر و مبنایی، بر اصول کلی تری تکیه خواهد کرد و توجیه قواعد اساسی صرفا بر تحولات تاریخی و فرهنگ سیاسی خاصی استوار نخواهد شد. طرح نظری مبنای اخلاقی برای حقوق اساسی بر پایه رویکرد سیستمی به مجموعه علوم اجتماعی می تواند ضمن ایجاد توانایی گفتمان و هم گرایی بیشتر ملت ها در این شاخه، قابلیت طرح نظریه های حقوق اساسی را برای فرهنگ های مختلف بالابرده و معیاری برای ارزیابی قواعد حقوق اساسی به دست دهد.
کلید واژگان: اخلاق, مبانی حقوق اساسی, حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایرانIn this essay is made an effort to explain of possibility of ethical justification of constitutional law and its quality. Ethics, in the sense of rational rules that involve attributing feature, is appropriate justification to plan and develop modern constitutional law.
Therefore constitutional law as basic principle establish on the more general principle and it doesn’t based only on the traditions and political culture. Explaining ethical theory for constitutional law by the systematic approach to the collection of social science can to make more dialogue and solidarity among nations and different societies and is criterion for evaluation of constitutional laws.Keywords: Ethics, bases of constitutional law, constitutional law of Islamic republic of Iran
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.