به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

صدیقه حسین آبادی

  • روح الله فلاح مدواری، حمیده بیدل، صدیقه حسین آبادی، غلامحسین پورتقی*
    زمینه و هدف
     با توجه به اثرات نامطلوب مواجهه با امواج الکترومغناطیس بر انسان و تجهیزات، کنترل های مهندسی مثل استفاده از سپرهای حفاظتی (شیلد) از بهترین روش های کنترل و کاهش مواجهه با امواج الکترومغناطیس هستند. روش های متنوعی جهت ارزیابی کارایی شیلدهای الکترومغناطیس وجود دارد. این مطالعه باهدف بررسی اثر عمق نفوذ شیلد و ضخامت بر کارایی نانوکامپوزیت انجام شد.
    روش ها: در این مطالعه از پارافین واکس به عنوان ماتریس و از نانو ذرات کروی کربن سیاه و Fe3O4 به عنوان فیلر استفاده شد. دو نمونه نانو کامپوزیت با درصدهای وزنی متفاوت مواد پرکننده ساخته شدند. اندازه گیری خصوصیات الکترومغناطیسی نانو کامپوزیت های ساخته شده با استفاده از دستگاه آنالیزور شبکه برداری (Vector Network Analyzer) در محدوده فرکانسی 8 تا 12/5 گیگاهرتز (X) و بر اساس روش انتقال/ بازتاب انجام شد. از روش دلتا جهت ارزیابی کارایی محافظتی شیلد در ضخامت ها و فرکانس های مختلف استفاده شد.
    یافته ها: بر اساس درصد وزنی ترکیبات تشکیل دهنده نانو کامپوزیت، دو نمونه به دست آمد. بیشترین عمق نفوذ در نمونه FN2 دیده شد. تطابق بین مقاومت محیط و اجزای شیلد در کمترین ضخامت شیلد و در فرکانس های اولیه مشاهده شد. کمترین مقدار دلتا در نمونه FN2 مشاهده شد.
    نتیجه گیری: بر اساس روش دلتا، با افزایش جذب و کاهش انعکاس در شیلد، کارایی محافظتی شیلد افزایش می یابد. ضخامت شیلد و فرکانس امواج الکترومغناطیسی بر کارایی محافظتی شیلد تاثیر دارند. افزایش تطابق بین مقاومت محیط و مقاومت اجزای شیلد، باعث افزایش کارایی شیلد می شود.
    کلید واژگان: امواج الکترومغناطیسی, نانو کامپوزیت, تطابق مقاومت, روش دلتا
    Rohollah Fallah Madvari, Hamideh Bidel, Sedigheh Hosseinabadi, Gholamhossein Pourtaghi*
    Background and Aim
    Due to the adverse effects of exposure to electromagnetic waves on humans and equipment, engineering controls such as the use of shields are one of the best ways to control and reduce exposure to electromagnetic waves. There are various methods to evaluate the performance of electromagnetic shields. The aim of this study was to investigate the effect of shield penetration depth and thickness on the performance of nanocomposites.
    Methods
    In this study, paraffin wax was used as a matrix and black carbon spherical nanoparticles and Fe3O4 were used as filler. Two nanocomposite samples were made with different weight percentages of fillers. The electromagnetic properties of nanocomposites made were measured using a Vector Network Analyzer in the frequency range of 8-12.5 GHz (X) based on the transfer/reflection method. The Delta function was used to evaluate the shielding protective performance at different thicknesses and frequencies.
    Results
    Based on the weight percentage of nanocomposite constituents, two samples were obtained. The highest penetration depth was observed in FN2 samples. Correlation between free space impedance and shield components was observed at the lowest shield thickness and at the initial frequencies. The lowest delta value was observed in the FN2 sample.
    Conclusion
    According to the Delta function, by increasing the absorption and decreasing the reflection in the shield, the protective efficiency of the shield increases. Shield thickness and frequency of electromagnetic waves affect the protective performance of the shield. Increasing the match of impedance between free space and shielding material increases the shield efficiency.
    Keywords: Electromagnetic waves, Nanocomposite, Impedance matching, Delta Function
  • مریم رضایی، صدیقه حسین آبادی، اسما پورطاهری، زهره فضلی
    هدف
    امروزه بارکاری ذهنی از مهمترین موضوعات سیستم های کاری است. عوامل مختلفی بر ظرفیت های ادراکی افراد تاثیر می گذارد که باعث ایجاد خطاهای انسانی می شود. در کارخانه تولید تن ماهی به دلیل ماهیت کار و استفاده از ابزارها و تجهیزات، ریسک حوادث در اثر خطاهای انسانی بالا می رود. مطالعه حاضر با هدف بررسی نوع حوادث کارخانه و یافتن ارتباط بین حوادث و بارکاری ذهنی افراد انجام شد.
    روش ها
    این مطالعه توصیفی- تحلیلی به صورت مقطعی و به صورت همه شماری بر روی 48 نفر از کارکنان کارخانه تولید تن ماهی پارسیان زاگرس انجام شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه Nasa-Tlx استفاده شد، آمار حوادث به صورت خودگزاردش دهی و اسناد حوادث ثبت شده بدست آمد. آنالیز داده ها با نرم افزار SPSS با انجام آزمون های آماری تی تست، رگرسیون خطی، آنالیز واریانس یک طرفه و همبستگی پیرسون صورت گرفت.
    نتایج
    نتایج نشان داد بین جنس و میانگین حوادث اختلاف معنا داری وجود دارد (009/0P-Value<). ضریب تکرار حادثه 195 بدست آمد. میانگین بارکاری ذهنی بالاتر از سطح مطلوب 50 درصد شد، همچنین میانگین حوادث در زنان (82/27) بیشتر از مردان (46/16) بود. بین فراوانی حوادث و بارکاری ذهنی کل ارتباط معنا داری یافت شد (041/0P-Value<). این ارتباط معنا دار در سالن تولید (025/0P-Value<) دیده شد. همچنین از بین سنجه های بارکاری ذهنی بین عملکرد و بارکاری ذهنی (044/0P-Value<) و میزان کسل کنندگی و بارکاری ذهنی (0001/0P-Value<) ارتباط معنا دار مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این مطالعه احتمالا بارکاری ذهنی بر فراوانی حوادث موثر است. بنابراین اجرای برنامه ای جهت تعدیل بارکاری ذهنی مانند بررسی ساعات کاری و مدت زمان استراحت ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: بارکاری ذهنی, روش NASA-TLX, حوادث شغلی, کارخانه تن ماهی
    Maryam Rezai, Sedighah Hosseinabadi, Asma Pour Taheri, Zohreh Fazli
    Introduction
    Nowdays, mental workload is one of the most important issues in the workplaces.Various factors affect the cognitive capacities of individuals which may lead to human errors. Due to the nature of the work and the use of tools and equipment in the tuna fish factory, the risk of accidents increases as a result of human error.The purpose of this study was to investigate the type of accidents and the relationship between the accidents and mental workload in the tuna fish factory.
    Methods
    This cross-sectional and descriptive-analytical study was carried out on all of the 48 employees of the Zagros Parsian Factory. Nasa-Tlx questionnaire was used to collect data. Accident statistics were obtained through self-reported and recorded accident documents. Data were analyzed by SPSS software using t-test, linear regression, one-way ANOVA and Pearson correlation.
    Results
    The results showed a significant relationship between sex and the rate of the accidents (P-Value<0.009). The Accident requency Rate (AFR) determined to be 195. The average of the mental workload was higher than the desired 50% level. The mean of accidents in women (27.82) was higher than that of the men (16.46). There was a significant relationship between the frequency of accidents and the total mental workload (P-Value<0.04). This significant relationship was observed in the production saloon (P-Value<0252). Also, regarding the mental workload subscales, there was a significant correlation between the performance and mental workload (P-value<044) and the amount of boredom and mental workload (P-Value<0.0001).
    Conclusion
    According to the results of this study, mental workload is likely to affect the frequency of accidents. Therefore, implementing a program to modify the mental workload, such as revising the work hours and resting periods seems necessary
    Keywords: Mental Workload, NASA-TLX Method, Accidents, Workers, Tuna Fish Factory
  • صدیقه حسین ابادی*، طیبه زندی پور، مه سیما پورشهریاری
    هدف

    در این پژوهش، اثربخشی روان شناسی مثبت نگر بر بهزیستی روان شناختی مادران دارای فرزندان اوتیسم موردبررسی قرار گرفت.

    روش

    جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه مادران کودکان مبتلابه اختلال اوتیسم بود که برای درمان فرزند خود به مراکز توان بخشی در شهر کرج مراجعه کرده بودند. از میان مراجعه کنندگان 30 نفر از مادران دارای فرزند مبتلابه اوتیسم با روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه انتخاب شدند. با بهره گیری از طرح نیمه آزمایشی گروه نمونه منتخب، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های مقیاس بهزیستی روانی ریف (RSPWB) و سنجش علائم اوتیسم گیلیام (GARS) استفاده شد. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه دوساعته مورد آموزش قرار گرفتند.

    یافته ها

    داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس، به کمک نرم افزار spss موردبررسی قرار گرفتند و نتایج نشان داد که روانشناسی مثبت نگر بر بهزیستی روان شناختی مادران دارای فرزندان اوتیسم ازلحاظ آماری معنادار و اثربخش است، همچنین نتایج آزمون پیگیری نیز نشان از پایداری و ماندگاری اثربخشی این روش دارد.

    نتیجه گیری

    نتایج پژوهش حاضر بیانگر این است که آموزش روان شناسی مثبت نگر قادر به افزایش بهزیستی روان شناختی مادران دارای فرزندان اوتیسم می باشد.

    کلید واژگان: اوتیسم, بهزیستی روان شناختی, روانشناسی مثبت نگر
    Seddighe Hosein Abadi*, Mahsima Pourshahryari, Tayyebe Zandipour
    Aim

    The purpose of this study is determining of the effectiveness of positive psychology on psychological well-being in mothers of autistic children.

    Methods

    The Statistical population of this research was included all mothers of autistic children that was conducted in Karaj city. Among of visitors, 30 mothers of autistic children were selected as sample with convenience sampling method. Groups of sample were randomly replaced into two groups of experiment (n = 15) and control (n = 15) with quasi-experimental model. In order to gathering data, Ryff scale questionnaires of psychological well-being (RSPWB) and Gilliam (GARS) assessment of autism symptoms was used. The experimental group were trained for 8 sessions of 2 hours.

    Results

    In order to analyzing the data, analysis method of covariance was used by SPSS software and the results showed that training the positive psychology on psychological well- being in mothers of autistic children is effective. The results of follow-up test also showed that this method has enough stability and sustainability.

    Conclusion

    The result of this research demonstrates that training the positive psychology can increase the psychological well-being in mothers of autistic children.

    Keywords: autism, Psychological Well, Being, Positive Psychology
  • رضوان زنده دل، صدیقه حسین آبادی، آتنا رفیعی پور، زهره فضلی، نرگس وهاجی
    سابقه و هدف
    میلیون ها کارگر به هنگام تولید یا بکارگیری ترکیبات مختلفی همچون رزین ملامین فرمالدئید، در مواجهه با فرمالدئید هستند. باوجود کاربرد گسترده ی این ماده، نگرانی های زیادی درباره اثرات سمی فرمالدئید وجود دارد. این مطالعه باهدف ارزیابی میزان مواجهه شغلی کارگران با فرمالدئید در چند کارگاه ملامین سازی و تغییر فاکتورهای خونی در آن ها انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه مقطعی در شهر تهران بر روی 66 کارگر انجام یافت. 40 کارگر شاغل در چند کارگاه ملامین سازی و 26 کارگر شاغل در صنایع مواد خوراکی و بدون تماس با آلاینده شیمیایی به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. میزان مواجهه شغلی با فرمالدئید بر اساس روش NIOSH 3500 ارزیابی گردید و فاکتورهای خونی شامل تعداد گلبول قرمز، تعداد گلبول سفید، تعداد پلاکت ها، درصد لنفوسیت ها و حجم گلبول های قرمز تعیین شد. ملاحظات اخلاقی هلسینکی در این مطالعه رعایت شد و شرکت آزمودنی ها در مطالعه با آگاهی و داوطلبانه بود.
    یافته ها
    بر اساس نتایج به دست آمده میانگین تماس شغلی با فرمالدئید در کارگاه های ملامین سازی ppm 0896/0(2ppm/0-03/0) بود که پایینتر از حدود مجاز سقفی (ppm 3/0 = TLV-C) در ایران و بیشتر از حد آستانه تماس شغلی (ppm 016/0=TWA) پیشنهادشده توسط انستیتو ملی ایمنی و بهداشت شغلی می باشد. نتایج این مطالعه نشان داد در افراد دارای مواجهه با فرمالدئید، تعداد افراد با دامنه غیر نرمال از گلبول های سفید و قرمز به شکل معنی داری بیشتر از گروه مواجهه نیافته است.
    نتیجه گیری
    تماس شغلی با فرمالدئید در صنعت ملامین سازی می تواند بر روی سیستم خون ساز اثرات نامطلوب بگذارد. به نظر می رسد مواجهه بافرمالدئید در غلظت های پایین تر از حدود مجاز توصیه شده در ایران، اثرات سمی بر سلول های خونی ایجاد می نماید. با توجه به کوچک بودن تعداد افراد بررسی شده در این مطالعه پیشنهاد می گردد مطالعاتی وسیع تر بر روی افراد دارای مواجهه با فرمالدئید انجام یابد. همچنین علاوه بر ارزیابی سلول های خون از آزمون ها اختصاصی تر جهت بررسی سمیت فرمالدئید بر خون استفاده گردد.
    کلید واژگان: ملامین سازی, مواجهه با فرمالدئید, فاکتورهای خونی
    Zendehdel R., Hoseinabadi S.*, Rafeepour A., Fazli Z., Vahaji N
    Background And Objectives
    Millions of workers in the production or using of different chemicals such as melamine formaldehyde resin are exposed by formaldehyde. In spite of Widespread formaldehyde usage, there are too concerns about its toxicity effects. This study aimed to assess the workers occupational exposure to formaldehyde in some melamine production workshops and blood factors change in the exposed workers.
    Materials And Methods
    This cross-sectional study was performed on 66 workers in Tehran. 40 melamine manufactures workers as exposed group and 26 food industry workers as unexposed group was selected. Occupationally exposure to formaldehyde was assessed by NIOSH 3500 method. Hematological parameters including White Blood Cell, Red Blood Cell, Platelet Count, Lymphocytes Percent and Volume of Red Blood Cells was evaluated. Ethical considerations in this study were adhered based on the Helsinki guidelines.
    Results
    occupationally median exposure to formaldehyde in melamine manufactures was evaluated 0.0896 ppm (0.03-0.2ppm), which is lower than the permitted ceiling limit (TLVc =0.3ppm) in Iran and more than the NIOSH threshold exposure limit (TWA= 0.016 ppm).The results show, in exposed group, workers with unmoral count of white and red blood cells are significantly higher than unexposed people.
    Conclusion
    Occupationally exposure to formaldehyde cause adverse effects on the hematopoietic system. Exposures to formaldehyde in the concentration lower than approved standard limit in Iran probably induce toxicity effect on the blood cells. Because of the few number of people surveyed in this study, broader studies suggested. In addition assessing blood cells, more specific tests are necessary to evaluate the toxicity effect of formaldehyde on the blood.
    Keywords: melamine manufacture, exposure to formaldehyde, blood cells
  • مواجهه کارگران با مواد شیمیایی مخاطره آمیز در صنعت کفش
    صدیقه حسین آبادی*
  • صدیقه حسین آبادی، عبدالله برخورداری، مهدی راعی، پیمان حمیدی بگه جان، طاهره راعی بندپی، حسین روحانی، احسان رحمانی فرد، مجتبی محمدیان
    زمینه و هدف
    صنعت سیمان یکی از صنایع مهم در توسعه هر کشور و در عین حال یکی از آلوده ترین صنایع از نظر عوامل زیان آور محیط کار می باشد. هدف این مطالعه تعیین وضعیت سلامتی پرسنل یکی از شرکت های سیمان کشور بر اساس اطلاعات موجود در پرونده های سلامت آن ها بود.
    روش کار
    این پژوهش به روش مطالعات مقطعی در سال 1390 انجام شده است. در این مطالعه اطلاعات بدست آمده از 331 پرونده سلامت کارگران (مربوط به تمامی پرسنل شاغل در شرکت سیمان شاهرود) که شامل معاینات قبل از استخدام، معاینات دوره ای و نیز نتایج آزمایشات و معاینات موارد خاص بوده مورد بررسی قرار گرفته است. اطلاعات توسط نرم افزار آماری SPSS نسخه 15 و به کمک آزمون های آماری t مستقل و کای دو تجزیه و تحلیل شدند. سطح معنی داری در کلیه آزمون ها 05/0 p< بود.
    یافته ها
    میانگین (انحراف معیار) سن و سابقه کارکارگران به ترتیب 51/7 ± 40 و 53/5 ± 1/12 سال بود. افت شنوایی (5/33%)، بیمار ی های قلبی عروقی (4/18%) و ناراحتی های اسکلتی عضلانی (9/13%) به ترتیب شایع ترین بیماری کارگران بود. ارتباط آماری معنی داری بین رسته کاری با بیماری های قلبی عروقی (03/0 p=) و افت شنوایی (002/0 p=) وجود داشت. ارتباط بیماری های قلبی عروقی(02/0 p=)، اسکلتی عضلانی (03/0 p=)، کلیوی (003/0 p=)، گوارشی (04/0 p=) و افت شنوایی (002/0 p=) با سابقه کار و بیماری های قلبی عروقی(007/0 p=)، گوارشی(007/0 p=) و افت شنوایی(001/0 p<) با سن یک ارتباط معنی دار بود.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که اشتغال در صنعت تولید سیمان علاوه بر افت شنوایی، باعث افزایش ریسک ابتلا به بیماری های کلیوی و دیابت نسبت به سایر افراد جامعه می شود. شرایط نامناسب و عوامل زیان آور محیط کار در این صنعت عامل احتمالی شیوع این مشکلات سلامتی است.
    کلید واژگان: وضعیت سلامتی, سلامت شغلی, پرونده های پزشکی, کارخانه سیمان شاهرود
    Sedigheh Hossein Abadi, Abdullah Barkhordari, Mehdi Raei, Peyman Hamidi Bagejan, Tahere Raee Bandpey, Hosein Rohani, Ehsan Rahmanifard, Mojtaba Mohamadian
    Background
    The cement industry is one of the most important industries involved in development of countries and also of the most polluting industry work place with harmful agents’ preposition. The purpose of this study was to investigate the workers’ health status in a cement company based on their available medical records.
    Methods
    This cross-sectional study is conducted in 2011. In the study, we examined data obtained from 331 workers’ health records (all Shahroud cement company personnel) including their pre-employment, periodical examination and case-specific medical records. Chi-square and independent t-test was used to analyze the data using SPSS version 15. The significance level in all tests was 0.05.
    Results
    Average (Standard Deviation) of age and work history for workers were 40 ±7.5 and12.1 ± 5.5 respectively. Hearing loss (33.5%), cardiovascular disease (18.4%) and musculoskeletal disorders (13.9%) were the most prevalent diseases. statistically significant association was found between cardiovascular diseases (p=0.03) and hearing loss (p=0.002) with job category. Work history was associated with cardiovascular disease (p=0.02), musculoskeletal disorder (p=0.03), renal disease (p=0.003), gastrointestinal disease (p=0.04) and hearing loss (p=0.002). Significant associations were found between age and cardiovascular disease (p=0.007), gastrointestinal disease (p=0.007), and hearing loss (p<0.0001).
    Conclusion
    Working in cement industry may cause hearing loss, high risk of renal diseases and diabetes compared to the normal people. The unsuitable conditions and the harmful work environment are possible causes to workers’ health problems.
    Keywords: Health Status, Occupational Health, Medical records, Shahroud Cement Factory
  • صدیقه حسین آبادی، حسین ابراهیمیان، عبدالله برخورداری
    مقدمه
    اندازه گیری حداکثر ظرفیت هوازی اهمیت زیادی در ایجاد تناسب و تطابق فیزیولوژیک بین کارگر و کار دارد. این مطالعه با هدف برآورد ظرفیت هوازی و ظرفیت کار فیزیکی کارگران بخش گالوانیزه شرکت نورد لوله سمنان و نیز تعیین فراوانی نسبی کارگران دارای شغل متناسب با ظرفیت کار فیزیکی انجام شده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی، 50 نفر از کارگران مرد بخش گالوانیزه شرکت نورد لوله سمنان به روش تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند. از روش شاهنواز و تاکسورت (tuxworth & shahnavaz) برای اندازه گیری حداکثر ظرفیت هوازی این افراد استفاده شد. داده های به دست آمده پس از ورود به نرم افزارSPSS به کمک آزمون های آماری t مستقل و ضریب همبستگی تجزیه و تحلیل شدند.
    نتایج
    میانگین حداکثر ظرفیت هوازی کارگران مورد مطالعه 33/0±88/2 لیتر در دقیقه و میانگین ظرفیت کار فیزیکی آنها 54/0±76/4 کیلوکالری بر دقیقه برآورد گردید. ارتباط معناداری بین ظرفیت هوازی با شاخص توده بدن و بین ظرفیت هوازی (برحسب میلی لیتر برکیلوگرم بر دقیقه) با سن وجود داشت. نتایج نشان داد که 36 درصد از کارگران در طول شیفت کاری برای انجام وظایف شغلی، انرژی بیشتری از ظرفیت کار فیزیکی خود مصرف می کردند.
    نتیجه گیری
    با توجه به طبقه بندی سازمان بین المللی کار، میانگین ظرفیت کار فیزیکی کارگران مورد مطالعه در رده میزان انرژی مصرفی در کار سبک قرار می گیرد بنابراین بطور متوسط این کارگران دارای توانایی جسمانی انجام کارهای سبک یا کمتر هستند. بیش از یک سوم این کارگران نیز نیازمند تعدیل وظایف شغلی با تغییر شغل خود به شغلی با مصرف انرژی کمتر هستند.
    Sedeghe Hosseinabadi, Peiman Hamidi Bagejan, Hossein Ebrahimian, Abdollah Barkhordari, Tahere Raei Bandpe
سامانه نویسندگان
  • صدیقه حسین آبادی
    صدیقه حسین آبادی
    استادیار گروه مهندسی بهداشت حرفه ای و ایمنی کار دانشکده بهداشت دامغان، دانشگاه علوم پزشکی سمنان، ، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال