به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

صفرعلی مهدیان

  • باقر روح ورزی، محمدعلی تاجیک قنبری، صفرعلی مهدیان، یوبرت قوستا
    B. Roohvarzi, MohammadAli Tajik *, S. A. Mahdian, Y. Ghosta

    Oomycete species occupy many different environments and many ecological niches. The family Saprolegniaceae from Oomycota includes widely distributed water molds which usually behave as saprophytes on plants and animal debris. Members of some species may also be pathogenic for plants and fish. Oomycete species identification based on DNA is well established, but DNA barcoding with cytochrome c oxidase subunit I (COXI) and II (COX II) are a relatively new approach. In this study, 57 isolates were obtained from water samples in mazandaran province, Iran. After morphological identification by morphological keys, ITS, COXI , and COX II gene regions of 10 representatives of the isolates were sequenced and 3 genera and 6 species (Newbya recurva, Achlya bisexualis, Dictyuchus monosporus, Saprolegnia ferax, S. bulbosa , and S. debaryana) were identified through BLASTn in NCBI gene bank. The results described in this paper were indicated that except for ITS, COXI and COXII sequencing could also be valuable resources to Saprolegniaceae identification. Except for S. ferax, other described species were new reports for oomycete biota of Iran.

    Keywords: Oomycota, water molds, cytochrome c oxidase, plant pathogens, ITSrDNA, Saprolegniace
  • صفرعلی مهدیان*، امیر رمضانی دومیرکلایی، محمدعلی تاجیک قنبری
    مقدمه

    کپک سبز (Penicillium digitatum) از مهم ترین بیمارگرهای پس از برداشت میوه مرکبات است. سالانه ده ها هزار تن از محصول مرکبات اغلب به وسیله کپک سبز در ایران از بین می رود. استفاده از سمهای شیمیایی برای مدیریت بیماری ضمن داشتن اثر سوء زیست محیطی موجب انتخاب جمعیت مقاوم قارچ می گردد و نیز سلامت مصرف کننده را به خطر می اندازد، بنابراین مهار غیرشیمیایی بیمارگر هدف مهم پژوهشگران در سالهای اخیر شده است.

    مواد و روش ها

    اجزای اسانس مورد(Myrtus communis L.)  به وسیله دستگاه کلونجر استخراج و ترکیبات آن با دستگاه گاز کروماتوگرافی همراه با طیف سنج جرمی مورد شناسایی قرار گرفتند. اثر بازدارندگی از رشد پرگنه و جوانه زنی هاگ قارچ توسط اسانس مورد، کیتوزان و قارچکش تیابندازول به روش اختلاط آنها با محیط کشت PDA و PDB در آزمایشگاه و در انبار به روش آغشتگی سطحی میوه بررسی شد.

    یافته ها

    سیزده ترکیب در اسانس مورد شناسایی شدند، که از نظر کمی بیشترین ترکیب 1-8 سینیول بود. اسانس گیاه مورد در غلظت 1700 قسمت در میلیون و کیتوزان در غلظت 500 قسمت در میلیون، همانند قارچکش تیابندازول باعث بازدارندگی 100 درصدی از رشد کلنی قارچ شدند.

    نتیجه گیری

    استفاده از اسانس مورد یا کیتوزان به عنوان یک جایگزین قارچکش تیابندازول برای مبارزه با کپک سبز مرکبات امکان پذیر است.

    کلید واژگان: پوسیدگی میوه, کیتوزان, مرکبات, Penicillium digitatum
    Safarali Mahdian*, Amir Ramzani Domirkolaei, Mohammadali Tajik Ghanbari
    Introduction

    Green mold (Penicillium digitatum) is one of the most important post-harvest pathogens of citrus fruits. Tens of thousands of citrus fruits are often destroyed by green mold in Iran every year. The use of chemical toxins to control the disease, in addition to negative environmental effects, leads to the selection of fungal-resistant populations and also endangers consumer health, so non-chemical control of the pathogen has become an important goal of researchers in recent years.

    Materials and Methods

    The essential oil components of myrtle (Myrtus communis L.) were extracted with a Clevenger apparatus and their compounds were identified with a gas chromatography apparatus with a mass spectrometer. The inhibitory effect of myrtle essential oil and the fungicides chitosan and thiabendazole on spore germination and colony growth was investigated by mixing with PDA and PDB under laboratory conditions and by impregnating the fruit surface during storage.

    Results

    Thirteen compounds were identified in myrtle essential oil, which was quantitatively the highest compound 1-8 cineole. Myrtle essential oil at a concentration of 1700 ppm and chitosan at a concentration of 500 ppm inhibited 100% of fungal colony growth, as did the fungicide thiabendazole.

    Conclusion

    It is possible to use myrtle essential oil or chitosan as an alternative to the fungicide thiabendazole to control citrus green mold.

    Keywords: Chitosan, Citrus, Fruit rot, Penicillium digitatum
  • امیدعلی عمارلو، حمید محمدی، صفرعلی مهدیان، محمدعلی تاجیک قنبری*
    O. A. Amarloo, H. Mohammadi, S. A. Mahdian, M. A. Tajick Ghanbary *

    Grapevine trunk diseases (GTDs)are known as the most important factors in crop reduction and cause considerable economic problems in grapevines worldwide. During 2016 to 2018, several field surveys were conducted on numerous vineyards in Khorasan-Razavi province to study fungal species associated with grapevine trunk diseases. In this study, samples were collected from trunk and branches of trees showing yellowing, stunted growth, dieback and wood discoloration in cross sections. In this study, 258 fungal isolates were obtained and identified based on morphological characteristics and comparison of DNA sequence data (ITS-rDNA region and a part of β-tubulin gene). These isolates were identified as Phaeoacremonium minimum (75 isolates), P. parasiticum (19 isolates), P. iranianum (52 isolates), P. tuscanum (8 isolates), Fomitiporia mediterranea (56 isolates) and Seimatosporium vitis (48 isolates). Pathogenicity of the selected isolates was verified by inoculation of potted grapevines shoots under greenhouse conditions. Based on the mean length of wood discoloration in the wood, P. minimum and F. mediterranea were the most and least virulent species, respectively. Our findings indicated that known fungal trunk pathogens such as Phaeoacremonium species and F. mediterranea occur on grapevine in Khorasan-Razavi province. This study is the first report of S. vitis associated with grapevine decline in Iran.

    Keywords: Dieback disease, Morphology, Sequencing, Fomitiporia, Phaeoacremonium, Seimatosporium
  • حمید نامورحمزانلویی، محمد آقاجانی، صفرعلی مهدیان*، اسماعیل بخشنده

    سفیدک داخلی انگور (Plasmopara viticola) مهم ترین عامل کاهش تولید انگور در مناطق دارای آب و هوای معتدل و پرباران محسوب می شود. جهت بررسی منحنی پیشرفت زمانی بیماری در تاکستان های استان خراسان شمالی، طی سال های 1397 و 1398، از اواسط فروردین ماه هم زمان با تورم جوانه ها، با نمونه برداری هفتگی، میزان وقوع و شدت بیماری در 80 تاکستان از چهار شهرستان بجنورد، مانه و سملقان، شیروان و فاروج محاسبه شد. با استفاده از رگرسیون خطی، منحنی های پیشرفت زمانی بیماری با پنج مدل رشد جمعیتی به عنوان مدل های مرسوم شامل نمایی، تک مولکولی، لجستیک، لاگ لجستیک و گومپرتز که به صورت خطی شده بودند، برازش داده شدند. برازش مدل ها براساس آماره هایی چون ضریب تبیین (R2)، انحراف معیار محاسبات (SEE) و ضریب تبیین تعدیل شده (Ra2) تعیین گردید. نتایج نشان داد که مدل های نمایی، تک مولکولی، لجستیک، لاگ لجستیک و گومپرتز به ترتیب با 5، 5/27، 5/12، 5/17 و 5/37 درصد بیماری در باغات مورد مطالعه برازش دارند. بر این اساس، مدل گومپرتز توانست با ضریب تبیین 76/96 درصد به عنوان مناسب ترین مدل جهت توصیف پیشرفت بیماری در استان خراسان شمالی انتخاب گردد. نسبت افزایش مقدار نرخ رشد در هر تاکستان بین 005/0 تا 048/0 (با میانگین 026/0) بود. این اولین گزارش از بررسی منحنی پیشرفت بیماری سفیدک داخلی انگور در ایران است.

    کلید واژگان: سفیدک داخلی, شدت بیماری, گومپرتز, رگرسیون خطی
    Hamid Namvar Hamzanlue, Mohammad Aghajani, Safarali Mahdian *, Esmail Bakhshandeh

    Grapevine downy mildew caused by Plasmopara viticola is the most important factor in decreasing grape production in temperate and rainy regions. To investigate the disease progression curve in vineyards of North Khorasan province during two years of 2018 and 2019, Scoring of the target vineyards was carried out each week on a regular schedule from mid-April at the bud swelling time from the vineyard. The incidence rate and severity of the disease in 80 vineyards from four counties of Bojnourd, Maneh and Samolghan, Shirvan and Farouj were calculated. Linear regression was fitted to disease time progression curves with five population growth models as exponential, monomolecular, logistic, log-logistic and gompertz models. The model fitness was determined based on statistics as coefficient of determination (R2), standard error of estimates (SEE) and adjusted coefficient of determination (Ra2). The results showed that exponential, monomolecular, logistic, log-logistic and Gompertz models were fitted with 5, 27.5, 12.5, 17.5 and 37.5% of the disease in the studied gardens, respectively. Accordingly, Gompertz model with 96.76% coefficient of determination was selected as the most suitable model to describe disease progression in North Khorasan province. Rates of increase (rG) per unit of disease in each vineyard was 0.005 to 0.048 (with an average of 0.026). This is the first report of a study of the progression curve of grapevine downy mildew in Iran.

    Keywords: downy mildew, disease severity, Gompertz, linear regression
  • حمید نامورحمزانلویی، محمدعلی آقاجانی، صفرعلی مهدیان*، اسماعیل بخشنده

    انگور از میوه های مهم و با ارزش است که در نواحی مختلف ایران به ویژه در خراسان شمالی توسط بیماری سفیدک داخلی آلوده می شود. اندازه گیری وقوع بر خلاف شدت بیماری راحت تر و سریع تر است، ولی شدت بیماری به عنوان شاخص مهم تر به شمار می آید. در این پژوهش ارزیابی بیماری و رابطه ی بین وقوع و شدت بیماری سفیدک داخلی انگور در استان خراسان شمالی (شهرستان های بجنورد، مانه و سملقان، شیروان و فاروج) طی سال های 1397 و 1398 مورد بررسی قرار گرفت. میزان وقوع و شدت بیماری در 80 تاکستان انتخاب شده به طور تصادفی از اول فروردین تا توقف پیشرفت بیماری به صورت هفتگی یادداشت گردید. وقوع بیماری در سال اول 27/10و در سال دوم 64/51درصد ثبت شد. شدت بیماری در سال اول بین 2/1 تا 6/6 درصد (میانگین 4/3 درصد) و در سال دوم بین 4/6 تا 6/44 درصد (میانگین 82/25درصد) بود. بررسی رابطه ی بین میزان وقوع بیماری و شدت بیماری با استفاده از چهار مدل آماری (توانی، خطی، درجه دوم، مکمل لگاریتم لگاریتم) نشان داد که مدل توانی با دقت بالاتری توانست این رابطه را در 31 تاکستان از تاکستان های مورد مطالعه به خوبی بیان نماید. در 24 تاکستان نیز میزان وقوع و شدت بیماری توسط مدل خطی به خوبی با داده ها برازش یافت. مدل های نهایی براساس ضریب تبیین (R2)، انحراف معیار محاسباتی (SEE) و ضریب تبیین تصحیح شده (Ra2) مربوط به تجزیه داده های خام ساخته شدند. براساس این آماره ها، مدل نهایی در بجنورد به صورت S=(0.534)×I(1.263)، در شیروان به صورت S=(0.684)×I(1.472)، در مانه و سملقان به صورت S=(0.4691)×I-0.01711 و در فاروج به صورت  S=(0.3484)×I-0.0078 رابطه ی بین میزان وقوع و شدت بیماری را نشان دادند.

    کلید واژگان: سفیدک داخلی, رابطه وقوع-شدت, اندازه گیری بیماری, مدل توانی, تجزیه رگرسیون
    H. Namvar-Hamzanlue, M. A. Aghajani, S. A. Mahdian *, E. Bakhshandeh
    Background and Objectives

    Grapevine are important and valuable fruits that is contaminated in different parts of Iran, especially in North Khorasan Province, by the downy mildew of grapevine (Plasmopara viticola) and its yield decreases. Investigating the relationship between the incidence and the severity of the disease is one of the important concepts in the epidemiology of plant diseases. It is easier and faster to measure the incidence of the disease, but the severity of the disease is an important indicator.

    Materials and Methodes

    In this study, the relationship between the incidence disease and severity disease of downy mildew of grapevine in North Khorasan Province (Bojnourd, Mane and Samalghan, Shirvan and Farooj) during 2018 and 2019. Incidence and severity of disease were recorded weekly in 80 selected vineyards from early April to stop the disease progression.

    Results

    The incidence of the disease was 10.27% in the first year and 51.64% in the second year. The severity of the disease in the first year was between 1.2 to 6.6% (mean 3.4%) and in the second year it was between 6.4 to 44.6% (mean 25.82%). Investigation of the relationship between incidence and severity of disease using four statistical models (power, linear, quadratic, complementary logarithmic logarithm) power model was able to express this relationship in 31 vineyards more accurately. In 24 vineyards the incidence and severity of the disease were well fitted to the data by linear model.

    Discussion

    Final models were evaluated based on R2, SEE and Ra2 of regression analysis of raw data. Based on these criteria, final model in Bojnourd as S = (0.534) × I (1.263), in Shirvan as S = (0.684) × I (1.472), in Mane and Samalghan as S = (0.4691)× I-0.01711 and in Farooj as S = (0.3484)×I-0.0078 showed relationship between incidence and severity of disease. This is the first report to evaluate the relationship between the incidence and severity of downy mildew of grapevine in Iran.

    Keywords: Downy mildew, I-S relationship, Disease measurement, Power model, Regression
  • صفرعلی مهدیان*

    شبه جنس Phomopsis از جمله قارچهای ناقص بیماریزای گیاهی است که گونه های آن در نقاط مختلف دنیا میزبان های متعددی همچون انگور، سویا، اقاقیا، ختمی، گاوپنبه و چندین گیاه دیگر دارند. در این بررسی از گیاهان ختمی (Alcea rosea)، گاوپنبه (Abutilon theophrasti)، بهیمه (Phanera purpurea) و اقاقیا (Robinia pseudoacacia var. umbraculifera) مشکوک به آلودگی Phomopsis نمونه برداری شد. پس از کشت نمونه ها، جداسازی و خالص سازی جدایه های قارچی انجام شد و خصوصیات ریخت شناسی جدایه های به دست آمده مورد بررسی قرار گرفت. از بین جدایه ها پنج جدایه به عنوان نماینده انتخاب و DNA آنها استخراج شد. ناحیه ITS از DNA ریبوزومی و بخشی از ژن TEF تکثیر و توالی یابی شدند. توالی نمونه ها با توالی های موجود در ژن بانک (NCBI) مقایسه شد. نتیجه نشان داد توالی جدایه های P1 از ختمی، P2 از گاوپنبه و P4 از اقاقیا بالاترین شباهت را با گونه Phomopsis malvacearum داشتند. توالی جدایه P3 از روی بهیمه بیشترین شباهت را با Phomopsis loropetali و توالی جدایه P5 از روی اقاقیا بیشترین شباهت را با گونه Phomopsis theicola نشان دادند. میانگین ابعاد پیکنیدهای تولید شده جدایه ها روی سه محیط کشت CDA، CMA و PDA بعد از 16 روز در جدایه های اقاقیا 256 × 85، گاوپنبه 230 × 68، ختمی 230 × 69 و بهیمه 193 × 47 میکرومتر اندازه گیری شد. مشخصات ریخت شناسی و مولکولی گونه های شناسایی شده با هم تطابق داشتند. این گونه ها از ایران برای اولین بار گزارش می شوند. علایم بیماری ناشی از Phomopsis بسته به میزبان های مورد مطالعه و گونه های مختلف به صورت متفاوت مشاهده شد.

    کلید واژگان: شناسایی مولکولی, شناسایی مورفولوژیکی, Phomopsis
    Safarali Mahdian *

    The Phomopsis is a genus of imperfect plant pathogenic fungus whose hosts comprise several species in different regions of the world, such as grapes, soybean, acacia, hollyhock, velvetleaf, and several other plants. In this study, samples collected from hollyhock, velvetleaf, purple bauhinia, and acacia plants suspected to be infected with Phomopsis fungi. Samples were cultured and then subjected to the separation and purification steps and morphological characteristics of the obtained isolates were done. Among the isolates, five representatives (P1 to P5) from Mazandaran province selected and their DNA, extracted. TEF and ITS regions of DNA were amplified and sequenced. The ITS (4 and 5) region from ribosomal DNA and a part of TEF gene were amplified and sequenced. The nucleotide sequence of the isolates was compared with the corresponding sequences available in the Gen Bank and phylogenetic tree of the isolates was constructed. Results showed that the sequence of the isolates P1, P2, and P4 had the highest similarity with Phomopsis malvacearum species. The sequence of isolate P3 was very similar to Phomopsis loropetali, and the sequence of the isolate P5 was very similar to Phomopsis theicola. The average size of pycnidia produced on three culture media viz, CDA, CMA and PDA was measured 16 days after incubation at 20–25°C. Size were 256 × 85 in acacia, 230 × 68 in velvetleaf, 230 × 69 in hollyhock and 193 × 47 micrometers in purple bauhinia isolates, respectively. Morphological and molecular features of the identified species were matched. Identified species here are reported from Iran for the first time. Symptoms of Phomopsis infection was varied depending on different hosts and identified species.

    Keywords: Molecular identification, Morphological identification, Phomopsis
  • سنتز نانوذرات نقره با استفاده از عصاره گیاه گزنه و بررسی تاثیر آن بروی کاهش مقاومت انتقال الکترون سیستم های هادی
    محمد جواد کریمی*، صفر علی مهدیان، ولی الله بابایی زاد
    در این کار پژوهشی بیوسنتز نانوذرات نقره با استفاده از گیاه گزنه مورد بررسی قرار گرفت. پارامترهای مختلف در سنتز مانند دمای سنتز، pH ، زمان سنتز و غلظت نیترات نقره بهینه سازی شد. نانوذرات سنتزی با استفاده از روش اسپکتروسکوپی فرابنفش-مرئی، پراش پرتوی ایکس و میکروسکوپ الکترونی عبوری شناسایی شد. نتایج نشان میدهد نانوذرات نقره در اندازه حدود 10 نانومتر سنتز شده است. در ادامه نانوذرات سنتزی برای تهیه الکترود خمیر کربن اصلاح شده بکار برده شد و تاثیر آن بروی سیگنال مبادله الکترون ترکیب هگزاسیانوفرات به عنوان یک سیستم استاندارد مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که نانوذرات سنتزی می توانند هدایت الکتریکی سیستم های مبادله الکترون را بخوبی افزایش دهند.
    کلید واژگان: نانوذرات نقره, مبادله الکترون, بیوسنتز, گزنه
    Synthesis of Ag nanoparticle by Urtica extract and investigation of its effect on electron transfer resistant in conductive systems
    Mohammad Javad Karimi *, Safarali Mahdian
    In this research, biosynthesis of Ag nanoparticle investigated using Urtica extract. Different parameter such as temperature, pH, time and concentration of Ag salt optimize for this goal. Synthesized nanoparticle characterized by Uv-vis, XRD and TEM methods. Results show Ag nanoparticle synthesized in the size of 10 nm. In continuous, Ag nanoparticle was used for preparation of modified carbon paste electrode. And its effect investigated on electron exchange system for K4[Fe(CN6)] as a standard system. The obtained result shows that synthesized nanoparticle can be improved electrical conductivity of electron exchange in electrochemical systems.
    Keywords: Ag nanoparticle, Electron exchange, Biosynthesis, Urtica
  • فاطمه اصغرنژاد، صفرعلی مهدیان*، بهنام امیری بشلی، سید سامان سید جعفر نظری
    آفلاتوکسین ها توسط گونه های خاصی از قارچ های جنس Aspergillus تولید می شوند و در محصولات غذایی خطر همیشگی برای انسان و حیوان در نظر گرفته می شوند. در این پژوهش میزان تولید آفلاتوکسین های B1، B2، G1 و G2 در گونه های Aspergillus flavus و Aspergillus foetidus با روش HPLC بررسی شده است. قارچ های یاد شده پس از جداسازی و خالص سازی، مورد شناسایی قرار گرفته و در 50 میلی لیتر محیط مایع PDB کشت، سپس در شرایط بهینه ی رشد، نگهداری و آفلاتوکسین های حاصل از آن ها استخراج گردیدند. مقدار 25 میلی لیتر از محیط حاوی آفلاتوکسین از فیلتر عبور داده شد و 10 میلی لیتر کلروفرم به آن اضافه گردید. فاز پایینی مخلوط حاصل در محیط خلاء حلال پرانی شد. باقیمانده در سه میلی لیتر متانول حل و فیلتر شد. در مرحله ی بعد مقدار 20 میکرولیتر از محیط حاوی آفلاتوکسین به دستگاه HPLC تزریق و کروماتوگرام آن به دست آمد. بر اساس تحلیل داده ها، در گونه ی A. foetidus آفلاتوکسین های B1، B2 و G1 به ترتیب به میزان 71/8، 3/2 و 3/1 میلی گرم در روز 24، و آفلاتوکسین G2 به میزان 02/0 میلی گرم روز 20 پس از کشت در 50 میلی لیتر محیط PDB به بیشترین مقدار خود رسیدند. در گونه A. flavus آفلاتوکسین های B2 ،B1 و G2 به ترتیب به میزان 92/487، 46/18 و 57/8 میلی گرم در روز 20، و آفلاتوکسین G1 به میزان 49/126 میلی گرم در روز 24 پس از کشت در 50 میلی لیتر محیط PDB به بیشترین مقدار خود رسیدند. بیشترین توکسین تولید شده (92/487 میلی گرم) از نوع B1 در قارچ A. flavus و کمترین آن (02/0 میلی گرم) از نوع G2 در قارچ A. foetidus بوده است.
    کلید واژگان: آسپرژیلوس, آفلاتوکسین, ایمنی غذایی, کروماتوگرافی مایع با کارآیی بالا
    F. Asgharnezhad, S. Mahdian *, B. Amiri Besheli, S. Jafar Nazari
    Aflatoxins are the fungal toxins produced by Aspergillus spp. These fungal metabolites in food and oil seed have a big lifetime risk for acute and chronic disease in human and animals. In this survey for production levels of B1, B2, G1 and G2 aflatoxins in two species of Aspergillus was namely A. Alaus and A. Foctides has been investigated. These fungi were grown in Potato Dextrose Broth (PDB) medium and aflatoxins were determined using HPLC method. These species were cultured in 50 ml flask at 26ºc, with 80% humidity and dark place for 32 days. 25 ml of broth cultures were filtered and then extracted with 10 ml chloroform and evaporated the organic solvent and bring the organic solvent in 3ml methanol. After filtration, 20 µl of final solvent was injected to HPLC instrument. The result has shown that A. foetidus produced the maximum amount of B1, B2 and G1 with 8.71, 2.3 & 3.1 mg after 24 days post-inoculation and the maximum amount of G2 with 0.02 after 20 days post-inoculation per 50 ml of PDB. A. flavus produced the maximum amount of B1, B2 and G2 with 487.92, 18.46 &8.57mg after 20 days post-inoculation and the maximum amount of G1 with 126.49mg after 24 days post-inoculation per 50 ml of PDB. Overall the B1 is maximum afltoxin in A. flavus and G2 is the minimum aflatoxin in A. foetidus.
    Keywords: Aspergillus, Aflatoxin, Food safety, High Performance Liquid Chromatography
  • مهدی پورسینا، صفر علی مهدیان*، محمد علی تاجیک قنبری
    روش های تولید زیستی نانوذرات به علت کاهش هزینه و زیست سازگار بودن آنها، نسبت به روش های دیگر اولویت دارند. در این پژوهش از عصاره میوه سیب به منظور سنتز نانوذرات نقره استفاده شده است و اثر کلوئید نانوذرات به وجود آمده روی کنترل قارچ های بیمارگر Fusarium brachygibbosum، Cytospora chrysosperma، Diaporthe phaseolorum بررسی شده است. به عصاره میوه سیب محلول 2 و 10 میلی مولار نیترات نقره در دمای اتاق افزوده شد و تغییر رنگ محلول از زرد کمرنگ به قهو های مایل به قرمز موید تولید نانوذرات نقره در نظر گرفته شد. تشکیل نانوذرات نقره با وجود پیک جذبی در طول موج 450 نانومتر با استفاده از دستگاه اسپکتروفوتومتری اثبات شد. توزیع اندازه نانوذرات تولید شده و میانگین اندازه آنها توسط دستگاه تفرق دینامیکی نور (DLS) اندازه گیری شد. غلظت های مختلف کلوئید نانوذرات نقره به محیط PDA افزوده شد و قارچ های مورد آزمایش روی آن مایه زنی شدند. نتیجه نشان داد که نانوذرات به دست آمده در محیط کشت PDA روی رشد ریسه قارچ های Fusarium brachygibbosum، Cytospora chrysosperma، Diaporthe phaseolorum در غلظت ppm 10 اثر بازدارندگی کامل داشتند. سنتز سبز نانوذرات نقره با روش زیستی و بدون استفاده از مواد شیمیایی مضر و اثر بازدارندگی نانوذرات نقره روی سه قارچ مهم بیماری زای گیاهی از نتایج این تحقیق بودند.
    کلید واژگان: سنتز سبز, کنترل قارچ های بیماری زای گیاهی, نانوذرات نقره
    M. Poorsina, S.A. Mahdian*, M.A. Tajik Ghanbari
    The biological approaches to synthesis of nanoparticles are better than chemical and physical procedures because of low energy expenditure. In this study, the extract of apple fruit used for biosynthesis of silver nanoparticles and the effect of these nanoparticles on pathogenic fungi of Cytosporachrysosperma, Fusariumbrachygibbosum, and Diaporthephaseolorum. To Apple fruit juice, the solution of 2 and 10 mM silver nitrate was added at room temperature and change the color from pale yellow to reddish brown was confirmed to silver nanoparticles. The formation of silver nanoparticles was confirmed by the presence of absorption peak at 450 nm using spectrophotometer. The particle size distribution and average size was measured by dynamic light scattering (DLS). Different densities of colloidal silver nanoparticles were added in PDA growth medium and the fungi were inoculated on it. The results showed that the silver nanoparticles with 10 ppm concentration were inhibited growth of hyphae of pathogenic fungi in PDA culture medium. The results of this study are green synthesis of silver nanoparticles with biological methods and without using of harmful chemical and the inhibitory effect of silver nanoparticles on some important plant pathogenic fungi.
    Keywords: Green synthesis, Control of plant pathogenic fungi, Silver nanoparticles
  • سید جعفر نصیری طالشی، صفرعلی مهدیان، محمدعلی تاجیک قنبری، سید امین علیان
    قارچ Botrytis cinerea یکی از مهم ترین عامل های پوسیدگی میوه توت فرنگی است. به منظور ارزیابی بیماری زایی این قارچ و تاثیر کنترلی اسانس رازیانه روی آن، از میوه های توت فرنگی آلوده به پوسیدگی خاکستری در مناطق مختلف استان مازندران 41 جدایه گرد آوری شد. پس از خالص سازی، بیماری زایی جدایه ها روی سه رقم توت فرنگی کاماروسا، پاروس و گیلاسی انجام شد. شناسایی ریخت شناختی (مورفولوژیکی) جدایه ها با استفاده از مشخصات رویشی و شناسایی مولکولی با استفاده از آغازگر اختصاصی C729 و آغازگرهای عمومی ITS4 و ITS5 انجام شد. بازدارندگی از رشد قارچ با اسانس گیاه رازیانه و قارچ کش ایپردیون- کاربندازیم آزمایش شد. نتایج نشان داد که بر پایه خصوصیات ریخت شناختی همه جدایه ها به قارچ B. cinerea تعلق داشتند. شناسایی جدایه ها با استفاده از آغازگر اختصاصی C729 نشان داد همه آن ها باند 700 جفت بازی داشتند. بر پایه شدت بیماری زایی روی سه رقم توت فرنگی، جدایه ها در هفت گروه قرار گرفتند. ناحیه ITS دی. ان. آ. ریبوزومی نماینده گروه ها با استفاده از جفت آغازگرهای ITS4 و ITS5 افزایش شد. پس از توالی یابی و هم ردیف سازی با دیگر توالی های مرتبط ثبت شده در بانک ژن، بین جدایه ها تنوع بالای ژنتیکی مشاهده شد. جدایه های مورد آزمایش در پنج گروه با همسانی 80درصد قرار گرفتند. در ارزیابی آزمایشگاهی مشخص شد که با بالا رفتن غلظت اسانس رازیانه، فعالیت ضدقارچی آن علیه B. cinerea افزایش یافت. غلظت μl/l1000 تاثیر بازدارندگی بیشتری نسبت به دو غلظت پایین تر (500 و 750 میکرولیتر در لیتر) داشت و میزان بیماری را تا 7/94 درصد در مقایسه با شاهد کاهش داد. قارچ کش ایپردیون- کاربندازیم باعث مهار جدایه های این قارچ در آزمایشگاه شد.
    کلید واژگان: اسانس رازیانه, ایپرودیون, کاربندازیم, پوسیدگی خاکستری, توت فرنگی
    Seyed Jafar Nasiri Taleshi, Safarali Mahdian, Mohammadali Tajickghanbari, Seyedamin Alian
    The Botrytis cinerea is one of the most important agents of Strawberry fruit rot. In order to identify the pathogenicity potential of the isolates on fruits and the antifungal effect of Anise essence on this fungus, forty one isolates of B. cinerea was collected from different areas of Mazandaran province on strawberry showing symptoms of gray rot on fruits. Following the purification of the fungus, pathogenicity test was done on Comarosa, Parus and Gilasi varieties of strawberries. Morphological identification of isolates was done in regard to their vegetative characteristics. Molecular identification carried out using specific primer C729 and common primers ITS4 and ITS5. Inhibition rate of fungal growth was recorded by Anise oil and Iprodione- Carbendazim fungicide. The results based on morphological characteristics showed that all isolates belonge to Botrytis cinerea. Identification of isolates using specific primer C729 showed that all of them had band of 700 bp. Based on disease severity on three strawberry cultivars; isolates were graded into seven groups. The ITS region of ribosomal DNA of each group was amplified using ITS4 and ITS5 primers. After sequencing and alignment, the obtained sequences were compared with the existing sequences in Gene Bank. The results showed there is high genetic diversity among the isolates, so that and they classified into five groups with 80% similarity. The result of in vitro evaluation of fungicide and Anise essence effect, showed that with increasing of Anise oil concentration, antifungal activity is also increasing against B. cinerea. Iprodione- Carnbendazim fungicide could inhibit the growth of isolates on a culture medium.
    Keywords: Anise oil, gray rot, Iprodione, Carbendazim, Strawberry
  • مهار زیستی بیماری های پس از برداشت مرکبات
    امیر رمضانی، صفرعلی مهدیان
  • امیر رمضانی، صفرعلی مهدیان*
    پوسیدگی پس از برداشت میوه مرکبات مهم ترین عامل کاهش عمر این محصولات و از بیماری های مهم اقتصادی آن ها در نواحی تولید مرکبات دنیا است. قارچ های بیمارگر، کپک های سبز و آبی به اسامی Penicillium digitatum و Penicillium italicum هستند، که معمولا با استفاده از قارچ کش های شیمیایی مدیریت می شوند. با توجه به اینکه مصرف سموم شیمیایی ضمن داشتن خطرهای سوء محیط زیستی، سبب بروز جدایه های مقاوم در بیمارگرها نیز می شوند، مبارزه زیستی از طریق کاربرد قارچ ها و باکتری های متعارض به عنوان روش جایگزین مصرف قارچ کش ها مطرح شده است. در این خصوص، کارآیی قارچ هایی نظیر Candida guilliermondii، Pichia guilliermondi، Candida saitoan، Aureobasidium pullulans، Muscodor albus و باکتری های Pseudomonas fluorescens، Bacillus subtilis و Pantoea agglomerans در مهار کپک های سبز و آبی مرکبات مثبت گزارش شده است. بنابراین می توان کاربرد آن ها را برای مبارزه با این بیماری ها پیشنهاد کرد.
    کلید واژگان: مرکبات, Candida, Penicillium, Pichia, Pseudomonas
    Amir Ramzani, Dr Safarali Mahdian*
    Post- harvest rot of citrus fruits is one of the most important limiting factors that reduce the life of harvested products and are one of the most important economical diseases in world’s citrus production areas. Two most important fungi that affect the citrus fruits, are green and blue molds which are produced by Penicillium digitatum and P. italicum, respectively. The disease are mainly managed by using the synthetic fungicides, but because of environmental hazards and appearance of resistant strains of the pathogen, the biological control by the use of bacterial, fungal and yeast antagonists can be suggested. The efficiency of yeasts such as Candida guilliermondii, C. saitoan, Pichia guilliermondi and Aureobasidium pullulans; the bacteria Pseudomonas fluorescens, Bacillus subtilis, Pantoea agglomerans and the fungus Muscodor albus, in controlling the green and blue molds of citrus is reported so far. In this paper, we tried to explain the method of biological control with emphasizing on the identification of useful microorganisms and their operation.
    Keywords: Citrus, Candida, Penicillium, Pichia, Pseudomonas
  • آزیتا زرقانی، صدیقه فاطمی، صفرعلی مهدیان
    نماتد طلایی سیب زمینی (Globoderarostochiensis)، که در سال 1387 از استان همدان گزارش شد، یکی از مهم ترین نماتد های مهاجم سیب زمینی در سطح جهان است که سبب کاهش قابل توجه محصول می شود. این نماتد با حمله به ریشه ها و تشکیل سلولهای ویژه به گیاه آسیب می زند. به دلیل جدید بودن این نماتد در کشور، وضعیت بیماریزایی آن روی میزبان های مختلف کاملا روشن نیست. در یک آزمایش مقدماتی، میزان بیماریزایی نماتد روی مارفونا، یک رقم رایج و بازار پسند سیب زمینی در همدان، بررسی گردید. گیاهان در میکروپلات های آلوده شده با جمعیت های اولیه 05/ 0، 4، 9 و 15 تخم و لارو در گرم خاک G. rostochiensisکاشته شدند و پس از گذشت 75 روز، نسبت به برداشت و توزین گیاهان و محصول و تعیین جمعیت نهایی نماتد اقدام شد. بررسی ها حاکی از آن بود که افزایش جمعیت نماتد در زمان کاشت روی تمامی پارامتر های رشدی گیاه اثر گذاشته و موجب کاهش آن ها گردید. میزان تولید مثل نماتد و در نتیجه آن جمعت نهایی نماتد با افزایش جمعیت اولیه در خاک افزایش یافت. بیشترین جمعیت نماتد در تیمارهایی مشاهده گردید که با جمعیت بالای نماتد زمان کاشت آلوده گردیده بودند.
    کلید واژگان: بیماریزایی, جمعیت اولیه, رقم حساس, نماتد طلایی سیب زمینی Globodera rostochiensis
    The golden nematode، Globodera rostochiensis which was reported from Hamadan in 2008، is one of the most important pests of potatoe world wide which causes serious yield reduction. Damage to plant occures with invasion of the roots and production of specialized feeding cells. Since the nematode is fairly new for the region، its pathogenicity needs to be monitored on potato cultivars. In a preliminary test، the relation between nematode and a common potato cultivar in Hamadan was studied. Marfona was planted in microplots infested with 0. 05، 4، 9 and 15 eggs and J2/g soil and weights of plant growth parameters and final nematode density were taken after 75 days. As nematode density increased at planting، plant and tuber weights decreased. Nematode reproduction increased with increasing nematode population at planting. The highest final nematode density occurred at highest initial population.
    Keywords: pathogenicity, initial population, susceptible cultivar, Globodera rostochiensis
  • فاطمه اصغرنژاد، صفرعلی مهدیان*، بهنام امیری بشلی، سید سامان سید جعفر نظری
    افلاتوکسین ها متابولیت های ثانویه شدیدا سمی گونه های به خصوصی از قارچ آسپرژیلوس هستند که به دنبال رشد روی طیف وسیعی از محصولات کشاورزی و غذائی تولید می شوند. در این بررسی به ارزیابی تولید افلاتوکسین های B1، B2، G1 و G2 در چند گونه قارچ Asprgillus شامل: A. terreus،A. ustus، A. candidus، A. carneus، A. ostianus، A. auricomus، A. niveus، A. niger، A. fumigatus، A. parasiticus، A. caespitosus،A. awamori و A. sclerotiorum در محیط کشتی مناسب و ساده (سیب زمینی دکستروز براث PDB) و به روش کروماتوگرافی مایع با کارائی بالا (HPLC) پرداخته شده است. قارچ های یاد شده پس از جداسازی و خالص سازی مورد شناسایی قرار گرفتند و در 50 میلی لیتر محیط PDB مایه زنی شدند. قارچهای مایه زنی شده در شرایط مشابه محیط طبیعی رشد قارچ در دمای 26 درجه سانتیگراد، رطوبت 80% و تاریکی به مدت22 روز نگهداری و سپس افلاتوکسین های حاصل از آن ها استخراج شد. ترشحات قارچی نمونه ها توسط 10 میلی لیتر کلروفرم از عصاره فیلتر شده محیط غذائی استخراج و پس از تبخیر حلال، رسوب حاصله در 3 میلی لیتر متانول حل و فیلتر شده و به دستگاه HPLC تزریق گردید. نتایج آزمایشات نشان داد از میان 13 گونه قارچ آسپرژیلوس، گونه A. parasiticus بیشترین میزان افلاتوکسین کل را تولید نمود. افلاتوکسین G1 در گونه های A. terreus، A. fumigatus، A. carneus، A. niveus، A. parasiticus، A. caespitosus، A. ostianus و A. niger تولید نشد و افلاتوکسین G2 در گونه های A. niveus، A. ostianus، A. niger وA. sclerotiorumو افلاتوکسین B2 در گونه های A. carneus و A. sclerotiorum و افلاتوکسین B1 در گونه A. ostianusتولید نشدند. در گونه A. parasiticus میزان تولید افلاتوکسین B1 بیشترین و افلاتوکسین G1 کمترین مقدار در بین چهار نوع افلاتوکسین مورد آزمایش بود.
    کلید واژگان: آسپرژیلوس, مایکوتوکسین, افلاتوکسین, ایمنی غذایی, HPLC
    Aflatoxins are very toxic secondary metabolites of some، Aspergilluss sp. that are produced when these fungi grow on different agricultural products under special environmental circumstances. In this study aflatoxinsB1، B2، G1 and G2 in some species of Aspergillus were investigated. These fungi included A. terreus، A. ustus، A. candidus، A. carneus، A. ostianus، A. auricomus، A. niveus، A. niger، A. fumigates، A. parasiticus، A. caespitosus، A. awamori and A. sclerotiorumthat were grown in potato dextrose broth (PDB) and aflatoxins thereof were measured using high performance liquid chromatography (HPLC) methods. Pure cultures of the aspergilli were prepared and identified to species، and then each species was cultured for 22 days in 50 ml flask containing PDB at 26 0C، 80% humidity and in darkness، conditions similar to natural habitat. Fungal exudates in the broth cultures were extracted with 10 ml chloroform، the organic solvent was evaporated and the precipitate was dissolved in 3ml methanol. After filtration through 0. 2 µm milipore filter، the final solute was injected into HPLC instrument. Maximum amount of aflatoxins was secreted by A. parasiticus while aflatoxin G1 was not produced in A. terreus، A. carneus، A. fumigatus، A. niveus، A. parasiticus، A. caespitosus، A. ostianus and A. niger. As well، A. niveus، A. ostianus، A. niger and A. sclerotiorum did not produce aflatoxin G2. No aflatoxin B2 was detected in A. sclerotiorum and A. carneus and no aflatoxin B1 was detected in A. ostianus. Among the four type of aflatoxins (B1، B2، G1 and G2)، B1 and G1 had respectively the maximum and minimum amount of secreted aflatoxins in A. parasiticus.
    Keywords: Aspergillus, aflatoxin, HPLC
  • S. A. Mahdian, A. Shahsavari
    Blast (Magnaporthe grisea) is the most important disease of rice in Mazandaran province, north of Iran, which causes severe damages annually on susceptible cultivars. Tarom Mahalli is a local aromatic cultivar with high cooking quality and marketability, but very susceptible to blast. To protect this cultivar and similar susceptible cultivars against rice blast, farmers have to use high amounts of chemicals every year. In the present study, an attempt was done to transfer rice blast resistance genes Pi-1 and Pi-2 from near isogenic lines C101LAC and C101A51 (as male parents) to Tarom Mahalli (as femate parent) to develop a resistant cultivar with high cooking cultivar. Necessary crosses and backcrosses were accomplished between parents and hybrids developed during three years were selected based on morphological, virulence and molecular markers (RG64 and C481). Selected plants were finally exposed to a mixture of races of the pathogen prevalent in Mazandaran. Based on the results of this investigation, several plants were selected that had morphological and physiological characteristics of Tarom Mahalli and carried Pi-1 and Pi-2 resistance genes. The infection types of the hybrids were 1-2, while those of the Tarom Mahalli were 4 and 5. Although some morphological and qualitative characteristics of the progenies were slightly different from those of Tarom Mahalli, but transferance of resistance genes gave it a satisfactory protection against the disease.
    Keywords: Rice, blast disease, resistance genes, gene transferring
  • رضا پورمهدی علمدارلو، محمدعلی آقاجانی، صفرعلی مهدیان، حسین براری
    پوسیدگی اسکلروتینیایی ساقه با عامل Sclerotinia sclerotiorum، از بیماری های مهم کلزا در دنیا و ایران می باشد. جهت بررسی وضعیت آلودگی به این بیماری در مزارع کلزای استان مازندران، طی دو سال زراعی 89-1388 و 90-1389، تعداد 120 مزرعه کلزا در پنج منطقه مختلف استان (شامل ساری، بابلسر، دشت ناز، بهشهر و گلوگاه) انتخاب و از زمان ظهور علایم بیماری طی بازدیدهای منظم هفتگی، میزان بیماری روی اندام های مختلف کلزا در طول دوره آلودگی در مزارع یادداشت برداری شد. از لحاظ حداکثر وقوع علایم برگی در سال اول بین مناطق و مزارع اختلافی نبوده ولی در سال دوم و مجموع دو سال بین مناطق و دو سال تحقیق اختلاف معنی دار (001/0>P) وجود داشته است. میزان آلودگی در سال اول (35 درصد) بیشتر از سال دوم (24درصد) بوده و در مجموع منطقه گلوگاه بیشترین آلودگی (42درصد) و ساری کمترین آلودگی (8/20درصد) را داشته است. از لحاظ وقوع نهایی بیماری بین مناطق مورد بررسی اختلاف معنی داری (001/0>P) وجود داشته ولی بین دو سال تحقیق اختلافی نبود و از لحاظ شدت نهایی بین مناطق (001/0>P) و دو سال تحقیق (05/0>P) اختلاف معنی داری وجود داشت. وقوع نهایی در دو سال تحقیق برابر 21 درصد و شدت متوسط نهایی در سال اول (15درصد) بیشتر از سال دوم (5/11درصد) بود. در مجموع دو سال، منطقه گلوگاه با میزان وقوع بیماری 32 درصد و شدت متوسط 2/21درصد بیشترین آلودگی و منطقه ساری با میزان وقوع 75/13درصد و شدت متوسط 25/8 درصد کمترین آلودگی را به خود اختصاص داده بودند. از لحاظ سطوح زیر منحنی های پیشرفت بیماری نیز بین مناطق و دو سال تحقیق اختلاف معنی دار بوده، که در سال اول بیشتر از سال دوم و در مناطق گلوگاه و بهشهر بیشتر از سایر مناطق بوده است.
    کلید واژگان: Sclerotinia sclerotiorum, وقوع, شدت متوسط نهایی, دوره آلودگی
    Reza Por Mehdi, Mohammadali Aghajani, Safarali Mahdian, Hessein Barari
    Sclerotinia stem rot, caused by Sclerotinia sclerotiorum, is one of the rapeseed important diseases in the world and Iran. In order to study the infection status of this disease in rapeseed fields of Mazandaran province, 120 fields in five different regions of Mazandaran (including Sari, Babolsar, Dashte Naz, Behshahr and Galogah) selected during years 2010 and 2011. From the beginning of disease symptoms appearance, weekly surveys were done from fields and amount of disease was recorded during the infection period. Based on the highest disease incidence on leaves, there were no significant differences between regions and fields in first year, but in second and combined two years, there were significant differences (P<0.001) between regions and years. The infection in first year (35%) was higher than second year (24%) and the region Galogah had the highest infection (42%) and Sari lowest infection (20.8%). Based on the final disease incidence on stems, there were significant differences between regions (P <0.001), but no significant differences between years. Based on disease severity, there were significant differences between regions (P <0.001) and years (P <0.05). Disease incidence was 21% in both two years and disease severity in first year (15%) was more than second year (11.5%). In combined two years, Galogah with disease incidence 32% and severity 21.2% had the highest infection and Sari with disease incidence 13.75% and severity 8.25 % had the lowest infection. Based on areas under disease progress curves, there were significant differences between regions and years, that these factors in first year were more than second year and in regions Galogah and Behshar were more than other regions.
    Keywords: Sclerotinia sclerotiorum, Incidence, Final mean severity, Infection period
  • صفرعلی مهدیان*، سید یحیی کاظمی، بهنام امیری
    خیار در بعضی مناطق مرطوب کشور برای مبارزه با بیماری سفیدک کرکی با قارچ کش مانکوزب سم پاشی و پس از گذشت مدت زمان کوتاهی برداشت می شود. بنابراین تعیین میزان باقی مانده این قارچ کش در میوه خیار، از نظر حفظ سلامت مصرف کنندگان اهمیت دارد. مقدار باقی مانده این قارچ کش در نمونه های میوه خیار که به طور تصادفی جمع آوری می شوند، تعیین می گردد. از هر نمونه 100 گرم وزن و در دستگاه سوکسله با حلال ان- هگزان، عصاره آن استخراج می شود. میزان جذب نور با طول موج 280 نانومتر این عصاره در دستگاه اسپکتروفتومتر اندازه گیری و در نمودار خطی، نشان دهنده رابطه بین میزان جذب نور توسط یک عصاره با رقت ماده موثره این قارچ کش موجود در آن، قرار داده می شود و مقدار باقی مانده قارچ کش مانکوزب در عصاره هر نمونه تعیین می شود. بیشینه باقی مانده مجاز این قارچ کش 2 میلی گرم در هر کیلوگرم میوه خیار است.
    کلید واژگان: باقی مانده, خیار, سفیدک کرکی, قارچ کش, مانکوزب
    Safarali Mahdian *, Seyed Yahya Kazemi, Behnam Amiri
    In some wet areas of Iran, mancozeb is widely used for control of the downy mildew of cucumber which is harvesting shortly after spray application. Therefore residual detection of this fungicide in the cucumber fruit is important, considering the consumer's health. Residual amount of this fungicide is detecting in the randomly collected cucumber fruit samples. In this regards, fruit samples in 100 gram weight is taken and the juice extracts using N-hexane solvent in the succulent apparatus. Then the extract examine at the light with wave length of 280 nm by spectrophotometer. The relationship between amount of the light absorption by the extract and concentration of mancozeb active ingredient is determined, using the linear diagram. The maximum allowed residual level for cucumber fruit, is 2 mg/kg.
    Keywords: Residue, Cucumber, Downy mildew, Fungicide, Mancozeb
  • صفرعلی مهدیان، سید امین علیان، عطا الله شاهسواری آهنگر
    آلوروپوس (Aeluropus littoralis Parl.) گیاهی است علفی از خانواده گندمیان (Poaceae) که اغلب در مناطق شور رشد می کند. محققین به منظور استفاده از توانایی های این گیاه به ویژه در مناطق شور لازم دانستند ابتدا پژوهشهای جامع از جمله واکنش گیاه آلوروپوس در برابر برخی از بیماری های گیاهی انجام گیرد. این احتمال وجود داشت که بعضی از بیمارگرهای برنج از جمله عوامل بلاست، سوختگی غلاف و لکه قهوه ای روی آلوروپوس بیماریزایی داشته باشند. بدین منظور ابتدا وجود این بیماری ها روی آلوروپوس در مناطق رویش آن بررسی شد و در نمونه های جمع آوری شده هیچیک از بیماری های ذکر شده مشاهده نشد. در ادامه این پژوهش قارچ عامل بلاست (Pyricularia grisea)، قارچ عامل سوختگی غلاف (Rhizoctonia solani) و قارچ عامل لکه قهوه ای (Bipolaris oryzae) از گیاه برنج جداسازی، تکثیر و به طور جداگانه روی گیاه آلوروپوس مایه زنی شدند. عکس العمل گیاهان مایه زنی شده مطابق روش مرسوم هر بیمارگر یادداشت برداری شد. نتایج آزمایشات نشان داد که گیاه آلوروپوس در شرایط گلخانه و در مزرعه به بیماری بلاست آلوده شد. همچنین گیاه آلوروپوس به بیماری سوختگی غلاف حساسیت نشان داد و در شرایط گلخانه و مزرعه لکه های قهوه ای آبسوخته مشخص ریزوکتونیایی روی آن به وجود آمد. اما با مایه زنی قارچ عامل بیماری لکه قهوه ای روی گیاه آلوروپوس در شرایط گلخانه و مزرعه هیچگونه نشانه ای از بیماری لکه قهوه ای روی آن مشاهده نشد. نتیجه این آزمایش احتمال وجود منبع مقاومت به بیماری لکه قهوه ای در گیاه آلوروپوس را افزایش می دهد. از طرفی امکان وجود روش های آزمایشی دیگر برای بررسی این بیماری را باید مورد مطالعه و جستجو قرار داد. این اولین گزارش از ایران روی گیاه آلوروپوس است که به وسیله قارچ های P. grisea و R. solani آلوده شده است. این گیاه به عنوان میزبان ثانویه قارچ های یاد شده می تواند نقش داشته باشد.
    کلید واژگان: آلوروپوس, برنج, عکس العمل, بیماری های برنج
    S.A. Mahdian, S.A. Alian, A.A. Shahsavariahangar
    Aeluropus littoralis belong to poaceae family. It often grows in salty soils. In thisstudy reaction of A. littoralis to rice pathogens (Pyricularia grisea, Rhizoctonia solaniand Bipolaris oryzae) was investigated at greenhouse and field conditions underartificial inoculation. These three mentioned fungi were isolated from rice plants andthen propagated and separately inoculated on Aeluropus plants. The results indicatedthat R. solani and P. grisea could infect the A. littoralis and showed the typicalsymptoms on this plants. This is the first report of these fungi that infect the A. littoralisplant in northern Iran. But B. oryzae could not infect the A. littoralis, and was notshowed brown spot symptoms on plants at greenhouse and field conditions. Aeluropuscan be an alternative host for the blast and sheath blight of the rice. Therefore,eradication of this weed can reduce the inoculum sources of the two important ricepathogens. Also it can be source of resistance to rice brown spot disease. Beside, thepossibility of existence of other tentative methods for considering this disease must bestudied and researched in the future.
  • صفرعلی مهدیان، محمدعلی دهقان
    قارچ عامل زنگ قهوه ای گندم Puccinia recondita f. sp. tritici تنوع نژادی بالایی دارد و موجب بی تاثیر شدن ژن های مقاومت گندم می شود. به منظور شناسایی پاتوتیپ های رنگ قهوه ای، تعداد 20 نمونه آلوده به رنگ قهوه ای از مزارع مختلف استان های مازندران و گلستان در سال 1382 جمع آوری و به آزمایشگاه منتقل شد. پس از خالص سازی و تکثیر اسپور، بیماری زا/ غیر بیماری زا بولن هر یک از جدایه ها روی گیاهچه های 12 لاین حامل ژن های مقاومت مختلف آزمایش شد و با سیستم بین المللی نام گذاری پاتوتیپ های قارچی، هشت پاتوتیپ شناسایی و کدگذاری شد. از بین پاتوتیپ های شناسایی شده پاتوتیپ 5.5.0.7 جمع آوری شده از منطقه ساری - مهدشت با غلبه بر هفت ژن مقاومت آلودگی بالایی ایجاد کرد و شدیدترین پاتوتیپ بود. پاتوتیپ های 5. 0. 0. 5 و 4. 1. 4. 4 جمع آوری شده از منطقه بین قائم شهر و ساری با غلبه بر چهار ژن مقاومت ضعیف ترین پاتوتیپ ها بودند. شایع ترین پاتوتیپ (4.1.4.5) با فراوانی 40% در مناطق مختلف دو استان حضور داشت و با غلبه بر پنج ژن مقاومت دارای بیماری زایی حد واسط بود. همچنین در نتیجه این تحقیق مشخص شد کلیه جدایه ها روی لاین حامل ژن Lr30 بیماری زا بودند ولی هیچ کدام از آن ها روی لاین های حامل ژن های Lr9, 24, 26 و Lr2a بیماری زا نبودند.
    کلید واژگان: گندم, زنگ قهوه ای پاتوتیپ, ژن های مقاومت
سامانه نویسندگان
  • دکتر صفرعلی مهدیان
    دکتر صفرعلی مهدیان

اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال