به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

طاهره صادقی

  • جواد ملک زاده، مهسا قوچانی، احمد باقری مقدم، طاهره صادقی، محمد رجب پور*
    زمینه و هدف

    با توجه به پیشرفت درمان ها و افزایش شیوع بیماری ها، تعداد بیماران نیازمند تهویه مکانیکی در بخش های مراقبت های ویژه هر ساله افزایش می یابد. بسته ABCDE با رویکرد مبتنی بر شواهد، می تواند به بهبود پیش آگهی بیماران در ICU کمک نماید. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر بسته ABCDE بر خطر بروز زخم فشاری، ترمبوز ورید عمقی و دلیریوم در بیماران تحت تهویه مکانیکی طراحی و اجرا شده است.

    روش بررسی

    این کارآزمایی بالینی یک سوکور از شهریور تا دی ماه 1400 انجام یافت. نمونه پژوهش شامل 100 بیمار تحت تهویه مکانیکی در بخش ICU بیمارستان امام رضا(ع) مشهد بود که به روش بلوکی تصادفی به گروه مداخله و کنترل تخصیص داده شدند. در گروه مداخله بسته ABCDE در بازه زمانی 7 روزه اجرا شد. گروه کنترل مراقبت معمول بخش را دریافت کردند. معیارهای بررسی خطر بروز عوارض شامل: خطر زخم فشاری با استفاده از شاخص COMHON، ترومبوز ورید عمقی با استفاده از مقیاس Wells و بروز دلیریوم با استفاده از ابزار CAM-ICU بود که در پایان هر مداخله و در روزهای 0، 1، 3، 5، 7 مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 20 و آزمون آماری کای اسکوئر و تی مستقل استفاده شد.

    یافته ها

    در انتهای روز هفتم، خطر بروز زخم فشاری در گروه مداخله به طور معناداری کاهش یافت (05/0>p). فراوانی بروز دلیریوم نیز از 4/64% به 3/13% به طور معناداری کاهش یافت (05/0>p). همچنین در پایان روز هفتم، خطر ترمبوز وریدهای عمقی، در گروه کنترل به طور معناداری بیش تر از گروه مداخله بود (05/0>p).

    نتیجه گیری

    استفاده از بسته ABCDE می تواند خطر بروز زخم فشاری، ترمبوز ورید عمقی و دلیریوم را در بیماران تحت تهویه مکانیکی کاهش دهد و به عنوان یک روش موثر و قابل انجام توسط پرستاران و سایر تیم پزشکی آموزش دیده می باشد.

    کلید واژگان: تهویه مکانیکی, بخش مراقبت ویژه, زخم فشاری, دلیریوم, ترومبوز وریدی
    Javad Malekzadeh, Mahsa Quchani, Ahmad Bagheri Moghadam, Tahereh Sadeghi, Mohammad Rajabpour*
    Background & Aim

    With advancements in treatment and an increase in the prevalence of diseases, the number of patients requiring mechanical ventilation in intensive care units (ICUs) continues to rise each year. The ABCDE bundle is a multi-component, evidence-based approach designed to improve patient outcomes in the ICU. This study aimed to determine the effect of the ABCDE bundle on the risk of pressure ulcers, deep vein thrombosis and delirium in patients undergoing mechanical ventilation.

    Methods & Materials: 

    This randomized, single-blind clinical trial was conducted between September 2021 and January 2022. The sample included 100 patients undergoing mechanical ventilation in the ICU department of Imam Reza Hospital in Mashhad, who were randomly assigned to either the intervention or control group using block randomization. The intervention group received the ABCDE bundle over a period of 7 days. The control group received routine care. The criteria for assessing complications included the risk of pressure ulcers and deep vein thrombosis (DVT), evaluated at the end of the intervention and on days 0, 1, 3, 5, and 7. The study utilized several assessment tools: the COMHON Index for pressure ulcers, the Wells Deep Vein Thrombosis Scale, and the Delirium Evaluation Tool in the Intensive Care Unit (CAM-ICU). Data analysis was performed using SPSS software version 20, employing chi-square, Mann-Whitney, and independent t-tests.

    Results

    A decrease in the average pressure ulcer risk score was observed in the intervention group on day seven (P<0.05). In this group, the incidence of delirium fell decreased from 64.4% to 13.3% (P<0.05), indicating a statistically significant reduction. Additionally, the risk score for deep vein thrombosis in the control group significantly increased on day seven compared to the intervention group (P<0.05).

    Conclusion

    The use of the ABCDE bundle significantly reduces the risk of pressure ulcers, deep vein thrombosis, and delirium in patients undergoing mechanical ventilation and represents an effective strategy that can be implemented by nurses and other trained healthcare professionals.

    Keywords: Mechanical Ventilation, Intensive Care Unit, Pressure Ulcer, Delirium, Venous Thrombosis
  • فائزه مشهدی، ملیحه محمودی نیا*، طاهره صادقی، نفیسه جهان پاک، نیره خادم
    مقدمه

    گنادوتروپین ها، داروهای اصلی برای تحریک تخمدان در سیکل های کمک باروری هستند. ترکیبات متعدد از انواع ادراری، تخلیص شده و یا نوترکیب وجود دارند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه پیامدهای بالینی دو نوع گنادوتروپین نوترکیب سینال اف شرکت ایرانی و گونال اف شرکت خارجی انجام شد.

    روش کار

     این مطالعه گذشته نگر در سال 98-1394 بر روی 521 زن نابارور (263 نفر سینال اف و 258 نفر گونال اف) که جهت درمان به مرکز میلاد وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد مراجعه کرده بودند و کاندید روش های کمک باروری بودند، انجام شد. پیامدها شامل تعداد فولیکول، تعداد اووسیت به دست آمده، تعداد اووسیت متافاز دو، تعداد جنین های با کیفیت بالا، میزان سندرم تحریک بیش از حد تخمدان و تست بارداری مثبت دریافت کننده دو داروی سینال اف و گونال اف با هم مقایسه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 23) و آزمون های تی مستقل و کای اسکویر انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.

    یافته ها

     میزان بروز سندرم تخمدان تحریک پذیر و تست مثبت بارداری در دو گروه تفاوت معنی داری با هم نداشت (05/0>p). در گروه گونال اف، درصد فراوانی کیفیت خوب جنین بهتر از گروه سینال اف بود (017/0=p). تعداد فولیکول و اووسیت، اوسیت ها از نظر کیفیت 1 و 2 و تعداد اوسیت نکروز شده و با کیفیت پایین و تعداد جنین در دو گروه با هم تفاوت معنی داری نداشتند (05/0>p).

    نتیجه گیری

    در این مطالعه شواهدی به نفع تفاوت داروی سینال نسبت به داروی خارجی در میزان موفقیت سیکل های کمک باروری به دست نیامد که با توجه به کمیاب بودن و گران بودن گونال اف در حال حاضر، می توان با اطمینان از سینال اف در سیکل های IVF استفاده نمود.

    کلید واژگان: کیفیت تخمک, کیفیت جنین, گنادوتروپین, میزان بارداری, IVF
    Faizeh Mashhadi, Malihe Mahmoudinia *, Tahere Sadeghi, Nafiseh Jahanpak, Nayereh Khadem
    Introduction

    Gonadotropins are the main drugs for ovarian stimulation in assisted reproductive cycles. There are many different types of urine, purified or recombinant gonadotropins. This study was performed aimed to compare the clinical outcomes of two types of recombinant Cinal F gonadotropin Iranian company and Gonal F of foreign company.                                

    Methods

    This retrospective study was conducted in 2015-2019 on 521 infertile women (263 Cinal F and 258 Gonal F) who were referred to Milad Center affiliated to Mashhad University of Medical Sciences and were candidate for IVF. Clinical Outcomes including number of follicles, number of obtained oocytes, number of metaphase1 and 2 oocytes, number of high-quality embryos, rate of ovarian hyperstimulation syndrome, and positive pregnancy test were compared in Cinal F and Gonal F groups. Data were analyzed by SPSS statistical software (version 23) and Independent t-test and chi-square test. P<0.05 was considered statistically significant.

    Results

    The incidence of ovarian hyperstimulation syndrome and positive pregnancy test was not significantly different in the two groups (P> 0.05). In the Gonal F group, the percentage of good embryo quality was better than Cinal F group (p = 0.017). The number of total follicles and oocytes, metaphase 1 and 2 oocytes and the number of necrotic and low-quality oocytes, and the number of embryos and frozen embryos were not significantly different (P> 0.05).

    Conclusion

    In this study, there was no evidence in favor of the difference between cinal and foreign drug in the success rate of assisted reproductive cycles. Regarding to the scarcity and high cost of Gonal F, Cinal can be used with confidence in the IVF cycle.

    Keywords: Embryo quality, Gonadotropin, IVF, Oocyte quality, Pregnancy rate
  • طاهره صادقی

    تجلی پیوستگی و درهم آمیختگی عنصر تربیت دینی و سبک زندگی اسلامی در همه شیون و ابعاد زندگی منتظران حقیقی، در عصر هجوم فرهنگی بیگانگان، نویدبخش طلوع خورشید ولایت از مشرق هدایت انسانیت است. آشنایی با روش های تربیت اخلاقی فرزندان در راستای انتظار واقعی ظهور، نیازمند اطلاع از فرایند دیدگاه و سیره بزرگانی است که در حوزه نظریه پردازی معرفتی، فرهنگی، تعلیم و تربیت و عملکرد خانوادگی، موفقیت هایی را برای جامعه انسانی به ارمغان آورده باشند. این نوشتار در صدد است تا در چهار عنوان، «نقش آفرینان تربیت در نظام هستی»، «بنیان های هویت ساز تربیتی»، «مدیریت و روش تربیت دینی»، «آسیب های تربیت و سبک زندگی»، با واکاوی و بازخوانی مختصر اندیشه ها و سیره عملی امام خمینی (ره) در حوزه تربیت فرزندان و سبک زندگی دینی، ایشان را به عنوان موفق ترین ایده پرداز و سبک آفرین زندگی منتظران، برای مخاطبان به اثبات برساند.

    کلید واژگان: تربیت, خانواده, سبک زندگی, انتظار, منتظران, مهدویت, امام خمینی (ره)
  • بهناز جعفری، راحله بابازاده*، روشنک سالاری، جمشید جمالی، طاهره صادقی
    مقدمه

    رضایت جنسی، عاملی کلیدی در کیفیت زندگی است که به عوامل متعددی از جمله روابط جنسی سالم، خوشایند و بدون درد وابسته می باشد. درمان اختلالات عملکرد جنسی به دلیل تاثیرگذاری بر روابط بین زوجین و پایداری خانواده، باید مورد توجه ویژه قرار گیرد. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر استنشاق اسانس گل سنجد بر دیسپارونی و رضایت جنسی زنان سنین باروری انجام شد.

    روش کار: 

    این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده سه گروهه در سال 99-1398 بر روی 99 نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر مشهد انجام شد. واحدهای پژوهش به سه گروه تخصیص یافتند. گروه اول اسانس را به مدت 4 هفته، روزی 3 بار و هر بار 20 دقیقه و گروه دوم یک بار فقط 20 دقیقه قبل از نزدیکی به صورت استنشاقی استفاده کردند و گروه سوم مداخله ای دریافت نکردند. پرسشنامه عملکرد جنسی قبل از مداخله و در انتهای هفته چهارم بعد از مداخله در هر سه گروه تکمیل شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 21) و آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه، کای اسکویر و کروسکال والیس انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.

    یافته ها:

     میانگین نمره درد جنسی بعد از مداخله در گروه مداخله اول 8/0±3/4، در گروه مداخله دوم 7/0±7/4 و در گروه کنترل 8/0±0/4 بود، بر اساس نتایج آزمون درون گروهی، مداخله مورد نظر تنها در گروه مداخله دوم به صورت معناداری افزایش یافته بود (05/0<p). میانگین نمره رضایت جنسی نیز بعد از مداخله در گروه مداخله اول 7/0±2/4، در گروه مداخله دوم 9/0±7/4 و در گروه کنترل 5/0±8/3 بود که بر اساس نتایج آزمون درون گروهی، مداخله مورد نظر تنها در گروه مداخله دوم به صورت معناداری افزایش یافته بود (001/0<p).

    نتیجه گیری: 

    استنشاق اسانس گل سنجد 20 دقیقه قبل از نزدیکی به طور موثری می تواند از طریق کاهش درد و ناراحتی در رابطه جنسی سبب افزایش رضایت مندی جنسی شود، لذا می توان از آن به عنوان مکمل گیاهی مقرون به صرفه با کمترین عوارض جانبی استفاده کرد.

    کلید واژگان: اختلالات عملکرد جنسی, استنشاق, رضایت جنسی, گل سنجد, مقاربت دردناک
    Behnaz Jafari, Raheleh Babazadeh *, Roshanak Salari, Jamshid Jamali, Tahereh Sadeghi
    Introduction

    Sexual satisfaction is a key factor in quality of life that depends on several factors including healthy, pleasant and painless sexual relations. Treatment of sexual dysfunction should be given special attention due to the impact on the relationship between couples and family stability. This study was performed with aim to determine the effect of inhalation of Elaeagnus angustifolia flower essence on dyspareunia and sexual satisfaction of women at reproductive age.

    Methods

    This three-group randomized clinical trial study was performed on 99 women referring to health centers in Mashhad in 2019-2020. The study's units were assigned into three groups. The first group used the essence for 4 weeks, 3 times a day for 20 minutes each time and the second group once only 20 minutes before intercourse as inhalation and the third group did not receive any intervention. The Sexual Function Index (FSFI) was completed before the intervention and at the end of the 4th week after the intervention in all three groups. Data were analyzed by SPSS software (version 21) and one-way analysis of variance, Chi-square and Kruskal-Wallis tests. P<0.05 was considered statistically significant.

    Results

    The mean score of sexual pain after the intervention in the first intervention group was 4.3±0.8, in the second intervention group was 4.7±0.7 and in the control group was 4.0±0.8. Based on the results of the intra-group test, the intervention was significantly increased only in the second intervention group (p<0.05). The mean score of sexual satisfaction after the intervention in the first intervention group was 4.2±0.7, in the second intervention group was 4.7±0.9 and in the control group was 3.8±0.5. Based on the results of intra-group test, the intervention was significantly increased only in the second intervention group (p<0.001).

    Conclusion

    Inhalation of Elaeagnus angustifolia essence 20 minutes before intercourse can effectively increase sexual satisfaction by reducing pain and discomfort during sexual intercourse. Therefore, it can be used as an affordable herbal supplement with minimal side effects.

    Keywords: Dyspareunia, Elaeagnaceae, Inhalation, Sexual dysfunction, Sexual satisfaction
  • رضا بنی اسدی، طاهره صادقی

    سید مرتضی وجه اعجاز قرآن کریم را صرفه میداند. با نگاهی اجمالی به سیر تطورات تاریخی نظریه »صرفه« متوجه میشویم برخی با مخالفت با او، بر این باورند که قبول صرفه، نفی سایر امتیازات قرآن را در پی خواهد داشت. صرفه از دیدگاه او به معنای سلب علوم الزم برای آفریدن کالمی مثل قرآن است. می توان این تفسیر سید مرتضی را »صرفه علم« نامگذاری کرد. این تفسیر از صرفه هیچ گونه تضادی با سایر امتیازات قرآن ندارد. همچنین با در نظر گرفتن ابدیت پیام تحدی، صرفه در همه زمانها قابل اثبات خواهد بود. سید مرتضی ضمن اعتقاد به عدم تناقض و اختالف در قرآن و وجود اخبار غیبی در آن، قایل به تحدی و اعجاز قرآن در این وجوه نیست؛ زیرا از نظر ایشان گستردگی تحدی همه آیات قرآن را شامل می شود، این در حالی است که برخی از آیات قرآن کریم عاری از اخبار غیبی است و در روایات پیامبر اکرم ص نیز جمالت بدون تناقض و اختالف وجود دارد، حال آن که وحی نیستند.

    کلید واژگان: عجاز قرآن, تحدی, سید مرتضی, صرفه
  • مریم صاحبکار معینی، طاهره صادقی*، مجید سزاوار، رقیه محمدی
    سابقه و هدف

    کاتتریزاسیون داخل وریدی یکی از پروسیجرهای معمول دردناک کودکان است. هدف از این پژوهش، مقایسه تاثیر زنبورک ویبره همراه با گرما و یا سرما بر درد ناشی از تزریق آنژیوکت در کودکان 6-3 سال می باشد.

    مواد و روش ها:

     در این کارآزمایی بالینی تصادفی در سال 1398، 108 کودک مراجعه کننده بیمارستان فوق تخصصی کودکان اکبر مشهد با استفاده از روش تصادفی بلوک بندی در سه گروه زنبورک ویبره همراه با گرما، زنبورک ویبره همراه با سرما و زنبورک ویبره (کنترل) قرار گرفتند. یک عروسک زنبوری موزیکال، به همراه کیسه سرد و گرم متصل به آن، به مدت 5 دقیقه، در فاصله تقریبا 10-5 سانتی متر بالاتر از محل تزریق بسته شد و در یک دقیقه پایانی ویبریشن اعمال شد، سپس تزریق آنژیوکت انجام شد. شدت درد کودکان با مقیاس سنجش درد Wong-Baker ارزیابی شد. داده ها توسط نرم افزار 19SPSS در سطح معنی داری 95 درصد تحلیل شد.

    یافته ها: 

    قبل از رگ گیری میانگین و انحراف معیار نمره درد تفاوت معنی داری نداشت (05/0<P). حین رگ گیری نمره درد تفاوت معنی داری داشت (05/0>P). نمره درد بین گروه زنبورک ویبره همراه سرما با گروه زنبورک ویبره همراه گرما معنی دار بود (05/0>P). نمره درد بین گروه زنبور ویبره همراه سرما با گروه کنترل معنی دار بود (05/0>P) و نمره درد بین گروه زنبور ویبره همراه گرما با گروه کنترل، معنی دار نبود (05/0<P).

    استنتاج

    زنبورک ویبره همراه با گرما و سرما می تواند درد ناشی از تزریق را کاهش دهد، اما زنبورک ویبره همراه با سرما تاثیر بیش تری بر کاهش درد دارد. پیشنهاد می شود از زنبورک ویبره (با سرما وگرما) در رویه های تهاجمی دردناک در کودکان استفاده شود.

    کلید واژگان: ویبره, گرما, سرما, درد, تزریق آنژیوکت, کودکان
    Maryam Sahebkar Moeini, Tahereh Sadeghi*, Majid Sezavar, Roghayeh Mohammadi
    Background and purpose

    Intravenous (IV) catheterization is one of the common painful procedures in children. This study aimed to investigate the effect of cold and warm vibration on pain caused by IV catheterization in 3- to 6-year-old children using a buzzy device.

    Materials and methods

    A randomized clinical trial was carried out in 108 children in Mashhad Akbar Pediatric Hospital selected via random blocking. They were divided into three groups to receive warm vibration, cold vibration, or vibration only (control group). In this study, a musical vibrating device in a form of bee with either a warm or cold pack was attached for 5 min at approximately 5-10 cm above the intravenous continuous infusion (IVCI) site. In last minute, vibration was applied, then, IV catheterization was done. The Wong-Baker FACES Pain Rating Scale (WBS) was used to rate pain severity. Data were analyzed in SPSS V19 at a significance level of 95%.

    Results

    Before the intervention, there were no significant differences in mean pain score between the three groups (P>0.05). Pain score was significantly different during the procedure (P<0.05). Significant difference was seen in pain score between the two intervention groups (P<0.05). The pain score was found to be significantly different between the intervention group that received cold vibration and the control group (P<0.05), but, the score was not significantly different between the group with warm vibration and the control group (P>0.05).

    Conclusion

    Both cold and warm vibrations could reduce the pain caused by injection, but cold vibration showed greater effect on reducing pain. Therefore, cold or warm vibrating devices are suggested in management of aggressive painful procedures in children.

    Keywords: vibration, warm, cold, intravenous catheter insertion, pain, children
  • مریم اسماعیلی*، زهرا عباسی، مریم شافعی لشکریان، طاهره صادقی
    زمینه و هدف

    پیشگیری از پنومونی وابسته به ونتیلاتور یکی از اولویت های مهم بخش مراقبت ویژه است. این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر استفاده از نرمال سالین و آب مقطر در ساکشن داخل لوله تراشه بر میزان پنومونی وابسته به ونتیلاتور و شاخص های همودینامیک انجام شده است.

    روش بررسی

    مطالعه حاظر یک کارآزمایی بالینی تصادفی سازی شده است که در سال 96 و 97 بر روی 60 بیمار تحت ونتیلاتور در بخش آی سی یو بیمارستان امام جعفر صادق وابسته به دانشگاه علوم پزشکی البرز انجام شده است. بیماران به روش بلوک بندی تصادفی به دو گروه کنترل و مداخله تقسیم شدند. پارامترهای همودینامیک بیماران در طی 5 دقیقه قبل و بعد از ساکشن در هر شیفت اندازه گیری شد. در نهایت میران بروز پنومونی وابسته به ونتیلاتور و تغییر در شاخص های همودینامیک در دو گروه با هم مقایسه شدند.

    نتایج

    دو گروه از نظر کشت داخل تراشه و میزان پنومونی وابسته به ونتیلاتور تفاوت معنی داری با یکدیگر نداشتند (p=0.79). یافته ها نشان داد شاخص های همودینامیک (ضربان قلب، فشار خون، تعداد تنفس) تفاوت معنی داری قبل و بعد از مداخله با یکدیگر نداشتند. آزمون بین گروهی نشان داد که دو گروه تنها از نظر میزان اشباع هموگلوبین از اکسیژن تفاوت معنی داری بعد از مداخله با یکدیگر داشتند (p=0.006).

    نتیجه گیری

    سطح میزان اشباع هموگلوبین از اکسیژن در گروه نرمال سالین بالاتر بود بنابراین استفاده از محلول نرمال سالین جهت رقیق کردن ترشحات داخل تراشه در مقایسه با آب مقطر پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: نرمال سالین, آب مقطر, ساکشن, پنومونی وابسته به ونتیلاتور
    Maryam Esmaeili*
    Background and Aims

    VAP prevention is a top priority in the intensive care units. The study was conducted to compare the effect of using normal saline and distilled water for tracheal suctioning on the incidence of ventilator-associated pneumonia and hemodynamic indexes in ventilator-dependent patients.

    Methods

    The present study is a randomized clinical trial that was conducted from 2017 to 2018 on 60 ventilator-dependent patients in the ICUs of Jafar Sadeg Hospital affiliated to Alborz University of Medical Sciences. Patients were allocated to the two intervention and control groups by block random allocation method. The hemodynamic parameters of patients (respiratory rate, heart rate, blood pressure, and SPO2) were recorded in a form 5 minutes before and after the suctioning in each Shift. Finally, the incidence of VAP and changes in hemodynamic indexes in the two groups were compared.

    Results

    The two groups did not differ from each other significantly (P = 0.79) in terms of tracheal culture and incidence of VAP. The results showed that intra-group hemodynamic indexes (heart rate, blood pressure, respiratory rate and SPO2) did not differ significantly before and after the suctioning in normal saline and distilled water groups. The inter-group test showed that, the two groups only had a significant difference in the level of arterial oxygen saturation after the intervention (p = 0.006).

    Conclusion

    As the level of SPO2 was higher in the normal saline group, it is better to use normal saline as a diluent for pulmonary secretions before tracheal suctioning.

    Keywords: Normal Saline, Distilled Water, Suctioning, Ventilator Associate Pneumonia
  • علی اکبر وظیفه مند، حسین کریمی مونقی*، طاهره صادقی، فرین تاتاری
    زمینه و هدف

    تعیین نیاز آموزشی نقطه شروع هر نوع برنامه آموزشی است. اطلاعات مناسب، دانش و آموزش های لازم، به زوجین کمک می کند تا زندگی زناشویی خود را بر مبنای صحیح پایه گذاری کنند. پژوهش حاضر نیازهای آموزشی قبل از ازدواج زوجین مراجعه کننده به مرکز بهداشت را مورد بررسی قرار داده است.

    روش ها

    مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است که به صورت مقطعی روی 382 (191 مرد و191زن) داوطلب ازدواج مراجعه کننده به مرکز بهداشت شهرستان تایباد، از مهر تا دی ماه 1398انجام شد. داده ها با استفاده از دو پرسشنامه اطلاعات فردی و بررسی نیازهای آموزشی جمع آوری شد. پرسشنامه نیازهای آموزشی شامل 46 سوال در هفت بخش بود. پرسشنامه ها به زوجین تحویل داده شد و پس از تکمیل جمع آوری شد. داده ها در  SPSSنسخه 21 وارد شد. از شاخص های آمار توصیفی، آزمون همبستگی پیرسون، تی مستقل، یومن ویتنی، کای اسکویر و کروسکال والیس برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.

    نتایج

    میانگین و انحراف معیار سن شرکت کنندگان در زنان 4/54± 19/22 و مردان30/4± 38/24 سال بود. بین نیازهای آموزشی و سن، محل سکونت، تحصیلات و شغل تفاوت آماری معنی داری مشاهده شد (0/05<P). سه اولویت اول نیاز های آموزشی به ترتیب روابط با همسر و خانواده با میانگین 49/53 امتیاز ، باروری با میانگین 33/76 امتیاز و روابط جنسی با میانگین 20/16بود.

    نتیجه گیری

    نیاز به آموزش در تمامی زمینه ها بالاتر از حد متوسط بود. زوجین مایل هستند آموزش ها در زمینه روابط با همسر و خانواده پررنگ تر شود.

    کلید واژگان: نیاز آموزشی, آموزش قبل ازدواج, زوجین
    A.Vazifemand, H.Karimi Moonaghi *, T.Sadeghi, F.Tatari
    Background & Aim

    The first point in any educational program is determining the educational needs. Appropriate information, knowledge and training will help couples base their marital life on the right foundation. The present study examined premarital educational needs of couples referring to Taybad health center.

    Methods

    The present study was a descriptive-analytical study that was performed cross-sectionally on 382 couples (191 men and 191 women). The marriage volunteers who referred to Taybad health center was performed from September to December 2019.Two questionnaires of demographic information and educational needs were used for data collection. The educational needs questionnaires included 46 questions in seven domains. Questionnaires were delivered to the couples and collected after completion. Data were entered in SPSS version 21, then, descriptive statistical indices, Pearson correlation test, Independent t, Mann Whitney U, Chi-square, and Kruskal-Wallis Data were analyzed.  

    Results

    The mean age of female and male participants was 19.22 ± 4.54 and 24.38 ± 4.30 respectively. There was a significant difference in educational needs according to age, place of residence, level of education and job (p <0.05). The first three priorities of educational needs were relationship with spouse and family (with an average of 49.53 points), fertility (with an average of 33.76 points) and sexual relations (with an average of 20.16).

    Conclusion

    The need for education in all areas was above average. Couples have a tendency for more education in the field of relationship with spouse and family.

    Keywords: Educational Need, Premarital education, Couples
  • رقیه ابراهیمی شهرآباد، طاهره صادقی*

    در آموزش زبان، گنجینه لغات و گسترش آن نقشی مهم در یادگیری دارد. یکی از شیوه های افزایش واژگان ساخت کلمات هم خانواده است. واژگان زبان فارسی در اثر ترکیب با «وندها» در ساختاری تازه بروز می یابند. گاهی این وندها، واژگان جدیدی را می سازند و گاهی فقط دایره شمول معنایی آن کم و زیاد می شود، بدون آنکه واژه جدیدی عرضه شود. وندها بسیار متنوع هستند و معناهای گوناگونی دارند. یکی از روابط معنایی حاکم میان واژه ها، رابطه «هم خانوادگی» است. در کتب دستوری کمتر به این موضوع پرداخته شده است که کدام دسته از وندها می توانند کلمات هم خانواده بسازند. برخی به خطا تمام وندها را جزو وندهای هم خانواده ساز معرفی نموده اند که البته اینگونه نیست. جهت رسیدن به این مساله باید شناختی کلی درباره وندها عرضه شود. این مساله از آن جهت اهمیت دارد که برخی از وندها «تصریفی» هستند و کلمات جدید نمی سازند و فقط واژه را برای پذیرش نقش جدید در جمله آماده می نمایند. این دسته از وندها به هیچ وجه نمی توانند کلمات هم خانواده بسازند. برخی دیگر نیز که به وندهای اشتقاقی معروفند در دایره وندهای هم خانواده ساز قرار می گیرند. به سبب اهمیت این موضوع در آموزش زبان، در این مقاله با بررسی ساختمان کلمات، انواع وندهای هم خانواده ساز و کاربرد معنایی آن ها بیان می شود

    کلید واژگان: کلمات هم خانواده, تکواژهای تصریفی, تکواژهای اشتقاقی, وند
    Roghayeh Ebrahimi Shahrabad, tahereh sadeghi

    In language teaching, vocabulary and its development play an important role in learning. One way to increase vocabulary is to build words in the same family. Persian words appear in a new structure due to the combination with "vands". Sometimes these words create new words, and sometimes only the semantic scope increases and decreases, without a new word being introduced. Words are very diverse and have different meanings. One of the dominant semantic relationships between words is the "family relationship". Grammar books pay less attention to which categories of words can form words in a family. Some have mistakenly introduced all words as family members, which of course is not the case. To get to this point, a general understanding of Wends must be provided. This is important because some words are "descriptive" and do not create new words, but only prepare the word to take on a new role in the sentence. These words can in no way form a family of words. Others, known as derivative verbs, fall into the category of homogenous verbs. Due to the importance of this issue in language teaching, in this article, by examining the structure of words, the types of homonymous verbs and their semantic application are expressed.

    Keywords: Family words, Adjective morphemes, Derivative morphemes
  • زهره عراقی، طیبه ریحانی*، طاهره صادقی، اشرف محمدزاده
    مقدمه

    استفاده از موادمخدر در دوران بارداری با آسیب هایی مانند زایمان زودرس، وزن کم هنگام تولد و بروز عوارض شدیدی نظیر سندرم محرومیت در نوزاد همراه است که منجر به افزایش استرس، کاهش قدرت خودتنظیمی و بستری شدن در بخش مراقبت های ویژه نوزادان میشود. با تشدید استرس ناشی از محیط بخش در این نوزادان، نیاز به استفاده از رویکرد مراقبت تکاملی وجود دارد. قنداق و لانه از مداخلات رفتاری موثر برای این نوزادان می باشند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر روش های قنداق و ایجاد لانه در رفتارهای خودتنظیمی نوزادان مادران معتاد انجام شده است.

    روش کار

    این کارآزمایی بالینی با طرح متقاطع بر روی 30 نوزاد با مادر معتاد و بستری در بخش مراقبت ویژه نوزادان شهر مشهد، با سن حاملگی 32 تا 38 هفته واجد شرایط، به روش نمونه گیری تصادفی ساده انجام شد. نوزادان به ترتیب زمان ورود به بخش به صورت یک در میان در دو گروه سه روز اول قنداق) A (و سه روز اول لانه) B (و سه روز دوم در گروه مقابل قرار گرفتند. مدت مداخله شش روز بود. از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، فرم چک لیست مشاهده رفتارهای نوزاد جهت ارزیابی استرس و خودتنظیمی استفاده گردید. داده ها با نرم افزار SPSS تحلیل شد.

    یافته ها

    براساس نتایج حاصل از آزمون تی مستقل میزان درصد رفتارهای خودتنظیمی، در گروه سه روز اول قنداق و گروه سه روز اول لانه تفاوت معنی دار نداشت) 060 / 0 = P(. درصد خودتنظیمی بر اساس حرکات دهان و تنفس و الگوی حرکت و صورت در گروه قنداق معنی دار بوده و درصد خودتنظیمی بر اساس رنگ و وضعیت و حالت در گروه لانه معنی دار بوده است.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد تاثیر قنداق و لانه بر رفتارهای خودتنظیمی نوزاد با مادر معتاد تفاوت معنی دار با یکدیگر نداشته است. هر دو روش در رفتارهای خودتنظیمی نوزاد موثر بوده است. بنابراین این دو روش تفاوت عمدهای با یکدیگر ندارند. پس از مطالعه رفتار و بر حسب شرایط نوزاد، بخش و تمایل مادر میتوان یکی ازآنها را انتخاب نمود.

    کلید واژگان: قنداق, لانه, رفتارخودتنظیمی, نوزاد, مادر معتاد
    Zohre Araghi, Teyebe Reyhani*, Tahere Sadeghi, Ashraf Mohamadzadeh
    Introduction

    The use of narcotics during pregnancy is accompanied by injuries such as preterm delivery, low birth weight and severe complications such as birth defects, which can lead to increased stress, decreased self-regulation and hospitalization in infants with the escalation of stress caused by the environment in these infants, there is a need for an evolutionary care approach. Swaddlers and nests are effective interventions for these babies. The purpose of this study was to compare the effect of nesting and swaddling on the self-regulation behavior of the newborn with the addicted mother.

    Methods

    This cross-overal clinical trial was performed on 30 infants who were admitted to neonatal intensive care unit of Mashhad and had addicted mother with gestational age of 32 to 38 weeks. The sampling method was simple random sampling. The infants were divided into two groups of swaddling in the first three days (group A) and nesting in the first three days (group B), and the second three days in the opposite group, respectively. The duration of the intervention was six days. The demographic information questionnaire and the checklist form of observing the infant's behaviors were used for assessing stress and the Finnegan scale was used to assess the degree of neonatal abstinence syndrome. Data was analyzed using SPSS software.

    Results

    Based on the results of independent t-test, the percentage of self-regulation behaviors was not significant in the first three days of the swaddle and the first three days of the nest group (P = 0.066).

    Conclusions

    The results showed that the effect of nesting and swaddling on the self-regulating behaviors of the newborn with the addicted mother was not significantly different. Therefore, these two methods do not differ significantly. According to the conditions of the newborn, the part and the mother's desire can be selected from one of them.

    Keywords: Swaddle, Nest, Behavioral Self-regulation, Neonate, Addicted Mother
  • عبدالله میراحمدی*، طاهره صادقی
    اصطلاح «اولوا الالباب» از تعابیر ویژه در نظام معرفتی و اخلاقی قرآن کریم است که بندگان و مومنان برجسته ای به آن توصیف شده اند. مفسران شیعه و سنی در تبیین و مصداق یابی این عبارت، نظرهای مختلفی دارند، از جمله صاحبان عقل، صاحبان عقل های کامل و صاحبان عقل های سالم. حال آنکه با تامل در سیاق آیاتی که صفات اولوا الالباب را برمی شمارد، درمی یابیم که دیدگاه مفسران کامل نیست. بنابر یافته های پژوهشی و بر اساس بافت آیات، «اولوا الالباب» کسانی هستند که معارف اصیل الهی را در عالی ترین سطح آن پس از پیامبران و اولیای الهی، به دور از هر گونه ناخالصی و وسوسه و توهم، درک و دریافت می کنند. آنان افزون بر قدرت تشخیص حق از باطل، بهترین طریق را در مسیر اطاعت الهی برگزیده و همزمان اهل ذکر و تعقل اند و به موهبت حکمت رسیده اند. بنابراین، تفسیر کردن «اولوا الالباب» به خردمندان، به معنای نادیده انگاشتن همه ابعاد شخصیت آنان است؛ چنین افرادی هم از نظر رویکردهای نظری از عقل کامل برخوردارند و هم در راستای کنش و کردار، به اوج بلوغ عقل عملی راه یافته اند.
    کلید واژگان: لب, اولوا الالباب, ذوی العقول, ویژگی های اولوا الالباب, اولوالالباب در سیاق آیات
    Tahere Sadeqi, Abdullah Mirahmadi*
    “Ulul al-bāb" is a special expression in the epistemic and moral system of the Holy Qur'an which describes outstanding servants and believers. The commentators in the explanation and exemplification of this term have different opinions, including the owners of reason, the owners of the full rationale and the owners of healthy intellect. However, by reflecting on the verses that highlight the attributes of "Ulul al-bāb ", we find that the commentators' views are not complete. According to the findings of the research and also according to the verses context, “Ulul al-bāb " is one who understands and receives the noble divine teachings at its highest level after divine prophets and saints, apart from any impurity and temptation. In addition to recognize the right and false, they choose the best way in the direction of divine obedience, while at the same time they are rational and praisers people and they are gifted by wisdom. Therefore, interpreting Ulul al-bāb to the wise men means to ignore all aspects of their personality; while Qur’an mentioned remarkable features for Ulul al-bāb, according to which such individuals have a full intellect in both theoretical approaches and scientific attitudes and have reached the peak of the maturity of the practical intellect in the course of action.
    Keywords: conceptualism, Lub, Ulul al-bāb, wise men, characteristics, exemptions of Ulul al-bāb
  • مهوان خداپرست *، طیبه ریحانی، طاهره صادقی، حسن بسکابادی، مهری یاوری
    مقدمه

    از روش آموزشی مادران و درگیر کردن آنها در فرآیند مراقبت از نوزاد نارس تله‎نرسینگ و مولتی مدیا می‎باشد. موفقیت شیردهی توانایی مادر در انجام شیردهی نوزاد را نشان می‎‎دهد. هدف از انجام این پژوهش تاثیر آموزش بعد از ترخیص از طریق تله‎نرسینگ و مولتی‎مدیا بر موفقیت شیردهی نوزادان 35-37 هفته بود.

    روش کار

    پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی بر روی مادران و نوزادان35-37 هفته بستری در بخش مراقبت ویژه نوزادان و زنان مامایی بیمارستان امام رضا، قائم و ام البنین مشهد که تغذیه غالب آنها شیر مادر بود به مدت 6 ماه انجام شد. نمونه ها به طور تصادفی در دو گروه مداخله (هر گروه30 نوزاد) قرار گرفتند و آموزش به دو روش تله‎نرسینگ و مولتی مدیا بر موفقیت شیردهی در هر دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت و از ابزارIBFAT وBEET استفاده شد و تجزیه و تحلیل داده‎ها با استفاده از نرم افزار SPSS- 19 و روش آمار توصیفی و استنباطی (کای اسکوئر و تی مستقل) انجام شد.

    یافته ها

    بین دو گروه آموزش، میانگین تغذیه با شیر مادر نوزاد در دو گروه تفاوت معناداری وجود داشت (05/0>p). وضعیت مکیدن نوزاد در دو گروه آموزشی با هم تفاوت معنی‎داری نداشتند (05/0<P). وضعیت جریان شیر مادر در دو گروه آموزشی با هم تفاوت معنی‎داری داشتند (05/0>P). میانگین وزن قبل و بعد از مداخله در دو گروه آموزش تفاوت معنی‎داری نداشت (05/0<P). اما در دو گروه آموزش تله نرسینگ و مولتی مدیا قبل و بعد از مداخله تفاوت معنی داری داشتند (05/0>P).

    نتیجه گیری

    یافته ها نشان دادند که آموزش به هر دو روش بر رفتار مادر و نوزاد در شیردهی (بر اساس ابزارBEET) ، تغذیه موثر نوزاد، تعداد دفعات و مدت زمان شیردهی تاثیر یکسان داشته است.

    کلید واژگان: آموزش تله‎نرسینگ مولتی مدیا موفقیت شیردهی نوزاد
    Mahvan Khodaparast *, Taiebeh Rahani, Tahereh Sadeghi, Hasan Boskabadi, Mehri Yavari
    Introduction

    Telenursing and Multimedia are the educational methods for mothers and it seeks to involve them into the process of caring the premature newborns. Being succeeded in breastfeeding represents the mother's ability to breastfeed the baby. This study aimed to investigate the effect of post-discharge education through Telenursing and Multimedia methods on the success in breastfeeding the newborns aged 35-37 weeks.

    Methods

    A six -month clinical trial was conducted on mothers and newborns in the rage of 35-37 weeks who were fed with breast milk and admitted to the Neonatal and obstetric intensive care unit of Emam Reza Hospital, Ghaem and Um-ol-Benin Hospital of Mashhad. The samples were randomly divided into two intervention groups (each group included 30 newborns). The effect of Telenursing and Multimedia methods on the success of lactation was compared in both groups. The data were analyzed using IBFAT and BEET tools, SPSS 19 and descriptive and inferential statistics (Chi-square and independent t-test)

    Results

    The results suggested a significant difference between the means of breast feeding in both educational groups (p <0.05). There was no significant difference in terms of sucking in both educational groups (P>0.05). Breastfeeding status was significantly different (P<0.05). There was no significant difference between the means of weight before and after intervention (P >0.05). But telenursing and multimedia methods differed significantly before and after the intervention (P<0.05)

    Conclusions

    The findings represented that both educational methods had similar effects on the behavior of mother and baby in breastfeeding (based on BEET TOOL), effective nutrition of infant, frequency and the period of breastfeeding.

    Keywords: Education TeleNursing Multimedia Succesful lactation Newborn
  • مریم امیدی، فرزانه جعفرنژاد *، یلدا ناهیدی، طاهره صادقی
    مقدمه
    پارگی زودرس پرده های جنینی یک عارضه شایع در مامایی و از جدی ترین پیامدها در دوران بارداری است؛ به طوری که می تواند باعث 20-18% پره ناتال مورتالیتی و 4/21% پره ناتال موربیدیتی شود. بنابراین استفاده از روش هایی که بتواند به پیش بینی پارگی زودرس پرده های جنینی کمک کند، امری ضروری می باشد، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط شدت استریای بارداری با پارگی زودرس پرده های جنینی در زنان نخست زا انجام شد.
    روش کار
    این پژوهش همبستگی پیشگویی کننده بر روی 600 زن نخست باردار با سن بارداری 37-35 هفته که در فاصله فروردین تا شهریور سال 1396 برای مراقبت های بهداشتی به مراکز بهداشتی - درمانی شهرستان بجنورد مراجعه کرده بودند، انجام شد. گروه مورد مطالعه تا موقع زایمان پیگیری و سپس به دو گروه با پارگی کیسه آب و بدون پارگی کیسه آب تقسیم شدند. داده های مربوط به مطالعه با استفاده از معاینه فیزیکی، مصاحبه و پیگیری تلفنی و بررسی پرونده مددجو در هنگام زایمان جمع آوری و شدت استریا با ابزار اتوال تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 17) و آزمون های کولموگروف- اسمیرنوف، یو من ویتنی، کای دو و رگرسیون لوجستیک انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    در گروه مورد مطالعه 445 نفر (2/74%) استریای بارداری داشتند و در 134 نفر (3/22%) آنها پارگی زودرس پرده های جنینی رخ داده بود. بر اساس نتایج آزمون رگرسیون لوجستیک، افرادی که استریای شدید بارداری داشتند نسبت به افرادی که استریا نداشتند، 617/2 برابر بیشتر در معرض پارگی کیسه آب زودرس پرده های جنینی بودند (010/0=p).
    نتیجه گیری
    از شدت استریای بارداری می توان به عنوان ابزاری جهت پیشگویی وقوع پارگی زودرس پرده های جنینی استفاده کرد و می توان به منظور پیشگیری از وقوع پارگی زودرس کیسه آب در مراقبت های بهداشتی، به مادران دارای استریای شدید بارداری، توصیه های لازم را جهت پیشگیری از وقوع پارگی زودرس پرده های جنینی نمود.
    کلید واژگان: استریای بارداری, پارگی زودرس پرده های جنینی, نخست زا
    Maryam Omidi, Farzaneh Jafarnejad *, Yalda Nahidi, Tahereh Sadeghi
    Introduction
    Premature rupture of membrane (PROM) is a common complication in midwifery and a serious consequence during pregnancy. This event can cause 18-20% prenatal mortality and 21.4% prenatal morbidity. Therefore, it is essential to use methods that can predict PROM. Regarding this, the purpose of the present study was to investigate the relationship between striae gravidarum and PROM among the primigravid women.
    Methods
    This predictive correlational study was conducted on 600 primigravidwomen with the gestational age of 35-37 weeks in Bojnourd, Iran. The study population was selected through convenience sampling technique. The participants were monitored and followed up until delivery, and thereafter divided into two groups of with PROM and without PROM. The data were collected using physical examination, interview, telephone follow ups, and patients’ medical records. In addition, the severity of striae gravidarum was determined by the Atwal scale. Data analysis was performed in SPSS (version 17) using descriptive statistics, Kolmogorov-Smirnov, Man-Whitney U test, Chi-square test, and logistic regression. P-value less than 0.05 was considered statistically significant.
    Results
    According to the results, 445 (74.2%) participants had striae gravidarum, and PROM occurred in 22.3% of the cases (n=134). The results of the logistic regression test showed that the females with severe striae gravidarum were 2.617 times more prone to the incidence of PROM, compared to those without striae gravidarum (P=0.010).
    Conclusion
    According to the findings, the severity of striae gravidarum can be used as an indicator to predict the incidence of PROM. In order to prevent from such an event, the midwives and gynecologists can provide the mothers having severe striae gravidarum with proper recommendations in this regard.
    Keywords: Striae gravidarum, Premature rupture of membrane, Primigravid
  • صدیقه شیدایی، فرزانه جعفرنژاد *، محمد جواد نجف زاده، امید رجبی، طاهره صادقی، سلمه دادگر
    مقدمه
    با توجه به شیوع زیاد عفونت کاندیدیایی مهبل و افزایش شیوع گونه های مقاوم به درمان و عوارض داروهای شیمیایی، امروزه استفاده از داروهای گیاهی به علت عدم تغییر فلور نرمال مهبل و عوارض کم، مورد توجه قرار گرفته است. اثرات مطلوب ضد قارچی روغن نارگیل بر انواع گونه های کاندیدا و به خصوص گونه های مقاوم به درمان مانند کاندیدا گلابراتا و کاندیدا تروپیکالیس در آزمایشگاه به اثبات رسیده است. مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثر کرم مهبلی روغن نارگیل با کرم مهبلی کلوتریمازول بر روی گونه های کاندیدا انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی سه سوکور در سال 96-1395 بر روی 71 بیمار مبتلا به عفونت کاندیدیایی مهبل در مشهد انجام شد. 35 نفر در گروه کرم مهبلی روغن نارگیل و 36 نفر در گروه کرم مهبلی کلوتریمازول قرار گرفتند. جهت کسب اطلاعات از چک لیست ثبت اطلاعات فردی و ثبت علائم و مشاهدات استفاده شد. دارو به مدت یک هفته یک اپلیکاتور مصرف شد. پس از اتمام درمان، معاینه و کشت مجدد انجام گرفت. موفقیت درمانی شامل نتیجه منفی کشت و بهبود علائم بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 19) و آزمون های آماری تی مستقل، دقیق فیشر و کای دو انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    در مطالعه حاضر قبل و پس از درمان، فراوانی گونه های کاندیدا آلبیکنس، گلابراتا و تروپیکالیس بین دو گروه معنی دار نبود (98/0=p، 34/0=p، 73/0=p). در مورد موفقیت درمانی، اثر کرم مهبلی روغن نارگیل بر انواع گونه های کاندیدا مشابه کلوتریمازول بود (05/0p>).
    نتیجه گیری
    با توجه به اثرات مطلوب کرم مهبلی روغن نارگیل بر کاندیدا، استفاده از آن در درمان عفونت کاندیدیایی مهبل توصیه می شود.
    کلید واژگان: روغن نارگیل, کاندیدا, کلوتریمازول
    Sedighe Sheidaei, Farzane Jaafarnejad *, Mohamadjavad Najafzadeh, Omid Rajabi, Tahere Sadeghi, Salme Dadgar
    Introduction
    The incidence of vaginal candidiasis and the number of treatment resistant cases are high; moreover, chemical medications are associated with serious adverse effects. Therefore, the use of herbal medicines is taken into consideration because they do not affect the normal vaginal flora and have low side effects. In vitro studies confirmed the favorable antifungal effects of coconut oil on various species of Candida, especially on the resistant species such as Candida glabrata and Candida tropicalis. This study was conducted to compare the effect of vaginally administered coconut oil and clotrimazole on Candida species.
    Materials And Methods
    This triple-blind clinical trial was conducted on 71 patients, who were assigned into two groups of coconut oil (35 individuals) and clotrimazole (36 individuals) in Mashhad, Iran, 2017. Data were collected using demographic data form and observation record sheets. The patients received the medicines by applicator for a week. Thereafter, physical examination and re-cultivation were carried out; and the success in the treatment included a negative culture and symptom relief. Data analysis was performed using independent samples t-test, Fisher’s exact and Chi-squared tests with the help of SPSS software, version 19. P-value less than 0.05 was considered statistically significant.
    Results
    In this study, there was no significant difference between the groups in terms of the frequency of Candida albicans, glabrata, and tropicalis at the pre- and post-intervention phases (P=0.98, P=0.34, P=0.73, respectively). Regarding the success in the treatment, no significant difference was observed between the effects of vaginally administered coconut oil and clotrimazole on various species of Candida (P>0.05).
    Conclusion
    Considering the beneficial effects of vaginally administered coconut oil on candidiasis, it is recommended to use it to treat this disorder.
    Keywords: Coconut oil, Clotrimazole, Candida
  • طیبه ریحانی، حسن بسکابادی، طاهره صادقی، محمدحسین بسکابادی، رضا قرایی، فاطمه پاسبان *
    سابقه و هدف
    زردی نوزادان یکی از مشکلات شایع دوره نوزادی می باشد. با توجه به اینکه موثرترین و معمول ترین روش درمان زردی نوزادان، فتوتراپی می باشد اما استفاده از درمان های مکمل همچون ماساژ و داروهای گیاهی برای کاهش زردی در جامعه ما رواج دارد. لذا این تحقیق با هدف مقایسه تاثیر قطره صناعی شیرخشت (بیلی ناستر) و ماساژ بر میزان بیلی روبین نوزادان تحت درمان فتوتراپی انجام گردید.
    مواد و روش ها
    این کارآزمایی بالینی بر روی 68 نوزاد که در بخش اطفال بیمارستان ولیعصر (عج) شهر بیرجند در سال 1394 بستری شدند، انجام گردید. نوزادان به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند.گروه کنترل (21نفر) دریافت کننده مراقبت های روتین بودند. گروه ماساژ (23 نفر)، علاوه بر فتوتراپی دریافت کننده ماساژ با تکنیک فیلد، روزانه سه نوبت و هر دفعه به مدت 15 دقیقه بودند.گروه قطره صناعی شیرخشت (بیلی ناستر) (24 نفر)، علاوه بر فتوتراپی به ازای هر کیلوگرم وزن بدن هر 8 ساعت، 3 قطره خوراکی بیلی ناستر دریافت کردند و سپس سرعت کاهش بیلی روبین نوزادان در سه گروه با هم مقایسه گردید. (1N2016101830370IRCT:)
    یافته ها
    میانگین سرعت کاهش بیلی روبین در ساعت، در 24 ساعت اول در گروه کنترل (0-19±0/27)، در گروه ماساژ (0/17±0/23) و در گروه قطره بیلی ناستر (0/18±0/25) بود. همچنین این میانگین در 24 ساعت دوم در گروه کنترل (0/26±0/4)، در گروه ماساژ (0/18± 0/22) و در گروه قطره بیلی ناستر (0/22±0/26) بود و در 24ساعت سوم نیز در گروه کنترل (0/17± 0/19)، در گروه ماساژ (0/13± 0/9) و در گروه قطره بیلی ناستر (0/10±0/7) بود که تفاوت آماری معنی داری نداشت (0/05
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه نشان داد که انجام ماساژ فیلد و تجویز قطره صناعی شیرخشت (بیلی ناستر) در مدت بستری نوزادان تاثیری در روند کاهش بیلی روبین نوزادان تحت فتوتراپی ندارد و این مداخلات نمی تواند موثر باشد.
    کلید واژگان: زردی نوزادی, شیرخشت, ماساژ فیلد
    T. Rahani, H. Boskabadi, T. Sadeghi, Mh Boskabadi, R. Gharaei, F. Pasban*
    Background And Objective
    Neonatal jaundice is one of the most common problems in neonatal period. Considering that the most effective and most commonly used neonatal jaundice treatment is phototherapy, the use of complementary therapies such as massage and herbal medicines is common in our society to reduce jaundice. Therefore, the present study was conducted to compare the effect of cotoneaster manna drop (bilineaster) and massage on bilirubin in neonates under phototherapy.
    Methods
    This clinical trial was conducted on 68 neonates admitted to the pediatric ward of Vali-Asr Hospital in Birjand in 2015. The neonates were randomly divided into three groups. The control group (n=21) received the routine care. The massage group (n=23) received massage by field technique, three times a day for 15 minutes in addition to phototherapy. The cotoneaster manna drop (bilineaster) group (n=24) received three oral drops of bilineaster for every eight kilograms of body weight in addition to phototherapy. Then, the rate of reduction in neonatal bilirubin was compared in the three groups (IRCT: 2016101830370N1).
    FINDINGS: The mean reduction rate of bilirubin per hour in the first 24 hours was 0.27±0.19 in the control group, 0.23±0.17 in the massage group and 0.25±0.18 in the bilineaster drop group. In addition, the mean reduction rate in the second 24 hours was 0.4±0.26 in the control group, 0.22±0.18 in the massage group and 0.26±0.22 in the bilineaster drop group. In the third 24 hours, the mean reduction rate was 0.19±0.17 in the control group, 0.9±0.13 in the massage group and 0.7±0.1 in the bilineaster drop group, which had no significant difference (p>0.05).
    Conclusion
    The results of this study showed that field massage and administration of cotoneaster manna drop (bilineaster) during neonates’ hospitalization had no effect on the reduction of bilirubin in neonates under phototherapy and these interventions cannot be effective
    Keywords: Neonatal Jaundice, Cotoneaster manna drop (bilineaster), Field Massage
  • مریم زرقانی*، نیلوفر محقق، محمدرضا علی بیک، طاهره صادقی، سمیه محبی، رعنا کوثری
    زمینه و هدف
    ارائه ی خدمات کتابخانه ای از طریق وب سایت ها با استفاده از فناوری های جدید توانسته است بسیاری از محدودیت های موجود برای ارائه ی خدمات از بین ببرد. هدف این مطالعه، تعیین وضعیت خدمات و منابع اطلاعاتی موجود در وب سایت کتابخانه های مرکزی دانشگاه های علوم پزشکی کشور است.
    روش بررسی
    پژوهش در سال 1393 به صورت توصیفی انجام شد، جامعه ی آن شامل 36 وب سایت کتابخانه مرکزی دانشگاه های علوم پزشکی کشور بود و ابزار پژوهش، چک لیست محقق ساخته بود و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و نرم افزار spss نسخه 18 انجام شد.
    یافته ها
    موارد مربوط به فناوری های نوین، در %83/3 درصد از وب سایت کتابخانه ها «پست الکترونیک» ذکر شده بود وتنها در %2/8 از وب سایت ها «دسترسی به خدمات از طریق موبایل» موجود بود. در %77/8 از وب سایت ها «آموزش استفاده از کتابخانه» ارائه شده بود، اما در هیچ یک از آنها «آموزش حق تالیف الکترونیکی» وجود نداشت، که هر دو مولفه به خدمات آموزشی وب سایت ها مربوط می شد. موارد مربوط به انتشارات کتابخانه ای و کتابداری، در %69/4 از وب سایت ها «تازه های کتابخانه و مرجع» وجود داشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به توسعه ی روز افزون فناوری های اطلاعاتی لازم است وب سایت کتابخانه ها به طور مرتب بازبینی شوند و از فناوری های جدید برای ارتقای آنها به کار گرفته شود.
    کلید واژگان: وب سایت کتابخانه مرکزی, خدمات کتابخانه ای, دانشگاه های علوم پزشکی ایران
    Maryam Zarghani *, Niloofar Mohaqqeq, Mohammad Reza Alibeik, Tahereh Sadeqi, Somayye Mohebbi, Rana Kosari
    Background And Aim
    The application of information technology for the delivery of library services through websites has removed many temporal and spatial limitations. This study aimed to identify the available services and resources on the websites of central libraries at universities of medical sciences in Iran.
    Materials and Methods
    The population of this descriptive study comprised 36 central-library websites of medical universities in Iran. A researcher-made checklist was used to collect data, which were then analyzed through descriptive statistics using SPSS 18.
    Results
    According to the findings, “electronic mail”, “access to services via mobile” and “how-to-use-a-library instructions” were mentioned as modern technologies in 83.3%, 2.8% and 77.8% of websites, respectively. However, nothing was found on “e-learning copyright”. Concerning librarianship and library publications, 69.4% of websites included “new library sources and references”.
    Conclusion
    Considering the daily development of information technology, it is essential to regularly revise library websites and employ new technologies to enhance them.
    Keywords: Central Library, Websites, Library Services, Universities of Medical Sciences in Iran
  • زهره پوراسماعیل، فاطمه حشمتی نبوی، طاهره صادقی، محمدناصر شفیعی جعفرآبادی، حمیدرضا بهنام وشانی
    زمینه و هدف
    مشکلاتی که بیماران پس از جراحی استومی روده‏ای با آن ها مواجه می‏شوند، می‏تواند منجر به اختلال در سازگاری و خودکارآمدی آن ها شود. شواهدی وجود دارد که نشان می‏دهد این دو متغیر دارای اثرات متقابل هستند. این مطالعه با هدف تعیین همبستگی بین سازگاری و خودکارآمدی بیماران دارای استومی روده‏ای انجام گرفته است.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی همبستگی در مورد 76 نفر از بیماران دارای استومی روده ای که در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال 1394 بستری بودند، به شیوه نمونه‏گیری در دسترس انجام یافت. ابزار پژوهش پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و بیماری، مقیاس خودکارآمدی استومی و پرسشنامه سازگاری با استومی بود. تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS v.19 و با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی انجام یافت.
    یافته ها
    آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین ابعاد سازگاری: پذیرش (001/0p<، 518/0=r)، اشتغال ذهنی با اضطراب (001/0p<، 438/0=r)، تعامل اجتماعی (001/0p<، 488/0=r) و خشم (001/0p<، 384/0=r) با میانگین نمره خودکارآمدی ارتباط خطی مثبت و معناداری وجود دارد. آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد که بعد تعامل اجتماعی و پذیرش، همبستگی معناداری با خودکارآمدی بیماران دارد.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که ابعاد تعامل اجتماعی و پذیرش سازگاری در ارتباط با خودکارآمدی، دارای بیش ترین اهمیت است. بنابراین توصیه می‏شود در مراقبت از بیماران دارای استومی به خصوص در ماه های ابتدایی پس از جراحی، با طراحی و اجرای مداخلات آموزشی و حمایتی مناسب، به سازگاری بیماران با ظاهر فیزیکی استومی و حفظ تعاملات اجتماعی آن ها کمک شود.
    کلید واژگان: Self, efficacy, Adjustment, ostomy, stoma
    Zohre Pouresmail, Fatemeh Heshmati Nabavi, Tahereh Sadeghi, Mohammad Naser Shafiee Jafarabadi, Hamid Reza Behnam Voshani
    Background and Aim
    The challenges that patients face after intestinal ostomy surgery can lead to impaired adjustment and self-efficacy. There is evidence suggesting these variables have reciprocal effects on each other. Therefore¡ the present study aimed to determine the correlation between adjustment and self-efficacy in patients with intestinal ostomy.
    Methods & Materials: This descriptive correlational study was conducted on 76 patients with intestinal ostomy hospitalized in hospitals affiliated to Mashhad University of Medical Sciences using convenience sampling method in 2015. Research instruments were comprised of the demographic and disease information questionnaire¡ the Stoma Self-efficacy Scale¡ and the Ostomy Adjustment Inventory. The SPSS software v.19 using descriptive and inferential statistics was used to analyze the data.
    Results
    The results of Pearson correlation test showed a significant and positive linear correlation between the mean score of self-efficacy and the dimensions of adjustment: acceptance (P
    Conclusion
    The results revealed that the dimensions of social engagement and acceptance of ostomy were the most important factors in relation to self-efficacy. Therefore¡ in order to care for patients with intestinal ostomy especially in the early months after surgery¡ it was recommended to help patients adjust themselves to the physical appearance of ostomy and maintain their social engagement¡ by designing and implementing appropriate educational and supportive interventions.
    Keywords: self, efficacy, adjustment, ostomy, stoma
  • فضل الله میردریکوند، محمدعلی سپهوندی، نسرین سادات حسینی رمقانی *، هادی پناهی، طاهره صادقی
    زمینه و هدف
    عملکرد عصب شناختی بیماران با اختلالات اضطرابی مخصوصا اختلال اضطراب اجتماعی، توجه خیلی کمی را دریافت کرده است. این مطالعه به منظور مقایسه یکی از کارکردهایی اجرایی مرکزی، یعنی کارکرد تغییر کردن، در دو گروه مضطرب اجتماعی و گروه بهنجار، طرح شده است. عملکرد در این کارکرد از دو بعد اثربخشی عملکرد و کارآمدی پردازش مورد بررسی قرار گرفته است.
    روش بررسی
    طرح مطالعه یک طرح علی مقایسه ای بود. بدین منظور 24 نفر بیمار مبتلا به اضطراب اجتماعی و 24 فرد بهنجار به روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه اضطراب اجتماعی، مقیاس تلاش ذهنی صرف شده و آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین بر روی آنان اجرا گردید. نتایج با استفاده از نرم افزار آماری SPSS، و آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره (مانوا)، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج حاکی از تفاوت معنی دار دو گروه در هر دو بعد عملکرد در کارکرد تغییر کردن یعنی کارآمدی پردازش (001/0P<) و اثربخشی عملکرد (001/0P<) بود. به این صورت که گروه مضطرب اجتماعی عملکرد ضعیف تری نشان دادند.
    نتیجه گیری
    گروه مضطرب اجتماعی در مقایسه با گروه بهنجار در کارکرد تغییر کردن حافظه فعال نقص هایی را نشان دادند که این نقص ها منطبق با مدل های شناختی تبیین کننده اختلالات اضطرابی، مخصوصا نظریه کنترل توجه، می باشد.
    کلید واژگان: اختلال اضطراب اجتماعی, اثربخشی عملکرد, کارآمدی پردازش
    Fazlolah Mir Drikvand, Mohammad Ali Sepahvandi, Nasrin Alsadat Hosseini Ramaghani *, Hadi Panahi, Tahereh Sadeghi
    Background And Aims
    The Neuropsychological performance in patients with anxiety disorders has received much less attention. The present study set out to compare one of the executive performances that means shifting function in two groups of social anxious and normal. Also, The aim of the present study was to investigate performance in this function both of processing efficacy and performance effectiveness.
    Methods
    In this causal-comparative study, recruited 24 patients with social anxiety disorder and 24 non patients in multi-stage cluster sampling method and were implemented tests of Connor Social Anxiety Scale, Self-reported mental effort scale, and Wisconsin Card Sorting Test, The results were analyzed with SPSS software and MANOVA test.
    Results
    The results showed significant differences between the two groups in both components of performance in the shifting function namely processing efficacy (P
    Conclusion
    The group of social anxious in compare with normal group showed deficient in the shifting function of working memory. The deficiency observed were related to cognitive models of anxiety disorders specially Attentional Control Theory.
    Keywords: Social anxiety disorder, Processing efficacy, Performance effectiveness
  • فرزانه یوسفی، سارا سادات حسینی اسفیدارجانی، زهرا راهنورد*، طاهره صادقی
    مقدمه
    شیوع رفتارهای ناسالم کنترل وزن در نوجوانان دختر رو به افزایش است و انجام این رفتارهای ناسالم در دراز مدت می تواند عواقب جدی جسمی و روانی در نوجوانان ایجاد کند. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر آموزش مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی بر پیشگیری از رفتارهای ناسالم کنترل وزن در نوجوانان دختر13-15 سال انجام شده است.
    روش کار
    این مطالعه مداخله ای و از نوع نیمه تجربی بر روی 160 نفر از نوجوانان دختر مدارس دوره اول دبیرستان شهر کرج انجام شد. نمونه گیری در دو مرحله صورت گرفت که در مرحله اول به صورت تصادفی مدارس انتخاب شدند و به دو گروه مداخله و کنترل اختصاص یافتند. در مرحله دوم نمونه ها بر اساس معیار ورود و به روش در دسترس انتخاب شدند. داده ها به صورت پیش آزمون، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته در هر دو گروه جمع آوری شد. سپس مداخله آموزشی برای گروه مداخله در چهار جلسه آموزشی در قالب سخنرانی، همراه با پرسش و پاسخ اجرا گردید. هشت هفته بعد از اجرای مداخله آموزشی، پس آزمون از هر دو گروه گرفته شد و داده های قبل و بعد از آموزش مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS version 21 و آزمون های دقیق فیشر، کای اسکوئر و ضریب همبستگی t مستقل و وابسته تحلیل شد.
    یافته ها
    نتایج مطالعه نشان داد که بعد از اجرای برنامه آموزشی، میانگین نمره سازه های مدل اعتقاد بهداشتی (حساسیت، شدت، منافع، موانع درک شده، راهنمای عمل و خودکار آمدی) گروه مداخله افزایش قابل توجهی داشته است و نتیجه آزمون t مستقل، جهت مقایسه دو گروه مداخله و کنترل، قبل و بعد از اجرای برنامه آموزشی نشان داد که، بین میانگین نمره سازه های مدل اعتقاد بهداشتی گروه آزمون و کنترل، اختلاف معناداری وجود داشت (001/0 > P).
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه حاضر نشان داد که مداخله آموزشی بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی می تواند در پیشگیری از رفتارهای ناسالم کنترل وزن نوجوانان دختر موثر باشد. بر این اساس پیشنهاد می شود که آموزش در زمینه پیشگیری از رفتارهای ناسالم کنترل وزن بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی برای نوجوانان در مدارس اجرا شود.
    کلید واژگان: آموزش, مدل اعتقاد بهداشتی, رفتارهای ناسالم کنترل وزن, نوجوانان
    Farzaneh Youssefi, Sara Sadat Hosini Esfidarjani, Zahra Rahnavard *, Tahereh Sadeghi
    Introduction
    the prevalence of unhealthy weight control behaviors in adolescents is increasing and unhealthy weight control behaviors can have serious physical and mental consequences in adolescents. The aim of this study was to determine the effect of education based on Health Belief Model on the prevention of unhealthy weight control behaviors in female adolescents aged 13-15 year.
    Methods
    This was a quasi-experimental study conducted on 160 girls in high schools of Karaj city. Sampling was performed in two stages: in the first stage, schools were randomly selected and assigned to two groups. In the second phase, samples, based on the entry criteria, were selected by convenience sampling. Data for pre-test were collected using a questionnaire in both groups. The experimental group received the educational intervention in the form of presentations in four sessions, conducted along with questions and answers. Eight weeks after the educational intervention, post-test was given to both groups and data were analyzed before and after the training using SPSS software and Fisher's exact test, chi-squared and independent and dependent t-tests.
    Results
    In comparison of the mean score of Health Belief Model parts (perceived susceptibility, perceived severity, perceived benefits, perceived barriers, guide to action, and preventive behaviors) between the intervention and control groups, there was a significant difference between before and after the intervention (P
    Conclusions
    The results of this study showed that educational interventions based on Health Belief Model can be effective in preventing unhealthy weight control in adolescents. On this basis, it is suggested to run trainings in order for the prevention of unhealthy weight control behaviors based on Health Belief Model for young people and in schools.
    Keywords: Education, Health Belief Model, Unhealthy Weight Control Behaviors, Adolescents
  • فاطمه نظری شادکام، اعظم قربانی *، طاهره صادقی
    این مطالعه توصیفی- مقطعی با هدف بررسی عوامل موثر بر اشتغال متناسب با رشته تحصیلی در دانش آموختگان رشته پرستاری دانشگاه علوم پزشکی قزوین در سال 1392 انجام شد. اطلاعات 406 دانش آموخته مقطع کارشناسی پرستاری که در فاصله سال های 1386تا 90 از این دانشکده فارغ التحصیل شده بودند، به وسیله پرسش نامه از سه طریق؛ تماس تلفنی با ضبط مکالمه، مراجعه حضوری و پست الکترونیک تکمیل شد. اطلاعات این مطالعه به صورت توزیع فراوانی، تعداد و درصد بیان گردید. نتایج نشان داد اکثر دانش آموختگان در حرفه پرستاری شاغل بودند. علل عدم اشتغال یا اشتغال غیر از پرستاری به دلایل شخصی و مهم ترین آن عدم رضایت از درآمد و حجم بالای کار بود. بنابراین با توجه به نیاز جامعه به نیروی پرستار، توجه به افزایش درآمد پرستاران و ایجاد تسهیلات کافی و متناسب با موقعیت و میزان سختی کار می تواند شرایطی فراهم کند که تمام دانش آموختگان این رشته در حرفه خود مشغول به کار شوند.
    کلید واژگان: دانش آموختگان, رشته پرستاری, اشتغال
    F. Nazari Shadekam, A. Ghorbani *, T. Sadeghi
    The present research is a descriptive and cross sectional with the aim of analyzing the factors affect the employment matching the field of study for nursing graduates studying in Qazvin medical science university in 2013. Data were collected on 406 students of B.S. who were graduated from the School of Nursing and Midwifery during 2007-2011. The information was gathered through a questionnaire that its validity and reliability were confirmed and it was done by telephone call with recording conversations, visiting and e-mail. Data were described as the frequency of distribution, number and percent. The results showed that, the most of graduates worked as a nurse and lake of employment is related to personal reasons. The work load and low income were the main of these reasons. Thus, according to the importance of this job for the society, focusing on increasing the income and creating facilitation regarding the situation and difficulties can provide a situation that every nursing graduate start to work as a nurse.
    Keywords: Graduate, Nursing Education, Career
  • بفرین محمد زاده، لیلا مقصودی، محمد مسعود وکیلی، طاهره صادقی، فاطمه زارعی
    زمینه و هدف
    راهبردهای مطالعه و یادگیری شامل افکار و رفتارهای نهان و آشکاری است که با موفقیت در یادگیری مرتبط هستند. از طرفی، پرورش و رشد نسلی از دانشجویان که قادر به فعالیت در محیط هایی با ارزش های متنوع، تغییرات سریع فناوری و تحولات پیچیده ی فرهنگی و اجتماعی باشد، یکی از چالش های منحصربه فرد مسوولان دانشگاه ها است. این مطالعه باهدف بررسی رابطه ویژگی های فردی و تجارب دانشگاهی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زنجان با دستاورد های تحصیلی آنان انجام شد.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر، مطالعه ای توصیفی -همبستگی است که نمونه ی مطالعه 352 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زنجان در سال 1394-1395 بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برحسب جنسیت، رشته تحصیلی و مقطع تحصیلی انتخاب شدند ابزار پژوهش پرسشنامه ی استاندارد تجربیات دانشجویان دانشکده (CSEQ) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و رگرسیون چندگانه استفاده شد.
    یافته ها
    بر اساس نتایج، هر سه بعد تجارب دانشگاهی دانشجویان شامل ادراک از کیفیت تلاش، کیفیت محیط موسسه و انسجام اجتماعی به ترتیب پیش بینی کننده دستاوردهای تحصیلی آنان است و 415/0 از واریانس دستاوردها پیش بینی می کند. همچنین برحسب رشته و مقطع تحصیلی قدرت ابعاد تجارب دانشجویان در پیش بینی دستاوردهای تحصیلی آنان متفاوت است. نتایج این پژوهش به طورکلی نشان دهنده ی رضایت نسبی دانشجویان از دستاوردهای دانشگاهی است.
    نتیجه گیری
    توجه به ویژگی های فردی و تجارب دانشگاهی دانشجویان به منظور تحقق دستاوردهای تحصیلی آنان در دانشگاه های علوم پزشکی ضروری است. لذا تاثیر پذیری افراد از محیط پیرامون علمی اعم از افراد و امکانات، بهبود این عوامل در راستای برقراری ارتباط بهتر بین دانشجویان و اساتید و کارمندان و بهبود محیط فیزیکی برای انجام کارهای گروهی و تحقیقاتی اهمیت دارد.
    کلید واژگان: ویژگی های فردی, تجارب دانشگاهی, دستاوردهای تحصیلی, دانشگاه علوم پزشکی
    B. Mohammdzade, L. Maghsodi, Mm Vakili, T. Sadeghi, F. Zarei
    Background And Objective
    Learning Strategies includes overt and covert behaviors, which are associated with success in learning. On the other hand, training students who are able to live in environments with diverse values, rapid technological changes, and developments in the socio-cultural complex is one of the unique challenges to a university administrator. Therefore, this study was performed to investigate the association of personal characteristics and educational experiences of the students of Zanjan University of Medical Sciences with their academic achievements.
    Materials And Methods
    This descriptive correlational study was conducted on the students of Zanjan University of Medical Sciences during 2014-2015 academic year. Students were selected through random stratified sampling based on gender and discipline (N=352). The research tool was the college students’ experiences questionnaire (CSEQ). Data was analyzed using descriptive statistics and multiple regression.
    Results
    All three dimensions of college students’ experiences, including perceptions of quality of environment, quality of effort, and social integration are significant anticipators of their academic achievements respectively and predict 0.415 of achievements variances.
    Conclusion
    Taking into account the personal characteristics and educational experiences of college students for their academic achievements in medical universities is essential. In spite of the impact of academic environments ranging from individuals and facilities for college students, improving these factors contribute to better communication between students and faculty members and.
    Keywords: Personal characteristics, Educational experiences, Academic achievements, Medical university
  • طاهره صادقی، سیدجواد قاضی میرسعید، فاطمه شیخ شعاعی
    هدف

    فناوری اطلاعات و ارتباطات از دهه 1960 وارد کتابخانه ها گردید.از جمله فناوری های مورد استفاده در کتابخانه ها،«NFC» و«RFID» هستند. هدف از مطالعه تعیین توان تکنیکی فناوری های« NFC» و«RFID» در بهبود ارائه خدمات کتابخانه های دانشگاهی و مقایسه آن ها بر اساس الگوی«Beredy» می باشد.

    روش

    پژوهش به روش توصیفی- تطبیقی و با استفاده از الگوی«Beredy» انجام شده است.

    یافته ها

    یافته های اصلی پژوهش شامل شباهت ها و تفاوت های«NFC» و«RFID» با استناد به الگوی مقایسه ای«Beredy» و بر اساس معیارهای کاربرد، اجزای سیستم کتابخانه ای، اجزای سخت افزاری، نرم افزار، میان افزار، موقعیت استاندارد، دامنه فرکانس، فرکانس عملیاتی، فاصله خواندن، سرعت عملکرد، حالت ارتباطی، حالت عملکرد، محیط عملکرد و امنیت می باشد که در قالب جدول ارائه گردیده است.
    اصالت اثر: این مطالعه باعث شناخت و پیاده سازی«NFC» در کتابخانه های دانشگاهی ایران در آینده ای نزدیک می شود.

    کلید واژگان: NFC, RFID, کتابخانه های دانشگاهی, الگوی Beredy
    Tahereh Sadeghi, Seyed Javad Ghazi Mirsaeed, Fatemeh Sheikhshoaei
    Purpose

    The Information and Communication Technology entered to libraries in the 1960s. The type of technologies that used in the libraries are "NFC"and "RFID". The aim of study is determine the technical capability of the NFC and RFID technologies in improving services of academic libraries and compare these based on Beredy pattern.

    Methodology

    The research has been done with comparative-descriptive approach and by Beredy pattern.
    Findings: The main findings of research includes the similarities and differences of "NFC" and "RFID" according to Beredy Comparative Pattern and basis on criteria that includes application, components of Library system, components of hardware, software, firmware, standard situation, frequency range, operating frequency, distance of Reading, speed, communication mode, mode of operation, environment of performance, and security that is presented in the form of table.
    Originality: This research leads to better understanding and implementing the "NFC" in academic libraries of Iran, in the near future.

    Keywords: NFC, RFID, Academic libraries, Beredy pattern
  • ابوالفضل ادهمی باجگیران، مریم اسماعیلی *، خاطره سیلانی، طاهره صادقی
    مقدمه
    در فرآیند آموزش مداوم، پرستاران به عنوان یکی از مهمترین مخاطبان در محیط های بیمارستانی نیازمند توسعه آموزش و فراگیری به منظور ارتقاء عملکرد خود هستند. پژوهش حاضر بر اساس نیاز یادگیری مناسب و عمیق پرستاران بخش مراقبت های ویژه به مهارت تفسیر گازهای خون شریانی در مراقبت از بیماران بدحال و تاثیر ارزیابی تکوینی همراه با ارائه بازخورد مناسب در ایجاد این مهارت انجام شده است.
    روش
    این مطالعه یک پژوهش نیمه تجربی است که در آن، 90 نفر از پرستاران شاغل به کار در بخش های مراقبت های ویژه سه بیمارستان شرکت کردند. نمونه های این پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس معیارهای ورود انتخاب شدند. مهارت تفسیر گازهای خون شریانی پرستاران قبل و بعد از اجرای مداخله آموزشی اندازه گیری شد. سپس یافته ها با کمک روش های آماری توصیفی و استنباطی توسط نرم افزار SPSS نسخه 16 تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که میانگین نمرات پیش آزمون در گروه بازخورد کتبی شفاهی ، در گروه بازخورد کتبی 2/27±12/93و در گروه کنترل 2/51±12/43بود. همچنین بین سه گروه در ابتدای مطالعه اختلاف معنی داری وجود نداشت (0/157= P)، و میانگین پس آزمون در گروه بازخورد کتبی شفاهی 1/58±20/33، و درگروه بازخورد کتبی 1/84±18/40، و در گروه کنترل 1/56±15/96بود. پس از انجام مداخله میانگین نمرات گروه ها با هم اختلاف معنی داری داشت (0/001 < p).
    نتیجه گیری
    استفاده از ارزیابی تکوینی همراه با ارائه بازخورد کتبی و شفاهی در فراگیران، میتواند موجب بهبود مهارت تفسیر گازهای خون شریانی شود. بنابراین پیشنهاد می شود از ارزیابی تکوینی همراه با ارائه بازخورد کتبی و شفاهی در برنامه های آموزشی استفاده شود.
    کلید واژگان: ارزیابی تکوینی, بازخورد, آموزش مداوم, پرستاران بخش های مراقبت ویژه, تفسیر گازهای خون شریانی
    A. Adhami Bajgiran, M. Esmaeili*, Kh Seilany, T. Sadeghi
    Introduction
    In the process of continuing education, nurses are one of the most important audience in hospitals need the development of teaching and learning methods to enhance their performance. This research is based on the need for proper training of intensive care units (ICU) nurses for arterial blood gas interpretation skills in the care of critical patients and has been done the effect of formative assessment with appropriate feedback for development of this skill.
    Methods
    This is a Quasi Experimental study that 90 nurses working in Critical Care setting of three Hospital were participate in this study. The samples were selected based on available sampling method and inclusion criteria. Arterial blood gas interpretation skills of nurses were measured before and after the educational intervention. Results were compared using descriptive and inferential statistical methods with SPSS Inc. Released 2007. SPSS for Windows, Version 16.0. Chicago, SPSS Inc.
    Results
    The primary mean score were 13.86 ± 3.7 for oral written group, 12.93 ± 2.27 for written group and 12.43 ± 2.51 for control group. Also there were no significant difference between three groups before intervention (P = 0.157). The mean score after intervention were 20.33 ± 1.58 for oral-written group, 18.40 ± 1.84 for written group and 15.96 ± 1.56 for control group. The mean scores between groups have a significant differences after intervention (p
    Conclusions
    This study showed that using formative assessment and provide proper feedback is effective on learning and using formative assessment with written and oral feedback improve arterial blood gas interpretation skills. So it is recommended that formative assessment with written and oral feedback be used in educational programs.
    Keywords: Formative Assessment, Continues Education, Feedback, Intensive Care Units, Nurses, Blood Gas Interpretation
  • رقیه ابراهیمی شهرآباد، طاهره صادقی، مریم جعفرزاده
    همواره در آموزش زبان دوم اصول و ضوابطی دیده می شود که به کارگیری و یا عدم پایبندی به آن می تواند باعث موفقیت یا عدم موفقیت افراد شود. یکی از مسایل مهمی که می تواند ضمانت بخش بحث آموزش زبان باشد و فرد را در این راستا پشتیبانی و حمایت نماید، در نظر گرفتن «اصل بصری» است. منظور از اصل بصری، توجه به نمایش عینی و تصویری موقعیت های مختلفی است که در فرایند آموزش به کار می آیند. آنچه افراد آن را از طریق چشم می بینند، برقراری ارتباط با آن راحت تر و هضم آن سریع تر است. در بحث آموزش زبان نیز اگر معلم به عنوان آموزنده، سعی نماید موقعیتی ایجاد نماید که زبان آموزان از این حس خود بهره بیشتری برند، راحت تر می تواند آموزه های خود را به آن ها منتقل کرده و ماندگاری آن را ثبات بخشد. اصل بصری طی چهار مرحله اعمال می شود. بدین صورت که معلم ابتدا از طریق «حرکت» مطالب را به صورت عینی برای زبان آموز به نمایش بگذارد، در مرحله بعد زبان آموز بتواند با آن مطالب ارتباط برقرار کند؛ ارتباطی که منجر به «تحریک احساسات» او شود و در نهایت آموزه ها را در ذهن او «مجسم» نماید. بعد از تجسم آموزه ها در ذهن، او به «کشف معانی» نهفته در آموزه ها می پردازد. در این مقاله مراحل «اصل بصری» در آموزش زبان دوم با توجه به موارد مذکور مورد بررسی قرار می گیرد.
    کلید واژگان: آموزش زبان, اصل بصری, حرکت, تجسم, احساس, تداعی معانی
    Always in second language education principles and rules BhKargyry or lack of adherence to it can be seen that the success or failure of people. ZmantBkhsh a key issue that could be discussed and individual learning support and support in this regard, taking into account the "intuitive principle" is. The purpose of the visual, physical and visual display according to different MvqytHay BhKar MyYnd in the process of education. What people make it through the eyes MyBynnd, communicating with it easier and faster it is digested. In terms of language education into account as well if the teacher informative, attempt ZbanMvzan of his sense of opportunity that most brands, Mvz·hHay can run more smoothly transferred to them and sustains it stabilize. Is an intuitive principle applied in four phases. That first teacher through the "motion" for ZbanMvz to dramatize things objectively, at a later stage ZbanMvz can communicate with its content, communication that leads to "brace" He and finally Mvz·hHa in his mind "embodies" the. After visualization Mvz·hHa in mind, he "discovered the meaning of" lies in Mvz·hHa MyPrdazd. In this paper the "intuitive principle" in second language education with regard to cases been investigated.
    Keywords: Language learning, the visual, movement, visualization, feeling, association
  • فاطمه شیخ شعاعی*، الهام زهره کرمانی، آرزو غمگسار، طاهره صادقی
    زمینه و هدف
    منظور کردن عناصر مدیریت دانش شامل دسترس پذیری، خلق، و انتقال دانش در وب سایت کتابخانه های دیجیتالی دارای اهمیت بسیاری است و باعث کارایی بهتر آن ها می شود. لذا این مقاله با هدف شناسایی و تعیین میزان به کارگیری معیارهای مدیریت دانش در وب سایت های کتابخانه های دیجیتالی منتخب در ایران تهیه و تدوین شده است.
    روش بررسی
    این پژوهش از نوع پیمایشی توصیفی و با هدف کاربردی بود. گردآوری داده ها بر اساس چک لیست مبتنی بر مدل دسترس پذیری، خلق و انتقال دانش صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل وب سایت 7 کتابخانه دیجیتالی نور، پیام نور، مجلس شورای اسلامی، تبیان، دید، آستان قدس رضوی و کتابخانه دیجیتالی ملی ایران در کشور بود که بر اساس در دسترس بودن انتخاب شد.
    یافته ها
    میزان به کارگیری معیارهای مدیریت دانش در وب سایت کتابخانه های دیجیتالی منتخب در حد متوسط بود و معیار دسترسی به وب سایت بیشترین و مشارکت آنلاین کمترین میزان را به خود اختصاص داد. کتابخانه دیجیتالی تبیان با رعایت 56 درصد از این معیارها رتبه اول را در میان 7 کتابخانه دیجیتالی ایران کسب کرد.
    نتیجه گیری
    نتایج به دست آمده نشان داد که معیارهای مدیریت دانش در این وب سایت ها به طور مطلوبی به کار گرفته نشده ا ند که از ناسازگاری آن ها با اصول، ضوابط و استانداردها سرچشمه می گیرد. بنابراین، طراحان کتابخانه های دیجیتالی می توانند با آگاهی از نیازهای کاربران و توجه کافی برای به کارگیری این معیارها، در ارتقا وب سایت ها و افزایش کیفیت خدمات کتابخانه های دیجیتالی، موثر واقع شوند.
    کلید واژگان: معیارهای مدیریت دانش, کتابخانه دیجیتالی, ارزیابی وب سایت
    Fatemeh Sheikhshoaei*, Elham Zohreh Kermani, Arezoo Ghamgosar, Tahereh Sadeghi
    Background And Aim
    Considering the elements of knowledge management (availability, creation, and transfer of knowledge) is very important in digital libraries websites and makes the performance better. So this paper aim to identify the knowledge management criteria in Iranian selected digital library's websites and study of observance scale
    Materials And Methods
    The research method was descriptive survey and from applied research type. Data collecting has been based on check list according with K-ACT model (Knowledge- Access Creation Transfer). The population of this study was 7 digital library websites, including Noor, Payame noor, Islamic Parliament, Tebyan, DID, National Digital Library of Iran and Astan Quds Razavi that were selected based on accessibility.
    Results
    This research findings showed that use of knowledge management criteria in the selected digital libraries websites is moderate and the access to website criteria is highest and lowest is online participation criteria. Tebyan DL earned first rank among seven libraries with 56 percent compliance with the standards of knowledge management in the digital library's web sites.
    Conclusion
    Study of knowledge management criteria in the selected digital library websites has shown that these criteria has not been favorably applied that it stems from criteria incompatible with the principles, rules and standards. Due to these problems, designers of digital libraries can be effective in promoting these websites and enhance the quality of digital library services with aware of users’ needs and attention to use of these criteria.
    Keywords: Knowledge Management Criteria, Digital Library, Website Evaluation, Iran, Digital Libraries
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال