به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

عباس اناری نژاد

  • محمد جاودانی، زهرا حاتمی آبادشاپوری*، عباس اناری نژاد، امین باقری کراچی

    مطالعه حاضر با هدف ارزیابی میزان آمادگی دانشگاه فرهنگیان فارس در اجرای آموزش الکترونیکی انجام شد. روش مورد استفاده، توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری را دانشجویان و اساتید پردیس شهید باهنر و شهید رجایی در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. تعداد نمونه دانشجویان و اساتید بر اساس جدول مورگان به ترتیب به تعداد 378 و 102 نفر تعیین و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. برای سنجش آمادگی دانشجویان و اساتید به ترتیب از پرسشنامه های استاندارد واتکینز و همکاران (2004) و افیونی و همکاران (1392) استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها توسط متخصصان مورد تایید قرار گرفت. پایایی آنها نیز با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و تایید گردید. یافته ها نشان داد میزان آمادگی اساتید بطور کلی و در ابعاد در سطح قابل قبول است اما بصورت معناداری از سطح مطلوب پایین تر می باشد؛ میزان آمادگی دانشجویان بطور کلی و در ابعاد در سطح بالاتر از قابل قبول است، هرچند بصورت معناداری از سطح مطلوب پایین تر می باشد؛ بین میزان آمادگی اساتید و دانشجویان دو پردیس تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین بین میزان آمادگی دانشجویان علوم انسانی و علوم پایه تفاوت معنی داری وجود ندارد. با توجه به نتایج می بایست اقدامات لازم برای ارتقای این میزان آمادگی به وضع مطلوب انجام گردد.

    کلید واژگان: ارزیابی, آمادگی, آموزش الکترونیکی, دانشگاه فرهنگیان
    Mohammad Javdani, Zahra Hatami Abadshapoori *, Abbas Anari Nejad, Amin Bagheri Kerachi

    The aim of this study was to evaluate the readiness of Fars Farhangian University in implementing e-learning. The method used was descriptive-survey. statistical population consisted of students and professors of Shahid Bahonar and Rajaei Campus in the academic year 1399-1400. The number of samples of students and professors based on Morgan table was 378 and 102, respectively, and was selected using stratified random sampling. To measure students' and professors' readiness, standard questionnaire Watkins (2004) and Afyuni (2013) ,respectively, was used. The face and content validity were confirmed by experts. Their reliability was calculated and confirmed by Cronbach's alpha coefficient. Findings showed: The level of readiness of professors in general and in dimensions: is at an acceptable level but significantly lower than the desired level is; The level of readiness of students in general and in the dimensions at a higher level It is acceptable, although it is significantly lower than the desired level; There is no significant difference between readiness of professors and students of both Campus. There is no significant difference between readiness of humanities and basic sciences students. Considering to results is necessary to take the necessary measures to improve this level of readiness to the desired level.

    Keywords: Evaluate, Readiness, E-Learning, Farhangian University Of Fars
  • مجید کهرازهی*، عباس اناری نژاد

    پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی و تحقق عناصر برنامه درسی در شبکه شاد از دیدگاه معلمان دوره ابتدایی پرداخته است. مطالعه حاضر، پژوهشی آمیخته با رویکرد (کیفی-کمی)، از نظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام معلمان دوره ابتدایی سال تحصیلی 1400_1399 بخش مرکزی شهرستان میرجاوه استان سیستان و بلوچستان می باشد.روش انتخاب نمونه نیز به صورت هدفمند بوده است؛بدین صورت که از هر 10 مدرسه دوره ابتدایی 3 معلم و در مجموع 30 نفر جهت مصاحبه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته با معلمان دوره ابتدایی ودر رویکرد کمی نیز استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بود.روش تجزیه و تحلیل داده های کیفی انجام مراحل سه گانه کدگذاری و برای داده های کمی استفاده از آمار توصیفی بود. بعد از تجزیه و تحلیل داده های حاصل با تاکید بر عناصر اصلی برنامه درسی، 4 مقوله کلی (اصلی)، 29 مقوله فرعی و81 مقوله پایه ازمهمترین مولفه-های کلیدی برای آسیب شناسی شبکه شاد مشخص شدند.نتایج پژوهش نشان داد که میزان اثربخشی و تحقق عناصر برنامه درسی (شامل اهداف، محتوا،روش های یاددهی- یادگیری و ارزشیابی) در شبکه شاد نسبتا مطلوب می باشد؛ هرچند برای رسیدن به شرایط مطلوب به ویژه در بخش روش های یاددهی- یادگیری و ارزشیابی هنوز فاصله بسیاری وجود دارد.

    کلید واژگان: آموزش مجازی, برنامه درسی, دوره ابتدایی, شبکه شاد, عناصر برنامه درسی
    Majid Kahrazahi *, Abbas Anarinejad

    The present research has investigated the effectiveness and implementation of curriculum elements in the Shaad network from the perspective of primary school teachers.The present study is a research mixed with(qualitative-quantitative)approach,in terms of the objective, it is applied and descriptive-analytical.The statistical population of the research includes allprimary school teachers of the academic year1399-1400in the central part of Mirjaveh city,Sistan and Baluchistan province.The sample selection method was also purposeful;In this way,3 teachers and a total of 30people were selected for interview from every10elementary schools.The data collection tool in the qualitative part was the semi-structured interviews with primary school teachers, and in the quantitative approach, the use of researcher-made questionnaires.The method of qualitative data analysis three coding steps and for quantitative data, descriptive statistics was used. After analyzing the obtained data with emphasis on the main elements of the curriculum, 4general (main)categories,29sub-categories and81basic categories were identified as the most important key components for the pathology of the shad network.The results of the research showed that the degree of effectiveness and realization of curriculum elements(including goals,content, teaching-learning and evaluation methods)in the Shad network is relatively favorable;However, there is still a long way to reach the desired conditions, especially in the teaching-learning and evaluation methods.

    Keywords: Virtual Teaching, Curriculum, primary school, SHAD Network, curriculum elements
  • عباس اناری نژاد، نیما خادمی*، نیلوفر پارسامنش، زهرا خاکی
    هدف مقاله حاضر تبیین چالش های ارزشیابی آموزشی در آموزش الکترونیکی در دوران کرونا بر اساس تجارب زیسته معلمان ابتدایی شهر بهبهان بود. در این پژوهش کیفی، از روش توصیفی-تحلیلی و پیمایشی استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختار یافته و جامعه آماری این پژوهش معلمان فعال دوره ابتدایی شهر بهبهان در آموزش مجازی سال تحصیلی 1400-1401 و روش نمونه گیری، تصادفی بود. در این مطالعه پس از مصاحبه با 14 نفر معلم (7 نفر معلم مرد و 7 نفر معلم زن)، داده ها به اشباع رسیدند. برای تجزیه و تحلیل این داده ها از الگوی پیشنهادی اسمیت استفاده گردید که بعد از تحلیل یافته ها، پنج مضمون اصلی استخراج گردید. یافته های این پژوهش بر اساس تجارب زیسته معلمان ابتدایی شهر بهبهان از چالش های ارزشیابی آموزشی دانش آموزان در دوران کرونا بیانگر آن است که ارزشیابی در برنامه درسی الکترونیکی دارای چالش هایی است که برخی از آن ها عبارت اند از: پایین بودن پهنای باند اینترنت، پایین بودن سطح سواد دیجیتال مربیان، محدودیت در انجام ارزشیابی عاطفی و روانی-حرکتی و غیره. بر اساس نتایج پژوهش حاضر نظام ارزشیابی در برنامه درسی الکترونیک، نیازمند بازنگری و دقت نظر بیشتری است و با بهره گیری از فناوری های نوین آموزشی می توان در جهت رفع چالش های آن اقدام کرد؛ در همین راستا در این پژوهش راهکارهایی برای برطرف کردن چالش های پیش روی ارزشیابی در برنامه درسی الکترونیکی پیشنهاد شد که برخی از آن ها عبارت اند از: توسعه زیرساخت های فنی ضعیف و نامناسب، بهبود مشکلات نرم افزار شاد، برگزاری جلسات ضمن خدمت جهت آموزش آموزگاران و غیره.
    کلید واژگان: تجارب زیسته, معلم ابتدایی, آموزش مجازی, ارزشیابی آموزشی, دوران کرونا, روش پژوهش
    Abbas Anarinejad, Nima Khademi *, Niloofar Parsamanesh, Zahra Khaki
    The purpose of the present study was to explain the challenges of educational evaluation in electronic education in the era of Corona based on the lived experiences of primary school teachers in Behbahān city. In this qualitative research, descriptive-analytical and survey methods were used. The research tool was a semi-structured interview, the research population included active primary school teachers in Behbahān city in virtual education in the academic year 1400-1401 and the sampling method was random. In this study, after interviewing 14 teachers (7 males and 7 females), the data reached saturation point. To analyze these data, Smith's proposed model was used, and after analyzing the findings, five main themes were extracted. Findings of this research, based on the lived experiences of primary school teachers in Behbahān city, of the challenges of educational evaluation of students in the Corona era, indicate that evaluation in the electronic curriculum has challenges, some of which are: low internet bandwidth, low level of digital literacy of teachers, limitations in performing emotional and psycho-motor evalu ation and so on. The results showed that the evaluation system in the electronic curriculum needs to be reviewed and to be considered more carefully. Using modern educational technologies, it is possible to solve its challenges. So, in this research, solutions were proposed to solve the challenges of evaluation in the electro nic curriculum, some of which include e: developing weak and inappropriate technical infrastructure, improving the problems of Shād software, holding in-service meetings for teacher training and so on.
    Keywords: Lived experiences, Primary school teacher, Virtual Education, Educational evaluation, Corona era, Research Method
  • پری فهندژ سعدی*، عباس اناری نژاد، محمدصادق رفیعی

    هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد خلاقیت هیجانی و خودکارآمدی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه فرهنگیان شیراز در سال تحصیلی 1400-99 بود که از میان آنها 310 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد.  گردآوری داده ها با استفاده از مقیاس خودکار آمدی شرر و خلاقیت هیجانی آوریل انجام شد. روایی پرسشنامه ها توسط اساتید و صاحبنظران مورد تایید قرارگرفت و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ برای خودکارآمدی 85/0 و خلاقیت هیجانی 82/0 محاسبه گردید. داده های پژوهش با استفاده نرم افزار spss21 و با آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، ماتریس همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره به روش همزمان مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت.نتایج نشان داد که  بین ابعاد خلاقیت هیجانی با خودکارآمدی دانشجویان رابطه مستقیم معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج بیانگر این بود که خلاقیت هیجانی و ابعاد آن  قادر به پیش بینی خودکارآمدی دانشجویان می باشند.

    کلید واژگان: خلاقیت هیجانی, خودکارآمدی, دانشجومعلمان
    Pari Fahandezh Saadi *, Abbas Anarinejad, Mohamadsadegh Rafiee

    The purpose of this study is to investigate the relationship between the dimensions of emotional creativity and self-efficacy of Farhangian University students. The research method was descriptive-correlational. The statistical population included students of Farhangian University of Shiraz in the academic year of 2021-22, from which 310 people were selected using stepwise cluster sampling. Data were collected using the Scherer Self-Efficacy Scale and Emotional Creativity April (1994). The validity of the questionnaire was confirmed and the reliability of the questionnaires was calculated to be 0.85 using Cronbach's alpha for self-efficacy and 0.82 for emotional creativity. Research data were analyzed using SPSS21 software and Pearson correlation coefficient, Pearson correlation matrix and multivariate regression tests simultaneously. The results showed that there is a significant direct relationship between the dimensions of emotional creativity and students' self-efficacy. Emotional creativity and its dimensions are able to predict students' self-efficacy.

    Keywords: Emotional creativity, self-efficacy, Student- Teachers
  • علی افسری، عباس اناری نژاد، فرشید قاسمی، علی شیروانی شیری*

    هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی، خلاقیت و سلامت روان دانشجویان کارشناسی پیوسته دانشگاه فرهنگیان استان فارس بود. برای اجرای پژوهش از روش توصیفی-پیمایشی استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان کارشناسی پیوسته کلیه پردیس‏ها و مراکز آموزش عالی دانشگاه فرهنگیان استان فارس به تعداد 1850 نفر می‏باشد. حجم نمونه آماری دانشجویان با استفاده از جدول مورگان محاسبه و تعیین گردید که به روش نمونه‏گیری تصادفی طبقه‏ای 450 نفر از دانشجویان دختر و پسر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای جمع‏آوری اطلاعات شامل: الف) پرسشنامه هوش هیجانی بار-ان، ب) پرسشنامه خلاقیت تورنس و ج) پرسشنامه سلامت روان 28 GHQ بود که روایی و پایایی آنها بررسی و از این نظر معتبر تشخیص داده شدند. یافته‏های این پژوهش حاکی از آن بود که هوش هیجانی، سلامت روان و خلاقیت این افراد در حد قابل قبول است. بعلاوه، نتایج حاصل از تحلیل داده‏های آماری بین خلاقیت، هوش هیجانی و سلامت روانی دانشجویان رابطه مثبت و معناداری نشان داد.

    کلید واژگان: هوش هیجانی, خلاقیت, سلامت روان, دانشگاه فرهنگیان
    Ali Afsari, Abbas Anarinejad, Farshid Ghasemi, Ali Shiravani Shiri *

    The purpose of this study was to investigate the relationship between emotional intelligence, creativity and mental health of undergraduate students of Farhangian University of Fars province. A descriptive-survey method was used to conduct the research. The statistical population of the study consisted of continuous undergraduate students of all campuses and higher education centers of Farhangian University in Fars province with 1850 people. The sample size of the students was calculated using Morgan's table. A stratified random sampling of 450 male and female students was selected as sample. Data collection tools were: a) Bar-N Emotional Intelligence Questionnaire; b) Torrance Creativity Questionnaire; and c) Mental Health Questionnaire (GHQ-28) that was validated and validated in this regard. The findings of this study indicated that emotional intelligence, mental health and creativity of these people are acceptable. In addition to, the results showed a positive and significant relationship between the analysis of statistical data between creativity, emotional intelligence and mental health of students.

    Keywords: Emotional intelligence, Creativity, Mental Health
  • عباس اناری نژاد، مرجان جشن سده*، حانیه ظهوری
    هدف از پژوهش حاضر، کاهش اضطراب ریاضی در دانش آموزان با استفاده از روش های کاربردی و تعاملی بود. این مطالعه با استفاده از روش اقدام پژوهی روی جامعه دانش آموزان پایه نهم مدرسه شاهد افشار یزد در سال تحصیلی 1399-1400 انجام گرفت. برای این منظور یکی از دانش آموزان پایه نهم که دچار اضطراب در کلاس؛ به خصوص در درس ریاضی بود، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. روش گردآوری داده ها در این پژوهش، استفاده از پرسش نامه، مشاهده تاملی، مصاحبه و ارتباط تعاملی بود. از ابتدای سال تحصیلی 1399-1400 پس از موافقت مدیر و معلم مدرسه، به بررسی مشکل اضطراب در دانش آموز و راه های برطرف کردن آن از طریق ارتباط تعاملی پرداخته شد. طبق نتایج حاصله، رفتارهای دانش آموز مورد مطالعه در کلاس درس تا حد زیادی بهبود یافت. در واقع اطرافیان دانش آموز با مشاهده کاهش اضطراب و دلهره او و مشارکت فعال وی در کلاس، شاهد تغییر رفتارهایش در جهت مثبت بودند. هم چنین بالا رفتن نمره دانش آموز در امتحانات کلاسی، به خوبی گویای کاهش اضطراب و پیشرفت او در درس ریاضی بود. بطور کلی نتایج این پژوهش حاکی از تاثیر توجه به تفاوت های فردی و علاقه دانش آموزان و نیز توجه به کاربرد ریاضیات در زندگی روی کاهش اضطراب دانش آموزان در درس ریاضی است.
    کلید واژگان: اضطراب, تدریس, پایه نهم, کاربرد ریاضیات در یادگیری
    Abbas Anari Nejad, Marjan Jashne Sade *, Hanie Zzohouri
    The aim of this study was to reduce math anxiety in students using applied and interactive methods. This study was conducted using the action research method on the community of ninth grade students of Shahed School in Yazd in the year 1399-1400. So, one of the ninth grade students who suffers from anxiety; Especially in math, it was selected and studied. The method of data collection in this study was the use of questionnaires, reflective observation, interviews and interactive communication. From the beginning of the year 1399-1400, after the agreement of the school, the problem of anxiety in the student and the ways to solve it through interactive communication were studied. According to the results, the student behaviors studied were greatly improved. Actually the student's entourage witnessed a change in her behavior by observing her reduction in anxiety and apprehension and active participation in the class. Also, the student's high score in the exams was a good indication of her reduction in anxiety and progress in mathematics. The general results of this study indicate the effect of paying attention to individual differences and students 'interest and also paying attention to the application of mathematics in life on reducing students' anxiety.
    Keywords: anxiety, Teaching, Ninth Grade, Application of mathematics in learning
  • پری فهندژ سعدی*، عباس اناری نژاد
    هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی میزان هوش معنوی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان شیراز جهت تحقق آموزش و پرورش متعالی بود. این پژوهش از نظر ماهیت از نوع پژوهش های کمی و از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی به شمار می رود. روش تحقیق زمینه یابی (پیمایشی) بود و جامعه آماری مورد مطالعه شامل دانشجویان دانشگاه فرهنگیان شیراز در سال تحصیلی 99-98 بود که از میان آنها 310 نفر با استفاده از فرمول کوکران با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از مقیاس سنجش هوش معنوی کینگ انجام شد. روایی پرسشنامه مورد تایید کارشناسان قرارگرفته و پرسشنامه از پایایی 87/0 برخوردار بوده که از طریق آلفای کرونباخ انجام شد. داده های پژوهش با استفاده نرم افزار spss21 با آزمون های تی تک نمونه ای و تی مستقل مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. دانشجویان از نظر هوش معنوی و مولفه های آن (به جز بسط حالت هوشیاری) در وضعیت نسبتا بالا قرار دارند ولی از سطح کفایت مطلوب فاصله دارند. ضمن اینکه بین هوش معنوی دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود دارد.
    کلید واژگان: هوش معنوی, آموزش و پرورش متعالی, دانشجویان, دانشگاه فرهنگیان
    Pari Fahandezh Saadi *, Abbas Anarinejad
    The main purpose of this study was to investigate the level of spiritual intelligence of students of Farhangian University of Shiraz to achieve transcendent education. This research is considered as a quantitative research in terms of nature and applied research in terms of purpose. The research method was field survey and the statistical population of the study included students of Shiraz Farhangian University in the academic year of 2019-2020, amongst which 310 people were selected using Cochran's formula by stratified random sampling method. Data were collected using the King Spiritual Intelligence Scale. The validity of the questionnaire was confirmed by experts and the questionnaire had a reliability of 0.87 which was done through Cronbach's alpha. The research data were analyzed using SPSS21 software with one-sample t-test and independent t-test. Students are in a relatively high position in terms of spiritual intelligence and its components (except for the expansion of the state of consciousness), but they are far from the desired level of adequacy. Meanwhile, there is a significant difference between the spiritual intelligence of male and female students.
    Keywords: spiritual intelligence, excellent Education, Students, Farhangian University
  • عباس اناری نژاد*، کورش زارع شیبانی، مریم راسخی پور

    هدف مطالعه حاضر بررسی نگرش و گرایش دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان فارس نسبت به درس اخلاق کاربردی است. روش تحقیق به صورت توصیفی-پیمایشی و جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان فارس بود. نتایج این مطالعه نشان داد که: نگرش دانشجویان دانشگاه فرهنگیان فارس نسبت به درس اخلاق کاربردی به صورت معنی دار از سطح قابل قبول بالاتر و از سطح مطلوب پایین تر می باشد؛ بین نگرش دانشجویان دختر و پسر نسبت به درس اخلاق کاربردی تفاوت معنی داری وجود دارد؛ دانشجویان سال اول نسبت به درس اخلاق کاربردی نگرش مطلوب تری نسبت به دانشجویان سال دوم دارند؛ دانشجویان رشته معارف اسلامی نگرش مطلوب تری نسبت درس اخلاق کاربردی در مقایسه با دانشجویان رشته های دیگر دارند؛ و بالاخره تاثیر درس اخلاق کاربردی بیشتر وابسته به استاد درس می باشد تا منابع و سرفصلهایی که برای این درس در نظر گرفته می شود؛ بنابراین، استفاده از اساتید شایسته یکی از پیشنهادهای مهم جهت دست یابی به وضعیت مطلوب در ایجاد نگرش و گرایش مثبت در دانشجویان نسبت به درس اخلاق کاربردی است.

    کلید واژگان: نگرش ها, اخلاق کاربردی, دانشجویان, دانشگاه فرهنگیان
    Abbas Anarinejad *, Koorosh Zare Sheybani, Maryam Rasekhi Pour

    The purpose of this study was to investigate the attitudes and tendencies of Fars university students toward applied ethics lessons. The research method was descriptive-survey and the statistical population included all students of Farhangian University of Fars province. The sample size was 542 students based on Morgan's table and selected by stratified random sampling method. The results showed that: The attitude of the students of Farhangian University of Fars toward the applied ethics lesson is significantly higher than the acceptable level and is lower than the desirable level. There is a significant difference between the attitude of male and female students towards applied ethics lessons. The first year students have a more favorable attitude toward applied ethics than second year students. Students in Islamic Studies have a more favorable attitude than other students. Finally, the impact of the ethics lesson is more dependent on the Professors than the resources and topics that are considered for this lesson. Therefore, the use of qualified professors is one of the important suggestions for achieving the desired situation in creating a positive attitudes and tendencies toward students in applied ethics.

    Keywords: Attitudes, Applied Ethics, Students, Farhangian University
  • محمد جاودانی*، ژیلا حیدری، عباس اناری نژاد

    پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی شایستگی های حرفه ای اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان انجام شد. این پژوهش از نوع توسعه ای-کاربردی است  که به روش ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی انجام شد. دانشجویان، اعضای هیات علمی و کارشناسان آموزش دانشگاه فرهنگیان فارس به عنوان جامعه آماری بخش کیفی به شمار می روند که  با روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک اشباع نظری، 60 نفر (15نفر عضو هیات علمی، 15نفر کارشناس آموزش و30نفر دانشجو(15 دختر و 15 پسر))  انتخاب شدند. در بخش کمی نیز اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان کشور به عنوان جامعه آماری بودند که 150نفر به شیوه تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختمند و بررسی اسناد، و در بخش کمی از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. برای تحلیل داده های کیفی، از روش تحلیل مضمون و برای تحلیل داده های کمی از تحلیل عامل و ضریب آلفای کرنباخ استفاده شد. با استفاده از معیارهای اعتبارسنجی کیفی چارچوب اولیه اعتبارسنجی گردید. برای اعتبارسنجی کمی از تحلیل عامل و ضریب آلفای کرنباخ استفاده شد. نتایج نشان داد که الگوی شایستگی های حرفه ای اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان متشکل3 عامل(1-دانش حرفه ای2-مهارت های حرفه ای3-اخلاق حرفه ای)،11ملاک(1-دانش محتوا2-دانش آموزش محتوا3-دانش پژوهشی4-دانش سازمانی5-دانش فناوری6-مهارت تدریس7-مهارت پژوهش8-مهارت فناوری9-مهارت های ارتباطی10-اخلاق فردی 11- اخلاق سازمانی) و 62 نشانگر است.این الگو می تواند به عنوان چارچوب و مبنایی برای جذب، توسعه ی حرفه ای و ارزیابی  شایستگی های حرفه ای اعضای هیات علمی دانشگاه فرهنگیان کشور مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: طراحی الگو, اعتبارسنجی الگو, شایستگی های حرفه ای, هیات علمی, دانشگاه فرهنگیان
    Mohammad Javdani *, Zhila Haydari, Abbas Anarinejad

    The purpose of this study was to design and validate the model of professional competencies of faculty members at Farhangian University.This applied - developmental research was conducted using a sequential exploratory mixed method. The statistical population of the qualitative section includes students, faculty and education experts of Fars Farhangian University.Using purposeful sampling and theoretical saturation technique, 60 members (15 faculty members, 15 education experts and 30 students :15 girls and 15 boys) were selected.In the quantitative section, the faculty members of Farhangian University were the statistical population of which 150 were randomly selected. Semi-structured interviews and document review were used for data collection in the qualitative section, and a researcher-made questionnaire was used for quantitative data. Thematic analysis method was used for qualitative data analysis and factor analysis and Cronbach's alpha coefficient were used for quantitative data analysis. The initial framework was validated using qualitative criteria.The results showed that the model of the professional competencies of the faculty members of Farhangian University consisted of 3 factors 1) professional knowledge 2) professional skills 3) professional ethics and 11 criteria 1). Content knowledge. 2). Pedagogical conent knowledge,. 3). Knowledge of research. 4). Organizational knowledge. 5). Knowledge of technology. 6). Teaching skill. 7). Research skill. 8). Technology skills. 9). Communication skills. 10). Individual ethics. 11). Organizational ethics and 62 indicators. This model can be used as a framework for recruitment, professional development and evaluation of faculty members of Farhangian University.

    Keywords: Model Designing, Model Validiation, Professional Competencies, Faculty Members, Farhangian University
  • عباس اناری نژاد، زهرا حاتمی آبادشاپوری*، حانیه حاتمی آبادشاپوری
    مقاله حاضر با هدف بررسی ویژگی های خلاقانه استادان دانشگاه فرهنگیان و میزان استفاده آنها از روش های تدریس خلاق از دیدگاه دانشجویان رشته آموزش ابتدایی انجام گرفت. این مطالعه یک بررسی توصیفی- پیمایشی است که روی جامعه آماری دانشجومعلمان کارشناسی پیوسته رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان استان فارس در نیمسال اول سال تحصیلی 99-1398 انجام گردید. نمونه آماری مورد مطالعه بر اساس جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی به تعداد 210 نفر از دانشجومعلمان انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این مطالعه، پرسشنامه اصول و ویژگیهای تدریس خلاق بود که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که: 1) از بین ویژگی های خلاقانه اساتید دانشگاه فرهنگیان، «توانایی برقراری ارتباط صمیمانه با دانشجویان» و «باور داشتن قابلیت علمی دانشجویان» به ترتیب بالاترین و پایین ترین رتبه را از دید دانشجومعلمان دارند، 2) میزان استفاده اساتید دانشگاه فرهنگیان از روش های تدریس خلاق به طور معنی داری در حد قابل قبول است اما با سطح مطلوب فاصله دارد، 3) بین ویژگی های خلاقانه اساتید دانشگاه فرهنگیان از دید دانشجومعلمان دختر و پسر تفاوت معنی داری وجود دارد.
    کلید واژگان: ویژگی های خلاقانه, روشهای تدریس خلاق, آموزش ابتدایی, دانشگاه فرهنگیان
    Abbas Anarinejad, Zahra Hatami Abad Shapouri *, Haniyeh Hatami Abad Shapoori
    The present article was conducted with the aim of examining the creative characteristics of Farhangian University professors and their use of creative teaching methods from the perspective of primary school students. This study is a descriptive-survey study conducted on the statistical population of undergraduate and graduate students in the field of primary education at Farhangian University of Fars Province in the first semester of the 2009-2010 academic year. The statistical sample was selected and studied based on Morgan's table using random stratified sampling method for 210 students and teachers. The instrument used in this study was the Questionnaire of Creative Teaching Principles and Features, the validity and reliability of which were confirmed. Descriptive and inferential statistics were used to analyze the data. The results showed that: 1) Among the creative characteristics of Farhangian University professors, "ability to communicate sincerely with students" and "believing in students' scientific ability" have the highest and lowest rank in terms of students and teachers, respectively. (2) The use of creative teaching methods by Farhangian University professors is significantly acceptable but far from the desired level. 3) There is a significant difference between the creative characteristics of Farhangian University professors from the point of view of male and female students. There is.
    Keywords: Creative Features, Creative Teaching Methods, Elementary Education, Farhangian University
  • عباس اناری نژاد، نگار رنجبر*، علی محمد خلیلی
    هدف از مقاله حاضر بررسی نقش فرهنگ سازمانی مدرسه در توانایی توفیق معلمان دوره ابتدایی در تدریس بود. این مطالعه یک بررسی توصیفی- پیمایشی است که در سال تحصیلی 99-1398 در اجرا گردید. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی شهرستان آباده بود. نمونه پژوهش شامل 173 نفر  بود که به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه فرهنگ سازمانی و پرسشنامه تصور معلمان از توفیق در تدریس استفاده شد که روایی و پایایی آن ها مورد تایید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی و استنباطی(ضریب همبستگی، آزمون تی و کروسکال والیس) استفاده گردید. بر اساس تحلیل داده ها نتایج زیر به دست آمد: میانگین فرهنگ سازمانی مدارس دوره ابتدایی مختلط بیشتر از مدارس دخترانه و پسرانه است؛ بین فرهنگ سازمانی مدارس دوره ابتدایی در شهر و روستا تفاوت معناداری وجود دارد؛ بین معلمان دوره ابتدایی در شهر و روستا در زمینه توفیق در تدریس تفاوت معناداری وجود دارد؛ و معلمان دوره ابتدایی با مدارک تحصیلی بالاتر از توفیق بیشتری در تدریس برخوردار هستند. بنابراین لازم است فرهنگ سازمانی در مدارس دوره ابتدایی بیش از پیش مورد توجه و بررسی قرار گیرد.
    کلید واژگان: فرهنگ سازمانی, توفیق در تدریس, دوره ابتدایی
    Abbas Anarinejad, Negar Ranjbar *, Ali Mohammad Khalili
    The purpose of this paper was to investigate the role of school organizational culture in the ability of elementary school teachers to succeed in teaching. This study is a descriptive-survey study conducted in the academic year of 2009-2010. The statistical population of the study included all primary school teachers in Abadeh. The research sample included 173 people who were selected by random cluster sampling. To collect the data, the Organizational Culture Questionnaire and the Teachers' Imagination Questionnaire were used in teaching success, the validity and reliability of which were confirmed. To analyze the data, descriptive and inferential statistics (correlation coefficient, t-test and crucial Walis test) were used. Based on the data analysis, the following results were obtained: The average organizational culture of mixed primary schools is higher than that of girls and boys; there is a significant difference between the organizational culture of primary and secondary schools in urban and rural areas; There is a significant difference in the success of teaching; and elementary school teachers with higher education have more success in teaching. Therefore, it is necessary to pay more attention to organizational culture in primary schools.
    Keywords: Organizational Culture, teaching success, Elementary School
  • احسان کشت ورز کندازی*، عباس اناری نژاد

    پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش درس پژوهی بر توانمندسازی معلمان مقطع ابتدایی شهرستان مرودشت انجام گرفت که نظر هدف، پژوهش کاربردی و از نظر روش، پژوهش یک طرح شبه آزمایشی، به شیوه پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان ابتدایی شهرستان مرودشت که درسال تحصیلی 98-1397 در مدارس محل خدمت خود مشغول به اجرای فرایند درس پژوهی بودند وهمچنین معلمان غیردرس پژوه که دربرنامه درس پژوهی شرکت نکردند، بود. حجم نمونه نیز بااستفاده از فرمول کوکران، شامل 160 نفر بود. به منظور نمونه گیری از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارهای توانمندسازی کنتاکی گردآوری شد. روایی ابزار توسط متخصصان و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ بررسی شد که مقدار این آزمون برای کل پرسشنامه برابربا 97/0 به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش آمارتوصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین نمرات توانمندسازی معلمان شرکت کرده در فرایند درس پژوهی و معلمان شرکت نکرده در این فرایند تفاوت معناداری وجود دارد؛ همچنین نتایج نشان داد که بین نمرات معلمان شرکت کرده و شرکت نکرده در فرایند درس پژوهی در استانداردهای طراحی و برنامه ریزی آموزشی، ایجاد و حفظ جو یادگیری، اجرا و انجام تدریس، سنجش و برقراری ارتباط با نتایج یادگیری، ارزیابی و انعکاس یادگیری و آموزش، همکاری بیشترمعلمان، فعالیت درجهت تقویت دانش محتوایی و تکنولوژی آموزشی تفاوت معناداری وجود دارد. از این رو می توان گفت که درس پژوهی می تواند منجر به توسعه توانمندی های معلمان شود.

    کلید واژگان: درس پژوهی, معلمان ابتدایی, شهرستان مرودشت, توانمندسازی
    Ehsan Keshtvarz Kondazi *, Abbas Anarinejad

    The purpose of this study was to investigate the effect of teaching education on empowerment of elementary teachers in Marvdasht city. The purpose of this study was applied research and in terms of method, the research was a quasi-experimental design with pre-test and post-test with control group. The population of the study included all elementary teachers in Marvdasht city who were in their service schools during the school year of 1398-1988 as well as non-teaching teachers who did not participate in the study program.The results also showed that between the scores of teachers who participated and those who did not participate in the process of teaching in the standards of educational design, creating and maintaining learning atmosphere, teaching performance, measuring and communicating with learning outcomes, evaluation and reflection of learning and teaching, teacher collaboration, classroom activity. There is a meaningful difference in the reinforcement of content knowledge and educational technology. So it can be said that research can lead to the development of teachers' abilities.

    Keywords: Study, Primary teachers, Marvdasht city, Empowerment
  • حمید بارانی*، معراج درخشان، عباس اناری نژاد
    هدف این پژوهش تعیین نقش واسطه ای خودپنداشت تحصیلی در ارتباط بین جو عاطفی خانواده و بی‎صداقتی تحصیلی بود. شرکت کنندگان پژوهش 209 (96 دختر و 113 پسر) دانش‎آموز دوره ابتدایی شهر فسا بودند که به شیوه نمونه برداری تصادفی خوشه‎ای انتخاب شدند و به مقیاس جو عاطفی خانواده هیل برن (1964)، سیاهه خودپنداشت تحصیلی چن و تامپسون (2004) و مقیاس بی‎صداقتی تحصیلی مک‎کیب و تروینییو(1996) پاسخ دادند. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که جو عاطفی خانواده از طریق خودپنداشت تحصیلی، پیش بینی کننده بی‎صداقتی تحصیلی است. یافته های این پژوهش نشان دهنده اهمیت توجه به نقش جو عاطفی خانواده و خودپنداشت تحصیلی در بی‎صداقتی تحصیلی دانش‎آموزان است.
    کلید واژگان: جو عاطفی خانواده, خودپنداشت, بی‎صداقتی تحصیلی
    Hamid Barani *, Meraj Derakhshan, Abass Anarinejad
    The present study aimed to investigate the mediating role of Self- Concept in the relationship between Family Affective Atmosphere and Academic Dishonesty.The participants were 209 (96 girls and 113 boys) Elementary students from Fasa city selected via Random Cluster Sampling method. All participants completed Hill Burn's Family Emotional Atmosphere Scale (1964), Chen and Thompson's Academic Self- Concept Inventory (2004), and McCabe and Treviño's Academic Dishonesty Scale (1996). To analyze the research model, structural equation model was used. Results showed that Family Affective Atmosphere predicted Academic Dishonesty through Self- Concept. Results of this study showed the importance of Family Affective Atmosphere and Self- Concept in Academic Dishonesty.
    Keywords: family emotional atmosphere, self-concept, academic dishonesty
  • محمد جواد دژکوهی*، عباس اناری نژاد، فاطمه خاک سار
    این تحقیق با روش توصیفی-همبستگی انجام شد. برای نمونه گیری ابتدا با محاسبه حجم نمونه از طریق فرمول کوکران، تعداد 282 نفر انتخاب و نمونه ها با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از بین پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان فارس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه انسجام خانوادگی و مهارت های زندگی استفاده گردید. پایایی دو پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ به ترتیب به میزان 89/0 و 83/0 محاسبه و تایید شد. نتایج این مطالعه نشان داد که: بین دانشجویان پسر و دختر از نظر انسجام خانوادگی و مهارت های زندگی تفاوت معناداری وجود دارد؛ بین دانشجویان مجرد و متاهل از نظر انسجام خانوادگی و مهارت های زندگی تفاوت معناداری وجود ندارد؛ بین انسجام خانوادگی و مهارت های زندگی با معدل دانشجویان مورد مطالعه رابطه معناداری وجود دارد؛ انسجام خانوادگی قادر به پیش بینی مهارت های زندگی دانشجویان می باشد. بر اساس یافته های حاصله، دانشجویانی که خانواده آنها انسجام اجتماعی بیشتری داشتند، از مهارت های زندگی بالاتری برخوردار بودند؛دانشجویان دختر دارای مهارت های زندگی بالاتری نسبت به دانشجویان پسر بودند و بالاخره، دانشجویانی که دارای مهارتهای زندگی بالاتری بودند و خانواده آنها از انسجام اجتماعی بیشتری برخوردار بود، در تحصیل موفق تر بودند.
    کلید واژگان: انسجام خانوادگی, مهارت های زندگی, دانشجویان, دانشگاه فرهنگی
    MOHAMMADJAVAD DEZHKOOHI *, Abbas Anarinejad, FATEMEH KHAKSAR
    This research was done by descriptive-correlational method. For sampling, 282 people were selected by computing the sample size using the Cochran formula and the samples were selected by stratified random sampling from the campuses of Farhangian University in Fars province. Data were collected using two questionnaires of family cohesion and life skills. The reliability of the two questionnaires was calculated to be 0.89 and 0.83 using Cronbach's alpha method, respectively. The results of this study showed that there is a significant difference between male and female students regarding family cohesion and life skills; there is no significant difference between family members and living skills between single and married students; between family solidarity and life skills There is a meaningful relationship with the average of the students studied; family cohesion can predict students' life skills. Based on the findings, students with more family social cohesion had higher life skills; female students had higher life skills than male students, and finally, students with higher life skills and their families with coherence More socially, were more successful in studying.
    Keywords: Family cohesion, life skills, students, cultural university
  • عباس اناری نژاد*، زهرا حاتمی آبادشاپوری
    هدف از این پژوهش بیان و تحلیل تجارب معلمی بنده از تحصیل در دانشگاه فرهنگیان با روش خودکاوی روایتی بود.منبع داده های پژوهش، تجارب و خاطرات اینجانب؛ دانش آموخته ی دانشگاه فرهنگیان است که به شیوه ی روایت نگاری تنظیم گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد آشنایی با حرفه ی معلمی از طریق علاقه ی خود نویسنده نسبت به این حرفه، از طریق خانواده، برخی معلمان، امنیت شغلی و... باعث شد تا اینجانب به معلمی گرایش یابم. این متن شامل مجموعه ای از علل و انگیزه های انتخاب و ورود به شغل معلمی، تجربیات کسب شده در طول دوره ی تحصیلی و تجربیات طول دوره ی آموزشی، کارورزی، فرصت های یادگیری، تجربیات پیشین، تشریح معلمی کردن خود در آینده، تعهدات حرفه ای و... می باشد. یعنی عواملی که در «من حرفه ای» من تاثیر گذار بوده اند؛ مانند: تاثیر دوستان، معلمان، کتاب هایی که خوانده ام، نقش خانواده، خاطرات، فیلم هایی که در این باره مشاهده کرده ام و... را آورده ام و در واقع مسیر حرفه ای خود را تبیین نموده ام. همچنین افق دیدی که برای آینده در مسیر معلمی ام مدنظر دارم نیز متذکر شده ام.
    کلید واژگان: معلم, دانشگاه فرهنگیان, تجربه زیسته, دانش آموز
    Dr. Abbas Anarinejad *, Zahra Hatami Abadshapoori
    The purpose of this research was to express and analyze my experiences of studying at Farhangian University using narrative self-sufficiency method. This research has a qualitative approach. The source of research data is my experiences and memories that I graduated from Farhangian University. Findings of the research show that getting acquainted with the teacher's profession through the author's interest in this profession through family, some teachers, job security and ... made me feel like a teacher. This text includes a selection of causes and motivations for choosing and entering a teacher's job, experiences gained during the course and experiences, length of training, internship, learning opportunities, past experiences, future teacher training, career commitments, and so on. That is, the factors that influenced me in my career, such as the impact of friends, teachers, books I've read, the role of the family, memoirs, films I've seen on this subject, and In fact, I have explained my career path. I have also mentioned the horizons I see for the future in my teacher's direction.
    Keywords: teacher, Farhangian University, Life Experience, Student
  • عباس اناری نژاد، محمدجواد دژکوهی*

    پژوهش حاضر به منظور ارزیابی کارایی درونی برنامه درسی دوره کارشناسی پیوسته رشته آموزش ریاضی دانشگاه فرهنگیان صورت گرفت. با استفاده از روش سرشماری تعداد 55 دانشجوی رشته ریاضی و 7 نفر از اساتید مدرس در این رشته به عنوان نمونه آماری مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که روایی(به روش تحلیل گویه) و پایایی(با ضریب آلفای82/0) آن به تایید رسید. داده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. طبق یافته های بدست آمده؛ کارایی درونی برنامه درسی رشته آموزش ریاضی از دیدگاه دانشجویان و اساتید این رشته قابل قبول؛ اما از سطح کفایت مطلوب پایین تر بود. بعلاوه، از منظر دانشجویان، عناصر «زمان»، «فعالیت های یادگیری» و «اهداف» به ترتیب بهترین وضعیت را نسبت به سایر عناصر برنامه درسی آموزش ریاضی دارا می باشند. در حالی که از دیدگاه استادان، عناصر «نقش استاد»، «مکان» و «فعالیت های یادگیری» به ترتیب وضعیت بهتری نسبت به سایر عناصر برنامه درسی آموزش ریاضی دارا هستند. در هر حال به نظر می رسد بازاندیشی و بازنگری در برنامه درسی دوره کارشناسی آموزش ریاضی به منظور ارتقای کیفی کارایی درونی اهمیت و ضرورت دارد.

    کلید واژگان: ارزیابی, کارایی درونی, برنامه درسی, ریاضی, دانشگاه فرهنگیان, دانشجویان, اساتید
    Abbas Anarinezhad, Mohammadjavad Dezhkoohi *

    . The present study was conducted to evaluate the internal efficiency of the undergraduate curriculum of mathematics education at Farhangian University. This is a descriptive-survey study. , 55 mathematical students and 7 faculty members in this field were studied as a statistical sample. The data gathering tool was a questionnaire. Validity (by the method of cluster analysis) and reliability (with a coefficient of 0.82) were confirmed.Data were analyzed using spss software. According to the findings, the intrinsic effectiveness of the curriculum in mathematics education was acceptable from the viewpoint of students and professors of this field, but it was lower than the desirable level of adequacy. In addition, from the perspective of students, the elements of "time", "learning activities" and "goals" are in the best position compared to other elements of mathematics curriculum. While, from the viewpoint of the professors, the elements of "role of the master", "place" and "learning activities" are respectively better than other elements of the curriculum of mathematical education. However, it seems that rethinking and revising the curriculum of the masters' undergraduate degree is important and necessary in order to improve the quality of internal efficiency.

    Keywords: Evaluation, Internal Efficiency, Curriculum, Math, University of Cultures, students, Professors
  • محمد جاودانی *، عباس اناری نژاد
    مطالعة حاضر با هدف ارزشیابی کیفیت عناصر برنامه درسی آموزش الکترونیکی در سطح دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی ایران انجام گرفت. برای این منظور از مقیاس طراحی شده توسط محققین که هفت عنصر هدف، محتوا، رسانه، طراحی، سازماندهی مواد یادگیری، راهبردهای یاددهی-یادگیری و ارزشیابی برنامة درسی آموزش الکترونیکی را می سنجید استفاده شد. شرکت کنندگان پژوهش متشکل از 702 نفر از دانشجویان دانشگاه های صنعتی امیرکبیر، شیراز، صنعتی اصفهان و دانشکدة علوم حدیث شهرری بودند. یافته های حاصلاز اجرای آزمون t تک نمونه ای بر داده های پژوهش نشان داد که دانشگاه های مورد مطالعه از نظر کیفیت عناصر برنامه درسی آموزش الکترونیکی وضعیتی بالاتر از حد متوسط دارند. به علاوه، یافته ها حاکی از آن بود که بعد «پداگوژیک» پس از بعد «طراحی محیط ارائه» ، بهترین وضعیت را در بین ابعاد تشکیل دهندة آموزش الکترونیکی در سطح آموزش عالی ایران داراست، هرچند این برتری بیانگر وضعیت مطلوب برای ابعاد یاد شده در نظام آموزش الکترونیکی کشور ما نیست.
    کلید واژگان: ارزشیابی, برنامه درسی, آموزش الکترونیکی, آموزش عالی
    mohammad javdani*, Abas Anarinezhad
    The present study was aimed at evaluating the quality of e-learning in the curriculum of universities and institutions of higher education in Iran. For this purpose, a scale was developed by the researchers to measure the seven elements of e-learning curriculum (i.e. the purpose, content, media, design, organization of learning materials, teaching and learning strategies and assessment). Participants in the study were 702 students from Amir Kabir, Shiraz and Isfahan Universities, as well as the School of Oloum-e Hadith in Ray. The data was subjected to an independent samples t-test; the results suggested that the stated universities are above the average level with respect to the quality of elearning curriculum. In addition, the findings indicated that the “design of presentation context”, and the "pedagogical" dimension were the two most optimal aspects of e-learning in higher education. Nevertheless, this finding does not necessarily imply a desirable situation for the stated dimensions in the e-learning system in our country.
    Keywords: Curriculum, E-Learning, evaluation, higher Education
  • اسماعیل جوکار *، سیده نجمه مولایی، عباس اناری نژاد، علی جوکار
    از آنجا که آموزش و پرورش به عنوان مهمترین نهاد تعلیم و تربیت رسمی عمومی، متولی اصلی فرآیند تعلیم و تربیت در همه ابعاد و ساحت های تعلیم و تربیت در کشور می باشد، لذا در این راستا مطالعه حاضر در نظر دارد، موفقیت نظام آموزش و پرورش را در تربیت سیاسی و اجتماعی دانش آموزان مورد ارزیابی قرار دهد. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموختگان آموزش و پرورش استان فارس می باشد که تحقیقی توصیفی از نوع پیمایشی است. برای انتخاب نمونه آماری، تعداد 180 نفر دانشجو به روش نمونه گیری در دسترس از بین تمامی دانشجویان ورودی 93-1392 دانشگاه فرهنگیان استان فارس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید که روایی و پایایی آن با روش تحلیل گویه و آلفای کرونباخ محاسبه و مورد تایید قرار گرفت. با تجزیه و تحلیل آماری داده های گردآوری شده نتایج زیر حاصل گردید: 1- از دیدگاه دانش آموختگان، نظام آموزش وپرورش در تربیت سیاسی و اجتماعی دانش آموزان موفق نبوده است. 2- بین دیدگاه دانشجویان رشته های علوم تربیتی و علوم پایه دانشگاه فرهنگیان تفاوت معناداری وجود دارد. 3- بین دیدگاه دانشجویان پسر و دختر در مورد میزان موفقیت نظام آموزش و پرورش در تربیت سیاسی و اجتماعی دانش آموزان اختلاف معناداری نشان داده نشد.
    کلید واژگان: آموزش و پرورش, تربیت سیاسی, تربیت اجتماعی, دانشگاه فرهنگیان
    Esmaeil Jowkar *, Seyedeh najmeh molaei, abbas anarinejad, Ali Jowkar
    whereas education as a most important institute in public official training and schooling and civility, the original proctor of education processing in every sides in the country. So in this way, this present study wants to assess the success of education system in student's political and social civility in country. statistical society this study consists of Fars province's education's alumnus that descriptive study in form of scaling for choosing statistical sampling, choice 180 students with available sampling form in every affined freshman students in Fars Farhangian university for gathering data, use answer sheet’s scholar that analysis and verificate its tolerance and stability with analysis form and Cronbakh's alpha it's acquired above conclusions with statistical analysis the gathering data: 1.from alumnus' viewpoints, education system was not successful in students' political and social civility. 2.there is a significance difference between educational science students' viewpoints and basis science students' viewpoints 3.there is not a significance disagreement between boys and girls students' viewpoint about amount of successful of educational system in students' political and social civility. According to acquired results, it is University necessary that schools as the most basic of administrant agent in education system in structute instructional apply teachers instruct approaches, apply the content of curriculum, the way of log in learners and vibrational evaluation approaches.
    Keywords: Educational System, Political Civility, Social Civility, Students, Farhangian University
  • اسماعیل جوکار *، سیده نجمه مولایی، عباس اناری نژاد
    هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه تجارب دانشگاهی با دستاوردهای تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان فارس بود. این تحقیق از نوع توصیفی همبستگی بود که به روش مقطعی انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان سال آخر (1400 نفر) مشغول به تحصیل در نیمسال دوم سال تحصیلی 95-94 در دانشگاه فرهنگیان استان فارس بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب جنسیت و رشته تحصیلی تعداد 302 نفر طبق جدول مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه تجربیات دانشجویان دانشکده (CSEQ) بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، رگرسیون چندگانه، ضریب همبستگی و آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که هر سه بعد تجارب دانشجویان شامل، ادراک از کیفیت تلاش دانشجو، انسجام اجتماعی و کیفیت محیط به ترتیب پیش بینی کننده معنادار دستاوردهای دانشگاهی آنان می باشد؛ درضمن بر اساس جنسیت، وضعیت تاهل و محل سکونت تفاوت بین دستاوردهای تحصیلی آنها معنی دار نیست؛ اما بر حسب رشته تحصیلی، محل تحصیل و عملکرد تحصیلی، قدرت ابعاد تجارب دانشجویان در پیش بینی دستاوردهای آنان متفاوت است. با توجه به نتایج حاصل شده، ایجاد شرایط و امکانات آموزشی و پژوهشی مطلوب در جهت رشد و شکوفایی استعدادها و توانایی های دانشجویان دانشگاه فرهنگیان امری ضروری می باشد.
    کلید واژگان: تجارب دانشگاهی, دستاوردهای تحصیلی, دانشجویان, دانشگاه فرهنگیان فارس
    Esmaeil Jowkar*, Seyed Najmeh Molayi, Dr. Abbas Anarinejad
    The goal of this study is to survey the relation between university's experiences and academic’s achievements of the students of Fars Farhangian university. It is a cohesive descriptive study which was done through cross sectional method. The statistical population includes all 1400 students in the second semester of the academic year of 2015-16 at the Farhangian University of Fars province. According to Morgan table, 302 students were selected through stratified random sampling method based on gender and field of study as the sample. The instrument used in this study was College Students' experience Questionare (CSEQ) and for data analysis, descriptive statistics, multiple regression, correlation coefficient and independent t-test were used . The results of this study showed that all three dimensions of student experiences including perception of the quality of student's effort, social unity and environmental quality respectively predict their university achievements while according to gender, marital status and residence, the difference between their academic achievements is not significant ; However, according to the field of study, the place of study and academic performance, the power of the dimensions of student experiences varies in predicting their achievements. According to the results, creating favorable conditions and educational facilities for the growth and prosperity of the talents and abilities of the students of Farhangian University is necessary.
    Keywords: University's Experiences, Educational's Accomplishments, Students, Fars Farhangian University
  • اسماعیل جوکار *، سیده نجمه مولایی، زهره عمادی، عباس اناری نژاد
    هدف از این مطالعه توصیف تجارب و درک اساتید دانشگاه فرهنگیان فارس درباره ی عوامل و شرایط ویژگی های آموزش اثر بخش است. جهت جمع آوری اطلاعات از مصاحبه استفاده گردید و هنگامی که داده ها به اشباع رسید، نمونه گیری خاتمه یافت. تعداد 22 نفر اساتید در مدت 1 ماه مورد مصاحبه قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از راهبرد تجزیه و تحلیل مداوم و مقایسه ای استفاده گردید. یافته های مربوطه نشان داد، مقوله های اساسی آموزش اثر بخش از نظر اساتید شامل: 1) مهارت تدریس؛ 2) خصوصیات آموزش دهنده و آموزش گیرنده؛ 3) ارتباط بین فردی و 4) عوامل زمینه ای است. اکثر اساتید «مهارت تدریس استاد» را اساسی ترین عامل موثر در آموزش اثربخش معرفی کردند؛ ضمن اینکه مشارکت کنندگان در این مطالعه، تسلط بر محتوا و مهارت ارتباط با فراگیران را در آموزش اثربخش بسیار مهم می دانستند؛ رعایت قوانین و مقرارت آموزشی مولفه ای بود که شرکت کنندگان اشاره چندانی به آن نکردند؛ ضمن اینکه در این مطالعه، محققان به مولفه-های نسبتا جدیدی در حیطه «عوامل زمینه ای» اشاره کردند؛ براساس نتایج این تحقیق، آموزش اثر بخش زمانی محقق می شود که، تمامی عوامل محیطی و سازمانی با یکدیگر مشارکت کنند و برنامه های سازمان یافته ای را اجرا کنند.
    کلید واژگان: آموزش اثربخش, اساتید, مصاحبه, دانشگاه فرهنگیان, مطالعه کیفی
    Esmaeil Jowkar*, Seyedeh Najmeh Molaei, Zohreh Emadi, Dr. Abbas Anarinejad
    The purpose of this study is to describe experiences and understandings of Fars farhangian university faculty members about factors, circumstances and the effective education characteristics. Interview is used to collect data and when the sufficient data was gathered, sampling was ended. The total number of 22 professors in the period of 1 month were interviewed. The Strategy of continuous and comparative analysis was used to analyze the data. From the viewpoint of professors the main factors in effective education include: 1) teaching skill 2) trainers and students’ characteristics ؛ 3) interpersonal relation, and 4) background factors. Most professors believe that " the professors' teaching skill" is the most important element in the effective education. Meanwhile, most of the participants in this study believe that proficiency in content and communication skill play an important role in the effective education process. However, nobody saw "respecting the law" as an important factor. It is worth mentioning that participants in this study expressed something new in "background factor" as an important element in effective education. Based on the result of this research the effective educations is only possible when all the environmental and organizational factors all together contribute to run the organized programs.
    Keywords: Effective Education, Pinterview, Teachers, Qualitative Research
  • عباس اناری نژاد
    پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه تجربه ی دوره ی آموزشی و رویکرد مطالعه عمل فکورانه در دانشجویان فرهنگیان فارس انجام گرفت. این مطالعه یک بررسی توصیفی- همبستگی است که در نیمسال اول سال تحصیلی 94-1393 اجرا گردید. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان فارس بود. نمونه پژوهش شامل 310 نفر بود که به شیوه نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه دوره آموزشی و پرسشنامه رویکرد مطالعه ی عمل فکورانه استفاده شد که روایی و پایایی آن-ها مورد تایید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی و استنباطی (ضرایب همبستگی، تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون) استفاده گردید. بر اساس نتایج به دست آمده، بین تجربه دوره آموزشی و رویکرد مطالعه ی عمل فکورانه در دانشجویان همبستگی معناداری مشاهده شد (001/0P= و 53/0r=). یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که از بین مولفه های پیش بین (تجربه ی دوره آموزشی و مولفه های آن) ، تنها مولفه مهارت های کلی از توان پیش بینی مناسبی برای مطالعه عمل فکورانه برخوردار است (001/0P=). با توجه به رابطه تجربه دوره آموزشی و میزان بهره گیری از مطالعه ی عمل فکورانه پیشنهاد می گردد برنامه ریزان و اساتید به مطالعه ی عمل فکورانه و تاثیرگذاری آن بر میزان حرفه ای شدن دانشجو معلمان توجه بیشتری مبذول نمایند.
    کلید واژگان: تجربه ی دوره ی آموزشی, رویکرد مطالعه ی عمل فکورانه, دانشجویان, دانشگاه فرهنگیان فارس
  • عباس اناری نژاد، مهدی محمدی
    مقدمه
    مطالعه حاضر با هدف ارزشیابی سازمانی و برنامه ای آموزش الکترونیکی به منظور ارائه شاخص های عملی ارزشیابی آموزش الکترونیکی در سطح دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی ایران انجام شده است.
    مواد و روش ها
    روش تحقیق پژوهش حاضر، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این مطالعه، شامل دانشجویان دانشگاه های صنعتی امیر کبیر، شیراز، صنعتی اصفهان و دانشکده علوم حدیث شهرری بود که 702 نفر از آنها به شیوه نمونه گیری تصادفی-طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای مبتنی بر چارچوب ارزشیابی آموزش الکترونیکی طراحی شده توسط محققین بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونt استفاده شد.
    نتایج
    نتایج این پژوهش نشان داد که دانشگاه ها در ابعاد «طراحی محیط ارائه»، «جنبه های آموزشی»، «مدیریت» و «امور سازمانی»، به ترتیب، وضعیت مناسب تری دارند و در ابعاد «ارزشیابی»، «فناوری»، «ملاحظات اخلاقی» و «خدمات پشتیبانی»، نسبت به سایر ابعاد از وضعیت چندان مناسبی برخوردار نیستند.
    نتیجه گیری
    به طور کلی نتایج این پژوهش بیانگر برخی نقاط قوت و ضعف نظام آموزش الکترونیکی در کشور است که می تواند اطلاعات ارزشمندی را برای مدیران و مسوولان نظام آموزش عالی کشور فراهم آورد تا با اتخاذ سیاست های اصولی و بهره گیری از راهبردها و راه کارهای مناسب در زمینه بهبود و ارتقاء کیفیت برخی جنبه های نسبتا مطلوب و رفع موانع و مشکلات آموزش الکترونیکی گام های اساسی برداشته شود.
    کلید واژگان: آموزش از دور, ارزشیابی, شاخص, الگوهای ارزشیابی, آموزش عالی
    Abbas Anarinejad, Mahdi Mohammadi
    Introduction
    The present study aimed to evaluate enterprise and e-learning programs to provide practical indices for the evaluation of E-learning programs in universities and institutions of higher education in Iran.
    Materials and Methods
    In this descriptive survey, 702 students from Amir Kabir University, Shiraz University, Isfahan University, and Olom-e- Hadith University were selected using the random-stratified sampling method. The data collection tool was a questionnaire based on the E-learning evaluation framework designed by the researchers. T test was used for data analysis.
    Results
    We found that the studied universities were strong in dimensions such as "interface design", "pedagogical aspects", "management" and "institutional issues". However, they were weak in aspects such as "evaluation", "technology", "ethical issues" and "support services" compared with other aspects.
    Conclusion
    In general, results of this study revealed some strengths and weaknesses of E-learning systems in the country which can provide valuable information for system administrators in higher education. By implementing appropriate strategies some of the less desirable aspects of E-learning systems can be improved.
    Keywords: Distance Learning, Evaluation, Indicator, Evaluation Patterns, Higher Education
  • نوروز حدادنیا، عباس اناری نژاد، وحید فلاح، سیروس حدادنیا
    پژوهش حاضر از نوع شبه تجربی آینده نگر، و با هدف بررسی تاثیر نگرش دانش آموزان به مهارت های معلم و محتوای درسی، در یادگیری آنها بوده است که از 3 آزمایش همزمان تشکیل شده است. برای این منظور، از بین 4200 نفر دانش آموز، با روش خوشه ایتصادفی، مدرسه ای 250 نفری انتخاب و از میان دانش آموزان این مدرسه 120 نفر از آنان سنین 12 تا 16سال به شیوه تصادفی انتخاب گردید. تعیین حجم نمونه از طریق فرمول کوکران و همچنین جدول مورگان صورت گرفت. دانش آموزان به طور تصادفی به 6 گروه 20 نفره تقسیم شدند. سپس هر 2 گروه در یک آزمایش قرار گرفتند. در ابتدا، از همه آنها در شرایط یکسان پیش آزمون به عمل آمد. سپس هر گروه در یک اتاق درس قرار گرفتند و به هر گروه نگرش خاصی القا گردید. پس از آن، یک مطلب درسی واحد جدید برای همه گروه ها درشرایط یکسان تدریس شد. این عمل به کمک فیلم ضبط شده صورت گرفت و بلافاصله از آنها پس آزمون به عمل آمد. برای تهیه سوالات آزمون های معلم ساخته از جدول دو بعدی مشخصات استفاده شد. جهت تعیین روایی از نظرات صاحب نظران و به منظور تعیین پایایی روش های پایایی مصحح و پایایی دو نیمه کردن مورد استفاده قرار گرفت. پس از آن نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه ها بررسی و نمرات نهایی آنها پس از مشاهده فیلم آموزشی محاسبه گردید و از آزمون تی برای مقایسه میانگین نمرات گروه های کنترل و آزمایش هر آزمایش، استفاده شد. نتیجه کلی حاکی از معنادار بودن تفاوت بین دو گروه و موثر بودن نوع نگرش دانش آموزان به معلم و به محتوای مورد تدریس، در یادگیری آنها بود.
    کلید واژگان: نگرش, یادگیری, اعتماد به معلم, محتوای تدریس, تدریس اثربخش
    Nowruz Hadadnia, Abas Anari Nejad, Vahid Fallah, Sirus Hadadnia
    This study was a prospective، quasi-experimental research. The aim of the present study was to investigate the effects of students'' attitudes toward the teacher skills and towards the content of the textbook in their learning rate. This study was consisted of three parallel experiments. They were selected from the population of 4،200 students، randomly from a school with 250 students. They were randomly selected 120 students aged from 12 to 16 years. The sample size was determined by using the Morgan Cochran formula. The students were randomly divided into six groups of 20 subjects. Initially، the students were pre-tested. Both groups were taught the same content in the same room. The procedure was recorded by video. They were taken immediately after the test. The questions، which have written by using a two-dimensional table، were used to determine the credibility of the expert. In order to determine the reliability، validity and reliability، the split-half method of reliability was used. The pre-test and post-test scores were studied. The t-test was used in each experiment to compare the mean scores of the experimental and control groups. Differences were significant. Attitudes of the students and teachers to teach the content، the learning was effective.
    Keywords: Perception, Learning, Student attitude, Teachingcontent, Teaching effectiveness
  • مهدی محمدی، عباس اناری نژاد، فهیمه کشاورزی
    هدف کلی این تحقیق، مقایسه ی میزان آگاهی و دانش دبیران دروس مطالعات اجتماعی(تاریخ، جغرافیا و علوم اجتماعی) و دینی و قرآن مقطع متوسطه ی استان فارس در 5 بعد آموزش و پرورش جهانی بود که توسط هانوی(1976) مطرح شده است. این ابعاد عبارتند از آگاهی از افق ها، آگاهی از تحولات جهان، آگاهی بین فرهنگی، دانش پویایی های جهانی و آگاهی از اولویت ها و ترجیحات انسانی. بدین منظور از پرسشنامه ی آموزش و پرورش جهانی و چندفرهنگی ساخته ی ساندرز(2004) استفاده شد. روایی پرسشنامه با استفاده از روش تحلیل مواد و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ به دست آمد. جامعه ی آماری این تحقیق شامل کلیه ی دبیران مقطع متوسطه ی مطالعات اجتماعی، دینی و قرآن شرکت کننده در دوره های ضمن خدمت استان فارس بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر حسب دو متغیر جنسیت و رشته، از بین دبیران شرکت کننده در دوره ی ضمن خدمت استان فارس، نمونه ها انتخاب شدند و پرسشنامه بین آنان توزیع گردید. داده ها توسط نرم افزار SPSS16 تحلیل شد و نتایج زیر به دست آمد:1- بیشترین میزان آگاهی دبیران دینی و قرآن در بعد آگاهی از تحولات جهان و کمترین میانگین متعلق به بعد دانش پویایی های جهان است.
    2- بیشترین میزان آگاهی دبیران مطالعات اجتماعی در بعد آگاهی از تحولات جهان و کمترین میانگین متعلق به بعد دانش پویایی های جهان است.
    3- به جز بعد آگاهی بین فرهنگی، میان آگاهی دبیران مطالعات اجتماعی و دبیران دینی و قرآن در 4 بعد دیگر آموزش و پرورش جهانی تفاوت معنادار وجود دارد.
    4- بین میزان آگاهی دبیران زن و مرد دینی و قرآن و مطالعات اجتماعی در ابعاد 5 گانه آموزش و پرورش جهانی تفاوت معنادار وجود دارد.
    کلید واژگان: آموزش و پرورش جهانی, برنامه درسی جهانی, معلمین جهانی
    Mohammadi. M., Anari Nejad. A., Keshavarzi. F
    The purpose of this survey was to study of awareness and knowledge of religious science and social studies (geography، history and social science) of the teachers of Fars Province using Hanveys'' Five Dimensions of Global Education. These dimensions include Perspective Consciousness، State of planet Awareness، Cross-Cultural Awareness، Knowledge of Global Dynamics and awareness of Human Choices. The Instrument of this survey was «the global and multicultural education survey» (saunders، 2004). Validity of the questionnair was confirmed via material analysis procedure and the Reliability was confirmed using cronbach alpha method. The target population were all of religious science and social studies teachers of Fars Province who training in in-service programs. Using purposeful sampling method and base on sex and discipline factors، the sample was selected. Results indicated that: 1. For religious science teachers، the maximum and minimum means were belonged to State of planet Awareness and Knowledge of Global Dynamics respectively. 2. For social studies teachers، in order، the maximum and minimum means were belong to State of planet Awareness and Knowledge of Global Dynamics. 3. There were significant differences in the awareness and knowledge between religious science and social studies teachers in four Dimensions (Perspective Consciousness، State of planet Awareness، Knowledge of Global Dynamics and awareness of Human Choices). 4. there were significant differences in the awareness and knowledge among male and female religious science and social studies teachers in five Dimensions.
    Keywords: Global Education, Global Curriculum, Global Teachers
  • نوروز حدادنیا، عباس اناری نژاد *
    مقدمه

    امروزه آموزش از دور (مجازی) به بخشی پذیرفته شده و ضروری از جریان اصلی سیستم های آموزشی درکشورهای جهان تبدیل شده است. تحقیق حاضر با هدف مقایسه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در نظام آموزش از دور (مجازی) و نظام سنتی در مدارس راهنمایی شهر شیراز انجام شده است.

    مواد و روش ها

    جامعه آماری مورد مطالعه، کل دانش آموزان پایه سوم راهنمایی مدارس ناحیه دو شیراز در سال تحصیلی 89-88 بودند که با روش خوشه ایتصادفی نمونه گیری شده اند. در این مطالعه معدل پایه پنجم ابتدایی دانش آموزان هر دو گروه به عنوان پیش آزمون و معدل پایه سوم راهنمایی آنها به عنوان پس آزمون در نظر گرفته شد. سپس با احتساب اختلاف نمره پیش آزمون هر آزمودنی از نمره پس آزمون وی، میانگین نمره ها برای هر دوگروه محاسبه گردید و سرانجام با استفاده از آزمون t، میانگین نمرات مورد مقایسه قرار گرفت.

    نتایج

    نتایج آن به صورت زیر حاصل گردید: 1) آموزش از دور در پسران از آموزش به صورت سنتی (مدارس عادی) آنها موثرتر بوده است. 2) آموزش از دور در دختران از آموزش به صورت سنتی (مدارس عادی) آنها موثرتر بوده است. 3) آموزش از دور در مجموع پسران و دختران از آموزش به صورت سنتی (مدارس عادی) آنها موثرتر بوده است. 4) بین آموزش از دور در پسران و آموزش از دور در دختران تفاوت معنی داری مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    آموزش از دور از جمله روش های نوین آموزشی است که ضمن ایجاد فرصت های یادگیری برابر برای همه متقاضیان تحصیل، می تواند جایگزین آموزش سنتی در شرایط خاص باشد.

    کلید واژگان: آموزش از دور, آموزش, آموزش مجازی, آموزش سنتی, پیشرفت, مدرسه
    Norouz Hadadnia, Abbas Anarinejad
    Introduction

    Currently, distance education has been accepted as a necessary part of the mainstream educational system throughout the globe. We aimed to compare the distance learning system with the traditional educational system with respect to the students’ academic achievement in secondary schools of Shiraz, southern Iran.

    Material and Methods

    Using random cluster sampling, we included all third grade students studying in schools of educational district two in Shiraz during the academic year 2010-2011. The students’ grade point averages of the fifth primary grade and third secondary grade serve as pre- and post-tests, respectively. The differences between pre-test and post-test scores were calculated. The mean scores were compared using the t test.

    Results

    Compared with the traditional education system, distance education was more effective for both boys and girls. However, the difference was not significant.

    Conclusion

    Distance education is a modern educational method which can create new learning opportunities and replace the traditional educational system.

    Keywords: Distance Education, Education, Virtual Education, Traditional Education, Achievement, School
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال