عباس سلطانی صومعه
-
مقدمه
سندرم مثانه دردناک، به عنوان یک اختلال مزمن و پیش رونده در مثانه شناخته می شود. مطالعه مرور نظام مند حاضر با هدف بررسی روش کاربرد درمان تحریک عصب تیبیال خلفی در سندرم مثانه دردناک انجام شد.
روش کاراین مطالعه مرور نظام مند با استفاده از کلیدواژه های فارسی و انگلیسی و همه ترکیبات احتمالی آن ها در پایگاه های اطلاعاتیPubMed ، Scopus،ProQuest ،Google scholar ،Web of science ،The Cochrane Library،EMBASE ،Cinhal ،SID ،Magiran ، IranMedex و IranDoc بدون محدودیت زمانی و زبانی تا ماه آوریل 2022 انجام شد. دو نویسنده به طور مستقل شناسایی، غربالگری و نقد کیفی مقالات و استخراج داده ها را انجام دادند.
یافته هابا استفاده از استراتژی جستجو، 317 مطالعه بازیابی شد. 7 مطالعه با 174 نمونه وارد مرور نظام مند حاضر گردید و از بین آنها نیز 5 مقاله حایز شرایط ورود به متاآنالیز بودند. یافته ها نشان داد که تحریک سوزنی عصب تیبیال خلفی باعث بهبودی و کاهش معنی دار میانگین دفعات شب ادراری (تفاوت میانگین: 0.78-، فاصله اطمینان 95%: 15/0- تا 41/1-) و دفعات دفع ادرار روزانه (تفاوت میانگین: 3.94-، فاصله اطمینان 95%: 43/1- تا 44/6-) در مقایسه با مقادیر قبل از درمان شد. همچنین با اینکه مقادیر مربوط به شاخص علایم سیستیت بینابینی (ICSI) و شاخص مشکل سیستیت بینابینی (ICPI) نیز بعد از مداخله در مقایسه با مقادیر قبل از درمان کاهش یافت، بر اساس مدل اثرات تصادفی، این تفاوت میانگین از نظر آماری معنی دار نبود.
نتیجه گیرینتایج مطالعه حاضر نشان دهنده تاثیر تحریک سوزنی عصب تیبیال خلفی بر میانگین دفعات دفع ادرار روزانه و دفعات شب ادراری بود، با این حال به دلیل ناهمگن بودن مطالعات و عدم وجود بازوی کنترل، به طور قطع نمی توان روش استانداردی برای تحریک عصب تیبیال خلفی تعیین کرد، لذا انجام کارآزمایی های بالینی تصادفی با حجم نمونه بیشتر توصیه می گردد.
کلید واژگان: تحریک عصب تیبیال خلفی, عصب تیبیال, سندرم مثانه دردناک, سیستیت بینابینی, مطالعه مروری نظام مندIntroductionPainful bladder syndrome is known as a chronic and progressive bladder disorder. The present systematic review was performed with aim to investigate the method of posterior tibial nerve stimulation (PTNS) in the treatment of painful bladder syndrome.
MethodsThis systematic review study was conducted using Persian and English keywords and all their possible combinations in PubMed, Scopus, ProQuest, Google scholar, Web of science, The Cochrane Library, EMBASE, Cinhal, SID, Magiran, IranMedex and IranDoc databases without time and language limitation until April 2022. Two authors independently identified, screened and qualitatively reviewed the articles and extracted data.
ResultsUsing the search strategy, 317 studies were retrieved. Seven studies with 174 samples were included in the present systematic review and among them 5 articles were eligible for meta-analysis. The findings showed that needle stimulation of the posterior tibial nerve caused a significant improvement and reduction in the mean frequency of nocturnal urination (mean difference: -0.78, 95% confidence interval: -0.15 to -1.41) and daily urination frequency (mean difference: -3.94, 95% confidence interval: -1.43 to -6.44) compared to the values before treatment. Also, although the values related to interstitial cystitis symptom index (ICSI) and interstitial cystitis problem index (ICPI) also decreased after the intervention compared to the values before treatment, based on the random effects model, this mean difference was not statistically significant.
ConclusionThe results of the present study showed the effect of needle stimulation of the posterior tibial nerve on the mean frequency of daily urination and nighttime urination, however, due to the heterogeneity of the studies and the absence of a control arm, it is not possible to definitely determine a standard method for stimulation of the posterior tibial nerve. Therefore, it is recommended to conduct randomized clinical trials with a larger sample size.
Keywords: interstitial cystitis, Painful Bladder Syndrome, Posterior tibial nerve stimulation, Systematic review, Tibial nerve -
مقدمه و اهداف
فلج مغزی منجر به محدودیت های جسمانی و کارکردی بسیاری در زندگی روزمره کودکان مبتلا می گردد که به دنبال آن باعث ایجاد وابستگی کودک به والدین و به خصوص مادر می شود؛ از این رو، مادران این کودکان، زمانی طولانی برای مراقبت از کودکان خود اختصاص می دهند و بر طبق شواهد معمولا سطح بالاتری از استرس، اضطراب و افسردگی را نسبت به مادران دارای کودکان سالم تحمل می کنند. این میزان از استرس و فشار روانی می تواند باعث کاهش کیفیت زندگی مادران دارای کودکان با فلج مغزی گردد. در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر کوچینگ عملکرد کاری به عنوان یکی از مداخلات و راهکارها به منظور بهبود سلامت روان مادران دارای کودکان با فلج مغزی پرداخته شده است.
مواد و روش هامطالعه حاضر به صورت بررسی پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام گرفت که 30 مادر دارای کودک با فلج مغزی به صورت تصادفی در دو گروه مداخله یا کنترل قرار گرفتند. از فرم کوتاه مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21)، پرسشنامه COPM، مقیاس نظام طبقه بندی کارکرد حرکتی درشت (GMFCS) و فرم اسپارکل برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده ها با آزمون تی مستقل و من ویتنی در 22SPSS تحلیل شدند.
یافته هانتایج تحلیل نشان داد که پس از اجرای کوچینگ عملکرد کاری، مادران در نمرات پس آزمون کاهش چشمگیری در میزان استرس، اضطراب و افسردگی نسبت به نمرات پیش آزمون خود داشتند.
نتیجه گیریرویکرد کوچینگ عملکرد کاری می تواند به عنوان مداخله ای موثر برای ارتقای سلامت روان مادران دارای کودکان با فلج مغزی و کاهش سطح استرس، اضطراب و افسردگی آنها در کنار سایر رویکردها مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: فلج مغزی, کودکان, مادران, کوچینگ عملکرد کاری, سلامت روانBackground and AimsCerebral palsy leads to many physical and functional limitations in the daily living of the children, which results in the child becoming dependent on parents and especially the mother. For this reason, mothers of these children spend a lot of time caring for their children. According to the evidence, mothers of these children experience higher levels of stress, anxiety, and depression compared with mothers of typically developing children. This amount of stress may reduce quality of life in these mothers. The aim of the present study was to examine the effect of occupational performance coaching as one of the interventions in order to improve mental health in mothers of children with cerebral palsy.
Materials and MethodsIn the current study with pretest-posttest design and a control group, 30 mothers of children with cerebral palsy wererandomly assigned to intervention or control groups. The short form of Depression, Anxiety, and Stress Scale (DASS-21), COPM questionnaire, Gross Motor Function Classification Scale (GMFCS), and SPARCLE Form were used for data collection. Data were analyzed using independent t-test and Mann-Whitney test in SPSS, version 22.
ResultsThe results of data analysis showed that after performing occupational performance coaching, mothers had significantly lower levels of stress, anxiety, and depression in the post-test scores as compared with their pre-test scores.
ConclusionAccording to our results, ooccupational performance coaching can be used as an effective intervention to improve the mental health in mothers of children with cerebral palsy and to reduce their level of stress, anxiety, and depression along with other approaches.
Keywords: Cerebral palsy, children, mothers, Occupational Performance Coaching, Mental health -
مقدمه
اطالعات حسی برای کنترل و تعدیل نیرو ضروری میباشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر فیدبکهای حسی ساق پا بر روی درک نیروی عضالت اکستانسور مفصل زانو در مردان جوان سالم بود.
مواد و روش هادر این مطالعه مقطعی، 22 مرد جوان و سالم به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت بررسی تاثیر فیدبکهای حسی ساق پا، میانگین خطای سه بار بازسازی نیروی هدف عضالت اکستانسور زانو 05 درصد حداکثر انقباض ارادی ایزومتریک قبل و بالفاصله پس از دستکاری اطالعات حس پوستی، به وسیله یک دینامومتر ویژه اندازهگیری و مقایسه گردید. حس نیروی عضالت اکستانسور زانو در زاویه 05 درجه فلکشن و در سه حالت آزمون شامل حالت عادی شاهد، پس از استفاده از یک اسفنج ضخیم بر روی انتهای تحتانی ساق پای غالب و پس از 25 دقیقه گذاشتن کیسه بلوکهای کوچک یخ بر روی انتهای تحتانی ساق پای غالب مورد بررسی قرار گرفت. به منظور ارزیابی حس نیرو، از روش های بازسازی نیرو در اندام همان سمت و سمت مقابل استفاده شد. داده ها در شرایط مختلف ارزیابی، با استفاده از آزمونهای ANOVA measures Repeated و t Paired مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هابا دستکاری اطالعات حسی ساق پا، تغییر معنیداری در میزان خطای بازسازی نیرو در اندام همان سمت خطاهای مطلق، ثابت و متغیر مشاهده نشد 50/5 < P ،اما در میزان خطای بازسازی نیرو در اندام سمت مقابل بازسازی نیرو با استفاده از حافظه و بازسازی نیرو به صورت همزمان تغییر معنیداری مشاهده .P > 5/50 گردید
نتیجه گیریبه نظر میرسد که اطالعات پوستی و حسی ارسالی از ساق پا جهت درک دقیق نیرو در مفصل زانوی مقابل ضروری میباشد. بنابراین، نقش پیامهای آورانهای حسی در درک و کنترل نیروی مفصل اهمیت زیادی دارد.
کلید واژگان: حس عمقی, فیدبک حسی, مفصل زانوIntroductionSensory information is essential for controlling and modulating muscle force. The aim of this study is to examine the effect of the lower leg sensory feedback on the force sense of the knee extensor muscle.
Materials and Methods22 healthy young men participated in this cross-sectional study through simple random sampling. Before and immediately following manipulation of skin sensory information, the mean error of three times of reproducition of the target force [50% of Maximum voluntary isometric contraction (MVIC)] of the knee extensor muscles was measured using a special dynamometer and reported. The force sense of the knee extensor muscles was examined at an angle of 60 degrees of flexion. The test was conducted in three conditions: normal (control) state, after using a thick sponge on the distal end of the dominant leg, and after placing a bag of small ice blocks on the distal end of the dominant leg for 20 minutes. To evaluate the force sense, the force reproduction methods were used in ipsilateral and contralateral knee. Repeated measures analysis of variance (ANOVA) and paired t-test were used to compare different conditions.
ResultsBy manipulating the leg sensory information, no significant change was observed in the force reproduction error (absolute, constant, and variable errors) of the ipsilateral leg (P > 0.05). However, a significant change was observed in the force reproduction error in contralateral side (P < 0.05).
ConclusionIt seems that the leg sensory information plays an important role in accurate perception of the force at contralateral knee joint. Therefore, signals delivered by the sensory afferents are important in understanding and controlling force.
Keywords: Proprioception, Sensory feedback, Knee joint -
زمینه و اهداف
اختلالات تعادل ایستائی در بیماران همی پلژی بعد از سکته مغزی شایع است. یک روش برای درمان این اختلالات استفاده از بیوفیدبک بینائی هنگام انجام تمرینات تعادلی است. هدف این تحقیق بررسی اثرات استفاده از بیوفیدبک بینائی همراه با درمانهای مرسوم فیزیوتراپی روی تعادل استاتیک بیماران همی پلژی بعد از سکته بود.
روش بررسیاین مطالعه کارآزمائی بالینی با شرکت 32 بیمار همی پلژی ثانویه به سکته مغزی با دامنه سنی 74- 34 سال (21 مرد، 11 زن) صورت گرفت که بصورت تصادفی به دو گروه آزمون و کنترل دسته بندی شدند. این دو گروه از لحاظ سن، قد و وزن یکسان بودند. بیماران قبل از درمان، 6 و 12 جلسه بعد از درمان فیزیوتراپی با استفاده از پوسچروگراف (دامنه نوسان) و دو ترازوی دیجیتال (میزان قرینگی) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمون، درمان فیزیوتراپی مرسوم همراه با بیوفیدبک بینائی از طریق سیستم تعادل بیودکس را دریافت کرد در حالیکه گروه کنترل تحت درمان فیزیوتراپی مرسوم بدون دریافت بیوفیدبک قرار گرفت.
یافته هانتایج مطالعه بهبودی قابل ملاحظه ای را در معیارهای تعادل استاتیک در بیماران گروه آزمون را نشان داد. در این گروه بعد از درمان، میزان وزن اندازی روی پای درگیر افزایش (008/0 = P) و دامنه نوسان پوسچرال با چشمان بسته کاهش (03/0 = P) پیدا کرد.
نتیجه گیریاین مطالعه نشان داد بیوفیدبک بینایی همراه با فیزیوتراپی مرسوم قادر به بهبود حس عمقی و کاهش اثرات فراموشی نیمی از بدن در بیماران سکته مغزی است. بهبود حس عمقی باعث بهبود قرینگی و کاهش نوسان و در نتیجه باعث افزایش تعادل استاتیک در بیماران سکته مغزی می شود.
کلید واژگان: بیوفیدبک بینایی, تعادل, همی پلژی, قرینگی, نوسان پوسچرالBackground And ObjectivesStanding balance deficits are common in hemiplegic patients after stroke. One method to treat these deficits is to provide the patient with visual feedback while balance activities are performed. The purpose of this research was to investigate the effects of using visual biofeedback with conventional physical therapy on static postural stability following stroke.
Materials And MethodsThis randomized clinical trial included 32 patients (11 females and 21 males) with hemiplegia secondary to stroke. These patients were randomly assigned in two groups; control and experimental groups. These groups were matched for age, weight and height. Patients were tested using Equitest (amplitude of postural sway) and two digital weight scales (symmetry) before, 6 sessions and 12 sessions after physical therapy intervention. The trained group received visual biofeedback from Biodex Balance System combined with conventional physical therapy whereas the control group performed conventional physical therapy without biofeedback.
ResultsSignificant improvements in static stroke balance measurements were found in trained group. In trained group, symmetry of weight bearing was increased (P = 0.008) and postural sway was decreased (P = 0.03).
ConclusionThis study revealed that visual biofeedback training with conventional physical therapy improved proprioception and decreased hemineglect effects in stroke patients. Improved proprioception resulted in symmetry and decreased sway, subsequently increased static balance in stroke patients.
-
انجام Taping کشکک زانو یکی از روش های درمانی در بیماران مبتلا به سندرم درد کشککی رانی می باشد اما مکانیسم آن در رابطه با تاثیر رفلکس VMO و VL مشخص نیست. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر Taping کشکک روی زمان شروع پاسخ رفلکسی VMO و VL بوده است. با توجه به اینکه در افراد سالم شروع فعالیت عضله VMO زودتر از VL صورت می گیرد، تاثیر Taping روی شروع پاسخ رفلکسی VMO و VL کاملا مشخص نمی باشد در این پژوهش شروع پاسخ رفلکسی VMO و VL با Taping در افراد سالم و افراد مبتلا به سندرم درد کشککی رانی مورد مقایسه قرار گرفت. در این پژوهش شروع پاسخ رفلکسی عضله VMO و VL در پاسخ به تحریک مکانیکی با چکش الکتریکی در 21 فرد سالم و 15 بیمار مبتلا به دردسندرم کشککی رانی در افراد 20 تا 30 سال اندازه گیری شد و طی آن تاندون عضله چهار سر افراد مورد آزمایش توسط چکش رفلکسی الکتریکی مورد تحریک قرار گرفت و پاسخ توسط دستگاه الکترومیوگرافی ثبت گردید سپس Taping کشکک زانو بطوری که میزان درد بیمار در حالت یک پا ایستاده به صورت One Leg Provocation maneuver براساس Visual analog Scale به حداقل 50% کاهش یابد انجام شد و مجددا ثبت پاسخ رفلکسی VMO و VL در پاسخ به تحریک توسط چکش رفلکس الکتریکی ثبت گردید. یافته های پژوهش نشان داد که پاسخ رفلکسی VMO و VL در افراد سالم و مبتلا تفاوت دارد و Taping کشکک زمان فعالیت VMO را در بیماران تغییر می دهد که این تغییر شاید به علت تاثیر Taping روی Tracking کشکک زانو باشد. بنابراین مطالعات دیگری جهت بررسی تاثیر Taping روی Tracking کشکک توصیه می گردد.
کلید واژگان: تاندون پاتلا, عضله(VMO)Vastous Medialis obliqus), عضله(VL)Vastous Lateralis), سندرم درد کشککی رانی, TapingPatellar taping is one of the method of treatment of patellofemoral pain but effect of patellar taping on VMO and VL reflex as a one of mechanism of pain relieve is questionable. The purpose of this study were to investigate the effect of patellar taping on the timing of the onset of VMO and VL reflex in patients with patellofemoral pain and to compare the obtained of VMO and VL reflex with normal subject. Onset time of VMO & VL reflex to a special mechanical stimulus (tapping the quadriceps tendon) were measured in 21 healthy subjects and 15 patients suffering from patellofemoral(20-30 years old). Each subject’s quadriceps tendon was tap armed reflex hammer and EMG signals were recorded. Following this recording, the patellar taping was performed on the patients using leucoplast tapes,so that their pain score dropped to less than 50% of their original pain according to VAS, when one leg provocation maneuver was used to provoke the pain in the patellofemoral joints. Latency of the onset of the reflex response of VMO and VL were different in normal subject’s compare to the patients. Taping of patellofemoral joint, as performed in this study, change the timing of the activity of the VMO in the patients suffering from patellofemoral pain. Reduced latency of VMO activation as the result of taping as observed in this study, may have a positive effect on the patellar tracking. Further studies are recommended in order to substantiate the clinical effects of such that change caused by patellar taping.Keywords: Patellar tendon, Vastous medialis obliqus muscle, Vastous Lateralis muscle
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.