عبدالکاظم نیسی
-
مسئولیت اجتماعی یکی از مفاهیم مهمی است که حوزه اقتصادی، اجتماعی، و زیست محیطی را در بر میگیرد. هدف این تحقیق بررسی مولفهها و شاخصهای مدل مسئولیت اجتماعی شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب بود. این تحقیق از نوع تحقیقات آمیخته اکتشافی است که با تحلیل محتوای مرام نامه های مسئولیت اجتماعی شرکت های پیش رو در اجرای مسئولیت اجتماعی دنیا و صنعت نفت ایران ابعاد و مولفه های الگو شناسایی و سپس با روش دلفی تثبیت شد. جامعه آماری اول شامل متخصصان و خبرگان شرکت مناطق نفت خیز و دانشگاهی در حوزه مسئولیت اجتماعی بودند که تعداد 15 نفر انتخاب شدند. جامعه آماری دوم شامل ذی نفعان و استفاده گیرندگان از حوزه مسئولیت اجتماعی بود. بر اساس فرمول کوکران برای جوامع نامحدود تعداد این افراد 394 نفر محاسبه شد. جامعه سوم مجریان و متولیان اجرای برنامه های مسئولیت اجتماعی بودند که تعداد 79 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. با انجام تحلیل محتوای مرام نامه های شرکت های بزرگ نفتی دنیا، ابعاد الگوی مورد نظر شناسایی و در نهایت به کمک مدل سازی ساختاری تفسیری و با کمک نرم افزار میک مک الگوی مورد نظر ترسیم و سطوح پنجگانه این الگو معرفی شدند. پس از تحلیل محتوا و دو دور روش اجرای دلفی، دوازده مولفه و 58 شاخص استخراج شد که برای زیست بوم هر منطقه می توان آن ها را به عنوان مولفه ها و شاخص های مدل مسئولیت اجتماعی در نظر گرفت. این ابعاد و مولفه ها در دور دوم دلفی غربالگری شدند. در نهایت اولویت بندی مولفه ها، صورت گرفت که نتایج حاکی از آن بود که شاخص مسئولیت اجتماعی سازمانی با وزن نسبی 330/0 بیشترین اهمیت را دارد. بنابراین در بین 12 شاخص بیشترین تاثیر را دارد.کلید واژگان: حاکمیت شرکت, شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب, عملکرد اقتصادی, مسئولیت اجتماعیSocial responsibility is one of the important concepts that includes economic, social, and environmental fields. The purpose of this research was to examine the components and indicators of the social responsibility model of the National Company of the Southern Oil-rich Regions. The first statistical population includes specialists and experts of oil-rich regions companies and academics in the field of social responsibility, 15 of whom were selected. The second statistical population includes the beneficiaries and users of the social responsibility field. The number of them was calculated as 394 individuals. The third community involves managers and trustees of social responsibility programs; 79 people were selected as a sample. The results of the analysis of the content of the resolutions of the major oil companies of the world, the dimensions of the desired model were examined. Finally, with the help of structural-interpretive modeling and Mic Mac software, the desired model was drawn, and the five levels of this model were introduced. After content analysis and two rounds of Delphi implementation, twelve components and 58 indicators were extracted. These can be considered components and indicators of the social responsibility model of the National Company of Southern Oil Regions for the ecosystem of each region. These dimensions and components were screened in the second round of Delphi. Finally, in prioritizing the components, the organizational social responsibility index, with a relative weight of 0.330, is the most important. Therefore, among the 12 indicators, it has the most impact.Keywords: Social Responsibility, National Company Of South Oil-Rich Regions, Corporate Governance, Economic Performance
-
این تحقیق با هدف، طراحی الگوی توسعه یافته مسئولیت اجتماعی شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب، با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا، انجام گرفته است. این تحقیق از نوع تحقیقات کیفی بوده که با تحلیل محتوای مرامنامه های مسئولیت اجتماعی شرکت های پیشرو در اجرای مسئولیت اجتماعی دنیا و صنعت نفت ایران، ابعاد و مولفه های الگو شناسایی شده و سپس با روش دلفی تثبیت شد، جامعه آماری اول شامل متخصصان و خبرگان شرکت مناطق نفتخیز و دانشگاهی در حوزه مسئولیت اجتماعی است؛ تعداد این افراد 20 نفر است. نمونه انتخاب شده به روش قضاوتی و در دسترس 15 نفر انتخاب شدند. جامعه آماری دوم شامل ذینفعان و استفاده گیرندگان از حوزه مسئولیت اجتماعی است. تعداد این افراد نامحدود است. براساس فرمول کوکران برای جوامع نامحدود تعداد این افراد 394 نفر محاسبه شد. جامعه سوم مجریان و متولیان اجرای برنامه های مسئولیت اجتماعی است. تعداد این متولیان در ستاد شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب، که عبارتاند از مسئولان و دستاندرکاران اجرای برنامه مسئولیت اجتماعی 100 نفر است، که به روش تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 79 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج تحلیل محتوای مرامنامه های شرکتهای بزرگ نفتی دنیا، ابعاد الگوی موردنظر بررسی و درنهایت به کمک مدلسازی ساختاری تفسیری و با کمک نرمافزار میکمک، الگوی موردنظر ترسیم و سطوح پنجگانه این الگو معرفی شدند. پس از تحلیل محتوا و دو دور روش اجرای دلفی، دوازده مولفه و 58 شاخص استخراج شد، که برای زیستبوم هر منطقه، میتوان آنها را بهعنوان مولفه ها و شاخصه ای مدل مسئولیت اجتماعی شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب در نظر گرفت. این ابعاد و مولفه ها در دور دوم دلفی، غربالگری شدند. درنهایت اولویت بندی مولفه ها، شاخص مسئولیت اجتماعی سازمانی با وزن نسبی 330/0 بیشترین اهمیت را دارد. بنابراین در بین 12 شاخص، بیشترین تاثیر را دارد
کلید واژگان: مسئولیت اجتماعی, شرکت های نفتی, شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوبThis research has been carried out with the aim of designing the developed model of social responsibility of the national company of the southern oil-rich regions, using the technique of content analysis. This research is qualitative research that by analyzing the content of the social responsibility policies of leading companies in the implementation of social responsibility in the world and Iran's oil industry, the dimensions and components of the model were identified and then confirmed by the Delphi method. The first statistical population includes specialists and experts of companies in oil-rich regions and academics in the field of social responsibility, the number of these people is 20 people. 15 people were selected by the judgment method and available. The second statistical population includes the beneficiaries and beneficiaries of the social responsibility field. The number of these people is unlimited. Based on Cochran's formula for unlimited communities, the number of these people was calculated as 394 people. The third community is the executors and trustees of social responsibility programs. The number of these custodians in the headquarters of the National Company of the Southern Oil Regions, which are he officials and those involved in the implementation of the social responsibility program, is 100 people, and 79 people were selected as a sample by a simple random method and using the Cochran formula. The results of the analysis of the content of the resolutions of major oil companies in the world showed that the dimensions and components of social economic responsibility, organizational social responsibility, social responsibility of stakeholders, governance social responsibility, customer-oriented social responsibility, development-oriented social responsibility, environmental social responsi-bility, Ethical social responsibility, civil social responsibility, social responsibility, accountability, individual social responsibility, and civil social responsibility are the dimensions of the desired model, and finally, with the help of structural-interpretive modeling and with the help of Mic Mac software, the desired model is drawn and five levels This model was introduced
Keywords: Social Responsibility, Oil Companies, National Company Of South Oil-Rich Regions -
فصلنامه علوم روانشناختی، پیاپی 142 (دی 1403)، صص 2361 -2380زمینه
علائم وسواس گون، تحمل پریشانی پایین و احساس گناه بالا از جمله موارد شایع در بین جمعیت بالینی مبتلایان به اختلال وسواسی-جبری می باشد. این موارد باعث مزمن شدن این اختلال شده و سیر درمان را سخت تر و طولانی تر می کنند، و این مسئله اهمیت یافتن درمان مناسب برای اختلال وسواس-جبری را جدی تر می کند، زیرا مزمن شدن اختلال باعث آسیب بسیار جدی به روابط، عملکرد، شغل و زندگی شخص می شود.
هدفهدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت بر علائم وسواس، تحمل پریشانی و احساس گناه بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری بود.
روشروش پژوهش حاضر از نوع مطالعه تک موردی با طرح ABA بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری مراجعه کننده به مراکز روانشناختی شهر اهواز بود. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر به شیوه هدفمند بود. نمونه این پژوهش شامل چهار بیمار مبتلا به اختلال وسواسی-جبری بود. ابزارهای مورد استفاده این پژوهش شامل مصاحبه ساختار یافته بر اساس DSM5-TR و مقیاس های علائم وسواس فکری-عملی ییل-برون (گودمن و همکاران، 1989)، تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و احساس گناه (کوگلز و جونز، 1992) بود. همچنین محتوای درمانی پژوهش حاضر بر اساس پروتکل طرحواره درمانی مبنی بر ذهنیت (فرل و همکاران، 2014) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نمودار دیداری، درصد داده های ناهمپوش، درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا استفاده شد.
یافته هایافته های پژوهش نشان داد که طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت بر علائم وسواس، تحمل پریشانی و احساس گناه شرکت کنندگان در مراحل مداخله و پیگیری موثر واقع شده و دارای اثربخشی است. مقدار شاخص تغییر پایا نیز برای تمامی آن ها معنادار بود (05/0 >p). درصد بهبودی در مرحله پیگیری نیز در محدوده موفقیت درمان قرار داشته که این مسئله ثبات اثربخشی این درمان را نشان می دهد.
نتیجه گیریبا توجه به سیر مختل کننده و مزمن بودن وسواس ضرورت یک درمان اثربخش و پایدار در مورد این بیماران حائز اهمیت است. همچنین با توجه به نتایج پژوهش حاضر و اثربخشی طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت بر علائم وسواس، تحمل پریشانی و احساس گناه بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری، استفاده از مداخلات و فنون خاص مداخله مبتنی بر ذهنیت های طرحواره ای به عنوان یک روش اصلی و مکمل در کنار سایر فنون و مفاهیم اصلی در درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری و نشانگان آن ها به درمان گران پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت, اختلال وسواسی-جبری, علائم وسواس, تحمل پریشانی, احساس گناهBackgroundObsessive symptoms, low distress tolerance, and heightened guilt represent prevalent characteristics within the clinical demographic of individuals suffering from obsessive-compulsive disorder (OCD). These features contribute significantly to the chronicity of this disorder, complicating the treatment trajectory and prolonging the therapeutic process. Consequently, the imperative to identify an appropriate treatment for OCD becomes more pronounced. The chronic nature of this condition inflicts substantial damage on various facets of life, including relationships, performance, work, and overall quality of life.
AimsThis study aimed to scrutinize the efficacy of schema mode therapy in ameliorating obsession symptoms, bolstering distress tolerance, and alleviating guilt among individuals diagnosed with obsessive-compulsive disorder.
MethodsThe present research employed a single case study utilizing an ABA design. The statistical population encompassed all patients diagnosed with obsessive-compulsive disorder (OCD) attending psychological centers in Ahvaz city. The sampling method adopted for this study was Purposive, specifically selecting four individuals diagnosed with obsessive-compulsive disorder as the research sample. To assess and measure the participants, structured interviews based on DSM-5-TR criteria were conducted, along with employing the Yale-Brown Obsessive-Compulsive Symptoms Scale (Goodman et al., 1989), the Distress Tolerance Scale (Simons & Gaher, 2005), and the Guilt Scale (Kugler & Jones, 1992). The therapeutic intervention utilized in this study adhered to the schema mode therapy protocol as outlined by Ferrell et al. (2014). For data analysis, visual chart, percentage of non-overlapping data, recovery percentage and reliable change index were used.
ResultsThe research findings revealed that schema mode therapy exhibited effectiveness in reducing symptoms of obsession, enhancing distress tolerance, and alleviating guilt among the subjects during both the intervention and follow-up stages. Furthermore, the reliability index value was statistically significant for all measured parameters (p< 0.05). Additionally, the percentage of recovery during the follow-up phase fell within the spectrum denoting treatment success, signifying the sustained efficacy and stability of this therapeutic intervention.
ConclusionGiven the obsession and chronic obsession, the necessity of an effective and sustainable treatment is important for these patients. Also, according to the results of the present study and the effectiveness of schema mode therapy on the symptoms of obsession, distress tolerance and guilt in patients with obsessive-compulsive disorder, the use of specific interventions and intervention techniques based on schema mentalities is suggested as a main and complementary method along with other main treatment techniques and concepts.
Keywords: Schema Mode Therapy, Obsessive Compulsive Disorder, Obsessive Symptoms, Distress Tolerance, Guilt -
اختلال وسواس-جبری یک بیماری روانی شدید و طولانی مدت که با رنج قابل ملاحظه و افت عملکرد همراه است. هدف پژوهش اثربخشی درمان شناختی-رفتاری خانواده محور بر سازش خانواده کودکان دارای اختلال وسواسی-جبری بود. طرح پژوهش از نوع روش نیمه آزمایشی طرح تک موردی (تک آزمودنی) بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه کودکان دارای اختلال در محدوده سنی 7 تا 12سال مراجعه کننده به مراکز مشاوره و کلینیک های روانپزشکی شهر اهواز در زمستان 1398 (مراحل پیگیری فروردین1399) بودند. نمونه ها به روش نمونه گیری در دسترس چهارکودک (و مادران شان) انتخاب و تحت مداخله درمانی شناختی- رفتاری خانواده -محور در 12 جلسه قرارگرفتند. در این پژوهش از مقیاس های وسواس-اجباری ییل براون کودک (Cahil & et al, 1997) و مقیاس سازش وتاثیر خانواده کودک (Calvocoressi & et al, 1999) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های ترسیم دیداری یا تحلیل نمودار گرافیکی، شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد شاخص پایا در مرحله درمان و پیگیری برای سازش خانواده معنی دار می باشد (05/0p<). درصد بهبودی کلی نیز نشان داد اثربخشی درمان شناختی-رفتاری خانواده - محور بر سازش خانواده درکودکان دارای اختلال بر اساس طبقه بندی بلانچارد برای چهار کودک در مرحله درمان و پیگیری، در طبقه درمان موفق قرارگرفت. پس این درمان می تواند بر سازش خانواده کودکان دارای اختلال وسواسی- جبری سودمند و کارآمد باشد.کلید واژگان: درمان شناختی-رفتاری خانواده- محور, سازش خانواده, کودکان دارای اختلال وسواس- جبریObsessive Compulsive Disorder is a time-consuming and severe mental illness that causes significant distress and impaired functioning. The purpose of this study was to investigate the effect of family-based cognitive-behavioral therapy on the accommodation of children with OCD. The research plan was single case. The statistical population of this research included all the children with OCD in the range of 7-12 years who referred to counseling centers and psychiatric in Ahvaz in 2020. Samples (and with mothers) were selected by available sampling method and received family-based cognitive-behavioral therapy intervention in 12 sessions. In this study, Yale Brown Child Obsessive Compulsive Disorder Scale (1997) and the Family Accommodation Interview Scale (1999) were used. Data analysis was performed by using visual charting or graphical analysis methods, reliable change index and percentage of improvement. The results showed that reliable change index was significant for accommodation in treatment and follow-up (p <0.05). Also percentage of overall improvement showed the effectiveness of Family-Based Cognitive-Behavioral Therapy on the accommodation of Children with obsessive-compulsive disorder in treatment and follow-up stages, was in Successful Treatment category in four child, Based on Blanchard's Classification and this Therapy can be beneficial and effective on accommodation of children with obsessive-compulsive disorder.Keywords: Family-based Cognitive-Behavioral Therapy, Accommodation, Children with obsessive-compulsive disorder
-
این تحقیق با هدف، شناسایی وضعیت موجود مسئولیت اجتماعی شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب و طراحی الگوی توسعه یافته انجام گرفته است . جامعه آماری اول شامل متخصصان و خبرگان شرکت مناطق نفت خیز و دانشگاهی در حوزه مسئولیت اجتماعی، است تعداد این افراد 20 نفر میباشند .نمونه انتخاب شده به روش قضاوتی و در دسترس 15 نفر انتخاب شدند این افراد گروه مصاحبه و پانل دلفی را تشکیل میدهند. جامعه آماری دوم شامل ذینفعان و استفاده گیرندگان از حوزه مسئولیت اجتماعی است تعداد این افراد نامحدود است. بر اساس فرمول کوکران برای جوامع نامحدود تعداد این افراد 394 نفر محاسبه شد . جامعه سوم مجریان و متولیان اجرای برنامه های مسئولیت اجتماعی می باشد. تعداد این متولیان در ستاد شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب که عبارتند از مسئولان و دست اندر کاران اجرای برنامه مسئولیت اجتماعی 100 نفر است که به روش تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 79 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند . این تحقیق از نوع تحقیقات کیفی بوده که ا برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز " مرامنامه مسئولیت اجتماعی شرکت های پیشرو در اجرای مسئولیت اجتماعی دنیا و صنعت نفت ایران" ابعاد و مولفه های مسئولیت اجتماعی اقتصادی ،مسئولیت اجتماعی سازمانی،مسئولیت اجتماعی ذینفعان، مسئو.لیت اجتماعی حاکمیتی ، مسئولیت اجتماعی مشتری محور،مسئولیت اجتماعی توسعه محور ،مسئولیت اجتماعی زیست محیطی ،مسئولیت اجتماعی اخلاقی سئو.لیت اجتماعی مدنی، مسئو.لیت اجتماعی پاسخگویی ومسئولیت اجتماعی فردی ،مسئولیت اجتماعی عمرانی مورد شناسایی قرار گرفت که این مولفه ها با اجرای دو دور روش دلفی تثبیت شدند و به کمک نرم افزار سوپر دسیژن اولویت بندی صورت گرفت که اولین اولویت مسئولیت اجتماعی سازمان و آخرین اولویت ،مسئولیت اجتماعی عمرانی بوده است . در انتها با استفاده از نظر خبر گان و کارت امتیازی متوازن وضعیت موجود شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت الگوی مورد نظر با توجه به یافته های تحقیق در خصوص مسئولیت اجتماعی ترسیم گردید.کلید واژگان: مدل شبکه ای, مدل مکان مرکزی, مناطق شهری چند مرکزی, سیستم فضاییAccording to the "Environmental Performance Index" certificate, Iran's environment is not in a good condition in 2022. And it faces many crises, including the phenomenon of fine dust, drying up of wetlands, land subsidence in most parts of the country, air pollution, etc. For this purpose, considering the importance of the drafting stage in the public policy making process, the present research intends to propose and provide a framework for the drafting of the country's environmental policies in order to solve environmental problems. The present research has a qualitative approach, which was first a literature review and then a semi-structured interview was arranged with 13 experts in the field of environment, and then thematic analysis method was used to analyze the data. In this method, first through descriptive coding process, 105 primary codes (themes) emerged in the form of 37 sub-themes using MAXODA software. Then these themes were related to each other in the process of interpretive coding and finally 8 main or overarching themes were identified. Then, in the final stage of the research (quantitative approach), due to the possibility of bias in the experts' opinions, the Delphi technique was used to reach a group agreement between the experts. The results of this research show that eight components or factors have an effect on the development of environmental policies, which are the main themes of this research. These topics include "economic components of sustainable development", "social components of sustainable development", "environmental components of sustainable development", "political components of sustainable development", "legal requirements", institutional capacity and "actors effective in formulating the policy" "Environmental policies" as effective factors in developing environmental policies were identified and formed the research framework.Keywords: Network Model, Central Place Model, Polycentric Urban Regions, Spatial System
-
مقیاس آگاهی از بدن شی انگاشته یک مقیاس برجسته از سازه های کلیدی در پیشینه تصویر بدن است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس آگاهی از بدن شی انگاشته در زنان صورت گرفت. جامعه پژوهش حاضر کلیه دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز بودند که 290 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از مقیاس آگاهی از بدن شی انگاشته (مک کینلی و هاید،1996)، پرسشنامه طرح واره ظاهر (کش و لابارج، 1996) و خرده مقیاس جهت گیری ظاهر پرسشنامه روابط چندبعدی بدن - خود- ظاهر (کش، 2000) استفاده شد. روایی مقیاس آگاهی از بدن شی انگاشته با استفاده از روش های تحلیل عامل تاییدی و روایی همگرا سنجیده شد و پایایی مقیاس با روش های همسانی درونی و تنصیف ارزیابی شد. ضرایب همبستگی بین آگاهی از بدن شی انگاشته و عامل های آن (پایش بدن، شرم بدن و باورهای کنترل ظاهر) با طرح واره ظاهر و جهت گیری ظاهر نشان داد که مقیاس فوق از روایی همگرای خوبی برخوردار است. ضریب پایایی آلفای کرونباخ برای کل مقیاس و عامل های آن (پایش بدن، شرم بدن و باورهای کنترل ظاهر) به ترتیب 71/0، 78/0، 75/0 و 65/0 محاسبه شد. همچنین ضرایب پایایی کل مقیاس به روش تنصیف (اسپیرمن - براون و گاتمن) 50/0 و برای عامل های آن (پایش بدن، شرم بدن و باورهای کنترل ظاهر) در دامنه 65/0 تا 71/0 و به روش بازآزمایی پس از چهار هفته برای نمره کل 79/0 و برای عامل های آن (پایش بدن، شرم بدن و باورهای کنترل ظاهر) به ترتیب 83/0، 66/0 و 63/0 به دست آمد. نتایج پژوهش بیانگر این بود که مقیاس آگاهی از بدن شی انگاشته در ایران از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار است.کلید واژگان: مقیاس آگاهی از بدن شی انگاشته, شیء انگاری بدن, پایایی, رواییObjectified Body Consciousness Scale is a prominent scale of the key construct in the body image literature. The purpose of this study was to investigate the Psychometric properties of the Persian version of Objectified Body Consciousness Scale in women. 290 female undergraduate students of Shahid Chamran University of Ahvaz who were selected by multi - stage random sampling participated in this research. In order to collect information the Objectified Body Consciousness Scale (McKinley & Hyde,1996), Appearance Schemas Inventory (Cash & Labarj,1996) and appearance orientation subscale of Multidimensional Body-Self Relations Questionnaire -Appearance Scale (Cash,2000) were used. The validity of the OBCS was measured using confirmatory factor analysis and convergent validity, and the reliability of the scale was assessed by internal consistency and Half-Split. Confirmatory factor analysis indicated an acceptable fit of the extracted model. Correlation coefficients between the OBCS and its factors (body surveillance, body shame and appearance control beliefs) with appearance schema and appearance orientation showed that the scale has good convergent validity (p <0.01). Cronbach's alpha reliability coefficient for OBCS and its factors (body surveillance, body shame and appearance control beliefs) were calculated to be 0.71, 0.78, 0.75 and 0.65, respectively. Also, the reliability coefficients of the OBCS were obtained by Half-Split method (Spearman-Brown and Guttman) 0.50 and for its factors (body surveillance, body shame and appearance control beliefs) in the range of 0.65 to 0.71, and by retest method 0.79 and for its factors (body surveillance, body shame and appearance control beliefs) 0.83, 0.66, and 0.63 respectively after four weeks. The results indicate that the OBCS in Iran has a good validity and reliability.Keywords: Objectified Body Consciousness Scale, body objectification, reliability, validity
-
مقدمه
افسردگی و نشانگان ضربه عشق، با دگرگونی های خلق و هیجان مشخص می شوند و عملکرد افراد را مختل می کنند.
هدفهدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر درد ذهنی، اجتناب تجربی و بخشش زنان مبتلا به افسردگی دارای تجربه شکست عاطفی بود.
روشطرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان 18 الی 35 سال دارای تجربه شکست عاطفی شهر اصفهان در سال 1400 بود که 30 آزمودنی به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند. اعضای گروه آزمایش، درمان هیجان مدار را طی 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه بالینی ساختاریافته اختلالات محور یک، پرسشنامه نشانگان ضربه عشق (1999)، پرسشنامه افسردگی بک (1996)، مقیاس بخشش هارتلند (2005)، پرسشنامه درد ذهنی اورباخ و میکلینسر (2003) و مقیاس پذیرش و عمل (2004) استفاده شد. داده های توصیفی و استنباطی با نرم افزار SPSS نسخه 24 و روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها:
نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات متغیرهای درد ذهنی، اجتناب تجربی و بخشش در گروه آزمایش و گواه تفاوت معنا داری وجود دارد (0/001>P) و به ترتیب 73/1، 39/7 و 80/1 درصد از تفاوت گروه ها در مرحله پس آزمون و 76/2، 41/8 و 77/1 درصد از تفاوت گروه ها در مرحله پیگیری ناشی از اثر مداخله بوده است.
نتیجه گیری:
درمان هیجان مدار بر درد ذهنی، اجتناب تجربی و بخشش زنان دارای افسردگی همبود با شکست عاطفی موثر بود و از این روش می توان برای تقویت سلامت عاطفی این افراد سود جست.
کلید واژگان: افسردگی, درمان هیجان مدار, بخشش, اجتناب, درد ذهنیIntroductionDepression and love trauma syndrome are characterized by changes in mood and emotions and disruptions in performance.
AimThis study aimed to investigate the effectiveness of emotion focused therapy on mental pain, experiential avoidance, and forgiveness in women with depression, who experienced a romantic relationship breakup.
MethodIn the present study, a semi-experimental, pretest-posttest, control group design with a three-month follow-up was employed. The statistical population consisted of all females, aged 18-35 years, who experienced a romantic relationship breakdown in Isfahan, Iran, in 2021. Thirty participants were selected via available sampling and randomly divided into control and experimental groups. The experimental group participated in 10 sessions of emotion focused therapy (90 minutes per session). For data collection, the Structured Clinical Interview for DSM-V Axis I Disorders (SCID-I), Love Trauma Syndrome Questionnaire (1999), Beck Depression Inventory (1996), Heartland Forgiveness Scale (2005), Orbach & Mikulincer Mental Pain Scale (2003), and Acceptance and Action Questionnaire (2004) were used. Descriptive and inferential data were analyzed in SPSS Version 24, using repeated measures analysis of variance (ANOVA).
ResultsThe results indicated significant differences in the mean scores of mental pain, experiential avoidance, and forgiveness between the experimental and control groups (P<0.001). Regarding these variables, 73.1%, 39.7%, and 80.1% of the variance between the groups in the post-test, and 76.2%, 41.8%, and 77.1% of the variance between the groups in the follow-up were attributed to the effects of intervention, respectively.
ConclusionThe emotion focused therapy was effective in improving the mental pain, experiential avoidance, and forgiveness of women with depression and who experience relationship breakdown. Therefore, this method can be used to improve the emotional health of these women.
Keywords: Depression, Emotion focused therapy, Forgiveness, Avoidance, Mental pain -
زمینه
از عوامل مهم موثر بر سلامت نیروی انسانی که موجب کاهش کارآیی و اثربخشی آنان در سازمانهای مختلف و از جمله در کتابخانههای دانشگاهی میگردد فرسودگی شغلی است. این عارضه با اثربخشی منفی موجب محرومیت کتابخانه از نیروی انسانی باتجربه، اختلال در رفع نیازهای آموزشی و اطلاعاتی کاربران کتابخانه و نهایتا عدم موفقیت کتابخانه و سازمان متبوع در دستیابی به اهداف و ماموریتهای پیشبینیشده میگردد. هدف این مطالعه شناسایی رابطه اختلالات اسکلتی- عضلانی ناشی از کار با فرسودگی شغلی بود.
روش کارمطالعه حاضر از نظر ماهیت توصیفی و به روش همبستگی و از نظر هدف کاربردی می باشد و به روش سرشماری، بر روی 126 نفر کتابدار کتابخانههای دانشگاههای دولتی اهواز (علوم پزشکی جندیشاپور و شهید چمران) انجام گردید. پرسشنامه کرنل (Cornel) برای سنجش میزان آسیبهای جسمی ناشی از کار و پرسشنامه مسلاچ (Maslach) برای سنجش میزان فرسودگی مورد استفاده قرار گرفته است. تحلیل دادهها در دو بخش آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمونهای گروه t، همبستگی پیرسون) انجام شد. سطح معناداری برابر 5 صدم در نظر گرفته شده است.
یافتههایافتهها حاکی از آن است که میزان اختلالات اسکلتی -عضلانی کلی (96/32) و فرسودگی شغلی کلی (72/1) پایینتر از میانگین جامعه بوده است. بالاترین میزان اختلالات اسکلتی– عضلانی در ناحیه گردن (9/78 درصد) و کمترین میزان درقسمت تحتانی پا (8/37 درصد) بوده است. همچنین، بین کتابداران زن و مرد دانشگاههای دولتی اهواز در متغیرهای اختلالات اسکلتی- عضلانی ناشی از کار و فرسودگی شغلی تفاوت معناداری وجود ندارد.
نتیجهگیریبه طور کلی اختلالات اسکلتی- عضلانی با تمام ابعاد فرسودگی شغلی به جز عملکرد فردی، رابطه مثبت دارد و با بالا رفتن میزان اختلالات اسکلتی- عضلانی، میزان فرسودگی شغلی نیز افزایش مییابد.
کلید واژگان: اختلالات اسکلتی- عضلانی, فرسودگی شغلی, کتابخانه های دانشگاهی, کتابدارانDepiction of Health, Volume:13 Issue: 3, 2022, PP 322 -333BackgroundJob burnout is an important factor affecting human health, and it can reduce the efficiency and effectiveness of staff in various organizations, including academic libraries. This negative phenomenon may deprive libraries of experienced manpower, disrupting the educational and information needs of library users, ultimately leading to the failure of the library and its organization in achieving the intended goals and missions. This study aimed to optimize the performance of human resources and identify the relationship between work-related musculoskeletal disorders and burnout to help in planning to reduce the rate of burnout.
MethodsThis descriptive-correlational and applied research was carried out by census method on 126 librarians working in Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences and Shahid Chamran University of Ahvaz. The Cornell Musculoskeletal Discomfort Questionnaires (CMDQ) was used to measure the amount of physical injury caused by work and the Maslach Burnout Inventory (MBI) was used to measure the degree of burnout. Data analysis was performed in two parts: descriptive statistics and inferential statistics. P-value equal to 0.05 was considered as significant.
ResultsThe findings indicated that the total rate of musculoskeletal disorders (32.96) and total job burnout (1.72) were lower than the population average. The highest rate of musculoskeletal disorders was in the neck area (78.9%) and the lowest rate was in the lower leg (37.8%). Moreover, no significant difference was observed between male and female librarians in the variables of musculoskeletal disorders caused by work and job burnout.
ConclusionIn general, musculoskeletal disorders had a positive relationship with all dimensions of job burnout except for individual performance. There was an increase in musculoskeletal disorders, as well as the rate of job burnout.
Keywords: Musculoskeletal Diseases, injuries, Job Burnout, Universities Libraries, Librarians -
مقدمه
با وجود این که رویا، تجربه ذهنی و کاملا شخصی هر فرد در هنگام خواب است، اما برخی از مضامین رویا، جهانی و بین همه انسان ها در فرهنگ های مختلف مشترک هستند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی رویاهای رایج و بررسی رابطه آن ها با ابعاد نگرش نسبت به رویا در یک نمونه از جمعیت عمومی فرهنگ ایرانی بود.
روشبه این منظور 720 نفر از مردم 17 تا 63 ساله عادی (غیربالینی) کشور ایران، به روش نمونه گیری داوطلبانه با ورود به وب سایت این پژوهش و تکمیل پرسشنامه های رویاهای رایج و نگرش نسبت به رویا، در مطالعه شرکت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کانونی در نرم افزار SPSS-24 تحلیل شد.
نتایج"زنده دیدن فردی که مرده است"، "تجارب جنسی" و "تعقیب شدن بدون آسیب جسمانی" به ترتیب فراوان ترین مضامین رویاها بودند. نتایج همبستگی کانونی نشان داد که رابطه متغیر کانونی نگرش نسبت به رویا با متغیر کانونی رویاهای رایج 57/0 می باشد (001/0<p). همچنین 62/0 واریانس مولفه های رویاهای رایج توسط ابعاد نگرش نسبت به رویا تبیین می شود.
نتیجه گیری:
نتایج تحلیل کانونی با 99 درصد احتمال، وجود همبستگی بین دو مجموعه نگرش نسبت به رویا و مولفه های رویاهای رایج را تایید می کند که نشان می دهد متغیرهای درون روانی مثل نگرش، می توانند حتی در جنبه های مشترک و رایج رویا نیز تفاوت فردی ایجاد کنند. بنابراین باید در بررسی رویاهای رایج مورد توجه قرار گیرند.
کلید واژگان: رویاهای رایج, نگرش نسبت به رویا, تحلیل کانونیBiannual Peer Review Journal of Clinical Psychology & Personality, Volume:20 Issue: 1, 2022, PP 115 -124Introductoin:
Although dreams are subjective and completely personal experience while sleeping, some themes of dreams are universal and shared by all humans in different cultures. This study aims to identify common dreams and examine their relationship with the dimensions of attitude toward dreams in a sample of the general population of Iranian culture.
MethodFor this purpose, 720 Iranian people (17-63 years), were selected by voluntary sampling method in the study. They participated by completing questionnaires about common dreams and attitudes towards dreams on the website of this research. Data were analyzed using Canonical correlation in SPSS-24 software.
Results"Seeing a dead person alive", "Sexual experiences" and "Being chased without physical harm" were the most frequent dream themes, respectively. The results of the canonical correlation showed that the relationship between the canonical variable of attitude toward dreams and the canonical variable of typical dreams is 0.57 (p<0.001). Also, 0.62 of the variance of the components of common dreams is explained by the dimensions of the attitude towards the dream.
Discussion and ConclusionThe results of the canonical analysis with 99% probability confirm the existence of a correlation between the two sets of attitudes toward dreams and the components of common dreams, which indicates that intra-psychological variables such as attitude can make an individual difference even in common aspects of dreams. Therefore, they should be considered in the study of common dreams
Keywords: Typical Dreams, Attitudes toward Dreams, Canonical Analysis -
زمینه و هدف
آلودگی هوا به دلیل تاثیرات جدی اثبات شده بر سلامت انسان، یک مسیله مهم زیست محیطی است. هدف از این مطالعه بررسی میزان غلظت ذرات معلق (PM2.5 و PM10) و ارتباط آن با میزان مرگ در اثر بیماری های قلبی عروقی وتنفسی در سوسنگرد طی سال های 95-1393 بود.
مواد و روش هااین مطالعه به صورت مقطعی برای ارزیابی اثرات بهداشتی PM10 و PM2.5 با استفاده از نرم افزار AirQ انجام شد.
یافته هانتایج نشان داد که بالاترین میانگین سالانه غلظت PM2.5 و PM10 در سال 1395 بود که به ترتیب شامل 07/58، 89/356 میکروگرم بر مترمکعب بود. بالاترین و پایین ترین میانگین غلظت PM2.5 به ترتیب در ماه فروردین و آذر و بالاترین و پایین ترین میانگین غلظت PM10در ماه تیر و آبان مشاهده شد. تجزیه و تحلیل روزانه نشان داد که 178 روز گرد و غباری در سه سال مطالعه وجود دارد که شدیدترین روز گرد و غباری در سال 1395رخ داده است. درصد مرگ و میر کلی منتسب به PM2.5 در افراد بالای 30 سال با توجه به برآورد حد وسط خطر نسبی در سال 95- 1393 به ترتیب برابر با 23/25 %، 6/20% و 21/24%، درصد مرگ و میر منتسب به بیماری ایسکمی قلبی به ترتیب برابر 87/62%، 74/60 %، 62/43 % بود.
نتیجه گیرینتایج نشانگر اثرات بهداشتی منتسب بهPM2.5 شامل مرگ به همه دلایل، مرگ های قلبی عروقی و تنفسی در شهر سوسنگرد بود که نیازمند توجه هر چه بیشتر مسیولین و متخصصین امر جهت کنترل آلودگی هوا می باشد.
کلید واژگان: آلودگی هوا, نرم افزار AirQ, سوسنگرد, PM2.5 و PM10BackgroundAir pollution is an important environmental issue due to its proven serious impacts on human health. The purpose of this study was to investigate the concentration of suspended particles (PM2.5 and PM10) and its relationship with the rate of death due to cardiovascular and respiratory diseases in Susangard during 2014-2016.
MethodsThis study was performed cross -sectional to assess health impacts of PM2.5 and PM10 by using Air Q software.
ResultsThe results showed that the highest annual average concentration was of PM2.5 and PM10 in 2016, which consisted of 58.07 and 356.89 μg/m3, respectively. The highest and lowest average concentration of PM2.5 was observed in April and December, respectively, and the highest and lowest average concentration of PM10 in July and November. Daily analysis showed that there was 178 dusty out of three years of the study, the most severe dust day occurred in 2016. Percentage of overall mortality attributed to PM2.5 in people over 30 years of age according to the estimate of the average relative risk in 2014-16 equal to 25.23%, 20.6% and 24.21%, The mortality attributed to ischemic heart disease was 62.87%, 60.74% and 43.62%, respectively.
ConclusionThe results indicate that the health effects attributed to PM2.5 included mortality for all-causes, cardiovascular and respiratory deaths in the city of Susangerd, which requires more attention from officials and specialists to control air pollution.
Keywords: Air pollution, AirQ software, Susangerd, PM2.5, PM10 -
مقدمه
هدف پژوهش حاضر بررسی روان رنجورخویی، پرخاشگری و مخاطره جویی به عنوان پیش بین های استعداد حادثه دیدگی کارکنان صف شرکت ملی حفاری ایران می باشد.
روش بررسیطرح پژوهش حاضر همبستگی از نوع پیش بین است که با هدف پیش بینی عضویت گروهی (کارکنان حادثه دیده و حادثه ندیده) و دست یابی به معادله ممیز طراحی شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارگران حادثه دیده و حادثه ندیده صف در شرکت ملی حفاری ایران واقع در اهواز بود که طی پنج سال اخیر (از فروردین سال 1389 تا آبان ماه 1394) در آن شرکت کار می کردند. نمونه پژوهش شامل 145 کارگر حادثه دیده (طی 5 سال گذشته) و 115 کارگر حادثه ندیده بود. برای انتخاب نمونه از گروه های حادثه دیده و حادثه ندیده از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. کارگران حادثه دیده و حادثه ندیده در نمونه ی پژوهش، به وسیله پرسشنامه های ویژگی های شخصیتی نیو (کاستا و مک کری، 1992)، شاخص پرخاشگری اس سی ال 90 آر و مخاطره جویی (وستیبی و لی، 2003) مورد سنجش قرار گرفتند.
یافته ها:
داده ها از طریق روش تحلیل ممیز و با استفاده از نرم افزار SPSS-16 تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که تنها از روی متغیرهای روان رنجورخویی و پرخاشگری می توان استعداد حادثه دیدگی کارکنان را پیش بینی کرد. مخاطره جویی قادر نبود میان کارکنان حادثه دیده و کارکنان حادثه ندیده تمایز قایل شود.
نتیجه گیری:
با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود به منظور کاهش میزان حادثه دیدگی کارکنان، ویژگی های شخصیتی افراد همچون روان رنجورخویی و پرخاشگری مورد توجه قرار بگیرند.
کلید واژگان: حادثه دیدگی, روان رنجورخویی, پرخاشگری, مخاطره جوییIntroductionThe present study aims to examine neuroticism, aggression, and risk taking as predictors of accident-proneness in line employees of National Iranian Drilling Company.
MethodsThe present correlational predictive study was designed to predict group membership (injured employees, uninjured employees) and achieve the Audit Equation. The statistical population of the study consisted of all injured and uninjured line employees at the National Iranian Drilling Company of Ahvaz working in the company during the last five years (from April 2010 to November 2013). The research sample consisted of 145 injured employees (over the past 5 years) and 115 uninjured employees, selected using simple random sampling method. The subjects were measured by Neo Personality Inventory (Costa and McCrae, 1992), SCL90R Aggression Index, and Risk Taking scale (Westaby and Lee, 2003) questionnaires.
ResultsThe data were analyzed by SPSS-16 software. The results of this study showed that accident-proneness of employees can be predicted only by neuroticism and aggression variables. The risk taking was not able to distinguish between injured and uninjured employees.
ConclusionAccording to the research results, in order to reduce accident-proneness in employees, personality traits, such as neuroticism and aggression should be considered.
Keywords: Accident-Proneness, Neuroticism, Aggression, Risk Taking -
فرآیندهای متداول تصفیه آب شامل آشغالگیری، انعقاد، لختهسازی، تهنشینی، صافسازی و گندزدایی است. بسیاری از منعقدکنندهها بهطور گستردهای در فرآیندهای تصفیه آب متداول استفاده میشوند. این مواد را میتوان به منعقدکنندههای غیرآلی و آلی طبقهبندی کرد. در سالهای اخیر تحقیقات زیادی در مورد منعقدکنندههای طبیعی انجام شده است. در این مطالعه کتیرا بهعنوان کمک منعقدکننده طبیعی بههمراه پلی آلومینیم کلراید (PAC) برای حذف کدورت و باکتریهای کلیفرم از آب رودخانه کارون مورد ارزیابی قرارگرفت. کتیرا صمغی است که از گون استخراج میشود. طبق نتایج این مطالعه، افزودن کتیرا بهعنوان کمک منعقدکننده روند عملکرد را بهبود بخشید و مشاهدات نشان داد که استفاده از کتیرا بههمراه PAC موجب تشکیل ذرات بزرگتر و افزایش نرخ تهنشینی میشود. در مجموع این مطالعه نشان داد که دوز 06/0 میلیگرم در لیتر کتیرا بهعنوان کمک منعقدکننده بههمراه 15 میلیگرم در لیتر ماده منعقدکننده PAC در کدورت بالا (NTU 480-500) بهترین عملکرد را در کاهش کدورت و کلیفرم کل دارد.
کلید واژگان: انعقاد و لخته سازی, پلی آلومینیوم کلراید, کتیرا, کدورت, کلیفرم, رودخانه کارونConventional water treatment processes include screening, coagulation, flocculation, sedimentation, filtration and disinfection. Many coagulants are widely used in conventional water treatment processes. These materials can be classified into inorganic and organic coagulants. Many researches on natural coagulants were carried out in recent years. This study evaluates Tragacanth as natural coagulants aids with poly aluminum chloride (PAC) for the removal of turbidity and coliform bacteria from water Karoon River. Tragacanth is a gum that extracted from astragalus. According to results of this study, adding tragacanth as a coagulant aid improved performance of the process and experimental observations showed that by applying tragacanth as coagulant aid in optimal conditions, larger flocks are formed compared to PAC applications and the sedimentation rate was higher. In total, this study showed that dose of 0.06 mg/l of tragacanth as a coagulants aid with 15 mg/l of PAC coagulant in high turbidity (480-500 NTU) has the best performance in reducing turbidity and total coliform.
Keywords: Coagulation, Poly Aluminum Chloride, Tragacanth, Turbidity, Coliform -
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر برنامه مداخله ای جلسات گروهی تفسیر رویا با استفاده از شیوه اولمن بر بینش کاوشی، عملی و تجربه ای در زنان سالم است. این پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل زنان داوطلب 45-20 ساله فارسی زبان ساکن ایران دارای حداقل مدرک تحصیلی دیپلم با امکان دسترسی و توانایی کار با اینترنت در سال 1399 است که براساس ملاک های ورود، واجد شرایط برای شرکت در پژوهش بودند. پس از انتشار دعوت نامه پژوهش در سایت ها و صفحات مجازی تبلیغاتی شهرهای مختلف، از این جامعه 20 نفر به صورت هدفمند (براساس ملاک های ورود) انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 10 نفر) قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها مقیاس دستاوردهای تحلیل رویا (GDI) و برنامه مداخله شامل پروتکل ارج نهادن رویای اولمن (UADP) بود که در 11 جلسه 120-90 دقیقه ای به صورت آنلاین برگزار شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS-24 تحلیل شد. نتایج نشان می دهد، برنامه مداخله ای تفسیر گروهی رویاها به شیوه اولمن بر بینش کاوشی و عملی تاثیر معناداری دارد (05/0<p)، اما بر بینش تجربه ای معنادار نیست؛ بنابراین می توان از مداخله تفسیر گروهی رویاها به شیوه اولمن برای ارتقای بینش در جمعیت غیربالینی استفاده کرد.
کلید واژگان: جلسات گروهی تفسیر رویا, بینش کاوشی, بینش عملی, بینش تجربه ایThe purpose of this study is to examine the effect of an intervention program of dream interpretation group sessions using the Ullman method on exploratory, action, and experiential insights in healthy women. This is an applied and quasi-experimental study with a pretest/posttest and a control group. The population includes all Persian-speaking women living in Iran, aged 20 to 45 years, with at least a diploma, and able to access and work with the Internet in 2020, who were eligible to participate in the study based on the inclusion criteria. After publishing the invitation on the websites and virtual advertising pages of various cities, 20 people from this population were purposively selected (based on the inclusion criteria) and then randomly assigned to two experimental and control groups (10 people in each group). Data collection instruments were the Gains from Dream Interpretation (GDI) questionnaire and the intervention program, including the Ullmann's Appreciating Dreams Protocol (UADP), conducted online in 11 sessions of 90 to 120 minutes. Data were analyzed using multivariate analysis of covariance in SPSS-24 software. The results showed that the intervention program of group interpretation of dreams according to the Ullmann's method had a significant effect on exploratory and action insight (p < 0.05), but was not significant on experimental insight. Therefore, the Ullmann's Appreciating Dreams Protocol can be used to promote insight in the non-clinical population.
Keywords: Group Meeting Dream Interpretation, Exploration Insight, action Insight, Experiential Insight -
مقدمه
اختلال وسواس-جبری یک بیماری روانی شدید و طولانی مدت است که با رنج قابل ملاحظه و افت عملکرد همراه است. بر این مبنا این پژوهش با هدف بررسی تاثیر درمان شناختی-رفتاری خانواده -محور بر علایم و عملکرد کودکان دارای اختلال وسواس-جبری انجام شد.
مواد و روش هاطرح پژوهش از نوع روش نیمه آزمایشی طرح تک موردی (تک آزمودنی) بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه کودکان دارای اختلال وسواس-جبری در محدوده سنی 7 تا 12 سال مراجعه کننده به مراکز مشاوره و کلینیک های روانپزشکی شهر اهواز در زمستان 1398 (مراحل پیگیری فروردین 1399) بودند. در صورت تایید تشخیص اختلال وسواس- جبری، با روش نمونه گیری در دسترس چهار کودک (و مادران شان) انتخاب و تحت مداخله درمانی 12 جلسه ای شناختی- رفتاری خانواده -محور قرار گرفتند. در این پژوهش از مقیاس ه ای وسواس-جبری ییل براون کودک و تاثیر اختلال وسواس-جبری کودک استفاده و برای تجزیه و تحلیل داده ها، روش های ترسیم دیداری یا تحلیل نمودار گرافیکی، شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی بکار گرفته شد.
یافته هانتایج به دست آمده نشان داد شاخص پایا در مرحله درمان و پیگیری برای علایم و عملکرد معنی دار می باشد (05/0<p). درصد بهبودی کلی نیز نشان داد اثربخشی درمان شناختی-رفتاری خانواده - محور بر علایم و عملکرد کودکان دارای اختلال وسواس-جبری بر اساس طبقه بندی بلانچارد برای چهار کودک در مرحله درمان و پیگیری، در طبقه درمان موفق قرار گرفت.
بحث و نتیجه گیریدرمان شناختی-رفتاری خانواده-محور می تواند بر علایم و عملکرد کودکان دارای اختلال وسواس- جبری سودمند و کارآمد باشد.
کلید واژگان: درمان شناختی-رفتاری خانواده- محور, عملکرد, کودکان مبتلا اختلال وسواسی-جبریYafteh, Volume:23 Issue: 4, 2021, PP 106 -120BackgroundObsessive-Compulsive Disorder (OCD) is a time-consuming and severe mental illness that causes significant distress and impaired functioning. Therefore, this study aimed to investigate the effect of family-based cognitive-behavioral therapy on the symptoms and functions of children with OCD.
Materials and MethodsThe research plan was single-case or single-subject. The statistical population of this research included all the children with OCD within the age range of 7-12 years who referred to counseling and psychiatric centers in Ahvaz, Iran, in 2020. In total, four children who were diagnosed with OCD were selected by the available sampling method and received family-based cognitive-behavioral therapy intervention in 12 sessions. In this study, the required data were collected using Yale-Brown Child Obsessive-Compulsive Disorder Scale and the Child Obsessive-Compulsive Disorder Impact Scale. Data analysis was performed using visual charting or graphical analysis methods, reliable change index, and percentage of improvement.
ResultsThe results showed that a reliable change index was significant for symptoms and function in treatment and follow-up (P<0.05). Moreover, the percentage of overall improvement showed the effectiveness of family-based cognitive-behavioral therapy on the symptoms and function of children with OCD in treatment and follow-up stages. All four children were in the successful treatment category based on the Classification of Blanchard.
ConclusionFamily-based cognitive-behavioral therapy can be beneficial and effective on the symptoms and function of children with OCD.
Keywords: Children with obsessive-compulsive disorder, Family-based Cognitive-Behavioral Therapy, Function -
مقدمه و هدف
هدف از پژوهش حاضر، طراحی و آزمون الگویی ساختاری از پیشایندها و پیامدهای مهم اعتیاد شغلی در دبیران مرد مقطع متوسطه اول شهرستان آبادان بود. متغیرها در این الگو شامل پیشایندها (کمال گرایی، کیفیت زندگی و اضطراب) و پیامدهای اعتیاد شغلی (پرخاشگری، علایم جسمانی و اختلال خواب) می باشند.
مواد و روش هاپژوهش حاضر، از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل 210 نفر از دبیران مشغول به تدریس مرد مقطع متوسطه اول شهرستان آبادان در سال 1397-1398بوده که به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کمال گرایی اهواز (1999)، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1991)، سیاهه اضطراب بک (1990)، پرسشنامه اعتیاد شغلی لیبانو و همکاران (2010)، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992)، پرسشنامه علایم جسمانی پاول و انرایت (1991) و شاخص کیفیت خواب پیترزبورگ (1989) استفاده شد.
یافته هانتایج مسیرهای غیرمستقیم نشان داد که کمال گرایی و کیفیت زندگی به پرخاشگری ، علایم جسمی و اختلالات خواب از طریق اعتیاد شغلی، معنی دار نبود. به علاوه، مسیر اضطراب به کمال گرایی و کیفیت زندگی از طریق اعتیاد شغلی معنی دار نبود. اما مسیر اضطراب از طریق اعتیاد شغلی تاثیر مثبتی در اختلالات خواب دارد.
بحث و نتیجه گیریبا توجه به تایید وجود رابطه معنی دار بین پیشایندها و پیامدهای اعتیاد شغلی در دبیران در این پژوهش، پیشنهاد می شود مدیران به شناسایی دبیرانی که میل شدید به کار نشان می دهند، بپردازند و وسعت اعتیاد شغلی به کار در درون سازمان خود را بررسی نمایند.
کلید واژگان: کمال گرایی, کیفیت زندگی, اضطراب, پرخاشگری, علائم جسمانیIntroduction & AimThe aim of this study is to design and evaluate the structural model of the important precedents and outcomes of workaholism among the male teachers teaching in the high schools of Abadan. The existing variables in such a model include precedents such as perfectionism, the quality of life, and anxiety and the outcomes resuling from workaholism consist of features like aggression, physical symptoms, and sleep disorders.
Materials & MethodsThe present research is of descriptive-correlational type. The statistical population of this study consists of 210 male Teachers teaching in Abadan high schools in academic years 2018-2019. The high school male teachers are all selected through systematic random sampling. To collect the required data, many reliable questionnaires including the following ones have been used: Ahvaz Perfectionism Questionnaire (1999), WHO Quality of life Questionnaire (1991), Beck Anxiety Inventory (1990), Libano et al.̓s Workaholism Questionnaire (2010), Buss and Perry Aggression Questionnaire (1992), Powell and Enright Physical Symptom Questionnaire (1991) and petersburg Sleep Quality Index (1989).
FindingsThis is why the suggested model is finally supported and approved by removing and modifying the non-meaningful directions. This study also approved that workaholism direction has positive and significant impactst on sleep disorders.
ConclusionConsidering the confirmation of a significant relationship between the antecedents and consequences of job addiction in teachers in this study, it is suggested that managers identify teachers who show a strong desire to work and examine the extent of job addiction to work within their organization.
Keywords: Perfectionism, Quality of life, anxiety, aggression, physical symptoms -
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه علی درگیری تحصیلی، خودکارآمدی تحصیلی با عملکرد تحصیلی با میانجی گری ادراک از جو مدرسه در دانش آموزان تیزهوش دوره دوم متوسطه شهر اهواز بود. پژوهش از نوع رابطه ی- علی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی، نمونه ای به حجم 300 نفر (140 پسر تیزهوش و 160 دختر تیزهوش) انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از چهار پرسشنامه درگیری تحصیلی زرنگ (1391)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی موریس (2001)، پرسشنامه ادراک از جو مدرسه تریکت و موس (1973) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری چون، ضریب همبستگی پیرسون و برای ارزیابی مدل پیشنهادی از روش تحلیل مسیر و از نرم افزار spss، نسخه18 و Amos نسخه 18 استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد الگوی حاضر ادراک از جو مدرسه در جامعه پژوهش معتبر است (RMSEA=0/08) .در تمام مسیرهای مستقیم پژوهش درگیری تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی با مولفه های ادراک از جو مدرسه بجز مسیر مستقیم درگیری تحصیلی و عملکرد تحصیلی بین دانش آموزان تیزهوش رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین مسیرهای غیرمستقیم پژوهش درگیری تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی با میانجی گری ادراک از جو مدرسه تاثیرگذار بر عملکرد تحصیلی می باشد. براساس نتایج می توان گفت برای افزایش احتمال عملکرد تحصیلی دانش آموزان تیزهوش باید به درگیری تحصیلی، خودکارآمدی تحصیلی و ادراک از جو مدرسه آنها توجه شود.
کلید واژگان: درگیری تحصیلی, خودکارآمدی تحصیلی, عملکرد تحصیلی, ادرک از جو مدرسه, دانش آموزان تیزهوشThis study aimed to explore the causal relationship of academic engagement and academic self-efficacy with mediation school climate in high school gifted students studying in Ahvaz in the school year 2018-2019. The research is of a provide model of the causal model relationship. The participants of the present study were selected using random stratified random sampling, included a sample of 300 students (140 boys gifted and 160 girls gifted). To collect the required data four educational questionnaires were used including Zarang Questionnair(2011), Maurice Academic Self-Efficacy Questionnaire(2001), Taylor's Educational Performance Questionnair(1999), a Trick and Mouse School climate understanding Questionnaire (1973). To analyze the collected data, the Pearson correlation coefficient was used and SPSS 18 and Amos 18 were used for evaluating the proposed model. The findings of the present study showed that the current pattern of development goals in the research community is valid (RMSEA = 0.08). Gifted students have a positive and significant relationship in all direct paths of academic engagement and academic self-efficacy with the component of the school meditation. Moreover, the indirect paths of research in academic engagement and academic self-efficacy with the mediation of school meditation have an effect on academic performance.
Keywords: Academic engagement, academic self-efficacy, Academic Performance, Perception of school atmosphere, gifted students -
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی عضویت گروهی (کارکنان حادثه دیده و حادثه ندیده) از روی متغیرهای تعارض بین فردی و عدالت سازمانی و نیز دستیابی به معادله ممیز انجام شده است. شرکت کنندگان در پژوهش 255 نفر از میان کارکنان صف شرکت ملی حفاری ایران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. طرح پژوهش همبستگی از نوع پیش بین است و جهت دستیابی به تفاوت های گروهی و پیش بینی گروهی و دستیابی به معادله ممیز از روش آماری تحلیل تمییز (تشخیصی) استفاده شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تعارض بین فردی در کار و پرسشنامه عدالت سازمانی بود. نتایج نشان داد که افراد حادثه دیده در مقایسه با افراد حادثه ندیده از نمرات تعارض بین فردی بیشتر و عدالت سازمانی کمتری برخوردار بودند. در مجموع، متغیرهای مورد بررسی در این تحقیق پیش بین های مناسبی برای تفکیک گروهی (کارکنان حادثه دیده و کارکنان حادثه ندیده) بودند. بنابراین، پیشنهاد می شود با کنترل نمودن متغیرهای ذکرشده حادثه دیدگی را کاهش داد.کلید واژگان: تعارض بین فردی در کار, حادثه دیدگی, عدالت سازمانی ادراک شدهIntroductionOccupational accidents are one of the most important problems in developed and developing countries. Occupational accidents in any form impose many economic and social problems on organization and society. Therefore, the purpose of this study was to predict group membership (accident-involved and accident-free employees) from interpersonal conflict and organizational justice.
MethodParticipants in the research were 255 employees of the National Iranian Drilling Company who were selected by simple random sampling method. The research design was correlational and predictive. Discriminant Analysis was used for data analysis. The instrument included Spector and Jacks (1998) Interpersonal Conflict Scale and Niehoff and Moorman (1993) Organizational Justice Questionnaire. The accident-involved employees mean people who had been severely injured as a result of traumatic work-related accidents and were referred to a medical center.
ResultsThe results confirmed research hypotheses. In other words, the accident-involved employees had high interpersonal conflict scores and low organizational justice scores than accident-free employees. The variables of interpersonal conflict and then organizational justice have shown the highest correlation with only the discriminant function with two predictor variables, respectively.
DiscussionThe variables studied in this study were good predictors for group separation (accident-involved and accident-free employees), so it is suggested that organizations can reduce accident–involvement by controlling the mentioned variables. Also, based on the results, it is suggested that through job stress management programs as well as safety measures, strengthening the principles of safe behavior throughout the organization, the organizations can reduce accidents or eliminate risk factors.Keywords: interpersonal conflict at work, accident–involvement, percieved organizational justice -
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اهداف پیشرفت، ادراک از جو مدرسه و عملکرد تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش دختر و پسر دوره دوم متوسطه شهر اهواز بود. این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای می باشد. نمونه آماری شامل 300 نفر (140تیزهوش پسر و 160تیزهوش دختر) که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها ازسه پرسشنامه اهداف پیشرفت میدگلی وهمکاران (1998)، پرسشنامه ادراک از جو مدرسه تریکت و موس (1973) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام وتیلور (1999) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری از جمله تحلیل واریانس چند متغیری و تک متغیری استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد دانش آموزان پسر در مولفه اهداف تبحری و رویکردی اهداف پیشرفت از دانش آموزان دختر میانگین پایینی دارند ودراهداف اجتنابی دانش آموزان دختر از دانش آموزان پسر میانگین پایین تری داشتند، همچنین ادراک از جو مدرسه و عملکرد تحصیلی پسران نسبت به دختران میانگین پایین تری را نشان داد، در نتیجه تمام متغیر های پژوهش (به جزء اهداف اجتنابی) دختران تیزهوش از عملکرد بهتری نسبت به پسران تیزهوش بر خوردار بودند. این تفاوت ها در سطح 05/0 معنی داربود.
کلید واژگان: اهداف پیشرفت, ادراک از جو مدرسه, عملکرد تحصیلی, تیزهوشThis study aimed to compare achievement goals, perception of the school atmosphere and educational performance in gifted second-degree high school students (males and females) in Ahwaz city. This research was a causal-comparative study. The sample included 300 gifted students (140 gifted males and 160 gifted females) whom were selected by stratified random sampling. The required data were collected from three educational questionnaires of Development Goals Questionnaire (Midgely et al, 1998), Perception of School Atmosphere Questionnaire (Tricity& Mouse, 1973) and Educational Performance (Pham-Taylor, 2001). The collected data were analyzed using statistical methods such as multivariate analysis of variance and One-variable. The results of the study indicated that gifted male students had a lower average than gifted female students did in achievement goals the female students had lower average than male students did in the avoidance goals. Moreover, the perception of the school atmosphere and the school performance of male students showed lower average in comparison to the female students, as a result, all the research variables (except for avoidance goals) of gifted female students had a better performance than gifted male students. These differences were significant at the level of 0.05.
Keywords: achievement goals, Perception of school climate, educational performance, gifted -
مقدمه
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and Commitment Therapy یا ACT) بر کاهش خستگی شناختی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (Multiple sclerosis یا M.S) شهر اهواز انجام شد.
روش ها:
این مطالعه یک طرح نیمه آزمایشی، همراه با مراحل پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری سه ماهه، در قالب سه گروه مجزای درمان، درمان نما و لیست انتظار بود. بدین منظور، از بین زنان مبتلا به MS مراجعه کننده به انجمن MS شهر اهواز و در واقع، از یک نمونه در دسترس، 41 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه درمان (13 نفر)، درمان نما (14 نفر) و لیست انتظار (14 نفر) قرار گرفتند. قبل از شروع جلسات، پس از پایان آخرین جلسه و سه ماه پس از آخرین جلسه، خستگی شناختی درمانجویان ارزیابی گردید.
یافته ها:
طرح آمیخته ANOVA نشان داد که میزان تعامل دوره های زمانی و نوع درمان (53/3 = F)، در کاهش میزان خستگی شناختی بیماران مبتلا به MS معنی دار (014/0 = P) و با اندازه اثر 16 درصد و توان آماری 84 درصد بود. این میزان کاهش خستگی تا دوره پیگیری باقی ماند.
نتیجه گیری:
با توجه به شکایت شایع بیماران مبتلا به MS از خستگی شناختی به عنوان یک مانع جدی در انجام کارهای روزمره، استفاده از روش درمانی ACT شاید برای این دسته از بیماران کمک کننده و راهگشا باشد.
کلید واژگان: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد, خستگی شناختی, طرح آمیخته ANOVA, مولتیپل اسکلروزیسBackgroundThe aim of this study is to investigate the effect of Acceptance and Commitment Therapy (ACT) on cognitive fatigue in female patients with multiple sclerosis (MS).
MethodsThis was a quasi-experimental study with a pre-test and post-test design and three months of follow up performed on three groups of therapy, placebo, and waiting list. Thus, among the female patients with MS referred to the MS Society of Ahwaz, Iran, 41 patients were chosen with the convenience sampling method and divided into therapy (n = 13), placebo (n = 13), and waiting list (n = 14) by random sampling.
FindingsAll patients completed the Modified Impact of Fatigue Scale (MFIS) in the pretest and posttest stages and after the three-month follow-up period. The results of the mixed analysis of variance (ANOVA) showed that the interaction between time and therapy can reduce the cognitive fatigue in patients with MS (F = 3.53, P = 0.014, effect size = 0.16, statistical power = 0.84) and this reduction will remain and until the follow-up.
ConclusionAccording to fatigue as a main and pervasive complaint of this group, the results of this study can be used as an appropriate method to reduce cognitive fatigue in patients with MS.
Keywords: Acceptance, commitment therapy, Cognitive fatigue, Mixed ANOVA, Multiple sclerosis -
مجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، سال بیست و هفتم شماره 3 (پیاپی 110، امرداد و شهریور 1399)، صص 330 -337زمینه و هدف
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش رویکرد ارتقای بهبودی ذهن آگاه محور به شیوهگروهی بر کاهش واکنش پذیری شناختی نسبت به خلق غمگین و اضطراب مرتبط با درد در بیماران مبتلا به درد مزمن انجام گرفت.
روش کاراین پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری مورد مطالعه شامل همه بیماران مبتلا به درد مزمن مراجعه کننده به مراکز درمانی (بیمارستان های دارای درمانگاه های تخصصی طب فیزیکی، و ارتوپدی) شهر اهواز در تابستان 1397 است. 30 فرد مبتلا به درد مزمن از طریق فراخوان و به شیوه داوطلبانه بر اساس تشخیص پزشک متخصص انتخاب شدند و به دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15 نفر) به صورت تصادفی گمارش شدند. از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد. اعضای گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 120 دقیقه ای تحت آموزش گروهی مبتنی بر رویکرد ارتقای بهبودی ذهن آگاه محور قرار گرفتند واعضای گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش شامل شاخص تجدیدنظر شده حساسیت در برابر افسردگی لیدن_تجدیدنظر شده (LEIDS_R) و مقیاس نشانگان اضطراب مرتبط با درد (PASS) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چندمتغیره (با نرم افزار SPSS 21) استفاده گردید.
یافته هانتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری با سطح معناداری (0001/0≥P) نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه در مرحله پس آزمون وجود دارد که نشان دهنده اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر ارتقای بهبودی ذهن آگاه محور بر واکنش پذیری شناختی نسبت به خلق غمگین و اضطراب مرتبط با درد در بیماران مبتلا به درد مزمن است.
نتیجه گیریاز این مطالعه می توان نتیجه گرفت که آموزش گروهی مبتنی بر ارتقای بهبودی ذهن آگاه محور می تواند رویکردی مناسب برای کاهش واکنش پذیری شناختی نسبت به خلق غمگین و اضطراب مرتبط با درد در بیماران مبتلا به درد مزمن باشد.
کلید واژگان: درد مزمن, ذهن آگاهی, واکنش پذیری شناختی, اضطرابBackground & ObjectivesThis study aimed to determine the effectiveness of group therapy based on mindfulness oriented recovery enhancement approach on Cognitive Reactivity to Sad Mood and Pain-Related Anxiety among Chronic Pain Patients.
Materials & Methods:
This study is quasi-experimental with control group. The statistical population included all the patients with chronic pain at Ahwaz who have been referred to Health Center (Hospitals with specialized clinics of physical medicine and orthopedics) in summer 2017. 30 chronic pain patients were selected through recall and in a voluntary method based on pain specialist diagnosis and randomly allocated into two experimental(n=15) and control (n=15) groups. Both groups were tested before. The experimental group for eight sessions of 120-minute group therapy were based on mindfulness oriented recovery enhancement approach. Control group members did not receive any interventions. Data through questionnaires study were Index of Depression Sensitivity-Revised Version (LEIDS-R) and Pain Anxiety Symptoms Scale (PASS). Research data to way multivariate analysis of variance were analyzed by SPSS 21 software.
ResultsThe results of multivariate analysis of covariance with significance level (p > 0.0001) on the hypothesis show a significant difference between the two groups at post-test, that represents the effectiveness of mindfulness oriented recovery enhancement approach group therapy based on Cognitive Reactivity to Sad Mood and Pain-Related Anxiety among Chronic Pain Patients.
ConclusionThe conclusion of the study is based on group therapy, mindfulness oriented recovery enhancement approach is to reduce. Cognitive Reactivity to Sad Mood and Pain-Related Anxiety among Chronic Pain Patients.
Keywords: Chronic Pain, Mindfulness, Cognitive Reactivity, Anxiety -
هدف این پژوهش، تعیین اثر علی جهتگیری دینی و شوخ طبعی بر فشار روانی با میانجیگری خوش بینی در دانش آموزان بود. جامعه آماری پژوهش تمام دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر اهواز را تشکیل داده بودند که در سال تحصیلی 95 96 مشغول به تحصیل بودند به طوری که از بین آنها، 308 نفر، تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه جهتگیری دینی آرین (1377)، شوخ طبعی سواری (1396)، جهتگیری زندگی شییر، کارور و بریگز (1994) و فشار روانی لاویبوند و لاویبوند (1995) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد ضمن اصلاح برخی از روابط در الگوی پیشنهادی، مسیر جهتگیری دینی و شوخ طبعی بر خوش بینی اثر علی مثبت و همین متغیرها بر فشار روانی اثر علی منفی ندارد و مسیر جهتگیری دینی و شوخ طبعی از طریق خوش بینی بر فشار روانی اثر علی منفی غیرمستقیم دارد؛ ضمنا خوش بینی بر فشار روانی اثر علی منفی مستقیم داشت. یافته های پژوهش نشاندهنده تاثیر جهتگیری دینی و شوخ طبعی در کاهش فشار روانی از طریق خوش بینی بود؛ لذا با افزایش جهتگیری دینی، شوخ طبعی و خوش بینی افراد تلاش شود تا از این رهگذر بتوان آینده ای موفق و سالمتر با فشار روانی کمتر برای افراد بویژه دانش آموزان رقم زد.کلید واژگان: جهتگیری دینی, اثر شوخ طبعی بر رفتار, تأثیر فشار روانی بر رفتار, اثر خوش بینی بر رفتارThe present study was aimed at determining the effect of religious orientation and sense of humor on psychological stress with the mediation of optimism in students. The statistical population consisted of all the female senior high school students of Ahwaz, Iran who were studying in the academic year 2015-2016. From among them, 308 students were selected using the multistage random sampling method. The required data were collected using the Arian Religious Orientation Questionnaire (1998), the Sevari Sense of Humor Questionnaire (2016), the Shearer, Carver and Briggs Life Orientation Questionnaire (1994) and the Lovebound and Lovebound Psychological Stress Questionnaire (1995). The collected data were analyzed using Pearson correlation coefficient and path analysis. The results revealed that, while modifying some of the relationships in the proposed model, the religious orientation and sense of humor have a positive causal effect on optimism, and the same variables do not have a negative causal effect on psychological stress. It was further revealed that religious orientation and sense of humor have an indirect negative causal effect on psychological stress through optimism, and optimism has a direct negative causal effect on psychological stress. The findings were indicative of the effect of religious orientation and sense of humor on the reduction of psychological stress through optimism. Hence, a more prosperous and healthy future with less stress can be created for individuals, especially students, by enhancing religious orientation, sense of humor and optimism.Keywords: religious orientation, effect of sense of humor on behavior, effect of psychological stress on behavior, effect of optimism on behavior
-
هدف پژوهش حاضر طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیشایندهای شادکامی در کار، شامل سرمایه روان شناختی، عدالت تعاملی ادراک شده، حمایت سرپرست، فرصت رشد و ارتقا، خشنودی از درآمد، اعتماد به سرپرست و خشنودی شغلی بود. شرکت کنندگان در پژوهش شامل 322 نفر از کارکنان شرکت فولاد غرب آسیا بودند که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. پرسشنامه های سرمایه روان شناختی، عدالت تعاملی، حمایت سرپرست، فرصت رشد و ارتقاء، خشنودی از درآمد، اعتماد به سرپرست، خشنودی شغلی و شادکامی در کار جهت جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزار SPSS-19 و AMOS-19 انجام گرفت. جهت آزمون اثرهای واسطه ای در الگوی پیشنهادی نیز از روش بوت استراپ استفاده شد. یافته های پژوهش نشان دهنده برازش خوب الگوی پیشنهادی با داده ها بودند. برازش بهتر الگو پس از حذف یک مسیر غیرمعنی دار حاصل شد. نتایج پژوهش نشان دادند که تمامی مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم به جز مسیر مستقیم سرمایه روان شناختی به اعتماد به سرپرست، معنی دار بودند.
کلید واژگان: شادکامی در کار, اعتماد به سرپرست, سرمایه روان شناختی, عدالت تعاملی, حمایت سرپرست, فرصت رشد و ارتقاThe purpose of this study was designing and testing a model of some antecedents of happiness at work. The research sample consisted of 322 employees of Foolad Gharb Asia Company, who were selected by stratified random sampling method. The participants completed psychological capital, perceived interactive justice, supervisor support, opportunity of growth and promotion, pay satisfaction, trust in supervisor, job satisfaction and happiness at work questionnaires. Fitness of the proposed model was examined through structural equation modeling (SEM), using SPSS-19 and AMOS-19 software packages. The indirect effects were tested using the bootstrap procedure. Findings indicated that the proposed model fitted the data properly. Better fit obtained by omitting 1 non-significant path. Finding also showed that all direct and indirect paths except psychological capital to trust in supervisor were significant.
Keywords: Happiness at work, Trust in supervisor, Psychological capital, Interactive justice, supervisor support, Opportunity of growth, promotion -
زمینه و هدف
در جهان امروزی انسانها بخش عمده ای از حیات اجتماعی خود را در محیط های شغلی و کاری سپری می کنند و از آنجا که کار یک جنبه مهم و پر معنی از زندگی هر انسانی هست، به نظر می رسد که توجه به مسئله استرس شغلی ضروری باشد بنابراین امروزه پدیده استرس به عنوان یک چالش مهم که اثرات بسیاری بر عملکرد کاری و توانمندی های کارکنان دارد مورد توجه بسیار قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه ی شناختی-رفتاری بر افزایش توانمند سازی روانشناختی و کاهش ابعاد فرسودگی شغلی در کارکنان انجام شد.
روش بررسیپژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش را تمامی کارکنان یکی از واحدهای صنعت نفت به تعداد 4000 نفر تشکیل دادند که در سال 93 مشغول به کار بودند و بر مبنای جدول مورگان و کرجسی، 351 نفر از آن ها، به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه ی آماری اولیه انتخاب شدند. . در همین راستا، نمره ی استرس شغلی، توانمندسازی روان شناختی و فرسودگی شغلی افراد حاضر در نمونه آماری اولیه (351 نفر)، مبنای نمونه گیری بعدی قرار گرفت. بر این اساس، نمره ی 215 نفر از آنان خارج از حد نرمال این متغیرها بود که از این تعداد، 36 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه ی فرض آزمایی انتخاب و به دو گروه مداخله و گروه کنترل تقسیم شدند. . گروه مداخله تحت آموزش مدیریت استرس قرار گرفت، ولی گروه کنترل، هیچ آموزشی دریافت نکردند. آموزش مدیریت استرس در پی مداخله ای مشتمل بر 11 جلسه آموزشی (هر جلسه 120 دقیقه) یک بار در هفته توسط محقق و در گروه مداخله اعمال شد بدین ترتیب که شرکت کنندگان پس از 60 دقیقه آموزش 15 دقیقه استراحت داشتند و سپس طی 60 دقیقه ادامه ی آموزش را دریافت می کردند. این آموزش مبتنی بر روش آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری آنتونی، ایرنسون و اشنایدرمن بود. جهت سنجش متغیرها از پرسشنامه ی استرس شغلی پارکر و دکوییتس، فرسودگی شغلی مسلش و جکسون و توانمند سازی روانشناختی اسپریتزر استفاده شده است. برای توصیف داده ها از میانگین و انحراف معیار و برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس با استفاده از نرم افزار spss نسخه 20 استفاده گردید.
یافته هانتایج تحلیل کوواریانس نشان داد بین گروه مداخله و کنترل از نظر ابعاد خستگی هیجانی (151/68=F) و کفایت شخصی (107/30=F) همچنین بین گروه مداخله و کنترل از نظر توانمند سازی روانشناختی (38/77=F) تفاوت معنی داری وجود دارد (0/001>P).
نتیجه گیریبر اساس این نتایج، اجرای برنامه آموزش مدیریت استرس با رویکرد شناختی _رفتاری، در کاهش ابعاد فرسودگی شغلی (خستگی هیجانی و کفایت شخصی) و افزایش توانمند سازی روانشناختی کارمندان گروه مداخله موثر بوده است. بر اساس نتایج این مطالعه اجرای مداخلات آموزشی با استفاده از روش های آموزشی فعال و مبتنی بر تیوری های رفتاری منجر به ارتقای عملکرد شغلی و رفتارهای پر بازده مانند توانمند سازی روانشناختی و حذف یا کاهش برخی مولفه های نامناسب سازمانی مانند فرسودگی شغلی می گردد.
کلید واژگان: آموزش مدیریت استرس, شیوه شناختی-رفتاری, فرسودگی شغلی, توانمند سازی روانشناختیBackground and ObjectivesTodays, Stress phenomenon is considered as an important that has many effects on employee productivity and staffing abilities. The purpose of this study was to examine the effectiveness of cognitive-behavioral stress management training on increasing psychological empowerment and reducing the dimensions of burnout in Industrial Company.
Materials and MethodsThis research was a field experiment with pre-test and post-test type with control group. Participants of this research were employees of an industrial company in 2014, which was the basis for the next sampling of job stress, psychological empowerment and burnout of the individuals in the initial sample (351 people). Among the people whose score in these variables was out of normal, according to the experimental method, 36 subjects were randomly selected in both experimental and control groups. The experimental group participated of cognitive-behavioral stress management training in 11 sessions of 120 minutes. Both of the groups were evaluated before and after the test. Dekoetz and Parker job Stress Questionnaire, Maslach & Jackson Job burnout Questionnaire and Spreitzer psychological empowerment Questionnaire were used to evaluate research variables. The data were analyzed with SPSS software and covariance analysis.
ResultsThe mean score of pre-test in emotional exhaustion in experimental group was 31.11±6.04 and in control group was 30.66±4.52, and the mean score of post-test in experimental group was 23.16±4.74 and in control group was 23.33±4.25. The mean score of pre-test in enhancing personal performance in experimental group was 16.38±3.85, and in control group was 19.88±2.11 and the mean score of post-test enhancing personal performance in experimental group was 22.83±3.39 and in control group was 19.27±1.99. The mean score of pre-test in psychological empowerment in experimental group was 28.22±3.07, and in control group was 27.16±3.31 and the mean score of post-test in psychological empowerment in experimental group was 42.38±3.25 and in control group was 30.61±4.51. Results showed that there are significant differences between experimental and control groups in emotional exhaustion (F=151/68) and enhancing personal performance (F=107/30) and there are significant differences between experimental and control groups in psychological empowerment (F=38/88). (p<0.05).
ConclusionsLearning stress management practices can significantly decrease the job burnout and increase the psychological empowerment of employees and ultimately increase the physical and mental health of individuals.
Keywords: stress management training, cognitive-behavioral, job burnout, psychological empowerment -
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی عملکرد تحصیلی بر اساس درگیری تحصیلی، خودکارآمدی تحصیلی، اهداف پیشرفت و ادراک از جو مدرسه در دانش آموزان تیزهوش دوره دوم متوسطه شهر اهواز بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود که با استفاده ازروش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی 300دانش آموز تیزهوش (140تیزهوش پسر و 160 تیزهوش دختر) انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه درگیری تحصیلی زرنگ (1391)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی موریس (2001)، پرسشنامه اهداف پیشرفت میدگلی و همکاران(1998) ، پرسشنامه ادراک از جو مدرسه تریکت و موس (1973) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون نشان داد بین درگیری تحصیلی، خودکارآمدی تحصیلی و مولفه های اهداف پیشرفت تبحری و رویکردی با عملکرد تحصیلی رابطه مثبت معنادار و بین اهداف اجتنابی از مولفه های اهداف پیشرفت و عملکرد تحصیلی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. از میان متغیرهای پیش بین به ترتیب خودکارآمدی تحصیلی، اهداف اجتنابی، اهداف تبحری و رویکردی، بهترین پیش بینی کننده برای عملکرد تحصیلی دانش آموزان تیزهوش بودند. سطح معنی داری 05/0 P < بود. بر این اساس می توان نتیجه گرفت خودکارآمدی تحصیلی، اهداف تبحری و رویکردی با عملکرد تحصیلی رابطه دارد و مهمترین پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی خودکارآمدی تحصیلی است.کلید واژگان: درگیری تحصیلی, خودکارآمدی تحصیلی, اهداف پیشرفت, ادراک از جو مدرسه, عملکرد تحصیلیThe present study aimed at predicting academic performance based on academic engagement, academic self-efficacy, goals of progress and perception of the school atmosphere in the gifted secondary high school students in Ahwaz city. The research method was descriptive correlational and 300 gifted students (140 male and 160 female) were selected through stratified random sampling. To collect the required data, Zarang Educational Inventory (2011), Mauritius Educational Self-Efficacy Inventory (2001), Midgley et al (1998), Perceptual Questionnaire of the Atmosphere of the Tricet and Mouse School (1973) and Taylor's Educational Performance Questionnaire (1999) were used. To analyze the collected data, statistical methods such as Pearson correlation coefficient and multiple regression analysis method were used. The findings of the study revealed that there is a significant positive correlation between academic engagement, academic self-efficacy and the components of achievement and approach with academic performance, and there is a negative significant correlation between achievement avoidance components and academic performance. Among the predictor variables, respectively, academic self-efficacy, avoidance goals, mastery goals, and approach were the best predictors of gifted students' academic performance. The level of significance was at PKeywords: Academic engagement, Academic Performance, academic self-efficacy, Goals of progress, Perception of school atmosphere
-
زمینه و هدف
اکثر حوادث به وسیله رفتارهای ناایمن یا خطاهای انسانی ایجاد می شود. متخصصین ایمنی بر این عقیده اند که با تمرکز و تلاش فزاینده بر رفتار انسانی می توان به طور قابل ملاحظه ای حوادث را کاهش داد. هدف پژوهش حاضر بررسی روان رنجوری، کارآمدی ایمنی و تمرکز تنظیمی به عنوان پیش بین های رفتار ناایمن کارکنان شرکت پالایش گاز بیدبلند است.
روش کارجامعه آماری پژوهش شامل همه کارکنان بخش های عملیاتی و صف شرکت پالایش گاز بیدبلند خوزستان بود. نمونه پژوهش شامل 273 نفر بود، که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. در ابتدا، شرکت کنندگان با استفاده از مقیاس رفتارهای ایمن، به دو گروه کارکنان ایمن و کارکنان ناایمن تقسیم شدند. سپس برای سنجش متغیرهای مطالعه، از پرسش نامه های ویژگی های شخصیتی نئو، مقیاس کارآمدی ایمنی و مقیاس تمرکز تنظیمی در کار استفاده شد. داده ها از طریق روش تحلیل ممیز و با نرم افزار SPSS نسخه 16 تحلیل شدند.
یافته هایافته ها فرضیته های پژوهش را تایید کرد. به بیان دیگر، از روی متغیرهای روان رنجوری، کارآمدی ایمنی و تمرکز تنظیمی و ابعاد آن (تمرکز پیشگیری و تمرکز پیشبردی) می توان رفتار ناایمن کارکنان را پیش بینی کرد.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج پژوهش روان رنجوری سبب افزایش رفتارهای ناایمن و کارآمدی ایمنی و تمرکز تنظیمی (تمرکز پیشگیری و تمرکز پیشبردی) باعث کاهش رفتارهای ناایمن کارکنان می شوند.
کلید واژگان: رفتار ناایمن, روان رنجوری, کارآمدی ایمنی, تمرکز تنظیمیBackground and ObjectivesMost accidents are caused by unsafe behaviors or human errors. Safety experts have argued that with the increasing focus on human behavior, it can significantly reduce accidents. The aim of the present study was to examine neuroticism, safety efficacy and regulatory focus as predictors of unsafe work behavior of employee Bidboland Gas Refining Company.
MethodsThe statistical population of the study consisted of all employees of operational and staffing departments of Bidboland Gas Refining Company in Khuzestan. The sample consisted of 273 employees who were selected using stratified random sampling. At first, the participants were divided into two groups, safe employees and unsafe employees by using Safety Behavior Scale (Salleh, 2010). Then to evaluate the variables studied, NEO personality characteristics (Costa & McCrae, 1992), safety efficacy (Brown, et al., 2000) and regulatory focus at work (Wallace & Chen, 2006) questionnaires were used. Data were analyzed through discriminant analysis and using SPSS 16 software.
ResultsAccording to the results, unsafe behavior of employees can be predicted from neuroticism, safety efficacy and regulatory focus and its dimensions (prevention focus and promotion focus).
ConclusionNeuroticism increases unsafe behaviors and safety efficacy and regulatory focus (prevention focus and promotion focus) decrease unsafe behaviors of employees.
Keywords: Unsafe behavior, Neuroticism, Safety efficacy, Regulatory focus
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.