بررسی کارکردهای نشانه معناشناختی نور بر اساس قصه ای از مثنوی
نویسنده:
چکیده:
یکی از اصلی ترین نشانه ها در فهم متون عرفانی عنصر «نور» است. یافتن دلالت های معنایی و مناسبات درونی عنصر نور در متون عرفانی، درک ژرفای معانی آن ها را آسان می کند. نشانه معناشناسی، به مثابه یکی از روش های نقد ادبی نو، به ما اجازه می دهد تا به مطالعه این کارکردها در درون گفتمان بپردازیم. این مقاله در پی آن است تا با روش توصیفی تحلیلی، کارکردهای نور را در بخشی از قصه «آمدن جعفر به گرفتن قلعه ای به تنهایی» از دفتر ششم مثنوی، بر اساس رویکرد نشانه معناشناختی بررسی و تبیین کند. پرسش اصلی پژوهش این است که عنصر نور چگونه فضای گفتمانی را تحت تاثیر خود قرار می دهد و سبب آفرینش چه معناهایی می گردد. درواقع هدف از این پژوهش مطالعه شرایط داستانی و گفتمانی نور در این قصه برای نشان دادن سیالیت معناست. عنصر نور در این قصه کارکرد داستانی و گفتمانی پیدا می کند و از این طریق گفتمانی پویا و سیال آفریده می شود. فرضیه اساسی این است که نور در این گفتمان دارای کارکردهای جسمانه ای، شناختی، واسطه ای، استحاله ای، و استعلایی است و این کارکردها همواره از ویژگی های تنشی، شوشی، عاطفی، نمودی، انفجاری، واسازی، انعکاسی و زیبایی شناختی برخوردارند. بررسی کارکردها و ویژگی های نشانه معناشناختی نور می تواند ظرفیت های داستانی و گفتمانی قصه های مثنوی را به خوبی بشناساند و افق جدیدی به روی مطالعات مثنوی بگشاید.
زبان:
فارسی
صفحات:
121 تا 148
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p1475176
مقالات دیگری از این نویسنده (گان)
-
تحلیل کنش گری زن در رمان بازگشت اثر گلی ترقی در چارچوب نظریه نقش گرایی هلیدی
صفورا انتظاری، *، فاطمه زمانی
نشریه مطالعات زبانی و بلاغی، بهار 1403 -
ژست و صیرورت سوژه در غزلی از مولوی
اکرم صفی خانی، *، امید وحدانی فر
نشریه نقد و نظریه ادبی، پاییز و زمستان 1402