علی باقری دولت آبادی
-
دیپلماسی سلامت بیش از یک قرن است که در دستور کار سیاست خارجی دولت ها قرار گرفته است. دیپلماسی سلامت به کشورها کمک می نماید تا با ایجاد قدرت نرم، فرصت های بیشتری برای تحقق منافع ملی خلق نمایند. آمریکا ازجمله کشورهایی است که در حوزه دیپلماسی سلامت همواره فعال بوده و در مجامع بین المللی همچون سازمان بهداشت جهانی حضوری پررنگ و اثرگذار داشته است. هدف مقاله حاضر مقایسه دیپلماسی سلامت آمریکا در دوران ترامپ و بایدن برای تحلیل بهتر و دقیق تر سیاست خارجی آمریکا است. پرسش اصلی مقاله این است که مهم ترین وجوه تفاوت و تشابه دیپلماسی سلامت آمریکا در دوران ترامپ و بایدن چیست؟ برای پاسخ به سوال فوق از روش مقایسه ای استفاده شده و داده ها با بهره گیری از روش کتابخانه ای جمع آوری شده است. یافته های پژوهش نشان دادند دیپلماسی سلامت جو بایدن در چهار حوزه با دیپلماسی سلامت ترامپ متفاوت بوده است: راهبرد آمریکا در مقابله با بیماری ها، مشارکت در درمان بیماری ها (اعطای واکسن و...)، چندجانبه گرایی به جای یکجانبه گرایی، و نحوه عملکرد آمریکا در حوزه بهبود زیرساخت امنیت بهداشت جهانی در بلندمدت. در کل می توان گفت کنار گذاشتن یکجانبه گرایی در پیش گرفته شده از سوی ترامپ در عرصه جهانی و تعامل با متحدین و نهادهای بین المللی مهم ترین وجه بارز تفاوت دیپلماسی سلامت بایدن با ترامپ بوده است. باوجود تفاوت های فوق هر دو رئیس جمهور در سیاست های زیر دارای تشابه بودند: اولویت سلامت شهروندان آمریکایی بر دیگر کشورها، اعمال محدودیت های مالی و پزشکی بر دولت های مخالف و منتقد آمریکا، کاهش هزینه داروهای تجویزی، اجرای قوانین ضد انحصار و تداوم برنامه ملی بیمه اجتماعی.
کلید واژگان: دیپلماسی سلامت, کووید-19, سیاست خارجی آمریکا, سازمان بهداشت جهانیHealth diplomacy has been part of states' foreign policy for over a century. It enables countries to enhance their national interests by leveraging soft power. The U.S. has consistently been active in health diplomacy, playing a significant role in international organizations like the World Health Organization. This paper aims to compare American health diplomacy during the presidencies of Trump and Biden to provide a clearer and more accurate analysis of U.S. foreign policy. The article poses the question: what is the most significant difference and similarities between U.S. health diplomacy under Trump and Biden? To address this question, a comparative method was employed, and data was gathered through library research. The research findings indicate that Joe Biden's health diplomacy diverged from Trump's in foure key areas: America's strategy for combating diseases, Participation in disease treatment initiatives (such as vaccine donations), A multilateral approach versus a unilateral approach, Responses to global health crises and improvements in long-term global health security infrastructure. In General, the shift from Trump's unilateralism in the global arena to Biden's engagement with allies and international institutions represents the most notable difference in their health diplomacy. Despite the above differences, both presidents had similarities in the following policies: prioritizing the health of American citizens over other countries, imposing financial and medical restrictions on governments that oppose and criticize the United States, reducing the cost of prescription drugs, Antitrust Enforcement and some Medicare policies.
Keywords: Health Diplomacy, COVID-19, U.S Foreign Policy, World Health Organization -
در بررسی روابط ایران با کشورهای آفریقایی، غالبا نقطه تمرکز توجهات به روابط سیاسی، نظامی و اقتصادی است. این در حالی است که آنچه به نفوذ ایران در کشورهای آفریقایی کمک کرده، فرهنگ و دیپلماسی فرهنگی است. یکی از کشورهایی که ایران گرمترین روابط فرهنگی را با آن دارد، اوگاندا است. هدف مقاله حاضر، بررسی دیپلماسی فرهنگی ایران در اوگاندا در دوران ریاست جمهوری سید ابراهیم رئیسی است. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که دولت سید ابراهیم رئیسی در دیپلماسی فرهنگی خود در اوگاندا چه اهدافی را دنبال کرده است؟ الگوها و شیوه های فرهنگی اتخاذ شده برای دست یابی به این اهداف، چه بوده است؟ فرضیه مقاله این است که «دولت سید ابراهیم رئیسی بدنبال صدور آرمان ها و ارزش های انقلابی، نشر معارف دینی و ترویج تشیع در اوگاندا بوده است.» برای بررسی الگوها و شیوه های دیپلماسی فرهنگی ایران از نظریه پخش هاگراسترند استفاده شده است. روش انجام پژوهش به دو صورت کمی و کیفی(از نوع اکتشافی-تبیینی) است. یافته های پژوهش نشان داد دولت سید ابراهیم رئیسی دیپلماسی فرهنگی خود را با محوریت دانشجویان، معلمان، دانش آموزان و جامعه مذهبی در اوگاندا و از طریق برنامه های مختلف آموزشی، فرهنگی و مذهبی دنبال کرده است. این برنامه ها بیشتر بر اساس دو مدل پخش جابجایی و سرایتی پیگیری شده و ایران در اجرای مدل سلسله مراتبی با مشکلات جدی در اوگاندا مواجه است.
کلید واژگان: ایران, اوگاندا, دیپلماسی فرهنگی, سیاست خارجی, سید ابراهیم رئیسیFor more than two decades Iran's political-military relations with African countries have attracted the hub of media attention and academic research. This is in the conditions that what have played key roles to spread Iran's influence in the African continent is culture and cultural diplomacy. One of the countries that Iran has the warmest cultural relations with it is Uganda. The purpose of current paper is to examine Iran's cultural diplomacy in Uganda during the presidency of Seyed Ibrahim Raisi. We answer to two questions here: what goals Seyed Ibrahim Raisi's administration has pursued in its cultural diplomacy in Uganda? What were the patterns and cultural methods adopted to achieve these goals? The hypothesis of the article is that "Seyed Ibrahim Raisi's administration seeks to export its revolutionary ideals and values alongside spreading religious knowledge and promote Shiism in Uganda." Hagerstrand's diffusion theory has been used to examine the patterns and methods of Iran's cultural diplomacy. We used quantitative and qualitative (exploratory-explanatory). Our findings showed that Seyed Ibrahim Raisi's administration has pursued its cultural diplomacy with the focus on students, teachers, and the religious community in Uganda and applied various educational, cultural and religious programs for perusing its aims. These programs are often followed based on the two patterns of displacement and contagious diffusion, and Iran is facing serious problems in the implementation of the hierarchical pattern in Uganda.
Keywords: Iran, Uganda, Cultural Diplomacy, Foreign Policy, Seyed Ibrahim Raisi -
هوش مصنوعی ازجمله دانش هایی است که بیشترین تاثیر را بر جهان پیش رو خواهد گذاشت. در حوزه سیاست و روابط بین الملل تاثیرات هوش مصنوعی صرفا به امور عملی محدود نگردیده و عرصه نظریه پردازی را در آینده به شدت تحت تاثیر قرار خواهد داد. در میان نظریه های روابط بین الملل نظریات جریان اصلی قطعا بیشترین تاثیر را خواهند پذیرفت. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که هوش مصنوعی چگونه بر مفاهیم و دغدغه های اصلی این دو رویکرد کلان نظریه های روابط بین الملل تاثیر گذاشته است؟ فرضیه مقاله این است که هوش مصنوعی برخی از گزاره های اصلی این دو نظریه را زیرسوال برده و تضعیف ساخته است. برای پاسخ به سوال پژوهش از روش تبیینی و شیوه گرداوری داده از نوع کتابخانه ای استفاده شده است. یافته های مقاله نشان می دهد نظریه واقعگرایی نیازمند بازنگری در تعریف مفاهیم قدرت، تهدید، امنیت، موازنه قدرت و بازیگران روابط بین الملل در پرتو هوش مصنوعی و تحولات جدید است. همچنین ادعاهای نظریه لیبرالیسم درخصوص صلح جهانی با تکیه بر دو بعد اقتصادی و سیاسی با چالش جدی مواجه شده است. به نحوی که گزاره های اصلی نظریه لیبرالیسم اقتصادی، وابستگی متقابل و صلح دموکراتیک مورد تردید قرارگرفته است.کلید واژگان: هوش مصنوعی, واقعگرایی, لیبرالیسم, قدرت, امنیتArtificial intelligence is one of the sciences that will have the greatest impact on the world future. In the field of politics and international relations, the effects of AI are not limited to practical matters and will greatly affect the field of theorizing in the future. Among the theories of international relations, the mainstream theories will definitely have the most influence. The main question of this article is how AI has affected the main concepts and concerns of these two macro approaches of international relations theories? The hypothesis of the article is that AI has questioned some of the main propositions of these two theories. A qualitative method with an analytical-explanatory approach was applied for research. The findings show that the theory of realism needs a revision in the definition of the concepts of power, threat, security, balance of power and actors of international relations in the light of AI and new developments. Also, the claims of the theory of liberalism regarding world peace, based on two economic and political dimensions, have faced a serious challenge. In such a way, the validity of the main propositions of the theory of economic liberalism, interdependence and democratic peace has been doubted.Keywords: Artificial Intelligence, Realism, Liberalism, Power, Security
-
نشریه مطالعات قدرت نرم، پیاپی 35 (زمستان 1402)، صص 223 -244هوش مصنوعی به سرعت درحال تغییر دادن جهان سیاست و مفاهیم آن است. یکی از این مفاهیم، مفهوم قدرت نرم است. پرسش اصلی مقاله این است که هوش مصنوعی چه تاثیری بر قدرت نرم دولت ها و منابع آن گذاشته است؟ فرضیه پژوهش این است که هوش مصنوعی امکان بهره گیری از منابع قدرت را بیشتر و ابزارهای بکارگیری آن را کارامدتر و گسترده تر ساخته است. برای انجام پژوهش حاضر از روش کیفی از نوع تحلیلی-تبیینی و شیوه گرداوری داده به صورت کتابخانه ای استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دادند هوش مصنوعی علاوه بر تحت تاثیر قراردادن منابع سه گانه فرهنگ، ارزش های سیاسی و سیاست خارجی که مورد تاکید جوزف نای است به بهبود تصویر بیرونی دولت ها منجر شده است. همچنین این فناوری به دولت ها کمک نموده است تا آسان تر نسبت به تغییر نگرش و ترجیحات مردم دیگر کشورها اقدام نمایند و از روش ها و ابزارهای جدیدی بهره گیرند. علاوه بر این، هوش مصنوعی قدرت خلق انواع مختلف محتواهای متنی، تصویری و صوتی در کمترین زمان ممکن، به زبان های مختلف، با عالیترین کیفیت و امکان تجزیه و تحلیل داده های دردسترس و پیش بینی آینده را فراهم ساخته است.کلید واژگان: هوش مصنوعی, قدرت نرم, فرهنگ, ارزش های سیاسی, سیاست خارجی, فناوریSoft Power, Volume:13 Issue: 35, 2024, PP 223 -244Artificial intelligence is rapidly changing the world of politics and its concepts. One of these concepts is soft power. The main question of the article is, what effect has AI had on the soft power of states and their resources? The hypothesis of the research is that AI has increased the possibility of using soft power resources and has also made soft power tools more efficient and widespread. The gathered data by using the library method was evaluated with an analytical-explanatory method. The findings showed that AI, in addition to influencing the three sources of culture, political values and foreign policy, which is emphasized by Joseph Nye, has led to the improvement of the external image of states. Also, this technology has helped the states to change the attitudes and preferences of the people of other countries by using new methods and tools more easily. In addition, AI has provided the opportunities for states to create different types of textual, visual and audio contents in the shortest possible time, in different languages, with the highest quality.Keywords: Artificial Intelligence, Soft Power, Culture, Political Values, Foreign Policy, Technology
-
در جهان کنونی تنوع، تعداد و نوع بحران ها درحال افزایش است. پدافند غیرعامل می تواند هزینه های مادی و غیرمادی این تهدیدات را کاهش دهد. به همین خاطر در استراتژی های نظامی کشورها بخشی برای پدافند غیرعامل درنظر گرفته شده است. مکان و موقعیت قرارگیری استقرارگاه های نظامی یکی از موارد برجسته پدافند غیرعامل است. با توجه به اینکه در شهر تهران 83 پادگان نظامی قرار دارد و از این تعداد بیش از نیمی از آن یعنی 49 پادگان در محدوده شهر تهران واقع شده است؛ این سوال مطرح است که به چه میزان این استقرارگاه های نظامی به لحاظ آمایش سرزمینی منطبق با معیارها و اصول پدافند غیرعامل است؟ کدام منطقه تهران بهترین موقعیت برای استقرارگاه های نظامی در آینده را دارد؟ برای این منظور از روش منطق فازی و نرم افزار GIS برای تحلیل داده ها استفاده گردید. معیارها و شاخص های مکان یابی شامل پنج گروه فضایی- کالبدی، جمعیتی، جغرافیایی(اقلیمی، ژئومورفولوژی، هیدورولوژیکی، دسترسی به مکان های انسان ساخت و زیرساختی)، اقتصادی و امنیتی بود. یافته های پژوهش نشان داد در آمایش استقرارگاه های نظامی تهران به بحث پدافندغیرعامل توجه لازم نشده است. به لحاظ جنس خاک، شیب زمین، فاصله از رودخانه، گسل، خطوط انتقال برق و نزدیکی به مراکز حساس این مناطق دارای آسیب پذیری هستند. با توجه به نتایج بدست آمده از مدل منطق فازی بر اساس گامای 9% شهرستان های رباط کریم(34/25%)، ورامین(64/13%) و شهریار(24/8%) به ترتیب بهترین و شهرستان شمیرانات(73%) کمترین شرایط مناسب را برای ایجاد مراکز نظامی با رویکرد امنیتی و دفاعی دارند.
کلید واژگان: استقرارگاه های نظامی, پدافند غیرعامل, آمایش سرزمینی, تهران, مکان یابیTodays, diversity, number and type of crises are increasing. Passive defense can reduce the material and non-material costs of these threats. That is why in the security doctrine of states defensive-security considerations are among the most important factors affecting the appropriate selection of military sites. The location of military barracks is one of the highlights issues in passive defense. Considering that there are 83 military barracks in the metropolis of Tehran and more than half of them, 49 barracks, are located in Tehran; The question is, to what extent do these military bases comply with the standards and principles of passive defense? Which area of Tehran has the optimal and appropriate place for military bases in the future? For this purpose, the fuzzy function and GIS software have been used for data analysis. Criteria and indicators of site selection include five groups: spatial-physical, demographic, geographical (climatic parameters, the geomorphologic and geologic parameters, the parameters of accessibility of man-made centers, infrastructure parameters and hydrological specifications), economic and military. Findings revealed in the territorial planning of Tehran military bases, passive defense has not been the focus of attention. In terms of soil type, land slope, distance from the river, faults, power transmission lines, and proximity to sensitive centers, these areas are vulnerable. According to the results obtained from the fuzzy function based on the gamma 9% Robat Karim (%25.34), Waramin (%13.64), and Shahriyar Counties (%8.24) had the optimal and appropriate locations for the construction of new military bases. Furthermore, Shemiranat County had the least suitable conditions (%73) for the construction of a military barracks based on a passive defense approach.
IntroductionVictory in war depends as much on the defense of barracks and logistics as it does on offense and aggression. That is why in the security doctrine of states defensive-security considerations are among the most important factors affecting the appropriate selection of military sites. Paying attention to the principles of passive defense makes it possible for military bases to provide services not only in a state of peace, but also in critical situations. In Iran, despite the bitter experience of the eight-year war with Iraq and the extensive damage to the country's vital infrastructure, until 2003, not enough attention was paid to the issue of passive defense. It was from this time on that this attitude was gradually reformed. Today, the need for passive defense for military bases - because of their role in providing security - is greater than elsewhere. Considering that there are 83 military barracks in the metropolis of Tehran and more than half of them, 49 barracks, are located in Tehran; The question is, to what extent do these military bases comply with the standards and principles of passive defense? Which area of Tehran has the optimal and appropriate place for military bases in the future? The importance of this question lies in the fact that one of the goals of states in times of war is to strike over political, economic, demographic, and logistics centers. As the capital of Iran, Tehran is one of the most important targets in any foreign military threat. Therefore, in line with the main question of the current research, it is very important to pay attention to the issue of locating barracks and its passive defense in Tehran. In addition to increasing the efficiency and performance of military bases, applying appropriate methods in the site selection, can prevent wrong decisions and the loss of troops and the economic strength to respond appropriately to the attack. Several factors are include in military site selection studies. Some of the main factors are climatic conditions, topographic conditions, communication routes, water, land slope, security issues, and political considerations. The present study examine the site selection of military bases in Tehran and try to introduce the best places to build new military barracks.
MethodologyThis research has been conducted with the aim of locating and organizing an optimal distribution of military bases. Criteria and indicators of site selection include five groups: spatial-physical, demographic, geographical (climatic parameters, the geomorphologic and geologic parameters, the parameters of accessibility of man-made centers, infrastructure parameters, and hydrological specifications), economic and military. In the first step, the effective measures in locating the military bases were evaluated by experts on the basis of their importance. Then, by fuzzing and integrating the layers in the GIS, the aforementioned area was classified for the construction of new barracks. Finally, the appropriate military site of military units were selected on the map in the ARC GIS environment through utilizing the overlapping method of effective layers of site selection.
Results and DiscussionThe results revealed that according to the indicators identified in scientific research (Nouri, 2019) in the spatial planning of military bases in Tehran, the passive defense has not been considered enough. In terms of soil type, land slope, distance from the river, faults, power transmission lines, and proximity to sensitive centers, these areas are vulnerable and necessary measures should be taken to relocate them.
According to the results obtained from the fuzzy function based on the gamma 9% Robat Karim (%25.34), Waramin (%13.64), and Shahriyar County (%8.24) had the optimal and appropriate locations for the construction of new military bases. Furthermore, Shemiranat Counties had the least suitable conditions (%73) for the construction of a military barracks based on a passive defense approach. Our findings confirmed the results of other research about Ardabil (Jafarzadeh & Valizadeh Kamran, 2018), Torbat-e Jam (Saeedi et al, 2013), Marivan (Weysi et al, 20181397) and Nehbandan (Bahramabadi & Ebadinejad, 2016), Hamedan (Jamour & Malekhoseini, 2015). All of mentioned papers has emphasized the lack of attention to the principles of passive defense in the territorial planning of military bases in Iran.ConclusionThe presence of military bases and barracks within the urban fabric, along with the horizontal expansion of the cities, have brought about many problems in the missions of the garrison and reduced its effectiveness, which in itself poses a serious threat to the proper functioning of the missions considered. It seems that the expansion of cities and civil conditions in the near future will require the relocation of many military bases in Tehran. In selecting an appropriate and optimal place to build military centers, security, and defense considerations are vital. Using the principles of passive defense in the construction of these military sites will increase the efficiency of these units and strengthen their security for dealing with military threats and crises. A review of research on the territorial planning of military bases in Iran confirmed three issues: First, the number of such studies is very small and does not include all major cities. Second, passive defense in the territorial planning of military bases in Iran has been neglected. Third, the metropolis of Tehran has not been the focus of attention in these studies. The results of the current paper confirmed that the western and southwestern regions of Tehran have suitable conditions for construction of military centers with a security approach and passive defense and the necessary steps should be taken as soon as possible to transfer military bases. The recurrence of military threats against Iran by Israel and the United States in recent years and insecurity in the Middle East doubles this need. The authors suggested that the construction of military bases in the designated areas should be done with utmost care so that, firstly, the urban development in the region is not disrupted by the establishment of these bases. Secondly, the citizens do not lose their sense of calm and security. In order to create a sense of peace and security among the people of the region, it was recommended to build government-leased houses for military personnel in the above-mentioned urban area.
Keywords: Military Bases, Passive Defense, Territorial Planning, Tehran, Site Selection -
تامین حقوق اجتماعی- سیاسی شهروندان یکی از وظایف حکومت ها محسوب می شود که در قوانین داخلی کشورها به صراحت به آن اشاره می گردد. اما تامین این حقوق گاه با موانع خارجی مواجه می گردد. یکی از این موانع، تحریم های یک جانبه و چندجانبه هستند. علی رغم اینکه وضع کنندگان تحریم همواره چنین تاثیری را منکر می شوند اما اکثر پژوهش های صورت گرفته در این خصوص، این گزاره را رد کرده اند. یکی از کشورهایی که طولانی ترین و گسترده ترین تحریم های یک جانبه و چندجانبه را تجربه کرده است کشور سومالی است. این مقاله قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که تحریم ها چه تاثیری بر حقوق اجتماعی-سیاسی شهروندان سومالی داشته است؟ فرضیه پژوهش به این نکته اشاره دارد که تحریم ها بیش از نظام سیاسی و رهبران، شهروندان عادی را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین ناقض حقوق اجتماعی- سیاسی شهروندان سومالیایی هستند. برای پاسخ به سوال پژوهش؛ بر اساس شاخص های جهانی حق حیات، حق سلامت و کیفیت حکمرانی در دوره اعمال تحریم ها علیه سومالی با روش اسنادی- توصیفی مورد ارزیابی قرارگرفت. یافته های پژوهش به لحاظ تجربی و مصداقی نشان دادند حق حیات و حق سلامت در سومالی طی سال های اعمال تحریم به شدت نقض شده و تحریم ها نتوانسته اند هیچ بهبودی در شاخص های حکمرانی در این کشور ایجاد کنند. همچنین در بعد نظری یافته های دیگر پژوهش ها درخصوص تاثیرات منفی تحریم بر حقوق بشر تایید گردید.کلید واژگان: تحریم, حقوق بشر, سازمان ملل, حق حیات, حق سلامت, دموکراسی, سومالیEnsuring the socio-political rights of citizens is one of the obligations of governments, which is clearly mentioned in the internal laws of countries. But guaranteeing these rights sometimes faces external obstacles. One of these obstacles is unilateral and multilateral sanctions. In spite of the fact that the states imposing sanctions always deny such an effect, but most of the researches conducted in this regard have rejected this proposition. One of the countries that has experienced the longest and most extensive unilateral and multilateral sanctions is Somalia. This article aims to answer the question: what effect did the sanctions have on the socio-political rights of Somali citizens? The hypothesis of the research points out that sanctions affect ordinary citizens more than the political system and its leaders. Therefore, they violate the socio-political rights of Somali citizens. To answer the research question; we used the global indicators of the right to life, the right to health, and the quality of governance during the period of sanctions against Somalia. The gathered data was evaluated with a documentary-descriptive method. The research findings empirically showed that the right to life and the right to health has been severely violated in Somalia during the years of sanctions, and the sanctions have not been able to bring about any improvement in governance indicators in this country. Also, from the theoretical dimension, the findings of other researchers regarding the negative effects of sanctions on human rights were confirmed.Keywords: : sanctions, human rights, United Nations, Right to Life, Right to Health, democracy, Somalia
-
کشورهای اروپایی پیشتاز خلق مفهوم دیپلماسی سلامت در قرن 19 محسوب می گردند. این کشورها در طول یک سده گذشته مجموعه ای از اقدامات برای تقویت دیپلماسی سلامت جهانی در پرتو سازمان بهداشت جهانی اتخاذ کردند. در آغاز سال 2020 اعضای این اتحادیه نیز همانند سایر کشورهای جهان شیوع گسترده کووید-19 در داخل کشورهای خود را تجربه کردند. سوالی که مطرح می شود این است که با توجه به سابقه گسترده کشورهای اروپایی در دیپلماسی سلامت، عملکرد دیپلماسی سلامت اتحادیه اروپا در دوران شیوع کووید-19 چگونه بوده است؟ فرضیه پژوهش بر این گزاره استوار گردید که «دیپلماسی سلامت اتحادیه اروپا برای مقابله با کووید-19 کارامد و موفق بوده است». برای ارزیابی فرضیه از روش کیفی از نوع اکتشافی و شیوه تحلیلی-تبیینی استفاده گردید. همچنین داده های لازم به روش کتابخانه ای گرداوری شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد این اتحادیه برخلاف آنچه انتظار می رفت در عرصه دیپلماسی سلامت جهانی موفق ظاهر نگردیده است. آنها در هیچ یک از ابعاد دیپلماسی سلامت پساکووید یعنی دیپلماسی ماسک و دیپلماسی واکسن موفقیت چشمگیری بدست نیاورند. اتحادیه اروپا به جای اینکه کووید-19 را به فرصتی برای تقویت حضور بین المللی خود تبدیل کند و رهبری جهان را در دست گیرد گرفتار ملی گرایی و منطقه گرایی گردید. همچنین، همه گیری کرونا نشان داد که تا چه میزان گزاره هایی که لیبرالیست ها درخصوص همکاری دولت ها و وابستگی متقابل بیان می کنند در شرایط بحرانی و در کانون نشر این نظریه ها-اروپا- می تواند در سایه تردید قرارگیرد.کلید واژگان: کووید-19, دیپلماسی سلامت, سیاست خارجی, اتحادیه اروپا, سازمان بهداشت جهانیEuropean countries coined the concept of health diplomacy in the 19th century and became the leaders of other countries in this regard. Over the past century, these countries have taken a series of measures to strengthen global health diplomacy in the light of the World Health Organization. At the beginning of 2020, the members of the union, like the rest of the world, experienced a widespread outbreak of Covid-19 within their countries. This article raises the question, given the extensive history of European countries in health diplomacy, what has been the performance of EU health diplomacy during the Covid-19 outbreak? The hypothesis of the research was based on the proposition that "European Union's health diplomacy has been effective and successful in dealing with Covid-19". A qualitative method with emphasis on the analytical-explanatory method was used to evaluate the hypothesis. The data were also collected by the library method. The findings show that the EU, contrary to expectations, did not succeed in global health diplomacy. They did not achieve significant success in any of the dimensions of post-covid health diplomacy, i.e. mask diplomacy and vaccine diplomacy. Instead of turning Covid-19 into an opportunity to strengthen its international presence and take over the leadership of the world, the EU fell into nationalism and regionalism. Also, the coronavirus pandemic showed that the propositions made by liberalists regarding the cooperation of governments and interdependence can be doubted in critical conditions and in the center of publication of these theories i.e. Europe.Keywords: Covid-19, Health Diplomacy, foreign policy, European Union, World Health Organization
-
عربستان سعودی یکی از مهم ترین دولت های ایدیولوژیک منطقه خاورمیانه است که فرقه وهابیت نقش زیادی در فرایند تشکیل و تداوم حیات سیاسی آن ایفا کرده است؛ به نحوی که به منزله پایگاه و پناهگاه عمده سلفی ها، همواره در تولید و بازتولید گونه ای از گفتمان جهادی منطقه ای و فرامنطقه ای نقش اصلی را داشته است. پژوهش حاضر، درصدد پاسخ به این پرسش کلیدی است که «امر سیاسی» در گفتمان حکومتی عربستان سعودی چگونه صورت بندی شده است و این صورت بندی چه تاثیری بر رویکرد سیاست خارجی این کشور در منطقه (بین سال های2011 تا 2017) داشته است؟ فرضیه مورد آزمون پژوهش این است که «بر پایه گفتمان سیاسی حاکم بر رژیم عربستان سعودی (با دال مرکزی اسلام سنی وهابی)، خوانش عربستان سعودی از مفهوم امر سیاسی، آنتاگونیستی/ تخاصمی (بر پایه دوست/ دشمن) است و از این رو بازتولید این رویکرد در عرصه سیاست خارجی موجب گردید که این کشور، سیاست حذف «غیر» (از جمله جمهوری اسلامی ایران و جنبش های اسلامی مورد حمایت این کشور) را در صدر اولویت های خود قرار دهد، این امر به نوبه خود به شکل گیری و تقویت گروه های تندروی سلفی جهادی و گسترش خشونت سیاسی در منطقه دامن زده است». برای آزمون و تبیین متغیرهای اصلی پژوهش، از مفهوم پردازی کارل اشمیت در خصوص امر سیاسی و روش تحلیل گفتمان لاکلایو و موف بهره گرفته شده است.
کلید واژگان: عربستان سعودی, امر سیاسی, آنتاگونیسم, خشونت سیاسی, خاورمیانهSaudi Arabia is one of the most important ideological states in the Middle East region, and the Wahhabi sect has played a large role in the process of forming and continuing its political life; As the main base and refuge of the Salafis, it has always played a major role in the production and reproduction of a regional and extra-regional jihadist discourse. The present research seeks to answer the key question of how “the political” is formulated in the government discourse of Saudi Arabia and what effect has this formulation had on the foreign policy approach of this country in the region (during the years 2011-2017)? The hypothesis tested by the research is that “based on the political discourse ruling the Saudi Arabian regime (with the central signifier of Sunni Wahhabi Islam), Saudi Arabia's reading of the concept of “the political” is Antagonistic/hostility (based on friend/enemy). Therefore, the reproduction of this approach in the field of foreign policy made this country put the policy of eliminating "others" (including the Islamic Republic of Iran and the Islamic movements supported by this country) at the top of its priorities. This, in turn, has fueled the formation and strengthening of radical Salafi-Jihad groups and the spread of political violence in the region”. For testing and explaining the Main Variables of the Research, Carl Schmitt's Theory of the Concept of the Political and Laclau and Mouffe's Discourse Analysis Method have been used.
Keywords: Saudi Arabia, the Political, Antagonism, Political Violence, middle east -
درخصوص سیاست خارجی ایران آثار متعددی منتشر شده است؛ با این وجود هیچ پژوهش مستقلی درباره دیدگاه های شهید بهشتی در حوزه سیاست خارجی ایران منتشر نشده است. این درحالی است که نقش شهید بهشتی در شکل گیری قانون اساسی و سیاست خارجی ایران غیرقابل انکار است. بنابراین پرسش اصلی مقاله این است که نگاه شهید بهشتی به جهت-گیری آینده سیاست خارجی ایران چه بود و کدام جهت گیری را مطلوب می دانست؟ فرضیه اصلی پژوهش بر جهت گیری عدم تعهد تاکید دارد. برای پاسخ به سوال فوق و ارزیابی فرضیه مطرح شده دیدگاه های شهید بهشتی با سه جهت گیری انزواگرایی، عدم تعهد و اتحاد و ائتلاف مورد اشاره هالستی درباره سیاست خارجی و نیز جهت گیری بیطرفی انطباق داده شد. روش استفاده شده در این نوشتار آمیزه ای از تحلیل کمی(شمارش بسامد شاخص های مرتبط با جهت گیری های چهارگانه سیاست خارجی) و تحلیل کیفی (تفسیر یافته ها و مقایسه) بود. یافته های پژوهش نشان داد دو جهت گیری انزواگرایی و بیطرفی هیچ جایگاهی در تفکر شهید بهشتی ندارد. از میان دو جهت گیری دیگر، عدم تعهد با 73 درصد فراوانی جایگاه نخست و اتحاد و ائتلاف با 27 درصد فراوانی جایگاه دوم را کسب کرده است. نکته قابل تامل این است که شهید بهشتی اتحاد را نه با قدرت های بزرگ؛ بلکه برای روابط ایران با کشورهای مسلمان و جهان سومی تجویز کرده است.
کلید واژگان: سیاست خارجی, جهت گیری, عدم تعهد, اتحاد, شهید بهشتیVarious works have been published on Iran's foreign policy; however, no research has been published on the martyr Beheshti's views on Iran's foreign policy. Meanwhile, the role of the martyr Beheshti in drafting the constitution and foreign policy of Iran is undeniable. So, the main question of the article is what was the martyr Beheshti's view on the future orientation of Iran's foreign policy and which orientation did he think is best? The main research hypothesis emphasizes the nonalignment. To answer the question and to test the hypothesis, the martyr Beheshti's views were adapted and applied to the three orientations of isolationism, nonalignment, and alliance mentioned by Holsti on foreign policy. Also, we surveyed neutrality as a fourth orientation in the foreign policy of states. The method used in this paper was a mixture of quantitative analysis (frequency counting of indicators related to the four orientations of foreign policy) and qualitative analysis (interpretation of findings and comparison). The research findings showed that the two orientations of isolationism and neutrality have no place in the martyr Beheshti's thoughts. Among the other two orientations, nonalignment gains the first place with 73% frequency and the alliance the second place with 27%. The important point is that martyr Beheshti has prescribed alliance not with the great powers, but for Iran's relations with Muslim countries and the Third World.
Keywords: Foreign Policy, Orientation, Nonalignment, Alliance, The Martyr Beheshti -
نظام آموزشی ایران تلاش دارد آگاهی سیاسی دانش آموزان را درخصوص انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و... را افزایش دهد. سوالی که مطرح می گردد این است که میزان آگاهی سیاسی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر یاسوج درخصوص دفاع مقدس چقدر است؟ و چه ارتباطی بین آگاهی سیاسی و متغیرهای جنس، طبقه اجتماعی و میزان تحصیلات وجود دارد؟ روش پژوهش، روش کمی با استفاده از شیوه گردآوری اطلاعات به صورت پرسشنامه است. نمونه پژوهش شامل 445 دانش آموز مقطع متوسطه دوم شهر یاسوج در بازه زمانی مهر 1400 تا مهر 1401 می باشد که به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر اساس فرمول کوکران انتخاب گردیدند. تایید روایی صوری پرسشنامه توسط اساتید علوم سیاسی و علوم اجتماعی صورت گرفت و برای سنجش پایایی آن یک مطالعه پیش آهنگ انجام شد. یافته های پژوهش نشان دادند به طورکلی نمره آگاهی سیاسی همه دانش آموزان از میانگین کمتر است. همچنین آگاهی سیاسی دانش آموزان نسبت به چهره ها و شخصیت های سیاسی بیشترین میانگین را در بین ابعاد چهارگانه متغیر آگاهی سیاسی داشت.
کلید واژگان: آگاهی سیاسی, دانش آموزان, یاسوج, دفاع مقدس, مقطع متوسطهIran's educational system is trying to increase students' political awareness regarding the Islamic revolution, holy defense, etc. The question that is raised may be taken as: What is the level of political awareness of the upper secondary school students in Yasouj city regarding sacred defense? And what is the relationship between political awareness and the variables of gender, social class and level of education? The research method is a quantitative method using the method of collecting information in the form of questionnaire. The research sample includes 445 students of Yasuj city during the period October 1400 to October 1401, who were selected by stratified random sampling and based on Cochran's formula. The formal validity of the questionnaire was confirmed by political science and social science professors, and a pilot study was conducted to measure its reliability. The findings of the research showed that the political awareness score of all students is lower than the average. Also, students' political awareness towards political figures had the highest average among the four dimensions of the political awareness variable.
Keywords: Political Awareness, Students, Yasouj, Holy Defense, Secondary Level -
دیپلماسی سلامت، یکی از جنبه های دیپلماسی مدرن است که پس از همه گیری کرونا در جهان، موردتوجه بسیاری از کشورهای جهان واقع شده است. هدف مقاله پیش رو، بررسی نقش دیپلماسی سلامت بر حفظ و تداوم پویایی اقتصادی چین، هم زمان با همه گیری کرونا در این کشور و در سطح جهان است. براین اساس، پرسش اصلی پژوهش این است که «دیپلماسی سلامت چگونه به چین کمک کرد تا در شرایطی که کشورهای دیگر با رکود اقتصادی دست و پنجه نرم می کردند، اقتصاد خود را پویا نگه دارد؟» فرضیه اصلی پژوهش این است که «کارکردهای دیپلماسی سلامت، ازجمله گسترش روابط با کشورها، تلطیف چهره بین المللی، فرصت سازی برای کسب منافع اقتصادی از راه توسعه صادرات، و... به چین کمک کرد تا پویایی اقتصاد خود را حفظ کند». روش به کاررفته برای انجام پژوهش حاضر، روش کیفی با رویکرد تحلیلی تبیینی بوده و برای گردآوری داده ها نیز از روش کتابخانه ای استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که چین توانسته است در پرتو دیپلماسی سلامت به بازارهای جدیدی (در کشورهای درحال توسعه) دست یافته، برای خود شهرت و محبوبیت سیاسی کسب کند و نقش بازیگری مسیول و خیرخواه را به نمایش بگذارد. در نتیجه این سیاست ها، در سال 2020، استقبال از کالاهای بهداشتی چین و به تبع آن، صادرات این کشور، افزایش یافت.
کلید واژگان: دیپلماسی سلامت, چین, اقتصاد, کرونا, وجههHealth diplomacy is one of the aspects of modern diplomacy that has become popular in many countries of the world after the coronavirus pandemic. The purpose of this article is to examine the role of health diplomacy in maintaining and continuing China's economic growth as the coronavirus spreads in the country and the world. The main question is how did health diplomacy help China maintain its economic growth while other countries struggled with a recession? The main hypothesis of the research is that the functions of health diplomacy, such as increasing relations with other states, restoring international prestige, creating opportunities for economic benefits through export development, etc., helped China to maintain its economy dynamic. A qualitative method with an analytical-explanatory approach was applied for research and a library method was used for data collection. The findings show that China has achieved the following goals in the light of health diplomacy: it has gained new markets in developing countries; it has created international prestige for this country. It has portrayed a responsible and benevolent role from Beijing. As a result of these policies, the desire to buy health goods made in China increased in 2020, and China exports increased.
Keywords: Health Diplomacy, China, economy, coronavirus, Prestige -
در میان کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز کشور جمهوری آذربایجان، با توجه به موقعیت جغرافیایی و قرار گرفتن بر سر راه های غرب و شرق از اهمیت ویژه ای برای اسراییل برخوردار است. این رژیم به مدت سه دهه است که روابط با جمهوری آذربایجان را آغاز نموده و در سال های اخیر وارد مرحله جدیدی شده است. سوال پژوهش این است که جایگاه و نقش این جمهوری در استراتژی امنیت ملی رژیم صهیونیستی کجاست؟ و این رژیم چه رویکردی نسبت به توسعه روابط با این کشور دارد؟ بر اساس فرضیه پژوهش رویکرد رژیم صهیونیستی نسبت به روابط با جمهوری آذربایجان در قالب مفهوم عمق استراتژیک و رفع نیازهای امنیتی رژیم صهیونیستی قابل فهم است و براین اساس توسعه روابط با باکو برای تداوم حیات این رژیم حایز اهمیت محسوب می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که رژیم صهیونیستی برای فایق آمدن بر ضعف های ژیوپلیتیکی و نیز دفع تهدیدات نظامی خود به دنبال تبدیل جمهوری آذربایجان به عمق استراتژیک این رژیم در قفقاز جنوبی است تا از این راه قدرت بازدارندگی اش در برابر ایران را تقویت نماید. لانه گزینی رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان و توسعه این روابط در ابعاد نظامی-امنیتی می تواند امنیت ملی ایران را تحت تاثیر قرار داده و به دوری ایران از جمهوری آذربایجان و سردتر شدن روابط دو کشور منجر شود. برای انجام پژوهش حاضر از روش تبیینی و شیوه گرداوری داده به روش کتابخانه ای استفاده شده است.
کلید واژگان: عمق استراتژیک, امنیت, همکاری های نظامی, رژیم صهیونیستی, جمهوری آذربایجان, ایرانAmong the countries of Central Asia and the Caucasus, the Republic of Azerbaijan has special importance for Israel due to its geographical location and being on the west and east routes. This regime has started relations with Azerbaijan for three decades and has entered a new stage in recent years. Given the above explanations the question arises, where is Azerbaijan's position and role in Israel's national security strategy? And what is Israel's approach to the development of relations with Azerbaijan? The underlying hypothesis is that Israel's approach to relations with Azerbaijan can be understood in light of the concept of strategic depth and the pursuit of Israel's security needs. From this point of view, the development of relations with Baku is important for the continuation of Israel's life. The results show that Israel seeks to turn Azerbaijan into the strategic depth of this regime in the South Caucasus to overcome its geopolitical weaknesses and repel its military threats. Also, this measure helps Tel Aviv to strengthen its deterrent strategy against Iran. Israel's nesting in Azerbaijan and the development of these relations in military-security dimensions can affect Iran's national security and lead to Iran's distance from Azerbaijan and make colder relations between the two countries. To conduct the article, the explanatory method has been used and the data was gathered through the library method.
Keywords: strategic depth, Security, Military cooperation, Israel, Azerbaijan, Iran -
تحریم بخشی از دیپلماسی حاکم بر جهان کنونی است که کشورها از آن به عنوان ابزاری برای ارتقای منافع خود در سیاست خارجی استفاده می کنند. آمریکا در سیاست خارجی همواره از تحریم به عنوان ابزاری علیه کشورهای غیر همسو با خود استفاده کرده است. ازجمله این کشورها می توان به جمهوری اسلامی ایران و ونزویلا اشاره کرد که در طی دوره های متمادی، به خصوص در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ با تحریم های شدیدی روبه رو شده اند. سوال نوشتار پیش رو این است که تشابه و تفاوت های تحریم های اعمالی علیه ایران و ونزویلا چیست؟ و چه تاثیراتی بر اقتصاد دو کشور داشته است؟ مقاله بر این فرضیه استوار است که تحریم های ایران و ونزویلا به لحاظ موضوعی و محتوایی شباهت های فراوانی با همدیگر دارند و در بخش آثار اقتصادی پیامدهای یکسانی ازجمله کاهش تولید و صادرات نفت، جذب سرمایه گذاری خارجی، افزایش تورم و بیکاری را تجربه کردهاند. ازآنجاکه پژوهش به لحاظ ماهیت مقایسه ای بود برای گرداوری داده ها از روش کتابخانه ای و برای تجزیه و تحلیل آن از روش تحلیلی - تبیینی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد هرچند که تحریم های مذکور، در مقایسه با ونزویلا بخش های گسترده تری از اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار داده است، اما به لحاظ اثربخشی، تاثیر آن بر اقتصاد ونزویلا مخرب تر بوده است. همچنین در حالی که درمورد ایران بیشتر تحریم ها حاصل دستورهای اجرایی رییس جمهور بود؛ در خصوص ونزویلا، کنگره مشارکت جدیتری داشته است. بهنظر می رسد وابستگی شدیدتر ونزویلا به درآمدهای نفتی، منازعات شدید داخلی و تجربه کم تر این کشور برای مقابله با تحریم ها، باعث افزایش آثار تخریبی آن ها نسبت به ایران شده است.
کلید واژگان: تحریم, آمریکا, اقتصاد, جمهوری اسلامی ایران, ونزوئلاIntroductionSanctions are a component of the dominant diplomacy in the contemporary world. In fact, the different countries employ sanctions as a means to advance their interests in foreign policy. The United States of America has consistently used sanctions as a method of addressing countries that do not align with its interests. The Islamic Republic of Iran and Venezuela are among the countries sanctioned by the US. Since the onset of the Islamic Revolution of Iran in 1979, the United States has sanctioned Tehran, citing various reasons such as the alleged support for terrorism, violation of human rights, and attempts at acquiring weapons of mass destruction. After years of negotiations and diplomacy between Iran and the world powers, the Joint Comprehensive Plan of Action (JCPOA) was finally signed in 2015. As a result, some US sanctions against Iran were lifted. However, following Donald Trump’s election as the president of the US and his withdrawal from the JCPOA, an order was issued on May 8, 2018 to re-impose sanctions against Iran.Another country under the US sanctions is Venezuela. In fact, the US sanctions against Venezuela began during the presidency of Hugo Chávez and intensified in 2014 with the allegations of corruption and misuse of Venezuelan financial resources. With the election of Nicolás Maduro as the president of Venezuela in 2018 and the beginning of protests against his way of governing the country, the US stepped up its sanctions against this South American country. Donald Trump, who had previously declared his support for Maduro's protesters, attempted to impose restrictions on Maduro’s administration in the political, economic, and social spheres by issuing sanction orders, bills, and laws. The simultaneous imposition of sanctions against Iran and Venezuela raised the following questions: What are the similarities and differences between the sanctions imposed on these two states? Additionally, what impacts have these sanctions had on their economies?
Theoretical Framework:
Sanctions are classified as limited, moderate, or extensive actions based on their scope and as economic or non-economic decisions in terms of content. Sanction theorists frequently assess the economic impacts of sanctions within the realm of macroeconomic indicators, which encompass factors such as inflation and currency rates, export and import rates, economic growth, unemployment and employment rates, and other significant economic indicators. Furthermore, sanctions can have non-economic impacts on the target country, directly and indirectly affecting its cultural, political, and social values. This study analyzes the economic impacts of the sanctions imposed on Iran and Venezuela with a particular focus on the foregoing categories of sanctions. The key aspect of sanctions is the process by which they can prove effective. In other words, what measures should be taken to enhance the effectiveness of sanctions? In this regard, a conceptual framework was developed in this study to identify several factors that affect the effectiveness of sanctions. These factors include the number of allies of the sanctioning state, the degree of focus on vulnerable areas of the target state, the experience and adaptability of the target state to the applied sanctions, and the type, content, and intensity of sanctions.
MethodologyThis research adopts a comparative approach, which is a scientific inference method that involves systematically juxtaposing similarities and differences among social phenomena, whether for descriptive or causal purposes. Moreover, an analytical-explanatory method was used for data analysis, and a desk method was adopted for data collection. The necessary data including the laws of the US Congress and the executive orders of the US President were extracted from electronic databases. The effects of the sanction laws on the political and economic systems of Iran and Venezuela were then clarified through publications and economic data showcasing the economic situations against these two countries.
Results and DiscussionAccording to the results of analyzing the economic statistics of the two countries presented in the above table, Iran encountered a decline of 47.9% in its daily petroleum production, whereas Venezuela witnessed a more substantial decrease of 76.9%. In the realm of exportation and importation, Iran experienced a decline of 47.5% and 15.3%, respectively. Similarly, Venezuela encountered a decrease of 48.5% and 44.7% in these areas, respectively. Regarding foreign investment attraction, Iran experienced a decline of 53.86%, whereas Venezuela suffered a more significant decrease of 60.67%. Additionally, the inflation rate in Iran had a significant surge of 277%, whereas it skyrocketed by an astonishing 114,000% in Venezuela compared with the pre-sanction period. In fact, Venezuela is experiencing the highest inflation rate in the Western Hemisphere. Regarding the unemployment rates of the two nations, the situation is somewhat complex. The unemployment rate in Iran only experienced a minimal change in comparison with the period before sanctions. However, in the case of Venezuela, this rate surged by 22.2% compared with the pre-sanction era. In addition, the Iranian rial's value against the US dollar decreased by nearly 303%, whereas the bolivar's value declined by 149%. Lastly, Iran’s economic growth reduced by 235.1% as a result of the sanctions, whereas Venezuela's economic growth decreased by 47%. Upon the careful analysis of the legislative measures enacted by US Congress and the executive orders issued by the US President, alongside a comprehensive assessment of the economic conditions prevailing in both nations subsequent to the implementation of sanctions, there are evidently notable resemblances in the nature and substance of the sanctions imposed on Venezuela and Iran. However, the adverse outcomes of these sanctions have had more pronounced impacts on Venezuela than on Iran. In relation to the subjects and substances of sanctions, it has been observed that the sanctions imposed on Venezuela primarily focus on industrial sectors such as petroleum, mining, shipping, government officials, and to a certain extent, the banking industry. Regarding Iran, in addition to these areas, financial, nuclear, and military sanctions have been affected. Furthermore, Venezuela has faced sanctions imposed by the US Congress and the US Treasury as well as several European and American states. In the case of Iran, however, the US Congress has been less involved, and there are no multilateral sanctions in place against Tehran. Regarding the rationale behind imposing sanctions on the two nations, it is evident from the findings that Iran has consistently faced allegations of engaging in destabilizing actions in the Middle East, engaging in perilous military endeavors, and pursuing nuclear activities, among other concerns. Nevertheless, Maduro's administration has faced allegations of corruption, repression, and violations of human rights. Simultaneously, it is important to acknowledge that corruption, mismanagement, censorship, and internal repression have consistently served as justifications for implementing sanctions on both nations.
Conclusion and Suggestion:
According to the analysis of alterations in diverse economic domains including daily petroleum production, export and import activities, foreign investment influx, inflation rates, and other pertinent economic indicators subsequent to the implementation of sanctions, it becomes evident that Venezuela’s economy exhibited a higher degree of vulnerability in comparison with Iran’s. This is due to some factors including Venezuela’s greater reliance on petroleum sources and gold mines as well as the corresponding greater focus of sanction agents on these matters, the country’s severe internal conflicts, the greater scope of Venezuela’s sanctions that of Iran, and Venezuela’s less experience in dealing with sanctions. The foregoing findings do not imply that the adverse economic situations of the two countries since 2017 have been exclusively attributable to the US sanctions, nor do the findings substantiate the complete efficacy of sanctions. Sometimes, incorrect economic policies or the improper implementation of policies, e.g., inadequate budgeting process reforms, failure to decrease dependence on the dollar, lack of diversification in exports (particularly non-petroleum exports), and failure to invest in economic opportunities and platforms, have resulted in dire economic conditions. The overall effects of sanctions on governments are contingent upon a multitude of political, economic, social, and cultural variables as well as domestic, regional, and international circumstances. Hence, despite the implementation of comparable sanctions on two given states, identical outcomes cannot be anticipated. Notably, although sanctions severely weaken the economies of sanctioned nations, the two cases examined in this study (i.e., Iran and Venezuela) demonstrate that the exertion of economic pressure does not change the political conduct of governing bodies. Therefore, it can be argued that, in contrast to the intentions of those who imposed sanctions, the impacts of sanctions will primarily be felt by casual citizens rather than statesmen. In order to have a clearer analysis in this regard, it is suggested to comprehensively compare the experiences of other states under similar sanctions with those of Iran and Venezuela.
Keywords: Sanctions, Donald Trump, US, economy, Islamic Republic of Iran, Venezuela -
پژوهش حاضر درصدد تبیین و ارزیابی مولفه های شکاف نسلی در تعامل با شبکه های اجتماعی مجازی با تاکید بر مولفه سیاسی (مطالعه موردی: شهروندان شهر تهران) بوده است. از این منظر پس از بسط فضای مفهومی موضوع از رویکرد نظری تلفیقی برای تبیین موضوع استفاده شده است. با استفاده از مطالعه پیمایشی، داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته از روی384 نفر از شهروندان 15 سال و بالاتر شهر تهران که با استفاده از فرمول برآورد حجم نمونه کوکران و نیز روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند؛ گردآوری گردید. به منظور اعتبار سنجی ابزار از اعتبار محتوایی صوری کیفی و جهت پایایی سنجی ابزار از روش همسازی درونی گویه ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است. یافته های توصیفی پژوهش نشان داده است که میانگین شاخص کل اختلاف ارزش های مقوم شکاف نسلی در میان گروه های سنی مورد بررسی پایین بوده و لذا بیانگر تفاوت نسلی است تا شکاف نسلی. علاوه بر آن؛ یافته های استنباطی پژوهش در بخش تحلیل دو متغیره نشان داده است که مدت زمان استفاده بیشتر، استفاده خبری و علمی و آموزشی، داشتن انگیزه ابزاری(هدفمند) در استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی موجب شکاف نسلی(تفاوت نسلی) در بین گروه های مختلف سنی شده است. همچنین، یافته های پژوهش در بخش تحلیل چند متغیره نشان داد که متغیرهای مستقل متغیر مدت استفاده ، نوع استفاده، انگیزه و هدف استفاده و سن از تاثیرگذاری معناداری در سطح خطای 01/0 بر متغیر وابسته برخوردار بوده اند.
کلید واژگان: شکاف نسلی, شبکه های اجتماعی مجازی, مولفه های شکاف نسلی, مولفه سیاسیThe present study seeks to explain and evaluate the components of the generation gap in interaction with virtual social networks with emphasis on the political component (Case study: Citizens of Tehran(. From this perspective, after expanding the conceptual space of the subject, An integrated theoretical approach has been used to explain the subject.Using a survey study, the research datas were selected using a researcher-made questionnaire from 384 citizens with age15 years and older in Tehran who were selected using the cochran sample size estimation formula and multi-stage cluster sampling method. The instrument was validated through Qualitative formal content validity. The Reliability was Also estimated by Cronbach Alpha.The descriptive findings of the study have shown that the average of the total index of differences in the values of the generation gap is low among the studied age groups and therefore indicates the generation difference rather than the generation gap.Besides that; The inferential findings of the research in the Bivariate analysis section have shown that the duration of more use, news, scientific and educational use, having a Instrumental motivation (purposeful) in the use of virtual social networks, has caused a generation gap (generational difference) between different age groups. Also, the research findings in the multivariate analysis section showed that the independent variables of duration, type of use, motivation and purpose of use and age had a significant effect on the dependent variable at the error level of 0.01..
Keywords: generation gap, Virtual Social Networks, generation gap components, political component -
قدرت از جمله مفاهیمی است که تاکنون از منظرهای مختلف تعریف شده است. تقسیم قدرت به گونه های مختلف سخت، نرم، هوشمند و... حاکی از گستردگی دیدگاه ها در مورد این مفهوم است. بحث از قدرت، منابع و شیوه های اعمال آن همراستا با اندیشه های غربی در مطالعات اسلامی نیز مطرح بوده است. سوال اصلی مقاله این است که قدرت اشاره شده در روایات امامان شیعه (ع) چه نوع قدرتی است؟ فرضیه مقاله این است که در روایات امامان شیعه (ع) منظومه ای از نشانه ها قابل استنتاج است که ما را به سوی مفهوم قدرت متعالی رهنمون می سازد. برای پاسخ به سوال فوق از روش نشانه شناسی استفاده گردید و هدف مقاله شناسایی نشانه های قدرت در روایات شیعه است. یافته های پژوهش نشان داد که منبع قدرت، صاحبان قدرت، هدف قدرت و شیوه های اعمال قدرت با گونه های مرسوم قدرت در نظریه های سیاسی که موسوم به سخت، نرم و شبکه ای است متفاوت است. دلالت معنایی روایات شیعه نشان می دهد که قدرت کالایی نیست که به تملک انسان ها درآید، هدف اعمال قدرت نیز سلطه انسان بر انسان نیست و قدرت مشروع نیز نه با اجبار بلکه از سر رضایت است. افزون بر این، قدرت الزاما معادل قدرت رسمی و نهادی نیست و طیفی از روش ها چون سکوت، تقیه، دوستی و مردم داری قدرتی تولید می کنند.
کلید واژگان: قدرت نرم, قدرت سخت, قدرت متعالی, روایات شیعه, نشانه شناسیPower is one of the concepts that have been defined from different aspects. The division of power into different types of hard, soft, intelligent, etc. indicates the wide range of views about this concept. The study of power, sources and methods of its application in line with Western ideas has also been done in Islamic studies. The main question of the article is, what are the characteristics of the mentioned power in the hadiths of the Shia imams? The hypothesis of the article is that a set of signs can be deduced in the hadiths of Shia imams, which lead us to the concept of transcendental power. The semiotics method was used to answer the above question and the aim of the article is to identify the signs of power in Shia hadiths. The findings of the research showed that the source of power, the holders of power, the purpose of power and the ways of exercising power are different from the conventional types of power in political theories, which are known as hard, soft and network.
Keywords: Soft power, hard power, transcendental power, Shia hadiths, Semiotics -
هدفیکی از اهداف آمریکا برای ترور شهید سلیمانی پایان دادن به نفوذ و قدرت منطقه ای ایران بود. اکنون و پس از گذشت سه سال از ترور ایشان، این سوال مطرح است که شهادت حاج قاسم سلیمانی چه تاثیری در میزان نفوذ و قدرت منطقه ای ایران برجای گذاشته است؟ فرضیه پژوهش این است که با ترور شهید سلیمانی تغییری در قدرت منطقه ای ایران ایجاد نشده است.روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر بر اساس روش مقایسه ای- تحلیلی و نظریه ساختار- کارگزار انجام شده است.یافته هایافته های پژوهش نشان دادند که برخلاف انتظار مقامات آمریکایی ترور شهید سلیمانی به قدرت و نفوذ منطقه ای ایران پایان نبخشیده است. ایران همچنان در سوریه، یمن و عراق حضور فعال دارد. در سوریه بشاراسد روند تنش زدایی با دولت های عرب منطقه را آغاز نموده و با مشارکت ایران روند بازسازی شهرها را پیگیری می کند. در یمن هر دو طرف منازعه- انصارالله و عربستان- بر سر آتش بس موقت توافق کرده اند و زمینه برای گفتگوهای سیاسی در حال آماده شدن است. در عراق نیز با کنار رفتن دولت ضدایرانی مصطفی الکاظمی و تشکیل دولت شیاع السودانی فضا برای کنشگری ایران بیشتر شده است.نتیجه گیریقدرت منطقه ای ایران برخاسته از شبکه قدرت و ارتباطات گسترده و پیچیده آن در خاورمیانه است. این شبکه به هیچ وجه متکی به فرد یا مقام خاصی در ایران و منطقه نیست و ساختارهای این شبکه به نحوی طراحی شده اند که با تغییر و برکناری مدیران نیز قادر به تداوم فعالیت و اثربخشی است.کلید واژگان: شهید سلیمانی, قدرت منطقه ای ایران, سردار قاآنی, سپاه قدسThe Impact of Martyr Soleimani’s Assassination on the Regional Power of the Islamic Republic of IranOne of the U.S aims for the assassination of Soleimani was to put an end on Iran influence and regional power. Now, after three years of this assassination, the question arises that what effects did the martyrdom of Qasem Soleimani has had on Iran influence and power in the region? The underlying hypothesis of the current research is that the assassination of Martyr Soleimani has not seriously affected Iran regional influence and power. The article is based on the comparative-analytical method and structure-agent theory. The findings show that contrary to the expectations of the American authorities, the assassination of Soleimani has not ended Iran regional power and influence. Iran still has an active presence in Syria, Yemen, and Iraq. In Syria, Bashar Assad has started the process of de-escalation with the Arab states and is following up the process of rebuilding Syria’s cities with the participation of Iran. In Yemen, both sides of the conflict - Ansarollah and Saudi Arabia - have agreed on a temporary ceasefire and are preparing for political talks. In Iraq, the ending of the anti-Iranian government of Mustafa Al-Kazemi and the formation of the Mohammed Shia' Sabbar al-Sudani government, has paved the way to Iran to peruse its aims.Keywords: martyr Soleimani, Regional Power of Iran, General Qarsquo ani, Quds Force
-
شیوع کرونا در جهان، نیاز به پیگیری دیپلماسی سلامت را به واقعیتی انکارناپذیر برای کشورهای درحال توسعه ازجمله ایران تبدیل کرد. باوجود اینکه ایران تاکنون گام هایی پراکنده، کوتاه و مقطعی در این راستا برداشته است اما همچنان اهداف و برنامه ریزی های وزارت امورخارجه در این حوزه مشخص و قابل ارزیابی نیست. پرسش پژوهش این است که ایران برای داشتن یک دیپلماسی سلامت موفق و کارامد با چه الزامات و چالش هایی روبرو است؟ در پاسخ به سوال فوق فرضیه پژوهش بر اهمیت جایگاه دیپلماسی سلامت در سیاست خارجی ایران به عنوان یک الزام و اولویت و رفع بی اعتمادی و تنش در روابط با دیگر کشورها به عنوان یک چالش تاکید دارد. برای این کار روش کیفی با رویکرد تبیینی-تحلیلی مورد استفاده قرارگرفت. داده های لازم برای این منظور به روش کتابخانه ای از دو دسته منابع نوشتاری و الکترونیک گرداوری گردید و به شیوه ای هدفمند در پاسخ به سوال اصلی پژوهش استفاده شد. یافته های پژوهش نشان دادند ایران برای بهره مندی از یک دیپلماسی سلامت موفق مجموعه ای از الزامات سیاسی و اقتصادی را در سیاست خارجی خود باید مورد توجه قرار دهد. مهمترین الزامات ایران شامل درک اهمیت و جایگاه دیپلماسی سلامت، برنامه ریزی راهبردی برای تحقق آن، آموزش و تربیت دیپلمات های حرفه ای، تنش زدایی و اعتمادسازی و برجسته ترین چالش ها در بعد بین المللی بی اعتمادی به ایران، روابط خارجی ناآرام و پرتنش و وجود رقبای منطقه ای و بین المللی قوی معرفی گردیدند. همچنین چالش های داخلی در قالب شش دسته مشکلات محتوایی، ساختاری، فرهنگی، حکمرانی، اقتصادی و فرایندی تبیین شد.کلید واژگان: سیاست خارجی, دیپلماسی سلامت, ایران, وزرات امورخارجه, کروناThe worldwide outbreak of the COVID-19 has turned the need to pursue health diplomacy into an undeniable reality in developing countries, especially Iran. Inconsistent, short-term, and intermittent attempts have been made for this purpose in Iran; however, the goals and plans of Iran’s Ministry of Foreign Affairs are not still clear and appraisable. This study aims to determine the requirements and challenges that Iran faces to adopt a kind of successful and efficient diplomacy. In this regard, the research hypothesis emphasizes the role and importance of health diplomacy in Iran’s foreign policy as a requirement to relieve distrust and tension in relations with other countries, something which is considered a challenge. Therefore, a qualitative explanatory-analytical approach was used in this study. Moreover, a desk method was employed to collect the necessary data from two groups of printed and electronic sources in order to purposefully answer the main research question. According to the findings, Iran should consider a series of political and economic requirements in its foreign policy to benefit from a kind of successful health diplomacy. In fact, Iran’s most important requirements were identified as perceiving the importance and position of health diplomacy, formulating strategic plans, training professional diplomats, relieving tensions, and building trust. However, the most prominent international challenges were identified as distrust in Iran, uneasy and tense foreign relations, and the presence of powerful rivals on both regional and international scales. Furthermore, the domestic challenges were classified as content-related, structural, cultural, governance-related, economic, and process-related problems.Keywords: Foreign Policy, health diplomacy, Iran, Ministry of Foreign Affairs, COVID-19
-
از اوایل قرن بیستم و با به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه، سیاست خارجی این کشور دستخوش تغییرات عمده ای شد و تلاش برای تنش زدایی با همسایگان و روابط مسالمت آمیز با جهان پیرامون به کانون استراتژیک دستگاه دیپلماتیک ترکیه تبدیل شد. در این راستا آشتی با سوریه در دستور کار سیاست خارجی قرار گرفت و دو طرف، همکاری اقتصادی گسترده ای را ایجاد کردند. اما بعد از جنگ داخلی در سوریه، آنکارا بتدریج راه حمایت از مخالفان حکومت بشار اسد را در پیش گرفت و پیامدهای آن بر سپهر داخلی ترکیه نیز نمایان شد. این پژوهش درصدد است با کاربرد الگوی نظری و مفهومی بومرنگ، پیامدهای داخلی سیاست خارجی ترکیه در سوریه را بررسی کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که سیاستمداران حزب عدالت و توسعه بعد از دخالت در امور داخلی ترکیه، با ذهنیتی خودکامه و امنیتی، کنترل و سانسور را در جامعه ترکیه تشدید کردند و با حذف صدای مخالفان و منتقدان، درصدد بسط اقتدارگرایی برآمدند. به این معنا، ترکیه نه تنها نتوانست به اهدافش در سوریه دست یابد، بلکه در داخل با بحران هایی مواجه شد که به صورت منظومه ای از تاثیرات بومرنگی کارکرد حکومت و فضای داخلی ترکیه را دستخوش دگرگونی و تغییر کرد.کلید واژگان: بومرنگ, سیاست خارجی ترکیه, بحران سوریه, جامعه مدنیince the beginning of the twentieth century, with the rise of the AKP in Turkey, its foreign policy has undergone major changes, and efforts to dismantle its neighbors and peaceful relations with the world have become the strategic focus of Turkey's diplomatic apparatus. In this regard, reconciliation with Syria was on the agenda of foreign policy, and the two sides established extensive economic cooperation. But after the civil war in Syria, Ankara gradually began to support opponents of Bashar al-Assad's regime and its effects on Turkey's internal sphere. This study seeks to examine the domestic implications of Turkey's foreign policy in Syria using the Boomerang conceptual and conceptual model. The findings of the study show that AKP politicians intensified control and censorship in Turkish society after interfering with Turkish internal affairs, and with the elimination of the voices of dissidents and critics, they sought to expand authoritarianism. In this sense, Turkey not only failed to achieve its goals in Syria, but also faced domestic crises that systematically altered the effects of the boomerang effect on the functioning of the Turkish government and interior.Keywords: Boomerang, Turkish Foreign Policy, Syrian crisis, Civil Society
-
روابط پاکستان با افغانستان دارای فراز و نشیب های بسیاری بوده است. یکی از نقاط حساس این روابط در دوران حکومت طالبان بر افغانستان(1996-2001) اتفاق افتاد. پاکستان در این دوره به یکی از حامیان جدی طالبان تبدیل شد. سیاستی که خیلی زود و با حمله آمریکا به افغانستان مجبور به ترک آن شد. با توجه به قدرت گرفتن مجدد طالبان در سال 2021 این سوال مطرح است که حضور طالبان در کاخ ریاست جمهوری افغانستان چه تاثیری بر روابط پاکستان و افغانستان گذاشته است؟ چه متغیرهایی بر این روابط تاثیرگذار بوده اند؟ بر اساس فرضیه پژوهش طالبان نتوانسته است انتظارات سیاسی پاکستان را برآورده نماید و این امر چالش هایی را در روابط دو کشور ایجاد کرده است. برای پاسخ به سوال اصلی از روش توصیفی-تحلیلی و برای گرداوری اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده شد. یافته ها نشان دادند که برخلاف انتظار پاکستان، حضور طالبان در افغانستان موجب کاهش تنش های مرزی بر سر خط دیورند، فروکش نمودن ادعاهای جدایی طلبی در ایالت پشتونستان پاکستان و کاهش روابط ایران و هند با کابل نشده است. بنابراین، پاکستان به دنبال بیشینه سازی منافع امنیتی، اقتصادی و سیاسی خود در این کشور از طریق سیاست های حذفی نسبت به هند و ایران و تعامل هدفمند و گزینشی با چین و آمریکا است.
کلید واژگان: عمق استراتژیک, افراط گرایی, طالبان, افغانستان, پاکستانPakistan's relations with Afghanistan have seen many ups and downs. One of the critical points in this relationship occurred during the Taliban rule in Afghanistan (1996-2001). During this period, Pakistan became one of the main supporters of the Taliban. A policy that had to be abandoned soon after the US attack on Afghanistan. With the Taliban set to regain power in 2021, what impact has the Taliban's rise to power had on Afghanistan-Pakistan relations? What factors have influenced these relations? The hypothesis of the study is that the Taliban have not been able to meet Pakistan's political expectations and that this state of affairs has created challenges in the relationship between the two countries. By Using a qualitative method with a descriptive-analytical approach and a library method for data collection, the research findings show that, contrary to Pakistan's expectations, the Taliban's rise to power in Afghanistan has not led to a reduction in border tensions on the Durand Line, the abandonment of separatist claims in Pakistan's Pashtunistan state, or a downgrading of Kabul's relations with Iran and India. Therefore, Pakistan seeks to maximise its security, economic and political interests in this country through a policy of exclusion towards India and Iran and targeted and selective interaction with China and U.S.
Keywords: strategic depth, extremism, Taliban, Afghanistan, Pakistan -
مطالعه و پیگیری سیاست خارجی ایران از موضوعات جذاب در بین عموم مردم و جامعه دانشگاهی محسوب می گردد. این رفتار مختص ایرانیان نیست و می توان آن را در بین سایر پژوهشگران خارجی نسبت به سیاست خارجی ایران نیز مشاهده کرد. لوسیانا ذاکارا ازجمله نویسندگانی است که در پرداختن به این موضوع بر سایر همتایان خود پیشی جسته و کتابی را درباره سیاست خارجی حسن روحانی در دور اول ریاست جمهوری گرداوری کرده است. عدم ترجمه کتاب به فارسی موجب گردید تا نویسنده درصدد معرفی اثر و نقد محتوایی و شکلی آن برآید. آنچه که کتاب را شاخص می سازد بهره گیری از قلم برخی نویسندگان سرشناس، پرداختن به برخی حوزه های کمتر توجه شده در پژوهش های ایرانی همچون روابط با آفریقا و آسیب شناسی سیاست خارجی دولت حسن روحانی است. عدم برخورداری از پشتوانه نظری برای مباحث، عدم انسجام بین مطالب فصول و نادیده گرفته شدن بی طرفی علمی توسط برخی نویسندگان کتاب، ازجمله نقاط ضعف اثر محسوب می گردد.کلید واژگان: سیاست خارجی, حسن روحانی, توافق هسته ای, خاورمیانه, ایرانStudying Iran's foreign policy is one of the most interesting topics among the people and the academic community. This behavior is not specific to Iranians and can, also, be seen among other foreign researchers concerning Iran's foreign policy. Luciano Zaccara is one of the authors who has surpassed her counterparts in addressing this issue and has edited a book on the “Foreign Policy of Iran under President Hassan Rouhani’s First Term”. The lack of translation of the book into Persian encouraged the author to introduce the work and critique it in terms of content and form. What makes the book prominent is the participation of some well-known authors in writing the chapters, addressing some areas that have received less attention in Iranian research, such as relations with Africa and the pathology of Hassan Rouhani's foreign policy. Lack of theoretical framework for the discussions, incoherence between the contents of the chapters, and ignoring the scientific neutrality by some authors of the book are among the weaknesses of the work.Keywords: foreign policy, Hassan Rouhani, Nuclear Agreement, Middle East, Iran
-
در پیروزی انقلاب اسلامی اقشار و گروه های مختلف ایفای نقش کردند. سوال اصلی پژوهش این است که واکنش روحانیت به مهمترین تحولات سیاسی دهه 1340 چه بود و چه مناسباتی بین امام خمینی (ره) به عنوان رهبر انقلاب با روحانیت در این دهه برقراربود؟ فرضیه مقاله این است که نیمه اول دهه 1340 کنشگری فعالانه روحانیت در عرصه سیاسی کشور را شاهد هستیم و در نیمه دوم از شدت واکنش آنها نسبت به رویدادهای سیاسی کاسته می شود. برای پاسخ به سوال اصلی پژوهش از روش ترکیبی کمی-کیفی استفاده شده است. در روش کمی تمامی مکاتبات امام خمینی (ره) بین سال های 1340 تا 1350 به صورت آماری برحسب مخاطب، تاریخ و محتوا تنظیم گردید و در گام بعدی این مکاتبات با روش تحلیل محتوای کیفی از نوع هدفمند مورد واکاوی قرارگرفت. یافته های پژوهش ضمن تایید فرضیه اصلی نشان دادند در نیمه دوم دهه 1340 امام خمینی (ره) نسبت به انفعال روحانیت نگران گردیده و سرگرم شدن آنها به امور آموزشی و یا مسایل کم اهمیت را یک آسیب برای نهضت تلقی می نمایند. اظهارنظرهای امام خمینی (ره) تایید می کنند که روحانیت به صورت یکدست و منسجم با انقلاب همراهی نکرده و اقدامات برخی از آنها در این دهه برای نهضت آسیب زا بوده است.
کلید واژگان: روحانیت, انقلاب اسلامی, امام خمینی(ره), حوزه علمیه, مبارزات سیاسیDifferent classes and groups played a role in the victory of the Islamic Revolution. The question is that what was the reaction of the clergy to the most important political developments of the 1960s and what relationship existed between Imam Khomeini and the clergy during this decade? The hypothesis of the article is that in the first half of the 1960s, the clergy had the most actions in the country's political arena, and in the second half, its reaction to political events decreased. To answer the main question, a quantitative-qualitative method has been used. In the quantitative method, all the correspondences of Imam Khomeini between the years 1961 and 1970 were statistically arranged according to the audience, date, and content, and in the next step, these correspondences were analyzed using the qualitative content analysis method. The research findings showed that in the second half of the 1960s, Imam Khomeini became concerned about the inactivity of the clergy and their attention to educational issues or less important issues. The statements of Imam Khomeini confirm that the clergy did not support the revolution uniformly and the actions of some of them were harmful to the movement in this decade.
Keywords: clergy, Islamic Revolution, Imam Khomeini, Seminary, Political Activates -
یکی از مباحث جدی قرن 21م درخصوص شروع جنگ ها توسط دولت ها عادلانه یا ناعادلانه بودن آن است. کما اینکه از بعد نظری از گذشته های دور در بین اندیشمندان مطرح و تا حال حاضر نیز ادامه داشته است. برای پی بردن به تغییرات ایجاد شده در این اندیشه ها و نیز تفاوت آن در میان آباء کلیسا و فقهای شیعه؛ پژوهش پیش رو به مقایسه جنگ عادلانه در اندیشه های سنت آگوستین، مایکل والزر و فقهای شیعه معاصر پرداخته است. پژوهش حاضر ازنظر ماهیت، نظری - کاربردی و ازلحاظ روش مطالعه، توصیفی - تحلیلی است. روش جمع آوری اطلاعات به اتکاء به دو روش کتابخانه ای و پرسشنامه، انجام گرفته است. برای این منظور دیدگاه های یازده فقیه و مرجع تقلید بر اساس پرسشنامه و آثار مکتوب آنها بررسی گردیده است. نتایج پژوهش نشان داد بین دیدگاه های فقهای شیعه و اندیشه های سنت آگوستین اشتراکات بیشتری به نسبت اندیشه های والزر درخصوص جنگ عادلانه وجود دارد. در عین حال هر سه اندیشه در بعد اهداف جنگ عادلانه و موضوع کمک به ملت های تحت ستم بیشترین شباهت و درخصوص شروط جنگ عادلانه و دلایل مشروعیت بخش بیشترین اختلاف را با یکدیگر داشتند. همچنین یافته ها نشان دادند درحالی که آگوستین و فقهای شیعه حاکمان و خدا را مقام های تصمیم گیرنده درباره جنگ عادلانه معرفی می نمایند، والزر بر نقش افکار عمومی، مردم و شورای امنیت سازمان ملل به عنوان عناصر تصمیم گیرنده تاکید دارد.
کلید واژگان: جنگ عادلانه, سنت آگوستین, مایکل والزر, فقهای شیعی معاصر, جهادOne of the serious debates of the 21st century about the start of wars by governments is whether they are just or unjust. As if from a theoretical point of view, it has been discussed among thinkers from the distant past and has continued until now. To understand the changes that have taken place in these ideas and also the difference between the Church Fathers and the Shiite jurists; The present study compares just war in the ideas of St. Augustine, Michael Walzer, and contemporary Shiite jurists. The present research is theoretical-applied in terms of nature and descriptive-analytical in terms of study method. The data collection method is based on two methods library and questionnaire. For this purpose, the views of eleven jurists and the authority of imitation have been examined based on the questionnaire and their written works. The results showed that there are more commonalities between the views of Shiite jurists and the ideas of St. Augustine than Walzer's ideas about just war. At the same time, all three ideas were most similar in terms of the goals of a just war and the issue of helping oppressed nations, and most of all in terms of the terms of a just war and the reasons for its legitimacy. The findings also show that Augustine and Shiite jurists introduce the rulers and God as the decision-makers for a just war. Walzer emphasizes the role of public opinion, the people and the UN Security Council as decision-makers.The theory of just war is one of the most important theories of pacifism and the establishment of an ideal society in political philosophy, which was designed and developed by philosophical and jurisprudential thinkers.Just War, St. Augustine, Michael Walzer, Contemporary Shiite Jurists, Jihad
Keywords: Just War, St. Augustine, Michael Walzer, Contemporary Shiite Jurists, Jihad -
هدف پژوهش حاضر نقد یکی از جدیدترین آثار نگاشته شده درباره سیاست خارجی ایران نوشته فرهاد رضایی است. سوالات پژوهش حاضر عبارتند از: آیا نویسنده کتاب توانسته است به شیوه ای علمی موضوع مورد پژوهش را بررسی نماید؟ داده های استفاده شده تا چه حد واجد خصوصیت روایی و نتایج گرفته شده از پژوهش تا چه میزان از پایایی لازم برخوردار هستند؟ این اثر تا چه حد از کارامدی لازم برای رفع ابهامات و پرسش های موجود در ذهن مخاطبان ایرانی و خارجی برخوردار است؟ برای پاسخ به سوالات فوق ابتدا ایده اصلی نویسنده در فصول مختلف کتاب بیان و نقد شده است. سپس در دو بخش مجزا کتاب مورد نقد محتوایی و شکلی قرارگرفته؛ که هرکدام دربرگیرنده زیرعنوان نقاط قوت و ضعف کتاب است. در پایان نیز ارزیابی کلی نویسندگان از کتاب بیان شده است. روش مورد استفاده توصیفی-تحلیلی بوده و داده های لازم به شیوه کتاب خانه ای گرداوری گردیده است.کلید واژگان: سیاست خارجی ایران, عادی سازان, سنت گرایان, توافق هسته ایThe purpose of this study is to critique one of the latest works on Iran's foreign policy by Farhad Rezaei. The questions of the research are: Has the author of the book could survey the subject in a scientific method? How much of the collected data has validity and the results of the book are reliable? To what extent has this work been able to answer the ambiguities and questions in the minds of Iranian and foreign audiences and be effective? To answer the above questions, first, the main idea of the different chapters of the book has been addressed and criticized. Then, in two separate sections, the book is criticized in terms of content and form. Each of these sections includes two sub-headings: the book's strengths and weaknesses. In the end, the authors stated their general evaluation of the book. The research methodology is descriptive-analytical and conducted by library-based data.Keywords: Iran’s Foreign Policy, Normalizers, Traditionalists, Nuclear Agreement
-
از نظر افراد غیردانشگاهی، سیاست خارجی یکی از جنبه های بدیهی دنیای سیاست است؛ و حتی بیشتر افراد احساس می کنند شناخت لازم و کافی از این حوزه برای اظهارنظر و نقد درباره آن را دارند. رویکرد حاکم در جلسات نقد سیاست خارجی سطحی و اغلب غیرعلمی است؛ در حالی که انتظار می رود این مباحث در پژوهش ها و محافل دانشگاهی بیشتر مطرح شوند. دو پرسش پژوهشی مطرح شده عبارت اند از: 1. سنت نقد و ارزیابی چه جایگاهی در پژوهش های دانشگاهی انجام شده درباره سیاست خارجی ایران داشته است؟ 2. دلایل ضعف یا قوت این پژوهش ها کدام اند؟ در فرضیه پژوهش استدلال می شود که علل اصلی ضعف در نگارش آثار انتقادی درباره سیاست خارجی را باید در دو حوزه آموزش و فرهنگ سیاسی جست وجو کرد. برای یافتن پاسخ و آزمون فرضیه از روش پیمایشی استفاده شده است؛ در گام نخست از جامعه آماری به صورت هدفمند و تمام شمار نمونه برداری شده، و در گام های بعدی داده های گردآوری شده تحلیل و تبیین شده، و یافته های پژوهش در نمودارهایی ارایه شده است. جامعه آماری دربرگیرنده مقاله های فصلنامه سیاست خارجی به عنوان تخصصی ترین فصلنامه در این حوزه در بازه زمانی 1400-1395 بود. یافته های پژوهش نشان داد به جز یک مورد سایر مقاله های منتشرشده در این فصلنامه رویکرد انتقادی ندارند، و در استفاده از رویکرد نظری، سناریونویسی و پیش بینی آینده، بعد تجویزی و کاربردی از ضعف های جدی برخوردارند. سپس با رویکردی تحلیلی-تبیینی و با هدف آسیب شناسی، هفت علت اصلی این کاستی ها شناسایی شد: 1. بی توجهی به تفکر انتقادی در نظام آموزشی، 2. فراهم نبودن شرایط محیطی برای انتقاد، 3. گسترش ندادن فرهنگ نقد و نقدپذیری، 4. نداشتن علاقه و انگیزه، 5. سختگیری در چاپ و پذیرش پژوهش های انتقادی، 6. تحمل نکردن مخالفت و انتقاد، 7. بی نیازی مدیران وزارت امور خارجه به پژوهش های انتقادی.
کلید واژگان: سیاست خارجی ایران, فرهنگ سیاسی, فصلنامه سیاست خارجی, نظام آموزشی, نقدPolitical Quartely, Volume:52 Issue: 3, 2022, PP 631 -663For most non-academics, foreign policy is one of the most obvious aspects of politics. Most people believe that they have enough knowledge to comment on foreign policy, and this is a main reason that discussion on Iran's foreign policy is one of the hottest conversation topics among Iranians. The nature of these debates is mostly intense and lively criticism of foreign policy of the country in an unscientific manner. At the same time, as expected the foreign policy issues are evaluated by experts and experienced researchers in Iranian academic circles. The two research questions to be answered in the present paper are as follows: 1. What is the status of critiquing Iranian foreign policy in academic research in Iran? 2. What are the weaknesses and strengths of these critiques? In the hypothesis, we argue that the characteristics of education and political culture of Iran have contributed to the shortcomings of the works addressing foreign policy of Iran in a proper manner.In the article, critical thinking has been adopted as the theoretical framework, because critical thinking is the analysis of known facts, evidence, observations, and arguments with the goal of assessing and forming an opinion about certain issues. In other words, critical thinking is a mode of thinking about any subject or problem, by which a person improves the quality of his or her thinking by skillfully taking charge of the structures inherent in thinking and imposing intellectual standards upon them. Critical thinking is a rich concept of high value that has been developing throughout the past decades. The term critical thinking has its roots in the mid-late 20th century, but its adoption as an educational goal has been recommended because of respect for students’ self-reliance and the need to prepare students to be successful in life as well as for democratic citizenship. The so-called critical thinkers have the dispositions and abilities that lead them to think critically when appropriate.To answer the main research questions, quantitative and qualitative methods of data collection and analysis were used. A representative sample of papers published in the Foreign Policy Quarterly in the period 2016-2021 was taken. The reason for choosing this journal as the focus of our study is that it has been publishing research on Iran's foreign policy and related topics for many years. Out of 129 articles published during this time period, 51 articles specifically discussed issues related to Iran. 28 articles were on political-security issues, 8 articles on economic issues, 9 articles on political-economic issues, and finally 6 articles had considered all four political, political, economic, social, and cultural dimensions of foreign policy analysis. In the first step, we evaluated the content of these 51 articles on Iran's foreign policy carefully and completely. Of the 51 articles, only 23 directly focused on Iran's foreign policy, and only one paper was written with a critical approach. The findings revealed that all these articles had serious shortcomings in one or more issues which needed to be underscored in order to conduct a thorough research. Inadequacies were observed in the following areas: careful literature review to show historical background, use of an appropriate research method, adopting a theoretical framework, recommendations for future research or for policy choices, attempts to make predictions about the future by using methods such as scenario building.The authors conclude that the origins of the lack of critical thinking must be searched in educational and cultural domains: First, it was argued that enough attention have not been paid to critical thinking in Iranian schools and universities. Therefore, the students are encouraged to accept and praise viewpoints in an uncritical manner instead of learning to be critical thinkers. Likewise, Iran's educational system is such that it does not welcome critical research for publication. Therefore, authors prefer to focus on topics that are more likely to be accepted and published in journals instead of working on critical articles. Unfortunately, the researchers are not influenced by strong personal and scientific motives for fact-finding and problem-solving, and are mostly concerned with job requirements and other mundane variables. As a result, the papers are not sufficiently innovative since the topics are occasionally repetitive or with little value for policymakers or scientific community. The predominance of the positivist approach in teaching students in universities is one of the other weaknesses that has discouraged researchers to welcome critical works. Thus, the researchers who generally use conservative and non-critical approaches do not seek to change the general direction of politics and help the reconstruction of power relations. In addition to the educational factor, Iranian political culture has contributed to the lack of interest in critical works being conducted and published. Authors’ feelings of insecurity to express different opinions and fear of the consequences of expressing different thoughts have made them to endorse ideas instead of criticizing ideas and policies. Although it is now generally accepted that critical thinking can be taught and cultural weaknesses can be overcome, not enough effort has been made to change this problematic aspect of political culture, which has reduced the motivation for researchers, students, and university professors to engage in debates and critiques in academic journals. In Iranian universities, instead of teaching critical thinking, students are taught how not to get into trouble by adopting a conservative stance which avoids criticizing the views of others. Low level of tolerance in Iranian society for being criticized is another cultural weaknesses, which has led people to be more conservative. Another underlying factor for inadequate attention paid to critical research goes back to the lack of encouragement by the officials in Iranian diplomatic community who do not think they need academicians to conduct this type of research. Instead of welcoming criticism of policies and programs, foreign ministry officials have sought to hire academics who defend the current state-of-affairs, and justify the existing programs and policies.
Keywords: critical thinking, critique, Foreign Policy Quarterly, Iran's Foreign Policy, political culture -
تحریم ها یکی از ابزارهای سیاست خارجی کشورها برای تغییر رفتار سایر دولت ها و پیش برد منافع ملی محسوب می گردد. آمریکا ازجمله کشورهایی است که بیشترین تحریم ها را علیه مخالفین خود بکارگرفته است. سابقه این تحریم ها علیه ایران به چهار دهه قبل بازمی گردد. علی رغم اینکه استفاده کنندگان از تحریم تاثیرات آن بر شهروندان عادی را انکار می کنند و معتقدند این تحریم ها هدفمند هستند بحث های جدی در این باره در جامعه دانشگاهی مطرح است. هدف پژوهش حاضر سنجش این تاثیرات بر ایرانیان پس از خروج آمریکا از برجام است. سوال اصلی پژوهش این است که تحریم ها چه تاثیری بر سلامت عمومی شهروندان ایرانی طی بازه زمانی 1397 تا 1401 داشته است؟ فرضیه پژوهش اشاره می کند که تحریم ها سلامت عمومی و مولفه های آن را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. برای ارزیابی فرضیه فوق از روش کمی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را 400 نفر از شهروندان ساکن شهر یاسوج تشکیل دادند و برای تجزیه تحلیل داده ها از آزمون های مقایسه میانگین تی مستقل، رگرسیون، ضریب همبستگی پیرسون و...استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد بین تحریم های آمریکا و سلامت عمومی شهروندان شهر یاسوج رابطه معناداری وجود دارد. بدین صورت که با افزایش میزان تحریم ها از میزان سلامت عمومی شهروندان کاسته شده است. همچنین نتایج به دست آمده نشان دادند که در متغیر سن، جنس و وضعیت تاهل، هیچ تفاوت معناداری بین زنان و مردان دیده نشد.
کلید واژگان: تحریم, سلامت عمومی, شهروندان ایرانی, آمریکا, حقوق بشرSanctions are one of the foreign policy tools of states to change the behavior of other states and pursue their national interests. The United States is one of the countries that has used the most sanctions against other states. The purpose of the present study is to measure the impact of sanctions on Iranians after the withdrawal of the United States from the JCPOA. The main question of the research is, what effect did sanctions have on the public health of Iranian citizens during the period of 2018 to 2022? The hypothesis of the research indicates that sanctions severely affect public health and its components. Quantitative methods and questionnaire tools were used to evaluate the article's hypothesis. The statistical sample of the research was made up of 400 citizens living in Yasouj city (stratified-random method) and two samples mean test, regression, Pearson correlation coefficient, and... were used to analyze the data. The findings of the research show that there is a significant relationship between the US sanctions and the public health of the Yasouj citizens. Also, the results showed that there are no significant differences in variables such as age, gender, and marital status between men and women.
Keywords: Sanctions, public health, Iranian citizens, the United States, Human rights
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.