به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

علی سرور یعقوبی

  • لیلا روزیان، محسن ایزدیار *، علی سرور یعقوبی

    عقلانیت ارتباطی از نظریه های فلسفی مطرح در غرب و جهان معاصر است. این عقلانیت در نظریه هابرماس در مفهوم درک، فهم و ترتیب چگونگی برقراری ارتباط با دیگران و ایجاد تفاهم در مسائل ارزشی است که از راه کنش ارتباطی و با طرح ادعاها، استدلال ها و نقد استدلال ها صورت می گیرد. وی چنین عقلانیتی را سبب توسعه فهم متقابل و رهایی انسان ها از ساختار سلطه می داند. هدف کلی پژوهش بررسی جنبه های هم سویی عقلانیت ارتباطی هابرماس با عناصر زیبایی شناختی استعاره مفهومی، نماد، تناقض و تکرار در شعر «دلم برای باغچه می سوزد» اثر فروغ فرخ زاد است. دستاوردهای پژوهش نشان داد که عناصر زیبایی شناختی شعر «دلم برای باغچه می سوزد» با عقلانیت ارتباطی مطرح شده در شعر فروغ هم سویی دارد. بدین معنا که نوعی کنش و عقلانیت مشابه عقلانیت ارتباطی هابرماس در موضوع ارزشی وضعیت اسفبار جامعه در شعر وجود داشت که در پایان آن تفاهمی ایجاد نشد؛ یک گفت وگوی درونی ذهنی از سوی شاعر بین افراد خانواده و در نگاهی، افراد جامعه. این عقلانیت را فروغ هنرمندانه در استعاره مفهومی «باغچه» با مضمون عاطفه و انسانیت، نمادهای چندگانه، تناقض معرفتی-هویتی و تکرار واژه «باغچه» و عبارت «من فکر می کنم...» نشان داده بود. همه آرایه های بررسی شده این نتیجه را داشت که فقدان عقلانیت ارتباطی تفاهمی و بی توجهی به وفاق اجتماعی، باغچه (جامعه) را بیمار کرده و در معرض مرگ قرار داده است. هرچند عقلانیت هدفمند فروغ به عنوان یک روشنفکر، امکان درمان باغچه را متصور شده بود.

    کلید واژگان: زیبایی شناختی, شعر فروغ فرخ زاد, عقلانیت ارتباطی هابرماس, استعاره مفهومی, تناقض معرفتی-هویتی.
    Leila Roozian, Mohsen Izadyar *, Alisarvar Yaghoubi

    Communicative rationality is one of the philosophical ideas popular in the West and the contemporary world. In Habermas's theory, Communicative rationality is in the sense of understanding, understanding and arrangement of how to maintain relationships with others and create understanding in value issues that takes place through relational actions and claims, arguments and critical arguments. The aim of the research is to investigate the aspects of harmony, rationality, Communicative, Habermas with aesthetic elements, conceptual metaphor, symbol, contradiction and repetition in the poem "Dalam Baraye Baghcheh Mesuzad" by Forough Farrokhzad. The results of the research showed that the aesthetic elements of the poem "Dilam Bari Baghche Mesuzad" are in harmony with the Communicative rationality presented in the poem Forough. In other words, there was a kind of action and rationality similar to Habermas' Communicative rationality in the subject of the value situation of society in the poem, but in the end, no understanding was created; An inner mental dialogue by the poet between the members of the family and, in turn, the members of the society. This rationality was marked by artistic development in the conceptual metaphor "Garden" with the subject of affection and humanity, multiple symbols, cognitive-identity contradiction and the repetition of the word "Garden" and the phrase "I worry about...". All the reviewed opinions showed that the lack of rationality, relational understanding and inattention to the collective union made Baghcha (University) sick and at risk of death. However, the purposeful promotion of intelligence as an intellectual, was envisioned as a potential garden.

    Keywords: Aesthetic, Poetry Of Farough Farrokhzad, Communicative Rationality, Habermas, Conceptual Metaphor, Cognitive-Identity Paradox
  • یدالله ساعی، علی سرور یعقوبی*، محمدعلی داودآبادی

    هرمنوتیک، امروز وجه غالب تفکر فلسفی غرب و روشی بسیار مهم در مطالعات علوم انسانی است؛ چنان که در حوزه ادبیات از آن برای معناکاوی و شرح متن، با تمرکز بر فهم متن استفاده می شود. در این مقاله، غزل «عزای تو حماسه است» از حسین منزوی، به شیوه تحلیلی توصیفی  بر اساس نظریه هرمنوتیک مدرن بررسی شده است. بر همین اساس ابتدا رمزگشایی معنای ظاهر شعر صورت گرفته سپس از دلالت های تحت اللفظی به دست آمده سطوح دلالت ضمنی متن آشکارشده است. یافته های پژوهش نشان می دهد منزوی با تلفیق اساطیر، زمان ها و مکان ها را درهم شکسته منطق معمول روایت را فروریخته و درواقع اسطوره ها را به نوعی بازآفرینی کرده است. هم چنین روایت های تاریخی را در بافتی نو با ظرفیت های معنایی تازه بازتولیدکرده است. وی در رویکرد به موضوع جنگ و دفاع مقدس که بر سروده های آن دوره (دهه 60) حاکم بوده است از شگرد تلفیق اسطوره سیاوش و حماسه تاریخی عاشورا و شباهت های وقایع و افکار این دو حادثه بهره برده است تا فضا و لحن سروده های خویش را در مسیر حماسه تقویت کند و از این راه احساسات خوانندگان شعرهایش (رزمندگان جبهه ها و مردم عادی در پشت جبهه ها) را تهییج کند و آنان را به حفظ روحیه پایداری، پاسداری از میهن و حتی حفظ ارزش های مذهبی، ملی و فرهنگی خود ترغیب نماید.

    کلید واژگان: معناشناسی, نمادشناسی, غزل معاصر, هرمنوتیک مدرن
    Yaddollah Saaei, Alisarvar Yaghubi *, Mohammadali Davudabbadi

    Hermeneutics is such an outstanding approach in the study of humanity that is used for analyzing and interpreting text meaning, focusing on text comprehension. This article aimed to investigate a sonnet by Hossein Monzavi entitled “Your Mourning Is Epic” analytically and descriptively based on the modern hermeneutics theory. Hence first of all, encoding of the surface meaning of the poem has been done. Then, connotation of the text has been clarified on the basis of the obtained literary significations. The findings indicated that Monzavi, through combining all myths, succeeded to collapse times and places, destroyed common logic of narration, reproduced somehow the myths and recreated historical narrations in a novel context with new semantic capacities. Turning to the subjects of war and the holy defense that had governed the poems of that time, he had employed the device of combining the myth of Siavash and historical epic of Ashura as well as the similarities among the happenings and thoughts of the two events so that he would be able to strengthen the space and tone of his sonnet along the path of epic whereby his readership’s feelings would be raised and he would encourage them to maintain their sense of safeguarding their homeland as well as their religious-national values.

    Keywords: semantics, Semiotics, Contemporary Sonnet, modern hermeneutics, Monzavi
  • نازیتا برزگر، شاهرخ حکمت*، علی سرور یعقوبی

    در ادبیات داستانی کودک و نوجوان، اهمیت فانتزی و تاثیر تخیل از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در نظر گرفتن زیبایی های اجزای تخیل در خلق اثری تاثیر گذار، نشان دهنده، توانمندی ذهنی و قدرت تصویر سازی در ایجاد جلوه های هنری است که نویسنده با مخاطب شناسی در فرایند تخیل به طرح موقعیت های چالش برانگیز و جذاب از طریق شخصیت پردازی ها و صحنه سازی ها، به آن می پردازد. مخاطب با همذات پنداری، علاوه بر لذت خوانش و کشف حقایق درون متن، گره های مریی و نامریی داستان را می گشاید و به واسطه تخیل از متن داستان اندوخته و آموخته هایی را دریافت می کند که راهگشای مسیر پیش رو می شود و به تجربه هایش می افزاید. در پردازش تخیل در اثر هنری، نویسندگانی موفق خواهند بود که هوشمندانه انتخاب کرده و هدفمند عمل نمایند. نگارنده در این پژوهش بر آن است تا زیبایی شناسی اجزای تخیل در شخصیت پردازی غول، در دو رمان غول بزرگ مهربان اثر رولد دال و دی وی دی اسرار الغول اثر محمد رضا مرزوقی را به صورت تحلیل محتوا و بر اساس نظریه روانشناسی تخیل و شخصیت پردازی فروید و با روشی اسنادی - کتابخانه ای، بررسی نماید و به تاثیر و اهمیت نقش اجرای تخیل در داستان بپردازد و می توان نتیجه گیری کرد که نویسندگانی که به زیبایی شناسی اجزای تخیل در اثر خود توجه کرده اند با افزایش کیفیت داستان، در جذب مخاطب نیز موفق بوده اند.

    کلید واژگان: اجزای تخیل, شخصیت پردازی غول, زیبایی شناسی, غول بزرگ مهربان, دی وی دی اسرار الغولان
    Nazita Barzegar, Shahrokh Hekmat *, Alisarvar Yaghobi

    In the fiction literature of children and teenagers, the importance of fantasy and the influence of imagination has a special place. Considering the beauty of the components of imagination in creating an effective work, it shows the mental ability and the power of visualization in creating artistic effects that the author uses audience knowledge in the process of imagination to plan challenging and attractive situations through characterizations and The staging deals with it.In processing the imagination in the work of art, writers will be successful if they choose wisely and act purposefully.In this research, the author aims to analyze the aesthetics of imagination components in the characterization of the giant in two novels, The Great Kind Ghul by Roald Dahl and DVD Asrar al-Ghul by Mohammad Reza Marzouqi, in the form of content analysis and based on the psychological theory of imagination and characterization. Freud and with a documentary-library method, investigate and deal with the effect and importance of the role of imagination in the story and it can be concluded that the authors who have paid attention to the aesthetics of the imagination components in their work by increasing the quality of the story, attract the audience. have also been successful.

    Keywords: components of imagination, characterization of the giant, aesthetics, the great kind giant, Asrar al-Ghulan DVD
  • محمود مرادی، علی سرور یعقوبی *، فاطمه قهرمانی
    زمینه و هدف

    قالب چهارپاره، قالبی نیمه سنتی است که در دوره مشروطه توسط تجددخواهان با هدف تحول قالب شعری، ابداع شد و تا انقلاب اسلامی جزو قالبهای رایج بود. در این مقاله با هدف بررسی تاثیر چهارپاره سرایی در تحول شعر کلاسیک به شعر نو، سبک شناسی چهارپاره های شاعران برجسته این قالب در سه سطح زبانی، ادبی و فکری با تکیه بر ساده نویسی بررسی شده است.

    روش مطالعه

    گردآوری اطلاعات مقاله به شیوه کتابخانه ای انجام شده و نگارش آن با رویکرد توصیفی تحلیلی میباشد. تحلیلهای پژوهش، با تامل بر مجموعه اشعار شاعران برجسته ای نوشته شده است که چهارپاره سرودند و سپس به شعر نو روی آوردند یا جزو شاعران دوجریانه هستند. ازجمله به شعر نیمایوشیج، نادر نادرپور، فریدون توللی، فروغ فرخزاد و فریدون مشیری استناد شده است.

    یافته ها

    قالب چهارپاره بعنوان دستاویز تحول سنت گرایی در دوره مشروطه توسط تجددخواهان آغاز شد. بررسی چهارپاره سرایی بعد از آنها نشان میدهد زمینه های تحول شعر کلاسیک که به نظریه شعر نو رسید، از این قالب نیز عبور کرده است. اغلب شاعران شعر نو از جمله خود نیما، در ابتدای شاعری از این قالب استفاده کرده اند و با کنار گذاشتن آن، شعر نو سرودند. عدول از قافیه بندی کلاسیک، دوری از تکلفهای زبانی و کاربرد واژه های دشوار، کوتاه نویسی جملات، توجه به مخاطب و رعایت اصول دستوری در سطح زبانی، تصویرسازی عینی، کاربرد عناصر امروزی در تصاویر شعری و تصاویر عاری از تکلف در سطح ادبی، ارتباط منطقی زبان و محتوا، واقع گرایی در محتوا، تطابق محتوا با مسایل جامعه در مضمون اجتماعی و رمانتیک در سطح فکری از ویژگیهای ساده نویسی چهارپاره است که زمینه های تحول شعر کلاسیک به شعر نو را ایجاد کرده است.

    نتیجه گیری

    قالب چهارپاره که در دوره مشروطه توسط تجددخواهان آغاز شد، قالبی است که با داشتن ویژگیهای ساده نویسی، زمینه تحول قافیه، زبان، صور خیال، تحول در محتوای غنایی و اجتماعی شعر نو را میتوان در آن مشاهده کرد.

    کلید واژگان: چهارپاره, ساده نویسی, شعر نو, قالب, قافیه, تصویر, محتوا
    M. Moradi, A. Sarvar Yaghoobi, F. Ghahremani
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    The Couplets is a semi-traditional form that was invented by modernists during the constitutional period with the aim of transforming the poetic form and was among the common forms until the Islamic Revolution. n this article, with the aim of analyzing the effect of Couplets in the transformation of classical poetry into new Nimaei poetry, the stylistics of Couplets of prominent poets of this form has been examined on three linguistic, literary and intellectual levels.

    METHODOLOGY

    The collection of article information was done in a library manner and it was written with a descriptive and analytical approach. The analysis of the research has been written by reflecting on the collection of poems of poets who wrote Couplets and then turned to new Nimaei poetry or are among the poets of two streams. are cited among others. The poems of Nima Yoshij, Nader Naderpour, Fereydon Tavallali, Forough Farrokhzad and Fereydon Moshiri.

    FINDINGS

    The Couplets form was started by the modernists as a reason for the transformation of traditionalism in the constitutional period. The analysis of Couplets after them shows that the fields of evolution of classical poetry that reached the theory of new poetry have also passed through this form. Most of the poets of new poetry, including Nima himself, have used this form at the beginning of a poem and by leaving it aside, they wrote new poetry. Abandoning classical rhyming, avoiding language problems and using difficult words, shortening sentences, paying attention to the audience and observing grammatical principles at the linguistic level, objective imagery, the use of modern elements in poetic images and images free of problems at the literary level, logical communication Language and content, realism in the content, matching the content with the issues of the society in the social and romantic theme at the intellectual level are the features of Couplets simplistic writing that has created the grounds for the transformation of classical poetry into new Nimaei poetry.

    CONCLUSION

    The Couplets form, which was started by the modernists during the constitutional period, is a form that has the features of simplification, the development of the simplicity of rhyme, language, images, the development of the lyrical and social content of the new Nimaei poetry.

    Keywords: Couplets, simple writing, new poetry, format, rhyme, image, content
  • نازیتا برزگر، شاهرخ حکمت، علی سرور یعقوبی
    زمینه و هدف

     داستانهای نوشته شده برای گروه سنی کودک و نوجوان باید علاوه بر جذابیت و گیرایی، حاوی محتوا و مضمون اجتماعی، اخلاقی، پندآموز و تربیتی باشد. ادبیات طنزآمیز بستر مناسبی است تا ضمن توجه به جنبه های سرگرم‌کننده داستان، مخاطب کودک و نوجوان را درجهت رشد و پرورش فکری، یاری نماید.

    روش مطالعه

     پژوهش پیش‌رو بر پایه مطالعات نظری و اسنادی به شیوه کتابخانه ای و روش تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه موردمطالعه در این جستار پنج داستان از نویسندگان معاصر طنزپرداز در حیطه ادبیات کودک و نوجوان میباشد. دلایل انتخاب داستانهای مذکور در این جستار، میزان اقبال خوانندگان، تجدید چاپ و موفقیت آنان در جشنواره های گوناگون ادبی بوده است.

    یافته ها

     برخی نویسندگان طنز در عرصه آثار کودک و نوجوان، تنها به جنبه های شوخی و تفننی بودن اثر توجه دارند و برخی دیگر در کنار توجه به جنبه های سرگرم‌کنندگی داستان، کشف هویت، معنی زندگی و مسایل اجتماعی را مورد توجه قرار داده اند.

    نتیجه گیری

     از میان نویسندگان موردبررسی، مرزوقی و اکبرپور بیشتر به جنبه های سرگرمی و طنز داستانهای خود توجه کرده اند و شفیعی، ایبد و هاشمی به میزان بسیار زیاد و قابل توجهی در محتوای داستانهای خود مسایل مرتبط به جنبه های اخلاقی، معضلات اجتماعی و مسایل و دغدغه های فکری کودکان و نوجوانان را مورد توجه قرار داده اند.

    کلید واژگان: سبک فکری, ادبیات کودک و نوجوان, داستان طنز, نویسندگان معاصر, تحلیل انتقادی
    N. Barzegar, Sh. Hekmat*, A. Sarvar Yaghoubi
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    The context and purpose of the stories written for the age group of children and adolescents, in addition to being attractive and engaging, should also contain social, instructive and educational content. Humorous literature is a good bed to help the child and adolescent audience in intellectual development while paying attention to the entertaining aspects of the story.

    METHODOLOGY

    Leading research based on theoretical and documentary studies has been done by library method and content analysis method. The society studied in this article is five stories by contemporary satirical writers in the field of children and adolescent literature.

    FINDINGS

    Some children and adolescent comedians focus only on the humorous and entertaining aspects of a work, while others focus on discovering the identity, meaning of life, and social issues in addition to the entertaining aspects of the story.

    CONCLUSION

    Among the authors studied, Marzooqi and Akbarpour have paid more attention to the entertainment and humor aspects of their stories, and Shafiee, Eboud, and Hashemi have significantly and significantly included in the content of their stories issues related to moral aspects, social problems, and children's intellectual issues and concerns. And adolescents.

    Keywords: intellectual style, children andadolescent literature, satire, contemporary writers, critical analysis
  • مژگان محمدی، علیرضا فقیهی*، محمد هاشم رضایی، علی سرور یعقوبی
    هدف

    این پژوهش با هدف تحلیل و مقایسه سبک معرفت شناسی تعلیم و تربیت از دیدگاه مولانا و نظریه پردازان انتقادی و تبیین دلالت های تربیتی آن در آموزش و پرورش انجام گرفته است.

    مواد و روش ها

    این مطالعه به روش کیفی - اسنادی انجام گرفته است. جامعه پژوهش را منابع انتشاریافته در حوزه معرفت شناسی تعلیم و تربیت مولانا و انتقادگرایان تشکیل داده است. نمونه پژوهش تا دست یابی به کفایت داده ها تداوم داشته، روش تجزیه و تحلیل داده ها توصیفی - تحلیلی بوده، در این رابطه از مدل کیفی کریپندورف پیروی شده است.

    یافته ها

    نتایج تحقیق حاکی از آن است که در تعلیم و تربیت مولوی تهذیب نفس بر کسب معرفت اولویت دارد. در این سیر معرفتی از قوای حسی، عقلی، ادراکی، شهودی بهره برداری می شود تا متربی به وجود مطلق تقرب یابد. در معرفت شناسی تعلیم و تربیت انتقادگرایان برخلاف مولوی که تعلیم و تربیت را فردی می داند، معرفت شناسی را در بستر اجتماعی جستجو می کنند. آن ها رهایی از سلطه، انتقاد از وضع موجود و بازآفرینی را به عنوان گفتمان معرفت شناسی می دانند.

    نتیجه گیری

    در اندیشه تربیتی مولوی اصالت نفس، عشق به ذات ربوبی و قرب الهی حاکم است، درحالی که در اندیشه انتقادگرایان دگرسازی، تحول اجتماعی، کنش ارتباطی و اصلاح جامعه حاکم است.

    کلید واژگان: معرفت شناسی, تعلیم و تربیت, مولوی, نظریه پردازان انتقادی
    Mojgan Mohammadi, Alireza Faqihi*, Mohammad Hashem Rezaei, Ali Sarvar Yaghobi
    Purpose

    This study aims to analyze and compare the epistemological style of education from the perspective of Rumi and critical theorists and explain its educational implications in education.

    Materials and Methods

    This study was a qualitative-documentary study. The research community consists of published sources in the field of education epistemology of Rumi and critics. The research sample continued until achieving data adequacy, the method of data analysis was descriptive-analytical, in this regard, the Krippendorf qualitative model has been followed.

    Findings

    The results of the research indicate that in Rumi's education, self-purification takes precedence over acquiring knowledge. In this epistemological journey, sensory, intellectual, perceptual, and intuitive powers are used to bring the educator closer to absolute existence. In the epistemology of education, critics, unlike Rumi, who considers education as individual, seek epistemology in the social context. They see liberation from domination, critique of the status quo, and re-creation as epistemological discourses.

    Conclusion

    In Rumi's educational thought, the originality of the soul, love for the essence of God and nearness to God prevails, while in the thought of critics, transformation, social change, communication action and reform of society prevail.

    Keywords: Epistemology, Education, Molavi, Critical Theorists
  • غلامعباس نفیسی، محمدعلی داودآبادی*، علی سرور یعقوبی
    موضوع این مقاله تحلیلی و توصیفی، بررسی و تحلیل سروده های وطنی شاعر معروف تاجیک، «گل رخسار» است. وطن ستایی، در سده پیش و در کشورهای تازه استقلال یافته، پدیده ای عام بوده و نظر بسیاری از سخنگویان را به خود معطوف داشته است. در حقیقت پرداختن به مساله وطن، برای بسیاری از کشورها که استقلال خود را آسیب پذیر و در معرض خطر می بینند، یک ضرورت اجتماعی و سیاسی، به شمار می آید و از اهمیت ویژه ای برخوردار است. زیرا این ملت ها، از هویت باختگی رنج می برند و ستایش میهن و تکیه بر تاریخ و پیشینه آن را، ابزاری برای رسیدن به هویت ملی خود می دانند. گل رخسار، برای دست یابی به این هویت از دست رفته، راهی جز تکیه کردن بر فرهنگ کهنسال قوم تاجیک که یک سره در معرض تهاجم بوده، نداشته است. از آن جا که تاجیکان قومی فارسی زبان و بخشی از پیکره فرهنگ بزرگ آریایی و سپس ایرانی- اسلامی به شمار می آیند، سایه این فرهنگ دیرینه سال آریایی بر وطن ستایی های گل رخسار احساس می شود. به هر روی این شاعر تاجیک، پس از مبارزات سخت با مخالفان تشکیل جمهوری تاجیکستان، با توجه به شرایط شکننده سیاسی کشورش، نه جنگ و ستیز؛ بلکه صلح و آشتی و گفتگو را موثرترین می داند و به همین دلیل تیرو کمانش را به قلم تبدیل می کند، تا بتواند صدای محرومیت و مظلومیت قوم خویش را به گوش جهانیان برساند. اطلاعات این مقاله به روش کتابخانه ای گرد آوری شده و سپس به روش تحلیلی توصیف شده است. مهمترین دست آورد این مقاله این است که گل رخسار وطن خویش را فراتر از مسایل سیاسی، عاشقانه دوست دارد و درک عاطفی خویش را از وطن و هم میهنانش، صادقانه بیان می کند.
    کلید واژگان: گل رخسار, شعر, تاجیک, میهن, وطن ستایی
    Gholamabas Nafisi, Mohammadali Davoodabadi *, Ali Sarvar Yagobi
    The subject of this analytical and descriptive article is the study and analysis of the patriotic poems of the famous Tajik poet, "Gol Rokhsar". Patriotism, in the last century and in the newly independent countries, was a common phenomenon and attracted the attention of many speakers. In fact, addressing the issue of the homeland is a social and political necessity for many countries that see their independence as vulnerable and endangered. Because these nations suffer from a lost identity and consider the praise of the homeland and the reliance on its history and background as a means to achieve their national identity. To achieve this lost identity, Gol Rokhsar had no choice but to rely on the ancient culture of the Tajik people, who were all under attack. Since the ethnic Tajiks are Persian-speaking and part of the body of the great Aryan and then Iranian-Islamic culture, the shadow of this ancient Aryan culture is felt on the glorious homeland of Gol Rokhsar. In any case, this Tajik poet, after fierce struggles with the opposition to the formation of the Republic of Tajikistan, given the fragile political situation of his country, not war; Rather, he considers peace, reconciliation, and dialogue to be the most effective, and for this reason he turns his bow into a pen, so that he can spread the voice of the deprivation and oppression of his people to the world. The information in this article was collected by the library method and then described analytically. The most important achievement of this article is that Gol loves his homeland more than political issues.And he honestly expresses his emotional understanding of his homeland and his countrymen.
    Keywords: Golrokhsar, poetry, Tajik, homeland, Patriotism
  • غلام عباس نفیسی*، محمدعلی داوود آبادی، علی سرور یعقوبی

    هوشنگ ابتهاج (سایه)، شاعر غزل سرای معاصر که در سرودن شعر، به سبک «نیمایی» نیز دارای آثاری موفق است، بیشتر از هر شاعر غزل سرای معاصر دیگری، مورد توجه شاعران و استادان صاحب نام قرارگرفته و آثارش مورد تحسین و تشویق آنان بوده است. مضامین گیرا و دلکش، تشبیهات و استعارات و صورخیال بدیع، زبان روان و موزون و خوش ترکیب و هم آهنگ با غزل، از ویژگی های شعر سایه است. او در سبک شعر حافظ نیز، طبع آزمایی کرده، و شعرهایی با درون مایه و محتوای تازه و ابتکارآمیز سروده است؛ به طوری که در بسیاری از اشعار وی می توان تاثیر حافظ در مضمون سازی های وی را مشاهده کرد. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و به تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش با تکیه بر نسخه مصور حافظ در مرکز بین المللی میکرو فلیم نور، حاکی از تاثیرگذاری عمیق حافظ بر مضامینی است که هوشنگ ابتهاج برای شعر خود برگزیده است. کاربرد استعاره های تصویری یکی از مختصات غزلیات حافظ است که در اشعار هوشنگ ابتهاج نیز دیده می شود.

    اهداف پژوهش

    1.واکاوی مضامین غزلیات حافظ و اشعار هوشنگ ابتهاج.
    2.بررسی تاثیر مضمون سازی حافظ بر استعاره های تصویری در شعر هوشنگ ابتهاج.

    سوالات پژوهش

    1.مختصات اصلی غزلیات حافظ و اشعار هوشنگ ابتهاج چیست؟
    2.مضمون سازی در غزلیات حافظ چه تاثیری بر استعاره های تصویری در شعر هوشنگ ابتهاج داشته است؟

    کلید واژگان: سایه, حافظ, غزل, شعرمعاصر, نسخه مصور حافظ
  • بهناز علیمیرزایی*، میر جلال الدین کزازی، علی سرور یعقوبی
    نظامی، یکی از شاعران توانمند در زمینه نمادپردازی است. «هفت‎پیکر» وی از جمله داستان های نمادین و نوآیینی است که در هر گنبد آن می توان به رمزی نو و شگرف دست یافت. از این رو، جستار پیش رو با هدف دستیابی به پیوند میان اقلیم ها، داستان ها و اختران این منظومه به رمزگشایی گنبدهای هفت گانه آن می پردازد. برای رسیدن به این منظور، ابتدا اقلیم های هفت گانه از دیدگاه جغرافی دانان برجسته ای چون ابوریحان بیرونی و یاقوت حموی بررسی شد، سپس به پیوند اقلیم ها و داستان های بیان شده با هفت سیاره پرداخته شد. نتایج این پژوهش توصیفی- تحلیلی بیانگر آن است که نظامی با ذهن خلاق خویش و با آگاهی از اسطوره، تاریخ و نماد، نه تنها دیدگاه انسان باستانی را در نگرش به آسمان و تاثیر کواکب بر سرنوشت آنان به تصویر کشد، بلکه توانسته فراتر از آن با بنای هفت گنبد نمادین، قدرت و چیرگی بهرام، قهرمان داستان را در کنار هفت شاهدخت هفت اقلیم به نمایش بگذارد و بدین‎سان هفت اقلیم جغرافیایی را به هفت کشور نمادین بدل سازد.
    کلید واژگان: نماد, اسطوره, هفت اقلیم, هفت اختر, هفت‎پیکر
    Behnaz Alimirzaei *, Mirjalal-Din Kazzazi, Ali Sarvar Yaghoobi
    Nezami is one of the most influential poets in the field of symbolism. Nezami's Haft Peykar is among those symbolic and innovative stories in every aspect of which there can be found a new and wonderful mystery. This study attempts to decode sevenfold domes of the poem to achieve the linkage between realms, stories, and stars. To achieve this purpose, authors studied seven realms from prominent geographers' points of view, such as Abu Ryhan Biruni and Yaghout Hamavy. Then authors examined the linkage of the above realms and stories with the seven planets. The results of this descriptive-analytical research showed that Nezami- by his creative mind and knowledge of myth, history, and symbol- has not only been able to offer the image of the ancient man's view of Heaven and the effects of the stars on his destiny but beyond that, by writing the symbolic domes, has shown Bahram's power, hero of the story beside seven princesses of seven realms and therefore, he transformed the geographical seven realms into seven symbolic countries.
    Keywords: symbol, myth, seven realms, seven stars, Haft Peykar
  • نرگس عبدالهی*، علی سرور یعقوبی، شاهرخ حکمت
    مقاله حاضر به بررسی تطبیقی ساختار تصویرهای شعری حسین منزوی و محمدعلی بهمنی پرداخته شده است. به همین منظور نخست غزلیات منزوی و سپس غزلیات بهمنی بررسی شده و پس از بررسی غزلیات، تطبیق و تحلیل میان این دو غزل پرداز معاصر صورت گرفته است. روش کار در بدین گونه است که غزلیات این دو شاعر در حوزه تصویر (صورخیال) بررسی شده است. هنجارگریزیها و نوآوری های این دو غزل پرداز در هر کدام از این بخش ها با توجه به غزلیات منتخب صورت گرفته و برخی نقاط ضعف و قوت آنها نیز بیان شده است. گفتنی است که غزلیات و ابیاتی که از این دو شاعر برای نمونه ذکر شده است به گونه ای انتخاب شده است که هم نشان دهنده سبک شخصی این دو شاعر باشد و هم بتواند تمایز و تشابه احتمالی این دو را نشان بدهد. این مطالعه با هدف یافتن انحرافات زبانی در غزلهای مونزاوی با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در چارچوب ساختارگرایی و براساس مدل انحراف لیچ انجام شد. بر این اساس، انحرافات و خلاقیت های هنری شاعر اغلب برای سادگی در زبان شعر و رویکرد آن به زبان مشترک (ساده و غیرممکن) جستجو می شود. به طور کلی، متداول ترین نوع انحراف در غزل منزوی از نظر کیفی و کمی ، انحراف معنایی است. روش این تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی با فن کتابخانه ای می باشد.
    کلید واژگان: تصویرهای شعری, ساختار, غزل حسین منزوی, غزل محمد علی بهمنی
    Narges Abdollahi *, Ali Sarvar Yaghoobi, Shahrokh Hhekmat
    The present article is a comparative study of the structure of poetic images of Hossein Manzavi and Mohammad Ali Bahmani. For this purpose, first the isolated lyric poems and then the avalanche lyric poems have been studied, and after examining the lyric poems, adaptation and analysis have been done between these two contemporary lyricists. The method of work is such that the sonnets of these two poets have been studied in the field of image (image). The abnormalities and innovations of these two lyricists in each of these sections have been done according to the selected lyric poems and some of their strengths and weaknesses have also been expressed. It is worth mentioning that the lyric poems and verses mentioned by these two poets for example have been selected in such a way that they show the personal style of these two poets and can show the possible differences and similarities between the two.The aim of this study was to find linguistic deviations in Monzavi sonnets using descriptive-analytical method in the framework of structuralism and based on Leach deviation model. Accordingly, the deviations and artistic creations of the poet are often sought for simplicity in the language of poetry and its approach to common language (simple and impossible). In general, the most common type of deviation in qualitatively and quantitatively isolated sonnets is semantic deviation. The method of this research is descriptive-analytical with library technique.
    Keywords: poetic images, structure, lyric of Hossein Manzavi, lyric of Mohammad Ali Bahmani
  • رفعت خطیب، علی سرور یعقوبی*
    در این مقاله با نگاهی به رویکرد فمنیستی، به بررسی و مقایسه روایتهای چهار تن از نویسنگان زن و مرد معاصر پرداخته ایم. در این رویکرد پیشفرض ما وجود تفاوت در درونمایه های داستانی و شیوه روایت نویسندگان مرد و زن بوده است. پس از بررسی و تحلیل نیز این پیشفرض اثبات شده و این داستانها نشان میدهند که اولویت درونمایه های داستانی در آثار مردان مورد بررسی، سیاست، اجتماع و اقتصاد است؛ درحالیکه در روایتهای زنان درونمایه داستان بطور خاص مسایل زنان میباشد. در این راستا در داستانهای زنان مورد بررسی، الگوها و شاخصهایی دیده میشود که در آثار مردان نیست؛ مانند نوع نگاه به زن و تفاوت در شخصیت پردازی زن در میان دو دسته، بیان تجربه های زنانه، مردستیزی، خیانت، کلیشه های جنسیتی، تجاوز، خشونت علیه زنان و... . بدیهی است که تمام این موارد باعث میشوند که نوع روایت مردان از زنان با روایت زنان از خودشان متفاوت باشد.
    کلید واژگان: روایت زنانه و مردانه, داستان, فمنیسم, محمود دولت آبادی, احمد محمود, فریبا وفی, سپیده شاملو
    Rafat Khatib, Ali Sorour Yaghobi *
    in this article, with a view to the feminist approach, we have studied and compared the theories of four contemporary men and women . in this default approach , we have found the difference in fiction and narrative style of male and female writers . the results of this study show that the main themes in men " s works are politics , society and economics, while the theme of the story is the theme of women. in this regard, in the case of women , we have seen patterns and patterns that are not in the works of men ; such as the type of woman 's look and difference in characterization of woman among the two categories, expression of female experiences, betrayal, betrayal, gender stereotypes, rape, violence against women and … . needless to say , the story of men 's narration of women is different from women .
    Keywords: masculine, feminine narrati, story, feminism, mahmoud dowlatabadi, ahmad mahmood, fariba vafi, ahmad shamloo
  • اعظم نیک آبادی، محمدعلی داودآبادی*، علی سروریعقوبی

    داستان سیاوش یکی از داستانهای شاهنامه است که فردوسی در آن با بهره‌ جویی هنرمندانه از برخی از عناصر داستانی و تکنیکهای داستانپردازی زمینه‌ ساز غنای بیشتر آن گردیده است. سوگ سیاوش دربرگیرنده دو داستان عشق ممنوعه سودابه و داستان تبعید سیاوش به توران زمین و کشته شدن او به دست افراسیاب است که به نوعی ترکیبی از حماسه و غناست. در این مقاله به بررسی تکنیکهای داستانسرایی شاهنامه با تاکید بر عناصر داستانی در داستان سیاوش پرداخته شده و به روش پژوهش توصیفی-تحلیلی نوشته شده است. در سوگ سیاوش از عنصر گفتگو برای نشان دادن افکار شخصیتها، بسط داستان و پیشبرد وقایع، بیان خصوصیات اشخاص، معرفی روابط میان اشخاص و نسبت آنها، تصویرسازی، مشخص کردن مکان، مشخص کردن زمان و فضاسازی استفاده شده است و نتایج به دست آمده نشان میدهد که فردوسی در این داستان علاوه بر گفتگو از عناصری همچون شخصیت‌ پردازی، کشمکش و پیرنگ در توصیفاتش بهره برده و از تکنیکهایی همچون تعلیق، خوش ‌آغازی، ضرباهنگ، به عقب کشیدن نقطه آغاز داستان و ترکیب داستان حماسی با داستان غنایی نیز در پرداخت پیرنگ آن استفاده کرده است.

    کلید واژگان: پیرنگ, داستان سیاوش, شخصیت پردازی, صحنه آغازین, کشمکش, گفتگو
    A'azam Nikabadi, Mohammadali Davoodabadi*, Ali Sarvaryaqobi

    Siavash's story is one of the Shahnameh's stories which Ferdowsi has enriched it with artistic elements of some of the story elements and storytelling techniques. Siavash grief involves the two stories of Forbidden Love and the story of Siavash deportation to Turan Land and his killing by Afrasiab, a combination of the epic and richness. This article investigates Shahnameh storytelling techniques with emphasis on fictional elements in Siavash's story and has been written using descriptiveanalytical research method. This article investigates techniques of Shahnameh's storytelling with emphasis on fictional elements in Siavash's story and has been written using descriptive-analytical research method. In mourn of Siavash the element of dialogue is used to represent the characters' thoughts, to develop the story and to advance the events, to express the characteristics of the persons, to introduce the relationships between the persons and their relationships, to illustrate, to determine the places, to specify the time, and to make space. The results show that in this story, Ferdowsi uses elements such as characterization, conflict, and plot in addition to the dialogue, and uses techniques such as suspense, arousal, rhythm, flash back, and combining epic with lyric.

    Keywords: Plot, Siavash's story, Characterizations, Beg
  • رفعت خطیب، علی سرور یعقوبی

    هر هنرمندی از هنر برای بیان احساسات و انتقال تجربیاتش استفاده می کند و تلاش خود را در رساندن پیام درونی اش به مخاطبانش انجام می دهد و سعی می کند برای انتقال تجربه و احساسات درونی اش با بهره گیری از کلمات و جملات و در قالب های مختلف ادبی به صورت نظم و یا نثر، بهترین روش را برگزیند تا جملاتش افسون گر باشد، در راستای این هدف، تصویر هنری بهترین روش برای بیان احساسات هنرمند و تاثیر در درون مخاطب است؛ زیرا ادیب تابلویی هنری خلق می کند و کلمات را به تصویر می کشد، به آنها رنگ و حرکت و موسیقی می بخشد و مخاطبش را شگفت زده می کند؛ بنا بر این ادیب با هدف رسوخ به درون شنونده و رساندن پیام خود به وی و ماندگاری اثرش از این روش بهره می گیرد. در پژوهش حاضر، که به روش تحلیل محتوایی انجام گرفته، به مقایسه تصویرپردازی در روایت زنانه و مردانه در دو رمان «همسایه ها» از احمد محمود و «پرنده من» از فریبا وفی پرداخته شده است. احمد محمود در رمان خود از زبان محاوره ای و متناسب با شخصیت های داستان استفاده کرده و در توصیفات، کمتر به جزییات پرداخته است، لیکن فریبا وفی ضمن استفاده از زبان محاوره، در توصیفات به جزییات بیشتر پرداخته و علاوه بر ظاهر شخصیت ها، اخلاق و نوع افکار آنها را نیز بازگو کرده است. در هردو رمان، نویسنده برای تصویرسازی از تشبیه و کنایه بیشتر استفاده کرده اند.

    کلید واژگان: رمان, تصویرپردازی, روایت, احمدمحمود, فریبا وفی

    Every artist uses art to express his emotions, convey his experiences and abilities, and strive to convey his inner message to his audience, trying to convey his experience and inner emotions by using words and sentences and in Various literary formats, in order or prose, choose the best way to make their sentences captivating. For this purpose, artistic imagery is the best way to express an artist's feelings and influence within the audience, because literary art creates art and creates words. It depicts them, gives them color, movement, and music, amazes their audience, and gives them a sense of fun within It makes good sense, so Adib uses this method to infiltrate the listener and convey his message to him and to keep his work alive. The present study, conducted through content analysis, compares the portrayal of masculine and feminine narratives in two novels, "Neighbors" by Ahmad Mahmoud and "My Bird" by Fariba Wafi. In his novel, Ahmad Mahmoud uses colloquial language to fit the characters of the story and does not go into detail in the descriptions, while Fariba Wafi uses colloquial language in the descriptions and details of the characters, morals and types Their thoughts are also told. In both novels, the author has used more metaphors and metaphors to illustrate.

  • محمدعلی داود آبادی*، زینب باقری، علی سرور یعقوبی
    شاهنامه فردوسی از بسیاری جهات اثری منحصر به فرد است و به سبک و سیاقی نوشته شده است که کمتر کتابی را میتوان با این اثر شگفت انگیز مقایسه کرد. این اثر عظیم نخستین کتاب داستانی است که در آن با دقت به عنصر شخصیت پرداخته شده است. با وجود نگارش این متن در در دوره های برونگرایی و کلی نگری، اشخاص داستانی شاهنامه با جزئیات روحی و درونی به خواننده معرفی میشوند و میتوان بازتاب عناصر فردیت و روحیات انسانی را به صورت کاملا مشخص و متمایزی در تمام شخصیتها به ویژه قهرمانان داستان دریافت. فردوسی در توصیف شخصیتهای مهم شاهنامه به گونه ای به تصویرپردازی پرداخته است که با تحلیل روان شناسانه میتوان به لایه های پنهان روانی و شخصیتی آنان دست یافت. این امر ناشی از نگاه دقیق و توجه ویژه شاعر و یا داستان پردازان آن، به سرشت و روان آدمی است. اشراف و دقت نظر به شخصیتهای اثر و بیان عواطف، روحیات و رفتار اشخاص داستانی در اقوال، کردار و موقعیتهای داستان، باعث شکوه بیشتر شاهنامه شده است.
    کلید واژگان: شاهنامه, داستان, شخصیت پردازی, قهرمان داستانی, روانشناسی
  • سید محمد حجازی فرد*، نصرالله امامی، علی سرور یعقوبی
    یکی از ویژگی های ذاتی شعر حافظ، که در اغلب غزلهای دیوان به چشم میخورد، گسستگی و عدم پیوند صریح در ظاهر ابیات است؛ خصیصه ای که سبب شده است تا برخی حافظ پژوهان، رای بر استقلال ابیات، در غزلهای حافظانه و » لفظ « صادر کنند. این در حالی است که بررسی دقیق و موشکافانه اشعار خواجه و کشف ارتباط درونی میان آنها، بیانگر پیوستگی و اتصال عمیق ابیات با یکدیگر است.
    مطالعه روابط بین اجزای متن و آشکار ساختن » معنی « غزلها، میتواند تا حد مطلوبی، فرضیه گسسته نمایی در شعر حافظ را ابطال » ساختار « و » فرم « ضوابط و قواعد کلی حاکم بر
    نماید. مقاله حاضر، ضمن گونه شناسی و دسته بندی موضوعی 486 غزل دیوان - مطابق طبع و تصحیح استاد خانلری - و ارائه یازده طبقه مختلف از غزلها، بر آن است تا با بررسی و مقایسه سبک و ساختار دو گونه عاشقانه و ستایشی )مدحی(، نشان دهد هر کدام از گونه های غزل حافظ، با پیروی از الگویی خاص، که در ذهن شاعر نقش میبسته است، سروده شده اند؛
    کلید واژگان: حافظ, غزل, سبک, ساختار, گونه شناسی
  • زینب باقری، محمدعلی داوودآبادی*، علی سرور یعقوبی
    مطالعه روان شناسی آثار ادبی، این امکان را به خواننده می دهد که از زاویه ای جدید به بررسی و بازبینی اثر ادبی بپردازد. شاهنامه مهم ترین و معتبرترین سند اسطوره ای، حماسی، تاریخی ایرانی است. این مقاله سعی دارد با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی یکی از شخصیت های این اثر بزرگ را از دیدگاه روان شناسی مورد ارزیابی قرار دهد. ضحاک یکی از پادشاهان بزرگ شاهنامه، فردی قدرت طلب، سنگ دل و بی رحم بود که تحت تاثیر تکانه های «نهاد» به برآوردن خواسته های خود می اندیشد. «فراخود» یا وجدان در او رشد چندانی نیافته بود، به این دلیل توانایی پیروی از هنجارهای اجتماعی را نداشت. قوانین حاکم بر جامعه را در نظر نمی گرفت. به حقوق دیگران احترام نمی گذاشت. به دیگران آسیب می رساند و در ارتباط با جامعه سلطه طلب بود. زندگی او سراسر خشونت، ظلم، تجاوز، قتل و غارت بود. در مورد ایمنی افراد جامعه بی پروا و غیرمسئولانه رفتار می کرد. رفتار او حاکی از "تکانش وری"، "تحریک پذیری" و "پرخاش گری" بود. با استناد به کتاب معتبر "DSM-5" می توان اثبات نمود او به اختلال روانی "شخصیت ضداجتماعی" دچار بود.
    کلید واژگان: شاهنامه, ضحاک, نقد روان شناسی, اختلال شخصیت ضداجتماعی
  • فریبا همتی*، میرجلال الدین کزازی، علی سرور یعقوبی
    ادبیات از شرایط اجتماعی و اقلیمی تاثیر میپذیرد و شعر شاعران منعکسکننده جامعه و محیطی است که سرایندگان در آن نشو و نما یافته و زیستهاند. امروزه ادبیات اقلیمی بعنوان شاخهای از ادبیات که درصدد نمایاندن بنمایه ها و شاخصه های طبیعی و انسانی منطقه و اقلیم خاصی است، در ادب فارسی جایگاه ویژهای بدست آورده است. هویت بومی و رنگ اقلیمی در شعر معاصر جلوه بیشتری دارد و شاعران از عناصر بومی و محلی، آداب و رسوم، باورهای عامیانه، زبانزدها و عناصر طبیعی زادگاه خود در سروده هایشان بهره بردهاند. ازجمله شاعران کرمانشاهی است که جلوه های مختلف ،»پرتو« علیاشرف نوبتی، متخلص به بومیگرایی و رنگ و بوی اقلیم کرمانشاه در اشعارش چشمگیر است؛ بنابراین در این پژوهش با اتکا بر روش توصیفی- تحلیلی، عناصر ادبیات اقلیمی در مجموعه شعر کوچه باغی های وی بررسی میشود.
    کلید واژگان: ادبیات اقلیمی, هویت بومی, پرتو کرمانشاهی, اقلیم کرمانشاه
  • زینب باقری *، محمد علی داودآبادی، علی سرور یعقوبی
    مطالعه آثار ادبی از زاویه علم روان شناسی، روشی نوین است که می توان با استفاده از آن، به لایه های پنهانی اثر ادبی پی برد. شاهنامه مهم ترین و معتبرترین سند اسطوره ای، حماسی، تاریخی ماست. اثری که محصول ناخودآگاه جمعی ایرانی در طول قرن هاست و با داستان های فراتاریخی و فرامکانی خود تمایل به تاویل و تکثیر معنا دارد. در این جستار نویسندگان کوشیده اند با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی، شخصیت کیکاووس (یکی از بزرگ ترین پادشاهان کیانی در شاهنامه) را از دیدگاه علم روان شناسی، باز بینی و ارزیابی کنند. کیکاووس، از نظر وراثتی بسان شاخه بدی بود که از درختی نیکو روبیده باشد. رفتارش نشان می داد به شدت تحت تاثیر تکانه های درونی است. بدگمانی او بدون مبنای کافی که دیگران قصد دارند به وی صدمه بزنند و همچنین دل مشغول تردیدهای ناموجه در مورد وفاداری یا قابل اعتماد بودن دوستان، معانی پنهان و تحقیرآمیز یا تهدیدکننده ای که از وقایع خوشایندی چون صلح سیاوش برداشت نمود و...، همگی از دیدگاه علم روان شناسی با احتمال ابتلا به اختلال پارانوئید در او، توجیه می شوند. این مقاله ویژگی های اختلال پارانوئید را با استناد به معتبرترین کتاب روان پزشکی «راهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانی»، با نام اختصاری (DSM) تالیف انجمن روان پزشکی امریکا (APA) در جدیدترین ویرایش آن DSM-5 ذکر نموده است.
    کلید واژگان: نقد روان شناسی, اختلال پارانوئیا, شاهنامه, کیکاووس
    Zeinab Bagheri *, Mohamadali Davoudabadi, Ali Sarvar Yaghobi
    Introduction
    The study of literary works from the science of psychology is a new method, which can be used to reveal the hidden layers of literary work. Shahnameh is the most important and most authentic mythic, epic, and historical document. The work that has been the product of Iranian's subconscious over the centuries whose stories tend to reinterpret and reproduce meaning over the time. The authors have tried to analyze Kaykavos' character (one of the greatest Kiani's kings in Shahnameh). From a psychological point of view, it is based on the analytical-descriptive method. This article mentions the characteristics of the paranoid disorder based on the most authoritative psychoanalysis book. That is Diagnostic Manual of Psychiatric Disorder (DSM), being compiled by the American Psychiatric Association (APA), the latest version of which has been used.
    Methodology
    This research is based on the analytical-descriptive method using library studies.
    Discussion
    Paranoia is a psycho-psychological term, which in essence, refers to a kind of intellectual disturbance or delusions, including pessimism, jealousy, self-esteem, or delusions and injuries. In psychology, it is a technical term that means having beliefs and misconceptions about others. The person has suspicion and mistrust, excessive sensitivity, and emotional responses that are limited. DSM has diagnosed the paranoid states with seven symptoms four of which should at least be observed in people with this disorder. Caring for the behavior of Kaykavos regarding the symptoms of paranoid disorder, five signs of seven signs can be identified.
    The first time in the story that refers to the suspicion of Kaykavos, is Siavash's speech about his father's suspicion. In the ensuing events, he shows more of his own suspicions.
    One of the obvious cases of this suspicion and falsehood is apparent in his behavior with Siavash. Before the advent of Soodabeh's love to Siavash, Kaykavos repeatedly tested his son. Siavash proved that he is a gentleman and a chaste. However, Kaykavos could not trust Siavash with confidence. Even though he smelled Siavash's dress and he did not find any trace of Soodabe's perfume on it, the suspicion vanished just by testing Siavash throughout the fire.
    In this story, despite the fact that there was a big deal and Siavash was accused, Kaykavos was worried about his dignity as he feared that among his wife and son one of them may become a disgrace, thus, no one would merit Kaykavos as a king any more. He thought of his credibility and reputation and was not worried about the psychological and social harm. Even after proving Siavash's innocence, he did not treat Siavash properly. So, Siavash went away with the pretext of going to the war. He got away from his father and his conspirator wife, Soodabeh.
    Following Siavash's psychological escape from the king's court towards the battle with Afrasiab, in the first days of the war, destiny made Afrasyab refuse to continue the battle and make a peace with Siavash. The least benefit of this peace was that fewer people would be killed. The enemy retreated with his will, and gave concessions to the Iranians. Therefore, there was no logical reason to continue the war and bloodshed. But Kaykavos strongly opposed reconciliation. Instead of rejoicing such an easy victory, he was worried that he might be insulted. Kaykavos thought they have contracted on peace without consulting with him therefore he thought it was so insulting to his majesty. He was also strongly influenced by his thoughts. In the attack to Mazandaran, the sudden decision of the thoughtless without any consultation with the elderlies of the court, was a small instance of the same self-serving behaviors. The self-righteousness of the king and the refusal to accept the views of others caused the elders of the court to send a messenger to Zal and tried to dissuade the king from this thought. On the basis of Paranoid disease, Kaykavos not only did not stop attacking to Mazandaran but also humiliated Zal.
    This is not the only case that imprudent Kaykavos did not realize the goodwill of others. He was captured in the Hamavaran because he was disobedient and highly relied on his own interpretation of events. This caused him not to pay any attention to Soodabeh's words which warned him of his father's pobable conspiracy.
    People with a paranoid disorder do not tolerate abuse or humiliation and react strongly to it. They are not able to forgive others outrage. Little outrage create a lot of hostility and the disgusting feelings continue in them for a long time. In the aftermath of Rustam's delay to come to Kaykavos' court, Kaykavos considered Rustam to insult him. He was very angry. The anger was so much that despised Rustam and ordered him to depose. Excessive anger showed severe anxiety and uncontrollable agitation. He was terribly angry with Rustam who had saved his life three times. Rustam was such a person who was always ready to sacrifice himself for the king, but he never owe him.
    The storytellers of Shahnameh have cited Sohrab's story after showing the peak of Rustam's loyalty and reverence to save Kaykavos life. This picture of Rustam is to see Kaykavos' unpleasant behavior in dealing with the problem of Rustam and the death of his child. Kaykavos did not give Rustam Nushdaro on the basis of the suspicion that he had at the most sensitive moments. He caught her into the tribulation of her child's death. He was seduced by the fact that Rustam, under the backing of Sohrab, wanted to take kingdom over from him. His disturbing words showed that he is doubtful about loyalty of Rustam and is pessimistic about him. He blamed Rustam for Siavash's peace. Not only wasn't Kaykavos grateful to him, but also he blamed him. Kaykavos thought Rustam persuaded Syavash to agree on peace with afrasyab. He accused Rustam that he thinks only about wealth and assets and this pessimistic view can express the inner doubt of the king against Rustam.
    Conclusion
    Kaykavos is the son of Kayghobad. He is a great king in the Shahnameh. His characteristic is not similar to his father's. He was under the influence of id. He was suspicious as he thought that others want to injure him. He was hesitant and suspicious and thought his friends are not loyal and reliable, thus, he withdrew from Siavash's peace. These show that he was suffering from a paranoid disorder.
    Keywords: Psychology review, Paranoia disorder, Shahnameh, kaykavos
  • فریبا همتی، علی سرور یعقوبی

    «غمیاد» یا «نوستالژی» حسرت و دلتنگی انسان هاست به گذشته ای که از سرگذرانده اند؛ در واقع نوستالژی حالتی است روانی که به گونه ای ناخودآگاه در فرد ظاهر می شود. در حوزه ادبیات این حالت پیوسته بر درون مایه و شیوه بیان سرایندگانی که از حسی قوی تر برخوردارند، تاثیر فراوانی داشته است. دو شاعر همشهری، پرتو کرمانشاهی (سراینده فارسی گوی) و علی الفتی (شاعر کردی گوی) از گونه های مختلف نوستالژی در سروده های خود بهره برده اند. نگارندگان در این مقاله می کوشند با روش تحلیلی- توصیفی، درون مایه های مشترک نوستالژیک اعم از نوستالژی دوران کودکی، دوری از معشوق، مرگ اندیشی و گذر زمان، از دست رفتن ارزش ها و...- در اشعار این دو شاعر کرمانشاهی را بررسی کنند.

    کلید واژگان: نوستالژی, پرتو کرمانشاهی, شعر فارسی, شعر کردی, کرمانشاه
    fariba hemati, alisarvar yaeghobi

    "Ghmyad" or "nostalgia" people's regret and nostalgia for a past that Srgzrandhand; in fact, nostalgia mental state that such person appears unconscious. In the field of literature and rhetoric Srayndgany continuous mode on themes that are more intuitive, had several impacts. The poet Citizen, light Kermanshah (power speaking persian poet) and Ali Olfati (Krdygvy poet) of different species that have benefited nostalgia in his poems. The authors of this paper try using descriptive analytical, common Drvn Mayh Hay ranging from nostalgia nostalgic childhood away from her lover, Mrgandyshy and the passage of time, loss of values ​​and ...- in Kermanshah's poems review.

    Keywords: nostalgia, light Kermanshah, poetry, Persian, Kurdish Poetry, Kermanshah
  • رسول علی پناهیان، علی سرور یعقوبی
    هدف از این تحقیق بررسی تمثیل در اشعار نادر نادرپور شاعر حاضر فارسی است که بر گرفته از پایان نامه با عنوان بررسی ترفندهای بدیعی و بیانی در دیوان اشعار نادر نادرپور است که بخشی از این تحقیق به تمثیل اختصاص دارد، محقق سعی دارد با بر شمردن شاهد مثال های متعدد در دیوان نادر پور به نتایجی دست یابد و اینکه نادرپور در اینجا از چه شیوه های تمثیلی بهره برده است؟ تمثیل در شعر او بر اساس نظریه های صاحب نظران در کدام یک از تمثیلات طبقه بندی شده قرار دارد؟ در این راستا به شیوه کتابخانه ای و از طریق فیش برداری اصطلاحات را جمع آوری و به طرز و شیوه توصیفی به نقد و تحلیل گفتمان ها پرداخته می شود.
    کلید واژگان: تمثیل, ارسال المثل, مثل, شعر نادر پور
    R. Ali Panahian, Ali Yaghoobi
    The purpose of this article is the study of the element of parable in the poems of Nader Naderpoor; it is based on the M A thesis entitles: A Study of rhetorical and expression techniques in Naderpoor’s collection of Poems. A part of this article has focused on the element of parable. An attempt is made in this article to find out the ways through which Naderpoor has used parables in his work. What are his parables based on? What are the sources used by him? These are the questions, the author intends to answer. This article is library based and descriptive.
    Keywords: parable, Nader Naderpoor, maxim
  • علی سرور یعقوبی
    تصویر سازی و تخیل از پایه های بنیادین شعر به شمار می آید و بیشترین بهره را در زیبایی آفرینی و نیز اثر گذاری بر خواننده دارد. هزاران پدیده در پیرامون شاعر چونان دستمایه و ابزار برای آفرینش تصویر به چشم می خورد، و در هر روزگار، این بن مایه ها متغیرند اما برخی از آنها در همه دوره ها یا سبک ها هم چون رشته هایی ادامه می یابند و بار تخیلی شاعران را بر دوش می کشند. از میان این عناصر، بن مایه های دریایی اند که کمابیش در همه دوره ها کاربردی افزون دارند، و به ویژه در شعر صائب با بسامدی بالا کارکرد تخیلی برجسته ای در تشبی هات، استعاره ها و دیگر نمود های تصویری دارند.
    کلید واژگان: تصویر, تخیل, بن مایه, عناصر دریایی
    Ali Sarvar Yaghubi
    Imagery and imagination are considered as fundamental bases in poetry and have the greatest portion in embellishment and effectiveness on the reader. There are thousands of events around the poet such as tools used for creating image. These themes are variable during different eras whereas some of them will continue like some strings in different eras and in different styles and will bear the load of poet's imagination. Among these elements, the sea themes have much more application during all eras and specifically in Saeb's poetry these themes have dramatic imaginative function in similes, metaphors and other imagery appearance.
    Keywords: image, imagination, theme, sea elements
  • علی سروریعقوبی
    آدمی در طول تاریخ، روزگارانی دیگرسان و متفاوت در نگرش را از سر گذرانده است. یکی از این مراحل، روزگار اسطوره ای است که شناخت و نگرش انسان، شناختی است ژرف، فراگیر و درون گرایانه و در همان هنگام، زنده پندارانه و جاندارانگارانه. از همین رهگذر است که در نگاه و اندیشه مردمان باستان، همه چیز برخوردار از روان و نیروی زندگی است؛ حتی گیاهان و کانی ها. نگارنده در این جستار کوشیده است تا این نگرش را در اسطوره های ایرانی پی بگیرد و بررسی کند.
    کلید واژگان: اسطوره, جان دارانگاری, باورشناسی باستانی, آیین, ایزدان, دگردیسی, گیاه
  • علی سرور یعقوبی
    این جستار به بررسی تصویرسازی در شعر مهدی اخوان ثالث می پردازد. بررسی و تحلیل پندارشناسانه شعر می تواند با نگاه به دو محور افقی و عمودی انجام شود. در این مقاله نشان داده شده که اخوان توانسته است با نیروی پندارآفرینی و درک و شناخت درست از تصویر و هدفمندی آن به هماهنگی عناصر تخیلی دست یابد.
    کلید واژگان: شعر, تصویر, تخیل, محور افقی خیال, محور عمودی خیال
  • علی سرور یعقوبی
    از آنجا که رنگ ، کارکردی فراگیر و گسترده در زندگی ، فرهنگ و نگرش مردمان دارد و بر همین پایه به قلمرو شعر نیز راه برده است ؛ نگارنده در این مقاله کوشیده است جایگاه آن را در تصویرسازی های شاعران معاصر بررسی کند و در کنار آن به مساله حس آمیزی نیز بپردازد .بررسی شعر معاصر نشان میدهد که عنصر رنگ و حس آمیزی در تصویر سازیو پندار آفرینی،در سنجش با شعر کهن گسترش چشمگیری یافته است.
    کلید واژگان: حس آمیزی, تصویر, تخیل, استعاره, تشبیه
  • علی سرور یعقوبی

    تصویرسازی و تخیل از بن مایه های بنیادین شعر بشمار می آید؛ به گونه ای که می توان آن ها را عامل جداکننده شعر از نثر انگاشت. به سخن دیگر، تخیل، جان مایه شعر است. در این مقاله نگارنده کوشیده است تا پیوندهای آشکار شعر کهن فارسی و شعر معاصر را از دیدگاه های شاعرانه بررسی کند. شاید کسانی باشند که این دو شیوه شاعری را یک سره از هم گسسته معرفی کنند، اما به یاری سنجش هایی از این دست می توان داوری کرد که آیا پیوندی میان این دو سبک وجود دارد یا یک سره از هم بیگانه است. یکی از زمینه هایی که در بررسی سنجش بکار می آید، همانندی هایی است که در تصویرسازی دیده می شود یا کارکرد عناصری است که در تخیل دخالت دارد. این عناصر یا از طبیعت گرفته شده است که در همه زمان ها و مکان ها وجود دارد و پای دار است، اما از دید اقلیمی و جغرافیایی متفاوت است، یا پدیده های پیرامونی و محیطی است که با گذر زمان و دگرگونی در شیوه زندگی تحول می یابد. از این رو بیش ترین پیوند در میان این دو سبک می تواند برپایه عناصر طبیعت و کارکرد آن ها در تصویرسازی پدید آمده باشد

    کلید واژگان: تصویر, تخیل, اقلیم, شعر
    Ali Sarvar Yaghoubi

    Imagery and imagination are the essential components of poetry in such a way that they can be regarded as differentiating factor, separating prose from poetry.  In other words, imagination is the very essence of poetry.  In this article attempt is made to investigate the common grounds between the Old Persian poetry with Contemporary poetry in terms of poetic criteria such as similarities in imagery, and the function of elements involved in imagination. These elements are either taken from the nature which exists throughout all times and places and is constant, yet differs from the geographical and regional point of view, or they are environmental phenomena which tend to change with the passage of time and change in the mode of living.  Thus, the strongest bond between these two styles could have been made on the basis of elements of nature and their function in imagery. With the aid of such criteria, one can judge whether there is a bond between the two styles or they are entirely different.

    Keywords: Imagery, imagination, Region, Poetry
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال