فاطمه سروری
-
زمینه و هدف
امروزه روابط پیش از ازدواج و معنای آن برای جوانان در آستانه ازدواج، در مقایسه با نسل های گذشته، تفاوت قابل توجهی را نشان می دهد. در این بین، با توجه به حساسیت نقش دختران در خانواده و جامعه، ادراک فهم آنان از روابط پیش از ازدواج، در گذر زمان و در دو نسل متمادی، ضروری به نظر می رسد ؛ از این رو، هدف از پژوهش حاضر، شناسایی فهم دانشجویان دختر و مادران آن ها از روابط پیش از ازدواج بود.
روشاین پژوهش کاربردی و از نوع کیفی با رویکرد پدیدارشناسی است. نمونه مورد مطالعه شامل 17 نفر از دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1400و مادران آن ها بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. از شرکت کنندگان مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد، سپس کلمه به کلمه پیاده سازی شده و به روش یارونین (2004) تجزیه و تحلیل شد.
یافته هادر این مطالعه 5 مضمون اصلی شامل: عشق در روابط پیش از ازدواج، الزامات یک رابطه سالم پیش از ازدواج، مزایای رابطه پیش از ازدواج، معایب رابطه پیش از ازدواج و راهبردهای مدیریت رابطه پیش از ازدواج، شناسایی شد.
نتیجه گیریبه نظر می رسد دیدگاه دختران به روابط پیش از ازدواج، بیشتر مبتنی بر هیجانات و دیدگاه مادران مبتنی بر منطق و واقع نگری است؛ این تفاوت در زیرمضمون های گزارش شده محسوس بود. با این حال هردو گروه بر ضرورت نظارت خانواده و مشاوره ازدواج تاکید می ورزند.
کلید واژگان: تفاوت نسلی, روابط پیش از ازدواج, عشق, گونه شناسیJournal of Assessment and Research in Applied Counseling, Volume:5 Issue: 1, Spring 2023, PP 112 -126ObjectiveToday, premarital relationships and their meaning for young people on the verge of marriage significantly differ from previous generations. In the meantime, considering the sensitivity of the role of girls in the family and society, it seems necessary to understand their understanding of premarital relationships over time and in two generations. Therefore, the current research aimed to identify the knowledge of female students and their mothers about premarital relationships.
MethodThis is an applied and qualitative research with a phenomenological approach. The study sample included 17 female Ferdowsi University of Mashhad students and their mothers, who were selected purposefully. A semi-structured interview was conducted with the participants. In order to analyze the data, the phenomenological method and MAXQDA software was used.
ResultsIn this study, five main themes were identified, including 1. love in premarital relationships, 2. requirements of a healthy premarital relationship, 3. advantages of premarital relationship, 4. disadvantages of premarital relationship, and 5. premarital relationship management strategies.
ConclusionThe daughter's view of premarital relationships seems more based on emotions, and the mother's view is based on logic and realism; this difference was noticeable in the reported sub-themes. However, both emphasize the necessity of family supervision and marriage counseling.
Keywords: generational difference, love, premarital relationships, typology -
زمینه و هدفمولتیپل اسکلروزیس، شایع ترین بیماری ناتوان کننده در بالغین جوان بوده که به علت فرآیند التهابی دمیلینه کننده در سیستم عصبی مرکزی ایجاد و با نشانه های گوناگون بالینی تظاهر پیدا می کند. این مطالعه با هدف تاثیر تمرینات مقاومتی بر عملکرد حرکتی و تعادل زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد.روش بررسیاین پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری را 20 نفر از زنان مبتلا به ام اس با میانگین سنی 95/6±9/30 سال با سطح پایین و متوسط بیماری EDSS≤4 تشکیل می داد. بیماران به طور تصادفی در دو گروه (گروه تمرینات مقاومتی و کنترل، هرکدام10 بیمار) قرار گرفتند. دوره تمرین به صورت 8 هفته، 2 جلسه در هفته و هر جلسه تمرین شامل 3 مرحله گرم کردن، تمرینات اصلی و سردکردن بود. از تست بلند شدن و رفتن زماندار (TUG) جهت اندازه گیری عملکرد حرکتی آزمودنی ها و از آزمون رسیدن عملکردی (FR) برای اندازه گیری تعادل در دو گروه، قبل و بعد از دوره تمرین استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های کولموگروف- اسمیرنوف، تی وابسته و تی مستقل تجزیه و تحلیل شدند.یافته هادر این مطالعه، تفاوت بین نمره عملکرد حرکتی و تعادل بیماران مبتلا به ام اس، قبل و بعد از دوره تمرین در گروه مقاومتی معنی دار بود (05/0>p). بین دو گروه مقاومتی و کنترل، تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0>p).نتیجه گیریطبق نتایج این مطالعه تمرینات مقاومتی، عملکرد حرکتی و تعادل افراد مبتلا به ام اس را بهبود می بخشد. بنابراین، از این تمرینات می توان به عنوان یک درمان مکمل در کنار درمان های دارویی برای بیماران ام اس استفاده کرد.
کلید واژگان: مولتیپل اسکلروزیس, عملکردحرکتی, زنان, تمرینات مقاومتی, تعادل وضعیتیBackground And ObjectivesMultiple sclerosis (MS) is the most common disabling disease in young adults, which occurs due to inflammatory demyelinating process in the central nervous system that are manifests with different clinical signs. The aim of this study was to investisate the effect of resistance exercises on the motor function and balance in women with multiple sclerosis.MethodsThis study is a quasi-experimental study of practical purpose. The statistical community consisted of 20 women with MS with the mean age of 30.9±6.95 at low and intermediate levels of disease, EDSS≤4. The patients were randomly assigned into two groups (resistance training and control, 10 patients each). The training period was 8 weeks, 2 sessions per week, and each session consisted of 3 phases: warm-up, main workout, cool down. Timed up and go (TUG) test was used to measure motor function, and functional reach (FR) test was used to measure the balance of the two groups before and after training. Data were analyzed by Kolmogorov-Smirnov, dependent t-, and independent t- tests.ResultsIn this study, there was a significant difference between the scores of motor function and balance in patients with MS, before and after the resistance training period (p<0/05). There was no significant difference between resistance and control groups (p<0/05).ConclusionAccording to the results of this study, resistance training can improve motor function and balance in individuals with MS. Therefore, these exercises could be used as a complementary therapy along with medicinal treatment for MS patients.Keywords: Multiple sclerosis, Motor function, Women, Resistance training, Postural balance -
مولتیپل اسکلروزیس بیماری مزمن پیشرونده سیستم عصبی مرکزی است که با علائم و عوارض ناتوان کننده همراه است و موجب بروز اختلال های شدید می شود و تاثیرات مخرب بر عملکرد روزانه، فعالیت های شغلی و اجتماعی دارد و مبتلایان به آن احساس خوب بودن عمومی می کنند. علائم متعدد ام اس تحت تاثیر یکدیگر و درمان های دارویی گوناگون قرار می گیرد. ازاین رو درمان های غیردارویی برای کنترل علائم ام اس پیشنهاد می شود. هدف از این تحقیق مقایسه تمرینات استقامتی و مقاومتی بر شدت خستگی و تعادل زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس است. این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی و از نظر هدف کاربردی است. نمونه آماری تحقیق 20 نفر از زنان مبتلا به ام اس با میانگین سنی 95/6 ± 9/30 سال با سطح پایین و متوسط بیماری EDSS≤ 4 بودند. بیماران به طور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند (10 بیمار در گروه تمرینات مقاومتی و 10 بیمار در گروه تمرینات استقامتی). دوره تمرین شامل 8 هفته، دو جلسه در هفته (16 جلسه) و هر جلسه شامل سه مرحله گرم کردن، تمرینات اصلی و سرد کردن بود. از مقیاس FSS و تست کشیدن طرفی دست (به سمت راست و چپ) به ترتیب برای اندازه گیری شدت خستگی و تعادل آزمودنی های دو گروه قبل و بعد از دوره تمرین استفاده شد. نتایج نشان داد تفاوت بین نمره شدت خستگی و تعادل بیماران مبتلا به ام اس قبل و بعد از دوره تمرین، در هر دو گروه معنادار بود (05/0 P<). اما بین دو گروه تمرین تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0 P>). بنابراین تمرینات مقاومتی و استقامتی می تواند شدت خستگی و تعادل افراد مبتلا به ام اس را بهبود بخشد. از سوی دیگر، عدم تفاوت معنادار بین نمره شدت خستگی و تعادل دو گروه بعد از تمرین، حاکی از تاثیر یکسان هر دو نوع تمرین بر بهبود خستگی و تعادل بیماران مولتیپل اسکلروزیس است.
کلید واژگان: تمرینات استقامتی, تمرینات مقاومتی, شدت خستگی, تعادل, مولتیپل اسکلروزیسMultiple sclerosis is a chronic progressive disease of central nervous system with disabling signs and symptoms which cause severe disorders and damaging effects on daily performance، business and social activities and the patients feel general well-being; therefore، non – drug treatment is recommended to control symptoms of MS. The aim of this study was to compare the effects of the endurance and resistance exercises on fatigue severity and balance in women with multiple sclerosis. This study was a semi-experimental study and the goal was applied. 20 women with MS (mean age of 30. 9+6. 95 years) with expanded disability status scale of disease (EDSS) ≤4 participated in this study and. were randomly assigned to two groups: resistance exercise group (n=10) and endurance exercise group (n=10). Training protocol lasted 8 weeks، two sessions per week (16 sessions) and each session consisted of three stages: warm-up، exercise، cool-down. The severity of fatigue and balance was measured before and after the protocol by FSS scale and lateral reach test (to the right and left side). The results showed a significant difference between the severity of fatigue and balance scores in patients with MS before and after the training period (P<0. 05)، but there was no significant difference between the two group (P>0. 05). It can be concluded that the strength and endurance exercises can improve fatigue severity and balance in patients with MS. On the other hand، insignificant difference between fatigue severity and balance scores between the two groups after training shows the same effect of both types of exercises on the improvement fatigue severity and balance in patients with multiple sclerosis.Keywords: Multiple Sclerosis, resistance exercise, Endurance Exercise, Severity of Fatigue, Balance -
مقدمهمشکلات تعادل و کنترل وضعیت بدن در جمعیت افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (Multiple sclerosis یا MS) مساله شایعی است؛ به طوری که میزان خطر شکستگی ناشی از به زمین افتادن در این افراد 2 تا 3 برابر افراد سالم می باشد. هدف از این مطالعه، بررسی رابطه بین قدرت عضلانی اندام تحتانی و تعادل پویا در بیماران مبتلا به MS بود.مواد و روش هاتعادل پویای 33 نفر از افراد مبتلا به MS توسط آزمون تعادلی Berg (Berg balance scale یا BBS)، آزمون بلند شدن و رفتن زمان دار (Timed up and go test یا TUG) و تست رسیدن عملکردی (Functional reach test یا FRT) سنجیده شد. همچنین قدرت عضلات اندام تحتانی دو طرف با استفاده از دینامومتر و تست 30 ثانیه نشست و برخاست اندازه گیری شد.یافته هابین قدرت عضلات اندام تحتانی با FRT رابطه وجود داشت (01/0 > P). همچنین تست TUG با قدرت عضلات اکستنسور و فلکسور زانو در سطح 05/0 > P و با تست 30 ثانیه نشست و برخاست در سطح 01/0 > P رابطه داشت. رابطه بین آزمون تعادلی Berg و قدرت اکستنسورها (راست 47/0 = r و چپ 46/0 = r، 01/0 > P) و فلکسورهای زانو (راست 45/0 = r، 01/0 = P و چپ 37/0 = r، 05/0 > P) معنی دار بود؛ در حالی که رابطه بین این آزمون تعادلی با تست 30 ثانیه نشست و برخاست در سطح 01/0 = P معنی دار بود.نتیجه گیریبه طور کلی نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که کاهش قدرت عضلانی اندام تحتانی می تواند بر تعادل دینامیک بیماران مبتلا به MS اثرگذار باشد. این نتایج برای ارزیابی کیفیت برنامه توان بخشی ویژه بیماران MS مفید هستند. پیشنهاد می شود به منظور بهبود تعادل و کاهش خطر افتادن در این بیماران، افزایش قدرت عضلانی اندام تحتانی مورد توجه ویژه قرار گیرد.
کلید واژگان: قدرت عضلات اندام تحتانی, تعادل پویا, مولتیپل اسکلروزیسIntroductionThe balance and postural control impairments are current problems in people with multiple sclerosis، so much that the risk of fracture from falls in MS patients is 2 to 3 times higher than healthy subjects. The purpose of this study was to evaluate the correlation between lower extremity muscle strength and dynamic balance in women with Multiple Sclerosis.Materials And MethodsThirty three female individuals with MS recruited in this study. Dynamic balance was assessed by the Berg Balance Scale، Timed Up and Go Test، and Functional Reach Test. Also bilateral lower extremity muscle strength was measured by dynamometer and 30 seconds sit to stand test. Data was analyzed by SPSS، version 16.ResultsThere was a good correlation between lower extremity muscle strength and the FRT (P < 0. 05). Also the TUG test had a correlation with flexors and extensors muscles of knee strength (P < 0. 05) and 30 seconds sit to stand test (r = 0. 60، P < 0. 05). The correlation between BBS and extensors of knee muscle strength (Right: r = 0. 47 and left: r = 0. 46، P < 0. 05) and flexor of knee muscle strength was significant (Right: r = 0. 45، P < 0. 05 and left: r = 0. 37، P < 0. 05). While the correlation between this balance scale and 30 seconds sit to stand test was prominently significant (r = 0. 63، P < 0. 05).ConclusionGenerally the results of this study indicated that the loss of lower extremity muscle strength can influence on dynamic balance in subjects with multiple sclerosis. These results are beneficial to assess modality of rehabilitation program for patients with MS. It is recommended that increasing lower extremity muscle strength must be considered particularly to improve balance and reduce falls risk in these patients.Keywords: Lower extremity muscle strength, Dynamic balance, Multiple sclerosis -
سابقه و هدفخستگی یکی از رایج ترین شکایات ناتوان کننده در بیماران مبتلا به (MS) است. طبق مطالعات اخیر 60 تا 90 درصد بیماران مبتلا به (MS) از خستگی بیش از اندازه رنج می برند. ماهیت خستگی مرتبط با (MS) کاملا از خستگی طبیعی مجزا می باشد. درمان های تکمیلی از جمله فیزیوتراپی، یوگا و تمرین درمانی احتمالا تاثیرات مثبتی بر کاهش خستگی دارند. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تاثیر برنامه تمرین درآب بر شدت خستگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود.مواد و روش هاتحقیق حاضر شامل 26 زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزس 45- 25 سال با درجه EDSS بین 4-1 بودند که به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (12 نفر) و تجربی (14 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرین در آب شامل 8 هفته (3 جلسه در هفته) بود. از پرسشنامه سنجش شدت خستگی (FSS) جهت اندازه گیری خستگی در بیماران MS استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS16 و روش آزمون های t وابسته و t مستقل استفاده شد.یافته هانتایج نشان داد که بین نمرات شدت خستگی قبل و بعد از مداخله در گروه تجربی تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0p<). همچنین میانگین نمرات پس آزمون شدت خستگی دوگروه کنترل و تجربی تفاوت معنی داری نشان داد (05/0< p) به طوری که میزان خستگی درگروه تجربی پس از دوره تمرینی به طور بارزی نسبت به گروه کنترل کاهش یافت.استنتاجتمرین درآب، می تواند باعث کاهش شدت خستگی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شود.
کلید واژگان: تمرین در آب, خستگی, مولتیپل اسکلروزیسBackground andPurposeFatigue is one of the most common disabling complaints in patients with multiple sclerosis (MS). According to recently studies، between 60 to 90% of MS suffer of excessive fatigue. The nature of MS related fatigue is clearly distinct from normal fatigue. Complementary therapies probably effect on reduction of fatigue such as physiotherapy، yoga and exercise therapy. The purpose of this research was to evaluate the effect of aquatic exercise program on fatigue in women with Multiple sclerosis.Materials And Methodssubjects of the research were 26 females with MS، who have age between 25-45 years and EDSS 1-4. And they were divided into two groups، experimental (12) and control (14). Aquatic Exercise program was 8 weeks (3 × weeks). Fatigue Severity Scale (FSS) used for measure fatigue in patients MS. Software SPSS (16) and T-student method used for statically analysis.ResultsResults showed that there were a statically difference between pre and post test FSS scores in experimental group (P<0. 05). Also، there were a statically difference between post-test FSS scores in experimental and control groups (P<0. 05). And was observed that fatigue was significantly decrease after investigationConclusionFinally، we can state that aquatic exercise program decrease fatigue in people with MS.Keywords: Aquatic Exercise, fatigue, multiple sclerosis
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.