فاطمه منصوری
-
هدف
با توجه به نیازهای سالمندان روش های درمانی مختلفی مانند معنویت درمانی وجود دارد. معنویت درمانی، درمانگران را تشویق می کند که در درمان مسایل مهم معنوی درمان جویان را در زمان مناسب خطاب قرار دهند و در راستای استفاده از قدرت بالقوه ایمان و معنویت در بهبودی، از مداخله هایی استفاده کنند.پژوهش حاضر، با هدف مرور تاثیرات معنویت درمانی در سالمندان انجام شده است. در این مطالعه مروری سیستماتیک با رویکرد ماتریکسی، بعد ازجست وجو در پایگاه های معتبر ایران مدکس، گوگل اسکالر، اسکوپوس، پابمد، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی در محدوده زمانی 2010 تا 2020، 20 مقاله مرتبط، انتخاب و یافته ها، استخراج شدند. مرور مطالعات با استفاده از رویکرد ماتریکس گام به گام انجام شد. ارزیابی کیفی مقالات با استفاده از ابزارهای ارزیابی و نقد انواع مطالعات بر اساس توصیه های موسسه جوانا بریگز انجام شد.
روش هااز میان 3561 مقاله بعد از مطالعه و بررسی نهایتا تعداد یافته های مرتبط با موضوع تحقیق حاضر، 30 مقاله بودند که از این میان، 20 مقاله که از نوع توصیفی، تحلیلی و کارآزمایی بالینی بودند انتخاب شدند.
یافته هایافته ها نشان داد معنویت درمانی در سالمندان بر جنبه های مختلف وجودی و زندگی فرد تاثیرگذار است که از آن میان می توان به کیفیت و امید به زندگی، افسردگی، اضطراب مرگ و استحکام روانی اشاره کرد.
نتیجه گیریبا توجه به اثرات مثبت گسترده معنویت درمانی بر سلامت جسمی و روحی سالمندان، مدیران، پرستاران و همه افرادی که به نوعی با سالمندان در ارتباط اند می توانند از این نوع درمان در جهت بهبود حال عمومی و افزایش کیفیت زندگی این قشر مهم استفاده کنند.
کلید واژگان: معنویت, سالمند, مرور روایتی, معنویت درمانیObjectiveBased on the needs of the elderly, there are various treatment methods such as spiritual therapy. Spiritual therapy encourages therapists to address the important spiritual beliefs of patients at the right time and use interventions by considering their spirituality during recovery. The present study aims to review the effects of spiritual therapy in the elderly. Information sources or data: In this systematic review study, after searching in reliable databases (IranMedex, Google Scholar, SID, PubMed, Scopus), related articles published from 2010-2020 were extracted. The review of studies was done using a step-by-step matrix approach. The qualitative evaluation of the articles was done using the Joanna Briggs Institute tools.
MethodsOf 3561 found articles, 30 related articles were selected, of which 20 articles were finally selected for the review which were descriptive and analytical studies and clinical trials.
ResultsSpiritual therapy affects various aspects of life in the elderly, including which quality of life (QoL), life expectancy, depression, death anxiety and mental strength.
ConclusionConsidering the positive effects of spiritual therapy on the physical and mental health of the elderly, managers, nurses, and all people who are in contact with the elderly can use this type of treatment to improve the general conditions and increase the QoL of this group.
Keywords: Spirituality, Elderly, Systematic review, Spiritual therapy -
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل ارزش آفرین برای بیماران کرونایی در زنجیره تامین بیمارستان ها صورت گرفت. جامعه آماری در این پژوهش کلیه بیماران کرونایی در شهر تهران بوده و برای به دست آوردن حجم نمونه از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. ابزار اندازهگیری و جمعآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه استاندارد بوده که برای بررسی پایایی آن از ضریب آلفای کرون باخ استفاده شده است. پژوهش حاضر بر اساس هدف یکپژوهش کاربردی و همچنین بر اساس چگونگی به دست آوردن داده های مورد نیاز، از نوع تحقیقات توصیفی و همبستگی میباشد. همچنین پژوهش حاضر را برمبنای نوع داده های گردآوری شده از نوع کمی دستهبندی میکنند، چراکه با گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه، تحلیل ها انجام گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه از تحلیل عاملی تاییدی و مدلسازی معادلات ساختاری، موجود در بسته نرم افزاری Smartpls استفاده شده است نتایج حاکی از آن است که نیروی انسانی، کیفیت خدمات، جنبه های فیزیکی، هزینه خدمات و شهرت بیمارستان بر ارزش ادراک شده بیماران تاثیر مثبت و معناداری دارد همچنین دو متغیر پاسخگویی زنجیره تامین و کارایی زنجیره تامین به عنوان متغیرهای واسط در این ارتباطات نقشآفرینی میکنند.
کلید واژگان: ارزش آفرینی, زنجیره تامین خدمات, مدلسازی معادلات ساختاری, بیمارستان, PLS -
هدف
پیتاواستاتین جزء داروهای گروه استاتین ها بوده و عمدتا برای درمان دیس لیپیدمی و کاهش کلسترل خون استفاده می شود. با توجه به اثرات ضدالتهابی، رگ زایی، ضداکسیدانی، ضدآپوپتوزی و ضدپلاکتی پیتاواستاتین، در مطالعه حاضر، تاثیر محافظتی آن در آسیب های مغزی ناشی از خون رسانی مجدد و ادم در مدل حیوانی ایسکمی موضعی و گذرای مغزی بررسی گردید.
مواد و روش ها21 سر موش صحرایی بزرگ آزمایشگاهی در سه گروه زیر قرار گرفتند: گروه های شاهد، کنترل ایسکمی و ایسکمی درمان شده. ایسکمی- خون رسانی مجدد از طریق انسداد شریان میانی مغز (MCAO) به مدت 90 دقیقه و به دنبال آن 24 ساعت خون رسانی مجدد انجام گردید. حیوانات پیتاواستاتین را به میزانmg/kg 4 به طور داخل صفاقی بلافاصله بعد از پایان MCAO دریافت کردند. شاخص اختلالات عصبی (NDS)، حجم ضایعه مغز و تورم مغزی، به عنوان شاخص ادم، 24 ساعت پس از پایان MCAO بررسی شدند.
یافته هاالقای MCAO سبب ایجاد اختلالات عصبی (28/0±28/3) و ضایعه مغزی (mm3 299±21) در گروه کنترل ایسکمی به همراه تورم مغزی (61/2±83/11 درصد) گردید. دریافت پیتاواستاتین در موش های ایسکمی درمان شده اختلالات عصبی (20/0±57/1)، ضایعه (mm3 117±28) و تورم مغزی (80/0±75/4 درصد) را به طور معنی داری کاهش داد. هم چنین، پیتاواستاتین به طور قابل ملاحظه ای میزان مرگ و میر حیوانات گروه ایسکمی درمان شده را کاهش داد.
نتیجه گیرییافته های مطالعه حاضر نشان داد پیتاواستاتین، به عنوان یک عامل محافظت کننده نورونی قوی، به طور موثری آسیب های مغزی ناشی از خون رسانی مجدد و ادم مغز را مستقل از اثرات کاهندگی کلسترول خون در مدل تجربی سکته ایسکمی کاهش می دهد.
کلید واژگان: خون رسانی مجدد, پیتاواستاتین, سکته ایسکمی, ضایعه مغزی, تورم مغزیKoomesh, Volume:25 Issue: 3, 2023, PP 329 -338IntroductionPitavastatin is in the statins class and is mainly used for the treatment of dyslipidemia and hypercholesterolemia. According to the anti-inflammatory, angiogenic, antioxidant, anti-apoptotic, and antiplatelet effects of pitavastatin, in the present study, the protective effects were investigated against the reperfusion injuries and edema in the animal model of local and transient cerebral ischemia.
Materials and Methods21 rats were assigned into three groups; sham, control ischemic, and treated ischemic groups. Brain ischemia/reperfusion was induced by 90 min middle cerebral artery occlusion (MCAO) followed by 24-hour reperfusion. Rats received pitavastatin intraperitoneally at a dose of 4 mg/kg immediately after termination of MCAO. Neurological deficit score (NDS), infarct volume, and brain swelling, as an index of edema, were assessed 24 hours after termination of MCAO.
ResultsMCAO induced neurological dysfunction (3.28±0.28) and brain infarction in the control ischemic group (299±21 mm3) accompanied by brain swelling (11.83±2.61 %). Administration of pitavastatin in the treated ischemic rats significantly reduced neurological dysfunction (1.57±0.20), brain infarction (117±28 mm3), and brain swelling (4.75±0.80 %). Also, pitavastatin considerably decreased the mortality of rats in the treated ischemic group.
ConclusionThe findings of the present study indicated that pitavastatin, as a potent neuroprotective agent, effectively reduces reperfusion-induced brain injuries and brain edema independently of cholesterol-lowering effects in the experimental model of ischemic stroke.
Keywords: Reperfusion, Pitavastatin, Ischemic Stroke, Brain Infarction, Brain Edema -
زمینه و هدف
یکی از متغیرهای روانشناختی مرتبط با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت، بهزیستی روان شناختی است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش هوش موفق بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت بود.
روش پژوهشدر این پژوهش از روش پژوهش مورد منفرد با طرح A-B-A استفاده شد. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت متوسطه اول شهر اصفهان در سال 1400 بود که از بین آنها 3 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پس از تعیین موقعیت خط پایه، 12 جلسه مداخله هوش موفق در طی 2 ماه برای دانش آموزان صورت گرفت و یک ماه پس از پایان مداخله، پیگیری انجام شد. ابزارهای پژوهش مقیاس پیشرفت تحصیلی، چک لیست کم پیشرفتی، مقیاس هوش وکسلر کودکان 4 و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی بود.
یافته هانتایج پژوهش حاکی از روند افزایشی پایدار نمرات مقیاس بهزیستی روان شناختی دانش آموزان بود که بیانگر اثربخشی آموزش هوش موفق در افزایش بهزیستی روان شناختی است.
نتیجه گیریبهزیستی روان شناختی باعث افزایش خودکارآمدی تحصیلی می شود که انگیزه برای یادگیری بیشتر و پیشرفت تحصیلی را بالا می برد و از طرفی آموزش هوش موفق با ایجاد تعادل بین سه توانایی تحلیلی، خلاق و عملی و باور منطقی نسبت به ضعف ها، می تواند در افزایش بهزیستی روان شناختی و در نتیجه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت موثر باشد.
کلید واژگان: بهزیستی روان شناختی, تیزهوش, کم پیشرفت, هوش موفقBackground and AimOne of the psychological variables related to the academic achievement of underachievement gifted students is psychological well-being. The aim of this study was to investigate the effectiveness of successful intelligence training on the psychological well-being of low-achieving gifted students.
MethodsIn this study, a single case study method with A-B-A design was used. The statistical population included all underachievement gifted high school students in Isfahan in 2020, from which 3 people were selected by purposive sampling. After determining the baseline position, 12 sessions of successful intelligence intervention were performed for students within 2 months and one month after the end of the intervention, follow-up was performed. The research instruments were Academic Achievement Scale, Wechsler Intelligence Scale for children (WISC) Fourth edition, Progress Checklist and Psychological Welfare Questionnaire.
ResultsThe results of the study showed a steady increase in the scores of the students' psychological well-being scale, which indicates the effectiveness of successful intelligence training in increasing psychological well-being.
ConclusionPsychological well-being increases academic self-efficacy, which increases the motivation to learn more and academic progress, and on the other hand, successful intelligence training can be achieved by creating a balance between three analytical, creative, and practical abilities and a reasonable belief in weaknesses. To be effective in increasing the psychological well-being and in the result of the academic progress of gifted and underachieving students
Keywords: Psychological well-being, Gifted, Underachievement, Successful intelligence -
زمینه و هدف
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان راه حل محور و آموزش تعامل والد/کودک بر مشکلات رفتاری (درونی سازی و بیرونی سازی) نوجوانان بود.
روش کارمطالعه حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر دانش آموز دوره متوسطه اول و دوم شهرستان عنبرآباد شهر کرمان در نبمه اول سال 1402 بودند. 45 دانش آموز از جامعه مذکور غربال و به عنوان نمونه نهایی انتخاب و به شیوه کاملا تصادفی در دو گروه آزمایش (مداخله مبتنی بر تعامل والد-کودک و درمان راه حل مدار) 15 نفر و یک گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار جمع آوری داده شامل فهرست مشکلات رفتار کودک آخنباخ (CBCL) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی با نرم افزارSPSS-26 استفاده شد.
یافته هایافته ها نشان داد که درمان راه حل مدار و آموزش تعامل والد-کوک بر مشکلات درون سازی شده(اضطراب، افسردگی، گوشه گیری و شکایت جسمانی) و برون سازی شده (رفتار قانون شکنانه و رفتار پرخاشگرانه) اثربخش بوده و موجب کاهش این مشکلات شده است. همچنین نتایج نشان داد که درمان راه حل مدار در مقایسه با آموزش تعامل والد-کوک اثربخشی بیشتری در کاهش مشکلات درونی سازه شده و مشکلات برون سازی شده داشته است.
نتیجه گیرینتیجه گیری مطالعه حاضر نشان داد که درمان راه حل مدار و آموزش تعامل والد-کوک بر مشکلات رفتاری نوجوانان تاثیر داشته و می توان از این رویکردها در بهبود مشکلات رفتاری آنها استفاده نمود.
کلید واژگان: درمان راه حل محور, آموزش تعامل والد, کودک, مشکلات رفتاری, نوجوانانBackground &
AimsAdolescence is a period between childhood and adulthood that make up a large part of the world's population, in many countries, about 40 to 50 percent of people are under 18 years of age, and this is the important of paying attention to It shows the mental and behavioral health of teenagers. This period is characterized by the increase of stress factors in different areas of life in a way that is full of conflict and fluctuation between dependence and independence. During the changes specific to this period, teenagers may show certain behavioral problems that can have a great impact on their future and if these behavioral problems are not taken seriously, they will lead to adverse consequences in adulthood. Therefore, emotional and behavioral problems can appear simultaneously or separately during adolescence. Behavioral problems are chronic extreme and deviant behaviors that include aggressive actions or sudden excitement to depressive and withdrawn actions, which internalized and externalizing behavioral problems are the most widely and widely used classification of these problems. The wide range of behavioral problems based on Achenbach's perspective includes two categories of externalized problems such as; Exaggeration, conflict and aggression, as well as internalized problems such as withdrawal, isolation and depression. The research showed that the period of adolescence in relation to the processing of social information leads to many behavioral problems such as aggression, social isolation, etc. Internalized behavioral problems include symptoms of depression/anxiety, withdrawal/depression, and physical complaints that usually bother the individual, and externalized behavioral problems are incompatible behavior patterns that conflict with other people (such as aggression, disciplinary problems, conflict, excitement, delinquency, uncontrollable behaviors, etc.) are placed. In fact, these behavioral problems appear in teenagers and represent the negative effect of these children on the internal and external environment; therefore, while they affect the person himself; they will cause problems for others. Therefore, due to the increasing importance of this type of behavioral problems, the necessity of intervention and training specific to this problem is important. Considering the increasing prevalence of behavioral problems among adolescents in today's Iranian society, and a significant percentage of them are suffering from behavioral problems that can lead to costs for themselves and their families on the one hand, and for society on the other hand; Therefore, it is important to pay attention to the behavioral problems of this group of children, and on the other hand, due to the influence of different approaches, the present study prompted the researcher to use the intervention based on parent-child interaction as a relatively new approach in Iran and compare its effect with the therapy. Solving the gap of previous studies regarding the comparison of the effectiveness of these two approaches on the component of adolescent behavioral problems. Therefore, the main goal of the present study was to compare the effectiveness of solution-oriented therapy and parent/child interaction training on behavioral problems (internalization and externalization) of adolescents.
MethodsThe current study was a semi-experimental type with a pre-test-post-test design along with a control group and a follow-up period. The statistical population of the research included all male and female students of the first and second secondary schools in Anbarabad city, Kerman city in the first year of 1402. 45 students from the said community were screened and selected as the final sample and were replaced in two experimental groups (intervention based on parent-child interaction and solution-oriented therapy), 15 people and a control group (15 people) in a completely random way. The data collection tool included the Achenbach Child Behavior Problems Inventory (CBCL). To analyze the data, mixed analysis of variance with repeated measures and Bonferroni's post hoc test with SPSS-26 software were used.
ResultsThe findings showed that solution-oriented therapy and parent-child interaction training on internalized (anxiety, depression, isolation, and physical complaints) and externalized (law-breaking behavior) problems has been effective and has reduced these problems. Also, the results showed that solution-oriented therapy was more effective in reducing internalized problems and externalized problems compared to Wald-Cook interaction training.
ConclusionThe conclusion of the present study showed that solution-oriented therapy and parent-child interaction training have an effect on the behavioral problems of adolescents and these approaches can be used to improve their behavioral problems. Therefore, it is suggested to hold training classes for parents of teenagers with behavioral problems in order to reduce them and improve the mother-child relationship in teenagers to make them resistant to behavioral problems and life challenges. In explaining the results obtained from the present research regarding the effectiveness of parent-child interaction training on behavioral problems, it can be said that this type of intervention and training is a therapeutic method that emphasizes training parents to improve relationships with children and solve their behavioral problems. On the one hand, a harsh, dry, and bigoted family atmosphere makes possible the emergence of behavioral disorders, and on the other hand, many behavioral problems of children and adolescents are rooted in negative parent-child interactions. Parents' negative behaviors such as shouting and threatening strengthen children's negative behaviors such as irresponsibility, which worsens parents' behaviors and this cycle continues. Since parent-child interaction group training aims to break the cycle of parent-child negative behaviors by encouraging positive parent-child interactions, parents' behavioral stability, and parents' use of non-violent discipline techniques, this therapy can have an effective role in reducing children's behavioral problems. It can also be said that in this treatment model, people have the skills to solve their problems, but they are unable to use their strengths and abilities. Considering that solution-oriented therapy emphasizes cognitive processes such as repetition of skills, organization of thoughts, and expansion of daily activities, therefore, it is not far from expected that solution-oriented therapy is more than education. Parent-child interaction can cause a stable reduction of internalized and externalized behavior problems in adolescents.
Keywords: Solution-Oriented Therapy, Parent, Child Interaction Training, Behavioral Problems, Teenagers -
زمینه و هدف
بیماری فشارخون یکی از شایع ترین مشکلات سالمندان در کشورهای در حال توسعه و از جمله ایران است. یکی از تعیین کننده های اصلی کنترل پرفشاری خون، رفتارهای خود مراقبتی است و از جمله عوامل تاثیرگذار بر سطح آگاهی و در نتیجه کنترل و پیشگیری موثرتر آن، سواد سلامت است. پژوهش حاضر با هدف تعیین همبستگی بین سواد سلامت با رفتارهای خود مراقبتی در سالمندان مبتلا به پرفشاری خون در بخش های مراقبت ویژه قلبی انجام گرفت.
روش هامطالعه حاضر از نوع همبستگی بود که در سال 1399 روی 76 نفر از سالمندان مبتلا به پرفشاری خون بستری در بخش های CCU و post CCU در بیمارستان های دولتی شرق گیلان انجام شد. نمونه گیری به صورت در دسترس انجام شد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه سواد سلامت برای بزرگسالان ایرانی و پرسشنامه رفتارهای خود مراقبتی بیماران مبتلا به پرفشاری خون بود.
یافته هایافته ها نشان داد اکثریت سالمندان مبتلا به پرفشاری خون از سواد سلامت کافی (9/57 درصد) و از رفتارهای خود مراقبتی نسبتا مطلوب (7/94 درصد) برخوردار بودند. همچنین یافته ها بیانگر آن بود که بین سواد سلامت با رفتارهای خود مراقبتی همبستگی مثبت معنی دار وجود دارد (528/0rs= و 05/0<p).
نتیجه گیریسواد سلامت سالمندان بر میزان خود مراقبتی آنان تاثیرگذار است و هر چقدر سواد سلامت سالمندان بالاتر باشد، میزان خود مراقبتی سالمندان مبتلا به پرفشاری خون نیز افزایش می یابد. بنابراین می توان اذعان داشت موضوع سواد سلامت در سالمندان از اهمیت خاصی برخوردار است و توانمند کردن سالمندان در زمینه سواد سلامت، عامل مهم در ارتقاء رفتارهای خود مراقبتی و نهایتا سلامت این افراد است. لذا پیشنهاد می شود مسیولین و سیاستگذاران سلامت با مد نظر قراردادن سواد سلامت به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای بهبود خود مراقبتی، نسبت به تدوین، طراحی و اجرای برنامه های عملیاتی در این خصوص اهتمام ویژه داشته باشند.
کلید واژگان: سواد سلامت, خودمراقبتی, سالمندی, فشارخون بالاIntroductionHypertension is one of the most common problems of the elderly in developing countries, including Iran. One of the main determinants of controlling hypertension is self-care behaviors and one of the factors affecting the level of awareness and thus its more effective control and prevention is health literacy. The aim of this study was to determine the correlation between health literacy and self-care behaviors in the elderly with hypertension admitted to cardiac intensive care units.
MethodsThe present correlational study was performed in 2020 on 76 elderly patients with hypertension admitted to CCU and post CCU wards in East Guilan public hospitals. The instruments used in this study included a Health Literacy Questionnaire for Iranian Adults (HELIA) and a Self-Care Behavior Questionnaire for patients with hypertension.
ResultsThe results showed that the majority of elderly people with hypertension had adequate health literacy (57.9%) and relatively desirable self-care behaviors (94.7%). Findings also revealed that there is a significant correlation between health literacy and self-care behaviors (r=0.528 and p<0.05).
ConclusionElderly health literacy affects the level of self-care of the elderly, and the higher the health literacy of the elderly, the higher the level of self-care of the elderly with hypertension. So, it can be acknowledged that the issue of health literacy in the elderly is of particular importance and empowering the elderly in the field of health literacy is an important factor in promoting self-care behaviors and ultimately the health of these people. Therefore, it is suggested that health officials and policy makers consider health literacy as one of the most important tools for improving self-care, and also pay special attention to the development, design and implementation of operational plans in this regard.
Keywords: Health Literacy, Self-Care, Elderly, High Blood Pressure -
فعالیتهای نوآوری مشارکتی را نمیتوان از پشتیبانی شبکههای اجتماعی جدا کرد. عوامل زیادی در شبکه اجتماعی بر فعالیتهای انتقال دانش تاثیر میگذارند. علاوه بر این، اثربخشی انتقال دانش عملکرد نوآوری مشارکتی را تعیین میکند. از نظر ارتباط بین رفتار نوآوری مشارکتی و شبکه اجتماعی، این مقاله تاثیر برخی از عوامل شبکه اجتماعی در انتقال دانش از نوآوری همافزایی دانشگاه و صنعت را تحلیل میکند. هدف از این مقاله، کشف قوانین انتقال دانش در فرآیند نوآوری مشارکتی دانشگاه - صنعت (U-I) و بررسی نقش این قوانین از طریق شبیهسازی پویایی سیستم است. در وهله اول، این مقاله دیدگاههای قبلی در مورد نوآوری مشارکتی و انتقال دانش U-I را خلاصه میکند. بر اساس تجزیه و تحلیل متون مدل فرایند انتقال دانش در نوآوری مشارکتی U-I را ارایه میدهد و عوامل موثر بر این روند را تجزیه و تحلیل میکند. ثانیا مقاله از یک روش پویایی سیستم برای تحلیل علیت انتقال دانش در روند U-I استفاده میکند. نوآوری مشارکتی مدل نمودارهای جریان سیستم را ارایه میدهد و از Vensim برای آزمایش اعتباری مدل استفاده میکند. علاوه بر این، نتایج تجربی نشان میدهد که این مدل میتواند به خوبی متناسب با فعالیتهای واقعی انتقال دانش در روند نوآوری مشارکتی U-I باشد. نتایج به دست آمده از این مقاله نشان میدهد که برخی از عوامل در شبکههای اجتماعی (اعتماد، قابلیت انتقال دانش، ظرفیت جذب دانش و سازوکارهای قرارداد) با درجات مختلف بر انتقال دانش U-I تاثیر میگذارند. در آخر برخی پیشنهادات مربوط به ارتقا انتقال دانش با توجه به شبیهسازی ارایه شده است.
کلید واژگان: دانشگاه ها, صنایع, نوآوری مشارکتی, انتقال دانش, شبکه های اجتماعیJournal of New research approaches in management and accounting, Volume:6 Issue: 84, 2022, PP 501 -522Any collaborative innovation activities cannot be separated from the support of social networks. Many factors in the social network affect the knowledge transfer activities. Moreover, the effectiveness of knowledge transfer determines the performance of collaborative innovation. From the point of view of relevance between collaborative innovation behavior and social network, this paper analyzes the influence of some factors in social network on knowledge transfer of school enterprise synergy innovation. The purpose of this paper is to find out the laws of knowledge transfer in the process of University-Industry (U-I) collaborative innovation, and to verify the role of these laws through system dynamics simulation. Firstly, this paper summarizes the previous views on collaborative innovation and U-I knowledge transfer. Based on the analysis of literature, it puts forward the process model of knowledge transfer in U-I Collaborative Innovation and analyzes the factors that affect this process. Secondly, the paper uses a system dynamics method to analyze the causality of knowledge transfer in the process of U-I collaborative innovation, establishes the model of system flow diagrams, and uses Vensim PLE to test the validation and sensitivity of the model. Furthermore, the experimental results demonstrate that the model could fit well the actual knowledge transfer activities in the process of U-I collaborative innovation. And, the results show that some factors in social networks (trust, knowledge transfer capability, knowledge absorptive capacity, and contract mechanisms) affect U-I knowledge transfer in different degrees. Finally, some suggestions concerning the promotion of knowledge transfer are presented according to the simulation.
Keywords: Universities-industries, Collaborative innovation, Knowledge transfer, Social networks -
مقاله به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با پاسخگویی نهادهای حکومتی می پردازد. برای بررسی متغیر مستقل از چهار مولفه سرمایه اجتماعی از جمله: آگاهی، اعتماد عمومی، اعتماد نهادی و مشارکت سیاسی غیررسمی استفاده شده است و متغیر وابسته ، پاسخگویی نهادهای حکومتی است . روش پژوهش کمی و تکنیک مورد استفاده ، پرسشنامه می باشد. جامعه آماری تحقیق جمعیت 18 تا 65 سال ساکن در شهر کرمانشاه می باشند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه و به صورت تصادفی انتخاب شده اند. رابطه متغیر مستقل با متغیر وابسته نیز با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره مورد سنجش قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان میدهد متغیرهای «مشارکت سیاسی غیررسمی و آگاهی» بر پاسخگویی نهادهای حکومتی تاثیر مثبتی دارند. به این معنا که هر چه سطح مشارکت سیاسی غیر رسمی و آگاهی دریک جامعه بیشتر باشد به همان میزان پاسخگویی نهادهای حکومتی نیز مطلوب تر است. اما تاثیرگذاری متغیرهای «اعتماد عمومی و اعتماد نهادی» بر پاسخگویی نهادهای حکومتی مورد تایید قرار نمی گیرد.
کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, آگاهی, اعتماد عمومی, اعتماد نهادی, مشارکت سیاسی غیررسمی, پاسخگوییDiscussionThe article examines the relationship between social capital and the accountability of government institutions. To examine the independent variable, four components of social capital have been used, including: awareness, public trust, institutional trust and informal political participation, and the dependent variable is the accountability of government institutions.
Research MethodQuantitative research method and technique used is a questionnaire. The statistical population of the study is the population of 18 to 65 years old living in Kermanshah. Using Cochran's formula, 384 people were selected as a sample and randomly. The relationship between the independent variable and the dependent variable has also been measured using multivariate regression.
ConclusionThe findings show that the variables of "informal political participation and awareness" have a positive effect on the accountability of government institutions. In other words, the higher the level of informal political participation and awareness in a society, the more desirable the accountability of government institutions is. However, the influence of the variables of "public trust and institutional trust" on the accountability of government institutions is not confirmed.
Keywords: Social Capital, awareness, public trust, Institutional Trust, Informal Political Participation, Accountability -
فصلنامه حقوق پزشکی، پیاپی 57 (تابستان 1401)، صص 645 -660زمینه و هدف
حفظ اسرار بیماران و عدم افشای آن از مباحث بسیار مهم در جوامع مختلف می باشد. عدم افشای راز بیمار یک اصل مهم و حیاتی در حیطه فقه و حقوق از قدیم الایام تا زمان کنونی است. شخص بیمار به اقتضای برخی شرایط ممکن است کل بیماری یا مواردی از آن را از خانواده و وابستگان نزدیک خویش پنهان نماید و تنها قادر به بازگویی آن نزد پزشک معالج خود باشد. بر همین مبنا پزشک آنچه را که از بیمار شنیده و یا کسب نموده به عنوان یک امانت باید پاسداری کند و جزء در موارد خاص، مطیع محض اصول راز داری و حفظ اسرار بیمار بر اساس مصوبات و مقررات فقهی و حقوقی باشد. این مطالعه با هدف سنجش میزان آگاهی پزشکان بیمارستان های شهرستان زابل از افشای اسرار بیماران و مسیولیت های فقهی حقوقی مترتب بر آن (شش ماهه تابستان و پاییز سال 1398 ش.) انجام شده است.
روشاین پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی و از نظر زمان یک مطالعه مقطعی بوده که تعداد 82 نفر پزشک به روش نمونه گیری تصادفی ساده مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات از طریق دو پرسشنامه شامل مشخصات دموگرافیک، سنجش آگاهی فقهی و حقوقی از دیدگاه پزشکان گردآوری شد. داده های حاصل با کمک نرم افزار از SPSS 22 و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه) تجزیه و تحلیل گردید.
ملاحظات اخلاقیاین پژوهش با تکیه بر اصول اخلاقی و امانتداری و صداقت نگارش یافته است.یافته ها: میانگین نمره آگاهی پزشکان از مسیولیت های حقوقی افشای اسرار بیمار، 12/1 ±37/8 بوده و در سطح آگاهی بالا قرار دارد. همچنین میانگین نمره آگاهی پزشکان از مسیولیت های فقهی افشای اسرار بیمار، 5/1 ±71/4 بود که سطح آگاهی متوسط را نشان می دهد. نتایج نشان داد که بین میزان تحصیلات، وضعیت تاهل، سن، سابقه کار با میزان آگاهی فقهی حقوقی، رابطه معنادار وجود دارد.
نتیجه گیریاین پژوهش نشان می دهد که علی القاعده افشای اسرار بیمار به لحاظ حکم تکلیفی امری واجب و شرعی و به لحاظ حکم وضعی مستوجب ضمان و مجازات های بازدارنده است، لذا افزایش آگاهی از قوانین، مصوبات و مقررات فقهی و حقوقی افشای اسرار می تواند نقش مهمی در طرح ریزی روابط بین پزشکان و بیمارانشان بر اساس ضوابط و قوانین حقوقی و شرعی ایفا کند و همچنین در پیشگیری از قصور و خطاهای پزشکی موثر باشد.
کلید واژگان: افشای اسرار, مسئولیت های فقهی حقوقی, آگاهی پزشکان, بیمارستان های زابلBackground and Aimpatient privacy and non-disclosure of the most important issues in different communities. Since ancient times, not to divulging patients’ secrets has been an important and vital principle in the field of law and law. Due to certain circumstances, the patient may hide all or part of the disease from his family and close relatives, and may only be able to tell his doctor. Therefore, the doctor as trustee protects the content heard or received by the patient, except in special circumstances, in accordance with jurisprudence and legal approvals and regulations to comply with the principles of confidentiality and patient confidentiality. The purpose of this study is to assess the knowledge of Zabol City Hospital physicians about criminal acts of revealing patient secrets and their legal responsibilities (six months in the summer and fall of 1398).
MethodThis study is a descriptive analysis study, in terms of time, a cross-sectional study in which 82 doctors were examined using simple random sampling. This information was collected through two questionnaires, including demographic characteristics, jurisprudence and legal awareness from the doctor’s perspective. Use SPSS 22 software to analyze the data using descriptive and inferential statistics (independent t-test, one-way analysis of variance.
Ethical ConsiderationsBefore completing the questionnaires, first of all, we explain the aim of this research and confidentiality of results for physicians, to take part in informed consent.
ResultsThe results of this study show that the average score of doctors' knowledge of legal liability for leaking patient secrets is 8.37 12 1.12, which is a relatively high level of knowledge, and only (7.32%) has poor legal knowledge. In addition, the average score of doctors on the knowledge of legal responsibility for leaks was 4.71±1.5, indicating that the average level of doctors’ knowledge of legal responsibility for leaks (6.10%) had good legal knowledge. Research results also show that there is a significant direct relationship between educational level, marital status, age, work experience and level of legal knowledge.
ConclusionThis study shows that disclosing patient secrets is mandatory and Sharia law in terms of compulsory punishment and it is guaranteed and discouraged in terms of national punishment. Therefore, increasing the understanding of leaked laws, decrees and laws and regulations can play an important role in planning the relationship between doctors and patients in accordance with laws and regulations and can also effectively prevent medical accidents.Please cite this article as:Mansoori F, Salarzai AH. Assess the Level of Awareness of Physicians in Zabol Hospitals about the Criminal Title of Disclosing Patient Secrets and Their Jurisprudential-Legal Responsibilities (Six Months of Summer and Fall of 1398). Medical Law Journal. 2022; 16(57): e48.
Keywords: Disclosure of Secrets, Jurisprudential-Legal Responsibilities, Doctors' Awareness, Zabol Hospitals -
در حال حاضر کاربردهای سلول درمانی یک روش درمانی موثر در برخی از انواع بیماریهاست. استفاده از سلول های بنیادی و سلولهای سوماتیک با توجه به تشابه ژنتیکی کامل با سلول های فرد سبب توسعه روش های سلول درمانی شده است. در سالیان اخیر پیشرفت های چشمگیری در روش های کشت، جدا سازی و نگهداری طولانی مدت سلول ها فراهم شده است. اما هنوز مشکلات و نگرانی هایی در ارتباط با استفاده بالینی از آنها وجود دارد که برطرف کردن آنها مستلزم اجرای مطالعات دقیق بیشتری در این زمینه است. یکی از این مشکلات، تغییرات ژنومی در سلولهاست که می توانند بر پتانسیل تمایز سلول های بنیادی تاثیر گذارند. ناهنجاری های ژنتیکی در طول کشت های متوالی در حین مراحل تکثیر و تمایز بوجود می آیند، می توانند بر رفتار سلول ها و متعاقب آن بر نتایج آزمایشگاهی تاثیر بگذارند. هدف از مطالعه حاضر اهمیت بررسیهای کروموزومی در سلول درمانی برای تجزیه و تحلیل کروموزوم ها و خلاصه ای از کاربردها و محدودیت این روش ها در علوم پزشکی می باشد.
نتیجه گیریاستفاده از تکنیک های مختلف بررسیهای کروموزومی می توانند در ارزیابی نهایی و اخذ تاییدیه صحت محصولات سلولی در درمان مورد توجه قرار گیرند. و بررسی های دوره ای و منظم از پایداری ژنومی در سلولها قبل از کاربردهای کلینیکی آنها ضروری است.
کلید واژگان: سلول های بنیادی, کروموزوم, سلول درمانی, ناهنجاری های ژنتیکیCurrently, the use of cell therapy is an effective treatment method in some types of diseases. The use of stem cells and somatic cells, due to the complete genetic similarity with individual cells, has led to the development of cell therapy methods. In recent years, significant advances have been made in the methods of culturing, isolating, and long-term cell maintenance. However, there are still problems and concerns related to their clinical use, the resolution of which requires more detailed studies in this area. One of these problems is genomic changes in cells that can affect the potential for differentiation of stem cells. Genetic abnormalities occur during successive cultures during the process of proliferation and differentiation, and can affect cell behavior and subsequent laboratory results. The aim of this study is to investigate the importance of chromosomal studies in cell therapy for the analysis of chromosomes and summarize the applications and limitations of these methods in the medical sciences.
ConclusionThe results of this discussion show that the use of different techniques of chromosomal studies can be considered in the final evaluation and obtaining confirmation of the accuracy of cellular products in treatment. Periodic and regular examinations of genomic stability in cells before their clinical use are essential.
Keywords: Stem cells, Chromosome, Cell therapy, Genetic abnormalities -
سلولهای بنیادی مزانشیمی در درمان بیماران سکته های قلبی و مغزی استفاده می شود. اگرچه آنها اساسا با سلولهای قلبی مانند سلولهای ماهیچه قلبی متفاوت هستند، اما شواهد اخیر بیان می کند که تزریق سلولهای بنیادی مزانشیمی برای ترمیم عملکرد قلب به واسطه ترشح فاکتورهای پاراکرین انجام می گیرد. سلولهای بنیادی مزانشیمی تمام فاکتورهای پاراکرین را در وزیکول های غشایی به نام اگزوزومها رها می کنند. تمام مولکولهای فعال زیستی به گونه ای در اگزوزوم ها جمع شده اند که با یک روش منظم از سلول دهنده آن آزاد می شوند. به علاوه اگزوزوم ها به گیرنده های سلول توسط واکنش لیگاند-گیرنده متصل می شوند. بنابراین اگزوزوم ها میتوانند مولکولهای بیولوژیکی مانند پروتیینها، RNA ها و microRNA ها را ترشح کنند. در واقع اگزوزوم های مشتق شده از سلولهای بنیادی به طور موفق می توانند در درمان بیماری های قلبی عروقی، سرطانها و فشارخون استفاده شوند. هدف از این مقاله بررسی اجزا و تغییرات ایجاد شده در محتوی اگزوزوم ها در سلولهای انسانی است که از آنها می توان به عنوان یک روش درمانی موثر در درمان انواع بیماری های قلبی عروقی و سایر بیماریها استفاده نمود. مطالعات بالینی در آینده نیازمند استفاده موثر اگزوزوم ها در بیماری های قلبی و عروقی، براساس ساختار ویژه مولکولهای هر فرد در پزشکی شخصی می باشد.
کلید واژگان: اگزوزوم, بیماری های قلبی-عروقی, سلولهای بنیادی مزانشیمیMesenchymal stem cells are used to treat stroke and myocardial infarction in patients. Although they are fundamentally different from heart cells such as heart muscle cells, recent evidence suggests that injections of mesenchymal stem cells into the heart are mediated by the secretion of paracrine factors to restore heart function. Mesenchymal stem cells release all of the paracrine factors through membrane vesicles called exosomes. All biomolecules are assembled into exosomes that are regularly released from the donor cell. Also, exosomes bind to cellular receptors by the ligand-receptor reaction. Therefore, exosomes can secrete biological molecules such as proteins, RNAs and microRNAs. Stem cell-derived exosomes can be successfully used in the treatment of cardiovascular disease, cancers and hypertension. The purpose of this paper is to investigate the components and changes in the content of exosomes in human cells that can be used as an effective treatment in the treatment of various cardiovascular diseases and other diseases. Futures clinical studies will require the effective use of exosomes in cardiovascular disease, based on the specific molecular structure of each individual in personalized medicine.
Keywords: Exosomes, Cardiovascular disease, Mesenchymal stem cells -
زمینه و هدف
روش های انحراف فکر می تواند تاثیرات متفاوتی را بر کاهش درد و اضطراب بیماران تحت اقدامات درمانی داشته باشد و چه بسا نیاز آن ها را به دریافت مسکن کاهش دهد. جهت آشکار شدن تاثیر این روش ها در بیماران تحت سنگ شکنی برون اندامی مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر روش های انحراف فکر دیداری و شنیداری بر درد و اضطراب این بیماران انجام شد.
روش بررسیمطالعه نیمه تجربی حاضر با طرح سه گروهی (مداخله دیداری، مداخله شنیداری، کنترل) قبل و بعد در 90 بیمار تحت سنگ شکنی برون اندامی در دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد در سال 1398 انجام شد. داده ها قبل و بعد از مداخله توسط پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، درد کوتاه شده McGill و اضطراب Spielberger جمع آوری و توسط نرم افزار آماری SPSS نسخه 16 و با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی (تی تست، تی زوج، آنالیز واریانس) تحلیل شد.
یافته هاآزمون تحلیل واریانس نشان داد که میانگین اضطراب (84/0=P) و درد (13/0=P) بیماران قبل از مداخله بر حسب گروه های مختلف معنی دار نبود ولی میانگین اضطراب (001/0<P) و درد (001/0<P) بعد از مداخله بین گروه ها تفاوت معنی داری داشت. آزمون تعقیبی توکی نیز نشان داد که میانگین اضطراب در گروه شنیداری (001/0<P) و میانگین درد در گروه دیداری کاهش معنی داری تری(001/0<P) نسبت به بقیه گروه ها داشته است. همچنین آزمون تی زوج نشان داد که میانگین درد در گروه دیداری (001/0<P) و شنیداری (02/0=P) و اضطراب نیز در گروه شنیداری (001/0<P) و دیداری (001/0<P) بعد از مداخله نسبت به قبل از آن کاهش معنی داری داشت.
نتیجه گیری کلیبا توجه تاثیرات مثبت انحراف فکر شنیداری و دیداری بر درد و اضطراب بیماران به مدیران و همچنین پرستاران بخش های سنگ شکنی توصیه می شود ضمن آشنایی با این روش ها و تاثیرات آن بر بیماران، شرایط استفاده از این روش ها برای کنترل و مدیریت درد و اضطراب بیماران تحت سنگ شکنی و در نتیجه افزایش رضایت آن ها را فراهم کنند. تاثیر مثبت این روش ها علاوه بر پیشگیری از عوارض ناخواسته مصرف مسکن می تواند در صرفه جویی منابع بیمارستان ها نیز ماثر باشد.
کلید واژگان: انحراف فکر, درد, اضطراب, بیماران کلیوی, سنگ شکنی برون اندامیBackground & AimsToday, the rate of kidney diseases and urinary tract stones is on the rise. A common treatment method for urinary tract stones is the use of extracorporeal lithotripsy using shock waves, which may cause pain in the patients when the waves penetrate the skin. Pain could affect hemodynamic parameters and cause restlessness and movement in the patients, thereby disrupting the lithotripsy process. To reduce the pain in these patients, pharmacological methods such as the injection of various narcotic and non-steroidal analgesics are used. In addition to these medications, non-pharmacological methods such as mental distraction could effectively decrease patientschr('39') pain during painful procedures. Previous studies have indicated that mental distraction methods could variable affect pain relief and reduce anxiety in patients during different painful techniques. The present study aimed to compare the effects of visual and auditory distraction the pain and anxiety of these patients.
Materials & MethodsThis three-group quasi-experimental study (auditory intervention, visual intervention, and control) was conducted with a pretest-posttest design at Shahrekord University of Medical Sciences, Iran in 2019. The sample population included the eligible candidates of extracorporeal lithotripsy referring to the lithotripsy unit of Ayatollah Kashani Hospital in Shahrekord in 2019 for outpatient treatment. The patients were selected via non-random sampling from the crusher candidates to achieve the sample size based on the inclusion criteria. The inclusion criteria were the initial diagnosis of kidney stones, age range of 20-50 years, auditory and visual health, and no history of using anti-anxiety medications and painkillers. The exclusion criteria were pain intolerance during the procedure, higher blood pressure than 140/90 mmHg, receiving drug therapy, drug addiction, history of mental and respiratory diseases, and previous experience of stone crushing. Data were collected before and after the intervention using the demographic information questionnaire, McGill short-form pain questionnaire, and Spielberger state-trait anxiety inventory. Data analysis was performed in SPSS version 16 using descriptive statistics (frequency, frequency percentage, mean, and standard deviation) and inferential statistics (paired t-test, t-test, Pearsonchr('39')s correlation-coefficient, and analysis of variance).
ResultsThe Smirnov-Kolmogorov test showed that the study variables were normal (P>0.05). In total, 48% of the patients were male, and 42% were female. In terms of age, the research units were aged 23-51 years. The analysis of variance (ANOVA) and Chi-square indicated that demographic variables were not significantly different in the three study groups (P>0.05). The mean pain in the studied units was not considered significant in the study groups before the intervention (P=0.13), while this mean value was significant between the groups after the intervention (P<0.001). The lowest pain level during the intervention was observed in the visual intervention group, and Tukeychr('39')s post-hoc test for the difference between the groups also showed that the mean anxiety in the visual intervention group was significantly lower compared to the auditory group (P<0.001). In addition, paired t-test demonstrated that the mean pain was significant in the intervention groups before and after the intervention, and the intervention was effective in the intervention groups (visual and auditory). However, no significant difference was observed in the mean pain before and after the intervention in the control group (P>0.05). No significant correlations were observed between the mean pain and anxiety with the demographic variables (P>0.05), mean anxiety (P=0.84), and pain of the patients (P=0.13) before the intervention in different group, while a significant difference was denoted in the mean anxiety (P<0.001) and pain (P<0.001) after the intervention between the groups. The mean anxiety in the auditory group (P<0.001) and the mean pain in the visual group decreased more significantly (P<0.001) compared to the other groups. Furthermore, the mean pain in the visual group (P<0.001) and auditory group (P=0.02) and anxiety in the auditory group (P<0.001) and visual group (P<0.001) were significantly lower after the intervention compared to before the intervention.
ConclusionThe present study aimed to compare the effects of auditory and visual distraction on the anxiety and pain of the patients undergoing extracorporeal lithotripsy. According to the results, both the auditory and visual distraction techniques were effective in reducing the anxiety of the patients undergoing lithotripsy, while the auditory method had a more significant effect on the reduction of anxiety. Moreover, the visual method could decrease pain more significantly than the auditory method. Given the positive impact of music and movies on the anxiety and pain of the patients undergoing lithotripsy, as well as their lower demand for painkillers, these methods could be applied in the lithotripsy wards of hospitals and medical centers. In addition, using soft music and educational videos in this field while informing the patients about the incidence of kidney stones and treatment and its symptoms could reduce pain and anxiety; this decreases painkiller use and the side-effects of these medications. Such distractions (especially in the first lithotripsy session of the patients) could positively affect their anxiety and pain. The results of this study could be planned by the directors of medical institutions to reduce the pain and anxiety of the patients undergoing kidney stone crushing. Furthermore, nurses in stone-breaking wards should be familiar with various methods of visual and auditory distraction and their positive effect, so that they could be used on patientschr('39') demand as non-pharmacological methods to relieve anxiety and pain and increase patient satisfaction in those undergoing kidney stone crushing or other invasive procedures. It is also suggested that in the further investigations in this regard, the effects of this intervention be evaluated on the patients in the waiting room and on the personnel and researchers also determine the barriers to the use of non-pharmacological methods (e.g., mental distraction) in healthcare centers.
Keywords: Mental Distraction, Pain, Anxiety, Kidney Patients, Extracorporeal Stone Crushing -
با توجه به گسترش زندگی مدرن و آسیب زا بودن برخی از پیامدهای آن ازجمله فردگرایی، مصرف زدگی و مادی گرایی و تضاد آن با فرهنگ اسلامی که بر خدامحوری، معنویت گرایی و اعتدال در مصرف استوار است، این پژوهش با هدف بررسی عوامل موثر بر سبک زندگی خانوادگی در شهر تهران تلاش دارد نشان دهد که خانواده ها در انتخاب سبک زندگی، بیشتر از کدام یک از ارزش ها و نگرش های مدرن یا دینی بهره می برند. برای مطالعه سبک زندگی و عوامل موثر بر آن، از نظریه بوردیو استفاده شده و تاثیر سرمایه فرهنگی (ازجمله دین داری)، اقتصادی، اجتماعی و همچنین ارزش ها و نگرش ها (نظام ترجیحات) بر سبک زندگی خانوادگی (متشکل از چگونگی فراغت، نوع روابط بین اعضا، و تقسیم جنسیتی کار) مورد مطالعه قرار گرفته است. پژوهش حاضر به روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه، برروی 150 نفر از زنان متاهل ساکن تهران انجام شده است. براساس یافته ها 64 درصد خانواده ها دارای سبک زندگی سنت گرا بوده اند؛ یعنی در 64درصد خانواده ها روابط صمیمی بین اعضا وجود داشته است که در هر دو فرهنگ مدرن و دینی ترویج می شود. 93درصد خانواده ها دارای تقسیم کار جنسیتی بوده اند که در هر دو فرهنگ مذموم است و شیوه گذران فراغت در 78درصد خانواده ها، با انفعال و سرگرمی و در 22درصد فعالانه و با برنامه ریزی توام بوده است. غلبه ارزش ها و نگرش های مدرن در 57 درصد خانواده ها و تاثیرنداشتن دین داری بر سبک زندگی نشان می دهد که تحولی تدریجی و رو به کمرنگ شدن برای فرهنگ دینی، در حال وقوع است.
کلید واژگان: سبک زندگی, فرهنگ دینی, سرمایۀ اجتماعی, سرمایۀ فرهنگی, نظام ترجیحاتConsidering the spread of western modernity and some of its pathological consequences like individualism, consumerism and secularism and its conflicts with Islamic culture which is based on theology, spiritualism and equivalence in consumption, in this research we have investigated the factors influence the life style of Families in our religious society, to understand the most important factors affecting the family life style in Tehran city arise the Islamic or modern culture. We have used Bourdieu‘s distinction theory for explaining the life style and verified the effect of cultural capital(including religiosity), social capital, economic capital and the preference system on the Family life style. Current research is conducted by the questionnaire survey method on 150 married women at the age of 30 to 49 whom had children at home and reside in Tehran The findings represented that 64 percent of the families (of the studied women) had traditional life style. Concerning the components of life style 64 percent of the families had compassionate relationships with each other which promote in either modern and religious cultures, 93 percent of them had gender based division of labor which deny in both cultures, spending leisure time in 78 percent of the families was passive and traditional, and in 22 percent of them was active and programmed in advance. The findings show that modern values and attitudes prevailed among 57 percent of the studied families and religiosity has no effect on lifestyle which altogether show some gradual evolution toward declining the religious culture is occurring.
Keywords: life style, Religiosity, Social capital, Cultural Capital, Preference System -
سابقه و هدف
یکی از ویژگی های روان شناختی که در اثر سالمندی کاهش می یابد، خودپنداره است. خودپنداره، تصویر روانی هر فرد است. خودپنداره سالمندان نیز بر پایه تجارب آنها در طی مراحل زندگی می باشد. این مطالعه با هدف تعیین عوامل تاثیر گذار بر ارتقا خود پنداره در سالمندان و بحث پیرامون آن ها صورت گرفته است.
مواد و روش ها:
پژوهش حاضر یک مطالعه مروری است که با جستجو در پایگاه های Iranmedex Google Scholar، SID، Pubmed، Scopus انجام شد. در این جستجو مطالعاتی که بصورت تمام متن، به زبان فارسی و انگلیسی و در محدوده زمانی 2008 لغایت 2018 در کل جهان، منتشر شده و در عنوان آنها کلمات فارسی خودپنداره و سالمندان و واژه های انگلیسی self-concept, elderlies قرار داشت مد نظر قرار گرفت. مطالعات پس ارزیابی کیفی، بر اساس مرتبط بودن، مورد بررسی قرار گرفت و یافته های موردنظر، استخراج گردیدند.
یافته ها:
یافته ها، بیانگر بهبود خودپنداره در سالمندان، با عواملی نظیر: تصویر بدنی از خود، تناسب اندام و ظاهر فرد، ارتقاء کیفیت زندگی، افزایش عزت نفس و مرور خاطرات، تمرینات هوازی با شدت کم و متوسط، تحصیلات بالا و متاهل بودن و داشتن نقش های مختلف افراد در محیط های متفاوت اجتماعی مرتبط است.
نتیجه گیری:
با توجه به این که افراد با خودپنداره پایین، احساس بی کفایتی و بی ارزشی را تجربه می کنند، آن ضروری است که مراقبین، راهکارهای افزایش خودپنداره را متناسب با هر سالمند، با هدف ارتقای کیفیت زندگی سالمندی به کار گیرند.
کلید واژگان: خود پنداره, سالمند, تحقیق مروریBACKGROUND AND OBJECTIVEOne of the psychological characteristics decreased with age is self-concept. Self-concept is the mental image of every person. The self-concept of the elderly is also based on their experiences during life stages. The aim of this study was to determine the factors affecting the promotion of self-concept in the elderly and to discuss them.
METHODSThis review study was conducted through searching IranMedex Google Scholar, SID, PubMed and Scopus databases. In this research, the full-text studies published in English and Persian all over the world from 2008 to 2018 and focused on self-concept and elderly (in English and Persian) were investigated. After qualitative evaluation of studies, they were assessed based on relevance. Then, the best findings were chosen.
FINDINGSThe findings showed that the improvement of self-concept in the elderly was related to some factors such as: body image, fitness and appearance, improvement of quality of life (QoL), improvement of self-esteem and memory review, low and moderate intensity aerobic training, high education, being married and having different roles in different social environments.
CONCLUSIONAs people with low self-concept experience a sense of inadequacy and worthlessness, it is imperative that caregivers adopt self-concept strategies appropriate to each elderly in order to improve the QoL in the elderly.
Keywords: Self-concept, Elderly, Review Research -
فصلنامه حقوق پزشکی، پیاپی 51 (زمستان 1398)، صص 89 -112
ایدز یکی از بحران های رو به گسترش در دنیا و از جمله کشور ما به شمار می رود. یکی از مسائل مهم در این زمینه سنجش میزان آگاهی عاملان انتقال بیماری ایدز از مسوولیت فقهی و حقوقی است که با رویکرد داده های آماری به آن پرداخته شد. با عنایت به این که عمده قواعد و قوانین حقوقی ما خصوصا قانون مجازات اسلامی و قانون مدنی بر مبنای فقه امامیه تکامل و تنظیم شده است، گشودن باب جدید مسائل ایدز در قوانین فقهی حقوقی ضروری به نظر می رسد، لذا یک راه مقابله، در کنار پیشگیری از آلوده شدن به ویروس ایذر آگاهی از مسوولیت های فقهی و حقوقی مترتب بر انتقال این بیماری می باشد. مطالعه این پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی و مقطعی انجام شده است. پژوهش میدانی و قلمرو مورد ارزیابی نشان داد که در کل، جامعه و حجم نمونه مورد مطالعه از آگاهی ضعیفی نسبت به نحوه وقوع مسوولیت های فقهی حقوقی عاملان انتقال ایدز برخوردارند. نتایج ارزیابی این پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS 22 بیانگر این امر گردید که هم زمان و به ویژه در محیط های آموزشی، متخصصان مرتبط پزشکی و حقوقی، با مراکز مذکور و اقدام دلسوزانه و حرفه ای مراکز مشاوره پزشکی حقوقی می توانند با ارتقای سطح آگاهی اصنفاف پرریسک، از دامنه رشد رو به تزاید این بیماری بکاهند.
کلید واژگان: آگاهی, مسوولیت فقهی, مسوولیت حقوقی, ایدز, آمار, زابلAIDS is one of the widening crises in the world, including our country. One of the important issues in this regard is to measure the awareness of the perpetrators of AIDS transmission of legal and legal responsibility that was addressed by the statistical data approach. Considering that most of our legal rules and regulations, especially the Islamic Penal Code and the Civil Code, have evolved and adjusted according to the Imamite jurisprudence, the opening of the new issue of AIDS issues seems necessary in legal jurisprudential law. Therefore, a way of coping, in addition to preventing infection with the virus, is awareness of the legal and legal responsibilities associated with the transmission of this disease. The study was performed in from of descriptive- analytical. The survey evaluated territory showed that the total population, and the sample size of the study Poor knowledge about how the responsibilities AIDS are transmitted. Results of this study using the software spss22 It was noticed that represents At the same time, especially in an educational setting, Medical and legal related professionals, The action centers and compassionate professional medical advice centers - Legal Can raise awareness risky Asnfaf , Reduce the scope of increasing the disease.
Keywords: Awareness, Legal Responsibility, AIDS, Statistics, Zabol -
اسید جاسمونیک و اسید سالیسیلیک به عنوان انتقال دهنده پیام در عکس العمل گیاهان به تنش های زنده و غیرزنده، از جمله شوری، عمل می کنند. به منظور بررسی اثر سطوح مختلف تنش شوری و کاربرد اسید جاسمونیک و اسید سالیسیلیک بر رشد و فتوسنتز گیاه گوجه فرنگی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل سطوح مختلف شوری ( S0 شاهد، S1 شوری 100، S2 شوری 150 و S3 شوری 200 میلی مولار) و سطوح مختلف اسید جاسمونیک ( JA1 شاهد، JA2 یک و JA3 دو میلی مولار) و اسید سالیسیلیک ( SA1 شاهد و 10SA2 میلی مولار) با سه تکرار، برنامه ریزی شدند. نتایج نشان داد که اسید سالیسیلیک باعث کاهش وزن تر و خشک شاخساره در شوری S0 و افزایش این شاخص ها در شوری S3 شد. در شوری های S1 و S2، اسید جاسمونیک در غلظت زیاد (JA3) باعث کاهش وزن تر شاخساره شد. میزان فعالیت آنتی اکسیدانی در S0 و S1 با افزودن اسید جاسمونیک روند افزایشی و در S2 روند نزولی داشت. فعالیت آنتی اکسیدانی و میزان پرولین در غلظت های کم شوری تحت تاثیر اسید جاسمونیک و اسید سالیسیلیک افزایش یافت، اما در غلظت های زیاد شوری موثر نبود. به طور کلی، به نظر می رسد استفاده از هورمون های مذکور در سطوح کم شوری با تغییر در میزان فتوسنتز و کلروفیل بر میزان رشد و کاهش آن تحت تنش شوری موثرتر از غلطت های زیاد شوری است. همچنین، اسید جاسمونیک در غلظت های کمتر، موثرتر از غلظت های زیاد آن عمل کردکلید واژگان: فتوسنتز, فعالیت روزنه ای, تنظیم کننده های رشدJasmonic acid (JA) and salicylic acid (SA) work as a message transfer agent against biotic and abiotic stresses such as salinity. For studing the effect of JA and SA on growth, physiological and photosynthesis changes of tomato under salinity stress, a factorial experiment, based on completely randomized design, was performed in the Research Greenhouses of Isfahan University of Technology. Treatments were different salinity levels (S0= control, S1= 100 mM, S2= 150 mM and S3= 200 mM), different levels of JA (JA1= control, JA2= 1 mM and JA3= 2 mM) and SA (SA1= control and SA2= 10 mM) with 3 replicates. Results showed that SA decreased fresh and dry weight of the shoots in S0 and increased in S3. In S1 and S2 salinity levels, high concentration of JA (JA3) decreased fresh weight of the shoots. Addition of JA increased the Plant antioxidant activity in S0 and S1 and decreased it in S2. The antioxidant activity and prolin content were increased at low levels of salinity and JA and SA application. But, the effects were not significant at high salinity levels. Generally, it seems that using JA and SA at low levels of salinity, which change the photosynthesis and chlorophyll content, was more effective than high salinity levels. Also, lower concentrations of JA was more effective than higher concentrationsKeywords: Photosynthesis, Stomata activity, Growth regulators
-
آثار اخیر کشف کرده اند که تمرکز بر تشخیص قبل از تولد در حال حاضر روش جدیدی برای تجزیه و تحلیل دقیق تر ژنتیک و ژنومیک جنین گشوده است. تکنیک های تشخیصی غیر تهاجمی ابزاری ایمن و موثر هستند که می توانند درک بیشتری از رشد و نمو جنین، اختلالات ژنتیکی جنین و رویکردهای جدیدی برای درمان فراهم کنند. شواهدی در حال افزایش است که ارزیابی جنین با استفاده از تجزیه و تحلیل های ترانسکریپتوم های جنینی مانند DNA آزاد و مولکول های RNA آزاد در خون مادری بیومارکرهای حیاتی برای تشخیص های قبل از تولد هستند. ترانسکریپتوم ها به طور پایدار در مایع آمنیوتیک و خون خانم های باردار وجود دارد و تعداد افزایشی این مولکول ها به صورت بیومارکرها در بیماری های مختلف و در هر مرحله حاملگی میتواند بررسی شود. اهداف این مقاله: I) بررسی پیشرفت های آزمایش های مولکولی برای تجزیه و تحلیل مراحل رشد و نمو جنین برای تشخیص پیش از تولد است. II) خلاصه ای از کاربرد و انواع مواد ژنتیکی برای استفاده در پزشکی شخصی ارائه داده شده است.
بنابراین تجزیه و تحلیل ترانسکریپتوم ها بر برخی از محدودیت های روش های فعلی کمک خواهد کرد تا با انجام آزمایشاتی با کیفیت و ایمن منجر به کاهش روش های تهاجمی و سقط جنین شود.کلید واژگان: تست های قبل از تولد, پزشکی شخصی, روش غیر تهاجمیRecent works have discovered, the focus on prenatal diagnosis have now opened up new start for a more detailed analysis of fetal genetics and genomics. The non-invasive diagnostic techniques are safe and effective tools that can provide a greater understanding of the fetus development and progresses, genetic fetal disorders and new approaches for treatment. There is growing evidence that the fetal assessment using transcriptomic analyses such as cell-free DNA and RNA molecules in the mater nal blood are critical biomarkers for prenatal diagnosis. Transcriptoms are stable and present in blood circulation and amniotic fluid from pregnant women and rapidly growing number of reports of these molecules as biomarkers for various diseases and can be regulated by different stage of pregnancy. The objectives of this review are I) explain the advances in molecular testing for analyzing fetal development and progress for prenatal diagnostics. II) Provide a summary of application and type of genetic material to personalized prenatal medicine. Therefore analysis of the transcriptome will help to overcome some of the limitations of current methods to attain ensure the quality and safety of the test and led to reduction invasive procedures and miscarriage.Keywords: Prenatal testing, Personalized medicine, Non-invasive -
مقدمه
سلول های بنیادی به عنوان سلول های طبیعی در بافت های جنینی و بالغین وجود دارند. مطالعات اخیر در جهت اثبات نقش قوی و قدرتمند سلول های بنیادی در زمینه درمان آغاز شده است. سلول های بنیادی پتانسیل خود تجدیدسازی و تمایز به انواع خاص سلول های سوماتیک را دارند. توانایی آنها برای تولید سلول های جدید در پزشکی، کشف دارو، سلول درمانی و تحقیقات بسیار مهم است. در دهه های گذشته تلاش های بسیار زیادی در جهت یافتن متدهای امن، کم هزینه و پیشرفته کشت سلول های بنیادی انجام شده است. هدف از این مقاله مروری: 1) توضیح کاربرد سلول های بنیادی در پزشکی، کشف دارو، الگوی برداری از بیماری ها و مطالعات سم شناسی است. 2) تهیه خلاصه ای از پیشرفت های اخیر تکنولوژی سلول های بنیادی، مزیت ها و معایب متدهای رایج کشت می باشد.
نتیجه گیرینتیجه این بحث نشان می دهد که استفاده از روش های کشت جدید میتواند برای استفاده بهینه سلول های بنیادی موثر باشد.
کلید واژگان: تکنولوژی سلول های بنیادی, پزشکی, کشف داروStem cells as natural cells exist in embryonic and adult tissues. Recent studies have begun to prove the strong and powerful role of stem cells in the field of treatment. Stem cells have the potential for self-renewal and differentiation into specific types of somatic cells. Their ability to produce new cells in medicine, drug discovery, cell therapy and research is very important. In the past decades, many efforts have been made to find safe, low-cost methods and progress stem cell culture. The purpose of this review article is to: 1) explain the application of stem cells in medicine, drug discovery, modeling of disease and toxicology studies. 2) A summary of recent advances in stem cell technology, the advantages and disadvantages of the most commonly used culture methods.
The result of this discussion shows that the use of new culture methods can be effective in the optimal use of stem cellsKeywords: Stem cells Technology, Medicine, Drug discovery -
سابقه و هدفآگاهی و مهارت رانندگان از کمک های اولیه پزشکی برای مصدومین حوادث ترافیکی به علت این که اولین نفراتی هستند که در صحنه تصادف حضور دارند می تواند میزان وسعت صدمه را کاهش دهد. مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان آگاهی، نگرش و عملکرد رانندگان حمل و نقل جاده ایی شهر یزد درخصوص اقدامات اولیه پزشکی در مصدومین حوادث ترافیکی صورت گرفت.روش بررسیمطالعه به صورت توصیفی مقطعی با نمونه گیری تصادفی 99 نفر از رانندگان حمل و نقل جاده ای صورت گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته شامل بخش های متغیرهای دموگرافیک، آگاهی، نگرش و عملکرد بود که با آلفا کرونباخ7/0 مورد تایید قرار گرفت. پرسشنامه ها به صورت خود ایفا تکمیل شده و داده های حاصل با نرم افزار آماریSPSS18 و جداول توزیع فراوانی و آزمون های تی تست و همبستگی تجزیه و تحلیل شد.یافته هادر مطالعه حاضر میانگین سنی افراد شرکت کننده 72/8±32/39 می باشد. میانگین نمره آگاهی 06/2± 36/7 از ماکزیمم نمره14، نمره نگرش 63/1± 36/13 از ماکزیمم نمره 15 و نمره عملکرد 93/0± 55/7 از ماکزیمم نمره 10 بود. در بین سوالات آگاهی کمترین پاسخ صحیح شرکت کنندگان به گزینه های «اولویت کمک رسانی به مصدومین درحوادث با تعداد زیاد مصدوم» 1/6% و «ترتیب ماساژ قلبی و تنفس مصنوعی» 1/8% اختصاص داشت.نتیجه گیریبا توجه به سطح آگاهی متوسط و ضعف اطلاعات در خصوص اولویت کمک رسانی به مصدومین و ترتیب ماساژ قلبی و تنفس مصنوعی، برنامه ریزی جهت برگزاری دوره های آموزشی مدون در این خصوص، همراه با تاکید بیشتر بر مواردی که آگاهی کمتری داشته اند مورد نیاز می باشد.کلید واژگان: آگاهی, نگرش, عملکرد, اقدامات اولیه, مصدومین حوادث ترافیکی, رانندگان جاده ایBackground And ObjectivesSince drivers usually are the first who arrive at crash scene, the knowledge and skills of medical aid to victims of road traffic crashes due can reduce the injury severity. This study aimed to assess the knowledge, attitude and practice of road drivers at Yazd city, on primary medical aid for the victims of road traffic crashes.Materials And MethodsThis cross-sectional study took place with a random sample of 99 vehicle drivers. The data was collected using questionnaire and including sections on demographic variables and knowledge, attitude and practice, with a Cronbach Alpha of 0.7. SPSS version 18 was used for data analysis. Frequency analysis, t-tests and correlation were employed for data treatment.ResultsIn this study, mean age is 39.32 ±8.72. The mean score of knowledge was7.36±2.06 with the maximum score of 14, the mean score of attitude was13.36±1.63 of the maximum score15 and the mean score of practice was7.55±0.93 of the maximum score10. Among the questions with the lower correct answer participant's awareness of the options "priority assistance to victims incident with dozens of injuries" 6.1% and "the heart massage and artificial respiration"8.1%, respectively.ConclusionConsidering the average level of awareness and lack of information about the primary first aid to victims and Cardio Pulmonary Resuscitation, planning to organization of educational courses on the first aid, with emphasis on those who had less knowledge is necessary.Keywords: Knowledge, Attitude, Practice, First Aid, drivers
-
زمینه و هدف
هدف منشور حقوق بیمار، دفاع از حقوق بیماران و اطمینان از مراقبت کافی از آنها میباشد. آگاهی از منشور حقوق و فراهمسازی شرایطی برای استفادهکنندگان خدمات درمانی جهت مطالبه این حقوق امری ضروری است، لذا این مطالعه با هدف بررسی رابطه آگاهی بیماران بیمارستانهای شهر زابل از منشور حقوق بیمار با میزان مطالبه آن در سال 1396 انجام شد.
مواد و روشهااین پژوهش یک مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی است که بر روی 400 بیمار مراجعهکننده در بیمارستانهای شهرستان زابل در سال 1396 انجام شد. اطلاعات از طریق دو پرسشنامه شامل ویژگیهای دموگرافیک و سوالات مربوط به آگاهی از منشور حقوق بیمار و میزان مطالبه آن گردآوری شد. جهت تجزیه و تحلیل از نرمافزار SPSS 22 و آزمونهای تی مستقل و آنالیز واریانس یکطرفه استفاده گردید.
یافتههانتایج به دستآمده از پژوهش حاضر نشان دادند که میانگین نمره آگاهی بیماران از منشور حقوق 1/08±7/21 بوده و در سطح ضعیف قرار دارد. همچنین میانگین نمره مطالبه بیماران از منشور حقوق 0/87±3/85 بود که در سطح ضعیف قرار داشت و نیز نتایج نشان داد بین میزان تحصیلات، وضعیت تاهل، جنسیت، محل سکونت با میزان آگاهی از منشور حقوق و میزان مطالبه آن رابطه معنادار وجود داشت.
ملاحظات اخلاقیقبل از اجرای پرسشنامهها، ابتدا در مورد هدف از این پژوهش و همچنین محرمانهبودن نتایج به بیماران توضیح داده شد تا با رضایت آگاهانه در تحقیق شرکت کنند.
نتیجهگیریاین پژوهش نشان میدهد که سطوح مختلف مطالبه منشور حقوق بیماران با میزان آگاهی از منشور حقوق ارتباط مستقیم معناداری دارد، به طوری که آگاهی مراجعین به بیمارستانهای زابل از محتوای منشور حقوق بیمار ضعیف بوده و در نتیجه مطالبهگری آنها هم کم بوده است، لذا پیشنهاد میگردد هر یک از پنج محور منشور به طور مجزا به صورت مدون تهیه شود و در هنگام پذیرش بیماران این اطلاعات را به صورت مکتوب به بیماران و مراجعهکنندگان ارایه دهند.
کلید واژگان: منشور حقوق بیمار, آگاهی, بیماران, بیمارستان های شهرستان زابلBackground and AimThe purpose of the Patient’s Rights Charter is Defending patients' rights and ensuring that they are adequately taken care. Awareness of the charter of rights and the provision of conditions is so important for demand of healthcare users for these rights. Therefore, this study was conducted to the study of relationship between awareness of patients and amount of demand for patient’s rights charter in Zabol city’s hospitals in the first six months of 2017.
Materials and MethodsThis is a cross-sectional descriptive-analytic study that was performed on 400 patients referring to hospitals in Zabol city in 2017. Data were collected through two questionnaires, including demographic characteristics and questions related to awareness of the patient's charter and the amount of demand. Gathered data were analyzed using SPSS 22 and independent t-test and one-way ANOVA.
FindingsThe results of the present study showed that the mean score of patients' awareness was 7.9±1.08.99 and was at weak level. Also, the mean score of patient’s demand was 3.85±0.87, which was at a weak level. The results also showed that there was a significant relationship between the level of education, marital status, gender, place of residence with the level of awareness of patient’s rights charter and the amount of demand. Ethical Considerations: Before completing the questionnaires, first of all, we explain the aim of this research and confidentiality of results for patients, to take part in informed consent.
ConclusionThis study shows that that different levels of demand for Patient’s Rights Charter have a significant direct correlation with Patient’s Awareness of right , so that the awareness of patients referring to hospitals in Zabol city was poor in the contents of the charter of patient rights as a result, their demand was low. Therefore, it is suggested that each of the five aspect of the charter be prepared separately, and in time of reception patients, this information should be provided in writing to patients and referring.
Keywords: Patients’ Rights Charter, Awareness, Patients, Zabol City’s Hospitals -
زمینه و هدف
هدف از انجام این ارزیابی ارتباط بین میزان آگاهی زنان باردار از مقررات فقهی و حقوقی و نگرش آنان به اسقاط عمدی جنین در زنان باردار شهرستان زابل است. روش به کاررفته در این پژوهش روش توصیفی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان باردار مراجعه کننده به بیمارستان امام علی (ع) شهرستان زابل در بهار و تابستان سال 95-1394 بود.
روش60 زن باردار به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده و از نمونه های در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون تی مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی شفه) در سطح معناداری کم تر از 05/0 با کاربرد نرم افزار SPSS 22 استفاده گردید.
یافته هانتایج به دست آمده نشان داد، بین متغیرهای تحصیلات، میزان درآمد، میزان آگاهی از مقررات فقهی و حقوقی با میزان نگرش به سقط جنین رابطه معناداری وجود داشت، در حالی که در میان متغیرهای بررسی شده بین متغیرهای محل سکونت، سن با میزان نگرش به سقط جنین در سطح معناداری کم تر از 05/0 رابطه معناداری وجود نداشت.
بحث و نتیجه گیریبا توجه با نتایج تحقیق، ارتقای سطح آگاهی زنان از مقررات فقهی و حقوقی سقط جنین و فراهم ساختن امکانات لازم و برگزاری کلاس ها در جهت آگاه سازی زنان باردار از خطرات سقط گام بلندی در جهت کاهش سقط جنین و مرگ مادران و در نتیجه ارتقای کیفیت زندگی آنان می باشد.
کلید واژگان: آگاهی فقهی, حقوقی, سقط جنین, زنان باردار, زابلBackground And AimThe aim of this study was to determine correlation between the juridical-legal awareness of regulations with the attitude to miscarriage in pregnant women in the city of Zabol. The method used in this research is descriptive method. The study population consisted of all pregnant women admitted to hospital in the city of Zabol in the spring and summer of 1394-95.
Method60 pregnant women random sampling method and the samples were selected. The data collection tool was questionnaire. To analyze the data, descriptive and inferential statistics (independent t-test, ANOVA and Scheffe post hoc test) at a significance level of less than 05/0 using spss software version 22 was used.
Findings: The results showed a significant relationship between education, income, and knowledge of jurisprudence and legal provisions, there was a significant relationship with the attitude to abortion. While, among the variables between the place of residence, age and attitude to miscarriage was found at a significance level of less than 05/0.ConclusionAccording to the study results, the promotion of women's awareness of legal regulations and legal abortion and providing necessary facilities and classes to educate pregnant women about the risks of abortion and abortion big step towards reducing maternal mortality and to improve their quality of life is.
Keywords: Juridical-Legal Knowledge, Abortion, Pregnant Women, Zabol -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال هفتاد و پنجم شماره 4 (پیاپی 196، تیر 1396)، صص 280 -287زمینه و هدفبا توجه به افزایش بروز کاندیدیازیس ولوواژینال عودکننده و مقاوم به درمان، این مطالعه با هدف بررسی اختلافات بین گونه ای مخمرهای کاندیدا در پاسخ به درمان با فلوکونازول با استفاده از روش های سریع بیوشیمیایی و مولکولی در بیماران مبتلا به کاندیدیازیس ولوواژینال انجام شده است.روش بررسیاین مطالعه تجربی از مهر 1392 تا تیرماه 1393 در درمانگاه زنان کوثر، بیمارستان مطهری شهر ارومیه به اجرا درآمد. بیمارانی که دارای علایم خارش یا سوزش و ترشحات ناحیه واژن بودند، ترشحات آندوسرویکس و اگزوسرویکس از آن ها گرفته شد. جداسازی بین گونه ها بر پایه کشت کروم آگار کاندیدا، کورن میل آگار و تست Polymerase chain reaction-restriction fragment length polymorphism (PCR-RFLP) و بررسی مقاومت به داروهای فلوکونازول و کلوتریمازول صورت گرفت.یافته هادر این مطالعه مقطعی از 198 نمونه گردآوری شده از بیماران با علایم ولوواژینال، 77 مورد کاندیدیازیس ولوواژینال شناسایی شدند. گونه های شایع کاندیدا در موارد اولیه و عودکننده بر حسب درصد فراوانی به ترتیب: کاندیدا آلبیکانس با 85/7%، کاندیدا کروزی با 10/2% و کاندیدا گلابراتا با 4/1% شناسایی شدند. در 27 نمونه موارد عودکننده 10 مورد مقاوم به هر دو داروی کلوتریمازول و فلوکونازول (%37 موارد) مشاهده گردید که کاندیدا آلبیکانس با 82/1% کاندیدا کروزی 14/3% و کاندیدا گلابراتا 3/6% به ترتیب شایعترین گونه های مقاوم به درمان را به خود اختصاص داده اند. مقاومت دارویی در بین گونه های کاندیدای مورد مطالعه کاندیدا آلبیکانس، کاندیدا کروزیی و کاندیدا گلابراتا به ترتیب 69/1%، 70% و 100% موارد بود.نتیجه گیرینتایج نشان داد که فراوانی گونه های غیرآلبیکانس مقاوم به فلوکونازول و کلوتریمازول در حال افزایش می باشد و اختلاف معناداری بین مقاومت دارویی گونه کاندیدا آلبیکانس و گونه غیرآلبیکانس کاندیدا گلابراتا برای فلوکونازول و کلوتریمازول وجود داشت.کلید واژگان: مطالعه مقطعی, کاندیدا, فلوکونازول, عفونت ولوواژینالBackgroundLooking at the increased incidence of recurrent vulvovaginal candidiasis and refractory resulting from such non-albicans Candida species in recent decades, this study was performed aiming the use of rapid biochemical and molecular detection of drug-resistant Candida species in response to fluconazole in patients with vulvovaginal candidiasis and recurrent vulvovaginal candidiasis.MethodsThe cross-sectional study was performed at Kowsar Gynecology Center, Motahhari educational hospital and Medical Mycology Center, Faculty of Medicine, Urmia, Iran, from October 2013 to July 2015. Those patients referred to the clinic with symptoms of vaginal discharge, itching or burning that swab samples from endo-exocervix and distal fornix discharge were taken. The vaginal discharge samples submitted to Medical Mycology Center, Urmia School of Medicine for the direct microscopic examination and cultures. Identification at the level of species was performed using CHROMagar Candida and Corn meal agar media. The molecular test polymerase chain reaction-restriction fragment length polymorphism (PCR-RFLP) used for confirming culture results. For the susceptibility assay, disc diffusion method was performed with fluconazole and clotrimazole.ResultsIn these study 198 samples collected from patients with symptoms of vulvovaginal candidiasis, 77 vulvovaginal candidiasis cases were identified. Candida species are common in primary and recurrent cases in terms of frequency, Candida albicans (85.7%), Candida krusei (10.2%) and Candida glabrata (4.1%) were identified respectively. Total of 27 cases of recurrent vulvovaginal candidiasis, 10 cases were resistant to both clotrimazole and fluconazole (37%) was observed that the most common species are resistant to treatment were Candida albicans by (82.1%), Candida krusei (14.3%) and Candida glabrata (3.6%) respectively. Drug resistance in Candida albicans, Candida krusei and Candida glabrata causing recurrent vulvovaginal candidiasis included 69.1%, 75% and 100% respectively.ConclusionOur findings have shown frequency of resistant non-albicans Candida species to fluconazole and clotrimazole is increasing. There is a considerable difference between Candida albicans and non-albicans species, Candida glabrata for the resistance to fluconazole and clotrimazole.Keywords: candida, cross-sectional studies, fluconazole, vulvovaginal candidiasis
-
پکتین ترکیبی پلی ساکاریدی پیچیده است که علاوه بر دارا بودن فواید غذایی، دارای اثرات ضد سرطانی نیز است. نیتریک اکساید (NO) مولکول سیگنالیگ فعال در بسیاری از فرآیند های فیزیولوژیک است که در سلول های توموری می تواند نقش آنتی آپوپتوتیک یا پروآپوپتوتیک داشته باشد. در این مطالعه، اثر AP (پکتین سیب) و MCP (پکتین تغییر یافته مرکبات) بر میزان ترشح NO و القای آپوپتوز در دودمان سلولی سرطان پروستات انسانی (LNCaP) مطالعه شده است. برای این منظور، سلول های LNCaP با دوزهای متفاوت AP و MCP در زمان های 6، 24 و 48 ساعت تیمار شدند و میزان آزاد شدن NO و مهار تکثیر سلولی توسط این مواد بررسی گردید. در ابتدا تیمار سلول های LNCaP با SNP به عنوان یک دهنده NO، نشان داد که NO در سلول های LNCaP نقش مهاری بر تکثیر سلول ها دارد. نتایج نشان می دهد که انکوباسیون 6 ساعت با دوزهای مختلف AP و MCP تغییری در سنتز و ترشح NO و میزان تکثیر سلولی ایجاد نمی کند. تیمار 24 و 48 ساعت موجب افزایش معنی دار ترشح NO و مهار تکثیر سلول ها در مقایسه با گروه کنترل گردید. بررسی چرخه سلولی در این سلول ها نشان داد که با افزایش غلظت پکتین تعداد سلول هایی که در مرحله Sub-G1 از چرخه سلولی هستند افزایش می یابد. این امر می-تواند نشان دهنده هدایت سلول ها به سمت آپوپتوز باشد. این نتایج به همراه افزایش ترشح NO نشان می دهد که مشتقات پکتینی استفاده شده در این تحقیق می توانند از مسیر رها سازی NO سبب القا آپوپتوز در سلول های LNCaP گردند.کلید واژگان: پکتین, نیتریک اکساید, آپوپتوز, سلول های LNCaPPectin is a complex polysaccharide compound with food and anticancer properties. NO as a signaling molecule. It plays role in various physiological process. It may have pro or anti apoptotic role in cancer cells. In this research the effect of apple pectin (AP) and modified citrus pectin (MCP) on NO releasing and apoptosis induction of human prostate cancer cell, LnCap, is under investigated. The cells were treated with different concentration of AP and MCP for 6, 24 and 48h. The amount of NO and proliferatin inhibition were studied. At first SNP treatment indicated that NO has an inhibitory role in LnCap cells. The results showed that long term incubation of cells with AP and MCP caused significant changes in NO release and proliferation rate. Under this condition cell cycle arrested in Sub-G1 phase though apoptosis was occurred. Therefore, AP and MCP could induce apoptosis in LnCap cell via NO release.Keywords: pectin, Nitric Oxide, Apoptosis, Lncap cells
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.