به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

فرزانه یوسف قنبری

  • فرزانه افسر دیر، نصرالله امامی*، فرزانه یوسف قنبری، نسیم خواجه زاده

    جامعه شناسی ساختارگرا، رویکردی نظری برای شناخت نظام ها و ساختارهای اجتماعی است که مفاهیم و رفتارهای اجتماعی را شکل می دهند. این نوع از جامعه شناسی تلاشی برای استفاده از مدل ها و نظریه ها جهت تبیین و توسعه سیستم ها و ساختارهای جامعه است که بر اساس مدل سازی و الگوسازی طرح بندی می شوند. مطالعه ی جامعه شناختی حکایت های مثنوی از آنجا که مروری بر چگونگی تفسیر و نحوه ی واکنش اعضای اجتماع به حوادث و پدیده های مختلف است، می تواند نقدها و تحلیل های معتبر و قابل قبولی در باره ی جامعه ی زمان آفرینش این اثر ارائه دهد. با استفاده از الگوها و نمودارهای مختلف و نقد و تحلیل های مبتنی بر این الگوها و مدل ها و همچنین با تجزیه و تحلیل حکایت های مثنوی، بر اساس الگوها و مدل های ذکر شده، امکان درک همه جانبه ای از رفتار و واکنش اعضای جامعه به مسائل مختلف فراهم می ود. این مطالعه جامعه شناختی می تواند به شناسایی علل زمینه ای در پس رفتارها و واکنش های خاص و نیز تاثیرات آن ها بر پویایی اجتماعی کمک کند. علاوه بر این، می تواند بینشی در مورد نحوه تعامل سیستم های اجتماعی مختلف با یکدیگر ارائه دهد، که به تصمیم گیری آگاهانه تر در مورد بهترین نحوه ی مدیریت بر نهادهای اجتماعی کمک کند. ازجمله کنش ها واکنش های افراد در جامعه که تعاملات افراد را در موقعیت های مختلف اجتماعی تحت تاثیر قرار می دهد، اعتقاد به جبر مطلق یا اختیار تام در انجام امور زندگی روزمره است. از بررسی دفترهای شش گانه مثنوی، این نتیجه حاصل شد که موضوع فوق پیچیده و بحث برانگیز وتا حدودی غیر قابل تفکیک می باشد.

    کلید واژگان: مولانا, جبر, اختیار, ساختارگرایی, لوسین گلدمن
    Farzaneh Afsar, Nasrollah Emami *, Farzaneh Yousef Ghanbari, Nasim Khajehzadeh

    Structuralist sociology is a theoretical approach to understanding social systems and structures that shape social concepts and behaviors. This type of sociology is an attempt to use models and theories to explain and develop the systems and structures of society, which are planned based on modeling and modeling. Sociological study of Masnavi anecdotes, since it is an overview of how to interpret and react to various events and phenomena of society members, it can provide valid and acceptable criticisms and analyzes about the society of the time of its creation. give effect By using different patterns and diagrams and criticism and analysis based on these patterns and models, as well as by analyzing Masnavi anecdotes, based on the mentioned patterns and models, the possibility of comprehensive understanding of behavior And the reaction of society members to various issues is provided. This sociological study can help to identify the underlying causes behind certain behaviors and reactions as well as their effects on social dynamics. In addition, it can provide insight into how different social systems interact with each other, helping to make more informed decisions about how best to manage social institutions. Among the actions and reactions of people in society that affect people's interactions in different social situations, is the belief in absolute determinism or complete authority in doing daily life affairs. From the examination of the six notebooks of the Masnavi, it was concluded that the above issue is complex and controversial and somewhat inseparable.

    Keywords: Molana, Determinism, Discretion, Structuralism, Lucien Goldman
  • زهرا بیاتیانی، حمیدرضا اردستانی*، فرزانه یوسف قنبری، نصرالله امامی

    اشاره به قصه انبیا، یکی از موضوعاتی است که در اکثر متون ادب فارسی؛ به ویژه در ادبیات عرفانی به آن اشاره شده است. مولانا و شمس تبریزی دو عارف بزرگ ادب فارسی اند که بر روی اندیشه و افکار یکدیگر، تاثیرگذار بودند و با ترویج افکار و اندیشه های خود، سبب رونق و غنای ادب عرفانی شدند. پژوهشگران، پژوهش های متعددی در زمینه تشابهات و نکات اشتراک این دو عارف پرداخته اند، اما در خصوص جایگاه و مقام انبیاء در اندیشه این دو، پژوهشی مستقل صورت نگرفته است. در این جستار نگارندگان، تلاش نموده اند به شیوه توصیفی- تحلیلی و با روش کتابخانه ای، به بیان تضادها و تفاوت های نظرگاه خاص مولانا و شمس تبریزی درباره انبیاء و بزرگان دین بپردازند. با بررسی آثار مولانا و شمس می توان نتیجه گرفت که مولانا در سراسر مثنوی و همچنین در فیه مافیه به زندگی و داستان پیامبران پرداخته است تا از طریق داستان، علاوه بر جذب مخاطب و ایجاد رضایت و خرسندی به اندرز و نصیحت او بپردازد و دشواری های راه سلوک را برای کسانی که بی واسطه توان درک و فهم این مراحل و مراتب را ندارند در قالب داستان، آسان و قابل فهم گرداند. شمس تبریزی بر اساس آرا و اندیشه های خاص خود به داستان پیامبران در گفتارش پرداخته است؛ اما چون هدف او آموزش و نصیحت نمی باشد، مانند مولانا به داستان پردازی و گاهی اوقات به نتیجه گیری هم چندان توجهی ندارد و در داستان پیامبران، بسیاری از اوقات به یک یا حداکثر دو رویداد در زندگی پیامبری توجه کرده است.

    کلید واژگان: مولانا, شمس, انبیا, مقایسه, جایگاه
    Zahra Bayatiani, HamidReza Ardestani *, Farzaneh Yousef Ghanbari, Nasrollah Emami

    Referring to the stories of the prophets is one of the motifs in most Persian literary textswhich is mentioned especially in mystical literature. Molana and Shams Tabrizi are two great mystics of Persian literature who were influential on each other's thoughts and ideas, and by promoting their thoughts and ideas, they caused prosperity and richness of mystical literature. Researchers have conducted numerous studies on the similarities and points of commonality between these two mystics, but no independent research has been conducted on the place and position of the prophets in the thought of these two. In this essay, the authors have tried to deal with the contradictions and differences of the special viewpoints of Rumi and Shams Tabrizi about the prophets and religious elders in a descriptive-analytical way and with a library method. By examining the works of Rumi and Shams, it can be concluded that Rumi has discussed the lives and stories of the prophets throughout the Masnavi as well as in the Fih Mafiyyah, so that through the story, in addition to attracting the audience and creating satisfaction and happiness, he has addressed his advice and difficulties. To make the way of conduct easy and comprehensible for those who are not able to directly understand these stages and levels are transformed in the form of stories. Shams Tabrizi has discussed the story of the prophets in his speech based on his own opinions and thoughts; But because his aim is not to teach and advise, like Rumi, he does not pay much attention to storytelling and sometimes to conclusions, and in the stories of the prophets, many times he has paid attention to one or at most two events in the life of a prophet.

    Keywords: Rumi, Shams, prophets, comparison, Position
  • لیلا خیاطان، فرزانه یوسف قنبری*، نسیم خواجه زاد، مسعود خردمندپور
    بزرگ علوی یکی از بزرگ ترین داستان نویسان معاصر است که در تکامل داستان کوتاه و گستردگی آن در ادبیات معاصر نقش بسزایی دارد. او در تمام داستان هایش با واقع گرایی انتقادی به بیان مسایل مختلف جامعه پرداخته است. یکی از داستان های کوتاه بزرگ علوی، داستان عفو عمومی است. نویسنده در این داستان، واقعیات اجتماعی و تحولات جامعه آن دوران را به تصویر کشیده است. در این پژوهش تلاش شده است تا  مسایل مورد نقد در این داستان با نظریه جامعه شناختی مجازات دورکیم، انطباق داده شود. تفکر امیل دورکیم در رابطه با مجازات این است که، مجازات، کارکرد انسجام بخشی به اجتماع را دارد. از نظر او، هنگامی که جرمی اتفاق می افتد، به ارزش ها و اخلاقیات جامعه تعرض می شود. در نتیجه، جامعه احساس خطر کرده و عکس العمل نشان می دهد. مجازات، عکس العمل هیجانی و طبیعی جامعه نسبت به نقص ارزش های جمعی است. نگارنده در این پژوهش درصدد آن است تا به شیوه تحلیلی - توصیفی و روش کتابخانه ای به بررسی داستان کوتاه «عفو عمومی» از بزرگ علوی بر اساس نظریه جامعه شناسی مجازات دورکیم بپردازد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که اگرچه مجازات ها در طول  دوران، دچار دگرگونی می شوند؛ ولی اصل و پایه آن ها تغییر نخواهد کرد. از این نظر، تغییر و دگرگونی مجازات ها به نوعی، سازگاری مجازات با وجدان جمعی زمان می باشد. در واقع به تبع دگرگونی جامعه، مجازات نیز تغییر می یابد.
    کلید واژگان: بزرگ علوی, دورکیم, داستان کوتاه, عفو عمومی, مجازات, نقد جامعه شناختی
    Leila Khayatan, Farzaneh Yousef Ghanbari *, Nasim Khajehzadeh, Masoud Kheradmandpour
    Bozorg Alavi is one of the greatest contemporary novelists who has played a significant role in the development of short stories in contemporary literature. In all his stories, he has critically addressed various issues of society. One of Alavi’s short stories is the story of “general amnesty”. In this story, the author depicts the social realities and changes of that time. In this research, an attempt has been made to adapt the issues criticized in this story to Durkheim's sociological theory of punishment. Emile Durkheim thinks about punishment that punishment has the function of integrating society. In his view, when a crime occurs, the values ​​and morals of society are violated. As a result, society feels threatened and reacts. Punishment is the emotional and natural reaction of society to the defect of collective values. In this research, the author intends to study the short story "General Amnesty" by Bozorg Alavi based on Durkheim's sociological theory of punishment in an analytical-descriptive and library method. The results show that although punishments change over time their origins will not change. From this point of view, the change of punishments is, in a way, the adaptation of the punishment to the collective conscience of the time. In fact, as society changes, so does punishment.
    Keywords: Bozorg Alavi, Durkheim, Short story, “General Amnesty”, punishment, sociological criticism
  • عظیمه صباغ نیا، حمیدرضا اردستانی رستمی *، فرزانه یوسف قنبری، مسعود خردمندپور

    منظور از انسجام، روابط واژگانی و یا ساختاری متن و یا به عبارت دیگر، سازوکار درون متنی زبان است که سبب یاری و کمک نویسنده در ایجاد و برقراری ارتباط در هر جمله و یا بین جمله ها می شود. در این پژوهش، نویسنده درصدد آن است تا به شیوه توصیفی - تحلیلی و ابزار کتابخانه ای با استفاده از نظریه انسجام هالیدی و حسن در زبان شناسی ساختگرا به بررسی و تحلیل سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بپردازد. بر اساس نظریه هالیدی و حسن، انسجام، یکی از مشخصات اصلی یک متن است که به واسطه عناصری در متن به وجود می آید و این عناصر، شامل سه بخش واژگانی، دستوری و پیوندی است که در ارتباط بین اجزای جمله، نقش دارند. در این مقاله، عناصر و شگردهای ایجاد انسجام در متن سفرنامه ناصرخسرو، مورد واکاوی و تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتیجه پژوهش، بیانگر آن است که با توجه به اینکه سفرنامه ناصرخسرو حاوی مطالبی در حوزه جغرافیایی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است؛ یک متن منسجم و یکدست و یکپارچه می باشد که تعدادی از عناصر و شگردهای منسجم کننده متن، نقش بسیار مهمی در ایجاد انسجام آن دارند. همچنین عناصر انسجام بر جذابیت، درک و تاثیرگذاری آن بر خواننده نقش بسیاری دارند که باعث اقناع خواننده می گردد. بدین ترتیب، متون نظم و نثر بر اساس زبان و محتوا و نحوه به کارگیری عناصر انسجام، از یکدیگر متمایز می شوند و از لحاظ میزان کاربرد انسجام، ارزش گذاری و درجه بندی می گردند.

    کلید واژگان: سفرنامه ناصرخسرو, انسجام واژگانی, انسجام دستوری, انسجام پیوندی, نظریه هایدی و حسن
    Azima Sabbaghnia, HamidReza Ardestani Rostami *, Farzaneh Youssef Ghanbari, Masoud Khordmandpour

    Coherence means the lexical or structural relations of the text, or in other words, the intra-textual mechanism of the language that helps the author to create and communicate in each sentence or between sentences. In this research, the author is trying to investigate and analyze the travelogue of Nasser Khosrow Qabadiani in a descriptive-analytical way and library tools using Halliday and Hassan's theory of coherence in constructivist linguistics. According to Halliday and Hassan's theory, cohesion is one of the main characteristics of a text that is created by elements in the text, and these elements include three parts: lexical, grammatical, and linking, which play a role in the relationship between sentence components. In this article, the elements and methods of creating coherence in the text of Nasser Khosrow's travelogue have been studied and analyzed. The result of the research indicates that considering that Nasser Khosrow's travelogue contains material in the geographical, economic, social and political fields; It is a coherent, uniform and integrated text, and a number of elements and ways of integrating the text play a very important role in creating its coherence. Also, the elements of cohesion play a great role in its attractiveness, understanding and impact on the reader, which convinces the reader. In this way, prose and prose texts are distinguished from each other based on the language and content and the method of using the elements of coherence, and they are valued and graded in terms of the extent of the use of coherence.

    Keywords: Nasser Khosrow's travelogue, lexical coherence, grammatical coherence, syntactic coherence, Heidi, Hassan's theory
  • زهرا بیاتیانی، حمیدرضا اردستانی رستمی*، فرزانه یوسف قنبری، نصرالله امامی

    مقالات شمس کتابی است حاوی اندیشه ها و تفکرات عرفانی که شامل مباحثی درباره تصوف و عرفان می باشد که به وسیله مریدان شمس، جمع آوری شده است. نویسنده در این پژوهش به شیوه توصیفی - تحلیلی درصدد آن است تا به بررسی و تحلیل استعاره های مفهومی در این کتاب بپردازد. زبان شناسی شناختی بر تجربه های جسمانی در فرایندهای ذهنی و پیوند ذهن و زبان تاکید دارد. هدف از این پژوهش درک و تبیین پیوندهای ذهن و زبان شمس تبریزی در مقالات با کمک نظریه استعاری شناختی است. واکاوی موضوع بیانگر آن است که زبان در قالب نظام های استعاری به جهان بینی شمس، پیوندی تنگاتنگ دارد. آنچه این پیوند را مستحکم می سازد، نگاشته شدن طرح واره های تصاویری ذهن بر اصول کلی جهان بینی شمس و سامان یافتگی نگاشته های استعاری و شبکه های منسجم از استعاره ها بر محور الگوی شناختی کلان است که در نظامی از تناظرها جنبه های ناشناخته جهان بینی شمس را روشن تر می سازد. نگاهی کلی به استعاره های مفهومی در مقالات شمس نشان می دهد. نظام استعاری مقالات شمس، مشابه نویسندگان عارف هم عصر خود است. در تقریرات شمس، اتگار فقط حوزه مقصد، حرف و سخن است که گاهی در قالب شییی شکستنی و گاهی در قالب یک گیاه و گاهی در ارتباط با رنگ، مفهوم سازی شده است به نحوی که ناخودآگاه بودن حکایت ها و تمرکز نداشتن شمس نسبت به یک موضوع واحد از جمله عواملی است که باعث شده سبک وی در مفهوم سازی های استعاری نسبت به دیگران متمایز گردد.

    کلید واژگان: استعاره مفهومی, شمس تبریزی, مقالات, عرفان
    Zahra Bayatiani, HamidReza Ardestani Rostami *, Farzaneh Yousef Ghanbari, Nasrollah Emami

    Shams's essays is a book containing mystical thoughts and thoughts, which includes discussions about Sufism and mysticism. Cognitive linguistics emphasizes physical experiences in mental processes and the connection between mind and language. The purpose of this research is to understand and explain the connections between Shams Tabrizi's mind and language in his articles with the help of cognitive metaphor theory. The analysis of the topic shows that language in the form of metaphorical systems has a close connection with the worldview of Shams. What makes this connection strong is the writing of the visual schemas of the mind on the general principles of Shams' worldview and the organization of metaphorical writings and coherent networks of metaphors on the axis of the macro-cognitive model.. It shows a general view of conceptual metaphors in Shams's articles. The metaphorical system of Shams's articles is similar to his contemporary mystical writers. In Shams' narrations, Etgar is only the domain of destination, words and speech, which is conceptualized sometimes in the form of a breakable object, sometimes in the form of a plant, and sometimes in relation to color, in such a way that the unconsciousness of the anecdotes and Shams' lack of focus on a The single subject is one of the factors that made his style stand out from others in metaphorical conceptualizations.

    Keywords: conceptual metaphor, Shams Tabrizi, Articles, mysticism
  • لیلا خیاطان*، فرزانه یوسف قنبری، نسیم خواجه زاده، مسعود خردمندپور
    هدف از نوشتار حاضر شناخت و تبیین نقش و کارکرد یکی از آرایه های ادبی در آفرینش تصاویر و مضامین اجتماعی در داستان کوتاه است. پاسخ دادن به این سوال که آیا صنایع گوناگون ادبی به کار رفته در داستان های کوتاه فارسی، به ویژه تمثیل، می توانند علاوه بر نمایش ظرافت های بیانی و بلاغی، نقش عناصر زیبایی شناختی را به عنوان پدیده ای پویا، در نمایش بهتر شرایط سیاسی و اجتماعی زمان ساخت اثر نشان دهند؟،اهمیت و ضرورت بررسی تمثیل و کارکرد اجتماعی آن را در یکی تازه ترین انواع ادبی در زبان فارسی به خوبی معلوم می سازد. به طوری که می توان ادعا کرد درک و برداشت اجتماعی از داستان های تمثیلی بر جذابیت مباحث و مطالعات فرامتنی می افزاید. روش گردآوری در این جستار بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و شیوه پژوهش بر پایه روش توصیفی-تحلیلی است که ابتدا خلاصه ای از هر دو داستان آمده و سپس مصادیقی از تمثیل های اجتماعی به کاررفته در آن ها کشف و مورد تحلیل مضمون و محتوا قرارگرفته است. بافت و ساختار درونی هر دو داستان مورد بحث ما در این مجال به گونه ای است که پس از این بررسی، این نتیجه حاصل شد که نویسنده از قالب تمثیل برای بهتر نشان دادن وجوه نواقص و معایب جامعه ی روزگارش بهره برده و مفاهیم اجتماعی - سیاسی عصرش را در بطن یک داستان تمثیلی جای داده است.
    کلید واژگان: تمثیل اجتماعی, داستان کوتاه, آب زندگی, قضیه خر دجال
    Leila Khayatan *, Farzaneh Yosef- Ghanbary, Nasim Khajeh Zadeh, Masood Kheradmand Pour
    . The study of reflection of literary elites thoughts has an effective way of evolving people public opinions by expression's art. The analysis of short stories based on the figure of speech used in them, in addition to receiving the delicacies of the role of the language element, appears as a dynamic phenomenon in the political and social conditions of its time. An article with the subject and title of social allegory analysis has not been found in stories and articles, but with the general title of fictional allegory; two scientific documents have been written in articles and dissertations. To write the article has been used sources such as books, literary sites and related articles. The research method in this article is based on descriptive-analytical method. First, there is a summary of the selected short stories, and then some of the allegories used are analyzed by content. Wherever the audience of popular literary works is people, more tangible and smooth type of literature such as allegory is usually used.
    Keywords: Fictional literature, Social allegory, Life Water, The case of the Antichrist Donkey, Short story, Sadegh Hedayat
  • لیلا مختاری نیا، فرزانه یوسف قنبری*، علی زاهد
    یکی از بن مایه های داستان های حماسی ایران، حضور قهرمانان و شخصیت های اساطیری است. خدابانوان آب و دیگر ایزدبانوان از گونه های اساطیری هستند که در حماسه ها در ریخت زنانی نامدار تجسم می یابند. با مرور و نگاهی دقیق به داستان بلند حماسی پهلوانی سمک عیار کارکرد چنین باوری را در مادینه ای از داستان، به نام آبان دخت می توان دریافت. وجود مضامینی نظیر: عشق ، زیبایی، حبس شدن در زیرزمین، محکوم به مرگ ، آزادی به قیمت از دست دادن معشوق نخستین و سرانجام به قدرت رسیدن این مادینه داستان سمک عیار نشان از آن دارد که آبان دخت در ساخت کهن اساطیری اش نمادی از ایزدان مادینه مانند: ایشترمیانرودی و آناهیتا می تواند باشد. بنابر این فرضیه، نگارندگان این نوشتار کوشیده اند، با به کارگیری روش توصیفی/ تطبیقی -تحلیلی و استناد به آثار اسطوره شناسانی چون مهرداد بهار و ژرف نگری در لایه های پنهان اسطوره ای نثر حماسی-پهلوانی سمک عیار، نشان دهند که تاثیر و اشاعه فرهنگ میانرودان در اساطیر ایرانی سبب شکل گرفتن ساختارهای مشترکی می شود که یکی از نتایج آن به وجود آمدن همانندی هایی میان دو ایزدبانوی اساطیری و آبان دخت در داستان سمک عیار است .
    کلید واژگان: آناهیتا, ایشتر, آباندخت و سمک عیار
    Leila Mokhtariniya, Farzaneh Yousef Ghanbari *, Ali Zahed
    One of the motifs in Iranian epic stories is the presence of mythological heroes and characters. Water goddesses and other goddesses are mythological figures that manifest in the form of well-known women in epics. Carefully examining the epic-heroic long story of Samak-e Ayyar, one can notice the function of such a belief in a female character in the story using a descriptive/comparative-analytical method and by citing the works of mythologists like Mehrdad Bahar and reflection on mythological hidden layers of Samak-e Ayyar's epic prose. Themes like love, beauty, underground imprisonment, being sentenced to death, freedom at the expense of losing the first beloved and finally rising to power for the female character of this epic story indicate that Abandokht in regard to her mythological arches can be a symbol of goddesses like Ishtar Mianroudi and Anahita. Based on this hypothesis, the authors have tried to conclude that the influence of Mianrouds and their liability to be influenced in Iranian myths led to the formation of common structures, one of which is the appearance of the similarities between the above-mentioned mythological goddess and Abandokht in the story of Samak-e Ayyar.
    Keywords: Anahita, Ishtar, Abandokht, the story of Samak-e Ayyar
  • لیلا خیاطان، فرزانه یوسف قنبری*، نسیم خواجه زاده، مسعود خردمندپور
    آثار ادبی دوره بیداری و بعد از مشروطه، جنبه اجتماعی و سیاسی فراوانی دارند و می توان آنها را از دیدگاه جامعه شناختی، نقد و بررسی کرد. یکی از شیوه های کارآمد در نقد متون ادبی به ویژه داستان کوتاه، نقد جامعه شناختی است. در این روش، ارتباط ساختار و محتوای داستان با وضعیت و دگرگونیهای جامعه، بررسی و چگونگی انعکاس و بازنمایی هنرمندانه اجتماع در جهان تخیلی اثر ادبی، نقدوتحلیل می شود. سابقه این گونه از پژوهش و به کارگیری این شیوه در نقد داستان کوتاه ایران، کارایی نقد جامعه شناختی در نقد و بررسی داستان کوتاه را ثابت کرده است. داستان کوتاه به عنوان گونه ای از ادبیات داستانی، در ایران در حدود سال 1300 ه.ش توسط کسانی چون جمال زاده، شکل گرفت و هم زمان با جریانات ادبی به روند توسعه و تکامل خود ادامه داد. نسل اول نویسندگان داستان کوتاه، ضمن آشنایی با این پدیده نوظهور، توانستند آثاری درخور توجه بیافرینند و هر یک برای خود سبکی خاص را دنبال کنند که در آینده، شالوده داستان کوتاه ایرانی را بنیان نهاد. نگارنده در این پژوهش با روش تحلیلی -توصیفی و بر پایه چارچوب نظری نقد اجتماعی به این نتیجه دست یافته است که داستان کوتاه نیز همچون هر پدیده ادبی دیگر، همسو با اجتماع و جریانات سیاسی- اجتماعی به حیات خود ادامه داده،  بدیهی است که در این مسیر از اجتماع، تاثیر پذیرفته،  بر آن تاثیر گذاشته است. لذا بررسی محتوایی این نوع ادبی می تواند رهیافتی جدید در حوزه مطالعات اجتماعی باشد.
    کلید واژگان: نقد جامعه شناختی, ساختار اجتماعی, ساختار معنادار, عناصر داستان, داستان کوتاه
    Leila Khayatan, Farzaneh Yousef Ghanbari *, Nasim Khajehzadeh, Masoud Kheradmandpour
    Literary works of the Awakening and post-constitutional period have many social and political aspects and can be critiqued from a sociological point of view. One of the effective methods in criticizing literary texts, especially short stories, is sociological critique. In this method, the relationship between the structure and content of the story with the situation and changes in society is examined and how the artistic reflection and representation of society in the imaginary world of literary work is criticized and analyzed. The history of this kind of research and application of this method in Iranian short story criticism has proved the effectiveness of sociological criticism in short story criticism and study. Short story as a form of fiction was formed in Iran around 1300 AH by people like Jamalzadeh and continued its development along with literary currents. The first generation of short story writers, while getting acquainted with this emerging phenomenon, were able to create remarkable works and each of them followed a specific style that in the future, laid the foundation of Iranian short stories. In this research, the author has come to the conclusion through analytical-descriptive method and based on the theoretical framework of social criticism that the short story, like any other literary phenomenon, has continued to live in line with society and socio-political currents. Influenced and influenced by the community. Therefore, examining the content of this type of literature can be a new approach in the field of social studies.
    Keywords: : Sociological Critique, Social structure, Meaningful Structure, Story Elements, Short
  • صدیقه فرمانی، فرزانه یوسف قنبری*، مریم اصفهانی اصل، مسعود خردمندپور
    زمینه و هدف

     مثنوی معنوی در آموزه های ارزشمند خود به شیوه تمثیل، با بیان حکایات و نکات اخلاقی همواره انسان را از نگرشهای غیرمنطقی، غیرعقلانی و بیهوده که زمینه ساز اعمال ناپسند میباشند، برحذر میدارد تا هنگام بروز رنجها و ناگواریها مناسبترین راهکار را انتخاب نماید. آلبرت الیس روان‌شناس معروف نیز در نظریه رفتاردرمانی عقلانی-هیجانی خود به دوازده باور غیرمنطقی و غیرعقلانی در ذهن اشاره دارد که اعتقاد به آنها موجب اضطراب و آشفتگیهای روحی افراد میشود. یکی از این نظریه ‌ها در مورد اهمالکاری میباشد و در پی آن است که چرا انسان تصمیمات خود را به تاخیر می‌اندازد؟ اهمالکاری تمایل به اجتناب از فعالیتها و واگذار کردن انجام آنها به آینده تعریف شده است. در این مقاله ضمن بررسی موضوع غفلت از دیدگاه عرفانی مولوی بعنوان یکی از عوامل رنجهای بشر و همچنین اهمالکاری که معادل روان‌شناسی این مبحث میباشد، از میان مصداقهای شیوه درمانی الیس در مثنوی، یک حکایت بعنوان نمونه مورد بررسی و مطابقت قرار گرفته است.

    روش مطالعه

     این پژوهش براساس شیوه تحلیلی-توصیفی و فیش‌برداری از منابع مختلف بویژه مثنوی انجام شده است.

    یافته ها

     در باب اهمالکاری مولانا و الیس بر این باورند که تاخیر در انجام کارها و واگذار کردن آنها به فردا و آینده بتدریج بصورت عادت ناپسند درآمده و ترک آن بسیار دشوار خواهد بود و موجب ازدست رفتن فرصتهای عمر و عدم بهره ‌مندی از مواهب زندگی خواهد شد.

    نتیجه گیری

     مولانا از قرنها پیش و الیس هر کدام به شیوه خاص خود تلاش نموده اند تا انسان قدر زمان و فرصتها را قبل از آنکه دیر شود، بداند و بتواند باورهای منفی و بیهوده را در ذهن خود تغییر دهد تا گرفتار خطاهای شناختی و رفتاری نشود و به تعادل روحی و آرامش برسد.

    کلید واژگان: مولوی, مثنوی معنوی, غفلت, اهمالکاری, آلبرت الیس, نظریه رفتاردرمانی عقلانی-هیجانی
    Sedigheh Farmani, Farzaneh Yousef Ghanbari*, Maryam Esfahani Asl, Masoud Kheradmandpour
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

     Masnavi Manavi in ​​its valuable teachings in the form of allegory, by telling moral anecdotes and points, always warns man against irrational, irrational and useless attitudes that are the cause of bad deeds, in order to choose the most appropriate solution when suffering and misfortunes occur. The famous psychologist Albert Ellis in his theory of rational-emotional behavior therapy refers to twelve irrational and irrational beliefs in the mind, the belief in which causes anxiety and emotional turmoil. One of these theories is about procrastination and seeks to explain why man delays his decisions. Procrastination is defined as the tendency to avoid activities and leave them to the future. In this article, while examining the issue of neglect from Rumi"s mystical point of view as one of the causes of human suffering and also procrastination, which is equivalent to the psychology of this issue, one of the examples of Ellis treatment in Masnavi, an anecdote has been studied and matched.

    METHODOLOGY

     This research is based on analytical-descriptive method and taking notes from various sources, especially Masnavi.

    FINDINGS

     Regarding the procrastination of Rumi and Ellis, they believe that delay in doing things and leaving them to tomorrow and the future will gradually become an unpleasant habit and it will be very difficult to leave it, causing the loss of life opportunities and not enjoying the blessings of life. will be.

    CONCLUSION

     For centuries, Rumi and Ellis have each tried in their own way to appreciate time and opportunities before it is too late and to be able to change negative and vain beliefs in their minds to make cognitive and behavioral errors. Do not and reach spiritual balance and peace.

    Keywords: Rumi, Spiritual Masnavi, Neglect, Negligence, Albert Ellis, Theory of Rational-Emotional Behavior Therapy
  • جعفر هواسی، سید احمد حسینی کازرونی*، فرزانه یوسف قنبری

    شیخ فریدالدین عطار نیشابوری (618-540 ه.ق) آفریننده ی مثنوی های بزرگ عرفانی است. منطق الطیر، مصیبت نامه، الهی نامه و اسرار نامه عالی ترین آثار عطار نیشابوری هستند که اندیشه های عرفانی را با زبان رمز در خود جای داده اند. این مقاله با عنوان «بررسی اندیشه های عرفانی عطار نیشابوری» جهت وصول به اهداف به تبیین اقوال و آرای عطار نیشابوری در باب مسایل گوناگون عرفانی پرداخته است. وجود تناقض ها و پارادوکس های گوناگون، اندیشه ی عرفانی «موتوا قبل ان تموتوا»، داستان عرفانی شیخ صنعان، بحث توبه، تشبیه و تنزیه ذات اقدس الهی، وحدت وجود همه مباحث عرفانی نابی هستند که در آثار عطار مخصوصا در چهار اثر ذکر شده به خوبی دیده می شوند. کوشش شده است با ذکر نمونه ها و شواهد شعری و ذکر ابیات و توضیح آن ها بحثی جامع به شیوه ی توصیفی و تحلیلی از این اندیشه ها و مباحث عرفانی ارایه شود.

    کلید واژگان: عطار, اندیشه عرفانی, وحدت وجود, توبه, تشبیه و تنزیه و تناقض
    Jafar Havasi, Seyyed Ahmad Hosseini Kazerooni *, Farzaneh Yousef Ghanbari

    Sheikh Farid Al-Din Attar Neishaburi (618-540 AH) is the creator of some mystical masnavis such as Mantiq Al-Tayr, Mosibat Nameh, Elahi Nameh and Asrar Nameh. These works contain his mystical thoughts in a mysterious language. This article focuses on the mystical thoughts of Attar and aims at explaining the views and opinions of Attar Neishabouri on various mystical issues. The existence of contradictions and paradoxes, the famous mystical thought of "Die before death", the mystical story of Sheikh San'an, the discussion of repentance, the likeness of the divine essence, the unity of the existence of all the mystical mysteries which are mentioned in the works of Attar, especially in the mentioned works. Attempts have been made to present a comprehensive discussion in the descriptive and analytical way of these mystical thoughts and topics, providing examples and poetic evidences and explaining them.

    Keywords: Attar, mystical thought, Unity of Being, Repentance, Relaxation, paradox
  • لیلا مختاری نیا*، فرزانه یوسف قنبری

    بسیاری از خدایان اساطیری، از جهان اسطوره ها بیرون آمده و در حماسه ‎ها به صورت پهلوانانی نامی و یا شاهانی بزرگ نشان داده شده اند. یکی از آن پهلوانان حماسی، سمک، در داستان منثور حماسی پهلوانی سمک عیار است. این پهلوان با داشتن برخی ویژگی های اساطیری، همچون ایزدان اسطوره ای، ایندرا و مهر، پنداشته می شود. از جمله ویژگی های اساطیری سمک، می توان به این موارد اشاره کرد: آزاد ساختن مادینگان شهریاران از چنگال ربایندگان اهریمنی، داشتن پیوندی ناگسستنی با خورشیدشاه، نابودکننده دیوان و پریان و همراهی مداوم با مادینه ای که تجلی گر خدای بانوان است. بر اساس این فرضیه، نگارندگان این جستار با رویکردی تحلیلی تطبیقی و با توجه به متون مقدس هند و ایرانی، ریگ ودا و اوستا، و اندیشه های اسطوره پژوهانی همچون مهرداد بهار کوشیده اند خویشکاری های این دو ایزد را با کارکردهای این پهلوان حماسی مقایسه و تطبیق دهند و این فرضیه را به اثبات برسانند. حاصل پژوهش حاضر نشان می دهد که سمک، پهلوان برجسته حماسه منثور سمک عیار، برآیند و ادغامی از دو فرهنگ اسطوره ای هندو ایرانی است که در ریختی نو پیکرگردانی شده است.

    کلید واژگان: سمک عیار, خدایان اسطوره ای, پیکرگردانی, ایندرا, مهر
    Leilā Mokhtāriniyā *, Farzāneh Yusef Ghanbari

    A large number of gods have arisen from the world of mythology and have been appeared as famous heroes or great kings in epics. One of these heroes is Samak in the prose epic-heroic story of Samak-e Ayyar. This hero, like the mythological gods Indra and Mitra, is considered to have some mythical characteristics. Some of the mythological features of Samak are as follows: rescuing princesses from the clutches of evil kidnappers; an inseparable relationship with Khorshid Shah; destroying demons and fairies; constantly accompanying a woman who is the manifestation of a goddess. By an analytical-comparative approach and considering the Indo-Iranian sacred texts, Rigveda and Avesta, and the ideas of mythological scholars such as Mehrdad Bahar, the authors of the present article have tried to compare the functions of two gods, Indra and Mitra, with the functions of Samak. The results show that Samak, the prominent hero of the prose epic-heroic story of Samak-e Ayyar, is an amalgamation of two mythological cultures of India and Iran and have metamorphosed into a new form.

    Keywords: Samak–e Ayyar, Mythological Gods, Metamorphosis‚ Indra, Mitra
  • سید احمد حسینی کازرونی*، جعفر هواسی، فرزانه یوسف قنبری
    عطار نیشابوری، شاعر و عارف بزرگ قرن ششم و هفتم، معانی و مضامین بلند عرفانی را به بهترین وجه در قالب نماد و تمثیل ارائه می دهد. او در چهار اثر معروف خود (منطق الطیر، مصیبت نامه، الهی نامه و اسرار نامه) رمز و نماد را پایه و اصل داستانهایش قرار داده است. بازیگران صحنه های او نماد و تمثیلی هستند که هدف والای این شاعر را به بهترین وجه آراسته اند. تمثیل های به کار رفته در آثار عطار، گزارشگر احساسات و تجربه های اوست. و برای وصول به اهداف واقعی خود برای وصول به اهداف واقعی خود با بیان تمثیلی و غیر مستقیم از تلخی و گزندگی پند می کاهد. در این نوشتار نویسندگان جهت ضرورت تحقیق با محور قراردادن چهار اثر عطار به تشریح توصیفی مبنی بر تجزیه و تحلیل نمادها و تمثیل های به کار رفته در شعر این شاعر پرداخته است.
    کلید واژگان: نماد و تمثیل, منطق الطیر, مصیبت نامه, الهی نامه و اسرارنامه ی عطار
    Seyed Ahmad Hosseini Kazerooni *, Jafar Havasi, Farzana Yousef Ganbari
    Attar Neishaburi, the great poet and great mystic of the sixth and seventh centuries, offers the meanings and themes of the highest mysticism in the best form in the form of symbolism and allegory. In his four well-known works (mantegh al-Tayer, mosibat nameh and elahi nameh and asrar nameh), he has set the cipher and symbol of his stories. The actors of his scenes are symbolic and allegorical that bestowed the poet's ultimate goal. The allegories used in the writings of Attar are the reporter of his feelings and experiences. He misses the bitterness of the bitterness of the bitter and indirect expression of his real goals. In this article, the writers have devised a descriptive analysis of the symbols and parables used in the poet's poetry for the necessity of research, focusing on four works of Attar.
    Keywords: symbolism, allegory, logic of al-Tayyur, tragedy, divine letter, mystery of Attar
  • مهین بسحاق، فرزانه یوسف قنبری
    آلفرد آدلر یکی از روان شناسان برجسته ای است که هدف از وجود انسان را پیروزی کمال و برتری  می داند. وی در نظریه خود تاکید بسیاری بر سبک زندگی به عنوان بخش مهمی از شخصیت هر فرد دارد و در چگونگی شکل گیری این سبک به مفاهیمی چون احساس حقارت و علاقه اجتماعی اشاره می کند. در پژوهش حاضر به این سوال اصلی پاسخ داده می شود که چگونه می توان دیوان اشعار ناصرخسرو را از دیدگاه روان شناسی آدلر نگریست و چگونه می توان آن را تحلیل کرد؟ لذا نگارنده در بررسی های خود به این نتیجه رسیده است که: خودستایی ها و مفاخرات ناصرخسرو یکی از جلوه های در شخصیت اوست. در واقع، این مایه غرور و خودستایی ناصرخسرو بی شک حاصل« احساس حقارت » تحقیر و آزاری است که دشمنان بدخواه در حق او روا دانسته اند و او را نسبت به جامعه ،خشمگین و در حق اولیای وقت کینه توز کرده اند. احساس حقارت در ناصرخسرو به صورت های دیگری چون پرخاش و انتقاد و تنفر ظهور کرده است. ناصرخسرو تمام نهادهای جامعه از جمله سیاست، اجتماع، عالمان دینی و فقها و شاعران و… را به باد انتقاد می گیرد. او گرایشی اجتماعی به مسائل دینی و سیاسی دارد، اما از آنجا که با تحقیر جامعه عصر خویش روبرو می شود، این گرایش به صورت انزوا گرایی و انتقاد و شکوائیه در شعر او ظهور پیدا میکند. لذا، شکواییات و انتقادات و مفاخرات  ناصرخسرو، کیفیت روانی شخصیت او را به خوبی نشان می دهد.
    کلید واژگان: روان شناسی آلفرد آدلر, ناصرخسرو, روانکاوی
  • فرزانه یوسف قنبری، فرحناز حسینی پناه*
    ژرف‏ساخت حکایات بوستان خصوصا حکایات تمثیلی ارتباط مستقیمی با زیبایی فکری اثر دارد. به همین دلیل بر آن شدیم تا زیبایی فکری پدیدآور را که سبب تاثیر‏گذاری و عمق بخشیدن به اثر می‏گردد با توجه به نظریه های ساختارگرایان برجسته‏ای چون تزوتان تودوروف و پراپ تحلیل کنیم و از خلال ساختار و با توجه به نظریه های تودوروف و پراپ میزان انسجام فکری و پیچیدگی حکایات تمثیلی بوستان سعدی را واکاوی کرده و زیبایی فکر و اندیشه پدیدآور را از خلال چارچوب و ساختار اثر به نظاره بنشینیم. بر این اساس و با چنین رویکردی پژوهش پیش رو با نظر به زیبایی و تاثیر‏گذاری بیشتر اثر با توجه به ارتباط قوی میان اجزای آن منتج شد. بدین معنی که هر چه ارتباط میان اجزای اثر قوی‏تر و محکم‏تر باشد و با نظریه ترکیبی پراپ و تودوروف هم‏خوان‏تر باشد با نگاهی زیبایی‏شناسانه تاثیر پاره های حکایت و انتقال مولفه های فرهنگی از نسلی به نسل دیگر از طریق حکایات تمثیلی امکان‏پذیرتر و قوی‏تر به نظر می‏رسد.
    کلید واژگان: تودوروف, پراپ, بوستان سعدی, حکایت های تمثیلی
    Farzaneh Yousef Ghanbari, Farahnaz Hosseini-Panah*
    In terms of deep structure, Bustan's tales, especially allegorical ones have a direct relationship with reflective aesthetics. Thus, this research attempted to analyze the author's reflective aesthetics, which gives depth and effectiveness to the work, based on the theories of prominent structuralists such as Todorov and Propp, examining the intellectual coherence and complexity of Bustan's tales through its structure and given Todorov and Propp's theories, and looking at the author's reflective aesthetics through the structure. Accordingly and taking such an approach, the current research was carried out based on the aesthetics and effectiveness of the work given the strong relationships between its elements, with the relationships between the elements of the works being stronger and more in agreement with Todorov-Propp theory, the effect of tales and transferring cultural elements from one generation to another, from an aesthetic perspective, through allegorical tales seeming to be more feasible and stronger.
    Keywords: Todorov, Propp, Bustan, allegorical
  • نصرالله امامی، فرزانه یوسف قنبری، سهیلا فضیلت راد *

    کعبه،مقدس ترین معبد الهی، که عمری به درازای حیات این جهان دارد  همچون نگینی بر تارک هستی می درخشد این بنای ارزشمند و آیین مقدس حج، در شعر و ادب فارسی، جایگاهی ویژه و بس والا دارند و سخنوران و ادیبان، هر یک از زاویه خاص خود به آن ها توجه کرده اند.در این میان شاعر بزرگ و عارف ادب فارسی یعنی مولوی بنا به دید عرفانی خود بدان نگریسته و در این راستا آثار ارزنده کعبه در اشعار این شاعرگرانقدر با مفاهیمی تقریبا یکسان جلوه می کندکه اهم آن ها عبارتند از: خانه دل، کعبه در مفهوم مجازی شرع، برتری کعبه دل بر کعبه گل ، برتری حج باطن برحج ظاهر، کعبه در معنای حقیقی و در معنای مقصود والا.

    کلید واژگان: کعبه, شعر فارسی, قرآن, مولوی, تاثیر
  • فرزانه یوسف قنبری*

    با تحلیل منظومه خسرو  و شیرین خصوصا شخصیت شیرین از نظرگاه روانشناسی تحلیلی می توان دریافت که طبق تحلیل های شینودابولن که از شاگردان و پیروان یونگ است شخصیت شیرین با آرتمیس (الهه ماه و شکار) مطابقت می کند برای نشان دادن چنین تطبیقی از شواهد شعری استفاده شده است و در نهایت مشخص شد که شیرین از بسیاری وجوه با الهه ماه شکار یونان باستان مطابقت می کند.

    کلید واژگان: نظامی, شیرین, یونگ, آرتمیس, شینودابولن
    Farzaneh Yousef Ghanbari *

    Apparently there was no any relationship between Jung, Shirin and Nezami. By analyzing the Khousrow and Shirin rhymed writing specially Shirin character from psychoanalytic point of view may came to conclusion that according to the Shinowdabolen analysis  who was one of Jung students and follower that Shirin character may match with Artimes ( Moon and hunting goddess). To demonstrate such a comparing the poetic evidences were used as implementations. And ultimately was concluded that Shirin matched Artimes the moon and hunting goddess of Greek mythos from various aspects.

    Keywords: Nezami, Shirin, Jung, Artimes, Shinowdabolen
  • اکرم بساک، فرزانه یوسف قنبری
    ادیسه ی هومر یکی از داستان های حماسی منظوم جهان است که از دیدگاه های مختلفی قابل نقد و بررسی می باشد. در رهگذر نقد ادبی، با بررسی روان شناسانه و کیمیاگرانه ی ادیسه، جنبه های مبهم و ناشناخته ی این اثر حماسی کشف و روشن خواهد شد. ادیسه هومر شرح داستان اولیس، قهرمان یونانی است که می خواهد از جنگ تروا به خانه و سرزمین خود بازگردد ولی و در راه بازگشت درگیر ماجراهای بسیاری می شود و خطرات و تجربیات متعددی را از سر می گذراند. ادیسه، سفر به ناخودآگاه روان اولیس و کشف محتویات و جنبه های پیدا و پنهان، آن است. ما در این پژوهش بر آنیم تا سفر اسرارآمیز و فرایند فردانیت اولیس قهرمان ادیسه را بر اساس تحلیل روان شناسانه و کیمیاگرانه ی یونگ مورد بررسی قرار بدهیم. فرایند فردیت زمانی رخ می دهد که در جریان رشد و تعالی شخصیت، مرکز شخصیت از خودآگاه به قسمتی میان خودآگاه و ناخودآگاه منتقل می-شود، و شخص سعی می کند از مجهولات زندگی معنوی خود پرده بردارد و زندگی را متعادل و پایدار سازد. بنابراین اولیس باید مسیری پر پیچ و خم و دشوار را طی کند و در این سفر اسرارآمیز، با کهن الگوهای ناخودآگاهش روبه رو شود و با آن ها آشنا شود. تا به هدف غایی و تمامیت دست یابد. از آن جایی که بین کهن الگوهای یونگ و تفکر کیمیاگری رابطه ی نزدیکی وجود دارد شخصیت اولیس را می توان به کیمیاگری توصیف کرد که در پی فرایند فردیت بخش های پست و حقیر وجودش را به امری والاتر چون طلا می رساند، یعنی به وحدت اضداد وجود، که رسیدن به تمامیت و خود است.
    کلید واژگان: ادیسه هومر, یونگ, روان شناسی تحلیلی, کیمیاگری, فرایند فردیت, کهن الگوها
    Akram Bosak, Dr. Farzaneh Yousef Ghanbari
    The Odyssey of Homer's epic is one of the world's poetic story which can be studied from different viewpoint. In literary criticism, the obscure and unknown aspects of epic will be clear by studying the psychological and alchemical of Odyssey. The Odyssey of Homer is description of Ulysses’ story who is Greek hero. He wants to return his home land from the Trojan War but on the way back he was involved in many adventures and faced many dangers and experiences. The Odyssey is traveling to unconsciously soul Ulysses and the discovery of contents and hidden and clear aspects of it. In this study, we want to study odyssey's mysterious travel and individuation process based on the analysis of Jung's psychological and alchemical. Individuation process happens when the center character the conscious self is transferred to the area between conscious and unconscious. Person tries to clear his unknown spiritual life and makes life balanced and sustainable. So Ulysses must pass a difficult path and in this mysterious journey he faced with his unconscious archetypes and he should be acquainted with them to achieve the ultimate goal and integrity. Since there are nearly relation between Jung's archetypes and Alchemy thinking, Ulysses character can be described as an Alchemy who change his parts of lowly existence into valuable things like gold that means the unity of opposites which is reaching entirety and self.
    Keywords: Homer's Odyssey, Yung, psychoanalytical criticism, Alchemy, individuation process, archetype
  • فرزانه یوسف قنبری، فرحناز حسینی پناه
    مارال کرد نژاد کلیدر یکی از شخصیت های اصلی رمان است. او آفریننده بسیاری از وقایع و به گونه ای گرداننده جریانات اصلی در داستان می باشد. زنان در این رمان نماد کلی زنان کرد و بلوچند که از نقاب هایی خاص جهت زندگی در جامعه آن روزگار استفاده می کردند زن در رمان کلیدر درعین این که در کنترل خانواده و زندگی گروهی نقش بسزایی ایفا می کند اما چهره ای معصوم و مظلوم از زن ایرانی را به نمایش می گذارد. مارال دختری است که با توجه به ویژگی های خاص شخصیتی اش می تواند نمادی از کهن الگوی زن ایرانی باشد. دولت آبادی با دقت نظری خاص در توصیفات و شرح وقایع توانسته است بسیاری از شخصیت های این اثر سترگ را برای مخاطب چنان خلق کند که هر خواننده ای با مطالعه آن بتواند به راحتی حوادث و جریانات سیاسی و اجتماعی ایران دهه 20 را به تصویر کشد. از آن جایی که مارال زنی برجسته و قدرتمند در بسیاری از صحنه های رمان است پس می طلبد که با دقت نظر بر اعمال و رفتار این زن آرکی تایپ زن ایرانی در دوره خاصی از تاریخ ایران مورد بررسی قرار گیرد. با این کار روشن می شود که قوم ایرانی کهن الگوهای خاصی در ناخودآگاه تباریشان دارند که باعت می شوند زنان آنان از زنان سایر اقوام متمایز شوند و تصویری خاص از او در دوره های مختلف تاریخی خلق کند.
    کلید واژگان: کلیدر, مارال, کهن الگو, زن, ادبیات داستانی
  • فرزانه یوسف قنبری
    تاریخ بیهقی یکی از شاهکارهای ادبیات فارسی است که توجه بدان با رویکردهای نو در نقد ادبی می تواند گره گشای بسیاری از ابهامات موجود در این اثر باشد. جهت رسیدن به تحلیل های نو در آثار کهن ادب فارسی و آشنا کردن دانشجویان مقاطع مختلف تحصیلی به این گونه تحلیل ها و هم چنین برای دور شدن از سایه سنگین معنی یابی متن، بر مبنای همیشگی زندگی نامه شاعران و نویسندگان و تاریخ ادبیات، که هم چنان بر سر کلاس های دانشکده ادبیات مانده است و برای ایجاد زمینه ای جهت آموزش خوانش فعال متون ادبی، ابتدا لازم است تا با حفظ ارزش های زیبا شناسانه اثر، بازنویسی روان و ساده از این گونه متون صورت پذیرد تا زیربنایی برای پرداختن به اثر از وجوه مختلف فراهم آید. نقد روان شناسانه از آن دسته تحلیل هاست که می تواند در مشخص کردن چند صدایی بودن اثر یا حتی در ساخت شکنی آن یاری گر ما باشد. در این مقاله ضمن روشن کردن مزایای بازنویسی تاریخ بیهقی با شرح نقد روان شناسانه و ذکر نمونه هایی از این اثر گران قدر، اهمیت تحلیل اثر با رویکردهای نو مطرح گردیده است.
    کلید واژگان: تاریخ بیهقی, بازنویسی, نقد روان شناسانه, خوانش فعال
  • فرزانه یوسف قنبری
    با بررسی منظومه خسرو و شیرین از نظرگاه روان شناسی تحلیلی می توان دریافت که این منظومه، دو صدایی است. بدین معنی که صدای غرا و سرکوبگر نظامی در برابر صدای خاموش قهرمان مونث داستان قرار می گیرد و همین صدای خفه و خاموش شخصیتی مانند شیرین بر بانگ غرای نظامی غلبه می کند. در حقیقت عملکرد و رفتار موقرانه شیرین که برساخته داستان پرداز است بر صدای سرکوبگر شاعر غلبه می کند. علاوه بر این با دیدی روان شناسانه مشخص می شود نه تنها آنیمای شاعر در داستان پردازی موثر بوده است، پیر خردمند نیز در شکل دادن به شخصیت شیرین بی تاثیر نیست.
    کلید واژگان: نظامی, شیرین, یونگ, پیر خردمند, ساخت شکنی
  • علی اصغر حلبی، فرزانه یوسف قنبری
    با بررسی منظومه خسرو و شیرین از نظرگاه روانشناسی تحلیلی می توان دریافت که این منظومه، دوصدایی است. بدین معنی که صدای غرا و سرکوبگر نظامی در برابرصدای قهرمان مونث داستان قرار می گیرد و شگفتا که همین صدای خفه و خاموش شیرین بر بانگ غرای نظامی غلبه می کند. در حقیقت عملکرد و رفتار موقرانه و سنگین وار شیرین که برساخته داستان پرداز است، بلندترین بانگ در سراسر این منظومه، است که تا لحظه مرگ خاموش او ادامه دارد. هنگامی که صدای شیرین را که برخاسته از ناخودآگاه شاعر است، با نگاهی روان شناسانه تحلیل کنیم، در می یابیم که آنیمای شاعر در پرداخت شخصیت شیرین، نقشی بیشتر از بن مایه اصلی روایت داشته است.
    کلید واژگان: نظامی, شیرین, یونگ, پیر خردمند, ساخت شکنی
  • فرزانه یوسف قنبری*

    با بررسی منظومه خسرو و شیرین از نظرگاه روانشناسی تحلیلی می توان دریافتکه این منظومه، دوصدایی است. بدین معنی که صدای غرا و سرکوبگر نظامی در برابرصدای قهرمان مونث داستان قرار می گیرد و شگفتا که همین صدای خفه و خاموش شیرین بر بانگ غرای نظامی غلبه میکند. در حقیقت عملکرد و رفتار موقرانه و سنگین وار شیرین که برساخته داستان پرداز است، بلندترین بانگ در سراسر این منظومه است که تا لحظه مرگ خاموش او ادامه دارد. هنگامی که صدای شیرین را که برخاسته از ناخودآگاه شاعر است با نگاهی روان شناسانه تحلیل کنیم، در می یابیم که آنیمای شاعر در پرداخت شخصیت شیرین، نقشی بیشتر از بن مایه اصلی روایت داشته است.

    کلید واژگان: نظامی, شیرین, یونگ, پیر خردمند, ساخت شکنی
سامانه نویسندگان
  • دکتر فرزانه یوسف قنبری
    دکتر فرزانه یوسف قنبری
    استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، واحد دزفول، دانشگاه آزاد اسلامی، دزفول، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال