به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

فرشته یزدان پناه

  • سیده فاطمه عدالتیان حسینی، سعید تیموری*، فرشته یزدان پناه
    مقدمه

    پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر درماندگی روان شناختی، پذیرش و شدت درد در افراد با علایم کمردرد انجام شد.

    روش

    به منظور دستیابی به هدف پژوهش تعداد 28 نفر که از علایم کمردرد مزمن رنج می بردند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش گمارش شدند و با استفاده از پرسشنامه های چندوجهی درد، پرسشنامه پذیرش درد و درماندگی روان شناختی مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش 8 جلسه تحت مداخله درمانی قرار گرفتند و داد ه های گردآوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند راهه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج تحلیل کواریانس نشان داد روان درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر درماندگی روان شناختی، پذیرش درد، شدت درد گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل تاثیر معناداری داشته است (05/0<p).

    نتیجه گیری

    نتایج پژوهش حاکی از تاثیر روان درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر درماندگی روان شناختی، پذیرش و شدت درد در افراد با علایم کمردرد دارد و می توان از آن به عنوان روشی کارآمد بهره برد.

    کلید واژگان: روان درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی, درماندگی روان شناختی, پذیرش درد, شدت درد
    Seyedeh Fatemeh Edalatian Hoseini, Saeed Teimory *, Fereshteh Yazdanpanah
    Objective

    The aim of this study was to evaluate the effectiveness of mindfulness-based psychotherapy on psychological helplessness, acceptance and pain intensity in People with symptoms of back pain.

    Method

    In order to achieve the research goal, 28 people suffered from chronic low back pain symptoms by sampling method were selected and randomly assigned to the control and experimental groups and were assessed using multidimensional pain questionnaires, pain acceptance questionnaire and Psychological helplessness questionnaires. The experimental group underwent 8 sessions of treatment intervention and the collected data were analyzed using multivariate analysis of covariance.

    Findings

    The results of covariance analysis showed that mindfulness-based psychotherapy had a significant effect on pain severity, pain acceptance and Psychological helplessness of the experimental group compared to the control group. (p<0.05).

    Conclusion

    The results of the study indicate that the effect of mindfulness-based psychotherapy on psychological helplessness, acceptance and pain intensity in people with back pain symptoms can be used as an effective method.

    Keywords: Mindfulness-Based Psychotherapy, Psychological Helplessness, Pain Acceptance, Pain Intensity
  • سعید تیموری*، عاطفه سلطانی فر، مرضیه ترکمانی، فرشته یزدان پناه، هدیه عسکری نوغانی مقدم
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه درمانی نوروفیدبک بر کاهش مشکلات توجه و مشکلات رفتاری برون زای کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی انجام گرفت.

    روش

    این مطالعه  از نوع کاربردی و شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بدون گروه کنترل بود، جامعه آماری شامل کلیه کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی بود که از میان مراجعان بیمارستان ابن سینا مشهد تعداد 17 آزمودنی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند . برای سنجش متغیرها از سیاهه رفتاری کودک (CBCL) برای سنین 6-18 (آخنباخ و رسکولار، 2007) ، مقیاس درجه بندی SNAP-IV (سوانسون، اسچاک، مان و ندروفست، 2001)، مقیاس هوشی وکسلر کودکان فرم چهارم (وکسلر، 2003) استفاده گردید. ابتدا از آزمودنی ها پیش آزمون گرفته شد،  سپس آزمودنی ها به مدت 24 جلسه تحت درمان نوروفیدبک قرار گرفتند و پس آزمون به عمل آمد. نتایج با استفاده از آزمون تی همبسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که نوروفیدبک بر کاهش مشکلات اجتماعی، توجه، تفکر، پرخاشگری، اضطراب، افسردگی، مشکلات رفتاری درون زا و برون زا کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی تاثیر معناداری دارد و بر رفتار قانون شکنی اثر معنادار نداشته است.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج میتوان چنین نتیجه گرفت که برنامه درمانی نوروفیدبک  باعث کاهش مشکلات توجه، تفکر و مشکلات رفتاری برون زای کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی می شود  و پیشنهاد می شود که از این روش درمانی در کنار سایر روش های درمان اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی، استفاده شود.

    کلید واژگان: نوروفیدبک, مشکلات توجه, برون سازی, اختلال نارسایی توجه, فزون کنشی
    Saeed Teimory*, Atefeh Soltanifar, Marziyeh Torkamani, Fereshteh Yazdanpanah, Hedyeh Askari Noghani Moghadam
    Aim

    The purpose of this study was to investigate the effectiveness of neurofeedback therapy on reduction of attention problems and behavioral problems of children with attention deficit / hyperactivity disorder.

    Method

    This study was an applied and quasi-expreimental study with pre-test and post-test design without control group.

    Method

    The statistical population included all childrev with attention deficit / hyperactivity disorder, among the patients referred to Ibn Sina Hospital in Mashhad, 17 subjects were selected by targeted sampling method. To measure variables from the Child Behavior Checklist (CBCL) for ages 18-6(Achenbach & Rescolar, 2007), SNAP-IV Rating Scale (Swanson, Schuck, Mann, ndrofoste, 2001), Wechsler Intelligence Scale for Children of Form Four (Wechsler, 2003) was used. First the subjects were pre-tested, the subjects were treated with neurofeedback for 24 sessions and post-test was performed.The results were analyzed by using t-correlation test.

    Results

    The results showed that neurofeedback had a significant effect on reducing social problem, attention, thinking, aggression, anxiety. Depression, endogenoun and exogenouns behavioral problems in children with attention deficit hyperactivity disorder and had no significant effect on law-breaking behavior.

    Conclusion

    According to the results it can be conchuded that neurofeedback treatment program reduces attention problems, thinking, and exogenous behavioral problems in children whit ADHA and it is suggested that this treatment along with other treatments for ADHD use hyperactive attention.

    Keywords: Neurofeedback, Problems of attention, Outsourcing, ADHD
  • معصومه موقری رودپشتی*، لیلا خلاصی، امین ذرتی پور، فرشته یزدان پناه

    این پژوهش در اطراف چاه نفتی زوییر خوزستان با هدف بررسی غلظت فلزات سنگین (سرب، مس، روی، کادمیوم) در خاک و دو گیاه Alhagi camelorumو Cornulaca monacanthaو همچنین بررسی پتانسیل گیاه پالایی فلزات سنگین در دو گیاه مذکور صورت گرفت. بدین منظور سه پلات با ابعاد 10 * 10 متر در دو جهت باد غالب و خلاف جهت باد غالب منطقه در سه فاصله از چاه نفتی مستقر گردید. پلات اول در نزدیکی حوضچه مواد نفتی و پلات های دوم و سوم با فاصله 500 متری از پلات قبلی مستقر شد. در هر پلات از گیاه مورد مطالعه با سه تکرار به تفکیک اندام هوایی و ریشه نمونه برداری انجام گردید. همچنین در پای هر گیاه دو نمونه خاک از عمق های 0-30 سانتی متر و 30-60 سانتی متر و همچنین دو نمونه از دو عمق ذکر شده بین دو پایه گیاه برداشت گردید. برای تعیین پتانسیل گیاه پالایی گیاهان مذکور از شاخص های فاکتور انتقال (TF)، فاکتور تجمع بیولوژیکی (BCF) و ضریب تجمع بیولوژیکی (BAC) استفاده گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها آزمون های آماری T-test، آنالیز واریانس و برای مقایسه میانگین ها از آزمون دانکن از نرم افزار آماری SPSS نسخه 16 استفاده شد. نتایج نشان داد که در مورد خاک میزان ترسیب فلزات سرب، مس و روی در جهت باد نسبت به خلاف جهت باد با اختلاف معنی داری بیشتر است، در حالی که در مورد غلظت این عناصر در گیاه، اختلاف معنی داری در جهت باد و خلاف جهت باد وجود نداشت. این در حالی است که در مورد فلز کادمیوم دقیقا عکس این حالت مصداق داشت. غلظت فلزات مورد مطالعه هم در خاک و هم در گیاهانی که از فواصل مختلف برداشت شده بودند دارای تفاوت معنی داری در سطح یک درصد بودند. دو فلز سرب و روی دارای اختلاف معنی دار از نظر میزان حضور در خاک سطحی و عمقی بودند در حالی که این معنی داری در مورد فلزات کادمیوم و مس و همچنین در خاک پای بوته ها و بین بوته ها وجود نداشت. میزان جذب فلزات سنگین در دو گونه مورد مطالعه تفاوت معنی داری را نشان نداد در حالی که این اختلاف در بین اندام های هوایی و زیرزمینی معنی دار بود. کادمیوم و مس در اندام زیرزمینی و سرب و روی در اندام هوایی دارای بیشترین غلظت جذب بودند. بررسی فاکتورهای تجمع و انتقال نشان داد که گیاه Cornulaca monacantha برای عناصر سرب، روی و کادمیوم و گیاه Alhagi camelorumبرای دو عنصر سرب و روی دارای ضریب (TF > 1) بوده، بنابراین می توان از آن ها برای پالایش خاک های آلوده به این عناصر استفاده کرد. مقادیر  BAC و BCF برای هر دو گونه مورد مطالعه کمتر از یک بود.

    کلید واژگان: گیاه پالایی, فاکتور انتقال (TF), فاکتور تجمع بیولوژیکی (BCF), ضریب تجمع بیولوژیکی (BAC), خوزستان
    Maasoumeh Movaghari *, Leila Khalasi, Amin Zoratipoor, Fereshteh Yazdanpanah

    This study was carried out around Zooir oil well in Khouzestan to investigate the concentration of heavy metals (Pb, Cu, Zn, Cd) in soil and two species of plants (Alhagi camelorum and Cornulaca monacantha), two directions of dominant wind and opposite direction of dominant wind and three distances from oil well. The results showed that the concentration of lead, copper and zinc of soil in the wind direction was significantly higher than the opposite wind direction, whereas in the concentration of these elements in the plant, there was no significant effect. This is exactly opposite in the case of cadmium metal. The concentrations of the studied metals in both soil and plants collected from different distances were significantly different at 1% level. The two lead and zinc metals have significant differences in the surface and deep soils, but these were no significant for the cadmium and copper metals as well as in the soils under and between the plants. Heavy metal uptake was no significant effect in the two studied species, but this difference was significant between the shoots and roots. Cadmium and copper have the highest concentration in roots. Lead and zinc have the highest concentration in aerial parts. Evaluation of accumulation and transport factors showed that lead, zinc and cadmium in Cornulaca mocnaantha and lead and zinc in Alhagi camelorum had TF> 1 coefficients, so they could be used to refine soils polluted with these elements. BAC and BCF values for both species were less than one.

    Keywords: Phytoremediation, Transfer Factor (TF), Bio-Concentration Factor (BCF), Biological Accumulation Coefficient (BAC), Khuzestan
  • سعید تیموری*، فاطمه رمضانی، فرشته یزدان پناه

    هدف این تحقیق بررسی ارتباط بین سیستم های مغزی رفتاری و تکانشگری، با رفتارهای جنسی پرخطر بود. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی یکی ازدانشگاه های شهر مشهد بود که در سال تحصیلی 1396 مشغول به تحصیل بودند. تعداد 100 مرد دانشجو با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه و هدفمند انتخاب شدند. گرداوری داده ها به کمک پرسشنامه شخصیتی گری ویلسون(1989)، پرسشنامه رفتارهای جنسی پر خطر(2007) و مقیاس تکانشگری بارت(1995) انجام شد. داده ها بر اساس آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین رفتارهای جنسی پرخطر مردان با سیستم فعال ساز رفتاری و تکانشگری رابطه معناداری وجود دارد. هم چنین، نتایج حاصل از آزمون رگرسیون حاکی از این بود که سیستم فعال ساز رفتاری و تکانشگری پیش بینی کننده رفتارهای جنسی پرخطر می باشند. سیستم فعال ساز رفتاری و تکانشگری نقش مهمی درگرایش به رفتارهای جنسی پرخطر دارند و لذا آموزش بازداری رفتاری میتواند به عنوان یک مداخله برای پیشگیری از رفتارهای جنسی پرخطر برای این افراد در نظرگرفته شود

    کلید واژگان: سیستم های مغزی رفتاری, تکانشگری, رفتارهای جنسی پرخطر
    Saeed Teimory*, Fatemeh Ramezani, Fereshteh Yazdanpanah

    The purpose of this study was to investigate the relationship between brain systems behavior and impulsivity, with high-risk sexual behavior. The review was detailed co-relational research. The population consists of all undergraduates of universities in Mashhad were enrolled in the academic year 1396. A total of 100 students male volunteered and were chosen using the sampling method. Data was collected Gary Willson personality questionnaire (1989), risky sexualbehavior questionnaire(2007) and Barratt Impulsiveness Scale (1995) . Data analysis were used Pearson correlation coefficient and multiple regression analysis. The results showed that men with high-risk sexual behavior and impulsivity behavioral activation system there is a significant relationship. Also, the results of the regression analysis suggest that the activation system and behavioral impulsivity is predictive of risky sexual behavior. Behavioral activation system and Impulsivity to have a significant role a tendency risky sexual behavior and Therefore, the inhibition can be used as an intervention for the prevention of high-risk sexual behaviors apply to these people.

    Keywords: Behavior brain systems, impulsivity, high-risk sexual behavior
  • پریسا قربانی مقدم، سعید تیموری *، فرشته یزدان پناه
    پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افکار غیرمنطقی، کیفیت خواب و وسوسه مصرف در مبتلایان به اختلال مصرف مواد انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل مردان 20 تا 40 سال مبتلا به اختلال مصرف مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر مشهد در سال 1396 بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 30 نفر از افراد با اختلال مصرف مواد از سه کلینیک انتخاب و به روش تصادفی در 2 گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گمارده شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسش نامه باورهای غیرمنطقی جونز، شاخص کیفیت خواب پیتزبورگ و پرسش نامه عقاید وسوسه انگیز استفاده شد. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش افکار غیرمنطقی و وسوسه مصرف و افزایش کیفیت خواب اثربخش بود. با توجه به اهمیت افکار غیر منطقی، کیفیت خواب و وسوسه مصرف در افراد با اختلال مصرف مواد، مراکز ترک اعتیاد می توانند با ارائه درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی سبب کاهش افکار غیرمنطقی، بهبود کیفیت خواب و کاهش وسوسه مصرف در افراد با اختلال مصرف مواد شوند.
    کلید واژگان: درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی, افکار غیرمنطقی, کیفیت خواب, وسوسه مصرف, اختلال مصرف مواد
    Parisa Ghorbani Moghadam, Saeed Teimoury *, Fereshteh Yazdanpanah
    The purpose of this study was to investigate the effectiveness of mindfulness-based cognitive therapy on irrational thoughts, sleep quality and craving in individuals with substance use disorder. This study was a quasi-experimental research conducted in the form of pretest-posttest with control group. The stastical population of this study included males aged 20-40 years with substance use disorder reffering to addiction treatment centers in Mashhad in 2018. Using convenient sampling, 30 individuals with substance use disorder were selected and were included randomly in experimental (n=15) and control (n=15) groups. To collect data, Jones's Irrational Beliefs Questionnaire, the Pittsburgh Sleep Quality Index, and the Craving Beleifs Questionnnaire were used. The experimental group received eight 90-minute sessions of mindfulness-based cognitive therapy and the control group was put in the waiting list. Data were analyzed using multivariate analysis of variance. The results showed that the mindfulness-based cognitive therapy was effective to decrease irrational thoughts and craving as well as to increase sleep quality in individuals with substance use disorder. Regarding the importance of irrational thoughts, sleep quality and craving in individuals with substance use disorder, addiction treatment centers can reduce irrational thoughts and craving and improve sleep quality by using mindfulness cognitive-behavioral therapy in individuals with substance use disorder.
    Keywords: Mindfulness-based cognitive therapy, irrational thoughts, Sleep quality, Craving, Substance use disorder
  • سعید تیموری، گلناز غفاریان، فرشته یزدان پناه
    هدف
    پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی رفتار درمانی دیالکتیک بر رضایت زناشویی در تعارض زوجینی انجام شد.
    روش
    طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه شامل 24 نفر (12 زوج) از زوجین متعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 9 شهر مشهد بود که 12 نفر در گروه آزمایش و 12 نفر در گروه گواه گمارش شدند. اعضای گروه آزمایش تعداد 8 جلسه رفتاردرمانی دیالکتیک را دریافت کردند، اما برای اعضای گروه گواه مداخله خاصی ارائه نشد. قبل و بعد از اجرای مداخله، پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ توسط گروه نمونه تکمیل شدند.
    یافته ها
    نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که در پس آزمون، رضایتمندی زناشویی آزمودنی های گروه آزمایش نسبت به آزمودنی های گروه گواه، افزایش معناداری داشته است. یافته های پژوهش موید این مهم است که رفتاردرمانی دیالکتیک باعث بهبود رضایت زناشویی در تعارض زوجین می شود.
    کلید واژگان: رفتاردرمانی دیالکتیکی, رضایت زناشویی, تعارض زوجین
    Saeed Teimory, Golnaz GHafariyan, Fereshteh Yazdanpanah
     
    Purpose
    The present study was conducted to determine the effectiveness of dialectical behavior therapy on marital satisfaction in couples conflict.
    Method
    The present study was a quasi-experimental pretest-posttest with the control group. The sample consisted of 24 (12 couples) couples conflict who referred to counseling centers in Mashhad 9th district, 12 of them in the experimental group and 12 in the control group. The members of the experimental group received 8 dialectical behavioral therapy sessions, but there was no specific intervention for the control group members. Before and after the intervention, the Enrich marital satisfaction questionnaire was completed by the sample group. Findings: The results of covariance analysis indicated that in the post-test marital satisfaction in the experimental group was significantly increased, compared with the control group subjects. Findings of the research confirm that it is important that dialectical behavioral therapy improves the marital satisfaction in couples conflict.  
    Keywords: Dialectical behavioral therapy, marital satisfaction, couples conflict
  • فرشته یزدان پناه*، سعید تیموری
    هدف این پژوهش مقایسه اختلال های خواب در افراد مبتلا به اختلال وسواسی-جبری و بهنجار بود. روش این پژوهش  علی-مقایسه ایی بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه افراد عادی و افراد مبتلا به اختلال وسواسی-عملی شهر مشهد در محدوده سنی 20 تا 30 سال، در سال 1394 بود، نمونه مورد بررسی 56 نفر مبتلا به اختلال وسواسی-جبری و بهنجار بود، که شامل 26 نفر از افراد مبتلا به اختلال وسواسی-جبری  بود که توسط روانپزشک یا روانشناس تشخیص  اختلال وسواسی-جبری داده شده بودند و 30 نفر از افراد بهنجار که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های شدت بیخوابی، خواب آلودگی ایپورث، کیفیت خواب پترزبورگ استفاده شد. داده های این پژوهش باروش، آزمون T مستقل و تحلیل کواریانس تجریه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین افراد مبتلا به اختلال وسواسی-جبری و بهنجار در شدت بی خوابی و کیفیت خواب تفاوت معناداری وجود دارد، اما در خواب آلودگی تفاوت معنی دار نبود. نتایج نشان داد که افراد وسواسی-جبری میزان بی خوابی بیشتر و کیفیت خواب پایین تری نسبت به افراد بهنجار دارند. در نتیجه می توان گفت که بهبود بی خوابی و کیفیت خواب در افراد مبتلا به اختلال وسواسی-جبری اهمیت بسیار دارد.
    کلید واژگان: خواب, اختلال های خواب, اختلال وسواسی-جبری
    Fereshteh Yazdanpanah*
    This study compared sleep disorders in patients with obsessive-compulsive disorder and normal. This study was causal-comparative method. The Statistical Society included all normals and people with obsessive-compulsive Mashhad, aged 20 to 30 years, was in 1394 The sample of 56 patients with obsessive-compulsive disorder and normal Which included 26 patients with obsessive-compulsive disorder OCD who had been diagnosed by a psychiatrist or psychologist. And 30 normal subjects who were selected for sampling. To collect the data, used  the questionnaires   Insomnia Severity Index (ISI), Epworth sleepiness scale, Pittsburgh sleep quality index. Data collection with method, independent T-test and analysis of covariance were analyzed. . Results showed that the severity of OCD and normal insomnia and sleep quality there is a significant difference , but there is not a significant difference in sleepiness. The results showed that people with OCD have insomnia more than normal, And a lower sleep quality than the normal. As a result, we can say that insomnia and improve sleep quality in patients with obsessive-compulsive disorder is very important.
    Keywords: sleep, sleep disorders, Obsessive-Compulsive Disorder
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال