قاسم اویسی فردویی
-
فصلنامه رفاه اجتماعی، پیاپی 80 (بهار 1400)، صص 201 -243مقدمه
هدف از پژوهش حاضر شناخت وضعیت جانبازان قطع نخاعی کمر و گردن و فرآیند فرزند آوری آنهاست. جانبازان به عنوان گروههایی که پس از جنگ از نظر روحی و جسمی درگیر پیامدهای ناخوشایند ناشی از جنگ قرار گرفته اند نسبت به گروههای دیگر جانباز و معلول درگیر مشکلات «فردی»، «اجتماعی» ، مسایل خانوادگی» از جمله فرزند آوری مواجه هستند. مشکلاتی که هیچگاه مطرح نشده و تنها از راه نزدیک شدن به زندگی آنان می توان دریافت نمود.
روشروش شناسی تحقیق، کیفی و روش آن، پدیدار شناسی و به لحاظ ماهیت پاسخ به سوالات چرایی، چگونگی و چیستی است. بدین منظور با20 نفر از جانبازان (مرد) که بین سالهای 1360 تا 1375 ازدواج کردهاند و با مشکلات بی فرزندی و یا فرزند آوری مواجه بودند در سه استان تهران، اصفهان و قم مصاحبه صورت گرفت. مصاحبه تا اشباع نظری ادامه یافت.
یافته ها:
جانبازان به تناسب موقعیتهای مختلفی که در آن قرار گرفتهاند یعنی مدیریت خانواده، فشارهای دیگر زندگی (مضیقه فرزند و فرزند آوری) از طریق مولفه های «اعتقادی»، «روانی و عاطفی»، «اقتصاد» و «حقوقی و قانونی» جهت تثبیت و استمرار و در نهایت «خود تنظیمی خانواده» و زندگی مشترک زوجین دست به انتخاب زدند.
بحث:
دلیل ازدواج جانبازان تنها خروج از تنگناهای متنوعی که با آن درگیر بودند، اعلام شد. رویکرد تقلیل گرایانه به ازدواج و تشکیل خانواده دارای پیامدهایی نظیر 1. آشیانه خالی (خانههای بدون فرزند). 2. نارضایتی جنسی طرفین 3. پزشکی شدن فرزند آوری و تک فرزندی 4. بار سنگین و فشار نقشی همسران جانباز 5. فرزند خواندگی بوده است.همسران آنها نیز بیشتر در جایگاه مراقبتگری قرار دارند، از نظر تعداد فرزندان انواع مختلفی از خانواده های بدون فرزند، فرزند خوانده، فرزندآوری از راه درمان، و فرزند آوری از راه طبیعی و فرزند شهید در میان آنها وجود دارد. ناتوانی جنسی، ناباروری، ناتوانی در امکان بچه دار شدن از مهمترین معضلاتی است که این خانواده ها آن را تجربه می کنند.
کلید واژگان: رهاشدگی, زنان, سالمندی, تنهایی, طرد اجتماعیIntroductionThe aim of this study is to identify the conditions of war veterans with lumbar and cervical complete spinal cord injuries and their experience in the process of having children. As groups mentally and physically involved directly in the unpleasant consequences of the war after the war, veterans experience more "individual", "social" problems and family issues compared to other groups of veterans and disabled people. These problems include issues they experience in having children; problems that have never been noticed and can only be addressed by approaching their lives.
MethodThe study uses a qualitative methodology, essentially applying a phenomenological approach to answering questions of why, how, and what. For this purpose, we interviewed 20 male veterans who (after becoming a veteran) got married between 1981 and 1996 and faced problems such as childlessness or other problems involving having children, in three provinces, namely Tehran, Isfahan and Qom. Interviews with veterans continued until theoretical saturation was reached.
FindingsDepending on different situations they experience – i.e. in terms of family management, other forms of pressures experienced in their lives., e.g. childlessness and having children, veterans chose to stabilize and continue family life and eventually moving towards "self-regulation of family" and married life through their "belief", "psychological and emotional", "economic", and "legal" components.
DiscussionResearch results show that veterans got married because it was the only way to avoid the various troubles they faced. This reductionist approach to marriage and starting a family had consequences that some of them could not later get rid of. These consequences include: (1) empty nests (houses without children); (2) sexual dissatisfaction of the couples; (3) attempts to have children through medical interventions and having an only child; (4) heavy burden and role pressure for veterans’ spouses, and (5) adoption Their spouses often act as caregivers for veterans and their children. Among these families are those who relied on treatment and natural means to have children, those with adopted or no children, or those with single parents taking care of martyr’s children. Impotence, infertility, and inability to have children are among the major problems that these families experience.
Keywords: Lived experience, Veterans with complete spinal cord injury, Having children, Starting a family -
موضوع مقاله حاضر مسئله پذیرفتن فرزندخوانده، ابعاد مختلف آن و نیز تجربه زیسته خانواده های جانبازان قطع نخاعی درباب فرزندخوانده است. موضوع فرزندخواندگی در خانواده جانبازان زمانی معنی پیدا می کند که بسیاری از جانبازان قطع نخاعی، به دلیل ناتوانی جسمی و جنسی، قابلیت داشتن فرزند را ندارند و به ناچار، به پذیرفتن فرزند روی می آورند. حال، سوال این است که آنها موقعیت خود را پس از پذیرفتن فرزند و نحوه مواجهه با آن چگونه روایت می کنند. با چه دشواری های احتمالی دراین زمینه مواجه شده اند؟ به نظر می رسد خانواده ها با دشواری های مختلفی مواجه شده اند که پیش بینی پذیر نبوده است. انتخاب روش نظریه مبنایی، به مثابه روشی کیفی، نخست، به فهم عمیق تر موضوع می انجامد، و دوم، به بسط بیشتر مفاهیم نظری و امکان نظریه سازی دراین باره کمک می کند. سوژه های تحقیق را 20 نفر از جانبازان قطع نخاعی (اعم از قطع نخاع از کمر و قطع نخاع از گردن) در سه شهر تهران، قم و اصفهان تشکیل داده اند. مطابق یافته ها، جانبازان در مواجهه با مشکلاتی چون تنهایی و بروز اختلافات خانوادگی ناشی از آن، به منظور ایجاد پیوندهای بیشتر عاطفی، مناسب ترین راه را پذیرفتن فرزندخوانده تشخیص داده اند، اما به مرور زمان با رسیدن فرزند به سن بلوغ، به ویژه از دوره دبیرستان به بعد، خانواده ها با مسائل و دشواری های چندوجهی مواجه شده اند. پنهان کردن موضوع فرزندخوانده با عنوان «راز بزرگ»، مسئله «محرم و نامحرمی»، برخورد اقوام و دوستان، موضوع تک فرزندی، موانع حقوقی، دشواری های عرفی و عدم پذیرش جامعه «طرد یا ترحم اجتماعی» را می توان ازجمله مسائل پذیرفتن فرزندخوانده در چنین خانواده هایی برشمرد.کلید واژگان: فرزندخواندگی, جانبازان قطع نخاعی, خانواده, مسئله اجتماعی, روش نظریه مبناییThe topic of this article is child adoption of people who have spinal cord injury caused by Iran-Iraq war. Since most disabled war casualties who have spinal cord injury cannot have biological children, child adoption is a substitution. A large number of war casualties in Iran, due to their psychological as well as physical status have adopted children. The study aimed at answering the following questions; how do these people narrate their situation with child adoption and the way they face it? What difficulties or challenges have they been facing? The study is based on grounded theory methodology. The subjects of study include 20 disabled war casualties who have spinal cord injury (waist and neck) in three cities: Tehran, Qom and Isfahan. The findings explain that child adoption has been a way to confront with problems of loneliness, family disagreements and emotional issues. However, over time as the child grows to the maturity, especially at high school and later on, family face multiple problems. Keeping the child adoption as “the big secret”, being a confidant or not a confidant, attitudes of relatives and friends, being an only child, legal obstacles, common problems and social rejection can be considered as some of the problems of child adoption in such families.Keywords: Child Adoption, Disabled War Casualties, Spinal Cord Injury, Social Issue, grounded theory
-
جنگ ایران و عراق مانند هر جنگ دیگری تلفات و خسارت های زیادی را به همراه داشته است. یکی از مهم ترین مصادیق آن خسارت های انسانی است. در میان خسارت های انسانی، گروه جانبازان به عنوان نمادهای عینی و ماندگار از جنگ تحمیلی دارای اهمیت می باشند. امروزه بسیاری از مسایل به ویژه مباحث مربوط به حوزه خانوادگی جانبازان به عنوان قلمرو خصوصی همچنین تحت تاثیر فضای تقدس مآبانه از تیررس صاحب نظران و محققان بدور مانده است. مقاله حاضر می کوشد با روش کیفی (در قالب گراندد تیوری)، به فهم عمیق تری در این زمینه دست یابد. اینکه روایت های آنان از زندگی و مسایل خانوادگی خود چگونه است؟ آنان نسبت به خانواده ها و افراد عادی در فرایند زندگی خانوادگی از انگیزه ازدواج گرفته تا نحوه مدیریت دارای چه وضعیت و تجربه منحصربه فردی می باشند؟ داده ها نشان می دهد که ازدواج جانبازان متاثر از شرایط جسمی و جانبازی از الگوی خاصی (غیرمتعارفی) پیروی کرده است الگویی از خانواده که می توان از آن تحت عنوان «خانواده ناقص» و به تبع آن، زندگی در شرایط سخت تعبیر کرد.
کلید واژگان: تجربه زیسته, جنگ عراق و ایران, خانواده, جانبازان, روش کیفی -
جنگ دارای پیامدهای مثبت و منفی بسیار و یکی از پیامدهای منفی آن تلفات و خسارت های انسانی است. در بین خسارتهای انسانی، جانبازان قطع نخاعی بجای مانده از جنگ به عنوان گروه های همواره در معرض خطر از توجه مضاعفی برخوردارند. جانبازان قطع نخاعی امروزه در زمینه های فردی، اجتماعی و خانوادگی با مسائل مختلفی مواجه اند و در این بین، موضوع خانواده و مسائل مرتبط با آن از مهمترین مسائل آنان است. فهم درست اینکه جانبازان قطع نخاعی بنا به شرایط خاص جسمی و ناتوانی و جایگاه ارزشی که آنان در جامعه ایران دارند، در زمینه ازدواج و تشکیل خانواده از چه الگویی پیروی کرده و تجربه زیسته آنان در این خصوص چیست، مستلزم اتخاذ روش مناسبی است و بنا به ماهیت و پیچیدگی موضوع، روش انتخابی در این پژوهش روش کیفی و مشخصا روش گراندد تئوری است. افراد مورد مطالعه 20 نفر از جانبازان قطع نخاعی در سه شهر تهران، قم و اصفهان هستند. یافته های تحقیق نشان داد که سیر تشکیل خانواده توسط جانبازان قطع نخاعی در همسر گزینی و تشکیل خانواده در ابعاد مختلف از الگویی متفاوت با خانواده افراد عادی پیروی میکند. جانبازان قطع نخاعی در زمینه هایی چون انگیزه ازدواج، همسریابی، مراسم عقد و عروسی، مشارکت والدین در ازدواج، مواجهه با رابطه جنسی و موضوع فرزند آوری از شیوه های خاص پیروی میکنند که در نهایت به نوعی از خانواده تحت عنوان خانواده اضطراری منتهی شده است.کلید واژگان: ازدواج, جانبازان قطع نخاعی, تجربه زیسته, الگوی ازدواج, خانواده اضطراری
-
نحوه تعامل والدین با فرزندان می تواند بر رفتار فرزندان و شکل گیری شخصیت آنان تاثیر گذار باشد، با چنین پیش فرضی می توان گفت نظام تربیتی خانواده بر گرایشدینی فرزندان نیز نقش تعیین کننده ای خواهد داشت، فرضیه اصلی این است که بین سه الگوی«اقتدار استبدای»، «آزادگذاری» و «الگوی اقتدار منطقی» مورد نظر دیانا به امرایند (1973)، با میزان دین داری نوجوانان رابطه معنی داری وجود داشته باشداین تحقیق از دو روش مطالعه اسنادی و میدانی (پیمایشی) سود برده شده است. میزان پایایی پرسش ها با احتساب آلفای کرونباخ تعیین شده اند، به منظور تکمیل مدل سه گانه تربیتی به امرایند، الگوی چهارمی نیز تحت عنوان «الگوی پذیری)» والدین به آن افزوده شده است.
جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه مدارس دولتی شهر تهران است حجم جامعه آماری حدود 325400 دانش آموز برآورد شد است. اما بر برآورد حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران صورت گرفته است حجم نمونه آماری با توجه به بالاترین سطح اعتماد و کمترین میزان خطا تعداد 384 نفر به دست آمد. حهت انتخاب نمونه ها از نمونه گیری چندمرحله ای (خوشه ای، مطبق و تصادفی) استفاده شده است و اطلاعات به دست آمده با روش های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، نتایج نشان می دهد که بین الگوهای عملگرایانه و اقتدار منطقی با دینداری جوانان رابطه معنادار و مستقیمی وجود دارد. و بین الگوی آزادگذاری با دینداری جوانان رابطه معنادار اما معکوسمشاهده استو در نهایت بین الگوی استبدادی با دینداری جوانان رابطه معناداری مشاهده نشده است.کلید واژگان: خانواده, نوجوانان, دینداری, الگویسه گانه به امرایند, اقتدار استبدادی, اقتدار آزادگذاری, اقتدار منطقیChildrens behavior and their personality formation can be influenced by the mode of their interactions with their parents. According to this assumption, it can be said that the method of upbringing in the family plays a determinative role in the formation of religious orientation in children. The principal supposition is that the three authoritative, permissive and authoritarian styles noted by Diana Baumrind (1973) could be significantly related to the extent of adolescents religiosity. We have used two documentary and field (survey) research approaches in this article. The reliability has been calculated by Cronbachs alpha, and there has been added a forth parents modeling to integrate the Baumrinds trinary parenting typology. The statistical population is includes the whole high school students of Tehran state schools, which is estimated to be within the range of 325,400 students. However the sample estimation is calculated using Cochrans sample size formula. The sample size with maximum reliability and minimum error rate is estimated to be 384 students.Keywords: family, adolescents, religiosity, Baumrind's trinary parenting typology, authoritarian parenting, permissive parenting, authoritative parenting -
مقاله ی حاضر تلاش می کند به تحلیل نظری این مسئله بپردازد که آیا نظریه ی چرخشی-ریزشی ابن خلدون در باب دولت ازمنظر مدرنیته ی سیاسی، توان تبیین مکانیسم و دینامیسم دولت را دارد؟ برای پاسخ به این سئوال، ابتدا برمبنای پاره ای از ره یافت های نظری موجود در زمینه ی مدرنیته ی سیاسی، خواص و کارکردها و مفاهیم موجود در گفتمان سیاسی مدرن، معرفی شده و سپس این بررسی با آرای ابن خلدون و گفتمان سیاسی او به مواجهه نهاده شده است. نگارنده برمبنای این تحلیل نظری نشان داده است که از آن جایی که آرای ابن خلدون به عنوان یک نظام حقیقت، برساخته ی شرایط و اقتضائات جامعه ی زمان خود است و در چهارچوب اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خاصی پرورش یافته است، به لحاظ نظری عموما و از جنبه های معرفت شناسی و انسان شناسی خصوصا، کفایت و توانایی لازم را برای تبیین تحولات و دگردیسی دولت مدرن ندارد و بنابراین تلاش پاره ای از جریان های فکری و بعضا ایدئولوژیک جهت تسری و تعمیم آرای او به دولت مدرن امروزین، جز اتلاف و هدر دادن وقت و توان برنامه های تحقیقاتی در باب مدرنیته و جامعه ی جدید نخواهد بود.کلید واژگان: مدرنیته, دستگاه نظری, نظریه ی چرخشی, ریزشی, عصبیت معرفت شناسی, انسان شناسی, دولت, ملتThe present article is a theoretical analysis of the capability of Ibn Khalduns theory of Rise and Fall in explaining the states mechanism and its dynamics in the context of political modernity.
To answer this question, first, on the basis of some theoretical approaches to political modernity, properties, functions and concepts of modern political discourse are introduced, and then encountered with Ibn Khaldun's ideas and his political discourse.
Based on this theoretical analysis, this essay reveals that since the ideas of Ibn Khaldun, as a system of truth, are affected by the conditions and requirements of the society of his time and have nurtured in a peculiar social, political and economic context, theoretically in general and epistemologically and anthropologically in particular, they lack the necessary qualifications and capabilities for explaining the evolution and transformation of the modern state. Therefore, the efforts of some intellectual and even ideological circles to apply his ideas to the modern state, is only a waste of time and energy of the research programs on modernity and the modern society.Keywords: Modernity, system theory, Rise, Fall theory, social cohesion, epistemology, anthropology, nation, state -
با گذشت بیش از دو دهه از پایان جنگ تحمیلی، همچنان بار رنج ناشی از جنگ زدگی و آسیب دیدگی بر دوش برخی از خانواده ها سنگینی می کند. در میان آسیب دیدگان از جنگ، جانبازان به عنوان نمادهای عینی و ماندگار گفتمان ایثار و شهادت، از جایگاه ویژه برخوردارند. جانبازان با مسائل و مشکلات گوناگونی مواجه اند که یکی از مهم ترین آن ها «دغدغه هویت جانبازی» و چالش های مربوط به آن است.
پرسش مقاله این است که جانبازان در مورد جایگاه و هویت جانبازی خود و تغییرات آن نسبت به گذشته چگونه می اندیشند؟ برای ارزیابی و تحلیل این موضوع، با روش کیفی، نظرات تفصیلی 32 نفر از جانبازان 70درصد شهر تهران با مصاحبه های متمرکز گروهی و انفرادی جمع آوری و مقایسه شده است.
یافته ها نشان می دهد که از منظر جانبازان، ادبیات جانبازی دستخوش تغییرات گردیده و در بسیاری از موارد، تقدس و منزلت جانبازی به مجموعه ای از تعارفات، گفتارهای رسانه ای و تبلیغاتی تقلیل یافته است.. در سطح جامعه، الگوهای رفتاری جدید ناهمخوان با فرهنگ ایثارگری گسترش یافته و تفسیر و قرائت های نوین اما متعارض با گفتمان ایثارگری به وجود آمده است. برحسب یافته ها، اکنون تحولات در گفتمان ارزشی جانبازی و ایثارگری، به رویکرد عمدتا مادی و معیشتی منجر شده است، به میزانی که در جامعه رویکرد مادی و اقتصادی بر نگرش فرهنگی نسبت به جانبازان غلبه یافته است. این تحول بر دغدغه های فرهنگی و دامنه انفصال و انزوای اجتماعی جانبازان و برخی از اعضای خانواده، خاصه همسر و فرزندان آنان نیز افزوده است.کلید واژگان: انزوای اجتماعی, جانبازان, جنگ تحمیلی, چالش هویتی, هویت جانبازیSociological Review, Volume:19 Issue: 41, 2012, PP 113 -140After two decades of the end of the Imposing War, still there are many families suffering from a plenty of pains have imposed by the war. Among the victims, Janbazan as objective and perdurable symbols of devotion and martyrdom discourse, have a significant position. Janbazan are faced with a diversity of problems and issues including "the Janbaz identity concern" and the challenges related to it.
The question of this article is that how they think about their Janbaz position and identity and its changes in comparison with the past. To evaluate and analyze this issue, using the qualitative methodology and interview technique, we gathered and compared the detailed comments of 32 Janbaz in Tehran.
The findings demonstrate that in their view, Janbaz literature has changed and in many cases, its sanctimony and dignity reduced to a set of compliments and media and propaganda discourse. In the society, new behavior patterns and ways of interpretations have developed which are incongruent with the devotion culture and its discourse. According to the results, nowadays the transformations in Janbaz and devotion value discourse led to a material and subsistence approach to the extent that this economical approach toward Janbazan overcomes the cultural attitude. This transformation has been added to their own and their families cultural concerns and social separation, especially their spouses and children.Keywords: Janbaz Identity, Identity Challenge, Imposed War, Social Isolation -
پس از گذشت بیش از سه دهه از انقلاب اسلامی سال 1357، بررسی و علل و عوامل پیدایش این انقلاب هنوز از مباحث مطرح در حوزه آکادمیک جامعه شناسی انقلاب است. از بین تئوری های مختلف که به تحلیل انقلاب پرداخته اند، تئوری دیویس به دلیل مقبولیت جهانی و تعدد ارجاعات، اهمیتی مضاعفی دارد. متفکرین زیادی بر این موضوع که آیا تئوری دیویس قابلیت تبیین انقلاب ایران را دارا می باشد یا خیر؟ اختلاف نظر دارند.
مقاله حاضر ضمن شناسایی ریشه ها و تشریح نظریه دیویس و مروری برتحلیل دیدگاه های متفکرین مخالف و موافق چنین تطبیقی، از نظریه رابرت گر در این خصوص استفاده کرده است. استناد به آمار منتشره سازمان برنامه و بودجه، گزارش های اقتصادی بانک مرکزی و برخی دیگر از منابع، تا حد زیادی بر توانایی تبیین و تطبیق این تئوری با انقلاب اسلامی صحه می گذارد. با این وجود مقاله حاضر نشان خواهد داد که تئوری دیویس با محدودیت های نهفته در آن، تنها تبیین کننده بخشی از علل و عوامل انقلاب اسلامی است و بررسی جامع تر نیازمند توجه به رهیافت های تکمیلی دیگر به ویژه رهیافت فرهنگی است.
کلید واژگان: انقلاب اسلامی, تئوری دیویس, رشد اقتصادی, انتظارات فزاینده, افول اقتصادی, خشونت جمعی, رهیافت فرهنگیThe aim of this paper is to explain the Islamic Revolution of Iran based on Davis theory and suggest both advantages and limitations of this theory. More than three decades has passed since the triumph of the Islamic Revolution and the roots and causes of this revolution are still not adequately explored. Among the theories formulated to explain how revolutions happen, that of James Davies J curve has gained global popularity and due to high citation its importance is considerable. Despite this merit, applicability of this theory to the Islamic Revolution, is a matter of dispute among revolution researchers. The authors of the present paper have attempted to review the analyses provided by both advocates and opponents of the applicability of James Davis theory to the Islamic Revolution and adopted a reading provided by Ted Robert Gurr. Economic statistics published by the Plan and Budget Organization, economic reports published by Central Bank of Iran, and some other documents illustrate the capability of the mentioned theory to explain the Islamic Revolution considerably. However, the authors suggest that, Davies theory, due to its limitations, make clear some causes of Islamic Revolution, and to complete the explanation we need supplementary approaches, specially a cultural approach.Keywords: Islamic Revolution, Davies theory, economic growth, increasing expectations, collective violence -
بحث بومی کردن دانش علوم اجتماعی، نزد برنامه ریزان فرهنگی و جامعه شناسان کشور، دغدغه اصلی بوده است. بررسی سیر تاریخی نشان می دهد که پیش از انقلاب، ایده های بومی کردن علوم اجتماعی و جامعه شناسی غالبآ خصلتی ناسیونالسیتی و یا ضدغربی داشته و در واکنش به آسیب های اجتماعی ناشی از صنعتی شدن جامعه با الگوهای غربی و ناکارآمدی جامعه شناسی در مواجهه با مسائل روز صورت گرفت. در حالی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بومی کردن، با ابعاد سیاسی و در راستای تحقق اهداف و آرمان های انقلاب، با رویکرد اسلامی کردن دانشگاه ها و در نهایت تاسیس جامعه شناسی اسلامی مطرح شده است.
این مقاله با رویکرد نظری در پی بررسی بومی کردن جامعه شناسی در پیش و پس از انقلاب، و با مروری بر دیدگاه های موافق و مخالف، زمینه تجربی این مفهوم را مورد کنکاش و بررسی قرار داده و در تلاش است مهم ترین موانع تحقق بومی کردن جامعه شناسی در ایران را برشمرده و راه کارهایی را برای تحقق بخشیدن آن ارائه نماید.
کلید واژگان: بومی کردن, بومی سازی, بومی شدن, بومی گرایی, انقلاب اسلامی, انقلاب فرهنگی, اسلامی کردن
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.