به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

محسن زاینده رودی

  • مهدی فاطمی*، محسن زاینده رودی

    سیاست مالی یکی از ابزار های موثر دولت برای دخالت در اقتصاد است. ارتباط بین مداخله دولت در اقتصاد و متغیرهای کلان از جمله رشد اقتصادی و اشتغال همواره یکی از مسائل مورد بحث در علم اقتصاد است و در مطالعات تجربی متعددی اثرات سیاست های مالی بر تولید، اشتغال و رشد اقتصادآزمون شده است. هدف اصلی این تحقیق تعیین اندازه بهینه دولت در ایران است. همچنین با توجه به نقش  بخش صنعت در اقتصاد ایران، اثر اندازه بهینه دولت بر اشتغال بخش صنعت ارزیابی می شود. در این مقاله ضمن استفاده از داده های دوره زمانی 1360 تا 1398 از روش کنترل بهینه برای تعیین اندازه بهینه دولت استفاده شد و سپس با به کارگیری روش خود رگرسیونی با وقفه توزیعی (ARDL) اثر کوتاه مدت و بلندمدت اندازه بهینه دولت بر اشتغال بخش صنعت ارزیابی شد. نتایج تحقیق نشان داد اندازه بهینه دولت هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت اثر مثبت و معنادار بر اشتغال بخش صنعت داشته است. علاوه بر این، نتایج دلالت بر آن داشت که تاثیر اندازه بهینه دولت بر اشتغال بخش صنعت در مقایسه با اندازه فعلی دولت بیشتر است. به عبارت دیگر در صورتی که اندازه دولت بهینه باشد، سیاست های مالی تاثیر بیشتری بر رشد اشتغال بخش صنعت خواهند داشت.

    کلید واژگان: اندازه دولت, مخارج دولت, کنترل بهینه, اشتغال, بخش صنعت
    Mehdi Fatemi *, Mohsen Zayandehroody

    Fiscal policy is one of the most effective government means to intervene in the economy. The relationship between government intervention in the economy and macro variables such as economic growth and employment is always one of the discussed issues in economics. The impacts of fiscal policies on production, employment and economic growth have been estimated in numerous empirical studies. The main purpose of this paper is to investigate the optimum size of Iran's government. Furthermore, Considering the role of the manufacturing sector in Iran's economy, the impact of government optimal size on Iran's Manufacturing employment would be estimated.  while using data from the period 1360 to 1398, the optimal control method was used to determine the optimum size of the government, and then by using the Autoregressive Distributed Lag method( ARDL), the short-term and long-term Impacts of government optimum size on the employment of the manufacturing sector evaluated. The research results showed that the optimal size of the government both in the short term and in the long term had a positive and significant impact on manufacturing sector employment. In addition the results indicated that the Impact of government optimum size on manufacturing sector employment is greater compared to the current size of the government. In other words, if the size of the government is optimum, fiscal policies will have a greater impact on the manufacturing employment.

    Keywords: Government Size, Government Spending, Optimal Control, Employment, Industrial Sector
  • مهدی سلطانی نژاد، علی رئیس پور رجبعلی*، محسن زاینده رودی
    مقدمه

    جهانی‏شدن و دیجیتالی‏شدن، به ویژه ظهور راه حل های پرداخت نوآورانه ازسوی شرکت های فین تک و فناوری بزرگ، مانند پی‏پال، علی پی، وی چتپی یا لیبرا، بانک های مرکزی را بر آن داشته است که به ارتقای زیرساخت های سیستم پرداخت و همچنین، مفهوم گسترده تر و ارائه پول فکر کنند. گرایش فرضی به سمت «جامعه بدون پول نقد» بانک های مرکزی را بر آن داشت تا به فکر انتشار ارز به شکل دیجیتالی باشند که به عنوان «ارزهای دیجیتال حاکمیتی» یا «ارزهای دیجیتال بانک مرکزی» شناخته می شوند. این موضوع، موجب افزایش علاقه سیاست‏گذاران و محافل علمی به ارزهای دیجیتال بانک مرکزی شده است. معرفی ارزهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDCs) آغاز یک دوره پولی جدید را نشان خواهد داد. نتایج یک نظرسنجی در سال 2020 نشان داد بانک های مرکزی که یک پنجم جمعیت جهان را نمایندگی می کنند، احتمالا «خیلی زود» CBDC را انتشار می دهند؛ درحالی که 80 درصد بانک های مرکزی در سراسر جهان روی انتشار یک CBDC مطالعه می کنند. ازسوی دیگر، همه گیری کووید-19 نگرانی های عمومی را در مورد انتقال ویروس از طریق پول نقد ایجاد کرد و درنتیجه درخواست ها برای توسعه روش های پرداخت بدون تماس مانند CBDC را افزایش داد.به طورکلی، یکی از اهداف اصلی CBDC، افزایش دسترسی به ذخایر بانک مرکزی فراتر از قلمرو کوچک بانک های تجاری برای عموم مردم است؛ مفهومی که گاه از آن به عنوان «ذخایر برای همه» یاد می شود. بنابراین، پول نقد دیگر تنها شکل پول بانک مرکزی نخواهد بود که مردم می‏توانند ازطریق آن معامله و پس‏انداز کنند؛ بلکه این کارها را می‏توان با ذخایر سپرده شده در بانک مرکزی انجام داد.CBDCها می‏توانند هزینه ‏ها را کاهش دهند. آنها را می‏توان ازطریق کیف پول‏های دیجیتال در دستگاه ‏های تلفن همراه ارائه کرد و هزینه ‏های مربوط به نگهداری حساب‏های بانکی فیزیکی و کارمزد تراکنش‏ها را کاهش داد. همچنین، CBDCها ممکن است با کاهش واسطه ها در زنجیره تراکنش عادی ازطریق اتصال نزدیک تر یا دسترسی مستقیم به حساب های تسویه بانک مرکزی، قیمت پرداخت های فرامرزی (و احتمالا داخلی) را کاهش دهند.

    روش تحقیق:

     در این مقاله، یک الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی با استفاده از رویکرد بیزین و داده های فصلی در دوره زمانی 1383:01- 1401:02 برآورد شده است.پارامترهای الگو با استفاده از رویکرد بیزین و الگوریتم Random Walk Metropolis-Hastings برآورد شده است. در این راستا داده های متغیرهای قابل مشاهده الگو شامل داده های فصلی تعدیل شده تولید ناخالص داخلی با نفت و بدون نفت، مخارج مصرفی، مخارج سرمایه گذاری، مخارج دولت، ذخایر خارجی بانک مرکزی، شاخص قیمت مصرف کننده و نرخ رشد پول است.

    بحث و نتایج

    نتایج آزمون تشخیصی زنجیره مارکوف-مونت کارلو بروکز و گلمن (1989) نشان می دهد برآورد پارامتر‏ها مناسب بوده و قابل اتکا هستند. نتایج نشان می دهد افزایش انتشار CBDC، موجب افزایش نرخ بهره  و کاهش نرخ بهره حقیقی  می‏شود که کاهش تقاضا برای پول نقد، و افزایش تولید ناخالص داخلی، ساعات اشتغال و رشد اقتصادی را به همراه دارد. این بخش از نتایج پژوهش حاضر، با نتایج مطالعه ورشوساز و همکاران (1399) و سکوتی و همکاران (1401) هماهنگ و مشابه است. افزایش تولید به کاهش تورم و افزایش نرخ ارز حقیقی و ذخایر خارجی بانک مرکزی منجر می شود. این بخش از نتایج مقاله، با نتایج مطالعه باردیر و کمهوف (2022) هماهنگ و مشابه است. همچنین، نظر به افزایش شفافیت در اقتصاد و کاهش هزینه مبادله، مخارج مصرفی، مخارج سرمایه ‏گذاری افزایش یافتند و مخارج دولت و نسبت کسری بودجه دولت به GDP کاهش یافته است.دراین پژوهش به پیروی از بریگوگلیو و گالیا (2003) و فاروژیا (2007)، از مولفه‏ های ذخایر خارجی بانک مرکزی ، نسبت کسری بودجه دولت به تولید ناخالص داخلی  و تورم  جهت تحلیل تاب‏آوری اقتصادی  استفاده شد:کاهش تورم و نسبت کسری بودجه دولت به GDP، و ازسوی دیگر، افزایش ذخایر خارجی بانک مرکزی به افزایش تاب‏آوری اقتصادی منجر شده است.

    توصیه‏ های سیاستی:

     با توجه به نتایج برآورد الگو، پیشنهاد می‏شود که دولت به عنوان مقام پولی، با انتشار CBDC، مخارج خود را مدیریت کرده و از این طریق کسری بودجه کاهش یابد. ازسوی دیگر، با انتشار این نوع ارز و افزایش شفافیت در اقتصاد، به عنوان یک سیاست انبساطی، شرایط برای افزایش رشد اقتصادی و به دنبال آن افزایش تاب‏آوری اقتصادی مهیا خواهد شد. اعلامیه تعارض منافع: نویسندگان هیچ گونه تضاد منافعی برای اعلام مرتبط با محتوای این مقاله ندارند.قدردانی ها: ما از داوران ناشناس برای نظرات مفیدشان که تا حد زیادی به بهبود کار ما کمک می کنند، تشکر می کنیم.

    کلید واژگان: ارز دیجیتال بانک مرکزی, تاب‏آوری اقتصادی, رشد اقتصادی, تعادل عمومی پویای تصادفی, برآورد بیزین
    Mehdi Soltani Nejad, Ali Raeispour Rajab Ali *, Mohsen Zayandehroodi
    Introduction

    Globalization and digitization, especially the emergence of innovative payment solutions from fintech and large technology companies, have prompted central banks to consider upgrading payment system infrastructure as well as the broader concept and provision of money. The supposed trend towards a cashless “society” has prompted central banks to consider issuing currency in digital form, known as “sovereign digital currencies” or “central bank digital currencies” (CBDCs). This issue has  increased the interest of policymakers and scientific communities in digital currencies of the central bank. The introduction of Central Bank Digital Currencies will mark the beginning of a new monetary era. A recent survey found that central banks representing a fifth of the world's population are likely to issue a CBDC "very soon," while 80 percent of central banks worldwide are considering issuing a CBDC.On the other hand, the COVID-19 pandemic has raised public concerns about the transmission of the virus through cash, thus increasing calls for the development of contactless payment methods such as CBDC.In general, one of the main goals of CBDC is to increase access to central bank reserves beyond the small territory of commercial banks for the general public; a concept sometimes referred to as "reserves for all". Therefore, cash will no longer be the only form of central bank money through which people can trade and save; rather, these things can be done with the reserves deposited in the central bank.CBDCs can reduce costs. They can be provided through digital wallets on mobile devices, reducing the costs associated with maintaining physical bank accounts and transaction fees. CBDCs may also lower the price of cross-border (and possibly domestic) payments by reducing intermediaries in the normal transaction chain through closer connectivity or direct access to central bank clearing accounts.The central bank's digital currencies can increase the resilience of the economy against shocks by increasing the efficiency of the payment system. However, its incorrect implementation may lead to increased systematic risks that reduce resilience. Therefore, the basic and safe design and implementation of the central bank's digital currency is important to maintain the resilience of the economy against shocks.According to the above, the main motivation of the present study is to explore the effect of the central bank's digital currency expansion on the resilience of Iran's economy using a dynamic stochastic general equilibrium model.

    Methodology

    In this paper, a dynamic stochastic general equilibrium model was presented and estimated using the Bayesian approach and seasonal data in the period of 03.20.2004-06.22.2022.The parameters of the model are estimated using the Bayesian approach and the Random Walk Metropolis-Hastings algorithm. In this regard, the data of the observable variables of the model include seasonally adjusted data of GDP with and without oil, consumption expenditures, investment expenditures, government expenditures, foreign reserves of the central bank, consumer price index, and the growth rate of money has been used.

    Discussion and Results

    The results of the Markov Chain Monte Carlo diagnostic test of Brooks and Gelman (1989) showed that the parameter estimates are appropriate and reliable. The results showed that the increase in CBDC issuance causes an increase in the interest rate and a decrease in the real interest rate, which reduces the demand for cash, and increases the GDP, employment hours, and economic growth. This part of the results of the current research is consistent and similar with the results of Varshosaz et al. (2021), and Sokooti et al. (2022). The increase in production led to a decrease in inflation and an increase in the real exchange rate and foreign reserves of the central bank. This part of the results of the present study was consistent and similar to the results of the study of Barrdear and Kumhof (2022). Furthermore, considering the increase in transparency in the economy and the decrease in transaction costs, consumption expenditures and investment expenditures increased; and government spending and the ratio of government budget deficit to GDP decreased.In this research, following Briguglio and Galea (2003) and Farrugia (2007), the components of the central bank's foreign reserves, the ratio of government budget deficit to GDP, and inflation were used to analyze economic resilience:The reduction of inflation and the ratio of government budget deficit to GDP, and on the other hand, the increase of foreign reserves of the central bank, have led to an increase in economic resilience.

    Policy recommendations: 

    According to the results of the estimation of the model, it is suggested that the government, as a monetary authority, manage its expenses by issuing CBDC and thereby reduce the budget deficit. On the other hand, with the release of this type of currency and increased transparency in the economy, as an expansion policy, the requirements and circumstances will be created to increase economic growth.Declaration of Competing Interest: The authors have no conflicts of interest  to declare that are relevant to the content of this article.Acknowledgments: We thank anonymous reviewers for their useful comments greatly contributing to improving our work.JEL Classifications: C11, E31, E58.

    Keywords: Central Bank Digital Currency, Economic Resilience, Dynamic Stochastic General Equilibrium Model, Bayesian Estimation
  • آزاده بهرامی*، محسن زاینده رودی
    هدف
    تجزیه و تحلیل آثار تکانه های ارزی بر متغیرهای کلان اقتصادی و تقاضای بازار کار در ایران با استفاده از مدل تعادل عمومی پویای تصادفی. 
    روش
    در این مطالعه تکانه های ارزی، تولید ناخالص داخلی واقعی، اشتغال، نرخ بهره، تولید ناخالص داخلی بدون نفت، درآمدهای نفتی، تورم، مصرف و مصرف دولتی مورد توجه قرارگرفته اند. تکانه های ارزی به عنوان منبع نوسانات در الگوی تحقیق تعریف شده و شبیه سازی و حل (کالیبراسیون) مدل بر اساس روش بیزین و با استفاده از نرم افزار داینر (Dynare) تحت نرم افزار متلب (MATLAB) بر اساس روش مونت کارلو با زنجیره مارکوف در قالب الگوریتم متروپلیس- هستینگز و با استفاده از داده های تعدیل فصلی دوره زمانی 1396-1368 انجام گرفته است.  
    یافته ها
    نتایج نشان دهنده آن است که مدل مورد استفاده برای شبیه سازی اقتصاد ایران مدلی مناسب است. برآورد مشخص کرد که تکانه های ارزی سبب کاهش تولید ناخالص داخلی واقعی، تولید ناخالص داخلی بدون نفت، نرخ بهره، مصرف دولتی، افزایش تورم و مصرف، کاهش اشتغال و کاهش تقاضای نیروی کار می گردد. 
    نتیجه گیری
    احتناب از به وجود آمدن تکانه های ارزی و ثبات قیمت ارز به خصوص در دوره های کوتاه مدت می تواند ثبات و پایداری بیشتر متغیرهای کلان اقتصادی باشد.
    کلید واژگان: تکانه ارزی, تقاضای نیروی کار, مدل تعادل عمومی پویای تصادفی, مکتب کینزی جدید
    Azadeh Bahrami *, Mohsen Zayanderoody
    Objective
    Currency shocks affect macroeconomic variables and affect different economic markets. The exchange rate is one of the influential and important variables in economic systems, and in countries like Iran, where the major part of the government's income is formed from foreign currency income from oil exports, it is much more important. Exchange rate as an important key variable including the effects of developments and relations outside the economy on the domestic economic variables of interest and its effect on these variables is of special importance. On the other hand, employment is an effective factor in economic growth, income distribution and maintaining human dignity, and unemployment is the root of many anomalies and economic, social and political consequences. Currency impulses affect the demand of the entire economy through imports, exports, and demand for money, as well as the supply of the entire economy through the cost of imported intermediate goods. Therefore, the changes of this variable easily affect the economic structure of the countries, new theoretical discussions followed by experimental studies have shown that exchange rate impulses have different effects on macroeconomic variables in different economies. In such a way that the manner and size of this effect on the variables are different and depends on the initial conditions of each economy. The demographic structure of Asian countries and the abundant supply of labor on one hand and the lack of appropriate facilities and as a result insufficient demand on the other hand have made unemployment the most important socio-economic problem of these countries.
    Method
    Accordingly, the purpose of this paper is to analyze the effects of currency shocks on macroeconomic variables and labor demand in Iran using a stochastic dynamic general equilibrium model. In this study, currency shocks, real GDP, employment, interest rates, oil-free GDP, oil revenues, inflation, consumption and government consumption are considered as currency shocks as the source of fluctuations in the research model. The model is also simulated and solved using seasonal data and Bayesian estimator. The results of the model solving show that the model used to simulate the Iranian economy is very appropriate.
    Results
    The model is also simulated and solved using seasonal data and Bayesian estimator. The results of the model solving show that the model used to simulate the Iranian economy is very appropriate. The results of solving the model indicate that the model used to simulate Iran's economy is very suitable. The results obtained from the shock response functions caused by the currency impulse show that the production increases in response to the currency impulse in the short term due to the increase in exports and investment. In the following, due to the dynamics of the variables affecting production, the production decreased and returned to its stable level in the fifth period. The behavior of interest rate variables and public sector consumption with currency impulse is exactly the same as the behavior of production. The biggest declines are related to real GDP and interest rates. An increase in the exchange rate and a decrease in the interest rate will increase liquidity and increase the consumption of domestic consumer demand, which will cause the general price level to increase again. With the increase in consumption, inflation will start to increase, the changes in the domestic interest rate due to the currency impulse will also increase at first, then decrease and then increase again, so that in the long term its effect will tend to zero and it will reach its stable equilibrium state. Changing the exchange rate from different directions leaves opposite effects on production, and the result of these effects indicates the net effect of changing the exchange rate on production and employment. As the model outputs show. The results show that currency shocks reduce the medium-term real GDP, oil-free GDP, interest rates, government consumption and inflation and consumption. The results also show that severe currency shocks and rising exchange rates in the short run have reduced employment and labor demand. The effect of the change in the real exchange rate on production is revealed from two paths: one is the path of the amount of use of the existing production capacity and the other is the path of the amount of investment and creation of new production capacities. Also, due to the fact that the currency impulse leads to a decrease in the GDP over time and on the other hand causes an increase in the inflation rate and liquidity, it is recommended to use monetary tools as much as possible to avoid the extreme impact of the impulse. currency effects on the economy. On the other hand, the lower dependence of national income on oil can make the effect of exchange rate changes weaker.
    Conclusion
    The results show that currency shocks reduce the medium-term real GDP, oil-free GDP, interest rates, government consumption and inflation and consumption. The results also show that severe currency shocks and rising exchange rates in the short run have reduced employment and labor demand.
    Keywords: Stochastic Dynamic, General Equilibrium Models, Currency Shocks, Macroeconomic Variables
  • غزال سیف، سید عبدالمجید جلائی اسفندآبادی *، محسن زاینده رودی

    یکی از مهمترین اهداف سیاست گذاران اقتصادی در کشور، توزیع مناسب و عادلانه درآمد در بین اقشار مختلف مردم است. مشکل عدم توزیع مناسب درآمد و افزایش نابرابری درآمدی غالبا از دید مسایل عدالت اجتماعی و فقر مورد توجه قرار می گیرد و همین امر موجب شده است تا راه حل های کوتاه مدت برای رفع این مشکل توصیه شود. مقاله حاضر به ارائه الگوی بهینه تجارت بین الملل انرژی ایران با تاکید بر بحران های بین المللی، رشد اقتصادی، بیکاری و توزیع درآمد با استفاده از مدل خودرگرسیون برداری ساختاری SVAR برای سال های 1364- 1399 در جامعه آماری ایران و در انرژی نفت می پردازد. براساس نتایج تخمین مدل SVAR؛ یک تکانه وارده از ناحیه قیمت انرژی به ترتیب، به اندازه 0.3 درصد باعث افزایش نابرابری توزیع درآمد، 15 درصد افزایش بیکاری و 12 درصد کاهش تولید در کشور می شود، همچنین یک تکانه وارده از ناحیه سالهای تحریم در صادرات نفتی کشور، به ترتیب باعث افزایش 0.5 درصد نابرابری توزیع درآمد، 7 درصدی بیکاری و کاهش 0،6 درصدی تولید می شود. برقراری رابطه نظری مناسب بین متغیرهای مورد بحث در کشور بیش از آنکه متاثر از سیاست های موقت اقتصادی دولت باشد، دستخوش تغییرات اساسی در ساختار و شرایط سیاسی و اقتصادی می شود، اما با توجه به نتایج مدل، اقتصاد آسیب چندانی از بحران مالی ندیده است، یا معمولا با یک وقفه شش ماهه تا یک ساله، بر اقتصاد کشور تاثیر گذاشته است.

    کلید واژگان: تجارت, بحران های بین المللی, رشد اقتصادی, بیکاری, توزیع درآمد
    Ghazal Saif, Syed Abdul Majeed Jalai Isfandabadi *, Mohsen Zayandeh Roudi

    One of the most important goals of economic policy makers in the country is the proper and fair distribution of income among different classes of people. The problem of lack of proper distribution of income and increase of income inequality is often considered from the point of view of social justice and poverty, and this has led to recommend short-term solutions to solve this problem. This article presents the optimal model of Iran's international energy trade with emphasis on international crises, economic growth, unemployment and income distribution using SVAR structural vector autoregression model for the years 1364-1399 in Iran's statistical society and in oil energy. Based on the estimation results of the SVAR model; An impulse coming from the area of energy prices will increase the inequality of income distribution by 0.3%, increase unemployment by 15% and decrease production by 12% in the country, as well as an impulse coming from the years of embargo in the country's oil exports will cause respectively 0.5% increase in income distribution inequality, 7% unemployment and 0.6% decrease. Establishing a suitable theoretical relationship between the discussed variables in the country, rather than being affected by the government's temporary economic policies, undergoes fundamental changes in the structure and political and economic conditions, but according to the model results, the economy has not been harmed much by the financial crisis. , or usually with a gap of six months to one year, has affected the country's economy.

    Keywords: Trade, International Crises, Economic Growth, Unemployment, Income Distribution
  • فرحناز پیمانه، محسن زاینده رودی*، سید عبدالمجید جلائی اسفندآبادی

    سازمان همکاری شانگهای نمادی از زنجیره همگرایی منطقه ای در آسیا به شمار می رود که به واسطه موقعیت اقتصادی و یا اجتماعی کشورهای عضو و همچنین پوشش جغرافیایی این گروه در سطح جهان قابل توجه است.از سویی تفاوت های عدیده در زیرساخت های اقتصادی کشورهای عضو و سطح درآمدی آن ها بررسی شاخص تاب آوری در گروه شانگهای بسیار حائز اهمیت است.در واقع شاخص تاب آوری به دنبال ارزیابی قابلیت سازگاری اقتصادی یک کشور و یا گروهی از کشورها در مقابل شوک های ایجادشده و نهایتا پتانسیل بازگشت به سطح تعادلی مطلوب است،لذا بررسی سطح تاب آوری در گروه شانگهای می تواند دورنما و آینده این سازمان را با وضوح بیشتری نشان دهد.در این پژوهش از روش اقتصادسنجی پانل فضایی در دوره زمانی 2019-2013 استفاده شده است.لذا دو معادله بررسی و مدل SEM با روش اثرات تصادفی پذیرفته شده است و نتایج نشان می دهد که متغیرهای حجم تجارت و نوآوری بر سرانه تولید ناخالص داخلی، تاثیر مثبت و معناداری دارند.

    کلید واژگان: رقابت پذیری, اقتصاد دانش بنیان, تاب آوری, روش اقتصادسنجی فضایی.
    Farhanaz Paymaneh, Mohsen Zayandeh Roudi*, Seyyed Abdulmajid Jalai Esfandabadi

    The Shanghai Cooperation Organization is a symbol of the regional convergence chain in Asia, which is significant due to the economic or social position of the member countries as well as the geographical coverage of this group worldwide. Moreover, due to the large differences in the economic infrastructure of the member countries and their income levels, it is very important to study the index of resilience in the Shanghai group. In fact, the resilience index seeks to assess the ability of the economic compatibility of a country or a group of countries in the face of shocks and ultimately the potential to return to the desired equilibrium level, so a study of the level of resilience in the Shanghai group can show the prospects and future of the organization more clearly. In this research, the econometric method of space panel in the period 2014-2020 has been used. Therefore, two equations have been investigated and the SAR model has been accepted by the random effects method and the results show that the variables of trade volume and innovation have a positive and significant effect on the resilience index.

    Keywords: Economic Resilience, Competitiveness, Knowledge-Based Economics
  • علی اصغر بهارلو، سید عبدالمجید جلائی اسفندآبادی*، محسن زاینده رودی

    با توجه به اهمیت موضوع امنیت غذایی در برنامه ریزی کشورهای در حال توسعه از جمله ایران و همچنین نقش مهم بخش خصوصی در سرمایه گذاری مواد غذایی، مطالعه حاضر به بررسی تاثیر سرریزهای تکنولوژی بر سرمایه گذاری بخش خصوصی در صنایع غذایی کشاورزی ایران در یک بازه زمانی 30 ساله پرداخته است. در این مطالعه با بهره گیری از مدل رهیافت تعادل عمومی قابل محاسبه پویا (DCGE) و با استفاده از ماتریس حسابداری اجتماعی 1390، اثرات سرریزهای تکنولوژی شامل سه سناریوی دو برابر شدن سرمایه گذاری مستقیم خارجی، بهبود تحقیق و توسعه از طریق بهبود بهره وری تولید با لحاظ ضریب کسر فناوری 0062/0 و افزایش 20 درصدی واردات کالاهای سرمایه ای و واسطه ای بر متغیر سرمایه گذاری نهادهای خصوصی در صنایع غذایی-کشاورزی شامل 4 بخش زراعت و باغبانی، دام، شیلات و صنایع غذایی، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که سناریوی اول باعث افزایش سرمایه گذاری نهادهای خصوصی در هر چهار بخش فوق خواهد شد. سناریوی دوم نمی تواند باعث افزایش سرمایه گذاری نهادهای خصوصی در چهار بخش مورد نظر شود و سناریوی سوم تاثیری بر افزایش سرمایه گذاری نهادهای خصوصی بر بخش های صنایع غذایی-کشاورزی به جز شیلات نخواهد داشت. بنابراین پیشنهاد می شود که به منظور توسعه صنایع غذایی-کشاورزی در ایران، سیاست های لازم جهت جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی و محدودیت واردات کالاهای واسطه ای بکار گرفته شود.

    کلید واژگان: رشد اقتصادی صنایع غذایی-کشاورزی, سرمایه گذاری مستقیم خارجی, تحقیق و توسعه, واردات کالاهای سرمایه ای
    Aliasghar Baharloo, Seyed Abdulmajid Jalaee Esfandabadi*, Mohsen Zayanderoodi

    Considering the significance of food security in the planning of developing nations, such as Iran, and the crucial role played by the private sector in food investment, this study explores the influence of technology spillovers on private sector investment in Iran's agricultural food industry over a 30-year period. Using the dynamic computable general equilibrium (DCGE) model and the 2010 social accounting matrix, the study evaluates the effects of technology spillovers in three scenarios: doubling foreign direct investment, enhancing research and development to improve production efficiency (with a technology deduction coefficient of 0.0062), and increasing capital and intermediary goods imports by 20%. The impact of these scenarios on private institutional investment in the agricultural food industry, encompassing agriculture and horticulture, livestock, fisheries, and food industries, is assessed. The results indicate that the first scenario leads to increased private sector investment in all four sectors mentioned. The second scenario does not increase private sector investment in these sectors, while the third scenario only affects investment in the fisheries sector, without impacting the other sectors of the agricultural food industry.

    Keywords: Economic Growth Of Food-Agricultural Industries, Foreign Direct Investment, Research, Development, Import Of Capital Goods
  • علی سالاری، محسن زاینده رودی*، سید عبدالمجید جلایی
    کاهش فقر و نابرابری از مهم ترین اهداف برنامه ریزان و سیاست مداران در جوامع مختلف جهان است. موفقیت برنامه های فقرزدایی، به شناسایی دقیق پدیده فقر بستگی دارد..در این پژوهش با استفاده از رویکرد فقر چندبعدی الکایر- فوستر، شاخص فقر چندبعدی در 5 بعد آموزش، اشتغال، استاندارد زندگی، سلامت و مسکن، برای مناطق شهری و روستایی در طی سال های 1396 تا 1398 محاسبه شده است. نتایج این پژوهش نشان داد، در مناطق روستایی حدود 28 درصد افراد فقیر هستند و در مناطق شهری حدود 25 درصد فقیر هستند. میزان فقر در سال 1397 روند کاهشی داشته است اما در سال 1398 دارای روند صعودی بوده است. حدود 51 درصد افراد فقیر در مناطق روستایی زندگی می کنند و حدود 49 درصد آ ن ها ساکن مناطق شهری هستند. بیشترین میزان محرومیت در مناطق شهری و روستایی مربوط به بعد اشتغال است که حدود 40 درصد است. در بعد، آموزش، استاندارد زندگی، سلامت و مسکن، به ترتیب 16، 4، 5/24 و 5/15 درصد است. شاخص فقر چندبعدی در مناطق شهری و روستایی به ترتیب، 10 و 5/11 درصد است. محرومیت زنان در مناطق شهری و روستایی در بعد آموزش بیشتر از محرومیت مردان است.
    کلید واژگان: فقر چندبعدی, ایران, مناطق روستایی, مناطق شهری
    Ali Salari, Mohsen Zayanderoody *, Seyed Abdolmajid Jalaee
    Reducing poverty and inequality is one of the most important goals of planners and politicians in different societies of the world. The success of poverty alleviation programs depends on the accurate identification of the phenomenon of poverty. In this study, using the Alkire and Foster multidimensional poverty approach, the multidimensional poverty index in 5 dimensions of education, employment, standard of living, health and housing, for urban and rural areas during the years 1396 to 1398 has been calculated. The results of this study showed that in rural areas about 28% of people are poor and in urban areas about 25% are poor. Poverty rate in 1397 had a decreasing trend but in 1398 had an upward trend. About 51% of the poor live in rural areas and about 49% of them live in urban areas. The highest rate of deprivation in urban and rural areas is related to the employment dimension, which is about 40%. In terms of education, standard of living, health and housing are 16, 4, 24.5 and 15.5 percent, respectively. The multidimensional poverty index in urban and rural areas is 10% and 11.5%, respectively. Deprivation of women in urban and rural areas in terms of education is more than deprivation of men.
    Keywords: Multidimensional Poverty, Iran, Rural Areas, Urban Areas
  • مهدی فاطمی*، محسن زاینده رودی، یعقوب فاطمی زردان
    بخش عمومی و نقش آن در اجرای سیاست‏های مالی برای کشور به دو دلیل از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از یک طرف، عمده ترین منبع درآمدی دولت، درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت است و از طرفی به دلیل نقش پررنگ دولت در اقتصاد ایران، .در این راستا، مالیات یکی از باثبات ترین درآمدهای دولت است و می تواند به عنوان ابزاری در جهت اجرای عدالت اجتماعی و تشویق سرمایه گذاری استفاده شود. اخذ مالیات به صورت بهینه می تواند علاوه بر اثرات مثبتی که دارد بر شاخص های اقتصادی نیز اثرگذار باشد. هدف این مقاله تعیین عوامل موثر بر نرخ بهینه مالیات در اقتصاد ایران طی دوره زمانی 1398-1360 به کمک روش کنترل بهینه می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد نسبت مصرف بخش خصوصی به بخش دولتی و نرخ استهلاک اثرمنفی، نسبت سرمایه گذاری بخش دولتی به خصوصی، موجودی سرمایه، ضریب پیشرفت فنی، کشش تولید نسبت به سرمایه گذاری بخش دولتی و خصوصی بر روی نرخ مالیات بهینه اثر مثبت داشته اند. از میان عوامل مذکور ،نسبت مصرف بخش خصوصی به بخش دولتی و کشش تولید نسبت به سرمایه گذاری بخش خصوصی بیشترین تاثیر را بر نرخ مالیات بهینه دارند. بسته به مقدار متغیرهای مذکور نرخ بهینه مالیات در اقتصاد بین 88/22 تا 5/25 درصد می باشد. متوسط نرخ مالیات در دوره مورد بررسی به قیمت ثابت حدود 14 درصد بوده است. یکی از دلایل پایین بودن نرخ مالیات وجود معافیت های مالیاتی، عدم شمول مالیات بر برخی از فعالیت ها، وابستگی بودجه دولت به نفت است. بنابراین برای بهینگی مالیات در اقتصاد باید گسترش پایه های مالیاتی، جلوگیری از فرار مالیاتی در اقتصاد، اخذ مالیات به صورت هدفمند از فعالیت ها، کاهش کسری بودجه دولت بالاخص بودجه جاری، رفع وابستگی به درآمدهای نفتی و کوچک سازی و کاهش تصدی گری دولت مورد توجه سیاستگذاران قرار گیرد.
    کلید واژگان: مالیات, کنترل بهینه, دولت, سیاست مالی, روش کنترل بهینه
    Mehdi Fatemi *, Mohsen Zayandahroody, Yaqhob Fatemi Zordan
    The public sector and its role in the implementation of financial policies for Iran are of special importance for two reasons. On the one hand, the main source of government income is the foreign currency income from oil exports, which is strongly affected by international shocks, and on the other hand, due to the prominent role of the government in Iran's economy, the government's financial behavior in the form of annual budgeting and policies Government finance, like tax collection, has a great impact on other productive sectors. Therefore, it is necessary to follow the implementation of financial policies with special care. In this regard, tax is one of the most stable government revenues and can be used as a tool to implement social justice and encourage investment. Tax collection in an optimal way can have an effect on economic indicators in addition to its positive effects. The purpose of this article is to determine the effective factors on the optimal tax rate in Iran's economy during the period of 1981-2016 with the help of the optimal control method. The results of the research show that the consumption ratio of the private sector to the public sector and the depreciation rate have a negative effect, the ratio of public sector investment to the private sector, capital stock, technical progress coefficient, the elasticity of production compared to the investment of the public and private sectors have a positive effect on the optimal tax rate. are Among the mentioned factors, the ratio of private sector consumption to the public sector and the elasticity of production compared to private sector investment have the greatest impact on the optimal tax rate. Depending on the value of the mentioned variables, the optimal tax rate in the economy is between 22.88 and 25.5 percent. The average tax rate in the period under review was about 14% at constant prices. One of the reasons for the low tax rate is the existence of tax exemptions, the exclusion of taxes on some activities, and the dependence of the government budget on oil. Therefore, for the optimization of taxation in the economy, it is necessary to expand the tax bases, prevent tax evasion in the economy, collect taxes in a targeted manner from activities, reduce the government budget deficit, especially the current budget, remove dependence on oil revenues, and downsize and reduce the administration of the government. The attention of policy makers.
    Keywords: : Tax, Optimal Control, Government, Financial Policy, Optimal Control Method
  • فرحناز پیمانه، محسن زاینده رودی*، سید عبدالمجید جلایی اسفندآبادی

    شاخص تاب آوری به توانایی یک سیستم جهت جذب آشفتگی و سازمان دهی مجدد اشاره دارد به طوری که سیستم هنوز وظیفه، ساختار، مشخصات و بازخوردهای یکسانی را حفظ کند. این مفهوم پس از بحران مالی سال 2008 میلادی در زمینه مباحث اقتصادی مطرح شد و هدف آن ارزیابی قابلیت سازگاری اقتصادی یک کشور با شوک های ایجادشده و نهایتا پتانسیل بازگشت به سطح تعادلی مطلوب است. در شرایط اقتصاد ایران که به دلیل اعمال انواع تحریم ها در سال های اخیر با چالش های بسیاری روبه رو بوده و ارزیابی سطح تاب آوری از کانال های مختلف بسیار ضروری و حائز اهمیت است. لذا این پژوهش به بررسی تاثیر شاخص های رقابت پذیری و اقتصاد دانش بنیان بر تاب آوری اقتصاد کشور ایران در دوره زمانی 1397-1363 با تواترهای متفاوت سالانه و فصلی با استفاده از روش ARDL -MIDAS پرداخته شده است. نتایج بیانگر این است که در دوره های زمانی کوتاه مدت و بلندمدت متغیرهای حجم تجارت (شاخص رقابت پذیری) و نوآوری (شاخص اقتصاد دانش بنیان) بر شاخص تاب آوری، تاثیر مثبت و معناداری دارند. همچنین متغیرهای نسبت درآمدهای نفتی به تولید ناخالص داخلی و سرمایه گذاری مستقیم خارجی بر تاب آوری تاثیر مثبت و معنادار و متغیرهای اندازه دولت و نرخ تورم بر تاب آوری تاثیر منفی و معناداری داشته اند. لذا ایجاد زیرساخت های مناسب به منظور بهره گیری هر چه بیشتر از مزایای بسترهای دانش بنیان و همچنین گسترش سطح رقابت پذیری مورد توصیه است.

    کلید واژگان: رقابت پذیری, اقتصاد دانش بنیان, تاب آوری, الگوی داده های ترکیبی با تواتر متفاوت (MIDAS), ARDL
    Farahnaz Peymaneh, Mohsen Zayanderoody *, Syed Abdulmajid Jalaee

    The resilience index refers to the ability of a system to absorb turmoil and reorganization so that the system still maintains the task, structure, specifications, and feedback. This concept was introduced after the 2008 financial crisis economic issues, and its goal is to assess the capability of economic compatibility of a country with shocks and, ultimately, the potential return to the equilibrium level. Under the conditions of the Iranian economy, due to the practice of sanctions in recent years, which has faced many challenges, evaluating the resilience level of different channels is essential. So, this study investigates the effect of competitiveness and knowledge-based economics on the Resilience of the Iranian economy from 1985 to 2019, with mixed frequency, annual and seasonal, using the ARDL-Midas method. The results indicate that in the short-term and long-term periods, the variables of trade (Competitiveness) and innovation (Knowledge-based Economics) on the resilience index have a positive and significant effect. Also, the variables of the ratio of oil revenues to GDP and foreign direct investment have had a positive and significant impact on Resilience, and the variables of government size and inflation rate have had a negative and significant effect on Resilience. Therefore, creating appropriate infrastructure is recommended to use the benefits of the knowledge base and expand competitiveness levels

    Keywords: Competitiveness, Knowledge-Based Economics, Resilience, Mixed Frequency Data Sampling (MIDAS), ARDL
  • محبوبه فرزاد*، محسن زاینده رودی
    مقدمه و هدف

    امروزه شاخص های سلامت به عنوان عاملی مهم در توسعه کشورها محسوب می شود و می تواند در بالا بردن سطح شاخص های توسعه ای موثر باشد. در همین راستا تحقیق حاضر با هدف تحلیل بررسی تاثیر شاخص های سلامت بر شاخص های فرهنگی بیماران دیابتی استان های ایران انجام شده است.

    مواد و روش ها

    پژوهش حاضر از نوع  کاربردی و از نوع تحلیلی می باشد. داده ها از طریق فرم های طراحی شده طبق نظر متخصصین و اطلاعات طبقه بندی شده در سالنامه های آماری، برای استان های کشور طی سال های 1399- 1395 تهیه شده است. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار Stata17 و برای تخمین مدل از الگوی داده های تابلوئی (Panel Data) و برای دستیابی به نتایج فرضیه ها از آزمون Xtpcse استفاده گردیده است.

    یافته ها

    براساس یافته های پژوهش، شاخص های سلامت بر شاخص های فرهنگی بیماران دیابتی نظیر تعداد عناوین کتاب های منتشر شده، تعداد ناشران فعال تاثیر مثبت و معناداری داشت.

    نتیجه گیری

    مسئولین کشور می توانند با شناسائی و استفاده بهینه از شاخص های موثر در حوزه سلامت و شاخص های فرهنگی نظیر برگزاری وبینارها و کارگاه های آموزشی رایگان در کتابخانه ها و مراکز فرهنگی، تشویق به خواندن و تحقیق در مورد موضوعات سلامت و بهداشت به ویژه برای جوانان، تشویق به ایجاد نشریات و وبلاگ های متخصصان سلامت و پزشکان، باعث بهبود و توسعه سلامت افراد دیابتی گردند.

    کلید واژگان: شاخص های سلامت, توسعه, شاخص های فرهنگی, بیماران دیابتی, مدل پانل دیتا
    Mahboobeh Farzad*, Mohsen Zayandeh Roody
    Introduction

    Today, health indicators are recognized as pivotal factors in a country's development, potentially contributing to the enhancement of overall development indicators. With this in mind, this research was conducted to analyze the impact of health indicators on cultural indicators among diabetic patients in Iran's provinces.

    Materials and Methods

    This study adopts an applied and analytical approach. Data were gathered from forms designed based on expert opinions and classified information from statistical yearbooks spanning the years 2015 to 2019 for the country's provinces. Data analysis was conducted using Stata 17 software, employing panel data to estimate the model, and the Xtpcse test to assess hypotheses.

    Results

    The research findings indicate that health indicators exerted a positive and significant influence on cultural indicators among diabetic patients, including the number of published book titles and the activity level of publishers.

    Conclusion

    Authorities in the country can promote reading and research endeavors by identifying and effectively utilizing impactful indicators in both health and culture domains. This could involve organizing free webinars and educational workshops in libraries and cultural centers to foster engagement. Additionally, to address health and hygiene concerns, particularly among young people, initiatives can be undertaken to encourage health professionals and doctors to create publications and blogs aimed at enhancing the health and well-being of diabetics.

    Keywords: Health Indicators, Development, Cultural indicators, Diabetic patients, Panel Data Model
  • علی اصغر بهارلو، سید عبدالمجید جلائی اسفندآبادی*، محسن زاینده رودی

    با توجه به نقش سرمایه به عنوان یکی از مهم ترین عوامل تولید و تاثیر آن بر فعالیت های مولد و اشتغال زایی و کمیابی آن در اقتصاد کشورها، شناخت و بررسی عوامل موثر بر سرمایه گذاری و چگونگی اثرگذاری آن دارای اهمیت است. ازاین رو در تحقیق حاضر به منظور شبیه سازی آثار سرریزهای تکنولوژی بر متغیرهای اقتصادی و رفاهی بر سرمایه گذاری بخش غیردولتی در اقتصاد ایران از رهیافت الگوی تعادل عمومی محاسبه پذیر پویا بهره گرفته شد. بر این اساس، تغییرات در شاخص تولید بخش های مختلف اقتصادی، تغییرات مصرف و سطح قیمت ها، در قالب چهار سناریوی مختلف شامل دو برابر شدن سرمایه گذاری مستقیم خارجی، بهبود بهره وری از طریق سرریزهای تکنولوژی با لحاظ ضریب کسر 0062/0، افزایش 20% واردات کالاهای سرمایه ای و واسطه ای و اعمال هم زمان سه سناریو قبل به عنوان سناریو چهارم ارزیابی شد. برای دستیابی به اهداف مطالعه از ماتریس حسابداری اجتماعی تدوین شده توسط مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی در سال 1390 استفاده شد. نتایج نشان داد که به کارگیری سناریوهای اول و دوم، می تواند منجر به افزایش سرمایه گذاری بخش خصوصی در بخش های اقتصاد ایران و رشد تولید شود. همچنین، با به کارگیری سناریوی سوم میزان سرمایه گذاری بخش خصوصی کاهش می یابد. درنهایت نیز با اعمال سناریوی چهارم، سرمایه گذاری بخش خصوصی، تولید، مصرف خانوار، صادرات، واردات و درنتیجه رفاه خانوارها نسبت به سایر سناریوها به میزان بیشتری افزایش می یابد.

    کلید واژگان: سرریزهای تکنولوژی, سرمایه گذاری, سرمایه گذاری مستقیم خارجی, کالاهای سرمایه ای و واسطه ای
    Aliasghar Baharloo, Syed Abdulmajid Jalaee Esfandabadi *, Mohsen Zayandeh Roodi

    Considering the role of capital as one of the most important factors which can affect production, job creation, and productive activities, this study was an attempt to investigate factors which can influence investment and the way they do so. To this end, this study benefitted from a dynamic computable general equilibrium model approach to simulate the effects of technology spillovers on economic and welfare variables involved in the investment of Iranian private sector in the country's economy. Accordingly, the study focused on changes in the production index of different economic sectors of Iran and changes in the consumption and price levels in the form of four different scenarios, namely doubling foreign direct investment, improving productivity through technology spillovers by using a coefficient of 0.0062, increasing import of capital and intermediate goods by 20%, and simultaneous application of the aforementioned three scenarios by using the 2013 Social Accounting Matrix for Iran. the results revealed, application of the first scenario can lead to an increase in the level of private sector investment in all the 14 sectors of Iran's economy and cause production growth. Moreover, application of the third scenario can cause the investment level of private sector to decrease. Finally, consideration of the fourth scenario, as compared to the other three scenarios, can be accompanied by a more considerable increase in the levels of production, private sector investment, household consumption, export, import, and thus households' welfare.

    Keywords: Capital, Intermediate Goods, Foreign Direct Investment, Investment, Technology Spillovers
  • محبوبه فرزاد، محسن زاینده رودی، سید عبدالمجید جلائی اسفند آبادی

    شاخص های سلامت به عنوان عاملی مهم در توسعه کشورها می تواند در بالا بردن سطح شاخص های توسعه ای موثر باشد. تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر شاخص های سلامت بر شاخص های اقتصادی در بازه زمانی 1399-1395 برای 31 استان کشور انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و تحلیلی می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار Stata17 ، تخمین مدل از الگوی (Panel Data) و برای دستیابی به نتایج فرضیه ها از آزمون Xtpcse استفاده گردیده است.نتایج حاصل از تخمین مدل نشانگر تاثیر مثبت و معنادار شاخص های سلامت بر شاخص های اقتصادی نظیر نرخ مشارکت اقتصادی جمعیت 10 ساله و بیشتر، نرخ بیکاری جمعیت 10 ساله و بیشتر، ضریب جینی مناطق شهری و روستایی، سرانه تولید ناخالص داخلی، محصول ناخالص داخلی، هزینه های بهداشت و درمان و آموزش را نشان می دهد. بنابرین شاخص های سلامت می تواند در توسعه اقتصادی تاثیر گذار باشد لذا با برطرف کردن موانع بهبود سلامت، می توان در راستای بهبود توسعه پایدار استان ها در حوزه اقتصادی و سایر حوزه های آموزشی و انسانی و دیگر حوزه ها تلاش نمود.

    کلید واژگان: شاخص های سلامت, نرخ مشارکت اقتصادی, جمعیت 10 ساله و بیشتر, هزینه های بهداشت و درمان, مدل پانل دیتا
    Mahboobeh Farzad, Mohsen Zayandeh Roodi *, Seyed AbdolMajid Jalaei Esfandabadi

    Health indicators, as a significant factor, can play a crucial role in enhancing the levels of developmental indicators in countries. The present study aims to examine the impact of health indicators on economic indicators during the period 1395-1399 for 31 provinces of the country. This research is of an applied and analytical nature. Data analysis is conducted using Stata 17 software, and model estimation is based on the Panel Data pattern. To test the hypotheses, Xtpcse test has been utilized to achieve the results.The results obtained from estimating the model indicate a positive and significant impact of health indicators on economic indicators such as the participation rate of the population aged 10 and older, the unemployment rate of the population aged 10 and older, the Gini coefficient of urban and rural areas, per capita gross domestic product, gross domestic product, health and treatment costs, and education. Therefore, health indicators can have a significant impact on economic development. Thus, by addressing barriers to improving health, efforts can be made towards enhancing the sustainable development of provinces in economic and other educational, human, and various other domains.

    Keywords: Money Demand, Stability, ARDL, IRAN
  • نسرین کرمی، سید عبدالمجید جلایی اسفندآبادی*، محسن زاینده رودی

    بر اساس نظریه شکاف تکنولوژیک، شکاف تکنولوژیک بین کشورها می تواند بر رشد اقتصادی و تجارت آن ها اثرگذار باشد. از این رو، در این مطالعه به بررسی سناریوهای کاهش شکاف دیجیتال (1%، 2% و 5%) در کشورهای اوراسیا بر رشد بخش های اقتصادی ایران (کشاورزی، صنعت و خدمات) با استفاده از مدل تعادل عمومی قابل محاسبه (CGE) پرداخته شد. برای این منظور، از سهم هزینه های تحقیق-وتوسعه از تولید ناخالص داخلی (GDP) به عنوان شاخص شکاف دیجیتال استفاده شد. علاوه براین، جهت گردآوری داده های مورد نیاز از نسخه 10 پایگاه اطلاعاتی GTAP که شامل ماتریس حسابداری اجتماعی (SAM) 141 کشور یا همان منطقه و 65 بخش می باشد، استفاده شد. داده ها در قالب سه بخش شامل: 1- کشاورزی، 2- صنعت و 3- خدمات و پنج عامل تولیدی شامل: نیروی کار ماهر، نیروی کار غیرماهر، منابع طبیعی، زمین و سرمایه و هفت منطقه شامل: ایران، کشورهای عضو اتحادیه اوراسیا (روسیه، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و ارمنستان) و نیز سایر کشورها تجمیع شد. در نهایت، تجزیه‏وتحلیل داده‏ها با بهره‏گیری از نرم‏افزار MathLab صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که در میان بخش های اقتصادی مورد بررسی، با کاهش شکاف دیجیتال GDP در کشورهای اوراسیا، به ترتیب، رشد اقتصادی بخش های خدمات، صنعت و معدن و کشاورزی در ایران افزایش می یابد.

    کلید واژگان: شکاف تکنولوژی, رشد اقتصادی, کشورهای اوراسیا, مدل تعادل عمومی قابل محاسبه (CGE), پروژه تحلیل تجارت جهانی (GTAP)
    Nasrin Karami, Seyed Abd-Al-Majid Jalaee *, Mohsen Zayanderoody

    According to the technological gap theory,, the technological gap between countries can affect their economic growth and trade. Hence, in this study, the scenarios of reducing the digital divide (1%, 2% and 5%) of Eurasian countries on the growth of Iran's economic sectors (agriculture, industry and services) using the regional computable general equilibrium (CGE) was studied. For this purpose, the share of research and development expenses to GDP was used as index of the digital divide. In addition, in order to collect the required data, version 10 of the GTAP database, which includes the Social Accounting Matrix (SAM) of 141 countries or regions and 65 sectors, was used. Data in the form of three sections including: 1- agriculture, 2- industry and 3- services and five production factors including: skilled labor, unskilled labor, natural resources, land and capital and seven regions including: Iran, member of Eurasian Union (Russia, Belarus, Kazakhstan, Kyrgyzstan and Armenia) and other countries were collected. Finally, data analysis was done using MathLab software. Results showed that with the decrease in digital divide of Eurasian countries, economic growth of Iran's industry and mining, agriculture and service sectors will also increase. In addition, among the examined economic sectors, with the reduction in the digital divide of Eurasian countries, the economic growth of services, industry, mining and agriculture sectors in Iran will increase, respectively.

    Keywords: Technology gap, Economic Growth, Eurasian countries, computable general equilibrium (CGE) model, Global Trade Analysis Project (GTAP)
  • مینا صابرماهانی، رضا زینل زاده*، سید عبدالمجید جلائی اسفندآبادی، محسن زاینده رودی

    در این مطالعه اثرات شوک های ناشی از سناریوهای رشد متغیرهای کلان اقتصادی (2%، 5% و 10%) بر شاخص رفاه کل در ایران بررسی شد. برای این منظور داده-های مورد نیاز از ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1390، بانک مرکزی و جدول داده- ستانده سال 1395 گردآوری و جهت تحلیل داده ها از مدل نوین تعادل عمومی محاسبه پذیر پویای بازگشتی (RDCGE) استفاده شد. نتایج نشان داد که شوک های تولیدناخالص داخلی حقیقی حداکثر به میزان 66/2 درصد منجر به افزایش شاخص رفاه اجتماعی در ایران می شود. زیرا افزایش تولید ناخالص داخلی حقیقی با افزایش ظرفیت اقتصادی، درآمد افراد جامعه را افزایش داده و شرایط را برای ارتقای رفاه خانوارها فراهم می کند. هم چنین، شوک های بهره وری کل عوامل تولید حداکثر به میزان 55/1 درصد منجر به افزایش شاخص رفاه اجتماعی می شود. زیرا افزایش بهره وری کل عوامل تولید منجر به افزایش تولید شده که می تواند بر مصرف خانوارها به دلیل افزایش درآمد تاثیر مستقیم گذاشته و رفاه اقتصادی را ارتقا دهد. علاوه براین واکنش شاخص رفاه اجتماعی نسبت به شوک های درآمدهای نفتی در کوتاه مدت حداکثر 81/0 درصد است. زیرا از یک طرف با افزایش درآمدهای نفتی رشد اقتصادی افزایش یافته و از طرف دیگر منجر به بروز بیماری هلندی می شود. در نهایت، یافته ها نشان داد که در میان متغیرهای مورد بررسی به ترتیب: شوک ناشی از رشد تولیدناخالص داخلی حقیقی، شوک ناشی از رشد بهره وری کل عوامل تولید و شوک ناشی از رشد درآمدهای نفتی، از بیش ترین تاثیر بر رفاه کل برخوردار می باشند.

    کلید واژگان: رشد اقتصادی, رفاه کل, مدل RDCGE
    Mina Saber, Reza Zeinalzadeh *, Seyd Abdolmajid Jalaee Esfanadadi, Mohsen Zayanderoody

    The impacts of shocks generated by macroeconomic growth scenarios (2 percent, 5 percent, and 10%) on the overall welfare index in Iran were explored in this study. The essential data were gathered from the social accounting matrix of 1390, the central bank, and the data-output table of 1395, and the new recursive dynamic computable general equilibrium (RDCGE) model was employed for data analysis.The findings revealed that real GDP shocks of up to 2.66 percent result in an increase in Iran's social welfare index. Because growing real GDP through boosting economic capacity raises individual income in society and creates the circumstances for household well-being to improve. Furthermore, productivity shocks of total inputs of production of up to 1.55 percent raise the social welfare index. Because improving total factor productivity has resulted in a rise in output, which has a direct influence on household consumption owing to greater income and promotes economic well-being. Furthermore, the short-term reaction of the social welfare index to oil income shocks is a maximum of 0.81 percent. Because, on the one hand, more oil revenues contribute to increased economic growth, but on the other hand, they lead to the establishment of the Dutch illness. Finally, the data revealed that among the factors analysed, shock due to real GDP growth, shock due to total productivity growth, and shock due to oil revenue increase had the greatest influence on overall well-being.

    Keywords: Economic Growth, Total welfare, RDCGE modl
  • امیر آریانا، محسن زاینده رودی*، سید عبدالمجید جلائی اسفندآبادی

    فقرچندبعدی براساس شاخص های آلکایر و فاستر به محرومیت در ابعاد آموزشی، بهداشت و سلامتی، استانداردهای زندگی تقسیم بندی می شود و آموزش کودکان، آموزش بزرگسالان، سلامت کودکان، سلامت مردان، سلامت زنان، کفپوش منزل، سرویس بهداشتی، امکانات اشتراکی، دسترسی به آب آشامیدنی سالم و دارایی ها از شاخص های اندازه گیری آن است. ترجیحات دلایل تصمیم گیری افراد است و در ابعاد اجتماعی و شخصی به اعتماد، ریسک، نوع دوستی، عمل متقابل مثبت و منفی تقسیم می شود. این تحقیق به ترجیحات برتر زمانی به عنوان دلایل افراد در لحظه تصمیم گیری بدون داشتن سابقه ترجیحات قبلی اشاره می کند. با استفاده از روش پرسشنامه ای در دو مرحله، در مرحله اول فقرچند بعدی شناسایی و در مرحله دوم ترجیحات افراد مایل به کمک در ابعاد مختلف فقرچند بعدی شناسایی شده و با استفاده از مدل فازی-عصبی ANFIS در نرم افزار متلب به بررسی تاثیر ترجیحات برتر زمانی بر ابعاد فقر چندبعدی می پردازیم. نتایج تاثیر بیشتر نوع دوستی زمانی، عمل متقابل زمانی، اعتماد زمانی و ریسک زمانی را به ترتیب نشان داد و این ترتیب را می توان به عنوان ترجیحات افراد در لحظه تصمیم گیری یا ترجیحات برتر زمانی معرفی کرد.

    کلید واژگان: ترجیحات برتر زمانی, فقر چند بعدی, مدل فازی- عصبی
    AMIR ARYANA, Mohsen Zayanderoody *, Sayyed Abdolmajid Jalaee Esfandabadi

    Measuring poverty is one of the challenges in development economics. Different methods of calculating poverty vary depending on the type of region, country, researcher goals, and available data. Definitions of poverty has changed a lot in recent years. Multidimensional poverty has replaced one-dimensional poverty. According to the breakdown of one-dimensional poverty lines and poverty is measured according to annual income. Multidimensional poverty, taking into account other aspects such as education, health, living standards and income, are fuller attention to the issue of poverty and a more comprehensive definition of poverty. In the one-dimensional poverty through poverty line be considered poor if the person under the poverty line and above it is not poor. The multidimensional poverty may be poor person in one or more dimensions, for example in the field of income above the poverty line but poor health or education are considered. Preferences are about the reasons people make decisions. Preferences are divided into social preferences and personal preferences. Preferences are divided into risk, time saving, altruism, trust, retaliation, positive and negative. These indicators have been introduced in the Global Preference Survey. In this article, by establishing the relationship between multidimensional poverty and preferences, we examine the impact of preferences on multidimensional poverty.Top time preferences in this study are defined as preferences that have the greatest impact on people's decision-making time. For example, in different occupational groups, preferences can be different and varied at the moment of decision-making to help people in need, charities and aid organizations, which at the time of decision-making and frequently compared to other preferences to preferences. Superior goes back in time. Identifying superior preferences helps to create poverty reduction policies in line with those preferences and leads to ranking the effective preferences of individuals in multidimensional poverty.The use of fuzzy logic in various topics such as measuring economic variables is increasing. For topics for which a definite boundary is inconceivable, fuzzy logic provides better and closer results to reality. For example, if we consider poverty in terms of income, we should use the poverty line to determine the level of poverty of individuals. For example, if the poverty line is set below the annual income of one billion rials, if a person has an annual income of 999 million rials, If he has an annual income of one billion and one hundred thousand rials, he is considered non-poor. Here, the classical set, which has a clear demarcation, can not show poverty in terms of income correctly and close to reality, while using the fuzzy set and its tools, one can belong to the non-poor group and 0.8 at a rate of 2.0 belongs to the poor. In this study, we use the adaptive fuzzy-neural model ANFIS, which is a more comprehensive model, to answer the research question regarding the identification and the maximum impact of superior temporal preferences on multidimensional poverty. According to Alkaier and Foster, Multidimensional poverty is divided into deprivation in terms of education, health, living standards, and education for children, adult education, children's health, men's health, women's health, home flooring, sanitation, shared facilities, access to education, Healthy drinking water and assets are indicators of its measurement. Preferences are the reasons for individuals' decisions and are divided into trust, risk, altruism, positive and negative reciprocity in social and personal dimensions. In this study, the best time preferences are mentioned as the reasons for people at the moment of decision making without having a history of previous preferences. Using a two-stage questionnaire method, in the first stage, multidimensional poverty was identified and in the second stage, the preferences of people willing to help in different dimensions of multidimensional poverty were identified and using ANFIS fuzzy-neural model in MATLAB software to investigate the effect of superior preferences. Let's look at the dimensions of multidimensional poverty. The results showed the greater impact of temporal altruism, temporal reciprocity, temporal trust and temporal risk, respectively, and this sequence can be introduced as the preferences of individuals at the moment of decision making or the best time preferences. In this paper, the effect of superior temporal preferences on multidimensional poverty was investigated using an adaptive adaptive fuzzy-nervous system. Multidimensional poverty is introduced in various articles with other factors of deprivation, such as education, health, living standards. Preferences address the reasons for people's decisions. Preferences refer to trust, risk, altruism, and positive and negative reciprocity. Top temporal preferences in this study for the first time refer to the reasons for a person's decision outside of past decisions and consider the reasons of individuals at the time of decision. Hence, temporal trust, temporal risk, temporal altruism, and positive and negative temporal interaction are created at the moment of a person's decision, and in the past, the effect of this preference has rarely existed. The reason for this is related to the individual's decision-making conditions at the time of the decision. For example, a person does not trust different people, but at the moment of decision making, he trusts the reasons and circumstances. Finally, by creating an ANFIS model, we examine the preferences for each of the dimensions of multidimensional poverty and obtain the results using the best creative membership functions and rules. According to the results table of temporal altruism, temporal reciprocity, temporal trust and temporal risk are the most common reasons for people to help and have the greatest impact on the dimensions of multidimensional poverty.

    Keywords: Best time preferences, Multidimensional poverty, ANFIS fuzzy-neural
  • محسن زاینده رودی*، سید عبدالمجید جلائی اسفندآبادی، مهدی فاطمی

    تعیین میزان اندازه دولت و اثر آن بر اقتصاد یکی از موضوعات مهم در حوزه اقتصاد بخش عمومی می باشد .این تحقیق بدنبال تعیین عوامل موثر بر نرخ رشد بهینه مخارج دولت می باشد. افزایش مخارج دولت برمتغیر های اقتصادی تاثیر گذار بوده و می تواند منجر به افزایش تولید و عرضه کالاها و خدمات عمومی گردد و بر رفاه خانوارها و همچنین مطلوبیت خانوارها تاثیرگذارمی باشد.هدف این نحقیق بررسی عوامل موثر بر رشد بهینه مخارج دولت در اقتصاد ایران  می باشد. اطلاعات مورد استفاده در دوره زمانی 1360 تا 1397 می باشد .  در این مطالعه برای بررسی عوامل موثر بر رشد مخارج دولت  از رهیافت کنترل بهینه پویا استفاده شده است.نتایج حاصل از بررسی نشان می دهد که  نرخ ترجیح زمانی، ضریب  پیشرفت فنی ، کشش تولید نسبت به سرمایه گذاری بخش خصوصی و  دولتی، نسبت مصرف بخش خصوصی به دولتی، موجودی سرمایه اثر منفی و معکوس بر رشد بهینه مخارج دولت در اقتصاد داشته اند . از طرفی  نسبت سرمایه گذاری بخش دولتی به خصوصی، کشش جانشینی بین زمانی و نرخ استهلاک سرمایه ها اثر مثبت بر نرخ رشد بهینه مخارج دولت در اقتصاد ایران داشته است.  همچنین حساسیت نرخ رشد مخارج دولت برای مقادیر مختلف  متغیرهای مذکور برآورد گردید.نتایج محاسبات نشان می دهد بسته به مقدار پارامترها نسبت مخارج دولت به دوره قبل  بین 0.91 تا 1.024 درصد متغیر است.

    کلید واژگان: اندازه دولت, مخارج دولت, کنترل بهینه, مطلوبیت
    Mohsen Zayandeh Roudi *, Syed Abdul Majeed Jalai Isfandabadi, Mehdi Fatemi

    Determining the size of the government and its effect on the economy is one of the important issues in the field of public sector economics. This research seeks to determine the factors affecting the optimal growth rate of government expenditures. The increase in government spending has an effect on economic variables and can lead to an increase in the production and supply of public goods and services and affects the well-being of households as well as the desirability of households. The purpose of this research is to investigate the factors affecting the optimal growth of government spending in Iran's economy. The information used is for the period 1360 to 1397. In this study, the dynamic optimal control approach has been used to investigate the factors affecting the growth of government expenditures. The results of the study show that the time preference rate, the coefficient of technical progress, the elasticity of production in relation to the investment of the private and public sectors, the consumption ratio of the sector Private to public, capital stock has had a negative and inverse effect on the optimal growth of government spending in the economy. On the other hand, the ratio of public sector investment to private sector, the elasticity of substitution between time and capital depreciation rate have had a positive effect on the optimal growth rate of government spending in Iran's economy. Also, the sensitivity of the growth rate of government expenditures was estimated for different values ​​of the mentioned variables. The calculation results show that depending on the parameters, the ratio of government expenditures to the previous period varies between 0.91 and 1.024 percent.

    Keywords: government size, government spending, Optimal Control, utility
  • مینا صابرماهانی، رضا زینل زاده*، سید عبدالمجید جلائی اسفند آبادی، محسن زاینده رودی
    مقدمه

    رفاه اقتصادی و اجتماعی ازجمله اهداف کلان اقتصادی در مسیر توسعه پایدار است. عوامل مختلف اقتصادی بر رفاه موثر هستند که در این میان متغیرهای بخش واقعی اقتصاد تاثیر انکارناپذیری بر رفاه دارند.

    روش

    تحقیق حاضر با استفاده از الگوی خودرگرسیون برداری به بررسی تاثیر شوکهای بخش واقعی اقتصاد بر شاخص رفاه اجتماعی در ایران در طول دوره 2019-1980 پرداخته است. بدین منظور از شاخصهای رفاه اجتماعی مطلوبیت گرا و آمارتیاسن استفاده شد.

    یافته ها: 

    شاخص رفاه آمارتیاسن به شوکهای رشد بهره وری کل عوامل تولید در دوره اول عکس العمل سریع نشان می دهد که با گذشت زمان از بین می رود. اما شاخص رفاه مطلوبیت گرا در دوره اول عکس العمل مثبت نشان می دهد و از دوره پنجم منفی می شود. شاخص رفاه آمارتیاسن به شوکهای تولید ناخالص داخلی سرانه حقیقی در دوره اول عکس العمل مثبت و سریع نشان می دهد و از دوره هفتم عکس العمل آن منفی می شود. اما شاخص رفاه مطلوبیت گرا در دوره اول عکس العمل مثبت نشان می دهد که از دوره دوم منفی می شود. شاخص رفاه آمارتیاسن به شوکهای درآمد نفتی عکس العمل منفی و ضعیف نشان می دهد. اما عکس العمل شاخص مطلوبیت گرا در بلندمدت مثبت جزیی پایدار است. شاخص رفاه آمارتیاسن و مطلوبیت گرا به شوکهای اشتغال از در بلندمدت عکس العمل مثبت دارند.

    بحث: 

    در ایران اشتغال باعث افزایش رفاه اجتماعی می شود، اما در بلندمدت درآمدهای نفتی، تولید ناخالص داخلی سرانه و رشد بهره وری کل عوامل تولید باعث کاهش رفاه اجتماعی شده است. بنابراین اشتغال مناسبت ترین عامل برای افزایش رفاه است.

    کلید واژگان: شاخص رفاه آمارتیاسن, شاخص رفاه مطلوبیت گرا, بهره وری کل عوامل تولید, اشتغال, درآمدهای نفتی
    Mina Sabermahani, Reza Zeinaladeh*, Seyed Abdolmajid Jalaee Sfandabadi, Mohsen Zayanderoody

    The vector auto regression model was used to investigate the effect of real sector shocks on the social welfare in Iran during the period of 1980-2019.The results of the impulse response test showed that the Amartya Sen welfare index showed a rapid response to the shocks of total factor productivity growth in the first period, which had a zero effect over time. The utility-oriented welfare index reacts positively to the shocks of total factor productivity growth in the first period, which has decreased from the second period and has become negative even from the fifth period. Amartya Sen Welfare Index and utility-oriented welfare index shows a positive and rapid response to real GDP per capita shocks in the first period, which is adjusted over time, and from the seventh period. The Amartyasen Welfare Index reacts negatively to oil revenue shocks and is very weak. If the utility-oriented welfare index shows a positive response in the first period, but in the following periods, its effect is adjusted and remains partially positive. Amartya Sen welfare index shows a leap and positive response to employment shocks from the first period and its trend continues and from the fifth period it continues in a positive and stable manner and the utility welfare index has a similar trend to Amartya Sen welfare index. Discussion In the Iranian economy, employment leads to increased social welfare, while in the long run, oil revenues, GDP per capita and growth in total factor productivity have led to a decrease in social welfare. Therefore, in the Iranian economy, creating employment and reducing unemployment is the most appropriate factor to increase welfare.

    Keywords: Amartya Sen ocial Welfare Index, Utilitarianism Social Welfare Index, Total Factor Productivity, Employment, Oil revenue
  • محمد رحمانی، نوید فاتحی راد*، شیوا مداحیان، محسن زاینده رودی، مژگان درخشان
    این تحقیق با هدف ارایه مدل اثربخش ارزیابی خط مشی های سلامت نظام اداری با توجه به اسناد بالادستی در وزارت امور اقتصادی و دارایی انجام شده است. این پژوهش ترکیبی از روش های کیفی و کمی بوده بدین ترتیب که در ابتدا با انجام مطالعات کتابخانه ای 108 عنوان خط مشی به عنوان کدهای اولیه (پاره گفتارها) احصا گردید که با استفاده از روش تحلیل مضمون در 23 مضمون پایه (مولفه) و سپس در 6 مضمون سازمان دهنده (بعد) شامل ابعاد اداری، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، قضایی، و مالی دسته بندی گردید. مدل اولیه توسط خبرگان مورد تایید قرار گرفت. جامعه آماری این تحقیق شامل کارکنان ستاد و ادارات کل استانی وزارت امور اقتصادی و دارایی به تعداد 4062 نفر بوده و با توجه به روش نمونه گیری کوهن تعداد 205 نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقاتی انتخاب شده اند. مدل اولیه در این نمونه مورد آزمون قرار گرفت. روایی پرسش نامه برابر با (1/86 درصد) محاسبه گردیده، پایایی درونی پرسش نامه نیز با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده و با توجه به اینکه مقادیر آلفای کرونباخ بالاتر از (7/0) قرار گرفته، پایایی درونی تمامی بعد ها مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart-PLS انجام شده است. برای بررسی سوال های پژوهش از روش های آماری تحلیل عاملی تاییدی، معادلات ساختاری و آزمون t تک نمونه ای استفاده شده است. درنتیجه با توجه به کسب نمره شاخص های آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بیشتر از 6/0، بار عاملی بالاتر از 5/0 سوالات، نمره شاخص ریشه میانگین مربعات باقی مانده استاندارد شده معادل 039/0، اعتبار مدل مورد تایید قرار گرفت.
    کلید واژگان: خط مشی, سلامت نظام اداری, قوانین بالادستی, ارزیابی خط مشی
    Mohammad Rahmani, Navid Fatehi Rad *, Shiva Madahian, Mohsen Zayanderody, Mojhgan Derakhshan
    This research has been done with the aim of providing an effective model for evaluating the health policies of the administrative system according to the upstream documents in the Ministry of Economic Affairs and Finance. This research is a combination of qualitative and quantitative methods, so that at first, by conducting library studies, 108 policy titles were counted as primary codes (parts of speech), which were divided into 23 basic themes (components) and then into 6 organizing themes (dimension) included administrative, social, economic, political, judicial, and financial dimensions. The initial model was verified by experts. The statistical population of this research includes 4062 employees of the headquarters and provincial general offices of the Ministry of Economic Affairs and Finance, and according to Cohen's sampling method, 205 samples were selected using the stratified sampling method. The initial model was tested in this sample. The validity of the questionnaire was calculated as (86.1 percent), the internal reliability of the questionnaire was also calculated using Cronbach's alpha, and considering that the values of Cronbach's alpha were higher than (0.7), the internal reliability of all dimensions was confirmed. Data analysis was done using SPSS and Smart-PLS software. Statistical methods of confirmatory factor analysis, structural equations and single-sample t-test have been used to investigate the research questions. As a result, according to Cronbach's alpha indices score and composite reliability higher than 0.6, factor loading higher than 0.5 of the questions, root-mean-square index score of the standardized residual equal to 0.039, the validity of the model was confirmed.
    Keywords: Policy, Administrative System Health, Upstream Rules, Policy Evaluation
  • مهدی فاطمی، محسن زاینده رودی*، عبدالمجید جلایی
    تعیین میزان رشد بهینه مخارج و اندازه دولت و اثر آن برمتغیرهای کلان اقتصادی یکی از موضوعات مهم در حوزه اقتصاد بخش عمومی می باشد . افزایش مخارج دولت برمتغیر های اقتصادی تاثیر گذار بوده و می تواند منجر به افزایش تولید و اشتغال گرددد.هدف این نحقیق بررسی عوامل موثر بر اندازه بهینه دولت در اقتصاد ایران و اثر ان براشتغال بخش کشاورزی می باشد. در این تحقیق ابتدا با استفاده از روش کنترل بهینه پویا نرخ رشد بهینه برای اندازه دولت براورد گردید. در ادامه اثر اندازه بهینه دولت بر اشتغال بخش کشاورزی با روشARDL و استفاده از نرم افزار Eviews مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از براورد معادله نشان می دهد در وضعیت موجود روند مخارج دولت ، متغیر اندازه دولت هم درکوتاه مدت و هم در بلند مدت اثر منفی و معنادار براشتغال بخش کشاورزی داشته است . اما اثر اندازه دولت در حالت بهینه ، اثر مثبت بر اشتغال بخش کشاورزی می باشد .به عبارتی حرکت به سمت اندازه بهینه دولت دراقتصاد ایران اثر گذاری بیشتری بر اشتغال بخش کشاورزی خواهد داشت . بنا براین باید دراعمال سیاست مالی موضوع بهبنگی در سیاستگذاری مورد توجه قرار گیرد.
    کلید واژگان: مخارج دولت, کنترل بهینه, سیاست مالی, اشتغال بخش کشاورزی
    Mehdi Fatemi, Mohsen Zayandehroodi *, Abdolmajid Jalaee
    Determining the optimal growth rate of expenditures and the size of the government and its effect on macroeconomic variables is one of the important issues in the field of public sector economics. The increase in government spending has an impact on economic variables and can lead to an increase in production and employment.The purpose of this research is to investigate the factors affecting the optimal size of the government in Iran's economy and its effect on the employment of the agricultural sector. In this research, the optimal growth rate for the size of the government was estimated using the dynamic optimal control method. In the following, the effect of optimal size of the government on the employment of the agricultural sector was investigated with the ARDL method and the use of Eviwes software. The results of the estimation of the equation show that in the current situation, the variable government expenditure trend has had a negative and significant effect on the employment of the agricultural sector, both in the short term and in the long term.But the effect of government size in the optimal state has had a positive effect on the employment of the agricultural sector. Therefore, in the implementation of financial policy, the issue of improvement in policy making should be taken into consideration.
    Keywords: Government size, government spending, optimal control, fiscal policy, agricultural sector employment
  • مسلم زمانی، محسن زاینده رودی*، علی رئیس پور رجبعلی
    امروزه توسعه اقتصادی و رفاه اجتماعی از اولویتهای هر دولت و حکومتی است. کیفیت نهادهای اقتصادی یکی از مهمترین عوامل توسعه به شمار می رود. گرچه به دلیل انتزاعی بودن نهادها، اندازه گیری آن با پیچیدگی های خاصی همراه است در این رساله به بررسی اثر سرمایه انسانی بر کیفیت نهادها در ایران پرداخته شده است. شاخص کیفیت نهادی ارایه شده در این پژوهش بر اساس داده های استانی ایران و برای دوره 1385 تا 1395 و مبتنی بر پنج مولفه از شاخص های اصلی حکمرانی خوب(پاسخگویی و حق اعتراض، اثربخشی دولت، کیفیت مقررات، حاکمیت قانون وکنترل فساد) تدوین شده است. بعد از نرمال سازی داده ها، روش داده های تابلویی از طریق مدل حداقل مربعات دو مرحله ایی (2sls) با نرم افزار استاتا محاسیه گردیده است. برای تشخیص اینکه مدل ما در این پایان نامه پانل است یا تجمیعی از آزمون اف لیمر و تحلیل نتایج آن بهره گیری شد که مدل پانل تایید شد. سپس با استفاده از آزمون هاسمن نتیجه گیری شد که در نهایت مدل پانل با اثرات تصادفی می باید بر روی داده ها اجرا شود.با توجه به ضرایب رگرسیون، نتایج نشان دهنده اثر مثبت و معنادار سرمایه انسانی بر کیفیت نهادها در ایران است. و بیان می کند هرچه سرمایه انسانی در استانها بالاتر باشد کیفیت نهادها بهتر خواهد شد. با توجه به نتایج این پژوهش، افزایش یک درصدی در شاخص سرمایه انسانی منجر به افزایش مثبت و معنی دار 0.21درصدی در شاخص کیفیت نهادی می شود.
    کلید واژگان: توسعه اقتصادی, کیفیت نهادها, سرمایه انسانی, حکمرانی خوب, داده های استانی ایران
    Moslem Zamani, Mohsen Zayaneroodi *, Ali Raispoor Rajabali
    ,economic development and social welfare are among the priorities of every government and government. The quality of economic institutions is one of the most important factors of development. However, due to the abstract nature of institutions, its measurement is associated with certain complexities. In this dissertation, the effect of human capital on the quality of institutions in Iran is examined.The institutional quality index presented in this study is based on Iranian provincial data for the period 2006 to 2016 and based on five components of the main indicators of good governance (accountability and the right to protest, government effectiveness, quality of regulations, rule of law and corruption control). Is. After normalizing the data, the panel data method was calculated using a two-stage least squares model (2sls) with Stata software. In order to determine whether our model in this dissertation is panel or cumulative, the F-Leimer test and analysis of its results were used and the panel model was approved. Then, using Hausmann test, it was concluded that finally the panel model with random effects should be applied to the data.According to regression coefficients, the results show a positive and significant effect of human capital on the quality of institutions in Iran. He states that the higher the human capital in the provinces, the better the quality of institutions. According to the results of this study, a one percent increase in the human capital index leads to a positive and significant increase of 0.21 in the institutional quality index.
    Keywords: Economic Development, quality of institutions, Human capital, Good Governance, provincial data of Iran
  • نجمه نجیب زاده، عبدالمجید جلائی*، محسن زاینده رودی
    هدف اصلی این مقاله برآورد کشش تقاضای محصولات فرهنگی و بررسی رفتار مصرفی خانوار های شهری و روستایی در این گروه کالاهاست. برای این منظور از سیستم تقاضای تقریبا ایده آل پویا (DAIDS) و از روش رگرسیون به ظاهر نامرتبط برای دوره 1396-1360 استفاده شده است. نتایج آزمون نشان می دهد که فرضیه همگنی برای گروه کالایی محصولات فرهنگی در بین خانوار های شهری تایید نمی شود. به عبارت دیگر، مصرف کنندگان شهری در مصرف خود در گروه کالا های منتخب دچار توهم پولی اند، یعنی به جای توجه به درآمد واقعی و قیمت های واقعی در تصمیمات مصرفی خود، درآمد اسمی و قیمت های اسمی را در نظر می گیرند. این فرضیه در خصوص خانوار های روستایی نیز پذیرفته می شود. کشش قیمتی محصولات فرهنگی برای مناطق شهری و روستایی پایین است که به منزله عدم امکان جایگزینی و ضروری بودن این کالاهاست. به علاوه نتایج نشان می دهد تغییرات قیمتی سایر گروه های هزینه ای تاثیر چندانی بر تقاضای محصولات فرهنگی ندارد. همچنین کشش درآمدی محصولات فرهنگی هم برای مناطق شهری و هم روستایی بزرگتر از یک است و کالاهای مذکور لوکس تلقی می شود. نتایج برآورد کشش های زیرگروه محصولات فرهنگی نیز نشان می دهد برای مناطق شهری، تحصیل و آموزش کم کشش و ضروری است اما برای مناطق روستایی این کالا با کشش واحد است. از این رو حمایت، هدایت و برنامه ریزی مفید و موثر از محصولات فرهنگی از سوی دولت و خانوار ها نیازی ضروری و دایمی است.
    کلید واژگان: محصولات فرهنگی, سیستم تقاضای تقریبا ایده آل پویا, کشش قیمتی, کشش جانشینی, کشش درآمدی.
    Najmeh Najibzadeh, Abdolmajid Jalaee *, Mohsen Mohsen
    The main purpose of this paper is to estimate the demand elasticity of cultural Products and to examine the consumption behavior of urban and rural households in this commodity group. For this purpose, the Dynamic Almost Ideal Demanding System (DAIDS) and the seemingly unrelated regression method for the period 1981-2017 were used. The results show that the homogeneity hypothesis for the group of cultural Products in urban households is not confirmed, In other words, urban consumers have a monetary illusion in their consumption of selected goods, That is, rather than considering real income and real prices in their consumption decisions, they consider nominal income and nominal prices. This assumption also applies to rural households. The price elasticity of cultural Products for urban and rural areas is inelastic, which means that these goods cannot be replaced and are essential. In addition, the results show that price changes of other groups have little effect on demand for cultural Products. In addition, the income elasticity of cultural Products for both urban and rural areas is greater than one, and so these are luxury goods; The results of estimating the elasticity of the subgroups of cultural Products also show that education is necessary for the urban areas, but for the rural areas, the elasticity of the commodity is unit. Income elasticity is positive for all groups in urban and rural areas, which is an increase in cultural costs if income is increased.
    Keywords: Cultural Products, Dynamic Almost Ideal Demand System, Price Elasticity, Substitution Elasticity, Income Elasticity
  • محمدرضا اکبری جور، عبدالمجید جلایی اسفندآبادی *، علی رییس پور رجبعلی، محسن زاینده رودی

    این مقاله به بررسی اثر تحریم‌های اقتصادی ناشی از خروج یکجانبه ایالات متحده از توافقنامه برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) بر سرانه تولید ناخالص داخلی واقعی ایران می‌پردازد. این مطالعه با رویکرد جدیدی، به اندازه‌گیری هزینه تحریم‌ها در یک نگاه کلی، به‌عنوان شکاف شاخص سرانه تولید ناخالص داخلی واقعی کشور و همین شاخص در صورت عدم وجود تحریم می‌پردازد. برای اندازه‌گیری این شکاف با کمک روش کنترل مصنوعی، یک کشور مصنوعی با کمک 12 کشور و 7 شاخص پیش‌بینی‌کننده می‌سازیم و شاخص یادشده را از آن کشور استخراج می‌کنیم. شکاف دو شاخص ایران واقعی و مصنوعی به‌عنوان هزینه تحریم‌های اقتصادی عنوان می‌گردد. نتایج بررسی نشان می‌دهد که سرانه تولید ناخالص داخلی واقعی ایران پس از اعمال تحریم‌های مالی ناشی از خروج ایالات متحده از برجام در 2018 کاهش یافته و همچنین هزینه اقتصادی تحریم‌های اعمال‌شده در حال افزایش است. لذا آثار مستقیم تحریم‌های اقتصادی اعمال شده بر شاخص یادشده معنادار است. همچنین رابطه مستقیمی میان شدت تحریم‌ها و آثار آن بر متغیرهای اقتصادی وجود دارد.

    کلید واژگان: تحریم های اقتصادی, توافقنامه برجام, مدل کنترل مصنوعی, سرانه تولید ناخالص داخلی واقعی
  • نسیم مینائی، مسعود پورکیانی*، محسن زاینده رودی

    هرچند مدیریت سبز از شاخص های ارزیابی عملکرد در دستگاه های اجرایی ست و در قانون برنامه ی پنجم، برنامه ی ششم توسعه و آیین نامه اجرایی «برنامه مدیریت سبز» الزام شده است، اما اقدامات اثربخشی از سوی دستگاه ها گزارش نشده است. هدف پژوهش تبیین مدیریت سبز در جهت مسیولیت اجتماعی با نقش میانجی پاسخگویی است. پژوهش از نظر هدف توسعه ای- کاربردی و توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری متشکل از دو گروه مدیران و معاونت های دستگاه اجرایی استان ها (تهران، کرمان و خراسان جنوبی) با حجم نمونه 360 نفر با نمونه گیری خوشه ای- تصادفی و جامعه خبرگان 32 نفر نمونه گیری گلوله برفی است. تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل عاملی تاییدی و مدل سازی معادلات ساختاری از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شد. روایی تحقیق با نظرسنجی از اساتید و پایایی از روش آلفای کرونباخ بررسی شد. نتایج نشان داد مدیریت سبز با مسیولیت اجتماعی دارای رابطه مثبت و معناداری است و بین آن ها با اثر غیر مستقیم میانجی پاسخگویی رابطه معناداری وجود دارد. طبق نظرات خبرگان، بین مولفه متغیرها: مولفه رهبری از مدیریت سبز، بعد رهبری و فرایندهای درون سازمانی از مسیولیت اجتماعی و پاسخگویی سازمانی از ابعاد پاسخگویی دارای بالاترین اولویت می باشند. نتایج مقایسه سه استان نشان داد:1) تفاوت معناداری در رابطه با مدیریت سبز و مسیولیت اجتماعی سازمانی با توجه به میانجی پاسخگویی بین آن ها وجود دارد،2) استان تهران در رابطه مدیریت سبز و پاسخگویی به مسیولیت اجتماعی سازمانی و کرمان در مدیریت سبز به پاسخگویی بالاترین رتبه را کسب کردند.

    کلید واژگان: مدیریت سبز, مسئولیت اجتماعی سازمانی, پاسخگویی, عارضه یابی سازمانی, برنامه های راهبردی توسعه پایدار, دستگاه های اجرایی ایران, مدل تعالی سازمانی (EFQM)
    Nasim Minaei, Masoud Pourkiani *, Mohsen Zayandehroody

    Although green management is the indicators to assess performance effectiveness in executive organizations and its implement the strategies of the 5th and 6th Development Plans the executive regulations of the ‘Green Development Plan’, effective actions have not been reported. This research aims to provide a Green Management Model for Social Responsibility; Considering the role of Accountability in Executive Organizations. The statistical population of this research consists of two groups of managers and assistants of executive organizations from with a sample size of 360 people (cluster-random sampling method) and expert community with 32 by snowball sampling method. Data analysis included exploratory and confirmatory factor analyses and structural equation modeling with SPSS and AMOS software. The reliability of the research was studied by a survey filled by university professors and Cronbach's alpha coefficient. Results showed that green management can predict Social responsibility in executive organizations. Green management has positive and significant relationship with organizational social responsibility; also, there a significant relationship between variables with the mediating role of accountability. among the variables of this research, leadership from green management, leadership and processes within the organization from the social responsibility and organizational accountability from accountability have the highest priorities in these organizations. Comparing the results for the three provinces showed :1) There is a significant difference between them in regards to green management (leadership), Social responsibility with the mediating role of accountability; 2) Tehran gained the highest rank in green management and organizational social responsibility and Kerman gained the highest rank in accountability.

    Keywords: Green management, corporate social responsibility (CSR), Accountability, Organizational diagnosis, Strategic Plans of Sustainable Development, Executive Organizations of Iran, EFQM Model
  • مناحی ظهیری، محسن زاینده رودی*، سید عبدالمجید جلایی اسفند ابادی

    هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ابعاد حکمرانی (حکمرانی سیاسی، حکمرانی اجتماعی، حکمرانی اقتصادی) بر شاخص توسعه پایدار در کشورهای نفتی اوپک پلاس در دوره زمانی 2018-1997 است. برای این منظور بر اساس آزمون چاو از روش پانلی و بر اساس آزمون هاسمن از روش اثرات ثابت برای تخمین مدل های پژوهش استفاده شده است. نتایج حاصل از تخمین مدل ها حاکی از آن است که شاخص حاکمیت قانون (به عنوان نماینده حکمرانی سیاسی) و شاخص توسعه انسانی (به عنوان نماینده حکمرانی اجتماعی) بر شاخص توسعه پایدار در کشورهای مورد مطالعه دارای اثر مثبت و معنی دار است و شاخص ثبات اقتصاد کلان (به عنوان نماینده حکمرانی اقتصادی) دارای اثر منفی و معنی داری بر شاخص توسعه پایدار این کشورها است که این نتایج را مطالعات صورت گرفته تایید می کند. در بین مجموعه ابعاد حکمرانی، حکمرانی اجتماعی مهم ترین بعد حکمرانی موثر بر شاخص توسعه پایدار در کشورهای مذکور است.

    کلید واژگان: حکمرانی سیاسی, حکمرانی اجتماعی, حکمرانی اقتصادی, شاخص توسعه پایدار, مجموعه کشورهای نفتی اوپک پلاس
    Manahi Zahiri, Mohsen Zayanderoody *, Seyd Abdolmajid Jalaie

    The goal of this study is to examine the effect of governance dimensions (political governance, social governance, economic governance) on the sustainable development index in OPEC Plus oil countries in the period 1997-2018. For this purpose, the panel method, based on the Chow test and the fixed effects method, based on the Hassman test, is used to estimate the research models. The results of estimating the models suggest that the rule of law index (as a representative of political governance) and the human development index (as a representative of social governance) have a positive and significant effect on the sustainable development index in the studied countries and the macroeconomic stability index (as a representative of economic governance) has a negative and significant effect on the sustainable development index of these countries, the results of which are confirmed by studies. Among the governance dimensions, social governance is the most important governance dimension affecting the sustainable development index in these countries.

    Keywords: Political Governance, Social Governance, Economic Governance, Sustainable Development Index, OPEC Plus Oil Country Group
  • سید علی پایتخت اسکوئی*، محسن زاینده رودی

    همواره یکی از دغدغه های اساسی صاحبنظران اقتصادی در جهان، شکل گیری بازارهای جهانی به واسطه فرآیند جهانی شدن بوده است. در واقع در بازارهای اقتصادی کارا، این رابطه هر روز گسترده تر می شود و شرایط به گونه ای می شود که گسترش جهانی شدن به عنوان یک شتاب دهنده اقتصادی می تواند موجبات رشد درونزای بخش های اقتصادی کشورها را فراهم سازد. هدف مقاله حاضر تعیین تاثیر شاخص ترکیبی جهانی شدن بربازارهای مالی بازارهای پول و سرمایه می باشد. برای این منظور 01 کشور منتخب درحال توسعه و 01 کشور منتخب توسعه یافته طی دوره زمانی 1110 تا 1111 مورد بررسی قرار گرفتند. برای برآورد اثرات متغیرها، از تکنیک هم انباشتگی پانلی با رهیافت الگوی خودتوضیح با وقفه های گسترده استفاده شد و نتایج برآوردها حاکی از آن است که تاثیر شاخص ترکیبی جهانی شدن بر شاخص های بازارهای پول تسهیلات بانکی و سرمایه ارزشسهام معاملاتی ، مثبت می باشد. براین اساس می توان گفت جهانی شدن می تواند زمینه های توسعه بازارهای پول و سرمایه را در کشورهای مورد مطالعه، فراهم سازد.

    کلید واژگان: شاخص ترکیبی جهانی شدن, بازارهای مالی, تکنیک هم انباشتگی پانلی
    Seyyed Ali Paytakhti Oskuyi, Mohsen Zayandehroody

    The formation of global markets through the process of globalization has always been one of the main concerns of economic experts in the world. In fact, in the efficient economic markets, this relationship is wider every day, and the situation is the way that the expansion of globalization as an economic accelerator can lead to the growth of the economic sectors of the countries. The purpose of this paper is to determine the effect of globalization index on financial markets (money and capital markets). To this end, 10 selected developing countries and 15 developed countries were reviewed during the period from 2001 to 2020. In order to estimate the effects of variables, the panel's cointegration technique with Auto Regressive Distributed Lag was used. The results of the estimates indicate that the effect of the globalization index combination on the indicators of money market (banking facilities) and capital market (value of equity shares) is positive. On this basis, it can be noted that globalization can provide spaces for the development of money and capital markets in the studied countries.

    Keywords: Combined Index of Globalization, Financial Markets, Panel CointegrationTechnique
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر محسن زاینده رودی
    دکتر محسن زاینده رودی
    دانشیار اقتصاد، (سازمان مرکزی)، دانشگاه آزاد اسلامی، ، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال