محمد شکرزاده
-
سابقه و هدف
ال-آرژنین به عنوان یک اسید آمینه ضروری است و برای سنتز گلوتاتیون استفاده می شود و از آن جایی که پیش ساز نیتریک اکساید نیز می باشد می تواند به عنوان پاک کننده ی رادیکال های آزاد و مهارکننده ی پراکسیداسیون لیپیدی عمل کند. از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرحفاظتی ال-آرژنین بر سمیت سلولی، ژنتیکی و استرس اکسیداتیو ناشی از سیس پلاتین در سلول های نرمال کلیوی و لنفوسیت های خونی انسان انجام شد.
مواد و روش هادر این مطالعه تجربی، از سلول های نرمال کلیوی رده سلولیvero و لنفوسیت های خونی انسان استفاده شد. سلول های vero با غلظت های مختلف ال-آرژنین (9/35، 18/75، 37/5، 75، 150 و 300 میکروگرم بر میلی لیتر) با دوز آسیب زای سیس پلاتین (1/7 میکروگرم بر میلی لیتر) به صورت پیش تیمار بررسی شدند. ارزیابی بقا و زنده مانی سلولی و تعیین IC50 (غلظت مهاری) توسط تست MTT انجام شد. جهت بررسی سمیت ژنتیکی، با استفاده از سرنگ هپارینه 5 میلی لیترنمونه خون وریدی از یک داوطلب سالم غیر سیگاری و غیر الکلی گرفته شد و بعد از جداسازی لنفوسیت ها، غلظت های مختلف ال-آرژنین با سیس پلاتین در دوز بهینه القاکنندگی سمیت پیش درمانی شدند. جهت ارزیابی تولید میکرونوکلئوس در لنفوسیت های دو هسته ای مهار شده در ستوکینز لام تهیه و توسط میکروسکوپ نوری بررسی شد. هم چنین تست های استرس اکسیداتیو (ارزیابی میزان ROS و MDA) مورد سنجش قرار گرفتند که اندازه گیری میزان ROS سلول با دستگاه فلوریمتری و با استفاده از معرف DA-DCFH انجام شد. برای سنجش میزان مالون دی آلدهید(MDA) تولید شده در فرآیند لیپید پراکسیداسیون از معرف تیوباربیتوریک اسید(TBA) استفاده شد. بررسی داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه توسط نرم افزار GraphPad Prism.8 مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.
یافته هااثرات سمیت سلولی سیس پلاتین در انکوباسیون 48 ساعته با غلظت های مختلف (0/39، 0/78، 1/56، 3/12، 6/25، 12.5، 25 و 50 میکروگرم بر میلی لیتر) به صورت وابسته به دوز مشخص شد و میزان IC50 7/1 میکروگرم بر میلی لیتر به دست آمد. براساس نتایج این مطالعه، پیش درمانی با ال-آرژنین در غلظت های 18/75، 37/5، 75، 150 و 300 میکروگرم برمیلی لیتر با سیس پلاتین 1/7 میکروگرم بر میلی لیتر، به طور قابل توجهی اثرات سیتوتوکسیک را کاهش داد به طوری که با افزایش غلظت ال-آرژنین، حیات سلول های نرمال ریوی در مقایسه با سیس پلاتین به تنهایی به عنوان گروه کنترل مثبت افزایش یافت. از سوی دیگر نتایج حاصل از تست میکرونوکلئوس نشان داد که ال-آرژنین به طور معناداری سبب مهار سمیت ژنتیکی سیس پلاتین درلنفوسیت های خونی انسان شد. به طوری که درغلظت 75/18 دارای اختلاف معنادار با گروه کنترل مثبت بود(0/05P<) و در غلظت های 37/5الی 300 میکروگرم بر میلی لیتراین اختلاف معناداری مشهود بود(0/001P<). هم چنین با تجویز ال-آرژنین در غلظت های مختلف، میزان استرس اکسیداتیو ناشی از سیس پلاتین از طریق کاهش تولید گونه های فعال اکسیژن (ROS) و مالون دی آلدهید(MDA) مشاهده شد. از لحاظ آماری، ال-آرژنین در تمامی غلظت ها دارای اختلاف معنادار با گروه کنترل مثبت بود(0/001P<).
استنتاجنتایج مطالعه حاضر نشان داد، ال-آرژنین به عنوان یک ترکیب آنتی اکسیدان، سمیت سلولی و ژنتیکی و استرس اکسیداتیو ناشی از سیس پلاتین را در سلول های نرمال ریوی کلیوی(vero) و لنفوسیت های خونی انسان تعدیل کرد و اثرات محافظتی قابل ملاحظه ای را از خود نشان داد. از این رو می توان این امید را داشت که به عنوان یک ماده پیشگیری کننده مورد استفاده قرارگیرد.
کلید واژگان: ال آرژنین, سیس پلاتین, سنجش میکرونوکلئوس, سمیت سلولی, استرس اکسیداتیوBackground and purposeL-arginine is an essential amino acid used for glutathione synthesis and as a precursor to nitric oxide, it can act as a free radical scavenger and inhibitor of lipid peroxidation. Therefore, this study aimed to investigate the protective effect of L-Arginine on cisplatin-induced cytotoxicity, genotoxicity, and oxidative stress in normal kidney cells and human blood lymphocytes.
Materials and methodsIn this experimental study, normal kidney cells (Vero cell line) and human blood lymphocytes were used. Vero cells were pre-treated with various concentrations of L-Arginine (9.35, 18.75, 37.5, 75, 150, and 300 µg/mL) and a damaging dose of cisplatin (1.7 µg/mL). Cell viability and IC50 (inhibitory concentration) were evaluated using the MTT assay. For genotoxicity assessment, 5 mL of venous blood sample was collected from a healthy, non-smoking, non-alcoholic volunteer using a heparin syringe and after isolating lymphocytes, different concentrations of L-Arginine were pre-treated with cisplatin at an optimal genotoxic dose. To evaluate micronucleus formation in cytokinesis-blocked binucleated lymphocytes, the slide was prepared and was evaluated by light microscopy. Oxidative stress tests, including ROS and MDA levels, were conducted. ROS levels were measured using a fluorimeter device and DA-DCFH reagent. To measure the amount of malondialdehyde (MDA) produced during the lipid peroxidation process Thiobarbituric acid (TBA) was used as a reagent. Data analysis was performed using one-way ANOVA with GraphPad Prism.8 software.
ResultsCisplatin exhibited dose-dependent cytotoxicity at concentrations (0.39, 0.78, 1.56, 3.12, 6.25, 12.5, 25, and 50 μg/ml) after 48 hours incubation, with an IC50 of 1.7 μg/mL. Based on the results of this study, Pre-treatment with L-arginine at concentrations of 18.75, 37.5, 75, 150, and 300 μg/ml with 1.7 μg/ml cisplatin significantly reduced cytotoxic effects, so that with the increase of L-arginine concentration, increasing the viability of normal lung cells compared to cisplatin alone as a positive control group. On the other hand, micronucleus test results showed that L-arginine significantly inhibited the genotoxicity of cisplatin in human blood lymphocytes. So in the concentration of 18.75 µg/mL, there was a significant difference with the positive control group (P<0.05), and in concentrations 37.5 to 300 µg/ml this significant difference was evident (P<0.001). Also, L-arginine in different concentrations, reduced oxidative stress caused by cisplatin by decreasing reactive oxygen species (ROS) and malondialdehyde (MDA) production. Statistically, L-arginine had a significant difference with the positive control group in all concentrations (P<0.001).
ConclusionThe study demonstrated that L-Arginine, as an antioxidant compound, moderated cisplatin-induced cytotoxicity, genotoxicity, and oxidative stress in normal kidney (Vero) cells and human blood lymphocytes, showing significant protective effects. Therefore, it can be hoped for potential use as a preventive agent.
Keywords: L-Arginine, Cisplatin, Micronucleus Assay, Cytotoxicity, Oxidative Stress -
سابقه و هدف
امروزه به رغم فراوانی داروهای شیمیایی، استفاده از گیاهان دارویی در حال افزایش است. کورکومین (curcumin) رنگدانه زرد رنگی است که از گیاه زردچوبه به دست می آید و در واقع ماده موثر زردچوبه محسوب می شود. این فراورده کریستالی و متبلور در مصارف پزشکی هند کاربرد بسیاری دارد. اخیرا اثرات مفید کورکومین بر سرطان های معده، کولون و دهان در موش سوری به اثبات رسیده است. کورکومین نقش خود را معمولا از طریق پروسه های فارماکولوژیکی از قبیل اثرات آنتی اکسیدانی،ضدالتهابی، آنتی ترومبوتیک، آپوپتوتیک و اثرات حفاظتی کبدی ایفا می کند. خواص آنتی اکسیداتیو، آنتی پرولیفراتیو سلولی و آنتی آنژیوژنیک کورکومین درسال های اخیر مورد توجه قرارگرفته است، اما حلالیت کم کورکومین و تخریب شدید آن باعث عدم امکان معرفی آن در کاربرد بالینی شده است، درنتیجه مطالعات و بررسی هایی برای تهیه و طراحی polymeric micelles (PMMCs) در مقیاس نانو برای بهبود انتقال سلولی کورکومین صورت پذیرفته است. فلاونوئیدهای چای سبز ازجمله اپی کاتچین اخیرا مورد توجه قرارگرفته است. درتحقیقات in vitro این ترکیبات از طریق مهار لیپید پروکسیداسیون، به چنگ انداختن رادیکال های آزاد و شلاته کننده یون های فلزی، به عنوان آنتی اکسیدانت مطرح شده اند که این خاصیت به دلیل وجود ساختار بی نظیر آن ها ذکر شده است، لذا هدف از این مطالعه تعیین اثر هم افزایی کورکومین و اپی کاتچین در بررسی آپوپتوز و پرولیفراسیون سلول های سرطان کولون رده های سلولی HT29 و فاکتورهای آپوپتوتیک صورت گرفته است.
مواد و روش هااین مطالعه یک مطالعه تجربی بوده و پس از تهیه سلول های HT29 از بانک سلولی انستیتو پاستور و پاساژ و تکثیر سلولی، سلول ها به صورت چاهک های سه تایی (triplicate) در7 گروه تست و 2 گروه کنترل مثبت و منفی تفسیم شدند، در گروه های تست شماره 1و2و3و سه غلظت نانو میسل کورکومین (10، 20، µg/ml50) به صورت triplicate و هم چنین در گروه های 4 و5و6 سه غلظت اپی کاتچین (10، 20، µg/ml50) به مدت 24 ساعت انکوبه شدند و در گروه تست 7: سلول های HT29 با غلظت IC50 نانو میسل کورکومین + IC50 اپی کاتچین وگروه 8کنترل مثبت: سلول ها تحت تاثیر 5FU(100µg/ml) و گروه 9، کنترل منفی صرفا تحت تاثیر محیط کشت سلولی قرار گرفتند و پس از دوره انکوباسیون سلولی 24 ساعته، تست های MTT برای بررسی پرولیفراسیون و روش Annexin flowcytometery برای تعیین میزان آپوپتوز انجام گرفت.
یافته هااپی کاتچین و کورکومین با افزایش میزان آپوپتوز توانستند باعث افزایش مرگ در سلول های سرطان کولون (HT29) گردند، که با افزایش دوز این موضوع به بیش ترین حد خود رسید و هم چنین ترکیب این دو دارو در high dose باعث اثر هم افزایی شده که اثر بیش تری نسبت به هر کدام به تنهایی نشان داده است (0/05>P). اپی کاتچین در غلظت 20,10 و μg/mL 50 و100 نسبت به گروه کنترل منفی با 0/05P< دارای اختلاف معنی دار بوده که این امر با افزایش دوز باعث کاهش میزان حیات سلولی در سلول های سرطان کولون شده است.کورکومین در گروه نانومیسل به همراه اپی کاتچین در غلظت IC50 نسبت به گروه کنترل مثبت 5-FU در رده سلولی HT-29 میزان حیات سلولی بسیار کاهش یافته است. نتایج حاصل از بررسی میزان آپوپتوز سلولی در گروه های نانومیسل کورکومین و اپی کاتچین در غلظت های IC50 در رده سلولی HT-29 نشان داده که نانومیسل کورکومین و اپی کاتچین اثر هم افزایی داشته اند.
استنتاجمطالعه حاضر بیانگر اثرات ضد سرطانی اپی کاتچین و نانومیسل کورکومین می باشد. هم چنین ترکیب این دو دارو باعث اثر هم افزایی می شود. در ضمن از این دو ترکیب می توان به عنوان کاندیدهای درمان کانسر کولون در رژیم های درمانی استفاده کرد.
کلید واژگان: سرطان کولون, اپی کاتچین, نانوکورکومین, آپوپتوز, پرولیفراسیون, رده سلولی HT29Background and purposeToday, despite the abundance of chemical drugs, the use of medicinal plants is increasing; Curcumin (curcumin) is a yellow pigment obtained from the turmeric plant and is considered the effective ingredient of turmeric. This crystalline and crystallized product is widely used in Indian medicine. Recently, the beneficial effects of curcumin on stomach, colon, and mouth cancers have been proven in mice. Curcumin usually plays its role through pharmacological processes such as antioxidant, anti-inflammatory, antithrombotic, apoptotic, and hepatoprotective effects. Antioxidative, antiproliferative, and antiangiogenic properties of curcumin have been noticed in recent years. However, the low solubility of curcumin and its severe degradation have made it impossible to introduce it in clinical use. In recent years, studies and reviews have been conducted to prepare and design polymeric micelles (PMMCs) on a nanoscale to improve the cellular transport of curcumin. Green tea flavonoids, including epicatechin, have recently received attention. In in vitro research, these compounds have been proposed as antioxidants by inhibiting lipid peroxidation, trapping free radicals, and chelating metal ions, and this property is mentioned due to their unique structure (therefore, the purpose of this study is to determine the effect The synergism of curcumin and epicatechin has been carried out in the investigation of apoptosis and cell proliferation of HT29 cell lines and apoptotic factors.
Materials and methodsThis study is experimental. After obtaining HT29 cells from the Pasteur Institute cell bank and completing cell passage and proliferation, the cells were distributed in triplicate wells across 7 test groups and 2 control groups (positive and negative). In test groups 1, 2, and 3, three concentrations of curcumin nanomicelles (10, 20, 50 µg/ml) were incubated in triplicate. In groups 4, 5, and 6, three concentrations of epicatechin (10, 20, 50 µg/ml) were incubated for 24 hours. Test group 7 consisted of HT29 cells treated with the IC50 concentration of nanomicelle curcumin combined with the IC50 concentration of epicatechin. Group 8, the positive control, consisted of cells treated with 5FU (100 µg/ml), while group 9, the negative control, consisted of cells exposed only to the cell culture medium. After the 24-hour incubation period, an MTT assay was performed to assess cell proliferation, and Annexin flow cytometry was used to determine the level of apoptosis.
ResultsIn this study, epicatechin and curcumin have been able to decrease cell viability of colon cancer cells (HT29) and increase the percent of apoptotic cells P<0.05, which was in a dose-dependent manner, also the combination of these two drugs caused a synergistic effect in high dose P<0.05. Epicatechin in concentrations of 20, 10 μg/mL, 50, and 100 has a significant difference compared to the negative control group with P<0.05, which has caused a decrease in cell viability in colon cancer cells with increasing dose. Curcumin is the group Nanomicelle with epicatechin at IC50 concentration compared to the positive control group of 5-FU in HT-29 cell line has greatly reduced cell viability of HT-29 cell line showed that curcumin and epicatechin nano micelles had a synergistic effect. The results of cell apoptosis have shown that curcumin and epicatechin nano micelle groups at IC50 concentrations had a synergistic effect.
Conclusionepicatechin and curcumin have been able to increase the death rate of colon cancer cells (HT29) by increasing apoptosis, which indicates the anti-cancer effects of these compounds. So it can suggest these compounds in colon cancer therapeutics.
Keywords: Colon Cancer, Epicatechin, Nano-Curcumin, Apoptosis, Proliferation, HT29 Cell Line -
سابقه و هدف
از میان دسته های مختلف داروهای ضد قارچ، ضد قارچ های آزولی به دلیل گستره عملکردی، قدرت اثر بالا و داشتن آنزیم هدف مشخص، بیش تر مورد توجه قرار گرفته اند. فلوکونازول یکی از این داروها است که به عنوان یک بیس- تریازول و به عنوان اولین داروی تریازولی، وارد بازار گردید. داروهای نسل جدید ضد قارچی مانند آلباکونازول و ووریکونازول با استخلاف یکی از حلقه های تریازول فلوکونازول با هتروسیکل های دیگر به وجود آمده اند. بر همین اساس، در این تحقیق مشتق جدیدی از فلوکونازول که در آن یک بازوی تریازولی فلوکونازول با 4- بنزیل پیپرازین دی تیوکاربامات جایگزین شده است، سنتز گردید و اثرات ضدقارچی آن مورد ارزیابی قرار گرفت.
مواد و روش هادر این مطالعه تجربی، ترکیب نهایی موردنظر(6) از واکنش دو حد واسط کلیدی اکسیران و N-بنزیل پیپرازین در حلال اتانول و در مجاورت کربن دی سولفید و تری اتیل آمین به دست آمد. به منظور تهیه مشتق اکسیران، از واکنش ترکیب کتونی با نام شیمیایی 1-(2، 4-دی فلوروفنیل)-2-(H1-1، 2، 4-تریازول-1-ایل) اتان-1- اون با تری متیل سولفوکسونیوم یدید استفاده گردید. در مسیر دیگر و برای سنتز N- بنزیل پیپرازین، ابتدا بنزیل کلراید به همراه پیپرازین در حلال اتانول رفلاکس شد و طی حمله نوکلوفیلی یکی از اتم های نیتروژن پیپرازین مونوبنزیله گردید. لازم به ذکر است خالص سازی ترکیبات با روش های رایج استخراج و تبلور مجدد انجام شده و نیازی به کروماتوگرافی نمی باشد. ساختار ترکیب نهایی به دست آمده توسط طیف های مادون قرمز (IR) و رزونانس مغناطیسی هسته ای (NMR) و طیف سنجی جرمی (MS) تایید گردید. بررسی فعالیت ضد قارچی ترکیب سنتز شده در مقایسه با فلوکونازول بر علیه چندین گونه از قارچ های پاتوژن حساس به فلوکونازول شامل کاندیدا آلبیکنس، کاندیدا گلابراتا، کاندیدا پاراپسیلوزیس، کاندیدا کروسی، و کاندیدا تروپیکالیس، و هم چنین ایزوله های مقاوم به فلوکونازول انجام گرفت و حداقل غلظت مهارکننده رشد (MIC) به وسیله روش Broth Micro-dilution به صورت In vitroتعیین گردید. علاوه بر این، اثر همولیتیک روی گلبول های قرمز و سمیت سلولی روی سلول های HepG2 برای این ترکیب بررسی شد. نحوه داکینگ ترکیب مورد نظر با آنزیم لانوسترول α14-دمتیلاز (CYP51) هم مورد مطالعه قرارگرفت.
یافته هابررسی اولیه اثرات ضدقارچی روی 10 قارچ حساس به فلوکونازول نشان داد که ترکیب سنتز شده با مقادیرMIC بین 0/063 تا 1 میکروگرم بر میلی لیتر از اثرات ضدقارچی بسیاری قویی روی کاندیدا آلبیکنس، کاندیدا گلابراتا، کاندیدا پاراپسیلوزیس، کاندیدا کروسی و کاندیدا تروپیکالیس برخوردار است. به طور کلی، اثرات ضدقارچی آن 4 الی 64 برابر فلوکونازول بود. هم چنین این ترکیب پروفایل ضد کاندیدایی خوبی را در برابر گونه های مقاوم به فلوکونازول نشان داد در حالی که مقادیر MIC فلوکونازول در برابر ایزوله های کاندیدا آلبیکنس و کاندیدا کروسی معادل یا بیش تر از 64 میکروگرم بر میلی لیتر بود. ترکیب 6 به طور موثری از رشد کاندیدا آلبیکنس و کاندیدا کروسی مقاوم به فلوکونازول در غلظت های 8 یا 16 میکروگرم بر میلی لیتر جلوگیری کرد. مقدار MIC این ترکیب در برابر کاندیدا پاراپسیلوزیس معادل 5/0 میکروگرم بر میلی لیتر بود. انجام آزمون های همولیز و سمیت سلولی هم نشان داد که این ترکیب به اندازه فلوکونازول برای سلول های انسانی ایمن و بدون آزار است. مطالعه داکینگ نشان داد که ترکیب طراحی شده به واسطه دارا بودن بخش بنزیل پیپرازین دی تیوکاربامات می تواند ارتباط موثرتری با آنزیم لانوسترول α14-دمتیلاز برقرار نماید.
استنتاجبا توجه به نتایج به دست آمده، ترکیب سنتز شده در این مطالعه، کاندید مناسبی برای انجام تست های in vivo و بقیه آزمون های پیش بالینی و فارماکوکینتیکی در راستای کشف داروی جدید ضد قارچ می باشد.
کلید واژگان: آزول های ضد قارچ, فلوکونازول, دی تیوکاربامات, اثر ضدقارچی, لانوسترول Α14- دمتیلازBackground and purposeAmong the different categories of antifungal drugs, azole antifungals have received more attention due to their broad spectrum, high potency, and acting on specific target enzyme. Fluconazole is one of these drugs that as a bis-triazole, was the first triazole drug to enter the market. New-generation antifungal drugs such as albaconazole and voriconazole have been designed by replacing one of the triazole rings of fluconazole with other heterocycles. Based on this strategy, in this research, a new derivative of fluconazole in which a triazole residue of fluconazole is replaced by 4-benzylpiperazine dithiocarbamate was synthesized and its effects were evaluated in vitro.
Materials and methodsThe desired final compound (6) was obtained from the reaction of two key intermediates, oxirane, and N-benzylpiperazine, in the presence of carbon disulfide and triethylamine in ethanol. To prepare the oxirane derivative, the reaction of a ketonic compound namely 1-(2,4-difluorophenyl)-2-(1H-1,2,4-triazol-1-yl) ethan-1-one with trimethylsulfoxonium iodide was used. On the other hand, for the synthesis of N-benzyl piperazine, benzyl chloride was refluxed with the excess of piperazine. It should be noted that the purification of the compounds was done with common methods of extraction and recrystallization and there is no need for chromatography. The structure of the final synthesized compound was confirmed by infrared (IR) nuclear magnetic resonance (NMR) and mass spectrometry (MS). The antifungal activity of the synthesized compound was investigated in comparison with fluconazole against several species of pathogenic fungi sensitive to fluconazole, including Candida albicans, Candida glabrata, Candida parapsilosis, Candida krusei, and Candida tropicalis, as well as fluconazole-resistant isolates, and the minimum inhibitory concentration (MIC) was determined in vitro by broth micro-dilution method. In addition, the hemolytic effect on red blood cells and cytotoxicity on HepG2 cells were investigated for this compound. The docking mode of the target compound with lanosterol 14α-demethylase (CYP51) enzyme was also studied.
ResultsPreliminary investigation of antifungal effects on ten fungi strains sensitive to fluconazole showed that the target compound with MIC values between 0.063 and 1 μg/ml has strong antifungal effects on C. albicans, C. glabrata, C. parapsilosis, C. krusei, and C. tropicalis. In general, its antifungal activity was 4-64 times more than that of fluconazole. Also, the compound showed a good anti-Candida profile against fluconazole-resistant species. While the MIC values of fluconazole against C. albicans and C. krusei isolates were equal to or greater than 64 μg/ml, compound 6 effectively inhibited the growth of C. albicans and C. krusei resistant to fluconazole at concentrations of 8 or 16 μg/ml. The MIC value of this compound against C. parapsilosis was equal to 0.5 μg/ml. The results of in vitro hemolysis and cytotoxicity tests also showed that this compound is as safe for human cells as fluconazole. The docking study showed that the designed compound can interact more tightly with the lanosterol 14α-demethylase enzyme due to the presence of a benzylpiperazine dithiocarbamate scaffold in its structure.
ConclusionAccording to the obtained results, the compound synthesized in this study is a suitable candidate for conducting in vivo tests and other preclinical and pharmacokinetic tests to discover a new antifungal drug.
Keywords: Antifungal Azoles, Fluconazole, Dithiocarbamate, Antifungal Activity, Lanosterol 14Α-Demethylase -
سابقه و هدف
ناباروری، یکی از مشکلات عدیده پزشکی در دنیای امروز است. داروی کلومیفن سیترات برای درمان ناباروری استفاده می شود. از عوارض این دارو ایجاد بافت توموری در تخمدان می باشد. کوئرستین یک فلاونوئید است که به طور فراوان در طبیعت یافت می شود. کوئرستین در بسیاری از میوه ها، سبزیجات، برگ ها، دانه ها و غلات یافت می شود. کوئرستین، پتانسیل استفاده در درمان سرطان را دارد. شناخته شده ترین و شایع ترین ژن سرکوبگر تومور در انسان، ژن p53 است. ژن p53 در سال 1979 کشف شد و در سال 1989 به عنوان یک ژن مهارکننده تومور شناخته شد. این ژن در سال 1992 به دلیل نقشی که در حفظ ثبات ژنوم داشت به عنوان نگهبان ژنوم شناخته شد. ژن p53 متداول ترین ژن جهش یافته در سرطان های انسان است. این مطالعه با هدف بررسی نقش محافظتی کوئرستین بر حیات سلول های نرمال تخمدان مواجه شده با داروی کلومیفن سیترات و ارتباط با بیان ژن p53، انجام پذیرفت.
مواد و روش هادر این مطالعه آزمایشگاهی مداخله ای و از نوع کار تحقیقاتی از نوع کاربردی، از سلول های نرمال تخمدان رده ی سلولیCHO استفاده شد. غلظت های 1000، 500، 100، 50، 10 میلی گرم بر میلی لیترکوئرستین و 50 میکرومولار داروی کلومیفن سیترات و 29/0 میکروگرم بر میلی لیتر سیس پلاتین تهیه و به مدت 24 ساعت به سلول های کشت داده شده اضافه شد. در این مطالعه داروی کلومیفن سیترات و داروی سیس پلاتین هر دو به عنوان کنترل مثبت می باشند. ارزیابی حیات سلول ها به روش MTT assay انجام شد. ابتدا RNA استخراج و سپس بیان ژن p53 با دستگاه Real-Time PCR مورد بررسی و آنالیز قرار گرفت. در این مطالعه آغازگر مورد استفاده برای ژن p53 با استفاده از سایت های NCBI و primer3 طراحی شد. در این مطالعه ژن کنترل داخلی GAPDH می باشد.
یافته هانتایج این مطالعه نشان داد که غلظت های 1000، 500، 100، 50 میلی گرم بر میلی لیتر کوئرستین با کاهش سمیت داروی کلومیفن سیترات و داروی سیس پلاتین (هر دو به عنوان کنترل مثبت) باعث افزایش حیات سلولی می شود به طوری که هر چه غلظت کوئرستین بیش تر شد، تعداد سلول های زنده بیش تر می شود و در غلظت 1000 میلی گرم بر میلی لیتر کوئرستین تعداد سلول های زنده به 83 درصد رسید. نتایج حاصل از آزمون Real-time PCR بیانگر آن است که، کوئرستین به طور معنی داری باعث افزایش بیان ژن p53 در مقایسه با گروه کنترل مثبت (داروی کلومیفن سیترات) و کنترل منفی شد (p<0/05). در غلظت های 500 (0/0020=P) و 1000 (p<0/0001) کوئرستین در مقایسه با داروی کلومیفن سیترات، این افزایش بیان چشمگیرتر بود. هم چنین در غلظت های 500 (p<0/0001) و1000 (p<0/0001) کوئرستین در مقایسه با کنترل منفی، افزایش بیان چشمگیری در ژن p53 مشاهده شد.
استنتاجیافته های حاصل از این بررسی نشان داد که، کوئرستین احتمالا باعث مهار سمیت سلولی حاصل از داروی کلومیفن سیترات و افزایش میزان بیان ژن p53 می شود و میزان اثربخشی آن وابسته به دوز می باشد. بنابراین مطالعه حاضر تا حدی می تواند بیان کننده نقش کوئرستین در فرآیند مهار تومورزایی در گسترش سرطان در سلو ل های نرمال تخمدان باشد.
کلید واژگان: سلول نرمال تخمدان, کلومیفن سیترات, فلاونوئید, کوئرستین, سیس پلاتین, ژن P53, تومورزاییBackground and purposeInfertility is one of the medical problems in the world today. Clomiphene citrate drug is used to treat infertility. One of the side effects of this drug is the formation of tumor tissue in the ovary. Quercetin is a flavonoid found abundantly in nature. Quercetin is found in many fruits, vegetables, leaves, seeds, and grains. Quercetin has the potential to be used in the treatment of cancer. The most well-known and common tumor suppressor gene in humans is the p53 gene. The p53 gene was discovered in 1979 and recognized as a tumor suppressor gene in 1989. This gene was recognized as the guardian of the genome in 1992 due to its role in maintaining the stability of the genome. The p53 gene is the most commonly mutated in human cancers. The purpose of this study is to evaluate the protective effect of quercetin on normal ovary cell viability induced by clomiphene citrate drug and its correlation with p53 gene expression.
Materials and methodsIn this research, Normal ovarian cells of the CHO cell line were used. Concentrations of 10, 50, 100, 500, and 1000 mg/ml quercetin 50 μM clomiphene citrate drug and 0.29 μg/ml cisplatin were prepared and added to the cultured cells for 24 hours. In this study, Clomiphene Citrate and Cisplatin are both positive controls. Cell viability was evaluated by MTT assay. RNA was extracted and p53 gene expression was analyzed by Real-Time PCR. In this study, the primer used for the p53 gene was designed using NCBI and primer3 sites. In this study, the internal control gene is GAPDH.
ResultsResults showed that the concentrations of 50, 100, 500, and 1000 mg/ml of quercetin reduced the toxicity of clomiphene citrate drug and cisplatin (both positive controls). So the higher quercetin concentration leads to a higher number of living cells and at 1000 mg/ml quercetin the number of living cells reached 83%. The results of Real-time PCR showed that Quercetin significantly increased the expression of the p53 gene compared to the positive control group (clomiphene citrate) and negative control (P<0.05). In the concentrations of 500 (P=0.0020) and 1000 (P<0.0001) quercetin compared to clomiphene citrate, this expression increase was more significant. Also, in the concentrations of 500 (P<0.0001) and 1000 (P<0.0001) quercetin compared to the negative control, a substantial increase in p53 gene expression was observed.
ConclusionThe findings of this study showed that the use of quercetin inhibits the cytotoxicity of clomiphene citrate and increases the expression of the p53 gene, and its effectiveness is dose-dependent. However, Our study may partially explain the role of quercetin in the tumorigenesis process in the development of cancer in normal ovarian cells.
Keywords: Normal Ovarian Cell, Clomiphene Citrate, Flavonoid, Quercetin, Cisplatin, P53 Gene, Tumorigenesis -
سابقه و هدف
پس از بیماری های قلبی و تصادفات، سرطان به عنوان سومین عامل مرگ و میر در ایران و به عنوان یک مشکل عمده بهداشتی در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در نظر گرفته می شود. در سرطان پستان، سلول های پستان بدون کنترل رشد می کنند. این بیماری بر اساس نوع سلول های پستان که سرطانی می شوند انواع مختلفی دارد. این سرطان حدود یک سوم انواع سرطان را در جمعیت زنان تشکیل می دهد و علت اصلی مرگ و میر ناشی از سرطان در زنان در سراسر جهان است. گیرنده استروژن-α یکی از ایزوفرم های گیرنده استروژن است که توسط ژن گیرنده استروژن (ESR1)کدگذاری می شود. ESR-α یک گیرنده هسته ای است که به عنوان یک فاکتور رونویسی وابسته به لیگاند عمل می کند. پس از اتصال استروژن، ESR-α به نواحی پاسخ استروژن در پروموتر ژن های هدف متصل شده وسبب تغییر در بیان ژن های هدف می شود. مطالعه حاضر به بررسی سطح بیان ژن گیرنده استروژن (ESR1) و RNAهای طولانی غیر کدکننده (lncRNAs) مرتبط با آن و بررسی فراوانی آلل و ژنوتیپ پلی مورفیسم تک نوکلیوتیدی (SNP) rs2234693 در ژنESR1 در بیماران مبتلا به سرطان پستان پرداخت.
مواد و روش هادر این مطالعه موردی- شاهدی، بررسی بیان ESR1 و RNA های کدکننده و غیرکدکننده مربوط به آن توسط میکروآرایه (17 نمونه کنترل و 104 نمونه بیمار)،TCGA RNAseq (بر روی 113 نمونه نرمال، 1102 تومور اولیه و 7 نمونه تومور متاستاتیک) انجام شد. آنالیز داده ها توسط R Studio و limma و پایگاه داده های ENCORI و GEPIA2 صورت گرفت. ارزیابی تعامل microRNAها توسط miRWalk و یافتن برهمکنش lncRNA توسط lncBase 3 انجام شد. برهمکنش پروتیین- پروتیین توسط STRING و آنالیز بقا و همبستگی توسطGEPIA2 و ENCORI بررسی شدند. آنالیزهای غنی سازی مسیر و آنتولوژی ژنی (GO) توسطKEGG و Enrichr و بررسی SNP توسط آزمایش RFLP انجام شد.
یافته هابیان ژن ESR1 در سرطا پستان افزایش داشت و ژن miR-15a-3p تعامل قابل توجهی با ESR1 وlncRNA OIP5-AS1 داشت. OIP5-AS1 و ESR1 در نمونه های بیمار بیان مثبت معنی داری داشتند. فراوانی ژنوتیپ های TC، TT و CC در افراد سالم به ترتیب 65 ، 15 و 20 درصد و در گروه بیمار 38/5، 38/5 و 23 درصد بود. تفاوت معنی داری در شیوع ژنوتیپ های ژن ESR1 بین بیماران و کنترل وجود داشت.
استنتاجپلی مورفیسم ESR1 ممکن است با افزایش خطر ابتلا به سرطان پستان مرتبط باشد و rs2234693 T>CSNP می تواند یک نشانگر قوی برای غربالگری سرطان پستان در نظر گرفته شود. OIP5-AS1 ممکن است پیشرفت سرطان پستان را با تغییر در تنظیم بیان ESR1 تنظیم کند.
کلید واژگان: پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی, سرطان پستان, ژن ESR1, RFLP-PCR, rs2234693, miRNA, شبکه ceRNABackground and purposeafter heart diseases and accidents, cancer is considered the third cause of death in Iran (1), and is a major health problem not only in Iran but also in many developed and developing countries. (2). Breast cancer is a disease in which breast cells grow out of control. This disease has different types based on the type of breast cells that become cancerous. Breast cancer accounts for about one-third of all types of cancer in the female population and is the main cause of cancer-related deaths in women worldwide (3). Estrogen receptor-α is one of the isoforms of estrogen receptor encoded by the ESR1 gene. ESR-α is a nuclear receptor that acts as a ligand-dependent transcription factor (4). After binding of estrogen, ESR-α binds to the estrogen response regions in the promoter of the target genes and causes changes in the expression of the target genes (5). The present study investigates the expression level of the estrogen receptor gene (ESR1) and long non-coding RNAs (lncRNAs) related to It investigates the allele frequency and genotype of single nucleotide polymorphism (SNP) rs2234693 in ESR1 gene in patients with breast cancer.
Materials and methodsIn this case-control study, the expression of ESR1 and related coding and non-coding RNAs were investigated by microarray (17 control samples and 104 patient samples), TCGA RNAseq (on 113 normal samples, 1102 primary tumors and seven Metastatic tumor samples) and data analysis was done by R Studio and limma, and ENCORI and GEPIA2 databases. Evaluation of microRNA interaction was done by miRWalk and lncRNA interaction finding was done by lncBase 3. Protein-protein interaction was analyzed by STRING and survival and correlation analysis by GEPIA2 and ENCORI. Pathway enrichment and gene ontology (GO) analyses were performed by KEGG and Enrichr and SNP analysis was performed by RFLP test.
ResultsESR1 gene expression was increased in breast cancer and miR-15a-3p gene had a significant interaction with ESR1 and lncRNA OIP5-AS1. OIP5-AS1 and ESR1 had significant positive expression in patient samples. The frequency of TC, TT, and CC genotypes in healthy people was 65%, 15%, and 20%, respectively, and in the patient group it was 38.5%, 38.5% and 23%. There was a significant difference in the prevalence of ESR1 gene genotypes between patients and controls.
ConclusionESR1 polymorphism may be associated with an increased risk of breast cancer and rs2234693 T>C SNP can be considered a strong marker for breast cancer screening. OIP5-AS1 may regulate breast cancer progression by altering ESR1 expression regulation.
Keywords: single nucleotide polymorphism, breast cancer, ESR1 gene, RFLP-PCR, rs2234693, miRNA, ceRNA network -
سابقه و هدف
زیست سازگاری سیلر های اندودنتیک نقش بسیار مهمی در موفقیت درمان ریشه ایفا می کند. هدف از انجام این مطالعه مقایسه سمیت سیلربیوسرامیکی Sure-seal root وسیلر رزینی Adseal بر روی سلول های فیبروبلاست موش رده 929L بود.
مواد و روش هادر این مطالعه تجربی وآزمایشگاهی ، هر یک از سیلرهای Adseal و Sure-seal root جداگانه عصاره گیری شدند. عصاره های حاصل با رقت های 1/2، 1/4 و 1/8 به مدت 48 ساعت در تماس با سلول های فیبروبلاست رده 929L در محیط کشت قرار گرفتند. سپس میزان سمیت سلولی به روش MTT ارزیابی شد. داده های حاصل از پژوهش توسط تست های آماری one-way ANOVA و post test Tukey’s آنالیز گردید .
یافته هاسنجش MTT نشان داد که رقت های بالاتر مواد آزمایش شده منجر به زنده ماندن بالاتر رده سلولی فیبروبلاست L929 موش می شود. در هر دو سیلر با افزایش رقت، میزان بقای سلول ها افزایش یافت. در بین دو سیلر، Adseal در همه رقت ها، سمیت سلولی کمتر و درصد زنده ماندن سلولی نسبت به سیلر Sure-Seal Root بالاتر بود که در رقت های 1/2و1/8 معنی دار نبود .به ترتیب (0/115=P) و (0/9150=P) ولی در رقت 1/4 معنی دار بود . (0/001=P)
نتیجه گیریبا توجه به محدود یت های این مطالعه نتایج نشان داد که سیلر AD Seal درهمه رقت ها سمیت کمتری نسبت به سیلر Sure seal root دارد.
کلید واژگان: سمیت, بقائ سلولی, سیلر کانال ریشهCytotoxicity Comparison of Sure-seal root and Adseal Sealers on mouse fibroblast Cells:Invitro studyBackground and AimsBiocompatibility of endodontic sealers plays an important role in the success of root canal treatment. Hence, this study was conducted to compare the cytotoxicity of bioceramic sealer ( Sure-Seal Root) and resin based sealer(Adseal), on mouse fibroblast cell line L929
Materials and MethodsIn this experimental in vitro study, extraction of each sealer was obtained and incubated with dilutions of 1/2, 1/4 and 1/8 with fibroblast cell line for 48 hours in the cell culture media. MTT assay was employed to evaluate the cytotoxicity. Finally, the collected data were analyzed using One-way ANOVA and Tukey’s post-test . P<0.05 were considered statistically significant
ResultsMTT assay showed that higher dilutions of the tested materials resulted in higher viability of mouse fibroblast cell line L929. In both sealers, with increasing dilution, the survival rate of cells increased. Among two sealers, Adseal in all dilutions had lower cytotoxicity and higher cell viability percentage than sealer Sure-Seal Root ,showed that it was not significant in dilutions of 1/2and 1/8. respectively (P=0.115) and (P=0.915), but it was significant in dilution of 1/4 .(P=0.001).
ConclusionUnder limitations of this invitro study ,results of this study showed that AD Seal showed less toxicity than Sure seal root in all dilutions.
Keywords: Cytotoxicity, Cell Viability, Root Canal Sealer -
سابقه و هدف
در درمان بالینی سرطان، بهبود اثربخشی و دارورسانی هدفمند همیشه یک مشکل اساسی بوده است، که باید حل شود. لذا هدف از این مطالعه تجربی بررسی و ارزیابی تاثیر نانو ذرات مس در رده سلولی سلول های نرمال و سلول های سرطانی پروستات بود.
مواد و روش هادر این مطالعه تجربی غلظت های مختلف از نانو ذره مس (600،300،250،200،150،100،50،25،0 میکروگرم) آماده شد. سپس تست MTT به منظور ارزیابی رشد سلولی و فاکتورهای استرس اکسیداتیو گونه های اکسیژن فعال(ROS) و گلوتاتیون (GSH) در رده سلولی سلول های نرمال و سلول های سرطانی پروستات انجام گردید.
یافته هانانوذرات به واسطه القای ROS و کاهش ذخایر گلوتاتیون باعث ایجاد سمیت در سلول های نرمال شد و نیز به واسطه همین مکانیسم در سلول های سرطانی منجر به مهار رشد شدند.
استنتاجبر اساس یافته های مطالعه حاضر نانوذرات مس به واسطه مسیر استرس اکسیداتیو و القای ROS در سلول های نرمال، القای سمیت کرده و باعث کاهش رشد سلول های نرمال شده است. از طرفی به واسطه مسیر استرس اکسیداتیو در سلول های سرطانی توانسته است رشد سلول های سرطانی را مهار کند. به همین دلیل نانو ذرات مس به واسطه ایجاد سمیت بالا در سلول های نرمال نمی تواند داروی موثری در درمان سرطان پروستات باشد.
کلید واژگان: نانو ذره مس, سلول های نرمال, سلول های سرطانی پروستات, استرس اکسیداتیوBackground and purposeIn clinical treatment of cancer, improving the efficacy of drugs and targeted drug delivery have always been a fundamental problem requiring more focused solutions. The purpose of this study was to investigate the protective effects of copper nanoparticles in prostate normal and cancer cell lines.
Materials and methodsIn this experimental study, different concentrations of copper nanoparticles (0, 25, 50, 100, 150, 200, 250, 300, and 600 μg) were prepared. Cell growth and oxidative stress in reactive oxygen species (ROS) and reduced glutathione (GSH) were studied in prostate normal and cancer cell lines using MTT assay.
ResultsCopper nanoparticles created toxicity in prostate normal cells due to release of ROS and reduction of glutathione reserves. Also, this mechanism inhibited the growth of cancer cells.
ConclusionAccording to this study, copper nanoparticles induced toxicity in normal cells through oxidative stress pathway and inducing ROS and decreased the growth of normal cells. Also, copper nanoparticles inhibited the growth of cancer cells by the oxidative stress pathway. So, copper nanoparticles cannot be an effective drug in treatment of prostate cancer as they cause high toxicity in normal cells.
Keywords: copper nanoparticle, normal cell, prostate cancer cell, oxidative stress -
سابقه و هدف
به خوبی ثابت شده است که داروی ضد تشنج والپروییک اسید با ایجاد استرس اکسیداتیو در انسان و در تمام گونه های حیوانی مورد آزمایش، تراتوژنیک است. در این مطالعه، باتوجه به ترکیب شیمیایی کاتچین ها، اثر محافظتی آن بر زنده مانی سلول های عصبی PC12 مواجه شده با داروی والپروییک اسید بررسی شد.
مواد و روش هااثرات محافظتی اپی کاتچین (دوز 10-50-100-500-1000 میکروگرم بر میلی لیتر) بر سمیت ناشی از داروی والپروییک اسید بر بقا و زنده مانی سلول عصبی PC12 توسط تست MTT و تست های استرس اکسیداتیو شامل (ارزیابی میزان ROS، SOD، GPx و پراکسیداسیون لیپیدی) بررسی شد. تمامی داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه one-way ANOVA و تست Tukey توسط GraphPad Prism.8 تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هابا توجه به نتایج، اپی کاتچین اثرات سیتوتوکسیک اسید والپروییک را در غلظت های 500 و 1000 میکروگرم بر میلی لیتر کاهش داد (0/0001<p). اپی کتچین به طور معنی داری استرس اکسیداتیو ناشی از والپروییک اسید را از طریق کاهش تولید گونه های فعال اکسیژن (ROS) و مالون دی آلدهید (MDA) اعمال کرده است (0/001< P و 0/0001<p).
استنتاجمطالعه حاضر نشان داد که مصرف اپی کاتچین می تواند پتانسیل آنتی اکسیدانی را افزایش دهد. هم چنین، EC محافظت سلولی قابل توجهی را در برابر سمیت اسید والپروییک در سلول های PC12 نشان داد.
کلید واژگان: استرس اکسیداتیو, اپی کاتچین, والپروئیک اسید, PC12Background and purposeIt is well established that valproic acid (VPA) is teratogenic associated with oxidative stress in humans and in all animal species tested. In this study, considering the chemical composition of catechins, we investigated its protective effect on the survival of PC12 nerve cells exposed to valproic acid.
Materials and methodsThe protective effects of epicatechin (EC) at different concentrations (10, 50, 100, 500, 1000 μg/ml) on survival and viability of PC12 neuronal cells exposed to valproic acid were measured by MTT assay and oxidative stress tests (GPx, SOD, ROS, and lipid peroxidation). All data were analyzed in GraphPad Prism 8.0 using one-way ANOVA and Tukey post-test.
ResultsAccording to findings, EC reduced the cytotoxic effects of valproic acid at 500 and 1000 µg/ml (P<0.0001). EC significantly reduced the oxidative stress induced by valproic acid via decreasing reactive oxygen species (ROS) and malondialdehyde (MDA) production (P<0.001 and P<0.0001, respectively).
ConclusionThe present study showed that epicatechin could increase antioxidant potential and exhibits significant cytoprotective effect against valproic acid toxicity in PC12 cells.
Keywords: oxidative stress, epicatechin, valproic acid, PC12 -
اسانس درخت بنه به عنوان ترکیب ضد میکروبی در مقابل اکثر میکروارگانیسم ها شناخته شده است. همچنین عصاره لوتیین دارای خاصیت آنتی اکسیدانی می باشد که باعث کاهش اکسیداسیون می شود. هدف از این تحقیق کاهش نیتریت سدیم مصرفی در فرآورده های گوشتی که عامل سرطان های رایج در جامعه شده است، می باشد. در این پژوهش به منظور تولید سوسیس 40درصد گوشت مرغ بدون نیتریت سدیم، از مقادیر ppm 200، 400 و 600 عصاره لوتیین به صورت تکی و توام با 2 میلی لیتر اسانس بنه استفاده شد و خواص کیفی نمونه ها شامل ویژگی های آنتی اکسیدانی، میکروبی و حسی طی زمانهای 1، 10، 20 و 30 روز پس از تولید (در شرایط یخچال)، با شاهد (بدون عصاره لوتیین، اسانس بنه و دارای ppm 120 نیتریت سدیم) مقایسه شد. نتایج نشان داد که تیمارهای حاوی مقادیر بالاتر لوتیین و همچنین حاوی اسانس بنه دارای قدرت آنتی اکسیدانی و خواص ضدمیکروبی بالاتری بودند. در نهایت مشاهده شد نمونه حاوی ppm 600 عصاره لوتیین با 2 میلی لیتر اسانس بنه در فرمولاسیون از نظر رنگ (a* یا شدت قرمزی بیشتر (89/12) و b* یا شدت زردی کمتر (964/13)) مطلوبترین نمونه بوده و نیز این نمونه از نظر خواص آنتی اکسیدانی (06/3 میلی مالون دی آلدیید بر کیلوگرم)، شمارش کلی (Cfu/g 105×39)، کپک و مخمر (Cfu/g 66/7)، کلی فرم (Cfu/g 66/5)، کلستریدیوم پرفرانژنس (Cfu/g 11) و استافیلوکوکوس اوریوس (Cfu/g 66/7) و خواص حسی با نمونه شاهد اختلاف معنیداری نداشت و بهعنوان تیمار برتر انتخاب گردید.
کلید واژگان: آنتی اکسیدانی, اسانس بنه, عصاره لوتئین, نیتریت سدیمPistacia atlantica tree essential oil is known as an antimicrobial compound against most microorganisms. Lutein extract also has antioxidant properties that reduce oxidation. The aim of this study was to reduce sodium nitrite consumption in meat products that have caused common cancers in the community. In this research for the formulation sausage 40% chicken without sodium nitrite, 200 ppm, 400 ppm and 600 ppm of the extract of lutein pigment were used alone or in combination with 2 ml of Pistacia atlantica essence and, qualitative properties of the samples were compared, including antioxidant, microbial and sensory tests during 1, 10, 20 and 30 days after production (in refrigerator conditions), with control (without lutein pigment, Pistacia atlantica essence). The results showed that treatments containing higher concentrations of lutein extract pigment and also Pistacia atlantica essence had higher antioxidant potency and antimicrobial properties. Finally observed the sample containing 600 ppm of lutein pigment with 2 ml of Pistacia atlantica essence in the formulation seemed to be the most favorable for the color (a * or more intense redness (12.89) and b* or lesser jaundice (13.964)) also this sample in terms of antioxidant properties (3.06 mgMalondialdehyde/kg), total count (39×105 Cfu/g), mold and yeast (7.66 Cfu/g), coliform (Clostridium perfringens (11 Cfu/g) and Staphylococcus aureus (7.66 Cfu/g) and sensory properties was no significant difference with the control sample and selected as superior treatment.
Keywords: antioxidant, lutein extract, sodium nitrate, Pistacia atlantica essential oil -
پیش زمینه و هدف:
سرطان ازجمله مشکلات جدی سلامت جوامع امروزی است که تلاش های بسیار گسترده ای برای مقابله با آن در حال انجام است. بااین وجود در بسیاری از موارد سلول های سرطانی درنهایت می توانند با راهکارهای درمانی ارایه شده مقابله کرده و حتی گاهی با بروز مقاومت به شیمی درمانی از درمان های به کاررفته برای رشد سریع تر تومور بهره ببرند. در حال حاضر چندین مهارکننده اختصاصی CDK4/6 از قبیل Palbociclib، Ribociclib، Abemaciclib وجود دارد که این مهارکننده های اختصاصی به صورت معنی داری سبب کاهش تومورزایی، رشد و تهاجم تومور می شوند. هدف از این مطالعه بررسی سمیت سلولی داروی Abemaciclib بر میزان رشد و تولید ROS در دو رده سلولی سرطانی A549 و AGS بود.
مواد و روش کار:
در این مطالعه کارآزمایی تجربی رده های سلولی AGS (سرطان معده) و 549A (سرطان ریه) کشت داده شدند. سنجش زنده مانی سلول با تست MTT و میزان تولید رادیکال های آزاد اکسیژن با تست ROS برای بررسی حساسیت داروی Abemaciclib در دوزهای 1،2.5،5،10، 20 میکرومولار در رده های سلولی مشخص شده انجام شدند. و دیتاها با نرم افزار Graph Pad Prism v:8 آنالیز شده و P<0.05 به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
یافته ها:
یافته های مطالعه حاضر نشان می دهد که Abemaciclib می تواند به عنوان یک عامل درمانی در این دو سرطان به کار رود، زیرا با افزایش غلظت دارو رشد سلول های سرطانی موردنظر کاهش یافتند.
بحث و نتیجه گیری:
نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان داد داروی Abemaciclib به طور معنی داری بقا و تکثیر سلولی را در رده های سلولی (549A) و (AGS) در مقایسه با کنترل در دوز های 10 و 20 میکرومولار کاهش داد. مطالعات آزمایشگاهی و حیوانی بیشتری برای بررسی روندهای مولکولی و بالینی دقیق داروی Abemaciclib موردنیاز است.
کلید واژگان: رده سلولی A549, Abemaciclib, رده سلولی AGS, مهارکننده CDK4, 6, سمیت سلولیBackground & Aim:
Cancer is one of the serious health problems of today's societies, and extensive efforts are being made to deal with it. Nevertheless, in many cases, cancer cells can finally deal with the provided treatment solutions and even sometimes, with the emergence of resistance to chemotherapy, they can benefit from the treatments used for faster tumor growth. Currently, there are several specific CDK4/6 inhibitors such as Palbociclib, Ribociclib, Abemaciclib, and these specific inhibitors significantly reduce tumorigenesis, growth, and tumor invasion. The aim of this study was to investigate the cytotoxicity of Abemaciclib drug on the growth rate and ROS production in two cancer cell lines, A549 and AGS.
Materials & Methods:
In this experimental study, AGS (gastric cancer) and 549A (lung cancer) cell lines were cultured. Cell viability was measured by MTT test and oxygen free radical production rate by ROS test to check the sensitivity of Abemaciclib drug in doses of 1, 2.5, 5, 10, 20 μM in specified cell lines. The data was analyzed with Graph Pad Prism v.:8 software and P<0.05 was considered as a significant level.
FindingsThe findings of this study show that Abemaciclib can be used as a therapeutic agent in these two cancers, because with the increase in drug concentration, the growth of the target cancer cells decreased.
DiscussionThe results obtained from this study showed that Abemaciclib significantly reduced cell survival and proliferation in (549A) and (AGS) cell lines compared to the control at doses of 10 and 20 μM. More laboratory and animal studies are needed to investigate the exact molecular and clinical processes of Abemaciclib.
Keywords: A549 Cell Line, Abemaciclib, AGS Cell Line, CDK4, 6 Inhibitor, Cytotoxicity -
سابقه و هدف
سرطان دهانه رحم چهارمین سرطان شایع در جهان است. مهمترین مسیله در درمان سرطان، تخریب سلول های سرطانی در حضور سلول های طبیعی است. به همین دلیل استفاده از منابع طبیعی مانند گیاهان برای درمان سرطان ضروری است. هدف از این مطالعه ارزیابی اثرات ضد باکتریایی عصاره اتانولی گیاه خارشتر بر استافیلوکوکوس اوریوس و سودموناس آیروژینوزا و سمیت سلولی بر رده سلولی سرطان رحم Hela می باشد.
مواد و روش هادر این مطالعه تجربی، ابتدا عصاره اتانولی خارشتر تهیه شد و سپس احیای دو سویه استاندارد استافیلوکوکوس اوریوس (ATCC: 25923) و سودوموناس آیورژینوزا (ATCC: 27853) لیوفریزه با کشث در محیط مغذی انجام شد. به منظور تایید سویه های استاندارد تست های بیوشیمیایی انجام شد. برای تعیین حداقل غلظت مهارکنندگی (Minimum Inhibitory Concentration) از روش میکرودایلوشن استفاده شد و بعد از به دست آوردن MIC، حداقل غلظت کشندگی (Minimum Bactericidal Concentration) مورد بررسی قرار گرفت. همچنین اثرات سمیت سلولی عصاره در غلظت های (0/1، 10، 50، 100، 500 و 1000 میکروگرم بر میلی لیتر) بر روی رده سلولی HeLa در مدت زمان 48 ساعت توسط روش MTT و مقایسه سمیت آن با گروه سیس پلاتین (گروه کنترل مثبت) بررسی شد.
یافته هاعصاره اتانولی گیاه خارشتر از غلظت 50 میکروگرم بر میلی لیتر رشد سلول های سرطانی را کاهش داده است که در مقایسه آماری غلظت های 50 ،500 و 1000 میکروگرم اختلاف معنی داری داشتند (0/05>p). طبق نتایج MIC حداقل غلظت مهاری رشد عصاره روی سویه استاندارد استافیلوکوکوس اوریوس و سودوموناس آیورژینوزا به ترتیب 4000 و 16000 میکروگرم بر میلی لیتر گزارش شد و طبق نتایج MBC حداقل غلظت کشندگی عصاره 4 برابر MIC (16000 میکروگرم/میلی لیتر) در گونه استافیلوکوکوس اوریوس (ATCC: 25923) مشاهده گردید ولی در گونه سودوموناس آیورژینوزا (ATCC: 27853) توانایی کشندگی نداشت.
نتیجه گیرینتایج مطالعه نشان داد که عصاره اتانولی گیاه خارشتر از طریق فعالیت آنتی اکسیدانی بر سلول های Hela اثر کرده و سبب مهار رشد آنها شده است و طبق نتایج MIC و MBC هم نشان داده شد که بیشترین اثر مهارکنندگی روی سویه استاندارد استافیلوکوکوس اوریوس بوده و روی سویه سودوموناس آیورژینوزا اثری نداشته است.
کلید واژگان: عصاره خارشتر, زنده مانی سلولی, استافیلوکوکوس اورئوس, سودوموناس آئورژینوزاBackground and ObjectiveCervical cancer is the fourth most common cancer in the world. The most important issue in cancer treatment is the destruction of cancer cells in the presence of normal cells. For this reason, it is necessary to use natural resources such as plants to treat cancer. The aim of this study is to evaluate the antibacterial effects of the ethanolic extract of Alhagi maurorum on Staphylococcus aureus and Pseudomonas aeruginosa and cytotoxicity on HeLa cervical cancer cell line.
MethodsIn this experimental study, first the ethanolic extract of Alhagi maurorum was prepared, and then the two standard strains of Staphylococcus aureus (ATCC: 25923) and Pseudomonas aeruginosa (ATCC: 27853) were lyophilized by culturing in nutrient medium. In order to confirm the standard strains, biochemical tests were performed. Microdilution method was used to determine the minimum inhibitory concentration and after obtaining the minimum inhibitory concentration, the minimum bactericidal concentration was evaluated. Furthermore, the effects of the cytotoxicity of the extract at concentrations of 0.1, 10, 50, 100, 500 and 1000 μg/ml was evaluated on the HeLa cell line in a period of 48 hours using the MTT method and comparing its toxicity with the cisplatin group (positive control group).
FindingsEthanol extract of Alhagi maurorum at a concentration of 50 μg/ml reduced the growth of cancer cells, and in the statistical comparison, 50, 500 and 1000 μg concentrations revealed significant differences (p<0.05). According to minimum inhibitory concentration results, the minimum growth inhibitory concentration of the extract on the standard strain of Staphylococcus aureus and Pseudomonas aeruginosa was reported to be 4000 and 16000 μg/ml, respectively, and according to minimum bactericidal concentration results, the minimum bactericidal concentration of the extract was found 4 times the minimum inhibitory concentration (16000 μg/ml) in Staphylococcus aureus (ATCC: 25923), but it was not lethal in Pseudomonas aeruginosa (ATCC: 27853).
ConclusionThe results of the study showed that the ethanolic extract of Alhagi maurorum affected HeLa cells through antioxidant activity and inhibited their growth, and according to minimum inhibitory concentration and minimum bactericidal concentration results, it was also shown that the most inhibitory effect was on the standard strain of Staphylococcus aureus while it showed no effects on the strain of Pseudomonas aeruginosa.
Keywords: Alhagi Maurorum Extract, Cell Viability, Staphylococcus Aureus, Pseudomonas Aeruginosa -
پیش زمینه و هدف
در جامعه امروزی مواد شیمیایی منافع و کاربردهای زیادی دارند. یکی از این مواد شیمیایی درابکین است که در آزمایشگاه هماتولوژی مورداستفاده قرار می گیرد. محلول درابکین سمی بوده و برای سلامت پوست مضر است. در این مطالعه با توجه به ترکیبات شیمیایی ویتامین C و خواص فیتو شیمیایی گیاه زنجبیل بر آن شدیم تا اثرات محلول هیدروالکلی این گیاه را بر زنده مانی سلول های نرمال پوست و لثه در مواجه با محلول درابکین بررسی نماییم.
مواد و روش کاراثرات محافظتی عصاره زنجبیل و ویتامین C (دوز 1/0، 10، 50، 100، 500 و 1000 ماکرومولار) بر سمیت ناشی از درابکین توسط تست سنجش رنگ سنجی (MTT) برای بررسی بقا و زنده مانی سلول های نرمال لثه و پوست اندازه گیری شد. از نرم افزار آماری Prism نسخه 8 و تست های آماری one way ANOVA و تست Tukey برای بررسی آماری استفاده شد. حد معنی داری P<0.05 در نظر گرفته شد.
یافته ها:
نتایج این مطالعه نشان داد که غلظت های بالای ویتامین C و زنجبیل باعث مهار سمیت محلول درابکین می شود، بطوریکه افزایش معنی دار در رشد سلول های نرمال شده وجود داشت. محلول درابکین در غلظت های بالاتر از 50 میکرومولار بر رده های سلولی موردمطالعه سمیت داشته است.
بحث و نتیجه گیری:
نتایج این مطالعه نشان داد که مصرف عصاره زنجبیل و ویتامین C در غلظت های مختلف سبب افزایش رشد سلول های نرمال لثه و پوست و درنتیجه موجب حفاظت سلولی از آسیب ناشی از درابکین شده است.
کلید واژگان: محلول درابکین, عصاره هیدروالکلی زنجبیل, ویتامین C, سلول نرمال لثه, سلول نرمال پوستBackground & AimsIn today's society, chemicals have many benefits and applications. One of these chemicals is Drabkin’s solution which is used in the hematology laboratory. Drabkin’s solution is toxic and is harmful to skin health. In this study, considering the chemical composition of vitamin C and the phytochemical properties of ginger plant, we decided to investigate the effects of the hydroalcoholic solution of this plant on the survival of normal skin and gum cells in the presence of Drabkin solution.
Materials & MethodsProtective effects of ginger extract and vitamin C (doses 0.1, 10, 50, 100, 500, and 1000 μM) on the toxicity caused by Drabkin’s solution was measured by colorimetric assay (MTT) to investigate the survival and viability of normal gingival and skin cells. Prism statistical software version 8 and one-way ANOVA and Tukey tests were used for statistical analysis. A significance level of P<0.05 was considered.
ResultsThe results of this study showed that high concentrations of vitamin C and ginger inhibit the toxicity of Drabkin’s solution, so that there was a significant increase in the growth of normalized cells. Drabkin’s solution in concentrations higher than 50 μM has toxicity on the studied cell lines.
ConclusionThe results of this study showed that the consumption of ginger extract and vitamin C in different concentrations increased the growth of normal cells of the gums and skin, and as a result, caused cell protection from the damage caused by Drabkin’s solution.
Keywords: Drabkin’s Solution, Hydroalcoholic Extract of Ginger, Vitamin C, Normal Gum Cells, Normal Skin Cells -
سابقه و هدف
امروزه، یکی از رویکردهای جدید درمان سرطان، استفاده از رژیم های چند دارویی یا درمان ترکیبی است که دو یا چند عامل دارویی را ترکیب می کنند. هدف درمان ترکیبی، افزایش کارایی داروی ضد سرطان، و در کنار آن کاهش سمیت و جلوگیری از بروز مقاومت دارویی می باشد. در این مطالعه، به بررسی اثر سینرژیست ترکیب دو داروی کلاریترومایسین و دوکسوروبیسین در رده سلولی سرطان ریه سلول غیر کوچک، A549، پرداخته شد.
مواد و روش ها:
سمیت ترکیبی کلاریترومایسین و دوکسوروبیسین در سلول های A549 توسط تست MTT ارزیابی شد. ماهیت برهمکنش مشاهده شده بین دوکسوروبیسین و کلاریترومایسین، با استفاده از نرم افزار Compusyn و بر اساس روش اصلاح شده ی Chou and Talalay آنالیز گردید. جهت بررسی مکانیسم مولکولی دخیل در سینرژیسم دارویی، آپاپتوز به روش رنگ آمیزی دوگانه سلول ها با Annexin/PI اندازه گیری شد.
یافته ها:
براساس نتایج حاصل از اندازه گیری میزان بقای سلولی و آنالیز برهمکنش دارویی، کلاریترومایسین در غلظت 500 میکرومولار به طور سینرژیست موجب کاهش IC50 دوکسوروبیسین گردید. افزایش سمیت دوکسوروبیسین توسط کلاریترومایسین با افزایش مرگ آپاپتوتیک در رده سلولی A549 همراه بود.
استنتاجکلاریترومایسین کاندید مناسبی برای ترکیب با سایر داروهای ضد سرطان در سطح مطالعات سلولی می باشد. هرچند که به تحقیقات بیشتری برای بررسی کاربرد کلاریترومایسین در درمان کمکی سرطان نیاز است.
کلید واژگان: دوکسوروبیسین, کلاریترومایسین, رژیم دارویی ترکیبی, سینرژیسم, آپاپتوزBackground and purposeNowadays, multi-drug regimens or combination therapy are new approaches in cancer treatment that combine two or several therapeutic agents. Combination therapy aims at improving the therapeutic efficacy of anticancer drugs while reducing toxicity and preventing drug resistance. The aim of this study was to determine the synergistic effect of combined clarithromycin and doxorubicin in lung cancer A549 cell line.
Materials and methodsCombined cytotoxicity of doxorubicin and clarithromycin was evaluated by MTT assay in A549 cell line. The nature of the interaction observed between doxorubicin and clarithromycin was analyzed in Compusyn software based on Chou and Talalay method. In order to clarify the molecular mechanism of the drug synergism, apoptosis was measured by Annexin V/PI double staining.
ResultsClarithromycin at 500 µM synergistically reduced the IC50 value of doxorubicin. The enhanced cytotoxicity of doxorubicin by clarithromycin was associated with increased apoptotic cell death in A549 cell line.
ConclusionClarithromycin is a suitable candidate when combined with other anticancer drugs in vitro. However, more investigations are needed to evaluate the application of clarithromycin in adjuvant cancer therapy.
Keywords: doxorubicin, clarithromycin, combination therapy, synergism, apoptosis -
سابقه و هدف
ونلافاکسین(Venlafaxine) یک داروی ضد افسردگی از خانواده مهارکننده های بازجذب سروتونین و نوراپی نفرین(SNRIs) می باشد. مطالعات اخیر مکانیسم های متعددی پیرامون سمیت سلولی ناشی از ونلافاکسین را یافته اند، که ازجمله آن می توان به کاهش دفاع آنتی اکسیدانی بدن با کاهش میزان گلوتاتیون داخل سلولی و افزایش میزان ذرات فعال اکسیژن (ROS) و در نهایت ایجاد استرس اکسیداتیو اشاره کرد. این مطالعه قصد دارد تا اثرات محافظتی داروی سیمواستاتین (Simvastatin) را در برابر سمیت سلولی و استرس اکسیداتیو ناشی از ونلافاکسین در رده سلولی فیبروبلاست لثه مورد سنجش قرار دهد.
مواد و روش هادر این مطالعه تجربی کشت سلولی، فاکتور سمیت سلولی (IC50)، استرس اکسیداتیو (میزان ROS) ناشی از ونلافاکسین به عنوان مدل سایتوتوکسیک بررسی شد. پس از به دست آوردن غلظت اپتیمم سمی ونلافاکسین در غلظت 400 μM، اثرات محافظتی سیمواستاتین در غلظت های (50، 100، 150 و200 μM) در همه تست ها به صورت
pre-treatment به همراه ونلافاکسین بررسی شد.یافته هاسیمواستاتین در غلظت های100 و 150 و 200 میکرومولار تفاوت معناداری با ونلافاکسین در زنده مانی سلول های فیبروبلاست لثه داشت(0/05>P) و (0/01>P). هم چنین سیمواستاتین با کاهش سطح ذرات فعال اکسیژن در دو غلظت 150 و 200 میکرومولار اثرات ونلافاکسین را به طور معنی داری کاهش داد (0/01>P).
استنتاجبا توجه به نتایج مطالعه حاضر، سیمواستاتین از رده سلولی فیبروبلاست لثه در برابر استرس اکسیداتیو و سمیت سلولی ناشی از ونلافاکسین در غلظت های طراحی شده محافظت می کند.
کلید واژگان: سیمواستاتین, سلول فیبروبلاست لثه, ونلافاکسین, سمیت سلولیBackground and purposeVenlafaxine is an antidepressant that belongs to the family of selective serotonin and norepinephrine reuptake inhibitor (SNRIs) drugs. Recent studies have indicated that prolonged use of antidepressants leads to a state where increased formation of reactive oxygen species (ROS) overwhelms body antioxidant protection and subsequently induces DNA damage, lipid peroxidation, protein modification and cytotoxicity. This study attempts to examine the protective effect of simvastatin against venlafaxine induced cytotoxicity and oxidative stress in human gingival fibroblasts (HGF) cells.
Materials and methodsIn this experimental study, the intracellular ROS generation and IC50 were measured in cells treated with venlafaxine and simvastatin at different concentrations (50, 100, 150, and 200 μM) in pre-treatment in vitro condition.
ResultsAccording to findings, HGF cell viability was significantly different in 150, and 200 μM of simvastatin compared with venlafaxine (P<0.01). Also, simvastatin significantly decreased the effects of venlafaxine by reducing the level of ROS at 150 and 200 μM (P<0.01).
ConclusionThis study suggests that simvastatin attenuates venlafaxine-induced cytotoxicity in HGF cells through scavenging excessive ROS.
Keywords: simvastatin, human gingival fibroblasts cell line, venlafaxine, cell toxicity -
سابقه و هدف
القای پیری سلولی به عنوان یک استراتژی جدید برای جلوگیری از تکثیر غیرطبیعی سلول های سرطانی به کار می رود. دوکسوربیسین به علت خواص سرکوبگرانه و مهارکننده نیوپلازی مورد توجه است، اما دسترسی بالینی آن به علت اثرات غیر قابل برگشت بر روی بافت غیر هدف محدود شده است. به این ترتیب، ساختارهای نانولیپوزومی در سیستم های تحویل دارو با حداقل عوارض جانبی سیستمیک توسعه یافتند. نقش بیولوژیکی لیپوزومال دوکسوربیسین در التهاب، پیش نیاز برای شروع پیری نامشخص است. این مطالعه به منظور بررسی عملکرد P53 و نشانگرهای التهابی مرتبط با پیری در طول دفع نانو لیپوزوم دوکسوربیسین در بافت نرمال کبد طراحی گردید.
مواد و روش هاگروه های مورد مطالعه در این مطالعه تجربی، شامل دوکسوربیسین 0/75، 0/5، 0/1) و نانولیپوزوم دوکسوربیسین (0/1، 0/05، 0/025) میلی گرم بر کیلوگرم بر وزن بدن موش و گروه کنترل بودند. بافت های کبد به منظور ارزیابی نشانگرهای التهابی مورد مطالعه قرار گرفتند و تکنیک PCR Real time برای بررسی بیان P53 استفاده شد.
یافته هاداده ها نشان داد که دوز 0/1 میلی گرم بر کیلوگرم بر وزن بدن موش نانو لیپوزوم دوکسوربیسین به طور معناداری باعث افزایش پیری در بافت کبد موش های صحرایی از طریق افزایش بیان ژن P53 (0/5 P<) و مارکرهای التهابی مرتبط با پیری شامل TNF-α، NF-κB، اینترلوکین-1 و اینترلوکین-6 (0/01 P<) نسبت به دوز مشابه در دوکسوربیسین، گردید.
استنتاجدر این مطالعه شواهد کافی برای افزایش القای پیری در بافت کبد رت از طریق نانولیپوزومال دوکسوربیسین نسبت به دوکسوربیسین در هنگام دفع کبدی فراهم گردید.
کلید واژگان: دوکسوربیسین, نانولیپوزوم دوکسوربیسین, پیری, سمیت کبدی, التهاب, P53Background and purposeInduction of cellular senescence is indicative of new strategy to prevent abnormal proliferation of cancer cells. Doxorubicin (DOX) is gaining attention for its neoplasia suppressive and inhibitory properties, but its clinical utility is limited due to irreversible effects on non-target cells/tissues. In this way, nanoliposomal structures were developed in drug delivery systems with minimal systemic side effects. The biological role of doxorubicin-loaded nanoliposome (NLDX) in inflammation, a prerequisite for the onset of senescence, is unclear. This study was designed to evaluate the function of P53 and senescence-associated inflammatory markers during NLDX clearance in normal tissue of the liver.
Materials and methodsThis experimental study included three groups of Wistar rats; DOX (0.75, 0.5, and 0.1 mg/kg/BW) and LDOX (0.1, 0.05, 0.025 mg/kg/BW) groups, and a control group. Liver tissues were studied for inflammatory markers evaluation and Real-Time PCR was performed to investigate the level of P53 expression.
ResultsData showed that NLDX at 0.1 mg/kg/BW could significantly induce senescence in rat liver tissue by remarkable increase in expression level of P53 (P<0.05) and senescence-related inflammatory markers, including TNF-α, NF-κB, interleukin -1, and interleukin-6 compared with a similar dose of DX (P<0.01).
ConclusionThis research provides sufficient evidence of increased senescence in rat liver tissue caused by NLDX compared with DOX during liver excretion.
Keywords: Doxorubicin, Doxorubicin-loaded nanoliposome, senescence, hepatotoxicity, inflammation, P53 -
سابقه و هدف
مسمومیت با داروی ترامادول از فوریت های مهم پزشکی و از شایع ترین انواع مسمومیت های دارویی است. هدف این مطالعه، تعیین ویژگی های اپیدمیولوژیک بیمارانی است که به دلیل مسمومیت ناشی از مصرف ترامادول توسط اورژانس پیش بیمارستانی شهرستان قایمشهر در سال 1395 امدادرسانی شده اند.
مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی- مقطعی، پرونده تمام بیمارانی که در فاصله زمانی اول فروردین 1395 تا انتهای اسفند 1395 به دلیل مسمومیت در اورژانس پیش بیمارستانی قایمشهر امدادرسانی شده بودند، بررسی شد. اطلاعات مورد نیاز از پرونده بیماران جمع آوری و آنالیز داده ها توسط نرم افزار آماری SPSS ورژن 22 انجام شد.
یافته هانتایج نشان داد، مسمومیت با ترامادول 29/6 درصد از کل مسمومیت ها و 50 درصد از مسمومیت های دارویی را شامل می شود. از مجموع 118 مورد مسمومیت ناشی از ترامادول، 94/9 درصد مرد و 5/1 درصد زن بودند. میانگین سنی بیماران26/61 سال و بیش تر مراجعه کنندگان (66/1 درصد) جوانان رده سنی 30-21 سال بودند. روش مصرف ترامادول به شکل خوراکی و بیش ترین علت مسمومیت با ترامادول در اثر سوء مصرف (94/1 درصد) بود. 65/3 درصد بیماران سابقه هیچگونه بیماری نداشتند و 29/7 درصد دارای سابقه مصرف مواد مخدر بودند.
استنتاجنتایج نشان می دهد مسمومیت با ترامادول شایع ترین نوع مسمومیت دارویی بود و بیش تر در افراد جوان و به علت سوء مصرف اتفاق می افتد. لذا آگاه سازی خانواده ها و جوانان از پیامدهای سوءمصرف ترامادول، نظارت جدی در تحویل دارو و کاهش تجویز ترامادول می تواند در پیشگیری و کاهش مسمومیت ناشی از ترامادول موثر باشد.
کلید واژگان: اپیدمیولوژی, مسمومیت, ترامادول, فوریت های پزشکی, اورژانس پیش بیمارستانیBackground and purposeTramadol poisoning is a serious medical emergency and one of the most common causes of drug poisoning. The present study aims to determine the epidemiological features of patients who were served by Qaemshahr pre-hospital emergency care due to tramadol toxicity in 2016.
Materials and methodsIn this descriptive cross-sectional study, medical records of patients with toxicity that received pre-hospital emergency care in Qaemshahr, Iran (2016-2017) were studied and relevant information were extracted. Data analysis was done in SPSS V22.
ResultsTramadol toxicity included 29.6% of the total poisonings and 50% of drug toxicity cases. There were 118 cases with tramadol poisoning, including 94.9% men and 5.1% women. The average age of patients was 26.61 years and the majority (66.1%) aged 21-30 years old. All patients took tramadol orally and the main cause of toxicity was drug abuse (94.1%). Among the patients, 65.3% had no medical history and 29.7% had the history of narcotic abuse.
ConclusionIn this study, tramadol toxicity was the most prevalent cause of drug poisoning especially in young people due to drug abuse. Therefore, informing young people and their families about the consequences of tramadol abuse, extra precautions in its distribution, and lower prescription rates are effective in preventing and reducing tramadol toxicity.
Keywords: epidemiology, poisoning, tramadol, emergency medical service, pre-hospital emergency -
استفاده از آلیاژهای فلزی جزء جدایی ناپذیر در درمان ارتودنسی است. به منظور تکمیل دوره ی درمان این آلیاژهای فلزی برای مدت زمان طولانی در بیماران ارتودنسی استفاده می شوند و تماس مستقیم با بزاق و مواد غذایی سبب ایجاد خوردگی فلزات و آزادسازی یون ها می گردد و ازآنجایی که افزایش میزان یون های آزادشده، باعث ایجاد حالت سایتوتوکسیک برای بدن می شود، مطالعه مروری حاضر به طور مختصر به بررسی آزادسازی یون های دارای سمیت سلولی از وایرهای ارتودنسی ثابت در محیط های آزمایشگاهی پرداخته است. طی این مطالعه مروری، مقالات مرتبط با کلیدواژه های: لوازم ارتودنسی، یون کروم، یون نیکل، آزادسازی یون های فلزی، بزاق و درمان ارتودنسی در پایگاه های فارسی: مگیران، نورمگز، ایرانداک، مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و با کلیدواژه های Orthodontic appliances، Chromium Ions، Nickel Ions، Metal Ions Release،Saliva وOrthodontic Treatment از پایگاه های معتبر خارجی: Google scholar, Scopus, pubmed, ISIطی سال های 2001 تا 2019 یافت شدند و به بررسی 21 مقاله مرتبط در این زمینه پرداخته شد. یافته های استخراج شده از مطالعات نشان داد که طی درمان ارتودنسی یون های فلزی ازجمله؛ نیکل، کروم و کبالت از اجزایی همچون؛ براکت، سیم و باندهای ارتودنسی آزاد می شوند و با توجه به اینکه می توانند سبب ازدیاد حساسیت و شرایط سایتوتوکسیک شوند از اهمیت اساسی برخوردارند. بنابراین نیازمند انجام مطالعات بیشتری در خصوص بررسی تاثیر ابعاد مختلف آزمایشگاهی از جمله تاثیرات دما، زمان های متغیر و انواع برندهای دهان شویه می باشد تا جهت شناسایی و تشخیص دقیق تر میزان آزادسازی یون های سمی کمک کند.
کلید واژگان: لوازم ارتودنسی, یون کروم, یون نیکل, آزادسازی یون های فلزی, بزاق, درمان ارتودنسیThe use of metal alloys is an integral part of orthodontic treatment. In order to complete the treatment period, these metal alloys are used for a long time in orthodontic patients and Direct contact with saliva and food causes corrosion of metals and release of ions. Since the increase in the amount of ions released causes a cytotoxic state for the body, the present review study briefly examined the release of cytotoxic ions from fixed orthodontic wires in vitro. In this review study, articles related to Persian keywords (Orthodontic appliances, Chromium Ions, Nickel Ions, Metal Ions Release, Saliva, Orthodontic Treatment) in the Persian Data bases of Magiran, noormags, Irandoc, Scientific Information Database (SID) and English Keywords (Orthodontic appliances, Chromium Ions, Nickel Ions, Metal Ions Release, Saliva, Orthodontic Treatment) External databases were searched by Pubmed, Google Scholar, Scopus, ISI during the years 2001 to 2019 and 21 related articles in this field were reviewed. Findings from studies showed that during orthodontic treatment, metal ions such as nickel, chromium and cobalt are released from components such as brackets, wires and orthodontic bands and They are important because they can cause hypersensitivity and cytotoxic conditions. Therefore, more studies are needed to investigate the effects of various laboratory dimensions, including the effects of temperature, variable times, and types of mouthwash brands, to help more accurately identify and detect the release of toxic ions.
Keywords: Orthodontic appliances, Chromium Ions, Nickel Ions, Metal Ions Release, Saliva, Orthodontic Treatment -
استرس اکسیداتیو به عدم تعادل بین رادیکال های آزاد تولیدشده(گونه های واکنش پذیر اکسیژن و نیتروژن) و ظرفیت خنثی سازی آنتی اکسیدانی بدن اطلاق می شود. آسیب سلولی و بافتی منتج از استرس اکسیداتیو از طریق افزایش پراکسیداسیون چربی، آسیب DNA و پروتئین ها و در نهایت مرگ سلولی ایجاد می گردد. عوامل بیرونی و درونی متفاوتی ازجمله مایکوتوکسین ها در ایجاد مکانیسم آسیب زای فوق و تولید مولکول های حیاتی بدن ازجمله مالون دی آلدیید و هیدروکسی گوانوزین نقش دارند. مایکوتوکسین ها متابولیت های ثانویه و طبیعی برخی از گونه های قارچی، به عنوان رایج ترین آلاینده های مواد غذایی و خوراکی در جهان شناخته می شوند. این ترکیبات سمی به عنوان یک تهدید جدی برای سلامت انسان و حیوان مطرح می گردند. برخی ترکیبات آنزیمی و غیرآنزیمی موجود در طبیعت و دارای فعالیت آنتی اکسیدانی می توانند از طریق مکانیسم های متفاوتی منجر به مهار و کاهش شدت استرس اکسیداتیو ناشی از این اختلال در سیستم دفاع آنتی اکسیدانی بدن گردند.مطالعه مروری حاضر به طور مختصر به بررسی استرس اکسیداتیو مایکوتوکسین های اصلی به عنوان یک مکانیسم احتمالی آسیب زا و نقش محافظتی برخی ترکیبات طبیعی گیاهی و میکروبی دارای قابلیت آنتی اکسیدانی(به صورت مجزا یا مخلوط باهم)، در کاهش اثرات سوء استرس فوق پرداخته است. استفاده از ترکیبات طبیعی و بومی با خاصیت آنتی اکسیدانی هر منطقه می تواند در استراتژی های کشف و تولید داروهای نوین و غذاهای فراسودمند دارای نقش محافظتی و درمانی بیماری ها که ازجمله اهداف استقرار دولت سبز در سیاست های کلان مدیریتی کشور است، موردتوجه قرار گیرد.
کلید واژگان: استرس اکسیداتیو, رادیکال آزاد, مایکوتوکسین, آنتی اکسیدانOxidative stress identifies as the imbalance of free radicals (reactive oxygen and nitrogen species) and antioxidants defence. Cellular and tissue damage of oxidative stress causes enhances lipid peroxidation, DNA and protein damage and in finally cell death. Different exo/endogenous factors such as mycotoxins play a role in causing damage mechanism with an increase or decrease the level of the vital molecule such as malondialdehyde (MDA) and glutathione (GSH). Mycotoxins are one of the most common foods and feed contaminants in the world, which considered a serious risk factor for human and animal health. Several enzymatic and/or nonenzymatic natural compounds with antioxidant activity could be inhibiting/reducing oxidative stress damage severity due to the free radical’s imbalance via different mechanisms.The present study briefly reviews the oxidative stress of major mycotoxins as a potential pathogenic mechanism, and the protective role of some natural plant and microbial compounds with antioxidant capacity (either separately or in combination) in reducing the adverse effects of the above stress. The use of natural and indigenous compounds with antioxidant properties in each region can be considered in the strategies for discovering and producing novel medicines and processed foods that have a protective/therapeutic role as one of the goals of green government establishment in macro-management policies in the country.
Keywords: Mycotoxins, Free radicals, Oxidative Stress, Antioxidants -
Growing evidences have revealed a positive association between organophosphorus pesticides and diseases like cancer. Located in northern Iran, Mazandaran Province is a region with the overuse of agricultural pesticides. Due to the extensive use of the pesticides like diazinon in rice paddies of Mazandaran for the control of Chilo suppressalis, and high incidence rate of cancer in this province, we analysed and compared diazinon in the serum samples of the breast-cancer patients with the healthy volunteers. This cross-sectional case-control study inludes 10 breast-cancer patients and 10 healthy controls. Diazinon was extracted with a mixture of acetone and diethyl ether (1:1 v/v) in acidic medium and the residue was analyzed by GC-MS instrument. Results showed the presence of 0.151 ppm diazinon in the serum of just one healthy subject. In conclusion, despite excessive use of diazinon in Mazandaran Province, no association was found between serum level of diazinon and the incidence of breast cancer.
Keywords: Breast Cancer, Diazinon, Gas chromatography, Mazandaran province -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال شصت و دوم شماره 5 (پیاپی 166، آذر و دی 1398)، صص 1684 -1691مقدمهخوددرمانی یک مشکل مهم جهانی به حساب میآید. نوجوانان از مهمترین گروههای آسیب پذیر در برابر خوددرمانی میباشند. هدف از انجام این مطالعه تعیین فراوانی و برخی از عوامل مرتبط با خوددرمانی در نوجوانان ساکن شهر گرگان میباشد.روش کارمطالعه به صورت مقطعی، توصیفی تحلیلی بر روی 400 نوجوان ساکن شهر گرگان انجام گردید.اطلاعات از طریق مصاحبه حضوری و تکمیل چک لیست جمع آوری گردید. نرم افزار SPSS نسخه 16 و آزمون پیرسون کای اسکوئر برای آنالیز دادهها استفاده گردید.نتایجخوددرمانی در 50% نوجوانان مشاهده گردید. غالب نوجوانان در اظهاراتشان سرماخوردگی (58%) و سردرد (37%) را مهمترین علل خوددرمانی قلمداد نمودند. همچنین داروهای ضد سرماخوردگی (58%) و ضد التهاب غیر استروئیدی (40%) مهمترین داروهای مصرفی در مطالعه بودند. به علاوه غالب نوجوانان به دلیل جزیی بودن بیماری (61%) و تجربه مصرف قبلی (42%) دچار خوددرمانی شده بودند. داروخانههای سطح شهر مهمترین منبع تامین دارو بوده است(77%). همچنین والدین و اطرافیان مهمترین منبع اطلاعات جهت خوددرمانی بودهاند(57%). نهایتا بین خوددرمانی با جنس (03/ 0 = P)، بعد خانوار (001/ 0 > P) و درآمد ماهیانه خانوار (001/ 0 > P) ارتباط معنادار آماری مشاهده گردید.نتیجه گیریخوددرمانی در 50% نوجوانان شهر گرگان مشاهده شده که غالبا به دلیل مصرف داروهای ضد سرماخوردگی و ضد التهاب غیر استروئیدی بوده است.کلید واژگان: خوددرمانی, نوجوانان, داروAbstractIntroductionSelf-treatment is an important global problem. Adolescents are important groups vulnerable to self-treatment. The purpose of this study was to determine the frequency and some factors related to self-treatment in adolescents living in Gorgan.Materials and MethodsThis cross-sectional, descriptive-analytical study was performed on 400 adolescents living in Gorgan. Data were collected through in-person interviews and checklists. SPSS software version 16 and Pearson chi-square test were used for data analysis.ResultsSelf-treatment was observed in 50% of adolescents. Most adolescents cited cold (58%) and headache (37%) as the most important causes of self-treatment. Anti-cold (58%) and non-steroidal anti-inflammatory drugs (40%) were the most important drugs used in the study. In addition, most adolescents had self-medication due to minor illness (61%) and previous drug use (42%). City pharmacies were the most important source of supply (77%). Parents and relatives were also the most important source of information for self-treatment (57%). Finally, there was a significant relationship between self-treatment and gender (P = 0.03), household dimension (P <0.001) and monthly household income (P <0.001).ConclusionSelf-medication was observed in 50% of adolescents in Gorgan, which was mainly due to the use of anti-cold and non-steroidal anti-inflammatory drugs.Keywords: Self-treatment, Adolescents, medicine
-
سابقه و هدف
در این مطالعه، اثرات ترکیب دئوکسی پودوفیلوتوکسین و عصاره لمبیر (Juniperus communis L.) بر آپوپتوز و مهار سلولی ارزیابی شده است. همچنین سمیت سلولی آن ها بر روی سلول های سرطانی پروستات (PC3 و DU145) و سلول نرمال (HGFs)، اثرات آنتی اکسیدانی و اثرات آن ها در بیان ژن های گیرنده های آندروژن (AR) و کلاسترین (CLU) نیز مورد ارزیابی قرار گرفته است.
مواد و روش هادر این مطالعه تجربی، سلول ها در محیط کشت DMEM f12 حاوی ال-گلوتامین، پنی سیلین، استرپتومایسین و 10 درصد FBS کشت داده شده و 24، 48، 72 و 96 ساعت پس از اضافه نمودن دئوکسی پودوفیلوتوکسین خالص و عصاره میوه لمبیر با غلظت های μg/ml10، 100، 500، 1000، تغییرات مورفولوژیک ایجاد شده با اینورت میکروسکوپ بررسی شد. درصد زنده ماندن هر سه رده سلولی نیز توسط آزمون MTT بررسی گردید. میزان آپوپنوزیس هر سه رده سلولی نیز توسط آنالیز فلوسایتومتری بررسی شد. بیان ژن های AR و CLU نیز توسط دستگاه real time بررسی گردید.
یافته هاغلظت های μg/ml10، 100، 500، 1000 ترکیب دئوکسی پودوفیلوتوکسین و غلظت های 500 و 1000 عصاره پس از 24 ساعت موجب تغییرات مورفولوژیک در سلول های PC3 و DU145 گردید و این تغییرات پس از 48، 72، 96 ساعت تشدید شد. نتایج آزمون MTT نشان دهنده کاهش معنی داری در میزان زنده ماندن سلول های PC3 و DU145 در غلظت های μg/ml 100، 500، 1000 بود(P<0/001). همچنین، غلظت های μg/ml100 و 500 موجب کاهش معنی دار در میزان زنده ماندن سلول های سرطانی PC3 وDU145 شد (P<0/042).
استنتاجبر اساس نتایج، ترکیب ترکیب دئوکسی پودوفیلوتوکسین و عصاره میوه لمبیر در غلظت مذکور با کم ترین آسیب به سلول های طبیعی باعث تخریب سلول های سرطانی می شوند.
کلید واژگان: لمبیر, سرطان, اثر سایتوتوکسیک, آپوپتوزBackground and purposeIn this study, the effects of a mixture of deoxypodophyllotoxin/DPT and Juniperus communis L. on apoptosis and cellular inhibition were evaluated. Also, their cytotoxicity effects on prostate cancer cells (PC3 and DU145) and normal cells (HGFs), their anti-inflammatory effects, oxidation properties, and their effects on the expression of androgen receptors (AR) and clusterin (CLU) receptors were evaluated.
Materials and methodsIn this experimental study, the cells were cultured in DMEM f12 medium containing L-glutamine, penicillin, streptomycin, and 10% FBS. Morphological changes induced by reverse microscope were investigated 24, 48, 72, and 96 hrs after adding pure DPT and juniper extract at 10, 100, 500, 1000 μg/ml. Survival rate was assessed by MTT assay in all three cell lines. The rate of apoptosis in all cell lines was assessed by flow cytometric analysis. The expression levels of AR and CLU genes were evaluated by Real-Time PCR.
ResultsThe 10, 100, 500, 1000 μg/ml of DPT and 500 and 1000 oncentrations of extract after 24 hours caused morphological changes in PC3 and DU145 cells and these changes intensified after 48, 72, and 96 hr. The MTT test showed significant decrease in PC3 and DU145 cell survival levels at 100, 500, and 1000 μg/ml (P<0.001). Also, the extract at 100 and 500 μg/ml significantly reduced the survival of PC3 and DU145 cancer cells (P<0.042).
ConclusionPure DPT and plant extracts have cytotoxic effects on PC3 and DU145 cells with minimal damage to normal cells.
Keywords: juniper extract, cancer, cytotoxic effect, apoptosis -
مقدمهگیاهان دارویی هم چون گیاه کتان نقش مهمی در سلامت افراد و جوامع بشری دارند. با توجه به خواص فیتوشیمیایی گیاه کتان، در این مطالعه بر آن شدیم تا اثرات هیدروالکلی دانه این گیاه را بر سمیت ژنتیکی ناشی از سیکلوفسفامید در لنفوسیت های خون محیطی بررسی نمائیم.مواد و روش هاابتدا عصاره دانه کتان به روش ماسراسیون با استفاده از حلال اتانول در دو نوبت تهیه شد. سپس نمونه های خونی بعد از 1 ساعت انکوباسیون با غلظت های مختلف کتان، با Mµ 750 در بن ماری 37 درجه به مدت 24ساعت انکوبه گردید. سپس جهت ارزیابی تولید میکرونوکلئوس در لنفوسیت های دوهسته ای مهار شده در سیتوکینز، لام تهیه شد و با میکروسکوپ نوری بررسی گردید. سپس با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون(posttest:Tukey) ANOVA، مقادیر مختلف میانگین ها با هم مقایسه شد.یافته های پژوهشانکوبه کردن نمونه های خونی با سیکلوفسفامید موجب القای ژنوتوکسیسیته در لنفوسیت ها شده و مجاور نمودن سلول ها از قبل با عصاره هیدروالکلی دانه کتان به مقدار قابل توجهی تعداد میکرونوکلئوس ها را کاهش می دهد(P<0.0001). نتایج این مطالعه نقش موثر عصاره دانه کتان به عنوان عامل محافظتی در برابر ژنوتوکسیسیته سیکلوفسفامید را نشان می دهد.بحث و نتیجه گیریدر این پژوهش مشخص گردید که عصاره دانه کتان یک آنتی ژنوتوکسیک قوی در برابر آسیب های DNA ناشی از سیکلوفسفامید می باشد. و از آن جایی که عصاره دانه کتان به تنهایی اثرات سمیت سلولی ندارد، می توان از آن به عنوان یک عامل محافظتی در برابر اثرات سمی سیکلوفسفامید استفاده کرد.کلید واژگان: ژنوتاکسیسیته, سیکلوفسفامید, دانه گیاه کتان, لنفوسیت انسانیIntroductionMedicinal plants, such as flaxseeds play an important role in the health of individuals and communities. Regarding the phytochemical properties of flaxseed, this study aimed to investigate the hydroalcoholic effects of this plant on the genetic toxicity of cyclophosphamide in peripheral blood lymphocytes.Materials & MethodsThe flaxseed extract was initially prepared by maceration using ethanol solvent in two rounds. After one hour of incubation with different concentrations, the blood samples were incubated with 750µ M in a bain-marie at 37° C for 24 h. To evaluate the production of micronucleus in dual nuclear lymphocytes suppressed in cytokines, the slides were prepared and evaluated using light microscopy. The data were analyzed in SPSS software and the mean values were compared using Tukey's test and.
Ethics code: 30.96.3.1002FindingsThe incubation of blood samples with cyclophosphamide leads to induced additional genotoxicity in lymphocytes. Moreover, flaxseed extract pretreatment significantly reduced the micronucleus frequency (P<0.0001). In addition, the results showed the effective role of flaxseed extract as a protective agent in reducing the genotoxicity of the pesticide cyclophosphamide.Discussion & ConclusionsAccording to the obtained results, flaxseed is a potent antigenotoxic agent against cyclophosphamide-induced DNA damage. Since the flaxseed extract does not have cytotoxic effects, it can be used as a protective agent against the toxic effects of cyclophosphamide.Keywords: Cyclophosphamide, Flaxseed, Genotoxicity, Human lymphocyte -
هدفدوستاکسل (DTX) به عنوان یکی از قوی ترین داروهای ضد سرطان از خانواده تاکسوئیدها می باشد. فرمولاسیون تجاری این دارو که در بالین استفاده می شود، حاوی غلظت بالای تویین 80 می باشد که مشکلات زیادی برای بیماران ایجاد می کند. لذا تهیه اشکال نوین دارویی با قابلیت هدف مندی روی بافت سرطانی و بدون تویین 80 می تواند منجر به اثربخشی بهتر و کاهش عوارض جانبی شود. این مطالعه تهیه، بررسی خصوصیات و ارزیابی سمیت سلولی نانو ذرات داروی دو سه تاکسل (DTX) و پلی لاکتیک کوگلیکولیک اسید (PLGA) روی یک رده سلول سرطانی می باشد.مواد و روش هانانوذرات داروی DTX و PLGA با استفاده از روش امولسیفیکاسیون/انتشار حلال ساخته شد. سپس خصوصیات آن ارزیابی شد. تعداد 104 سلول در چاهک های پلیت 96 خانه کاشته شد و بعد 24 ساعت انکوبه شدن، غلظت های مختلف از داروی آزاد و نانوذرات به چاهک ها اضافه شد. سپس تعداد سلول های زنده از طریق ارزیابی فعالیت آنزیم دهیدروژناز میتوکندریایی با روش MTT Assay در زمان های 24، 48 و 72 ساعت بررسی شد.یافته هااندازه قطر متوسط نانوذرات 6/14±3/184 نانومتر با شاخص پراکندگی 15/0 به دست آمد. نتایج MTT افزایش معنی دار سمیت دارو در نانوذرات روی رده سلولی A549 را نشان داد. غلظت مهاری برای داروی اصلی و نانوذرات در زمان های 24، 48 و 72 ساعت به ترتیب 22/0±66/20، 45/0±28/16، 38/0±64/10 و 04/0±57/0، 04/0±16/0، 01/0±07/0 میکروگرم در میلی لیتر می باشد.نتیجه گیریاین پژوهش نشان دهنده سمیت بالای نانو ذرات DTX-PLGA روی رده سلولی سرطان ریه انسانی می باشد. این فرمولاسیون می تواند برای مطالعه بیش تر به صورت برون تن در نظر گرفته شود.کلید واژگان: دوستاکسل, پلی لاکتیک کوگلیکولیک اسید, نانو تکنولوژیKoomesh, Volume:21 Issue: 2, 2019, PP 340 -346IntroductionDocetaxel (DTX) is one of the most potent anticancer drugs in the taxane family. The commercial formulation of DTX for clinical use consists of high concentrations of tween80, which has been caused serious patient`s difficulties. Therefore, preparation of novel drug delivery system with ability of removing tween 80 and targeting on cancer tissue can lead more effective and also decrease side effects. This study is focused on preparation, characterization and cytotoxicity evaluation of docetaxel and poly lactic-co-glycolic acid (PLGA) nanoparticles (NPs) against a tumor cell line.Materials and MethodsNPs of DTX and PLGA was prepared by a modified emulsification/solvent diffusion method. Then the obtained NPs were characterized and evaluated. For this purpose, 10000 viable cells were seeded in each well of 96-well plate and after 24 hours of incubation different concentrations of conventional and NPs were added to the wells. Then mitochondrial dehydrogenase activities in living cells were determined at 24, 48 and 72 hours by MTT assay.ResultsThe average diameter of the NPs was approximately 184.3 ± 14.6 nm with poly dispersity index of 0.15. Notably, the results showed significant increase in cytotoxicity of the NPs against the A549 cell line. Inhibitory concentration (IC50) of free drug and NPs was 20.66 ± 0.22, 18.27 ± 0.45, 10.64 ± 0.38 and 0.57 ± 0.04, 0.16 ± 0.04, 0.07 ± 0.01 (µg/ml) at 24, 48 and 72 hours respectively.ConclusionThis study demonstrates the higher cytotoxicity of DTX-PLGA NPs on human lung cancer cell line. The present formulation can be considered for the further studies on other cell lines and in vivo evaluation.Keywords: Docetaxel, Polylactic Acid-Polyglycolic Acid Copolymer, Nanotechnology
-
زمینه و هدفسقط مکرر یک اختلال هتروژن با علل مختلف است. طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی ، به معنای ختم خودبخودی حاملگی قبل از هفته 20 بارداری، حداقل سه بار یا بیشتر می باشد. ناهنجاری های ژنتیکی یکی از علل اصلی بروز آن است. ژن beta fibrinogen FGB 455 G/A)) یکی از ژن های موثر در ایجاد ترومبوفیلی و بروز سقط مکرر است.روش بررسیدر این مطالعه ی مورد- شاهدی101 زن دچار سقط مکرر و 50 زن سالم بدون سابقه سقط(کنترل) حضور یافتند. 5cc از خون محیطی آنها در لوله های حاویEDTA جمع آوری شد. .DNA ژنومی با روش salting out استخراج شد و با تکنیک PCR-RFLP بررسی ژنوتیپی پلی مورفیسم انجام شد. آنالیز آماری با استفاده از نرم افزار medcalc صورت پذیرفت.یافته هاشیوع فراوانی ژنوتیپی GG,GA,AA ژن FGB به ترتیب در گروه بیمار 65% ، 30% ، 6%، و در گروه کنترل 48% ، 50% ، 2% بود(p=0/0403). درصد فراوانی اللی G و A به ترتیب در گروه بیمار 79% و 21% و در گروه کنترل 73% و 27% بود(p=0/3215). شواهد نشان داد هموزیگوت طبیعی GG ، نسبت به هتروزیگوت GA با p=0/0242 و همچنین نسبت به مجموع GA+AA با p=0/0560 اثر محافظتی دارد. علاوه بر آن ، هتروزیگوت بودن نسبت به هموزیگوت بودن ، 2برابر افزایش خطر سقط مکرر را نشان می دهد2/3667 , 1/1757- 4/7641) (OR= 95%CI.نتیجه گیریبر اساس نتایج ، پلی مورفیسم rs1800790 ژن FGB از لحاظ ژنوتیپی احتمالا با بروز سقط مکرر مرتبط است.کلید واژگان: پلی مورفیسم rs1800790, ژن FGB, سقط مکرر, PCR-RFLPBIntroductionRecurrent Abortion is a genetic disorder with different etiologies, as defined by the World Health Organization (WHO), three or more times consecutive pregnancy losses. Genetic anomalies are one of the main etiologies of recurrent abortion. The purpose of the study was to investigate the association between beta fibrinogen (rs1800790) gene polymorphism and recurrent abortion in Iranian women.Materials and MethodsIn this case-control study, 101 women with recurrent abortion (19-41 years) and 50 women with no history of abortion (23-57 years) (controls) were present. Five milliliters of their blood was collected in EDTA tubes in Imam Khomeini hospital, Sari, Iran, during 2017-2018. Genomic DNA was extracted using salting-out method and genotypic study of polymorphism was performed using PCR-RFLP method. Statistical analysis was performed using Medcalc software version 15.ResultsRelative frequency of AA, GA, GG genotypes for FGB in patient group were 5.94%, 29.7% and 64.36% and in control group were 2%, 50%, 48% respectively (p= 0.040). The percentage of G and A alleles was 79% and 21% in patient and 73% and 27% in control groups, respectively (p= 0.322). Evidence indicated the AA mutant gene does not increase the risk of recurrent abortion and there is no significant association (p= 0.472). But GA heterozygote relative to GG reference genotype decrease the risk of recurrent abortion (OR= 0.44, 95%CI: 0.22-1.90, P= 0.024).ConclusionThe results showed that rs1800790 FGB gene polymorphism did not increase the risk of recurrent abortion.Keywords: Rs1800790, Recurrent abortion, Beta Fibrinogen- 455 G, A
-
مقدمهدیابت نوع 2 یک گروه ناهمگن پیچیده ای از شرایط متابولیکی است که با افزایش سطح قند خون به علت اختلال در عملکرد انسولین و یا ترشح انسولین توصیف می شود. ژن TCF7L2 به عنوان یکی از ژنهای عمده مستعد ابتلا به دیابت در نظر گرفته شده است. پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی rs7903146 واقع در اینترون شماره 3 این ژن می باشد که به طور قابل توجهی با دیابت نوع 2 موثر است.مواد و روش هادر این مطالعه ی مورد - شاهدی ، 141 فرد بیمار و 86 فرد سالم حضور یافتند. 5cc از خون محیطی افراد دیابتی در لوله های حاوی EDTA جمع آوری شد. DNA ژنومی با استفاده از روش Salting-out استخراج شد و با استفاده از روش PCR-RFLP بررسی ژنوتیپی پلی مورفیسم انجام شد.یافته های پژوهشفراوانی ژنوتیپ و آلل پلی مورفیسم rs7903146 به طور معنی داری بین بیماران دیابتی نوع 2 و افراد غیر دیابتی متفاوت بود(به ترتیب: 0/0468p= و 0/0474p=). فراوانی آلل T در گروه دیابت نوع 2 ، 5/54% و در افراد غیر دیابتی 5/39% بود و این آلل به طور قابل توجهی با خطر ابتلا به دیابت نوع 2 ارتباط داشت (OR=1/8333 , 95%CI=1/0456 - 3/2144)بحث و نتیجه گیرینتایج ما ارتباط بین پلی مورفیسم rs7903146 ژن TCF7L2 و افزایش خطر ابتلا به دیابت نوع 2 در غرب مازندران را تایید می کند.کلید واژگان: دیابت نوع 2, TCF7L2, PCR-RFLP, پلی مورفیسم rs7903146IntroductionType 2 diabetes mellitus is a complex heterogeneous group of metabolic conditions characterized by increased levels of blood glucose due to impairment in insulin action and/or insulin secretion. The TCF7L2 gene is considered as one of the major genes susceptible to diabetes.The single nucleotide polymorphism rs7903146 is located in intron 3 of this gene, which is significantly effective in type 2 diabetes.Materials and methodsIn this case-control study, 141 patients and 86 healthy subjects were present. 5cc peripheral blood of diabetics was collected in EDTA-containing tubes. Genomic DNA was extracted using salting-out method and polymorphism genotype was investigated using PCR-RFLP method.FindingsGenotype and allele frequencies of the rs7903146 polymorphism differed significantly between type 2 diabetic patients and non-diabetic subjects (P = 0.0468 and P = 0.0474 , respectively). The frequency of T allele was 54.5% in type 2 diabetes group and 39.5% in non-diabetic subjects, and this allele was significantly associated with type 2 diabetes risk (OR = 1.8333, 95% CI 1.0456 – 3.2144).Discussion & ConclusionOur results confirmed the association between the rs7903146 polymorphism of the TCF7L2 gene and the increased risk of type 2 diabetes in the west-Mazandaran, Iran.Keywords: Type 2 diabetes mellitus_rs7903146 polymorphism_TCF7L2 gene_PCR-RFLP
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.