به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

محمد عبداللهیان نوقابی

  • بهنام احمدی، حسین حیدری شریف آباد*، محمد عبداللهیان نوقابی، علی مختصی بیدگلی، رحیم محمدیان
    تنش خشکی از عمده دلایل کاهش عملکرد کمی و کیفی در زراعت چغندرقند می باشد، از طرفی کاهش روز افزون آب در دسترس، بویژه در مناطق خشک و نیمه خشک باعث تشدید این وضع شده است. در این شرایط استفاده از ارقام مقاوم به خشکی روشی موثر برای کاهش ریسک تولید می باشند. برای این منظور آزمایشاتی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح آماری بلوک های کامل تصادفی با فاکتور اصلی آبیاری (90 و 180 میلی متر) و فرعی ژنوتیپ (16 هیبرید و چهار رقم شاهد ژنوتیپ) در سال های 1395 و 1396 در موسسه تحقیقات چغندرقند کرج انجام شد. نتایج نشان داد که روند کاهشی میانگین عملکرد ریشه و عملکرد قند خالص در دو سال به ترتیب در شرایط تنش 5/28 و 5/10 درصد نسبت به شرایط نرمال آبیاری وجود دارد. با این حال، در شرایط تنش محتوای قند ناخالص و خالص روندی افزایشی و مقادیر ناخالصی ریشه (سدیم و نیتروژن) روندی کاهشی داشت که همراه با بیشترین مقادیر ضریب استحصال قند شد. همچنین کاهش مصرف آب در شرایط تنش منجر افزایش کارایی آب آبیاری در شرایط تنش نسبت به نرمال شد. در بررسی ژنوتیپ ها بر اساس دو شاخص تحمل و مقاومت به تنش خشکی و شاخص عملکرد، ژنوتیپ های شماره 1، 3، 9، 12 و 16 به عنوان ژنوتیپ های امیدبخش شناسایی شدند.
    کلید واژگان: درصد قند, شاخص مقاومت به خشکی, عملکرد قند
    Behnam Ahmadi, Hossein Sharifabad *, Mohammad Abdollahian Noghabi, Ali Mokhtassi Bidgoli, Rahim Mohammadian
    Drought stress is one of the main reasons for the reduction of quantitative and qualitative yield in sugar beet cultivation, on the other hand, the increasing reduction in available water, especially in arid and semi-arid regions, has made the worse situation. In this situation, the use of drought-resistant cultivars is an effective way to reduce production risk. For this purpose, experiments were conducted in the form of split plots in based of RCBD statistical design with the main factor of irrigation (90 and 180 mm) and sub-genotype factor (16 hybrids and 4 genotype control varieties) in the years 2016 and 2017 at Karaj Sugar Beet Research Institute. The results showed that there is a decreasing trend in the average root yield and white sugar yield in two years under stress conditions of 28.5 and 10.5%, respectively, compared to normal irrigation conditions. However, under stress conditions, sugar content had an increasing trend, and root impurity values (sodium and nitrogen) had a decreasing trend, which was accompanied by the highest values of the sugar extraction coefficient. Also, the reduction of water consumption in stressful conditions led to an increase in the efficiency of irrigation water in stressful conditions compared to normal. In the examination of genotypes, based on two indices of tolerance and resistance to drought stress and yield index, genotypes number 1, 3, 9, 12, and 16 were identified as promising genotypes.
    Keywords: drought resistance index, Sugar content, Sugar yield
  • بابک بابائی*، محمدرضا خانمحمدی خرمی، امیر باقری گرما رودی، محمد عبداللهیان نوقابی

    تخمین ساکارز چغندرقند به روش چگالی سنجی به دلیل عدم تخریب نمونه، ارزانی، سرعت اندازه گیری و نداشتن اثر مخرب زیست محیطی در مقایسه با روش پلاریمتری اهمیت دارد. پژوهش حاضر در سال 1398 با هدف بررسی اثر اندازه؜ی وزنی ریشه 10 رقم داخلی و خرجی چغندرقند  جهت تخمین ساکارز آن به روش چگالی سنجی در مقایسه با روش پلاریمتری انجام گرفت.  به این منظور، به طور تصادفی 150 ریشه چغندرقند سالم کشت شده در منطقه کرج انتخاب شدند. هر ریشه یک نمونه آزمایشی بود. نمونه ها پس از توزین و تعیین چگالی، خمیرگیری شدند. شاخص های کیفی مورد ارزیابی شامل ساکارز، ماده خشک، تفاله، مواد جامد محلول بودند. شناسایی داده های پرت به روش استانداردسازی باقیمانده ها انجام گرفت. نمونه ها در گروه های 100 گرمی به 13 کلاس وزنی تقسیم و سپس رابطه خطی بین چگالی و ساکارز برای هر کلاس تعیین شد. مقایسه آماری بین شیب و عرض از مبدا روابط خطی به شکل پلکانی از کوچک ترین کلاس وزنی با کلاس وزنی بالاتر انجام و در صورت نداشتن اختلاف معنی دار (p>0.05) داده ها در یک گروه آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد میانگین قند، ماده خشک، تفاله و درجه خلوص نمونه های مورد بررسی به ترتیب 10/15، 23/46، 4/06 و 73/84 درصد بودند. ضریب تعیین (R2) حاصل از رابطه خطی بین چگالی و ساکارز در کلاس های وزنی با افزایش وزن ریشه کاهش نشان داد، به طوری که 0/997 =R2 برای ریشه های کوچک تر از 350 گرم و 0/67=R2 برای ریشه های بزرگ تر از 1450 گرم به دست آمد. مقایسه آماری ضرایب رگرسیونی شیب و عرض از مبدا روابط خطی بین چگالی (x) و ساکارز (y) در کلاس های وزنی منتج به سه کلاس با دامنه وزنی کمتر از 350 تا 750 گرم (کوچک) شامل رابطه خطی y=43.38x-32.557 و 0/92=R2، کلاس وزنی متوسط با دامنه وزنی 751 تا 950 گرم (متوسط) با رابطه خطی y=51.55x-41.38 و 0/89=R2 و کلاس وزنی 951 تا ریشه های بزرگ تر از 1450 گرم (بزرگ) با رابطه خطی y=58.05x-48.014 و 0/77=R2 گردید. لذا با در نظر داشتن وزن ریشه جهت تسریع در برآورد درصد ساکارز می توان از روابط خطی به دست آمده به روش چگالی سنجی به جای روش پلاریمتری استفاده نمود.

    کلید واژگان: چگالی, چغندرقند, ساکارز, غربال
    Babak Babaee *, Mohammadreza Khanmohammadi Khorami, Amir Bagheri Gramarudi, M. Abdollahian Noghabi

    Estimation of sucrose content in sugar beet through density determination is notable in terms of its non-destructiveness, inexpensive, speed and lack of destructive environmental effects compared with polarimetric method. The aim of this study was to evaluate the effect of sugar beet root weight on sucrose estimation by densitometry compared with polarimetry method. One hundred fifty healthy sugar beet roots cultivated in the field and harvested in Karaj, Iran were randomly selected. Each root was considered as an experimental sample. Brei was prepared from the root samples after weighing and density determination. Qualitative characteristics included sucrose, dry matter, marc, and soluble solids. Identification of outliers’ data was performed by standardization of residues. Samples were divided up into 13 weight classes in 100 g groups and then a linear relationship between density and sucrose was determined for each class. Statistical comparison between slope and intercept of linear relationships was performed in a stepwise manner from the smallest to the highest weight class and if there was no significant difference (P> 0.05) data were placed in a statistical group. Results showed that average sugar content, dry matter, marc, and purity of the samples were 15.10, 23.46, 4.06, and 73.84%, respectively. The coefficient of determination (R2) obtained from the linear relationship between density and sucrose in weight classes decreased with increasing root weight so that R2 = 0.997 for roots smaller than 350 g and R2 = 0.67 for roots larger than 1450 g was obtained. Statistical comparison of slope and intercept width regression coefficients from the origin of linear relationships between density (x) and sucrose (y) in weight classes resulting in three classes with a weight range of <350-750 g (small) including linear relationship y = 43.38x-32.557 and R2 = 0.92, medium weight class with weight range of 751 to 950 g (average) with linear relationship y = 51.55x-41.38 and R2 = 0.89 and weight class of 951 to roots larger than 1450 g (large) with linear relationship y = 58.05 x-48.014 and R2 = 0.77. Therefore, considering the root weight, the linear relationships obtained by density determination can be used instead of polarimetric method to accelerate the estimation of sucrose content.

    Keywords: Density, screening, sucrose, sugar beet
  • سید حمزه حسینیان*، محمد عبداللهیان نوقابی، ناصر مجنون حسینی، بابک بابایی
    به منظور بررسی خصوصیات کمی و کیفی ریشه سه رقم چغندرقند مناسب کشت پاییزه (HI1059، Palma و Merac) آزمایشی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با چهار تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی صفی آباد دزفول در دو سال زراعی 91-1390 و 92-1391 انجام شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس صفات نشان داد که در سال اول بین ارقام از نظر صفات ساقه روی، درصد قند، آلکالیته و قند قابل استحصال تفاوت معنی دار وجود دارد، در حالی که در سال دوم از نظر صفات پتاسیم، قند ملاس و قند قابل استحصال تفاوت ها معنی دار بود. نتایج حاصل از تجزیه مرکب دو سال نیز نشان داد که اثر سال بر صفات ساقه روی، سدیم، پتاسیم، نیتروژن مضره، قند ملاس، قند قابل استحصال و راندمان استحصال قند معنی دار بود. نتایج میانگین ساقه روی ارقام نشان داد که در سال اول در رقم HI1059، 6/32 درصد و در رقم Palma، 4/51 درصد بوته ها به ساقه رقتند و در رقم Merac ساقه روی مشاهده نشد، در حالی که در سال دوم به دلیل اعتدال هوا و عدم وجود سرمای طولانی هیچ کدام از ارقام به ساقه نرفتند. رقم HI1059 از نظر اکثر صفات برتر از سایر ارقام بود. بسته به شرایط اقلیمی منطقه آزمایش و نوع رقم کشت شده چغندرقند، تفاوت هایی از لحاظ تعداد بوته های به ساقه رفته و درجه تاثیر آنها در تشکیل و میزان ملاس قند وجود داشت.
    کلید واژگان: ساقه روی, شرایط محیطی, قند قابل استحصال, کشت پاییزه, گیاه قندی
    Seyed Hamzeh Hosseinian *, Mohammad Abdollahian Noghbi, Naser Majnoon Hoseini, Babak Babaee
    In order to evaluate quantitative and qualitative properties of three sugar beet cultivars (HI1059, Palma and Merac), an experiment was conducted as randomized complete block design with four replications at Agricultural Research Center Safiabad in 2011-2012 and 2012-2013 growing seasons. The analysis of simple variance examined showed that in first year among varieties for the bolting, sugar content, alkalinity and white sugar content traits there significant difference, whereas in the second year of potassium, molasses sugar and white sugar content traits were significant differences. The result of the compound analysis in both years the effect year on bolting, sodium, potassium, amino-nitrogen, molasses sugar, white sugar content and extraction coefficient of sugar traits was significant. The result mean bolting (%) in the first year showed that in the HI1059 and Palma cultivars were 32.6% and 51.4%, respectively and in cultivar Merac, did not bolting happen, Whereas in the second year due to the weather moderation and absence of long cold any of the cultivars did not bolt. HI1059 cultivar of the most traits was higher than other cultivars. Depending on the climatic conditions experiment and the cultivation of sugar beet cultivar, there was differences in the number of plants bolting and the degree of their impact on formation and sugar molasses.
    Keywords: Autumn cultivation, Bolting, Environmental conditions, Sugar plant, White sugar content
  • مهرداد آقایی سعدی، سعید مینایی، بهاره جمشیدی، محمد عبداللهیان نوقابی
    در این پژوهش، توانایی روش طیف سنجی NIR بازتابی به منظور سنجش غیرمخرب میزان قند موجود در ریشه های چغندرقند بررسی شد. در این راستا، طیف گیری از 120 نمونه چغندرقند در مد اندازه گیری تقابلی و در محدوده ی طیفی nm 2500-350 انجام شد. داده های طیفی حاصل از اسپکترومتر، افزون بر اطلاعات نمونه شامل اطلاعات ناخواسته و نویز هستند. به همین دلیل، برای دستیابی به مدل های واسنجی دقیق، نیاز به پیش پردازش داده های طیفی پیش از تدوین مدل های رگرسیون است. در این راستا، مدل های واسنجی چندمتغیره حداقل مربعات جزئی (PLS) بر پایه ی اندازه گیری های مرجع و اطلاعات طیف های پیش پردازش شده با ترکیب روش های مختلف هموارسازی، نرمال سازی و افزایش قدرت تفکیک طیفی برای سنجش میزان قند تدوین شدند. نتایج پیش گویی میزان قند (SC) نمونه های چغندرقند باپوست، با مدل PLS بر پایه ترکیب SG+D2 بهترین تشخیص را دارا بود؛ به گونه ای که پیش پردازش SG+D2 (973/0=، 306/0RMSEC=، 977/0=، و 265/0RMSEP =) با دقت عالی(660/6SDR=) توانست مقدار SC را پیش گویی نماید.
    کلید واژگان: عیار قند ریشه, آنالیز چندمتغیره, طیف سنجی فروسرخ نزدیک, روش های پیش پردازش
    Mehrdad Aghaei Sadi, Saeid Minaei, Bahareh Jamshidi, Mohammad Abdollahian Noghabi
    In this research, the ability of the reflectance near-infrared (NIR) spectrometry was investigated for non-destructive assessment of the sugar content of sugar beet roots. To this end, spectrometry of 120 samples of sugar beet was performed in the interactance measurement mode within the spectral range of 350-2500 nm using a contact probe. Spectral data obtained from the spectrophotometer included unwanted information and noise in addition to the information about the samples. In order to arrive at accurate analytical models, pre-processing of the spectral data was required prior to regression model simulation. For this purpose, multivariate calibration models of partial least squares (PLS) were developed based on the reference measurements and the information of the preprocessed spectra. A combination of different methods for assessment and prediction of sugar content was employed: smoothing, normalizing as well as increasing the spectral resolution. Prediction of the sugar content of intact samples with the PLS model based on SG D2, had the best discrimination ability. Thus, SG preprocessing (R_C^2=0.973, RMSEC = 0.306, R_P^2= 0.977, RMSEP = 0.265) is suitable for predicting beet root sugar content with high accuracy (SDR= 6.660).
    Keywords: Sugar Content of Sugar beet Root, Multivariate analysis, Near-infrared spectroscopy, Pre-processing methods
  • محمد مالمیر، رحیم محمدیان *، علی سروش زاده، علی مختصی بیدگلی، محمد عبداللهیان نوقابی
    جهت ارزیابی عکس العمل سه رقم تجارتی چغندرقند (آریا، رزافلور و پایا) به تنش گرما، آزمایشی در سال های 1394 و 1395 به صورت آزمایشگاهی (44-20 درجه سانتی گراد) با چهار تکرار و گلخانه ای (30 درجه سانتی گراد) با پنج تکرار در قالب فاکتوریل و به صورت طرح کاملا تصادفی در مرحله جوانه زنی و استقرار گیاهچه در موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه بذر چغندر قند (کرج) اجرا شد. نتایج نشان داد که جوانه زنی هر سه رقم در دمای 32 درجه سانتی گراد، شدیدا کاهش یافت و در دمای 38 درجه سانتی گراد هیچ گونه جوانه زنی طبیعی صورت نگرفت. حداکثر جوانه زنی رقم رزافلور و آریا در دمای20 درجه سانتی گراد، و برای رقم پایا در دمای 26 درجه سانتی گراد حاصل شد. رقم پایا کمترین (41 درصد) و رقم آریا بیشترین (65 درصد) کاهش جوانه زنی در دمای32 درجه سانتی گراد را در مقایسه با حداکثر میزان جوانه زنی خود داشتند. در آزمایش گلخانه ای ، نتایج تجزیه به مولفه های اصلی نشان داد که رقم رزافلور از نظر کارایی فتوشیمیایی فتوسیستم2 (Fv/Fm)، وزن خشک کل بوته، شاخص سبزینگی برگ و درصد ظهور گیاهچه برتر بود و رقم پایا از نظر سطح برگ، وزن تر کل بوته، هدایت روزنه ای، نسبت سطح برگ، سطح ویژه برگ و کاهش دمای برگ بر سایر ارقام برتری داشت. ارقام چغندر قند از نظر صفات سطح برگ و کارایی فتوشیمیایی فتوسیستم2 (Fv/Fm) تفاوت معنی داری با یکدیگر نداشتند. رقم پایا دارای وزن تر، سطح برگ، و هدایت روزنه ای بالاتری بوده و بر اثر تعرق، دمای سطح برگ آن به میزان بیشتری کاهش یافت. رقم رزافلور از نظر وزن خشک نسبت به سایر ارقام برتر بود. بر اساس نتایج بدست آمده از دو آزمایش، به نظر می رسد که ارقام رزافلور و پایا نسبت به رقم آریا، تحمل بیشتری به تنش دمای بالا در مراحل ابتدایی رشد دارند.
    کلید واژگان: تنش گرما, تجزیه به مولفه های اصلی, چغندرقند, کاهش دمای برگ و کارایی فتوشیمیایی فتوسیستم2
    R. Mohammadian *
    To evaluate the effect of heat stress on three commercial sugar beet cultivars (Aria, Rosaflor and Paya), two experiments were conducted in laboratory (20-44°C; at germination stage) and greenhouse (30°C; at seedling establishment stage) in factorial layout, based on completely randomized design in Sugar Beet Seed Institute, Karaj, Iran, in 2015 and 2016. Severe loss of germination of sugar beet cultivars was obtained at 32°C, and at 38°C, no any normal germination observed. The maximum germination percentage of Rosaflor and Aria cultivars obtained at 20°C, while that of Paya obtained at 26°C. Paya and Aria cultivars had the lowest (41%) and the highest (65%) decrease in germination at 32°C, respectively, in comparison to their maximum germinations. In greenhouse experiment, principal component analysis showed that Rosaflor performed better than other cultivars regarding to; photochemical efficiency of PSII (Fv/Fm), total dry weight, SPAD value and seedling emergence, while Paya cultivar was superior regarding to; leaf area, total fresh weight, stomatal conductance, leaf area ratio (LAR), specific leaf area (SLA) and leaf temperature depression. No significant difference was observed among sugar beet cultivars in leaf area and photochemical efficiency of PSII (Fv/Fm) traits. Paya cultivar had higher fresh weight, leaf area and stomatal conductance which led to more decline in leaf temperature through higher transpiration rate. The highest dry weight belonged to Rosaflor cultivar. According to results of laboratory and greenhouse experiments, it seems that Rosaflor and Paya cultivars were more tolerant to heat stress at early growth stage compared to Aria cultivar.
    Keywords: Heat stress, Leaf temperature depression, Photochemical efficiency of PSII, Principal component analysis, Sugar beet
  • کاوه خاکسار، محمد عبداللهیان نوقابی*، حسین حیدری شریف آباد، اسلام مجیدی هروان، قربان نور محمدی
    به منظور ارزیابی نقش مالچ گیاه پوششی باریک برگ جو (Hordeum vulgare L.) بر زیست توده علف های هرز و عملکرد کمی و کیفی چغندرقند، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده نواری بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار طی سال زراعی 92-1391 در کرج اجرا شد. پنج ترکیب مختلف از زمان تهیه بستر بذر چغندرقند و مالچ گیاه پوششی جو (تهیه بستر پاییز بدون جو، شاهد پاییز)، تهیه بستر پاییز با جو کف جوی (ردیفی پاییز)، تهیه بستر پاییز با جو کف جوی و روی پشته (دستپاش پاییز)، تهیه بستر بهار بدون جو (شاهد بهار) و تهیه بستر بهار با جو کف جوی (ردیفی بهار) به عنوان تیمارهای آزمایش در نظر گرفته شد. جهت مقایسه تیمارهای کنترل علف هرز، هر کرت با عرض چهار متر (هشت ردیف کاشت) و طول 25 متر در جهت طولی به سه قسمت تقسیم شد. قسمت ابتدای کرت به عنوان شاهد بدون علف هرز (وجین دستی)، قسمت وسط کرت شاهد با علف هرز (عدم کنترل طی فصل رشد) و قسمت انتهای کرت به عنوان تیمار کنترل شیمیایی (استفاده از علف کش های انتخابی چغندرقند) در نظر گرفته شد. حذف گیاه پوششی و علف های هرز سبز شده در تیمارهای تهیه بستر بذر به طور کامل در پاییز، به وسیله علف کش عمومی پاراکوات انجام شد. نتایج نشان داد رقابت پوشش طبیعی علف های هرز مزرعه بطور معنی داری عملکرد ریشه، عملکرد شکر و عملکرد شکر سفید را تحت تاثیر قرار داد. عملکرد شکر و عملکرد شکر سفید به تبعیت از عملکرد ریشه در تیمار شاهد با علف هرز طی فصل رشد به ترتیب با 44 و 45 درصد کاهش معنی دار (P<0.01) نسبت به تیمار کنترل دستی نشان داد. بنابراین رقابت علف های هرز پتانسیل ایجاد خسارت اقتصادی بالایی در مزرعه چغندرقند دارند. مقایسه همزمان نتایج مربوط به زیست توده علف های هرز و عملکرد ریشه چغندرقند مشخص نمود که در تیمار تهیه بستر بذر به طور کامل در پاییز همراه با مالچ گیاه پوششی جو به صورت دستپاش در کف جوی و روی پشته که بیشترین (19/2 تن در هکتار) وزن تر مجموع علف های هرز را دارا بود، باعث گردید کمترین عملکرد ریشه (52/4 تن در هکتار) تولید شود. به طور کلی نتایج این آزمایش نشان داد وجود بقایای جو مخصوصا در روش دستپاش جو روی پشته و کف جوی در سیستم تهیه بستر بذر به طور کامل در پاییز (بستر بذر کهنه) باعث کاهش عملکرد ریشه چغندرقند گردید که این موضوع نیاز به بررسی بیشتر دارد.
    کلید واژگان: بستر بذر کهنه, جو, رقابت, علف های هرز, کنترل تلفیقی
    K. Khaksar, M. Abdollahian-Noghabi *, H. Sharif Abadi, E. Majidi, Gh. Nour Mohamadi
    In order to evaluate the role of mulch of cover crop (barley) in two systems of, seedbed preparation in autumn and in spring, on weed biomass and qualitative and quantitative yield of sugar beet, a strip split plot experiment based on randomized complete block design with four replications was conducted in Karaj (2012-13 & 2013-14). The treatments consisted of five different seedbed preparation and barley mulch including sole cropping in autumn (b1), barley mulch applied in furrow in autumn-sowing (b2) and both in furrow and hill (b3), sole cropping in spring (b4), and barley mulch applied in furrow in spring-sown sugar beet cropping. Individual plots included 8 rows with a length and width of 25 and 4 m, respectively. Each row was divided into three parts comprising sole cropping at the beginning (hand weeding, w1), weed infested control at the middle (no weed control over the growing season, w2), and chemical control at the end (using selective herbicides). Green and cover crop biomass in autumn seedbed preparation were immediately dried by Paraquat herbicide application and were incorporated to the soil, but for spring seedbed treatments, selective herbicide was used. The results of combined analysis traits showed that the competition of natural weeds of the field significantly affected root yield, sugar yield and white sugar yield. The reduction of more than 50% of root yield (32.12 t/ha), sugar yield (4.75 t/ha) and white sugar yield (3.63 t/ha) in the infested weed control treatment compared to the weed free showed a high potential damage of weeds in sugar beet fields. In the seedbed system in autumn, which sugar beet seed was drilled directly in spring, the addition of barley to become mulch reduced root yield by 13% in the fall row method and 19% in the fall method compared to the control treatment preparation of seed bed in autumn without barley (with root yield 57.55 t / ha). Considering no significant difference between sole cropping in spring (spring control) with low tillage of sole cropping in autumn (autumn control) for quantitive and qualitative yield of sugar beet suggests that by preparing the seedbed in the autumn, it is possible for early drilling sugar beet and make optimal use of the potential of the area.
    Keywords: Barley mulch, seedbed, Weed competition, Root yield, sugar beet, weed
  • حسین نجفی، محمد عبداللهیان نوقابی
    پژوهش حاضر به منظور بررسی امکان تلفیق روش های شیمیایی و غیرشیمیایی کنترل علف های هرز مزارع چغندرقند، طی سال های 1388 و 1389 در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور واقع در مشکین دشت کرج در قالب کرت های دو بار خرد شده و طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایشی شامل آرایش کاشت در سه سطح (کاشت تک ردیفه چغندرقند در مرکز پشته های 50 و 60 سانتی متری و کاشت دو ردیفه چغندرقند در طرفین پشته های 60 سانتی-متری) به عنوان عامل اصلی، زمان حذف مکانیکی علف های هرز در سه مرحله (شامل حذف مکانیکی علف های هرز در مراحل 4 تا 6، 10 تا 12 و 14 تا 16 برگی چغندرقند) به عنوان عامل فرعی و علف کش در دو نوع (تری فلوسولفورون- متیل و متامیترون) به عنوان عامل فرعی فرعی در نظر گرفته شدند. در بین صفات مورد ارزیابی، تنها واریانس خطای وزن خشک کل علف های هرز و عملکرد ریشه چغندرقند از یکنواختی قابل قبول برخوردار بودند و به صورت مرکب تجزیه شدند و سایر صفات برای هر سال به صورت جداگانه تجزیه شدند. نتایج آزمایش حاکی از تاثیر مشابه تیمار کاشت تک ردیفه در پشته های 50 سانتی متر و تیمارکاشت دو ردیفه چغندرقند در طرفین پشته های 60 سانتی متری بر وزن خشک علف های هرز و برتری آنها نسبت به زمانی بود که چغندرقند در مرکز پشته های 60 سانتی متری کاشته شده بود. بر اساس نتایج این آزمایش، بهترین زمان کنترل مکانیکی علف های هرز مرحله 2 تا 4 برگی چغندرقند بود. بعلاوه مصرف علف کش متامیترون، کنترل مکانیکی در مرحله 4 تا 6 برگی چغندرقند و در آرایش کاشت دوردیفه چغندرقند، بیشترین تاثیر را بر کاهش جمعیت علف های هرز داشتند. بر اساس نتایج تجزیه واریانس مرکب تنها تاثیر زمان کنترل مکانیکی علف های هرز بر عملکرد چغندرقند معنی دار بود و بیشترین عملکرد ریشه (5/ 37 تن در هکتار) در تیمار حذف علف های هرز در مرحله 2 تا 4 برگی چغندرقند بدست آمد.
    کلید واژگان: آرایش کاشت, مدیریت تلفیقی علف های هرز, تری سولفورون, چغندر قند و متامیترون
    H.Najafi, M. Abdollahian, Noghabi
    To study the possibility of integrated chemical and non-chemical methods for weeds management in sugar beet, field experiments were conducted in research station of Iranian Research Institute of Plant Protection, Meshkindasht, Karaj, Iran, in 2009 and 2010. Split-split plot arrangement in randomized complete block design with four replications was used. Experimental treatments consisted of three sugar beet planting patterns (including: single rows evenly spaced 50 and 60 cm apart and twin rows spaced 60 cm apart) in main plots, mechanical weed removal stages (in 4-6, 10-12 and 14-16 sugar beet leaf stages) as sub plots and herbicides (including: application of Metamitron and Triflusulfuron-methyl) in sub-sub plots. Only experimental error of total weed biomass and sugar beet root yield were homegeniuos, therefore combined analysis of variance was performed for these two traits. Results showed that single rows spaced 50 cm apart and twin rows had similar weed biomass. The best time for mechanical weed control was 4-6 sugar beet leaf stages, and was more effective when Metamitron was applied in twin rows. Weed removal time had significant effect on sugar beet root yield and higher root yield (37.5 ton.ha-1) was obtained when weeds removed in 2-4 sugar beet leaf stages.
    Keywords: Integrated weed management, Metamitron, Planting pattern, Sugar beet, Triflusulfuronmethyl
  • محمد عبداللهیان نوقابی *، رضا خمیس آبادی، علی کاشانی، داریوش فتح الله طالقانی
    به منظور بررسی تاثیر زمان تهیه بستر بذر و شیوه مدیریت علف های هرز بر عملکرد کمی و کیفی چغندرقند آزمایشی در سال زراعی 1389-1388 در شهرستان کنگاور به صورت کرت های خرد شده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. عامل اصلی زمان تهیه بستر (A) دارای سه سطح (a1- تهیه بستر بذر و ایجاد جوی و پشته به طور کامل در پاییز به همراه کاشت گیاه پوششی جو، a2- تهیه بستر بذر و ایجاد جوی و پشته به طور کامل در پاییز بدون کشت جو a3- تهیه بستر بذر و ایجاد جوی و پشته به طور کامل در بهار) بود. عامل فرعی روش مدیریت علف های هرز (B) نیز دارای سه سطح (b1- کنترل علف های هرز به روش وجین دستی در دو مرحله + دو مرحله کنترل شیمیایی، b2- کنترل علف های هرز به روش شیمیایی شامل سه مرحله استفاده از علف کش ها و b3- عدم کنترل علف های هرز (شاهد با علف هرز) بود. نتایج نشان داد زیست توده علف های هرز به طور معنی داری تحت تاثیر روش تهیه بستر بذر قرار گرفت و میانگین زیست توده علف های هرز مزرعه پیش از کاشت چغندرقند، در تیمار تهیه بستر بذر در بهار حدود دو برابر تیمار تهیه بستر در پاییز بود. روش تهیه بستر بذر به طور کامل در پاییزه همراه با جو باعث کاهش 28 درصدی وزن علف های هرز مزرعه و در نتیجه موجب افزایش 16 درصدی عملکرد ریشه چغندرقند گردید. روش کنترل تلفیقی علف های هرز (85 درصد) موفق تر از شیوه کنترل شیمیایی (70 درصد) آنها بود. نتایج تجزیه واریانس عملکرد کمی و کیفی چغندرقند نشان داد اثر زمان تهیه بستر بذر بر عملکرد ریشه در سطح یک درصد معنی دار بود. بیشترین عملکرد ریشه چغندرقند در تیمار بستر پاییزه بدون جو (64 تن در هکتار) و تیمار بستر بهاره کمترین عملکرد ریشه (54 تن در هکتار) را تولید نمود. اثر روش مدیریت علف هرز نیز باعث معنی دار (P<0.01) شدن عملکرد ریشه، عملکرد شکر و شکر سفید گردید. تیمار کنترل تلفیقی دارای بیشترین عملکرد ریشه (73 تن در هکتار) و تیمار شاهد با علف هرز دارای کمترین عملکرد ریشه (35 تن در هکتار) بود. تیمار کنترل شیمیایی با عملکرد ریشه (71 تن در هکتار) نیز با تیمار کنترل تلفیقی در یک گروه آماری قرار داشت. بنابراین با تهیه بستر بذر به طور کامل در پاییز و کشت چغندرقند در اولین فرصت ممکن در بهار و با اعمال مدیریت مناسب جهت کنترل علف های هرز عملکرد کمی و کیفی چغندرقند افزایش می یابد. با این روش ضمن کاهش تلفات رطوبت ذخیره شده در خاک به دلیل عدم انجام خاک ورزی برای تهیه بستر در بهار، امکان کاشت زودتر چغندرقند نیز فراهم می گردد.
    کلید واژگان: کشت زودهنگام, عملکرد ریشه, عیار چغندرقند و مدیریت تلفیقی علف های هرز
    Mohammad Abdollahian, Noghabi*, Reza Khamisabadi, Ali Kashani, Daryoush Fatholla Taleghani
    This experiment was conducted during 2009-2010 in Kangavar, Iran, to study the effect of seedbed preparation time and weed management method on sugar beet yield quality and weed population. The experimental design was split plot in the form of a randomized complete block design with four replications. The main factor was seedbed preparation time (A) in three levels (a1- Seedbed preparation in the fall with barley, a2- Seedbed preparation in the fall without barley and a3- Seedbed preparation in spring). The sub factors were weed management methods (B) in three levels (a1- Integrated weed management, a2- Chemical weed control and a3- Weedy check). The results showed that weed biomass was significantly affected by seedbed preparation time. Before sugar beet drilling, weed dry weight of seedbed preparation in spring was 2 fold of seedbed preparation in the fall. The seedbed preparation treatment in the fall with barley as mulch caused 28% reduction in weed biomass and consequently 16% increase in root yield of sugar beet. Integrated weed management was more affective (85%) than that of chemical weed control (70%). The analysis of variance (ANOVA) indicated that seedbed preparation time significantly affected root yield. The highest root yield (64 t ha-1) was achieved in the fall seedbed without barley and the lowest root yield (54 t ha-1) was recorded in spring seedbed preparation time. The ANOVA showed that main effect of weed management method was significant (P<0.01) for root, sugar and white sugar yield of sugar beet. The highest root yield (73 t ha-1) was achieved in the integrated weed management treatment and weed infested control had the lowest root yield (35 t ha-1). There was no significant difference between root yield of sugar beet in chemical weed control (71 t ha-1) and that of integrated weed management treatment. Therefore, preparing the seedbed fully in the fall and drilling sugar beet in the first possible time in spring, and applying the suitable weed management method, it is possible to increase yield and quality of sugar beet. In this system, soil water may be save due to reducing tillage and also there is a chance for early drilling sugar beet in the spring.
    Keywords: Seedbed preparation in autumn, early drilling, integrated weed management, root yield, sugar content
  • سید حمزه حسینیان*، محمد عبداللهیان نوقابی، ناصر مجنون حسینی
    به منظور بررسی خصوصیات کیفی و تکنولوژیکی ریشه دو رقم چغندرقند مناسب کشت پاییزه (HI1059 و Palma) در دو حالت به ساقه رفته و به ساقه نرفته (شامل چهار ترکیب تیماری)، آزمایشی درقالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی صفی آباد دزفول در سال زراعی 91-1390 انجام شد. در زمان برداشت، صفات میزان قند، غلظت ناخالصی-های ریشه (پتاسیم، سدیم و نیتروژن مضره)، میزان قند ملاس، عملکرد ریشه و شکر، مقاومت ریشه به برش پذیری، میزان انرژی مصرفی در عمل برش ریشه و نسبت بافت آوندی به بافت پارانشیم ریشه مطابق با روش های استاندارد اندازه گیری شدند. نتایج میانگین ساقه-روی ارقام نشان داد که به طور کلی، در رقم HI1059، 33 درصد و در رقم Palma، 51 درصد بوته ها به ساقه رفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر تیمارهای آزمایشی برای هیچ یک از صفات کمی و کیفی چغندرقند معنی دار نبود. نتایج مقایسه گروهی بین حالت ساقه روی و عدم ساقه روی بوته ها به تفکیک رقم مشخص نمود که پدیده ساقه روی در رقم HI1059 باعث کاهش میزان قند از 1/ 16 به 6/ 15 درصد و در رقم Palma از 4/ 16 به 9/ 15 درصد شد. علیرغم کاهش پنج درصدی وزن تک ریشه و هفت درصدی عملکرد شکر در میانگین دو رقم در اثر پدیده ساقه روی، این تفاوت ها معنی دار نبود. با وجود افزایش اندک غلظت ناخالصی ها، میزان قند ملاس، انرژی جهت برش پذیری ریشه و نسبت بافت آوندی به بافت پارانشیم ریشه در بوته های به ساقه رفته، تفاوت معنی داری با حالت عدم ساقه روی مشاهده نشد. به طور کلی اگر چه ساقه روی چغندرقند در شرایط کشت پاییزه در دزفول در سال اجرای آزمایش برای این دو رقم که ساقه روی آنها از حدود یک ماه قبل از برداشت ظاهر شده بود، بر عملکرد و برخی خصوصیات کیفی چغندرقند تاثیر قابل ملاحظه ای نداشت، لیکن به نظر می رسد که تشکیل ساقه گل دهنده ضمن مزاحمت در برداشت چغندرقند، در فرآیند استحصال شکر از چغندرقند در کارخانه قند از نظر فیزیکی و شیمیایی اختلال ایجاد نماید. بنابراین استفاده از ارقام مقاوم به ساقه روی برای توسعه کشت پاییزه در کشور ضروری به نظر می رسد، هر چند اجرای آزمایش های تکمیلی در چند سال می تواند اطلاعات جامع تری را از نظر تاثیر پدیده ساقه روی بر کمیت و کیفیت چغندرقند فراهم نماید.
    کلید واژگان: بافت آوندی و پارانشیمی, خصوصیات تکنولوژیکی, میزان قند, ساقه روی و مقاومت به برش
    Hosseinian, S. H.*, M. Abdollahian, Noghabi, N. Majnoon Hosseini
    The objective of this experiment was to evaluate technological properties of two sugar beet cultivars (HI1059 and Palma) under conditions of bolted and non-bolted plants. The experimental design was randomized complete block design (RCBD) with four replications and was carried outat Safiabad Research Center, Dezful, Iran, in 2011-2012 growing seasons. At harvest, bolted and non-bolted plants of each plot were separated. Sugar content, concentration of impurities (potassium, sodium and amino-nitrogen), molasses sugar, root yield, sugar yield, cutting resistance of rootand vascular tissue to parenchyma tissue ratio traits were measured using standard methods. In general, mean bolting (%) in HI1059 and Palma cultivars were 33% and 51, respectively. Analysis of variance showed that the experimental treatments effect for yield and quality traits of sugar beet was not significant. Results of group comparison between bolted and non-boltedplants in both varieties showed that sugar content reduced from 16.1 to 15.6% on HI1059 variety and from 16.4 to 15.9% in Palma cultivar, respectively, due to bolting. Despite the slight decrease in root yield (5%), and sugar yield (7%) in bolted plants, these reductions were not significant. Similarly, despite a slight increase in concentration of impurities, molasses sugar, energy for cutting root andvascular tissue to parenchyma tissue ratio in bolted plants, differences were not-significant. Although bolting appeared about one month before harvesting in the two sugar beet cultivars, but it had no significant effect on yield and quality of sugar beet. However, bolting causes some disturbs sugar beet harvesting and creates physical and chemical problems in the process of sugar extraction in the factory. Further research of variety trails over growing seasons may provide more knowledge regarding theeffect of bolting on yield and technical quality of sugar beet.
    Keywords: Bolting, Cutting resistance, Sugar content, Technological properties, Vascular, parenchyma tissue
  • حسین باقرپور، سعید مینایی*، محمد عبداللهیان نوقابی، محمد اسماعیل خراسانی

    به کارگیری طیف سنجی به عنوان یک روش سریع و غیر مخرب برای سنجش کیفیت محصولات کشاورزی در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است. یکی از کاربردهای این تکنیک، تعیین سریع و غیر مخرب ویژگی های کیفی محصولات در فعالیت هایی چون کشاورزی دقیق، اصلاح نبات و سنجش بر خط هنگام فرآوری می باشد. در این تحقیق با استفاده از طیف سنجی فروسرخ نزدیک (NIR) در محدوده طول موج 900 الی 1700 نانومتر مدلی برای تخمین مقدار قند موجود در ریشه های چغندر قند تدوین گردید. در تدوین مدل از 80 نمونه برای درجه بندی و 40 نمونه برای آزمون مدل استفاده شد. پس از حذف نوفه، برای بهبود طیف، پیش پردازش های اولیه مانند مشتق اول و مشتق دوم و تصحیح پراکنش افزاینده (MSC) انجام شد و اثرات آنها مورد بررسی قرار گرفت. مدل مناسب با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی(PLS) تعیین گردید، با استفاده از این مدل مقادیر ضریب همبستگی و ریشه میانگین مربعات خطا برای داده های آزمون به ترتیب برابر با 84/0 و 8/1 برای تخمین عیار و 95/0 و 7/1 برای مواد جامد محلول(SSC) بدست آمد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که طیف سنجی فروسرخ قابلیت تخمین مقدار ساکاروز و مواد جامد محلول در ریشه های چغندر قند را دارد و می تواند جایگزین مناسبی برای روش های دیگر شود.

    کلید واژگان: چغندر قند, طیف سنجی نزدیک مادون قرمز, عیار چغندر قند, تصحیح پراکنش افزاینده
    H. Bagherpour, S. Minaei, M.Abdollahian Noghabi, M. E. Khorasani Fardvani

    Near infrared reflectance spectroscopy (NIRS) is a nondestructive and rapid technique applied increasingly for food quality evaluation in recent years. In this research optical method based on near-infrared spectroscopy (900-1600 nm) has been used to determine sugar content in sugar beet. A total of 120 samples were used for the modeling، whereas 80 samples were used for the calibration set and 40 samples were used for prediction set. Four pre-processing methods، including average smoothing، multiplicative scatter correction (MSC)، first and second derivatives، were applied to improve the predictive ability of the models. Then models were developed by partial least squares (PLS). The correlation coefficient (r) and root mean square error of prediction (RMSEP) were 0. 84 and 1. 8 for SC، whereas 0. 95 and 1. 7 for SSC، respectively. The results show that NIR can be used as a rapid method to determine soluble solid content and sucrose in sugar beet.

    Keywords: NIR spectroscopy, Soluble solids content, Partial least squares, Sugar content
  • محمد عبداللهیان نوقابی، حمید شریفی، بابک بابایی، غلامعباس بهمنی
    این پژوهش با هدف اصلاح فرمول فعلی خرید چغندرقند به فرمولی با ضرایب متفات با توجه به درصد قند چغندرقند کشت پاییزه انجام شد. کارخانه قند اهواز به عنوان معیار کشت پاییزه انتخاب و طی دوره بهره برداری در سال 1386 (از 8 اردیبهشت تا 6 تیر) به طور تصادفی از 163 محموله طی ساعات مختلف تحویل چغندرقند، نمونه گیری انجام شد. از هر محموله در عیارسنج کارخانه قند، یک نمونه تصادفی تهیه و صفات عیارقند چغندر، درصد رطوبت، مقدار مارک، بریکس عصاره، قند انورت، مقدار ناخالصی های سدیم، پتاسیم و نیتروژن مضره، درصد قندملاس و ضریب استحصال شکر تعیین شد. همزمان نتایج مربوط به کل 4084 محموله چغندرقند تحویلی طی دوره بهره برداری این کارخانه قند، که شامل 60548 تن چغندرقند متعلق به سه کشت و صنعت، دو نفر پیمانکار شخصی و مرکز تحقیقات کشاورزی صفی آباد بود، جمع آوری و برای صفات عیار و افت قیمت هر تن چغندرقند و بهای پرداخت شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. میانگین عیار کل محموله ها معادل 84/12 درصد (با دامنه 20/15-10 درصد) با انحراف معیار 847/0 به دست آمد که بیش از سه واحد از متوسط عیار مبنای خرید چغندرقند (عیار 16 درصد) و هم چنین حدود 5/5 واحد از متوسط عیار چغندرقند کل کشور در بهره برداری سال 1386 (29/18 درصد) کمتر بود. میانگین افت چغندرقند محموله های تحویلی به کارخانه (که به صورت نظری برآورد می شود) معادل 92/11 درصد (با دامنه 50-2 درصد) با انحراف معیار 613/6 و حدود نه واحد از متوسط افت چغندرقند کشور در بهره برداری سال 1386 (حدود سه درصد برای 4،282،805 تن چغندرقند خریداری شده) بیشتر بود. نتایج تجزیه کیفی ریشه نشان داد متوسط درصد رطوبت ریشه چغندرقند پاییزه خوزستان 79 درصد است که نسبت به چغندرقند نرمال (75 درصد آب و 25 درصد ماده خشک) معادل چهار درصد ذخیره آب بیشتری دارد. با توجه به نتایج این تحقیق و در نظرگرفتن پتانسیل منطقه و با هدف افزایش متوسط عیار چغندرقند پاییزه در خوزستان، فرمولی جدید برای خرید چغندرقند پاییزه معرفی گردید. براساس این فرمول، نرخ خرید هر تن چغندرقند در عیار های بین 10 تا 15 درصد، فرمول {قیمت پایه × (100 / (80- (12 × عیار))}، عیار بین 15 تا 20 درصد، فرمول {قیمت پایه × (025/0+ (065/0 × عیار))} و نهایتا برای عیارهای 20 درصد بیشتر: فرمول {قیمت پایه × (325/1)} معرفی و با فرمول خرید فعلی و با فرض تا دو واحد افزایش عیار مقایسه و تحلیل گردید. کاربرد فرمول جدید که دارای ضرایب متفاوت با توجه به درصد قند می باشد گامی موثر در جهت خرید چغندرقند بر مبنای کیفیت و در نتیجه افزایش راندمان کارخانه قند با مصرف چغندرقند کشت پاییزه و حمایت از کشاورزانی که به دنبال تولید ماده اولیه با کیفیت برتر و در آمد بیشتر هستند، می باشد.
    کلید واژگان: افت, چغندرقند, ضریب استحصال شکر, عیار, فرمول خرید, کشت پاییزه, ماده خشک ریشه
    M. Abdollahian, Noghabi, H. Sharifi, B. Babaei, G.A. Bahmani
    This study aimed to modify the current purchase formula of sugar beet into a formula with different coefficients with respect to sugar percentage of autumn sugar beet. Ahvaz sugar factory was selected as an autumn sowing factory in Iran and 163 samples were randomly taken at different delivery times in 2007 (28th April to 27th June). From each truck, one sample was taken and sugar content, water content, marc, brix, reducing sugar, sodium, potassium, amino nitrogen, molasses sugars, and extraction coefficient of sugar were determined. Simultaneouly, results of all 4084 delivery samples during the campaign of the factory including 68801 tons beet belonging to three agro-industry companies and two contractors as well as Safiabad Agriculture Research Center, were statistically analyzed for sugar content (SC), soil tare, sugar beet price per tone and the paid price per vehicle. Results showed that average sugar content for all delivery vehicles was 12.84% (in the range of 10 to 15.20%) with standard deviation (SD) of 0.847. Average sugar content of Ahvaz factory was 3 units lower than the base price (16%) and 5.5 units lower than the average SC of the country in 2007 (18.29%). Average soil tare of the delivery vehicles (estimated visually) was 11.92% (in the range of 2 to 50%) with SD of 6.613. The average soil tare of Ahvaz factory was nine units greater than the country’s average in 2007 (about 3% for 4,282,805 tones of beets). Quality analysis, results showed that the average moisture content of delivery beets from autumn sowing in Khozestan province was 79% which was 4% higher than normal beet (75% moisture content or 25% dry matter). According to the results of this research and considering the potential of the region and with the aim at increasing the sugar content of the autum sowing sugar beet in Khoozestan, new formula for purchase price with three different coefficients was introduced for SC in the range of 10 to 24%. In this formula, the purchase price for each ton can be calculated by the following equations: a) SC of 10 to 15% {base price × (((SC×12) – 80))/100}, b) higher than 15 and equal to 20% {base price × ((SC×0.065) + 0.025)} and c) SC greater than 20% {base price × 1.325} and compared and analysed with the current formula assuming two units increase in sugar content. Application of the new formula with different coefficients with respect to SC is an important step in purchasing sugar beet based on quality, increasing the average SC of the region and consequently increasing the efficiency of the factory. So, this will support the farmers who are looking for the high quality sugar beet.
    Keywords: Autumn sowing, Extractable sugar, Price, Soil tare, sugar beet, sugar content
  • محمدرضا فتحی، سعید واحدی، محسن بذرافشان، حسنعلی شهبازی، محمد عبداللهیان نوقابی
    در این تحقیق با استفاده ازگرده افشان ها و سینگل کراس های حامل ژن Rz1، تعداد 44 هیبرید چغندرقند تهیه شد و در دو مزرعه با آلودگی طبیعی به بیماری ریزومانیا در فارس و خراسان مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای این کار ابتدا بذر شش گرده افشان دیپلوئید به همراه هفت سینگل کراس برای تهیه استکلینگ (Stekling) در مزرعه کشت شد. بعد از زمستان گذرانی ریشه چه ها در قطعات ایزوله، والدین پدری و مادری تلاقی شدند و بذر هیبرید از پایه مادری برداشت شد. در سال های 1387و 1388 هیبریدهای حاصل به همراه ارقام شاهد مقاوم و حساس در قالب یک آزمایش 49 رقمی در دو مزرعه آلوده به ریزومانیا در استان های فارس و خراسان از نظر عملکرد و بیماری مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج تجزیه خوشه ایحاصل از ارزیابی دو ساله در دو منطقه بر مبنای عملکرد و کیفیت محصول و همچنین شدت آلودگی به بیماری ریزومانیا نشان داد که هیبریدهای 26388*(7112*SB36)، 26388*(231*SB36)، 26388*(436*SB36)، 27645*(419*SB36)، 27645*(231*SB36)، و 26388*(419*SB36) با شاهد های برتر آزمایش (لاتیتیا و فلورس) در یک گروه دسته بندی شدند. با توجه به عملکرد و شدت آلودگی به بیماری، گرده افشان های 26388 و 27645 برای تهیه هیبریدهای برتر انتخاب شدند.
    کلید واژگان: چغندرقند, ریزومانیا, ژن Rz1, گرده افشان
    M. R. Fathi, S. Vahedi, M. Bazrafshan, H. A. Shahbazi, M. Abdollahian Noghabi
    Crossing of pollinators and single crosses carrying RZ1 gene resulted in 44 sugar beet hybrids which were evaluated in infected fields in Fars and Khorasan. The seed of six diploid resistant pollinators and seven single crosses were first planted as parents in stekling field. After vernalization، parents were crossed in isolate tents، and hybrid seeds were harvested from female plants. The new hybrids along with resistant and susceptible checks were evaluated in infected condition during 2008-2009. According to the cluster analysis of the two year evaluation for yield، quality and disease severity index، the hybrids (7112*sb36) * 26388، (231*SB36) *26388، (436*SB36) *26388، (419*SB36) *27645، (231*SB36) *27645) and (419*SB36) *26388 were grouped with resistant checks. It seems that selection in the pollinators 26388 and 27645 will result in better hybrids.
    Keywords: Sugar beet, rhizomania, Rz1 gene, pollinator
  • بابک بابایی، محمد عبداللهیان نوقابی، محمدرضا جهاداکبر، ولی الله یوسف آبادی
    در روش پلاریمتری تعیین عیار عصاره حاصل از 26 گرم خمیر چغندرقند نرمال 23 میلی لیتر منظور می شود تا با 177 میلی لیتر محلول شفاف کننده حجم کل معادل 200 میلی لیتر شود. افزایش ماده خشک و تفاله چغندرقند تحت هر نوع تنش و پلاسیدگی می تواند موجب کاهش حجم عصاره حاصل از 26 گرم چغندرقند از 23 میلی لیتر گردد. این تحقیق با هدف تعیین عیار چغندرقند تولیدی تحت شرایط تنش خشکی، شوری و ریشه های پلاسیده در مزرعه پس از برداشت انجام شد. ریشه های مورد آزمون تحت شرایط نرمال، خشکی، نیمه شور و شور در دو منطقه کرج و اصفهان در سال 1389 تولید گردیدند. پس از برداشت ریشه ها در معرض پلاسیدگی قرار گرفته و هر کدام به طور مستقل در قالب آزمایش فاکتوریل (3×3) بر پایه طرح کاملا تصادفی با 12 تکرار مورد آزمون قرار گرفتند. عامل پلاسیدگی ریشه (A) در سه سطح شامل: 1a- ریشه تازه تولید شده در شرایط مطلوب با 1±76 درصد رطوبت وزنی، 2a- ریشه پلاسیده در حد 1±70 درصد رطوبت وزنی و 3a- ریشه کاملا پلاسیده با 1±65 درصد رطوبت وزنی بودند و فاکتور (B) روش عصاره گیری در سه سطح شامل: 1b-روش عصاره گیری هضم سرد، 2b-روش فرانسوی براساس حجم عصاره و 3b- روش هضم گرم بودند. صفات درصد قند، درصد ماده خشک، درصد تفاله (مارک)، بریکس و هدایت الکتریکی کلیه نمونه ها اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که پلاسیدگی ریشه موجب افزایش ماده خشک ریشه از 24 به 32 درصد و تفاله از 7/4 به 1/7 درصد گردید. نتایج روش عصاره گیری متداول با روش فرانسوی و روش هضم گرم برای ریشه های نرمال اختلاف معنی داری نداشت. ولی تفاوت در شرایط تنش متوسط شوری (P)
    کلید واژگان: چغندرقند, تنش خشکی, تنش شوری, پلاسیده گی, عصاره گیری, عیارسنجی, هضم سرد, هضم گرم
    B. Babaei, M. Abdollahian Noghabi, M.R. Jahadakabr, V. Uosefabadi
    In process of sucrose determination in sugar beet، pulp analysis by polarometric method is done on the basis of fresh root weight. The volume of the juice of 26 grams of the pulp is considered 23 ml that with 177 ml of clarifying agent would be 200 ml. Drought stress and dehydrated root reduce. The volume of the pulp extract of 23 ml. The objective of this experiment was to determine the proper method for juice extraction from beet roots grown under drought، salinity and normal conditions in the procedure of sugar content measurement. Sugar beet roots produced under various conditions were subjected to dehydration after harvest. Three levels of dehydration [(A) including fresh beet with 76±1 percent moisture (a1)، dehydrated roots up to 70± 1 (a2) and 63± 1 (a3) percent water content] and three juice extraction methods [(traditional cold digestion (b1)، hot digestion (b2) and improved French method (b3)] were arranged in a factorial experiment (3*3) in CRD with 12 replications. Sugar content، dry matter، marc، brix and juice electrical conductivity were determined for all treatments. The results showed that beet dehydration from 76 to 68 percent increased both dry matter and marc contents from 24 to 32 and from 4. 7 to 7. 1 percent، respectively. In normal roots there was no significant difference in terms of sugar content determination by various extraction methods. However، sugar content of beet roots grown under semi-salinity (P)
    Keywords: Cold digestion, Dehydration, Drought stress, Hot digestion, Juice extraction, Salt stress, Sugar beet, Sugar content determination
  • راحله رهام، ناصر اکبری، محمد عبداللهیان نوقابی، حمیدرضا عیسوند، محمد یعقوبی
    به منظور بررسی رابطه مکانی بین بانک بذر و جمعیت علف هرز و نیز الگوی پراکنش آن در طول فصل زراعی در مزرعه چغندرقند، پژوهشی در سال 1388 در ایستگاه تحقیقاتی مهندس مطهری واقع در کمالشهر کرج انجام گرفت. نمونه برداری از بانک بذر قبل از کاشت چغندرقند و از گیاهچه های علف هرز طی سه مرحله در دوره رشد با دو نوع چارچوب مربع(50 در50 سانتی متر) و مستطیل (100 در 25 سانتی متر) صورت گرفت. در هر دو چارچوب فراوانی بذر علف‪هرز و تراکم بوته به تفکیک گونه شناسایی و ثبت شد. به منظور بررسی ساختار مکانی علف های هرز و پویایی لکه ها از تکنیک ژئواستاتیستیک استفاده شد. تاج خروس، سلمه تره و علف های هرز باریک برگ، گونه های متداول علف هرز در مزرعه بودند. تجزیه و تحلیل سمی واریوگرام گونه های متداول، دامنه تاثیری از 24/0 تا 9/141 متر را نشان داد که بسته به گونه علف هرز و مرحله نمونه برداری متغیر بود. تاج خروس دارای دامنه تاثیر زیاد به ویژه در نمونه برداری دوم گیاهچه ها بود. دامنه سلمه تره در طول فصل رشد از گونه های دیگر کمتر بود. بیشترین اثر قطعه ای به میزان 671/1 و 308/1 به ترتیب مربوط به تاج خروس (در نوبت دوم نمونه برداری از گیاهچه ها) و گونه های باریک برگ (در نوبت اول نمونه برداری از گیاهچه ها) بود، که در هر دو موجب همبستگی مکانی خیلی ضعیف گردید. همبستگی مکانی قوی برای بذور و گیاهچه های سلمه تره در تمامی مراحل نمونه برداری به ثبت رسید. نقشه های توزیع مکانی، توزیع لکه ای علف هرز را تایید کرد. ساختار لکه ها در طی فصل رشد تغییر کرد. نتایج این مطالعه نشان داد که توزیع مکانی سبب بهبود تصمیم گیری های مدیریتی و های هرز خواهد شد.
    کلیدواژگان
    کلید واژگان: الگوی پراکنش, بانک بذرتاج خروس, دینامیک جمعیت علف های هرز, ژئواستاتیستیک, سلمه تره
    R. Roham, N. Akbari, M. Abdollahian Noghabi, H. R. Eisvand, M. Yaghubi
    A field experiment was conducted to study the spatial relationships between weed seed bank and population and their distribution models in sugar beet crop (Beta vulgaris) in 2009 at Motahari Agricultural Research Station of Karaj. Sampling from seed bank before sugar beet drilling and weed population in three stages during the growing season were done using square (50*50 cm) and rectangle (25*100 cm) frameworks. Seed and plant frequency of each weed species were recorded in the both frameworks. Geostatistics technique was used to investigate the local structure of the weeds and dynamic of the spots. Amaranth, lambsquarter and narrow-leaf weeds were the prevalent weed species in the field. Semi-variogram analysis showed a range of influence from 0.24 to 141.9 m depending on weed species and sampling stage. The highest range of influence belonged to amaranth, especially in the second stage of seedling sampling. Lambsquarter had a lowest range of influence between all weeds. The highest nugget effect (1.671 and 1.308) was observed for amaranth (at second sampling from seedlings) and narrow leaf-weeds (at the first sampling from seedlings), respectively. This led to weak local correlation for amaranth and narrow-leaf weeds. Strong local correlation was recorded for seed and seedling of lambsquarter at all sampling stages. Spot distribution of weeds was confirmed by local distribution maps. Spots structure changed during the growing season. Results suggested that weed local distribution could improve management decisions and comprehension of dynamic of weeds populations.
    Keywords: Amaranth, Geostatistics, Lambsquarter, Weeds population dynamic
  • حمید نوشاد، محمد عبداللهیان نوقابی*، بابک بابایی

    به منظور بررسی تاثیر مقادیر مختلف کودهای نیتروژن و فسفر بر کارایی مصرف و بیلان نیتروژن در چغندرقند رقم زرقان آزمایشی به صورت فاکتوریل (3 × 5) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه بذر چغندرقند واقع در کرج در یک خاک لومی در سال 1386 اجرا شد. پنج سطح نیتروژن شامل مقدارموجود درخاک (شاهد)، 120، 160، 200 و 240 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار از منبع کود اوره طی دو مرحله، 50 درصد بعد از آب دوم و الباقی پس از مرحله تنک و وجین مصرف شد. سطوح کود فسفر شامل مقدارموجود درخاک (شاهد)، 50 و 100 کیلوگرم فسفر خالص در هکتار (از منبع سوپر فسفات تریپل) بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد اثر مقادیر مختلف کود نیتروژن بر مقدار جذب نیتروژن توسط اندام هوایی و ریشه چغندرقند و همچنین کارایی میزان جذب نیتروژن کل گیاه معنی دار بود ولی کاربرد مقادیر مختلف کود فسفر و همچنین اثر متقابل نیتروژن و فسفر بر کارایی و بیلان نیتروژن تاثیر معنی داری نداشت. بیشترین و کمترین مقدار نیتروژن جذب شده توسط کل گیاه چغندرقند معادل 447 و 250کیلو گرم در هکتار به ترتیب مربوط به تیمار کاربرد 240 کیلو گرم در هکتار نیتروژن خالص و تیمار شاهد بود. از کل نیتروژن جذب شده توسط چغندرقند، 44% به اندام های هوایی و 56% به ریشه اختصاص یافت. از لحاظ کارآیی استفاده از نیتروژن برای عملکرد شکر، بالاترین میزان کارائی در تیمار بدون مصرف کود (N0P0) با تولید حدود 53 کیلوگرم شکر به ازای هر کیلوگرم نیتروژن جذب شده (35% بیشتر از تیمار مصرف 240 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) حاصل شد. میانگین کارآئی استفاده از نیتروژن نیز معادل 40 کیلوگرم شکر به ازای یک کیلوگرم نیتروژن جذب شده توسط گیاه بود. به طورکلی، جهت اطمینان در دستیابی به پتانسیل واقعی تولید نیاز است برای هر تن محصول ریشه چغندرقند حدود 5 کیلوگرم نیتروژن خالص در نظر گرفته شود. بنابراین برای جلوگیری از آلودگی محیط زیست و افزایش کارآیی کودهای نیتروژن، لازم است پس از تجزیه خاک و محاسبه مقدار موجودی نیتروژن و در نظرگرفتن عملکرد مورد انتظار، در صورت کمبود و ضرورت از طریق مصرف کود شیمیایی مقدار مورد نیاز را جبران نمود.

    کلید واژگان: کارآیی استفاده, کارآیی جذب, جذب نیتروژن, عملکرد شکر, فسفر
    Hamid Noshad, Mohammad Abdollahian Noghabi, Babak Babaee

    In order to evaluate efficiency of nitrogen fertilizers consumption in a sugar beet monogerm hybrid variety of Zarghan, a field experiment was conducted in a loamy soil during 2007 in the research farm of Sugar Beet Seed Institute located in Karaj. Five levels of nitrogen fertilizers including 0 (check), 120, 160, 200 and 240 Kg/ha of net nitrogen from urea fertilizer (46 percent of pure nitrogen) and three levels of phosphor including 0 (check), 50 and 100 Kg of P2O5 per hectare from the triple super phosphate were arranged in a factorial experiment (5×3) in a randomized complete block design with four replications. The results showed that the effect of nitrogen application was significant for nitrogen uptake of both top and root parts of sugar beet, and also for nitrogen uptake efficiency of whole crop. However, nitrogen uptake of sugar beet was not affected by phosphor fertilizer and by the interaction of nitrogen × phosphor application. The highest nitrogen uptake by whole crop in this experiment was equal to 447 Kg ha-1 from the treatment of 240 Kg ha-1 nitrogen application. In the check treatment, nitrogen uptake by whole crop was 250 Kg ha-1. In Zarghan sugar beet variety, for one t ha-1 beet root production about 4 Kg nitrogen was used and from the total nitrogen uptake by whole crop, 44% was allocated in the top part and 56% in the storage root of sugar beet. There was no significant difference between the treatments for nitrogen uptake efficiency, whereas nitrogen utilization efficiency for sugar yield in the treatment of N0P0 was 35% greater than that in the treatment of 240 Kg ha-1 nitrogen application. On average, nitrogen utilization efficiency was equal to 40 Kg sugar for each Kg of N uptake by the crop. Thus, for the production of sugar beet close to actual yield potential it is necessary to consider 5 Kg of N for each t of beet root. Consequently, in order to prevent the environmental pollution, improve nitrogen efficiency, and taking into account the best quality and quantity of sugar beet yield, nitrogen application must be recommended based on the soil analysis and expected root yield and quality of sugar beet.

    Keywords: use efficiency, phosphor, sugar beet, consumption efficiency, nitrogen, sugar yield
  • مریم اکرمی وشته، سعید وزان، مصطفی اویسی، محمد عبداللهیان نوقابی
    به منظور بررسی زمان رویش علف هرز خاک شیر و سلمه تره مطالعه ای در مزرعه دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در سال 89-88 انجام شد. در این بررسی پنج مزرعه تحت کشت جو (یک مزرعه)، چغندرقند (یک مزرعه) و گندم (سه مزرعه) مورد بررسی قرار گرفتند. در هر مزرعه بین 3 تا 5 قطعه به طور تصادفی انتخاب و در هر قطعه 3 کادر چوبی ثابت جهت شمارش گیاهچه های علف های هرز نصب گردید. در طول فصل به صورت هفتگی گیاهچه های خاک شیر و سلمه تره شمارش و حذف گردیدند. شمارش گیاهچه ها تا زمانی که رویش جدید مشاهده نشد ادامه یافت. به منظور تخمین زمان رویش گیاهچه های خاک شیر و سلمه تره به عنوان متغیرهای وابسته از روی واحدهای دمایی موثر در رشد (GDD)‎ به عنوان متغیر مستقل، از مدل های لجستیک سه پارامتری، گامپرتز سه پارامتری و ویبول چهار پارامتری جهت برازش استفاده شد. نتایج نشان داد مدل گامپرتز سه پارامتری بهترین برازش را نسبت به داده ها داشت. رشد گیاهچه های خاک شیر در مزرعه جو در اوایل فصل پس از دریافت GDD 5 آغاز شده و در GDD 190 به حداکثر رشد رسید. همچنین در مزارع گندم که دارای کانوپی های مشابهی بودند روند رویش در GDD های نزدیک به هم اتفاق افتاد. رویش گیاهچه ها در این مزراع ازGDD 60 آغاز و در260 GDDبه حداکثر رشد خود رسید. رشد گیاهچه های علف هرز سلمه تره در مزارع گندم روند یکسانی را طی نکرد. با وجود این تفاوت ها، علف هرز سلمه تره در طول فصل با دریافت مقدار GDD بیشتر، سریعتر از علف هرز خاک شیر به نقطه اوج رشد رسیده است، که می تواند ناشی از فنولوژی متفاوت دو علف هرز پاییزه و بهاره باشد.
    کلید واژگان: مدل گامپرتز, گندم, جو, مدیریت علف هرز, چغندرقند, مدل های تجربی
    Maryam Akrami, Saeed Vazan, Mostafa Oveysi, Mohammad Noghabi
    Prediction of seasonal weed seedling emergence patterns is useful in weed management programs. This study was carried out in research fields of Islamic Azad University – Karaj Branch in 2009-2010. Five crop fields were chosen including: barley, sugar beet and three wheat fields and in each fields between 3 to 5 sites selected randomly. Three quadrates were fixed in each sites for studying weeds emergence. Weeds emergence was weekly measured during growth season. Three models including logistic, gompertz, and weibull, were used to describe weed seedling emergence against thermal time. Gompertz model showed the best fit to data. Flix weed emergence in barely field started after receiving 5 GDD and reached maximum emergence after 190 GDD. Also in wheat fields with similar canopy, weed seedling emergence started in the same time. Although weed seedling emergence in these fields was started in 60 GDD and reached maximum emergence after 260 GDD, however weed seedling emergence of common Lambs quartes in wheat fields didn’t show similar patterns. In conclusion, growth rate of common lambs quartes increased to the maximum rate with receiving less GDD in compare to flixweed. This phenomenon may be related to their different phonological characteristics of two weeds.
    Keywords: Barley, Gompertz model, Sugar beet, Empirical models, Weed management, Wheat
  • S.Javaheri, M.Abdollahian Noghabi, A.Kashani, D.Habibi, H.Noshad
    In order to use chlorophyll meter (SPAD) to recognize nitrogen deficiency in sugar beet plants and used to predict the appropriate timing for fertilizer top-dressing in sugar beet a research was conducted using various levels of nitrogen fertilizer during different growth stages of sugar beet plants in the research farm of Sugar Beet Seed Institute located in Karaj during 2007, using a split plot design in time based on Randomized Complete Blocks in four replications. Five level of pre-sowing nitrogen from the source of urea was applied in amounts of 0(as control), 120, 160, 200 and 240 kg/h considered as main plots and plant growth stages as sub plots. Chlorophyll concentration in 5th leaf blade was measured by chlorophyll meter (SPAD) at five growth stages based on the number of leaves on sugar beet plants including (GS1:3-6, GS2: 6-12, GS3:12-15, GS4:15-18, GS5:18-20) leaves of each plot. In the same leaves, concentrations of nitrogen (by Kjeldahl method) and chlorophyll a, b and a (by Spectrophotometer) were measured. Results from regression analysis on the leaf number 5 showed that there was higest significant correlation between chlorophyll reading and nitrogen on a leaf area basis and on a dry-weight basis, and total nitrogen and concentration of chlorophyll (a, ab) in 12- 15 leave stage. Also results of this experiment showed that the chlorophyll meter reading were influenced by the growth stage and sampling time and the level of used nitrogen fertilizer. Nitrogen fertilizer and different growth stage had significant effect on the chlorophyll meter reading. The least number read from SPAD was 34 in 3-6 leaf stage, which associated with no-applied nitrogen treatment. Threshhold of chlorophyll meter was estimated 39/1 in this study in 12-15 leave stage, this threshold can be used as a criteria to compare. According to the obtained results, chlorophyll meter can be used as a simple, rapid and non-destructive instrument to determin chlorophyll concentrations in a leaf during 12-15 leaf stage and to recognize nitrogen deficiency in sugar beet plants and can be used to predict the appropriate timing for fertilizer top-dressing after of calibiration for region in sugar beet.
    Keywords: Chlorophyll, Nitrogen, SPAD, Sugar beet, Threshhold
  • ولی الله یوسف آبادی، محمد عبداللهیان نوقابی

    تحقیق حاضر جهت بررسی نحوه مصرف نیتروژن و تاثیر طول دوره رشد گیاه بر خصوصیات کمی و کیفی چغندرقند رقم 7233 در دشت جوین شهرستان سبزوار اجرا گردید. پنج شیوه تقسیط کود نیتروژن (N1: 25 درصد همزمان با کاشت + 75 درصد در زمان تنک، N2: 50 درصد همزمان با کاشت + 50 درصد در زمان تنک، N3: 25 درصد همزمان با کاشت + 50 درصد در زمان تنک + 25 درصد بیست روز بعد، N4: 100 درصد همزمان با تنک، N5: 50 درصد همزمان با تنک + 50 درصد بیست روز بعد) و چهار زمان برداشت محصول با فواصل یک ماه که از اول شهریور شروع و تا اول آذر هر سال ادامه یافت، به ترتیب به عنوان سطوح عوامل اصلی و فرعی، به صورت کرت های یک بار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار طی سه سال (1377 تا 1379) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که نحوه تقسیط نیتروژن بر صفات گیاهی و کیفی چغندرقند تاثیر معنی داری نداشت. کلیه صفات کمی و درصد قند قابل استحصال و درصد قند ریشه، به استثنای غلظت ناخالصی های ریشه، تحت تاثیر زمان های مختلف برداشت قرار گرفتند. اثر متقابل بین نحوه تقسیط نیتروژن و زمان برداشت بر هیچکدام از صفات اثر معنی داری نداشت. عملکرد ریشه و عملکرد شکر سفید به ترتیب از حدود 40 و 9/3 تن در هکتار در برداشت اول (اول شهریور)، به حدود 68 و 27/8 تن در هکتار در برداشت چهارم (اول آذر ماه) افزایش یافت. با تاخیر در برداشت، درصد قند ریشه نیز از 8/13 درصد در برداشت اول به 2/15 درصد در برداشت آخر افزایش یافت. بر اساس نتایج بدست آمده از این آزمایش بهتر است برداشت چغندرقند در این منطقه و مناطقی با شرایط اقلیمی مشابه تا نیمه دوم مهر ماه به تعویق افتد. به علاوه از تقسیط نیتروژن و مصرف چند مرحله ای آن در سیستم آبیاری بارانی، بدلیل عدم اثر معنی دار در افزایش عملکرد چغندرقند و همچنین احتمال تاثیر نامطلوب بر ساختار خاک، خودداری شده و کل کود نیتروژن مورد نیاز گیاه پس از مرحله 4 تا 6 برگی (زمان تنک) مصرف شود.

    کلید واژگان: تقسیط نیتروژن, زمان برداشت, عیار, کود سرک وکیفیت چغندرقند
    Yousefabadiv., M., Abdollahian, Noghabi

    Effect of split application of nitrogen fertilizer and harvest ime on the root yield and quality characteristics of sugar beet cv 7233 was studied under sprinkler irrigation system in Juvein Plain, Sbzavar, Iran. Five levels of split applications of nitrogen (N1: 25% at planting + 75% at thinning time, N2: 50% at planting + 50% at thinning time, N3: 25% at planting + 50% at thinning time + 25% at 20 days after thinning, N4: 100% at thinning time, and N5: 50% at thinning time + 50% at 20 days after thinning) were assigned to the main plots. Four harvest times (from late August to late November with one-month intervals) were randomized in sub plots as split plot arrangement in randomized complete block design with four replications in three years (1998-2000). Combined ANOVA showed that the effect of split application of nitrogen on root yield and quality characteristics of sugar beet was not significant. Harvest time had significant effect on all sugar beet traits, except root impurities. There was no significant effect of split application of nitrogen×harvest time on plant characteristics. Delay in harvest time increased root yield and white sugar yield from 40 and 3.9 t ha-1 in the first harvest (late August) to 68 and 8.27 t ha-1, in last harvest (late November), respectively. Sugar content also increased from 12.8% in the first harvest to 15.2% in last harvest. In conclusion, it may be suggested that sugar beet in the Juvein region is harvested from late October and whole nitrogen fertilizer is applied after sugar beet thinning at 4-6 leaf stage under sprinkler irrigation system.

    Keywords: Harvest time, Nitrogen, Split application, Purity, Sugar beet quality
  • بابک بابایی، محمد عبداللهیان نوقابی، حمید نوشاد، سعید واحدی
    سلولز یکی از مواد اولیه مورد نیاز صنایع می‪باشد که به‪طور وسیع در تهیه رنگ‪ها، کاغذ، نساجی، کشاورزی، محصولات آرایشی و بهداشتی کاربرد دارد. تفاله و مازاد خمیر چغندرقند در مرحله عیارسنجی یکی از منابع سلولز به‪شمار می‪آید. این طرح با هدف بررسی امکان تولید سلولز از تفاله یا مازاد خمیر چغندرقند در مرحله عیارسنجی به‪صورت آزمایش فاکتوریل (2×3×3) بر پایه طرح کرت‪های کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد. به این منظور ابتدا مازاد خمیر چغندرقند نمونه های عیارسنجی شده جمع آوری، شسته، خشک و آسیاب شد. سپس نمونه آسیاب شده توسط اسید کلریدریک 6/0 نرمال در دمای 45 درجه سانتی‪گراد به مدت 48 ساعت هیدرولیز و با آب در دمای 70 درجه سانتی‪گراد به مدت یک ساعت مخلوط گردید تا پکتین و ترکیبات پکتینی موجود به‪صورت محلول از مخلوط جدا شدند. باقی‪مانده تفاله در این مرحله را پس از شستشو و خشک کردن به نسبت یک گرم تفاله و 100 میلی‪لیتر محلول سود در سه سطح با غلظت 5/2، 5 و 5/7 درصد (w/v)، در سه مدت زمان تاثیر سود شامل هشت، 10 و12 ساعت و دمای تاثیر سود در دو سطح 25 و 45 درجه سانتی‪گراد تیمار گردیدند تا پلی‪ساکاریدهای محلول در محیط قلیایی از سلولز جدا شوند. صفات اندازه‪گیری شده در این تحقیق شامل خلوص نسبی، ویسکوزیته و جرم ملکولی سلولز استخراجی بودند. نتایج نشان داد اثر غلظت سود و مدت هم‪زدن و اثر متقابل این دو عامل بر صفت خلوص نسبی در سطح احتمال پنج درصد معنی‪دار است. به‪علاوه مشخص گردید که بین تیمارهای مورد بررسی سلولز استخراج شده توسط تیمار سود و غلظت پنج درصد در مدت همزدن 12 ساعت و دمای 45 درجه سانتی‪گراد به‪طور معنی‪داری از شرایط کیفی بهتری برخوردار است به‪طوری که میانگین صفات خلوص نسبی 2/95 درصد، ویسکوزیته 9/15 میلی‪پاسکال در ثانیه و جرم‪ملکولی 255000 گرم بر مول به‪دست آمد که از سایر تیمارهای مورد بررسی به‪طور معنی‪داری بیشتر بود. بنابراین با این روش می‪توان سلولزی با خلوص نسبی 2/95 درصد از تفاله چغندرقند به‪دست آورد.
    کلید واژگان: استخراج, تفاله چغندرقند, خلوص نسبی, سلولز, مازاد خمیر عیارسنجی, ویسکوزیته
    B. Babaei, M. Abdollahian, Noghabi, H. Noshad, S. Vahedi
    Cellulose is a raw material which is extensively used in the manufacture of paints, papers, textiles, agricultural products and cosmetics. The waste of sugar beet pulp after titration is a source of cellulose. The current study was carried out to study the possibility of cellulose production from sugar beet pulp waste at titration stage as a 3×3×2 factorial study on the basis of a Randomized Complete Block Design with three replications. So, firstly the waste of titrated sugar beet pulp was collected, washed, dried and ground. Then, the ground sample was hydrolyzed by hydrochloride acid 0.6 N at 45°C for 48 hours and was mixed with water at 70°C for one hour in order to isolate dissolved pectin and pectic compounds. Then, the remaining waste was washed, dried and treated with soda solution with the ratio of 1 g waste:100 ml soda solution at three levels with the concentrations of 2.5, 5 and 7.5% (w/v) at three lengths of soda impact including 8, 10 and 12 hours and two levels of temperature of soda impact including 24 and 45°C in order to isolate the basic medium-dissolved polysaccharides from cellulose. The measured traits included relative purity, viscosity and cellulose molecular mass. Results showed that the effect of soda concentration and stirring length as well as their interaction was significant on relative purity at 5% probability level. In addition, it was revealed that out of the studied treatments, the cellulose extracted through treating with 5% soda stirred for 12 hours at 45°C had significantly higher quality given that it enjoyed 95.2% relative purity, 15.9 mPa.s-1 viscosity and 255000 kg.mol-1 molecular mass which were significantly higher than those of other treatments. Therefore, this method allows extracting cellulose with 95.2% relative purity from sugar beet waste.
    Keywords: Cellulose, Extraction, Relative purity, Sugar beet waste, Titration pulp waste, Viscosity
  • محمدرضا میرزایی، محمد عبداللهیان نوقابی
    پژوهش حاضر به منظور بررسی روند رشد گیاه چغندرقند در شرایط اقلیمی همدان و شناخت عوامل موثر بر کمیت و کیفیت محصول و هم چنین شاخص های فیزیولوژیک اجراء گردید. دو آزمایش تاریخ کاشت در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار و 11 مرحله برداشت انجام شد. نمونه برداری از کرت ها به روش تخریبی و تجزیه رشد به روش رگرسیونی و براساس تغییرات شاخص سطح برگ، وزن خشک برگ و ماده خشک کل که مبنای تجزیه رشد هستند، انجام شد. نتایج نشان داد حداکثر سرعت رشد گیاه زراعی (CGR) در تاریخ کاشت اول 90 روز پس از کاشت و به ترتیب معادل 2/20 و 3/23 گرم در مترمربع در روز در سال 1381 و 1382 اندازه‪گیری شد. بیشترین سرعت رشد محصول در تاریخ کاشت دوم در سال 1381 و 1382 به ترتیب پس از 110 و96 روز از زمان کاشت به 5/29 و0/25 گرم در مترمربع در روز رسید. بیشترین شاخص سطح برگ (LAI) تاریخ کاشت اول در حدود سه ماه پس از کاشت در سال 1381 به 5/2 و در سال 1382 معادل 6/2 شد که از لحاظ زمانی منطبق بر حداکثر میزان سرعت رشد محصول بود ولی در اواخر دوره رشد میزان سطح برگ به آرامی کاهش یافت. سرعت رشد نسبی (RGR) در اوایل دوره رشد در بیشترین مقدار خود بود و در طول دوره رشد چغندرقند به صورت رابطه خطی سیر نزولی داشت. تغییرات سرعت جذب خالص (NAR) در ابتدا به صورت بطئی افزایش و سپس با بزرگ شدن برگ ها و سایه اندازی آن ها روند نزولی پیدا کرد. بیشترین سرعت رشد ریشه چغندرقند (CGR-r) در تاریخ کاشت اول در سال 1381 و 1382 به ترتیب 94 و 92 روز پس از کاشت به 1/10 و 0/20 گرم در مترمربع در روز اتفاق افتاد و پس از آن روند نزولی داشت. در تاریخ کاشت دوم بالاترین میزان CGR-r نیز 0/14 و 3/17 گرم در مترمربع در روز بود که به ترتیب 108 و 95 روز پس از کاشت در سال 1381 و 1382 به دست آمد. به طور کلی عملکرد بالقوه ریشه در شرایط اقلیمی همدان در کشت زود نسبت به کشت تاخیری طی دو سال اجرای آزمایش برتری قابل توجهی داشت و شاخص های فیزیولوژیکی مربوط به روند رشد چغندرقند طی فصل رشد به خوبی با پتانسیل عملکرد محصول همخوانی داشت. لذا با توجه به تغییرات اقلیمی و پدیده گرم شدن کره زمین، کشت چغندرقند در اولین فرصت ممکن در منطقه از لحاظ شاخص های فیزیولوژیکی و هم چنین عملکرد چغندرقند قابل توجیه و توصیه می باشد.
    کلید واژگان: تاریخ کاشت, درجه روز رشد, روند رشد, شاخص رشد, شاخص سطح برگ, عملکردریشه
    M.R. Mirzaei, M. Abdollahian, Noghabi
    The current study was carried out to examine sugar beet growth pattern in climatic conditions of Hamedan, Iran and to recognize the factors affecting its quantity and quality as well as the physiological indices. Two sowing date experiments were conducted on the basis of a Randomized Complete Block Design with four replications and 11 harvests. The plots were destructively sampled and the growth was analyzed by regression method on the basis of the variations of leaf area index, leaf dry weight and total dry weight which are the basis of growth analysis. Results revealed that the maximum crop growth rate of the earlier sowing date reached to 20.2 and 23.3 g.m-2.d-1 90 days after planting in 2002 and 2003, respectively. In the second sowing date, maximum crop growth rate reached to 29.5 and 25.0 g.m-2.d-1 110 and 96 days after planting in 2002 and 2003, respectively. Maximum leaf area index of the earlier sowing date was obtained about three months after planting approximately concurrent with the realization of maximum crop growth rate and reached to 2.5 in 2002 and to 2.6 in 2003, but it started to slowly decrease at later growth period. Relative growth rate was the highest at the early growth period and linearly decreased during growth period. Net assimilation rate firstly increased slowly, but as the leaves grew and shaded each other, it started to decrease. The highest root growth rate in the earlier sowing date reached to 10.1 and 20.0 g.m-2.d-1 94 and 92 days after planting in 2002 and 2003, respectively. The highest root growth rate in the second sowing date reached to 14.0 and 17.3 g.m-2.d-1 108 and 95 days after planting in 2002 and 2003, respectively. In total, root potential yield was considerably higher in the earlier than in the delayed sowing date under climatic conditions of Hamedan in both years. The sugar beet growth pattern-related physiological indices were greatly consistent with crop yield potential during growing season. Therefore, given the climate changes and global warming, sugar beet sowing in the earliest possible date in Hamedan is recommended in terms of physiological indices and yield.
    Keywords: GDD, Growth index, Growth pattern, Leaf area index, Root yield, Sowing date
  • حمیدرضا احمدزاده اراجی، محمد عبداللهیان نوقابی*، غلامعلی کمالی، سعید واحدی

    به‪منظور بررسی علل افزایش چشمگیر میانگین عیارقند چغندرقند تولیدی کشور در سال 1386 و ارتباط آن با پارامترهای اقلیمی، حوزه های چغندرکاری کارخانه‪قند چناران انتخاب شد. علت این انتخاب نزدیکی به ایستگاه هواشناسی سینوپتیک گلمکان و آمار مطمئن هواشناسی و هم‪چنین دسترسی به آمار و اطلاعات دقیق مربوط به بهره‪برداری کارخانه‪قند مذکور بود. مهم‪ترین پارامترهای اقلیمی موثر بر عیارقند چغندرقند (دما، بارش، رطوبت نسبی، ساعت آفتابی و سرعت باد) و تغییرات آن‪ها در سال 1386 در مقایسه با سال‪های قبل مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه رگرسیونی بر روی عدد نهائی عیارقند چغندرقند این کارخانه طی سال‪های 1380 تا 1386 به‪عنوان متغیر وابسته و پارامترهای اقلیمی ماهانه به‪عنوان متغیر مستقل انجام شد. هم‪چنین اثر پارامترهای اقلیمی بر تغییرات میزان افت و عیار چغندرقند طی دوره بهره‪برداری بررسی گردید. اطلاعات روزانه تغییرات افت و عیار چغندرقند در سال 1386 بر پارامترهای اقلیمی منطقه برازش داده شد و ضرایب همبستگی خطی محاسبه گردید. با استفاده از روش گام به گام پیش‪رونده مهم‪ترین پارامتر از بین عوامل موثر بر عیار و افت چغندرقند تعیین شد. نتایج نشان داد که از بین متغیرهای اقلیمی، مهم‪ترین عامل موثر بر عیار چغندرقند در هر سال دمای کمینه در مردادماه (معادل ماه اوت) می‪باشد. از لحاظ تاثیر عوامل اقلیمی بر تغییرات افت و عیار چغندرقند طی دوره برداشت و تحویل چغندرقند، نتایج نشان داد که تعداد روزهای با دمای چهار درجه سانتی‪گراد زیر صفر و کمتر از آن (یخبندان) و رطوبت نسبی به‪ترتیب بیشترین همبستگی را با میزان افت و عیار چغندرقند در سال 1386 داشته‪اند. بنابراین، توجه به پارامترهای اقلیمی مخصوصا کمینه دما در مردادماه و در صورت گرم شدن شدید هوا آبیاری مناسب و به‪موقع ممکن است در افزایش عیار چغندرقند تاثیر قابل‪توجهی داشته باشد. برنامه‪ریزی صحیح برداشت و تحویل چغندرقند طی فصل پاییز با توجه به پیش‪بینی های هواشناسی می‪تواند در کاهش افت و ضایعات چغندرقند و افزایش عیار آن نقش مهمی داشته باشد.

    کلید واژگان: بارش, چغندرقند, دمای بیشینه, دمای کمینه, دامنه دما, رطوبت نسبی, ساعت آفتابی, سرعت باد, عیارقند
    H. R. Ahmadzadeh-Araji, M. Abdollahian-Noghabi, G. A. Kamali, S. Vahedi

    In order to study the reason for the prominent increase of the average of sugar content in sugar beet produced in Iran in 2007 and finding the relation of this increase with climatic parameters, Chenaran sugar factory district was chosen. Due to precise and reliable statistical data of sugar factory during the campaign and weather data, Chenaran sugar factory was chosen for this investigation. The most important climatic parameters affecting the sugar content of sugar beet (temperature, precipitation, relative humidity, sunshine hours and wind speed) as well as their changes in 2007 in comparison with the previous years were investigated. Regression analysis on the final number representing the sugar content of sugar beet produced in the factory during 2001- 2007 as dependent variable and monthly climatic parameters as the independent variables was conducted. Furthermore, the effect of climatic parameters on soil tare and sugar content of sugar beet during the campaign was analyzed. The daily data of soil tare and sugar content in Darzab district during the campaign of the sugar factory in 2007 were arranged in the form of 10-day averages which were fitted against the 10-day averages of sugar beet soil tare and sugar content and subsequently linear correlation coefficients were calculated. By using the stepwise method, the most important factors were determined. The results showed that among the climatic parameters, the most significant factor affecting sugar content was the minimum temperature in August. The decrease of minimum temperature on August is justifiable by considering the plant physiological changes. The number of days with a temperature of -4°C or less (freezing days) and relative humidity, respectively, had the highest correlation with the soil tare and sugar content in 2007. Therefore, the climatic parameters, especially the minimum temperature in August and in case of the severe increase of temperature, proper and well-timed irrigation has significant effect on sugar content. Proper planning of harvesting and delivering the sugar beet during Autumn regarding to meteorological forecasting in each zone can play a substantial role in decreasing the soil tare and increasing the sugar content of sugar beet.

  • محمد عبداللهیان نوقابی، زهرا ردایی الاملی، غلامعباس اکبری، سید احمد سادات نوری
    به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی چغندرقند تحت شرایط تنش خشکی شدید، تعداد 15 ژنوتیپ (O-Type) متحمل به خشکی همراه با 5 ژنوتیپ (شاهد) که 3 ژنوتیپ متحمل یک نیمه متحمل و یک حساس بودند در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 6 تکرار در مزرعه موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه بذر چغندرقند واقع در کرج در سال 1387 مورد ارزیابی قرار گرفتند. تنش خشکی شدید با قطع کامل آبیاری پس از مرحله استقرار بوته ها آغاز و تا پایان فصل رشد ادامه یافت. مکش رطوبتی خاک در عمق 0 تا 30 سانتی متری در انتهای دوره تنش به حدود 4 مگاپاسکال رسید. نتایج تجزیه واریانس نشان داد اثر ژنوتیپ ها برای عملکرد ریشه، وزن خشک اندام هوایی، وزن خشک کل، وزن خشک ریشه، نسبت وزن خشک ریشه به اندام هوایی، عملکرد شکر، عملکرد شکر سفید، درصد قند و نیتروژن مضره معنی دار (P<0.01) بود. تحت شرایط تنش خشکی شدید این پژوهش، ژنوتیپ های G18 (7221-11-79) و G16 (7213-P.12) در بین شاهد ها و ژنوتیپ های G4 (O-Type 9590) و G8(O-Type 7617) در بین اتایپ ها از لحاظ تحمل به خشکی برتری قابل ملاحظه ای نسبت به سایر اتایپ ها نشان دادند، لذا به عنوان ژنوتیپ های امید بخش از لحاظ تحمل به خشکی تشخیص داده شدند. نتایج همبستگی نشان داد که عملکرد شکر سفید با وزن خشک کل و وزن خشک ریشه بیشترین مقدار همبستگی مثبت را داشت. تجزیه رگرسیون خطی گام به گام نشان داد که چهار صفت: عملکرد ریشه، عیار قند، عملکرد شکر و درصد قند قابل استحصال به طور معنی داری تغییرات عملکرد شکر سفید را توجیه می کند. نتایج تجزیه به عامل ها مشخص نمود که عامل های اول، دوم، سوم، چهارم و پنجم 08/82% از تغییرات کل واریانس را توجیه می نماید. دندروگرام حاصل از تجزیه خوشه اینیز چهار گروه را نشان داد.
    کلید واژگان: تجزیه به عامل ها, غربال ژنوتیپ ها, تنش رطوبتی, لاین چغندرقند, تنوع ژنتیکی
    This research was conducted in order to evaluate genetic diversity, and screening the tolerant genotypes of sugar beet subjected to continuous and severe water stress in the experimental farm of Sugar Beet Seed Institute (SBSI) in Karaj in 2008. The experimental design was a randomized complete block with 6 replications. Fifteen O-Types which were tolerant to drought plus 5 (check) genotypes were evaluated. Permanent and severe drought stress started by stop of irrigation after plant establishment continued to the end of growth season. The soil water suction reached to about 4 MPa in the horizon of 0-30 cm at the end of growth period. The results of ANOVA showed that the effect of genotypes on the root yield, shoot dry weight, total dry weight, root dry weight, root dry weight/ shoot dry weight ratio, sugar yield, achievable sugar yield, sugar percentage, harmful nitrogen and sugar percentage were significant (P<0.01). Genetic diversity among the new surveyed genotypes showed drought tolerance of sugar beet genotypes. The results confirmed that under the situation of permanent and severe water stress the genotypes of G8 (O-Type 7617) and G4 (O-Type 9590) were distinguished as tolerant O-Types and may be used in the breeding program for drought stress species. In the correlation analysis, white sugar yield with total dry weight and root dry weight showed the most positive correlation coefficients. Step wise liner regression analysis was carried out, showing sugar yield, white sugar content, sugar content and root yield, as independent variables, had significant effects on white sugar yield. With respect to yield and its components, the latter 4-mentioned characteristics showed high correlation among each other. The principal component analysis (PCA) showed that five components accounted for 82.08% of total variations. The UPGMA phonogram constructed on the basis of morphological data distance shows four clusters.
  • محمدرضا میرزایی، علی قدمی فیروزآبادی، محمد عبداللهیان نوقابی
    در این تحقیق تاثیر توام میزان عناصر نیتروژن و فسفر در دو روش آبیاری شیاری و قطره ای نواری بر عملکرد و کیفیت بذر چغندرقند رقم 7233 مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت اسپیلت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار طی سال های 83 و 84 در ایستگاه اکباتان مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان همدان انجام شد. روش های آبیاری در کرت های اصلی و چهار سطح نیتروژن (0، 60، 120 و180 کیلوگرم در هکتار) و سه سطح فسفر (0، 30 و 60 کیلوگرم در هکتار) به صورت ترکیب فاکتوریل به کرت های فرعی اختصاص داده شدند. سپس عملکرد بذر، و برخی صفات کیفی و تکنولوژیکی بذر چغندرقند مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد حجم کل آب مصرفی در آبیاری قطره ای نواری نسبت به نشتی حدود 50 درصد کاهش یافت، اما کارایی مصرف آب در روش آبیاری قطره ای نواری معادل 59/0 کیلوگرم بر مترمکعب آب مصرفی بود که نسبت به روش آبیاری شیاری به بیش از دو برابر افزایش یافت. عملکرد کمی بذر به طور معنی داری تحت تاثیر مقادیر مختلف نیتروژن و همچنین اثر متقابل نیتروژن×سال و اثر متقابل آبیاری×فسفر×سال قرار گرفت. اثر متقابل روش آبیاری×نیتروژن و اثر متقابل روش آبیاری×فسفر×سال روی جوانه زنی بذرها معنی دار بودند. اگرچه هیچ یک از تیمارها بر غلظت فسفر بذر تاثیر معنی دار نداشتند. لیکن سطوح مختلف نیتروژن و اثر متقابل فسفر×سال، بر غلظت پتاسیم بذر تاثیر معنی دار داشت. غلظت سدیم بذور نیز تحت اثر دو روش آبیاری، اثر متقابل روش آبیاری×سال، اثر متقابل روش آبیاری×فسفر×نیتروژن و سال قرار گرفت. با افزایش مصرف نیتروژن، در روش آبیاری قطره ای نواری عملکرد بذر و عملکرد بذر استاندارد افزایش بیشتری داشتند. عدم مصرف نیتروژن باعث کاهش معنی دار درصد جوانه زنی بذر چغندرقند در روش آبیاری قطره ای نواری گردید، اما در روش آبیاری شیاری با افزایش مصرف نیتروژن تفاوت معنی دار درصد جوانه زنی بذر بوجود نیامد. به طور کلی، روش آبیاری قطره ای نواری و مصرف 120 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژن جهت برداشت حداکثر عملکرد بذر استاندارد و بیشترین درصد جوانه زنی و همچنین کارایی مصرف آب برای تولید بذر چغندرقند در شرایط مشابه قابل توصیه می باشد.
    کلید واژگان: کارایی مصرف آب, بذر چغندرقند, نیتروژن, آبیاری قطره ای نواری, فسفر, آبیاری شیاری
    In the present experiment, the effects of nitrogen and phosphor fertilizer application in two methods of furrow and trickle irrigation on the yield and quality of sugar beet seed cultivar 7233 were studied. The experiment was conducted as a split factorial in a completely randomized block design with three replications during 2003 and 2004 in Hamedan province. Main plots were allocated to irrigation methods (furrow and trickle irrigation systems) and sub plots to four nitrogen levels (0, 60, 120, 180 kg/ha) and three phosphor levels (0, 30, 60 kg/ha). Yield, quality and technological particular of sugar beet seed were evaluatged. The results of combined analysis showed that total consumed water in trickle irrigation system relative to furrow irrigation decreased about 50%, however, water use efficiency in trickle irrigation was 0.59 kg/m3 and twice as much as furrow method. By increasing nitrogen in trickle irrigation relative to furrow irrigation, the highest sugar beet seed yield and sugar beet seed yield standard was achieved. In trickle irrigation, nitrogen application did not reduce significantly germination percentage of sugar beet seed. However, by increasing nitrogen level in furrow irrigation method no significant difference for germination percentage was detected. Yield seed was affected by nitrogen and also by the interaction of nitrogen × year and irrigation × phosphor × year interaction. The interaction between irrigation systems with nitrogen levels and interaction effect of irrigation × phosphor × year were significant. Seed phosphor concentration was not affected by any treatment. Seed potassium concentrations were affected by nitrogen levels and the interaction effect of phosphor and year. Sodium content of sugar beet seeds were affected by irrigation method, interaction of irrigation × year and the interaction of irrigation × nitrogen × phosphor × year. In conclusion, to produce maximum standard sugar beet seed with good germination percentage under high water use efficiency, trickle irrigation systems with application of 120 kg/ha, nitrogen fertilizer may suggest for similar conditions.
  • محمدرضا فدایی شهری، حسین نجفی، محمد عبداللهیان نوقابی، محمد جواد میرهادی
    به منظور بررسی اثر گیاهان پوششی بر کنترل علف های هرز در مزارع چغندرقند، آزمایشی در سال زراعی 87-86 در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور واقع در جاده مشکین دشت کرج، به اجرا در آمد. طی این آزمایش که در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار انجام شد، نقش گیاهان پوششی گندم، جو، تریتیکاله و چاودار بر جمعیت علف های هرز موجود در حدواسط بین ردیف های کاشت چغندرقند که بستر بذر آن در پاییز تهیه شده بود، مورد بررسی و با تیمارهای شاهد کاربرد علف کش، عدم وجین علف های هرز و وجین دستی علف های هرز مقایسه گردید. نتایج آزمایش نشان داد که شدت فرو نشانی علف های هرز توسط گونه های پوششی مشابه کنترل به روش مرسوم (استفاده از علف کش فن مدیفام+ دس مدیفام+ اتوفوموزیت) می باشد، به طوری که کاهش زیست توده کل علف های هرز در تیمارهای گیاه جو و چاودار و شاهد کنترل توصیه یکسان بود. بر اساس نتایج این بررسی، کمترین زیست توده کل علف های هرز در پایان دوره رشد نیز مربوط به تیمار کاربرد مالچ گیاه جو به همراه مصرف علف کش فن مدیفام+ دس مدیفام+ اتوفوموزیت بود. گیاه پوششی جو + فن مدیفام+ دس مدیفام+ اتوفوموزیت، به دلیل اثرات هم افزایی در کنترل علف های هرز، بیشترین عملکرد ریشه و قند ریشه (به ترتیب با میانگین 83/29 و 47/4 تن در هکتار) را به خود اختصاص دادند و با سایر تیمارها اختلاف معنی دار داشت. علاوه بر این عیار چغندرقند تولیدی در این تیمار در بیشترین مقدار بود. لذا در شرایطی که بستر بذر چغندرقند در پاییز تهیه شود، به ترتیب کشت گیاهان پوششی زمستانه جو، چاودار، گندم و تریتیکاله در میان ردیف ها توصیه می شود که فرو نشانی علف های هرز غالب و نهایتا افزایش عملکرد کمی و کیفی چغندرقند را به دنبال دارد.
    کلید واژگان: چغندر قند, گیاه پوششی, فن میدفام + دس مدیفام+ اتوفوموزیت, پاراکوآت, بستر بذر
    Mohammad Fadaei, Hossein Najafi, Mohammad Abdollahian, Mohammad Mirhadi
    In order to study of cover crops effects on weed suppression in sugar beet, an experiment was performed in Iranian Research Institute of Plant Protection (Karaj Station), in 2007. The experiment was arranged as completely Randomized Blocks Design with four replications and seven treatments. The treatments were different cover crops (including: Wheat, barley, triticale and rye) that planted between rows. Chemical weed control, weedy and weed free plots were also used as controls. Cover crops were removed by herbicide application (paraquat at 400 g ai ha-1). Phenmedipham+ desmedipham+ethofumesat (Betanal Progress A.M, EC 27.4%) was also used in the four-leaf stage of sugar beet. Results indicated that cover crop treatments suppressed major weeds (Amaranthus retroflexus L. and Chenopodium album L.) and were similar to recommended chemical control (application of herbicide). In addition, total of weed biomass was decreased in barley, rye and control treatments. The minimum biomass of total weeds belonged to the barley+herbicide treatment. Because of synergism effects, barley+herbicide had maximum of the root and sugar yield (29.83 and 4.47 T ha-1, respectively), that was significant with other treatments. In overall, barely cover crop had the most effects on sugar concent. Therefre, sowing winter cover crops between rows for seedbed prepared in autumn (barley, rye, wheat and tritical, respectively) will suppress the dominant weeds and increase the quality and yield of sugar beet.
    Keywords: sugar beet, cover crop, phenmedipham+desmedipham+ethofumesat, paraquat, seedbed
  • شادی جواهری، محمد عبداللهیان نوقابی*، علی کاشانی، حمید نوشاد، داوود حبیبی

    این آزمایش به منظور بررسی اثر موقعیت و سن برگ بر میزان نیتروژن کل برگ و اعداد کلروفیل متر با استفاده از کلروفیل متر دستی (SPAD) در تیمارهای کود نیتروژن طی مراحل مختلف رشد چغندرقند در سال 1386 در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات اصلاح وتهیه بذر چغندرقند واقع در کمال شهر کرج به صورت کرت های دو بار خرد شده در زمان برپایه طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار اجرا شد. نیتروژن پیش کاشت از منبع اوره در مقادیر 120، 160، 200 و240 کیلوگرم در هکتار همراه با شاهد (بدون مصرف نیتروژن) به عنوان عامل اصلی و مراحل رشد گیاه به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. اعداد کلروفیل متر با استفاده ازدستگاه کلروفیل متر دستی (SPAD) در برگ های شماره 5، 10 و 15 طی پنج مرحله رشدی چغندرقند بر اساس تعداد برگ در بوته (6- 3، 12-6، 15- 12، 18- 15 و20-18 برگی) قرائت شد. هم زمان در برگ هایی که قرائت کلروفیل متر صورت گرفته بود، میزان نیتروژن کل برگ به روش کجلدال و غلظت کلروفیل های a، b و ab اندازه گیری شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد اثر کود نیتروژن برای اعداد کلروفیل متر و نیتروژن کل معنی دار (P<0.01) بود. اثر مرحله رشد نیز برای نیتروژن کل (P<0.05) و وزن مخصوص برگ (P<0.01) معنی دار بود. اثر اصلی شماره برگ نیز برای همه صفات اندازه گیری شده معنی دار بود. اثر متقابل مقدار نیتروژن و مرحله رشد و همچنین اثر متقابل نیتروژن و شماره برگ فقط برای نیتروژن کل (P<0.05) و اثر متقابل مرحله رشد و شماره برگ برای همه صفات اندازه-گیری شده معنی دار بود. تجزیه رگرسیون برای کلیه مراحل رشد در برگ های شماره 5، 10 و 15 نشان داد که رابطه معنی داری بین عدد کلروفیل متر و میزان نیتروژن کل در واحد وزن برگ شماره 5 وجود داشت. نتایج این آزمایش نشان داد که در گیاه چغندرقند غلظت کلروفیل و میزان نیتروژن برگ موقعیت و سن برگ بوده و برگ شماره پنج به عنوان مناسب ترین برگ توسعه یافته برای ارزیابی همبستگی بین میزان نیتروژن کل و اعداد کلروفیل متر در مرحله 15-12 برگی چغندرقند مناسب تشخیص داده شد.

    کلید واژگان: چغندرقند, کلروفیل ab, کلروفیل متر دستی, نیتروژن کل و مرحله رشد
    Javaheri, Sh., M. Abdollahian, Noghabi, A. Kashani, H. Noshad, D. Habibi

    To investigate the effect of sugar beet leaf age and position on nitrogen content and chlorophyll meter readings (SPAD value) using chlorophyll meter in sugar beet, a field experiment was conducted in the experimental field of Sugar Beet Seed Institute (SBSI) in 2007 cropping serason, using a split-spli plot in time arrangement in RCBD with four replications. Five levels of pre-sowing nitrogen in the form of urea 0 (as control), 120, 160, 200 and 240 kg.ha-1 were assigned to main plots and five plant growth stages considred as sub plots. Chlorophyll meter readings of sugar beet leaf blade number 5, 10 and 15 were determined by chlorophyll meter (SPAD-502) at five growth stages based on the number of leaves including 3-6, 6-12, 12-15, 15-18 and 18-20 leaves of each plant. In the same leaves, concentrations of nitrogen content (Kjeldahl method) and chlorophyll a & b were measured. Analysis of variance showed that main effect of nitrogen fertilizer was significant for SPAD value (P<0.01) and nitrogen content(P<0.05). The main effect of growth stage was also significant for nitrogen content (P<0.05) and specific leaf weight (P<0.01). All measured sugar beet traits were affected by the main effect of plant growth stage. The interaction between nitrogen fertilizer × growth stage was only significant (P<0.05) for leaf nitrogen content. However, the interaction between growth stage × leaf number was significant for all measured traits of sugar beet. There was significant correlation between the SPAD value and nitrogen content of leaf, based on dry weight, in leaf nuber 5, while there was no significant correlation between the SPAD value and nitrogen content of leaf in the leaf number 10 and 15. In conclusion, chlorophyll meter reading and nitrogen content of sugar beet leaves were influenced by leaf age and position. Thus, fully expanded leaf number five may be used for chlorophyll meter reading and determination of nitrogen content in sugar beet in 12-15 leaves stages.

    Keywords: Chlorophyll a, b, Chlorophyll meter, Growth stage, Sugar beet, Total nitrogen
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر محمد عبداللهیان نوقابی
    دکتر محمد عبداللهیان نوقابی
    (1379) دکتری کشاورزی، Reading UK
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال