به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب محمد منصور ساروی

  • شهربانو کیهانیان، مریم ذاکری حمیدی *، فروغ چهره گشا، محمدمنصور ساروی، شادی ساروی، علی ساروی
    سابقه و هدف
    یکی از مهمترین شاخص های تعیین کننده پیش آگهی و اتخاذ نوع درمان، میزان درگیری غدد لنفاوی ناحیه ای است. از اینرو، مطالعه حاضر با هدف تعیین فراوانی درگیری غدد لنفاوی در بیماران مبتلا به سرطان معده انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه متکی بر داده های موجود Routine data base study روی 110 پرونده بیماران مبتلا به سرطان معده که طی سال های 1389 تا 1394 تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه مشتمل بر مشخصات دموگرافیک و پزشکی بیماران بود. تجزیه و تحلیل داده ها با آمار توصیفی و آزمون chi-square انجام شد.
    یافته ها
    اکثر بیماران (89/28%) درگروه سنی 70-61 سال بودند. 56/65% از بیماران، مرد بودند. 33/73% از بیماران درگیری غدد لنفاوی داشتند که 93/43% از آنها بیش از 7 غده لنفاوی درگیر داشتند. محل سکونت اکثر بیماران (11/31%)، نوشهر و چالوس بود. شایعترین علامت بالینی (22/62%)، درد اپیگاستر بود. شایعترین محل تومور (44/54%)، یک سوم تحتانی معده بود. شایعترین پاتولوژی تومور (67/96%)، آدنوکارسینوم و سایز توده در اکثر بیماران (22/52%)، بالای 4 سانتیمتر بود. 50% از بیماران، III grade و 44/44% از بیماران، III stage داشتند. اکثر بیماران (43%) درگیری ساب سروز و 89/8% بیماران، متاستاز دوردست داشتند. درگیری غدد لنفاوی با سایز، stage و عمق تهاجم بافتی تومور، رابطهی معناداری داشت.
    نتیجه گیری
    33/73% از بیماران درگیری غدد لنفاوی داشتند. با توجه به بروز بالای سرطان پیشرفته معده، بالابودن Stage، سایز و عمق تومور در زمان تشخیص و خفیف بودن علایم بالینی و بنابراین عدم انجام بررسی های تشخیصی به موقع، غربالگری سرطان معده در سنین بالای 60 سال توصیه میشود.
    کلید واژگان: سرطان معده, غددلنفاوی, متاستاز}
    Shahrbanoo Keyhanian, Maryam Zakerihamidi *, Forough Chehregosha, Mohammad Mansoor Saravi, Shadi Saravi, Ali Saravi
    Background And Aim
    Gastric cancer is one of the most prevalent cancers of digestion system. Despite a decrease in incidence in recent decades, gastric cancer is still one of the most common causes of death worldwide. Many prognostic factors identified to affect the survival rate include age, depth of tumor invasion to gastric wall, grade, tumor diameter and regional lymph node involvement. In areas without screening for gastric cancer, diagnosis are late and have a high frequency of nodal involvement. It is important to evaluate LN status preoperatively for proper treatment strategy.
    Materials And Methods
    We reviewed 90 patients with gastric cancer who had gastrectomy over a 5-year period (2010-2015) using a retrospective study design.
    Results
    Our study showed a high incidence of lymph node involvement in patients (73%) and most of them had N3 involvement. The study consisted of 65% male with ratio of 1.94:1 and ranged from 23-83 (mean age 63). Most patients were at grade III, stage IV, and most tumors had above 4cm in diameter and invasion to subserosa (T4). The most frequent clinical sign was epigastric pain, followed by loss of appetite and weight. The correlation between the lymph node status and other parameters showed that the maximum risk for nodal metastasis depend on tumor diameter and depth of invasion.
    Conclusion
    In this study high incidence of LN metastasis shows that gastric cancer diagnoses late in advanced stages because of lack of screening methods and knowledge about disease. Due to high frequency of disease in this area, it is necessary to have screening methods for earlier diagnose and increase the rate of 5-year survival.
    Keywords: Gastric cancer, Lymph node involvement, Metastasis}
  • شهربانو کیهانیان، سمیه فلاح قادی، مریم ذاکری حمیدی*، علی ساروی، شادی ساروی، محمد منصور ساروی
    زمینه و هدف
    سرطان یک بیماری مزمن و مخرب است که بر تمامی جنبه های زندگی فرد تاثیر می گذارد. سبک زندگی در بروز سرطان پستان یک عامل موثر است که می توان با آموزش به افراد آن را اصلاح نمود. با توجه به نقش مهمی که یک زن در خانواده دارد بررسی نقش سبک زندگی در بروز سرطان توجه ویژه می طلبد. ازاین رو مطالعه حاضر باهدف ارزیابی سبک زندگی در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، 60 نفر از بیمارانی که در سال 1394 به جهت شیمی درمانی به بخش انکولوژی بیمارستان امام سجاد(ع) رامسر مراجعه کرده بودند، با روش نمونه گیری آسان وارد مطالعه شدند. سبک زندگی آنان توسط پرسشنامه استاندارد LSQ ارزیابی شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی، آزمون کای-دو و با نرم افزار اس پی اس اس (ویرایش 22) استفاده شد.
    یافته ها
    سبک زندگی 5 نفر (33/8%)، نامطلوب، 47 نفر (33/78%)، نسبتا مطلوب و 8 نفر (34/13%) مطلوب بود. بین سبک زندگی و مدت سپری شده از تشخیص سرطان، سن، شغل، رسپتور استروژن و پروژسترون و یائسگی تفاوت آماری معنی داری وجود نداشت) 05/0<P). ولی بین سبک زندگی با تحصیلات، وضعیت تاهل و انکوژن HRE-2 ارتباط آماری معنی داری وجود داشت (05/0>P). همچنین میانگین متغیرهای فعالیت ورزشی و استرس، پایین تر و میانگین متغیرهای تغذیه و مواد مخدر بالاتر از مقدار متوسط بود.
    نتیجه گیری
    گرچه مطالعات ما نسبت به بسیاری از مطالعات انجام شده وضعیت بهتری را ازنظر سبک زندگی نشان می دهد، اما آمار ارائه شده با آمار ایده آل فاصله زیادی دارد. با انجام برنامه های مشاوره ای و مداخله ای مناسب (آموزش روش های تن آرامی، فعالیت های جسمی مناسب، رژیم غذایی مناسب، برقراری الگوی خواب مناسب و کنترل استرس) می توان سبک زندگی مبتلایان را ارتقا بخشید.
    کلید واژگان: سرطان, سبک زندگی, HER2, neu}
    Shahrbanoo Keihanian, Somayeh Fallah Ghadi, Maryam Zakerihamidi*, Ali Saravi, Shadi Saravi, Mohammad Mansoor Saravi
    Background And Aim
    Cancer is a devastating chronic disease that affects all aspects of life. Lifestyle is an important factor which is related with higher incidence of breast cancer, and it can be modified by education. Investigation of the role of lifestyle on the incidence of cancer in women needs special attention. This study aimed to assess the lifestyle in women with breast cancer.
    Materials And Methods
    This was a descriptive study. The sample was 60 patients admitted in oncology ward of Imam Sajad Hospital, Ramsar for chemotherapy in 2015. Lifestyle in patients assessed by lifestyles questionnaire (LSQ). Data analyzed by descriptive statistics, Chi-square test and SPSS software.
    Results
    The lifestyle scores in five cases (8.33%) were undesirable, in 47 cases (78.33%) were relatively desirable, and eight cases (13.34%) had a desirable level of lifestyle. The chip-square test showed there was not significant relationship between the lifestyle and the elapsed time of cancer diagnosis, age, job, estrogen & progesterone receptor and menopause on subjects. (P>0.05) The relationship between lifestyle and education level, marital status, HER-2 oncogenes were significant (P
    Conclusion
    Although our study results showed better lifestyle scores than previous studies, but they were significantly lower than ideal levels. With proper counseling and interventions (e.g. teaching relaxation techniques, appropriate physical activity, healthy diet, maintaining proper sleep patterns, and stress management) the lifestyle of patients can be promoted.
    Keywords: Cancer, Lifestyle, HER2, neu}
  • شهربانو کیهانیان، مریم ذاکری حمیدی *، زهرا فتوکیان، محمد منصور ساروی، شادی ساروی، علی ساروی
    زمینه و هدف
    متاستازهای استخوانی عوارض بالقوه ناخوشایندی بر روند زندگی فرد می گذارند. یکی از این عوارض، هیپرکلسمی است که سبب گیجی، حالت تهوع، یبوست و ازتمی می شود. پامیدرونات دارویی است که عوارض اسکلتی را در بیماران دچار متاستاز های استخوانی کم می کند. هدف از انجام مطالعه حاضر تعیین تاثیر پامیدرونات بر هیپرکلسمی، نیتروژن اوره خون و کراتینین در بیماران مبتلا به سرطان می باشد.
    مواد و روش ها
    در مطالعه نیمه تجربی حاضر به 41 بیمار مبتلا به بدخیمی و بستری در بخش انکولوژی بیمارستان امام سجاد (ع) رامسر که با روش نمونه گیری آسان انتخاب شده بودند، آمپول 90 میلیگرمی پامیدرونات ماهیانه تا 3 ماه بصورت وریدی تزریق شد. داده های بدست آمده از پرسشنامه مشخصات فردی و بالینی، و نمونه های خون در قبل و بعد از مداخله مورد مقایسه قرار گرفتند. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS v.11.5 و آزمون های تی زوج، کای اسکور و ویلکاکسون انجام و 05/ P<0 به عنوان معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    شایعترین نوع سرطان، سرطان پستان ( 9/ 43 درصد) و محل متاستاز استخوانی آن در اکثر بیماران ( 9/ 65 درصد) بصورت منتشر بود. نتایج نشان داد که بین میانگین غلظت کلسیم ( 015/ P=0 )، نیتروژن-اوره خون ( 031/ P=0 )، آلکالن فسفاتاز ( 002/ P=0 ) خون، قبل و 3 ماه پس از درمان با پامیدرونات اختلاف معنی داری وجود داشت، اما بین میانگین غلظت کراتینین خون قبل و 3 ماه پس از درمان با پامیدرونات اختلاف معنی داری مشاهده نشد ( 41/ P=0 ).
    نتیجه گیری
    پامیدرونات در پیشگیری از هیپرکلسمی موثر بوده و از افزایش نیتروژن اوره خون و کراتینین جلوگیری می کند. از این رو به عنوان درمان اصلی و روتین پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: پامیدرونات, متاستاز نئوپلاسم, هیپرکلسمی, نیتروژن اوره خون, کراتینین}
    Shahrbanoo Keyhanian, Maryam Zakeri Hamidi *, Zahra Fotokian, Mohammad Mansoor Saravi, Shadi Saravi, Ali Saravi
    Introduction and Aims: Bone metastases have bad potential effects on the individual life period. One of these complications is hypercalcemia that cause dizziness, nausea, constipation and azotemia. Pamidronate reduces skeletal complications in patients with bone metastases. This study evaluated effect of Pamidronate on hypercalcemia BUN and Cr in cancer patients.
    Materials And Methods
    In this quasi-experimental study, 41 patients with malignancy referring to Ramsar Imam Sajjad hospital were selected by convenience sampling. In this study 90 mg of Pamidronate was injected intravenously monthly for 3 months. Data collection was done through demographic and clinical data questionnaire and blood samples. Data of before and after intervention were compared. Statistical analysis was performed using paired t tests, chi-square, Friedman and Wilcoxon tests with SPSS v.11.5 and P
    Results
    The most common cancer was breast (43.9%) and bone metastasis point in most patients (65.9%) was diffuse. The results of this study indicated that there was significant difference between serum Ca (calcium) (P=0.015), BUN (Blood Urea Nitrogen) (P=0.031), ALKP (Alkalin Phosphatase) (P=0.002) before and after treatment, but there was no significant difference between Cr (Creatinine) concentration before and after treatment (P=0.41).
    Conclusion
    Pamidronate is effective in prevention of hypercalcemia and decrease BUN and Cr. So, it can be used as main and routine treatment.
    Keywords: pamidronate, neoplasm metastases, hypercalcemia, blood urea nitrogen, creatinine}
  • شهربانو کیهانیان، زهرا جنت علیپور*، الناز لهراسبی، زهرا فتوکیان، محمد منصور ساروی
    مقدمه
    سرطان پستان شایع ترین سرطان و عامل عمده مرگ ناشی از سرطان در زنان 59-20 سال می باشد. شناخت فاکتورهای پروگنوستیک در سرطان پستان و دانستن رابطه بین آن ها می تواند در تصمیم گیری بالینی و انتخاب درمان مفید واقع گردد.
    روش کار
    پژوهش اخیر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی گذشته نگر می باشدکه بر روی 220 زن مبتلا به سرطان اولیه پستان مراجعه کننده به کلینیک انکولوژی بیمارستان امام سجاد (ع) رامسر طی سال های 1390- 1381 صورت گرفته است. جمع آوری اطلاعات با استفاده از چک لیست و با بهره گیری از اطلاعات موجود در پرونده پژشکی بیماران انجام شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار آماری SPSS 18 و آزمونهای آماری توصیفی و تحلیلی(مجذور کای،درصد فراوانی و...) استفاده گردید. سطح معنی داری در این مطالعه کمتر از 0/05 در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    77/3%بیماران سن کمتر از 55 سال داشتند، 35٪ بیماران یائسه بودند. بیان بیش از حد HER-2/neu در 38/2%وجهش ژن P53 در 52/3%بیماران وجود داشت. ER در 69/1%و PR در 63/6%موارد مثبت بود. در مطالعه اخیر بین بیومارکر HER-2/neu با اندازه تومور (0/0001= P)، بین وضعیت بیومارکر P53 با پاتولوژی تومور(0/042=p)، بیومارکر ER با مرحله بیماری (0/034=P) و درجه آسیب شناسی تومور (0/004=P)، بیومارکر PR با مرحله بیماری (0/037=P) و درجه آسیب شناسی تومور (0/011= P) رابطه آماری معنی داری وجود داشت. در سایر موارد ارتباط آماری معنی داری بین وضعیت بیومارکرها با فاکتورهای پروگنوستیک در این مطالعه وجود نداشت.(P>0/05)
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به یافته های پژوهش که بیانگر وجود ارتباط بین بیومارکر HER-2/neuو اندازه تومور، بیومارکرهای ER&PR بامرحله بیماری و درجه آسیب شناسی تومور و همچنین بیومارکر P53 با پاتولوژی تومور بوده است تعیین وضعیت مارکرهای بیولوژیک HER-2/neu) PR، ER، P53،) در بیماران مبتلا به سرطان پستان و شروع درمان ضد استروژن در بیماران دارای گیرنده استروئیدی و همچنین درمان ضد HER-2/neu در بیمارانی که تومورشان بیان بیش از حد HER-2/neu دارد توصیه می شود.
    کلید واژگان: سرطان پستان, مارکرهای بیولوژیک, عوامل تعیین کننده پیش آگهی}
    Shahrbano Keyhanian, Zahra Jannat Alipoor *, Elnaz Lohrasbi, Zahra Fotoukian, Mohammad Mansour Saravi
    Introduction
    Breast cancer is the most common kind of cancer in women and the major cause of cancer death in women 20-59 years. Identification of prognostic fac-tors in breast cancer, and knowing the rel-ationships between them can be useful in clinical decision-making and choosing ap-propriate treatment.
    Materials and Methods
    This study was an across-sectional retrospective one that was conducted on 220 women with primary breast cancer who referred to oncology clinic of Immam Sajjad hospital in Ramsar during 2002-2012. Data were collected by a Checklist and using the information in the patient's medical records. Information had been analyzed by using statistical software SPSS 16 with descriptive - analytic statistical tests (frequency percentage and Chi square test). The significance level was considered < 0.05 in this study.
    Findings
    77.3% of patients were aged less than 55 years, and 35% of patients were po-stmenopausal. HER-2/neu over expression in 38.2%, and P53 gene mutation in 52.3% of patients were found. ER on 69.1% and PR in 63.6% of cases were positive. In this study, there was a statistically significant relationship between HER-2/ neu bio-marker status with tumor size (P=0.0001), P53 biomarker status with tumor pathology (P=0.042), ER biomarker status with disease stage (P=0.034), ER status with pathological grade (P=0.004), PR biom-arker status with pathological grade (P=0. 011) and PR biomarker status with disease Stage and pathological grade (P=0.037). In the other cases, there was not any statis-tically significant relationship between biomarker status and other prognostic fac-tors in this study (P>0.05). Discussion &
    Conclusion
    According to the findings of this study, there was a rel-ationship between HER-2/neu status with tumor size, ER& PR status with disease Stage and pathological grade, P53 with tumor pathology. So determining the biolo-gical markers status (HER-2/neu, PR, ER, P53) in patients with breast cancer, and the onset of anti-estrogen therapy in patients with steroid receptors and anti HER-2/neu treatment of those tumors with HER-2/neu over expression is recommended.
    Keywords: Breast cancer, Biological markers, Prognostic factors}
  • فرهاد فرخ پی، نیلوفر نیابتی، محمد امری مله*، ملودی عمرانی نوا، محمد منصور ساروی، پرویز امری مله
    مقدمه
    سینوزیت مزمن یکی از شایعترین علل مراجعه بیماران به پزشک می باشدو ناراحتی طولانی مدت را برای افراد به دنبال دارد. ارگانیسم های باکتریال شایع شامل: استرپتوکوک پنومونیه، هموفیلوس آنفلوآنزا، موراکسلا کاتارالیس و استافیلوکوکوس طلایی است و ایجاد بیوفیلم و سوپرآنتی ژن توسط بعضی از باکتری های فوق نیز مد نظر است. این مطالعه با هدف مقایسه اثر درمانی داکسی سیکلین و آزیترومایسین و کلاریترومایسین در درمان رینوسینوزیت مزمن باکتریال انجام شده است.
    روش کار
    در این کارآزمایی بالینی که در سال 1391-1392 در بیمارستان های شهید رجایی تنکابن و امام سجاد رامسر انجام شد، 55 بیمار با میانگین سنی 36 سال که مبتلا به رینوسینوزیت مزمن باکتریال ثابت شده از نظر بالینی و سی تی اسکن بودند، در سه گروه تحت درمان با کپسول داکسی سیکلین (mg100 دو بار در روز)، قرص آزیترومایسین(mg/kg8 دو بار در روز) و قرص کلاریترومایسینmg) 500 دو بار در روز) قرار گرفتند. بیماران توسط علائم و نشانه های بالینی و تصویربرداری پیگیری شدند. اطلاعات با نرم افزار SPSS و آزمونهای کای اسکویر، آنوا و تی تجزیه و تحلیل شد.
    نتایج
    در پایان درمان، درصد موفقیت درمانی داکسی سیکلین نسبت به آزیترومایسین و کلاریترومایسین بالاتر بود (میزان بهبودی کامل علائم بالینی به ترتیب 73 % در برابر 57 و 40 % و میزان بهبودی کامل سی تی اسکن به ترتیب 70% در برابر 33 و 25 %).
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه ی حاضر حاکی از آن است که داکسی سیکلین در درمان رینوسینوزیت مزمن از نظر پاسخ بالینی و بهبودی یافته های سی تی اسکن موثرتر از آزیترومایسین و کلاریترومایسین می باشد.
    کلید واژگان: آنتی بیوتیک, بیوفیلم, رینوسینوزیت مزمن, سوپر آنتی ژن}
    Introduction
    Chronic sinusitis is one of the most common causes of referring to physician and creates longterm discomfort for people. The common bacterial organisms include: Streptococcus pneumonia, Hemophillous influenza, Moraxella catarrhalis, Staphylococcus aurous, biofilm and superantigen produced by some of these bacteria should be considered. This study aimed to compare the efficacy of Doxycycline, Azithromycin and Clarithromycin in the treatment of chronic bacterial rhinosinusitis.
    Materials And Methods
    In this clinical trial, 55 patients with a mean age of 36 years with chronic bacterial rhinosinusitis who were documented clinically and by imaging (CT Scan), were treated in three groups with Doxycycline (100mg BD), Azithromycin (8mg/kg BD), and Clarithromycin (500mg BD). The patients were followed by clinical signs, symptoms and imaging. Data were analyzed by SPSS software and Chi Square, Anova and T test.
    Results
    At the end of treatment, Doxycycline’s treatment success rate was higher than Azithromycin and Clarithromycin (the clinical cure rates respectively were 73 % versus 57% and 40%, and CT Scan cure rate results respectively were 70% versus 33% and 25%).
    Conclusion
    The results of present study indicated that the Doxycycline in the treatment of chronic bacterial rhinosinusitis was more effective than Azithromycin and Clarithromycin in clinical response and improved CT Scan results.
    Keywords: Antibiotic, Biofilm, Chronic rhinosinusitis, Superantigen}
  • شهربانو کیهانیان، زهرا جنت علیپور*، هدی ظهیریان مقدم، زهرا فتوکیان، ملودی عمرانی نوا، محمد منصور ساروی
    سابقه و هدف
    نوتروپنی، قویترین فاکتور مرتبط با بروز عفونت در بیماران با زمینه نقص سیستم ایمنی و دریافت کننده داروهای تضعیف کننده سیستم ایمنی است و تب، اصلی ترین شاخص عفونت در بیماران نوتروپنیک می باشد. از آن جا که عفونت، مهم ترین علت مرگ و میر در این بیماران به شمار می روند لذا این مطالعه با هدف تعیین علل بروز تب در بیماران نوتروپنیک انجام گردید.
    مواد و روش ها
    مطالعه انجام شده از نوع توصیفی- مقطعی بود که بر روی 63 بیمار مبتلا به تب و نوتروپنی بستری شده در بخش انکولوژی بیمارستان امام سجاد(ع) رامسر طی سال های 1385 تا 1390 انجام شد. نمونه گیری به شیوه در دسترس و جمع آوری اطلاعات با استفاده از چک لیست صورت گرفت. اطلاعات با استفاده از نرم افزار آماری 16 SPSS و آمار توصیفی(فراوانی، درصد، میانگین) و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. سطح معناداری در این مطالعه کمتر از 0/05در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    از کل بیماران، 7 /39% بیماران مرد و 60/3% زن بودند. میانگین سنی افراد مورد مطالعه 51.83 ± 17.06 سال بود. نتیجه کشت در 54% بیماران(20/64% مردان و 33/36% زنان) مثبت بود. شایع ترین کانون عفونت سیستم ادراری(14/3%) و سپس ریه(7/9%) و شایع ترین میکرو ارگانیسم ایزوله شده، اشریشیاکولی(26/5%) بود.
    نتیجه گیری
    مطابق با اکثر منابع موجود، عوامل باکتریایی گرم مثبت شایع ترین علت بروز تب در بیماران نوتروپنیک است.
    کلید واژگان: تب, نوتروپنی, عفونت}
    Dr. Sh. Keyhanian, Z. Janat Alipoor *, Dr. H. Zahirian Moghaddam, Z. Fotoukian, Dr. M. Omrani Nava, Dr. M.M. Saravi
    Background And Objectives
    Neutropenia is the strongest factor associated with infection in neutropenic patients with immunodeficiency and under immunosuppressive medication with fever being the most important indicator of infection in neutropenic patients. Since infections are the commonest cause of death in these patients, this study was performed to determine the causes of fever in neutropenic patients.
    Materials And Methods
    This cross-sectional study was performed on 63 patients hospitalized with febrile neutropenia, admitted in the oncology ward of Imam Sajjad Hospital during 2006-2011. Sampling was performed by available sampling techniques and data collection was performed by checklist. The data were analyzed using statistical software SPSS 16. The significance level was considered to be less than 0.05 in this study.
    Results
    Out of the total number of patients, 39.7% were male and 60.3% female. The mean age of patients was 51.83 ± 17.06 years. Culture was positive in 54% patients (33.36% F, 20.64% M). The most common types of infection were urinary tract (14.3%) and respiratory infections (7.9%). The most common isolated microorganism was Escherichia Coli (26.5%).
    Conclusions
    The findings of most studies show that gram-positive bacteria are the most common cause of fever in neutropenic patients.
    Keywords: Fever, Neutropenia, Infection}
  • شهربانو کیهانیان، امیرهومن قریشی، زهرا فتوکیان، ملودی عمرانی نوا، فرزاد جاسمی زرگانی، محمد منصور ساروی
    مقدمه
    بیماری کبد چرب با رسوب قطرات چربی در کبد بیماران مشخص می شود. عوامل خطر سرطان پستان نیز شاخص توده ی بدنی، میزان چربی دریافتی از غذا و زیاد بودن چربی مرکزی است، بنابراین به نظر می رسد فراوانی کبد چرب در بیماران مبتلا به سرطان پستان بیشتر از افراد عادی باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی مقطعی، تمام بیماران مبتلا به سرطان پستان که طی سال های 1387 تا 1390 به بیمارستان امام سجاد(ع) شهرستان رامسر مراجعه کرده اند، مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از بررسی اولیه، 100 بیمار وارد مطالعه شدند. بیماران تحت شیمی درمانی، یک بار قبل و یک بار بعد از اتمام شیمی درمانی تحت سونوگرافی شکمی قرار گرفتند. بیمارانی که علاوه بر شیمی درمانی، تاموکسیفن دریافت کردند، 6 ماه بعد از مصرف تاموکسیفن نیز تحت سونوگرافی شکمی قرار گرفتند. سپس ارتباط بین شیمی درمانی و تاموکسیفن با بروز کبد چرب در بیماران مورد ارزیابی قرار گرفت.
    نتایج
    نتایج نشان داد که بعد از انجام شیمی درمانی، 30% افراد دچار کبد چرب شدند. از میان 70 نفری که بعد از انجام شیمی درمانی دارای کبد چرب نبودند، 62 نفرتاموکسیفن دریافت کردند که 2/45% آنان بعد از دریافت تاموکسیفن دچار کبد چرب شدند. نتایج نشان داد که بین ابتلاء به کبد چرب بعد از دریافت تاموکسیفن با هیپرلیپیدمی (011/0p=) و اضافه وزن (017/0p=) رابطه آماری معنی داری وجود دارد.
    نتیجه گیری
    درمان سرطان پستان بخصوص با تاموکسیفن با افزایش خطر بروز کبد چرب مخصوصا در زنان دارای چربی خون بالا و اضافه وزن همراه است.
    کلید واژگان: سرطان پستان, کبد چرب, شیمی درمانی, تاموکسیفن}
    Sh Keyhanian, Ah Ghoreishi, Z. Fotoukian, M. Omrani-Nava, F. Jassemi-Zergani, Mm Saravi
    Introduction
    Fatty liver disease is characterized by deposition of fat droplets in the liver of patients. According to some epidemiological studies; BMI، amount of fat intake from foods and high central fat are risk factors of breast cancer. This issue is one of the factors that cause high incidence of fatty liver in patients with breast cancer.
    Methods
    In this cross-sectional descriptive study، all patients with breast cancer were evaluated who referred to Imam Sajjad hospital of Ramsar during 2008 - 2011. After initial review، 100 patients were enrolled. Those who were treated by chemotherapy underwent abdominal Sonography for evaluation of fatty liver. Also، those patients who also received tamoxifen in addition to chemotherapy، underwent abdominal ultrasonography 6 months after taking tamoxifen. After that، relationship between treatment of breast cancer and fatty liver in studied patients was evaluated based on obtained information.
    Results
    The study results revealed that after chemotherapy، 30 (30%) patients were reported to have fatty liver. Out of 70 people that after chemotherapy did not have fatty liver، 62 patients received tamoxifen; and after taking tamoxifen، 45. 2% developed fatty liver. Using Chi Square test، there was a significant relationship between fatty liver after receiving tamoxifen، hyperlipidemia (p=0. 011) and getting overweight (P =0. 017).
    Conclusion
    As the findings indicated، treatment of breast cancer especially with tamoxifen is associated with increased risk of fatty liver، especially in women who have hyperlipidemia and are overweight.
    Keywords: Breast cancer, Chemotherapy, Fatty Liver, Tamoxifen}
  • شهربانو کیهانیان، نازنین فرهادی فر، زهرا فتوکیان، مجید پویا، محمدمنصور ساروی
    مقدمه
    سرطان معده از جمله شایع ترین سرطان ها محسوب می شود به طوری که در کشور ما در راس سرطان های شایع قرار گرفته است. بدلیل شایع بودن سرطان معده در شمال کشورکه بر خلاف بسیاری از مناطق دنیا می باشد، برآن شدیم تا تحقیقی پیرامون خصوصیات اپیدمیولوژیک و بدخیمی سرطان معده در این منطقه انجام دهیم.
    روش بررسی
    پژوهش حاصل یک مطالعه توصیفی از نوع توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری شامل بیمارانی است که طی سال های 1388 – 1381 با تشخیص پاتولوژی سرطان معده به کلینیک انکولوژی بیمارستان امام سجاد(ع) رامسر مراجعه کردند. اطلاعات مورد نظر بیماران نیز از پرونده و گزارشات پاتولوژی آنان استخراج و با استفاده از آمار توصیفی نتایج ارائه شد.
    نتایج
    در این مطالعه 144 بیمار مورد بررسی قرار گرفت که 103 نفر مرد و 41 نفر زن بودند. در 1/45 درصد بیماران تومور در ناحیه انتروم قرار داشت. تومور در اغلب بیماران(6/48 درصد) تمایز ضعیفی داشت. در 9/72 درصد بیماران درگیری غدد لنفاوی مثبت گزارش شد و 9/31 در صد بیماران درگیری متاستاتیک به نواحی دور دست داشتند که شایع ترین محل متاستاز، کبد بود. 5/46 درصد بیماران در زمان مراجعه در Stage4 بیماری بودند در 2/38 درصد بیماران تومور تا سطح T2 پیش رفته بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به این که اغلب بیماران مراجعه کننده(5/46 درصد) در زمان تشخیص در مرحله ی 4 بیماری و دارای درجه تمایز ضعیف بوده اند، جدی گرفتن علایم گوارشی و انجام اقدامات تشخیصی لازم خصوصا در سنین بالای 45 سال با تاکید ویژه بر تشخیص زود هنگام بیماری و کاهش میزان مرگ و میر برای جمعیت در معرض خطر توصیه می شود.
    کلید واژگان: سرطان معده, دموگرافیک, بدخیمی, عوامل خطر, متاستاز}
    Sh Keyhanian, N. Farhadifar, Z. Fotoukian, M. Pouya, M. Saravi
    Introduction
    Gastric cancer is considered as one of the most prevalent cancers, such that in our country it is on the top of prevalent cancers. Because of the high prevalence of this cancer in north of Iran, in spite of its incidence decrease in many regions of the world, we decided to determine the epidemiological and malignancy properties of gastric cancer in this region
    Methods
    This research is a descriptive study (based on existing data). The study population consisted of gastric cancer patients referred to oncology clinic at Ramsar Imam Sajjad hospital during 2002- 2009. Necessary information was extracted from their medical files and pathology reports, and statistically analyzed.
    Results
    In this Study, 144 patients were assessed (103 males and 47 females). In 95.8% of patients, tumor was adenocarcinoma. In 45.1% tumor was located in antrum. In 48.6% tumor was poorly differentiated. 72.9% of subjects had positive lymphatic involvement. There was metastatic involvement in 31.9% of patients, and the most common organ for metastasis was liver. 46.5% of Patients were in stage 4 at the time of referring to hospital and in 38.2% of cases tumor has been progressed to T2 Level.
    Conclusion
    By considering this fact that most referring patients (46.5%) were in stage 4 when were diagnosed and had poorly differentiated carcinoma, it is recommended that people should consider abdominal discomfort as a serious problem and do necessary diagnostic methods especially in ages above 45 years with especial emphasis on early diagnosis of disease and reduction of death rate for at risk population.
  • شهربانو کیهانیان، زهرا فتوکیان، مجید پویا، محمدمنصور ساروی، زرانگیس خان پور، فاطمه غفاری
    مقدمه
    سارکوئیدوز یک بیماری مزمن و چند سیستمی با علت ناشناخته است. تمامی ارگانهای بدن ممکن است مبتلا شوند. اما شایع ترین عضو درگیر ریه ها هستند و اسپلنومگالی در 20 درصد موارد دیده می شود. مطالعات نشان می دهد که در 90 درصد موارد، بیماری سارکوئیدوز همراه با درگیری ریوی می باشد. اما برخی از مطالعات جدید نشان دادند که در برخی از موارد نادر، درگیری ریوی دیده نمی شود. ما نیز یک مورد بیمار مبتلا به سارکوئیدوز با علائم اسپلنئومگالی و بدون درگیری ریوی را معرفی می کنیم.
    شرح حال: بیمار خانم52 ساله، متاهل و خانه دار جهت بررسی آنمی، کاهش وزن و سدیمان بالا به کلینیک هماتولوژی معرفی شد. بررسی های تشخیصی نشان داد که بیمار دچارآنمی نورموکروم ونورموسیتیک می باشد و سونوگرافی نیزاسپلنومگالی راگزارش کرد. با توجه به این نتایج، رتیکولوسیت پایین و ESR بالا با احتمال بدخیمی های هماتولوژیک، بیوپسی و آسپیراسیون مغز استخوان انجام گرفت که هیپرپلازی اریتروئید یا ائوزینوفیلی خفیف مشاهده شد. سپس بیمار تحت عمل جراحی اسپلنکتومی تشخیصی قرارگرفت که در گزارش پاتولوژی طحال و بیوپسی کبد، Granulomatous inflammation بدون نکروز کازئیفیه دیده شد و اثری از بدخیمی گزارش نشد. نتیجه و تشخیص نهایی، ضایعات گرانولوماتوز بدون نکروز کازئیفیه مطابق با سارکوئیدوز بود. پس از تشخیص، بیمار تحت درمان با پردنیزولون قرار گرفت. بعد از اسپلنکتومی و با شروع کورتون علائم بالینی بر طرف شد و وزن بیمار افزایش یافت. در حال حاضر بیش از یکسال از قطع استروئید می گذرد و بیمار بدون علامت بالینی است.
    بحث و نتیجه گیری
    سارکوئیدوز که یک بیماری نادر در ایران است، با توجه به تظاهرات بالینی گوناگون و مشکل بودن افتراق صحیح آن از بیماری های مختلف طحال و کبد، لازم است برای بیماران تست های تشخیصی مناسب درخواست شود تا با تشخیص سریع تر و شروع درمان مناسب به سلامت بیماران کمک شود.
    کلید واژگان: سارکوئیدوزیس, اسپلنومگالی, ریه}
    S. Keihanian, Z. Fotoukian, M. Pouya, M. Saravi, Z. Khan Pour, F. Ghaffari
    Sarcoidosis is a multisystem chronic disorder of unknown etiology that affects all of the organs, but the most commonly involved organs are the lungs. Pulmonary involvement is reported in 90% of patients and splenomegaly is reported in 20% of cases. In this study, we report one patient with sarcoidosis and splenomegaly without pulmonary involvement. Patient was a 52 years old, married housewife who referred to the hematology clinic with complaints of anemia, weight loss and high sedimentation. Results revealed minor normochromic normocytic anemia and splenomegaly. Because of low reticulocyte count and high ESR, biopsy and bone marrow aspiration was done to exclude malignancies and results showed erythroid hyperplasia and minor eosinophilia. Diagnostic splenectomy was also done and pathology reports of liver& spleen biopsy showed granulomatous inflammation and the presence of noncaseating granulomas in the involved organs. Final diagnosis was “Granulomatous inflammation” and the presence of noncaseating granulomas due to sarcoidosis. Patient was treated with prednisone. After splenectomy and onset of treatment, clinical presentation improved and patient gained weight. After one year of treatment and follow up, patient had no apparent clinical problem and treatment was stopped.
    Conclusion
    Sarcoidosis is a rare disorder in Iran and difficult to differentiate from other liver & spleen disorders. It is necessary that proper diagnostic tests should be done for all patients so as to diagnose and treat sarcoidosis patients on time and prevent complications.
  • عباس شمسعلی نیا، شهربانو کیهانیان، فاطمه غفاری، محمدمنصور ساروی، محمد نجفی آشتیانی
    مقدمه
    با توجه به اهمیت سرطان پستان، شناخت عواملی که بتواند به طور مستقیم یا غیر مستقیم سرنوشت نهایی بیماران مبتلا به سرطان پستان را مشخص کند در تصمیم گیری بالینی وانتخاب درمان مفید است. تعیین، بیان و ارزیابی عواملی مانند گیرنده های استروژنی، گیرنده های پروژسترونی، گیرنده رشد اپیدرمی انسان (Her-2/neu) و ژن p53 می تواند در درمان سرطان مؤثر، وپیش آگهی آن را تا حدودی مشخص کند. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین بیان بالای Her-2/neu با گیرنده های استروژن و پروژسترون و ژنp53 در زنان مبتلا به سرطان اولیه پستان بوده است.
    روش کار
    مطالعه حاضر از نوع توصیفی است که بر روی 67 بیمار زن مبتلا به سرطان اولیه پستان که در فاصله سال های 1384-1380در بخش انکولوژی بیمارستان امام سجاد رامسر بستری شده بودند، انجام شده است. داده ها از طریق اطلاعات موجود در پرونده ها در زمینه وضعیت بیان Her-2/neu، گیرنده های استروژن و پروژسترون و ژن p53 جمع آوری گردید. ارزیابی با روش نیمه کمی ایمونوهیستوشیمیایی و با استفاده از کیت های Her-2/neu، گیرنده های استروژنی (ER)،گیرنده های پروژسترونی (PR) و ژن p53، ساخت شرکت Dako رنگ آمیزی و نمونه های مثبت و منفی مشخص گردید. به منظور تجزیه و تحلیل ازتست های آماری توصیفی و تحلیلی استفاده گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد 7/50% موارد مطالعه شده دارای گیرنده های استروژنی، 3/43% دارای گیرنده های پروژسترونی، 3/31% دارای ژن p53 و 3/31% بیماران نیز Her-2/neu مثبت بودند. Her-2/neu در 2/14% از بیمارانی که دارای گیرنده های استروژنی و پروژسترونی به صورت توام بودند و در 7/66% از بیمارانی که فاقد PR وER بودند، مثبت تشخیص داده شد. آزمون مجذور کای اختلاف معنی داری را بین Her-2/neu مثبت و ER مثبت (030/0p<)، PR مثبت (014/0p<)، بیان توام PR و ER مثبت (001/0p<) بیان توام PR و ER منفی (004/0p<) و سابقه خانوادگی ابتلا به سرطان (003/0p<) نشان داد. بین افزایش Her-2/neu و متغیرهایی مانند ژن p53، سن، منوپاز و وضعیت تاهل ارتباط معنی داری پیدا نشد.
    نتیجه گیری
    با توجه به ارتباط معنی دار بین بیان بالای Her-2/neu و وضعیت گیرنده های پروژسترونی و استروژنی، خصوصا توجه به ارتباط معنی دار قوی تر بین افزایش Her-2/neu و تومورهای فاقدگیرنده های استروژنی و پروژسترونی، می توان از درمان های خاص در این مورد استفاده مطلوب نمود.
    کلید واژگان: بیان ژن, Her, 2, neu, گیرنده های استروژن, گیرنده های پروژسترون, ژن p53, سرطان اولیه پستان}
    Abbas Shamsalinia, Shahrbano Keihanian, Fatemeh Ghaffari, Mohammad Mansore Saravi, Mohammad Najafi Ashtiani
    Introduction
    Considering the importance of breast cancer, identifying the factors that may either directly or indirectly determine the final prognosis of afflicted patients is helpful in clinical decision making, clinical approach and treatment of disease. Determination, expression and evaluation of estrogen receptors (ER), progesterone receptors (PR), human epidermal growth factor receptor (Her-2/neu) and p53 gene are somehow effective in prognoses and treatment of the disease. The purpose of this study is to recognize if any relationship exists between Her-2/neu gene amplification and estrogen receptor (ER), progesterone receptor (PR) and p53 gene among female with breast cancer.
    Methods
    This descriptive cross-sectional study is performed on 67 women with primary breast cancer whom were hospitalized at oncology ward in Emam Sajjad Hospital (Ramsar, Iran, 2001-2005). Data were gathered from participants medical records, based on Her2/neu gene amplification, estrogen receptor (ER), progesterone receptor (PR) and p53 gene. Samples were evaluated by semi-quantitative immunohistochemistry method using Her-2/neu gene amplification kit, along with ER, PR and p53 gene amplification kits. Data were analyzed by descriptive and analytic statistic tests.
    Results
    It was revealed that 50.7% of studied cases had positive ER, whereas 43.3% were PR positive, 31.3% were p53-positive and 31.3% had positive Her-2/neu. Her-2/neu gene was amplified in 14.2% of ER/PR positive cases andin 66.7% of ER/PR negative subjects. Uusing Chi-square test it was revealed that there is statistically significant correlations between Her-2/neu expression and positive ER (p<0.030), positive PR (p<0.014), simultaneous expression of ER and PR (p<0.001), negative PR and ER expression(p<0.004) and positive family history for cancer (p<0.003), respectively. In addition, no correlation was found between Her-2/neu expression and p53 gene, age, menopause and marital age of patients.
    Conclusion
    Regarding the significant correlation between Her-2/neu amplification and state of estrogen/progesterone receptors, and more significant correlation between Her-2/neu amplification and estrogen/progesterone receptor-negative tumors we can apply exclusive treatment modalities.
  • زهرا فتوکیان، شهربانو کیهانیان، فاطمه غفاری، ندا خبیری، محمدمنصور ساروی
    سابقه و هدف
    ابتلاء بیمار مبتلا به سرطان به انواع عفونت ها معمولا بر اثرکاهش شدید نوتروفیل ها و به دنبال شیمی درمانی بروز می کند. در مورد نوع رژیم آنتی بیوتیکی تجربی اولیه به صورت تک دارویی یا چند دارویی اختلاف نظر وجود دارد. این مطالعه با هدف مقایسه کارآیی دو رژیم درمانی تک دارویی سفتازیدیم و ایمی پنم درکنترل تب نوتروپنیک ناشی از شیمی درمانی در بیماران مبتلا به سرطان انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک طرح نیمه تجربی و از نوع طرح های پیش آزمون و پس آزمون با دو مداخله مقایسه ای است. مطالعه بر روی40 بیمار مبتلا به سرطان، تب دار، نوتروپنیک (500 PMN<) و بدون کانون مشخص عفونت انجام شد. نمونه گیری به صورت در دسترس و از نوع متوالی بود. مداخله بدین شکل بودکه یک گروه (20نفر) سفتازیدیم با دوز2 گرم و گروه دیگر (20نفر) با ایمی پنم با دوز 500 میلی گرم هر 8 ساعت به صورت وریدی تحت درمان قرارگرفتند. در صورت قطع تب حداکثر به مدت72 ساعت و تداوم آن به مدت24 ساعت و افزایش نوتروفیل ها به مقدار بیش تر از 500 در هر میلی لیتر، جواب به درمان مثبت در نظرگرفته شد.
    یافته ها
    ازگروه دریافت کننده رژیم سفتازیدیم، 60 درصد و از گروه دریافت کننده ایمی پنم 55 درصد به درمان تک دارویی پاسخ مثبت دادند. از نظر نیازمندی به سایر آنتی بیوتیک ها، در بیماران دریافت کننده رژیم سفتازیدیم 40 درصد و در رژیم دریافت کننده ایمی پنم 45 درصد علاوه بر رژیم درمانی تک دارویی جهت کنترل تب به سایر آنتی بیوتیک ها نیاز پیدا کردند.آزمون آماری بین نوع رژیم درمانی تک دارویی و هم چنین بین رژیم تک دارویی و چند دارویی ارتباط معنی داری را نشان نداد.
    نتیجه گیری
    با توجه به اثربخشی یکسان رژیم سفتازیدیم و ایمی پنم جهت کنترل تب نوتروپنی و با توجه به این نکته مهم که سفتازیدیم نسبت به ایمی پنم بیش تر در دسترس بوده و از نظر اقتصادی نیز مقرون به صرفه تر است، لذا پیشنهاد می شود که به عنوان خط اول درمان در مواجهه با تب نوتروپنی ناشی از شیمی درمانی مدنظر قرار گیرد.
    کلید واژگان: تب نوتروپنی, سفتازیدیم, ایمی پنم, شیمی درمانی}
    Z. Fotokian, Sh. Keihanian, F. Ghaffari, N. Khabiri, M. M. Saravi
    Introduction
    In cancer patients various infections were developed due to severe neutropenia resulted from chemotherapy. There is controversy between initial monotherapy or multidrug prescription. The purpose of this study was to compare the efficacy of ceftazidime and imipenem in control of fever in cancer patients with febrile neutropenia. Materials ands
    Methods
    40 patients with cancer, fever and neutropenia (PMN<500), without recognized source of infection, were selected using the convenience and consecutive method. Using a random sampling, twenty patients were treated with imipenem (500mg Iv/Q8hr) and others with ceftazidime (2mg Iv/Q8hr). The criteria for positive response to the drugs were: fever disappearance during maximally 72 hours lasted for up to 24 hours, and increased neutrophil counts more than 500/ml.
    Results
    Our results show that 60% and 55% patients with ceftazidime and imipenem were cured, respectively. 40% patients treated with ceftazidime and 45% patients treated with imipenem needed another antibiotic therapy at the same time. No significant relationship was found between different types of drug regime among the groups.
    Conclusion
    Findings of this study indicate that ceftazidime and imipenem have similar efficacy in treatment of febrile neutropenic patients. Due to more availability and lower cost of ceftazidime than imipenem, ceftazidime is suggested as first line treatment in febrile neutropenia
  • شهربانو کیهانیان، زهرا فتوکیان، فاطمه غفاری، مریم وحدانی، فاطمه شیرینکام، محمدمنصور ساروی
    سابقه و هدف
    درمان های شیمی درمانی ادجوانت موجود، علیرغم افزایش میزان بقاء زنان غیریائسه مبتلا به سرطان پستان، ممکن است باعوارض کوتاه مدت و دیررس داروها ازجمله اختلال عملکرد تخمدان و یائسگی زودرس همراه باشند. هدف از این مطالعه تعیین آمنوره ثانویه ناشی از شیمی درمانی در مبتلایان به سرطان پستان بود.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضریک طرح توصیفی(case series) بوده که روی50 بیمار مبتلا به سرطان پستان غیریائسه، تحت شیمی درمانی، دارای قاعدگی نرمال و بستری در بخش انکولوژی بیمارستان امام سجاد (ع) رامسر طی فروردین 1386تا فروردین 1387 صورت گرفت. نمونه گیری به روش در دسترس انجام شد و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه و یافته های آزمایشگاهی شامل سطح سرمی FSH و پروژسترون خون قبل و 12 ماه بعد از اتمام شیمی درمانی استفاده شد. اطلاعات با استفاده ازآزمون های آماریt زوج، t مستقل وآنالیز واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج مطالعه حاضرنشان دادکه62 درصدازبیماران مورد مطالعه، 12ماه پس ازاتمام شیمی درمانی دچارآمنوره شدند. نتایج همچنین نشان داد که بین متغیرهای درمان هورمونی، مرحله بیماری، درگیری غدد لنفاوی و وضعیت گیرنده های استروژن (ER) و پروژسترون(PR) با بروز آمنوره ارتباط معنی داری وجود نداشت،اما بین متغیرهای سن (002/0p<)، فواصل دریافت داروهای شیمی درمانی (000/0p<)، تعداد دفعات شیمی درمانی (02/0p<)، رژیم شیمی درمانی (0001/0p<) و دوز داروهای شیمی درمانی (04/0p<) با بروز آمنوره ارتباط معنی داری وجود داشت.
    استنتاج
    شیمی درمانی در مبتلایان به سرطان پستان قبل ازسنین یائسگی، علاوه بر اثر سیتوتوکسیک دارو روی سلول های سرطانی می تواند با مهار فعالیت تخمدان موجب آمنوره شوند.
    کلید واژگان: آمنوره, شیمی درمانی, سرطان پستان, زنان غیریائسه}
    Shahrbanoo Keihanian, Zahra Fotokian, Fatemeh Ghaffari, Maryam Vahdani, Fatemeh Shirinkam, Mohammad Mansour Saravi
    Background and
    Purpose
    Although adjunct chemotherapy may increase life in non-menopausal breast cancer patients, however, it may cause short-term complications such as nausea, vomiting, alopecia, as well as long-term complications in ovarian failure and premature menopausal. The objective of this study was to investigate chemotherapy-induced secondary amenorrhea in non-menopausal women with breast cancer.
    Materials And Methods
    A descriptive design (case series) was preformed on fifty breast cancer patients, non-menopausal (normal mense) and chemotherapy in Ramsar Emam Sajad Hospital Oncology unit from 2007 to 2008. Sampling was consecutive. Data gathering method was questionnaire & blood sampling (FSH & Progesterone) for prior and 12 months after the end of chemotherapy. Data was analyzed by paired-t, independent-t and one-way ANOVA tests.
    Results
    Results showed that 62% of patients were amenorrhea 12 months after the end of chemotherapy. Results showed that there was no meaningful relationship between age, hormone therapy, disease stage, node-positive and ER & PR status to amenorrhea; however, there was a meaningful relationship between duration of treatment, type and dose of chemotherapy to amenorrhea.
    Conclusion
    In pre-menopausal patients with breast cancer, receiving cytotoxic chemotherapy against tumor cells, amenorrhea may occur do to ovarian failure.
  • شهربانو کیهانیان، زهرا فتوکیان، زهرا جنت علی پور، یاسمن صراف زاده، محمد منصور ساروی، محمدرضا یوسفی
    مقدمه
    فقر آهن و کم خونی ناشی از فقر آهن،شای عترین اختلال تغذیه ای و خونی در سرتاسر جهان است که به ویژه در زنان سنین باروری اثر می گذارد. فقر آهن مرحله ای است که محتوای آهن بدن کم تر از حد نرمال باشد. کم خونی فقر آهن در زنان یکی از علل مهم مشکلات سلامت است که می تواند باعث کاهش قدرت یادگیری، کاهش ظرفیت و قوای کار، اختلال سیستم قلب و عروق، زایمان زودرس، تولد نوزاد با وزن کم، افزایش مورتالیتی مادر و نوزاد و افزایش ناتوانی ناشی از عفونت شود. این مطالعه با هدف بررسی آنمی فقر آهن در مراحل اولیه و تعیین عوامل مؤثر از جمله تعداد زایمان، سقط، خون ریزی ماهیانه، سطح خون ریزی گوارشی، عفونت انگلی و وضعیت اقتصادی- اجتماعی زنان در سنین 45-15 ساله شهرستان رامسر و تنکابن انجام شده است.
    مواد و روش کار
    مطالعه حاضر از نوع توصیفی- مقطعی بود که بر روی 1026 زن بین سنین 45-15 ساله در کلینیک های هماتولوژی بیمارستان های امام سجاد (ع) رامسر و تنکابن انجام شده است. افراد مبتلا به تالاسمی ماژور، زنان حامله و بیماران تحت شیمی درمانی نیز از مطالعه حذف شدند. در این مطالعه از نرم افزار آماری SPSS نسخه 10 و آزمون آماری کای اسکویر استفاده شده است. روش نمونه گیری آسان و در دسترس بود و نمونه ها بر اساس زمان مراجعه در مقطع مورد نظر انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه ای مشتمل بر سه بخش بوده است: بخش اول، سابقه بهداشتی – سلامتی، بخش دوم، شامل علائم بالینی مربوط به آنمی فقر آهن، و بخش سوم شامل یافته های آزمایشگاهی مرتبط می باشد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که از میان 1026 نفر شیوع فقر آهن 1/15 درصد و شیوع آنمی فقر آهن 3/21 درصد بوده است. به طور کلی 4/36 درصد افراد مورد مطالعه دچار فقر آهن و آنمی فقر آهن بودند که این مساله با تعداد سقط 008/0 =P، وضعیت قاعدگی 0001/0 > P، سابقه عفونت انگلی 01/0= P، ابتلاء به تالاسمی مینور 0001/0 >P ارتباط داشت. در حالی که تعداد زایمان، تعداد بارداری، نوع زایمان، خون ریزی گوارشی، سن درگیری، محل سکونت، درآمد، شغل و وضعیت اقتصادی – اجتماعی اثرواضحی بر روی کمبود آهن در این افراد نداشت.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به شیوع آنمی فقر آهن در این جمعیت 3/21 درصد، لازم است برای تمام زنان در سنین باروری در صورت وجود علایم بالینی یا علایم آزمایشگاهی مشکوک به وجود آنمی فقرآهن، فریتین سرم و رتیکولوسیت درخواست شود و با توجه به ارتباط مراحل مختلف کم خونی فقر آهن و مصرف آهن لازم است درصورت تشخیص، درمان به موقع و مناسب صورت گیرد.
    کلید واژگان: کم خونی, فقر آهن, زنان سنین باروری}
    Sh Keyhanian_Z. Fotokian_Z. Jannat Alipour_Y. Sarrafzadeh_M. M Saravi_M. R Yousefi
    Introduction
    Iron deficiency and iron deficiency anemia are common nutritional and hematologic disorder in worldwide. It effects on particularly women of reproductive age. Iron deficiency is the state in which the content of iron in the body is less than normal. Iron deficiency anemia in women is one of the most important problem of health and effect on learning ability, reduced work capacity, cardiovascular disorder, premature labor, low birth weight, increased mortality in mother and infant, and increased morbidity from infection and cardiovascular disorder. Our aim of this study was to screening of iron deficiency anemia in women of reproductive age (15-45 years) in primary phases and to determine effective factors of iron deficiency anemia such as parity, abortion, menses, gastrointestinal bleeding and parasitical contamination and socioeconomic status in Tonekabon & Ramsar.Methods & Materials: This is a descriptive-crossectional study on 1026 women (15-45Y).our statical population involves the patients who had been visited in ramsar&tonekabon hematologic clinics. The β-thalassemic major and patients refer for chemotherapy excluded from study. We applied spss ver10 software and statistical tests such as chi- square.
    Results
    Results showed that among1026 cases evaluated in this study, prevalence of iron depleted and iron deficiency anemia was 15.1%, 21.3% respectively. Overall 36.4% of patients were in one of the stages of IDA and IRON DEFICIENCY, that there is significant association between abortion (p=0.008), menses status (P<0.0001), parasitical contamination (p=0.01) and α-thalassemia (p<0/0001) with IDA. But there was no significant association between number of parity, number of gestation, kind of delivery, gastrointestinal bleeding, age, lived location, income, occupation and socioeconomic status and IDA.
    Conclusion
    Notice to prevalence of iron deficiency anemia in this study (21.3%), it is necessary the women of reproductive age, if clinical manifestations or laboratory manifestations suspect to iron deficiency anemia, Ferritin, TIBC and reticolocite are ordered and on the basis of diagnosis, it is treated.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال