به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

محمد کوهی

  • محمد کوهی*، شاهین شعبانی
    یکی از انواع مهم تصادفات در راه های برونشهری، تصادفات خروج از راه هستند. این نوع از تصادفات سهم عمده ای در تصادفات راه های برونشهری دارند. ایمنسازی حاشیه راه می تواند فراوانی و شدت تصادفات خروج از راه را کاهش دهد. یکی از تجهیزات مهم و کاربردی برای جلوگیری خروج وسیله نقلیه از راه، حفاظ ایمنی است. حفاظ ایمنی می تواند با جلوگیری از خروج وسیله نقلیه از مسیر، عواقب آن که می تواند فوت یا جراحات شدید باشد را کاهش دهد. تعیین میزان عددی تاثیر این اقدام در کاهش شدت تصادفات می تواند متولیان ایمنی راه را برای ارزیابی اقتصادی مبتنی بر کاهش شدت و مقایسه با سایر اقدامات ایمنسازی و نهایتا تصمیم برای اجرای آن یا انتخاب سایر گزینه های بهینه، یاری نماید. بدین منظور پژوهش حاضر برای تعیین میزان عددی تاثیر حفاظ ایمنی در کاهش شدت تصادفات خروج از راه، یک محور برونشهری در استان ایلام را برای مطالعه انتخاب و داده های تصادفات 2 سال قبل از اجرای حفاظ و 3 سال بعد از آن را با استفاده از روش قبل و بعد بیزتجربی تحلیل کرده است. نتیجه پژوهش نشان میدهد که حفاظ ایمنی میتواند تصادفات فوتی را 41 درصد و تصادفات جرحی را 42 درصد کاهش دهد.
    کلید واژگان: ایمنی راه, حفاظ ایمنی, تصادفات خروج از راه
    Mohammad Koohi *, Shahin Shabani
    One of the important types of crashes on rural roads is run-off way crashes. These types of crashes have a significant share in rural road crashes. Roadside safety improvements can greatly reduce the frequency and severity of run-off Road crashes. One important and practical equipment to prevent vehicle departure from the road is safety barriers. Safety barriers can reduce the consequences of vehicle departure, which can be fatal or result in severe injuries. Determining the quantitative impact of this countermeasure on reducing crashes severity can assist road safety authorities in economically evaluating it based on severity reduction, comparing it with other safety countermeasures, and ultimately deciding to implement it or choose other optimal options. Accordingly, the present study selects a rural axis in Ilam province to determine the quantitative impact of safety barriers on reducing the severity of run-off Road crashes, and analyzes the crashes data from 2 years before the installation of barriers and 3 years after using the before-after Bayesian analysis method. The research findings show that safety barriers can reduce fatal crashes by 41% and injury crashes by 42%.
    Keywords: Road Safety, Safety Barriers, Run-Off Way Crashes
  • محمد کوهی، حسین کدخدا *، هادی کرامتی، پروین کدیور، فریدون بیان جم جاه

    هیجان ها در مرکز تمام جنبه های تجارب انسانی هستند و اجزای جدایی ناپذیر شغل و زندگی مدیران هستند. مدیران دبستان و دبیرستان با توجه به ماهیت شغلی خود، نیازمند آگاهی از هیجانات خود و دیگران و مدیریت هیجانات خود هستند؛ بنابراین، جنبه هیجانی رهبری و مدیریت، انجام تحقیقات بیشتر را ضروری می کند. هدف این پژوهش اعتباریابی پرسشنامه هیجان های مدیران (Chen, 2020) بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران دبستان ها و دبیرستان های شهر مشهد بود که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول مدیریت بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 450 نفر تعیین شد. پرسشنامه پس از ترجمه و رواسازی توسط متخصصان، به صورت مداد و کاغذی و الکترونیکی تکمیل گردید. برای احراز روایی سازه ابتدا از تحلیل عاملی تاییدی و برای پایایی از ضریب آلفا استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی برازندگی مدل و ساختار روابط درونی گویه ها را تایید کرد. ضریب آلفا برای کل پرسشنامه هیجان های مدیران برابر با 85/0 و برای عامل های لذت (88/0)، افتخار (96/0)، ناکامی (86/0)، اضطراب (85/0) و ناامیدی (89/0) به دست آمد. نتایج نشان داد که پرسشنامه هیجان های مدیران از ویژگی های روان سنجی قابل قبولی برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری معتبر در مطالعه هیجان های مدیران استفاده کرد.

    کلید واژگان: هیجان های مدیران, دبستان و دبیرستان, پرسشنامه هیجان مدیر, تحلیل عاملی
    Mohammad Koohi, Hossein Kadkhoda *, haadi keramati, parvin kadivar

    Emotions are central to all aspects of human experience and are an integral part of principals' jobs and lives. Due to the nature of their job, elementary and high school principals need to be aware of their own and others' emotions and manage their emotions. These observations suggest that the emotional aspect of leadership warrants further investigation. The present study aimed to validate the Principals' Emotions Inventory (Chen, 2020). The statistical population of the study was all elementary and high school principals in Mashhad who were engaged in management in the academic year 2020-2021. The sample size determined 450 people based on Cochran's formula. Participants were selected by the available sampling method. Principals' Emotions Inventory, after translation and validation, was distributed and completed electronically and in pencil and paper format among the research sample. Confirmatory factor analysis was used to determine the validity of the structure and the alpha coefficient was used for reliability. The results confirmed the fit of the model and the structure of the internal relations of the items. The alpha coefficient for the Principals' Emotion Inventory was equal to 0.85 and for the factors of enjoyment (0.88), pride (0.96), frustration (0.86), anxiety (0.85), and hopelessness (0.89). The results showed that the principals' emotions inventory has acceptable psychometric properties and can be used as a valid instrument in the study of principal emotions.

    Keywords: principals&#039, emotions, elementary, high school, principal emotion Inventory, factor analysis
  • محمد کوهی*، شهاب احمد عبدالقادر شاطری، علی واحدی
    در این مقاله دو ساختار حسگر زیستی فیبر نوری تشدید پلاسمون سطحی با اضافه کردن لایه نازک دی اکسید تیتانیوم و باریوم تیتانات معرفی و به طور مقایسه ای مورد مطالعه قرار گرفته اند. حساسیت این حسگرهای زیستی با استفاده از روش ماتریس انتقال محاسبه شده اند. افزودن لایه نازک باریوم تیتانات و دی اکسید تیتانیوم بعد از لایه طلا هر دو به دلیل انتقال بار آزاد بین طلا و دی الکتریک باعث افزایش حساسیت حسگر زیستی می شوند. نتایج حاصل از مطالعه مقایسه ای انجام یافته نشان می دهند که لایه دی اکسید تیتانیوم می تواند جایگزین مناسبی برای باریوم تیتانات برای افزایش بیشتر حساسیت حسگر زیستی فیبر نوری تشدید پلاسمون سطحی باشد‏.
    کلید واژگان: تشدید پلاسمون سطحی, فیبر نوری, حسگر زیستی, حساسیت حسگر
    Mohammad Kouhi *, Shahab Ahmed Abdulqadir Shateri, Ali Vahedi
    In this paper, two structures of surface plasmon resonance fiber optic biosensors with the addition of a thin layer of titanium dioxide and barium titanate are introduced and studied comparatively. The sensitivity of these biosensors has been calculated using the transfer matrix method. Adding a thin layer of barium titanate and titanium dioxide after the gold layer, both make increase the sensitivity of the biosensor due to the transfer of free charge between the gold and the dielectric. The obtained results of the comparative study show that the titanium dioxide layer can be a suitable alternative to barium titanate for further increase of the sensitivity of the fiber optic surface plasmon resonance biosensor.
    Keywords: surface plasmon resonance, optical fiber, biosensor, sensitivity of sensor
  • سارا نوبخت، ربابه طالب زاده*، صمد سبحانیان، حمید نقش آرا، محمد کوهی

    فیلم های نازک نانوساختاری اکسید روی با ضخامت حدود nm 150 با روش اسپاترینگ پلاسمایی برای سه دمای مختلف زیرلایه استیلی و درصدهای مختلف ترکیب اکسیژن و گاز کاری آرگون تهیه گردیده و نمونه های مختلف تحت تابش پرتوهای گاما Co60 قرار داده شدند. تغییرات در طیف پراش پرتو اشعه X (XRD)، مقاومت ویژه و به تبع آن هدایت الکتریکی و مورفولوژی سطح برای دوزهای مختلف پرتو گاما از Gy 50 تا Gy 2000 بررسی و مورد تحقیق قرار گرفته اند. با اینکه وابستگی خصوصیات الکتریکی و مورفولوژی فیلم های نازک با میزان دوز تابشی گاما، درصد ترکیب های گاز کاری و دماهای زیرلایه بسیار پیچیده است با این حال برای بعضی از دوزهای گاما تغییرات در فاز ساختاری، مقاومت ویژه و اندازه نانودانه های نشانده شده روی زیرلایه استیل به وضوح قابل ملاحظه هستند.

    کلید واژگان: اکسید روی, پرتو گاما, خصوصیات الکتریکی و ساختاری, مورفولوژی, اسپاترینگ پلاسمایی
  • محمد کوهی*، مسعود گودرزی

    از دیرباز کنترل سرعت وسایل نقلیه یا به عبارتی کنترل رفتار رانندگان در اتخاذ سرعت، یکی از مهمترین چالش های مهندسی ایمنی راه بوده و هست. در این راستا ابزارهای مختلفی برای کنترل سرعت وسایل نقلیه در راه ها وجود دارد که مهمترین ابزار مورد استفاده در تمام دنیا استفاده از تابلوهای محدودیت سرعت است. برای تعیین محدودیت سرعت در هنگام ساخت راه ها روند متعارفی وجود دارد که مسیولین ذی ربط کمابیش با آن آشنا هستند با این حال تعیین محدودیت سرعت مناسب در راه های موجود پس از بهره برداری چندین ساله از آنها، نیازمند مطالعات تدقیق سرعت است که در بین جامعه مهندسی راه کشور چندان شناخته شده نیست. هدف از مطالعات تدقیق سرعت در یک محور بدست آوردن سرعت مجاز برای وسایل نقلیه است. به منظور آشنایی جامعه مهندسی کشور با این موضوع، در این تحقیق از مطالعه تدقیق سرعت برای تعیین محدودیت سرعت در محور سمیرم- یاسوج استفاده شده است. تحقیق حاضر برگرفته از مطالعه تدقیق سرعت محور مذکور در سال 1395 است. روش بکارگرفته شده بدین گونه است که پس از مطالعات ترافیکی و داده های موجود، محور مورد مطالعه بر اساس نقشه های هوایی قطعه بندی اولیه شده و پس از بازدید میدانی، قطعه بندی نهایی بدست آمده است. همچنین اطلاعات سرعت به دو روش برداشت سرعت نقطه ای و سرعت سیر اندازه گیری شده است. نهایتا اطلاعات، تحلیل شده و محدودیت سرعت هر قطعه تعیین شده است.

    کلید واژگان: تدقیق سرعت, سرعت منطقه ای, راه های برونشهری
    Mohammad Koohi *, Masood Goodarzi

    For a long time, controlling the speed of vehicles, or in other words, controlling the behavior of drivers in adopting speed, has been and is one of the most important challenges for road safety engineering. In this regard, there are various tools for controlling the speed of vehicles on the roads, the most important tool used all over the world is the use of speed limit signs. To determine the speed limit when constructing roads, there is a common trend that the relevant authorities are more or less familiar with. However, determining the appropriate speed limit on existing roads after several years of operation requires speed Scrutinize studies, That The country's road engineering community is not well known. The goal of speed Scrutinize studies on an axis is to obtain the speed limit for vehicles. In order to acquaint the engineering community of the country with this issue, in this research, the speed Scrutinize study has been used to determine the speed limit on the Semirom-Yasuj axis. The present study is based on the study of speed-based research in 2016. The method used is that after the traffic studies and the available data, the study axis is based on the aerial maps of the initial segmentation and after the field visit, the final segmentation is obtained. Speed information is also measured in two ways: point speed and garlic speed. Finally, the information is analyzed and the speed limit of each part is determined.

    Keywords: speed Scrutinize, Regional Speed, Rural roads
  • محمد کوهی*، محمود صفارزاده

    محققان در این تحقیق به دنبال ارزیابی اثربخشی مجموعه ای از اقدامات اصلاحی هستند که بطور همزمان طی سه ماه در سال 1394 در محور ملایر- جوکار استان همدان اجرا شده اند. برای تعیین اثربخشی مجموعه این اقدامات، داده های تصادفات 19 ماه قبل و 19 ماه بعد از اجرای آنها با استفاده از روش بیزتجربی (EB) تحلیل شده اند. دلیل استفاده از روش بیزتجربی، کارایی بالا در تخمین تصادفات موردانتظار بدون اجرای اقدامات اصلاحی در دوره بعد، برطرف نمودن پدیده رگرسیون به میانگین و استفاده از تابع عملکرد ایمنی (SPF) به منظور تخمین منطقی فراوانی تصادفات در دوره قبل از اجرای اقدام اصلاحی است. در این تحقیق، SPF پیشنهادشده AASHTO (2010) بکارگرفته شده است. با استفاده از این ابزار و پیشبینی تصادفات قبل و بعد از اجرای اقدامات اصلاحی و محاسبه فراوانی تصادفات مورد انتظار در دوره قبل و بعد، اثربخشی ایمنی محاسبه شده است. نتایج تحلیل نشان میدهد که مجموعه این اقدامات سبب کاهش 4 درصدی تصادفات محور شده اند. اگرچه ارزیابی معناداری این مقدار نشان میدهد که در سطح اطمینان 90 درصدی معنادار نیست، اما نتیجه بدست آمده همچنان معتبر بوده و این مقدار کم کاهش تصادفات، همانگونه که نوع برخوردهای ثبت شده پلیس در دوره بعد از اجرای اقدامات نشان میدهد، به احتمال زیاد به این دلیل است که برخی از اقدامات سبب شده اند در دوره بعد، نوع خاصی از تصادفات کاهش و نوع خاص دیگری افزایش یابند.

    کلید واژگان: اثربخشی اقدامات اصلاحی, کاهش تصادفات, بیز تجربی
    Mohammad Koohi *, Mahmood Saffarzadeh

    Existence research for to evaluate the effectiveness of a series of Countermeasures in reduction crashes on the Malayer-Jokar axis in Hamadan province. In this axis, in 2015, a series of Countermeasures have been implemented during three months. To determine the effectiveness of the set of Countermeasures, Crashes data were used 19 months before and 19 months after the implementation of these Countermeasures. Due to its high efficiency in estimating the expected accidents without implementing Countermeasures and also eliminating the phenomenon of regression, the business method was used to average. The high accuracy of this method is due to the use of safety performance function (SPF) in order to logically estimate the frequency of crashes in the period before the Countermeasures. A crash prediction model was used using AASHTO (2010). Using this tool and predicting crashes before and after the implementation of Countermeasures, as well as the calculation of the expected number of crashes in the before and after periods, the effectiveness of safety was calculated. The results showed that the combination of these Countermeasures reduced the crashes by 4 percent. Although the significant assessment of this value showed that it is not significant at the 90 percent confidence level, the result is still valid, and this small amount of accident reduction, as the type of collisions observed in the after period has shown, is most likely due to the fact that Some Countermeasures have led to a reduction in certain types of crashes and an increase in other specific types.

    Keywords: Effectiveness of Countermeasures, crashes reduction, empirical Bayes
  • محمد کوهی*، شاهین شعبانی

    شناسایی عواملی که در شدت نتیجه یک تصادف سهیم هستند، به تصمیم گیرندگان و طراحان راه برای اجرای اقدامات اصلاحی که می-تواند شدت جراحت و هزینه تصادف را کاهش دهد، کمک می کند. با توجه به این مورد، هدف از این تحقیق شناسایی عواملی است که در شدت تصادفات راه های برونشهری سهیم هستند. امروزه محققین از مدلسازی آماری و ریاضیاتی برای حل مسئله پیچیده ایمنی- راه استفاده می کنند. در این راستا، مدلهای انتخاب گسسته بصورت گسترده برای مدلسازی شدت تصادف بکار می روند. از این مدلها، عوامل سهیم در شدت تصادفات شناسایی می شوند. مدل لوجیت چندجمله ای (MNL) متداولترین مدل انتخاب گسسته برای مدلسازی شدت تصادف است. در این تحقیق به منظور شناسایی عوامل موثر در شدت تصادفات راه های برونشهری از مدل MNL استفاده شد. برای مدلسازی، از داده های یک دوره 5 ساله از تصادفات برونشهری استان ایلام استفاده شده است. متغیرهای ورودی در مدل پس از انجام ارزیابی معناداری انتخاب شدند. این متغیرها شامل سن کم، سرعت زیاد، مصرف الکل، برخورد جلوبه جلو، وجود کیسه هوا، پرت شدن از خودرو، بستن کمربندایمنی، فاصله خیلی نزدیک با خودروی جلویی، جنس راننده و وقوع تصادف در قوس بود. پس از انتخاب متغیرها، دقت مدل نیز مورد بررسی قرار گرفت. برای معتبرسازی مدل از نسبت لگاریتم درستنمایی و دقت پیشبینی مدل در هر سطح شدت استفاده شد. پس از ارزیابی دقت مدل در پیشبینی شدت تصادفات، مشخص شد که مدل برای ارزیابی شدت تصادفات نتایج قابل قبولی ارایه می دهد و مشخص شد که بجز متغیرهای قوس و فاصله نزدیک، تمامی متغیرهای انتخابی در شدت تصادفات سهیم هستند.

    کلید واژگان: شدت تصادف, مدلسازی, لوجیت چندجمله ای (MNL)
    Mohammad Koohi *, Shahin Shabani

    Identifying the factors that contribute to injury as a result of crashes will help policy makers and road designers implement countermeasures, which could reduce crash injury severity, and cost. In result, objective of this study is identifying factors are more likely to contribute to crashes severity. Today, Researchers have utilized mathematical and statistical modeling-schemes to solve this complex road-safety problem. For this, discrete choice modeling is widely used to model injury severity of the crash. From the models, factors contributing to the injury severity are identified. MNL is the most prominent discrete choice model for modeling crash severity. For modeling, the data of a 5-year period of crashes occurred at the rural roads of Ilam province has been used. The input variables of the model were selected after a significance evaluation test. These variables included Age, Speed, Alcohol, Head-on, Airbag, Ejection, Seatbelt, following too Close, Gender, and Curved. After selecting the variables, the accuracy of the model was also studied. To validate the model, the likelihood ratio and the percent correctly predicted by the model at each crash severity level were used. After evaluating the model accuracy in the prediction of accidents severity, it was found that the model provides acceptable results for evaluating crashes severity, and it was found that except curve and following too close variables, all selected variables contributing in crashes severity.

    Keywords: crashes severity, Modeling, multinomial logit (MNL)
  • محمد کوهی*، محمود صفارزاده

    محققان در این تحقیق به دنبال اولویت بندی اقدامات اصلاحی، با توجه به کاهش در تصادفات و هزینه اجرای آنها در یکی از تقاطع های مهم شهرستان دره شهر (استان ایلام) هستند. به منظور ایمنسازی، با توجه به کاربری های اطراف و نوع تقاطع، چهار اقدام اصلاحی شامل نصب چراغ راهنما، نصب سرعتکاه در رویکرد فرعی، خطکشی توقف در رویکرد فرعی+تابلو و ایجاد نوارلرزاننده عرضی در رویکرد اصلی و فرعی برای این تقاطع در نظر گرفته شده است. روش بکاررفته در تحقیق، روش ارزیابی اقتصادی راهنمای ایمنی راه (HSM) است که در سال 2010 توسط AASHTO به چاپ رسیده است. در ارزیابی اقتصادی اقدامات، هزینه های تصادفات فوتی، جرحی و خسارتی برای سال 1399 محاسبه شده است. همچنین تصادفات موردانتظار قبل و بعد از اجرای اقدامات و کاهش در فراوانی و شدت تصادفات ناشی از اجرای اقدامات نیز تخمین زده شده است. با محاسبه منافع سالانه کاهش در تصادفات و محاسبه ارزش فعلی منافع با فرض نرخ تنزیل 3 درصد و عمر خدمت 10 سال برای اقدامات اصلاحی، تحلیل فایده-هزینه و اثربخشی هزینه اجرای اقدامات انجام شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که طبق روش نسبت فایده-هزینه (B/C) به ترتیب خطکشی توقف در رویکرد فرعی+تابلو، ایجاد نوارلرزاننده عرضی در رویکرد اصلی و فرعی، نصب سرعتکاه در رویکرد فرعی و نصب چراغ راهنما دارای اولویت هستند. همچنین برای هر میلیون ریال صرف هزینه در اجرای خطکشی توقف در رویکرد فرعی+تابلو، نسبت فایده به هزینه آن طی عمر 10 ساله برایر 5/396508 به 1 است.

    کلید واژگان: اولویت بندی اقدامات اصلاحی, ارزیابی اقتصادی, اثربخشی هزینه, نسبت فایده-هزینه
    Mohammad Koohi *, Mahmoud Saffarzadeh

    In this research, researchers are looking to prioritize countermeasures in one of the important intersections of Darrehshahr city. The four countermeasures including installing a traffic signal, installing a speed hump in the minor approach, drawing a stop line in the minor approach +sign and creating a rumble stripe in the major and minor approach for this intersection are considered. The research method is the economic evaluation method in HSM. In the economic evaluation of countermeasures, the costs of fatal crashes, injuries and damages for the year 1399 have been calculated. Also, the expected crashes before and after the implementation of the countermeasures and the reduction in the frequency and severity of the crashes caused by the implementation of the countermeasures have been estimated. By calculating the annual benefits of crashes reduction and calculating the current value of benefits, assuming a 3 percent discount rate and a service life of 10 years for countermeasures, cost-benefit analysis and cost-effectiveness of countermeasures have been performed. The results show that according to the Benefit-Cost Ratio method, the stop line in the minor approach +sign, the creation of the rumble stripe in the major and minor approach, the installation of the speed hump in the minor approach and the installation of the traffic signal have priority, respectively. Also, for every million Rials spent on the implementation of the stop line in the minor approach +sign, the ratio of benefit to cost during the 10-year lifespan is 396508.5 to 1.

    Keywords: prioritization of countermeasures, Economic Evaluation, Cost-Effectiveness, Benefit-cost Ratio
  • محمد کوهی*، شاهین شعبانی

    تعیین مقدار عددی اثربخشی ایمنی اقدامات اصلاحی یا ضریب بهبود تصادف (CMF) یکی از موضوعاتی است که در سال های اخیر در دنیا توجه زیادی به آن شده است. در این خصوص مطالعات متعددی به منظور تعیین CMF مربوط به تبدیل تقاطع به میدان در کشورهای مختلف صورت گرفته است. نتایج این مطالعات، کاهش حدود 35 تا 70 درصدی تصادفات در تقاطع ها بوده است. از آنجاییکه در ایران مطالعه ای جدی در خصوص تعیین CMF احداث میدان و درصد کاهش تصادف ناشی از این اقدام اصلاحی انجام نشده، محققان در این پژوهش به دنبال تعیین CMF و درصد کاهش تصادفات ناشی از این اقدام در ایران هستند. برای نیل به این هدف، میدان سلمان فارسی شهر ایلام مورد ارزیابی قرار گرفت. میزان AADT از ترددشمارهای موجود و داده های تصادف از پلیس راهور اخذ شد. برای تعیین CMF روش بیزتجربی در نظر گرفته شد. دلیل استفاده از روش بیزتجربی، کارایی بالای آن در حذف پدیده رگرسیون به میانگین و دیگر عوامل مخدوش کننده زمانی بوده و دقت بالای این روش به دلیل استفاده از تابع عملکرد ایمنی (SPF) به منظور تخمین منطقی فراوانی تصادفات در دوره قبل از اقدام اصلاحی است. در روند مطالعه، یک تابع عملکرد ایمنی از AASHTO(2010) بکارگرفته شد. با استفاده از این ابزار و پیشبینی تصادفات قبل و بعد از احداث میدان و همچنین محاسبه فراوانی تصادفات مورد انتظار در دوره قبل و بعد، اثربخشی ایمنی محاسبه شد. مقدار CMF بدست آمده در این تحقیق 68/0 بود که نشان دهنده یک کاهش 32 درصدی در تصادفات است. ارزیابی معناداری آماری این کاهش نیز نشان داد که کاهش 32 درصدی تصادفات در سطح اطمینان 90 درصد معنادار است. در نتیجه می توان با اطمینان 90 درصد انتظار کاهش حدود 30 درصدی تصادفات پس از احداث میدان در تقاطع با کنترل توقف را داشت.

    کلید واژگان: ارزیابی تاثیر ایمنی, میدان, کاهش تصادف, بیز تجربی
    Mohammad Koohi *, Shahin Shabaani

    Determining the numerical value of the safety effectiveness of countermeasures or the Crash Modification factor (CMF) is one of the issues that has received considerable attention in recent years in the world. In this regard, several studies have been carried out to determine the CMF for converting intersection to roundabout in different countries. The results of these studies have led to a reduction of about 35 to 70 percent of crashes at the intersections. Since there is no serious study regarding determining CMF of constructing a roundabout and the percentage of crash reduction due to this countermeasure in Iran, the researchers are seeking to determine the CMF and reduction percentage of the crashes due to this measure in Iran. For this purpose, Salman Farsi roundabout of Ilam city was evaluated. AADT rates were obtained from the available traffic counts and crash data from the police. For determining CMF, empirical Bayes method was considered. The reason for using empirical Bayes method is its high efficiency in removing the phenomenon of regression to mean and other time-alteration factors and the high precision of this method is due to the use of SPF in order to reasonably estimate the frequency of crashes in the period prior to countermeasure. During studying, a SPF from AASHTO 2010 was used. Using this tool and predicting crashes before and after the construction of the roundabout, as well as calculating the frequency of expected crashes before and after it, the effectiveness of safety was calculated. The results for crash frequency is as crash CMF and crash frequency reduction percentage indicates a CMF of 0.68, implying a 32 percent reduction in crash. The statistical significance evaluation of this reduction shows that the 32 percent reduction of crashes after constructing roundabout is significant at 90 percent confidence level.

    Keywords: Evaluation of Safety Effect, Roundabout, crashes reduction, empirical Bayes
  • شاهین شعبانی*، محمد کوهی
    با بازنگری آیین نامه طرح هندسی راه عرض شانه راه های اصلی با افزایش 35 درصدی مواجه شده است. در این پژوهش، تعیین میزان تاثیر توامان افزایش عرض شانه و رویه دار کردن آن در کاهش تصادفات در راه های دوخطه دوطرفه برون شهری هدفگذاری شد. مطالعات در حوزه راه های استان ایلام انجام و از روش بیز تجربی (EB) استفاده شد. تعدادی قطعه راه دارای شانه های باریک رویه دار و یا بدون رویه به عنوان گروه مرجع انتخاب و داده های تصادف، جریان ترافیک و هندسه آنها جمع آوری و تحت مدلسازی قرار گرفت. سه نوع مدل پیش بینی تصادف (SPF) برای کل تصادفات، تصادفات فوتی و جرحی و تصادفات وابسته به شانه در فصول سرد سال (پاییز و زمستان) با استفاده از مدل رگرسیون دوجمله ای منفی برای گروه مرجع ایجاد شد. تعدادی قطعه که شانه های آنها با تعریض و روکش ایمن سازی شده بودند نیز به عنوان گروه اصلاحی انتخاب گردیدند. برای تخمین ضریب بهبود تصادف (CMF)، تصادفات مورد انتظار در تمام قطعات اصلاحی با هم جمع و سپس با تعداد تصادفات مشاهده شده کل در دوره بعد از اقدام اصلاحی مقایسه گردید. همچنین دو بار روش EB برای گروه اصلاحی بهسازی شانه های باریک به شانه های پهن رویه دار انجام شد. یک بار با SPF مربوط به هر یک از سه دسته تصادف، با درنظرگرفتن این که گروه اصلاحی ممکن است سازگاری خوبی با گروه مرجع نشان ندهد و یک بار فقط با SPF تصادفات کل انجام شد. نتایج نشان داد تعریض و رویه دار کردن شانه ها تاثیر ایمنی قابل توجهی بر تصادفات وابسته به شانه در فصول سرد سال با CMF حدود 42/0 (کاهش 58 درصدی) و تصادفات فوتی و جرحی با CMF حدود 72/0 (کاهش 28 درصدی) دارد. همچنین می تواند باعث بهبود 12 درصدی کل تصادفات فصول سرد سال گردد.
    کلید واژگان: ایمن سازی شانه راه, راه دوخطه دوطرفه برونشهری, ضریب بهبود تصادف, روش بیز تجربی
    Shahin Shabani *, Mohammad Koohi
    The shoulder width of the main roads has risen by 35% by revising the Highway Geometric Design. In this research, determination of the effect of simultaneously increasing shoulder width and its paving on decreasing crashes in rural two-way two-line highways was targeted. The studies were conducted in Ilam province highways and the experimental empirical Bayes (EB) method was used. Several highways sections with narrow shoulders paved or non-paved were selected as reference groups and crash data, traffic flow, and their geometry was collected and modeled. Three types of crash prediction model (SPF) were created for the total number of crashes, fatal crashes and shoulder related crashes in the cold seasons (autumn and winter) using the negative binomial regression model for the reference group. Some sections of which shoulders had become safety by widening and paving were also selected as an improved group. To estimate the crash modification factor (CMF), the expected crashes in all improved sections were summed up and then compared with the total number of observed crashes in the period after the countermeasure. The EB method was also repeated twice for the improved group of improving the narrow shoulder to the wide and paved shoulder. Once with the SPF for each of the three crash categories, considering the improved group may not be well-matched with the reference group, and once only with the SPF of the total crashes. The results showed that Widening and paving the shoulders affects considerably on the safety of the shoulders related crashes in the cold seasons with CMF of about 0.42 (58% reduction) and the fatal and injuring accidents with CMF of about 0.72 (28% reduction). It can also contribute to a 12 percent improvement of the total crashes of the cold seasons.
    Keywords: Highway Shoulder Safety Improvement, rural two-way two-line highway, crash modification factor, Empirical Bayes method
  • یاسر گراوند*، ناصر بهروزی، محمد کوهی، سمیه زارع نژاد، زهرا علیزاده
    در پژوهش حاضر رابطه ساختار خانواده و افت تحصیلی با نقش میانجی سبکهای هویت  بررسی شد. روش پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان متوسطه دوم شهر خرم آباد بود که از بین آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای و هدفمند تعداد 365 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای تحقیق شامل پرسشنامه های ساختار خانواده (FAD) و  سبک هویت (ISI) بودند، همچنین معدل کمتر از 15 ترم گذشته دانش آموزان به عنوان ملاک افت تحصیلی در نظر گرفته شد. برای تحلیل داده روش تحلیل مسیر به کار رفت. بر اساس نتایج حاصل الگوی پیشنهادی پژوهش مورد تایید قرار گرفت ، بین ساختار خانواده و افت تحصیلی رابطه مستقیم وجود نداشت اما رابطه غیرمستقیم از طریق تمام خرده مولفه های سبکهای هویت وجود داشت، همچنین بین ساختار خانواده با تمام خرده مولفه های سبکهای هویت رابطه مستقیم یافت شد. علاوه بر این از بین خرده مولفه های سبکهای هویت، دو خرده مولفه سبکهای هویت سردرگم- اجتنابی و  هویت اطلاعاتی با افت تحصیلی رابطه مستقیم نشان دادند. درمجموع ساختار خانواده به واسطه ی سبکهای هویت به عنوان یک میانجی بانفوذ می تواند بر افت تحصیلی دانش آموزان تاثیرگذار باشد. لذا، نقش محوری سبکهای هویت و ساختار خانواده باید در کانون توجه مداخلات و برنامه ریزی های مرتبط با بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان باشد.
    کلید واژگان: ساختار خانواده, سبک های هویت, افت تحصیلی
    Yaser Garavand *, Naser Behrouzi, Mohammad Koohi, Somayeh Zarenezhad, Zahra Alizadeh
    In the present research, the relationship between family structure and academic failure is considered with mediator role of  identity styles. The research method was correlation of path analysis. The statistical population consisted of all Secondary school students in the Khorramabad city. A sample of 365 students was selected using multi-stage random sampling and Purposive method. The research instrument consisted of Family structure Questionnaire (FAD) and Identity Styles (ISI), and the average less than 15 considered as a criterion for academic failure. For data analysis the path analysis method was used. Based on the results the research proposed model was approved. There was no direct relationship between family structure and academic failure, but there was an indirect relationship through all the components of identity styles, Also, there was a direct relationship between family structure and all components of identity styles. In addition, among the components of identity styles, two components of confused-avoidance identity styles and informational identity showed a direct relation with academic failure. In sum, the family structure through the identity styles as an influential mediator, can affect students' academic failure. Therefore, the central role of styles of identity and family structure should be at the center of attention of interventions and planning related to improving the academic performance of students.
    Keywords: Family structure, Identity styles, academic failure
  • محمد کوهی*، محمد کرمی

    تحقیق حاضر به منظور بررسی و مطالعه درک از خطر رانندگان شهر ایلام در قبال قوانین راهنمایی و رانندگی بر حسب متغیرهای سن، میزان تحصیلات، سوابق تصادفات، تجربه رانندگی و تعداد جریمه شدن در سال انجام شده است. جهت رسیدن به نتایجی که بیشترین تاثیر را در بالابردن میزان درک از خطر دارد، پرسشنامه هایی، تنظیم و در بین رانندگان سطح شهر، توزیع شد و پس از تکمیل شدن توسط راننده ها جمع آوری گردید. مولفه های رفتارهای ترافیکی، دیدگاه های ترافیکی و رفتارهای مخاطره آمیز به عنوان مولفه های درک از خطر رانندگان در نظر گرفته شد تا برحسب متغیرهای ذکرشده برای تمامی رانندگان ارزیابی شود. نتایج نشان داد که افزایش تحصیلات باعث نشده که افراد دارای تحصیلات بالا در جمع افراد با درک از خطر بالا قرار گیرند؛ همچنین با افزایش سن افراد، درک از خطر ترافیکی و قانون پذیری آنها افزایش چشمگیری پیدا می کند و درک از خطر در افرادی که کمتر از 1 سال تجربه رانندگی دارند بیشتر از افرادی است که 1-2 سال یا 3-5 سال از تجربه رانندگیشان می گذرد. از سال پنجم رانندگی به بعد نیز دوباره درک از خطر افزایش می یابد و در راننده های با بیش از 10 سال تجربه رانندگی به اوج خود می رسد.

    کلید واژگان: شهر ایلام, رانندگان, درک از خطر, ترافیک
    Mohammad Koohi *, Mohammad Karami

    The present study aims to investigate and study the understanding of the risk of drivers in Ilam city in terms of traffic rules according to age variables, level of education, accident records, driving experience and number of fines per year, using a questionnaire developed and distributed among drivers in the city level and their collection were completed after being completed by the drivers to achieve the results that have the greatest impact on increasing the level of understanding of the risk. Components of traffic behaviors, traffic views, and risky behaviors were considered as components of driver risk perception to be evaluated for all drivers according to the variables mentioned. The results showed that higher education did not make high-educated people more likely to be at risk. Also, as people age, their understanding of traffic hazards and their legitimacy increases dramatically. People who have less than 1 year of driving experience have a better understanding of the risk than people who have 1-2 years or 3-5 years of driving experience. But from the fifth year onwards, the perception of danger increases again, and among drivers with more than 10 years of driving experience, it peaks.

    Keywords: Ilam City, Drivers, driving hazards, Traffic
  • زکیه حسینی، یاشار عزیزیان کلاندرق*، صمد سبحانیان، محمد کوهی، غلامرضا پیرقلی گیوی
    در این تحقیق نانوساختارهای کادمیوم سولفید(CdS) و کادمیوم سولفید آلاییده شده با cc 3 منگنز به روش فراصوت تهیه شده و از آن جهت تهیه نانوکامپوزیت PVP: CdS و PVP: CdS -3cc Mn به عنوان لایه میانی در ساخت ساختار شاتکی فلز-پلیمر-نیمرسانا(MPS) استفاده شده است. خواص ساختاری، ریخت شناسی، میزان خلوص و خواص اپتیکی نانوساختارهای تهیه شده توسط آنالیزهای XRD، SEM، EDX و UV-Vis مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج الگوی پراش پرتو ایکس نمونه CdS تشکیل فاز مکعبی کادمیوم سولفید را تایید کرده و اندازه میانگین نانوبلورک های آن برابر nm 6 به دست آمد. آنالیز EDX هر دو نمونه، فاز خالص نانوساختارهای تهیه شده را تایید کرد. گاف انرژی نانوساختارها از طریق نمودار گاف انرژی محاسبه شد که مقدار آن برای نانوساختارهای CdS و CdS -3cc Mn به ترتیب برابر eV 4.2 و eV 3.6 به دست آمد که به دلیل اصل محدود شدگی کوانتومی از مقدار بالکی آن (eV 2.5) بزرگتر می باشد. پارامترهای دی الکتریکی از قبیل ɛ′، ɛ′′ و tan δ ساختارهای شاتکی Al/PVP: CdS/p-Si (MPS1) و Al/PVP: CdS -3cc Mn /p-Si (MPS2) از طریق اندازه گیری C/G-f در محدوده بسامدی MHz 1- Hz 100 محاسبه و باهم مقایسه شدند. نتایج نشان دادند پارامترهای دی الکتریکی به شدت تابع بسامد هستند. همچنین آلایش نانوساختارهای کادمیوم سولفید با مقدار بسیار کم منبع منگنز موجب کاهش ثابت دی الکتریک، ضریب رسانش، و افزایش تانژانت اتلافی ساختار شاتکی MPS2 در مقایسه با MPS1 می شود.
    کلید واژگان: پارامترهای دی الکتریکی, اندازه گیری C, G-f, ثابت دی الکتریک, تانژانت اتلافی, رسانندگی الکتریکی
    Zakieh Hosseini, Yashar Azizian-Klandaragh *, Samad Sobhanian, Mohammad Kouhi, Gholamreza Pirgholi-Givi
    Introduction
    In this research, cadmium sulfide (CdS) and cadmium sulfide doped with 3 cc manganese (3cc Mn-CdS) nanostructures have been prepared by ultrasound-assisted method and obtained products have been used for preparation of PVC: CdS and PVP: 3 cc Mn-CdS nanocomposites as an interfacial layer of the metal-polymer-semiconductor (MPS) Schottky structures. The structural, morphological, purity and optical properties of prepared nanostructures have been investigated by XRD, SEM, EDX and UV-Vis analyzes. The XRD of CdS sample confirmed the formation of the cadmium sulfide with cubic phase and its average nanocrystallite size obtained 6 nm. EDX analysis of both samples confirmed the pure phase of the prepared nanostructures. The energy gap of the CdS and 3 cc Mn-CdS nanostructures was calculated through the energy gap diagram 4.2 eV and 3.6 eV, respectively, that these values are bigger than from its bulk value (2.5 eV) due to the quantum confinement effect.
    Methods
    Dielectric parameters such as ɛ′, ɛ″ and tan δ, of Al /PVP: CdS/ p-Si (MPS1) and Al /PVP: 3 cc Mn-CdS / p-Si (MPS2) Schottky structures are calculated and compared using C/G-f measurements in the frequency range of 100 Hz –1 MHz.
    Findings
    The results showed that the dielectric parameters are strong function frequency. Also, doping of cadmium sulfide nanostructures with a very small amount of manganese source leads to a decrease in the dielectric constant, conductivity, and increase in the series resistance and loss tangent of the MPS2 compared to MPS1 Schottky structure.
    Keywords: Dielectric parameters, C, G-f measurements, dielectric constant, Loss tangent, Electrical Conductivity
  • یاسر گراوند، غلامحسیین مکتبی*، محمد کوهی، مریم صمدی طاهر گورابی

    هدف این پژوهش، بررسی تاثیر سرمایه های روان شناختی و روحیه پژوهشی با خودمختاری پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه چمران اهواز بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری در این تحقیق شامل همه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده های علوم انسانی دانشگاه چمران اهواز که در سال تحصیلی 97- 1396 مشغول به تحصیل بوده و تعداد آنها در کل 368 نفر بود. از این تعداد 190 نفر با روش نمونه گیری، طبقه ای نسبتی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. گردآوری داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های خودمختاری پژوهشی (2016، garavand)، سرمایه روان شناختی (لوتانز و همکاران، 2007) و روحیه پژوهشی (Shirzad,2011) انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS21 و بهره گیری از رگرسیون چندگانه انجام شد. نتایج، تحلیل رگرسیون نشان داد که از بین خرده مقیاس های سرمایه روان شناختی دو خرده مقیاس تاب آوری و خرده مقیاس خودکارآمدی قادر به تاثیرگذاری بر خودمختاری پژوهشی می باشند. علاوه بر این، از بین خرده مقیاس های روحیه پژوهشی، دو خرده مقیاس پشتکار و خرده مقیاس کنجکاوی قادر به تاثیرگذاری بر خودمختاری پژوهشی بودند.

    کلید واژگان: خودمختاری پژوهشی, سرمایه روان شناختی, روحیه پژوهشی, دانشجویان تحصیلات تکمیلی
    Yaser Garavand, Gholamhossien Maktabi *, Mohammad Koohi, Maryam Samadi Taher Gorabi

    The purpose of this study was to investigate the effect of psychological capital and spirit of inquiry on research autonomy of postgraduate students of Chamran university of Ahvaz. The research method was descriptive correlational. the statistical population of the study included all postgraduate students of the faculties of humanities of Chamran university who were studying in the academic year 1396-97 that is total of 368 students of these, 190 people were selected by stratified sampling method as research sample. data were collected using Research autonomy questionnaire (Gravand, 2016), Psychological capital (Lutans et al., 2007) and Spirit of inquiry (Sherzad, 2012). data were analyzed by SPSS-21 software using multiple regression. The results of regression analysis showed that among the subscales of psychological capital, two subscales of resiliency and self-efficacy subscales were able to influence research autonomy. in addition, among the subscales of the spirit of inquiry, two subscales of perseverance and the curiosity subscale were able to influence research autonomy. Therefore, it is necessary to nurture and enhance resilience, self-efficacy, perseverance, and curiosity as effective factors in enhancing students' autonomy and research spirit, to consider the relevant professors, authorities, and policy makers and provide context for the realizing of these traits in educational settings.

    Keywords: Research autonomy, psychological capital, spirit of inquiry, Graduate Students
  • یاسر گراوند*، محمد کوهی، الهه سیدکابلی، احمد علیزاده
    پژوهش حاضر با هدف ساخت و بررسی ساختار عاملی پرسشنامه درگیری پژوهشی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش از نوع پیمایشی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده های علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد (ادبیات و علوم انسانی، الهیات و معارف اسلامی، علوم ورزشی، علوم تربیتی و روانشناسی، علوم اداری و اقتصادی) به تعداد 3199 نفر بود که از طریق فرمول کوکران حجم نمونه 343 نفر برآورد شد. آزمودنی ها به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. مدل نظری لیننبریک و پینتریچ (2002) به عنوان مبنای ساخت مقیاس قرار گرفت. این مدل شامل سه مولفه ی درگیری شناختی، عاطفی و رفتاری است. از نرم افزار SPSS و AMOS برای تحلیل داده ها استفاده گردید. برای احراز روایی پرسشنامه از روایی محتوایی وتحلیل عاملی تاییدی و برای بررسی پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه توسط 8 نفر از متخصصان دانشگاه فردوسی مشهد (بر اساس شاخص روایی محتوایی) مورد تایید قرار گرفت و گویه های نامناسب حذف شدند. شاخص های نیکویی برازش مدل مذکور را تایید کردند. نتایج نشان داد ضریب آلفای کل پرسشنامه 89/0 و برای عامل های درگیری شناختی (80/0)، عاطفی (73/0) و رفتاری (76/0) بود. درمجموع پرسشنامه درگیری پژوهشی از همسانی درونی مطلوب و روایی مناسبی برخوردار بود و می توان از این پرسشنامه در پژوهش ها استفاده کرد.
    کلید واژگان: پرسشنامه, درگیری پژوهشی, پایایی, روایی, تحلیل عاملی تاییدی
    Yaser Garavand *, Mohammad Koohi, Elahe Seyed Kaboli, Ahmad Alizadeh
    The present study was conducted with the aim of constructing and investigating the factor structure of students' research engagement questionnaire. The research method was survey and the statistical population includes all of the postgraduate students of humanities faculty (Literature and Humanities, Islamic Theology and Science, Sport Sciences, Education and Psychology, Administrative and Economic Sciences) at Ferdowsi University of Mashhad (N=3199). Using Cochran formula, the sample size was estimated to be 343 student. The participants were selected by stratified random sampling. The theoretical model Linnenbrink and Pintrich (2002) was determined as the basis of scale construction. This model includes three components of cognitive, emotional, and leadership engagement. SPSS and AMOS software are used for data analysis. Content validity and confirmatory factor analysis were used to determine the validity of the questionnaire and Cronbach's alpha coefficient to check the reliability. The results showed that the alpha coefficient of the questionnaire was 0.89 and for cognitive (0.80), emotional (0.73) and behavioral (0.76). Content validity of the questionnaire was confirmed by 8 experts of Ferdowsi University of Mashhad (based on CVI) and inappropriate items were removed. Goodness indicators confirmed the fit of the model. According to the research results the research engagement questionnaire had good internal consistency and validity and this questionnaire can be used in research.
    Keywords: questionnaire, Research Engagement, reliability, validity, Confirmatory Factor Analysis
  • محمد کوهی*، شاهین شعبانی

    در این تحقیق اثربخشی ایجاد روشنایی شبانه در راه های برونشهری مورد ارزیابی قرار گرفته است. بدین منظور تعدادی از راه های برون شهری استان ایلام انتخاب که دو محور به عنوان گروه اصلاحی و دو محور به عنوان گروه مقایسه انتخاب شده است. داده های تصادفات چهار سال مربوط به این محورها گردآوری و این داده ها بر اساس روش مطالعه قبل و بعد با گروه مقایسه برای بررسی کاهش تصادفات و روش فایده/هزینه برای بررسی اقتصادی، تحلیل شده اند. برای تخمین دقیق اثربخشی، تصادفات پیشبیی شده در سایت های اصلاحی و مقایسه بکار رفته که این پیشبینی ها با استفاده از مدل پیشبینی تصادفات در راه های دوخطه برونشهری به دست آمده است. نتایج به دست آمده با استفاده از ضریب بهبود تصادف (CMF) مربوط به ایجاد روشنایی و طبق روش کالیبره کردن مدل، برای شرایط محلی کالیبره شده است. با اعمال این مراحل، نتایج به دست آمده، کاهش 28 درصدی فراوانی تصادفات شبانه پس از ایجاد روشنایی را نشان می دهد. معناداری این کاهش از لحاظ آماری نیز مورد سنجش قرارگرفته و آزمون معناداری آماری نشان از دقت نتیجه به دست آمده در سطح اطمینان 90 درصدی دارد. برای ارزیابی اقتصادی این اقدام اصلاحی، روش فایده/هزینه بکار رفته است. نتایج ارزیابی اقتصادی ایجاد روشنایی در این تحقیق برای یک دوره 15 ساله نشان می دهد که ایجاد روشنایی در بهبود ایمنی موفق بوده زیرا نسبت فایده به هزینه کل در دوسایت اصلاحی برابر 1700 به 1 است. این مقدار نشان می دهد که منافع به دست آمده در ارزش ریالی، بسیار بیشتر از هزینه های سالیانه ایجاد روشنایی طی یک دوره 15 ساله بوده و نزدیک به 1700 برابر است.

    کلید واژگان: اثربخشی, کاهش تصادفات, اقدامات اصلاحی, ایجاد روشنایی
    Mohammad Koohi *, Shahin Shabani

    In this research, the effectiveness of installing night lighting in rural roads was evaluated. To this end, a number of rural roads of Ilam province have been selected. Two axes have been selected as the counter group and two axes as the comparison group. Crash data of four years has been collected. The collected data is analyzed according to before and after study with comparison group for studying crash reduction and benefit/cost method for economic analysis. For accurately estimating the effectiveness, the predicted crashes on improved and comparison sites were used. These predictions were done using the prediction model of crashes in rural two-way roads, and then the results were calibrated for local conditions using the crash modification factor related to lighting installation and also the model calibration method. By applying different stages of the method, the results show a 28% reduction in the frequency of overnight crashes after lighting installation. The statistical significance test indicates the accuracy of the result at 90% confidence level. The results demonstrate an acceptable effectiveness of lighting installation in reduce overnight crashes. The results of the economic evaluation of lighting installation in this study indicate that lighting installing has been successful in improving safety. The ratio of the benefit to the total cost of lighting installing on two counter sites is 1700 to 1. This value indicates that the benefits gained in Rial value are much higher than the annual costs of lighting installation during a 15-year period and about 1700 times.

    Keywords: effectiveness, crashes reduction, Countermeasures, Lightening Installation
  • محمد کوهی*، شاهین شعبانی
    ایمنی در تقاطع به دلیل نقاط برخورد احتمالی فراوان و مسیرهای مختلف موجود، شکل ویژه ای به خود میگیرد که نیاز به تحلیل های ویژه ای خواهد داشت. یکی از روش های تحلیل ایمنی در تقاطع ها، ایجاد مدل های پیشبینی تصادفات با استفاده از مدلهای رگرسیونی پواسون و دوجمله ای منفی است. هر چند که استفاده از رگرسیون دوجمله ای منفی بدلیل رسیدگی به بیش پراکندگی داده ها ارجحیت دارد. اما تحقیق حاضر در ابتدای راه به جهت مدلسازی تصادفات تقاطع های شهری، هر دو مدل را مورد ارزیابی قرار می دهد. پس از آزمون مدل ها با معیارهای آکایک، انحراف و لگاریتم درستنمایی، مدل رگرسیون دوجمله ای منفی برازش بهتری نشان داد و به عنوان مدل بهتر انتخاب شد. برای مدلسازی، از داده های یک دوره 5 ساله از تصادفات رخ داده در تقاطع های سه شاخه شهر بروجرد استفاده شده است. متغیرهای ورودی در مدل پس از انجام آزمون ارزیابی معناداری انتخاب شد. این متغیرها شامل تعداد خطوط عبوری، تعداد خطوط گردش به راست با جزیره ترافیکی و زاویه تقاطع بود. پس از انتخاب متغیرها، دقت مدل نیز مورد بررسی قرار گرفت. برای معتبرسازی مدل از معیارهای ، خطای جذر میانگین مربع، میانگین خطای مطلق و میانگین قدر مطلق درصد خطا استفاده شد. پس از ارزیابی دقت مدل در پیشبینی تصادفات، مشخص شد که مدل برای ارزیابی تصادفات نتایج قابل قبولی ارایه می دهد اما برای پیشبینی تصادفات، نتایج از دقت بالایی برخوردار نیست(R2 = 0.52). مقدار R2برای مدل نشان می دهد که پیشبینی ها دقت بالایی نخواهند داشت اما هنوز پیشبینی های قابل قبولی می تواند ارایه دهد.
    کلید واژگان: مدلسازی تصادفات, تقاطع های شهری, رگرسیون دوجمله ای منفی
    Mohammad Koohi *, Shahin Shaabani
    One of the intersection safety analysis methods is creating crash prediction models using the negative binomial and Poisson regression models. However, the use of negative binomial regression is preferable due to its more data dispersion. But, the research evaluates both models at first for modeling urban intersections crashes. After testing the models by criteria of Akaike information, deviation and log-likelihood, the negative binomial regression model showed a better fit and was chosen as the better model. For modeling, the data of a 5-year period of crashes occurred at the three leg intersections of Boroujerd city has been used. The input variables of the model were selected after a significance evaluation test. These variables included the number of passing lanes, the number of right turn with traffic island lanes and the skew angle. After selecting the variables, the accuracy of the model was also studied. To validate the model, the criteria of R2, root mean square error, mean absolute error, and mean absolute percentage error were used. After evaluating the model accuracy in the prediction of accidents, it was found that the model provides acceptable results for evaluating crashes, but the results are not very accurate for predicting them (R2 = 0.52). The R2 value for the model shows that the predictions will not be precise enough, but reasonable predictions can still be provided.
    Keywords: crashes modeling, urban intersections, Negative binomial regression
  • محمد کوهی*، حسین کارشکی، بهروز مهرام

    چرخه پژوهش علمی وابسته به مهارت های خودتنظیمی است و مشارکت در پژوهش نیازمند برنامه ریزی، نظارت و بازاندیشی است. هدف پژوهش حاضر بررسی خودتنظیمی پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی بود، روش پژوهش توصیفی و جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد بود که از این تعداد 275 نفر به شیوه نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند و به مقیاس محقق ساخته ی خودتنظیمی پژوهشی پاسخ دادند. پرسشنامه حاضر بر اساس نظریه خودتنظیمی زیمرمن (2002) تهیه گردید و روایی محتوایی آن از طریق داوری تخصصی شش تن از اساتید روانشناسی و علوم تربیتی تایید شد. تحلیل مولفه های اصلی با چرخش واریماکس بیانگر وجود چهار عامل بود که روی هم 90/41 درصد از واریانس پرسشنامه خودتنظیمی پژوهشی را تبیین کردند. ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه خودتنظیمی پژوهشی (93/0) و برای عامل های باورهای انگیزشی (87/0)، مدیریت منابع پژوهشی (84/0)، نظارت و بازاندیشی (84/0) و آینده نگری (83/0) به دست آمد. نتایج نشان داد که بین مقاطع تحصیلی ازلحاظ خودتنظیمی پژوهشی تفاوت معناداری وجود ندارد اما بین گروه های آموزشی علوم انسانی و غیر علوم انسانی تفاوت معناداری وجود دارد، طوری که میانگین دانشجویان رشته های علوم انسانی در عامل های باورهای انگیزشی و مدیریت منابع به طور معنی داری بیشتر از دانشجویان رشته های غیر علوم انسانی بود؛ بنابراین، بهبود عملکرد پژوهشی دانشجویان نیازمند توجه و آموزش اساتید، دانشگاه و برنامه های درسی به مهارت های خودتنظیمی در پژوهش است.

    کلید واژگان: خودتنظیمی پژوهشی, تحصیلات تکمیلی, گروه های آموزشی, مقاطع تحصیلی, نظریه خودتنظیمی زیمرمن
    Mohammad Koohi*

    Cycle of scientific research related to self-regulation skills and participation in research requires planning, monitoring and reflection. The aim of this study was to investigate of research self-regulation of post graduate students. The research method was descriptive. The statistical population included all postgraduate students of Ferdowsi university of Mashhad. 275 students were selected from the mentioned population by quota sampling method and answered the research self-regulated questionnaire. The questionnaire was developed based on Zimmermann's self-regulation theory (2002) and its content validity was confirmed by the expert judgment of six psychology and education scholars. Principal component analysis with varimax rotation revealed four factors that explained 41.90% of the variance of the research self-regulation questionnaire. Cronbach's alpha coefficients used for research self-regulation questionnaire (0.93) and motivational beliefs (0.87), research resource management (0.84), Monitoring and Self-reflection (0.84), and Forethought (0.83).The results showed that there was no significant difference between the degrees of education in self-regulation, but there was a significant difference between educational groups that the mean of motivational beliefs and resource management factors of the students of the humanities was higher than the non-human sciences students. Therefore, according to the findings of this study, improving student performance requires teachers’ attention and training, academic curriculum to research self-regulation.

    Keywords: Research Self- regulation, post-graduate, Educational Groups, Academic Degrees, Zimmermann's self-regulation theory
  • محمد کوهی*، یاسر گراوند، عباس قاسم زاده، احسان عباسی جوشقان
    هیجان ها به طور بالقوه در هر جنبه ای از فرایند تدریس و یادگیری دخیل هستند و تدریس خوب با انواعی از هیجان های مثبت تحقق پیدا می کند. بنابراین درک ماهیت هیجان ها در محیط های آموزشی ضروری است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی شاخص های روان سنجی پرسشنامه هیجان های تدریس تریگول (2012) بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه پژوهشی کلیه اساتید دانشگاه فردوسی مشهد (804 نفر) بودند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 280 نفر تعیین شد و به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. روایی محتوایی پرسشنامه توسط 5 نفر از متخصصان دانشگاه فردوسی بر اساس شاخص روایی محتوایی موردبررسی قرار گرفت، برای احراز روایی سازه از تحلیل عاملی تاییدی و برای پایایی از روش همسانی درونی و باز آزمایی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی برازندگی مدل و ساختار روابط درونی گویه ها را تایید کرد. ضریب آلفا برای کل پرسشنامه هیجان های تدریس برابر با 89/0 و برای عامل ها از 73/0 تا 84/0 به دست آمد. نتایج نشان داد که پرسشنامه هیجان های تدریس از ویژگی های روان سنجی قابل-قبولی برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری معتبر در مطالعات هیجان های مربوط به تدریس استفاده کرد.
    کلید واژگان: رواسازی, تحلیل عاملی تاییدی, تدریس دانشگاهی, هیجان های اساتید, پرسشنامه هیجان های تدریس
    Mohammad Koohi *, Yaser Garavand, Abas Ghasemzadeh, Ehsan Abbasi Josheghani
    Emotions are intimately involved in virtually every aspect of the teaching and learning process and good teaching is charged with positive emotions. Therefore; an understanding of the nature of emotions within the educational context is essential. This study aimed to investigate the Psychometric Properties of the emotions in the teaching Inventory of Trigwell (2012). The research method was descriptive-correlative. Teachers of Ferdowsi University of Mashhad were the research population. The required sample size was determined 280 based on the Cochran formula and participants were selected by the relative class sampling method. The Content Validity of inventory was evaluated by 5 experts based on the CVI Index. The validity was determined by confirmatory factor analysis and the reliability of ETI was confirmed by internal consistency (Cochran`s alpha) and test-retest method. The goodness of fit indexes was confirmed by confirmatory factor analysis (CFA). Also, the alpha coefficient for total size was 0/89 and for subscales was from 0/73 to 0/84. Hence, Results showed that Emotions in the teaching Inventory had acceptable psychometric properties in the sample of university teachers and can be used as a valid scale in studies related to the teaching emotions.
    Keywords: Validation, Confirmatory Factor Analysis, Academic Teaching, Emotions of university teachers, Emotions in teaching inventory
  • محمد کوهی*، علیرضا ستوده خیابان، صمد سبحانیان
    در این مقاله تاثیر جنس و فاصله زیرلایه روی ویژگی های لایه نشانی نانو پودر آلومینای گاما به روش پاشش پلاسمایی مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور با استفاده از مشعل پلاسمایی لایه نشانی نانوپودر آلومینا بر روی دو نوع زیر لایه از جنس فولاد زنگ نزن و شیشه پیرکس انجام گرفت. مشخصات مورفولوژیکی نانو لایه تهیه شده از طریق بررسی تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی مطالعه شد. همچنین، ساختار و تغییرات فازی نانوپودر آلومینا با استفاده از طیف های پراش پرتو ایکس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان می دهند میزان نشست ذرات روی زیر لایه فولاد بیشتر از مورد شیشه می باشد. همچنین، با افزایش فاصله زیرلایه میزان نشست ذرات در هردو زیرلایه کاهش می یابد. یک موقعیت بهینه ای برای زیرلایه نسبت به نازل مشعل برای ایجاد و کنترل مناسب لایه نشانی وجود دارد. یک نتیجه مهم در این کار تجربی تغییر فاز آلومینای گاما به نوع آلفا در اثر حرارت بالای مشعل پلاسمایی می باشد.
    کلید واژگان: پاشش پلاسمایی, آلومینا, لایه نشانی, تغییر فاز, پراش اشعه ایکس
    M. Kouhi*, A. R. Sotoudeh Khiaban, S. Sobhanian
    In this paper, the effect of the material and distance of the substrate on the characteristics of gamma alumina nanopowder coated by plasma spray method are investigated. For this purpose alumina nanopowder were coated on the two types of stainless steel and Pyrex glass substrates using a plasma torch. Morphological characteristics of the prepared nanolayer are studied by investigating the scanning electron microscope patterns. Also, the structure and phase changes of deposited alumina are investigated by X-ray diffraction spectrum. The results of this study show that the amount of particles deposition on the steel substrate is more than the glass case. Also, it is shown that by increasing the substrate distance, the amount of particle deposition is decreased for substrates. There is one optimum distance for substrate position with respect to the nozzle exit of the torch for produce and suitable coating and its control. One important result of this experimental study is the phase transfer of alumina from gamma to alpha due to the high temperature of the plasma torch
    Keywords: Plasma Spray, Alumina, Coating, Phase Transition, X-ray Diffraction
  • محمد کوهی *، علی واحدی، ابوالفضل اکبرزاده
    در این مقاله، یک نقطه کوانتومی کروی جدید برای افزایش و مدیریت پذیرفتاری نوری غیرخطی مرتبه سوم اثر الکترو اپتیک مربعی پیشنهاد شده است. این نانوساختار شامل پوسته نقص احاطه شده توسط دو چاه پتانسیل هست. اندازه نقطه کوانتومی، ضخامت، موقعیت و پتانسیل پوسته ی نقص تاثیر زیادی روی پذیرفتاری نوری غیرخطی مرتبه سوم دارند. با حل عددی معادله شرودینگر در تقریب جرم موثر، پذیرفتاری نوری غیرخطی مرتبه سوم محاسبه شد. نتایج نشان می دهند با افزایش اندازه نقطه ی کوانتومی پذیرفتاری نوری غیرخطی مرتبه سوم افزایش می یابد. همچنین با افزایش ضخامت پوسته ی نقص پذیرفتاری نوری غیرخطی مرتبه سوم افزایش و طول موج تشدید انتقال به سرخ پیدا می کند. بیشترین مقدار پذیرفتاری نوری غیرخطی مرتبه سوم وقتی قابل حصول هست که در وضعیت متقارن موقعیت پوسته ی نقص، پتانسیل نقص برابر پتانسیل پله شود.
    کلید واژگان: اثر الکترواپتیک مربعی, پذیرفتاری نوری, نقص, نقطه کوانتومی
    M. Kouhi *, A. Vahedi, A. Akbarzadeh
    In this paper, a new spherical quantum dot is proposed to management and enhancement of third order nonlinear optical susceptibility of quadratic electro optic effect. This nanostructure is containing defective shell surrounding with two well. The size of quantum dot, thickness, position and potential of defect have a significant effect on third order optical susceptibility. By numerically solving of Schrödinger equation in the effective mass approximation the third order nonlinear optical susceptibility were calculated. The results are shown that with increasing of dot size the third order nonlinear optical susceptibility is increased. Also, with increasing of defect shell thickness the third order nonlinear optical susceptibility is increased and resonance wavelength is red shifted. The most value of third order optical susceptibility is available when in the symmetric condition of defect position, the defect potential becomes equal to the barrier potential.
    Keywords: Quadratic Electro, Optic Effect, Optical Susceptibility, Defect, Quantum Dot
  • مرتضی کرمی، یاسر گراوند*، محمد کوهی
    تحقیق حاضر باهدف بررسی رابطه ی ساده و چندگانه ی محیط های سازندگی با روحیه ی پژوشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهدانجام شد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری تحقیق (475) نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد بود که تعداد 135 نفر (99 نفر زن و 36 نفر مرد) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر اساس فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار های مورداستفاده شامل پرسشنامه محیط های سازنده گرایی و روحیه پژوهشی بودند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین مقیاس محیط های سازنده گرایی و تمام خرده مولفه های روحیه پژوهشی بجزء خرده مولفه تاکید بر دانش قبلی رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت علاوه بر این تحلیل رگرسیون ساده نشان داد که از طریق محیط های سازنده گرایی می توان روحیه پژوهشی را پیش بینی کرد و از بین خرده مولفه ی محیط های سازنده گرایی سه خرده مولفه ی نقش تسهیل گری استاد، ارزشیابی تکوینی و توجه به دیدگاه های مختلف قادر به پیش بینی روحیه پژوهشی شدند. بنابراین لازم است که اساتید دانشگاه ها برای بهبود روحیه پژوهشگری در دانشجویان آموزه های رویکر سازنده گرایی را مد نظر داشته باشند و بشتر تسهیل گر جریان آموزش و پژوهش باشند نه انتقال دهنده صرف اطلاعات.
    کلید واژگان: محیط های سازنده گرایی, روحیه پژوهشی, نقش تسهیل گری استاد, ارزشیابی تکوینی, توجه به دیدگاه های مختلف
    Morteza Karami, Yaser Garavand *, Mohammad Koohi
    The purpose of this study was to investigate the simple and multiple relationship between constructive environments with the Research Spirit of Graduate Students of Ferdowsi University of Mashhad. The research method was descriptive and correlational and population (475) students of the faculty of Education and Psychology, Ferdowsi University of Mashhad, 135 of students (99 females and 36 males) were selected by Stratified random sampling based on Cochran formula. Instrument were included constructivism environments questionnaire and Research spirit. The results of Pearson correlation coefficient showed that there was a positive and significant relationship between the scale of constructivism environments and all the sub-components of the research Spirit, except for the sub-components of emphasis on previous knowledge. In addition, simple regression analysis showed that through constructivist environments, could predicted Research Spirit . Among the sub-components of constructivist environments, the three sub-components of the facilitator's role, the Formative assessment, and attention to different perspectives were able to predict the Research Spirit. Therefore, it is imperative that university professors take into account the constructivist approach Teachings to improve the student's spirit of research and, moreover, facilitate the flow of education and research rather than the transfer of information.
    Keywords: constructivism environments, Research spirit, the facilitator's role of the professor, Formative Assessment, attention to different perspectives
  • حسین کارشکی، محمد کوهی *
    علاوه بر هوش و استعداد، متغیرهای دیگری مانند ارزش دهی دانشجویان به تکالیف تحصیلی بر عملکرد و پیشرفت تحصیلی آنان موثر است. هدف پژوهش حاضر بررسی روایی و پایایی مقیاس ارزش دهی به تکالیف تحصیلی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی در سال 95-1394 بود. نمونه با استفاده از فرمول کوکران 306 نفر تعیین شد و پژوهیدگان به روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای از میان پنج دانشکده انتخاب شدند. مقیاس ارزش تکلیف تحصیلی لو و همکاران (2012) توسط پژوهیدگان تکمیل گردید. پایایی مقیاس از طریق روش آلفای کرونباخ و روایی از طریق روایی محتوایی و روایی سازه (تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی) احراز شد. نتایج نشان داد که ضریب آلفای کرونباخ کل پرسشنامه (94/0) و برای خرده مولفه ها (77/0 تا 87/0) بود. تحلیل مولفه های اصلی با چرخش واریماکس چهار عامل را نشان داد که 78/50 درصد از واریانس ارزش تکلیف تحصیلی را تبیین می کند. همچنین نتایج تحلیل عاملی تاییدی بیانگر برازش قابل قبول مقیاس با داده ها بود. بنابراین، مقیاس ارزش تکلیف تحصیلی همسانی درونی خوبی دارد و از اعتبار کافی در دانشجویان ایرانی برخوردار است.
    کلید واژگان: ارزش تکلیف, مقیاس ارزش تکلیف تحصیلی, روا سازی
    Hossein Kareshki, Mohammad Koohi *
    In addition to Intelligence and Talent, other variables such as College student`s achievement task value improved their academic performance and achievement. the aim of this study was to investigate Validity and Reliability of the Achievement Task Value Scale. The research method was descriptive-correlative. The population was graduate students of Ferdowsi university of Mashhad in 2015-2016 year. The required sample size was determined 306 based on Cochran formula, and participants were selected by multi-stage Cluster Sampling among five Colleges. The Achievement Task Value Scale (ATVS) of Lou et al (2012) were completed by participants. The reliability of ATVS was confirmed by Internal Consistency (Cochran`s alpha). The validity was determined by Content validity, Exploratory and Confirmatory factor analysis. Results showed that alpha coefficient for total size was 0/94 and for subscales was from 0/77 to 0/87. The analysis of principle components with Varimax Rotation showed that eigenvalue of 4 factors are considerable which explains 50/78 percent of the total variance. The goodness of fit indexes was confirmed by confirmatory factor analysis (CFA). Hence, ATVS has a good internal consistency and sufficient validity in the sample of Iranian college students.
    Keywords: Task value, Achievement Task Value Scale, Validation
  • حسین کارشکی، محمد کوهی*، زهرا آهنی
    زمینه
    هیجان ها نقشی اساسی در محیط های آموزشی ایفا می کند لذا طراحی مقیاسی برای سنجش هیجان های معلمان موضوعی ارزشمند و قابل توجه است.
    هدف
    هدف از مطالعه حاضر بررسی روایی و پایایی مقیاس هیجان های معلم در شهر مشهد بود.
    روش
    روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 320 نفر تعیین شد. شرکت کنندگان به روش نمونه گیری خوشه ایتصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه هیجان های معلم (TEI) چن و مقیاس عاطفه مثبت و عاطفه منفی (PANAS) واتسون، کلارک و تلیگن توسط شرکت کنندگان به طور هم زمان تکمیل گردید. برای تعیین پایایی پرسشنامه، از روش همسانی درونی (ضریب آلفا) و جهت احراز روایی از روایی محتوایی، روایی همگرا و روایی سازه تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی بهره گرفته شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد ضریب آلفای کل مقیاس برابر با 88/0 و در زیر مقیاس های آن میان 74/0 تا 88/0 به دست آمد. همچنین ضریب همبستگی بین مقیاس هیجان معلم و عاطفه مثبت و منفی 41/0 به دست آمد. نتایج تحلیل مولفه های اصلی با چرخش واریماکس نشان داد که ارزش ویژه 5 عامل قابل ملاحظه است که روی هم 49/62 درصد واریانس هیجان های معلمان را تبیین می کند. شاخص های نیکویی برازش مدل را تایید کردند.
    نتیجه گیری
    بنابراین مقیاس هیجان های معلم، همسانی درونی مطلوب و روایی کافی در نمونه معلمان ایرانی دارد.
    کلید واژگان: تحلیل عاملی, هیجان معلم, پرسشنامه هیجان های معلم, پایایی
    Hossein Karshki, Mohammad Koohi *, Zahra Ahani
    Context: Emotions plays a major role in the educational environment so Scale to measure teachers emotions is noteworthy and significant subject.
    aim: The aim of this research is to examine Validity and Reliability of TEI in Mashhad.
    Method
    The research method was descriptive-correlative. The required sample size was determined 023 based on Cochran formula, and participants were selected by random Cluster method. The Teacher Emotion Inventory (TEI) of Chen (2016), positive and negative affect scale (PANAS; Watson, Clark and Tellegen) (1988) were completed by participants at the same time. Primary teachers were selected by multi-stage random sampling. Teacher Emotion Inventory and positive and negative scale were tested. The reliability of TEI was confirmed by internal consistency (Cochran`s alpha). The validity was determined by content validity, convergent validity, exploratory and confirmatory factor analysis.
    Findings: Results showed that alpha coefficient for total size was 0/88 and for subscales was from 0/74 to 0/88. The correlation coefficient between Teacher Emotion Inventory and PANAS for convergent validity was 0/41. The analysis of principle components with Varimax Rotation showed that eigenvalue of 5 factors are considerable which explains 62/49 percent of the total variance. The goodness of fit indexes was confirmed by confirmatory factor analysis (CFA).
    Conclusion
    Hence, TEI has a good internal consistency and sufficient validity in the sample of Iranian teachers.
    Keywords: Factor Analysis, Teacher emotion, Teacher Emotion Inventory, Reliability
  • محمد کوهی‏ مقدم، عادل ترکمان‏ رحمانی*
    کشف داروهای جدید و بررسی اثرات ‎جانبی آن‏ها یکی از زمینه‏های مهم پژوهشی است که دانشمندان داروساز در آن به فعالیت مشغولند. به دلیل اثر مستقیم محصولات دارویی بر سلامت انسان‏ها، تحقیقات داروسازی از حساسیت بالایی برخوردار بوده و رسیدن به جوابی مطلوب در این تحقیقات اغلب زمان زیادی احتیاج خواهدداشت. پیش‏بینی ساختار دارو به کمک نرم‏افزارهای شبیه‏سازی، راهکاری است که در سال‏های اخیر مورد توجه محققین داروسازی بوده‏است. در این مسئله دانشمندان به دنبال یافتن بهترین برهم‏کنش بین ساختار دارو و گیرنده‏ می‏باشند. این مسئله در منابع علمی با نام پهلوگیری‏مولکولی شناخته می‏شود و می‏توان آن‏را به عنوان یک مسئله جستجو در نظر گرفت که فضای جستجو در آن حالت‏های مختلف برهم‏کنش دارو وگیرنده می‏باشد. هدف نهایی از حل این مسئله انتخاب بهترین برهم‏کنش از میان این فضای جستجو است. در این مقاله از الگوریتم‏ تکامل‏تفاضلی مبتنی بر نقطه مقابل برای یافتن بهترین حالت برهم‏کنش دارو و گیرنده استفاده شده‎است. برای بهبود نتایج، الگوریتم مذکور با یک روش جستجوی محلی و یک عملگر نخبه‏گرا تلفیق شده‏است. الگوریتم ارایه‏شده، مانند دیگر الگوریتم‏های فرااکتشافی یک الگوریتم تکرار شونده می‏باشد که به کمک جمعیتی از بردارهای جواب سعی در یافتن بهترین برهم‏کنش دارد. همچنین تابع ارزیاب استفاده شده در این پژوهش تابع ارزیاب AutoDock می‏باشد. برای ارزیابی الگوریتم پیشنهادی شش ساختار متفاوت گیرنده-دارو استفاده شده‏است. نتایج حاصل از پیش‏بینی ساختار دارو برای هر یک از این شش گیرنده با نتایج الگوریتم ژنتیک لامارکی و الگوریتم سردسازی شبیه سازی شده و الگوریتم‏ تکامل‏تفاضلی معمولی مقایسه شده‏است. بر اساس نتایج الگوریتم ارایه شده نسبت به الگوریتم‏های دیگر از عملکرد بهتری برخوردار است.
    کلید واژگان: دارو, گیرنده, پهلوگیری‏ مولکولی, الگوریتم تکامل‏ تفاضلی, تابع امتیاز‏دهی
    Mohammad Koohimoghadam, Adel Torkamaan Rahmani *
    Discovery of new drugs and study of their side effects has been an important research field in recent years. Because of direct effect of the pharmaceutical products on human health usually the drug design projects are challenging and technically demanding. The incorporation of computer simulations into drug design projects is one of the best ways to optimize drugs' potency. In this approach, researchers try to find the best interaction between protein structure and drug in a virtual environment; this procedure is called "molecular docking". The molecular docking problem can be considered as a search problem. The search space in this problem is defined with all possible protein-ligand interactions and the best interaction is the solution of problem. In this paper, a new approach for finding the best interaction is proposed. The proposed method is based on opposition based differential evolution algorithm. Also the proposed method is enhanced by a local search algorithm and a pseudo-elitism operator. Like other metaheuristic algorithms, our method uses a population of possible solution and AutoDock scoring function is used to evaluate each vector in the population. Six different protein-ligand complexes are used to verify the efficiency of the proposed algorithm. The experimental results show that the proposed algorithm is more robust and reliable than other algorithms such as simulated annealing and Lamarckian genetic algorithm.
    Keywords: Drug, receptor, Molecular Docking, Differential Evolution Algorithm, scori
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • محمد کوهی
    محمد کوهی
    (1395) کارشناسی ارشد مهندسی راه و ترابری، دانشگاه پیام نور
  • دکتر محمد کوهی
    دکتر محمد کوهی
    دانشیار فیزیک، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
  • دکتر محمد کوهی
    دکتر محمد کوهی
    (1402) دکتری روانشناسی، دانشگاه خوارزمی
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال