به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب

محمدصادق صبوری

  • شراره اسدی، آزاده نورالله نوری وندی*، احمدرضا عمانی، محمدصادق صبوری

    با توجه به چالش ها و ضعف های متعدد درزمینه امنیت غذایی پایدار با رویکرد اقتصاد مقاومتی در مناطق روستایی استان خوزستان، شناسایی ابعاد موضوع ضرورت یافته است. با توجه به اینکه مبحث امنیت غذایی و اقتصاد مقاومتی پدیده های تک وجهی نبوده و صرفا از طریق روش های کمی نمی توان به تحلیل و کنکاش عمیق آن ها پرداخت، ضرورت مطالعه کیفی و تحلیل عمقی آن از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. در این تحقیق به منظور شناسایی معیارها و زیر معیارهای امنیت غذایی پایدار با رویکرد اقتصاد مقاومتی از روش های کیفی تحلیل محتوا، مصاحبه نیمه ساختاریافته، گروه متمرکز و روش طوفان اندیشه استفاده شد. نقطه نظرهای مصاحبه شوندگان از طریق کدگذاری نظام مند، استخراج شد و مولفه ها و الگوی پیش فرض تعیین شد. در گام نخست با استفاده از روش بررسی منابع و سوابق تحقیق و تحلیل محتوا 12 معیار و 65 زیر معیار شناسایی شد. سپس با مصاحبه با کارشناسان و بهره گیری از روش گروه متمرکز و جلسه های طوفان اندیشه با 35 نفر از خبرگان، 7 معیار و 35 زیر معیار استخراج شد که خبرگان با درصد 70 و بالاتر بر آن ها اجماع نظر داشتند. این معیارها و زیر معیارها به عنوان معیارهای امنیت غذایی پایدار با رویکرد اقتصاد مقاومتی در مناطق روستایی استان خوزستان شناسایی شدند. پیشنهاد می شود برنامه ریزان بخش کشاورزی این ابعاد را برای تحقق امنیت غذایی با رویکرد اقتصاد مقاومتی در مناطق روستایی استان خوزستان مورد توجه قرار دهند.

    کلید واژگان: امنیت غذایی پایدار, ناامنی غذایی, اقتصاد مقاومتی, جامعه روستایی, استان خوزستان
    Sh. Asadi, A. Noorollah Noorivandi *, A.R. Ommani, M.S. Sabouri
    Introduction

    Khuzestan is one of the most important hubs for the production of agricultural products in the country and plays a decisive role in providing agricultural products and creating sustainable food security. This province is facing many challenges and problems in the field of realizing resistance economy approaches in the agricultural sector. The numerous existing challenges that prevent the realization of sustainable food security with the approach of resistance economy in the agricultural sector are the most important issues considered in this research. The status of sustainable food security criteria from the dimensions of quantity and quality; its availability, accessibility, consumption stability, consumption pattern and sustainability, according to the criteria the resistance economy in terms of knowledge-based, endogeneity, extroversion, flexibility, productivity improvement, realization of dynamic growth and popularity in the studied area is not in a good condition and faces many challenges. Therefore, it is necessary to identify sustainable food security with the approach of resistance economy in the rural community of Khuzestan province to provide a solution to overcome the mentioned problems and challenges.

    Materials and Methods

    In this research, a  qualitative and exploratory paradigm has been used. In the exploratory qualitative research method, the researcher first collects the required information. Collecting qualitative data leads to the description of countless aspects of a topic. This initial knowledge provides the possibility of further study about the occurrence of the studied phenomenon. After this stage, the researcher should investigate the topic and identify its different dimensions according to the conditions of the region using the opinion of experts. Semi-structured interviews, brainstorming and focus group methods were used to achieve the research objectives in the qualitative part. The purpose of sampling in qualitative methods is to understand the desired phenomenon. Therefore, sampling in this method is purposeful. Sample size is considered synonymous with data saturation. The study sample of this research in the qualitative phase included 35 experts from the province with agricultural expertise. The number of people was not known in advance, but the process of conducting interviews continued until reaching theoretical saturation.

    Results and Discussion

    The opinions of the interviewees were extracted through systematic coding and the components and the default pattern were determined. In the first step, 12 criteria and 65 sub-criteria were identified by using the method of reviewing sources and records of research and content analysis, and then by interviewing experts, focus group method and brainstorming sessions with 35 experts, 7 criteria and 35 sub-criteria were extracted. These criteria and sub-criteria were identified as sustainable food security criteria with a resistance economy approach in rural areas of Khuzestan province. In this study, each dimension of sustainable food security with resistance economy approaches was discussed and exchanged in the brainstorming and focus group meetings. The result was the identification of operational and executive solutions, the realization of which paves the way to achieve sustainable food security with resistance economy approaches. The realization of each of the identified solutions requires foundation and provision of the necessary requirements and is a suitable model for future research in this field.

    Conclusions

    In this research, the results explained the dimensions of sustainable food security with resistance economy approaches, in accordance with the social, economic, productive and cultural characteristics of the society.It is suggested that researchers in the field of food security in Khuzestan province analyze and identify the fields and platforms required for the realization of each of the identified solutions, based on the conceptual framework that was the result of the research. It is also suggested that the planners of the agricultural sector should pay attention to the following strategies to realize food security with a resistance economy approach in the rural areas of Khuzestan province.

    Keywords: Sustainable Food Security, Resistance Economy, Qualitative Research Method, Khuzestan
  • مهدی جمعگی، مهرداد نیک نامی*، محمدصادق صبوری، مسعود بیژنی

    هدف از تحقیق حاضر تحلیل محتوای کتاب های دانش فنی پایه امور باغی، امور زراعی و امور دامی دوره دوم متوسطه از منظر کشاورزی اقلیم هوشمند است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به شیوه توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. برای انجام تحلیل محتوا و تعیین مقوله های فعال و غیرفعال از فن ویلیام رومی استفاده شده و پردازش نتایج و اطلاعات نیز به روش آنتروپی شانون صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق، محتوای کتاب های دانش فنی پایه امور باغی، امور دامی و امور زراعی چاپ 1401 دوره دوم متوسطه است که تمام محتوای متون، پرسش ها و تصویرهای کتاب به صورت سرشماری بررسی شدند. ابزار جمع آوری داده ها، فرم فیش برداری و نیز چک لیست (بازبینه) تحلیل محتوای کتاب بر مبنای جدول های ثبت اطلاعات ویلیام رومی و آنتروپی شانون بود. یافته های تحقیق نشان داد، ضریب درگیری دانش آموزان با متن کتاب های دانش فنی پایه امور باغی 3/0، دانش فنی پایه امور دامی 7/0 و دانش فنی پایه امور زراعی 3/0 بود. ضریب درگیری دانش آموزان با تصویرها و پرسش های کتاب های دانش فنی پایه امور باغی (3/0)، دانش فنی پایه امور دامی (5/0) و دانش فنی پایه امور زراعی (3/0) به دست آمد. بنابراین، از نظر ویلیام رومی، از لحاظ متن، تصویر و پرسش های کتاب، فقط کتاب دانش فنی پایه امور دامی فعال است. در نهایت نتایج بررسی ها نشان داد، در کتاب های مورد مطالعه، در متن، تصویرها و پرسش ها، بار اطلاعاتی و ضریب اهمیت مقوله های غیرفعال بیشتر از مقوله های فعال است.

    کلید واژگان: کتاب درسی, تحلیل محتوا, کشاورزی اقلیم هوشمند, روش ویلیام رومی, آنتروپی شانون
    Mehdi JomEgi, Mehrdād Niknāmi *, Mohammadsādegh Sabouri, MasOud Bijani

    The purpose of the present research was to analyze the content of the basic technical knowledge textbooks of horticulture, agricultural and livestock affairs of the second cycle secondary school from the perspective of smart climate agriculture. The current research was applied in terms of purpose and in terms of method, it was a descriptive study of content analysis type. To analyze the content and determine the active and inactive categories, the William Rumi technique was used, and the results and data were processed using Shannon's entropy method. The research population consisted of the content of the second cycle secondary school basic technical knowledge textbooks of horticulture, livestock and agricultural affairs published in 1401 academic year. All texts, questions and pictures of the textbooks were checked by census. The data collection tool was a note-taking form and a content analysis checklist based on William Rumi and Shannon's entropy tables. Findings showed that the coefficient of students' engagement with the text of books of basic technical knowledge of horticultural, livestock and agricultural affairs were 0.3, 0.7, and 0.3, respectively. The coefficient of students' engagement with the pictures and questions of the mentioned textbooks were also 0.3, 0.5 and 0.3, respectively. Therefore, according to William Rumi, in terms of the text, pictures and questions of the textbooks, only the textbook of basic technical knowledge of livestock affairs is active. Finally, the results showed that in the text, pictures and questions of the textbooks under study, the information load and the importance coefficient of inactive categories are more than active ones.

    Keywords: textbook, content analysis, Smart Climate Agriculture, William Rumi Method, Shannon Entropy
  • سیاوش نوری، مهرداد نیک نامی*، محمدصادق صبوری

    ایران رتبه پنجم تولید سیب در جهان را داراست و سیب دماوند نیز از این حیث در کشور شناخته شده است اما این محصول نام مناسبی در بازارهای ملی و بین المللی ندارد. هدف از این تحقیق، واکاوی چالش های برندسازی سیب دماوند از طریق کاربست نظریه داده بنیاد بود. روش انجام پژوهش کیفی بوده و بر مبنای نظریه داده بنیاد که در سال 1401 انجام گرفت. مشارکتکنندگان متخصصان و صاحب نظران در زمینه برندسازی محصولات کشاورزی بودند که با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند. نمونه گیری تا زمان رسیدن به اشباع نظری ادامه پیدا کرد و در نهایت تعداد 15 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد. برای کدگذاری داده ها از نرم افزار maxqda12 و برای اعتبار سنجی نتایج از روش ارزیابی لینکولن و گوبا استفاده شد. پایایی بازآزمون)شاخص ثبات) و روش توافق درون موضوعی (شاخص تکرارپذیری) روش های اعتبار سنجی بودند. نتایج اعتبارسنجی نشان داد؛ شاخص پایایی باز آزمون 79 درصد و توافق درون موضوعی 76 درصد است. بر این اساس الگوی پارادایمی داده بنیاد از چالش های برند سازی سیب دماوند ترسیم گردید. پدیده محوری چالش-های برندسازی سیب دماوند و شرایط علی  (انتظارات و تجربه مشتریان، رقابت در سطح بین المللی، نگرش و آگاهی کشاورزان، سوء استفاده از نام محصولات، مسائل فروش و بازاریابی) و راهبردها (دانش برند سازی، تقویت تشکل ها، مشوق و محرک ها، نقش دولت و جهاد کشاورزی)، شرایط زمینه ای (قابلیت تولید محصول با کیفیت و کمیت بالا ، نیروی انسانی ماهر، دانش و ارتباطات و دسترسی به بازار)، شرایط مداخله گر (هزینه برند، انحصار بازار، صادرات، تحقیق و توسعه) و در نهایت موجب ایجاد پیامدهای (فروش بیشتر و با قیمت بالاتر، توسعه صادرات، افزایش درآمد و توسعه بخش کشاورزی شهرستان) بودند. نتایج تحقیق حاضر می تواند مورد استفاده سیاست گذاران و مدیران بخش کشاورزی به منظور رفع چالش های برند سازی سیب دماوند قرار بگیرد. این پژوهش یافته های منحصر به فردی در خصوص برند مکان سیب دماوند ارائه نمود که پیشتر چنین مطالعه ای صورت نگرفته است.

    کلید واژگان: برند سازی, رقابت, سیب دماوند, صادرات, نظریه داده بنیاد
    Siavash Noori, Mehrdad Niknami *, Mohammadsadegh Sabouri

    Iran ranks fifth in apple production in the world, and Damavand apple has good production in this regard, but this product does not have a suitable brand in national and international markets. The purpose of this research was to analyze the branding challenges of Sib Damavand: through the application of foundational data theory. The research method was qualitative and it was based on the data theory. The statistical population were specialists and experts in the field of branding agricultural products, who were selected using the purposeful sampling method and the snowball technique. Sampling continued until theoretical saturation was reached and finally 15 people were selected as a sample. The data was collected through semi-structured interviews. For data coding, maxqda12 software was used to validate the results using the Lincoln and Goba evaluation method. Retest reliability (consistency index) and intrasubject agreement method (reproducibility index) were validation methods. The results showed; Retest reliability index is 79% and intra-subject agreement is 76%. Based on this, a foundational theory of the challenges of Damavand apple branding was drawn. The central phenomenon of Damavand apple branding challenges and causal conditions (expectations and experience of customers, international competition, attitude and knowledge of farmers, abuse of product names, sales and marketing issues) and strategies (branding knowledge, strengthening organizations, Incentives and drivers, government and agricultural jihad role), background conditions (Ability to produce products with high quality and quantity, skilled manpower, knowledge and communication and access to the market), intervening conditions (brand cost, market monopoly, export, research and development) and finally cause Creating consequences (more sales and higher prices, development of exports, increase in income and development of the agricultural sector of the city) were drawn.Key words: Branding, Damavand apple, grounded theory, competition, export.

    Keywords: Branding, Competition, Damavand’S Apple, Export, Foundation Data Theory
  • ملکه ناصری فدافن، حکیمه آقایی*، شهناز نوحی، محمدصادق صبوری
    زمینه و هدف

    نوع و شیوه تربیتی یا سبک فرزندپروری والدین، از عناصر اصلی و فرایندهای پویا و تاثیرگذار درون خانواده به شمار می رود که آثار و تبعات آن بر سلامت روانی و رفتار اجتماعی فرزندان مدنظر قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف طراحی و بررسی ویژگی های روان سنجی پرسش نامه فرزندپروری چندبعدی انجام شد.

    روش بررسی

    طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی و ساخت و توسعه ابزار بود. جامعه آماری پژوهش را والدین دارای کودک پیش دبستانی شهر شاهرود در سال 1401 تشکیل دادند. تعداد 352 نفر با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. به منظور بررسی روایی محتوایی با روش دلفی از پنج نفر از متخصصان روان شناسی و شاخص لاوشه (نسبت روایی محتوا) و برای بررسی روایی صوری از ده نفر از کاربران نهایی پرسش نامه استفاده شد. سپس به منظور بررسی روایی سازه، روش تحلیل عاملی اکتشافی و به منظور بررسی پایایی، ضریب آلفای کرونباخ و روش آزمون-بازآزمایی به کار رفت. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 24 در سطح معناداری 0٫05 انجام پذیرفت.

    یافته ها

    نتایج حاصل از بررسی روایی محتوایی کیفی منجربه حذف هیجده گویه شد و پرسش نامه با 37 گویه تهیه گردید. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد، پرسش نامه فرزندپروری چندبعدی متشکل از دوازده عامل است که درمجموع، 81٫3درصد واریانس را تبیین می کند. آلفای کرونباخ عوامل این پرسش نامه برای آسیب دوران کودکی 0٫74، جهت گیری مذهبی والدین 0٫71، وضعیت اقتصادی 0٫75، نقش پدر 0٫81، احساس گناه 0٫89، ویژگی شخصیتی 0٫76، تعارضات زناشویی 0٫77، فرزندپروری ادراک شده 0٫75، پاسخ دهی والدین 0٫80، مشکلات جسمی 0٫73، دخالت اقوام 0٫74 و انتظارات والدین 0٫77 به دست آمد.

    نتیجه گیری

    براساس یافته های این پژوهش، پرسش نامه فرزندپروری چندبعدی، ابزاری پایا و روا است و می تواند در بخش های پژوهشی و مشاوره مدنظر قرار گیرد.

    کلید واژگان: روایی, پایایی, تحلیل عاملی, فرزندپروری چندبعدی
    Malake Naseri Fadafan, Hakimeh Aghae *, Shahnaz Nouhi, MohammadSadegh Sabouri
    Background & Objectives

    The type and method of education with the parent's parenting style are the main elements and dynamic and influential processes within the family, whose effects and consequences on children's mental health and social behavior have been considered. Several variables affect parenting: biological factors, personality characteristics of parents, child characteristics, and contextual effects, including social aspects, family background, socioeconomic status, and culture. Therefore, parents' parenting methods and their influencing factors are key research topics. Knowing these influencing factors on parenting styles leads to learning about families and their influence from these factors. Despite much research, no standardized Persian or foreign scale was found to measure the factors influencing parenting in a multidimensional way, which examines all the mentioned dimensions. Therefore, the present study was conducted to design and investigate the psychometric properties of the Multidimensional Parenting Questionnaire.

    Methods

    The current research design was descriptive–analytical and of the tool construction and development. The statistical population of the research comprised parents with preschool children in Shahrood City, Iran, in 2022. A total of 352 parents were selected using the available sampling method. Five psychologists were used to check the content validity with the Delphi method. The Lawshe index (content validity ratio) was used to evaluate the content validity, and 10 end users of the questionnaire were used to check the face validity. Then, to check the validity of the structure, the exploratory factor analysis method was used, and to check reliability, the Cronbach alpha coefficient and test–retest method were used. The inclusion criteria were as follows: parents have children, children live with their parents, no history of psychiatric disorder, informed consent to participate in research, and not participating in individual counseling sessions outside therapy sessions. The exclusion criterion was non–participation. In the present study, the exploratory method and factor analysis of principal components using the varimax rotation method was used to examine the factor structure of the Multidimensional Parenting Questionnaire. Because the Multidimensional Parenting Questionnaire was designed for the first time in Iran and until now, factor analysis has not been done, the present study aimed to investigate the factor structure of the questionnaire. In factor analysis, factor loadings greater than 0.411 were considered. In this research, eigenvalues were used to determine the number of factors that make up the Multidimensional Parenting Questionnaire. The Multidimensional Parenting Questionnaire with 37 questions is graded on a 5–point Likert scale from completely disagree (1) to completely agree (5). The range of subjects' scores is from 37 to 185. Data analysis was done with SPSS software version 24 at a significance level 0.05.

    Results

    The results of the qualitative content validity examination led to the elimination of 18 items, and a questionnaire with 37 items was prepared. The results of exploratory factor analysis showed that the Multidimensional Parenting Questionnaire consists of 12 factors, which explains 81.3% of the variance. The Cronbach α of the factors of this questionnaire were obtained for childhood injury as 0.74, for parents' religious orientation as 0.71, for economic status as 0.75, for father's role as 0.81, for guilt as 0.89, for personality trait as 0.76, for marital conflicts as 0.77, for parenting perception as 0.75, for parents' responsiveness as 0.80, for physical problems as 0.73, for relatives' involvement as 0.74, and for parents' expectations as 0.77.

    Conclusion

    Based on the findings of this research, the Multidimensional Parenting Questionnaire is a reliable and valid tool and can be considered in research and counseling departments.

    Keywords: Validity, Reliability, Factor analysis, Multidimensional parenting
  • میلاد بخارایی نیا، محمدصادق صبوری*، سید مهدی میردامادی

    هدف از انجام این پژوهش بررسی الزامات بکارگیری فناوری های نوین دیجیتال برای بهبود معیشت پایدار کشاورزان است. این پژوهش از نوع تحقیقات پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه کشاورزان استان تهران بود که از فناوری های نوین دیجیتالی در مزارع خود استفاده نموده اند و تعداد آنان 112 نفر است. با توجه به محدود بودن تعداد کشاورزانی که از فناوری های نوین دیجیتالی استفاده نموده اند، همه آن ها به صورت سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری (SEM) به کمک نرم افزار Smart PLS3 صورت گرفت. یافته های تحقیق نشان دهنده آن است که الزامات آموزشی بکارگیری فناوری های نوین دیجیتال با ضریب مسیر 236/0 تاثیر مثبت و معناداری بر بهبود معیشت پایدار کشاورزان دارد، همچنین الزامات اقتصادی با ضریب مسیر 234/0، الزامات ساختاری با ضریب مسیر 146/0، الزامات نهادی با ضریب مسیر 135/0، الزامات سیاست گذاری با ضریب مسیر 118/0، الزامات مدیریتی با ضریب مسیر 114/0 و الزمات مهارتی به کارگیری فناوری های دیجیتال با ضریب مسیر 104/0 بر معیشت پایدار تاثیر مثبت و معناداری دارند.

    کلید واژگان: فناوری های نوین, دانش فنی کشاورزان, پایدار سازی معیشت, منابع معیشت, افزایش بهره وری
    Milad Bokharaeinia, MohammadSadegh Sabouri *, Seyed Mahdi Mirdamadi

    The purpose of this research is to investigate the requirements of using new digital technologies in order to improve the sustainable livelihood of farmers. This research is a survey research. The statistical population of this research included all the farmers of Tehran province who have used modern digital technologies in their farms and their number is 112. Due to the limited number of farmers who have used new digital technologies, all of them were surveyed using a census. Data analysis was done using the structural equation method (SEM) with the help of Smart PLS3 software. The research findings show that the educational requirements of using new digital technologies with a path coefficient of 0.236 have a positive and significant effect on improving the sustainable livelihood of farmers, as well as economic requirements with a path coefficient of 0.234, structural requirements with a path coefficient of 0.146, institutional requirements with a path coefficient of 0.135, policy requirements with a path coefficient of 0.118, management requirements with a path coefficient of 0.114, and skill requirements for using digital technologies with a coefficient of 0.104 have a positive and significant effect on sustainable livelihood.

    Keywords: New Technologies, technical knowledge of farmers, livelihood stabilization, livelihood resources, Increasing Productivity
  • زهرا خاکی فیروز، مهرداد نیک نامی*، مرضیه کشاورز، محمدصادق صبوری

    بخش کشاورزی نقش بسزایی در تامین امنیت غذایی دارد اما وقوع مخاطرات طبیعی همچون خشکسالی در مناطق آسیب پذیر، تامین پایدار غذا را با چالشی اساسی مواجه ساخته است. پیش بینی ها نیز نشانگر افزایش شدت و گسترده خشکسالی در مناطق خشک و نیمه خشک ایران است. از این رو، افزایش تاب آوری کشاورزان در برابر خشکسالی های کنونی و آتی ضروری است. این امر، نیازمند شناخت جامع و اصولی عوامل اثرگذار بر تاب آوری بهره برداران نظام کشاورزی است. این پژوهش کیفی با هدف شناسایی عوامل موثر بر تاب آوری کشاورزان دشت سیستان در مواجهه با خشکسالی انجام گردید. داده های مورد نیاز از طریق نمونه گیری هدفمند و انجام مصاحبه ‎های عمیق و نیمه ساختار یافته با پانل متخصصان و نیز مشاهده و یادداشت های میدانی گردآوری گردید. سپس با بهره گیری از نظریه بنیانی، نسبت به شناسایی عوامل علی (تغییر اقلیم، کاهش منابع آب و کاهش کیفیت خاک)، زمینه ای (دانش و آگاهی، روان شناختی، اجتماعی-فرهنگی، فناوری اطلاعات و ارتباطات و اکولوژیک) و مداخله گر (اقتصادی، نهادی و آموزشی-ترویجی) تاثیرگذار بر تاب آوری کشاورزان در مواجهه با خشکسالی مبادرت گردید. از سوی دیگر، راهبردها (مدیریت فنی-زراعی، مدیریت منابع آب، اقتصادی-معیشتی و قانونی-زیربنایی) و پیامدهای افزایش تاب آوری کشاورزان در برابر خشکسالی نیز مورد واکاوی قرار گرفتند. با توجه به یافته های پژوهش، توصیه هایی برای ارتقای تاب آوری در شرایط خشکسالی ارایه گردیده است.

    کلید واژگان: تاب آوری, دشت سیستان, کم آبی, مخاطرات طبیعی, معیشت
    Z. Khakifirouz, M .Niknami *, M. Keshavarz, M. S. Sabouri

    The agriculture sector plays a critical role in ensuring food security. However, the incidence of natural hazards such as drought has threatened the sustainable supply of foods in some vulnerable areas. Also, it is projected that the intensity and extent of droughts will increase in arid and semi-arid regions of Iran. Therefore, enhancing the resilience of farmers to current and future droughts is imperative. This requires a comprehensive and fundamental recognition of the factors affecting the resilience of agricultural producers. Present qualitative research was conducted with the aim of investigating the drivers of farmers’ resilience to drought in the Sistan plain. In this respect, a purposeful sampling method was employed and the required data was gathered through in-depth and semi-structured interviews with a panel of experts, as well as observation and field notes. Using the grounded theory approach, the causal conditions (climate change, water depletion, and soil degradation), contextual conditions (knowledge and awareness, psychological, socio-cultural, information and communication technology, and ecological factors), and intervening conditions (economic, institutional, and extension and education) were identified. Also, adaptation strategies (technical-agricultural management, water resource management, financial-livelihood, and legal-infrastructural factors) and consequences were investigated. In the end, some recommendations and policy implications were provided to enhance the resilience of farm families against drought.

    Keywords: Livelihood, Natural hazards, Resilience, Sistan plain, water scarcity
  • حسن نظیفی، محمدصادق صبوری*، محمدصادق اللهیاری، مهرداد نیکنامی
    مطالعه حاضر با هدف تعیین الزامات ترویجی برای غذای آهسته (SF) و ارایه مدلی برای توسعه غذای آهست(SF) در شرایط ایران انجام شد. این مطالعه از رویکرد سیستماتیک نظریه زمینه ای برای کاوش مدل استفاده کرد. جامعه آماری را کارشناسان کلیدی ترویج SF تشکیل دادند که از بین آنها 15 نفر با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با روش مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با رویکرد سیستماتیک نظریه زمینه ای در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای تطبیق اعضا، چهار شرکت کننده گزارش نهایی مرحله اول تحلیل و گروه های مشتق شده را بررسی کردند. نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که از 169 کد اولیه استخراج شده در مرحله اول، کدگذاری باز به 37 کد محدود شد و در نهایت در شش دسته گروه بندی شدند. در این تحقیق سعی شده است از نظرات کارشناسان ترویج توسعه SF برای پاسخ به این سوال استفاده شد که چگونه می توان مدلی را برای توسعه SF توسط نظریه زمینه ای ارایه کرد. این مدل براساس یک الگوی منطقی است که شامل علل و عوامل زیربنای SF، زمینه ها، شرایط حمایتی در مدل SF، استراتژی ها و پیامدهای عدم تمایل افراد به توسعه یک سبک زندگی مبتنی بر SF است. آگاهی و دانش مردم هم توسط تحقیقات قبلی و هم توسط کارشناسان مصاحبه شده در اینجا مورد تاکید قرار گرفت. نتایج نشان داد که مشارکت مردم در تصمیم گیری تاثیر قابل توجهی بر مدل SF دارد و همه شهروندان باید تحت پوشش برنامه های آموزشی برای رسیدن به رژیم غذایی پایدار قرار گیرند.
    کلید واژگان: تحقیق کیفی, رژیم های غذایی, کارشناسان مواد غذایی, کدنویسی, غذای آهسته
    Hassan Nazifi, Mohammad Sadegh Sabouri *, Mohammad Sadegh Allahyari, Mehrdad Niknami
    The present study aimed to determine extension requirements for slow food (SF) and to provide a model for SF extension in Iran condition.  The study employed the systematic approach of grounded theory for model development. The statistical population was composed of all key experts of SF extension of which 15 individuals were selected as the sample by the purposive sampling technique. Data were collected by semi-structured interview method and analyzed by the systematic approach of grounded theory through the three stages of open, axial, and selective coding. The reliability of the findings was checked by members matching and peer review. For members matching, four participants of the final report reviewed the first stage of analysis and the derived categories. The results of the analysis showed that 169 initial codes derived at the first stage of open coding were narrowed to 37 codes and were finally grouped into six categories. It was tried in the research to use SF extension experts’ views to answer the question as to how a model can be presented for SF extension by grounded theory. This model is based on a rational pattern that includes the causes and factors underpinning SF, contexts, supporting conditions in the SF model, strategies, and consequences of people’s lack of tendency towards developing an SF-based lifestyle. People’s awareness and knowledge were emphasized by both previous research and the experts interviewed here. The results show that people’s participation in decision-making has a significant impact on the SF model and all individual citizens should be covered by the training programs to reach sustainable food diets.
    Keywords: Coding, Diets, food experts, quality research, Slow Food
  • سمانه پازوکی، محمدصادق صبوری*، الهام دانائی، احمدرضا عمانی

    این مطالعه با هدف طراحی نظام آموزشی هنرستان های کشاورزی مبتنی بر الگوی توانمندساز انجام شده است. تحقیق از نظر هدف، اکتشافی و از نظر روش، تلفیقی از روش های کیفی و کمی (آمیخته) است. در بخش کیفی تحقیق، ابتدا با بررسی ادبیات نظری، عوامل موثر بر نظام آموزش هنرستان های کشاورزی شناسایی شد. سپس، 12 نفر از خبرگان حیطه آموزش که با رویکرد نمونه گیری هدفمند و غیراحتمالی انتخاب شده بودند، با بهره گیری از تکنیک دلفی به ارزیابی عوامل پرداختند که در نهایت، 39 شاخص در قالب 8 مولفه و 2 بعد اصلی شناسایی شد. در مرحله بعد، به منظور برقراری ارتباط و توالی بین ابعاد، مولفه ها و شاخص ها و ارایه مدل ساختاری از روش معادلات ساختاری به روش تحلیل عاملی تاییدی مرتبه سوم در نرم افزار SPSS23 و Smart PLS3 بهره گرفته شد. در بخش کمی تحقیق، برای سنجش مدل از دیدگاه هنرآموزان هنرستان های کشاورزی، پرسشنامه ای طراحی و پس از احراز اعتبار و پایایی، پرسشنامه در اختیار 120 نفر از هنرآموزان هنرستان های کشاورزی در استان های تهران، خوزستان، فارس، قزوین، مازندران و سمنان که با استفاده از روش سرشماری انتخاب شدند، قرار گرفت. نتیجه فرضیه کلی تحقیق نشان داد که ارکان نظام آموزشی در توانمندسازی هنرجویان تاثیر دارد. همچنین، نتایج فرضیه های جزیی نشان دادند که، نظام مدیریتی، فرایند آموزش، محتوای آموزش، تربیت مربی فنی و فضای کالبدی در توانمندسازی هنرآموزان در هنرستان های کشاورزی تاثیر مثبت و معناداری دارند.

    کلید واژگان: آموزش متوسطه- کشاورزان آینده, الگوی توانمندسازی, نظام آموزش, هنرستان های کشاورزی, هنرآموزان
    Samaneh Pazoki, MohammadSadegh Sabouri *, Elham Danaee, Ahmadreza Ommani

    The research aimed to design an educational system for agricultural vocational schools based on the empowerment model. The research was an exploratory study in terms of goal and a qualitative-quantitative (mixed-methods) study in terms of methodology. In the qualitative phase, the theoretical literature was first explored to identify the factors influencing the educational system of agricultural vocational schools. Then, 12 education experts were selected by non-probability purposive technique to evaluate the factors by the Delphi technique. Finally, 39 indicators were identified within 8 components and 2 dimensions. In the next phase, the structural equation modeling by the third-order confirmatory factor analysis was employed in the SPSS23 and SmartPLS3 software package to establish the relationships among the dimensions, components, and indicators and develop a structural model. To measure the model from the trainers’ perspective in the quantitative phase, a questionnaire was developed and was filled by 120 trainers of agricultural vocational schools in the provinces of Tehran, Khuzestan, Fars, Qazvin, Mazandaran, and Semnan by the consensus technique after its validity and reliability were ensured. The results as to the main hypothesis of the study show that the pillars of the educational system are influential on the empowerment of the trainees. Also, results as to the minor hypotheses indicate that management system, educational process, educational content, technical trainer training, and structural space have positive and significant effects on the empowerment of trainers in agricultural vocational schools.

    Keywords: high-school education, future farmers, empowerment pattern, educational system, agricultural vocational schools, trainers
  • ملکه ناصری فدافن، شهناز نوحی*، حکیمه آقایی، محمدصادق صبوری
    زمینه و هدف

     نوع و شیوه تربیتی با سبک فرزندپروری والدین، از عناصر اصلی و فرایندهای پویا و تاثیرگذار درون خانواده به‌شمار می‌رود که آثار و تبعات آن بر سلامت روانی و رفتار اجتماعی فرزندان مدنظر قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، شناخت عوامل تاثیرگذار بر سبک فرزندپروری به‌روش پژوهش کیفی بود.

    روش‌بررسی: 

    روش پژوهش، کیفی از نوع نظریه داده‌بنیاد بود. این پژوهش با استفاده از مصاحبه نیمه‌ساختاریافته و نمونه‌گیری هدفمند انجام گرفت. جامعه مطالعه‌شده پژوهش حاضر را والدین دارای کودک دبستانی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند که شرایط حضور در مطالعه را داشتند. هشت مادر دارای کودک 6تا12ساله ساکن در شهر شاهرود، دیدگاه‌های خود را درباره عوامل تاثیرگذار بر سبک فرزندپروری به بحث گذاشتند. مکالمات ضبط و سپس با استفاده از روش‌های کدگذاری باز و بسته و انتخابی تحلیل شد. به‌منظور تحلیل استقرایی داده‌ها، رویکرد عینی‌گرای استراوس و کوربین (2008) به‌کار رفت.

    یافته‌ها:

     طی این پژوهش، دوازده مضمون استخراج شد. کدهای محوری شامل سبک فرزندپروری ادراک‌شده والدین، جهت‌گیری مذهبی والدین، تعارضات زناشویی، دخالت اقوام، پاسخ‌دهی والدین، نقش پدر، شرایط اقتصادی، آسیب‌های دوران کودکی، ویژگی‌های شخصیتی، مشکلات جسمی، احساس گناه و انتظارات والدین بود.

    نتیجه‌گیری: 

    عوامل مختلفی بر سبک فرزندپروری والدین تاثیر می‌گذارد. این عوامل گاهی تاثیر مثبت و گاهی تاثیر منفی دارد؛ بنابراین شناخت و فهم آن‌ها می‌تواند موجب بهبود هرچه بیشتر سبک فرزندپروری والدین شود.

    کلید واژگان: فرزندپروری, تحقیق کیفی, خانواده
    Malake Naseri Fadafan, Shahnaz Nouhi *, Hakime Aghaei, MohammadSadegh Sabouri
    Background & Objectives

    The family is the first and most important institution in human history and civilization, and it is the most suitable platform for finding human capabilities, talents, and abilities, which play an essential role in the formation of human personality. The type and method of education with the parenting style are among the main elements with its dynamic and influential processes within the family. The effects and consequences of parenting style have been considered on children's mental health and social behavior. Parenting styles are influenced by cultural, social, political, economic, and other factors. It seems that the emotional aspects of parent–child relationships play an important role in shaping children's behaviors and social views. Also, the parenting style can significantly influence children's social acceptance process. So, this research aims to investigate the influencing factors on parenting style using qualitative research method.

    Methods

    The present study was a qualitative type of foundational data theory. The statistical population of the current research comprises parents with primary school children studying in the academic year 2019–2020 who met the conditions for participation in the study. The parents who are not divorced or about to divorce and volunteered to participate in the research were invited to participate in the interview. The sampling method was purposeful and selected from the list of parents willing to cooperate. Then the parents were contacted, and a semi–structured and interactive interview was conducted randomly with the parents who were willing to cooperate. Sampling continued until the data saturation, and no new information was obtained during the interviews. The data were collected through in–depth and semi–structured interviews in schools. The duration of each interview varied from 45 to 60 minutes, depending on the conditions of the participants. During the interview, the conversations were recorded with the permission of the interviewees to check the information carefully. After interviewing 8 parents (5 mothers and 3 fathers), theoretical saturation was obtained. Among the ethical considerations observed were voluntary participation, assuring parents about the confidentiality of their conversations, and deleting audio files after writing them down. Strauss and Corbin's objectivist approach (2008) was used to inductively analyze the data, and micro–analysis was carried out at three levels: open coding, axial coding, and selective coding.

    Result

    During this research, 12 themes, each of which contains several sub–themes, were extracted. The core codes are parents' perceived parenting style, parents' religious orientation, marital conflicts, relatives' involvement, parents' responsiveness, father's role, economic conditions, childhood injuries, personality traits, physical problems, guilt, and parental expectations.

    Conclusion

    Various factors affect the parenting style of parents. These factors sometimes have a positive and sometimes a negative effect. Therefore, knowing and understanding them can improve the parenting style of parents.

    Keywords: Parenting, Qualitative research, Family
  • منصور طیوری، سید جمال فرج الله حسینی*، محمدصادق صبوری

    هدف اصلی پژوهش حاضر، طراحی مدل مهارت افزایی مروجان کشاورزی ایران با تاکید بر ظرفیت سازی است. جامعه آماری شامل مروجان کشاورزی مراکز جهاد کشاورزی پنج منطقه کشور(تقسیم بندی استانهای کشور از نظر وزارت جهاد کشاورزی که هر منطقه شامل 6 استان میشود) که به تعداد 8142 نفر می باشند و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 366 نفر بدست آمد. جهت برآورد و تایید پایایی و روایی ابزار تحقیق از شاخص های روایی ظاهری، روایی محتوایی، روایی همگرا، روایی تفکیکی، و پایایی درونی بهره گرفته شد. نتایج مشخص نمود که سازه های موثر بر ظرفیت سازی حدود 76 درصد از واریانس متغیر مهارت افزایی را تبیین می کنند که در حد بسیار مناسبی است. ضمنا عامل آموزشی و فنی تاثیر معنی دار بر مهارت افزایی دارد که در ارتباط با مهارت های ارتباطی، فنی و مدیریتی معنی دار شده است ولیکن در ارتباط با عامل اجتماعی و اقتصادی صدق نمی کند و تاثیر معنی دار بر مهارت افزایی نداشته است. در ارتباط با عامل فرهنگی نیز در ابعاد ارتباطی و فنی تاثیر معنی دار بوده ولیکن در بعد مهارت مدیریتی مورد تایید قرار نگرفته است. لازم به ذکر است از بین شاخص های مذکور، نقش عامل فنی با بالاترین ضریب مسیر معنی دار شد.

    کلید واژگان: ظرفیت سازی, مهارت افزایی, مروجان
    Mansour Teuori, Seyed Jamal Farajullah Hosseini *, Mohammad Sadegh Sabouri

    The main purpose of this study is to design a skills development model for Iranian agricultural promoters with emphasis on capacity building. The statistical population included agricultural promoters of agricultural jihad centers in five regions of the country (division of the country's provinces according to the Ministry of Agricultural Jihad, each region includes 6 provinces) which is 8142 people and the sample size was 366 people using Cochran's formula. In order to estimate and confirm the reliability and validity of the research instrument, the indicators of apparent validity, content validity, convergent validity, discriminant validity, and internal reliability were used. The results showed that the structures affecting capacity building explain about 76% of the variance of the skill-building variable, which is very appropriate. In addition, the educational and technical factor has a significant effect on skill enhancement, which has become significant in relation to communication, technical and managerial skills, but does not apply in relation to social and economic factors and has not had a significant effect on skill enhancement. In relation to the cultural factor, it has had a significant impact on the communication and technical dimensions, but has not been approved in terms of managerial skills. It should be noted that among the mentioned indicators, the role of technical factor with the highest path coefficient was significant.

    Keywords: Capacity building ‌, skills development, promoters
  • منصور طیوری*، سید جمال فرج الله حسینی، محمدصادق صبوری

    هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و تبیین عوامل پیش برنده و بازدارنده مهارت افزایی مروجان کشاورزی ایران با استفاده از نظریه بنیانی است. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها با 18 نفر از مروجان برتر مصاحبه های عمیقی انجام گرفت. معیار اصلی برای تعیین حجم نمونه، نیل به نقطه اشباع نظری بود. تمامی افراد حجم نمونه مورد مطالعه با رویکرد هدفمند و با روش گلوله برفی انتخاب شدند. کدگذاری و تحلیل داده ها طی سه مرحله به انجام رسید و در نهایت، عوامل عوامل پیش برنده و بازدارنده مهارت افزایی مروجان کشاورزی مشخص گردید. براساس نتایج این تحقیق عوامل پیش برنده مهارت افزایی شامل طراحی فرایندی و ساختاری، تعیین دقیق وظایف، اختیارات و حوزه عملکرد، بسترسازی، بروزرسانی برنامه، رفع شکافها، ارزیابی یکپارچگی و نهادینه سازی برنامه، و نهادسازی و بازاندیشی ساختاری، فرایندی می باشد و عوامل بازدارنده مهارت افزایی شامل عوامل سیاستگذاری، مشارکتی، آموزشی، منابع انسانی، پشتیبانی، زیرساختی، محیطی- سازمانی، روانشناختی و نظارتی می باشند.

    کلید واژگان: عامل پیش برنده, عامل بازدارنده, مهارت افزایی, مروجان
    Mansour Tayouri *, Seyed Jamal Farajollah Hossein, Mohammad Sadegh Sabouri

    The purpose of the present study is to recognize and explain the incentive and deterrent factors of agricultural agents’ skill development in Iran, using grounded theory. In this study, in order to gather data, a detailed interview was conducted on 18 top agricultural agents. The main criterion to determine the sample size was to achieve theoretical saturation point. All the persons of the studied sample size were selected through a purposeful approach and snowball sampling method. Coding and analyzing the data were executed during three stages and finally, incentive and deterrent factors of agricultural agents’ skill development were determined. According to the results of this research, incentive factors of skill development, including procedural and structural design, precise determination of duties, authorities and the scope of performances, providing grounds, updating the program, bridging the gaps, evaluating the institutionalization and integrity of the program, and institution building and procedural and structural reconsideration, are procedural and deterrent factors of skill development, including policy, partnership, educational, human resources, support, infrastructure, environmental-organizational, psychological and supervisory factors. 

    Keywords: incentive factor, deterrent factor, skill development, agents
  • عباس کوهی، محمد صادق صبوری *، روح الله سمیعی
    استفاده از مدیریت دانش سازمانی با رویکرد فرآیند گرا و نه غایت گرا برای بهبود مدیریت ارتباط با مشتری برای سازمان ها فرصت هایی ایجاد می کند که پیامد آن افزایش سهم در بازار و افزایش مزیت رقابتی است. با استفاده از مدیریت دانش سازمانی با رویکرد فرآیند گرا بانک های مختلف بهتر می توانند به نقاط ضعف خود پی برده و در نتیجه نیازهای مشتریان را به نحو بهتری درک کنند و برای رفع آن بکوشند. با توجه به این مهم سوال اصلی مقاله حاضر این است که مدل فرایند گرا نسبت به مدیریت دانش سازمانی چگونه می تواند باعث ارتقای رضایتمندی مشتریان و افزایش سهم بانک صادرات استان گلستان در بازار شود؟ فرضیه ای را که برای پاسخ گویی به این سوال اصلی در صدد پاسخ گویی به آن هستیم این است که برای مدیریت دانش سازمانی با رویکرد فرآیند گرا و نه غایت گرا رضایت مشتری مهم است چرا که در آن مجموعه وظایف در نظر گرفته می شود و این که طراحی سازمان فرایند محور منجر به ارتقا کیفیت محصول، ورود سریع به بازار، سرعت در تحویل، بهبود عملکرد مالی و... می گردد که برآیند این ها چیزی نیست جز رضایت مشتری. نتایج این مقاله نیز نشان می دهد که بانک صادرات استان گلستان نیازمند فرهنگ سازی، آموزش کارکنان، کار گروهی کارکنان، برنامه ریزی شفاف برای مدیران شعب، تعریف درست تمام فرآیندها، هماهنگی بین کارکنان برای حرکت به سمت مدیریت دانش سازمانی با رویکرد فرآیند گرا است. با توجه به این مقدمه در این مقاله تلاش می شود با استفاده از منابع کتابخانه ای و نیز مقالات علمی و پژوهشی به تحلیل و تبیین تاثیر به کارگیری مدل فرایند گرا نسبت به مدیریت دانش سازمانی بر ارتقای رضایتمندی مشتریان و افزایش سهم بانک صادرات استان گلستان در بازار پرداخته می شود.
    کلید واژگان: مدیریت دانش سازمانی, رضایتمندی مشتریان, رویکرد فرآیند گرا, بانک صادرات استان گلستان
  • عباس کوهی*، محمد صادق صبوری، روح الله سمیعی
    در هر سازمان اعم از تولیدی و خدماتی، مهم ترین عامل جهت حفظ و بقای سازمان، مشتریان آن ها هستند. از طرف دیگر بهترین مسیر برای پیروزی در رقابت مشتری مداری و کسب رضایت مشتری است؛ زیرا محرک اصلی در سازمان های تجاری که به دنبال بهبودهای عمده در مسیر پیشرفت خویش هستند، مشتریان آن سازمان ها هستند. از این رو مدیریت دانش سازمانی اهمیت بسیار دارد. هدف اصلی این تحقیق عبارت است بررسی نقش مدیریت دانش سازمانی در افزایش میزان رضایتمندی مشتریان بانک صادرات استان گلستان. سوال اصلی مقاله این است که آیا مولفه های جغرافیایی مدیریت دانش سازمانی در افزایش میزان رضایتمندی مشتریان نقش دارد؟ برای پاسخگویی به این سوال اصلی فرضیه ای را که در صدد آزمون آن هستیم این است که به نظر می رسد مدیریت دانش سازمانی در افزایش میزان رضایتمندی مشتریان تاثیر مثبت و معنادار دارد. تحقیق حاضر از نظر نوع هدف کاربردی و از نظر نوع روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و از نوع همبستگی است. روش کتابخانه ای، عمدتا به منظور مطالعه ادبیات موضوع و بررسی سابقه تحقیق و آشنایی با تجربیات صورت گرفته و شناخت مدیریت دانش سازمانی در داخل و خارج از ایران مورد استفاده قرار گرفت. داده های این پژوهش از طریق پرسشنامه و به روش خوشه گیری چند مرحله ای جمع آوری شده اند. جامعه آماری تحقیق نیز شامل کارمندان بانک صادرات استان گلستان است. جامعه آماری مورد بررسی در این تحقیق کارمندان بانک صادرات استان گلستان است. برای برآورد حجم نمونه از جدول مورگان استفاده می کنیم. حجم نمونه برابر با 54 نفر تعیین شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که پایایی آن 88/0 بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج پایان نامه نشان داد که مدیریت دانش سازمانی در افزایش میزان رضایتمندی مشتریان بانک صادرات استان گلستان تاثیر مستقیم و معنی داری دارد و همه مولفه های جغرافیایی مدیریت دانش سازمانی بر رضایتمندی مشتریان تاثیر مستقیم و معنی داری دارند.
    کلید واژگان: مدیریت دانش سازمانی, مولفه های جغرافیایی, رضایتمندی مشتریان, بانک صادرات استان گلستان
    Abbas Koohi *, Mohammad Sadegh Sabouri, Roohalla Samiee
    Abstract In each organization, including production and service, the most important factor for maintaining and surviving the organization are their customers. On the other the best path to victory in the competition is customer orientation and obtaining customer satisfaction; because the main driver in business organizations who are looking for major improvements in their path to progress. Customers are those organizations. Therefore, organizational knowledge management is very important. The main purpose of this research is investigating the Role of Organizational Knowledge Management In increasing satisfaction of customers of Sadegard Bank in Golestan province. The main question of the article is that are geographic components of organizational knowledge management contributing to increasing customer satisfaction? To answer this basic question, the hypothesis we are trying to test is that organizational knowledge management seems to have a positive and significant effect on increasing customer satisfaction. The present research is in terms of the type of applied target the type of research method is descriptive-survey and correlation type. The library method was mainly used to study the literature of the subject and to review the history of research and familiarization with the experiences and knowledge of organizational knowledge management inside and outside Iran. Data were collected through a questionnaire and multi-stage cluster sampling. The statistical population of the research includes employees of the Sadegard Bank of Golestan Province.We use the Morgan table to estimate sample size.Sample size was 54. The data collection tool was a questionnaire with a reliability of 0.88. Descriptive and inferential statistics were used to analyze the data. The results of dissertation showed that organizational knowledge management has a direct and significant effect on increasing the satisfaction of customers of Saderat bank in Golestan province and all of the geographical components of organizational knowledge management have a direct and significant effect on customer satisfaction.
    Keywords: Organizational Knowledge Management, Geographical Components, Customer Satisfaction, Sadeghat Bank, Golestan province
  • محمد صادق صبوری *، ثریا رفیعی، داود ثمری
    این تحقیق با هدف بررسی نقش نگرش فلسفی، اقتصادی، محیطی، آموزشی و برخی ویژگی های شخصی کشاورزان در تولید گندم در شمال استان خوزستان انجام شد. نوع تحقیق کاربردی بود مه به شیوه علی ارتباطی انجام شد. داده ها با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه به عنوان ابزار اصلی پژوهش جمع آوری شد. نمونه ها شامل تمام تولید کنندگان گندم در شمال خوزستان از جمله دزفول، اندیمشک و شهرستان شوش (بر اساس تعداد کشاورزان گندم) بود. 310 کشاورز با استفاده از فرمول کوکران از طریق انتخاب تصادفی از 23485 تن گندم خوزستان شمالی انتخاب شدند. در نهایت 302 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده های پژوهش با استفاده از رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. پرسشنامه از طریق مرور ادبیات برای جمع آوری داده ها تهیه شد. روایی ابزار پس از چندین بار بررسی و تصحیح توسط اعضای هیات علمی ترویج وآموزش کشاورزی در دانشگاه آزاد گرمسار تایید گردید. اعتبار پرسشنامه توسط گروهی از کارشناسان بررسی وپایائی آن پس از اعمال ضریب کرونباخ 0.81گزارش شد (در مجموع 30 پرسشنامه در مناطق مشابه در استان خوزستان تکمیل شد). تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که مهم ترین عامل موثر بر تولید مطلوب گندم، عوامل اقتصادی کشاورزان است. مهمترین متغیر که واریانس متغیر وابسته را توضیح داد، متغیرهای اقتصادی با 77.2٪ درصد بود. پس از آن، متغیرهای (محیط زیست، اجزای قانونی و فرآیندهای آموزشی- نگرشی) قرار دارند که 5/86٪ از واریانس تولید بهینه گندم را تشکیل دادند
    کلید واژگان: اجزای قانونی, تغذیه بهینه گندم, تماسهای حرفه ای, خوزستان شمالی, عوامل محیطی, فرآیندهای نگرش آموزشی, نگرش های آموزشی
    Mohammad Sadegh Sabouri *, Soraya Rafiei, Davood Samarei
    This research was carried out to investigate the role of legal, philosophical, economic, environmental, educational attitudes and some personal characteristics in farmers' professionalism in the production of optimal wheat in the north of Khuzestan Province, Iran. The methodological approach in this research was casual relative and applied survey. The data were collected by a survey and a questionnaire as the main research instruments. The samples comprised all wheat growers in Northern Khuzestan. Three hundred and ten farmers were selected by using a Cochran's formula through random sampling out of 23,485 wheat farmers of Northern Khuzestan. Finally, 302 questionnaires were analyzed. The questionnaire was developed from a review of the related literature. The content and face validity of the instruments were established after several times of review and correction by the faculty members of Azad University of Garmsar. The questionnaire and data were analyzed by the help of SPSS v21 software package. The reliability was reported to be 0.81 using a Cronbach's alpha. Stepwise regression analysis indicated the most important variable that accounted for 77.2% of the variance of the dependent variable was the economic variable. The next variables (environmental, legal components, and educational attitudes processes) captured 86.5% of the variance of optimal wheat production.
    Keywords: Educational attitudes processes, environmental factors, legal components, professional conducts, Northern Khuzestan, wheat optimal nutrition
  • محمد صادق صبوری*، زهرا فرشیدنیا
    امنیت غذایی و پایداری توسعه کشاورزی از چالش های مهم تمام کشورهای جهان به خصوص کشورهای در حال توسعه و ایران است. در سال های اخیر یکی از راهبردهایی اصلی که برای مقابله با این چالش ارائه گردید، کشاورزی دقیق بوده است. با توجه به توانمندی های عظیمی که کشاورزی دقیق در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران برای بهبود بخش کشاورزی دارد، بررسی آن بسیار مهم است. کشاورزی دقیق می تواند بسیاری از نقاط ضعف کشاورزی فعلی را برطرف کند و از شیوه های نوین قابل محاسبه برای استفاده بهینه از نهاده های کشاورزی استفاده نمود. در کشاورزی دقیق، مدیریت نهاده های تولید محصولات زراعی مانندکود شیمیایی، علف کش، بذرو مانند آن بر اساس ویژگی های مکانی مزرعه و با هدف کاهش ضایعات، افزایش درآمد و حفظ کیفیت محیط زیست و غیره اجرا می گردد. کشاورزی دقیق می تواند بر هزینه نهاده ها و درآمد تولید محصول تاثیر گذار باشد. هدف از این تحقیق مطالعه امکان سنجی کاربرد کشاورزی دقیق در صنعت مرغداری از دیدگاه کارشناسان جهاد کشاورزی استان سمنان بود. تحقیق حاضر از نوع کاربردی است که به شیوه توصیفی- همبستگی طراحی و اجرا شد. جامعه آماری در این تحقیق کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان سمنان (205=N) بودند که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران (75=n) تعداد 75 بدست آمد. ابزار تحقیق، پرسشنامه ای محقق ساخت بود که روایی محتوایی و ظاهری پرسشنامه با استفاده از نقطه نظرات استادان و صاحبنظران دانشگاه آزاد اسلامی در واحد گرمسار، انجام و اصلاحات لازم نیز صورت گرفت. برای بدست آوردن پایایی نیز با استفاده از آزمون مقدماتی (30 پرسشنامه در شهرستان پاکدشت) ضریب آلفای کرونباخ 94 درصد بدست آمد. تحلیل رگرسیونی نشان داد که عوامل آموزشی، عوامل فنی، چالش ها وموانع، سیاستگذاری، عوامل اقتصادی و عوامل اجتماعی به ترتیب به عنوان مهمترین متغیرهایی بودندکه بیشترین سهم را در کاربرد کشاورزی دقیق داشتند.
    کلید واژگان: کشاورزی دقیق, امکان سنجی, کارشناسان جهاد کشاورزی, صنعت مرغداری
    Mohammad Sadegh Sabouri*, Zahra Farshidnia
    Food security and sustainability of agricultural development are one of the most important challenges facing countries in the world, especially developing countries. In recent years, one of the strategies presented to combat this challenge has been precision farming. Considering the huge capabilities that precision farming in developing countries, including Iran, has to improve agriculture, is important. Precision farming can address many of the current agricultural weaknesses and use modern computational methods to make optimal use of agricultural inputs. In precision farming, managing inputs for crops such as chemical crops, herbicides, and so on, based on the spatial characteristics of the farm and with the goal of reducing waste, increasing income and maintaining environmental quality. Precision farming can affect inputs and product revenue.The purpose of this study was to study the feasibility of using precision agriculture in poultry industry from the viewpoint of Semnan Agricultural Jihad Experts. This research is a descriptive-correlative method. The statistical population of this research was experts in the Jihad-e-Agriculture Organization of Semnan province (N = 205). The sample size was 75 using Cochran's formula (n = 75). The research instrument was a researcher-made questionnaire. Content and appearance validity of the questionnaire was done using the views of the professors of Islamic Azad University of Garmsarah and necessary corrections. Cronbach's alpha coefficient was 94% to obtain reliability using a preliminary test (30 questionnaires in Pakdasht). Regression analysis showed that educational factors, technical factors, challenges and challenges, policy making, economic factors and social factors were respectively the most important variables that had the most share in exact agricultural application.
    Keywords: Agricultural Jihad Experts, Feasibility, Poultry Industry, Precision Agriculture
  • محمدصادق صبوری*
    این تحقیق با هدف بررسی عوامل موثر برتوسعه وعمران روستائی استان سمنان از منظر کشاورزان وراهبردهای کشاورزی آن انجام شد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی استکه با روش علی- ارتباطی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل کشاورزان استان سمنان بود که تعداد 47 نمونه انتخاب شد. روش نمونه گیری این تحقیق به شیوه طبقه ای چندمرحله ای بود. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بود که روائی آن از طریق متخصصان وپایائی آن با ضریب آلفای کرونباخ 88/0 بدست آمد. متغیروابسته تحقیق، توسعه وعمران روستائی بود که از 14 گویه شکل گرفت و متغیرهای مستقل تحقیق نیز 13 متغیر موثر در متغروابسته تحقیق بود. تحلیل تحقیق به شیوه رگرسیون موردآزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد متغیرهای توجه به کشاورزان و حرفه آنها و ایجاد انگیزه شغلی در آنان، افزایش قیمت محصولات تولیدی وارائه حمایت های مالی بانک کشاورزی به ترتیب بیشترین نقش را در توسعه و عمران روستائی از دید کشاورزان برعهده داشتند.
    کلید واژگان: توسعه وعمران روستائی, عوامل حمایتی, عوامل فنی, عوامل زیر ساختی, کشاورزان, استان سمنان
    Mohammad Sadegh Sabouri*
    This study aimed to assess factors influencing the development of rural life of Semnan province. Kind of research was Applied research that s conducted by casual relative method. The research population included all farmers in Semnan province who were selected 47 samples. The study sample was stratified multistage. The survey instrument was questionnaire which its validity Confirmed by professionals and and reliability Calculated with Cronbach's alpha coefficient was 0.88. Dependent variable, Rural Development, which was formed of 14 items and independent variables was 13 variables also effective on the dependent variable. Multiple regression analyzes were used to test research. Results showed that farmers and professional attention and motivate them in their job, the rise in prices of manufactured products and provided financial support Agricultural Bank The highest role in the development of rural life of farmers were tasked.
    Keywords: Rural Development, supporting factors, technical factors, the following factors making, farmers, Semnan province
  • محسن محمدی، محمدصادق صبوری*
    بخش کشاورزی در کنار دیگر فعالیتهای خدماتی و تولیدی وابسته به انواع مختلف انرژی است که تامین آن از منابع در دسترس و ارزان ضروری است. معضلات ناشی از سوخت های فسیلی همچون مخاطرات زیست محیطی و پایداری در توازن بین اجزا محیط زیست، محدودیت در منابع و نوسانات قیمتی و همچنین وابستگی فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی انسان به تامین انرژی مورد نیاز سبب شده است تا انسان به فکر جایگزینی منابع دیگری همچون انرژی های تجدیدپذیر مانند خورشید، اقیانوس ها، گرمای داخل زمین، باد و… باشد. واحدهای مختلف کشاورزی مانند پرورش طیور نیز نیازمند تامین انرژی مورد نیاز خود به شکل برق، گاز، نفت، گازوئیل و دیکر اشکال آن است. این تحقیق بدنبال بررسی مشخصات جغرافیایی استان سمنان جهت شناسایی ظرفیت های منابع انرژی های تجدیدپذیر به منظور تامین انرژی مزارع مرغ گوشتی استان بود. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی بوده و از طریق پیمایش میدانی صورت پذیرفته است. پس از مطالعه اسناد کتابخانه ای، اینترنت و مصاحبه با کارشناسان و اساتید دانشگاه، از پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. بر اساس نتایج حاصله استان سمنان دارای ظرفیت بسیار مناسب در بهره برداری از انرژی خورشیدی بوده و مرغداران نیز در صورت مهیا بودن بستر مناسب تمایل به بهره گیری از آن می باشند.
    کلید واژگان: انرژی های تجدیدپذیر, انرژی خورشیدی, سوخت فسیلی, مرغداری, استان سمنان
  • محمد صادق صبوری، افسانه دوستی
    تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل موثر برمهارت دامداران درخصوص مدیریت تغذیه و بهداشت دام اجرا شد. تحقیق حاضر از نظرنوع، کاربردی واز نظرروش علی– ارتباطی بود. جامعه آماری این تحقیق کلیه گاوداران (دامداران) شهرستان گرمسار بودند (1800N=). حجم نمونه با استفاده ازفرمول کوکران، 110 برآورد گردید که برای افزایش دقت تعداد 20 نفربه آن اضافه گردید ودر نهایت با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای اقدام به جمع آوری اطلاعات از جامعه آماری گردید (130n=). ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ای محقق ساخته بودکه روائی آن توسط متخصصین مرتبط واعتبار آن با پیش آزمون وانجام آزمون الفای کرونباخ 85/0 تعیین گردید. برای تحلیل نتایج نیز از رگرسیون چندگانه استفاده شد. که متغیرهای پیش بین توان تبیین 10/59% (591/0=2R ضریب تبیین) از میزان نوسانات متغیر وابسته را داشتند. متغیرهای آموزش عملی، آموزش های به شیوه طریقه ای، سطح تحصیلات، سابقه دامداری و شرکت در کارگاه های آموزشی به ترتیب بیشترین نقش را در برمهارت دامداران در مدیریت تغذیه و بهداشت دام داشتند
    کلید واژگان: گرمسار, مدیریت بهداشت دام, مهارت دامداران, مدیریت تغذیه
  • امیرحسین مینایی، محمدصادق صبوری *

    این مطالعه باهدف تحلیل جغرافیانی انسانی رفتارهای کارآفرینی روستاییان تولید کننده شهرستان گرمساردر توسعه روستایی انجام شد. متغیر مستقل نیزشامل متغیرهای مهارتهای فنی، مهارت‌های فردی، ویژگیهای ایجاد قابلیت کارآفرینی وویژگیهای فردی بود و متغیر وابسته نیز توسعه روستایی مبتنی بر کارآفرینی بود.. جامعه آماری این تحقیق در حدود 8000 نفر بودند که دردهستانهای این شهرستان، آرادان وشهر ایوانکی ساکن هستند. حجم نمونه تحقیق از فرمول کوکران، نمونه مورد نظر 186= n نفر تعیین شدکه برای دقت بیشتر این تعداد به 200 نفر افزایش یافت و تعداد 192 پرسشنامه قابل تحلیل وبررسی بود. برای انتخاب نمونه‌های تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی متناسب استفاده شد. ابزار تحقیق نیزپرسشنامه بودکه به صورت حضوری تکمیل گردید. روایی پرسشنامه مذکور توسط جمعی ازاساتید، خبرگان ومتخصصان و اعتبار آن نیز با روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که آلفای پرسشنامه مذکور 89/0 بدست آمد. اثرات مستقیم متغیرهای مستقلی را که در معادله رگرسیون واردشده بودند نشان داد که متغیرهای تحصیلات، واقع بینی نسبت به اتفاقات شغلی بیشترین نقش مثبت وسابقه شغلی بیشترین نقش منفی را برتوسعه روستایی داشتند.

    کلید واژگان: کارآفرین, توسعه روستایی, روستاییان, شهرستان گرمسار
  • محسن محمدی *، محمدصادق صبوری
    با توجه به اجرای قانون هدفمند سازی یارانه ها در کشور و افزایش قیمت انرژی به عنوان یکی از مهمترین نهاده های مزارع مرغ گوشتی، جایگزینی منابع سوخت فعلی با منابع تجدید شونده به جهت کاهش هزینه های تولید ضروری بنظر می رسد. برای این منظور ما در این تحقیق بدنبال شناسایی عوامل موثر بر پذیرش استفاده از انرژی های نو توسط مرغداران مرغ گوشتی شهرستان گرمسار بودیم. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی به شمار می آید که از روش علی – ارتباطی انجام شد. جامعه آماری مورد نظر این تحقیق مرغداران مرغ گوشتی شهرستان گرمسار در استان سمنان بود. مطابق نتایج بدست آمده بین متغیر های تحقیق شامل مزیت های درک شده فناوری های نوین، تهدیدات درک شده از وضعیت فعلی تامین انرژی، مهیا بودن شرایط برای استفاده از منابع تجدید شونده و تمایل مرغداران برای استفاده از آن و پذیرش انرژی های تجدید پذیر توسط پرورش دهندگان مرغ گوشتی شهرستان گرمسار رابطه معنی داری وجود داشت. بر اساس نتایج رگرسیون، مدل ارائه شده در این تحقیق توانست 2/81 درصد واریانس فرآیند پذیرش را تبیین نماید. همچنین نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که عوامل تمایل به بکارگیری با ضریب تاثیر مستقیم 493/0 موثرترین عامل در پذیرش مرغداران در استفاده از انرژی های نو توسط مرغداران بوده است. مزیت های درک شده فناوری انرژی های نوین با ضریب تاثیر کل 324/0 دومین، مهیا بودن شرایط با ضریب تاثیر کل 322/0 سومین و تهدید های درک شده از وضعیت فعلی تامین انرژی با ضریب تاثیر کل 241/0 چهارمین عامل موثر و معنی دار در فرآیند پذیرش می باشند.
    کلید واژگان: انرژی فسیلی, انرژی های تجدیدپذیر, تغییر رفتار, پرورش دهندگان مرغ گوشتی
    Mohsen Mohammadi *
    With regard to the implementation of targeted subsidies law in the country and rising energy prices as one of the most important inputs birder, replacing current fuel sources with renewable sources is necessary in order to reduce production costs. For this purpose, in this we study to identify factors affecting the adoption of new energy resource by birder in Garmsar Township. This research based on goal is applicable and based on method was casual – relative. The population of this study was Garmsar township birders. Based on the results there was a significant relationship between perceived benefits of new technologies, perceived threat from the current situation of energy supply, provides the conditions for the use of renewable resources and willingness of farmers to use it and adoption renewable energy. Purposed model can explained 81.2% of the variance of dependent variable. Also results of path analysis showed that factor willingness with direct impact factor 0.493 was the most effective factor on the adoption of using renewable energy. The perceived advantages of modern energy technologies with impact factor of 0.324 the second, prepared of conditions with total impact factor 0.322 third and perceived threats of the current situation of energy supply and a significant factor with impact factor 0.241 are the fourth affecting factors on adoption process.
    Keywords: Fossil energy, Renewable Energy, behavior change, Birder
  • محمدصادق صبوری، سیاوش نوری، مصطفی کرباسیون
    این مطالعه با هدف بررسی نقش متغیرهای محیطی بر کاهش پیامدهای طرح هدفمندی یارانه ها بر گلخانه داران استان سمنان انجام شد. نمونه آماری شامل 287 گلخانه دار بود که از طریق فرمول کوکران تعداد آنها تعیین گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارSPSS21 استفاده گردید. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه بود که براساس مبانی تئوریک طراحی گردید و پس از اصلاح محتوا با فرمول کوکران مقدار آلفای آن 87/7 محاسبه شد. از همبستگی و رگرسیون برای تحلیل فرضیه ها استفاده شد. نتایج نشان داد کاهش هزینه های جاری، استفاده از سازه های مناسب، استفاده درست از سوخت، مکان یابی درست وسایل گرمایش و استفاده از کارگران ماهر بیشترین نقش را برکاهش پیامدهای هدفمندسازی یارانه هابرای گلخانه داران ایفا می کنند که مقدار 2/40 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند.
    کلید واژگان: استان سمنان, عوامل محیطی, کاهش پیامدهای طرح هدفمندی یارانه ها, گلخانه داران
    Mohammad Sadegh Sabouri, Siavash Noori, Mostafa Karbasioun
    The purpose of this study was to investigate the peripheral factors on reducing the consequences of the targeted subsidies from the view point of greenhouse owners of Semnan Province, Iran. The population of the study comprised greenhouse owners of Semnan Province. The sample size was calculated using Cochran formula and encompassed a number of 287 greenhouse owners. The main research tool used in this study was a questionnaire. SPSS v21was used to analyze the data obtained through the questionnaires. Based on hypotheses and theories, questions were designed, and after testing validity and reliability (based on the dependent variable Cronbach's alpha was calculated equal with 87.8) indices, modifications were performed. To examine the hypotheses of this research, the correlation coefficient was estimated, and a multiple regressions analysis was run. The results showed that current expenses, using the proper structures for constructing greenhouse, method of fuel use, the perfect place of heaters, and the use of skilled workers in the greenhouse had a key role in reducing the impact of targeted subsidies plan (dependent variable) on greenhouse owners. These variables explained 40.2 per cent of the variance in the dependent variable.
    Keywords: greenhouse, peripheral factors, subsidies, Semnan Province
  • محمد صادق صبوری*، داود ثمری، مریم درستی زاده
    توسعه منابع انسانی بخش کشاورزی براساس دانش، مهارت ونگرشی است که تولیدکنندگان نسبت به فرآیند تولید پیدا می کنند واین توسعه انسانی براساس آموزشهای صحیح مبتنی بر نیاز های آموزشی تولیدکنندگان اتفاق می افتد. هدف این تحقیق بررسی نیازهای آموزشی گلخانه داران شهرستان ورامین بود. این تحقیق از نوع کاربردی است که باروش توصیفی- همبستگی اجرا شد. جامعه آماری شامل گلخانه داران کشت خیار شهرستان ورامین بودند (504=N) که مطابق فرمول کوکران 115 نمونه تعیین گردید که برای افزایش دقت این تعداد به 120 نفر افزایش یافت که در نهایت 116 پرسشنامه صحیح جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. به منظور سنجش میزان روایی ابزار تحقیق، پرسش نامه در اختیار استادان راهنما و مشاور قرار گرفت که پس از انجام بررسی های لازم و جمع آوری نظرات و اعمال اصلاحات مورد نظر روایی پرسش نامه مذکور تایید شد. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از آلفای کرونباخ (در بازه 77/0-83/0) به دست آمد. برای ارزیابی نیازهای آموزشی گلخانه داران با اقتباس از مدل ارزیابی نیازهای آموزشی بوریچ استفاده شد. بدین منظور، 13 صلاحیت دانشی که از مرور ادبیاتی تحقیق حاصل شده بود با توجه به «میانگین وزنی نمرات تفاوت» برای گلخانه داران رتبه بندی شدند. نتایج حاصل نشان داد: موضوعاتی چون آگاهی از غرقاب کردن گلخانه، شناخت ارقام مقاوم متناسب با شرایط آب و هوایی منطقه، شناخت مناسب ترین میزان اسیدیته و یا قلیایی خاک برای کاشت، آگاهی از کاشت درخت به عنوان بادشکن در اطراف گلخانه جهت کاهش مصرف سوخت، دانش در زمینه غلظت دی اکسید کربن در گلخانه و آگاهی در رابطه با میزان آب مصرفی و دفعات آبیاری به عنوان مهمترین نیازهای آموزشی گلخانه داران شهرستان ورامین مطرح بودند. نتایج رگرسیون نیز نشان داد 2 متغیر میزان تحصیلات وسن گلخانه داران 49% واریانس نیازآموزشی آنها را تبیین می کنند.
    کلید واژگان: آموزش, نیاز آموزشی, مدل بوریچ, گلخانه داران, شهرستان ورامین
    Mohammad Sadegh Sabouri*
    Human resources development, agriculture based on knowledge, skills and attitudes is that Producers to find the production process. This human development based on the correct training needs to happen Producers. The goal of this study was to assessing the training needs of Varamin township’s greenhouse owners. This research was an applied research and was conducted by The Descriptive-correlation analysis. The population of the Varamin township cucumbers were cultivated greenhouse owners (N =504) in accordance sample of 115 samples were determined by Cochran formula and for Accuracy to increase of this number rose to 120 in the end 116 valid questionnaires were collected and analyzed.The tool of the research is a questionnaire which has been completed through interview. Efficiency of the questionnaire was confirmed by the opinions of the major and consultant professors and its sustainability was reaffirmed through Cronbach alpha coefficient in the scale of 77%-83% by using SPSS 16 software. The results revealed Awareness of flooding greenhouse, Identifying resistant varieties suited to the climatic conditions of the region, Proper recognition of the acidity or alkalinity of the soil for planting, Awareness of planting trees as barriers around the house to reduce fuel consumption, Knowledge of the concentration of carbon dioxide in greenhouse and Information on the amount and frequency of irrigation water Were the most important The need for the greenhouse owners Regression results also showed 2 variable greenhouse owners’ level of Education and age are explain 49 % of variance of educational needs.
    Keywords: Training, Training requirements, greenhouse owners, Varamin township, Bourich Model
  • باقر آرایش*، محمد صادق صبوری
    هدف اصلی تحقیق حاضر شناسایی الزامات آموزش به کارگیری کشاورزی دقیق از دیدگاه محققان کشاورزی سازمان جهاد کشاورزی استان ایلام بوده است. جامعه آماری این پژوهش را136نفراز محققان کشاورزی شاغل در سازمان جهادکشاورزی و محققان مراکز تحقیقات کشاورزی، منابع طبیعی و امور دام استان ایلام تشکیل دادند که همه آنها به دلیل محدود بودن تعداد اعضاء سرشماری شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده است که روایی شکلی و محتوایی آن ها از طریق گروه متخصصین ترویج و آموزش کشاورزی، مدیریت کشاورزی و زراعت دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایلام تایید گردید. پایایی ابزار تحقیق نیز از طریق محاسبه تتای ترتیبی به کمک نرم افزار آماری R تعیین شد (87/.= Ɵ).نتایج همبستگی میان متغیرهای تحقیق با استفاده از ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن نشان داد که بین الزامات اقتصادی، الزامات سیاستگزاری و آموزش به کارگیری کشاورزی دقیق درسطح 99٪ والزامات آموزشی، اجتماعی، مدیریتی، فرهنگی و آموزش به کارگیری کشاورزی دقیق درسطح 95٪ رابطه مثبت و معنی داری وجود داشته است. بر اساس نتایج به دست آمده از رگرسیون ترتیبی، متغیرهای آموزشی، مدیریتی، اقتصادی و فنی در آموزش به کارگیری کشاورزی دقیق تاثیرگذار بوده اند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی تحقیق نشان داد که الزامات آموزشی با مقدار ویژه 54/16 به تنهایی تببین کننده 039/28 درصد واریانس کل بوده است. و 7 عامل آموزشی، مدیریتی، اقتصادی، فنی، سیاست گذاری، اجتماعی و فرهنگی به طور مجموع توانسته اند که 78/72 درصد واریانس کل را تببین نمایند.
    کلید واژگان: کشاورزی دقیق, محققین کشاورزی, الزامات آموزشی
    M. Bagher Arayesh* Sabouri
    The main objective of the present research was to study the requirements of Training application of precision agriculture from Ilam province Agriculture Jihad Organization researchers’ perspective. The statistical Population of the Current research have formed 136 people of Agricultural Researchers of Agriculture Jihad Organization of Ilam Province and Researcher at agriculture research, natural resources and veterinary affairs centers of Ilam province who all of them were selected. The main tool for collecting data has been the researcher made questionnaire, whose superficial and content reliability was confirmed by the expert groups of Agricultural Extension and education, agricultural management and agronomy of Islamic Azad University, Ilam branch. The Reliability of the research tool was also determined through calculation of ordinal’s Theta with helping R Statistical Software (Ɵ =0.87). The relationship between variables using the Spearman correlation coefficient showed that there were positive significant relationship between economic and policies requirements with training requirements at the level of 99%, and educational, Social, management and cultural requirements with training requirements using precision agriculture at the level of 95%. According to the results of the ordinal regression, educational, Management, economic and technical requirements have been effective in training requirements using precision agriculture. The results of the explatory factor analysis of research indicated that with an eigenvalue of 16.54, the first factor (training requirements) has explained 28.039% of the total variance alone. Generally, 7 training factors of management, economic, technical, policy making, social and cultural have been able to explain in total 72.78% of total variance.
    Keywords: Precision agriculture, Agriculture Researchers, Training Requirements
  • علی نوری امام زاده، محمد صادق صبوری
    این مطالعه به منظور تعیین عوامل موثر در دانش مدیریت تغذیه و طراحی الگوی آموزشی مناسب برای پرورش دهندگان مرغ گوشتی شهرستان گرمسار انجام شد. روش تحقیق به صورت توصیفی- همبستگی بود. هشتاد و هشت پرسشنامه از 98 پرورش دهندگان مرغ گوشتی جمع آوری و آنالیز شد. روایی و پایایی پرسشنامه ها مطابق با راهنما بررسی و ضریب آلفا کرونباخ با استفاده از نرم افزار SPSS، 86/0 محاسبه شد. یافته ها نشان دادند که نقش روش های مختلف آموزشی در افزایش دانش پرورش دهندگان خیلی کم تا خیلی زیاد بود. آنالیز همبستگی ارتباط معنی دار و مثبت دانش پرورش دهندگان را با ظرفیت مزرعه، سطح درآمد، روش های آموزشی نمایشی و بازدید از مزارع پیشرفته نشان داد. یافته های تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد روش آموزش نمایشی و روش بازدیدی با هم 56/2 درصد کل تغییرات دانش مدیریت تغذیه را پیش بینی کردند. بنابراین معادله خط رگرسیون به صورت زیر بود: (روش بازدیدی) 0/292 + (روش نمایشی) 0/664=Y در بحث، بهترین الگوی آموزشی استفاده از بهترین روش ها بویژه روش های بازدیدی و نمایشی جهت آموزش متون مناسب با تاکید بر اولویت های آموزشی می باشد.
    کلید واژگان: دانش مدیریت تغذیه, برنامه آموزشی مناسب, پرورش دهندگان مرغ گوشتی, گرمسار
    Ali Nouri Emamzadeh, Mohammad Sadegh Sabouri
    The study was conducted to determine the effective factors in nutritional management knowledge and design a proper educational plan for broiler farmers in Garmsar Township. The used methodological approach was descriptive-correlation. Eighty-eight questionnaires were collected and analyzed of 98 broiler farmers active in Garmsar. The content and face validity of the questionnaires and reliability of analysis were respectively specified and calculated according to guide, and Cronbach Alpha coefficient was calculated α=0.86 for the whole using SPSS software. Results indicated that role of extension methods in increasing the knowledge was very low to very high between the different methods. The correlation analysis indicated significant and positive relationships for farm capacity, income level, exhibitive educational methods and survey of modern farms with thefarmers’ knowledge. Results of multiple regression analysis as step by step indicated that two variables of exhibitive and survey educational methods explain significantly 56.2 percentages of the total variance. Therefore, theregression equation was: the plan = 0.664 (Exhibitive method) + 0.292 (Survey method). In conclusion, best educational plan is education of appropriate literatures with emphasis on the priorities via best methods especially exhibitive and survey methods.
    Keywords: Nutritional management knowledge, Appropriate educational program, Broiler farmers, Garmsar
  • محسن محمدی *، محمدصادق صبوری
    هدف از انجام این مطالعه بررسی موانع بکارگیری انرژی های تجدید پذیر در بخش کشاورزی ایران بود. در این مطالعه به بررسی میزان تاثیر عوامل آموزشی، فنی، اقتصادی، اجتماعی و قوانین و مقررات به عنوان موانع پیش روی کشاورزان در استفاده از انرژی های نو پرداخته شد. پژوهش حاضر به روش میدانی انجام و بعد از مطالعه اسناد کتابخانه ای، مصاحبه با کارشناسان و اساتید دانشگاه و همچنین برخی از کشاورزان با استفاده از پرسشنامه به جمع آوری اطلاعات پرداخته شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از روش تحلیل عاملی استفاده شد. بر اساس نتایج بدست آمده از روش تحلیل عاملی، عواملی چون موانع فناوری های مرتبط، اقتصادی و اجتماعی به صورت مستقیم و عواملی چون موانع آموزشی و قوانین به صورت غیر مستقیم بر بکارگیری انرژی های تجدیدپذیر توسط کشاورزان تاثیر گذار می باشند.
    کلید واژگان: انرژی خورشیدی, انرژی های تجدیدپذیر, استان سمنان, انرژی فسیلی, کشاورزی
    Mohsen Mohammadi *, Mohammad Sadegh Sabouri
    The aim of this study was to identify effective barriers on using renewable energy in agricultural sectors of Iran. In order to collect the required information was used from interviews with experts and university professors, documents and internet search. Data collecting tools was questionnaire. In this study, barriers such as education, technical, economic, social and regulatory were investigated. Based on research findings and using path analysis some factors such as technical barriers, economic barriers and social barriers directly and factors such as education and regulatory barriers have influenced indirectly on using renewable energy by farmers.
    Keywords: Renewable Energy, Solar Energy, Semnan Province, Fossil Fuel, Agriculture
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال