به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب

محمود قاسم نژاد

  • سعیده کیوافر، محمود قاسم نژاد*، رضا فتوحی، امیر موسوی، محمدرضا خالدیان
    به منظور بررسی اثر کم آبیاری و مواد سوپرجاذب بر عملکرد و عناصر معدنی میوه سیب رقم گرانی اسمیت آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در دو سال اجرا شد. تیمارها شامل کم آبیاری (100، 75 و 50% نیاز تبخیر و تعرق) و سوپرجاذب در چهار سطح (0، 100، 200 و 300 گرم به ازای هر درخت) بودند. نتایج نشان داد که طی دو سال آزمایش تفاوتی بین میزان عملکرد و اندازه میوه در درختان تیمار شده و شاهد وجود نداشت. سوپرجاذب (200 گرم به ازای هر درخت) منجر به افزایش وزن میوه ها در هر دو سال شد. اثر کم آبیاری در هر دو سال آزمایش بر میزان کلروفیل  b ،a و کل پوست میوه های سیب معنی دار نبود، اما سوپرجاذب (200گرم) اثر مثبت و معنی داری بر میزان کلروفیل داشتند. میزان منیزیم میوه در هر دو سال تنها تحت تاثیر سوپرجاذب به طور معنی داری کاهش یافت. اثر هر دو فاکتور در سال اول بر میزان فسفر و کلسیم معنی دار نبود، اما در سال دوم، تیمارهای کم آبیاری بطورمعنی داری باعث افزایش میزان فسفر و کلسیم میوه شد. در مجموع، آبیاری 75% بدون کاهش عملکرد و صرفه جویی در مصرف آب و سوپرجاذب 200 گرم به ازای هر درخت با افزایش کیفیت میوه و تعدیل اثرات تنش قابل توصیه می باشند.
    کلید واژگان: سوپرجاذب, کلروفیل, منیزیم, نیتروژن, وزن میوه
    Saeedeh Keivanfar, Mahmoud Ghasemnezhad *, Reza Fottohi Ghazvini, Amir Mosavi, Mohammad Reza Khaledian
  • زهره روحی ویشکائی*، علی سلیمانی، محمود قاسم نژاد، اکبر حسنی

    محدوده وسیعی از ترکیبات کودی با فرمول ها و کارایی های مختلف در بازارهای جهانی موجود می باشد. علاوه بر کودهای شیمیایی مرسوم، کودهای کمپلکس شده آلی در ابعاد نانو به عنوان یک نوآوری در بخش تغذیه کشاورزی محسوب می شوند. بنابراین، برای ارزیابی تاثیر چنین کودهایی در کشت و کار زیتون پژوهشی طی دو سال متوالی 1398 تا 1399 در یک باغ تجاری انجام گرفت. تیمارهای تغذیه شامل پنج تیمار از ترکیب عناصر نیتروژن و پتاسیم با دو منبع کودی نانو کود (نانو کود کلات نیتروژن و نانو کود کلات پتاسیم nano-NK) و کود شیمیایی (اوره و نیترات پتاسیم NK) بود. مقدار کود استفاده شده از هر دو منبع شامل دو سطح از غلظت های 02/1 و 81/0 گرم در لیتر (N1K1  و nano-N1K1) و 36/1 و 08/1 گرم در لیتر (N2K2 و nano-N2K2) به ترتیب نیتروژن و پتاسیم خالص بود که در چهار مرحله تورم جوانه، قبل از شکوفایی گل آذین، سخت شدن هسته میوه و بعد از برداشت کنسروی میوه روی درختان محلول پاشی برگی شد. درختان شاهد در همان مراحل زمانی با آب محلول پاشی شدند. نتایج نشان داد که درختان تحت تیمار N2K2 دارای بالاترین عملکرد (43/36 کیلوگرم) بودند. از نظر محتوای عناصر معدنی هر دو فرم کاربردی کود منجر به افزایش غلظت عناصر نیتروژن و پتاسیم برگ در دو زمان اندازه گیری یعنی مراحل سخت شدن هسته میوه و بعد از برداشت کنسروی میوه در مقایسه با درختان شاهد شدند. بیشترین مقدار کلروفیل برگ مربوط به تیمار nano-N1K1 با میانگین به ترتیب 60/2 و 48/2 میلی گرم بر گرم وزن تر در دو زمان اندازه گیری بود. تیمار  nano-N1K1در مرحله سخت شدن هسته میوه و تیمار nano-N2K2 در مرحله بعد از برداشت کنسروی میوه باعث افزایش مقدار کربوهیدرات برگ به ترتیب 39/1 و 48/1 برابر بالاتر از تیمار شاهد شد. تیمار nano-N1K1 با وجود عملکرد کمتر، نه تنها باعث افزایش درصد روغن شد بلکه منجر به بهبود خصوصیات کیفی روغن (اسیدچرب آزاد، ارزش پراکسید، شاخص های K232، K270 و رنگیزه های روغن)، محتوای فنل کل، آنتی اکسیدان و پروفایل اسید چرب نیز گردید. با توجه به نتایج به دست آمده، در مجموع عملکرد میوه تحت تاثیر تیمار کودهای اوره و نیترات پتاسیم در غلظت بالاتر و ویژگی های کیفی روغن زیتون متاثر از تیمار با غلظت پائین تر نانو کلات قرار گرفت.

    کلید واژگان: پروفایل اسید چرب, تغذیه برگی, زیتون, ظرفیت آنتی‎اکسیدان
    Zohre Rohi Vishekaii *, Ali Soleimani, Mahmmod Ghasemnezhad, Akbar Hasani
    Introduction

     Olive tree, with a thousand years of cultivation history, is one of the most important horticultural crops in Iran and has always played an important economical role for orchardists. In olive orchards traits such as an increased formation of incomplete flowers, low yield of fruits and oil are often found as major problems. It should be noted that these traits are affected by numerous environmental and management factors from which the nutrition status is one of the most important ones. Proper nutrition plays an important role in both olive fruit and oil yield. There is a wide range of fertilizer compounds with different formulas and efficiencies available in the world market, among which nano-products are becoming increasingly popular. However, there is limited information on their efficacy in different plant species.

    Materials and Methods

    In order to evaluate the impact of fertilizers on olive cultivation, a research was conducted during two successive years from 2019 to 2020 in a commercial orchard on 15 year old olive tree cv. ‘Zard’, in Manjil city of Guilan province. Foliar application included five treatments using two types of fertilizers; nano (nano-chelated nitrogen and potassium: nano-NK) and chemical fertilizers (urea and potassium nitrate; NK). Treatments involved application of two concentrations from each fertilizers sources; 1.02g and 0.81g (nano-N1K1 and N1K1), 1.36 g and 1.08 g (nano-N2K2 and N2K2) of pure nitrogen and potassium, respectively. Foliar application was conducted in four stages bud-swelling, before blooming, pit hardening and shortly after harvest of table olive. Spraying with water was considered as the control. The nano-chelated fertilizers were obtained from Khazra Company, Teheran, Iran (http://en.khazra.ir). Spraying with water was considered as control. The experiment was performed in a randomized block design with three replications. The measurement of leaf nutrient status and its chlorophyll and carbohydrate contents were carried out at two times each growing season; in August (during pit hardening stage) and October (shortly after the harvest of table olive). At the green ripening stage, fruits were collected and weighted to determine fruit yield. At the end of the experiment quantity and quality traits of oil were measured.

    Results and Discussion

     The results showed that the trees under N2K2 treatment had the highest yield. In terms of mineral content, both forms of fertilizers increased the concentration of nitrogen and potassium leaf elements compared to the control trees. Chlorophyll content was affected by nano-N1K1 foliar application and carbohydrate content was affected by nano-N1K1 in the pit hardening stage and nano-N2K2 in shortly after the harvest of table olive. Nano-N1K1 treatment with the lower crop load not only increased oil content but also improved quality characteristics of olive oil (free fatty acids, peroxide value, specific ultraviolet absorbance K232, K270 and contents of pigments), total phenol content, antioxidant capacity and fatty acid composition. Generally, the results showed that olive trees responded well to fertilizer feeding. These trees produced better crop and higher quality oil in comparison with control trees. According to the results, fruit yield is better under urea and potassium nitrate treatment, and the quality of olive oil is more stable after nano-chelated nitrogen and potassium foliar application. It seems that the reason for the high amount of fruit yield with N2K2 in comparison to the slow-release property of nano-fertilizers is that using nitrogen and potassium in the form of ordinary chemical fertilizer regulates the biosynthesis, conversion and rapid translocation of assimilates and mineral elements into reproductive structures, which resulted in soaring yield. We assumed that nano-N1K1 foliar spray in the pit hardening stage and shortly after the fruit harvest for table olive might export the assimilation into the fruit to fulfill cell metabolism requirements for oil synthesis.

    Conclusion

     The current findings indicated that two of four treatments, i.e. nano-N1K1 and N2K2, could be more effective on olive trees in terms of general fruit and oil attributes. It was remarkable that nano treatment with a lower concentration could provide adequate beneficial effects on quality characteristics of olive oil and is in line with good management strategies regarding the preservation of the environment. To the best of our knowledge, the current work is the first report considering the application of nano-chelated nitrogen and potassium and their is use as a foliar application on olive trees. Additional studies would be necessary to further optimize the concentration and timing of the applications with these new formulations.

    Keywords: Antioxidant Capacity, Fatty Acid Profile, Foliar Fertilizer, Olive
  • رسول برزگر، محمود قاسم نژاد*، بهمن شریف زاده، علیرضا مهرگان نیکو
    تولید میوه های بد شکل و غیراستاندارد در کیوی رقم هایوارد، به دلایل ژنتیکی و یا محیطی، مهم ترین عامل کاهش درصد میوه های صادراتی و بازارپسند به حساب می آید. برای حل این مشکل و ایجاد یکنواختی در میوه های تولید شده، تنک میوه های بدشکل در مراحل ابتدایی تشکیل میوه قابل توصیه می باشد. این پژوهش به صورت طرح بلوک کامل تصادفی در چهار تکرار انجام پذیرفت. تیمارهای آزمایشی شامل تنک تمامی میوه های غیرطبیعی شامل میوه های ریز، پهن، بادبزنی و بدشکل در چهار زمان 15، 30، 45 و 60 روز بعد از تشکیل میوه ها از کل تاک بود. بعد از رسیدن میوه ها به مرحله بلوغ، خصوصیاتی مانند عملکرد، درجه بندی کیفی میوه، سفتی بافت میوه، درصد ماده خشک، مواد جامد محلول، اسید کل میوه، شاخص طعم میوه، پی اچ و میزان آسکوربیک اسید میوه اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین عملکرد کل تاک های تنک شده و شاهد وجود نداشت. انجام تنک میوه باعث افزایش معنی دار درصد میوه های درجه ممتاز گردید، به طوری که بیشترین درصد میوه ممتاز در تیمار تنک 15روز پس از تشکیل میوه (01/49 درصد) مشاهده شد که حدود 25 درصد نسبت به شاهد (71/24 درصد) افزایش نشان داد. هم چنین تنک میوه باعث کاهش میزان سفتی بافت میوه، اسیدکل و آسکوربیک اسید میوه شد، اما درصد ماده خشک، مواد جامد محلول، شاخص طعم، پی اچ و حجم میوه را به طور معنی داری افزایش داد. درمجموع، تنک زودهنگام میوه ها یعنی 15 روز پس از تشکیل میوه، با افزایش درصد میوه های ممتاز و کاهش معنی دار میوه های درجه2 و خارج از اندازه توانست باعث افزایش نسبت میوه های صادراتی و بازارپسند شود.
    کلید واژگان: آسکوربیک اسید, درجه بندی کیفی, شاخص طعم, عملکرد تاک
    Rasool Barzegar, Mahmood Ghasemnezhad *, Bahman Sharifzadeh, Alireza Mehregan Nikoo
    The production of misshapen fruits in 'Hayward' kiwifruit, due to genetic potential, or environmental conditions, is the main factor for reducing exportable and marketable fruits. To solve this problem and produce uniformity in the fruits, it is recommended to thin the malformed fruits immediately after setting. This study was conducted as a randomized complete block design with four replications. The experimental treatments included thinning all of the small, flat, fan-shape and misshapen fruits at four different times: 15, 30, 45 and 60 days after fruit set in the whole vine. Fruits were harvested when reached at maturity stage, and characteristics such as fruit yield per vine, fruit grading according to size, fruit firmness, dry matter percentage, soluble solids content, titratable acidity, TSS/TA, pH and ascorbic acid content were measured. The results showed that there was no significant difference between the thinned and control vines for fruit yield. Fruit thinning times caused a significant increase in the percentage of extra grade fruits, so that the highest extra fruit percentage was found when fruit thinning carried out 15 days after fruit set (49.01%), which showed an increase of about 25 percent compared to control (24.71%). Furthermore, fruits thinning reduced flesh firmness, titratable acid and ascorbic acid as compared to control, but increased fruits dry matter percentage, soluble solids, TSS/TA, pH and fruit volume. Overall, early fruit thinning; 15 days after fruit set, with increasing extra grade fruits and reducing grade 2 and out-of-grade fruits caused improve in proportion of marketable and exportable fruits.
    Keywords: Ascorbic Acid, Qualitative Grading, Taste Index, Vine Yield
  • فاطمه واحدی، منصور افشار محمدیان*، محمود قاسم نژاد، فاطمه جمال امیدی
    مقدمه

    از نظر اقتصادی، کیوی از جمله محصولات باغی صادراتی ایران با ارزش غذایی بالایی است که در سطح وسیع در شمال ایران کشت می شود. به نظر می رسد دستیابی به ارقام برتر کیوی از طریق اصلاح ژنوتیپ ها، گامی موثر در افزایش تولید کمی و کیفی میوه و رونق بیشتر کشاورزی و افزایش صادرات باشد. در این تحقیق، فرض بر این بود که بین ژنوتیپ های مورد آزمایش، از نظر برخی ویژگی های بیوشیمیایی و ریخت شناسی تفاوت وجود دارد؛ لذا با توجه به ارزش غذایی و اقتصادی بالای میوه کیوی طلایی، هدف از این پژوهش، ارزیابی مقایسه ای برخی شاخص های فیزیولوژیکی و آناتومیکی مرتبط با ارزش غذایی کیوی در دو ژنوتیپ کیوی طلاییY2) و (Y1 بود.

    مواد و روش ها

    به این منظور، فاکتورهایی از جمله طول، عرض و شکل میوه، بافت های درونی میوه، کرک ها و عدسک ها، میزان مواد جامد محلول، اسید قابل تیتراسیون، سفتی بافت میوه، درصد ماده خشک، ویتامین C، محتوای فنل کل و ظرفیت آنتی اکسیدانی دو ژنوتیپ مذکور مورد بررسی قرار گرفت.

    نتایج و بحث: 

    نتایج این تحقیق نشان داد که ژنوتیپ Y2، بجز شاخص طعم میوه، در ویژگی های دیگر از قبیل اندازه میوه، نسبت گوشت خوراکی میوه به مغز آن، تراکم کرک های کوتاه و کرک های بلند منفرد و همچنین از نظر برخی ویژگی های کیفی و فیزیولوژیکی از جمله درصد ماده خشک، سفتی بافت میوه، میزان ویتامین C، محتوای فنل کل و ظرفیت آنتی اکسیدانی از محتوای بالاتری برخوردار بود. بر اساس شاخص های مذکور می توان گفت که این ژنوتیپ زمینه تجاری سازی بهتری را نسبت به ژنوتیپ Y1 دارد.

    کلید واژگان: ارزش غذایی, کرک, کیوی, ویتامین C
    Fatemeh Vahedi, Mansour Afshar Mohammadian *, Mahmoud Ghasemnejad, Fatemeh Jamal Omidi
    Introduction

    Obtaining superior kiwi cultivars through the modification of genotypes is an effective step in increasing the qualitative production of the fruit and, as a result, the further prosperity of agriculture and the increase of exports. In this research, it was assumed that there is a difference between the tested genotypes in terms of some biochemical and morphological characteristics; Therefore, considering the high nutritional and economic value of the golden kiwifruit, the aim of this research was comparing some physiological and anatomical indicators related to the nutritional value of kiwifruit in two golden kiwifruit genotypes (Y1) and (Y2).

    Materials and methods

    For this purpose, factors including the length, width and shape of the fruit, internal tissues of the fruit, hairs and lenses, amount of soluble solids, titratable acid, firmness of the fruit tissue, percentage of dry matter, vitamin C, total phenol content and antioxidant capacity of the two genotypes were investigated.

    Results and Discussion

    The results of this research showed that the Y2 genotype, except for the fruit taste index, in other characteristics including fruit size, the ratio of the edible flesh of the fruit to its core, the density of individual short hairs and long hairs, as well as in terms of some qualitative and physiological characteristics such as dry matter percentage, fruit texture firmness, vitamin C content, total phenol content and antioxidant capacity had a higher content. Based on the mentioned indicators, it can be said that this genotype has a better commercialization field than the Y1 genotype.

    Keywords: Nutritional Value, Trichome, Kiwifruit, Vitamin C
  • علی صالحی ساردویی*، مهدی شریفانی، مصطفی خوشحال سرمست، محمود قاسم نژاد

    تنش دمای پایین، یکی از عوامل محیطی مهم محدودکننده در توسعه کشت و تولید مرکبات است. در این پژوهش تاثیر تنش دمای پایین بر شاخص های بیوشیمیایی و فیزیولوژیک ژنوتیپ های نارنگی ژاپنی و گریپ فروت رابی استار روی پایه نارنج (نهال دو ساله) بررسی گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با اعمال تیمار دماهای پایین (4، 4- و 8-درجه سانتی گراد) بر دو رقم نارنگی ژاپنی و گریپ فروت رابی استار اجرا شد. مقایسه میانگین تیمارها نشان داد که بالاترین بیان نسبی ژن Ptcorp در دمای 4- درحه سلسیوس و  بیشترین مقدار نشت یونی برگ و کمترین میزان رنگدانه کلروفیل a، کارتنویید و کلروفیل کل در دمای 8- درجه سانتی گراد در گریپ فروت به دست آمد. محتوای رطوبت نسبی برگ با کاهش دما تا 8- درجه سانتی گراد کاهش یافت. بیشترین مقدار پراکسیداسیون لیپید (1/55 میکروگرم در گرم وزن تر برگ مالون دآلدیید) و فلاونویید کل (30/42 میلی گرم کویرستین در گرم بافت تازه برگ) نیز در دمای 4- درجه سانتی گراد در گریپ فروت بدست آمد. بیشترین میزان فعالیت آنزیم های کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و سوپر اکسید دیسموتاز به ترتیب با میانگین 36/36 میکرومولار بر گرم وزن تازه در دقیقه، 59/3 واحد آنزیمی در میلی گرم وزن تازه و 161/3 میکرومول بر گرم وزن تازه، در نارنگی، گریپ فروت و نارنگی در دمای 8- درجه سانتی گراد حاصل شد. گیاهچه نارنگی ژاپنی بر روی پایه نارنج تا دمای 8- درجه سانتی گراد در طی مرحله سازگاری (به دمای پایین) آثار تخریبی نداشت، به طوری که نهال ها پس از اتمام مرحله تیمار و بازگشت از تنش یخبندان به رشد عادی خود برگشتند، لیکن در گریپ فروت رابی استار در دمای 8- درجه سانتی گراد اغلب برگ ها علایم تخریبی چون جمع شدن برگ را نشان دادند.

    کلید واژگان: ارقام مرکبات, بیان ژن, تحمل پذیری, پایداری غشا, فعالیت آنزیم های آنتی آکسیدانی, ریل تایم
  • مکرم روان بخش*، بابک باباخانی، محمود قاسم نژاد، فریبا سرپوشان، محمدحسن بیگلویی

    افرا پلت یکی از گونه های صنعتی و غالب جنگل های هیرکانی خزری است. این گونه در جنگل های دیگر نقاط دنیا کمتر دیده می شود و فقط از جنگل های قفقاز گزارش شده است و ازاین رو اطلاعات در خصوص این گونه ارزشمند بسیار محدود است. هدف از این تحقیق بررسی پاسخ این گونه به تنش خشکی به عنوان یکی از پیامدهای تغییرات اقلیمی است. نهال های افرا ازنظر ارتفاع، قطر پایه، سطح برگ، سطح ویژه برگ، زی توده، رنگدانه های فتوسنتزی، محتوای نسبی آب، پرولین آزاد، مالون دی آلدئید، فعالیت پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نهال های گلدانی یک ساله در معرض چهار رژیم رطوبت آب (100، 75، 50 و 25 درصد ظرفیت زراعی) تحت عنوان شاهد(بدون تنش آبی)، تنش آبی شدید، تنش آبی متوسط ​​و تنش آبی خفیف قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تنش خشکی صفات رشد در افرا پلت را کاهش داد و موجب کاهش ارتفاع نهال ها، قطر یقه، زی توده و سطح برگ شد، اما سطح ویژه برگ در تیمار تنش متوسط ​​افزایش معنی داری را نشان داد. تنش خشکی محتوای کلروفیل را کاهش  داد، اما کاروتنوئیدها تفاوت معنی داری را در تیمارهای تنش نشان ندادند. محتوی نسبی آب برگ فقط تحت تنش شدید خشکی کاهش معنی دار داشت. محتوای پرولین و مالون دی آلدئید در تیمار تنش متوسط ​​و شدید افزایش معنی دار یافت. تنش خشکی موجب افزایش فعالیت آنزیم های پراکسیداز و سوپر اکسید دیسموتاز گردید و بالاترین میزان فعالیت آنزیم ها در تنش خفیف و متوسط مشاهده گردید. پژوهش حاضر نشان داد که نهال های افرا پلت توانسته اند با پاسخ های ریخت شناسی و فیزیولوژیکی به خشکی مقاومت نشان داده و  به کمک مکانیسم های اجتناب و تحمل به تنش خشکی پاسخ داده اند. نتایج این تحقیق به طور خلاصه مکانیسم های تحمل به خشکی را در افرا پلت را نشان داد و اطلاعات پایه ای برای پژوهش های بیشتر در آینده فراهم خواهد ساخت،

    کلید واژگان: تنش خشکی. تنش اکسیداتیو, تنظیم اسمزی, افرا پلت
    Mokarram Ravanbakhsh*, Babak Babakhani, Mahmood Ghasemnezhad, Fariba Erpooshan, MohamadHassan Biglouie

    A Acer velutinum Boiss. (Persian or velvet maple) is one of the industrial and important species of Hyrcanian (Caspian) forests with wide distribution. This species is rarely seen in the forests of other parts of the world and has only been reported from the forests of the Caucasus. Therefore the information about this species is very limited. This research aims to investigate the response of A. velutinum seedlings to drought stress as one of the consequences of climate change. Seedlings of velvet maple were analyzed in terms of height, basal diameter, leaf area (LA), specific leaf area (SLA), biomass, photosynthesis pigments, relative water content RWC), free proline, malondialdehyde (MDA), superoxide dismutase(SOD), and peroxidase(POD) activities to drought stress. One year old of Potted plants were exposed to four water supply regimes (100, 75, 50, and 25% field capacity (FC); performed as a control, mild, moderate, and severe water stress. The results showed that drought reduced all aspects of growth in the velvet maple. It negatively affected on growth and reduced plant height, stem diameter, biomass, and leaf area, but SLA significantly increased under moderate treatment. Drought stress reduced chlorophyll content, however, no significant difference was found for carotenoids. RWC reduced significantly just under severe drought stress. Proline and MDA content increased significantly when plants were exposed to moderate and severe drought stress. Drought stress induced POD and SOD activity under drought treatments, although the highest activities were measured under mild and moderate treatments. Our data demonstrate that A. velutinum seedlings have relative drought resistance. They used drought avoidance and tolerance mechanisms through changes in morpho-physiological characteristics. The results of this research briefly showed the mechanisms of drought tolerance in A. velutinum and will provide essential information for more research in the future.

    Keywords: drought stress, oxidative stress, osmotic adjustment, velvet maple
  • علی صالحی ساردویی*، مهدی شریفانی، مصطفی خوشحال سرمست، محمود قاسم نژاد
    پرتقال تامسون (Citrus sinensis cv Thomson Navel) و لیموی لیسبون (Citrus limon cv Lisbon) جهت مطالعه میزان آسیب پذیری به تنش سرما در سطوح تیمار دمایی (4، 4- و 8- درجه سلسیوس) مورد بررسی قرار گرفت. تست دمایی با دستگاه تست چمبر انجام شد. پژوهش بر مبنای آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار انجام شد. قبل از شروع تیمارهای دمایی به منظور سازگاری گیاه به کاهش دما، نهال ها به درون گلخانه معتدله با شرایط دمایی 15 درجه سانتی گراد به مدت 3 الی 5 روز منتقل یافتند. شروع کاهش دمای دستگاه تست چمبر از دمای 4+ درجه سلسیوس بود. کاهش دمای دستگاه یک و نیم درجه سلسیوس به ازای هر ساعت بود که پس از رسیدن به هر تیمار دمایی، نمونه ها به مدت 10 ساعت در دماهای ذکر شده نگهداری و پس از اتمام این دوره زمانی نمونه برداری برگ برای اندازه-گیری صفات انجام گردید. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها بیانگر آن بود که بیشترین مقدار نشت یونی برگ (65/59 درصد)، محتوای مالون دی آلدیید (77/0 میکروگرم در گرم در وزن تر برگ) در لیمو و فعالیت آنزیم کاتالاز و سوپر اکسید دیسموتاز برگ (به ترتیب با میانگین 43/33 میکرومول درگرم وزن تازه در دقیقه و 3/160 میکرومول در گرم وزن تازه) در پرتقال در دمای 8- درجه سیلسیوس ثبت گردید. در مقابل، بیشترین مقدار فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز برگ (7/39 واحد آنزیمی در میلی گرم وزن تازه در دقیقه) در لیمو و فلاونویید کل (48/32 میلی گرم کویرستین در گرم بافت تازه برگ)
    کلید واژگان: آنزیم های انتی آکسیدانی, پراکسیداسیون لیپید, مرکبات, فلاونوئید, سبزینگی برگ
    Ali Salehi Sardoei *, Mehdi Sharifani, Mostafa Khoshhal Sarmast, Mahmoud Ghasemnezhad
    Citrus sinensis cv Thomson Navel and Citrus limon cv Lisbon are known as relatively resistant and cold-sensitive garden products. Thus, in the present study attempts are made to investigate the vulnerability of Thomson oranges and Lisbon lemons to cold stress under controlled environmental conditions compared to treatment temperatures (4, -4 and -8 °C). This factorial experiment was conducted according to a completely randomized design. The ANOVA results showed that the temperature/cultivar interaction can significantly affect some traits such as lipid peroxidation, superoxide dismutase, ascorbate peroxidase, total flavonoids, ion leakage, chlorophyll a, carotenoids, total chlorophyll and LT50 (P> 0.001). However, the catalase/chlorophyll b interaction was found to be significant at p= 5%. The highest levels of ion leakage (59.65%), lipid peroxidation reaction (0.77 µg g−1 FW MDA) in lemon and catalase and superoxide dismutase (33.43 µmol•g−1 FW and 160.3.3 μmol g −1FW min respectively) in orange was recorded at -8 °C. In contrast, the highest levels of ascorbate peroxidase (39.7 µg g−1 FW) was recorded in lemon and total flavonoids (32.48 mg g−1 FW of catechin) was recorded in oranges at 4 °C. in the present study, different reactions were also observed at different temperatures. Oranges showed higher resistance to cold compared to lemons. As for the measured traits, however, oranges were mostly ranked higher than lemons. Exposure of genotypes to cold stress led to an increase in malondialdehyde.
    Keywords: Citrus genotype, Chlorophyll, Free radical, lipid peroxidation
  • مکرم روانبخش*، بابک باباخانی، محمود قاسم نژاد

    در این تحقیق اثر تنش خشکی بر پارامترهای ریخت شناسی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گونه توسکا ییلاقی(Alnus subcordata C. A. Mey.) از گونه های چوبی انحصاری هیرکانی ارزیابی شده است. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی بر روی نهال های یکساله و چهار سطح تنش خشکی (25% (تنش شدید)، 50% (تنش متوسط)، 75% (تنش خفیف) و 100% (بدون تنش) ظرفیت زراعی) در شرایط گلخانه انجام شد. نتایج نشان داد که خشکی میزان رشد و زی توده نهال ها را کاهش داد. میزان افت در تیمار تنش شدید نسبت به شاهد در مشخصه های ارتفاع، قطر یقه، زی توده کل، سطح برگ و شاخص سطح ویژه برگ نهال ها به ترتیب 8/41، 40، 4/72 ،9/91 و 6/49 درصد بود و نسبت ریشه به اندام هوایی 3/53 درصد افزایش را نشان داد. با افزایش شدت تنش میزان کلروفیل کل، کلروفیلa، کلروفیل b، کاهش تقریبی 50 درصدی و میزان کارتنوئیدها کاهش 4/38 درصدی را نشان داد. محتوای نسبی آب نهال ها، افت50/33 و 9/24 درصد در تنش شدید و متوسط نسبت به شاهد داشتند. میزان درصد افزایش پرولین و مالون دی آلدئید در تیمار تنش نسبت به شاهد به ترتیب 8/169، 7/142 درصد بود. در تیمار تنش خفیف و متوسط میزان افزایش فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز به ترتیب 25و36 درصد و پراکسیداز 140 و 148 درصد مشاهده شد. داده های این تحقیق نشان می دهد که نهال های توسکا ییلاقی (گونه ای تا حدودی حساس به خشکی) توانسته اند در سطح تیمار تنش خفیف و متوسط به کمک مکانیسم های تحمل به خشکی مانند کاهش رشد و زی توده، افزایش نسبت ریشه به اندام هوایی و افزایش نسبی فعالیت های آنزیمی با تنش مقابله کنند.

    کلید واژگان: سطح ویژه برگ, فعالیت آنتی اکسیدانی, کم آبی, گونه چوبی, هیرکانی
    Mokaram Ravanbakhsh*, babak babakhani, mahmood ghasemnezhad

    This study investigates the effect of drought stress on the morphological, physiological and biochemical parameters of Alnus subcordata C. A. Mey., an endemic wood species to Hyrcanian forests. The experimental design was completely randomized on one-year seedlings and four levels of drought stress (25% (severe stress), 50% (moderate stress), 75% (mild stress) and 100% (no stress) of crop capacity. The results showed that drought reduced the growth and biomass of seedlings. The decrease in severe stress treatment compared to the control in seedling height, basal diameter, total biomass, leaf area and specific leaf area were 41.8, 40, 72.4, 91.9 and 49.6% respectively. The root to shoot ratio showed an increase of 53.3%. With the increase of stress, total chlorophyll, chlorophyll a, chlorophyll b decreased by 50% and carotenoid decreased by 38.4%. The relative water content of the seedlings decreased by 33.50 and 24.9% in severe and moderate stress compared to the control treatment. The percentage increase of proline and malondealdehyde in the stress treatment compared to the control treatment was 169.8% and 142.7%, respectively. The activity of superoxide dismutase increased by 25% and 36% and peroxidase by 140% and 148% respectively in the mild and moderate stress treatment. The result showed that Caucasian alder seedling (a rather drought-sensitive species) could coped with drought in mild and moderate treatment by tolerance mechanisms such as reducing growth and biomass, increasing of the root to shoot ratio, reducing photosynthetic pigments and relative increasing in enzyme activities.

    Keywords: Antioxidant enzyme, Hyrcanian, Specific leaf area, Water deficit, Wood species
  • محمود قاسم نژاد*، مریم میزارضگر، رضا فتوحی قزوینی

    میزان سرمای دریافتی و تجمع گرمایی که از عوامل اصلی و تاثیر گذار در گل‏دهی و تولید محصول در درختان میوه مناطق معتدله هستند، تحت تاثیر تغییرات اقلیمی و نوسانات دمایی قرار دارند. در این پژوهش نیاز سرمایی جوانه‏های گل در کیوی فروت رقم هایوارد بر اساس مدل های دینامیک و ساعت سرمایی و نیاز گرمایی بر اساس مدل درجه ساعت رشد (GDH) بررسی شد. نتایج نشان داد که وقوع دمای بالا در مرحله تورم جوانه و یا پنبه زنی مراحل فنولوژی جوانه ها را نسبت به شاهد تسریع کرد. همچنین کاهش سرما و برطرف نشدن کامل نیاز سرمایی منجر به تاخیر مراحل فنولوژی جوانه شد. به‏علاوه یک ارتباط خطی و معنا‏‏‏‏‏دار بین نیاز گرمایی و سرمایی برای شکفتن جوانه ها وجود دارد. بنابراین، در کیوی‏فروت رقم هایوارد زمان گل‏دهی به‏طور معنا داری تحت تاثیر برهمکنش سرمای دریافتی و تجمع گرمایی قرار گرفت. در قلمه‏هایی که 954 و 1194 ساعت سرما دریافت کردند، نیاز گرمایی برای شکفتن جوانه‏های رویشی به‏ترتیب 10543 GDH و 8251 GDH بود. با تداوم دریافت سرما در جوانه ها، نیاز گرمایی برای شکفتن آن‏ها کاهش یافت و گل‏دهی در دوره‏های کوتاه‏تری انجام شد. همچنین نتایج نشان داد مقدار تامین نیاز سرمایی بر درصد شکفتن جوانه‏ها و تعداد گل تشکیل شده موثر است. در کیوی فروت رقم هایوارد نیاز سرمایی برای شکفتن حداکثری جوانه‏های رویشی حدود 725 ساعت سرما و برای حداکثر گل‏دهی بیش از 954 ساعت سرما بود.

    کلید واژگان: شکوفایی جوانه, نیاز سرمایی, مدل دینامیک, سقط گل ها
    Mahmood Ghasemnezhad*, Maryam Mirarzegar, Reza Fottouhi Ghazvini

    Climate change has affected the rates of chilling and heat accumulation, which are vital for flowering and production in temperate fruit trees. In this study, the chilling requirement of kiwifruit was analyzed by using the dynamic (CP) and chilling hours (CH) model, and the heat requirement was analyzed by using the growing degree Hours (GDH) model. The results shown that high temperatures at bud swell or woolly bud phase led to the acceleration of the different stages of bud phenology. Also, reduction of chilling requirement delays the events of bud phenology. In addition, a linear and significant relation was observed between chilling requirement and heat accumulation. So, the flowering time of kiwifruit cultivar “Hayward” was significantly affected by the timing and interaction of received chilling and heat accumulation. In the cuttings that received 954 and 1194 chilling hours, the heat requirement for breaking vegetative buds was 10543 GDH and 8251 GDH respectively. With cold-continuing, the heat requirement for breaking buds decreased, and flowering was done in shorter periods. The obtained results showed that the amount of chill recieved is effective in the percentage of bud break, and the number of flower buds formed. Also, the chilling requirements for maximum bud breaking were about 725 CH, and the chilling requirements for maximum flowering were above 954 CH in Hayward cultivar.

    Keywords: Bud, Chilling Requirment, Dynamic Models, Flowers Abortion
  • ناصر عسکری*، مونا دشتیاری، عبدالله حاتم زاده، محمود قاسم نژاد، رضا قهرمانی

    گیاه آنتوریوم به دلیل نیاز دمایی و غذایی ویژه، به روش بدون خاک در گلخانه پرورش داده می شود. با توجه به هزینه های بالای بسترهای متداول، استفاده از بسترهای کشت بومی ارزان قیمت و در دسترس، امری ضروری می باشد. به همین منظور، در این پژوهش از بستر پوکه صنعتی (لیکا) و ترکیب آن با مواد آلی در دسترس (پوسته برنج، ضایعات چای و ذغال چوب) استفاده شد. طول ساقه گل، طول و عرض برگه گل، تعداد برگ، طول و عرض برگ، طول و قطر اسپادیکس و ارتفاع گیاه و همچنین برخی خصوصیات فیزیکی (وزن مخصوص ظاهری و حقیقی، درصد رطوبت، ظرفیت حفظ آب و تخلخل) و بیوشیمیایی (pH، EC، نیتروژن، پتاسیم، منیزیم و کلسیم) بسترهای کشت پس از گذشت 4 ماه از زمان کشت اندازه گیری شد. بر اساس نتایج، بیش ترین ارتفاع گیاه (5/35 سانتی متر)، طول ساقه گل (22 سانتی متر)، تعداد گل (9/3) و تعداد برگ (15) متعلق به بستر حاوی مخلوط پوکه صنعتی و ضایعات چای بود. همچنین، این بستر دارای مناسب ترین خصوصیات فیزیکی بود به طوری که از نظر وزن مخصوص ظاهری (81/0 گرم بر سانتیمتر مکعب) و حقیقی (54/1 گرم بر سانتیمتر مکعب) و همچنین رطوبت (66 درصد) بیش ترین میزان را به خود اختصاص داد. در حالیکه بیشترین مقادیر هدایت الکتریکی (2/9 میکرو زیمنس بر سانتی متر) و عناصر نیتروژن (1/1 درصد) و پتاسیم (21/0 درصد) در بستر مخلوط پوکه صنعتی و پوسته برنج بود. بطور کلی استفاده از ضایعات چای علاوه بر کاهش هزینه های کشت بدون خاک گلخانه ای، نقش مهمی در بهبود کیفیت گل بریده و همچنین شاخص های رشدی داشته باشد.

    کلید واژگان: آنتوریوم, بستر کشت, گل شاخه بریده, هیدروپونیک
    Naser Askari *, Mona Dashtyari, Abdullah Hatamzadeh, Mahmood Ghasem-Nezhad, Reza Ghahramani

    Anthurium is commonly cultivated through soilless culture in greenhouses, owing to its specific thermal and nutritional requirements. However, the high costs associated with conventional substrates necessitate the use of available, domestic, and inexpensive alternatives. In this study, light expanded clay aggregates (LECA) and its mixture with locally available materials such as rice husk, tea waste, and charcoal were utilized as substrates. The experiment was conducted using a completely randomized design with three replications. After four months of cultivation, various morphological traits, including plant height, flower stem length and number, flowering time, flower stem fresh weight, leaf length and number, spadix length and diameter, spathe length and diameter, as well as physical traits such as bulk and particle density, humidity, water retention capacity, and porosity, were evaluated. Additionally, biochemical properties such as pH, EC, nitrogen, potassium, magnesium, and calcium of the substrates were assessed. The results indicated that the substrate containing a mixture of tea waste and LECA yielded the maximum plant height (35.5 cm), flower stem length (22 cm), number of flower stems (3.9), and number of leaves (15). Furthermore, this substrate exhibited the most appropriate physical properties, including the highest bulk (0.81 g/cm3), particle density (1.54 g/cm3), and humidity (66%). Conversely, the mixed substrate of LECA with rice husk demonstrated the maximum values of electrical conductivity (9.2 μS/cm), nitrogen (1.1%), and potassium (0.21%). Overall, the substrate composed of a mixture of tea waste and LECA not only reduces the costs associated with soilless systems but also enhances the quality and quantity of Anthurium cut flowers in greenhouses.

    Keywords: Anthurium, substrate, cut flower, hydroponic
  • مژده اسدی، محمود قاسم نژاد*، جمالعلی الفتی، عادل بخشی پور
    برداشت میوه در زمان نامناسب مهمترین عامل کاهش کیفیت، بازارپسندی و عمر پس از برداشت میوه کیوی است. در این پژوهش، تاثیر زمان های مختلف برداشت بر ویژگی های کیفی، ارزش غذایی و خواص ارگانولپتیک میوه دو ژنوتیپ جدید کیوی فروت با گوشت قرمز و زرد بررسی شد. میوه های هر دو ژنوتیپ در شش زمان مختلف 130، 140، 150، 160، 170 و 180 روز پس از مرحله تمام گل برداشت شدند. نتایج نشان داد میوه هایی که 180 روز پس از تمام گل برداشت شدند، میانگین وزن، طول، قطر میوه، درصد ماده خشک، محتوای مواد جامد محلول و قند محلول کل بالاتری داشتند. این در حالی است که اسید قابل عیارسنجی آن ها نسبت به میوه هایی که زودتر برداشت شده بودند، کمتر بود. دامنه میزان مواد جامد محلول در ژنوتیپ گوشت زرد بین 80/6 و 66/11 و در ژنوتیپ گوشت قرمز بین90/6 و 70/13 درجه بریکس متغیر بود. با تاخیر در زمان برداشت میزان فنول کل، آسکوربیک اسید، ظرفیت آنتی اکسیدانی کل با دو روش DPPH و FRAP، و زاویه هیوی پریکارپ بیرونی و درونی میوه ها در هر دو ژنوتیپ کاهش پیدا کرد. محتوای آسکوربیک اسید در ژنوتیپ گوشت قرمز از 34/90 به 57/75 میلی گرم در 100 گرم و در ژنوتیپ گوشت زرد از 83/74 به 62/50 میلی گرم در 100 گرم کاهش یافت. میوه کیوی گوشت قرمز در مقایسه با گوشت زرد ظرفیت آنتی اکسیدانی و ارزش غذایی بالاتری داشت. همچنین، بین محتوای آسکوربیک اسید و ظرفیت آنتی اکسیدانی اندازه گیری شده با دو شیوه DPPH (98/0=r) و FRAP (95/0=r) همبستگی مثبت و معنی دار وجود داشت. در مجموع، میوه ژنوتیپ های جدید کیوی فروت با رنگ گوشت قرمز و زرد تنها بعد از 170 روز پس از تمام گل، به حداقل محتوای مواد جامد محلول و حداقل زاویه هیو جهت برداشت تجاری با خواص ارگانولپتیک بالا رسیدند و تاخیر در برداشت باعث افزایش خواص ارگانولیپتیک در هر دو ژنوتیپ شد. همچنین ظرفیت آنتی اکسیدانی آنها نسبت به برداشت زودهنگام اندکی کمتر بود.
    کلید واژگان: ارزش غذایی, ارزیابی حسی, آنتی اکسیدان, شاخص هیو
    Mojdeh Asadi, Mahmood Ghasemnezhad *, Jamal-Ali Olfati, Adel Bakshipour
    Harvest at inappropriate time is the most important factor in reducing the fruit quality, marketability, and postharvest life of kiwifruit. In this study, the effect of different harvest times on fruit quality, nutritional value, and organoleptic characteristics of two novel kiwifruits of yellow and red flesh was investigated. Fruits from promising genotypes were harvested at 130, 140, 150, 160, 170, and 180 days after full bloom (DAFB). The results showed that fruits harvested after 180 DAFB showed higher weight, length, diameter, dry matter, soluble solids content, and total soluble sugars. Meanwhile, titratable acidity was lower than fruits harvested earlier. The values of soluble solid content ranged from 6.80 to 11.66° brix in golden kiwifruit and from 6.90 to 13.70° brix in red flesh kiwifruit. With delayed harvest, total phenols, ascorbic acid content, DPPH and FRAP antioxidant capacity and hue angle in outer and inner pericarp decreased in both genotypes. Ascorbic acid content in the red-fleshed genotype decreased from 90.34 to 75.57 mg/100 g and in the golden genotype from 74.83 to 50.62 mg/100 g. Fruits from the red-fleshed genotype had the higher antioxidant capacity and nutritional value compared to the golden genotype. There was a positive significant correlation between ascorbic acid content and antioxidant capacity measured by DPPH (r=0.98) and FRAP (r=0.95) methods. In conclusion, novel golden and red flesh kiwifruit genotypes reached the minimum soluble solid content and hue angle for commercial harvest with favorable organoleptic properties only at 170 DAFB and the delay in harvest increased the organoleptic properties in both genotypes. However, the content of their antioxidant capacity was slightly lower compared to the early harvest.
    Keywords: Antioxidant, Hue Index, nutritional value, sensory evaluation
  • مکرم روان بخش*، بابک باباخانی، محمود قاسم نژاد

    مطابق پیش بینی ها، خشکی در دهه های آینده احتمالا به شدت افزایش خواهد یافت، بنابراین درک پاسخ های سازشی گونه های درختی که با این شرایط روبه رو می شوند اهمیت ویژه ای دارد. در این تحقیق تاثیر تنش خشکی بر پارامترهای ریخت شناسی، فیزیولوژی و بیوشیمیایی گونه جنگلی ون(Fraxinus excelsior L.)  از گونه های بومی هیرکانی ارزیابی شده است. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی روی نهال های یکساله و چهار سطح تنش خشکی 25 درصد (تنش شدید)، 50 درصد (تنش متوسط)، 75 درصد (تنش خفیف) و 100 درصد ظرفیت زراعی (بدون تنش) انجام گرفت. نتایج نشان داد که خشکی، رشد و زی توده نهال ها را کاهش داد. میزان افت در تیمار تنش شدید نسبت به تیمار شاهد در صفت ارتفاع نهال ها، زی توده کل، سطح برگ و شاخص سطح ویژه برگ به ترتیب 6/47، 2/43، 1/77 و 1/38 درصد بود، ولی نسبت ریشه به اندام هوایی 8/44 درصد افزایش نشان داد. با افزایش شدت تنش میزان کلروفیل کل، کلروفیل a، کلروفیل b و میزان کاروتنویید کاهش جزیی و غیرمعنی داری نشان داد. محتوای نسبی آب نهال ها، افت 20/34 و 18/23 درصدی در تنش شدید و متوسط نسبت به تیمار شاهد داشتند. افزایش پرولین و مالون دی آلدیید در تیمار تنش شدید نسبت به تیمار شاهد به ترتیب 8/93 و 06/165 درصد بود. در تیمار تنش خفیف و متوسط افزایش فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز 5 درصد و فعالیت آنزیم پراکسیداز به ترتیب 273 و 240 درصد مشاهده شد. داده های این تحقیق نشان می دهد که نهال های ون به کمک راهبرد اجتناب و تحمل خشکی مانند کاهش رشد و زی توده، افزایش نسبت ریشه به اندام هوایی، حفظ رنگیزه های فتوسنتزی و افزایش فعالیت های آنزیمی تا سطح تیمار 50 درصد ظرفیت زراعی توانایی سازش با شرایط کمبود آب را دارند و استفاده از این گونه برای جنگلکاری و احیای جنگل ها در مناطق در معرض خشکی توصیه می شود.

    کلید واژگان: آنزیم های آنتی اکسیدانی, شاخص سطح ویژه برگ, ظرفیت زراعی, کم آبی, ون
    M. Ravanbakhsh *, B. Babakhani, M. Ghasemnezhad

    Drought is predicted to increase drastically in the coming decades, making it crucial to understand the adaptive responses of tree species to such conditions. This study evaluates the effect of drought stress on the morphological, physiological, and biochemical parameters of Fraxinus excelsior, a native species from the Hyrcanian forest. The experiment was conducted using a completely randomized design, where one-year-old seedlings were subjected to four water stress conditions: 25% (severe stress), 50% (moderate stress), 75% (mild stress), and 100% field capacity (no stress). Results showed that drought reduced the growth rate and biomass of seedlings. Compared to the control treatment, the rate of decline in seedling height, biomass, leaf area, and specific leaf area index was 47.6%, 43.2%, 77.1%, and 38.1%, respectively, in the severe stress treatment. The root-to-shoot ratio increased by 44.8%. As water stress increased, the content of chlorophyll, chlorophyll a, chlorophyll b, and carotenoids showed a slight and insignificant decrease. The relative water content of seedlings decreased by 34.20% and 23.18% in severe and moderate stress treatments compared to the control treatment. Proline and malondialdehyde increased by 93.8% and 165.06%, respectively, in the severe stress treatment. Superoxide dismutase enzyme activity increased by 5%, while peroxidase enzyme activity increased by 273% and 240% in mild and moderate stress treatments, respectively. The data from this study suggests that F. excelsior seedlings cope with drought through avoidance and tolerance strategies such as reducing growth and biomass, increasing root-to-shoot ratio, retaining photosynthetic pigments and osmotic potential, and increasing enzymatic activities up to 50% FC. This species is recommended for afforestation and reforestation in drought-prone areas.

    Keywords: antioxidant enzyme, Field capacity, Fraxinus excelsior L. Specific Leaf Area Index, Water Defici
  • سمانه راهب*، مرتضی گلمحمدی، محمود قاسم نژاد، عاطفه صبوری، بهروز گلعین
    به منظور بررسی ارتباط بین نشانگرهای مولکولی با صفات مهم کمی و کیفی شامل درصد عصاره کل، آب میوه، میزان مواد جامد محلول (TSS)، میزان اسیدیته آب میوه (TA)، میزان اسیدیته (pH)، میزان هدایت الکتریکی (EC)، ویتامین ث، چگالی میوه، حجم میوه، تعداد بذر در 33 ژنوتیپ لایم اسیدی از 13 جفت نشانگر ریز ماهواره (SSR) و 9 آغازگر ISSR استفاده شد. به این منظور، تجزیه رگرسیون گام به گام بین داده های مولکولی به عنوان متغیرهای مستقل و صفات مربوط به عنوان متغیرهای وابسته صورت گرفت. در مجموع 28 آلل از 11 جفت نشانگر ریز ماهواره ارتباط معنی داری با تغییرات 19 صفت داشتند. میزان اسیدیته با هفت آلل مثبت بیشترین و طول میوه، میزان TSS ، تعداد بذر،L (درخشندگی پوست)، C (کروما) و b (آبی به زردی) هر یک با یک آلل کمترین تعداد آلل مرتبط را داشتند. نشانگرهای ریزماهواره TAA41-1 و TAA1-2 به ترتیب با ضرایب 98/1 و 69/1 دارای بیشترین ضریب رگرسیون استاندارد شده با صفت ضخامت پوست میوه بودند. نتایج نشان داد که از 19 صفت بررسی شده، 17 صفت حداقل با یکی از نشانگرهای ISSR ارتباط معنی داری داشتند. در مجموع 39 باند از هشت نشانگر ISSR ارتباط معنی داری با تغییرات 17 صفت داشتند. با استفاده از نشانگرهای مرتبط به صفات کمی و کیفی میوه، می توان نتاج برتر را در مراحل اولیه رشد بدون نیاز به رسیدن نهال ها به مرحله بلوغ در برنامه های اصلاحی بویژه هیبریداسیون انتخاب کرد.
    کلید واژگان: تجزیه رگرسیون, صفات کمی و کیفی, لایم, نشانگرهای SSRو ISSR
    Samaneh Raheb *, Morteza Golmohammadi, Mahmoud Ghasemnezhad, Atefeh Sabouri, Behrouz Golein
    In order to investigate the relationship between markers related to important quantitative and qualitative traits including percentage of total extract, fruit juice, Total soluble solids (TSS), fruit juice acidity (TA), pH, EC, vitamin C, fruit density, fruit volume and number of seeds in 33 lime acidic genotypes, 13 pairs of microsatellite markers (SSR) and 9 ISSR markers were used. In this order, stepwise regression analysis was performed between molecular data as independent variables and related traits as dependent variables. A total of 28 alleles from 11 pairs of microsatellite markers were significantly associated with changes in 19 traits. Acidity with seven positive alleles was highest and fruit length, TSS, number of seeds, L (skin radiance), C (Chroma) and b (blue to yellow) each with one allele had the lowest number of related alleles. The microsatellite markers TAA41 1 and TAA1 2 had the highest standardized regression coefficients with coefficients of 1.98 and 1.69, respectively. The results showed that out of 19 evaluated traits, 17 were related to at least one of the ISSR markers. A total of 39 bands from eight ISSR markers were significantly associated with changes in 17 traits. Identifying markers related to quantitative and qualitative traits, superior progeny can be used in the early stages of seedling growth, and there is no need for the plants to enter the maturity stage in breeding programs, especially hybridization.
    Keywords: ISSR, SSR Markers, Lime, Quantitative, Qualitative Traits, Regression Analysis
  • هدیه بیگی*، رضا فتوحی قزوینی، محمود قاسم نژاد، محمدرضا خالدیان

    آب یکی از مهم ترین عوامل محدود کننده در تولید محصولات کشاورزی جهان به شمار می آید. هدف از انجام این آزمایش مطالعه اثر سطوح مختلف کم آبیاری و مالچ آلی بر عملکرد، بهره وری آب، وزن تر، درصد ماده خشک، سفتی، محتوای مواد محلول، اسید قابل تیتراسیون و شاخص کلروفیل سیب رقم گرانی اسمیت در زمان برداشت است. به این منظور آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1398 اجرا شد. تیمار آبیاری در سطوح تامین 100، 75 و 50 درصد نیاز آبی درخت (ETc) و مالچ آلی در ضخامت های صفر، چهار، هشت و 12 سانتی متر اعمال شدند. نتایج نشان داد، بیشترین میانگین وزن تر میوه به سطوح تامین 75 و 100 درصد نیاز آبی اختصاص داشت و تیمار مالچ آلی در ضخامت هشت، چهار و 12 سانتی متر به ترتیب اختلاف معنی دار مثبتی در وزن تر میوه نسبت به شاهد داشتند. میانگین عملکرد در درختان مالچ پاشی شده 52/11 درصد بیشتر از درختان شاهد بود، بیشترین عملکرد در درختان تحت تیمار هشت سانتی متر مالچ به دست آمد. غلظت مواد محلول و سفتی میوه در 50 درصد آبیاری بهبود یافت. برهمکنش تیمار 8 سانتی متر مالچ آلی با 75 درصد آبیاری بیشترین مقدار اسید میوه را به خود اختصاص دادند. شاخص هر دو کلروفیل a و b با افزایش تنش خشکی کاهش و با کاربرد تیمار مالچ بهبود یافتند. به علاوه برهمکنش هر دو تیمار آزمایش، بهره وری آب و بهره وری اقتصادی در واحد سطح را افزایش داد.

    کلید واژگان: تبخیر- تعرق, تنش خشکی, سیب”گرانی اسمیت“_ کیفیت میوه
    Hediyeh Beigi *, Reza Fotouhi Ghazvini, Mahmud Ghasemnezhad, MohammadReza Khaledian

    Water is one of the most important restrictive factors in the production of agricultural products worldwide. The aim of this research is to study the effects of different levels of irrigation and organic mulch on yield, water productivity, fresh weight, dry matter percentage, hardness, soluble solid content, titratable acid, and chlorophyll index of Granny Smith apple fruit at harvest. For this purpose, factorial experiment was performed in a randomized complete block design with three replications in 2019. Irrigation treatment were applied at supply levels of 100, 75 and 50 percents of tree water requirement (ETc) and organic mulch to thicknesses of zero, 4, 8 and 12 cm. The results showed that the highest average of fresh weights of fruit were allocated to 75 and 100 percent water supply levels and organic mulch treatment at thicknesses of 8, 4 and 12 cm had a significant positive difference in fresh weight of fruit compared to the control, respectively. The average yield of mulched trees was 11.52 percent more than control trees, the highest yield was obtained in treated trees with 8 cm of mulch. Fruit SSC and the firmness of fruit were improved at 50 percent irrigation. The interaction of 8 cm mulch treatment with 75 percent irrigation had the most amount of fruit acid. Both chlorophyll a, b and total decreased with increasing drought stress and improved with the application of mulch treatments .In addition, interaction of both experimental treatments, increased water productivity and benefit per drop unit area.

    Keywords: Drought stress, evapotranspiration, Fruit quality, Granny Smith Apple
  • مهسا حیدری، محمدرضا خالدیان*، محمدحسن بیگلویی، محمود قاسم نژاد
    به طور سنتی کشاورزان از حواس و ادراک خود برای تشخیص و نظارت بر سلامت و نیازهای محصولات خود استفاده کرده اند. با این حال، انسان دارای پنج حس ادراکی اساسی با سطح دقت متفاوت است که می تواند از انسانی به انسان دیگر تغییر کرده و تا حد زیادی به استرس، تجربه، سلامتی و سن بستگی دارد. برای غلبه بر این مشکل، در دهه گذشته، با ظهور فناوری تلفن های هوشمند، برنامه های جدید کشاورزی برای دستیابی به سامانه های تشخیص بهتر، مقرون به صرفه، دقیق و قابل حمل توسعه داده شد. تلفن های هوشمند معمولی مجهز به چندین حس گر هستند که می توانند برای پشتیبانی از فعالیت های کشاورزی معمولی و پیشرفته در زمان واقعی با هزینه بسیار کم مفید باشند؛ بنابراین، توسعه برنامه های کشاورزی مبتنی بر دستگاه های تلفن هوشمند در سال های اخیر به طور تصاعدی افزایش یافته است. بااین حال، پتانسیل بزرگی که توسط برنامه های تلفن هوشمند ارایه می شود هنوز به طور کامل محقق نشده است. با توجه به اینکه مدیریت مزرعه و عملیات آبیاری معمولا زمان زیادی نیاز دارد بنابراین نیروی انسانی باید در زمان مشخص انجام وظایف کنند. استفاده از نرم افزارهای گوشی هوشمند سبب افزایش کیفیت مدیریت و استفاده بهتر از نهاده و همچنین کاهش صرف وقت و نیروی انسانی و درنهایت هزینه های مربوطه می شود؛ بنابراین، مقاله حاضر مرور و تجزیه وتحلیل ویژگی های چندین برنامه تلفن همراه را برای استفاده در کشاورزی هوشمند موجود در بازار یا توسعه یافته در پژوهش های مختلف ارایه می دهد. این امر به کشاورزان کمک می کند تا شناختی از نوع برنامه های موجود، ویژگی ها و مقایسه بین آن ها داشته باشند. همچنین، این مقاله یک منبع مناسب برای کمک به پژوهش گران و توسعه دهندگان برنامه های کاربردی برای درک محدودیت های ابزارها و خلاهای موجود برای انجام کارهای جدید است
    کلید واژگان: نرم افزار کاربردی تلفن همراه, برنامه ریزی آبیاری, بیلان آب, کشاورزی هوشمند
    Mahsa Heydari, Mohammadreza Khaledian *, Mohammadhassan Biglouei, Mahmud Ghasemnezhad
    Farmers have traditionally used their sensory and perceptual systems to diagnose and monitor the health and needs of their crops. However, humans have five basic perceptual systems with varying degrees of accuracy that can vary from person to person and largely depend on stress, experience, health and age. To overcome this problem, in the last decade, with the advent of smart phone technology, new agricultural programs have been developed to achieve better, cost-effective, accurate and reliable detection systems. Conventional smartphones are equipped with several sensors that can be used to support normal and advanced agricultural activities in real time at a very low cost.Thus, the development of agricultural applications based on smartphones has increased exponentially in recent years. However, the great potential offered by smartphone applications has not yet been fully realized. Due to the fact that farm management and irrigation operations usually require a lot of time, therefore, human resources must perform tasks in a specific time. The use of smartphone software increases the quality of management and better use of inputs, as well as reducing time and manpower, and ultimately related costs. Therefore, the present article provides an overview and analysis of the features of several mobile applications for use in smart farming on the market or developed in various studies. This helps farmers to assess the type of available programs, their features and compare them. This article is also a good resource to help researchers and application developers understand the limitations of existing tools and gaps in new work.
    Keywords: Mobile Application, Irrigation planning, Water balance, Smart Agriculture
  • مکرم روان بخش، بابک باباخانی*، محمود قاسم نژاد، فریبا سرپوشان، محمدحسن بیگلویی

    در این پژوهش تاثیر تنش خشکی بر پارامترهای ریخت شناسی و فیزیولوژی دو گونه جنگلی افرا پلت (Acer velutinum Boiss.) و توسکا ییلاقی (Alnus subcordata C. A. Mey.) که در احیای جنگل های طبیعی و جنگل کاری مورد استفاده قرار می گیرند، ارزیابی شد. تحقیق به صورت آزمایش فاکتوریل با دو فاکتور (دو گونه و چهار سطح تنش خشکی (25% (تنش شدید)، 50% (تنش متوسط)، 75% (تنش خفیف) و 100% (بدون تنش) درصد ظرفیت زراعی) در قالب طرح کاملا تصادفی بر روی نهال های یکساله اجرا شد. نتایج نشان داد که تنش خشکی موجب کاهش ارتفاع، قطر یقه، زیست توده برگ و ریشه نهال های دو گونه گردید. گونه توسکا افت زیست توده ساقه بیشتری را نشان داد، همچنین نسبت ریشه به اندام هوایی در گونه توسکا افزایش محسوس ولی در گونه افرا افزایش جزیی داشت. سطح برگ هر دو گونه تحت تنش کاهش یافت، شاخص سطح ویژه برگ در گونه توسکا با افزایش شدت تنش خشکی افت داشته، اما در گونه افرا در سطح تنش خفیف و متوسط افزایش مشاهده شد. میزان کاهش کلروفیل کل و کلروفیل a در گونه توسکا بیشتر از افرا و میزان افت کلروفیل b دو گونه تفاوتی نشان نداد، همچنین میزان کاروتنویید در گونه توسکا کاهش، درحالی که افزایش غیر معنی دار در گونه افرا مشاهده شد. تنش خشکی اثر معنی داری بر میزان محتوی نسبی آب و پرولین در دو گونه نشان داد. بین دو گونه از نظر میزان پرولین تفاوت وجود نداشت، لیکن گونه افرا افت محتوی نسبی آب کمتری از توسکا در سطح تنش متوسط نشان داد. میزان مالون دآلدیید و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی در دو گونه با افزایش شدت تنش افزایش نشان داد. گونه توسکا افزایش بیشتر محتوی مالون دآلدیید در تیمارهای تنش در مقایسه با تیمار شاهد داشت. فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی در دو گونه در تیمار تنش متوسط و خفیف افزایش و گونه افرا سطح آنزیمی بالاتری را نشان داد. با توجه به نتایج، می توان گفت که دو گونه، پاسخ های مشابهی به تنش خشکی نشان ندادند، همچنین بر اساس پارامترهای مورد سنجش می توان اذعان نمود که گونه افرا مکانیسم پاسخ بهتری را به تنش نشان داده است. با توجه به مقاومت به خشکی بیشتر گونه افرا نسبت به توسکا پیشنهاد می گردد تا در عرصه های جنگل کاری با محدودیت دسترسی به منابع آبی کاشت گونه افرا نسبت به توسکا در اولویت قرار گیرد.

    کلید واژگان: آنزیم های آنتی اکسیدانی, سطح ویژه برگ, کمبود آب, گونه هیرکانی
    Mokarram Ravanbakhsh, Babak Babakhani*, Mahmood Ghasemnezhad, Fariba Serpooshan, MohamadHassan Biglouie

    In this study, the effect of drought stress on morphological and physiological characteristics of two forest species: Alnus subcordata and Acer velutinum, which are used in natural forest restoration and afforestation, was evaluated. A factorial experiment was conducted based on a completely randomized design with two factors (two species and four levels of drought stress: (25% (severe stress), 50% (moderate stress), 75% (mild stress), and 100% (no stress) percentage of field capacity). The results showed that drought stress significantly reduced the height, basal diameter, Leaf, and root biomass in both species, Whereas A. subcordata showed more stem biomass reduction. Root to shoot ratio showed a noticeable and slight increase in A. subcordata in A. velutinum respectively. Both species experienced a significant decrease in leaf area in drought conditions. Meanwhile, the specific leaf area decreased in A. subcordata as the degree of water stress increased, but it increased under mild and moderate treatment in A. velutinum seedlings. Total chlorophyll and chlorophyll a decreased in A. subcordata more than A. velutinum. Also, chlorophyll b decrease was similar in both species, while, carotenoids content decreased significantly in A. subcordata and increased insignificantly in A. velutinum. Drought stress showed a significant effect on the relative water content and proline in both species. There were no differences between the two species in proline content. furthermore,  A. velutinum had more relative water content than A. subcordata seedlings under moderate treatment. These findings suggested that the two species did not show similar responses to drought stress. Also, based on the measured characteristics A. velutinum may maintain stronger drought tolerance. The malondialdehyde content and antioxidant enzymes activities in both species increased with increasing stress. A. subcordata had a more increase in malondialdehyde content in drought treatment compared to the control treatment. The activity of antioxidant enzymes in both species increased in moderate and mild stress treatment and A. velutinum showed higher enzyme levels. Our results highlighted that the two species did not show similar responses to drought stress and A. velutinum maintained stronger drought tolerance based on the measured parameters. According to these findings and based on more ability of A. velutinum to cope with drought, it is recommended that A. velutinum plantation has more priority compared to A. subcordata in water deficit regions.

    Keywords: antioxidant enzymes, Biomass, Hyrcanian species, Specific leaf area, Water stress
  • شهامت رضانژاد، محمود قاسم نژاد*، محمود فاضلی سنگانی
    شرایط محیطی و نحوه مدیریت تاکستان به خصوص از نظر تغذیه تاثیر زیادی روی باز شدن جوانه ها، گلدهی و عملکرد میوه کیوی می گذارد. بنابراین، در این پژوهش تاثیر عصاره جلبک دریایی و پتاسیم بر بازشدن جوانه ها و گلدهی کیوی فروت رقم هایوارد بررسی شد. تیمارها شامل کاربرد 7/5 گرم جلبک دریایی به ازای هر تاک دو و چهار هفته قبل از باز شدن جوانه ها و 150 گرم سولفات پتاسیم به ازای هر تاک دو، چهار و هشت هفته قبل از شکوفایی جوانه ها بود. نتایج نشان داد افزودن عصاره جلبک دریایی دو هفته قبل از شکوفایی جوانه ها باعث افزایش معنی دار درصد شکوفایی جوانه ها (54 درصد) نسبت به شاهد (39 درصد) شد. در ضمن، عمده جوانه های شکوفا شده (84 درصد) در تیمار جلبک دریایی حاوی شاخساره های گلدار بودند. بالاترین میانگین تعداد گل (1/63) و شاه گل (1/53) به ازای هر جوانه زمستانه در تیمار جلبک دریایی به خصوص دو هفته قبل از باز شدن جوانه ها بدست آمد. کمترین تعداد گل و شاه گل در تیمار شاهد با 0/79 و 0/72 مشاهده شد. هرچند، کاربرد پتاسیم دو هفته قبل از شکوفایی طبیعی جوانه ها، باعث افزایش درصد شکوفایی جوانه ها گردید، اما عمده جوانه های شکوفا شده رویشی بودند. کاربرد زود هنگام پتاسیم، باعث افزایش تعداد گل، تعداد شاه گل در جوانه های زمستانه، همچنین افزایش شاخساره های گلدار گردید. در مجموع، کاربرد خاکی عصاره جلبک دریایی به خصوص اندکی قبل از شکوفایی طبیعی جوانه ها با افزایش گلدهی و به تبع افزایش بهره وری در تاکستان های کیوی فروت رقم هایوارد خواهد شد.
    کلید واژگان: رکود, شکوفایی جوانه ها, عملکرد, گلدهی
  • سیده نجمه بنی هاشمیان، سالار جمالی*، مرتضی گل محمدی، محمود قاسم نژاد
    در سال های اخیر، شیوع بیش از پیش نماتدهای ریشه‎ گرهی باعث ایجاد خسارت جدی در مناطق کشت کیوی فروت در شمال ایران شده است. با توجه به رواج چند گونه از این جنس در کشور، شناسایی دقیق گونه های این نماتد در صنعت تولید محصول حایز اهمیت است. در این تحقیق، تلاش شد شناسایی مولکولی نماتد ریشه‎ گرهی به کمک واکنش زنجیره ای پلی مراز، با استفاده از آغازگرهای اختصاصی ژن کدکننده یکی از پروتیین های غدد مری (pharyngeal gland secretory protein, sec-1) در جهت تایید شناسایی های مبتنی بر ویژگی های ریخت شناختی صورت گیرد. بدین منظور، پس از انجام نمونه برداری و جداسازی نماتدها از باغ های کیوی فروت آلوده در استان های گیلان و مازندران، اقدام به شناسایی اولیه با استفاده از خصوصیات ریخت شناختی گردید. جفت آغازگرهای Inc-K14 برای تکثیر ناحیه SCAR و جفت آغازگرهای SEC-1 برای تکثیر ژن sec-1 به منظور تشخیص اختصاصی گونه Meloidogyne incognita از سایر گونه ها مورد استفاده قرار گرفتند. در همه نمونه های مورد بررسی، قطعه ای 399 جفت بازی توسط جفت آغازگرهای Inc-K14 و قطعه ای 502 جفت بازی توسط جفت آغازگرهای SEC-1 تکثیر گردید که قطعات مورد انتظار برای شناسایی گونه M. incognita می باشند. انجام آزمون PCR با استفاده از آغازگرهای Rjav/Fjav، Rar/Far و Rh/Fh که به ترتیب آغازگرهای اختصاصی گونه های M. javanica، M. arenaria و M. hapla هستند، در این مطالعه منجر به تکثیر باند نشد. با توجه به نتایج به دست آمده، آغازگر SEC-1 جهت شناسایی سریع و دقیق M. incognita در باغ های آلوده کیوی فروت (در این مطالعه) مناسب بوده و مشکلات تکثیر غیراختصاصی با آغازگرهای Inc-K14 که ناحیه SCAR را تکثیر می کنند، نخواهد داشت.
    کلید واژگان: آغازگر SEC-1, شناسایی مولکولی, ناحیه SCAR
    Seyedeh Najmeh Banihashemian, Salar Jamali *, Morteza Golmohammadi, Mahmood Ghasemnejad
    In recent years, the increasing prevalence of root knot nematodes has caused serious damage to kiwifruit cultivation in northern Iran. Due to the prevalence of several species of this genus in the country, accurate identification of species of this nematode in the kiwifruit industry is important. In this study, we attempted to identify the root knot nematode species by polymerase chain reaction, using specific primers of the gene encoding one of the pharyngeal glands secretory proteins (sec-1) to confirm the morphological identifications. After sampling and isolation of the nematodes from kiwifruit orchards in Guilan and Mazandaran provinces, initial identification was performed using morphological characteristics. The Inc-k14 primer pair was used to amplify the SCAR region and the SEC-1 primer pair was used to amplify the sec-1 gene for specific identification of Meloidogyne incognita from the other species. In all samples, a 399 bp was amplified by Inc-K14 primers and a 502 bp fragment was amplified by SEC-1 primers, which are expected as specific bands for M. incognita. The PCR test using Rjav/Fjav, Rar/Far, and Rh/Fh primers, which are specific primers of M. javanica, M. arenaria and M. hapla, respectively, did not lead to band amplification in this study. According to the results, SEC-1 primer is suitable for rapid and accurate identification of M. incognita in infested kiwifruit orchards (in present study) and will not have non-specific band amplification problems using Inc-K14 primers that amplify the SCAR region.
    Keywords: Molecular identification, SEC-1 primer, SCAR region
  • زینب علیزاده*، محمود قاسم نژاد، محمود فاضلی سنگانی
     سابقه و هدف

     در تاک های کیوی فروت، غلظت بالای بی کربنات آب آبیاری یا خاک، یکی از عوامل محدود کننده رشد و تولید می باشد. میزان بالای بی کربنات آب آبیاری باعث قلیاییت خاک شده و قابلیت دسترسی ریشه ها به عناصر غذایی از جمله آهن را کاهش می دهد. کمبود آهن در تاکستان های کیوی، باعث زردی برگ ها و در ادامه میوه ها می شود. میوه های دچار کمبود آهن، مزه نامطلوب و ماندگاری پایینی دارند. کمبود آهن معمولا در ماه های خرداد و تیر همزمان با افزایش دور آبیاری، شدیدتر می شود. کشت پایه های مناسب که تحمل بالایی به قلیاییت خاک داشته باشد، یک استراتژی مناسب برای غلبه بر این مشکل است. بنابراین، در این پژوهش واکنش دانهال های جمعیت های مختلف بذری کیوی از گونه های متفاوت نسبت به بی کربنات آب آبیاری بررسی شدند.

    مواد و روش ها

    در این پژوهش، تاثیر غلظت های مختلف یون بی کربنات آب آبیاری در چهار سطح (صفر، 170، 350 و 550 میلی گرم در لیتر) بر روی میزان کلروز برگی و جذب آهن دانهال های شش جمعیت کیوی فروت (Green 11، Bruno، Red 2، Red 6، Red 22 وBaby Kiwi) از سه گونه مختلف (Actinidia deliciosa، A. chinensis و A. arguta) به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار و هر تکرار شامل یک گلدان حاوی یک دانهال در گلخانه های تحقیقاتی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان بررسی شد. آبیاری دانهال ها با سطوح مختلف بی کربنات به مدت شش هفته و با فاصله هر سه روز یکبار بر مبنای نیاز آبی دانهال ها تحت شرایط دمایی و رطوبتی در نظر گرفته شده برای رشد مطلوب آن ها، انجام شد. صفاتی مانند درصد ریزش برگ ها، قطر ساقه، درصد کلروز، درصد نکروز، میزان کلروفیل a، b، کلروفیل کل، کاروتنویید ها و مقدار آهن برگ ها اندازه گیری شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که افزایش میزان بی کربنات آب آبیاری سبب ریزش برگ می شود. در مقایسه با شاهد، بیشترین درصد ریزش برگ ها در دانهال های Baby kiwi (6/16درصد) از گونه A. arguta و کمترین درصد ریزش برگ در دانهال های Bruno (19/1 درصد) از گونه A. deliciosa مشاهده شد. نوع ژنوتیپ، سطوح مختلف بی کربنات و برهمکنش آن ها روی درصد تغییرات قطر ساقه اثر معنی داری نشان نداد. دانهال های Red2 از گونه A. chinensis بیشترین شدت کلروز برگی (46/38 درصد) را داشتند و کمترین درصد کلروز در Green11 از گونه A. deliciosa (95/6 درصد) مشاهده شد. با افزایش میزان بی کربنات آب آبیاری، درصد نکروز برگ ها نیز افزایش یافت. محتوای کلروفیل ها و کاروتنوییدهای کل برگ تمامی ژنوتیپ های کیوی با افزایش میزان بی کربنات آب کاهش معنی داری پیدا کرد. همچنین، مقدار آهن برگ در همه ژنوتیپ های کیوی با افزایش میزان بی کربنات آب آبیاری بطور معنی داری کاهش پیدا کرد. کمترین درصد کاهش آهن برگ در سطوح 170، 350 و 550 میلی گرم در لیتر بی کربنات آب آبیاری نسبت به شاهد به ترتیب با 28/3، 29/4 و 72/4 درصد در دانهال های Bruno مشاهده شد. نتایج همچنین نشان داد بین مقدار آهن برگ با محتوای کلروفیل ها، درصد کلروز و درصد نکروز، همبستگی معنی داری وجود دارد.

    نتیجه گیری

    در مجموع، دانهال های Bruno به دلیل درصد ریزش برگ کمتر و میزان جذب آهن بالاتر در مواجه با بی کربنات بالای آب و خاک، می تواند به عنوان پایه برتر برای کشت توصیه شود.

    کلید واژگان: کیوی فروت, رنگدانه های فتوسنتزی, ریزش برگ, عناصر غذایی
    Zeynab Alizadeh *, Mahmood Ghasemnezhad, Mahmood Fazeli Sangani
    Background and objectives

    In kiwifruiy vineyards, the high concentration of bicarbonate ions in irrigation water or soil is one of the main limiting factors on growth and production. The high levels of bicarbonate in irrigation water caused soil alkalinity and reduced the root accessibility to nutrients such as irons. Iron deficiency in kiwifruit vineyards caused leaves chlorosis and therafter, fruits. Fruits with iron deficiency have an unacceptable taste and low shelf life. Iron deficiency is usually more severe in June and July with increasing irrigation frequency. Growing suitable rootstocks that have a high tolerance to soil alkalinity is a good strategy to overcome this problem. Therefore, in this study, the response of seedlings in different populations of kiwifruit from three different species to irrigation water bicarbonate was investigated.

    Materials and methods

    In this study, the effect of different concentrations of bicarbonate ions in irrigation water (0, 170, 350, and 550 mg L-1) on leaf chlorosis and iron uptake of seedlings of six kiwifruit seed populations (Green 11, Bruno, Red 2, Red 6, Red 22 and Baby kiwi) from three different species (Actinidia deliciosa, A. chinensis and A. arguta) was investigated as a factorial experiment in a completely randomized design with three replications in research greenhouse of faculty of agricultural sciences, University of guilan. Each replication was one potted seedling. The plants were irrigated with different bicarbonate level for 6 weeks with three days intaervals. Traits such as leaf fall percentage, stem diameter, chlorosis percentage, necrosis percentage, chlorophyll a, b, total chlorophyll, carotenoids and iron content of leaves were measured.

    Results

    The results showed that increasing bicarbonate concentration in irrigation water caused leaf abscission. The highest leaf abscission percentage was observed in Baby kiwi from A. arguta with 16.6% and the lowest one in Bruno (1.19%) from A. deliciosa species as compared to their control, when exposed to high bicarbonate stress. Genotype type, different levels of bicarbonate and their interaction did not show a significant effect on the percentage of stem diameter changes. The Red2 from A. chinensis species seedlings showed the highest leaf chlorosis (38.46%) and the lowest leaf chlorosis was found in Green 11 seedlings from A. deliciosa with 6.95%. With increasing the amount of bicarbonate in irrigation water, the percentage of leaf necrosis also increased. Total leaf chlorophyll and carotenoid content significantly declined in all genotypes with increasing bicarbonate ion content in irrigation water. With increasing bicarbonate ion concentration in irrigation water, leaf iron content significantly decreased. The lowest iron declining percentage compared to the control when seedlings exposed to 170, 350, and 550 (mg L-1) of bicarbonate of irrigation water was found in Bruno from A. deliciosa species with 3.28, 4.29, and 4.72%, respectively. Moreover, the results showed that there is a significant correlation between leaf iron content and chlorophylls content, chlorosis percentage and necrosis percentage.

    Conclusion

    Overall, because of low leaf abscission and higher iron absorption in Bruno seedlings when exposed to high bicarbonate concentration in irrigation water or soil cab be recommend as a souperior rootstock.

    Keywords: Kiwifruit, . photosynthetic pigments, leaf fall, Nutrients
  • اسماعیل جدیدی، محمود قاسم نژاد*، مریم تاتاری، حمیدرضا سالمی

    در این پژوهش، تاثیر غلظت های مختلف کلریدسدیم (شاهد، 3، 6، 9 و 12 دسی زیمنس بر متر) بر برخی ویژگی های رشدی و مقدار کلر و سدیم برگ نهال های هشت رقم انار (ملس ساوه، ملس اصفهان، رباب قرمز شیراز، گبری یزد، گبری ترش یزد، زاغ سفید یزد، زاغ ترش یزد و ملس طوق پیشوا) بررسی شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. ویژگی های رشدی و مقدار سدیم و کلر برگ در پایان آزمایش اندازه گیری شدند. با افزایش میزان شوری، ارتفاع و قطر گیاه، تعداد شاخه ها و شاخص کلروفیل برگ کاهش، اما نکروزه برگ، ریزش برگ و کلر و سدیم برگ افزایش یافت. شوری آب تا 3 دسی زیمنس بر متر باعث افزایش جزیی وزن تر و خشک شاخساره شد، اما بالاتر از آن باعث کاهش آنها گردید. کم ترین کاهش ارتفاع نهال در رقم ملس طوق پیشوا، رباب قرمز شیراز و گبری یزد بود. در شوری 6 و 12 دسی زیمنس برمتر رقم‎های زاغ سفید یزد و گبری یزد کم ترین ریزش برگ داشتند. در شوری6 دسی زیمنس بر متر رقم‎های زاغ سفید یزد و ملس اصفهان کمترین میزان نکروز را نشان دادند. در شوری 9و 12 دسی زیمنس برمتر رقم‎های ملس ساوه و رباب قرمز شیراز به ترتیب بیشترین نکروز برگ را نسبت به شاهد نشان دادند. در شوری 6 و 12 دسی زیمنس برمتر رقم های گبری ترش یزد و ملس اصفهان به ترتیب کم ترین کاهش شاخص کلروفیل برگ را نسبت به شاهد نشان دادند. کم ترین مقدار تجمع یون‎های کلر و سدیم برگ در شوری12 دسی زیمنس برمتر در رقم‎های ملس طوق پیشوا و زاغ سفید یزد مشاهده شد.

    کلید واژگان: سمیت یون, سدیم, کلر, نکروز برگ ها
    Esmail Jadidi, Mahmood Ghasemnezhad *, Maryam Tatari, HamidReza Salemi

    In this study, the effect of different concentrations of sodium chloride (0, 3, 6, 9 and 12 ds/m) on growth characteristics and leaves sodium and chlorine content of eight pomegranate cultivars (Malas Saveh, Malas Esfahan, Rabab Qermez Shiraz, Gabry Yazd, Gabry Torosh Yazd, Zaq Sefid Yazd, Zaq Torsh Yazd and Malas Toq Peshva) was investigated. The experiment was carried out as a factorial based on randomized block designs with three replications. At the end of study, growth characteristics and leaves sodium and chlorine content were determined. With increasing salinity, plant height and diameter, branches number and leaf chlorophyll index were decreased, but the leave necrosis and chlorine and sodium concentration were increased. Shoots fresh and dry weight were increased slightly when salinity increased up to 3 dS/m and thereafter decreased.. The lowest leaf abscission was found in Zaqe Sefid Yazd and Gabry Yazd when treated with 6 and 12 dS/m. At 12 dS/m, the lowest leaf necrosis was found in Malas Esfahan, but at 6 dS/m, Zaq Sefid Yazd and Malas Esfahan showed the lowest decreasing percent respectively. At 9 and 12 dS/m Malas Saveh and Rabab Qermaz Shiraz showed the highest leave necrosis as compared to the control. In salinity of 6 and 12 dS/m, the Gabry Torosh Yazd and Malas Esfahan cultivars showed the lowest decreasing in chlorophyll leaf index respectively. The lowest chlorine and sodium accumulation at 12 dS/m was observed in Malas Toq Pishva and Zaq Sefid Yazd cultivars.

    Keywords: Chlorine, ion toxicity, leave necrosis, sodium
  • محمود قاسم نژاد*، ریحانه امینی فر
    سابقه و هدف

    افزایش عملکرد و بهبود اندازه میوه توام با درصد ماده خشک بالا، اصلی ترین هدف تولیده کنندگان میوه کیوی در سراسر جهان می باشد. اخیرا از روش های مختلفی برای دست یابی به میوه های صادراتی با درصد ماده خشک بالا در کیوی فروت استفاده می شود که شامل هرس تابستانه، هرس ریشه و تنک گل و میوه می باشد. بعلاوه، از حلقه برداری و تنظیم کننده های رشد گیاهی مانند فورکلروفنورون (CPPU) به میزان زیادی در باغ های کیوی مدرن جهت افزایش عملکرد و کیفیت میوه استفاده می شود.

    مواد و روش ها

    در این پژوهش، تاثیر حلقه برداری تنه اصلی تاک ها در زمان های مختلف (بهار، تابستان، پاییز)، CPPU (به مقدار 10 میلی گرم در لیتر ماده فعال در آب) و تاثیر توام حلقه بردای تابستان و CPPU در مقایسه با شاهد (بدون حلقه برداری و کاربرد CPPU) بر کیفیت میوه کیوی رقم ʼهایواردʻ در زمان برداشت و در پایان انبارمانی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سال 1398 ارزیابی شدند. میوه ها بر اساس شاخص میزان مواد جامد محلول برداشت شدند و خصوصیات کیفی میوه بلافاصله بعد از برداشت و نیز پس از سه ماه انبارمانی در سردخانه با دمای یک درجه سانتی گراد اندازه گیری شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد حلقه برداری تابستانه توام با CPPU، CPPU و حلقه برداری بهاره به ترتیب باعث افزایش 99/37، 19/32 و 11/22 درصد وزن میوه کیوی نسبت به شاهد شدند. کاربرد CPPU به تنهایی باعث افزایش وزن، طول و قطر میوه ها شد، اما درصد ماده خشک و نسبت مواد جامدمحلول به اسید میوه را نسبت به شاهد کاهش داد. هیج تفاوت معنی داری بین میوه های تیمار شده با CPPU و شاهد از نظر سفتی بافت میوه، مواد جامد محلول در زمان برداشت و پس از سه ماه نگهداری در سردخانه مشاهده نشد. کاربرد توام حلقه برداری تابستان با CPPU باعث افزایش وزن میوه (38 درصد) شد. بعلاوه، این تیمار بالاترین درصد ماده خشک میوه، مواد جامد محلول و نسبت مواد جامد محلول به اسید قابل تیتر را در زمان برداشت و کمترین درصد کاهش وزن میوه (66/0 درصد) و بالاترین سفتی (96/3 کیلوگرم) را در پایان دوره انبارمانی نشان داد. حلقه برداری تابستانه بیشترین کاهش وزن میوه (54/2 درصد) را در پایان دوره انبارمانی نشان دادند، درصورتیکه میزان کاهش وزن حلقه برداری پاییزه و بهاره نسبت به شاهد تفاوت معنی داری نداشتند.

    نتیجه گیری

    در مجموع، نتایج نشان داد که کاربرد توام حلقه برداری تابستانه با CPPU نه تنها اندازه میوه و عملکرد کیوی فروت را افزایش داد، بلکه کیفیت میوه را از طریق افزایش درصد ماده خشک و مواد جامد محلول افزایش داد. چنین میوه هایی از عمر پس از برداشت بالاتری نیز برخوردار بودند. بنابراین، توصیه می شود به منظور بهبود کیفیت میوه کیوی کابرد CPPU همراه با حلقه برداری تابستانه انجام شود.

    کلید واژگان: درصد ماده خشک, سفتی بافت, کیفیت انبارمانی
    Mahmood Ghasemnezhad *, Rihaneh Aminifar
    Background and objectives

    Increasing fruit yield and improving fruit size along with high dry matter percentage, is the main goal of kiwifruit growers in the worldwide. There are deferent techniques to access exportable fruit size with high dry matter content in kiwifruit including summer pruning, root pruning and flower and fruit thinning. Furthermore, trunk girdling and plant growth regulators such as Forchlorfenuron (CPPU) are widely used in modern kiwifruits orchards to increase fruit yield and quality.

    Materials and methods

    In this study, the effect of vine trunk girdling at different times (spring, summer, autumn), CPPU (10 mg L-1 of active ingredients in water), combined effect of CPPU and summer girdling as compared to control (without girdling and CPPU treatments) on fruits quality of Hayward kiwifruit at harvest and the end of cold storage was evaluated in complete randomized block design in 1398. Fruits were harvested based on soluble solids index and fruit quality was measured immediately after harvest and after three months storage at 1o°C.

    Results

    The results showed that the summer girdling with CPPU, CPPU alone and spring girdling increased 37.99, 32.19 and 22.11% of kiwifruit weight compared to control respectively. Application CPPU increased fruits weight, length and diameter, but decreased fruits dry matter percentage and the ratio of soluble solids content to titratable acidity (SSC/TA) the compared to control. No significant differences were found between CPPU treated fruits and control for fruit tissue firmness, soluble solids content at harvest time and after three months storage in cold storage. The summer trunk girdling together with CPPU spray increased fruit weight (38% as compared to control). In addition, this treatment showed the highest fruit dry matter percentage, soluble solids and SSC/TA at harvest time and the lowest fruit weight loss (0.66%) with the highest fruits tissue firmness (3.96 kg force) at the end of three months storage time. Summer girdling showed the highest fruit weight loss (2.54%) at the end of storage, while no significant difference was found between autumn and spring girdling treatments compared to the control.

    Conclusion

    Overall, the results showed that summer vine trunk girdling with CPPU spray not only improved kiwifruit size and yield but also improved fruit quality by increasing fruits dry matter percentage and soluble solids content. Such fruits showed the longer postharvest life as compared to control and other treatments. Therefore, it is recommended for improving fruit size and quality in Hayward kiwifruit, CPPU spray was applied with summer vine trunk girdling.

    Keywords: dry matter, storage life quality, Tissue Firmness
  • صابر اوستان، محمود قاسم نژاد*، فرهاد نیری، مسعود محمدصالحی

    در این پژوهش، تاثیر کود آبیاری با سطوح مختلف نیتروژن (200، 400 و 600 گرم برای هر درخت با نسبت نیتروژن، فسفر و پتاسیم 4:1:3) و چالکود بر گلدهی، عملکرد میوه، کمیت و کیفیت روغن زیتون رقم زرد، طی دو سال بررسی شد. نتیجه ها نشان داد تیمار کود آبیاری 400 و 600 گرم نیتروژن تعداد گل آذین و گل و عملکرد میوه و روغن را افزایش داد. بیشترین تعداد گل آذین و گل در تیمار400 گرم نیتروژن در مقایسه با شاهد و تیمار چالکود به دست آمد. بالاترین عملکرد میوه در سال اول (2/35 کیلوگرم در درخت) در تیمار400 گرم نیتروژن و در سال دوم (92/45 و 65/44 کیلوگرم) بهترتیب در تیمار 400 و 600 گرم نیتروژن کودآبیاری به دست آمد. افزون بر این، بالاترین مقدار روغن در سال اول در تیمار400 گرم نیتروژن (5/4 کیلوگرم) و در سال دوم به ترتیب در تیمارهای 600 و 400 گرم نیتروژن (8 و 2/7 کیلوگرم) مشاهده شد. تفاوتی بین ارزش پراکسید، پی اچ، K232 روغن بین کود آبیاری و چالکود وجود نداشت. بیشترین مقدار نیتروژن و پتاسیم برگ به ترتیب در تیمار چالکود و کودآبیاری 200 گرم نیتروژن مشاهده شد. در مجموع، تیمار کودآبیاری با 400 گرم نیتروژن به ازای هر درخت توانست عملکرد میوه و روغن را در زیتون رقم زرد افزایش دهد، بدون آنکه تاثیر نامطلوب بر کیفیت روغن داشته باشد.

    کلید واژگان: روغن زیتون, میوه, چالکود, گل دهی, نیتروژن
    Saber Avestan, Mahmood Ghasemnezhad*, Farhad Nayeri, Masoud Mohamad Salehi

    In this study, the effects of fertigation with different levels of nitrogen (200, 400 and 600 g/tree and the ratio of nitrogen, phosphorus and potassium was 4: 1: 3) and hole method fertilization on flowering, fruit yield, oil yeild and quality of olive cultivar Zard were investigated during two consecutive years. The results showed that fertigation treatments significantly increased inflorescences and flowers number, fruit and oil yield. The highest number of inflorescences and flowers were found with 400 g nitrogen as compared to the control and hole method fertilization in the first year. The highest fruit yield (35.2 kg/tree) was found with 400 g nitrogen in the first year and 400g and 600g nitrogen about 44.65 kg/tree in the second year. The highest oil yield (4.5 kg/tree) was found with 400 g nitrogen in the first year and 600 (8 kg/tree) and 400 (7.2 kg/tree) g nitrogen in the second year, respectively. No significant differences were found between fertigation treatments and hole method fertilization and control for oil peroxide value, free fatty acids, K232. The highest leaf nitrogen and potassium contents were found in hole metod fertilization and fertigation with  200 g nitrogen, respectively. Overall, fertigation with 400 g/tree nitrogen could increase fruit and oil yeild in olive cultivar Zard withoud undiserable effects on oil qualiy.

    Keywords: Oil quality, Fruit, Hole methode fertilization, Flowering, Nitrogen
  • علی خلقی اشکلک*، محمود قاسم نژاد، رضا فتوحی قزوینی، عاطفه صبوری
    سابقه و هدف

    کیوی یکی از مهمترین محصول صادراتی کشاورزی ایران است، طوری که هر ساله مقادیر زیادی از میوه کیوی ایران به خارج از کشور صادر می شود. پایین بودن درصد شکوفایی جوانه های زمستانه و بروز میوه های بدشکل از مهمترین عوامل کاهش بهره وری تاکستان های کیوی رقم هایوارد می باشند. زیرا میزان میوه صادراتی کیوی ارتباط مستقیم با درصد شکوفایی جوانه های زمستانه، تعداد گل ها در جوانه ها و درصد میوه های با شکل طبیعی دارد. بنابراین، هدف از این پژوهش، ارزیابی درصد شکوفایی جوانه ها و وقوع میوه های بدشکل در برخی از تاکستان های کیوی در دو منطقه تالش و رودسر، به ترتیب در غرب و شرق استان گیلان می باشد.

    مواد و روش ها

    این آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی در نه تاکستان کیوی در دو منطقه شرق (رودسر) و غرب (تالش) استان گیلان، انجام گرفت. در هر تاکستان سه تاک کیوی رقم هایوارد یکنواخت انتخاب شدند و روی هر تاک چهار شاخه یکساله (کین) در دو جهت انتخاب ارزیابی شدند. خصوصیات آب و هوایی دو منطقه نیز مورد مطالعه قرار گرفت. درصد جوانه های شکوفا، تعداد گل به ازای هر جوانه زمستانه، درصد میوه های غیر طبیعی (درصد میوه های پهن، بادبزن) و مکان ظهور میوه های غیرطبیعی تعیین شدند.

    یافته ها:

     نتایج آزمون اورتوگونال نشان داد بین دو منطقه اختلاف معنی داری از نظر درصد جوانه های شکوفا، تعداد گل در هر جوانه و درصد میوه های غیرطبیعی (درصد میوه های پهن و درصد میوه های دوقلو) و ایندکس جوانه با میوه های پهن و بادبزنی وجود داشت. درصد جوانه های شکوفا شده در تاکستان های تالش (76/58-5/45%) و در رودسر (39/45-7/30%) متغیر بود. همینطور، درصد بروز میوه های بدشکل در تالش (85/5-04/2%) و در رودسر (5-1/2 %) بوده است. از نظر تعداد گل به ازای هر جوانه زمستانه کیوی در تاکستان های مختلف مورد مطالعه به طور معنی داری متفاوت بود. در تاکستان های تالش این میزان بین (1.81-2.59) و در رودسر (1.78-1.18) متغیر بود. تفاوت معنی داری بین تاکستان ها مختلف از نظر طول شاخه یکساله (کین)، قطر کین، میانگین تعداد جوانه در کین، درصد جوانه های شکوفا، تعداد گل در جوانه زمستانی، درصد میوه های پهن و دوقلو وجود داشت. مکان تشکیل میوه های پهن و بادبزنی بر روی یک کین بدون توجه به تاکستان ها تقریبا مشابه بود، اما تشکیل میوه های دوقلو بسته به نوع تاکستان متفاوت بود. در شاخه های سال جاری، بیشترین درصد میوه های پهن و بادبزنی در گره 2و3 و میوه های دوقلو و سه قلو در گره های1و2 مشاهده شد.

    نتیجه گیری

    در مجموع، نتایج نشان می دهد درصد شکفتن جوانه ها و بروز میوه های بدشکل بسته به شرایط محیطی و عوامل باغی متغیر می باشد. این عوامل با تاثیر گذاشتن روی فیزیولوژی تاک می تواند سبب افزایش بروز این نابسامانی ها در کیوی رقم هایوارد شود.

    کلید واژگان: گل های غیر طبیعی, میوه های پهن, میوه های تجارتی
    Ali Kholghi Eshkalak *, Mahmood Ghasemnezhad, Reza Fotouhi Ghazvini, Atefeh Sabouri
    Background and objectives

    Kiwifruit is one of the main exportable agricultural products, during which large quantity of kiwifruit was annually exported from Iran. Low percentage of winter bud break and malformed fruits incidence is the main factors for low productivity in Hayward Kiwifruits. Because the exportable fruits quantity was positively correlated with bud break percentage, flower number and normal fruits percentage. Therefore, the main objective of current study is to evaluate bud break and malformed incidence percentage in some kiwifruit vineyards in Talesh and Rudsar in West and East of Guilan province respectively.

    Materials and methods

    This experiment was conducted as a completely randomized design in nine kiwifruit vineyards in both east (Rudsar) and west (Talesh) of Guilan province. Three uniform Hayward kiwifruit vines with four canes were selected in each vineyard. Climate conditions in two regions were also studied. Bud break percentage, flower number per winter bud, aberrant fruit percentage (flat and fan fruit percentage) and bud index for aberrant fruits was investigated.

    Results

    The results of orthogonal test showed that there is a significant difference between two regions for bud break percentage, flower number per bud and malformed fruits percentage (flat and double fruit percentage) and bud index for flat and fan fruits. Bud break percentage varied (45.5-58.76%) in Talesh vineyard and (30.7-45.39%) in Roodsar. Furthermore, aberrant fruits percentage was (2.04-5.85%) in Talesh and (2.1-5%) in Roodsar. There were significantly different in terms of the number of flowers per kiwi winter bud in different vineyards. This value varied between (1.81-2.59) and in Rudsar (1.78-1.18). There was a significant difference between different vineyards in terms of cane diameter, average number of buds in cane, percentage of flowering buds, number of flowers in winter buds, percentage of flat and fan fruits. The incidence place of flat and fan fruits on the canes was the same independently to vineyards, but double fruit formation place was dependently to vineyard. The most flat and fan shape fruits was found on node 2 and 3 of current season shoot, however, double and triple fruits incidence was found in node 1 and 2.

    Conclusion

    Overall, the results showed that bud break percentage and aberrant fruits incidence was varied to environmental condition and orchard practices. These conditions caused disorders incidence in Hayward kiwifruit by affecting on vine physiology

    Keywords: Aberrant Flowers, Flat Fruits, Exportable Fruits
  • مرجان آشوری، محمود قاسم نژاد*، محمدحسن بیگلوئی

    در این پژوهش، تاثیر تیمار کم آبیاری پس از شروع رنگ گیری بر عملکرد و کیفیت حبه های انگور رقم های کشمشی و صاحبی به صورت آزمایش اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی ارزیابی شد. تیمارها شامل آبیاری 100 درصد نیاز تبخیر و تعرق گیاه (شاهد) و کم آبیاری در سه سطح 40، 60 و 80 درصد از شاهد پس از تغییر رنگ حبه ها تا برداشت بودند. نتایج نشان داد بین تیمار شاهد و کم آبیاری80 درصد تفاوت معنی داری از نظر عملکرد، میانگین وزن حبه ها و خوشه ها مشاهده نشد، اما سطوح 40 و 60 درصد کم آبیاری به ترتیب باعث افت 22 و 37 درصدی عملکرد حبه ها نسبت به شاهد شد. تیمار 40 درصد کم آبیاری باعث افزایش قند در رقم کشمشی شد، اما در رقم صاحبی کم آبیاری باعث کاهش قند گردید. به علاوه، کم آبیاری باعث کاهش نسبت قند به اسید گردید. بالاترین مقدار فنل کل در رقم کشمشی در تیمار کم آبیاری80 درصد و در رقم صاحبی در تیمار 40 درصد مشاهده شد. فعالیت آنتی اکسیدانی رقم کشمشی و صاحبی به ترتیب 45 و 34 درصد نسبت به شاهد در تیمار 40 و 80 درصد افزایش یافت. تیمار کم آبیاری 80 درصد توانست باعث کاهش مصرف آب تا 20 درصد در مقایسه با شاهد شود، بدون آنکه کاهش معنی دار در کارایی مصرف آب دیده شود. به طورکلی، کم آبیاری 80 درصد برای حفظ عملکرد رقم های انگور کشمشی و صاحبی بدون تاثیر سوء بر کیفیت میوه توصیه می شود.

    کلید واژگان: آنتی اکسیدان, بهره وری مصرف آب, عملکرد, فنل کل
    Marjan Ashori, Mahmood Ghasemnezhad *, MohammadHassan Bigouei

    In this study, the effect of different post-veraison deficit irrigation treatments on yield and berry quality of grape cvs. ‘Keshmeshi’ and ‘Sahebi was evaluated in a split plot experiment with a randomized complete block design. The treatments were control, irrigated at 100% of crop evapotranspiration (ETc), and deficit irrigation at 80, 60 and 40% of control during post-veraison till harvesting. Results showed that no significant difference was found between control and 80 deficit irrigation for berry yield, mean berries and cluster weight, but deficit irrigation at 60 and 40 % decreased berry yield up to 22 and 37%,  respectively as compared to control. The deficit irrigation at 40% increased TSS in Keshmeshi, but in Sahebi cultivar, deficit irrigation resulted to decrease TSS. Furthermore, deficit irrigation also decreased TSS to TA ratio. The highest phenolic content, which found in Keshmeshi and Sahebi cultivars at 80% deficit irrigation was 60 and 40% more than control. The antioxidant activity of Keshmeshi and Sahebi cultivars was increased 45 and 34% as compared to control with 80 and 40% deficit irrigation. Deficit irrigation at 80% of control could save water up to 20%, without reducing water use efficiency. In general, 80% deficit irrigation might be sufficient to maintain yield potential of Keshmeshi and Sahebi cultivars, without significant loss in grape quality.

    Keywords: Antioxidant, Phenol content, Water use efficiency, yield
  • محمود قاسم نژاد، محمدرضا خالدیان*، سجاد علیزاده
    در این پژوهش، اثر کود آبیاری با سطوح مختلف نیتروژن (3/83، 8/124 و 4/166 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) به همراه چال کود بر عملکرد و کیفیت میوه کیوی رقم ʼهایواردʻ بررسی شد. تیمار شاهد تاک هایی بودند که مقادیر معین کود شیمیایی به صورت پخش سطحی (شاهد) دریافت کردند. نتایج نشان داد که مقدار عناصر غذایی برگ به طور معنی دار تحت تاثیر تیمار کودی قرار گرفت. کودآبیاری با 4/166 کیلوگرم نیتروژن در هکتار همراه با تیمار چالکود بیشترین تاثیر را در افزایش مقدار نیتروژن، پتاسیم و کلسیم برگ ها داشتند، اما تفاوت معنی داری بین تیمارها از نظر مقدار فسفر وجود نداشت. بیشترین مقدار نیتروژن میوه در تیمار چال کود (01/1%) مشاهده شد. بالاترین عملکرد هر تاک در تیمار چال کود (83/56 کیلوگرم) و تیمار کود آبیاری با 4/166 کیلوگرم نیتروژن (82/43 کیلوگرم) مشاهده شد. میانگین وزن میوه تمامی تیمارهای کودی بیشتر از 90[A1]  گرم و در درجه ممتاز قرار داشت و از شاهد (82/85 گرم) بیشتر بود. اختلاف معنی داری بین تیمارهای کودی از نظر درصد ماده خشک میوه وجود نداشت، و به جز چال کود، درصد ماده خشک بالاتر از 17% بود. اما سفتی بافت میوه در تیمار کودآبیاری 3/83 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و چال کود به ترتیب با 69/7 و 35/7 کیلوگرم بر سانتی متر مربع بیشتر از سایر تیمارها بود. تیمار کود آبیاری باعث افزایش مواد جامد محلول (SSC) میوه ها در زمان برداشت و زودرسی میوه ها شد. به علاوه، کودآبیاری با 3/83 و 8/124 کیلوگرم نیتروژن در هکتار باعث افزایش معنی دار میزان ویتامین ث میوه شد. در مجموع، کود آبیاری با 4/166 کیلوگرم نیتروژن به دلیل افزایش عملکرد و حفظ کیفیت میوه و همچنین کاهش هزینه های کوددهی و مسایل زیست محیطی در کنار روش چالکود توصیه می شود.  [A1]اصولا دو ممیز ضروری نیست ولی برای تیمار دیگر عدد شما دو ممیز  دارد ..برای این تیمارهم با ممیز بنویسید.
    کلید واژگان: سفتی بافت کیوی, درصد ماده خشک کیوی, عناصر غذایی برگ
    Mahmoud Ghassemnejad, Mohammadreza Khaledian *, Sajjad Alizadeh
    In this study, the effect of fertigation (83.3, 124.8, 166.4 kg Nitrogen per hectar) and “Pit-fertilization” on fruit yield and quality of Hayward kiwifruit was investigated. Control treatment was the common manner of fertilization by local orchardist. The results showed that leaf mineral nutrient elements significantly changed by fertilization treatment. Fertilization with 166.4 kg N /ha and pit-fertilization significantly increased leaf nitrogen, potassium, and calcium, but no significant difference was found between treatments for phosphorus. Furthermore, the highest nitrogen was found in pit-fertilization treatments (1.01%). The highest fruit yield per vine was found in pit- fertilization treatment (56.8 kg/vine) and fertigation with 166.4 kg N/ha (42.82 kg). The mean fruit weight of all fertilization treatments was more than 90 g, which was higher than the control (85.82g). No significant difference was found for dry matter percentage in fertilization treatments, and all were more than 17%, except the pit method treatment. Fruit firmness of fertigation treatments with 83.3 kg N/ha and pit method was more than other treatments: with 7.69 and 7.35 kg/cm, respectively. Fertigation increased fruit soluble solid content (SSC) and resulted in early ripening. In addition, fertigation with 83.3 and 124.8 kg N/ha increased significantly fruit vitamin C. Overall, pit fertilization and fertigation with 166.4 kg N/ha are recommendable due to increasing yield and maintaining fruit quality as well as reducing fertilizing cost and ecological problems.
    Keywords: Kiwifruit firmness, Kiwifruit dry matter, Leaf mineral nutrient
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال