به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مرتضی رشیدی

  • الهام غلام کلیسانی، مهرداد چترایی عزیز آبادی*، مرتضی رشیدی
    در بین شاعران ایرانی به ویژه بعد از دوره صفوی، گروهی از پیشه وران به تدریج حضور یافته و عده ای خوش درخشیده اند. کاربرد ابزار و مشاغل در شعر شاعران، قدمتی دیرینه دارد. این کاربرد ضمن اطلاعات مفیدی که از مشاغل مختلف روزگار می دهد، در شناخت بهتر روزگار قدیم ایران در دوره های متفاوت که چه نگرشی در ارتباط با حرفه های گوناگون وجود داشته است، هدایت گری می نماید. رویکرد ادبی این مشاغل در نوع ادبی شعر، که تنوع و تعداد آن ها هم قابل توجه است در شهر آشوب ها دیده می شود. از مهمترین خصوصیات شهرآشوب ها علاوه بر وصف معشوق، بیان پیشه هایی است که در زمان و مکان شاعر و اجتماع آن رواج داشته است. در این تحقیق از میان شاعران صاحب پیشه به قصاب کاشانی پرداخته ایم. قصاب از شاعران نیمه دوم قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم هجری است که توانسته است با توجه به سطح آگاهی و دانش خود اشعاری قابل تحسین علاوه بر مضامین عرفانی و غنایی در مضمون آفرینی پیشه خود، ابتکاری داشته باشد و ابزار و واژه های صنفی را در سخن خود بیاورد. این پژوهش که به شیوه توصیفی - تحلیلی و روش کتابخانه ای تنظیم شده است بر آن است، به بررسی چگونگی کاربرد ابزار و اصطلاحات شغلی ذی ربط در دیوان قصاب کاشانی بپردازد و با تحلیل یافته ها، کاربرد ابزار در شعر قصاب بیان نماید و توانایی شاعر در تلفیق پیشه خود با قریحه شاعری و ویژگی های اجتماعی روزگارش را نشان دهد و به این پرسش پاسخ دهد که بازتاب ابزار و واژه های مربوط به پیشه قصابی در سخنان قصاب کاشانی چگونه است؟
    کلید واژگان: واژه های صنفی, قصاب کاشانی, قرن دوازدهم, شهرآشوب, عصر صفوی
    Elham Gholamkelisani, Mehrdad Chatraeiazizabadi *, Morteza Rashidi
    Among Iranian poets, especially after the Safavid period, a group of professionals gradually appeared and some of them have shone. The use of tools and occupations in poets' poetry has a long history. This application, along with the useful information that it provides about different occupations, provides guidance in better understanding the old days of Iran in different periods The literary approach of these occupations can be seen in the literary type of poetry, One of the most important features of the city of riots, in addition to the description of the beloved, is the expression of the professions that were popular in the time and place of the poet and its community. In this research, among the professional poets, we have focused on the butcher of Kashani. Kassab is one of the poets of the second half of the 11th century and the beginning of the 12th century of Hijri, who has been able to write admirable poems in addition to the mystical and lyrical themes in the creative theme of his profession, considering the level of his awareness and knowledge. Bring in your speech. aims to investigate the use of tools and related job terms in Kassani's butcher's court, and by analyzing the findings, explain the use of tools in Kassab's poetry. and show the poet's ability to combine his profession with the poetry and social characteristics of his time, how are the tools and words related to the butcher's profession reflected in the words of Kashani's butcher?
    Keywords: trade terms, Kashani butcher, twelfth century, Chaos city, Safavid era
  • الهام غلام کلیسانی، مهرداد چترایی عزیز آبادی*، مرتضی رشیدی

    نسخه های خطی، میراث مکتوب و معرف هویت علمی، فرهنگی و اجتماعی ملت هاست. از قدیم و به گواه تاریخ، ادبا و شعرای فارسی زبان، آثار فراوانی خلق کرده اند که حفظ و احیای آنها رسالت علمی و فرهنگی پژوهشگران است. هرچند پژوهشگران حوزه زبان و ادبیات فارسی، از دیرباز به تصحیح متون کهن ادب فارسی توجه ویژه ای داشته اند، اما برخی از این متون با گذشت قرن ها، هنوز احیا و تصحیح نشده اند. با این وجود، نسخه دیوان قصاب کاشانی، پنج مرتبه توسط پرتو بیضایی، عباسی، جواهری، کرمی و عاطفی تصحیح شده و نگارندگان در پژوهش پیش روی، با روش توصیفی- تحلیلی و با کمک منابع کتابخانه ای درصددند تا به معرفی نسخه و مولف و بررسی و عناصر و مولفه های سبکی، بیان ویژگی های زبانی، ارزش ادبی، دینی و عرفانی و تاریخی آن بپردازد. همچنین به تصحیح هایی که از این دست نوشته صورت گرفته است، بپردازند و در بیان هر تصحیح، انگیزه های مصححان برای احیای دیوان قصاب و شیوه های تصحیح و اضافات و پیوست های موجود در تصحیحات را به صورت مختصر مورد بررسی قرار دهند. نتایج پژوهش نشان میدهد که تاکنون دست نوشته کتابخانه نورعثمانیه در تصحیح های پیشین، مورد استفاده قرار نگرفته است.

    کلید واژگان: تصحیح, نسخه خطی, دیوان اشعار, قصاب کاشانی, سبک هندی
    Elham Gholamkelisani, Mehrdad Chatraeiazizabadi *, Morteza Rashidi

    Manuscripts are written heritage and represent the scientific, cultural and social identity of nations. Since ancient times and as evidenced by history, Persian-language writers and poets have created many works, whose preservation and revival is the scientific and cultural mission of researchers. Although researchers in the field of Persian language and literature have long paid special attention to the correction of ancient Persian literary texts, some of these texts have not been revived and corrected after centuries. Nevertheless, the copy of Diwan Kasab Kashani has been corrected five times by Parto Beizai, Abbasi, Javaheri, Karmi and Atefi, and the authors are trying to identify the copy and the author with the descriptive-analytical method and with the help of library sources. and examine the stylistic elements and components, express its linguistic features, its literary, religious, mystical and historical value. Also, address the corrections that have been made from this manuscript, and in each correction, briefly mention the motivations of the correctors for reviving Diwan Kasab, the methods of correction, and the additions and appendices in the corrections. review The results of the research show that the manuscript of Noor Osmaniyeh Library has not been used in the previous corrections

    Keywords: : proofreading, manuscript, Divan of poems, Kasab Kashani, Indian style
  • نفیسه نصیری، علیرضا فولادی، مرتضی رشیدی*
    مضمون آفرینی های بدیع و تخیل گسترده شاعران سبک هندی، خالق زمینه های موضوعی فراوانی در آثار آن هاست. ساختار سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی مذهبی در دوره سبک هندی سبب بروز احساسات، عواطف شخصی و هیجانات درونی شاعران با خیالات دل انگیز در موضوعات مختلف در اشعار این دوره شد که مجموعه ای از انواع ادب غنایی را در آثار آنها بازتاب داده است. تک بیت یکی از اشکال بیان این مضامین است. دیوان شاعران این دوره شامل گسترده ترین مجموعه هایی است که در آن مسایل اخلاقی، عرفانی، عشق ورزی، مذهبی، تعلیمی و اجتماعی با مضمون های بدیع و تازه در قالب کوتاه تک بیت جلوه گری می کند و به طور کلی بسامد ادبیات غنایی نسبت به دیگر انواع ادبی در این قالب چشمگیرتر است. در این مقاله به غنایی بودن تک بیت های سبک هندی و تنوع مضامین غنایی پرداخته شده و موضوعاتی همچون: عشق، عرفان، بث الشکوی، مرثیه، طنز، وطنیات و... در اشعار شاعران این دوره مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است و نتیجه پژوهش نشان می دهد که عشق مجازی، مصطلحات عرفانی، خودستایی شاعران و وطنیات بیشترین بسامد را در میان موضوعات موجود به خود اختصاص داده است.
    کلید واژگان: ادبیات غنایی, سبک هندی, تک بیت, عرفان, شکوائیه
    Nafise Nasiri, Alireza Fouladi, Morteza Rashidi *
    The unique content creation and all-embracing imagination of Indian-style poets have created a variety of thematic contexts in their works, and these thematic contexts have been reflected in the mirror of their poems in different ways. That era’s political, social, cultural, and even religious structures, broadened the poets’ horizons and led the personal feelings, and inner emotions of poets with heartwarming thoughts to be reflected in different subjects in poems of this era and a collection of different lyrical literature emerged in their works. On the other hand, single-couplet is a form of stating these subjects. The poets’ books during this era are the most extensive collections in which ethical, spiritual, love-making, religious, teaching, and social issues with novel and new content show off in a short form of single-couplets and generally, the frequency of lyrical literature is more significant in this form compared to different literary forms. This article has addressed the lyrical aspect of Indian-style’s single-couplets and the variety of lyrical contents and has studied variables such as love, mysticism, pomposity, grievance, threnody, humor, patriotism, mystery, etc. in the poems of this era. The present research results show that virtual love, mysticism terminology, pomposity, and patriotism have the most frequency. The present research method is based on description and analysis.
    Keywords: Indian-style, lyrical literature, Single verse, love, mysticism, Grievance, Pomposity, Patriotism
  • الهام غلام کلیسانی، مهرداد چترایی*، مرتضی رشیدی
    یکی از ابزارهای تاثیرگذار بر مخاطب، استفاده از توانش های کلام در انتقال معانی ثانوی به فراخور سخن و حال مخاطب است و این موضوع در معانی ثانوی استفهام به خوبی مشاهده می شود. شاعر به ضرورت و لزوم موضوع، اخبار، امر و نهی را در ساخت و صورت پرسش مطرح می کند، زیرا بر آن است که اثر جملات خبر یا امر و نهی به شکل استفهام، بر شنونده به مراتب تاثیرش از قالب خبر یا امر و نهی بیشتر است؛ شاعر برای اینکه خواننده یا شنونده را سریع تر و بهتر به تکاپوی ذهنی وادارد یا مانع از آن شود و یا احساسات او را برانگیزد، منظور خود را در فرم و ساخت پرسش بیان می کند. پرسش های ادبی یا استفهام بلاغی در جمله، غالبا پاسخ ندارند و برای رسیدن به کارکردهای بلاغی گوناگون به کار می روند. نویسنده در این پژوهش، درصدد آن است تا به شیوه توصیفی - تحلیلی و ابزار کتابخانه ای ضمن معرفی مختصری از شاعر به بررسی پرسش بلاغی در اشعار قصاب کاشانی بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که بیشترین معانی ضمنی استفهام به کار رفته در شعر قصاب کاشانی» کدام است؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که بیشترین پرسش های شعر قصاب کاشانی، متضمن معنای ضمنی عجز و بیان ناامیدی است و قصاب در شعر خود از تمام شگردها و قابلیت های زبانی در ساختار علم معانی به خوبی استفاده کرده و سخن خود را به گونه ای به این فن آراسته است. استفاده بهینه از علم معانی، باعث ماندگاری و تاثیرگذاری کلام و دل انگیزی سخن وی شده است.
    کلید واژگان: قصاب کاشانی, غزلیات, پرسش بلاغی, معانی ثانوی, بلاغت
    Elham Gholamkelisan, Mehrdad Chatraei *, Morteza Rashidi
    One of the tools influencing the audience is using the power of words to convey secondary meanings, and this issue is well seen in the secondary meanings of interrogatives. Due to the necessity and necessity of the topic, the poet raises news, orders and prohibitions in the form of questions, because the effect of the sentences of news or orders and prohibitions in the form of interrogatives is much greater on the listener than in the form of news or orders and prohibitions. Is; The poet expresses his meaning in the form and construction of questions in order to make the reader or listener to think faster and better, or to prevent him or to arouse his emotions. Literary questions in sentences often have no answer and are used to achieve various rhetorical functions. In this research, the author is trying to investigate the rhetorical question in Kassab Kashani's poems with descriptive-analytical method and library tools and to answer the question that what are the most implied meanings of questioning used in Kassab Kashani's poetry? The results of the research indicate that most of the questions in Kassab Kashani's poetry include the implicit meaning of helplessness and expressing despair, and Kassab has used all the linguistic tricks and abilities in the structure of semantics in his poem and embellished his speech in a way. Is. The optimal use of the science of meanings has made his words lasting and influential and heartwarming.
    Keywords: Kassab Kashani, lyrical poetry, rhetorical question, Secondary Meanings, rhetoric
  • حمیرا خانجانی، مریم محمودی*، مرتضی رشیدی
    رمانتیسم از پیچیده ترین و گسترده ترین مکتب های ادبی جهان است که به عنوان پدیده ای انقلابی، در اواخر قرن هجدهم به وجود آمد. این مکتب زمانی ظهور کرد که تحولات مهم علمی، اجتماعی و سیاسی تمام اروپا را فراگرفته بود. در ایران نیز از عهد مشروطه، رمانتیسم به عنوان رویکردی فکری در ادبیات فارسی مطرح شد. اگرچه سیمین را نمی توان از پیروان این مکتب دانست اما بسیاری از تصاویر شعری وی ویژگی های تصویرسازی مکتب رمانتیسم را دارد. تصاویری که بیان گر اندیشه و ذهنیت شاعر است و در انتقال احساس شاعر نقشی برجسته دارند. در این مقاله که به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است؛ برخی ویژگی های تصاویر رمانتیسم چون: استحاله در طبیعت، فردیت گرایی، سایه واری و ابهام در تصاویر، پویایی و بالندگی تصاویر و اندوه در اشعار سه دفتر؛ خطی ز سرعت و آتش، دشت ارژن و یک دریچه آزادی بررسی شده است. ترکیب ها و تصویرهای سایه وار، القای معنی و در انتقال احساس، طبیعت گرایی، وجود اندوه فردی و اجتماعی در تصاویر شعری و شخصی کردن نمادهای مختلف ویژگی هایی است که نشان می دهد، سیمین در تخیل شعری خود تحت تاثیر رمانتیک ها بوده است.
    کلید واژگان: رمانتیسم, تصویر, سیمین بهبهانی, طبیعت
    Homeira Khanjani, Maryam Mahmoodi *, Mortaza Rashidi
    Romanticism, one of the most complex and widespread literary schools, emerged as a groundbreaking phenomenon in the late eighteenth-century. The school developed in an era of outstanding scientific, social and political changes in Europe. In the same vein, Iranian constitutional movement introduced Romanticism as a novel intellectual approach in Persian literature. Although Simin Behbahani cannot be regarded as a follower of this literary school, many of her poetic imageries enjoy attributes associated with imagery employed in Romantic poetry. Her poems are similarly replete with imagery which express the poet’s attitude and vision and outstandingly convey her emotions.This article takes a descriptive-analytical approach to Simin Behbahani’s poetry in her three outstanding collection of poems: A case of A Line from Speed and Fire, Arzhan Plain, and A Window of Freedom. The article is an endeavor to study some attributes of romanticism in Simin’s poetry as transformation of nature, individualism, ambiguity in imageries, dynamics of language and transcendence of the images, and melancholy.Ambiguous combinations and imageries, implied meaning and expressions of feelings, transcendence of nature, individual and social melancholy, and personalization of various symbols are amongst attributes which reveal Simin’s poetry to bear influences of romanticism.The findings yield significant implications on Simin Behbahani’s poetry with regards to Persian modifications introduced to romanticism which most visibly concentrate on transcendence of nature and individualism.
    Keywords: romanticism, nature, Space, Time, individualism
  • مرتضی رشیدی*، زهره انصاری، محبوبه خراسانی
    جامعه شناسی ادبیات، دانشی نوین است که بازتاب مسایل سیاسی- اجتماعی را در متون نظم و نثر مورد بررسی قرار می دهد تا هنجارها و ناهنجاری های جامعه و جایگاه شاعر یا نویسنده را به هنگام آفرینش اثر ادبی، نقد و تحلیل نماید. پس از فتنه مغولان به مام میهن شیخ حسن بزرگ، سلسله جلایریان را در بسیاری از مناطق کشور، تشکیل داد. یکی از جانشینان شیخ حسن بزرگ، شاه شیخ اویس بود که ضمن برطرف کردن بسیاری از نابسامانی های اجتماعی، زمینه را برای رشد شعر و ادب فراهم کرد. که البته آثاری ارجمند آفریده شد. سلمان ساوجی، که چهل سال در بغداد در خدمت جلایریان بود، مثنوی فراقنامه را که شرح عشق ورزی سلطان اویس نسبت به بیرامشاه پسر خواجه مرجان بود آفرید و به موازات آن، عارف اردبیلی منظومه فرهادنامه را به تقلید از نظامی گنجه ای سرود. این پژوهش، به روش تاریخی و مراجعه به اسناد و منابع معتبر کتابخانه ای، ناهنجاری های روزگار ایلکاییان را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه دست یافته است که در دوران جلایریان، آسیب های اجتماعی از جمله: قمار، باده گساری، رشوه خواری و فساد رواج داشته و دلبستگی به غلامان و پسران نو خط نیز در جامعه آن روزگار رایج بوده است.
    کلید واژگان: جامعه شناسی ادبیات, جلایریان, فراقنامه, فرهادنامه, ناهنجاری
    Morteza Rashidi *, Zohre Ansari, Mahboube Khorasani
    Sociology of literature is a new science that examines the reflection of socio-political issues in texts of prose and prose in order to critique and analyze the norms and anomalies of society and the position of the poet or writer when creating a literary work. After the sedition of the Mongols to the homeland of Sheikh Hassan the Great, he formed the Jalayrian dynasty in many parts of the country. One of the successors of Sheikh Hassan the Great was Shah Sheikh Owais, who, while overcoming many social ills, paved the way for the growth of poetry and literature. Of course, honorable works were created. Salman Savoji, who had served Jalayrian in Baghdad for forty years, wrote the Masnavi of Faraqnameh, which was a description of Sultan Oveys's love for Biramshah, the son of Khajeh Marjan, and in parallel, Aref Ardabili composed the Farhadnameh poem in imitation of Nezami Ganja'i. This study, by historical method and referring to reliable documents and library sources, has examined the anomalies of the Ilkayans and has reached the conclusion that in the Jalayrian era, social harms such as gambling, embezzlement, bribery and corruption were common. And attachment to new slaves and boys was common in the society of that time.
    Keywords: sociology of literature, Jalayrian, Faraghnameh, Farhadnameh, Anomaly
  • حمیرا خانجانی، مریم محمودی *، مرتضی رشیدی
    زمینه و هدف

    در این مقاله تصاویر شعری دفتر «دشت ارژن» سیمین بهبهانی، از منظر بلاغت تصویر و کیفیت تصاویر از منظر لایه های درونی و برونی و نیز نگاه شاعر در عرصه خیال‌پردازی و تصویرسازی بررسی شده است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که تصاویر شعری سیمین بهبهانی در دفتر دشت ارژن از نظرگاه خیال و سطوح ادراکی و گذر از لایه های سطحی و میانی تخیل آنها به لایه های درونی و عمیق چگونه است.

    روش مطالعه

    پژوهش حاضر مطالعه ای نظری است که به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده است. محدوده و جامعه موردمطالعه دفتر دشت ارژن از مجموعه اشعار سیمین بهبهانی است.

    یافته ها

    سیمین بهبهانی از جمله شاعران معاصری است که در شکل و قالب به شعر سنتی وفادار مانده است؛ اما در بسیاری موارد دیگر از شاعران نوپرداز محسوب میشود. تصویرپردازی یکی از شگردهای او در این باره است. او هم در بکارگیری عناصر سازنده تصویر و هم در شیوه ارایه تصاویر شعری شیوه و سبک خاصی دارد.

    نتیجه گیری

    پس از بررسی لایه های مختلف تصویر در دو حوزه تصویر سطح و تصویر اعماق و معرفی تصاویر اثباتی و اتفاقی با ذکر نمونه هایی برای هرکدام، این نتیجه حاصل شد که تصاویر شعری این دفتر، بیشتر از نوع تصاویر اعماق و اتفاقی است. ویژگیهای تصویر رمانتیسم نیز در این اشعار بسامد قابل توجهی دارد.

    کلید واژگان: سیمین بهبهانی, بلاغت تصویر, رمانتیسم, تصویر اثباتی, تصویر اتفاقی, تصویر سطح, تصویر اعماق
    H. Khanjani, M. Mahmoudi*, M. Rashidi
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    This article endeavours to study the poetic imagry employed in Simin Behbahani's Dasht-e-Arzhan to shed light upon its multilayered visual rhetoric, its sumptuous imagery on external and internal facets as well as the poet's imaginative and pictorial perspective. This descriptive- analytical reading is an attempt to delve into Behbahani's poetic images, deployed in Dasht-e-Arzhan, for their imaginative richness, the diverse perceptual levels they render, and the transition between these levels, from the superficial and intermediate towards the inner and profound layers of perception. The work comprises of an examination of the imagery on both surface and deep perceptual levels and identification of instances of positive and random images.

    METHODOLOGY

    The present study is a theoretical study that has been done by library research method. The study area and community is the Dasht Arjan in the collection of poems by Simin Behbahani.

    FINDINGS

    Simin Behbahani is one of the contemporary poets who has remained faithful to traditional poetry in form and form, but in many other cases is considered a new poet. Imaging is one of his tricks in this regard. He has his own style and style both in using the elements that make up the image and in the way he presents poetic images.

    CONCLUSION

    The study yields fascinating results since the images employed in the masterpiece are of deep and random nature. Moreover, they are significantly imbued with romantic characteristics.

    Keywords: visual rhetoric, romanticism, positive images, random images, surface images, profound (deep) images
  • سهیلا محقق، محبوبه خراسانی*، مرتضی رشیدی

    عشق ورزی یکی از مظاهر تجلی عواطف انسانی است. به لحاظ منطقی، هیچ یک از دو طرف عاشقی، نمی توانند تعهد بدهند در همه حال به یک میزان طرف مقابل را دوست خواهند داشت. همین امر موجب شده تا فیلسوفان به این موضوع بیندیشند. هدف اخلاق عاشقی زیرپانگذاشتن فضایل است و ادب عاشقی بر رفتار پس از عاشقی تاکید دارد که هر کدام بر موفقیت یا عدم موفقیت  این مسیر موثر هستند. پرسش ما این است؛ در مقایسه با برخی روایت های عاشقانه زودگذر معاصر، در روایت های غنایی کلاسیک نحوه تعامل عشاق چگونه بوده است؟ از آنجا که در آثار کلاسیکی چون «خسرو و شیرین» عشق به کمال تجلی یافته است، آن را به عنوان جامعه آماری برگزیده ایم. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است  و به خوانش این متن بر مبنای مقاله اساس (مصطفی ملکیان) می پردازد که رعایت یا عدم رعایت اخلاق و ادب عاشقی چه تاثیری در روند عاشقی شخصیت های داستان می گذارد؟ به این نتیجه رسیدیم؛ عدول از موازین اخلاق عاشقی در آثار کلاسیک نیز جاری است و قهرمانان در زوایای مختلف روایی مرتکب بی اخلاقی و بداخلاقی در عشق ورزی می شوند و همین امر مسیر موفقیت آمیز عشق را با خطر مواجه می سازد؛ خسرو شروط اخلاقی و ادب را رعایت نکرده و به رابطه عاشقانه شان، صدمه می زند. اما شیرین هر دو را ارج می نهد، در عاشقی اش خرد حکمفرماست و تلاش برآن دارد، دو خصلت تقوا و عشق را در کنار یکدیگر قراردهد. این نکته نیز جالب است؛ رعایت اخلاق و ادب عاشقی از سوی زنان (در مقام معشوقی) بیشتر از مردان (عاشقان) است.

    کلید واژگان: اخلاق عاشقی, ادب عاشقی, ادبیات غنایی, منظومه خسرو و شیرین, مصطفی ملکیان
    Soheila Mohaghegh, Mahbobeh Khorasani *, Morteza Rashidi

    Love is a manifestation of human emotions. Logically, neither of lovers can commit themselves to loving the other one in the same way for ever. This has made philosophers consider this issue carefully. The aim of ethics of love is to not disregard morality and courtesy of love emphasizes the attitude of lovers after falling in love. Both ethics and courtesy of love determine the success or failure of the love relationship. Our question is how lovers would interact with each other in classic lyrical account of love, compared with some of contemporary accounts of temporary love. Since love is exquisitely manifested in classic works like Khosro and Shirin, this work was selected as the source of the study. Based on Mostafa Malekian’s article, a qualitative analysis was done to read this work to find the impact of observing or ignoring morality and courtesy of love in the romance between the love characters of this story. It was concluded that ignoring ethics of love is evident in classic works and that main characters commit immorality in love so the success of their romance is put in danger. Khosro ignoring the ethics and courtesy of love, destroys their romance. Shirin, however, observes both the ethics and courtesy of love. She behaves reasonably and tries to have love and abstinence simultaneously. It is also interesting that female lovers tend to observe the ethics and courtesy of love more than male lovers.

    Keywords: ethics of love, courtesy of love, classic lyrical account of love, Khosro, Shirin anthology, Mostafa Malekian
  • فرزانه مهریار، شهرزاد نیازی*، مرتضی رشیدی
    خمسه نظامی، از منظومه هایی است که در طول تاریخ، نسخ متعددی از آن، به صورت مصور و غیرمصور تهیه شده است. به خاطر رابطه متن منظومه و نگاره ها، نسخ مصور علاوه بر متن منظومه، بار معنایی حاصل از نگاره ها را نیز در خود جای داده است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به شناساندن نگاره های نسخ هفت پیکر در مجموعه ای از نسخ برگزیده خمسه نظامی با عناوین: دانشگاه تهران با کد 5179، مدرسه عالی شهید مطهری با کد 400، کتابخانه کنگره آمریکا، کاخ گلستان با کد 1951، مجلس شورای اسلامی با کد 930، کتابخانه ملی با کد 15275-5 و کد 3058256 از کتابخانه دیجیتال مربوط می پردازد. با توجه به رابطه متن منظومه و نگاره، در نسخ مصور، آگاهی از تعداد و موضوع نگاره ها و مقطع قرار گرفتن آن ها در متن و کانون روایت و نوع روایت آنها گام ارزشمندی برای آغاز تحقیقات بعدی در این زمینه است. پژوهش حاضر نشان می دهد، در نسخ مصور بررسی شده، بهرام گور محور اصلی روایت نگاره هاست و بیشترین بسامد آن مربوط به حضور بهرام گور در هفت گنبد است و در ترسیم نگاره ها، نگارگر کاملا تابع متن نیست.
    کلید واژگان: خمسه نظامی, هفت پیکر, نسخه خطی مصور, نگاره, رابطه متن و تصویر
    Farzaneh Mehryar, Shahrzad Niazi *, Mortaza Rashidi
    Nizami’s Khamseh is the poems has been repeatedly copied in the illustrated and non-illustrated forms during the time. Illustrated manuscripts have in addition poems, the meaning concepts of illustration and it is because of being relation among poems and its illustrations. This paper, introduce illustrations of Haft Peikar of Nizami’s Khamseh’s manuscripts by Descriptive-analytical method. They are as following, university of Tehran’s manuscript- code 5179, Shahid Motahhari’s -code 400, America Library of Congress, Kakh Golestan -code 1951, Islamic Consultative Assembly-code 930, National library-code5-15275 of N. L. digital, National library-code 3058256 of N. L. digital. Due to the relation between illustration and poems, being aware of the number as well as the subject of illustrations and the main focus of their narrative, is important for later research in this field. The paper says that in the above manuscripts, Bahram Gour is the main focus of the narrative and most frequently revolves around his presence in seven domes while the painter is not completely bound to the text.
    Keywords: Nizami’s Khamseh, Haft Peikar, illustrated manuscript, Illustration, relationship between poem, illustration
  • الهام غلام کلیسانی، مهرداد چترایی*، مرتضی رشیدی
    زمینه و هدف

    یکی از بهترین مشخصه ها در معرفی پیشینه فرهنگ ملل گوناگون و اصالت آن نسخه‎های خطی است. نسخه های خطی بخشی از میراث فرهنگی و شناسنامه ادبی، تاریخی و فرهنگی یک ملت هستند؛ بنابراین معرفی و تصحیح آنها در واقع ارج نهادن به هویت ملی است. یکی از این نسخ، نسخه خطی دیوان قصاب کاشانی، شاعر شیعه مذهب عصر صفوی است که دیوانش با اسلوب سبک هندی مشتمل بر 435 غزل،10 مسمط، 4 قصیده، یک ترکیب بند و یک ترجیع بند است. هدف اصلی این پژوهش معرفی نسخه خطی قصاب کاشانی و ویژگیهای سبکی و منحصربفرد این شاعر توانا با موشکافی لایه های زبانی، بلاغی و فکری آن است.

    روش مطالعه

    این پژوهش بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و به شیوه توصیفی_تحلیلی انجام شده است.

    یافته ها

    قصاب کاشانی با تسلط بر ادبیات عامیانه ایران به خلق ترکیبات بدیع پرداخته است. در این سروده ها انواع صنایع لفظی و معنوی با بسامد اسلوب معادله و ارسال المثل خودنمایی مینماید و در ب مایه این متن مضامین غنایی و مذهبی شاخص است.

    نتیجه گیری

    سعید قصاب کاشانی با شاگردی در مظهر صایب تبریزی، دیوان اشعار خود را به سبک هندی سروده است. این اثر از حیث دربر داشتن غزلیات قوی و مسمط هایی که با تضمین از شاعران برجسته فارسی زبان سروده شده است، اثری قابل توجه است. زبان اشعار او ساده و روان است. لغات مهجور و ترکیبات عربی در دیوان او اندک است و تعبیرات و عبارات عامیانه زبان شعر او را به زبان مردم کوچه و بازار نزدیک کرده است. با تامل در اشعار او میتوان دریافت آن اندازه ذوق و احساس دارد که میتواند با توجه به پدیده های طبیعت و محیط زندگی، معانی و مضامین بکر و زیبا را شکار کند و آنها را بر فتراک الفاظ و تعبیرات نو و بی همتا ببندد و خواننده را با شور و هیجان خاصی، همرکاب خویش سازد و بدینگونه هنر و شاهکار خود را بنمایش بگذارد. درعین حال ضعف او در گستره دایره لغات در پاره ای موارد او را دچار قافیه اندیشی کرده است، بطوریکه در میان اشعار او ابیاتی با عیوب قافیه نیز دیده میشود. علاوه براین در دیوان اشعار او مطابق شعر بسیاری از شاعران سبک هندی نمونه های تکرار قافیه، تکرار مصراع و ابیات ذوقافیتین نیز بچشم میخورد.

    کلید واژگان: نسخه خطی, قصاب کاشانی, دیوان, ترکیبات بدیع, سبک شناسی
    Elham Gholam Kelisani, Mehrdad Chatraei*, Morteza Rashidi
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    One of the best features in introducing the history of the culture of different nations and its originality is manuscripts. Manuscripts are part of a nation"s cultural heritage and literary, historical and cultural identity; Therefore, introducing and correcting them is in fact honoring the national identity. One of these copies is the manuscript of the Divan of the ghassab Kashani, a Shiite poet of the Safavid era, whose Divan is composed in the Indian style of poems consisting of 435 lyric poems,10 Musmmat, 4 poems, 1 composition and 1 preposition. The main purpose of this research is to introduce the manuscript of ghassab Kashani, to highlight the stylistic and unique features of this powerful poet with meticulous meticulousness and its linguistic, rhetorical and intellectual layers. The main purpose of this research is to introduce the manuscript of Kashani butcher, to highlight the stylistic and unique features of this powerful poet with meticulous meticulousness and its linguistic, rhetorical and intellectual layers.

    METHODOLOGY

    This research is based on library studies and descriptive-analytical method.

    FINDINGS

    Ghassab Kashani is composed of 435 lyric poems, 10 mesmat, 4 poems, 1 composition and 1 preposition. By mastering the popular literature of Iran, he has created innovative combinations and spiritual conduct; In these poems, all kinds of verbal and spiritual industries with the frequency of equation and sending style are shown, which in the basis of this text, lyrical and religious themes are prominent.

    CONCLUSION

    Saeed GHassab Kashani, with a student in the person of Saeb Tabrizi, composed his poetry collection in the Indian style. This work is a remarkable work in terms of containing strong lyric poems and verses that have been written with the guarantee of prominent Persian language poets. An examination of Kashani"s butcher"s court shows that the language of his poems is simple and fluent. Abandoned words and Arabic compounds are few in his divan And the slang expressions and expressions of the language of his poetry have brought him closer to the language of the people of the street and the bazaar And by meditating on his poems, it can be seen that the poet has so much taste and feeling that he can hunt pristine and beautiful meanings and themes with his piercing gaze on the phenomena of nature and living environment And to close them on the gap of new and unique words and interpretations, and to make the reader his pedestal with a certain passion and excitement And he displayed his art and masterpiece in such a way that he would not feel illiterate in any way. At the same time, his weakness in the range of vocabulary has in some cases rhymed him, so that among his poems there are verses with rhyming defects. In addition, in his poetry collection, according to the poetry of many Indian poets, there are examples of rhyme repetition, repetition of verse and tasteful verses.

    Keywords: Manuscript, GHassab Kashani, Divan, novel compositions, stylistics
  • مرتضی رشیدی، زهرا حاتمی، مهرداد چترایی

    یکی از شیوه های سبکی و منحصر به فرد در شعر سبک هندی که باعث خلق معانی و مضامین بکر شعری (معنی بیگانه) گردیده است بکار بردن شگردهایی است که با استفاده از آن به کشف رابطه و پیوندی تازه میان امری ذهنی با عینی پرداخته که در ظاهر هیچ پیوندی میان آنها نبوده و این جزیی نگری و باریک بینی و دقت در جزییات عاملی است که شاعر حتی اشیاء پیرامون خود را به عنوان یکی از عناصر مضمونساز انتخاب مینماید. کلیم را میتوان تواناترین شاعر در تجسم بخشیدن به معانی دقیق و مصور ساختن افکار رقیق در قالب الفاظ خواند که غزلیاتش مزین به تشخیص، باریکاندیشی، مضمونهای بکر و بدیع، خیالپردازی، معانی رنگین و استعاره های متعالی و دور از ذهن است. در این پژوهش شگردهای مضمونبندی در غزلیات کلیم مورد مطالعه قرار گرفت و مشخص شد که وی برای بستن مضمون و مضمون‌‌بندی در غزلیاتش از عناصر مختلفی بهره میگیرد که این عناصر در شبکه تصاویر و تداعی معانی در شعر او نقش مهمی داشته چون نگاه ژرفبین و خلاق او مدام از یک شیء یا پدیده، متوجه امر دیگری شده که از طریق ارتباط میان الفاظ یک بیت و پیوند بین آنها و رابطه سه گانه شباهت، مجاورت و تضاد از رهگذر نگرشی دقیق و جزیی به اشیاء پیرامون خود مضمونی تازه خلق میکند.

    کلید واژگان: کلیم کاشانی, سبک هندی, مضمون, بلاغت, مضمون بندی
    Morteza Rashidi, zahra hatami, mehrdad chatraie

    Kalim can be considered as the most capable poet to embody precise meanings and illustrate diluted thoughts in a rhetoric format whose sonnets are full of recognition, subtlety, pristine and innovated themes, imagination, colorful meanings and transcendent metaphors. In this study, the techniques of the themes were studied in Kalim's sonnets. In addition, it was found One of the stylistic and unique methods in Indian style poetry that has created special poetic meanings and contents (strange meaning) is the use of techniques that discover new connections and relations between the concrete and the abstract that there seems to be no connection between them. Moreover, this meticulousness, subtlety, and precision in the detail is a factor that the poet selects even the surrounding objects as one of the thematic elements. that he used various elements for the themes in his sonnets, which played a significant role in the network of images and associations of meaning in his poetry. Since his profound and creative look in one thing or phenomenon was discerning continually the other things that created a new theme through the relation between the expressions of a verse and the( link between them and the triple relation of similarity, proximity, and contradiction via the detailed and partial attitude toward the surrounding objects.

    Keywords: Kalim Kashani, Indian style, Theme, Rhetoric themes
  • شکوه فورجانی زاده، محبوبه خراسانی *، مرتضی رشیدی

    شخصیت محوری ترین عنصر هر داستان به شمار می آید و یکی از راه های درک صحیح داستان شناخت درست شخصیت است. شاهنامه فردوسی، بزرگ ترین اثر حماسی ادب فارسی نگاهی ژرف و عمیق به رویدادها و شخصیت های گوناگون دارد و با توجه به زمان و مکان نامحدود، حوادث و رویدادهای فراوانی را ترسیم کرده است. این پژوهش بر آن است، از دیدگاهی متفاوت با استفاده از الگوی «شاخص و وضعیت» الگوی نویافته و ابداعی رحیم‌خانی سامانی در رساله دکتری خویش به راهنمایی محمد حکیم آذر به بررسی شخصیت های داستان گشتاسپ بر مبنای توصیف دقیق و استقرای تام شخصیت بدون توجه به روایت و ساختار داستان بپردازد. نتایج حاصل از یک سو کارآیی و سنجش الگوی «شاخص و وضعیت» را مشخص نموده است و از سویی دیگر، پژوهشی متفاوت در زمینه شخصیت شناسی شاهنامه فردوسی در ساختار شاخص های نام، بوم، نوع، جنس، سن، طبقه، باور، خلق و فرجام با وضعیت های متفاوت به جامعه ادبی ارایه می نماید.

    کلید واژگان: ریخت شناسی, شخصیت, شاهنامه, الگوی شاخص و وضعیت
    Shokooh Forjanizadeh, Mahboobeh Khorasani, Morteza Rashidi

    Characters are the most important components of a story. And proper knowledge of characters is a way of improving the effect of a story on the audience. Ferdowsi’s Shahnameh, Book of Kings, is the greatest Persian epic poem, giving detailed accounts of events and characters with unlimited time and space settings, and the different characters have various human interactions and different individual characteristics. Therefore, the present study aimed to investigate the characters of Goshtasp story by using the “Setting-Factor” model, regardless of the narrative techniques and storytelling structure of Ferdowsi. The results revealed the effectiveness of the the “Setting- Factor” model on the one hand, and introduced a new approach to the study of the characters of Shahnameh given the factors such as name, environment, sex, class, belief, temperament, and fate, and different settings on the other hand.

    Keywords: Morphology, Character, Shahnameh, Indicator Status Model
  • لیلا باقری، قربانعلی ابراهیمی*، مرتضی رشیدی
    سلطان احمد اویس از سلاطین هنرمند و شاعر آل جلایر است که به سه زبان عربی، فارسی و ترکی شعر می سرود. متاسفانه در داخل ایران نسخه ای از دیوان اشعار سلطان احمد جلایر وجود ندارد. اما در خارج از ایران بنابر نوشته های کتب تاریخی، ادبی و هنری چنین برمی آید که دو نسخه از دیوان اشعار سلطان احمد جلایر موجود است. نسخه اول در کتابخانه ایاصوفیه ترکیه و نسخه دوم - که اساس کار در این پژوهش است - در نگارخانه فریر با شماره f 1932 نگهداری می شود و بیشتر اشعار آن شامل غزلیات احمد بن اویس است؛ سلطان احمد اگرچه در قالب های دیگر شعری طبع آزمایی کرده، شاعری غزل سرا بوده و تعداد غزل های او از سایر قالب ها بیشتر است. این شاعر 622 غزل دارد که مجموع ابیات آن به 4385 بیت می رسد. وی غزل را به شیوه شاعران قرن هشتم سروده که از لحاظ وزن و مضمون، متنوع و درون مایه آن عشق و عرفان است. وی در غزل های خود مضامین متنوعی از جمله: مضامین عارفانه، عاشقانه، انتقادی و... را به کار گرفته؛ اما نکته قابل توجه این است که در غزلیات عرفانی همانند اکثر عارفان به اصول و اندیشه هایی معتقد است که بخشی از آن ها را در انعکاس واژگان صوفیانه او می بینیم.
    کلید واژگان: جلایریان, احمد اویس, نسخه خطی, غزلیات, سبک شناسی
    Leila Bagheri, Ghorbanali Ebrahimi *, Morteza Rashidi
    Sultan Ahmad-e-Oweis is one of the sultans of Al-Jalayer, who were an artist and a poet that wrote poetry in Arabic, Persian, and Turkish. Unfortunately, there is no copy of Sultan Ahmad Jalayri's poetry collection in Iran. However, according to historical, literary, and artistic writings, there are two versions of his collection outside Iran. The first copy is in the Ayasufiya Library of Turkey and the second version, which is the basis of the present study, is archived and numbered f1932 in the Farir Gallery. Most of the poems in the latter version include the sonnets of Ahmad ibn Oweis.  Though Sultan Ahmad was refined in different forms of poetry, he was mainly a sonneteer and his sonnets outnumbered his other poetry genres. He wrote 622 sonnets with 4385 verses. He wrote the sonnets following the style of the eighth-century poets and his sonnets enjoyed various weight formats and content and also the themes of love, mysticism, criticism, etc. Ahmad-e Jalaieri, in his mystic sonnets, like most mystic poets, believes in the ideas and principles part of which can be seen as reflected in mystic vocabulary choice,
    Keywords: Jalaierian, Ahmad Oweis, Manuscript, Sonnets, Stylistics
  • فرزانه مهریار، شهرزاد نیازی*، مرتضی رشیدی
    در نسخ مصور، متن ادبی مبنا و پایه شکل گیری نگاره هاست و نگارگر برای انتقال مفاهیم از متن ادبی به تصویر، از ابزارهای گوناگونی استفاده می کند و نمادگرایی از موثرترین ابزارهای انتقال معنا برای هنرمندان ایرانی بوده است. بنابر رمزگونه و تمثیلی بودن بنیان های متافیزیکی نهفته در هفت پیکر نظامی، نگاره ها هم برای انتقال این مفاهیم به مخاطب، می توانند از این زبان رمزی و استعاری تبعیت کنند. این پژوهش، براساس روش توصیفی- تحلیلی به چگونگی انعکاس مفاهیم رمزگونه و پنهانی داستان گنبد سیاه هفت پیکر در نگاره مربوط به نسخه مصور خمسه نظامی متعلق به مدرسه عالی شهید مطهری پرداخته است. نتیجه مطالعه این است که نمادهایی که در نگاره براساس مفاهیم نمادین متن منظومه انعکاس یافته اند، به منظور انتقال پیام اصلی داستان گزینش شده اند؛ ولی تابع صرف متن ادبی مربوط نیستند و گزینش نمادها در نگاره مربوط با تناسبات فرهنگی زمان خود نیز ارتباط دارد.
    کلید واژگان: هفت پیکر, نظامی, نگاره, نماد, گنبد سیاه, نسخه مصور
    Farzane Mehryar, Shahrzad Niazi *, Mortaza Rashidi
    In an illustrated manuscript, symbols are usually used to transfer concepts from a literary text to an image. This research deals with how the cryptic and hidden concepts of Haftpeykar’s story are reflected on the illustrated manuscript kept in Shahid Motahari University, based on the analytical-descriptive method. The results show that symbols are used in the illustrated manuscript based on the symbolic meanings of the text of the poem. In other words, symbols have been selected to convey the main message of the story, but they do not follow just the literary text but the choice of symbols in the illustrated manuscript is also related to the cultural proportions of their time. The research method in this study is documentary and analytical and the data are collected using a library research method.In mystical literature, deep meanings are expressed using symbols. The symbol displays the theme of the imagination artistically, because it is interpretable. Since Iranian painting has a long history with Persian poetry and literature, over time it merged with Old Iranian wisdom and Islamic mysticism in a way that literary texts became the basis for the creativity of Iranian painters. Nizami’s Haftpeykar is the most mysterious collection of his five versified stories. Haftpeykar’s message is spiritual excellence. Every Gonbad’s story contains a teaching for Bahram Goor to enlighten his soul. The miniature (attached image) narrates a section of the story in which the protagonist, after discovering the secret of the black-wearing people of the city, meets Lady Parizadegan.According to the results, in the miniatures of the “Black Gonbad” story of Haftpeykar from Nizami’s Khamseh (5 poetries or treasures) kept in Shahid Motahari University, symbols are divided into three categories regarding the text. The first group consists of symbols that are used exactly in the text of the poem and symbolic concepts are expressed with their help. The second group contains the symbols that do not appear in the text of the poem, but the miniature is used to convey the symbolic meanings of the story. Finally, the third category includes the symbols that are not a reflection of meanings of the text of the poem but they are influenced by factors outside the text and work to express concepts beyond the text of the poem.
    Keywords: Haftpeikar, miniature, symbol, black Gonbad
  • نیره شاطری، محبوبه خراسانی*، مرتضی رشیدی

    طنز سیاه یکی از گونه‌های طنز به شمار می‌رود که با چشم‌اندازی تمسخرآمیز درصدد است تا رنج و ملال، بی‌هویتی و پوچی، اضطراب‌آفرینی و مرگ‌اندیشی، و ترس و تنهایی انسان معاصر را به تصویر بکشد. بهرام صادقی از جمله داستان‌نویسانی است که با دقت و ظرافت، از قابلیت و ظرفیت طنز سیاه استفاده کرده و این شگرد ادبی را در داستان‌ های کوتاه‌ خود که عمدتا در فاصله سال‌های 1335تا1341 نوشته و در مجموعه‌داستان «سنگر و قمقمه‌های خالی» منتشر شده، به کار برده است. سوال اصلی پژوهش این است که: شاخص‌های سبک‌ساز طنز سیاه در داستان‌کوتاه‌های بهرام صادقی کدام‌اند؟ و نویسنده با چه روش‌هایی طنز سیاه را در لابه‌لای داستان‌ها گنجانده و چه مقاصد و اهدافی را دنبال می‌کرده است؟ در پاسخ باید گفت: صادقی با به‌کارگیری تضاد و تناقض، کوچک‌نمایی، بزرگ‌نمایی، فضاسازی‌های گوتیک و انحراف از موضوع، طنز سیاه را در داستان‌هایش برجسته ساخته است و در پی آن بوده تا مسایل زمانه خویش را به شکلی غیرمستقیم بازتاب دهد و با انتقاد از وسواس‌های فکری، کشمکش‌های سیاسی و تحجرهای فرهنگی، دریافت خود از تجربه زیستی را بازنمایاند.

    کلید واژگان: سبک شناسی, طنز سیاه, بهرام صادقی, سنگر و قمقمه های خالی, ادبیات داستانی معاصر
    Nayyereh Shateri, Mahboobeh Khorasani, Morteza Rashidi

    Black humor is a form of comedy that seeks to show suffering and boredom, anonymity and emptiness, worriment and death anxiety, and fear and loneliness of contemporary man through satire. Bahram Sadeghi is one of the novelists who carefully and delicately used the ability and capacity of black humor and has used this literary device in his short stories, which were mainly written between 1965 and 1962 and published in the collection of stories "Sangar va Ghoghomehaye Khali (its translation in English:Trench and EmptyThermoses)". The main question of the research is what are the stylistic features of black humor in Bahram Sadeghi's short stories and what methods has the author used to include black humor in the stories and what goals has he pursued? In response, it should be said that Sadeghi has highlighted black humor in his stories by using contradiction, miniaturization, magnification, Gothic atmosphere and deviation from the subject. He has sought to indirectly reflect the issues of his time, to reveal the reality of life by criticizing obsessive disorders, political conflicts and cultural petrifications and to represent his perception of life experience.

    Keywords: Stylistics, Black Humor, Bahram Sadeghi, Sangar vaGhoghomehaye Khali, Contemporary Fiction
  • گردشگری، احیاگر فضاهای مرده شهر! / نگاهی به احیای فضاهای شهری برای جذب گردشگر در شهر اصفهان
    مرتضی رشیدی
  • زهرا رحمانی، محبوبه خراسانی*، مرتضی رشیدی

    طنز ازلحاظ محتوا یکی از انواع ادبی است که طنزپرداز در آن، دلایل و نمادهای عقب ماندگی، عیب ها و آسیب های ناراحت کننده اجتماع را به منظور بهبود با طعم خنده و روش پررنگ و مبالغه آمیز و همچنین با نگاهی به اوضاع عادی زندگی مطرح می کند. در شکل گیری هر نوشته طنزآمیزی چهار ویژگی عمده «خنده» ، «مبالغه» «نقد اجتماعی» و «بهینه سازی» نقش آفرین است. گرچه نگاه طنزآمیز برای عیان کردن ناهنجاری ها و مشکلات سیاسی و اجتماعی همواره در تاریخ و ادبیات ایران وجود داشته است، نمی توان به لحاظ بسامد و تشخص سبکی آن را با طنز روزگار مشروطه مقایسه کرد. فضای نسبتا آزادی که به مدتی کوتاه برای نویسندگان و شاعران ایجاد شد، در کنار رسانه نوپدید روزنامه، جذابیت کافی برای قلم فرسایی طنزپردازان را فراهم آورد. در اصفهان، روزنامه ناقور به تقلید از ملانصرالدین و صوراسرافیل، شروع به انتشار کرد. در ستون «زشت و زیبا» که به احتمال قریب به یقین به پیروی از «چرند و پرند» دهخدا نوشته می شد، مطالب طنز جالبی درج می شد که موضوع این نوشتار است. پژوهش حاضر به روش اسنادی و تحلیل محتوایی به این نتیجه می رسد که بازی های زبانی و تفسیر آنها، استفاده از تمثیل، ضرب المثل و حکایت برای انتقاد از اوضاع سیاسی کشور با نگاهی طنزآمیز، از مهم ترین ابزارهای طنزآفرینی در این روزنامه محسوب می شود؛ چون این روزنامه جزو روزنامه های محلی منتشرشده در اصفهان بوده، سعی کرده است از لهجه و اصطلاحات اصفهان و گاه اقلیت ارامنه به فراخور در طنز خود بهره ببرد. طنز سیاسی بیشترین کاربرد را در میان دیگر موضوع ها دارد و مهم ترین نقد بومی روزنامه ناقور، انتقاد از انجمن ولایتی اصفهان است. ستون زشت و زیبا به مسایل مذهبی به سبب حساسیت مردمی به خصوص در اصفهان کمتر پرداخته است.

    کلید واژگان: دوره مشروطه, طنز مطبوعاتی, روزنامه های اصفهان, روزنامه ناقور
    Zahra Rahmani, Mahoubeh Khorasani *, Morteza Rashidi

    Humor in terms of content is a literary genre in which the writer and the poet express the causes and reasons of backwardness, defects, corruptions, and painful inadequacies of a society with an intentionally adjusting look with a taste of laughter in an exaggerated way. The four main elements of "laughter", "exaggeration", "social criticism" and "reformism" are involved in the formation of any humorous writing. Although a humorous look to reveal political and social anomalies and problems has always existed in the Iranian history and literature, it can not be compared, in terms of frequency and stylistic characterization, with the humor of the constitutional era. The relatively free and temporary atmosphere which was created for the writers and poets along with the emerging of newspaper media provided enough appeal for satirists to write. In Isfahan, the Naqour newspaper began to be published, imitating Mollansereddin and Sur Israfil. In the column "Ugly and Beautiful", which was probably written following Dehkhoda's "Nonsense and Birds", interesting humorous content was inserted. This article is qualitative research and examines the text of the column "Ugly and Beautiful" in the whole statistical community published for one year. The method of analysis is documentation (newspaper) and content analysis from a satirical perspective. Naqour newspaper (published in Isfahan from 1326 to 1327) was published under the management of Mirza Masih Tuyserkani. Its first issue was published on the 26th of Rabi al-Awal, 1326 AH, in Isfahan. This newspaper criticized the events of the society of that time and the activities of the Isfahan Provincial Association with a humorous and sometimes satirical expression. In its humor, Naqour, while playing with words and interpreting them, has used allegories and anecdotes to criticize the political situation of the country, and in this way, it has made humorous use of proverbs and presenting the letters of the readers. Most of Naqour's political satires are interpretive and how those satires deal with current events. Its distinctive feature is the use of humor, language, and folklore, especially since this newspaper was one of the local newspapers and was published in Isfahan. It has tried to use the dialect and idioms of Isfahanians and sometimes the Armenian minority. In the ‘Ugly and Beautiful’ column of Naqour newspaper, most of the content is related to the country. The relatively high level of political issues in the newspaper is influenced by the main function of this newspaper as a political tool, and the most important political issue raised in the Naqour newspaper is the criticism of the Isfahan Governors’ Association. In this newspaper, occasionally dealing with religious issues is only for the sake of the judiciary and the unjust behavior of that power. Otherwise, the humor and joke of the newspaper do not include this field, because the writers use religion as a lever of pressure or threat when they want to clarify something that is religiously understandable to the people or to respect the rights of the people by the authorities with a humorous and of course softened look.

    Keywords: Constitutional Period, Satire, Isfahan newspapers, Naqour newspaper
  • مرتضی رشیدی*، زهرا حاتمی، مهرداد چترایی

    مضمون آفرینی فرایندی است که در آن نکته باریک، خیال دقیق، نازک بینی و صورت تازه از معنی آفریده شده باشد که مهمترین ویژگی شعر فارسی از قرن نهم به بعد تا سبک معروف به هندی است. مضمون مقوله ایست ساختاری و مربوط به فرم و ظرفیت های زبانی و عامل شکل گیری مضمون، قدرت تداعی شاعراز رهگذر شباهت ها، مجاورت و تضادهاست. کلیم کاشانی شاعر مضمون آفرین سبک هندی، با برخورداری از نگاهی ژرف و باریک بینانه به دنیای پیرامون خویش اشیا را با روشی متفاوت به کار می گیرد و با توجه به عینیت ها، اصول کلی و تصاویر خیالی و نیز کاربرد یک یا چند شگرد مضمون ساز به آفرینش مضامین تازه دست می زند و به شکل غیر مستقیم به بیان حالات نفسانی ناب خود می پردازد. در این پژوهش برای دستیابی به شگردهای مضمون سازی با اشیا و بررسی زاویه دید شاعر، شمع به عنوان یکی از عناصر مضمون ساز در غزلیات کلیم مورد مطالعه قرار گرفت و مشخص شد که در میان شگردهای مختلف مضمون آفرینی «اسلوب معادله» پربسامدترین روش به کار رفته است که شاید بتوان دلیل وجود این بسامد چشمگیر را به آمیختگی میان شاعران و عوام نسبت داد عاملی که انگیزه همه فهم بودن را در شاعران صفویه تقویت کرده است.

    کلید واژگان: بلاغت, سبک هندی, کلیم کاشانی, مضمون آفرینی, شمع
    Morteza Rashidi *, Zahra Hatami, Mehrdad Chatraei

    Theme development is a process in which a narrow point, a precise mindset, a subtlety, and a fresh form of meaning are created, which is the most important feature of Persian poetry from the ninth century up to the age of “Indian Style”. Theme is a structural category related to the linguistic form and capacities; and the cause of theme development is the poet’s power of association through similarities, proximity and contradictions. Kalim Kashani, an Indian-style theme-developing poet, enjoying a deep and thorough look at the world around him, uses the objects/motifs in a different way; develops new themes in accordance with objectivities, general principles and abstract imagery, and the use of one or more theme-developing techniques, indirectly expressing his pure internal mindsets. In this study, for the purpose of exploring the techniques of theme-development with objects/motifs and studying the poet’s the angle of view, “candle” was studied as one theme-developing element/motif in his sonnets. It was determined that among the various techniques of theme development, the “equation model” was the most frequently used method. This significant frequency may be attributed to the socializing, or “mingling” of poets and common people, which has reinforced the universality and accessibility of Safavid-era poets.

    Keywords: Rhetoric, Indian Styl, e Kalim Kashani, Theme development, candle
  • فرزاد رستمی، مرتضی رشیدی*، محبوبه خراسانی

    جنبش رمانتیسم تحولی مهم در تاریخ هنر و تفکر جهانی است. از میان مولفه های قابل توجه این جنبش «طبیعت، تخیل و کیش آزادی» انتخاب شده اند، بررسی این سه عنصر بر اساس بسامد بالای کاربرد آنها در اشعار لرد بایرون و سمیمن بهبهانی انتخاب شده است. به اعتبار سویه ارتباطی میان این عناصر می توان دریافت که «گرایش به طبیعت، تخیل و کیش آزادی» نسبت به سایر عناصر رمانتیسم، دارای نقش اساسی هستند. نتیجه بررسی تطبیقی این مولفه ها نشان می دهد این دو شاعر هرچند از جغرافیا، تاریخ، فرهنگ و جنسیت مختلف اند، می توان قرابت هایی یافت که ریشه در درکی مشترک از ماهیت هنر رمانتیک دارد. نتایج مقاله حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است، نشان می دهد که تخیل امری اساسی و پیوندیافته با سایر مولفه هایی است که شعریت متن را ممکن می کند؛ برخلاف بایرون که علی رغم کوشش های بسیارش نمی تواند آزادی را به عنوان امری مشخص صورت بندی ادبی کند و انوار رنگین آزادی در شعر بهبهانی، در ستایش او از جنس زن کانونی می شود. اما رابطه های این عناصر در شعر هر دو عنصر مورد بررسی به شکل مشابهی نشان می دهد که طبیعت در حالی که تجلی آزادی است، منبعی زوال نیافتنی برای تخیل محسوب می شود، در حالی که اساسا خود تخیل در شعر رمانتیک مصداقی از آزادی روح و اندیشه است.

    کلید واژگان: رمانتیسم, طبیعت, آزادی, تخیل, مدرنیسم, لرد بایرون, سیمین بهبهانی
    Farzad Rostami, Morteza Rashidi *, Mahboubeh Khorasani

    Romanticism is an important move in the history of art and global thinking. In the present study, nature, imagination, and freedom have been selected from among the significant elements of romanticism based on the high frequency in the poems by Lord Byron and Simin Behbahani. Taking the relationship between and among these elements into account, it could be seen that the tendency towards nature, imagination and freedom play basic roles compared with the other elements of romanticism. The results of a comparative analysis of the aforementioned elements show that, although different in terms of geography, history, culture, and gender, these two poets have some things in common which stem from a common understanding of the nature of romanticism. The results of the present descriptive-analytic study indicated that imagination is a basic issue linked with other poetic elements. Unlike Byron who cannot literarily configure freedom as a specific issue despite his great efforts, freedom could be found in Behbahani’s poems admiring woman as a gender. However, the relationship between these elements in the poem of both poets similarly show that nature is an eternal source for imagination while showing freedom whereas the very imagination represents the freedom of soul and thought in romanticism.

    Keywords: romanticism, nature, freedom, Imagination, modernism, Lord Byron, Simin Behbahani
  • شناخت عوامل موثر بر دوام تایر و ارتباط بین آن ها
    مرتضی رشیدی*، فرشید ذوالعلی، فرحناز حاج ابراهیمی

    تایر به دلیل آن که مستقیما با عملکردهایی همچون ترمزگیری، شتاب گیری و راحتی سرنشین در ارتباط می باشد، یک جزء بسیار مهم و ویژه برای خودرو می باشد. افزایش دوام تایر و اهمیت دادن به این پارامتر باعث افزایش امنیت جاده ای خواهد شد. نکته قابل توجه این است که عمر خستگی تایر باید همواره بیشتر از عمر سایش آن باشد و اگر عمر سایش افزایش یابد متناسب با آن عمر خستگی نیز باید افزایش می یابد. خستگی یک علت معمول در مورد واماندگی تایرهای رادیال با بلت فولادی می باشد. پارامترهایی همچون گرما، سرعت، ساختار تایر و پیرشدگی بر روی عمرخستگی تایر اثر گذار می باشد. در این مقاله اثر عواملی همچون گرما، سرعت، عمر خستگی و پیرشدگی بر روی دوام تایر و ارتباط بین آن ها مطالعه شده است. همچنین نحوه ایجاد ترک و شروع رشد ترک در سر بلت بررسی شده است. در انتها تاثیر تعداد سیم های بلت و آرایش آن بر روی استحکام ناحیه بلت نشان داده شده است. در این مقاله نشان داده شده است که عامل مکانیکی به خصوص بحث خستگی تایر باعث ایجاد ترک و شروع رشد ترک بر اثر بارهای نوسانی می شود. همچنین به علت خاصیت ویسکوالاستیک کامپاند، در نواحی بحرانی تایر گرمای زیادی ایجاد می شود که این گرما باعث کاهش عمر تایر می شود. همچنین پیرشدگی همراه با گرما باعث کاهش استحکام کششی و تخریب تایر می شود.

    کلید واژگان: دوام تایر, خستگی, پیرشدگی, بلت
  • نفیسه نصیری، مرتضی رشیدی*، علیرضا فولادی

    شعر کوتاه فارسی همواره مورد توجه شاعران بوده است. آنان با دوبیتی ها، رباعیات، قطعه های کوتاه و تک بیت هایشان این توجه را نشان داده اند. پدید آمدن قالب های متمایز این گونه شعری نمی تواند بدون زمینه و پیشینه باشد. شعرهای بازمانده از ایران باستان، غالبا کوتاه اند. اولین شعرهای فارسی دری نیز به تبعیت از ادب شفاهی ایران باستان، عموما کوتاه اند. در مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی کوشش شده است بر مبنای نگاه گونه شناختی، پیشینه همه قالب های شعر کوتاه فارسی به تفکیک مورد واکاوی قرار گیرد. این نگاه از این باور نویسندگان برخاسته است که شعر کوتاه فارسی، سیر تکاملی جداگانه دارد و هرچند در دامن کلیت شعر فارسی پدید آمده، امروزه با وجود قالب های متعدد و پدید آمدن قالب های تازه ، یک ژانر مهم شعری است.

    کلید واژگان: انواع ادبی, شعر کوتاه فارسی, شعر کوتاه کلاسیک, شعر کوتاه نیمایی, شعر کوتاه سپید
  • نفیسه نصیری، مرتضی رشیدی*، علیرضا فولادی

    بخش قابل توجهی از شعر کلاسیک فارسی را شعر کوتاه مانند دوبیتی و رباعی تشکیل می دهد. همچنین امروزه در میان شاعران معاصر، توجه روزافزونی به شعر کوتاه دیده می شود. هرچند پژوهندگان کوشیده اند به شناسایی مولفه های شعر کوتاه بپردازند و برای این منظور از ویژگی های ایجاز، کاربرد محدود فعل، ضربه پایانی، تصویرمحوری، کاربرد محدود قافیه و طبیعت گرایی یاد کرده اند، این ویژگی ها بیشتر به توصیف شعر کوتاه بازمی گردد و هنوز تعریف متفق علیه آن در دسترس نیست؛ چنان که برای نمونه حد بیرونی آن را گاه تا یک صفحه و گاه تا هفت سطر و گاه تا پنج لخت دانسته اند و همچنین برای حد درونی و معنایی آن، عاملیت شگرد بنیادی و اثرگذاری در لحظه را برشمرده اند. مقاله حاضر با روش تحلیلی به نقد توصیف ها و تعریف های پژوهندگان از شعر کوتاه می پردازد و می کوشد راهی به سوی تعریف دقیق تر آن بگشاید. این مقاله سرانجام شعر کوتاه را مبتنی بر شگرد بنیادی آن، دارای مصرع ها یا سطرهای محدود نامشخص و در نهایت «شعر محدود تک هسته ای مستقل با تمایل بیشتر به گفتمان حکمی» در نظر می گیرد.

    کلید واژگان: شعر فارسی, بوطیقا, شعر کوتاه, توصیف و تعریف
    Nafise Nasiri, morteza rashidi*, alireza fouladi

    Much of the classical and contemporary Persian poetry is composed of short poems such as couplet and quatrain. Also, contemporary poets have shown increasing interest in short poetry. Although researchers have attempted to identify the components of short poetry and to this end have mentioned the brevitas features, the limited usage of the verb, the ending stroke, the image-orientation, the limited use of the rhyme, and naturalism; these features mostly refer to the description of the short poem, and no unanimous definition is available yet. For example, the outer limit is sometimes referred to as one page, sometimes up to seven rows and sometimes up to five portions. As for its internal and semantic limits, they enumerate the function of the fundamental scheme and effect of the moment. This article critically analyzes the descriptions and definitions of researchers on short poetry and attempts to provide a more accurate definition of the short poem using an analytical method. As a result, this article considers short poetry based on its fundamental technique, to be with limited lines or hemistiches, and finally, "independent monolithic limited poetry with a greater tendency for the discourse of wisedom."

    Keywords: Persian poem, Short poem, Description, Definition
  • محبوبه خراسانی*، نیره شاطری، مرتضی رشیدی
    داستان نویسانی که از شهر اصفهان برخاسته اند، ویژگی های مشترکی در آثار خود بر جا گذاشته اند. این ویژگی های مشترک فقط در حیطه اقلیم خلاصه نمی شود؛ بلکه مجموعه ای از عناصر هویت بخش را در بر می گیرد و ساحت های هم سویی را در حوزه زبان، اندیشه، جغرافیا، اقتصاد، اخلاق، آداب و رسوم و باورها نمایان می سازد. این مقاله در ساختار آثار داستانی دو تن از نمایندگان شاخص مکتب اصفهان یعنی بهرام صادقی و هوشنگ گلشیری واکاوی کرده و خصوصیات مشترک وحدت بخش و سبک آفرین آن ها را استخراج نموده است. نتیجه اینکه این ساختارها در مواردی همچون تصویرآفرینی های طنزآمیز و هجوآمیز، تکنیک و فرم متفاوت در کلام، شخصیت پردازی های خاص، فضاسازی های گوتیک و نامشخص، آغازها و انجام های ناگهانی، چرخش در زاویه دید و خلاف آمد در روایت، گفت وگوهای زیاد و توصیفات کم، توجه به اساطیر و تاریخ و متون کهن، سوژه گزینی های نادر و نام گزینی های مدرن و نثر صیقل خورده و شعرگونه، تحلیل و تشریح می شود. کلیدواژه ها: عناصر بومی، مکتب اصفهان، بهرام صادقی، هوشنگ گلشیری، ادبیات داستانی.
    کلید واژگان: کلیدواژه ها: عناصر بومی, مکتب اصفهان, بهرام صادقی, هوشنگ گلشیری, ادبیات داستانی
    Mahboubeh Khorasani *, Nayereh Shateri, Morteza Rashidi
    Native elements of Isfahan's story writing in the works of Bahram Sadeghi and Houshang Golshiri abstract: Writers from the city of Isfahan have common features in their works. These common features are not limited to the climatic context, but include a set of identity elements that represent commonalities in terms of language, thought, geography, economics, ethics, customs, and beliefs. This article has explored the structure of fictional works by two prominent representatives of the Isfahan school of thought, Bahram Sadeqi and Houshang Golshiri, and derived their unifying and linguistic common features. The result is that these structures are in some cases such as humorous and spurred imagery, different technique and form in the word, specific characterizations, horrific and indeterminate spaces, initiations and sudden events, spin on the angle of view and reversal in narration, conversations and low descriptions, attention The mythology and ancient history and texts, rare subjects and modern names, and simple prose and poetry, are analyzed. Keywords: Native Elements, Isfahan School, Bahram Sadeghi, Houshang Golshiri, Fiction.
    Keywords: Native Elements, Isfahan School, Bahram Sadeghi, Houshang Golshiri, Fiction
  • فرزاد رستمی، مرتضی رشیدی*، محبوبه خراسانی

    هدف مقاله حاضر قرایت تطبیقی رابطه دیالکتیکی دو عنصر «تخیل» و «فردگرایی» در اشعار پرسی بیش شلی و فروغ فرخزاد با روش توصیفی-تحلیلی است. این دو مولفه در آثار شاعران رمانتیک بسیار مورد تاکید بوده اند و در شعر این دو شاعر نیز دارای بسامد بالایی هستند. نتایج حاصله نشان می-دهد که رابطه ای دیالکتیکی میان این دو مولفه وجود دارد که ضرورت بررسی آن را آشکار می سازد. بررسی روابط دیالکتیکی میان پدیده ها و مفاهیم خاستگاهی فلسفی و تاریخی قدمتی به درازای تاریخ تفکر دارد. دیالکتیک کشف رابطه بر اساس تضادهای درونی است که از فلسفه سقراط و افلاطون آغاز و در تفکر هگل به اوج خود می رسد. در شعر شلی و فرخزاد، عنصر تخیل از درون بستری اجتماعی به حرکت در می آید، اما نهایتا به امری بدل می شود که خصلتی فردگرایانه دارد. با این حال این بررسی نشان می دهد که برخلاف اشعار شلی که فردگرایی و تخیل تنها یک رابطه دیالکتیکی بدون سنتز نهایی را شکل می دهند، در شعر فرخزاد این رابطه به یک «سنتز» جدید منجر می شود که نتیجه آن تولید شاعرانه نوعی «من جمعی» است.

    کلید واژگان: تخیل و فردگرایی, رمانتیسم, دیالکتیک, فروغ فرخزاد و پرسی بیش شلی
    Farzad Rostami, Morteza Rashidi *, Mahboubeh Khorasani

    Having adopted an analytic-descriptive approach, the present study aims at comparatively reading the dialectic relationship between two elements including “imagination” and “individualism” in Percy Bysshe Shelley’s and Farokhzad Farokhzad’s poetry. Imagination and individualism have been extremely highlighted in the works of romantic poets and were also frequently used in the works of the aforementioned poets .However, the obtained results revealed a dialectic relationship between the two elements which clarify the necessity to examine it. Examining the dialectic relationship between the phenomena and concepts originates in philosophy and history which is as long as the history of thought. Dialectic refers to discovering the relationship based on the internal conflicts which commenced following the philosophy of Socrates and Plato and reached its climax following Hegel’s thought. In Shelley’s and Farokhzad’s poetry, imagination originates from the inside of the society although it ultimately changes into something characterized as being an individualist. Nonetheless, the present study shows that contrary to Shelley’s poetry in which individualism and imagination forms only one dialectic relationship with no ultimate synthesis, in Farokhzad’s poetry, this relationship leads to a new “synthesis” which is the poetic making of a kind of “Social Ego”.

    Keywords: imagination, individualism, Romanticism, dialectic, Forough Farokhzad, Percy Bysshe Shelley
  • شکوه فورجانی زاده، محبوبه خراسانی*، مرتضی رشیدی

    ساختارگرایی یکی از مهم ترین حوزه های نظریه ادبی مدرن محسوب می شود که در شکل گیری موضوعات جدید، تبیین مشابهت و همسانی، قابلیت تحلیل متون ادب فارسی از الگوهای استاندار جهانی سهمی اثرگذار داشته است. اقبال و توجه به نظریه های غربی و کاربرد الگوهای ریخت شناسی امروزه چنان مورد توجه قرار گرفته که تعداد بسیاری از مقاله ها و تحقیقات ادبی با هدف روشن ساختن زوایای پنهان متون و ارائه دستاوردهای نوین بر پایه این نظریه ها تحلیل شده است و کمتر نقدی را می توان یافت که از کارکردهای ساختاری و ریخت شناسی بی بهره باشد. این مقاله با واکاوی مقالات علمی پژوهشی انجام شده به بررسی رشد کیفی و کمی پژوهش های ریخت شناسی در دهه های مختلف و بررسی ژانر ادبی آنها پرداخته است و با سنجش میزان انطباق اصولی استفاده این نظریه با شیوه علمی و استاندارد الگوی پراپ، آسیب های کاربرد این نظریه بر متون را همراه با شواهد، انتخاب نادرست نظریه، ساده سازی عناصر داستان، بی توجهی به هدف و بستر نظریه، تکرار روش، نارسایی و ضعف مقدمه و نتیجه گیری بی ارتباط معرفی کرده است.

    کلید واژگان: ریخت شناسی, ولادیمیر پراپ, آسیب شناسی, نقد ادبی, متون فارسی
    Shokouh Fourjanizadeh, Mahboubeh Khorasani*, Morteza Rashidi

    Structuralism is one of the most important areas of the modern literary theory, which has contributed to the creation of new subjects, the evaluation of similarities and differences, and the possibility of the analysis of the Persian literary texts based on standard universal models. Recently, Western literary theories have been increasingly used in the analysis of many literary research studies in Iran, aiming to shed some light into the hidden aspect of literary works and provide new insights. And few studies have ever not used structural and morphological approaches in their literary analysis. Based on a review of the Persian literary morphological studies conducted in different decades, the present study aimed to analyze the growth of them qualitatively and quantitatively and also to analyze their literary genres. Further, it investigated the degree to which Propp’s morphology theory has been used in a standard scientific way in these texts. Finally it was concluded that the inappropriate and mechanistic applications of Propp’s morphology theory in the Persian literary texts have led to inappropriate theory selection, simplification story elements, disregarding the goal and context of the theory, repetition of the method, poor introduction, and unrelated conclusion.

    Keywords: Morphology, Vladimir Propp, Pathology, Literary Criticism, Persian Literary Texts
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال