به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مرتضی قندهاری

  • مرتضی قندهاری، صادق زیباکلام*، علیرضا ازغندی
    شکاف تئوریک به عنوان موانعی ذهنی در درک و پذیرش یکدیگر عمل کرده و موجب عدم دستیابی و توافق بر یک جهت گیری کلان و واحد برای ایران شده است از آنجا که در ایران اجماع مطلوب و موثر بر الگوی توسعه شکل نگرفته، بیش از دو قرن تکاپو و برنامه ریزی برای تحول و توسعه نیز به نتیجه مطلوب نرسیده است. توسعه، پیشرفت، غربی شدن، حکمرانی خوب، حکمرانی متعالی و... مفاهیمی هستند که متولیان توسعه برای برون رفت از عقب ماندگی مطرح کرده اند. این تفاوت واژه ها، ریشه در شکاف های تئوریک(تعارض های هویتی، فکری و نگرشی) دارد، شکاف هایی که خود متاثر از بنیادهای متعدد هویتی ایرانیان هستند. سوالات این مقاله اینست که 1- مهمترین مانع تحقق مطلوب توسعه در جمهوری اسلامی ایران چیست؟ 2- شکاف تئوریک چه تاثیری بر توسعه در جمهوری اسلامی ایران دارد؟ و براساس فرضیات این پژوهش، 1- مهمترین آسیب و مانع تحقق توسعه در جمهوری اسلامی ایران، شکاف های تئوریک بین متولیان امر توسعه است. 2- شکاف های تئوریک مبتنی بر بنیادهای هویتی چندگانه ایرانیان (اسلامی- ملی و غربی) موجب بحران اجماع در انتخاب الگوهای توسعه در کشور شده و ناکارامدی الگوهای توسعه را سبب شده است.
    کلید واژگان: توسعه, پیشرفت, الگو, شکاف تئوریک, اجماع
    Morteza Ghandehari, Sadegh Zibakalam *, Alireza Azghandi
    Theoretical divides, acting as mental barriers in understanding and accepting each other, have led to the inability to achieve and agree on a unified and comprehensive direction for Iran. Since a desirable and effective consensus on a development model has not been formed in Iran, more than two centuries of effort and planning for transformation and development have also not reached a satisfactory result. Development, advancement, Westernization, good governance, supreme governance, etc., are concepts that development authorities have proposed to overcome backwardness. The difference in these terms has its roots in theoretical divides (identity conflicts, intellectual and attitude conflicts), divides that are themselves influenced by the multiple identity foundations of Iranians. The questions of this article are: 1- What is the most significant barrier to achieving desired development in the Islamic Republic of Iran? 2- What impact do theoretical divides have on development in the Islamic Republic of Iran? Based on the hypotheses of this research, 1- The most significant harm and barrier to the realization of development in the Islamic Republic of Iran are the theoretical divides among the development authorities. 2- Theoretical divides based on multiple Iranian identity foundations (Islamic, national, and Western) have led to a consensus crisis in selecting development models in the country and have resulted in the inefficiency of development models.
    Keywords: Development, Progress, model, Theoretical Divide, consensus
  • صادق زیباکلام*، مرتضی قندهاری

    سیاستگذاری درباره توسعه در ایران نیازمند بازتعریف اهداف و انتخاب رویکردهایی است که در سطوح خرد و کلان به اتفاق نظر، هم افزایی و همکاری سازنده منجر شود. شکاف های متعددی پیش روی توسعه ایران است، این شکاف ها از مبانی هویتی سه گانه ایرانیان (اسلامی- غربی و ملی) ریشه گرفته و موجب شکاف نظری (تضادهای فکری، هویتی و نگرشی) و بحران اجماع شده است. در جمهوری اسلامی ایران برخی نخبگان و بخش هایی از حاکمیت، از الگوی توسعه مرسوم در جهان پیروی کرده و شماری دیگر الگوی پیشرفت را به جای توسعه مطرح می کنند. این تضاد مفهومی تغییر و تحول در ایران را به مسئله ای پیچیده تبدیل کرده است. پرسش های پژوهشی عبارت اند از: 1. مهم ترین عوامل ناکامی الگوها و برنامه های توسعه در ایران چیست؟ 2. الگوی حکمرانی خوب چگونه می تواند مسئله توسعه در جمهوری اسلامی ایران را حل کند؟ در فرضیه پژوهش استدلال می شود که شکاف نظری و بحران اجماع مهم ترین عوامل ناکامی الگوها و برنامه های توسعه در ایران بوده اند و می توانند به ناپایداری منجر شوند. به نظر می آید الگوی حکمرانی خوب که در دنیا از آن به عنوان کلید و راه حل معمای توسعه یاد می کنند، می تواند مسئله توسعه ایران را نیز حل کند. اجماع محوری یکی از مشخصه های حکمرانی خوب است، زیرا حکمرانان باید با همکاری جامعه مدنی و بخش خصوصی، حکمرانی خوب را پی بگیرند تا بتوانند بحران اجماع را پایان دهند و مسئله توسعه حل شود.

    کلید واژگان: بحران اجماع, توسعه, جمهوری اسلامی ایران, حکمرانی خوب, شکاف
    Sadegh Zibakalam *, Morteza Ghandehari

    For effective policy-making over long-term development planning horizons in Iran, there is a need for the redefinition of the goals and approaches which are constructively unified and collaborative at the micro and macro levels. In the contemporary Iranian society, one can observe numerous divisions which are rooted in the threefold identity of Iranians based on Islamic, western, and national parts. The discord and lack of consensus caused by a multitude of intellectual, ideational, social, political, attitudinal differences and conflicts have acted as barriers to development of Iran. In the first section, the authors briefly discuss significant events in the contemporary history of Iran such as the Constitutional Revolution, the coup d'état which pave the way for the authoritarian rule of Mohammad Reza Shah, the top-down government efforts to modernize and industrialize which led to injustice and deprivation in a fast-growing economy, as well as the widespread social mobilization which culminated  in the 1979 Islamic Revolution. They then address the contradictory worldviews of those who oppose the Western liberal model of economic development. Therefore, they in its place have been searching for a new model of development which is appropriate for Iran's socio-economic environment. In the Islamic Republic of Iran, some decision-makers in the government and influential stakeholders have advocated the traditional model of development as used in the world, but some other groups have been calling for choosing  other patterns of progress which are more adaptable to Iranian-Islamic characteristics of the country. They have been critical of the traditional model of development which they believe is not appropriate for Iran. The disagreements on the meaning of the concept of development, and the most suitable and effective instruments of achieving the goals of national development have transformed Iranian policymaking into a complicated issue.   The authors attempt to find answers to the following research questions: 1- What are the most important factors which have contributed to the failure of Iran’s development plans? 2- How can the model of good governance solve the problems of successful formulation and implementation of the national development plans in the Islamic Republic of Iran? In the substantive hypothesis, it is asserted that the deep  divisions,  which  have been manifested in myriad ways in Iranian society and the ensuing crisis of lack of consensus are the most important factors contributing to the failures of development plans; and if the disunity is continued, it can cause instability. It seems that the focus on “good governance” could be the key to solving the problem of consensus-building and also help the policymakers to confront the challenges of development with the help of the civil society and the private sector. Good governance depends on a set of issues such as transparency, the fight against corruption, accountability and the rule of law. Consensus building requires the full participation of all stakeholders including the minorities, and marginalized groups in the society. In the last section, a list of practical recommendations on socio-economic and political development are provided. They include: 1- Reducing the number of decision-making bodies and eliminating their parallel operation; 2- Defining rights and duties more clearly in order to reduce the likelihood of misinterpretation aimed at strengthening the status of the powerful decisionmakers and those who are tasked with policy implementation in the public institutions; 3- Providing greater opportunities for minorities including ethnic groups and women for the purpose of accelerating the process of nation-building and sustainable development; 4- Reviewing foreign policy objectives and the instruments used to achieve the goals of securing and guaranteeing national interests; 5- Increasing political capacity for broad participation and support for fundamental freedoms aimed at closing the gaps between the ruling elites and the citizens. Development in Iran requires an approach based on the principles of Islamic, indigenous and modern identities. Political divide is deep and wide but it is imperative to find common ground to reach the consensus needed for development. It seems that a change in governance practices is inevitable for economic development. political stability and national security.

    Keywords: Islamic Republic of Iran, Consensus Crisis, Development, Cleavage, Good Governance
  • مرتضی قندهاری، عبدالقیوم شکاری

    دنیای اسلام از همان سال های اول پس از رحلت حضرت رسول (ص) شاهد ظهور برداشت های متفاوت فقهی از مباحث و رویدادهای مختلف بوده و گاه این اختلافات در مقاطعی از تاریخ به جنگ ها و نزاع های خونین ختم شده است.
    این جنگ ها و اثرات ویران کننده آن بر عظمت و شوکت تمدن اسلامی، دلسوزان واقعی جامعه اسلامی را به سمت بررسی راهکارهای تقویت وحدت و همگرایی دینی سوق داده است. در این فرایند، تحمل پذیری، همزیستی و تلاش برای تقریب پیروان مذاهب مختلف اسلامی از جمله راهکارهایی بوده است که صاحب نظران بر روی آنها تاکید داشته اند. نتیجه آگاهی نسبی مسلمانان از عواقب تداوم فضای دشمنی و اختلاف در چند سده اخیر تعاملات قابل قبولی را در بخش های مختلف جامعه اسلامی ایجاد کرده است.
    بر خلاف این فرایند امیدوار کننده، در چند سال گذشته با ظهور و گسترش فعالیت های گروه های مختلف تکفیری و در راس آنها داعش، فضای نامناسبی از چالش مذهبی در مناطقی از جهان اسلام ایجاد شده است. در این فضا هواداران جریانات تکفیری تلاش دارند با تاکید بر رویه عمومی خود در زمینه حذف هرگونه تفکر و برداشت متفاوت از مسایل فقهی جهان اسلام را به سمت چند تکه شدن هدایت نمایند.

    کلید واژگان: اسلام, همزیستی, تقریب, عقلانیت
    Mortaza Qandahari, Abdolqayum Shekari

    Rationality and peaceful coexistence in the world today often consider that a product of the West and modernity concepts  And other cultures and civilizations, especially Islam are not familiar with such concepts, While scientific and historical research indicates that To what extent is this notion upside down; Islam is the best and the highest figure in the history of tolerance ideas shown opposition And hundreds of years before Europeans of tolerance and peaceful coexistence-speak, Muslims in Islamic culture and civilization were committed to it. The Holy Prophet (PBUH) and Imam Ali (AS), fourteen centuries ago in a world where the concept of religious life was completely unknown to mankind, The Muslim nation to recognize and unreservedly with it invited Accordingly, this article is in two parts, tolerance and religious pluralism from an Islamic perspective discusses normative. In the first part, then discuss the issue and its background in Christian and Islamic civilizations, Islam is about tolerance and explain its theoretical foundations, Then in the second part of the realization of peaceful coexistence in Islamic culture expressed.

    Keywords: Islam, rationality, pacific coexistence, human honorability
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال