به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مرتضی پورفرزام

  • بنت الهدی حیات مقدم، فوزیه زادهوش، فهیمه امیرخانی، مرتضی پورفرزام*
     
    مقدمه
    دیابت ملیتوس نوع 2، شایع ترین شکل دیابت ناشی از اختلال در ترشح انسولین، مقاومت به انسولین و یا هر دو عامل می باشد. با توجه به شیوع بالای این بیماری و نقش مولفه های مختلف در پیشرفت آن و به منظور درک بهتر برخی از مکانیسم های پاتوژنز مسوول پیشرفت دیابت نوع 2، هدف از انجام این پژوهش ارزیابی احتمال تفاوت میزان نشانگر سنتز و جذب کلسترول در بیماری دیابت نوع 2 در مقایسه با افراد سالم بود.
    روش ها
    در این مطالعه ی مقطعی، 150 مرد 60-40 ساله از بین افراد مراجعه کننده به مراکز درمانی و مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انتخاب شدند. افراد به گروه شاهد شامل 50 مرد سالم با قند خون ناشتای طبیعی و بدون سابقه ی دیابت نوع 2 و 100 بیمار با قند خون ناشتای بیشتر و مساوی 126 میلی گرم/دسی لیتر و با سابقه ی دیابت نوع 2 تقسیم شدند. نمونه های سرم و پلاسمای ناشتا با روش های معمول آزمایشگاهی و نشانگر های جذب و سنتز کلسترول به روش گاز کروماتوگرافی- طیف سنجی جرمی مورد استفاده قرار گرفت. واکاوی آماری با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های Kolmogorov-Smirnov، Independent t و Mann-Whitney در سطح معنی داری 05/0 > P انجام شد.
    یافته ها
    تفاوت های معنی داری در بیشتر پارامترهای بیوشیمیایی و عوامل تن سنجی بین گروه های مورد مطالعه وجود داشت. بررسی نسبت غلظت نشانگرهای جذب (بتا سیتوسترول و کمپسترول) و سنتز (لاتوسترول و دسموسترول) به غلظت کلسترول، نشان دهنده ی افزایش معنی دار غلظت نشانگرهای سنتز و کاهش معنی دار غلظت نشانگرهای جذب در گروه مورد نسبت به گروه شاهد بود (05/0 > P).
    نتیجه گیری
    در جمعیت ایرانی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2، سنتز کلسترول افزایش و جذب آن کاهش می یابد که این یافته ها مطابق با داده های دیگر جمعیت ها می باشد و ممکن است بیانگر این موضوع باشد که نشانگرهای سنتز و جذب کلسترول، می توانند به عنوان نشانگرهای جانشین به منظور درک بهتر برخی از مکانیسم های پاتوژنز مسوول پیشرفت دیابت نوع 2 و عوارض مربوط به آن و نیز کمک به پیش گیری و درمان موثرتر عوارض آن در آینده مورد استفاده قرار گیرند.
    کلید واژگان: دیابت ملیتوس نوع 3, کلسترول, بتا سیتوسترول, کمپسترول, لاتوسترول, دسموسترول, گاز کروماتوگرافی طیف سنج جرمی, استرول
    Bentolhoda Hayatmoghadam, Fouzieh Zadhoush, Fahime Amirkhani, Morteza Pourfarzam*
    Background
    Type 2 diabetes mellitus (T2DM) is the most common form of diabetes caused by insufficient insulin secretion, insulin resistance, or both. Considering the high prevalence of T2DM, and the role of various components in the progress of the disease, and in order to better understand some of the mechanisms of pathogenesis responsible for the progression of T2DM, this study aimed to investigate if the levels of cholesterol synthesis and absorption markers in patients with T2DM was different compared with healthy subjects.
    Methods
    In this cross-sectional study, 150 men between 40 and 60 years of age were selected from people attending Isfahan diabetes centers and the Isfahan Endocrine and Metabolism Research Center, Isfahan, Iran. The subjects were divided into control group including 50 apparently healthy men with normal fasting blood glucose (FBG) and no history of T2DM, and 100 patients with FBG ≥ 126 mg/dl and a history of T2DM. Fasting serum and plasma samples were used to measure biochemical parameters using commercial laboratory methods, and absorption and synthesis markers of cholesterol, using gas chromatography-mass spectrometry technique. Statistical analyzes were done via SPSS software using Kolmogorov-Smirnov, independent t, and Mann-Whitney tests at the significance level of P < 0.05.
    Findings
    There were significant differences in the biochemical and anthropometric parameters between the studied groups. Evaluation of the concentration ratio of absorption (β-sitosterol and campesterol) and synthesis (lathosterol and desmosterol) markers to cholesterol showed a significant increase in the synthesis markers, and a significant decrease in the absorption markers in the patients group compared to the control group (P < 0.05).
    Conclusion
    The results of this study indicate that the rate of cholesterol synthesis is increased, and that of cholesterol absorption is decreased in a population of Iranian patients with T2DM. These findings are in accordance with data from other populations, and may indicate that the cholesterol synthesis and absorption markers may be used as surrogate markers to better understand some of the pathogenesis mechanisms involved in the development and complications of T2DM, and may help to predict, and treat its complications more effectively in the future.
    Keywords: Type 2 diabetes mellitus_Cholesterol_Sitosterol_Campesterol_Lathosterol_Desmosterol_Gas chromatography-mass spectrometry_Sterol
  • میلاد ابراهیمی، رضا روزبهانی، مرتضی پورفرزام
    مقدمه
    بیماری Pompe نوعی بیماری نادر، پیش رونده و دارای فرم ماژور (فرم کودکی) می باشد که در اثر کمبود آنزیم لیزوزومی اسید آلفاگلوکوزیداز ایجاد می شود. این بیماری به صورت اتوزومال مغلوب به ارث می رسد و طیفی از علایم متفاوت وابسته به سن را ایجاد می کند. این علایم و نشانه ها به طور عمده شامل ضعف عضلانی، مشکلات قلبی، مشکلات تنفسی و ناتوانی در انجام امور روزمره ی زندگی بیمار است.
    گزارش مورد: در این مطالعه ی مورد، خصوصیات و ویژگی های بیماری Pompe در 7 بیمار که در طی 8 سال گذشته شناسایی شده بودند، بررسی گردید.
    نتیجه گیری
    نکته ی مهم در پژوهش حاضر، زمان تشخیص متفاوت در این بیماران بود که بین 6 ماه تا 28 سال متفاوت می باشد. این امر منجر به بروز مشکلات متعدد در بیمارانی شده که تشخیص بیماری آن ها با تاخیر صورت گرفته است.
    کلید واژگان: آلفاگلوکوزیداز, بیماری ذخیره ی گلیکوژن, ضعف عضلانی, بیماری Pompe
    Milad Ebrahimi, Reza Rouzbahani, Mortaza Pourfarzam
    Background
    Pompe is a progressive and rare disease with major form (infantile form) resulted from lack of lysosomal alpha-glucosidase enzyme. This disease inherits in an autosomal recessive form and contains spectrum of different symptoms based on the age of onset. The variety of symptoms has seen in this disease like muscle weakness, cardio pulmonary problems, disability in daily routine works, and so on.
    Case Report: In this case study, we studied the characteristics of 7 established patients in Iran recognized from 8 years ago. The age range of these patients was from 6 months to 28 years.
    Conclusion
    Different diagnosis time in patients, which is important, in this study was between 6 months to 28 years, which could cause many problems in patients whom their diagnosis was delayed.
    Keywords: Alpha-glucosidase, Glycogen storage disease II, Muscular weakness, Pompe disease
  • عباسعلی پالیزبان، رضا رازانی، مهناز رضایی، اکبر بدیعی، مرتضی پورفرزام
    مقدمه
    بیماری دیابت ششمین علت مرگ و میر می باشد و امروزه تلاش های زیادی برای شناسایی عوامل تاثیر گذار آن صورت می گیرد این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین غلظت خونی کروم و وانادیوم با بیماری سندروم متابولیک با و بدون دیابت تیپ 2 می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه ابتدا نمونه های خونی توسط اسید نیتریک هضم شد. غلظت خونی کروم و وانادیوم در گروه سندروم متابولیک با دیابت تیپ 2، 47 بیمار (30 زن و 17 مرد) و گروه سندروم متابولیک بدون دیابت تیپ 2، 45 بیمار (33 زن و 12 مرد) و گروه شاهد 35 نفر (23 زن و 12 مرد) با استفاده از دستگاه جذب اتمی بدون شعله اندازه گیری شد.
    یافته ها
    نتایج حاصل از اندازه گیری نشان داد اختلاف معناداری بین گروه ها وجود دارد (05/0>P). میزان عناصر اندازه گیری شده در گروه نرمال بیشتر از گروه سندروم متابولیک بدون دیابت تیپ 2 و در گروه سندروم متابولیک بدون دیابت تیپ 2 بیشتر از گروه سندروم متابولیک با دیابت تیپ 2 می باشد.
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج حاصل از مطالعه ما نشان می دهد سطح خونی عناصر اندزه گیری شده با بیماری دیابت و سندروم متابولیک ارتباط دارد. در نتیجه با انداز گیری سطح این عناصر و دادن آن ها به صورت مکمل از بروز و یا پیشرفت بیماری می توان جلوگیری کرد.
    کلید واژگان: کروم, وانادیوم, دیابت, سندروم متابولیک
    Abas Ali Palizban, Reza Razani, Mahnaz Rezaei, Akbar Badii, Morteza Pourfarzam
    Background
    Diabetes is the 6th leading cause of death and nowadays much efforts are done to identify the influential factors in creation of diabetes. The aim of this study was to investigate the relationship between blood concentration of Chromium and Vanadium in metabolic syndrome (MetS) subjects with or without type 2 diabetes (T2D).
    Materials And Methods
    Blood samples from subjects digested in nitric acid. The concentration of Chromium and Vanadium in MetS group with T2D 47 patients (30 women, 17 men) and MetS group without T2D 45 patients (33women 12 men) plus normal group 35 person (23 women 12 men) were measured by Furnace Graphite Flameless Atomic Absorption instrument.
    Results
    The results of Cr and V measurements in blood subjects indicated that there are significant differences between the two groups (p
    Conclusion
    The results of this study indicated that the blood level of measured elements has a correlation with diabetes and metabolic syndrome. Therefore, by measuring the elements level for providing them as a supplements to prevent from the ongoing of the disease or its progress.
    Keywords: Chromium, Vanadium, Diabetes, Metabolic Syndrome
  • اعظم دادخواه، مهین هاشمی پور، افشین فصیحی، بهارا براتی، مرتضی پورفرزام
    مقدمه
    ارگانیک اسیدوری ها دسته ی مهمی از بیماری های ارثی متابولیک هستند که در صورت عدم تشخیص و درمان زود هنگام، بسیاری از این اختلالات منجر به آسیب مغزی دایمی و یا مرگ می شوند. به همین دلیل، تشخیص دقیق و سریع این بیماری ها به منظور شروع درمان موثر از اهمیت بالایی برخوردار است. تشخیص این دسته اختلالات، مستلزم آنالیز ارگانیک اسیدهای ادرار توسط گاز کروماتوگرافی- طیف سنجی جرمی (GC/MS یا Gas chromatography/mass spectrometry) می باشد. از آن جا که عوامل ژنتیکی و محیطی و عادت های غذایی می تواند در غلظت و پروفایل ارگانیک اسیدها تغییر ایجاد کند، برای هر جمعیتی بایستی الگوی متناسب با همان جمعیت جمع آوری شود. چون چنین اطلاعاتی در مورد ایران وجود ندارد، پس لازم است تا فراهم گردد.
    روش ها
    140 نمونه ی ادرار راندوم از افراد سالم در 4 رده ی سنی نوزادان رسیده (< 30 روزه)، نوزادان نارس، کودکان با سن 1 ماه تا 2 سال و کودکان بالاتر از 2سال جمع آوری شد. علاوه بر آن، تعداد 10 نمونه از کودکان مشکوک به بیماری مادرزادی متابولیک جمع آوری گردید. پس از استخراج از ادرار و تهیه ی مشتق TMS (Trimethylsilyl) اسیدهای ارگانیک به روش GC/MS مورد آنالیز کمی و کیفی قرار گرفتند.
    یافته ها
    تعداد 61 ترکیب ارگانیک اسید در 140 نمونه ی ادرار طبیعی مطالعه شده، قابل اندازه گیری بود. این ترکیبات شامل اجزای طبیعی ادرار و همچنین نشانگرهای بیماری ها می باشند. غلظت این ترکیبات به صورت محدوده ی طبیعی 5/97-5/2 درصد گزارش شد. همچنین از میان 10 نمونه ی مشکوک به بیماری متابولیک، 2 بیمار مبتلا به متیل مالونیک اسیدمی، 1 بیمار مبتلا به گلوتاریک اسیدمی نوع 2 و 1 بیمار پروپیونیک اسیدمیا شناسایی شدند.
    نتیجه گیری
    آزمایش آنالیز ارگانیک اسیدهای ادرار تا به امروز در ایران انجام نگرفته است و نمونه ها برای آنالیز به خارج از کشور فرستاده می شدند. همچنین اطلاعات مربوط به غلظت و پروفایل اسیدهای ارگانیک ادرار برای جمعیت سالم کشور موجود نبود و این مقاله برای اولین بار این نتایج را گزارش نمود. با برپایی این روش در کشور و آنالیز ادرار بیماران مشکوک به اختلالات متابولیک، می توان با تشخیص سریع این بیماری ها و درمان به موقع از عوارض جبران ناپذیر آن ها جلوگیری کرد. این مطالعه همچنین نشانگر این بود که در درصد بالایی از بیمارانی که از لحاظ بالینی دارای علایم بیماری ارثی متابولیک هستند، این بیماری ها در حقیقت وجود دارد و به نظر می رسد این بیماری ها دارای شیوع بالایی هستند. همچنین به نظر می رسد که در ایران متیل مالونیک اسیدمی، شایع ترین بیماری در بین بیماران دارای علایم کلاسیک ارگانیک اسیدمی باشد.
    کلید واژگان: ارگانیک اسیدهای ادرار, بیماری های مادرزادی متابولیسم, گاز کروماتوگرافی و طیف سنجی جرمی, محدوده ی طبیعی
    Azam Dadkhah, Mahin Hashemipour, Afshin Fassihi, Bahara Barati, Morteza Pourfarzam
    Background
    Organic acidurias are a heterogenous group of inherited metabolic disorders characterized by the accumulation and urinary excretion of organic acids. Delay in the detection and treatment of many of these disorders may lead to permanent brain damage or death. Accurate and early diagnosis is therefore paramount. The diagnosis of these disorders is achieved by the analysis of organic acids in the urine using gas chromatography/mass spectrometry (GC/MS). Since genetic and environmental factors and feeding habits can affect the concentration and profile of organic acids, for each population, data should be collected appropriate to that population. Such data did not exist for the Iranian population and thus, needed to be collected.
    Methods
    140 random urine samples were collected from healthy children in 4 age groups: term neonates (< 30 days), premature neonates, infants (1 month-2 years), and children (> 2 years). In addition, urine samples were collected from 10 children with classical symptoms of inherited metabolic disorders. After extraction and preparation of trimethylsilyl derivatives, organic acids were analyzed using GC/MS.
    Findings
    61 organic acids in 140 healthy urine samples were measured and the results were reported as the 2.5th-97.5th percentiles. These compounds were normal components of urine and some marker of diseases. In addition, among 10 samples collected from patients suspected of a metabolic disease, 2 patients with methyl malonic academia, 1 patient with propionic acidaemia and 1 patient with glutaric academia type 2 were identified.
    Conclusion
    Urinary organic acid analysis is not currently performed in Iran and samples are sent abroad for investigation. In addition, no reference ranges for urinary organic acids in healthy Iranian children is available. This article, for the first time, reported the urinary organic acid analysis using GC/MS and reference ranges for the Iranian population. Urinary organic acids can now be analysed and results become available within the same day of patient admission in order to initialize early and targeted treatment. This study shows that metabolic disorders do exist in high proportion of patient with clinical signs and it appears that these diseases are prevalent. It also seems that methyl malonic acidemia is the most common disorder in patient with classic symptoms of organic acidemia in Iran.
    Keywords: Urinary organic acids, Inborn errors of metabolism, Gas chromatography, mass spectrometry, Reference range
  • عبدالامیر عطاپور، حمید میرمحمدصادقی، خدیجه محبوب نیا، مرتضی پورفرزام *
    مقدمه

    اکثر بیماران مرحله ی 3 تا 5 بیماری مزمن کلیوی درگیر اختلالات متابولیسم استخوان و استئودیستروفی کلیوی هستند. غلظت آلکالن فسفاتاز (ALP) با منشا استخوانی در این بیماران بالا است که یک مارکر برای ارزیابی استئودیستروفی اورمیک است. هدف از مطالعه ی حاضر بررسی ارتباط بین سطح سرمی هورمون پاراتیرویید (Parathyroid hormone یا PTH)، ALP، 25 هیدروکسی ویتامین 3D، کلسیم و فسفات در بیماران همودیالیزی بود.

    روش ها

    در این مطالعه 90 بیمار همودیالیزی، 56 مرد و 34 زن بررسی شدند. محدوده ی سنی بیماران 30 تا 60 سال و میانگین سن آن ها 4/11 ± 0/36 سال یود. طول مدت دیالیز 2 ماه تا 23 سال با میانگین 71 ± 80 ماه بود. سطح سرمی PTH، ALP، 25 هیدروکسی ویتامین 3D، کلسیم و فسفات اندازه گیری شد. آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد.

    یافته ها

    فراوانی محدوده ی غیر طبیعی کلسیم و فسفات سرم در مردان بیشتر از زنان بود (کلسیم به ترتیب 6/63 درصد و 8/52 درصد و فسفر به ترتیب 7/72 درصد و 50 درصد) بود؛ اما فراوانی محدوده ی غیر طبیعی ALP، PTH و 25 هیدروکسی ویتامین 3D در زنان بیشتر از مردان (ALP: 75 درصد در برابر 5/54 درصد، PTH: 2/97 درصد در برابر 5/94 درصد و 25 هیدروکسی ویتامین 3D: 9/63 درصد و 7/32 درصد) بود. ارتباط بین هورمون PTH با ALP در بیماران همودیالیزی (73/0 = r) معنی دار بود ولی PTH با سایر عوامل ارتباط معنی داری نداشت. ارتباط بین مدت دیالیز و هورمون PTH (588/0= r با 05/0 > P) بود.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان دهنده ی عدم کنترل مناسب هیپرپاراتیروییدی و فسفات در این بیماران بود. بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه، شدت هیپرپاراتیروییدی ثانویه و تاثیرات آن روی بافت استخوان در زنان بیشتر از مردان است.

    کلید واژگان: همودیالیز, مارکرهای متابولیسم استخوان, بیماری مزمن کلیوی, هیپرپاراتیروییدی
    Abdolamir Atapour, Hamid Mir-Mohammad Sadeghi, Khadijeh Mahboobnia, Morteza Pourfarzam
    Background

    Renal osteodystrophy is a common finding in patients with chronic kidney disease (CKD) requiring dialysis (stages 3-5). Increased serum activity of bone isoform alkaline phosphatase is a good marker for investigating uremic osteodystrophy in these patients. Considering the important effect of vitamin D on calcium، mineral homeostasis and parathyroid hormone (PTH)، the objective of this study was investigation of association between serum levels of PTH، 25 (OH) D3، Alkaline phosphatase (ALP)، calcium (Ca) and inorganic phosphate (Pi) in hemodialysis patients.

    Methods

    Ninety hemodialysis patients were included in this study. Mean age of the patients was 36. 0 ± 11. 4 years and duration of receiving dialysis was 2 months to 23 years (Mean ± SD: 80 ± 71 months). The serum levels of 25 (OH) D3، ALP، Ca and Pi and PTH were measured. Data analysis was performed using SPSS software.

    Findings

    Abnormal levels of serum Ca and Pi were more common in men than women (Ca: 63. 6% versus 52. 8%، Pi: 72. 7% versus 50%، in men and women respectively); but more women had abnormal serum levels of ALP، PTH and vitamin D compared to men (ALP: 75% versus 54. 5%، PTH: 97. 2% versus 94. 5%، 25(OH) D3:63. 9% versus 32. 7%، in women and men respectively). Statistical correlation between serum levels of ALP and PTH (P = 0. 0500)، PTH and hemodialysis duration (r = 0. 588، P < 0. 0005) were significant. No statistically significant correlation was observed between serum levels of PTH and other biochemical factors.

    Conclusion

    In the majority of studied patients، the serum Pi and PTH levels were out of normal ranges that indicate poor management of hyperparathyroidism and Pi in these patients. According the results of this study، the intensity of secondary hyperparathyroidism and its deleterious effects on bone tissue was more common in women than men.

    Keywords: Hemodialysis patients, Metabolic bone markers, Chronic kidney disease, Hyperparathyroidism
  • مرتضی پورفرزام، بهارا براتی
    ارگانیک اسیدوری یا ارگانیک اسیدمی گروهی از بیماری های متابولیسم مادرزادی هستند که اغلب در اثر فقدان یا کمبود فعالیت یک آنزیم در مسیر کاتابولیسم اسیدهای آمینه، اسیدهای چرب، کربوهیدرات ها، کلسترول، آمین های بیوژنی، اسیدهای نوکلئیک و استروییدها ایجاد می شوند. تشخیص دقیق، زود هنگام و پیگیری درمانی این بیماری ها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است تا بتوان بدین وسیله مانع آسیب دایمی به سیستم عصبی و عقب ماندگی ذهنی و یا مرگ این بیماران شد. تغییرات پاتولوژیک در کاتابولیسم عادی ترکیبات فوق به طور معمول باعث تغییر الگوی اسیدهای ارگانیک دفع شده در ادرار می شود. این تغییرات با آنالیز اسید به وسیله ی روش هایی مانند گاز کروماتوگرافی و طیف سنجی جرمی (GC/MS یا Gas chromatography/mass spectrometry) قابل شناسایی است و از آن جا که هر بیماری الگوی خاص خود را دارد، بیماری از این طریق قابل تشخیص است. تست آنالیز اسیدهای ارگانیک ادرار تا به حال در ایران انجام نشده است و نمونه ها در حال حاضر برای آنالیز به خارج از کشور فرستاده می شوند. برای بررسی بیماران و تشخیص بیماری لازم است که محدوده ی طبیعی و همچنین الگوی اسیدهای ارگانیک ادرار در جمعیت سالم تعیین شود. عوامل ژنتیکی و محیطی و همچنین عادات و نوع تغذیه می توانند غلظت و الگوی اسیدهای ارگانیک در ادرار را تغییر دهند. بنابراین برای هر جمعیتی بایستی داده های طبیعی متناسب با آن جمعیت را جمع آوری نمود. چنین اطلاعاتی در مورد جمعیت ایران وجود ندارد بنابراین لازم است تا گردآوری شود.
    کلید واژگان: ارگانیک اسیدوری, بیماری ارثی متابولیسم, غربالگری, گاز کروماتوگرافی و طیف سنجی جرمی
    Morteza Pourfarzam, Bahara Barati
    Organic acidurias (or organic acidemias) are a group of inherited metabolic disorders usually caused by loss or lack of the activity of one enzyme in the catabolic pathway of amino acids، fatty acids، carbohydrates، cholesterol، biogenic amines، nucleic acids، and steroids. Accurate and early diagnosis and follow-up of these disorders are very important in prevention of permanent damage of the nervous system، mental retardation، and death. Pathological changes in normal catabolism of these compounds are usually reflected in patient''s urinary organic acid profile. These changes can be identified by analysis of urinary organic acids using gas chromatography-mass spectrometry (GC-MS). Since each disease usually has a unique profile، the disorders can be identified by this method. The analysis of urinary organic acids is not currently performed in Iran and samples are sent abroad for such evaluations. However، timely diagnosis and follow-up of these disorders requires accurate determination of normal ranges and profile of urinary organic acids in healthy populations. Genetic and environmental factors and dietary habits can affect the concentration of urinary organic acids. Therefore، data about each population has to be collected separately. The absence of such data in Iran necessitates assessments in the country.
    Keywords: Organic aciduria, Inherited metabolic disorders, Screening, Gas chromatography, mass spectrometry
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال