مسعود شاورانی
-
ادیان مختلف و فرهنگ های باستان هر کدام به اندازه ای درباره ی موجودات غیر مادی به نام کلی «جن» و «پری» سخن گفته اند. مساله ی این تحقیق پی بردن به این است که آیا صوفیان و عارفان درباره ی این موجودات تجربه ای داشته اند و آن چگونه بوده است؛ زیرا عرفا به دلیل قبول، انجام و مداومت بر ریاضت ها و پایداری در مراحل سیر و سلوک معنوی، به آگاهی ها و توانایی های روحی و معنوی و کرامات مختلفی دست می یابند که انسان های دیگر فاقد آن هستند. این تحقیق نشان می دهد که یکی از قابلیت های روحانی و کراماتی که در منابع عرفانی در مورد صوفیان و مشایخ تصوف ذکر شده است، و در پیوند با آگاهی، ادراک و مشاهده ی امور غیبی است، دیدار، ارتباط و آشنایی با «جن» و «پری» بوده است. این رابطه گاهی به صورت مداوم و پیوسته و گاهی موردی و کوتاه بوده است، گاهی در عالم مکاشفه و گاهی هم در عالم واقع بوده است، گاهی برای انتقال پیام و پندی بوده است و گاهی برای کمک به دیگران بوده است. گردآوری مطالب در منابع متقدم و متاخر به روش کتابخانه ای و تحلیل کیفی آنها نشان می دهد که این نوع تجربه، برای بسیاری از مشایخ مشهور مانند: حسن بصری، ابراهیم ادهم، سری سقطی، ابراهیم خواص، سهل تستری، ابوجعفر حداد، ابوسعید خراز، ابو علی دقاق، ابوسعید ابوالخیر، عبدالقادر گیلانی، مولانا، ابن عربی و...؛ و همچنین مشایخ دیگر مانند: ابوبکر بن هوارا، مجدالدین قشیری، ابو الفضل جوهری و ابو عثمان رجراجی و... واقع شده است.کلید واژگان: جن, پری, تصوف, ذکر و ارتباطBecause of accepting, performing and persisting in the austerities and persevering in the stages of the spiritual journey, the mystics achieve spiritual and spiritual awareness and abilities and various dignities that other people lack. One of these virtues that is mentioned in mystical texts and sources of Sufism about Sufi mystics and sheikhs, and is related to awareness, perception and observation of unseen things, is meeting, communication and familiarity with beings called "jinn" and " "Perry" has been Sometimes this relationship has been continuous and continuous and sometimes it has been occasional and short, sometimes it has been in the world of revelation and sometimes in the real world, sometimes it has been to convey a message and advice, and sometimes it has been to help others. The collection of materials in advanced and late sources and their analysis in this library research shows that this type of experience is for many famous Sheikhs such as: Hassan Basri, Ibrahim Adham, Sari Soqati, Ibrahim Khawas, Sahl Testari, Abu Jaafar Haddad, Abu Saeed Khoraz. , Abu Ali Daqqaq, Abu Saeed Abul Khair, Abdul Qadir Gilani, Molana, Ibn Arabi and...; And also other sheikhs such as: Abu Bakr bin Huwara, Majad Al-Din Qashiri, Abu Al-Fazl Johari and Abu Othman Rajraji etc.Keywords: Jinn, Mystic, mention, communication
-
واژه «خلیفه» تنها دو بار در قرآن کریم به کار رفته است؛ اما در قالب و شکل اصطلاحی «خلیفه الله» جایگاه مهمی در اعتقاد و باور اسلامی دارد و به صورت اضافه ی لفظی معنا و اشاره به جانشینی انسان به جای خداوند می کند. این تحقیق به دنبال بررسی سیر تطور معنایی این واژه در تفاسیر، مشربها و مذهبهای گوناگون از قرن دوم تا ششم هجری است. «خلیفه» در معنای لغوی به معنای جانشینی فرد حاضر به جای شخص غایب است. اکثر مفسران در تفسیر آیه 30 سوره «بقره» اشاره می کنند که «جن» قبل از آدم (ع) در زمین ساکن بودند و منظور از خلیفه، خلیفه الجن یا خلیفه الملایکه است؛ اما از اواخر قرن سوم نظر دیگری نیز مطرح می شود که بیان می کند قبل از آدم (ع) هیچ خلقی در زمین نبود و مقصود از خلیفه، «خلیفه من الله» است که شامل آدم (ع) و ذریه اش می شود؛ همچنین در همین زمان برای واژه «خلیفه» معنای جدید و سیاسی «سلطان اعظم» مطرح می شود؛ در تفسیر آیه 26 سوره «ص» نیز گفته می شود داود (ع) خلیفه انبیاء و پادشاهان قبل از خود بوده و او خلیفه الله و سلطان اعظم است. علاوه بر سکوت برخی تفاسیر در نسبت دادن مفهوم «خلیفه الله» به واژه خلیفه، برخی مفسرین حتی مخالف این معنا بوده اند؛ همچنین مصادیق مختلفی برای «خلیفه» و «خلیفه الله» ذکر کرده اند.
کلید واژگان: خلیفه, آدم, داود, جن, تفسیر, تفاسیر اولیه و تفاسیر متقدمانThe word "Khalīfa" is mentioned only twice in the Quran But in the idiomatic form, "Khalīfa Allah" has an important place in Islamic belief and as a verbal addition, it means and refers to the substitution of man instead of God. This research seeks to investigate the change in the meaning of this word in the interpretations of various sects from the second to the sixth century of Hijri. "Khalīfa" in the literal sense means the replacement of a present person instead of an absent person. Most of the commentators in the interpretation of verse 30 of Surah al-Baqarah state that "Jinn" lived on earth before Ādam and the word "Khalīfa" means successor of Jinn or Malāika; but from the end of the third century, another point of view is presented which states that there was no creature on earth before Ādam, and the meaning of "Khalīfa" is "Khalīfa Allah" which includes Ādam and his descendant. Also, at the same time, a new political meaning is proposed for the word "Khalīfa"; it is Sultān ʿAzam. In the interpretation of verse 26 of surah Ṣād, it is also said that Dāwūd was the successor of the prophets and kings before him, and he is the Khalīfa Allah and the Sultān ʿAzam. In addition to the silence of some commentators in attributing the concept of "Khalīfa Allāh" to the word Khalīfa, some commentators have even opposed this meaning.
Keywords: Khalīfa, Ādam, Dāwūd, Jinn, interpretation, early interpretations & advanced interpretations -
چگونگی مالکیت انسان نسبت به محیط زیست یکی از مهمترین مسایل مربوط به رابطه انسان و محیط زیست است. تفکر رایج و امروزی حق مالکیت مطلق و ذاتی انسان نسبت به طبیعت و سایر موجودات آن، مجوزی برای تصاحب کامل و در نتیجه تخریب و نابودی محیط زیست و پایمال کردن حقوق آن توسط انسان، گردیده است. در این مقاله به روش کتابخانه ای، آیات مرتبط با بحث مالکیت و دیدگاه مفسران و لغت دانان درباره آنها توصیف و تحلیل گردیده است. در قرآن کریم تاکید می شود که خداوند مالک حقیقی، ذاتی و ابدی همه آفریده های گوناگون در جهان است. در آیاتی که عبارات «سخر لکم»، «خلق لکم» و «جعل لکم» ذکر گردیده، مراد اثبات حق مالکیت انسان بر موجودات دیگر طبیعت نیست؛ بلکه مقصود بیان استفاده صحیح انسان از نعمات دنیوی، یادآوری الطاف الهی و شکرگزاری به خاطر آن است. هر چند قرآن کریم بر حق مالکیت موقت، تبعی و دنیایی انسان در مدت زمان حیات خود صحه می گذارد؛ اما این نوع مالکیت انسان نسبت به اشیاء در محیط زیست مطلق، حقیقی و اصیل نیست و هم چنین دارای چهارچوب و حدودی است که خارج از آن حدود و ثغور پذیرفته نیست. درک این حقیقت که انسان حق مالکیت مطلق بر آفریده های خداوند ندارد، باعث می شود که در حفظ حقوق آنها و احترام به ارزش ذاتی آنها اهتمام بیشتری ورزد.
کلید واژگان: آیه, مالکیت, انسان, طبیعتThe status of human ownership of the environment is one of the most important issues in the relationship between man and the environment. Common belief is man’s absolute and inherent ownership of nature and all its creatures that allows complete seizure and destruction of the environment and non-observance of nature rights by man. In this article, by using the library method, the holy verses of Quran related to the subject of ownership and the views of commentators and philologists about them has been described and analyzed. The Holy Qur’an emphasizes that God is the true, inherent and eternal owner of all the various creatures in the world. In the verses that phrases: “سخر لکم”, “خلق لکم” and “جعل لکم” are mentioned, it does not mean proving the right of human ownership over other creatures of nature, but the purpose is to emphasize the correct use of worldly blessings by human beings, to remind them of divine grace and to be thankful for it. However, the Holy Qur’an affirms the right of temporary ownership of man during his lifetime, but this kind of human ownership of objects in the environment is not absolute, real, or original. It also has a framework and limits, outside of these limits are not accepted. Understanding the fact that man has no absolute ownership of God’s creations, leads to greater efforts to protect their rights and respect for their intrinsic value.
Keywords: Quranic verses, ownership, man, nature -
ارایه الگوها و راه کارهای اخلاقی در ارتباط با بهبود رابطه انسان با انسان و همچنین رابطه انسان با محیط زیست امروزه بسیار مورد توجه است. مفهوم عبودیت و بندگی از مفاهیم مهم دینی در اسلام و به طور خاص در عرفان و تصوف اسلامی می باشد. هدف از این تحقیق ترسیم نمونه ای از اخلاق نوع دوستی و دگردوستی عملی و پاسداشت محیط زیست، با توجه به میراث کهن، غنی و ارزشمند تصوف اسلامی است. در منابع عرفان اسلامی برای مفهوم بندگی خداوند شروط و اصولی ذکر گردیده است که عمل، کاربرد، رعایت و پایندی به آنها منجر به بروز رفتار اخلاقی شایسته نسبت به انسان و طبیعت می شود. این تحقیق به روش کتابخانه ای انجام گرفته است و توصیف و تحلیل داده های جمع آوری شده نشان می دهد که اصول ضروری منش بندگی از دیدگاه عرفان اسلامی، شامل: تواضع و فروتنی، فقر و بی ملکی و خدمت، احسان و نیکوکاری می باشد. دستاورد این تحقیق نشان می دهد که تواضع منجر به تعامل بهتر انسان با انسان و دیگر موجودات می شود و از خود برتربینی و رفتار سلطه گرانه پیشگیری می کند و اعتقاد به فقر و بی ملکی منجر به قناعت بیشتر و حرص کمتر انسان در تملک و مصرف منابع زیست محیطی می شود و اصل احسان و نیکوکاری منجر به خدمت و نیکوکاری به انسان و طبیعت می شود.Providing ethical patterns and solutions in relation to improving the human-human relationship as well as the human-environmental relationship is very important today. The concept of servitude (ʿubūdiyya) is one of the important religious concepts in Islam and especially in Islamic mysticism and Sufism. The purpose of this study is to draw a pattern of the ethics of practical altruism and environmental protection, considering the ancient, rich and valuable heritage of Islamic Sufism. In the books of Islamic mysticism, conditions and principles have been mentioned for the concept of serving God, and acting, behaving and observing them leads to the emergence of proper moral behavior towards man and nature. This research has been done by library method and the description and analysis of the collected data show that the essential principles of the character of servitude from the perspective of Islamic mysticism include: modesty (tawāḍuʿ), poverty (faqr), service (ḵidma) and beneficence (ʾiḥsān). The results of this study show that modesty leads to better human interaction with humans and other creatures and prevents arrogance and domineering behavior, and belief in poverty and homelessness leads to greater human contentment and less greed to own and use environmental resources, and the principle of beneficence leads to service and help to man and nature.Keywords: morality, Benevolence, servitude, humility, poverty, property
-
عبارت «خلیفه الله» به معنای جانشینی انسان به جای خداوند، در اعتقاد اسلامی جایگاه مهمی دارد و باور رایج در مذاهب اسلامی این است که انسان خلیفه و جانشین خداوند بر روی زمین است. در روایات مذاهب اسلامی واژه «خلیفه» گاهی به تنهایی و گاهی به صورت «خلیفه رسول الله» و گاهی به شکل «خلیفه الله» به کار رفته است. این پژوهش به دنبال بررسی سیر تطور رواج و مصادیق این عبارت در روایات مذاهب اسلامی است. گردآوری داده های این تحقیق به روش کتابخانه ای و اسنادی می باشد و روش انجام آن توصیفی تحلیلی است و بر این اساس روایات مذاهب: زیدیه، اباضیه، شیعه امامیه و اهل سنت بررسی و تجزیه و تحلیل گردیده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در منابع مختلف مذاهب اسلامی واژه «خلیفه» و جمع آن «خلفاء»، در بیشتر موارد در معنای لغوی همراه واژه های «الله»، «رسول الله»، «کتاب»، «رحمن» و «رب العالمین» ذکر شده اند. همچنین در روایات، مصداقهای مختلفی برای عبارت «خلیفه الله» به کار رفته است، گاهی برای مصداقهای عام مانند: فرشتگان، عالمان و اهل یقین و آمران به معروف و ناهیان از منکر، و گاهی برای مصداقهای خاص مانند: حضرت آدم(ع)، حضرت داود(ع)، حضرت محمد(ص)، امامان، به خصوص امام علی(ع) و امام مهدی(ع) به کار رفته است. اما نکته حایز اهمیت این است که در روایات تمام مذاهب، در قرن اول و دوم قمری عبارت «خلیفه الله» یافت نمی شود و در این دوره واژه «خلیفه» به تنهایی یا به صورت عبارت «خلیفه رسول الله» مشاهده می گردد و از قرن سوم به بعد عبارت «خلیفه الله» در روایات به دفعات دیده می شود. این تحقیق می تواند آغازی برای کاوش بیشتر این عبارت در روایات باشد.کلید واژگان: خلیفه الله, خلیفه رسول الله, روایات اسلامی, مذاهب اسلامیThe phrase “Khalifat Allah” (Caliph of God), meaning the representativeness of God by human, has an important place in Islamic belief and it is a common belief in Islamic denominations. It states that man is the caliph and successor of God on earth. In traditions of Islamic denominations, the word “Khalifah” (Caliph) is sometimes mentioned alone, sometimes as “Khalifat Rasul Allah” (Caliph of the Messenger of God) and sometimes as “Khalifat Allah” (Caliph of God). This paper and research seeks to examine the evolution of the prevalence and examples of this phrase in traditions of Islamic denominations. The data collection of this research has been conducted through library research and documentary methods and the method of doing it is descriptive content analysis. Based on this, traditions and Hadiths of the denominations: Zaidiyyah, Abadhiyyah, Shia Imamiyyah and Sunni have been studied and analyzed. The findings of this study show that in different resources and books of Islamic denominations, the word “Khalifah” and its plural form “Khulafa”, are mostly used in their literal meaning and are mentioned with other words “Allah”, “Rasul Allah”, “Kitab”, “Rahman” and “Rabb al-Alamīn”. Also, in the narrations, various examples have been mentioned for the phrase “Caliph of God”, such as some general examples: Malaʾika, Ahl al-Yaqin, ʿUlamaʾ and Amirin bi al-Maruf; Sometimes it has been used for special examples, such as: Prophet Adam, Prophet David, Prophet Muhammad, Shiite Imams, especially Imam Ali and Imam Mahdi; However, the important point is that in traditions of all denominations, in the first and second century A. H., the phrase “Caliph of God” is not found, and in this period, the word “Caliph” is seen alone or as the phrase “Caliph of the Messenger of God”, and from the third century A. H., the phrase “Caliph of God” is often seen in traditions. This research can be the beginning of further analysis and exploration of this phrase in traditions and Hadiths.Keywords: Khalifah Allah, Khalifah Rasul Allah, Islamic Denominations, Islamic Traditions
-
طبیعت و بخش های مختلف زیست بوم به علت بی توجهی انسان، به سرعت در حال تخریب و نابودی هستند و پژوهش ها در راستای ارزش نهادن به جانوران و حفظ حقوق آنان ضروری است. اخلاق محیط زیست از شاخه های مهم بحث حفاظت از محیط زیست است و هدف از این تحقیق، ارایه رویکرد اخلاقی صوفیان در احترام و ارزش نهادن به حیوانات است تا به عنوان الگوی اخلاقی عملی، قابل طرح و کاربرد باشد. در شرح حال صوفیان، تذکره های عرفانی و آثار و روایات عرفانی نوشته ها و حکایات بسیاری از سیره قولی و فعلی آنان در شفقت، ارزش گذاری و علاقه مندی به جانوران مشاهده می شود، که نشان از علاقه و احترام ژرف صوفیان نسبت به جانوران است. دوستداری و ارزش نهادن به جانوران در این مقاله شامل چند عنوان اصلی می شود که به آن پرداخته شده است: همنشینی با جانوران اهلی و غیراهلی، پندگیری از جانوران، اجتناب از آزار جانوران و ترک گوشت خواری، الفت و شفقت با جانوران، موانست و خدمت جانوران به عارفان، گفتار و نصایح عارفان در تکریم جانوران، گفتار عارفان در باب رعایت حقوق جانوران، اثر ایجابی نیکی و ستم به جانوران و اثر سلبی نیکی و ستم به جانوران. روش انجام این تحقیق کتابخانه ای است و توصیف و تحلیل داده های جمع آوری شده نشان می دهد که صوفیان جزء گروه خاصی از دینداران بوده اند که از دیرباز در رفتار اخلاقی خود، به حیوانات علاقه ویژه ای داشته و به حقوق آن ها احترام گذاشته و ارزش ذاتی برای آنان قایل بوده اند.
کلید واژگان: اخلاق, جانوران, شفقت, صوفیان, صحرا, سگ, آهو -
آموزه «خلیفه الله» در الهیات اسلامی بسیار حایز اهمیت است و مهم ترین مبنای تفکر برتری انسان در هستی می باشد. با توجه به تاثیر عرفان اسلامی در شکل گیری الهیات اسلامی، این پژوهش به دنبال بررسی سیر کاربرد و تطور معانی و مصادیق این عبارت در متون عرفانی است.گردآوری داده های این تحقیق به روش کتابخانه ای و روش انجام آن، تحلیل محتوای توصیفی متون و آثار عرفانی نخستین تا آثار قرن یازدهم هجری می باشد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که عبارت «خلیفه الله» در کل آثار قرون دوم و سوم هجری مجموعا چهار بار به کار رفته است. بعد از آن در قرون چهارم و پنجم هجری بسامد این عبارت در متون عرفانی باز هم اندک است؛ ولی نسبت به گذشته تکرار آن افزایش یافته است. اما از سده ششم و هفتم به بعد مخصوصا در کتاب های با موضوع عرفان نظری این عبارت به تعداد فراوان به کار رفته است. در قرون بعد کاربرد «خلیفه الله» کاملا نهادینه شده است و مصداق های آن تنوع یافته؛ ولی مهم ترین مصداق آن، «انسان کامل» بوده است. اما در تمام این قرون، همواره بسیاری از صوفیه به طور صریح و یا غیر مستقیم با کاربرد این عبارت مخالفت و از ذکر آن پرهیز نموده اند.
The doctrine of "Caliph of God" is an important doctrine in Islamic theology and is the most important basis for thinking about the superiority of man. Considering the influence of Islamic mysticism on the formation of Islamic theology, this study seeks to investigate the use and evolution of the meanings of this term in mystical texts. Our method for this research is the analysis of the descriptive content of the first mystical texts up to the 11th century AH. The findings of this study show that the phrase "Caliph of God" has been used four times in all books of the second and third centuries AH. Later, in the fourth and fifth centuries AH, it is still rare to see this phrase in mystical texts; but its frequency has increased compared to the past. But from the sixth and seventh centuries onwards, this phrase has been used extensively. In the following centuries, the use of "Caliph of God" has been completely institutionalized and its examples have become diverse; but the most important example was the "Perfect Man." Also throughout these centuries, many Sufis have always explicitly or indirectly opposed to the use of the term and avoided mentioning it.
Keywords: Caliph, the first mystical texts, mystics, Sufism, the perfect man -
تلقی انسان به عنوان «خلیفه الله فی الارض» امروزه به عنوان آموزه مسلمی پذیرفته شده است؛ اما در قرآن کریم چنین اصطلاحی ذکر نشده و واژه «خلیفه» دو بار در قرآن ذکر شده است. معنای اصلی واژه «خلیفه» جانشینی و جایگزینی فرد حاضر به جای شخص غائب است و به نظر می رسد که مقصود قرآن از به کار بردن این واژه و مشتقات آن همین معنا بوده است؛ و «خلیفه الله» دارای معنای متناقضی است؛ زیرا خدای حاضر و حاکم بر جهان که در قرآن کریم توصیف گردیده است، غائب نمی باشد که جانشین داشته باشد. از سوی دیگر بررسی های تاریخی نشان می دهد که این اصطلاح در زمان پیامبر اسلام و اصحاب ایشان مقبولیت نداشته است و از کاربرد آن پرهیز می کرده اند، ولی به تدریج شاید به دلایل سیاسی توسط خلفای اموی و عباسی در ادبیات سیاسی آن روزگار کاربرد و رسمیت یافت و از حوزه سیاسی به حوزه های تفسیری، عرفانی، فلسفی و کلامی وارد گردید و انسان به عنوان خلیفه خداوند در زمین قلمداد گردید. این مقاله در پی بررسی و نقد معنای واژه «خلیفه» می باشد.کلید واژگان: خلیفه الله, بنی امیه, بنی عباس, عرفان, تصوفConsidering Human as “Caliph of God on the earth” is now accepted as a Muslim doctrine; however, in the Holy Quran, this term is not mentioned and the term “caliphate” is mentioned twice in the Qur'an. The main meaning of the word "Khalifa" is the succession and replacement of the present person to the absent person, and it seems that the purpose of the Quran was to use this term and derivatives of that meaning, and “the caliph of Allah” has a contradictory meaning, because God The present and the ruler of the world, described in the Holy Qur'an, is not absent from being replaced. On the other hand, historical studies show that this term was not accepted by the Prophet Muhammad and his companions, but gradually, perhaps for political reasons, it was used by the Umayyad and Abbasid caliphs in the political literature of that time. The political sphere entered into the fields of commentary, mysticism, philosophy and theology, and human beings were considered as the caliph of the Lord in the earth. This article seeks to examine and critique the meaning of the term “caliphate”.Keywords: Khalifa, Allah, Umayyad, and Abbasid, erfan, Sufism
-
تعصب واکنش و رفتاری برخاسته از فهم سطحی و بدون عمق و دقت و همراه با جوشش و خروش احساس می باشد. کلمه «تعصب» در قرآن ذکر نشده، ولی مترادف آن یعنی «حمیت» ذکر شده است. براساس محتوای آیات قرآن، حمیت دو نوع است: یکی حمیت نادرست و غیرمنطقی که همان تعصب است و دیگری حمیت پسندیده و مورد تایید که همان «غیرت» است. در این مقاله با بررسی برخی آیات مرتبط با مسئله تحقیق، مشخص شد که در قرآن کریم بر مفهوم «استقامت در دین» بسیار تاکید می شود، اما از سوی دیگر به مفهوم «تعصب دینی» توجه بسیار اندکی شده است. در آیات متعددی از قرآن کریم، مومنان به دین داری براساس پایداری و استقامت دعوت می شوند. از آنجا که افراط گرایی دینی که از آفتهای بزرگ جوامع اسلامی می باشد، گاهی با تعصب دینی ارتباط نزدیکی پیدا می کند، بررسی و تحلیل دیدگاه قرآن را در مورد تعصب دینی، جدی و مهم می سازد. برای استقامت در ایمان، صبر، حلم، ثبات قدم، سکینه و راسخیت لازم است. این تحقیق شامل بررسی مفاهیم: تعصب، حمیت، غیرت، صبر، حلم، ثبات قدم، رسوخ، سکینه و استقامت است. همچنین به رابطه تعصب با تفکر، اخلاق، خشم و تکبر پرداخته می شود.
کلید واژگان: قرآن, تعصب, حمیت, استقامتFanatic is a reaction raise from superficial understanding without depth and accuracy realization that is along with rising of senses. The word fanatic is not mention in Holy Qur’an but its synonym “Hamiyat” is mentioned in this book. According to Qur’anic verses Hamiyat is in two types: one type of Hamiyat is incorrect and illogic that named fanatic and the other one is acceptable and suitable which named “Qeyrat”. In this article with examining related Qur’anic verses with this research, specifies Holy Qur’an emphasize on “resistance in religion”, but in other side pay attention a little to the concept of “religious fanaticism” as well. In many Qur’anic verses Mo’menin (pious) had been invited to resistance and assiduity. Moreover, Religious Extremism is a great calamity for Islamic Societies but sometimes it is overlapped with religious Fanaticism, so examining and analyzing it from Qur’an’s view is necessary. For faith’s resistance also patience, stability, calmness and resistance are needed. This research is examining these concepts: Fanatic, Hamiyat, Qeyrat (Zealotry), patient, stability, deep-rootedness, calmness and resistance. Furthermore, the relationship between fanaticism with thinking, anger and arrogance would be discussed.Keywords: Quran, fanaticism, Hamiyat, resistance -
خودکشی به عنوان معضلی پیچیده و چند بعدی، امروزه به همراه تغییرات سریع جوامع رو به افزایش است. در این مقاله، نقش و جایگاه باورها و مناسک اسلامی، با در نظر گرفتن چند تباری بودن پدیده خودکشی، برای تعیین تاثیر آنها در پیشگیری از خودکشی و در نتیجه، کمک به کاهش آن بررسی می شود. به دلیل چند تباری بودن مسئله خودکشی، روش تحقیق به صورت اسنادی، تحلیلی و فراتحلیلی است. مروری بر برخی مطالعات، تحقیقات و مستندات آماری و تجربی موجود و در دسترس بیانگر ارتباط برخی عوامل همچون افسردگی، روابط جنسی نامشروع، ضعف خانواده و مشروبات الکلی با خودکشی است. حرمت خودکشی و وسوسه و فکر آن در قرآن و روایات، نقش باورهای اسلامی در معنادار ساختن زندگی (همچون موهبت زندگی، توبه، امید و خوش بینی، آزمایش و ابتلا، صبر، توکل، یاد مرگ و آخرت، ارتباط با خدا و قضا و قدر) و مناسک جمعی و گروهی در اسلام و شبکه های مذهبی حمایت اجتماعی در پیشگیری از خودکشی بسیار موثر است. در مجموع متغیر دینداری در دو بعد فردی و اجتماعی و مستقیم و غیر مستقیم در این امر تاثیر زیادی دارد.
کلید واژگان: خودکشی, باور, مناسک, پیشگیری, اسلامCommitting suicide, as a complex multidimensional problem, is on increase parallel with the rapid change of human societies. The present study is an attempt to study the impact of Islamic beliefs and rituals on the prevention of committing suicide and as a result its reduction. Due to the interdisciplinary nature of this problem, the research method incudes document analysis and meta-analysis. A review of related studies and available statistical documents and empirical evidence shows that there is a relationship between variables such as depression, illicit sex, alcohol and poor family morals on the one hand and committing suicide on the other. The impermissibility of committing suicide and its temptation in the Quran and Hadith, the role of Islamic beliefs (such as the blessing of life, repentance, hope and optimism, divine tribute, patience, trust, remembrance of death and the hereafter, relation with God and destiny) and the role of collective rituals and religious group social support networking in making life meaningful are very effective in preventing committing suicide. Altogether, the variable of religiosity with its individual and social aspects has an impact on this phenomenon directly or indirectly.Keywords: committing suicide, belief, ritual, prevention, Islam -
از مسائل مهم مطرح شده در قرآن، استقامت و پایداری است. با بررسی آیات قرآن مشخص می شود که پایداری در قرآن کریم مرتبط با صبر، حلم، ثبات قدم و استقامت است و هر یک از واژه های فوق، مرتبه ای از پایداری را به خود اختصاص می دهند به طوری که صبر و حلم، مقدمه پایداری، ثبات قدم دومین گام و استقامت سومین و مهم ترین گام در راه رسیدن به پایداری در قرآن است. عوامل رسیدن به ثبات قدم و استقامت در قرآن از این قرار است: مژده پیروزی دادن در جنگ، یاری خواستن از خداوند و یادآوری نعمت های او، داشتن قول ثابت، دوری از وعده و وعیدهای مشرکان و اینکه انسان به راه کج نرود و از مسیر خود منحرف نشود و در عمل خود، پایداری داشته باشد. استقامت و پایداری در قرآن، باعث برخورداری از امداد غیبی و دوری از خوف و حزن می شود. برای استقامت و پایداری، مصداق هایی نیز در قرآن ذکر شده است که از جمله آنهاست: داستان ابراهیم و پرتاب او به آتش و تبدیل شدن آن به گلستان و هجرت او به سرزمین دیگر برای حفظ ایمان خود از گزند کافران و قربانی کردن فرزند خود و استقامت و پایداری او و فرزندش در این امر.
کلید واژگان: صبر, حلم, ثبات قدم, استقامت, پایداریStamina and resistance are important mentioned issues in Koran. Evaluation of the verses of the Koran clarifies that Stamina is linked to patience, consistency, and resistance. Moreover, each one these words have a level of consistency. Patience is the introduction of consistency, stamina is the second step, and resistance is the third as well as the most important step to reach consistency in Koran. Factors to reach stamina and resistance in Koran are as follows: Good tidings for victory in war, seeking God’s help and mentioning His blessings, having firm promise, avoiding infidels’ promises, not going astray and being constant in his way. Stamina and resistance in Koran cause hidden helps and avoid scare and sorrow. There are practical examples about resistance and stamina in Koran such as the tale of Abraham when he was thrown into fire and then the fire turned into a garden. After that he traveled to another land to preserve his faith against infidels. It was there when God ordered him to sacrifice his son. He and his son obeyed the order, so this obedience is the symbol of their stamina and resistance.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.