منصور صلاتی
-
کنه بنه زعفران (Claparède Rhizoglyphus robini) به عنوان یک تهدید جدی در مناطق کشت زعفران در ایران مطرح می باشد. این کنه خاکزی، باعث کاهش رشد و زردی بوته های زعفران و در نهایت تخریب پیازها می گردد. به دلیل اهمیت راهبردی زعفران به ویژه از جنبه دارویی و صادراتی بودن آن، امکان ثبت ترکیبات شیمیایی مصنوعی علیه آفات و بیماری های این گیاه در کشور وجود ندارد. لذا یافتن روش های غیرشیمیایی و مبتنی بر مواد طبیعی برای کنترل این آفت ضروری است. در این تحقیق قارچ های بیمارگر به عنوان رهیافتی امیدبخش برای کنترل این کنه مورد استفاده قرار گرفتند. به منظور جمع آوری و شناسایی این قارچ ها، در سال های 1401 و 1402 از مزارع زعفران 32 منطقه از شهرستان تربت حیدریه در استان خراسان رضوی، نمونه برداری انجام شد. در مجموع، 55 جدایه قارچی مربوط به هشت جنس جداسازی گردیدند که از میان آنها 26 جدایه توانستند کنه ها را کلونیزه نمایند. جدایه هایی که قدرت بالایی در کشندگی کنه داشتند و بعد از 10 روز حداقل 50 درصد مرگ ومیر ایجاد کردند، مورد مقایسه آماری قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که در روز دهم جدایه M-Kh قارچ Metarhizium sp. و جدایه Co-TZ قارچ Cordyceps sp.، 100 درصد مرگ ومیر در کنه ایجاد کردند که بیشتر از بقیه قارچ ها بودند اما با تعدادی از جدایه های قارچ Beauveria sp.، اختلاف معنی داری نداشتند (P<0/05). درصد کلونیزاسیون کنه تیمار شده با جدایه M-Kh، 100 درصد بود و با بقیه قارچ ها به طور معنی داری اختلاف داشت (P<0/05). جدایه های قارچ های Cladosporium sp.، Aspergillus spp.، Penicillium spp.، Fusarium spp. و Mucor spp. نیز اگرچه باعث مرگ ومیر در کنه مورد مطالعه گردیدند اما اثر آنها معنی دار نبود. بر اساس اطلاعات موجود، این اولین گزارش از بیماری زایی جنس های قارچی مذکور علیه کنه زعفران در ایران محسوب می شود. با توجه به نتایج بدست آمده، جدایه های قارچی منتخب می توانند به عنوان عوامل مهارگر زیستی برای حفاظت از بنه زعفران علیه این آفت، مورد استفاده قرار گیرند.کلید واژگان: قارچ های بیمارگر کنه, مبارزه زیستی, Beauveria Spp., Cordyceps Sp., Metarhizium SpThe saffron bulb mite (Rhizoglyphus robini Claparède) is considered a serious threat in saffron cultivation areas in Iran. This soil-borne mite reduces the growth and is a cause of the yellowness of saffron plants and eventually destroys the corms. Due to the significance of this strategic product and its medicinal and export aspects, it is impossible to register any synthetic chemical compounds against pests and diseases of this plant in the country. Therefore, finding non-chemical and based on natural substances methods for the control of this pest is necessary. In this research the use of mite-pathogenic fungi is considered a promising approach for controlling this pest. To isolate and identify these fungi, soil samples were collected from saffron farms in 32 regions of Torbat-Heydarieh County in Khorasan Razavi province in 2022 and 2023. Overall, 55 fungal isolates related to eight genera were obtained and among them, 26 isolates could colonize the mites. The potent isolates that killed mites and caused at least 50 percent mortality after ten days were compared statistically. The results showed that on the 10th day, the effect of Metarhizium sp. isolate M-Kh and Cordyceps sp. isolate Co-TZ on mite mortality was 100 percent which was higher than other fungi, but, their difference with some isolates belonged to Beauveria sp. was insignificant (P<0.05). The mite colonization percentage of M-Kh isolate was 100 percent and significantly higher than other fungi (P<0.05). Cladosporium sp., Aspergillus spp., Penicillium spp., Fusarium spp., and Mucor spp. also caused the death of mites, but their effect was insignificant. Based on available information, this is the first report of the pathogenicity of the mentioned fungal genes against the saffron bulb mite in Iran. According to the results, these selected fungi can be used as biological control agents to protect saffron corms against mites.Keywords: Acaropathogenic Fungi, Beauveria Spp., Biological Control, Cordyceps Sp., Metarhizium Sp
-
خربزه (Cucumis melo) به عنوان یک محصول کشاورزی ارزشمند از نظر تغذیه ای و اقتصادی تلقی می شود. اما بیماری های ویروسی برای محصول خربزه تهدید جدی محسوب می شوند. تحقیق حاضر به بررسی اهمیت استفاده از محرک های سیستم دفاعی برای کاهش تاثیر ویروس ها بر عملکرد و کیفیت محصول خربزه می پردازد. در این تحقیق از الیسیتورها و مالچ پلی اتیلن به عنوان تحریک کننده سیستم دفاعی گیاهی برای افزایش میزان تحمل گیاه به ویروس استفاده شد. بدین منظور زمین کشاورزی در منطقه آبروان شهرستان مشهد آماده و تیمارها شامل استفاده از مالچ و الیسیتورها در مراحل مختلف رشد گیاهان خربزه بودند. نمونه برداری از برگ های بوته های دارای علائم ویروسی صورت گرفت و RNA از بافت برگ ها استخراج شد. سپس از واکنش زنجیره ای پلی مراز دوگانه (dRT-PCR) برای شناسایی همزمان ویروس زردی شته زاد کدوئیان (Cucurbit aphid-borne yellows virus, CABYV) و ویروس کوتولگی زرد کدوئیان (Cucurbit yellow stunting disorder virus ,CYSDV) استفاده شد. در انتها، آمارهای مربوط به درصد علائم ویروسی در بوته ها در سه خط وسط تیمارها تحلیل شد. نتایج نشان داد تیمار با الیسیتورها و مالچ پلی اتیلن به طور همزمان در دو مرحله گیاهچه ای و مرحله 2 تا 4 برگی خربزه توانست شدت علائم موزائیک و زردی در گیاهان خربزه را به طور معنی داری کاهش دهد. همچنین، این تیمار موجب افزایش عملکرد محصول در هر هکتار شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که ترکیب استفاده از الیسیتورها و مالچ پلی اتیلن می تواند به عنوان یک استراتژی موثر در کاهش علائم ویروسی و افزایش عملکرد محصول در کاشت خربزه مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: الیسیتورها, پلی اتیلن, خربزه, مالچ, مدیریتMelon (Cucumis melo) is considered a valuable agricultural crop in terms of nutrition and economy. However, viral diseases pose a serious threat to melon production. This study investigates the importance of using defense activator to reduce the impact of viruses on melon yield and quality. Elicitors and polyethylene mulch were used as defense activator to increase plant tolerance to viruses. Agricultural plots in the Abravan region of Mashhad were prepared, and treatments included the use of mulch and elicitors at different stages of melon plant growth. Leaf samples were collected from symptomatic plants, and RNA was extracted from the leaf tissues. Duplex reverse transcription polymerase chain reaction (dRT-PCR) was used to simultaneously identify Cucurbit aphid-borne yellows virus (CABYV) and Cucurbit yellow stunting disorder virus (CYSDV). The percentage of viral symptoms in the plants across the treatment groups was analyzed. The results showed the presence of CABYV and CYSDV in different treatments. Treatment with elicitors and polyethylene mulch significantly reduced the severity of mosaic and yellowing symptoms in melon plants at the seedling and 2-4 leaf stages. Additionally, this treatment increased crop yield per hectare and prevented infection by CABYV and CYSDV. The findings suggest that the combination of elicitors and polyethylene mulch can be an effective strategy to reduce viral symptoms and increase crop yield in melon cultivation.
Keywords: Elicitors, Management, Melon, Mulch, Polyethylene -
ویروس کوتولگی گوجه (Prune dwarf virus, PDV) به عنوان یک عامل بیماری زا مهم در درختان گیلاس (Prunus avium L.)، شناخته شده است و خسارت جدی به درختان هسته دار می رساند. در بهار سال 1401 نمونه برداری از مجموعه درختان باغ گیلاس ایستگاه تحقیقات گلمکان مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی، انجام شد. نمونه های جمع آوری شده دارای علائم کوتولگی، میوه های لکه دار، کاهش رشد جوانه ها بودند و فاصله ی میانگره های شاخه نسبت به گیاهان سالم کمتر بود. برای ردیابی ویروس از آزمون رونویسی معکوس با پرایمرهای اختصاصی مبتنی بر ژن پروتئین حرکتی ویروس استفاده شد. قطعات 756 نوکلئوتیدی حاصل از الکتروفورز تکثیر شده پس از خالص سازی، ایزوله گلمکان توالی یابی شد. ترادف به دست آمده با استفاده از بلاست در پایگاه NCBI با ترادف های موجود در بانک ژن مقایسه شد و بیشترین شباهت با جدایه بلغارستان (%7/99MT152176,) و کمترین شباهت با جدایه هلند (%8/88HM021231,) مشاهده شد. درخت تبارزائی بر پایه پروتئین حرکتی ترسیم شد و جدایه های PDV در دو گروه مجزا قرار گرفتند و جدایه گلمکان در گروه I درخت فیلوژنتیک قرار گرفت. مقایسه توالی پروتئین حرکتی جدایه های ویروس نشان داد توالی های اسیدآمینه پروتئین حرکتی و دامنه اتصال به RNA پروتئین حرکتی در میان ویروس کوتولگی گوجه بسیار حفاظت شده است. در این پژوهش برای اولین بار توالی ویروس کوتولگی گوجه از ایران از باغ گیلاس در ژن بانک با رس شماره OR541106 ثبت شد و تحلیل تبارزائی ویروس کوتولگی گوجه با تمرکز بر ژن پروتئین حرکتی بررسی شد.
کلید واژگان: پروتئین حرکتی, تحلیل تبارزائی, درختان هسته دار, درخت فیلوژنتیکPrune dwarf virus (PDV) is a significant pathogen in cherry trees (Prunus avium L.), causing serious damage to agricultural crops. In spring 2022, samples were collected from cherry orchards in Golmakan, Khorasan Razavi province. The collected samples showed symptoms of dwarfism, spotted fruits, and young shoots with short internodes compared to healthy plants. To detect PDV in these samples, a reverse transcription polymerase chain reaction assay was used with specific primers targeting the movement protein of the virus. The amplified 756-nucleotide fragment was purified and sequenced. The obtained sequence was compared to available sequences in the gene bank using the BLAST tool in NCBI, and the highest similarity was observed with the Bulgarian strain (99.7%, MT152176), while the lowest similarity was observed with the Netherlands strain (88.8%, HM021231). A phylogenetic tree based on the movement protein was constructed, and the PDV strains were classified into two distinct groups, and the Golmakan strain was placed within Group I on the phylogenetic tree. Further comparison of the movement protein sequences among the virus isolates showed that the amino acid sequences of the movement protein and the RNA-binding domain of the movement protein are highly conserved among PDV isolates. In this research, for the first time, the sequence of PDV from Iran was registered in the gene bank (OR541106), originating from a cherry tomato garden. The phylogenetic analysis of PDV was conducted, with a specific focus on the movement protein gene.
Keywords: Movement Protein, Prunus Spp., Phylogenetic Tree -
به منظور بررسی اثر تنش کم آبی بر ویژگی های رشد رویشی و غده سیب زمینی و اثر محلول پاشی کیتوزان و سالیسیلیک اسید بر عملکرد و خصوصیات فیزیولوژیک سیب زمینی آزمایشی به صورت اسپلیت پلات و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و در سه تکرار در منطقه فریمان درسال زراعی 99-1398 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل سطوح آبیاری (60، 80 و 100 درصد نیاز آبی) و محلول پاشی کیتوزان و سالیسیلیک اسید (شاهد، 2 گرم در لیتر کیتوزان، 0.5 گرم در لیتر سالیسیلیک اسید و ترکیب کیتوزان و سالیسیلیک اسید) بود. سطوح آبیاری در پلات های اصلی و تیمارهای محلول پاشی در تیمارهای فرعی قرار گرفتند. نتایج این آزمایش نشان داد که با کاهش حجم آبیاری به میزان 20% نیاز آبی نیز میتوان به عملکردی مشابه با عملکرد در شرایط آبیاری کامل دست یافت. میزان پرولین برگ در شرایط تنش ملایم (80 درصد آبیاری) تحت تاثیر محلول پاشی با کیتوزان قرار گرفت به نحوی که غلظت این اسید آمینه تحت تاثیر محلول پاشی با مخلوط سالسیلیک اسید و کیتوزان به بیش از دو برابر افزایش یافت. محلول پاشی کیتوزان و سالیسیلیک اسید بصورت مجزا و یا بصورت ترکیبی در تیمارهایی که تحت کم آبیاری به میزان 20 و 40 درصد قرار گرفتند نیز باعث حفظ غلظت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز شدند. با توجه به نتایج این آزمایش می توان چنین نتیجه گیری کرد که اگرچه این ترکیبات نقش قابل توجهی در تقابل گیاه سیب زمینی با شرایط کم آبیاری دارد اما زمان و دز مصرف آن نیاز به تحقیقات دقیق تری دارد.
کلید واژگان: کیتوزان, سالیسیلیک اسید, کم آبیاری, سیب زمینیIn order to investigate the effect of deficit irrigation on vegetative growth characteristics and potato tuber and the effect of foliar application of chitosan and salicylic acid on yield and physiological characteristics of experimental potatoes as a split plot in a randomized complete block design with three replications in 2019 at an agricultural reaearch station in the city of Fariman. Experimental treatments included irrigation levels (60, 80 and 100% water requirement) and foliar application of chitosan and salicylic acid (control treatment, 2 g/l chitosan, 0.5 g/l salicylic acid and combined treatment with chitosan and salicylic acids). Irrigation levels in main plots and foliar spraying treatments were included in sub-treatments. Deficit irrigation treatments were applied 20 days after after plant emergence and at each irrigation period, and foliar application of chitosan and salicylic acid was performed in two stages during the growing season: at the flowering stage (beginning of tuber development), and at the mid-growth stage of tubers. The results showed that by reducing the irrigation volume by 20%, the same performance can be achieved with the performance in full irrigation conditions. Foliar application chitosan and salicylic acid also yielded different results. Foliar application of chitosan prevented a decrease in chlorophyll a concentration as the most important leaf photosynthetic pigment in 80% irrigation treatment. Other pigments showed similar behavior to chlorophyll a in solutions sprayed with chitosan or a combination of chitosan with salicylic acid. Proline, free phenols and soluble carbohydrates as secondary metabolites that undergo stress-induced osmotic regulation of leaf cells also had higher concentrations in chitosan foliar application at 80% irrigation treatment than their control treatment. Foliar application of chitosan and salicylic acid separately or in combination in treatments that were irrigated at 20 and 40% also maintained the concentration of glutathione peroxidase. Despite the above effects, foliar treatments could not clearly have a significant effect on glandular function.It does this by playing an important role in counteracting oxidative stress and balancing oxygen free radicals, as well as its role in protecting cell membranes, especially under stress conditions. According to the results of this experiment, it can be concluded that although these compounds have a significant role in the interaction of potato plant with deficit irrigation conditions, but the time and dose of its use requires more detailed research. Time and dose used that can compensate for the effects of stress and improve yield in deficit irrigation treatments.
Keywords: chitosan, salicylic acid, Deficit Irrigation, Potato -
آویشن باغی (Thymus vulgaris L.) از جمله گیاهان دارویی مهم بوده که علاوه بر مصارف دارویی، در صنایع غذایی، بهداشتی و آرایشی نیز کاربرد دارد. اسانس آویشن به دلیل وجود تیمول و کارواکرول دارای اثرات ضد قارچی و ضد باکتریایی قوی می باشد. نماتدهای مولد گره ریشه (Meloidogyne spp.) از تمام نقاط دنیا بر روی بسیاری گیاهان از جمله گیاهان دارویی گزارش شده اند. گونه های مختلف این جنس در سطح جهان، مهم ترین جنس در بین نماتدهای گیاهی بوده و یکی از پنج عامل درجه اول بیماری زا در گیاهان به شمار می آیند. طی بازدید های به عمل آمده در بهار 1400، از مزارع استان خراسان رضوی (اطراف مشهد)، علایمی نظیر پژمردگی، زردی و کم رشدی در بوته های آویشن باغی مشاهده گردید. به منظور بررسی عامل این عارضه، نمونه هایی از خاک و ریشه در این مزارع جمع آوری شده و به آزمایشگاه منتقل گردید. جهت شناسایی گونه نماتد، از خصوصیات ریخت شناسی لارو و نیز شکل برش انتهایی بدن نماتد ماده استفاده شد و در نهایت با استفاده از واکنش زنجیره ای پلیمراز آلودگی نمونه ها بهMeloidogyne javanica تایید گردید. درسال های اخیر بدلیل افزایش سطح زیرکشت گیاهان دارویی، استفاده فراوان از آنها در تهیه داروها و نیز مطالعات پراکنده ای که در کشورهای مختلف از جمله ایران پیرامون نماتدهای انگل گیاهان دارویی وجود دارد، گسترش سیستم های جدید شناسایی و پایش می تواند نقش حیاتی در مدیریت موثر نماتدهای انگل گیاهان دارویی ایفا کند. هدف از این مقاله، شناسایی و ردیابی عامل بیماری در نمونه های دارای علایم مشکوک نماتدی در گیاه آویشن باغی و ارایه راهکارهای مدیریتی آن می باشد.کلید واژگان: گیاهان دارویی, مدیریت بیماری, نماتد مولد گره ریشه, شناسایی, PCRThymus vulgaris (L.) is one of the most important medicinal plants. In addition to medicinal uses, thyme is also used in food, health and cosmetics industries. Due to Thymol and Carvacrol, its essential oils has antifungal and antibacterial effects. Meloidogyne spp. have been reported from all over the world on medicinal plants. They are the most important genus among plant parasitic nematodes and one of the five major pathogens in the world. During a survey in 2021, thyme plants with withering, foliage yellowing and stunting symptoms and plant death were observed in some regions of Khorasan-Razavi province (Iran). Root and soil samples were collected from areas of thyme fields. Morphological diagnosis was conducted on larves and perineal pattern of females. Finally, the species identification of M. javanica was confirmed using Polymerase Chain Reaction (PCR). In recent years, due to the increase in the area under cultivation of medicinal plants, the extensive use of medicinal plants and few studies in this field on medicinal plants in Iran, development of new systems for detection, identification and monitoring can play a vital role in effective management of plant parasitic nematodes in medicinal plants. Therefore, the aim of this study is detection and identification of the nematode disease agent, affecting thyme plants and its management.Keywords: disease management, Medicinal plants, Root knot nematode, identification, PCR
-
کنگرفرنگی (Cynara scolymus L.) یک محصول چندمنظوره (خوراکی، علوفه ای و دارویی) با ارزش اقتصادی بالا در جهان بوده که از گل آذین نابالغ آن به عنوان سبزی و سالاد و از برگ های آن برای اهداف دارویی استفاده می شود. روش مرسوم و متداول تکثیر کنگر فرنگی از طریق غیرجنسی است، به همین علت عوامل بیماری زا به آسانی از گیاه مادری به دختری منتقل می شوند. تاکنون 25 گونه ویروسی از جمله ویروس موزاییک خیار (,CMV Cucumber mosaic virus) از کنگرفرنگی گزارش شده است، که به صورت تنها یا هم زمان با سایر گونه های ویروسی موجب آلودگی میزبان می شوند. در این بررسی، CMV از نمونه های کنگرفرنگی با علایم زردی، کلروز، بندکفشی و بدشکلی برگ ها از ایستگاه تحقیقاتی طرق (مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان رضوی)، با کمک آزمون مولکولی RT-PCR جداسازی و در ادامه یک جدایه جهت تعیین توالی انتخاب شد. توالی کامل پروتیین پوششی (CP) این جدایه شامل 657 نوکلیوتید با رس شمار OM959539 در بانک ژن ثبت گردید. نتایج داده ترادف نوکلیوتیدی به دست آمده در BLASTn وجود CMV را تایید نمود و نشان داد که جدایه توالی یابی شده در این تحقیق، دارای بیشترین درصد تشابه در سطح نوکلیوتیدی (7/98 درصد) با جدایه هایی از ترکیه (LC066503) و ایران (KT279570 و JX112021) می باشد. این تحقیق اولین گزارش از شناسایی CMV در میزبان کنگرفرنگی در ایران می باشد. لذا جهت حفاظت این محصول در برابر ویروس ، استفاده از مواد تکثیری عاری از ویروس و کنترل علف های هرز میزبان، در مزرعه ضروری است.
کلید واژگان: کنگرفرنگی, ویروس موزائیک خیار, واکنش زنجیره ای پلیمراز رونویسی معکوس, گیاه داروییThe artichoke (Cynara scolymus L.) is a multi-purpose product (food, forage, and medicinal) with a high economic value in the world, with immature flowers used as vegetables and salads and its leaves used for medicinal purposes. Artichoke plants are mostly propagated vegetatively, and pathogens are easily transferred from mother to daughter plants. To date, approximately 25 viruses, including Cucumber mosaic virus (CMV), have been isolated from artichokes, infecting the host either alone or in combination with other viral strains. In this study, CMV was isolated from artichoke samples collected from Torogh Research Station (Khorasan Razavi Agricultural and Natural Resources Research and Education center) with symptoms of chlorotic mottling, shoestringing, and leaf narrowing. The reverse transcription polymerase chain reaction (RT-PCR) was carried out with the help of specific primers (CMVF/R).The results of PCR and sequencing of 657 bp of coat protein genes revealed that these samples were CMV infected. One isolate was chosen and deposited in GenBank under the accession number OM959539. The sequence was compared with reference CMV isolates from GenBank by BLASTn search analysis. According to the findings, the sequence isolated in this study has the highest nucleotide identity percentage (98.7 percent) when compared to isolates from Turkey (LC066503) and Iran (KT279570 and JX112021).This is the first report of CMV infection in globe artichoke in Iran. As a result, it is essential to control host weeds and use virus-free seeds to protect the crop.
Keywords: Artichoke, Cucumber mosaic virus, RT-PCR, Medicinal plants -
استفاده از خاک پوش پلاستیک می تواند یک راه کار جایگزین برای دور کردن حشرات ناقل بدلیل انعکاس طول موج نوری UV که دورکننده حشرات مکنده می باشد بوده و در نتیجه کاهش خسارت عوامل ویروسی با ناقل حشرات در زراعت خربزه باشند. هدف از این پژوهش، ارزیابی و انتخاب لایه پلاستیک مناسب با کاربرد چند منظوره و منطبق با نیاز کشاورزان بود.به این منظور شش تیمارمورد آزمایش شامل خاک پوش پلاستیکی در چهار رنگ شامل پلاستیک شفاف بی رنگ، پلاستیک سفید، پلاستیک دو رنگ نقره در رو و مشکی در زیر، پلاستیک مشکی و دو شاهد بدون خاک پوش با وجین دستی علف های هرز و بدون خاک پوش بدون کنترل علف های هرز انتخاب شدند. نتایج حاصله از اجرای این پروژه نشان داده است که در کاهش جمعیت آفات مکنده شامل: شته، تریپس و مگس سفید، مالچ نقره توانسته است از کارایی خوبی برخوردار باشد و بدنبال آن مالچ سفید و سیاه قرار گیرند. بطوریکه استفاده از خاک پوش نقره طی سال اول و دوم آزمایش با 75/43%و 73/36% به ترتیب بالاترین کارایی را در کاهش جمعیت شته به خود اختصاص داد. در مورد بیماری های ویروسیCMV ، CABYV, ZYMVو WMV، خاک پوش نقره با 8/88% و 1/77% کاهش آلودگی نسبت به شاهد بدون کنترل طی 30 روز پس از انتقال نشاء بترتیب در سال اول و دوم در جایگاه نخست قرار گرفت. بالاترین عملکرد محصول به خاک پوش سیاه و نقره با مقادیر 2/12604 و9/12447 در سال اول و 20143 و 17095 کیلوگرم در هکتار در سال دوم بدون اختلاف معنی دار با یکدیگر تعلق گرفت.
کلید واژگان: شته, کدوئیان, مالچ, مدیریت, ویروسIntroductionVirus diseases are a worldwide problem for cucurbit production, which cause economic losses. In fact, more than 35 different viruses have been isolated from cucurbits. The main symptoms include mosaic, yellowing, vein clearing, leaf and fruit malformation in the crops. Until now, 13 viruses have been detected on cucurbits in Iran. CMV, ZYMV, WMV, CABYV and CVYV have been confirmed in field-grown cucurbit crops in Khorasan razavi province (Bananej & Vahdat, 2008). Mulch has been used to obtain good vegetable growth and yield in crops like cucumber, tomato and pepper (Kring & Schuster, 1992). Stylet borne virus transmission can be decreased only by applying preventive methods like mulching during the production. The research on the insect repelling effect of reflective surfaces has been done by many researchers (Kring & Schuster, 1992). They have achieved statisfactory outcome in decreasing virus incidence in vegetables using reflective surfaces. The silver reflective plastic mulch reflects ultraviolet (UV) wavelengths, unlike black or clear plastic mulches. Flying aphids as plant virus vectors are repelled by these UV wavelengths. The outcome is to delay and reduce the incidence of aphid-borne viruses. The aim of this project was to assess and select suitable plastic mulches that can act versatile and perfectly meet the needs of farmers for controlling pests and viruses in melon prodcution.
Materials and MethodsThe experiment was carried out with six treatments including polyethylene plastic mulch in four colors, including a colorless transparent plastic, white plastic (milky), silver, black plastic mulch and two controls including hand weeding and weed-free mulch in a randomized complete block design with four replications during two growing seasons in 2013 and 2014 near Saaleh Abad in Torbat Jam. Each experimental unit comprised 5 rows(70 cm spacing) of 10 m long with a drip irrigation system. Serological surveys were conducted during three plant growth stages including the first week after transplanting (to remove possible infection), flowering(30 days after transplanting), and four weeks after the flowering (50 days after transplanting). A sampling of the middle leaves of the plant from three rows in the middle of each experimental unit was performed. Assessment for viral factors CMV, CABYV, ZYMV and WMV was performed using a polyclonal antibody. The aphids pests population was studied at a 10-day interval from the beginning of flowering and until three weeks after the first fruit harvest.
Results and DiscussionThere were statistically significant differences among the aphids pests population on different treatments during the two years of experiments. The comparison of means between the first, second and third stages of sampling showed a significant difference. The silver treatment had the lowest aphids pests population, followed by white and black treatments. However, some researchers have recorded different results in their studies . Since the four viral diseases studied in this work are common in the aphid vector, the frequency of these four viruses was calculated during two sampling stages. The frequency of the viruses in the first stage of sampling in the two years of the experiment under silver mulch was recorded as 3.573% and 7.14%, which was the lowest. Similar results were observed by Jalali et al., 2016.It is noteworthy that in the first stage of sampling(30 DAT) in both years, the lowest number of aphids observed was fully consistent with the lowest infection rate by the viruses. But in the second stage sampling, the results did not follow certain orders. This was due to the alteration of the physical properties of silver mulch under the environmental conditions such as UV sunlight, which led to its degradation. The results of analysis of variance for the total melon yield in the two years between treatments were significant. The highest yields were obtained with black and silver mulch, respectively.
ConclusionThe results of this project showed that silver mulch had the highest efficiency in reducing aphids pests population by 43/75% and 36/73% in the first and second years, respectively. Silver mulch reduced aphid-borne viral diseases in the first sampling in two years of experiment by 88/8% and 77/1% as compared to control, respectively. The highest yield was achieved with both black and silver mulches.
Keywords: aphid, cucurbits, management, Mulch, Virus -
این بررسی به منظور تفکیک گونه مهاجم maculansLeptosphaeriaو غیر مهاجم L.biglobosa عوامل بیماری ساق سیاه کلزا، با تعیین ارتباط رشد پرگنه، تولید رنگدانه و پیکنیدیوم 49 جدایه از این عوامل در چهار محیط غذایی و چهار دما (مجموع 784 تیمار) در سه زمان بررسی و سه تکرار انجام گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد بین جدایه ها از نظر رشد پرگنه در محیط های غذایی و تیمارهای دمایی و اثرات متقابل آنها اختلاف معنی داری وجود داشت. تنوع در تولید رنگدانه و پیکنیدیوم در محیط های کشت V8، MEA، PDA، CDB و CDA در هر دو گونه مشاهده شد. بیشترین رشد پرگنه بعد از 12 روز در دمای 30 درجه سانتی گراد در محیط (05/48 میلی متر) و کمترین آن در دمای 15 درجه سانتی گراد (01/17 میلی متر) و در محیط زاپک مشاهده شد. بیشترین میزان تولید رنگدانه در PDA و دمای 30 درجه سانتی گراد و کمترین آن در محیط MEA و دمای 15 درجه سانتی گراد مشاهده گردید. در محیط های و زاپک عمدتا رنگدانه قهوه ایی و در محیط های PDA و MEA رنگدانه زرد-نارنجی رویت شد. 78/93 درصد جدایه ها در محیط زاپک مایع تولید رنگدانه کردند. جدایه های L.maculans قطر پرگنه و سرعت رشد کم و در مقابل جدایه های L.biglobosa دارای رشد پرگنه و سرعت رشد بیشتری بودند. بر اساس نتایج داده های بدست آمده و اطلاعات قبلی بیماریزایی موجود، جدایه های مناطق دشت ناز، اسلام آباد، فاضل آباد، کوهی خیل و بیکار آیش مربوط به گونه مهاجم L.maculans و جدایه های تلوکلا، لالا و خالخیل و همچنین جدایه روی خردل در گونه غیر مهاجم L.biglobosaقرار گرفتند.
کلید واژگان: Leptosphaeria maculans, L.biglobosa, ساق سیاه, محیط کشت و کلزاThis study has carried out for distinguishing of Leptosphaeria maculans and L. biglobosa (aggressive and non-aggressive groups respectively) using colony growth, ability for pycnidium and pigment production in four mediums and temperatures of Forty nine isolates (Zaman Mirabadi et al., 2010) (totally 784 treatments) in three replication and three times. The result of analysis variation has shown that significant difference between isolates considering colony growth in the different mediums and temperature treatments. The maximum and the minimum colony growth was observed in 30⁰c –v8 juice Agar (48.05 mm) medium and 15⁰c-Czapek Dox Agar (17.01 mm) respectively after 12 days. The greatest and lowest pigment production in the different temperature was observed in PDA and MEA (except in 30⁰c). The minimum and maximum pigment production was observed in 15⁰c and 30⁰c respectively. The percentage of presence yellow-orange and brown pigment was variable in the different treatments. Brown pigment in V8 and CDA was dominated while yellow- orange was seen in PDA and MEA. 93.78 % isolates produced pigment in Czapek Dox Broth. The maximum pycnidium production was observed in V8 and 20⁰c. According to the obtained results, Dasht-Naz, Eslamabad, Fazelabad, Kohi khail and bykar ayesh were belonged to aggressive species (L.maculans) and Talokola, Lala, Khalkhail and mustard isolate too were located as L.biglobosa.
Keywords: Leptosphaeria maculans, L.biglobosa, blackleg, medium culture, oilseed rape -
تاکنون در ایران ویروس های خاک زاد متعددی از جمله ویروس رگبرگ زرد نکروتیک چغندرقند (Beet necrotic yellow vein virus; BNYVV)، ویروس سوختگی سیاه برگ چغندر (Beet black scorch virus; BBSV)، ویروس خاک زاد چغندر (Beet soil-borne virus; BSBV) و ویروس Q چغندر (Beet virus Q; BVQ) روی ریشه چغندرقند شناسایی شده است. ویروس رگبرگ زرد نکروتیک چغندرقند، ویروس اصلی عامل ایجاد سندروم ریشه ریشی (ریزومانیا) است. با اینکه در بررسی های انجام شده در بعضی از نمونه های دارای علائم ریشه ریشی چغندرقند، هر سه ویروس مذکور و یا تعدادی از آن ها همراه BNYVV یافت شده، اما تاکنون علائم سوختگی روی برگ چغندرقند در هیچ یک از مزارع کشت چغندرقند گزارش نشده است. اخیرا علائم سوختگی روی برگ ها و علائمی مشابه ویروس عامل بیماری ریزومانیا روی ریشه برخی از ارقام چغندرقند در مزارع چغندرقند استان خراسان رضوی مشاهده شده است. به منظور بررسی این موضوع، چغندرقندهای دارای علائم ریشه ریشی و یا سوختگی برگ از مزارع مناطق مختلف استان شامل: مشهد، فریمان، چناران، جلگه رخ و جوین جمع آوری و پس از استخراج ریبونوکلئیک اسید (RNA) کل آن ها، دئوکسی ریبونوکلئیک اسید مکمل (cDNA) سنتز شد. با استفاده از واکنش پلیمراز با ترانویسی معکوس در همه نمونه ها BBSV ردیابی گردید، اما از سه ویروس خاک زاد دیگر تنها BNYVV در نمونه های مشهد، جلگه رخ و جوین ردیابی شد. از بین سه تیپ مختلف BNYVV شناسایی شده در دنیا، جدایه های مورد مطالعه از نوع تیپ A تشخیص داده شد. نوع تتراد ویروس ریزومانیا در جدایه های مشهد و جلگه رخ از نوع ACHG بوده اما در جدایه جوین، AHHG بود که در اسیدآمینه شماره 68 آن از سیستئین (C) به هیستیدین (H) در پروتئین p25 تغییر یافته بود که می توان جدایه را به عنوان یک جدایه شکننده مقاومت این ویروس محسوب نمود. درنتیجه کشت متوالی ارقام مقاوم چغندرقند دارای ژن مقاومت Rz1 با تغییرات در اسیدآمینه های ناحیه تتراد پروتئین p25 ویروس، جدایه های شکننده مقاومت جدیدی از ویروس ایجاد می کند که کشت چغندرقند را در این مزارع در سال های آتی با مشکل جدی مواجه خواهد نمود؛ بنابراین تحقیقات بیشتر در مورد بیماری زایی BNYVV و کنترل آن از طریق استفاده از منابع مقاومت جدید و روش های کنترل تلفیقی ضروری به نظر می رسد. از طرف دیگر اینکه، BBSV در حضور BNYVV موجب تشدید ریشه ریشی، نکروز آوندی و سوختگی برگ می گردد حال آنکه به تنهایی موجب نکروز آوندی در ریشه و سوختگی برگ می شود. این مطلب می تواند در تشخیص بیماری بر اساس علائم و جلوگیری از خطا در ارزیابی مقاومت ارقام چغندرقند در مزرعه بسیار حائز اهمیت باشد.
کلید واژگان: چغندرقند, ریزومانیا, ویروس سوختگی سیاه برگ چغندرIntroductionSoil-borne sugar beet viruses are responsible for the destructive diseases of sugar beet. They can cause significant yield losses worldwide. Four of the soil-borne sugar beet viruses consisted of Beet necrotic yellow vein virus (BNYVV), Beet soil-borne mosaic virus (BSBMV), Beet soil-borne virus (BSBV) and Beet virus Q (BVQ) are transmitted by the protis Polymyxa betae, a common root infecting parasite which ensures the long-term persistence of the viruses in the soils and one consisted of Beet black scorch virus (BBSV), is transmitting by Olpidium brassicae. So far, four out of five aforementioned viruses have been reported (except for BSBMV) in Iran. BNYVV is the causal agent of the rhizomania disease which has been reported in mixed-infections with BSBV, BVQ and/or BBSV. In previous studies, BSBV, BVQ and BBSV have been found alongside the BNYVV in some root samples. Nevertheless, up to now, no field has been spotted with black scorch symptoms of sugar beet leaves. Recently, we observed symptoms of burns on leaves and similar signs of rhizomania disease in the roots of some sugar beet cultivars in the fields of Khorasan Razavi province. The purpose of this study was to detect soil-borne viruses of sugar beet and determine some of their molecular aspects.
Materials and MethodsIn this study, sugar beet with bearded roots and black scorching of leaves symptoms were collected from Mashhad, Fariman, Chenaran, Jolge-Rokh, and Jovein sugar beet fields. Total RNA was extracted from 100 mg of rootlets using RNeasy Mini Kit (Qiagen-Germany) based on the manufacturer's protocol. The presence of three viruses of BSBV, BVQ and BNYVV were analyzed by multiplex reverse transcription-polymerase chain reaction (mRT-PCR). However, For BBSV detection, simplex RT-PCR was used to detect of the 3′-UTR of the genomic RNA. For the molecular characterization of the BNYVV isolates, the BNYVV type (A or B) was determined with duplex RT-PCR (dRT-PCR), using A/B-type-specific primers pairs for the triple gene block (TGB) gene in RNA-2 and the partial p25 gene of the RNA-3 segment of the virus. RT-PCR was done using the PrimeScript™ Reverse Transcriptase kits and the PrimeSTAR GXL DNA Polymerase (Takara, Japan). The PCR products were cloned in pGEM®-T Easy Vector (Promega-USA). The recombinant plasmids were extracted using PrimPrep Plasmid DNA isolation kit (GenetBio-Korea) and then sequenced (Macrogene, South Korea). Nucleotide sequences data were analyzed using Chromas (version 1.45) and MEGA7 softwares.
Results and DiscussionThe results showed that in the three samples with bearded root symptoms (Mashhad, Jovein, and Jolge-rokh), only BNYVV (A-type) was present and there were no BSBV and BVQ in the tested samples. In addition, in the two samples (Fariman and Chenaran), none of the three viruses was detected. The results showed that the two BNYVV isolates had ‘ACHG’ (Mashhad and Jolge-Rokh isolates) or ‘AHHG’ (Jovein isolate) residues in the tetrad position. So that the amino acid cysteine (C) in a68 position was converted to histidine (H). Although this A-type tetrad has been previously reported by Mehrvar et al. (2009) in Khorasan Razavi and Northern Khorasan, Semnan, Qazvin, Zanjan, Ilam, Hamedan, and West Azarbaijan provinces. In this study, BBSV was detected in all samples. In Mashhad, Jolge-rokh, and Jovein samples, BNYVV was present accompanied by BBSV. However, BBSV was detected alone from Fariman (holding black scorching of the leaves and vascular necrosis of root symptoms) and Chenaran (black scorching of the leaves) samples. These results are consistent with the results of other researchers from Spain and the United States who reported the presence of rhizomnia symptoms in the BBSV infected roots.
ConclusionWhile most of the farmers in Khorasan province cultivate resistant cultivars of sugar beet carrying the Rz1 gene for successive years in a field, the breakdown of the resistance and emerging of new resistance breaking (RB) variant of the virus have occurred via amino acid changes. However, more research on BNYVV pathogenicity by the use of additional sources of resistance and alternative disease control majors is needed to have a suitable conclusion. In addition, the results of this study showed that the presence of both viruses (BBSV and BNYVV) together could exacerbate the Rhizomania syndrome symptoms while single infection by BBSV could just cause vascular necrosis in the root and black scorching symptoms of the leaves. This could be very important in symptoms based diagnosing of the disease and preventing errors in evaluating the resistance of sugar beet cultivars in the field.
Keywords: Beet necrotic yellow vein virus, Beet black scorch virus, Sugar beet -
ویروس سوختگی سیاه برگ چغندرقند (Beet black scorch virus, BBSV) یک ویروس جدید خاک زاد چغندرقند می باشد. به منظور ساخت سازه عفونت زای این ویروس و بررسی واکنش برخی ارقام چغندرقند به آن، نمونه های علائم ریشه ریشی در ریشه، از مزرعه ای در مشهد جمع آوری شد. در این نمونه با استفاده از آزمون زنجیره ای پلیمراز با ترانویسی معکوس دو ویروس BBSV و Beet necrotic yellow vein virus (BNYVV) ردیابی گردید. پس از خالص سازی و تکثیر ژنوم کامل BBSV، همسانه عفونت زای آن در ناقل pDrive ساخته شد. آران ای سنتز شده از همسانه عفونت زا توسط فاژ T7، برای آلوده سازی مکانیکی گیاه محک سلمه تره استفاده شد. به منظور آلوده سازی مکانیکی برگ گیاهچه های چغندرقند، از برگ های دارای علائم کلروتیک گیاه محک، به عنوان مایه تلقیح اولیه استفاده شد. در این تحقیق از ارقام چغندرقند داخلی شامل: شریف، آریا و شکوفا و ارقام خارجی شامل: Izabella، Pauletta و Dorothea، با تنوع ژنتیکی متفاوت کشت شده در شرایط گلخانه، استفاده شد. نتایج این بررسی نشان داد که BBSV می تواند سه هفته پس از مایه زنی، علائمی به صورت نقاط نکروتیک ریز روی برگ گیاهچه همه ارقام ایجاد نماید؛ بنابراین سازه عفونت زای ساخته شده می تواند به عنوان یک ابزار مطمئن برای غربال مقدماتی ژرم پلاسم های چغندرقند (قبل از شروع برنامه های بهنژادی جهت تهیه ارقام مقاوم به این ویروس) تحت شرایط گلخانه، مورد استفاده قرار گیرد. از آنجا که تاکنون هیچ ژن یا ژن های مقاومی در چغندرقند نسبت به BBSV گزارش نشده است، می توان با استفاده از این روش سعی در یافتن منابع مقاومت به این ویروس در چغندرهای وحشی و زراعی نمود.
کلید واژگان: چغندرقند, ریزومانیا, سازه عفونت زا, ویروس سوختگی سیاه برگ چغندرقند, مقاومتBeet black scorch virus (BBSV) is a soil-borne virus infecting sugar beet. In order to construct an infectious full-length cDNA clone of Mashhad isolate (IR-Mash1), Iran (GenBank Accession no. MK092329), and studying reaction of some sugar beet cultivars, sugar beet roots with beard lateral root growth were collected from Mashhad field and subjected to total RNA extraction and then cDNA synthesis. PCR reaction was performed to amplify the whole genome of the virus were cloned to pDrive Cloning Vector. DNA was extracted from the plasmid vector. It was used as templates for run-off transcription in vitro by use of a T7 RNA polymerase. Chenopodium quinoa was inoculated under greenhouse conditions. Necrotic local lesions formed on C. quinoa (5 dpi) leaves were used as inoculation material for inoculation of the leaves of different sugar beet cultivars grown in the greenhouse. BBSV was inoculated by rubbing the sugar beet seedling leaves. Iranian cultivar including Sharif (susceptible check), Aria, Shokoufa and foreign cultivar including Pauletta KWS (tolerant to Rhizomania and sugarbeet cyst nematode), Isabella KWS (Double Resistant to Rhizomania) and Dorothea (tolerant to Rhizoctonia) cultivars were inoculated under greenhouse conditions. Pinpoint Symptoms appeared on the leaves of all cultivars after twenty days. The result showed that the virus produces similar symptoms on leaves of susceptible and resistant cultivars to Rhizomania. So, using infectious clone, possible to screening sugar beet germplasms as part of pre-breeding programs under greenhouse conditions and to find sources of resistance to the virus in sugar beet and wild beets.
Keywords: Beet black scorch virus, Infectious clone, Rhizomania, Resistance, Sugar beet -
خصوصیات آسکوسپورهای هشت جمعیت قارچ های عوامل بیماری ساق سیاه کلزا Leptosphaeria maculans و L. biglobosa در استان های مازندران و گلستان جداسازی شده از بقایای کلزا و خردل وحشی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس طول و عرض آسکوسپورها نشان داد که اختلاف معنی داری در سطح 1% در جمعیت های هر دو گونه وجود دارد. تغییرات طول و عرض آسکوسپورها به ترتیب 25/6 و 5/2 میکرومتر از بالاترین تغییرات دامنه طول و عرض آسکوسپورهای دیگر مطالعات انجام شده در جهان بیشتر بود. همچنین اختلاف معنی داری از نظر طول لوله تندش پس از 4، 16 و 24 ساعت از آزمایش مورد بررسی مشاهده گردید. هاگ های جنسی جمعیت مناطق دشت ناز ساری، کوهی خیل و فاضل آباد دارای تعداد لوله تندش بیشتر، کوتاهتر، پیچ خورده و با منشاء از سلول های میانی بودند در صورتیکه در جمعیت مناطق لالا، مازاروستاق و خالخیل لوله تندش بلندتر، صاف و از سلولهای طرفین منشاء گرفته بود که با در نظر گرفتن خصوصیات مربوط به ریخت شناسی لوله تندش، به ترتیب هاگ های جنسی بخشی از جمعیت های بررسی شده مکان های اول را تیپ های بیماری زا L. maculansو اکثر جمعیت های مناطق دوم را تیپ غیر بیماری زا L. biglobosaتشکیل می دهد. با توجه به بالا بودن درصد جوانه زنی اغلب جمعیت های قارچ عامل بیماری ساق سیاه کلزا در این بررسی، می توان نتیجه گرفت که بیشتر جمعیت ارزیابی شده از مناطق مختلف، متعلق به گروه غیر بیماری زا است. با توجه به خصوصیات لوله تندش جمعیت های قارچ بر روی خردل وحشی، این جمعیت ها غیربیماری زا تشخیص داده شد. رابطه ایی بین خصوصیات مربوطه به لوله تندش جمعیت های قارچ بر روی خردل و بیماریزا بودن آن مشاهده نشد.کلید واژگان: کلزا, ساق سیاه, Leptosphaeria maculans, Leptosphaeria biglobosa, هاگ جنسیAscospore dimensions of eight populations of Leptosphaeria maculans and L. biglobosa, causal agents of rapeseed blackleg disease, isolated from debris of rapeseed (Brassica napus) and wild mustard (Sinapis arvensis) were evaluated in Mazandaran and Golestan provinces. Results of ANOVA indicated significant differences in the dimensions of ascospores of the different populations. The greatest length and width of sexual spores were 87.5 and 12.5 micrometer, respectively. Variations in the range of Length and width of ascospores in the studied populations was measured, 46.25 and 7.5 micrometer, respectively also these variations were 6.25 and 2.5 micrometers greater than the dimensions of ascospores reported by other studies in the world. The length of sexual spores isolated from stem debris of mustard was much bigger than those of canola. Germination percentage of most studied populations was more than reported in other studies, so likely the most of studied populations of different regions belong to non aggressive group. Sexual spores of aggressive types have greater number of germ tubes, shorter in length, twisted and originate from the middle cells. While in the nonaggressive type the germ tubes grow out of end cells and are not twisted. With regard to morphological characteristics of sexual spore germ tube and also cotyledon test characteristics, field symptoms, pigment production and colony growth rate it was determined that ascospores of the studied populations from Dasht-e-Naz of Sari, Kohikheil and Fazel Abad were of the aggressive type (L. maculans) and most of population in Lala, Mazarustaq and Talookola areas belonged to nonaggressive type (L. biglobosa). There was no correlation between germ tube characteristics of fungus populations on mustard and their pathogenicity.Keywords: Rapeseed, Blackleg, Leptosphaeria maculans, Leptosphaeria biglobosa, Ascospore
-
خیار از مهم ترین محصولات جالیزی در ایران است. ویروس موزائیک خیار CMV (virus Cucumber mosaic) یکی از ویروس های مهم در بین ویروس های گیاهی شناخته شده می باشد. ایجاد مقاومت در گیاهان یکی از موثرترین روش ها در مبارزه با بیماری های ویروسی می باشد. بر همین اساس امکان القای مقاومت میزبانی در خیار علیه ویروس CMV با محلول های (صفر،500، 1000، 1500 پی پی ام) کیتوزان به صورت اسپری برگی مورد بررسی قرار گرفت. به منظور بررسی اثرات محلول پاشی تیمارهای غلظتی کیتوزان روی تغییرات مولکولی، بیوشیمیایی، شدت بیماری و غلظت ویروس در خیار آلوده به CMV در شرایط گلخانه، آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار برای هر تیمار انجام گردید. نتایج حاصل از Indirect- ELISAو RT-PCRوجود ویروس در گیاه خیار را اثبات کرد. کمترین میزان غلظت ویروس و شدت بیماری، در تیمار کیتوزان (1500 پی پی ام) به ترتیب 46/0 و 7/40 اندازه گیری شد. آنالیز بیان ژن کیتیناز در اثر محلول پاشی با کیتوزان نشان داد که در تیمارهای 500، 1000 و 1500 پی پی ام نسبت به شاهد سالم این میزان به ترتیب 229/6، 703/11 و 190/14 برابر افزایش یافت. پیش تیمارهای کیتوزان همراه با مایه زنی ویروس باعث افزایش فعالیت آنزیم پراکسیداز نسبت به شاهد سالم شدند. با توجه به نتایج این تحقیق می توان نتیجه گیری کرد که تیمار کیتوزان باعث القا مقاومت، کاهش غلظت ویروس و شدت بیماری از طریق افزایش بیان آنزیم کیتیناز و پراکسیداز که از خانواده پروتئین های وابسته به بیماری زایی هستند می شود، و تیمار 1500 پی پی ام کیتوزان بهترین تاثیر در القا مقاومت گیاهان خیار را دارد. این پژوهش می تواند مقدمه ای جهت استفاده از کیتوزان برای افزایش بیان) Over expression (این ژن ها و ایجاد القا مقاومت در گیاه خیار به عامل بیماری CMV باشد.
کلید واژگان: الایزا, پراکسیداز, RT, PCR, کیتوزان, کیتیناز, مقاومت القاییCucumber is one of the most important cucurbits in Iran. Cucumber mosaic virus (CMV) is one of the plant pathogen viruses with widest host range. Resistance induction in plants is one of the most effective methods in combating viral diseases. The effects of foliar spraying of chitosan (0, 500, 1000 and 1500 ppm(on molecular, biochemical, disease severity and virus concentration was investigated in greenhouse conditions through spraying of chitosan on cucurbit seedlings at two foliage stages, in a completely randomized design with three replicates. The results of enzyme linked immunosrobent assay (ELISA) and reverse transcription-polymerase chain reaction (PCR) proved systemic infection status of plants. The lowest amounts of virus concentration and disease severity were estimated as 0.46 and 40.7, respectively. Chitinase gene expression levels in chitosan foliar treatments with 500, 1000 and 1500 ppm, increased as 6.229, 11.703 and 14.19 times more than healthy control, respectively. The results of present study showed that chitosan treatment causes induced resistance, reduction of the concentration of virus and disease severity through increasing the expression of chitinase and peroxidase enzymes belonging to the families of pathogenesis-related protein, This study can be an introduction of chitosan usage for increasing expression (over expression) of these gens and providing induced resistance of cucumber to CMV.Keywords: Chitosan, Chitinase, ELISA, Induced resistance, Peroxidase, Reverse transcription -
خصوصیات آسکوسپورهای هشت جمعیت قارچ های عوامل بیماری ساق سیاه کلزا Leptosphaeria maculans و L. biglobosa در استان های مازندران و گلستان جداسازی شده از بقایای کلزا و خردل وحشی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس طول و عرض آسکوسپورها نشان داد که اختلاف معنی داری در سطح 1% در جمعیت های هر دو گونه وجود دارد. تغییرات طول و عرض آسکوسپورها به ترتیب 25/6 و 5/2 میکرومتر از بالاترین تغییرات دامنه طول و عرض آسکوسپورهای دیگر مطالعات انجام شده در جهان بیشتر بود. همچنین اختلاف معنی داری از نظر طول لوله تندش پس از 4، 16 و 24 ساعت از آزمایش مورد بررسی مشاهده گردید. هاگ های جنسی جمعیت مناطق دشت ناز ساری، کوهی خیل و فاضل آباد دارای تعداد لوله تندش بیشتر، کوتاهتر، پیچ خورده و با منشاء از سلول های میانی بودند در صورتیکه در جمعیت مناطق لالا، مازاروستاق و خالخیل لوله تندش بلندتر، صاف و از سلولهای طرفین منشاء گرفته بود که با در نظر گرفتن خصوصیات مربوط به ریخت شناسی لوله تندش، به ترتیب هاگ های جنسی بخشی از جمعیت های بررسی شده مکان های اول را تیپ های بیماری زا L. maculansو اکثر جمعیت های مناطق دوم را تیپ غیر بیماری زا L. biglobosaتشکیل می دهد. با توجه به بالا بودن درصد جوانه زنی اغلب جمعیت های قارچ عامل بیماری ساق سیاه کلزا در این بررسی، می توان نتیجه گرفت که بیشتر جمعیت ارزیابی شده از مناطق مختلف، متعلق به گروه غیر بیماری زا است. با توجه به خصوصیات لوله تندش جمعیت های قارچ بر روی خردل وحشی، این جمعیت ها غیربیماری زا تشخیص داده شد. رابطه ایی بین خصوصیات مربوطه به لوله تندش جمعیت های قارچ بر روی خردل و بیماریزا بودن آن مشاهده نشد.کلید واژگان: کلزا, ساق سیاه, Leptosphaeria maculans, Leptosphaeria biglobosa, هاگ جنسیAscospore dimensions of eight populations of Leptosphaeria maculans and L. biglobosa, causal agents of rapeseed blackleg disease, isolated from debris of rapeseed (Brassica napus) and wild mustard (Sinapis arvensis) were evaluated in Mazandaran and Golestan provinces. Results of ANOVA indicated significant differences in the dimensions of ascospores of the different populations. The greatest length and width of sexual spores were 87.5 and 12.5 micrometer, respectively. Variations in the range of Length and width of ascospores in the studied populations was measured, 46.25 and 7.5 micrometer, respectively also these variations were 6.25 and 2.5 micrometers greater than the dimensions of ascospores reported by other studies in the world. The length of sexual spores isolated from stem debris of mustard was much bigger than those of canola. Germination percentage of most studied populations was more than reported in other studies, so likely the most of studied populations of different regions belong to non aggressive group. Sexual spores of aggressive types have greater number of germ tubes, shorter in length, twisted and originate from the middle cells. While in the nonaggressive type the germ tubes grow out of end cells and are not twisted. With regard to morphological characteristics of sexual spore germ tube and also cotyledon test characteristics, field symptoms, pigment production and colony growth rate it was determined that ascospores of the studied populations from Dasht-e-Naz of Sari, Kohikheil and Fazel Abad were of the aggressive type (L. maculans) and most of population in Lala, Mazarustaq and Talookola areas belonged to nonaggressive type (L. biglobosa). There was no correlation between germ tube characteristics of fungus populations on mustard and their pathogenicity.Keywords: Rapeseed, Blackleg, Leptosphaeria maculans, Leptosphaeria biglobosa, Ascospore
-
پژمردگی ورتیسیلیومی زیتون که توسط قارچ VERTICILLIUM DAHLIAE KLEB. ایجاد می شود، یکی از بیماری های خطرناک زیتون در استان گلستان است. در این تحقیق دو جدایه برگریز و دو جدایه غیر برگریز قارچ VERTICILLIUM DAHLIAE از زیتون به نهال های 18-16 ماهه 8 رقم زیتون شامل ارقام کنسروالیا، کروناکی، کالامون، زرد، بلیدی، میشن، مانزانیلا و سویلانا به روش فرو بردن ریشه در سوسپانسیون اسپور با غلظت حدود 106×4 اسپور در میلی لیتر تلقیح گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. نهال ها به مدت 11 هفته در شرایط گلخانه با دمای 35- 25 درجه سانتی گراد نگهداری شدند. شدت بیماری به روش شماره دهی از 5-0 ارزیابی شد. میانگین شدت بیماری ایجاد شده در ارقام بر اساس آزمون LSD در سطح 1 درصد دارای اختلاف معنی دار بود. ارقام کالامون و کروناکی با میانگین شدت بیماری 71/1 و 85/1 کمترین حساسیت و ارقام میشن، کنسروالیا، زرد و بلیدی با میانگین شدت بیماری 85/3، 8/3، 75/3 و 33/3 بیشترین حساسیت را داشته و ارقام مانزانیلا و سویلانا با 3 و 61/2 تا حد متوسطی به بیماری حساس بودند.
کلید واژگان: زیتون, ارقام, مقاومت, برگریز, غیر برگریزVerticillium wilt of olive caused by Verticillium dahliae is one of the main constraints to olive production in Golestan province. In this research, two defoliating and two non-defoliating isolates of the fungus were inoculated in 16-18 months-old olive seedlings. The seedlings consisted of Concervolia, Cronaiki, Kalamon, Zard-roghani, Bladi, Mission, Manzanilla and Sevillana. The seedlings were inoculated using root dip assay. The seedling’s root tips were submerged in (4×106 spore/ml) spore suspension. The experimental design was conducted as factorial in complete randomized design, with three replicates. All inoculated seedlings were incubated under greenhouse conditions at 25-35˚C for 11 weeks. Disease severity was evaluated using 0-5 scale. Mean of disease severity was significantly different (P%1) in different cultivars by LSD test. Cronaiki and Calamon were less sensitive and the mean disease severities were 1.71 & 1.85, respectively. While, Mission, Conservolia, Zard-roghani and Bladi were severely sensitive and the mean of their disease severities were 3.85, 3.8, 3.75 and 3.33, respectively. Mozanilla and Sevillana were partially sensitive, and the mean of their disease severities were 3 and 2.61, respectively. -
در سال های 87-86، Leptosphaeria maculans و Leptosphaeria biglobosaعوامل بیماری ساق سیاه کلزا (Brassica napus L.) از بررسی علایم بیماری و خصوصیات ریخت شناسی قارچ (شکل جنسی و غیر جنسی) در استان های مازندران و گلستان شناسایی و مورد ارزیابی قرار گرفت. جمعا 49 جدایه در دو منطقه بدست آمد. علائم بیماری ساق سیاه کلزا بر روی کوتیلدون ها، برگ های حقیقی، ساقه و محل تماس طوقه با خاک مشاهده گردید. بر اساس میزان رشد پرگنه در محیط سیب زمینی دکستروز آگار و تولید رنگدانه از مجموع 49 جدایه، تیپ بیماری زای شش جدایه کلزا و یک جدایه خردل با استفاده از سه رقم افتراقی وستار، کوینتا و گلاسیر تعیین شد. بر اساس واکنش فنوتیپی جدایه ها با ارقام افتراقی مشخص شد که چهار جدایه مربوط به گروه غیر بیماری زای PG1 (L.biglobosa)، یک جدایه متعلق به گروه بیماری زای PG2 (L.maculans) و دو جدایه متعلق به گروه بیماری زای PGT(L.maculans) بودند. جدایه خردل در گروه غیر بیماری زا PG1 قرار گرفت. همچنین حساسیت ارقام اکاپی، زرفام و هیولا401 نسبت به هفت جدایه مذکور بررسی گردید. مشاهده واکنش فنوتیپی جدایه ها بر ارقام مورد مطالعه نشان داد که هر سه نسبت به نژاد PGT (جدایه D04-12) کاملا حساس بودند.
کلید واژگان: کلزا, Leptosphaeria maculans, Leptosphaeria biglobosa, Phoma lingam وساق سیاهDuring 2007-2008, Leptosphaeria maculans and L. biglobosa the causal agents of rapeseed blackleg were identified based on leaf and stem symptoms and morphological characteristics (teleomorph and anamorph) in Mazandaran and Golestan provinces. Among 49 Leptosphaeria isolates, 43 isolates were obtained from rapeseed (on leaves, stem and debris) in six regions and six isolates from wild mustard (Sinapis arvensis L.) on debris in two regions. Disease symptoms were observed on cotyledons, leaves and taproot. Pathogenicity group (PG) of seven isolates from both of hosts was determinated based on phenotypic interaction (PI) of isolates on three differential cultivars of Westar, Quinta and Glacier. Four isolates were belonged to PG1 (L. biglobosa), one isolate PG2 (L. maculans) and two isolates PGT (L. maculans). Mustard isolate was belonged to PG1. This is the first report of the occurance Leptosphaeria maculans PG-T on rapeseed and L. biglobosa on wild mustard in Iran. Also, Suscebtibility of okapi, Zarfam and Hyola401 cultivars were investigated to Leptosphaeria isolates. All of three cultivars were highly suscebtible to PGT (Do4-12 isolate). -
مقایسه روش های تولید آپوتسیم جدایه های قارچ Sclerotinia sclerotiorum از مزارع کلزا در شرایط آزمایشگاهیپوسیدگی سفید ساقه کلزا با عامل قارچی Sclerotinia sclerotiorum مهمترین بیماری این گیاه در شمال کشور است. این قارچ عامل بیماری با تولید سختینه در خاک بقای خود را حفظ کرده یافته و آپوتسیم ها نیز از همین سختینه ها منشاء می گیرند. در این تحقیق ابتدا از 19 جدایه خالص سازی شده از مزارع کلزا استان گلستان، به روش کوهن و پوردی سختینه تولید گردید و سپس سختینه ها به منظور تامین نیاز سرمایی به مدت 7-6 هفته در دمای 4 درجه سانتی گراد نگهداری شدند. برای تولید آپوتسیم از روش های پتری حاوی آب آگار، پتری و گلدان حاوی پرلیت مرطوب و گلدان های حاوی ماسه مرطوب استفاده شد. سپس پتری ها و گلدان ها ابتدا در شرایط دمایی 10 درجه سانتی گراد به منظور تولید پایه آپوتسیم و سپس در دمای 1 14 درجه سانتی گراد با دوره نوری 14 ساعت به منظور ظهور آپوتسیم کامل قرار گرفتند. بعد از 5-4 هفته در محیط پرلیت مرطوب و 7-6 هفته در محیط آب آگار و 8-7 هفته در محیط شن مرطوب آپوتسیم کامل به دست آمد. در جدایه های مختلف تفاوت هایی از نظر تعداد آپوتسیم و زمان تشکیل آن وجود داشت، به طوری که حتی در 5 جدایه از 19 جدایه آزمایش شده هیچ آپوتسیمی تولید نگردید و در برخی جدایه ها از یک سختینه حدود 35-30 آپوتسیم تولید شد. از هر سختینه به طور متوسط 15آپوتسیم و حداقل آن 4-3 آپوتسیم تولید شده بود. به طور کلی، روش پرلیت مرطوب در مقایسه با دو روش دیگر به مدت زمان کمتری برای تولید آپوتسیم نیاز داشت.
کلید واژگان: Sclerotinia sclerotiorum, پوسیدگی سفید ساقه, کلزا, تولید آپوتسیم
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.