منیره رضایی
-
سابقه و هدف :
چاقی و اضافه وزن علاوه بر بیمار ی های قلبی- عروقی و متابولیکی تا حد زیادی سلامت باروری را هم تحت تاثیر قرار می دهد. اگرچه تاثیرات مثبت فعالیت ورزشی در کنترل وزن و کاهش عوامل خطر سیستم قلبی- عروقی ثابت شده است، اما این تاثیرات بسته به نوع و شدت تمرین می تواند متفاوت باشد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر، مقایسه ی تاثیر 6 هفته تمرین هوازی، مقاومتی، ترکیبی (هوازی + مقاومتی) بر سطوح سرمی لپتین و عوامل خطرزای قلبی-عروقی در دختران چاق غیر فعال بود.
مواد و روش هاتعداد 28 دختر چاق غیر فعال با دامنه ی سنی 20 تا 27 سال در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنی ها به طور تصادفی در یکی از 4 گروه هوازی، مقاومتی، ترکیبی و گروه شاهد قرار گرفتند. قبل و پس از 6 هفته دوره ی تمرینی سطوح سرمی لپتین، درصد چربی، نیم رخ لیپیدی و نسبت کمر به لگن اندازه گیری شد. برنامه ی تمرینی هر گروه 6 هفته و سه جلسه در هفته بود. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه در سطح معنی داری کمتر از 5 درصد انجام گرفت.
یافته هاپس از 6 هفته تمرین، مقدار لپتین در هر سه گروه تمرینی نسبت به گروه شاهد کاهش معنی داری یافت (0/001 > P). همچنین، 6 هفته تمرین هوازی، مقاومتی و ترکیبی باعث کاهش معنی دار درصد چربی بدن، کلسترول و تری گلیسرید شد (0/001 > P). در مقایسه ی بین گروه ها به نظر می رسد تمرینات ترکیبی در کاهش سطوح لپتین و عوامل خطرزای قلبی- عروقی تاثیر مطلوب تری داشته باشد.
نتیجه گیریبه نظر می رسد تمرینات ترکیبی در کاهش میزان سرمی لپتین و عوامل خطرزای قلبی- عروقی در دختران چاق غیر فعال موثرتر باشد.
کلید واژگان: تمرین ترکیبی, چاقی, لپتین, نیم رخ لیپیدی, حداکثر اکسیژن مصرفیBackground and ObjectivesObesity and overweight in addition to cardiovascular and metabolic diseases, greatly effects reproductive health as well. Although the positive effects of exercise on weight control and minimizing cardiovascular risk factors has been proven, the effects may vary depending on the type and intensity of the exercise. Therefore, the aim of this study was to compare the effect of 6 weeks of aerobic, resistance and combined training on the serum leptin levels and cardiovascular risk factors in inactive obese girls.
Materials and MethodsTwenty-eight obese inactive girl volunteers of age between 20-27 years old participated in this study. The subjects were randomly placed into one of four groups (aerobic, resistant, combined and control). Serum levels of leptin, body mass index, body fat percentage, lipid profile and WHR were measured at baseline and after exercise training. Training program lasted for six weeks and it was carried out 3 times per week. Data analysis was performed using one-way analysis at a (P < 0.05).
ResultsAfter 6 weeks of exercise training, serum levels of leptin in all three groups decreased significantly compared to the control group
(P < 0.001). Also, six weeks of aerobic, resistance and combined training significantly reduced body fat percentage, body mass index, cholesterol and triglycerides (P < 0.001). In comparison between the groups, combined exercises had a more favorable effect on reducing leptin levels and cardiovascular risk factors.ConclusionsCombined exercise appears to be more effective in reducing serum leptin and cardiovascular risk factors in inactive obese girls
Keywords: Combination Training, Leptin, Lipid profile, VO2 max -
مقدمه
این مطالعه باهدف تعیین تاثیرآموزش همتا برتبعیت از رژیم غذایی ودارویی بیماران دیالیزی مراجعه کننده
مقدمهاین مطالعه با هدف تعیین تاثیر آموزش همتا بر میزان تبعیت از رژیم غذایی ودارویی بیماران دیالیزی
روش کارمطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی است که در سال 1398 با مشارکت 60 نفر از بیماران دیالیزی به روش نمونهگیری در دسترس و با تخصیص تصادفی نمونه ها در دو گروه آزمون و کنترل (در هر گروه30 نفر) انجام شده است. قبل از انجام مداخله اطلاعات مربوط به نمونه ها از طریق پرسشنامه های جمعیت شناسی و تبعیت از رژیم غذایی ودارویی بیماران دیالیزی جمعآوری شد.سپس مداخله آموزش همتا بر اساس نیازهای آموزشی بیماران در حیطه های مختلف جهت گروه مداخله طراحی و به صورت چهره به چهره و انفرادی در طول دو جلسه از دیالیز اجرا شد. یک ماه بعد از پایان جلسه دوم مجددا پرسشنامه تبعیت از رژیم غذایی ودارویی بیماران دیالیزی در اختیار هر دو گروه قرار گرفت و داده ها با استفاده از نرم افزارspss نسخه 19 تحلیل شدند.
نتایجدر مرحله پیش آزمون، آزمون آماری تی مستقل، تفاوت معنیداری را در نمره تبعیت از رژیم غذایی ودارویی بین دو گروه کنترل و مداخله نشان نداد(0.05 >p). در حالی که در مرحله پسآزمون، تفاوت معنیداری در نمره تبعیت از رژیم غذایی ودارویی دو گروه آزمون و کنترل وجود داشت(0.05 <p). همچنین آزمون تی زوجی، تفاوت معنیداری را بین مرحله قبل و بعد از مداخله، در گروه آزمون نشان داد(0.05< p).
بحث و نتیجه گیریآموزش توسط همتا باعث ارتقاء تبعیت از رژیم غذایی ودارویی بیماران دیالیزی میشود، لذا استفاده از این روش آموزشی برای بیماران دیالیزی در کنار سایر روش های آموزشی پیشنهاد میشود.
کلید واژگان: آموزش همتا, رژیم غذایی و دارویی, دیالیزIntroductionThe aim of this study was to determine the effect of peer educationadherence of dialysis patients l.
MethodsThe present study is a clinical trial that was conducted in 1398 with the participation of 60 dialysis patients by available sampling method and random allocation of samples in two experimental and control groups (30 people in each group). . Before the intervention, information about the samples was collected through demographic questionnaires and adherence to diet and medication of dialysis patients. Then, the peer education intervention was designed based on the educational needs of patients in different areas for the intervention group. Face-to-face and solo procedures were performed during two sessions of dialysis. One month after the end of the second session, the diet and medication adherence questionnaire of dialysis patients was given to both groups again and the data were analyzed using SPSS software version 19.
ResultsIn the pre-test, independent t-test did not show a significant difference in the scores of diet and medication adherence between the control and intervention groups (p> 0.05). While in the post-test stage, there was a significant difference in the scores of diet and medication adherence between the experimental and control groups (p <0.05). Paired t-test also showed a significant difference between before and after the intervention in the experimental group (p <0.05). Discussion and
ConclusionPeer education promotes adherence to diet and medication of dialysis patients, so the use of this educational method for dialysis patients along with other educational methods is recommended.
Keywords: peer education, diet, Medical, dialysis -
پیش زمینه و هدف
اجرای دستورات دارویی یکی از شایع ترین فعالیت های پرستاری است و به عنوان پرمسیولیت ترین وظیفه پرستار محسوب می شود، وظیفه ای که توام با خطر بالا بوده و همواره مستلزم دقت و رعایت نکات ایمنی توسط پرستار می باشد. برای تجویز ایمن داروها در بالین، توانایی محاسبات دارویی یکی از مهارت های اساسی موردنیاز پرستاران است. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر رویکرد تلفیقی استفاده از نرم افزار محاسبات دوز دارویی و روش محاسبات ذهنی بر میزان خطاهای دارویی در بخش مراقبت های ویژه نوزادان مرکز آموزشی درمانی شهید مطهری ارومیه در سال 1399 بود.
مواد و روش هادر این مطالعه نیمه تجربی 55 نفر از پرستاران شاغل در بخش مراقبت های ویژه نوزادان ارومیه در یک گروه با طرح پیش آزمون و پس از آزمون وارد مطالعه شدند. روش نمونه گیری، آسان (در دسترس) بود که ابتدا پیش آزمون از 55 نفر نمونه موردپژوهش به عمل آمده سپس مداخله به شکل کارگاه آموزشی برگزار گردید و بلافاصله پس از مداخله، سه هفته بعد، و یک ماه پس آزمون با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته جهت بررسی توانمندی، سطح آگاهی، نگرش و عملکرد در خصوص پیشگیری از خطاهای دارویی به عمل آمد. روایی و پایایی ابزار با محاسبه ضریب پایایی اسپیرمن -براون برابر 93/0 تعیین شد. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 و آزمون های آماری ویلکاکسون، فریدمن و کولموگروف- اسمیرنف انجام گردید.
یافته هانتایج مطالعه نشان داد اکثریت شرکت کننده در رده سنی 22 تا 30 سال، مونث، متاهل، دارای مدرک تحصیلی کارشناسی، تعداد بیماران تحت مراقبت در هر شیفت 5 بیمار، عمدتا شیفت در گردش، دارای سابقه کار 11 تا 15 سال، معدل تحصیلی 15 تا 17 و دیپلم تجربی بودند. نتایج نشان داد بعد از مداخله ازنظر آماری تفاوت معنی داری در میانگین نمره آگاهی، علاقه و نگرش در محاسبه دوز دارویی به روش الکترونیکی و ذهنی وجود داشت. میانگین نمره نگرش در روش الکترونیکی افزایش معنی داری نسبت به روش ذهنی داشت (p<0/001). بعد از مداخله، بین روش الکترونیکی و روش سنتی اختلاف معنی داری در میزان خطای کارکنان پرستاری در محاسبات دوز دارویی به روش روتین و نرم افزاری مشاهده گردید (000/0p=). همچنین اضطراب ریاضی به روش الکترونیکی اختلاف معنی داری نسبت به روش سنتی و ذهنی وجود داشت p= <0/001)) و استفاده از نرم افزار ضمن ایجاد یادگیری درازمدت و ثبات یادگیری، دقت، نگرش مثبت و عملکرد صحیح و توانمندسازی را در پرستاران افزایش می دهد.
نتیجه گیرییافته های این مطالعه نشان دهنده ارتقاء توانمندی و عملکرد پرستاران در محاسبه دوز دارویی و پیشگیری از خطاهای دارویی بخش ویژه نوزادان با استفاده از روش الکترونیکی بود. به کارگیری روش الکترونیکی با بهبود نگرش مثبت کارکنان می تواند جایگزین یا روش ترکیبی موثری برای ارتقاء ایمنی و کیفیت خدمات پرستاری باشد. لذا پیشنهاد می شود مراکز درمانی با برنامه ریزی و استفاده از انواع مختلف فن آوری های اطلاعاتی برای پیشگیری از خطاها و اشتباهات پزشکی، ارزیابی خطاها و نظام مراقبت، باعث کاهش قابل توجه میزان خطاهای پزشکی و ارتقای کیفیت خدمات ارایه شده به بیماران گردند.
کلید واژگان: محاسبات دوز دارویی, خطاهای دارویی, روش الکترونیکی, روش سنتی, رویکرد تلفیقیBackground & AimsExecution of medication orders is one of the most common nursing activities and is considered as the most important duty of the nurse, a task that is associated with high risk and always requires care and observance of safety points by the nurse. To safely prescribe drugs in the clinic, the ability to calculate drugs is one of the basic skills needed by nurses. The aim of this study was to determine the effect of an integrated approach using drug dose calculation software and traditional methods on the rate of medication errors in the neonatal intensive care unit of Shahid Motahari Medical Center in Urmia in 2020
Materials & MethodsIn this quasi-experimental study, 55 nurses working in the neonatal intensive care unit of Shahid Motahari Medical Center in Urmia in a group with pre-test and post-test design were included in the study. The sampling method was easy (available). First, a pre-test was performed on 55 subjects, then the intervention was held in the form of a workshop, and immediately after the intervention, three weeks later, and one month after the test a researcher-made questionnaire was utilized to evaluate the capability, level of knowledge, attitude, and practice regarding the prevention of drug errors. The validity and reliability of the instrument were determined by calculating the reliability coefficient of Spearman-Brown equal to 0.93. Data were analyzed using SPSS software version 26 and Wilcoxon, Friedman, and Kolmogorov-Smirnov tests.
ResultsThe results of the study showed that the majority of participants were within the age group of 22 to 30 years, female, married, with a bachelorchr('39')s degree, the number of patients under care in each shift was 5 patients, mostly rotating shifts, 11 to 15 years of work experience, GPA 15 Up to 17 and were experimental diplomas. The results showed that after the intervention, there was a statistically significant difference in the mean score of knowledge, interest, and attitude in calculating the drug dose electronically and mentally. The mean score of attitude in the electronic method increased significantly compared to mental method (p <0.001). After the intervention, there was a significant difference between the electronic method and the traditional method in the error rate of nursing staff in the calculation of drug dose by routine and software methods (p=0.000). Also, there was a significant difference between electronic mathematical anxiety compared to the traditional and mental methods (p <0.001). The use of software helps create long-term learning and increases learning stability, accuracy, positive attitude and correct performance and empowerment in nurses.
ConclusionThe electronic method helps improve the positive attitude of employees and also it can improve the safety and quality of nursing services. The use of different types of information technologies can significantly reduce the rate of medical errors and improve the quality of services provided to patients by preventing medical errors and mistakes, and by evaluating errors and the care system.
Keywords: Drug Errors, Electronic Method, Traditional Method, Integrated Approach -
زمینه و هدف
این مطالعه با هدف تعیین تاثیر آموزش همتا بر خودکارآمدی بیماران دیالیزی مراجعه کننده به بیمارستان آموزشی- درمانی ارومیه انجام شده است.
روش بررسیمطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی است که در سال 1398 با مشارکت 60 نفر از بیماران دیالیزی به روش نمونه گیری در دسترس و با تخصیص تصادفی نمونه ها در دو گروه آزمون و کنترل (در هر گروه30 نفر) انجام شده است. قبل از انجام مداخله اطلاعات مربوط به نمونه ها از طریق پرسشنامه های جمعیت شناسی و خودکارآمدی بیماران دیالیزی جمع آوری شد.سپس مداخله آموزش همتا بر اساس نیازهای آموزشی بیماران در حیطه های مختلف جهت گروه مداخله طراحی و به صورت چهره به چهره و انفرادی در طول دو جلسه از دیالیز اجرا شد. یک ماه بعد از پایان جلسه دوم مجددا پرسشنامه خودکارآمدی بیماران دیالیزی در اختیار هر دو گروه قرار گرفت و داده ها با استفاده از نرم افزارspss نسخه 19 تحلیل شدند.
یافته هادر مرحله پیش آزمون، آزمون آماری تی مستقل، تفاوت معنی داری را در نمره خودکارآمدی بین دو گروه کنترل و مداخله نشان نداد (0.05 >p). در حالی که در مرحله پس آزمون، تفاوت معنی داری در نمره خودکارآمدی دو گروه آزمون و کنترل وجود داشت (0.05 <p). همچنین آزمون تی زوجی، تفاوت معنی داری را بین مرحله قبل و بعد از مداخله، در گروه آزمون نشان داد (0.05 <p).
نتیجه گیریآموزش توسط همتا باعث ارتقاء خودکارآمدی بیماران دیالیزی می شود، لذا استفاده از این روش آموزشی برای بیماران دیالیزی در کنار سایر روش های آموزشی پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: آموزش, همتا, خودکارآمدی, دیالیزAimsThis study aimed to determine the effect of peer education on the self-efficacy of dialysis patients referred to Urmia Teaching-Medical Hospital, Urmia, Iran.
MethodsThis clinical trial was conducted on 60 dialysis patients who were selected using the convenient sampling and random allocation methods in 2019. They were then divided into two experimental and control groups of 30 cases per group. Before the intervention, demographic characteristics form and dialysis patient self-efficacy questionnaires were utilized to collect information. Subsequently, peer education intervention was designed based on the educational needs of the patients in different domains. The experimental group was then subjected to the intervention during the two sessions of dialysis individually and face to face. One month after the end of the second session, the self-efficacy questionnaire of dialysis patients was given to both groups, and the data were analyzed using SPSS software (version 19).
ResultsAt the pre-test stage, the independent t-test showed no significant difference between the control and experimental groups in terms of self-efficacy scores (P>0.05). However, a significant difference was observed between the control and experimental groups in terms of the self-efficacy scores at the post-test (P<0.05). Moreover, according to the results of the paired t-test, the experimental group indicated a significant difference before and after the intervention in this regard (P<0.05).
ConclusionPeer education improves the self-efficacy of dialysis patients. Therefore, it is recommended to utilize this educational method for dialysis patients along with other educational methods.
Keywords: education, peer, Self-efficacy, Dialysis -
مقدمه
مراقبت های تسکینی برای ارتقای کیفیت زندگی بیماران مزمن، اهمیت بسیاری دارد. در این میان، ارایه شیوه های آموزش مراقبت تسکینی به پرستاران یکی از راه های مهم در توسعه و تکامل این گونه مراقبت هاست. هدف این مطالعه، تعیین تاثیر مشاوره معنوی و امیددرمانی بر خودکارآمدی مراقبت های تسکینی دانشجویان پرستاری بود.
روش کاراین مطالعه از نوع تجربی بود. جامعه آماری دانشجویان پرستاری سال آخر دانشگاه آزاد ارومیه را شامل می شد. نمونه گیری به صورت سرشماری صورت گرفت. نمونه ها نیز شامل 61 دانشجوی سال آخر پرستاری بودند که از روی فهرست کامل دانشجویان به دست آمد و سپس به دو گروه مداخله (30 نفر) و کنترل (31 نفر) تقسیم شدند. ابزار گرداوری داده ها پرسشنامه دوقسمتی شامل اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه خودکارآمدی عملکرد بالینی بود. گروه مداخله به مدت 9 جلسه آموزش امیددرمانی و مشاوره معنوی دریافت کرد، ولی گروه مداخله آموزشی دریافت نکرد. نتایج مداخله بعد از 9 جلسه با همان پرسشنامه، مجدد ارزیابی شد.
یافته هاآزمون t گروه های مستقل نشان می دهد، میانگین امتیازات کلی خودکارآمدی بالینی دانشجویان پرستاری قبل از اجرای آموزش مشاوره معنوی و امیددرمانی، اختلاف معنی داری نداشت (>0/05P)؛ در حالی میانگین امتیازات کلی خودکارآمدی عملکرد بالینی بین گروه مداخله و کنترل بعد از اجرای برنامه آموزش مشاوره معنوی و امیددرمانی، اختلاف معنی داری داشت (0/02=P، 6/63=t).
نتیجه گیریبراساس نتایج این مطالعه می توان گفت مشاوره معنوی و امیددرمانی در خودکارآمدی مراقبت های تسکینی دانشجویان پرستاری موثر است و می تواند در زمینه آموزش محتوای مراقبت های تسکینی و پرستاری الگو مدار از بیماران صعب العلاج استفاده شود. آنچه از مطالعات انجام شده در ایران مشخص می شود، بیانگر این واقعیت است که در حال حاضر مشکل اصلی سیستم پرستاری درباره مراقبت تسکینی از مبتلایان به بیماران صعب العلاج این است که این نوع از مراقبت دارای چارچوب واضحی برای پرستاران نیست و به طور جدی در متن برنامه آموزشی رسمی قرار ندارد.
کلید واژگان: مشاوره معنوی, امید درمانی, مراقبت تسکینی, دانشجوی پرستاری, خودکارآمدیIntroductionPalliative care is of great importance for improving the quality of life of chronic patients and providing palliative care education to nurses is one of the important ways in the development of such care. The purpose of this study was to determine the effect of spiritual counseling and hope therapy on self-efficacy of palliative care of nursing students.
MethodsThis was an experimental study. The statistical population consisted of senior nursing students of Urmia Azad University, Urmia, Iran. The samples were selected from the complete list of students using census sampling and then divided into intervention and control groups. Data were collected using a two-part questionnaire including demographic information and clinical practice self-efficacy questionnaire. The intervention group received 9 sessions of training on hope and spiritual counseling but the intervention group did not receive training. The intervention results were re-gathered after 9 sessions using the same questionnaire.
ResultsIndependent-sample t-test showed that the mean scores of overall clinical self-efficacy scores of nursing students before spiritual counseling and hope therapy were not significantly different (P>0.05), while the same test showed that there was a significant difference between the mean scores of clinical self-efficacy between intervention and control groups after spiritual counseling and hope therapy program (t=63.6, P=0.02).
ConclusionThe results of this study showed that spiritual counseling and hope therapy training is effective on self-efficacy of palliative care of nursing students and can be used in palliative care teaching and pattern-based nursing care for a variety of patients.
Keywords: Spiritual counseling, Hope therapy, Palliative care, Nursing student, Self-efficacy -
نشریه پرستاری ایران، پیاپی 126 (آبان 1399)، صص 103 -116زمینه و هدف
مراقبتهای پرستاری از دست رفته به عنوان تهدید شایعی برای ایمنی و کیفیت خدمات مراقبتی شناخته میشود و بررسی آن میتواند از این پدیده پیشگیری نموده و یا خدمات از دست رفته پرستاری را به حداقل برساند. حمایت سرپرست در تحت تاثیر قرار دادن تعهد افراد به سازمان، نقش نهایی را بر عهده دارد. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین مراقبتهای پرستاری از دست رفته و حمایت سرپرستی درک شده پرستاران انجام گرفت.
روش بررسیاین مطالعه توصیفی- همبستگی در سال 1398 در بیمارستان تامین اجتماعی ارومیه انجام شد. نمونهها شامل 139پرستار شاغل در بخشهای بستری با نمونهگیری سرشماری بودند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه سه قسمتی شامل اطلاعات جمعیت شناختی، مراقبتهای پرستاری از دست رفته کالیش و حمایت سرپرستی درک شده هامر بود. روایی و پایایی هردو پرسشنامه قبلا در مطالعات داخل کشور تایید شده است. دادهها با استفاده از آزمون های توصیفی و استنباطی و نرم افزار SPSS نسخه 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها:
بیشترین مراقبتهای پرستاری از دست رفته، کمک به توالت بیمار، آماده کردن وعدههای غذایی، تغییر پوزیشن هر دو ساعت، مراقبت از دهان و پوست و استحمام بیمار بودند. آزمون همبستگی بین امتیازات کلی حمایت درک شده و مراقبتهای پرستاری از دست رفته ارتباط معکوس معنیداری نشان داد (05/0<p). بین حمایت درک شده و زیرمقیاس بررسی و مراقبتهای اولیه در مراقبتهای از دست رفته ارتباط معنیدار معکوس وجود داشت. ولی بین حمایت درک شده و زیرمقیاس مراقبت شخصی و برنامه ریزی ارتباط معنیداری یافت نشد.
نتیجهگیری کلی:
نتایج این مطالعه نشان داد حمایت درک شده با برخی زیرمقیاسهای مراقبتهای پرستاری از دست رفته ارتباط دارد. مدیران پرستاری میتوانند حمایت از پرستاران بالینی را به عنوان خط مشیهای بیمارستانی پیگیری و اجرا نمایند تا به این شکل از بروز مراقبتهای از دست رفته جلوگیری و ایمنی بیماران را ارتقاء دهند.
کلید واژگان: حمایت, پرستار بالینی, مراقبت پرستاری از دست رفته, مدیر پرستاری, مراقبتBackground & AimsMissed nursing care is a common threat to the safety and quality of patient care, and investigating the influential factors in this regard could prevent or minimize this issue. Missed nursing care could lead to patient readmission and extra costs imposed on patients and healthcare organizations. Supervisor support plays a pivotal role in the commitment of nurses to the organization. The behaviors and activities of health supervisors could promote the positive attitude of the subordinates, thereby leading to their moral commitment. Although missed nursing care is considered to be a highly challenging issue for nursing managers, few studies have evaluated perceived care support and the associated challenges. The present study aimed to investigate the correlation between missing nursing care and perceived supervisory support.
Materials & MethodsThis descriptive-correlatinal study was conducted on 139 nurses employed in the inpatient wards of Imam Reza Hospital in Urmia, Iran during May-March 2019. The participants were selected via census sampling. Data were collected using a questionnaire, the first section of which consisted of demographic data, the second section was the missed care nursing questionnaire, and the third section included the standard tools for the assessment of perceived supervisory support. The missed care questionnaire was designed and psychoanalyzed by Kalish in 2006, and the items are scored based on a five-point Likert scale (Never=0, Always=4). The scale has four domains of review, interventions and personal care, interventions and primary care, and planning. The family supportive supervisor behaviors (FSSB) perceived support questionnaire consists of 14 items and was designed and psychoanalyzed by Hammer in 2009. The questionnaire items are scored based on a five-point Likert scale, with the higher scores indicating higher parental support. The main dimensions of the FSSB are emotional support, instrumental support, and role models. After obtaining the required permit for sampling, the questionnaire was distributed among the nurses working in different shifts and on different days. With their consent, the contact number of the participants was obtained. The questionnaires were collected from the respondents in the same or the next work shift and with proper coordination. The inclusion criteria were having a bachelorchr('39')s degree (or higher), informed consent to participate in the research, employment in the hospital as a nurse, and minimum work experience of six months. Data analysis was performed in SPSS version 16 using descriptive statistics (mean and standard deviation), Pearsonchr('39')s correlation-coefficient, independent t-test, and the analysis of variance (ANOVA) at the significance level of P˂0.05.
ResultsThe highest mean scores of perceived supervisory support achieved by the nurses were in the items regarding time allocation to listening to the problems of nurses, listening to the problems of nurses about work difficulties and unemployment, creativity in task assignment to improve teamwork in the ward, ward management to meet the needs of each nurse separately, and welcoming suggestions to facilitate the balance of the professional and routine needs of nurses. The most significant aspects of missed nursing care were helping patients in the toilet within less than five minutes after the patientchr('39')s request, meal preparation for the patients who are able to eat without help, changing patientschr('39') position every two hours, and the oral care (mouthwash use), skin care, and bathing of patients. Pearsonchr('39')s correlation-coefficient indicated a significant, weak, inverse correlation between the total scores of perceived support and missed nursing care (r=-0.19; P<0.05). Furthermore, significant, inverse correlations were denoted between perceived support and the subscales of missing nursing care (r=-0.167; P<0.05), as well as perceived support and the primary care subscale (r=-134; P<0.05). However, no significant associations were observed between perceived support, the personal care subscale, and planning (P>0.05).
ConclusionAccording to the results, perceived supervisory support was correlated with the dimensions of assessment and interventions and primary care regarding missed nursing care. Nursing managers are advised to pursue and implement the support of clinical nurses as a major hospital policy to prevent the loss of care and improve patient safety. As the first-line managers of the clinical environment, nurses may further contribute to nursing care by adopting supportive strategies, thereby increasing patient satisfaction and reducing the treatment costs imposed on patients and the healthcare organization. Our findings could lay the groundwork for monitoring the supportive role of nursing managers, as well as designing and developing effective support models for nursing managers and nurses to improve the primary indicators of nursing care quality.
Keywords: Perceived Support, Clinical Nurse, Missed Nursing Care, Nursing Manager, Care -
در ذیل هدف عملیاتی شماره 11 سند تحول بنیادین، راهکار 4-11، ناظر به ایجاد نظام ارزیابی صلاحیت معلمان شامل شایستگیهای اخلاقی، اعتقادی، انقلابی، حرفه ای و تخصصی و ارزشیابی متناسب با مبانی و اهداف سند تحول راهبردی است. با هدف تعیین شایستگیهای معطوف به هویت حرفه ای معلمان با ابتناء بر اسناد تحولی آموزش و پرورش، این پژوهش آمیخته در صدد پاسخگویی به این پرسش بوده است که شایستگیهای مورد انتظار اسناد تحولی از معلم و نیز مولفه های آن شایستگیها چیست؟ در بخش نخست پژوهش که ماهیتی کیفی داشت، از روش های اسنادی و کتابخانه ای، تحلیل مفهومی، تلفیقی، گروه خبرگان و در بخش دوم، بیشتر از روش های کمی بهره گرفته شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش، چهارده نفر از صاحب نظران و سیاستگذاران حوزه معلم و تربیت معلم بودند که با معیار آشنایی با اسناد تحولی، به صورت هدفمند انتخاب شده اند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های کمی که با استفاده از روش های آمار توصیفی و غیرپارامتریک انجام شده، نشان داد که از منظر اعضای گروه خبرگان، شایستگیهای تعیین شده با گزاره های مستخرج از اسناد تحولی و نیز مولفه های تعیین شده با شایستگیها، همخوانی و توافق بسیار دارند. به این ترتیب، پس از فرایندی طولانی برای شناسایی و اعتباربخشی شایستگیها و مولفه های ذیل آنها و از طریق تجزیه و تحلیل اطلاعات کیفی و داده های کمی، هشت شایستگی حرفه ای معطوف به اخلاق و تعهد حرفه ای، دانش تربیتی و مهارتهای تربیتی به عنوان شایستگیهای حرفه ای مورد انتظار اسناد تحولی آموزش و پرورش شناسایی و سی و شش مولفه ذیل آنها تعیین شد.
کلید واژگان: شایستگیهای حرفه ای معلمان, مولفه های شایستگیها, اسناد تحولی آموزش و پرورشOperational objective number 11 of the Fundamental Reform Document of Education, Act 4, calls for the establishment of a system of competency evaluation of teachers comprised of moral, revolutionary, and professional beliefs and consistent with the goals and foundations of the document. In order to identify these competencies and their constituents, reliable library sources were initially reviewed and experts interviewed. Then the identified set was given to a group of 14 specialists and policy makers in the areas of teaching and teacher training and familiar with the reform documents, in order to be validated. The results are indicative of high degree of correspondence between the identified competencies, their constituents, and the reform documents, based on which 8 areas of competency and 36 constituents are identified, among which are morality and professional devotion, and educational knowledge and skills.
Keywords: teachers’ professional competencies, competencies constituents, educational reform documents -
هدف اصلی این مقاله، بررسی ضرورت احیای کارکرد های اخلاقی آموزش عالی و دانشگاه در دوران معاصر است. عوامل مختلفی در شکل گیری، بروز و شکوفایی صفات و ویژگی های اخلاقی در افراد موثرند که یکی از آنها شرایط مناسب محیطی است. دانشگاه ها یکی از تاثیرگذارترین محیط ها به منظور نهادینه کردن اصول و ارزش های اخلاقی قلمداد می شوند. در این مقاله، با بهره گیری از روش تحلیلی استنتاجی، ابتدا اهمیت آموزش عالی و سپس اخلاق در آموزش عالی و کارکرد های مختلفی که اخلاق در زمینه های آموزش و پژوهش و در مجموع به لحاظ حرفه ای در آموزش عالی دارد، مورد بررسی قرار می گیرد. سپس عواملی که بر تضعیف یا تحدید کارکرد های اخلاقی دانشگاه موثر بوده اند، بررسی می شود. در پایان، براساس این تحلیل و با عنایت به آنکه زوال یا ضعف کارکرد اخلاقی دانشگاه ها، موجب تغییر جهت گیری آنها از ارتقای معنوی و اخلاقی انسان به سوی تولید نیروی کار صرفا متخصص شده است؛ نتیجه گرفته می شود که احیای کارکرد های اخلاقی دانشگاه که در واقع اساسی ترین کارکرد آن نیز هست، نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت است.کلید واژگان: اخلاق, آموزش عالی, دانشگاه, کارکرد های اخلاقی
-
مروری بر شایستگی های حرفه ای مورد انتظار از معلمان از بدو شکل گیری تربیت معلم در ایران تا امروز و تا فردای پیش رو، هدف این مطالعه بوده است. این بررسی شامل سه دوره زمانی است. دوره گذشته مشتمل بر بنیان گذاری تربیت معلم تا وقوع انقلاب اسلامی بوده است؛ دوره کنونی از شکل گیری جمهوری اسلامی و به ویژه از مقطع تدوین سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به بعد را شامل می شود و مقصود از آینده، انتظارات آتی است که به تبع تحولات پرشتابی که همه وجوه زندگی را در جوامع بشری تحت تاثیر قرار خواهد داد، معلم آینده را هم متاثر می سازد. بنابر اسناد در دسترس، از سالهای آغازین فعالیت تربیت معلم، تسلط بر دانش موضوعی و روش آموزش آن، شایستگی بارزی است که درخور توجه و چشمگیر می نماید. در دوره پس از انقلاب اسلامی و شکل گیری مجدد تربیت معلم و نیز در برهه تدوین سند تحول بنیادین، تاکید بر شایستگی های اخلاقی و نقش الگویی معلم، برجستگی بیشتری می یابد. شدت و سرعت تحولات آینده در همه عرصه های زندگی بشر، علاوه بر شایستگی های موجود، برخورداری معلمان از شایستگی های انسان گرایانه، فرادانشی و فراشناختی را بیش از پیش ضروری می سازد.
کلید واژگان: روند, شایستگیهای حرفه ای, شایستگیهای انسان گرایانه, فرادانشی و فراشناختی, معلمانThe purpose of this paper is to review the expected professional competencies throughout the history of teacher training in Iran. As such it covers both the past, covering the period from teacher training inception in 1918 to the Islamic revolution in 1979; and the present, since the revolution. Of course the future is covered as well, since in the light of the accelerated developments in all aspects of life, most certainly, the future teachers are influenced by such developments as well. According to the available documents, from the early years of teacher training programs, mastery of the subject matter and the methods of teaching it are the most outstanding competencies emphasized. In post-revolutionary teacher training further emphasis is put on moral competency and the role modeling of a teacher. As for the future teachers, not only the current competencies ought to be emphasized, but humanistic and meta-cognitive competencies become necessary.
Keywords: trend, professional competencies, humanistic, meta-cognitive competencies, teachers -
سابقه و هدفاز میان درمان های مطرح برای سکته مغزی، اعمال هیپوترمی به منظور بهبود بیماری در دو دهه اخیر مطرح شده است؛ از این رو، مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر هیپوترمی خفیف به صورت غیرتهاجمی بر میزان بهبود بیماران مبتلا به سکته مغزی حاد انجام شد.مواد و روش هامطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده یک سو کور می باشد که در ارتباط با 60 نفر از بیماران بستری مبتلا به سکته مغزی حاد در سال 1397 در شهر همدان انجام شده است. بیماران با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی با نسبت مساوی در دو گروه آزمون و کنترل جای گرفتند. هیپوترمی خفیف با استفاده از یک دستگاه خنک کننده در یک دوره 72 ساعته بر روی سر بیماران گروه آزمون اعمال شد و در ادامه، نتایج هر دو گروه پس از مداخله با یکدیگر مقایسه گردید. برای جمع آوری داده ها از ابزار استاندارد مقیاس NIHSS (National Institutes of Health Stroke Scale) استفاده شد. در نهایت، داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS 22 تجزیه و تحلیل گردیدند.یافته هانتایج نشان دادند که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات قبل از مداخله با بعد از مداخله در گروه کنترل وجود ندارد (05/0P>). بین میانگین نمرات قبل از مداخله در گروه آزمون در مقایسه با گروه کنترل نیز تفاوت معناداری مشاهده نگردید (05/0P>) . از سوی دیگر، نتایج گویای آن بودند که اختلاف معناداری بین میانگین نمرات بعد از مداخله با قبل از مداخله در گروه آزمون وجود دارد (05/0P>)؛ به نحوی که پس از مداخله، میانگین نمره NIHSS در گروه آزمون کاهش یافته بود. بر مبنای نتایج، بین میانگین نمرات پس از مداخله در گروه آزمون در مقایسه با گروه کنترل نیز تفاوت معناداری به دست آمد (05/0P>) .نتیجه گیرییافته های مطالعه حاضر حاکی از آن هستند که اجرای هیپوترمی غیرتهاجمی، تاثیر معناداری از نظر بالینی دارد و می توان ادعا نمود که استفاده از روش درمانی هیپوترمی موجب افزایش سطح هوشیاری و کاهش خطرات مرگ و میر در بیماران مبتلا به سکته مغزی حاد می شود؛ بنابراین، با توجه به نتایج پیشنهاد می گردد که هیپوترمی درمانی به عنوان درمان اساسی بیماران مبتلا به سکته مغزی در نظر گرفته شود.کلید واژگان: انفارکتوس مغزی, درمان, کاهش دمای بدنBackground and ObjectiveHypothermia induction has been proposed to improve the recovery process of stroke in the last two decades. Therefore, the aim of this study was to investigate the effect of mild hypothermia on the recovery of patients with acute stroke.Materials and MethodsThis single-blind randomized clinical trial was conducted on 60 patients with acute stroke in 2018 in Hamadan, Iran. The patients were selected by available sampling method, and then randomly assigned into two equal-sized groups of intervention and control. Mild hypothermia was induced using a cooling device applied on the patients' head for a period of 72 h. The National Institutes of Health Stroke Scale (NIHSS) was used to collect the data. The results of both groups were compared with each other following the intervention. Finally, the data were analyzed using SPSS software (version 22).ResultsThe results showed no significant difference between the mean scores obtained before and after the intervention in the control group (P>0.05). In addition, there was no significant difference between the intervention and control groups in terms of the pre-intervention mean scores (P>0.05). However, the results revealed a statistically significant difference in the mean pre- and post-intervention scores of the intervention group (P<0.05). In this regard, the mean score of NIHSS was significantly reduced in the intervention group after the induction of hypothermia. Finally, the results were indicative of a statistically significant difference between the intervention and control groups after the intervention (P<0.05).ConclusionAs the findings of the present study indicated, noninvasively induced hypothermia has a significant clinical effect on acute stroke. Therefore, it can be argued that the use of hypothermia leads to the enhancement of consciousness level and reduction of mortality risk in patients with acute stroke. Consequently, this intervention is suggested to be considered the main therapeutic approach of acute stroke.Keywords: Cerebral Infarction, Hypothermia, Treatment
-
نشریه شیمی کاربردی روز، پیاپی 51 (تابستان 1398)، صص 309 -322پیرازول ها و مشتقات آن ها یک دسته مهم از ترکیبات فعال بیولوژیکی در صنعت داروسازی هستند و به عنوان ساختار اصلی بسیاری از ترکیبات فعال بیولوژیکی به شمار می روند. در این مقاله یک روش تک ظرفی کارآمد برای سنتز ترکیبات هتروسیکل پیرانو پیرازولی جدید از طریق واکنش سه جزئی 2-پیرازولین-5-اون ها، دی متیل باربیتوریک اسید و آلدهیدهای آروماتیک تحت شرایط بازروانی در حلال اتانل و بدون استفاده از کاتالیزور ارائه شده است. از مزایای این واکنش می توان انجام واکنش در شرایط ملایم، زمان کوتاه واکنش، بازدهی بالا، جداسازی آسان بدون استفاده از روش کروماتوگرافی را نام برد. ساختار محصولات سنتز شده با استفاده از داده های طیف های رزونانس مغناطیس هسته هیدروژن و کربن و طیف زیر قرمز شناسایی شده است.کلید واژگان: 1-متیل-3-پروپیل-2-پیرازولین-5-اون, واکنش سه جزئی, 1, 3-دی متیل باربیتوریک اسید, آلدهیدهای آروماتیکThe pyranopyrazoles and their derivatives, are an important biological active compounds in pharmaceuticals, and used as major structure for a lot of bioactive products in organic synthesis. Herein, we report an efficient synthesis of a new class of pyranopyrazole derivatives via a catalyst free one-pot reaction in ethanol at reflux. We have prepared new pyrano[2,3-c]pyrazole derivatives by using catalyst-free one-pot reactions. The mild reaction conditions, short reaction times, good to high yields, simple workup procedure, and no need to chromatography are the significant advantages of this study. The structure of the synthesized compounds were recognized from their IR, 1H-NMR, 13C-NMR spectra data.Keywords: 1-Methyl-3-propyl-2-pyrazolin-5-one, 1, 3-Dimethylbarbituric acid, Three-component reactions, Aromatic aldehydes
-
مجله راهور، پیاپی 16 (بهار 1395)، صص 117 -154بررسی تطبیقی شیوه های فرهنگی اصلاح رفتار ترافیکی کاربران در کشور های توسعه یافته وارائه راهکار های اجرایی برای ایران صورت گرفته است . در این تحقیق از دوروش اکتشافی و پیمایشی برای جمع آوری داده ها استفاده شده است.در بخش روش اکتشافی از بین انبوه منابع خارجی مربوط به تجربیات کشور ها ، شا خص ها و الگوی اصلی اصلاح رفتار ترافیکی شناسایی و نظر نخبگان نسبت به ارزیابی الگو و شاخص ها مورد ارزیابی قرار گرفت و سپس از روش پیمایشی و استفاده از نظرات کارشناسان زمینه های تطبیق شیوه های فرهنگی اصلاح رفتار برای کاربران ایرانی بررسی شد. ابزار جمع آوری داده ها نیز در بخش پیمایشی پرسشنامه محقق ساخته بوده است که پایایی و روایی آن قبل از اجرا مورد تایید قرار گرفت و جامعه آماری نیز کارشناسان و نخبگان حوزه های مدیریت ترافیک ، فرهنگ ترافیک و پلیس راهور (و البته استاد های حوزه اجتماعی ، حقوقی ، روان شناسی ) بوده اند. نتایج تطبیقی نشان می دهد که باید از شیوه های فرهنگی درجهت جمع گرایی در رانندگی وجهت دهی کاربران ترافیکی به سمت احترام به همنوع و توجه به خواست و انتظارات دیگران در قالب آموزش های عملی سود جست و البته این نوع از آموزش های حتما از دوران مدرسه آغاز گردد.اگر چه در ایران شیوه های فرهنگی بر خلاف سایر کشور ها در جهت کنترل پرخاشگری رانندگی و احترام به قانون کاربرد دارد، لیکن افراد به راحتی قوانین را با پرداخت جرایم و رانت های اطلاعاتی دورمی زنند. همچنین پیشنهاد می گردد که با اشاعه فرهنگ ترافیکی در مدارس و آموزش عملی دو چرخه سواری ، استخدام افتخاری دانش آموزان به عنوان همیار پلیس ، توزیع متون آموزش ترافیک با اولویت پیشگیری از ترافیک توسط شرکت های خودرو سازی ، شرکت های بیمه و بهداشت و درمان و سازمان های حمل و نقل و شهرداری ها به اصلاح رفتار ترافیکی کاربران ( و رانندگان زن و مرد ، خودرو های شخصی و عمومی پرداخت.کلید واژگان: فرهنگ, فرهنگ ترافیک, تجربه کشور ها, تطبیقی, پلیس راهور, همیار پلیس
-
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی مدرسه و تعهد سازمانی دبیران دوره متوسطه شهرستان ورامین انجام شده است. این پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی است و با توجه به روش گردآوری داده ها از جمله تحقیقات توصیفی و از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر دبیران زن و مرد دوره متوسطه شهرستان ورامین به تعداد 415 نفر می باشد که از این تعداد 201 نفر به عنوان نمونه مورد مطالعه از طریق روش نمونه گیری خوشه ایانتخاب شده اند. در این پژوهش برای اندازه گیری متغیر فرهنگ سازمانی از پرسشنامه فرهنگ سازمانی تهیه شده توسط حسینی (1384) و برای سنجش تعهد سازمانی از پرسشنامه تعهد سازمانی مودی، استیرز و پورتر (1979) استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که به طور کلی بین فرهنگ سازمانی مدرسه و تعهد سازمانی دبیران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. هم چنین تحلیل روابط بین هر یک از مولفه های فرهنگ سازمانی با تعهد سازمانی نشان داد که بین تک تک مولفه های ده گانه فرهنگ سازمانی با تعهد سازمانی دبیران هم رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
کلید واژگان: فرهنگ سازمانی, تعهد سازمانی, دبیران دوره متوسطهThe incentive behind the present study was to explore the relationship between school organizational culture and organizational commitment of high school teachers in Varamin، Iran. This study was of a descriptive and correlational research type. The selected population of the current study included 415 male and female high school teachers in Varamin in 2010-2011. On the basis of Krejcie and Morgan’s table of sampling، 201 individuals were selected as the study sample through cluster sampling. To measure organizational culture and organizational commitment، a use was made of organizational culture questionnaire developed by Hosseini (2005) and organizational commitment questionnaire developed by Mowday، Steers and Porter (1979). The collected data were subsequently analyzed using SPSS. For checking the relationship between organizational culture and organizational commitment variables، Pearson correlation coefficient method was used. The research findings revealed that there was a significantly positive correlation between organizational culture and organizational commitment. Moreover، analyzing the relationship between each of the components of organizational culture and organizational commitment suggested that there was a significantly positive correlation among them.Keywords: Organizational culture, Organizational commitment, High school teachers -
پیش زمینه و هدفبا وجود ارزش آپگار بدو تولد در تشخیص نوزادان مبتلا به دیسترس جنینی، عدد پائین آپگار لزوما موید هیپوکسی و آسفیکسی جنین نیست و عوامل دیگری هم می توانند باعث کاهش درجه آپگار شوند. بدین منظور ما این مطالعه را با هدف تعیین ارتباط PH و Base Excess شریان نافی بدو تولد با نمره آپگار در نوزادان انجام دادیم.مواد و روش هادر این پژوهش مقطعی آینده نگر، از 200 نوزاد متولد شده با روش زایمان طبیعی یا سزارین، برگه پرسشنامه ای با توجه به پرونده مادر و مشخصات حین تولد نوزاد تکمیل گردید. نمرات آپگار تمام نوزادان ثبت شده و نمونه خون شریان نافی جهت تعیین میزان PH و Base Excess به آزمایشگاه بیمارستان ارسال گردید. آنالیز داده ها با نرم افزار SPSS انجام شد.یافته هانتایج این مطالعه نشان داد بین عدد آپگار دقیقه اول و پنجم و گازهای خون شریان نافی ساعت اول تولد رابطه معنی داری وجود دارد (001/0 P<). آزمون آماری رابطه معنی داری را بین وزن زمان تولد (05/0 P<)، دفع مکونیوم (001/0 P<)، نیاز به احیاء (001/0 P<) و بستری در NICU (001/0 P<) با میزان نمره آپگار و PH و Base Excess خون شریان نافی نشان داد. اما بین جنس نوزاد، سن مادر، تعداد حاملگی و نوع زایمان با میزان نمره آپگار و PH و Base Excess خون شریان نافی این ارتباط معنی دار نبود (05/0 P>).بحث و نتیجه گیریپژوهش حاضر نشان داد بین عدد آپگار و گازهای خون شریان نافی ساعت اول تولد رابطه معنی داری وجود دارد که این نکته می تواند در درمان نوزاد با آپگار پائین اهمیت فراوانی داشته باشد لذا در این نوزادان اندازه گیری گازهای خون شریان نافی به طور روتین اقدام مناسبی است ولی در نوزادان با آپگار مناسب این امر بجز در موارد خاص لزومی ندارد.
کلید واژگان: آپگار بدو تولد, اختلالات اسید و باز, گازهای خون شریانی, بند نافBackground and AimsAlthough, the high efficacy of Apgar score to find the neonates who have respiratory distress, a low number of Apgar score couldn’t determine asphyxia definitely, and other factors could reduce it, too. For this reason, we tried to determine the relationship between Apgar score, PH& Base Excess in the first hour of birth in neonates.Material and MethodsIn a prospective cross-sectional study we completed the questionnaires from 200 newborns regardless of birth method (i.e.; NVD versus Caesarean section); considering mother’s records and neonate’s conditions. Apgar score at birth carried out and immediately after the delivery of the fetus, umbilical cord arterial blood sample was aspirated and sent to the hospital laboratory to determine PH& Base Excesses. Finally we used SPSS20 software for data analysis.ResultsThis study showed that between first minute and 5th minute Apgar scores, and Arterial blood gas there is a significant co-relationship. (p<0.001). The multifactorial analysis showed that, a meaningful result between weight at birth (p<0.05) meconium excretion (p<0.001), need for resuscitation (p<0.001), admission to NICU (P<0.001) with Apgar score and also PH and Base Excess exist. But newborn’s sex, mother’s age, multiple pregnancies and delivery method didn’t had a significant association to Apgar score, PH and Base Excess (p>0.05).ConclusionAccording to the findings, exist a meaningful association between Apgar score and umbilical artery’s blood gases which has clinical importance. So in newborns with low Apgar score it is pertinent to investigate blood gases but not necessary in normal Apgar score.Keywords: Apgar score, Arterial blood gas, Umbilical cord, Acid base deficiency -
بعد هنری و زیبایی شناسی از جمله ابعاد وجودی انسان است که پرورش آن از طریق تربیت هنری محقق می گردد. هدف این مقاله تحلیل و ارزیابی وضع موجود تربیت هنری در نظام آموزشی ایران، شناسایی نقاط قوت و ضعف آن بر اساس مولفه های اصلی آموزش و پرورش و تعیین چالش ها و راهکارهاست. این نوشتار با بهره گیری از روش کیفی تحلیلی و با مراجعه به اسناد، مدارک و گزارش های پژوهشی و اجرایی موجود، اجرا شده است. یافته های به دست آمده نشان می دهد که در هریک از نظام های مدیریت و راهبری، تامین و تربیت نیروی انسانی، برنامه ریزی آموزشی و درسی، منابع مالی و مادی، تحقیق و توسعه، نقاط قوت اندک و نقاط ضعف بسیاری وجود دارد. در پایان، چالش های عمده و اساسی در این حوزه مطرح و راهکارهایی برای بهبود و اصلاح وضعیت موجود ارائه می شود.
کلید واژگان: تربیت هنری, نظام آموزشی, مولفه های اصلی آموزش و پرورشThe artistic and aesthetic dimensions are two aspects of being a human being which are developed through art education. This article aims at analyzing and evaluating current situation of such trainings in educational system of Iran. The weak and strong points of this system will be identified according to the main components of education. The challenges and solutions will also be discussed. Qualitative-analytic approach is used in this research. For gathering the data, the researcher has referred to deeds and documents in addition to research reports in the field. The findings show that there are lots of weak points in respect to managing system, supplying and educating the human resources, and curriculum development. At the end, main challenges are mentioned and some solutions will be offered.Keywords: Art Education, Educational System, main components of education -
هدف پژوهش حاضر، شناسایی مسائل حرفه ای معلمان و روش اجرای این تحقیق، روش توصیفی است. جامعه آماری این پژوهش شامل معلمان(دبیران) مدارس راهنمایی سراسر کشور است و برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای استفاده شده است. در ابتدا، استان های کشور بر اساس شاخص های پراکندگی جغرافیایی و پوشش تحصیلی دسته بندی شده و سپس از میان هر گروه از استان ها، یک استان به طور تصادفی انتخاب شد. به منظور گردآوری داده های مورد نیاز این پژوهش، از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. روایی این پرسشنامه، به روش روایی محتوا و اعتبار پرسشنامه با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ تعیین شده است. بر اساس یافته های پژوهش، مسائل حرفه ای که کلیه نمونه های تحقیق به میزانی متفاوت با آنها مواجه بوده اند، به ترتیب از زیاد به کم عبارتند از: استفاده از مواد و تجهیزات کمک آموزشی، کاربرد روش ها و فنون تدریس، ارتباط با دانش آموزان، آشنایی با مدرسه و روابط کاری، سنجش و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، اصلاح و بهبود موقعیت یادگیری، مدیریت کلاس درس. به این ترتیب، بیشترین مشکل معلمان در خصوص استفاده از مواد و تجهیزات کمک آموزشی، و کمترین آن در مورد مدیریت کلاس درس؛ اعلام شده است. نتیجه این که لازم است سیاستگذاران نظام آموزشی درطراحی و تدوین برنامه های آموزش پیش از خدمت و تربیت معلم و نیز آموزش ضمن خدمت بر آموزش موضوعاتی که معلمان مشکل بیشتری را در آن زمینه اظهار داشته اند و عمدتا ا زنوع مسائل حرفه ای است؛ تاکید ویژه داشته باشند.کلید واژگان: مسائل حرفه ای ادراک شده, معلمان دوره راهنمایی, سابقه خدمت معلمThe objective of the present study was to identify teachers’ problems at work. The research followed a descriptive method. The research sample were chosen among guidance school teachers in Iran, using a multi-stratified cluster sampling method. At first, provinces were classified into groups. Then, one province was selected randomly from each group. A questionnaire was administered to gather the data needed after approving its content validity. Moreover, the reliability of the instrument was estimated based on Cronbach Alpha procedure. The results showed that teachers’ problems from the most to least faced ones were as follows: use of instructional aids and materials, application of different methods and approaches, teacher-student interaction, familiarity with school and work affairs, assessment and evaluation of students’ academic achievement, repair and improvement of learning situation and classroom management. Hence, the problem which most of the teachers faced, was the use of instructional aids and materials, but the least-faced problem was classroom management. So, the policy makers of education system should have particular emphasis on designation and development of pre-service, and inservice teacher training of those issues that teachers had the most problem with them.Keywords: Perceived Problems at Work, Guidance School Teachers, Teaching Experience
-
This study aimed to determine the role of parenting styles in moral development of adolescent girls. The statistical population of the research consisted of all fifth, eighth, and eleventh graders in Tehran (11, 14, and 17- year-old students) as well as their parents. Multi-stage cluster sampling method was used and as a result 90 students were selected (30 students in each grade). The parents of the selected students (180 individuals) comprised the other sample of the study. The instrumentation included parenting styles questionnaire as well as Kohlberg’s moral development test. Results of the study were consistent with Kohlberg’s theory according to which moral development has a universal pattern and its sequence is invariant in all cultures. More specifically, adolescent girls moved through the stages of moral development in the same constant order. In addition, there was a significant relationship between moral development and parenting styles in the 10 to 11 age group. However, this association was not observed in the other two age groups. Furthermore, the findings of the study indicated that students’ moral development was affected more by maternal parenting style in the 10 to 11 age group.Keywords: parenting styles, moral development, adolescent girls
-
خانواده به عنوان یک محیط طبیعی تربیت، ابعاد مختلف رشد کودک را تحت تاثیر و پایه-گذار سعادت فردی و اجتماعی است. علی رغم نقش خانواده در تربیت، در حوزه تربیت رسمی و عمومی این نقش با چالش هایی رو بروست. هدف تحقیق بررسی این موضوع است که آیا حکومت اسلامی که متولی تربیت رسمی و عمومی است به تداوم نقش تربیتی خانواده در دوره-های مختلف تربیت رسمی و عمومی معتقد است؛ اگر پاسخ مثبت است پیش نیاز این ایفای نقش یا مشارکت چیست؟ حد و حدود و دستاوردهای آن کدام است؟ این پژوهش از نوع کیفی است. داده های اسنادی با استفاده از روش تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بررسی ها درحوزه دین و علم حاکی است که هم حکومت اسلامی و هم صاحبنظران حوزه های علمی از جمله روانشناسان و جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعی، تداوم نقش تربیتی خانواده را در نظام تربیت رسمی و عمومی مطرح و ضروری دانسته اند. هر دو حوزه، پیش نیاز این تداوم نقش را «اعتماد» و حد و حدود آن را «مشارکت در سیاستگذاری» و «اجرا» و دستاوردهای آن را «کنترل سلطه نامحدود دولت بر نظام تربیت رسمی و عمومی»، «پاسخگو نمودن نظام تربیت رسمی و عمومی نسبت به عملکرد خود»، «تقویت حس مالکیت در خانواده ها»، «مضاعف شدن توانمندی خانواده» نام برده اند.
کلید واژگان: خانواده در اسلام, نظام تربیت رسمی و عمومی, خانواده و دانش جدید, تعلیم و تربیت اسلامیAs a natural environment، family affects various aspects of children's growth and creates their individual and social prosperity. Although the role of family is quite clear in children's development، it is ignored facing some challenges in formal and general curriculum of training. This research is intended to investigate whether the Islamic government of Iran، which is responsible for the administration of formal and public training، believes in the continuous role of family in various formal and public training periods. If the answer is yes، what are the prerequisites for playing this role and participation? What are its limitations and outcomes? This qualitative research is conducted by analyzing documentary data through analytic method. Documentary data revealed that both religion and scholars at different disciplines، such as psychology، sociology and social psychology believe in the continuity of training role of the family in the formal and public training system. Both fields believe in 'trust' as a factor of continuity، with limitation of 'participation in policy making' and 'administration'. The outcome can be 'controlling infinite dominance of the government on formal training systems'، 'making the system responsive about its performance'، enhancing ownership feeling in the families'، and increasing the abilities of families'. -
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین هوش هیجانی و رهبری تحول آفرین مدیران دبیرستان های شهرستان ورامین صورت گرفته است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا از نوع پژوهش های همبستگی می باشد. کلیه مدیران دبیرستان های شهرستان ورامین به تعداد 65 نفر و دبیران دبیرستان های این شهرستان به تعداد 550 نفر، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل می دادند که از این تعداد،56 مدیر و225دبیر با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش هوش عاطفی از آزمون هوش عاطفی شرینگ و برای سنجش رهبری از پرسش نامه چندعاملی رهبری استفاده شد. فرضیه های تحقیق وجود رابطه بین پنج بعد هوش هیجانی و رهبری تحول آفرین را تبیین می کنند. بر این اساس، فرضیه کلی تحقیق بیانگر رابطه هوش هیجانی و رهبری تحول آفرین است. یافته های تحقیق نشان داد که بین هوش هیجانی با مولفه های خود آگاهی، خودتنظیمی، انگیزش، همدلی، و مهارت اجتماعی همبستگی مستقیم وجود دارد. یافته های کلی تحقیق نیز نشان داد که هوش هیجانی با رهبری تحول آفرین مدیران رابطه دارد.
کلید واژگان: هوش هیجانی, رهبری تحول آفرین, مدیران, مدارس متوسطهThe present study was carried out in order to investigate the relationship between emotional intelligence and transformational leadership among high schools principals in Varamin. This correlational research is an applied one regarding its objectives. The statistical population of the study comprised the entire population of high school principals and teachers in Varamin (65 principals and 550 teachers). Multi-stage sampling was utilized and as a result 56 principals and 225 teachers were chosen. The instrumentation consisted of Schering Emotional Intelligence Questionnaire and Multifactor Leadership Questionnaire and they were used for assessing emotional intelligence and leadership, respectively. The research hypotheses explain the relationship between five dimensions of emotional intelligence and transformational leadership. Accordingly, the main hypothesis of the study is indicative of the relationship between emotional intelligence and transformational leadership. Findings of the study revealed that there is a direct correlation between emotional intelligence and self-awareness, self-regulation, motivation, empathy, and social skills components. Furthermore, the general results indicated that there is a relationship between emotional intelligence and principals’ transformational leadership.Keywords: emotional intelligence, transformational leadership, principals, high schools -
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه تعهد سازمانی معلمان با عملکرد تحصیلی دانش آموزان مدارس راهنمایی دخترانه دولتی منطقه 6 شهر تهران بود. پژوهش به شیوه توصیفی(همبستگی) انجام شده است. جامعه آماری شامل معلمان مدارس راهنمایی دخترانه منطقه شش شهر تهران بود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 125 نفر از آنها بصورت تصادفی انتخاب و مورد مطالعه قرارگرفت. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد شده تعهد سازمانی آلن و می یر (1991)؛ بود. همچنین از میانگین نمرات پایان سال تحصیلی دانش آموزان جهت تعیین ارتباط آنها با تعهد معلمان استفاده شد. داده های گرد آوری شده با بهره گیری از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون معنی داری، همبستگی اسپیرمن غیر پارامتری و تحلیل رگرسیون چندگانه با روش گام به گام (stepwise) از طریق نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که: 1-بین تعهد سازمانی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه معنی دار و مثبت وجود دارد. 2- بین تعهد عاطفی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه معنی دار و مثبت وجود دارد. 3- بین تعهد مستمر و عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه معنی دار وجود ندارد. 4- بین تعهد هنجاری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه معنی دار و مثبت وجود دارد. 5- بین تعهد سازمانی با مدرک تحصیلی معلمان رابطه معنی دار و منفی وجود دارد. اما بین تعهد با سابقه شغلی و سن رابطه معنی دار وجود ندارد. 6- نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که مدرک تحصیلی و وضعیت بومی بودن در پیش بینی تعهد سازمانی اثر منفی دارند. اما نوع استخدام (رسمی بودن)، سابقه شغلی، سن و رشته تحصیلی (علوم انسانی بودن) نمی توانند بر تعهد معلم تاثیرگذار باشند 7- از بین سه مؤلفه تعهد سازمانی(تعهد عاطفی، تعهد مستمر و تعهد هنجاری)، تعهد هنجاری پیش بینی کننده معنی داری، برای میانگین نمرات دانش آموزان به شمار می رود.
کلید واژگان: تعهد سازمانی, عملکرد تحصیلی, مدرسه راهنمایی, دانش آموز, معلم, تهرانThe present study investigated the relationship between organizational commitment and academic performance of students at female guidance schools in district no. 6 in Tehran. The study, with of a pragmatic objective, adopted a descriptive approach of correlation type. Participants of the study were 125 teachers. Instrumentation consisted Allan and Meyer's validated questionnaire for organizational commitment and a demographic questionnaire comprising personal details as well as the educational background of the teachers such as degree, age, experience, origin, education background, and type of employment. The average of each and every end- of- the- year grade of the students were calculated for the questionnaires filled up by the teachers. Method of data analysis consisted of Pearson moment correlation, non-parametric Spearman correlation as well as Analysis of multiple Regression (Stepwise Regression) all of which were done by utilizing SPSS package. The results reveal that: 1. There is a positive correlation between organizational commitment and academic performance of students. 2. There is a positively significant relationship between affective commitment and academic performance of the students. 3. There is a significant and positive correlation between continuous commitment and academic performance of students. 4. There is a positively significant relationship between normative commitment and academic performance of students. 5. There is a positively significant relationship between overall performance and educational degree of teachers, yet there is no positively significant relationship between overall commitment, work experience and age. 6. Results from Regression Analysis indicate that academic degree and native origin are of negative effect in making prediction of overall commitment, But employment status, work experience, age and major may not have a significant impact on the overall commitment of teachers. 7. Of the very three components of organizational commitment (affective commitment, continuous commitment, and normative commitment), the normative commitment is a significant predictor of the student's average grades.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.