به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مهران روح نیا

  • ابراهیم خسروی، امیر لشگری*، مهران روح نیا، احمد جهان لتیباری، آژنگ تاج دینی
    سابقه و هدف

    از محدودیت های تشخیص میزان عمر مفید باقی مانده در اجزای سازه های در شرایط مصرف با روش های صوتی، عدم امکان محاسبه مدول الاستیسیته به دلیل امکان نداشتن خروج قطعه از سازه می باشد. بنابراین اکثر درجه بندی های در حین مصرف در اجزای سازه هایی از قبیل بناهای تاریخی براساس سنجش سرعت صوت می باشد. در این تحقیق به محاسبه دانسیته کلی و ناحیه ای با روش میزان نفوذ میخ در تراورس های چوبی به منظور محاسبات مربوط به تشخیص میزان عمر مفید باقی مانده ی آن ها با تلفیق روش های موج تنش، ارتعاش طولی آزاد پرداخته شده است.

    مواد و روش ها

    تعداد سه تراورس اشباع شده از شرکت راه آهن ایران و با ابعاد 15×25×260 سانتی متر که جنس آن ها از گونه راش (Fagus orientalis) تهیه گردید و دانسیته به روش میزان نفوذ میخ در 5 نقطه از هر تراورس صورت پذیرفت (فاصله 50 سانتی متری بین هر نقطه) و میانگین نتایج حاصل از 5 نقطه با نتایج حاصل از روش استاندارد ایزو 13910 مقایسه شد. آزمون موج تنش در همان نقاط 5 گانه تعیین دانسیته به روش میزان نفوذ برای تعیین مدول الاستیسیته ناحیه ای صورت پذیرفت و نتایج حاصل از هر نقطه، با مدول الاستیسیته کلی تیر مقایسه گردید. آزمون ارتعاش طولی در تیر دوسرآزاد نیز جهت محاسبه میرایی ارتعاش بر روی نمونه ها اجرا شد.

    نتایج

      نتایج نشان داد بین مقادیر محاسبه شده با هر دو روش استاندارد ایزو 13910 و روش میزان نفوذ میخ در برآورد دانسیته اختلاف معنی داری در سطح 95% وجود نداشته و همبستگی مطلوب خطی بین نتایج حاصل از دو روش برقرار است. مطابق با نتایج سرعت صوت کلی تیر با سرعت صوت ناحیه ای آن ها در هیچ یک از نقاط پنج گانه اندازه گیری شده تفاوت معنی داری در سطح 95% نداشت و بین مقادیر سرعت صوت کلی با هر یک از نقاط پنج گانه ناحیه ای همبستگی خطی برقرار بود. بین مقادیر مدول الاستیسیته کلی با مقادیر مدول الاستیسیته ناحیه ای محاسبه شده در هر یک از نقاط پنج گانه تفاوت معنی داری در سطح 95% وجود نداشت. همچنین بین مقادیر مدول الاستیسیته کلی با نتایج مدول الاستیسیته ناحیه ای در هر یک از نقاط پنج گانه نیز همبستگی خطی برقرار بود. بین مقادیر حاصل از مدول الاستیسیته کلی و میرایی ارتعاش هر یک از تراورس ها، همبستگی نمایی وجود داشت.

    نتیجه گیری

    برابری دانسیته به روش استاندارد ایزو 13910 و روش میزان نفوذ میخ، و همچنین برابری مدول الاستیسیته ی مححاسبه شده به روش موج تنش و روش ارتعاش طولی آزاد، این امکان را فراهم می آورد که بدون خروج قطعه از سازه کلیه ی دیتاهای مورد نیاز جهت محاسبات میزان مقاومت باقی مانده ی اجزای چوبی براساس استاندارد EN338 فراهم گردد.

    کلید واژگان: تراورس, موج تنش, مدول الاستیسیته ناحیه ای, دانسیته, سازه
    Ebrahim Khosravi, Amir Lashgari *, Mehran Roohnia, Ahmad Jahan Latibari, Ajang Tajdini
    Background and objectives

    From the limitations of detecting the amount of useful life remaining in the components of the structures in the conditions of use with acoustic methods is the impossibility of calculating the modulus of elasticity due to the impossibility of removing the part from the structure. Therefore, most of the classifications during use in the components of structures such as historical buildings are based on measuring the speed of sound. In this research, to calculate the local and global density with the method of pin penetration rate in wooden tie in order to calculate the amount of their remaining useful life by combining stress wave and free longitudinal vibration methods has been studied. There was no significant difference between the values of global sound velocity and global modulus of elasticity with the local results of these factors at the five tested points in each of the wooden tie.

    Methodology

    The number of three saturated wooden tie from Iran Railway Company and with the dimensions of 15x25x260 cm, which are made of beech species (Fagus orientalis) and the density was measured by pin penetration method at 5 points of each wooden tie (50 cm distance between each point) and the average results of 5 points were compared with the results of ISO 13910 standard method. The stress wave test was carried out at the same 5 points of density determination by pin penetration rate method to determine the local modulus of elasticity and the results of each point were compared with the global modulus of elasticity of the beam. Longitudinal vibration test was also performed to calculate the damping factor values of the samples.

    Results

    The results showed that there was no significant difference at the 95% level between the values calculated with both the ISO 13910 standard methods and the pin penetration rate method, and there was a favorable linear correlation between the results of the two methods. According to the results, there was no significant difference between the global sound speed of the beams and their local sound speed in any of the five measured points at the 95% level and there was a linear correlation between the values of the global sound speed and each of the five local points. There was no significant difference at the 95% level between the values of the global modulus of elasticity and the values of the local modulus of elasticity calculated in each of the five points. Also, there was a linear correlation between the values of the global modulus of elasticity and the results of the local modulus of elasticity in each of the five points. There was an exponential correlation between the values obtained from the global modulus of elasticity and the damping factor of each of the wooden tie.

    Conclusion

    The equality of density according to the ISO 13910 standard method and the nail penetration method, as well as the equality of the modulus of elasticity calculated by the stress wave method and the free longitudinal vibration method, make it possible to obtain all the data required for calculations without removing the part from the structure. The remaining strength of wooden components should be provided according to EN338 standard.

    Keywords: Wooden Tie, Stress Wave, Local Modulus Of Elasticity, Density, Structure
  • سهیلا زمانی نسب، امیر لشگری*، مهران روح نیا، احمد جهان لتیباری، آژنگ دینی

    در این تحقیق به بررسی اثر آبشویی و اتانول-استن شویی و همچنین پیش تیمار تخمیر با مخمر نان در گونه ی سرو سیمین (Cupressus arizonica) پرداخته شده است. آزمونه ها تحت شرایط پیش تیمار با مخمر نان و بدون پیش تیمار، مورد آبشویی و حذف مواد استخراجی در حلال آلی قرار گرفتند و توسط آزمون ارتعاش اجباری در تیر دو سر آزاد مورد آزمون دینامیکی قرار گرفتند. هردو شیوه ی آبشویی و حذف واد استخراجی توسط حلال آلی کاهش معنی دار دانسیته و میرایی ارتعاش را در پی داشت در حالیکه مقادیر کارایی تبدیل آکوستیک به از خود افزایش نشان داد. میزان بهبود ویژگی های آکوستیکی در اثر اتانول-استن شویی بیش از ابشویی بود. پیش تیمار تخمیر سبب افزایش روند تغییرات در هر دو شیوه ی آبشویی و اتانول-استن شویی گردید. مدول الاستیسیته دینامیک تحت آبشویی، و اتانول استن-شویی و پیش تیمار تخمیر تغییر معنی داری از خود نشان نداد. به طور کل آزمونه های اتانول-استن شویی شده تحت پیش تیمار تخمیر بالاترین شاخصه های صوتی را از خود به جای گذاشتند.

    کلید واژگان: سرو سیمین, صوت, ارتعاش, تیمار, کارایی تبدیل آکوستیک
    Soheila Zamaninasab, Amir Lashgari*, Mehran Roohnia, Ahmad Jahan-Latibari, and Ajang Tajdini

    In this research, the effect of soaking process and ethanol-acetone washing as well as fermentation pre-treatment by bread yeast in Cypress (Cupressus arizonica) has been investigated. The samples were subjected to pre-treatment with bread yeast and without pre-treatment, washing with pure water and removal of extractives in organic solvent and subjected to dynamic test by forced vibration test in free-free beam. Both methods of soaking process and ethanol-acetone washing resulted in a significant decrease in density and vibration damping, while the values of acoustic conversion efficiency showed an increase. The amount of improvement of acoustic properties due to ethanol-acetone washing was more than water washing. Fermentation pretreatment increased the changes in both water washing and ethanol-acetone washing methods. The dynamic modulus of elasticity did not show any significant change water washing, ethanol-acetone washing and fermentation pretreatment. In general, the ethanol-acetone washed samples under fermentation pretreatment left the highest acoustic indices.

    Keywords: ACE, Cypress wood, Sound, Treatment, Vibration
  • زهرا دائی پور، امیر لشگری*، مهران روح نیا، احمد جهان لتیباری، وحیدرضا صفدری
    سابقه و هدف

    امروزه اهمیت تیمارهایی مانند آبشویی و اتانول-استن شویی برای بهبود ویژگی های آکوستیک چوب مورد توجه سازندگان سازآلات موسیقی قرار گرفته است. مواد استخراجی چوب در فهرست آن دسته از موادی هستند که بیشتر نقش ساختمانی ندارد و تخلیه هدفمند و صحیح آنها می تواند بدون کاهش سفتی، چوب را سبک کند. انجام پیش تیمارهایی از قبیل تخمیر با مخمر نان (قبل از فرایند آبشویی و اتانول-استن شویی) می تواند موجب خروج بیشتر مواد استخراجی از چوب گردد. در این مطالعه به بررسی اثر تیمارهای آبشویی و اتانول-استن شویی و پیش تیمار تخمیر بر خواص آکوستیک گونه ون (Fraxinus excelsior) پرداخته شده است.

    مواد و روش ها

    چوب ون (Fraxinus excelsior) مورد نیاز از درون چوب یک الوار تجاری تهیه شده و تعداد 38 عدد تیر کوچک شعاعی با ابعاد اسمی 150×12×2 میلی متر (طولی، شعاعی، مماسی) از قسمت درون چوب آن استخراج گردید. آزمونه های منتخب پس از رسیدن به رطوبت تعادل 12 درصد در شرایط کلیماتیزه، به منظور اندازه گیری ویژگی های اولیه فیزیکی و آکوستیکی مورد آزمون ارتعاش اجباری در تیر دو سر آزاد قرار گرفتند. پس ازآن، آزمونه های اولیه به صورت تصادفی به دو گروه 19 آزمونه ای تقسیم شدند. دسته اول بدون پیش تیمار و دسته دوم با پیش تیمار تخمیر در فرایند حذف مواد استخراجی توسط آب و بعد توسط ترکیب اتانول- استن قرار گرفتند. پس از هریک از مراحل آبشویی و حذف مواد استخراجی محلول در اتانول- استن، آزمون ارتعاش اجباری در تیر دو سر آزاد بر روی آزمونه ها انجام گردید و خواص آکوستیکی آزمونه ها اندازه گیری شد.

    نتایج

    آبشویی بدون پیش تیمار با مخمر نان باعث کاهش جزیی و با پیش تیمار، باعث کاهش معنی دار مقادیر دانسیته شد (به ترتیب: 1/75 و 7/39 درصد). در حالی که فرایند حذف مواد استخراجی (با پیش تیمار و بدون پیش تیمار) توسط الکل-استن باعث کاهش معنی دار مقادیر دانسیته گردید (به ترتیب: 2/27 و 8/71 درصد). مقادیر مدول الاستیسیته در اثر آبشویی بدون پیش تیمار و با پیش تیمار، کاهش معنی دار از خود نشان دادند (به ترتیب: 11/37 و 16/47 درصد). فرایند حذف مواد استخراجی توسط اتانول- استن نیز در آزمونه های پیش تیمار نشده و پیش تیمار شده کاهش معنی دار مقادیر مدول الاستیسیته را در پی داشتند (به ترتیب: 13/87 و 20/93 درصد). آبشویی بدون پیش تیمار با مخمر نان و با پیش تیمار، باعث کاهش معنی دار مقادیر میرایی ارتعاش شده است که در این بین آزمونه های پیش تیمار شده درصد افت بیشتری در مقادیر حاصل از میرایی ارتعاش داشته اند (به ترتیب: 13/87 و 20/93 درصد). فرایند حذف مواد استخراجی توسط الکل-استن مانند آبشویی باعث کاهش معنی دار مقادیر میرایی ارتعاش شده است که در این بین آزمونه های پیش تیمار شده، درصد افت بیشتری در مقادیر حاصل از این ویژگی را از خود نشان دادند (به ترتیب: 3/03 و 18/01 درصد). در این فاکتور نیز فرایند حذف مواد استخراجی محلول در اتانول- استن (با پیش تیمار و بدون پیش تیمار) نسبت به آبشویی، افت بیشتری را در مقادیر میرایی ارتعاش در پی داشته است (به ترتیب: 6/67 و 20/85 درصد). کارایی تبدیل آکوستیک در اثر آبشویی بدون پیش تیمار با مخمر نان باعث افزایش جزیی شد، در حالی که پیش تیمار سبب افزایش معنی دار مقادیر کارایی تبدیل آکوستیک گردید (به ترتیب: 0/44 و 25/24 درصد). فرایند حذف مواد استخراجی توسط الکل-استن نیز باعث افزایش معنی دار مقادیر کارایی تبدیل آکوستیک شد که در این بین آزمونه های پیش تیمار شده، درصد رشد بیشتری را در مقادیر حاصل از این ویژگی از خود نشان دادند (به ترتیب: 3/41 و 28/90 درصد).

    نتیجه گیری

    هر دو شیوه آبشویی و اتانول-استن شویی در بهبود ویژگی های فیزیکی (دانسیته) و آکوستیک (مدول الاستیسیته، میرایی ارتعاش و کارایی تبدیل آکوستیک) مفید بودند. در این بین اثر اتانول-استن شویی بیش از اثر آبشویی بود. پیش تیمار تخمیر با مخمر نان باعث بهبود عملکرد تیمارهای آبشویی و اتانول-استن شویی شد.

    کلید واژگان: آکوستیک, آبشویی, موسیقی, ون, مواد استخراجی
    Zahra Daeepour, Amir Lashgari *, Mehran Roohnia, Ahmad Jahan Latibari, Vahid Safdari
    Background and objectives

    Nowadays, the importance of treatments such as water washing and ethanol-acetone washing to improve the acoustic properties of wood has been noticed by the makers of musical instruments. Wood extractives are in the list of those materials that often do not have a construction role, and their purposeful and correct evacuation can lighten the wood without reducing the stiffness. Carrying out pre-treatments such as fermentation with bread yeast (before water washing and ethanol-acetone washing processes) can lead to the extraction of more extractable substances from wood. In this study, the effect of water washing and ethanol-acetone washing treatments as well as fermentation pre-treatment on the acoustic properties of Ash wood (Fraxinus excelsior) has been investigated.

    Methodology

    Ash wood species (Fraxinus excelsior) was prepared from the wood of a commercial timber and 38 small radial beams with nominal dimensions of 150×12×2 mm (longitudinal×radial×tangential) were extracted from the hardwood. After reaching the equilibrium humidity of 12% in air-conditioned conditions, the selected samples were subjected to the forced vibration test in the free-free beam in order to measure the basic physical and acoustic characteristics. After that, the initial tests were randomly divided into two groups of 19 tests. The first group without pretreatment and the second group with fermentation pretreatment were placed in the process of removing the extractives by water and then by ethanol-acetone mixture. After each step of water washing and removing the extractive substances soluble in ethanol-acetone mixture, the forced vibration test in the free-free beam was performed on the samples and the acoustic properties of the samples were measured.

    Results

    Water washing without pretreatment with bread yeast caused a slight decrease and with pretreatment, it caused a significant decrease in density values (respectively: 1.75 and 7.39%). While the process of removing extractives (with and without pretreatment) by ethanol-acetone mixture caused a significant decrease in density values (Respectively: 2.27 and 8.71%). The modulus of elasticity values showed a significant decrease due to water washing without pretreatment and with pretreatment. (Respectively: 11.37 and 16.47%). The process of removing the extractives by ethanol-acetone mixture also resulted in a significant decrease in the modulus of elasticity values in untreated and pretreated samples (Respectively: 13.87 and 20.93%). Water washing without pre-treatment with bread yeast and with pre-treatment has caused a significant decrease in the values of damping factor, among which the pre-treated samples had a greater percentage of drop in the values of damping factor (Respectively: 13/87 and 20.93%). The process of removing the extractive materials by ethanol-acetone mixture as washing has caused a significant decrease in the damping factor values, which among the pre-treated samples showed a greater percentage drop in the values resulting from this property (Respectively: 3.03 and 18.01%). In this factor, the process of removing the extractive substances soluble in ethanol-acetone mixture (with and without pretreatment) has resulted in a greater drop in damping values (respectively: 6.67% and 20.85%). Acoustic conversion efficiency due to water washing process without pretreatment with baker's yeast caused a slight increase, while pretreatment caused a significant increase in acoustic conversion efficiency values (Respectively: 0.44 and 25.24%). The process of removing extractive materials by ethanol-acetone mixture also caused a significant increase in the acoustic conversion efficiency values, which among the pre-treated samples showed a higher growth percentage in the values of this characteristic (Respectively: 3.41 and 28.90%). Both water washing methods and ethanol-acetone mixture washing were effective in improving the physical (density) and acoustic properties (modulus-elasticity, damping and acoustic conversion efficiency). Meanwhile, the effect of ethanol-acetone mixture washing was more than the effect of water washing. Fermentation pretreatment with bread yeast improved the performance of water washing and ethanol-acetone mixture washing treatments.

    Keywords: Acoustics, Soaking, Music, Ash wood, extractive
  • فهیمه بیات، بهمن کیانی*، محمد هدایتی آینده، مهران روح نیا
    طراحی مناسب فضای سبز در مراکز آموزشی باعث افزایش نشاط و تضمین امنیت جانی کاربران از یک طرف و کاهش هزینه ها از سوی دیگر می شود. هدف از این پژوهش برآورد میزان کمبود فضای رشد ریشه و تاج مهم ترین درختان فضای سبز دانشگاه یزد بوده است. ابتدا 124 اصله درخت کاج الدار و 102 اصله درخت نارون چتری به صورت تصادفی در قسمت های مختلف دانشگاه انتخاب و مشخصات ریخت شناسی آنها اندازه گیری شد. از ضریب قدکشیدگی، برای تعیین حساسیت درختان به بادافتادگی استفاده شد. برای تعیین کمبود فضای رشد تاج، مساحت تاج پنج درصد از بزرگ ترین درختان و برای محاسبه کمبود فضای رشد ریشه، از استاندارد بریتانیا استفاده و طبقه بندی فراوانی انجام شد. نتایج نشان داد میانگین ضریب قدکشیدگی کاج الدار و نارون چتری، به ترتیب 85/56 و 21/51 بوده و بر اساس طبقه بندی های موجود، 1/87 درصد درختان کاج الدار و 2/42 درصد درختان نارون چتری در وضعیت پایدار قرار دارند. همچنین 96 درصد درختان نارون و 40/94 درصد درختان کاج الدار فاصله کاشت ناکافی داشته و برای رسیدن به حداکثر ابعاد تاج، فضای کافی در اختیار ندارند. براساس نتایج، 77 درصد درختان کاج الدار و 54 درصد درختان نارون چتری نیز با کمبود فضای رشد ریشه مواجه بودند. بررسی توموگرافی بافت های تنه درختان با تکنولوژی مافوق صوت نشان داد که پوسیدگی فقط در برخی درختان بادشکسته وجود دارد. بر اساس نتایج، تعبیه فضای کافی برای رشد تاج و ریشه ها با هدف کاهش امکان ریشه کنی و همچنین صرفه جویی در هزینه ها، قبل از طراحی محوطه ها و ساخت جداول و پیاده روها توصیه می شود.
    کلید واژگان: بادشکستگی, درختکاری, ضریب قدکشیدگی, فاصله کاشت, نسبت تاج
    Fahimeh Bayat, Bahman Kiani *, Mohammad Hedayati Ayandeh, Mehran Roohnia
    Proper designing of green space in educational centers increases vitality and ensures the safety of users and reduces costs. The purpose of this study was to estimate the lack of root and canopy growth space of the most important green space trees of Yazd University. At first 124 pine and 102 elm trees were randomly selected in different parts of the University and their morphological characteristics were measured. The height/diameter coefficient was used to determine the susceptibility to wind-throw. To determine the shortage of canopy growth space, the canopy area of ​​5% of the largest trees and to calculate the shortage of root growth space, the British standard were used. Then, classification of frequencies was done. Results showed that the mean height coefficient of pine and elm were 56.85 and 51.21 respectively. About 87.1% of the pines and 42.2% of the elms were in a stable condition. About 96% of the elm trees and 94.4% of the pine trees had insufficient planting distance and therefore, do not have enough space to reach the maximum dimensions of the crown. According to the results, 77% of pines and 54% of elm trees lacked root growth space. Tomographic examination via ultrasonic technology showed decay only in some broken trees. Based on the results, it is recommended to assign enough space for the growth of canopies and roots in order to reduce the possibility of uprooting, before designing the planting areas and building curbs and sidewalks.
    Keywords: Arboriculture, crown ratio, planting distance, slenderness coefficient, wind breakage
  • نازنین صالحی، جواد ترکمن*، رامین نقدی، مهران روح نیا

    گره اثر شاخه بر روی تنه درخت است که سبب کاهش کیفیت چوب می شود. گره ها یا همان شاخه های حبس شده مهمترین عامل در درجه بندی چوب ها هستند. هدف این تحقیق تشخیص و تفکیک اندازه گره در ساقه درخت راش به روش غیرمخرب امواج تنشی است. دراین پژوهش تعداد پنج ساقه یک متری مورد بررسی قرار گرفت و با توجه به اندازه گره، ساقه ها به چهار قسمت فاقد گره، دارای گره کوچک، متوسط و بزرگ طبقه بندی شدند. با بکارگیری دستگاه تایمرمیکروثانیه فاکوپ امواج تنشی درراستای طولی ساقه و عرض گره های موجود در چهارقسمت ساقه عبور داده شد با توجه به زمان عبور امواج تنشی مقدارسرعت و همچنین درصد کاهش نسبی سرعت عبورامواج محاسبه شد. آنالیز واریانس داده های سرعت امواج تنشی دربین چهار قسمت، نشان دهنده وجود تفاوت معنی داری در سطح اطمینان 95 درصد بود. نتایج نشان داد که اندازه گره در کاهش سرعت عبور امواج تنشی درساقه درخت راش موثر است. با بزرگ شدن گره ،زاویه آن با محورساقه اصلی کاهش می یابد. درنتیجه طول بیشتری در ساقه قرار می گیرد وسرعت حبس شدگی آن افزایش می یابد. در این روش گره های خیلی کوچک که درصد کاهش سرعت عبورامواج تنشی آنها کمتراز 10 درصد بود تشخیص داده نشد. بنابراین برای گره های کوچک،متوسط و بزرگ بترتیب، محدوده کاهش نسبی سرعت عبور امواج تنشی 10 تا 20 درصد،20 تا 45 درصد وبیش از 45 درصد بدست آمد.

    کلید واژگان: آنالیزواریانس, درجه بندی, حبس شدگی, سرعت عبورامواج
    Nazanin Salehi, Javad Torkaman *, Ramin Naghdi, Mehran Roohnia

    The knot is the branch impact on the tree's trunk which reduces the quality of the wood. Knots or occlusion branches are the most important factor in the grading of woods. The purpose of this research is to detect and distinguish the size of the knot in the beech tree stem by non-destructive stress wave method. In this research, five one-meter stems were examined and according to the knot size, the stems were classified into four parts without knots, with small, medium and large knots. By using the FAKOPP microsecond timer device, stress waves were passed along the length of the stem and the width of the knots in the four parts of the stem. The amount of the stress waves velocity were calculated according to the transit time of the stress waves and also percentage of the Relative Velocity decrease of Stress waves were calculated. Analysis variance of the data showed between the four parts there is a significant difference at the 95% confidence level. The results showed that the size of knot has effective on the Relative Velocity decrease of Stress waves in the beech tree stem. As the knot gets bigger, its angle decreases with the main stem axis. consequently more length is placed in the stem, and the speed of its occlusion increases. In this method,very small knots whose percentage of the Relative Velocity decrease of Stress waves was less than 10% were not detected. Therefore, for small, medium and large knots, the range of Relative Velocity decrease of Stress waves were obtained 10-20%, 20-45% and more than 45%, respectively.

    Keywords: Analysis variance, Grading, Occlusion, Stress waves velocity
  • فرزین خاصی پور، آژنگ تاج دینی، شادمان پورموسی*، مهران روح نیا، وحید رضا صفدری
    هدف از این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر عملکرد صنعت شرکت های تولیدی در صنعت کف پوش لمینیت از بعد رقابت پذیری با استفاده از آزمون های ناپارامتری است. جامعه آماری این تحقیق خبرگان و افراد مطلع در دو حوزه رقابت پذیری و ساختار صنعت کف پوش لمینیت، مدیران در شرکت های تولیدکننده و واردکننده این محصول و مشتریان عمده کف پوش لمینیت بودند روش نمونه گیری، به صورت تصادفی طبقه بندی شده، می باشد. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. برای تعیین شاخص های تاثیرگذار ضمن مطالعه منابع موجود و استفاده از مدل پورتر، به عنوان مدل پایه بعد از انجام مطالعات لازم و تحلیل عاملی، الگوی مفهومی تحقیق در قالب سه معیار اصلی شامل عوامل محیطی، عوامل درون سازمانی و عوامل ایجاد ارزش ادراکی و 9 زیر معیار طراحی شد. پس از انجام مطالعات لازم، تنظیم پرسشنامه محقق ساخت و تحلیل عاملی داده ها، الگوی مفهومی تحقیق طراحی و با انجام یک تحقیق میدانی و تحلیل نتایج با استفاده از آزمونt- استیودنت و آزمون فریدمن ارتباط بین رقابت پذیری کف پوش لمینیت با سه عامل و 9 زیر شاخص بررسی قرار گرفتند. پایایی داده های به دست آمده با روش آلفای کرون باخ مورد تایید قرار گرفت. میانگین کلیه شاخص های مورد بررسی بر اساس نتایج آمار توصیفی در حد متوسط ارزیابی شدند بر اساس نتایج آزمون t، عوامل محیطی، عوامل درون سازمانی و عوامل ایجاد ارزش ادراکی نقشی بیشتر از حد متوسط بر رقابت پذیری در صنعت کف پوش لمینیت دارند. همچنین بر اساس آزمون فریدمن اولویت بندی شاخص ها به ترتیب عامل محیطی، عامل ایجاد ارزش ادراکی و عامل درون سازمانی به دست آمد. تحریم های کشورهای بیگانه و سیاست های داخلی کشور دو جزء اصلی عامل محیطی هستند.
    کلید واژگان: رقابت پذیری, کف پوش لمینیت, صنعت, آزمون های ناپارامتری
    Farzin Khasipour, Ajang Tajdini, Shademan Pourmousa *, Mehran Roohnia, Vahid Reza Safdari
    The purpose of this study was to identify the factors affecting the production companies in the laminate flooring industry in terms of competitiveness using nonparametric tests. The statistical population of this research includes experts and specialists in two areas of competitiveness and structure of the laminate flooring industry; managers in companies producing and importing this product and customers of laminate flooring. The sampling method was randomly classified. The Cochran formula was used to determine the sample size. In order to determine the effective indicators while studying the available sources and using the Porter model, as a basic model and after conducting the necessary studies and factor analysis, the conceptual model of the research was designed in form of three main criteria including environmental factors, intra-organizational factors and factors creating perceptual value as well as 9 sub-criteria. After conducting the necessary studies, preparing a researcher-made questionnaire and data factor analysis, the conceptual research model was designed and by conducting a field research and analyzing the results using student's t-test and Friedman test, the relationship between laminate flooring competitiveness with 3 criteria and 9 sub-criteria was examined. The reliability of the data was confirmed by Cronbach's alpha method. The mean of all studied indices was evaluated as moderate based on the results of descriptive statistics. Based on the results of the t-test, environmental factors, intra-organizational factors and factors creating perceptual value have a more than average role on competitiveness. Also, based on Friedman test, prioritization of indicators was obtained respectively based on environmental factors, factors creating perceptual value and intra-organizational factors.
    Keywords: competitiveness, Laminate Flooring, Industry, nonparametric tests
  • الهام گودرزی، آژنگ تاج دینی، شادمان پورموسی*، احمد جهان لتیباری، مهران روح نیا

    هدف از این پژوهش شناسایی انتظارات و ترجیحات مصرف کنندگان مبلمان منزل و اداری با استفاده از آزمون های ناپارامتری است. جامعه آماری این تحقیق مشتریان صنعت مبلمان چوبی منزل و اداری در شهر تهران بوده و روش نمونه گیری، طبقه بندی شده می باشد. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. شاخص های تاثیرگذار اولیه با مطالعه منابع موجود گزینش و مدل وان و همکاران، به عنوان مدل پایه در نظر گرفته شد. بعد از انجام مطالعات لازم، تنظیم پرسش نامه محقق ساخت و تحلیل عاملی داده ها، الگوی مفهومی تحقیق طراحی و با انجام یک تحقیق میدانی و تحلیل نتایج با استفاده از آزمون t- استودنت و آزمون فریدمن ارتباط بین ترجیحات مصرف کنندگان با 5 عامل و 17 زیرشاخص بررسی گردید. پایایی داده های به دست آمده با روش آلفای کرونباخ تایید شد. میانگین کلیه شاخص های مورد بررسی بر اساس نتایج آمار توصیفی در حد متوسط ارزیابی شدند. مقادیر کمینه و بیشینه و انحراف معیار، عدم وجود داده های پرت را نشان داد. با توجه به بزرگ تر بودن سطح معناداری برای آزمون کولموگراف از خطای 5%، متغیرها منطبق بر توزیع نرمال فرض شدند. نتایج نشان داد که رابطه معناداری بین کلیه شاخص های تحقیق و ترجیحات مصرف کننده در مورد مبلمان منزل و اداری وجود دارد. بر اساس نتایج آزمون تی تک نمونه ای، مصرف کنندگان در خرید مبلمان چوبی منزل و اداری عوامل مسیولیت پذیری شرکت، ویژگی های محصول و فروشنده و عوامل داخلی را بیشتر از حد متوسط و عوامل ایمنی و ویژگی های زیست محیطی را عملا در حد متوسط ترجیح می دهند. ویژگی های فروشنده، عوامل داخلی، عوامل مسیولیت پذیری شرکت، ویژگی های محصول و عوامل ایمنی و ویژگی های زیست محیطی، به ترتیب اولویت بندی شاخص ها بر اساس آزمون فریدمن به دست آمد.

    کلید واژگان: مصرف کننده, ترجیحات, خرید محصول, تصمیم گیری, آزمون های ناپارامتری
    Elham Gudarzi, Ajang Tajdini, Shademan Pourmousa *, Ahmad Jahan Latibari, Mehran Roohnia

    This study aims to identify the expectations and preferences of consumers of home and office furniture using nonparametric tests. The statistical population consists of customers of the home and office wood furniture industry in Tehran and a stratified sampling method was used in this study. Cochran formula was used to determine the sample size. To determine the effective indicators, the researcher studied the available resources and the Van et al.’s model as the basic model and conducted a factor analysis to design the conceptual model of the research. Using a field research, the student t-test and Friedman test, she examined the relationship between consumer preferences and 5 factors and 17 subindices.

    Results

    The reliability of the questionnaire was confirmed by the data obtained from 100 questionnaires using Cronbach's alpha. The results of descriptive statistics indicated that the mean of all the indices was at an average level. The minimum and maximum values and the standard deviation showed that there were no outliers. The results of inferential statistics in SPSS software indicated that as the significance level for Kolmogorov-Smirnov test was greater than 5%, all variables are assumed to be normally distributed. The results indicated a significant relationship between all indicators and consumer preferences regarding home and office furniture. The results of the one-sample t-test indicated that consumers consider corporate responsibility factors, product and vendor’s characteristics and internal factors above average while they consider environmental and safety factors at the average level in the purchase of home and office furniture. The results of the Friedman test indicated the priorities as follows: vendor’s characteristics, internal factors, corporate responsibility factors, product characteristics and safety and environmental characteristics.

    Keywords: Consumer, Preferences, Product purchase, decision making, nonparametric tests
  • مصطفی کهن ترابی، امیرهومن حمصی*، محمد طلایی پور، مهران روح نیا، بهزاد بازیار

    یکی از معضلات آزمون های غیر مخرب در کشف ناهمگنی ها در چوب و فراورده های چوبی، محل قرارگیری آن ها نسبت به گره و شکم ارتعاشی می باشد. به طوریکه ممکن است ناهمگنی های مخفی که در محل گره ی ارتعاشی قرار گرفته اند، در این گونه مواد تاثیری بر مدول الاستیسیته ی دینامیک نداشته باشند و قابل تشخیص نباشند. در این تحقیق به بررسی ایجاد اتصال سربه سر ساده در تیرهای بلوط بلند مازو (Quercus castaneifolia) با ابعاد 2×4×72 سانتی متر (طولی×شعاعی×مماسی) با بلوک های خارج شده از نواحی 06/0 و 50/0 سانتی متر طول تیر همان تیرها پرداخته شده است. نتایج حاکی از آن بود که ایجاد اتصال در ناحیه ی 50/0 سانتی متر طول تیر اثر معنی داری بر مقادیر حاصل از مدول الاستیسیته ی دینامیک ندارد در حالیکه ایجاد این اتصال در ناحیه ی 06/0 سانتی متر طول تیر تاثیر معنی داری بر مقادیر مدول الاستیسیته دارد. همچنین در هر دو نوع اتصال مقادیر میرایی ارتعاش و کارایی تبدیل آکوستیک به ترتیب با افزایش و کاهش روبه رو شدند که میزان این تغییرات در ناحیه ی 06/0 سانتی متر طول تیر بیشتر بود. به طور کل می توان گفت، با توجه به اثر گره و شکم ارتعاشی و از طرف دیگر محل قرارگیری اتصال در دو ناحیه، فاکتور کارایی تبدیل آکوستیک فاکتور مناسبی برای تخمین زدن مکان اتصال و یا همان ناهمگنی می باشد.

    کلید واژگان: گره ی ارتعاشی, شکم ارتعاشی, آزمون غیر مخرب, اتصال, ناهمگنی, چسب
    Mostafa Kohantorabi, Amir Hooman Hemmasi *, Mohammad Talaei Poor, Mehran Roohnia, Behzad Baziyar

    One of the problems of non-destructive tests in the detection of the inhomogeneities in wood and wood products is their location relative to the vibrating node and antinode. Thus, the hidden inhomogeneities located at the vibration node in such materials may not have any effects on the dynamic modulus of elasticity and may not be detectable. In this study, we investigated the development of simple end-to-end joint in oak beams (Quercus castaneifolia) with dimensions of 72×4×2 cm (longitudinal×Radial×Tangential), with blocks removed from the areas of 0.06 and 0.50 cm of the beam length. The blocks were removed from the same beam as the joint was developed. The results indicated that developing a joint in 0.50 cm of the beam length has no significant effect on values obtained from the dynamic modulus of elasticity while creating this joint in 0.06 cm of the beam length has a significant effect on values obtained from the dynamic modulus of elasticity. Also, in both joints, the damping and acoustic converting efficiency values were increased and decreased, respectively. The amount of these changes was more in the area of 0.06 cm of beam length. In general, it can be said that due to the effect of vibrating node and antinode and on the other hand, the location of the joint in both areas, the acoustic conversion efficiency factor is a suitable factor to estimate the location of the joint or the inhomogeneity itself.

    Keywords: Vibrating nodes, Vibrating antinode, non-destructive test, Joint, inhomogeneity, Adhesive
  • جواد ترکمن*، مریم زادفلاح، رامین نقدی، مهران روح نیا، محمد هدایتی
    فناوری توموگرافی آکوستیکی روش غیر مخربی است که می تواند معایب مخفی درختان را آشکار سازد. درنتیجه هدف این تحقیق تشخیص معایب درونی درخت بلند مازو (Quercus castaneifolia) با استفاده از روش توموگرافی آکوستیک است. برای این منظور تعداد 10 درخت در کلاسه قطری 40 الی 60 سانتی متری به طور تصادفی در منطقه اسالم در استان گیلان انتخاب و سپس از آن ها دیسک تهیه گردید. فقدان پوسیدگی طبیعی باعث شد که به صورت مصنوعی در چوب درون این دیسک ها در چهار مرحله 25%- 50%- 75%- 100% پوسیدگی حفره ای ایجاد شد. با استفاده از دستگاه های تصویرسازی و سنجش امواج تنشی تصاویر توموگرافی و زمان عبور امواج صوت در نمونه های سالم و معیوب به دست آمد و از طریق معادله سرعت عبور امواج صوت محاسبه شد. نتایج نشان می دهد که متوسط سرعت عبور امواج صوت از چوب بلندمازو 1500 متر بر ثانیه است که با افزایش معایب درونی این مقدار کاهش زیادی پیدا می کند. در صورت پیشرفت پوسیدگی چوب درون از 25 درصد تا 100 درصد مقدار کاهش در سرعت عبور امواج صوت از 15 درصد تا 36 درصد متغیر است. اندازه ترک یا شکاف نیز در کاهش سرعت عبور امواج صوت موثر است. به طوری که در شکاف های بزرگ بیش از 50 درصد سرعت عبور امواج کاهش می یابد. سرعت عبور امواج در چوب برون و چوب درون متفاوت است. تصاویر توموگرافی در قسمت های سالم به رنگ سبز و در قسمت های باخته به رنگ زرد و در قسمت های پوسیده به رنگ نارنجی و قرمز دیده می شود. رنگ آبی در تصاویر نشان دهنده وجود حفره است. به طورکلی در تصاویر توموگرافی می توان میزان و وسعت معایب را تشخیص داد اما تفکیک پوسیدگی و ترک از روی رنگ کمی مشکل است.
    کلید واژگان: بلند مازو, صوت, امواج تنشی, معایب درونی, توموگرافی آکوستیک
    Maryam Zadfallh, Ramin Naghdi, Mehran Roohnia, Mohamad Hedaiati
    Acoustic tomography technology is a non-destructive method that can reveal the hidden defects of trees. As a result, the aim of this study is to detect the internal defects of the oak tree (Quercus castaneifolia) using acoustic tomography. For this purpose, samples were randomly prepared from ten trees in the Asalem region of Gilan province and then discs were cut from trunks. Doe to the lack of natural decay, artificial cavities were drilled inside the disks in four stages: 25% - 50% - 75% - 100%.  Healthy and defective samples were obtained and the sound wave velocity was calculated using FAKOPP Microsecond Timer device. The results show that the average speed of sound waves passing through the oak wood is 1500 meters per second, which decreases greatly with increasing internal defects. If internal decay progresses from 25% to 100%, the amount of reduction in the speed of sound waves varies from 15% to 36%. The size of the crack or shake is also effective in reducing the speed of sound waves. In large shakes, the speed of waves was reduced by more than 50%. The speed of waves is different in the sapwood and the heartwood. Tomographic images are green in the healthy parts, yellow in the primary decay, and orange and red in the decay, and blue in the cavity parts. Generally, The Acoustic Tomograph accurately revealed the presence and magnitude of the defect without differentiating between decay and crack.
    Keywords: Quercus castaneifolia, The sound wave velocity, The internal decay, The acoustic tomography
  • مصطفی کهن ترابی*، امیرهومن حمصی، محمد طلایی پور، مهران روح نیا، بهزاد بازیار

    در این تحقیق به بررسی تاثیر ایجاد ناهمگنی مصنوعی دانسیته در ناحیه ابتدایی و میانی تیرهای بلوط بلند مازو (Quercus castaneifolia) با بررسی تغییرات حاصل در مدول برشی دینامیک حاصل از روش ارتعاش خمشی آزاد در تیر دو سر آزاد پرداخته شده است. بدین منظور تعداد 10 آزمونه از گونه بلوط با ابعاد 720× 40× 20 میلی‏‏‎ متر (طولی، شعاعی و مماسی) جهت تعیین مدول برشی در تیرهای اولیه مورد آزمون ارتعاش خمشی آزاد در تیر دو سر آزاد قرار گرفتند. پس از آن آزمونه ها به دو گروه تقسیم شده و از گروه اول بلوک هایی به ابعاد 40×40×20 میلی متر از قسمت ابتدایی و از گروه دوم بلوک هایی با ابعاد ذکرشده از قسمت میانی استخراج شده و توسط چسب پلی وینیل استات به یکدیگر متصل شده و پس از برقراری اتصال آزمون ارتعاش خمشی آزاد مجددا بر روی آزمونه ها صورت پذیرفت. پس از آن بلوک های بلوط از محل اتصال خارج شده و در دو مرحله بلوک هایی از دو گونه صنوبر (Populus nigra) و انجیلی (Parrotia persica) در آنها جایگزاری شده و به منظور تاثیر ناهمگنی ایجاد شده توسط هر یک از بلوک های جایگزین شده بر مقادیر مدول برشی، آزمون ارتعاش خمشی بر روی آنها صورت پذیرفت. نتایج حاکی از آن بود که ایجاد ناهمگنی مصنوعی دانسیته در ناحیه ابتدایی تیر توسط هر سه گونه بلوط، صنوبر و انجیلی تاثیر معنی داری بر مقادیر مدول برشی دینامیک ندارد، درحالی که ایجاد ناهمگنی در قسمت میانی تیر باعث افت معنی دار مقادیر حاصل از این فاکتور شده است. تیرهای ناهمگن شده توسط گونه انجیلی بیشترین و تیرهای ناهمگن شده توسط گونه بلوط با کمترین درصد افت در مقادیر مدول برشی دینامیک مواجه شدند.

    کلید واژگان: پخشودگی امواج, چسب, دانسیته, مدول برشی, ناهمگنی
    Mostafa Kohantorabi *, AmirHooman Hemmasi, Mohammad Talaeipour, Mehran Roohnia, Behzad Bazyar

    In this study, the effect of artificial inhomogeneity of density in the initial and middle of Oak wood beams (Quercus castaneifolia) by the changes in the dynamic shear modulus values obtained from the free vibration in free-free beam method have been investigated. For this purpose, 10 specimens of Oak wood species with a dimension of 720×40×20 mm (longitudinal, radial, and tangential) were tested by the free flexural vibration method to determine the shear modulus in the solid wood beams. After that, the samples were divided into two groups and from the first group, the blocks with a dimension of 40×40×20 mm from the initial part, and from the second group, the blocks with the mentioned dimension were extracted from the middle part of the solid beams, and jointed to each other by polyvinyl acetate adhesive. After the jointing, the free bending vibration test was performed on both groups again. Afterward, the Oak blocks were removed from the junction and in two stages, blocks of two species of Poplar wood (Populus nigra) and Iron wood (Parrotia persica) were replaced and in order to the effect of artificial inhomogeneity created by each of the replaced blocks on the values of the shear modulus, the flexural vibration test was performed on them. The results showed that the development of artificial inhomogeneity of density in the initial area of the beam by all three species of Oak, Poplar, and Iron wood did not have a significant effect on the values of dynamic shear modulus, while creating inhomogeneity in the middle of the beam has caused a significant drop in the values of this factor. Heterogeneous beams by Iron wood species had the highest, and heterogeneous beams by Oak wood species had the lowest percentage decrease in dynamic shear modulus values.

    Keywords: Adhesive, Free vibration, Inhomogeneity, Shear modulus, Wave propagation
  • شهرزاد عمرانی، امیر لشگری*، مهران روح نیا

    آزمون های غیر مخرب امروزه در زندگی انسانها نقش حیاتی را ایفا می کنند. تکنولوژی ارزیابی غیر مخرب کاربرد وسیعی در صنایع، به خصوص در صنایع چوب و مواد مبتنی بر چوب دارد و موجب پیشرفت در درجه بندی مقاومت الوار، تعیین معایب مواد و مصالح چوبی، بازرسی الوار و اعضای سازه های چوبی شده است. هدف از انجام این تحقیق، برآورد مقاومت خمشی از روی آزمونهای دینامیکی و مقایسه آن با نتایج آزمونهای استاندارد استاتیکی دو گونه کاج جنگلی(Pinus sylvestris) و راش (Fagus orientalis)، می باشد. نتایج حاصل از مقایسه ی ارزیابی مدول الاستیسیته و مدول گسیختگی برآورد شده با روش غیرمخرب ارتعاش آزاد در تیر دوسر آزاد با نتایج مشابه حاصل از آزمون استاتیک همبستگی بسیار مطلوبی را با یکدیگر نشان دادند. به طوریکه مطابق با محاسبات صورت گرفته با اعمال اصلاح کاهشی 18% برای گونه راش و 11% برای گونه کاج می توان آزمون غیرمخرب ارتعاش را جایگزین آزمون استاندارد مخرب استاتیکی در برآورد فاکتورهای ذکر شده در این دو گونه چوبی نمود.

    کلید واژگان: آزمون غیر مخرب, مدول گسیختگی, مدول الاستیسیته, آزمون استاتیکی, آزمون دینامیکی
    Amir Lashgari *, Mahran Roohnia, Shahrzad Omrani

    Non-destructive tests today play a vital role in human life. Non-destructive evaluation technology is widely used in industries, especially wood based industries and wood based products and has led to advances in Strength grading lumber, determine the disadvantages of wooden materials, Inspection of timber and wooden structures. The purpose of this research was to estimate the flexural strength of dynamic tests and compare them with the results of static standard tests in two Forest Pine species (Pinus sylvestris) and Rush (Fagus orientalis). The results of the comparison of the estimation of the modulus of elasticity and the estimated modulus of rupture by a non-destructive free vibration method in a free supported beam with similar results from the static test showed a very good correlation So, according to calculations done by applying a safety coefficient of 18% for beech species and 11% for pine species, a non-destructive vibration test can be substituted by a static destructive standard test for estimating the factors mentioned in these two species.

    Keywords: : Non-destructive test, Modulus of rupture, Modulus of elasticity, Static standard tests, Dynamic tests
  • پرستو مجدآبادی فراهانی، مهران روح نیا*، امیر لشگری

    در این تحقیق به بازبینی و امکان تخمین و ارزیابی دانسیته در دو گونه ی بلوط بلند مازو(Quercus castaneifolia) و راش(Fagus orientalis)، پرداخته شده است. ابتدا از هر گونه آزمونه هایی با ابعاد 30×20×4 سانتی متر (طول، عرض، ضخامت) تهیه گردید. سپس به مدت 72 ساعت در اتو در دمای 60 درجه ی سانتی گراد قرار گرفتند و پس از مدت مذکور از اتو خارج شده و دانسیته آن ها اندازه گیری شد. در آزمون ترموگرافی طی مدت یک ساعت، در دقایق 1، 5، 10، 20، 30، 45 و 60 (تحت عنوان پله های ثبت دما) دمای لحظه ای نمونه ثبت گردید. پس از آن به منظور بررسی تاثیر فاکتور شکل و ابعاد بر مقادیر اشتباهات دانسیته حاصل از روش ترموگرافی، نمونه های اولیه در دو مرحله به ابعاد 30×20×3 و 20×15×2 سانتی متر تبدیل شدند و مجددا آزمون اندازه گیری دانسیته و ترموگرافی باکیفیت ذکرشده بر روی نمونه ها صورت پذیرفت. روابط بین فاکتور شکل، دانسیته و نسبت دانسیته بر فاکتور شکل با سرعت لگاریتمی افت دما به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که تغییرات دانسیته بدون در نظر گرفتن فاکتور شکل، همبستگی خوبی با نتایج افت دما نداشت. اما هر دو گونه نتایج قابل اطمینانی از دانسیته، توسط روش های بررسی نسبت دانسیته بر فاکتور شکل با سرعت افت دما از دمای بیشینه از خود به نمایش گذاشتند. با این حال پیشنهاد می گردد در تخمین و یا ارزیابی غیر مخرب به روش ترموگرافی برای تمامی گونه های تجاری، توسط شیوه ترموگرافی بررسی گردند.
    کلید واژگان: آزمون غیر مخرب, ترموگرافی, افت دما, فاکتور شکل, دانسیته, دمای بیشینه
    Parastoo Majdabadifarahani, Mehran Roohnia *, Amir Lashgari

    This study deals with the possibility of evaluation and estimating the wood density in Quercus castaneifolia and Fagus orientalis. Wood samples were prepared and cut firstly in 4×20×30 cm (thickness×width×length). Then their density was calculated after 72 hours of conditioning in an oven at 60°C temperature. In thermography process, the temporal temperature was monitored in 1st, 5th, 10, 20, 30, 45 and 60th minutes of cooling (monitoring steps). Investigating the effects of shape factor and dimension on thermographic density evaluation errors, the specimens were cut down in two more steps to 3×20×30 cm and 2×15×20 cm and the course of thermography experiments was repeated. The relationships of shape factor, density and the ratio of density to the shape factor with the logarithmic cooling rate were evaluated separately. Results showed that density without considering the shape factor variations was not sufficiently correlated to the cooling rate. But the ratios of the density to their proper shape factors were promising for the density evaluations from the cooling rates. However, it is suggested to revise this non-destructive method using a larger variety of the wood specimens and species.
    Keywords: Non-destructive testing, Thermography, Temperature dropping, Shape factor, Density, Maximum Temperature
  • محمد علی سعادت نیا*، نوشین ستاری، مهران روح نیا، محسن بهمنی
    هدف از انجام این تحقیق محاسبه و مقایسه مدول الاستیسیته و گسیختگی دو نوع نخل خرما (Phoenix dactylifera) (با نام محلی خاصی و حاج محمدی) موجود در استان خوزستان به روش استاتیک و دینامیک بود. برای ارزیابی استاتیکی از آزمون خمش استاتیک و برای روش غیر مخرب از تکنیک ارتعاش خمشی تیر دو سر آزاد استفاده شد. به منظور کاهش اختلاف مقادیر استاتیک و دینامیک، مدول الاستیسیته استاتیک دو نوع نخل با عدم تاثیر تغییر شکل برشی طی خمش اصلاح شد. همچنین برای ارزیابی دقیق تر ویژگی های مکانیکی چوب نخل، داده های بدست آمده با مقادیر اندازه گیری شده آن بر روی نمونه های آزمونی صنوبر مقایسه شدند. نتایج نشان داد که مدول دینامیک، مدول الاستیسیته، مدول اصلاح شده و مدول گسیختگی نخل خاصی نسبت به نخل حاج محمدی به ترتیب 47، 67، 68 و 38 درصد کم تر بود. اگرچه میانگین مقادیر اندازه گیری شده در نخل یک پنجم مقادیر آن در صنوبر بود. همچنین داده های حاصله به وضوح نشان داد که بین مقادیر استاتیک و دینامیک اختلاف معنی داری وجود دارد این اختلاف برای نخل خاصی، حاج محمدی و صنوبر به ترتیب 63، 40 و 19 درصد ثبت شد. با اصلاح مقادیر استاتیکی، فاصله بین داده های استاتیک و دینامیک برای نخل خاصی 3، برای حاج محمدی 6 و برای صنوبر 7 درصد کاهش یافت. در انتها با مطالعه رگرسیون خطی ساده، همبستگی بالایی بین مدول الاستیسیته، مدول گسیختگی و مدول دینامیکی دو نوع نخل مشاهده گردید.
    کلید واژگان: نخل خرما, صنوبر, مدول الاستیسیته اصلاح شده, مدول گسیختگی
    Mohammad Ali Sadatnia *, Noshin Sattari, Mehran Roohnia, Mohsen Bahmani
    The goal of this study was to determine the modulus of elasticity and modulus of rapture of two kinds of date palm (Khasi and Hajmohammadi) using static bending and dynamic (flexural vibration) techniques. To reduce the difference between static and dynamic stiffness values, the static bending modulus of elasticity was modified by taking into account the value of the shear deflection. In addition to, for better understanding of the mechanical properties of date palm, values were compared with those measured for poplar samples. The results showed that, in Khasi the mean values of the modulus of elasticity obtained by flexural vibration, the static modulus of elasticity, the modified static modulus of elasticity and as well as the modulus of rapture were 47, 67,68 and 38% less than those measured for Hajmohammadi respectively. In comparing with date palm, values measured for poplar samples were more pronounced. The difference between dynamic and static values of modulus recorded for Khasi, Hajmohammadi and poplar samples were 63, 40 and 19% respectively. After modification of the static values, the difference was reduced in to 3% for Khasi, 6% for Hajmohammadi and 7 % for poplar experimental samples. Finally the significant correlation coefficients were found between the static and the dynamic modulus of elasticity for both two kinds of date palm.
    Keywords: Date palm, Poplar, modified modulus of elasticity, modulus of rapture
  • مهران روح نیا *، احمد جهان لتیباری، بهزاد بهنام، جمشید زرین مهر، مصطفی کهن ترابی، نگین منوچهری، آژنگ تاج دینی
    در این مطالعه، پتانسیل فناوری توموگرافی آکوستیکی جهت تعیین توان ایستایی درختان سرپای شهری در مقابل نیروهای وارده طبیعی مانند باد و طوفان بررسی شده است. ابتدا مولفه های دو حسگر داخلی و اروپایی شامل زمان عبور و سرعت در مسیرهای شعاعی تا مماسی و طولی درخت و تصویر توموگرام آنها مورد مقایسه قرار گرفت. سپس با بازرسی چشمی علائم آسیب و پوسیدگی طوقه درختان رصد و وضعیت طوقه درخت با دستگاه توموگرافی پایش گردید. مقایسه حسگر داخلی و اروپایی، کیفیت و دقت مشابهی را نشان داد. در بررسی 103 پایه درخت سرپا، تعداد 9 اصله از 23 درختی که هیچگونه علائم آسیب ظاهری در طوقه نداشتند، در توموگرافی حاوی مقادیر معتنابهی پوسیدگی مخفی بودند. از طرفی تعداد قریب به 10 اصله از 53 درختی که ظاهر طوقه پوسیده داشتند، تصاویر توموگرافی عمدتا سالم و بدون آسیب نشان دادند. لذا نتیجه گرفته می شود که بازرسی چشمی درختان شهری جهت حفظ یا قطع درختان شهری کافی نبوده و روش هایی مانند توموگرافی آکوستیکی که معایب مخفی را آشکار می سازند باید در دستور کار ارزیابی ها قرار گیرد.
    کلید واژگان: آسیب, توموگرافی, درخت, سرعت صوت, طوقه, چوب
    Mehran Roohnia *, Ahmad Jahanlatibari, Behzad Behnam, Jamshid Zarrinmehr, Mostafa Kohantorabi, Negin Manouchehri, Ajang Tajdini
    Reaching to the technology of acoustical Tomography and imaging, this project was ordered for facilitating the work for green space researchers and managers in urban standing trees. Comparing the sensors and micro-second timers with those of a certified European device in radial to tangential and longitudinal directions showed a good agreement for the Iranian made device. So, a new horizon was opened for the researchers of this approach supported by the local scientific knowledge and technology. Holding this technology, the selected trees concerning the collar defect symptoms were firstly inspected visually, then the visual accuracy was monitored by sonic tomography. Some trees were extremely defected internally, while the visual inspection showed their intactness (9 from 23). Meanwhile some trees holding visually defect signs were proved to be intact after carrying the tomography images (up to 10 from 53). It is concluded that the visual tree defect inspection is not satisfactory for saving or omitting the individual and these kinds of decision makings must be supported by the methods showing the hidden discontinuities.
    Keywords: Defect, Tomography, Tree, Sound Velocity, Collar, Wood
  • مونا حاجی قاسم، بهزاد بازیار *، مهران روح نیا
    در این تحقیق به مطالعه ی اثر رنگ آمیزی بر ویژگی های آکوستیکی گونه های توت سفید (Morus alba) و گردو (Juglans regia) با لاک و الکل (شلاک) با روش ارتعاش خمشی اجباری در تیر دو سر آزاد پرداخته شده است. بدین منظور نمونه هایی از هر دو گونه با ابعاد 2×15×140 (طول، عرض، ارتفاع) تهیه شد. نمونه های آزمونی به مدت سه هفته جهت یکسان سازی رطوبت در محیط کلیماتیزه با شرایط 2±20 سانتی گراد و رطوبت نسبی %5±65 قرار گرفتند و پس از آن مرحله اول آزمون ارتعاش اجباری به منظور اندازه گیری خواص اولیه ی نمونه های آزمونی صورت پذیرفت. سپس نمونه های هر گونه توسط لاک و الکل پوشش دهی شدند و پس از یکسازی رطوبت مجددا مورد به منظور بررسی اثر پوشش با لاک و الکل در هر گونه مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج حاکی از تغییرات یکسان در جرم ویژه نمونه های هر دو گونه ی توت و گردو در اثر پوشش دهی بود. مدول الاستیسیته، ضریب آکوستیک و کارایی تبدیل آکوستیک هر دو گونه پس از پوشش دهی با کاهش روبه رو شدند که میزان افت در گونه ی توت بیش از گونه ی گردو بود. دلیل این موضوع تغییرات به وجود آمده در فرکانس و جرم ویژه ی نمونه های آزمونی هر دو گونه می باشد که میزان تغییرات فرکانسی در گونه ی توت بیش از گونه ی گردو بود. میرایی ارتعاش در اثر پوشش دهی در هر دو گونه با افزایش روبه رو شد که به دلیل تاثیر الکل در خروج مواد استخراجی و ماهیت و نقش متفاوت این مواد بر مقادیر فاکتور مذکور در گونه ی توت بیش از به گونه ی گردو بود.
    کلید واژگان: ارتعاش اجباری, توت, گردو, شلاک, ویژگی های آکوستیکی
    Mona Hajighasem, Behzad Bazyar *, Mehran Roohnia
    In this study the effect of coating with lacquer (Shellac) on acoustic properties by forced flexural vibration in free-free beam in white mulberry (Morus alba) and walnut (Juglans regia) have been investigated. For this purpose, the samples of both species with dimensions of 2 × 15 × 140 (length, width, height) were prepared. The samples of both species for integrated humidity were kept in climatic chamber for three week in climatic chamber (20 ± 2C0 and 65 ± 5 % rH) and then the first step of forced vibration test for measure basic properties of the both test samples were performed on them. Aftter that the samples of both species were coated by lacquer and after integrated humidity in samples to assess the effect of lacquer on acoustic properties forced flexural vibrations test was performed on them again. The results showed equal variations in the specific gravity in both coated species in mulberry and walnuts samples. The modulus of elasticity, acoustic coefficient and acoustical conversion efficiency values after coating were reduced in both that drop in values in mulberry more than walnut species.The reason of this results caused with variations in the frequency and specific gravity of the test specimens in both species that variations in frequency in mulberry more than walnut species. Damping vibration values under the influence of coating was increasing in both species that's results obtained because the different influence of alcohol in withdrawal extractives in mulberry and walnut species and different nature and role of these substances in each species that mulberry that this factor values referred to in mulberry species was over than walnut species because of the different nature of the extractives in each species.
    Keywords: Force Vibration, Mulberry, Walnut, Shellac, Acoustic properties
  • محمد علی سعادت نیا *، نوشین ستاری، مهران روح نیا، محسن بهمنی
    این تحقیق بدنبال آن بود تا با تهیه نمونه های مکعبی در فاصله بین مغز تا پوست گرده بینه نخل خرما (Phoenix dactylifera) تغییرات شعاعی خواص آکوستیکی و مکانیکی را مورد مطالعه قرار دهد. لذا فاصله بین مغز تا پوست با فواصل 3 سانتی متری به پنج حلقه فرضی تبدیل و از هر حلقه نمونه هایی با ابعادcm3 35×2×2 (طولی × مماسی × شعاعی ) تهیه شد. برای ارزیابی دینامیکی از ارتعاش خمشی تیر دو سر آزاد و برای بررسی ویژگی های مکانیکی از خمش استاتیک تحت بار متمرکز در وسط دهانه استفاده شد. از تغییرات دانسیته و ساختار آناتومی نمونه های آزمونی در فاصله مذکور برای تفسیر نتایج استفاده شد. نتایج نشان داد که برخلاف آنچه در سوزنی برگان و پهن برگان رخ می دهد، خواص آکوستیکی چوب نخل خرما (تانژانت دلتا، کارایی تبدیل آکوستیک و امپدانس آکوستیک) در جهت شعاعی تقریبا ثابت بود. ضریب آکوستیک در نمونه های تهیه شده در اطراف مغز بیشتر از مقادیر آن برای نمونه های مجاور پوست اندازه گیری شد که البته این اختلاف در سطح 5 درصد معنی دار بود. با حرکت از سمت مغز به سمت پوست، تغییر معنی داری در میزان دانسیته بعنوان یک ویژگی فیزیکی مشاهده نشد. بالاترین مدول استاتیک و گسیختگی مربوط به نمونه های گرفته شده از حلقه فرضی اول و فاصله 3 سانتی متری مرکز گرده بینه بود. با رسیدن به حلقه فرضی پنجم و فاصله 15 سانتی متری از مغز، میزان مدول الاستیسیته و گسیختگی به طور قابل ملاحظه ای کاهش یافت. در انتها می توان گفت که کیفیت سنجی چوب نخل خرما بر اساس تغییر در پارامترهای آکوستیکی روش مطمئنی نیست و منجر به تصمیم گیری نادرست می شود. برای استفاده از چوب نخل در جاهایی که پارامتر سفتی اهمیت دارد، نمونه های نزدیک به مغز گرده بینه مناسب تر هستند.
    کلید واژگان: کیفیت سنجی, نخل خرما, پوست, مغز
    Mohammadali Saadatnia *, Noushin Sattari, Mehran Roohnia, Mohsen Bahmani
    This paper investigated the radial variations of acoustical and mechanical properties of date palm from the pith to the bark. Cubic samples with dimensions of 2×2×35 cm3 (Radial× tangential ×longitudinal)) were taken in distance of 3, 6, 9, 12 and 15 cm toward the bark. To evaluate dynamical properties of date palm, flexural vibration method was applied on cubic experimental samples. Further the specimen then were utilized for measuring MOE and MOR in static bending test. More details were also attained by anatomical analyzes. The results showed that the acoustical parameters of the propagated wave (the internal friction, the acoustic conversion efficiency as well as the acoustical impedance) were constant while increasing the distance between pith and bark. The highest values of acoustic coefficients found for samples near the pith and partially increased while moving to the bark. The density variations were less important in radial direction of date palm disk. The MOE and MOR values significantly radially varied and were maximum for samples in distance 3 cm. As they reached to the distance of 15 cm from the center, the given parameters dramatically decreased. Finally it can be conclude that the quality assessment of date palm based on the acoustical parameters is not reliable. It is suggested to provide samples from the outer parts of date palm disk when construction materials need more strength.
    Keywords: quality evaluation, date palm, pith, bark
  • آرش پرورش، حامد ثابت، مهران روح نیا
    در این پروژه برای اندازه گیری تنش پس ماند جوش فولاد زنگ نزن AISI 304از روش اندازه گیری موج طولی شکست یافته بحرانی و همچنین روش سوراخ کاری استفاده شده است. به این منظور پارامترهای جریان پالس، جریان زمینه، درصد زمان پالس و فرکانس پالس به عنوان پارامترهای متغیر در نظر گرفته شده و از طراحی آزمایش تاگوچیL9 استفاده شد. هرکدام از نمونه ها مورد آزمون کشش و سختی سنجی و همچنین بررسی ریز ساختار قرار گرفتند. نتایج نشان میدهد که جریان زمینه موثرترین پارامتر در تنش های پس ماند بوده و جریان پالس عامل مهم بعدی و درصد زمان پالس و فرکانس پالس در اولویت های بعدی قرار دارند.
    کلید واژگان: تنش پس ماند, سوراخ کاری, آلتراسونیک, فولاد زنگ نزنAISI 304, رشد ستونی
    A. Parvaresh, H. Sabet, M. Roohnia
    In this research, the effect of different welding parameters on residual stress and microstructure of the weld region, as well as the comparison of two methods of measuring residual stress using critical fracture longitudinal wave method and preformation method have been investigated. For this purpose, the taguchi DOE methodology is used as a statistical method to optimize four parameters of pulse current, base current, and pulse on time% and pulse frequency to minimize longitudinal residual stresses in austenite 304 AISI stainless steel. After welding, stress measurements were performed using two methods critical fracture longitudinal and perforation, and hardness, tensile and OM tests were performed on the specimens. The tests results show that at all levels of the pulse parameters arranged with the standard L9 Taguchi array, the incident heat input is irrefutable and the effect of this parameter is move then 50%. The optimum conditions obtained while the highest frequency level should be considered. The general trend is achieved from the residual stress measurement charts is consistent with the logic of stress distribution in both methods. Sample number 1 with stress equivalent to 232 MPa and sample number 9 with stress of MPa 126 in ultrasonic method with frequency 4 MHz have the highest and lowest stress among different samples, respectively. The size of the coaxial grains weld was directly related to the incoming heat, so that the least amount of coaxial grains in the welding center was related to specimens NO. 3 and 9 with grain size of 8 µm and 9 µm, which in these samples had the lowest amount of welding heat is measured. The samples 1 and 4 with HV 128 and HV 144 hardness and MPa 633 and MPa 639 have the least hardness and tensile strength and the highest strength and hardness of sampled 3 and 9 with 166 and 161 hardness and tensile strength MPa 703 and MPa 695.
    Keywords: Residual Stress, Critical Failure Longitudinal Wave Method, Variance Analysis, TIG Welding, Austenitic Stainless Steel
  • امکان ساخته عایق های آکوستیکی دو لایه از نخل خرما
    محمد علی سعادت نیا *، نوشین ستاری، مهران روح نیا، محسن بهمنی، محمدهادی مرادیان
    : قابلیت بافت های نرم گیاهی در بدام انداختن امواج نا خواسته (نوفه) ، تمایل به جایگزینی منابع لیگنوسلولزی با عایق های ساخته شده از الیاف معدنی افزایش داده است. در کاربرد مواد لیگنوسلولزی، فاکتورهایی همچون ساختار متخلخل، فراوانی نسبی، تجدید پذیری و نداشتن خطر برای سلامتی موجودات زنده (برخلاف الیاف حاصل از پشم شیشه) بسیار اهمیت دارند. کمبود ماده اولیه در ایران برای تامین مواد مورد نیاز بخش صنعت، توجه را به منابع لیگنوسلولزی جدید در بخش هایی از ایران معطوف کرده است. از این رو در مطالعه حاضر، امکان استفاده از نخل خرما (Phoenix dactylifera) به عنوان یک ماده گیاهی فراوان در جنوب ایران، جهت کنترل و کاهش آلودگی صوتی مورد بررسی قرار گرفت.
    از دو درخت نخل با قطرتقریبی 40 سانتی متر و از ارتفاع برابر سینه هرکدام یک دیسک با ضخامت 12 سانتی متر برش و سپس در دو جهت عمود بر هم و در فاصله بین مغز تا پوست، نمونه های مکعبی با ابعاد 2×12×12 سانتی متر برش داده شد. پس از برش نهایی، نمونه ها در نایلون قرار گرفته و تا زمان انجام آزمون در فریزر نگهداری شدند. قبل از انجام آزمون، مقطع نمونه ها با چسپ اپوکسی پوشانده و با یک برنامه ملایم چوب خشک کنی به رطوبت تعادل رسانده شدند. از هرکدام دیسک های آزمونی دایره ای شکل با قطر10 و 3 سانتیمتر تهیه گردید. نمونه ها به مدت دو هفته در فضای آزمایشگاه در رطوبت 65 درصد و دمای 20 درجه متعادل سازی شدند. هر دیسک با روکش های مقوایی با وزن پایه 130، 300. 500 (gr/cm2) که از الیاف سطح تنه (کورتکس) و الیاف برگ نخل تهیه شده بود پوشانده شده و سپس با استفاده از لوله امواج ساکن، ضریب تضعیف موج در فاصله 125 تا 8000 هرتز اندازه گیری گردید.
    نتایج نشان داد، که عایق های ساخته شده از نخل خرما قابلیت جذب صوت بالایی داشته و این قابلیت با استفاده از روکش مقوایی ساخته شده از الیاف تنه بهبود یافت. در فرکانس 2000 هرتز یک افت شدید در میزان جذب صوت مشاهده شد که برای جبران آن روکش مقوایی ساخته شده از الیاف سطح تنه با وزن پایه 130 (gr/cm2) و برای الیاف برگ، روکش مقوایی سنگین تر با زون پایه 500 (gr/cm2) مناسب بودند.
    کلید واژگان: نخل خرما, ضریب جذب صوت, الیاف تنه, الیاف برگ
    Possibility of fabricating two-layer insulation boards from date palm
    Mohamadali Saadatniya *
    Background And Aims
    The capability of soft and fibrous tissues of plants to absorb noise; has been paid attention to be replaced with synthetic insolation boards. The use of lignocellulose materials has been widely considered because of some important factors like porous structure, high quantity availability, renewability as well as friendly environmental impacts (in contrast with fiber glasses). The lack of raw materials needed for industry also has diverted the attention to other new lignocellulose sources in Iran. So, in the present paper, the possibility of use of date palm (Phoenix dactylifera) as a leftover abundant source in south of Iran was studied in order to control and reduce acoustic pollutions.
    Materials And Methods
    Two date palm trees with approximate diameters of 40 cm were freshly cut. Then, a disk with the average diameter of 12 cm was taken from every tree. The cubic experimental samples with dimensions of 12×12×2 were prepared from every disk and kept in plastic covers at freezing temperature. Before testing, cross section of samples were covered with epoxy adhesive and dried smoothly using a program. Finally the circular disks were prepared with two different diameters of 3 and 10 cm. To reach equilibrium moisture content, all samples were kept in a temperature-controlled room at 21°C and 65% relative humidity. Then disks were faced with two kinds of paperboards made with original date palm fibers (cortex and leaves fibers). Paperboards were provided in different basic weight of 130, 300 and 500 gr/cm2. Noise reduction coefficients (NRC) measurements were conducted on experimental samples in frequency range of 125 to 8000 (Hz) using impedance tube at the acoustic lab.
    Results
    The results showed that the insulation boards made from date palm had a high potential to absorb sound waves. In addition, their ability to dissipate acoustical waves were more pronounced when faced with a single layer of paperboard. A critical point was observed for NRC values at frequency of 2000 Hz. To compensate the given loss, applying a light paperboard (130 gr/cm2) of cortex fiber as well a heavy cover of leaves fiber (500 gr/cm2) could significantly increase NRC values.
    Conclusion
    The high damping capacity of date palm samples was due to its particular anatomical structure. The vascular bundles embedded in parenchyma tissue provided a soft and porous surface to trap sound waves. An additional improvement on NRC values were obtained while facing disk samples with a layer of paperboard from low to high frequency range.
    Keywords: date palm, NRC, cortex fibers, leaf fibers
  • سینا خداپرست، احمد جهان لتیباری، مهران روح نیا
    در این تحقیق تاثیر فرایند اختلاط به دو روش یک مرحله ای و دو مرحله ای بر ویژگی های ترکیب بدست آمده انجام گرفت. از پلی پروپیلن به عنوان ماده زمینه ای، الیاف سلولزی تقویت کننده، MAPP جفت کننده و نانورس پر کننده استفاده شده است. متغیرها شامل MAPP 5/1 و 3 درصد و نانورس 0 و 2 و 4 درصدبه عنوان متغیر و الیاف سلولزی به میزان 20% به طور ثابت انتخاب شده است. شاخص جریان مذاب اختلاط یک مرحله ای ( تمامی مواد با هم مخلوط و ترکیب شدند) و دو مرحله ای( ابتدا پلی پروپیلن با نانورس مخلوط شده و سپس ماده بدست آمده با الیاف و MAPP ترکیب شده اندازه گیری شده است. نمونه های آزمونی اندازه گیری مقاومت به کشش و خمش و ضربه فاقدار طبق آیین نامه، ASTM تهیه و مقاومت ها اندازه گیری شدند. در این تحقیق مشخص گردید روش دو مرحله ای بر ویژگی های مقاومتی تاثیر دارد و باعث افزایش خواص مکانیکی می شود.شاخص جریان مذاب در یک مرحله ای بسیار کم و در دو مرحله ای پس از مرحله اول بسیار زیاد و پس از مرحله دوم کم می باشد.نتایج نشان می دهد با افزایش مقدار نانورس مدول کشی و خمشی چندسازهالیاف سلولزی پلی پروپیلن افزایش و با افزایش مقدار نانورس مقاومت کششی و خمشی چندسازه الیاف سلولزی پلی پروپیلن افزایش داشته است.
    کلید واژگان: شاخص جریان مذاب, روش اختلاط, یک مرحله ای, دو مرحله ای, MAPP, نانورس
    Sina Khodaparast_Ahmad Jahan - Latibari_Mehran Rohnia
    The effect of compounding process applying two methods of one and two step mixing on the properties of nanocomposite is investigated. Nanocomposites were produced using polypropylene, cellulosic fibers, MAPP and nanolay as reinforcement. 1.5 and 3% MAPP and 0,2, and 4% nanoclay were used as the variable factor and 20% fibers was used. Melt flow index was measured on compounds produced using one or two steps mixing. Either compounds were mixed with fibers and MAPP and then the test specimens were made and tested according to ASTM test procedures. The results revealed that the two steps mixing increased the mechanical properties. The melt flow index of one step mixing was lower and the melt flow index of initial mixing of polypropylene with nanoclay was very high and it was reduced after compounding with fibers and MAPP. The results revealed that at higher dosages of the nanoclay tensile and bending modulus of the composite increased and tensile strength and modulus of rupture decreased.
    Keywords: melt flow index, compounding, one step, two steps, MAPP. nanoclay
  • مصطفی کهن ترابی*، مهران روح نیا، شادابه فتحی
    در این تحقیق 10 نمونه چوب راش (‏Fagus orientalis L‏) با ابعاد 360×16×16 سانتی متر (طولی×شعاعی×مماسی) ‏بدون عیب ظاهری انتخاب و پس از قرار گرفتن در شرایط دمایی (60، 80، 100، 120، 140، 160و 180 درجه سانتی گراد) و ‏رطوبتی متفاوت شامل رطوبت در حالت اشباع از آب (رطوبت تعادل: 5±35 درصد)، رطوبت تعادل در مجاورت هوا (رطوبت ‏تعادل: 5±19 درصد) و رطوبت مشروط سازی شده در اتاق کلیماتیزه (رطوبت تعادل: 2±12 درصد) مورد آزمون ارتعاش خمشی ‏آزاد در دو صفحه ی طولی-مماسی و طولی-شعاعی قرار گرفتند. برخی از ویژگی های فیزیکی، مکانیکی و آکوستیکی در هر دو ‏صفحه مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ضریب همبستگی سه مد اول ارتعاش خمشی در شرایط کلیماتیزه در ‏هر دو صفحه شرایطی مشابه را داشت اما در زمان غوطهور در آب در دو صفحه رفتاری متمایز و مخالف را نشان دادند. اثر ‏افزایش دمای بالای 100 درجه باعث ایجاد تنشهای همکشیدگی شده که این امر منجر به گسترش ترکهای ریز و کاهش مدول ‏الاستیسیته دیواره سلولی شده و در نهایت منجر به کاهش قابلیت چوب در انتشارموج شده که به تبع آن باعث افزایش مقادیر ‏میرایی ارتعاش در صفحات ارتعاشی طولی-شعاعی و طولی-مماسی نمونه های آزمونی گردید. همچنین تغییرات همزمان مدول الاستیسیته و میرایی ارتعاش در هر دو ‏صفحه ارتعاشی می تواند گزینه ای بسیار مطلوب جهت کنترل فرآیند از ابتدای استحصال چوب تا قرار گرفتن در پروسه هایی مثل ‏چوب خشککنی و تیمارهای گرمایی باشد. ‏
    کلید واژگان: رطوبت, حرارت, ارتعاش, کنترل برخط, تئوری تیر تیموشنکو, آکوستیک
    Mostafa Kohantorabi *, Mehran Roohnia, Shadabeh Fathi
    In this study, 10 samples of beech wood, without apparent defect, with dimensions of 360 × ýý16 × 16 ýcm (length × radial × tangential) were selected, and after being exposed to variable ýtemperature (60, ýý80, 100, 120, 140, 160, and 180°C) and moisture content conditions ýý(moisture content in conditions ýof: saturated with water (EMC=35±5%), equilibrium moisture content ýexposed to air (EMC=19±5%), ýand conditioning moisture content in a climatic chamber (EMC=12±2%), they underwent free ýflexural ývibration test in two longitudinal-tangential and longitudinal-radial planesýþ,þý and some ýof the physical, ýmechanical, and acoustical properties in both planesý were investigated. The ýresults showed that the ýcorrelation coefficient of the first three modes of flexural vibration in ýboth planes under ýclimatic ýchamber had a similar situation, but when the samples were in the ýwater-saturated condition, they ýshowed an adverse behavior in each plane. The effect of ýincreasing the temperature above 100°C ýcaused stresses resulting from shrinkage leading to ýthe development of micro-cracks and reduction in ýthe modulus of elasticity of cell walls and ýultimately reduction in wave propagation ability of wood, ýthus increase in the damping ývibration values in both longitudinal-tangential and longitudinal-radial ýplanes of the samples. ýAlso, the concurrent changes in modulus of elasticity and damping vibration in ýboth vibration ýplanes are a desirable indicator for monitoring the process from the primary logging ýprocess ýstages to processes such as wood drying and heat treatment.ý
    Keywords: Moisture, temperature, Vibration, Online control, Timoshenko beam theory, Acoustic
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال