فهرست مطالب نویسنده:
مهرداد عسکریان
-
یکی از مطالعات مهم در برنامه ریزی سلامت کشورها و سنجش الگوی کیفیت زندگی و بهره مندی از سیستم خدمات بهداشت و درمان و موفقیت آن ها، بررسی الگوی مرگ ومیر در پهنه جغرافیایی است. مطالعات انجام شده با تاکید بر کلان نگری، علل فوت را در سطح کل کشور بررسی کرده و نتایج به دست آمده نیز با نادیده گرفتن عناصر جغرافیایی تشکیل دهنده کشور، الگوی واحدی را بیان می کند. با توجه به تفاوت های منطقه ای در شیوع علل مختلف مرگ ومیر، مطالعه حاضر با بهره گیری از رویکرد آمار مکانی و تحلیل اکتشاف فضایی داده، به بررسی تفاوت های علل مرگ در مقیاس شهرستان های کشور پرداخته است. نتایج نشان داد که از مجموع متوفیان ثبت شده برحسب طبقه بندی بین المللی مرگ ومیر (ICD) در سال های 1389-1385، بیماری های دستگاه گردش خون، سوانح و تصادفات و انواع سرطان ها، مهم ترین علت مرگ ومیر در ایران بوده اند. توزیع علل سه گانه ذکر شده در کشور از توزیع یکسانی برخوردار نبوده و در بعضی از شهرستان ها بیش از 75 درصد از علل مرگ، ناشی از سه عامل یادشده بوده؛ در حالی که در این دوره در بعضی از شهرستان ها نیز نقش عوامل یادشده کمتر از 20 درصد است و بخش عمده ای از مرگ ومیر این شهرستان ها ناشی از کهولت سن بوده است.بررسی پراکنش فضایی علل عمده مرگ در مقیاس شهرستان ها مشخص کرد، 3 عامل بیماری های قلبی، تصادفات و انواع سرطان در سنین غیر از کهولت، عمدتا در شهرستان هایی با نرخ شهرنشینی کمتر از میانگین ملی تمرکز دارد و برخلاف تصور که تمرکز جمعیت و نرخ شهرنشینی بالا را عامل اساسی در بروز بیماری های فوق می دانند، تمرکز ناشی از این علل در شهرستان هایی اتفاق می افتد که از تراکم پایین جمعیتی و درصد شهرنشینی کمتر از میانگین ملی برخوردار هستند.کلید واژگان: علل مرگ ومیر, آمار مکانی, پراکنش فضایی, خودهمبستگی فضایی, شاخص موران
-
زمینه و هدفژورنال کلاب یکی از روش های کلاسیک آموزش پزشکی با بیش از 100 سال سابقه است که از آن می توان در آموزش ارزیابی نقادانه، پزشکی مبتنی بر شواهد، طراحی تحقیق، آمار برای دستیاران پزشکی و نیز مفاهیم آموزشی استفاده نمود. هدف از انجام این مطالعه، ارزیابی نگرش دستیاران تخصصی گروه بیهوشی نسبت به ارایه ژورنال کلاب به روش جدید (با حضور متخصص پزشکی اجتماعی یا آمار) بود.روش کارمطالعه مداخله ای و مقطعی حاضر در بخش مراقبت های ویژه بزرگسالان (Intensive care unit یا ICU) بیمارستان نمازی شیراز انجام شد. از 50 نفر اعضای هیات علمی و دستیاران سال دوم و بالاتر گروه بیهوشی که در ژورنال کلاب به هر دو شیوه نوین و قدیمی شرکت کرده بودند، نظرات 36 نفر برگشت داده شد. با همکاری دفتر توسعه آموزش و گروه بیهوشی دانشکده پزشکی برای نظرسنجی در مورد این روش، پرسش نامه محقق ساخته ای با 19 سوال تنظیم گردید و روایی آن به تایید کارشناسان آموزشی رسید. پایایی پرسش نامه به وسیله ضریب Cronbach''s alpha بالای 90 درصد گزارش شد.یافته هادر گروه مداخله (ژورنال کلاب با حضور متخصص پزشکی اجتماعی یا آمار) نسبت به جلسات معمول ژورنال کلاب گروه بیهوشی تفاوت آماری معنی داری بین نمره هر سوال دو پرسش نامه وجود داشت. مهم ترین تاثیر از نظر شرکت کنندگان شامل فهم واژه های آماری، روش های انجام مطالعه، نگرش مثبت نسبت به مفید بودن ارتباطات بین رشته ای، نقد مقاله در به کارگیری نتایج در عملکرد بالینی، ایجاد مهارت نقد مقاله، ایجاد انگیزه بیشتر در پژوهش های بعدی، علاقمندی به شرکت در ژورنال کلاب های بعدی و توصیه به سایر همکاران جهت شرکت در ژورنال کلاب بود. همچنین ضریب همبستگی Spearman مشخص کرد که هرچه تعداد دفعات شرکت در ژورنال کلاب بیشتر شد، سطح آگاهی افراد افزایش یافت و خواستار برگزاری جلسات بیشتری بودند.نتیجه گیریشرکت کنندگان اذعان داشتند که بار علمی بالاتری کسب نمودند و در مجموع از برگزاری چنین روش آموزشی نوینی رضایت داشتند. از لحاظ قابلیت تعمیم و اجرا در سایر مراکز آموزشی می توان روش پیشنهاد شده را برای دیگر رشته های تخصصی گروه های پزشکی در سطح دانشکده نیز اجرا نمود و به نتایج موثق و معتبرتری دست یافت و در صورت کسب نتایج به صورت الگوی کشوری پیشنهاد نمود.
کلید واژگان: ژورنال کلاب, نگرش, شیوه نوین, دستیاران تخصصی, مراقبت های ویژهBackground and ObjectiveJournal club is one of the classical methods of medical education dating back to 100 years ago. This method can be used for teaching critical evaluation, evidence-based medicine, research design, statistics, and educational concepts to medical residents. The purpose of this study was to investigate the anesthesiology residents’ attitude toward a new method of presenting journal club (with the presence of specialists in community medicine and/or statistics).MethodsThis was a cross-sectional, interventional study performed in the adult intensive care unit of Namazi Hospital, Shiraz, Iran. From among 50 faculty members and second year anesthesiology residents participating in the journal club through both the new and traditional methods, 36 returned their viewpoints. A questionnaire with 19 items was designed by the researcher with the collaboration of the Medical Education Development Office and the Anesthesiology Department of Shiraz University of Medical Sciences, Iran. The validity of the questionnaire was confirmed by educational experts and its reliability was reported as over 90% using Cronbach's alpha coefficient.ResultsThe intervention group (journal club sessions with the presence of community medicine or statistics professionals) scored significantly higher than the control group on all items of the questionnaire. The participants in the experimental group reported that the most important effects of the new approach was their better understanding of statistical terms and research methodology, a positive attitude toward the usefulness of interdisciplinary communication, article reviews and the application of results in clinical practice, development of article assessment skills, creating motivation for further research, causing desire to participate in other journal clubs, and recommending colleagues to participate in such clubs. Moreover, Spearman's rank correlation coefficient showed that with the increase in the number of journal club sessions participated in, the rate of knowledge and desire to participate in more sessions also increased.ConclusionParticipants admitted that they had improved academically and were generally satisfied with this new approach. Regarding the generalizability and implementation in other training centers, this new approach can be exploited in other departments of specialized medical fields. In case of achieving valid and reliable results, the approach can be proposed as a national model.Keywords: Journal club, Attitude, New approach, Medical residents, Critical Care -
مقدمهناهنجاری های ژنتیکی و مادرزادی از عمده عوامل مرگ و میر قبل از تولد و دوره نوزادی می باشند. اغلب علایم این ناهنجاری ها از همان روزهای اول ظاهر می شود؛ ولی گاهی این علایم خفیف بوده واز نظر دور می ماند. بیماری فنیل کتونوری از مهم ترین این بیماری هاست که در صورت عدم تشخیص به موقع آن، اغلب صدمات جبران ناپذیری بر سلامت نوزاد خواهد گذاشت. بدین منظور و برای کاهش ناهنجاری های ژنتیکی ناشی از این بیماری، در بیشتر کشورهای دنیا طرح غربالگری نوزادان به اجرا درآمده است. از سوی دیگر محدودیت منابع به خصوص در بخش سلامت موجب شده است تا سیاست گذاران و برنامه ریزان این بخش به هزینه های خود توجه بیشتری داشته باشند. مطالعه حاضر به بررسی هزینه- اثربخشی برنامه غربالگری نوزادان برای بیماری فنیل کتونوری در سطح استان فارس پرداخت.
روش کاربا استفاده از مدل درخت تصمیم گیری و از دیدگاه جامعه، هزینه های اجرای برنامه غربالگری در ارتباط با بیماری فنیل کتونوری و درمان موارد تشخیص داده شده و هزینه درمان افراد مبتلای غربال نشده و همچنین کیفیت زندگی در مورد دو گروه از افراد یاد شده و شاخص هزینه اثربخشی افزایشی مورد محاسبه قرار گرفت.
یافته هانتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که هزینه درمان زودرس و دیررس بیماری به ترتیب، مبلغ 72174936 و 94599684 ریال بود. به طور کلی به نظر می رسد اجرای برنامه غربالگری جهت بیماری فنیل کتونوری به ازای هر بیمار مبلغ 34727047 ریال، صرفه جویی دارد. در نتیجه اجرای طرح غربالگری نوزادان در رابطه با بیماری فنیل کتونوری از هزینه- اثربخشی برخوردار می باشد.
نتیجه گیریبرنامه غربالگری نوزادان جهت بیماری فنیل کتونوری از معدود مداخلات سلامت است که علاوه بر نتایج مفید برای بیماران که باعث افزایش کیفیت زندگی آن ها می شود، در بلندمدت باعث صرفه جویی مالی برای جامعه می گردد و همچنین باعث بهبود کمیت و کیفیت زندگی افراد مبتلا می گردد.
کلید واژگان: تحلیل هزینه, مطلوبیت, غربالگری, ارزیابی اقتصادی, فنیل کتونوریIntroductionCongenital anomalies are of main reasons of neonatal mortalities. Although most of the symptoms can be detected immediately after birth، some are mild enough to be ignored. Failure to diagnose of the disease may result in irreversible physical and mental problems in neonates. In most of the countries، there are screening programs for detection of the Phenylketonuria. This study aimed to assess cost- effectiveness of neonatal screening program for Phenylketonuria in Fars province.MethodsImplementation costs of the screening program and the cost of the disease management were calculated and compared using Decision Tree model. The health related quality of life of the two mentioned groups and incremental cost-effectiveness were also estimated.ResultsResults showed that the Phenylketonuria screening cost was about 34727047 Rials for every individual. The screening program was cost-effective.ConclusionThe Phenylketonuria screening program was beneficial for both patients and society. It increased quality of life of the patients and might have long-term financial gain for the society.Keywords: Cost, utility analyze, screening, economic evaluation, Phenylketonuria -
مقدمهسوش های استافیلوکوک اورئوس مقاوم به متی سیلین (MRSA) عاملی مهم برای عفونت های بیمارستانی در سرتاسر دنیا می باشند. این پژوهش با هدف تعیین عوامل خطر مرتبط با حاملین MRSA و تعیین الگوی حساسیت آنتی بیوتیکی آن در کارکنان بیمارستان نمازی شیراز انجام شد.روشطی یک مطالعه مقطعی از مرداد الی آبان ماه 1385 از600 نفر از کارکنان بیمارستانی سواپ بینی گرفته شد. نمونه گیری از نوع تصادفی طبقه بندی شده بود. جداسازی استافیلوکوک اورئوس ها با استفاده از مورفولوژی، رنگ آمیزی گرم، آزمایش های کاتالاز، کوآگولاز و محیطDNase Agar انجام شد. نمونه های مثبت از نظر Staphylococcus aureus جهت افتراق مقاوم بودن و حساس بودن نسبت به متی سیلین بر روی محیط Agar screen plate برده شدند. در نهایت حضور ژن mecA در تمام نمونه های MRSA با روش PCR تایید گردید. حساسیت آنتی بیوتیکی با استفاده از روش دیسک دیفیوژن و E-test تعیین گردید.یافته هااز600 فرد مورد بررسی، 186 نفر (31 %) حامل ایزوله های استافیلوکوک اورئوس بودند، که از آنها 154 نفر (8/82 %) حامل سوش حساس به متی سیلین (MSSA) و 32 نفر (2/17%) ناقل سوش مقاوم بودند. از نظر آماری، بین جنس، سن، سابقه کار، سطح تحصیلات و عوامل خطر مرتبط با حامل استافیلوکوک اختلاف معنی داری وجود نداشت. در تحلیل تک متغیره، تنها نوع شغل با حامل استافیلوکوک در بینی بودن ارتباط نشان داد (032/0=P). در تحلیل رگرسیون لجستیک، شغل (7/9-3/1= CI95%، 6/3 = OR، 012/0=P) به طور مستقل با حامل MRSA بودن ارتباط داشت. بر اساس نتایج آنتی بیوگرام،100% ایزوله های MRSA نسبت به موپیروسین حساس بودند.نتیجه گیریدر بین عوامل خطر مورد مطالعه تنها داشتن شغل پرستاری به طور مستقل با حامل MRSA بودن ارتباط داشت. از طرف دیگر با توجه به حساسیت صددرصد ایزوله های جداشده به موپیروسین می توان ازآن برای ریشه کنی و درمان بیماران و حاملین استفاده کرد.
کلید واژگان: استافیلوکوک اورئوس, متی سیلین, عوامل خطر, حاملین بینی, حساسیت آنتی بیوتیکی, کارکنان بیمارستانیBackground and AimsMethicillin-resistant Staphylococcus aureus (MRSA) is a major nosocomial pathogen worldwide. The aim of this study was to determine the risk factors of nasal carriage of MRSA and its antibiotic susceptibility pattern among healthcare workers at Namazi Hospital (Shiraz-Iran)MethodsIn a cross-sectional study from July to November 2006, nasal swabs were taken from 600 stratified randomly selected health care workers. The isolates were identified as S. aureus based on morphology, gram stains, catalase test, coauglase test and DNase Agar. To differentiate Methicillinsusceptible S. aureus (MSSA) and Methicillin Resistant S. aureus (MRSA), agar screen plate was used. All methicillin-resistant isolates were examined for mecA genes existence by PCR performance. The sensitivity patterns of S.aureus isolates were determined by disc diffusion and E-test method.ResultsNasal screening identified 186 (31%) S. aureus carriers of whom, 154 ones (82.8%) were MSSA and 32 ones (17.2%) were MRSA._There was no significant association between related risk factors and gender, age, years of healthcare service and level of education. In the univariate analysis, a statistically significant difference was found only based on occupation (P=0.032) between carriers of MSSA and MRSA. In multivariate analysis(logistic regression), having nursing occupation (p=0.012, OR=3.6, 95%CI=1.3-9.7) was independently associated with MRSA carriage. All of the MRSA strains were sensitive to mupirocin.ConclusionThis study revealed that having nursing occupation is independently associated with MRSA carriage since all S.aureus isolates were susceptible to mupirocin, topical mupirocin could be used successfully to eradicate nasal staphylococcal colonization and carriers. -
مقدمهافزایش هزینه های بیمارستانی در سال های اخیر و نیز اجرای طرح خودگردانی و اداره ی بیمارستان ها به وسیله ی درآمد اختصاصی آنها، بیمارستان ها را با مشکلات مالی جدی رو به رو ساخته است. در این راستا، پژوهشگران بر آن شدند تا به منظور کاهش مقدار کسورات حاصل از عدم ثبت اقدامات انجام گرفته برای بیماران در صورتحساب هزینه ی آنان، تاثیر مداخله در این روند با استفاده از الگوی 9 مرحله ای ارتقای کیفیت فرآیند را بر افزایش درآمد بیمارستان بررسی نمایند.روش بررسیدر این مطالعه ی تحلیلی و مداخله ای، 350 پرونده از پرونده های بیماران بستری در بخش های داخلی مردان و زنان بیمارستان نمازی شیراز در نیمه ی دوم سال 1384، به صورت تصادفی ساده انتخاب و با استفاده از فرم های جمع آوری داده، بررسی و با صورتحساب های مربوط مقایسه شد؛ سپس با استفاده از اطلاعات حاصله، فرآیند ثبت اقدامات دارای تعرفه با استفاده از الگوی 9 مرحله ای ارتقای کیفیت فرآیند، از طریق تهیه ی فرم اقدامات درمانی، آموزش و ارائه ی مشاوره به کارکنان در رابطه با نحوه ی تکمیل فرم و اهمیت این کار، به مدت 4 ماه مورد مداخله قرار گرفت. در مرحله پس از مداخله، تاثیر مداخله بر روی 215 پرونده در طول 4 ماهه ی اول سال 1385 مورد بررسی قرار گرفت و یافته ها با نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته هاقبل از مداخله، 56 درصد از هزینه ی اقدامات درمانی انجام گرفته برای بیمار ثبت نشده بود که بعد از مداخله این درآمد از دست رفته به 31 درصد کاهش یافت و در مجموع باعث افزایش 25 درصدی درآمد این بیمارستان در بخش های مورد مطالعه شد.نتیجه گیریبا صدور صورتحساب هزینه ی بیمار مطابق با اقدامات ثبت شده در پرونده ی پزشکی وی و در نتیجه اعمال مدیریت مالی صحیح و اجرای الگوی ارتقای کیفیت در این زمینه، بیمارستان می تواند درآمد خود را به مقدار قابل توجهی افزایش دهد.
کلید واژگان: درآمد, بیمارستان ها, مدارک پزشکیIntroductionIncreasing hospital costs in recent years and also the implementation of privatization and managing the hospitals with their own private revenues, cause hospitals to confront with a lot of monetary problems. On the other hand, many resources in hospitals become useless because of the wrong and inappropriate financial management. The aim of this study was decreasing the deficits resulting from not recording these procedures in patient's medical records and also in patient's bills using a 9 step quality- improved module on hospital revenues.MethodsThis wsa an interventional and longitudinal study on 350 patient's medical records in male and female internal ward in Nemazi hospital in Shiraz in early months of 2006. The randomly selected records were compared with patient's bills. Then a medical procedure form was designed and the nurses were instructed on how to fill this form and were made aware about the importance of this form. The intervention last about 4 months. After intervention in post test the impact of intervention on 215 medical records was examined.ResultsIn the pretes,t 56% of the costs of medical procedures have not been recorded and after intervention these lost revenues decreased to 31% and totally caused 25% increase in the revenues of this hospital.ConclusionNemazi hospital does not have any acceptable method for recording the medical procedures. This hospital can significantly increase its revenues, if patient's bills be compromised with their medical processes records and a correct and appropriate financial management module correctly be used. -
مقدمهافزایش هزینه های بیمارستانی در سال های اخیر و نیز اجرای طرح خودگردانی و اداره ی بیمارستان ها به وسیله ی درآمد اختصاصی آنها، بیمارستان ها را با مشکلات مالی جدی رو به رو ساخته است. در این راستا، پژوهشگران بر آن شدند تا به منظور کاهش مقدار کسورات حاصل از عدم ثبت اقدامات انجام گرفته برای بیماران در صورتحساب هزینه ی آنان، تاثیر مداخله در این روند با استفاده از الگوی 9 مرحله ای ارتقای کیفیت فرآیند را بر افزایش درآمد بیمارستان بررسی نمایند.روش بررسیدر این مطالعه ی تحلیلی و مداخله ای، 350 پرونده از پرونده های بیماران بستری در بخش های داخلی مردان و زنان بیمارستان نمازی شیراز در نیمه ی دوم سال 1384، به صورت تصادفی ساده انتخاب و با استفاده از فرم های جمع آوری داده، بررسی و با صورتحساب های مربوط مقایسه شد؛ سپس با استفاده از اطلاعات حاصله، فرآیند ثبت اقدامات دارای تعرفه با استفاده از الگوی 9 مرحله ای ارتقای کیفیت فرآیند، از طریق تهیه ی فرم اقدامات درمانی، آموزش و ارائه ی مشاوره به کارکنان در رابطه با نحوه ی تکمیل فرم و اهمیت این کار، به مدت 4 ماه مورد مداخله قرار گرفت. در مرحله پس از مداخله، تاثیر مداخله بر روی 215 پرونده در طول 4 ماهه ی اول سال 1385 مورد بررسی قرار گرفت و یافته ها با نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته هاقبل از مداخله، 56 درصد از هزینه ی اقدامات درمانی انجام گرفته برای بیمار ثبت نشده بود که بعد از مداخله این درآمد از دست رفته به 31 درصد کاهش یافت و در مجموع باعث افزایش 25 درصدی درآمد این بیمارستان در بخش های مورد مطالعه شد.نتیجه گیریبا صدور صورتحساب هزینه ی بیمار مطابق با اقدامات ثبت شده در پرونده ی پزشکی وی و در نتیجه اعمال مدیریت مالی صحیح و اجرای الگوی ارتقای کیفیت در این زمینه، بیمارستان می تواند درآمد خود را به مقدار قابل توجهی افزایش دهد.
کلید واژگان: درآمد, بیمارستان ها, مدارک پزشکیIntroductionIncreasing hospital costs in recent years and also the implementation of privatization and managing the hospitals with their own private revenues, cause hospitals to confront with a lot of monetary problems. On the other hand, many resources in hospitals become useless because of the wrong and inappropriate financial management. The aim of this study was decreasing the deficits resulting from not recording these procedures in patient's medical records and also in patient's bills using a 9 step quality- improved module on hospital revenues.MethodsThis wsa an interventional and longitudinal study on 350 patient's medical records in male and female internal ward in Nemazi hospital in Shiraz in early months of 2006. The randomly selected records were compared with patient's bills. Then a medical procedure form was designed and the nurses were instructed on how to fill this form and were made aware about the importance of this form. The intervention last about 4 months. After intervention in post test the impact of intervention on 215 medical records was examined.ResultsIn the pretes,t 56% of the costs of medical procedures have not been recorded and after intervention these lost revenues decreased to 31% and totally caused 25% increase in the revenues of this hospital.ConclusionNemazi hospital does not have any acceptable method for recording the medical procedures. This hospital can significantly increase its revenues, if patient's bills be compromised with their medical processes records and a correct and appropriate financial management module correctly be used. -
زمینه و هدفانتروکوک ها اولین ارگانیسم هایی بودند که به وانکومایسین مقاومت پیدا کردند. انتروکوک ها در سال های اخیر، مقاومت به آنتی بیوتیک های متعدد را نشان داده اند که وانکومایسین یکی از آخرین ترکیبات در دسترس می باشد. عوامل خطر کلونیزاسیون انتروکوک مقاوم به وانکومایسین شامل عوامل مربوط به بیمار از جمله بیماری های زمینه ای و عوامل مربوط به بیمارستان، مثل مدت بستری و نوع اقدامات درمانی و مصرف آنتی بیوتیک ها می باشد. در این مطالعه بخش داخلی با جراحی از نظر شیوع و عوامل خطر کلونیزاسیون روده ای انتروکوک مقاوم به وانکومایسین در یک مطالعه مورد شاهدی لانه گزیده (Nested case- contrl) مورد مقایسه قرار گرفت.روش بررسیدر هفت بخش داخلی (370 نفر) و پنج بخش جراحی (143 نفر) از بیماران بستری با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، هر پنج روز یک بار تا زمان ترخیص، نمونه سواب رکتال تهیه شد. در مدت مطالعه 750 نمونه سواب رکتال با شرایط استریل تهیه گردید. سپس با روش disk diffusion انتروکوک ها شناسایی و بدنبال آن مقاومت به وانکومایسین با روش رقیق سازی حداقل غلظت مهاری این نتایج تایید شد. با استفاده از آزمون مجذور کای و آزمون t تجزیه و تحلیل آماری انجام شد. در این مطالعه، سطح معنی داری 05/0p< بود.
یافته هااز مجموع 513 نفر بیمار بستری شده در مدت مطالعه، 76 نفر (15 درصد) توسط انتروکوک مقاوم به وانکومایسین و 40 نفر به وسیله انتروکوک حساس به وانکومایسین کلونیزه شدند. این درصد برای بخش های داخلی، 1/18 درصد و در مورد بخش های جراحی بسیار کمتر، 3/6 درصد بود. در بخشهای جراحی، شیوع VRE با عاقبت بالینی بیمار و انجام جراحی ماژور ارتباط داشت. ولی در بخش های داخلی بین شیوع VRE با طول مدت بستری، وجود بیماری زمینه ای، نارسایی کلیه و انجام دیالیز، تعداد آنتی بیوتیک مصرفی و مدت زمان مصرف داروها رابطه معنی دار وجود داشت.
نتیجه گیریدر این مطالعه کلونیزاسیون روده ای انتروکوک مقاوم به وانکومایسین در بخشهای داخلی حدود سه برابر بخش های جراحی بود و این نتیجه به ویژه در بخش های داخلی با توجه به زمان اقامت بیشتر بیماران و مصرف بیشتر داروها و به مدت طولانی تر و همچنین وجود بیماری های زمینه ای در بیماران داخلی، ضرورت اجرای استراتژی کنترل عفونت مربوط بهVRE را نشان می دهدکلید واژگان: انتروکوک, کلونیزاسیون روده ای, مقاومت به وانکومایسین, بخش داخلی, بخش جراحیBackground And AimEnterococci were the first organisms which developed resistance to vancomycin. In the recent years, they have shown resistance to many antibiotics and vancomycin is one of such antibiotics. Risk factors for rectal colonization with vancomycin-resistant enterococci include patient related factors such as underlying diseases and hospital related factors such as duration of hospitalization, treatment procedures and antibiotic use. In this study the prevalence and risk factors for rectal colonization with vancomycin-resistant enterococci (VRE) in the medical and surgical wards were assessed and the results of the study in the 2 above mentioned wards were compared with each other.Material And MethodsSerial rectal swabs were obtained from 370 hospitalized patients in seven medical wards and 143 patients in five surgical wards every five days. Sampling method was stratified random sampling. During the study 750 samples of rectal swab were taken under sterile conditions. Enterococci were detected by disk diffusion method and their resistance to vancomycin was verified by minimum inhibitory concentration dilution method. Chi square and T tests were used for data analysis.ResultsAmong 513 patients, 76 (15%) were colonized with VRE (cases) and 40 patients with vancomycin-sensitive strains (VSE). Medical wards showed a higher rate of colonization (18.1%) in comparison to surgical wards (6.3%). In surgical wards, prevalence of VRE was related to clinical outcome (p=0.04) and major surgery (p=0.000), but in medical wards, VRE colonization showed a significant relationship with duration of hospitalization (p=0.03), underlying disease (p=0.04), the number of antibiotics (p=0.02), renal failure, history of dialysis (p=0.01) and duration of antibiotic use.ConclusionOur study demonstrates that VRE prevalence in medical wards is three times as those of surgical wards. Considering longer period of hospitalization, use of more drugs for longer periods and also presence of underlying diseases in medical ward patients, performance of infection control strategy in regard to VRE seems necessary. -
مقدمهپژوهش حاضر با هدف طراحی نظام مدیریت اطلاعات HIV/AIDS برای ایران، به منظور محدود کردن اپیدمی ایدز انجام شد.روش بررسیدر این پژوهش کاربردی و توصیفی، ابتدا وضعیت موجود سیستم مدیریت اطلاعات HIV/AIDS در ایران با مراجعه به مرکز مدیریت بیماری های وزارت بهداشت با استفاده از چک لیست در دوره ی زمانی 84-1386 بررسی شد. سپس با بررسی نظام مدیریت اطلاعات HIV/AIDS در کشورهای منتخب و بر اساس نیاز کشور، الگوی پیشنهادی برای ایران طراحی و با استفاده از تکنیک دلفی با نظرخواهی از 24 صاحب نظر رشته های بیماری های عفونی و مدیریت اطلاعات بهداشتی بررسی شد. روایی ابزارها بر اساس روش اعتبار محتوا و پایایی آنها از طریق آزمون مجدد اندازه گیری شد. تحلیل داده ها بر اساس مقایسه ی ویژگی های نظام های پیش گفته در کشورهای مورد مطالعه، به صورت تحلیل توصیفی- نظری انجام شد.یافته هاالگوی نظام مدیریت اطلاعات HIV/AIDS بر اساس مطالعه ی پیشنهادهای WHO و تجارب آمریکا، استرالیا، انگلیس و مالزی بر اساس نیاز کشور در قالب 7 محور «مشخصات کلی سیستم، منابع داده، Minimum Data Set، ضوابط جمع آوری و گزارش داده ها، پردازش داده ها، ضوابط پردازش داده ها و توزیع داده ها» ارائه شد که بعد از اجرای تکنیک دلفی با 3/36 از 44 (5/82 درصد توافق) مورد تایید واقع شد.نتیجه گیریطراحی و اجرای نظام مدیریت اطلاعات HIV/AIDS در سطح ملی جهت درک بهتر روند اپیدمی در طی زمان، درک بهتر رفتارهای منتشرکننده ی اپیدمی در کشور، تمرکز بر جمعیت های فرعی با حداکثر ریسک و طراحی پیش گیری و مراقبت با استفاده از داده های با کیفیت بهتر، پیشنهاد می گردد.
کلید واژگان: ایدز, نظام های مدیریت اطلاعات, نظام های اطلاع رسانیIntroductionThe present research has been conducted to design the HIV/AIDS Surveillance system for Iran applying WHO recommendations, using the experiences of the countries having the lead in the design and implementation of the system.MethodsIn this descriptive study of applied kind, we initially investigated the existing circumstances governing Iran's HIV/AIDS information system from the Ministry of Health using a checklist. Subsequently, the HIV/AIDS surveillance system of selected countries (USA, United Kingdom and Australia) were studied and based on the country's requirements, a model was proposed and designed for Iran. The Delphi technique was utilized to find the views of 24 experts in infectious diseases and Health Information Management. The validity of research instruments was measured using content validity and the reliability was obtained using attest-retest method.ResultsA model for HIV/AIDS surveillance system was presented based on WHO recommendations and using the experiences of selected countries. This was presented in six axes: general specifications of the system, minimum data set, data collection and reporting, data processing, data processing rules, and data distribution. Using Delphi technique, the results were approved obtaining the score of 36.3 out of 44 (82.5 percent).ConclusionThe design and implementation of HIV/AIDS surveillance system at the nation level in Iran is proposed for a better understanding of the epidemic procedure and spreading behaviors as well as focusing on the at high risk subpopulations and designing a prevention and care system using high quality data. -
سابقه و هدفاستفاده ی غیراصولی از آنتی بیوتیک در اعمال جراحی موجب عواقب خطرناکی مانند مقاوم شدن میکروارگانیسم ها به آنتی بیوتیک های موجود و افزایش غیرضروری هزینه ها برای بیمار و بیمارستان می شود. با توجه به این مساله به منظور تعیین سطح هم خوانی تجویز پیشگیرانه ی آنتی بیوتیک ها با دستورالعمل کشوری ایران در اعمال جراحی بیمارستان های آموزشی دانشگاهی شیراز در سال 1383 پژوهش حاضر انجام گردید.مواد و روش هایک نمونه ی تصادفی شامل 760 بیمار از بخش های مختلف جراحی (گوارش و عمومی، ارولوژی، ارتوپدی، گوش و حلق و بینی، جراحی اعصاب، جراحی قلب و جراحی زنان و زایمان) از شش بیمارستان تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی شیراز انتخاب شدند. در مورد شاخصه هایی مانند تجویز آنتی بیوتیک یا عدم آن، انتخاب نوع آنتی بیوتیک، زمان شروع، طول مدت ادامه ی تجویز و راه تجویز اگر دقیقا مانند دستورالعمل رفتار شده بود، همخوان در نظر گرفته شدند. در پایان هم خوانی کلی با تعریف وجود هم خوانی در تمام موارد پیش گفت محاسبه گردید و نتایج با استفاده از آمار توصیفی و شاخص های مرکزی و پراکندگی ارایه شد.نتایجمیانگین سن بیماران 9/37 سال (انحراف معیار 5/21) و 55% آنها مرد بودند. طبق دستورالعمل کشوری 623 نفر از بیماران (82%) بر اساس نوع عمل جراحی انجام شده برایشان، باید آنتی بیوتیک پیشگیرانه دریافت می کردند و در مورد بقیه نیازی به این کار نبود. اقدام به تجویز آنتی بیوتیک پیشگیرانه یا عدم آن در 1/82% موارد با دستورالعمل هم خوانی داشت. 9/2% هم خوانی در انتخاب نوع آنتی بیوتیک، 55% در مورد زمان شروع تجویز و 7/30% در مورد راه تجویز آنتی بیوتیک هم خوانی مشاهده شد. اما هم خوانی در طول مدت ادامه ی آنتی بیوتیک و نیز هم خوانی کلی در هیچ کدام از بیماران وجود نداشت.نتیجه گیریآنتی بیوتیک ها در اعمال جراحی در بیمارستان های آموزشی شیراز به صورت بیش از حد و غیر ضروری مورد استفاده قرار می گیرند و اقدامات مداخله ای به منظور بهبود وضعیت تجویز آنها ضروری می باشد تا هم به شکل موثرتری از عفونت محل جراحی و عواقب آن جلوگیری شود و هم از عوارض خطرناک تر ناشی از مصرف نادرست آنتی بیوتیک ها کاسته شود.
کلید واژگان: آنتی بیوتیک, پیشگیری, جراحی, دستورالعمل کشوریBackgroundSurgical site infection is the most common complication of surgery and can be prevented with the appropriate use of prophylactic antibiotics. In fact, some complications may occur such as emergence of resistant bacteria and increased costs are due to inappropriate use of antibiotics. We have designed this descriptive study to recognize the current status of surgical antibiotic prophylaxis comparing with the National Iranian Guideline (NIG).Materials and Methods760 patients in 7 different surgical wards from 6 university hospitals in Shiraz enrolled to the study. Using the NIG as reference, we considered indices like the decision making toward the prescription of prophylactic antibiotics, antimicrobial agents, starting time, duration, route of administration of prophylactic antibiotics and total adherence to the guideline for each patient.ResultsIt was found that 82.1% of decision making regarding prescriptions were on the base of the guidelines. Comparing with the guideline, drug selection, initiation time, duration, and route of prophylaxis was appropriate in 2.9%, 55%, 0%, and 30.7% of patients, respectively. However the total adherence was 0%.ConclusionsThis study showed significant discrepancies between the NIG recommendations and the current prophylactic practice. An interventional study is essential in order to improve prophylactic antibiotic prescription, patient safety, infection control and to decrease complications. -
مقدمهرشد جمعیت و توسعه شهر نشینی افزایش بی رویه انواع ضایعات در تمامی کشورها را به همراه داشته است. امروزه دفع این پسمانده ها بویژه در بیمارستانها به عنوان یکی از مهمترین چالش های زیست محیطی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه درآمده است. در این میان تخلیه پسمانده های خطرناک صنعتی و بیمارستانی، بدون رعایت ملاحظات زیست محیطی و فنی به عنوان یکی از پیچیده ترین و پرهزینه ترین مشکلات مسئولان در هر کشوری محسوب می شود. لذا این پژوهش با هدف کاهش میزان تولید مواد زائد عفونی بیمارستان با استفاده از الگوی ارتقاء کیفیت مدیریت مواد زائد انجام گردید.
روش بررسیدر این پژوهش مداخله ای که در یکی از بیمارستانهای آموزشی شیراز انجام گرفت تلاش شد تا با اجرای یک الگوی ارتقاء کیفیت مدیریت مواد زائد از میزان تولید مواد زائد عفونی بیمارستان کاسته شود. در این پژوهش طی دو مرحله قبل و بعد از اجرای الگو زباله های بیمارستانی وزن (بر حسب کیلوگرم) و مقایسه شدند. برای تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد که قبل از اجرای الگو میانگین روزانه تولید زباله در بیمارستان برای زباله های عفونی 813 کیلوگرم و برای زباله های عادی83 کیلوگرم بوده، همچنین میانگین روزانه تولید زباله عفونی در بخشهای بستری 43/3 کیلوگرم به ازاء تخت روز اشغالی بوده است. میزان تولید زباله عفونی در بیمارستان 7/90% کل زباله های بیمارستان را تشکیل می داد که بعد از اجرای الگوی ارتقاء کیفیت مدیریت مواد زائد این میزان به 6/57% کاهش یافت.نتیجه گیریاستفاده از مدل ارتقاء کیفیت مدیریت مواد زائد میزان تولید زباله عفونی را تا 1/33% کاهش داده است. بنابراین بیمارستانها می توانند با استفاده از مدل ارتقاء کیفیت مواد زائد، زباله های عفونی خود را کاهش دهند.
کلید واژگان: ارتقاءکیفیت, مدیریت مواد زائد, مواد زائد بیمارستانیIntroductionUrban growth with increase in population has resulted in an increase in amount of waste. Today getting rid of this waste especially in hospitals has known as one of the most significant environment challenges in all developed and developing countries. Improper hospital waste management in many of countries like Iran causes disposal of hospital waste without considering environmental and technical issues causes harmful effects on human and the environment. Therefore managing of hospital waste is one of the most complicated problems for government in all countries that involves many expenses. The study aimed at decreasing the amount of infectious waste by using a quality model.MethodsIn this study, we performed a quality improvement model to interfere generation of waste in a public university affiliated hospital in shiraz- Iran. In this study, we tried to decrease the amount of infectious waste by using this model. Hospital waste was weighted in two stages, before and after performing model. The descriptive statistics was used to compare the results of two phases.ResultsPrior to accomplishing this model, the daily average of waste production was 813 kg for infectious waste and 83 kg for non-infectious wastes that contains kitchen wastes only. Total amount of daily medical wastes in inpatient wards was 594kg (3.4 kg per occupancy bed-day). Therefore, infectious waste was 90.7% of the total amount of hospital waste. After accomplishing the model, it decreased to 57.6%.ConclusionUsing the quality improvement model, infectious waste production has been decreased by 33.1%. Therefore, hospital can use the quality model to decrease their infectious waste production. -
زمینه و هدفبرای بررسی شیوع کلونیزاسیون انتروکوک مقاوم به وانکومایسین یک مطالعه مقطعی در بیمارستان نمازی شیراز طراحی شد.روش بررسیدر یک مطالعه مقطعی از آذر 82 لغایت تیر 83 از کلیه بیماران بستری در بیمارستان نمازی شیراز (شامل 700 نفر)، نمونه سواب رکتال هر پنج روز یکبار تا زمان ترخیص تهیه شد در مدت مطالعه 1000 نمونه سواب رکتال با شرایط استریل تهیه شد سپس با روشdisk diffusion انتروکوک مقاوم به وانکومایسین شناسایی و سپس با روش رقیق سازی حداقل غلظت مهاری این نتایج تایید شد. اطلاعات مورد نیاز بصورت مصاحبه و مراجعه به پرونده بیماران جمع آوری و پرسشنامه تکمیل گردید. روش آماری تجزیه و تحلیل شامل آزمون مجذور کای بود.یافته هااز مجموع 700 بیمار بستری شده در بیمارستان نمازی شیراز در مدت مطالعه 99 نفر (14%) توسط انتروکوک مقاوم به وانکومایسین کلونیزه شدند. همچنین در این مطالعه 23 بیمار که در اول بستری یک آزمایش منفی داشتند در طول مطالعه و طی آزمایشات بعدی انتروکوک مقاوم کسب کردند که یک میزان اکتساب 3 درصدی را در مدت 7 ماهه مطالعه نشان داد. در این مطالعه شیوع انتروکوک مقاوم به وانکومایسین با متغیرهای سن بیمار، بخش بستری، سابقه بستری، سابقه مصرف آنتی بیوتیک، مدت بستری، وجود بیماری زمینه ای و وضعیتهایی چون نوتروپنی، نارسایی کلیه و دیالیز و جراحی ماژور رابطه معنی دار داشت (0.05>p). ولی بین شیوع انتروکوک مقاوم به وانکومایسین و جنسیت بیمار، عاقبت بالینی و وضعیت های زمینه ای چون ضعف ایمنی، کانسر و دیابت رابطه ای یافت نشد (p>0.05).نتیجه گیریاین مطالعه با توجه به اطلاعات قابل دسترس اولین پژوهش در این مساله در ایران بود و نشان داد که انتروکوک مقاوم به وانکومایسین (VRE) از شیوع بالایی برخوردار است. شیوع بالای این ارگانیسم می تواند نشان دهنده بومی شدن آن در بیمارستان های بزرگ باشد، مساله ای که باید در مطالعات دیگر بررسی شود و در نهایت باید برای این مشکل بیمارستانی مهم استراتژی های مداخله ای صورت گیرد.
کلید واژگان: انتزوکوک, کلونیزاسیون, مقاوم به وانکومایسین, شیوعPrevalence of intestinal colonization by vancomaycin-resistant enterococci in Shiraz Namazi HospitalBackground And AimThe aim of this cross sectional study was to determine the prevalence of intestinal colonization by vancomaycin-resistant enterococci (VRE) in Namazi Hospital in Shiraz.Materials And MethodsSerial rectal swabs were obtained every 5 days from all the 700 hospitalized patients, (from December 2003 through July 2004), and VRE (Vancomycin-resistant Enterococci) were detected by disk diffusion method and then confirmed with Minimum Inhibitory Concentration dilution Method. The data collected out of interviews and patients` records, were analyzed by means of chi-square test.Results99 (%14) out of 700 patients were colonized by VRE. 3% of 23 patients who had negative tests for VRE, at the time of hospitalization, were colonized by resistant enterococci. In this study the prevalence of VRE showed a significant relationship with variables of age, ward, history of previous admissions, history of previous antibiotic use, duration of hospitalization, underlying disease, neutropenia, renal failure, dialysis and major surgery (p<0/05). But association between prevalence of VRE and sex, clinical outcome or conditions such as immunosuppression, cancer and diabetes were not statistically significant (p>0.05).ConclusionThis study that was the first on VRE in Iran and revealed that colonizeation with VRE has a high prevalence in Namazi Hospital and this organism might be endemic in large hospitals. Interventional strategies are required to control this emerging nosocomial infection. -
مقدمهعوامل خطر کلونیزاسیون انتروکوک مقاوم به وانکومایسین شامل عوامل مربوط به بیمار ازجمله بیماری های زمینه ای و عوامل مربوط به بیمارستان مثل مدت بستری و نوع اقدامات درمانی و مصرف آنتی بیوتیک ها می باشد.هدفبه منظور بررسی عوامل خطر کلونیزاسیون مدفوعی انتروکوک مقاوم به وانکومایسین (Vancomycin Resistant Entrococcus: VRE) در بیمارستان نمازی شیراز این مطالعه مورد شاهدی لانه گزیده، طراحی و اجرا شد.روشاز آذر ماه 1382 لغایت تیر ماه 1383، از کلیه بیماران بستری، هر پنج روز یک بار تا زمان ترخیص، نمونه سواب رکتال تهیه شد و با روش رقیق سازی حداقل غلظت مهاری انتروکوک مقاوم و حساس به وانکومایسین تعیین شد. در مدت 7 ماهه مطالعه، از مجموع 700 بیمار بستری، بیش از 1000 مورد آزمایش به عمل آمد. 99 نفر (%14) توسط انتروکوک مقاوم به وانکومایسین (گروه مورد) و 59 نفر به وسیله انتروکوک حساس به وانکومایسین (گروه شاهد) کلونیزه شدند.یافته هادر تحلیل تک متغیره، سابقه مصرف آنتی بیوتیک (0.04=P)، وجود بیماری زمینه ای (P=0.01)، نارسایی کلیه نیازمند دیالیز (0.03=P)، مصرف وانکومایسین (P=0.04) و سفالوسپورین نسل سوم (P=0.04) و مدت زمان مصرف وانکومایسین بیش از یک هفته (0.02=P) در بین دو گروه اختلاف معنی دار آماری داشتند. در این مطالعه، جنسیت بیماران، بخش بستری، سابقه بستری، مدت بستری و عاقبت بالینی در دو گروه اختلاف معنی دار نداشت. در تحلیل چند متغیره (رگرسیون لجستیک(، وجود بیماری زمینه ای CI%95:1.2-4.9) و OR=2.43 و P=0.013) و مصرف وانکومایسین بیش از 7 روز CI%95:1.03-2.5) و OR=1.6 و P=0.3) به طور مستقل با کلونیزاسیون VRE ارتباط داشت.نتیجه گیریاین مطالعه که اولین پژوهش در این مورد در ایران بود، نشان داد که VRE از شیوع بالایی در کشور ما برخوردار است. هم چنین این مطالعه تعدادی از نتایج مطالعات قبلی در کشورهای دیگر در مورد عوامل خطر کلونیزاسیون VRE را تایید کرد و عواملی را مشخص کرد که به طور بالقوه می توانند در اقدامات مداخله ای جهت کنترل این مشکل بیمارستانی مورد بهره برداری قرار گیرند.
کلید واژگان: انتروکوک, مقاومت به وانکومایسین, کلونیزاسیون روده ای, عوامل خط -
مقدمهیکی از مشکلات جدی دانشجویان دندانپزشکی، مواجه شدن با بیماری های قابل انتقال از راه خون (نظیر هپاتیت B، C و ایدز) از طریق آسیب های ناشی از استفاده از وسایل تیز در محیط آموزش بالینی می باشد. این صدمات میتواند به دلیل تجربه ناکافی، نامناسب بودن وسایل تیز مورد استفاده، عدم آموزش و آگاهی لازم و عدم امکانات کافی باشد.هدفاین مطالعه به منظور بررسی فراوانی آسیب های ناشی از وسایل کار تیز در دانشجویان دندانپزشکی و عوامل مرتبط با آن صورت گرفت.روشاین مطالعه مقطعی در سال 1383 در دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز صورت گرفت. کلیه دانشجویان مقطع بالینی دندانپزشکی (ترم 6 تا ترم 12) نمونه این مطالعه بودند. جمع آوری داده ها توسط پرسش نامه ای که دانشجویان آن را تکمیل کردند صورت گرفت.یافته هااز 137 دانشجویی که پرسش نامه را تکمیل کردند 50.4 درصد زن و بقیه مرد بودند. 73.7 درصد از دانشجویان سابقه حداقل یک صدمه ناشی از اجسام تیز داشتند که بیشتر آنها (53 درصد) در درمانگاه دندانپزشکی (اتاق بیمار) رخ داده بود. 85 درصد از افراد مورد مطالعه در مورد احتیاط های استاندارد آگاهی داشتند و 94.9 درصد علیه هپاتیت B واکسینه شده بودند. میانگین نمره عملکرد دانشجویان در زمینه راه های پیشگیری از بیماری های قابل انتقال از راه خون از طریق آسیب های ناشی از وسایل کار تیز 3.14 (از حداکثر 25 نمره) بود. زنان مورد مطالعه به طور معنی داری عملکرد بهتری در زمینه راه های پیشگیری از صدمات ناشی از وسایل کار تیز داشتند (p<0.01).نتیجه گیریبر اساس نتایج به دست آمده، دانشجویان دندانپزشکی در معرض خطر بالایی از صدمات ناشی از وسایل کار تیز قرار داشته و سطح آگاهی آنها در مورد احتیاط های استاندارد و استفاده از راه های پیشگیری از این صدمات نیازمند تقویت و ارتقا می باشد.
کلید واژگان: دانشجوی دندانپزشکی, آسیب های ناشی از اجسام تیر, آسیب های سوزنی, بیماری های قابل انتقال از راه خون -
مقدمهزباله های بیمارستانی دارای مقادیری زیاد زباله های خطرناک است، که برای سلامت انسان، جانوران، گیاهان و محیط زیست زیان آور است. تولید روز افزون این زباله ها، گردآوری، نگهداری و دفع آنها را به یک مشکل بهداشتی زیستی تبدیل کرده، که به توجه فوری نیاز دارد. در ایران، مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، توجه و تاکید لازم در این باره انجام نگرفته است. اطلاعات موجود در زمینه ی تولید زباله و روند دفع آن در بیمارستان های کشور ناچیز و ناکامل است و طرح ریزی یک سامانه ی گردآوری و دفع زباله های بیمارستانی را با دشواری رو به رو ساخته است. هدف از این پژوهش، بررسی و ارزیابی سامانه ی گردآوری و دفع زباله در بیمارستان های دانشگاهی استان فارس، به عنوان مرکز ارجاعی سیستم درمانی در نیمه ی جنوبی کشور ایران است.روش کاراین بررسی، به صورت مقطعی با بهره جویی از یک برگه ی گردآوری داده های ویژه، با گفت و شنود و مشاهده در همه ی 35 بیمارستان دانشگاهی (آموزشی 12 مورد و غیر آموزشی 23 مورد) استان فارس از آبان تا اسفند 1380 انجام شد.یافته هادر بیمارستان های مورد بررسی، 3/933/44 کیلوگرم برای هر تخت اشغال شده در روز، زباله تولید می شود، که در برگیرنده ی زباله های معمولی (51.5 درصد)، زباله های عفونی (45.6 درصد) و اجسام تیز و برنده (2.9 درصد)است. جداسازی ناکامل زباله های خطرناک از زباله های معمولی، نبود مقررات لازم درباره ی گردآوری زباله از بخش ها و انتقال آنها به جایگاه موقت نگهداری زباله، نبود خطرزدایی مناسب زباله های خطرناک، دفع زباله های بیمارستانی در جای دفع زباله های شهری (در 91.4 درصد بیمارستان ها)، نبود آموزش کارکنان (در 46 درصد بیمارستان ها)، کمبود وسایل حفاظت فردی (در 85 درصد بیمارستان ها) و نا آگاهی از شیوه ی درست و اهمیت استفاده از این وسایل، مهم ترین یافته ها بودند.نتیجهزباله های بیمارستانی در بیمارستان های دانشگاهی استان فارس، بدون توجه به اصول درست و استانداردهای مناسب، به طور غیر بهداشتی و غیر علمی دفع می گردد و نبود آموزش مناسب و کافی برای کارکنان، مهم ترین عامل آن می باشد.
کلید واژگان: زباله های بیمارستانی, بیمارستان های دانشگاهی, تولید زباله, گرد آوری و دفع زباله -
بیماران دچار سوختگی به دلیل از دست دادن سد دفاعی پوستی، سرکوب ایمنی ناشی از سوختگی، اقامت طولانی در بیمارستان و اقدامات تشخیصی و درمانی تهاجمی در معرض خطر ابتلا به عفونت هستند. اکثر مطالعات مربوط به عفونت در بیماران سوختگی، در ارتباط با عفونت زخم سوختگی هستند و در مورد سایر عفونت های بیمارستانی (ادراری، خونی) کمتر مطالعه شده است. هدف از این مطالعه، تعیین میزان بروز عفونت های بیمارستانی در مرکز سوختگی قطلب الدین شیراز بود. در طی مدت مطالعه کلیه بیمارانی که در 48 ساعت اول بستری، علایم و نشانه هایی از عفونت نداشتند وارد مطالعه شدند. برای تشخیص عفونت های بیمارستانی از تعاریف مرکز کنترل بیماری ها(Center for Diseases Control) استفاده گردید. 106 بیمار، واجد شرایط ورود به مطالعه بودند. 91 بیمار (86%) دچار حداقل یک نوع عفونت شدند (44.7 در هزار شخص - روز بستری) که شامل عفونت های ادراری، خونی و زخم سوختگی به ترتیب 28، 30 و 91 مورد بود. شایع ترین ارگانیزم ایجاد کننده عفونت های بیمارستانی، پسودوموناس آئروجینوزا بود. با توجه به بروز بالای عفونت های بیمارستانی در مرکز مورد مطالعه، بهبود روش ها و سیاست های کنترل عفونت و آموزش جامع در زمینه مبارزه با عفونت برای همه کارکنان مراقبت های بهداشتی ضروری است.
کلید واژگان: عفونت های بیمارستانی, میزان بروز, سوختگی -
مقدمه. در هر برنامه آموزشی اهداف آموزشی مهم ترین جزء برنامه می باشد. به نحوی که ساختار برنامه به منظور دستیابی به این اهداف تدوین می گردد. اهداف آموزشی تعیین کننده مجموعه آموخته های نظری و عملی می باشد که آموزنده باید در پایان دوره آموزش کسب کرده باشد. نحوه تدوین، ارائه و ارزشیابی برنامه همگی بر مبنای اهداف آموزشی تنظیم می گردد. دوره آموزشی کارورزی بیهوشی در طی سالیان متمادی در دانشکده پزشکی شیراز برگزار گردیده است. در این دوره یک ماهه تلاش می گردد که دانشجویان پزشکی با اصول احیاء، نگهداری راه تنفسی و پایش بیماران بد حال و هم چنین مفاهیم اولیه بیهوشی آشنا گردند. در سالهای اخیر به منظور ارتقاء سطح آموزش پزشکی، تدوین برنامه جهت کلیه دوره های آموزش پزشکی عمومی مورد توجه قرار گرفته است. در همین راستا اهداف و برنامه آموزشی دوره کارورزی بیهوشی تهیه گردیده که شامل 47 مورد نظری و عملی می باشد. روش ها. در پژوهش حاضر به منظور ارزیابی اهداف آموزشی دوره کارورزی بیهوشی، نظرات سه گروه: آموزش دهنده، آموزش گیرنده و اموزش دیده بررسی شده است. گروه های ارزیابی شده و سؤالات آنان در رابطه با اهداف آموزشی مربوطه به این قرار است: اساتید بخش بیهوشی: آیا ارائه آموزش این هدف در بخش بیهوشی لازم است؟ آیا شخصا در ارائه این آموزش شرکت می کنید؟ اکسترنها در پایان دوره بیهوشی: آیا آموزش این هدف را در دوره پزشکی عمومی لازم می دانید؟ آیا محل ارائه این آموزش بخش بیهوشی است؟ اینترنهایی که روتیشن بیهوشی را گذرانده و هم اکنون در بخشهای داخلی و اطفال به سر می برند: آیا آموزش این هدف را در بخش بیهوشی دیده اید؟ آیا آموزش داده شده در جهت انجام وظایف پزشکی کافی بوده است؟ یافته ها. بر اساس نتایج بدست آمده اساتید بیهوشی آموزش تمام اهداف را لازم دانسته اما دانشجویان پزشکی ارائه بعضی اهداف را ضروری نمی دانند، درعوض هر دو گروه خواهان افزودن اهداف آموزشی دیگری به برنامه بوده اند. هم چنین دانشجویان پزشکی محل ارائه اغلب اهداف آموزشی فوق را بخش بیهوشی دانسته اند. به اعتقاد اینترنهایی که دوره آموزش بیهوشی را گذرانده و در حال انجام وظیفه در بخشهای داخلی و اطفال بوده اند در بسیاری موارد آموزش اهداف تعیین شده را ندیده و آموزشهای ارائه شده را در جهت انجام وظایف پزشکی ناکافی دانسته اند. نتیجه. بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که با توجه به علاقه و مشارکت بالای اساتید بیهوشی در ارائه آموزشهای لازم، ضمن ضرورت بازنگری در اهداف آموزشی دوره کارورزی بیهوشی، بهبود نحوه ارائه این آموزشها به طور جدی مورد نیاز می باشد. آدرس. مرکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی, دانشگاه علوم پزشکی شیراز, شیراز.
-
بررسی وضعیت رعایت استانداردهای بهداشت محیط در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی فارس- سال 1380مقدمه و هدفعفونت های بیمارستانی سبب مرگ و میر و عوارض متعددی در بیماران بستری می شوند و عوامل محیطی نقش مهمی در ایجاد این عفونت ها دارند. هدف این مطالعه بررسی وضعیت رعایت استانداردهای بهداشت محیط در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی- درمانی فارس می باشد تا از نتایج آن در جهت بهبود وضعیت بهداشت محیط و کاهش عفونت های بیمارستانی استفاده شود.مواد و روش کاراین مطالعه به صورت توصیفی بوده و جامعه مورد مطالعه نیز بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی فارس؛ شامل 13 بیمارستان آموزشی و 17 بیمارستان غیرآموزشی است. مطالعه حاضر به وسیله چک لیست هایی حاوی مجموعا 80 سؤال در ابعاد مختلف بهداشت محیط در قسمت های مختلف بیمارستانهای مورد مطالعه انجام شد و با استفاده از آمار توصیفی، نتایج به دست آمده ارائه گردید. وضعیت کیفی رعایت استانداردهای بهداشت محیط در قسمت های مختلف به این صورت تعیین شد که نمرات 100-81 به عنوان وضعیت مطلوب، نمرات 80-61 وضعیت نسبتا مطلوب و نمره 60 و کمتر از آن به عنوان وضعیت نامطلوب در نظر گرفته شد.یافته هابه طور کلی وضعیت رعایت استانداردهای بهداشت محیط در بیمارستانهای مورد مطالعه نسبتا مطلوب (14.3±71.5) می باشد که بهترین وضعیت رعایت این استانداردها مربوط به اتاق بهبودی (23.8±84) و بدترین آن مربوط به اتاق ترون سازی (30.2±56) می باشد. در مجموع وضع کلی رعایت استانداردهای مورد بحث در بیمارستانهای غیرآموزشی (14.7±74.5) بهتر از بیمارستانهای آموزشی (13.2±67.4) می باشد.نتیجه گیریوضعیت موجود رعایت استانداردهای بهداشت محیط در بیمارستانهای مورد مطالعه، به خصوص در بیمارستانهای آموزشی به علت قدیمی بودن ساختمانها، فرسوده بودن امکانات و وسایل، تعداد زیاد بیماران و دانشجویان، اجرای طرح خودگردانی و مشکلات مالی و مدیریتی مطلوب نمی باشد؛ لذا تهیه استانداردهای بهداشت محیط برای بیمارستانها و وجود آموزش های مدون در این زمینه و دخالت دادن رعایت این استانداردها در ارزشیابی بیمارستانها، برای ارتقای وضعیت موجود ضروری می نماید.
کلید واژگان: عفونت بیمارستانی, بهداشت محیط, استاندارد
بدانید!
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.