به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مهروز جوادی

  • لیلا لطفیان، مینو اسدزندی*، مهروز جوادی، مجتبی سپندی
    مقدمه

    نوع نگرش اساتید نظامی به حوادث زندگی و استرس های شغلی بر سلامت ایشان موثر است. چنان چه حوادث استرس زا، به عنوان تجربه معنوی در نظر گرفته شوند، آسیب کمتری به سلامت معنوی افراد وارد می کنند.

    هدف

    پژوهش حاضر با هدف بررسی همبستگی تجربه معنوی روزانه با سلامت معنوی در اساتید نظامی انجام شد.

    مواد و روش ها:

     در مطالعه مقطعی (توصیفی- تحلیلی) در سال 1398، 150 نفر از اساتید نظامی بر اساس معیارهای ورود و روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزارSPSS  نسخه 22 و با استفاده از آزمون های آماری آنالیز واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد. سطح 0/05α: در سطح معنی داری در نظر گرفته شد.

    یافته ها:

     بین نمره سلامت معنوی و تجربه معنوی اساتید، همبستگی مثبت و معنی داری بین دو شاخص در اساتید وجود داشت (0/01P:، 0/18r:). میزان همبستگی سلامت معنوی و تجربه روزانه معنوی در زیر گروه اساتید دانشگاه منتخب الف (0/005P:، 39/0:r)، دانشگاه منتخب ب (0/02P:، 0/32:r) و دانشگاه منتخب ج (0/77P:، 0/04:r) بود که از نظر آماری در دانشگاه منتخب الف و ب وابسته به نیروهای مسلح ج.ا.ایران معنی دار بودند.

    بحث و نتیجه گیری:

     با توجه به همبستگی میان سلامت معنوی و تجربه روزانه معنوی، توصیه می شود که در برنامه توانمندسازی اساتید، روش های ارتقای سلامت معنوی، تغییر نگرش به حوادث زندگی و مقابله مذهبی با استرس های شغلی، مورد توجه قرار گیرد.

    کلید واژگان: سلامت معنوی, تجربه معنوی, دانشگاه نظامی
    Leila Lotfian, Minoo Asadzandi*, Mahrooz Javadi, Mojtaba Sepandi
    Introduction

    The attitude of military professors towards life events and job stresses affects their health. If stressful events are considered as spiritual experience, they cause less harm to people’s spiritual health.

    Objective

    The present study was conducted to investigate the correlation between daily spiritual experience and spiritual health in professors of military universities.

    Materials and Methods

    In this descriptive-cross-sectional study conducted in 2019, 150 military professors were selected using convenience sampling based on the inclusion criteria. Data were analyzed using one-way analysis of variance (ANOVA) and Pearson correlation coefficient. Significance level was 0.05.

    Results

    There was a positive and significant correlation between the score of spiritual health and spiritual experience of professors (r = 0.18, P = 0.01). The correlation between spiritual health and daily spiritual experience in professors in subgroup of selected university A, Selected University B and selected university C was (r=0.005, P=0.39: ) (P=0.02, r= 0.32) and (r: 0.04, P=04.77), respectively, which were statistically significant in selected universities A and B affiliated to the Armed Forces of the Islamic Republic of Iran.

    Discussion and Conclusion

    Considering the correlation between spiritual health and daily spiritual experience, it is recommended to implement methods to promote spiritual health, change attitudes toward life events, and religion-oriented struggling with job stress in Faculty Empowerment Program.

    Keywords: Spiritual Health, Spiritual Experience, Military University
  • لیلا لطفیان، مینو اسدزندی*، مهروز جوادی، مجتبی سپندی
    زمینه و هدف

    استرس های متعدد شغلی در اساتید نظامی به سلامت معنوی ایشان آسیب می زند و انجام خود مراقبتی معنوی را ضروری می نماید. با توجه به اهمیت توانمندسازی اساتید هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر توانمند سازی معنوی با روش چند رسانه ای مبتنی بر مدل قلب سلیم بر سلامت معنوی اساتید نظامی در یک مطالعه مداخله ای بود.

    روش ها

    مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده، در سال 1398 در شهر تهران، بر روی 98 نفر (49 نفر گروه آزمون و 49 نفر گروه کنترل) از اساتید نظامی ارتش اجرا شد. نمونه ها به روش تصادفی گروهی به دو گروه آزمون و کنترل تقسیم شدند. مداخله برای گروه آزمون، آموزش چند رسانه ای مبتنی بر مدل قلب سلیم با هدف جلب اعتماد، دانش افزایی، توسعه ارتباطات، انگیزش، با اهدای نرم افزار آموزشی و پیگیری آموزش ها در شبکه مجازی، به مدت 15 هفته اجرا شد. گروه کنترل، مداخله ای دریافت نکردند. قبل و بلافاصله بعد از مداخله، پرسشنامه سلامت معنوی پولوتزین و آلیسون توسط هر دو گروه تکمیل شد.

    یافته ها

    اختلاف دو گروه از نظر شاخص سلامت معنوی پس از دریافت مداخله و تعدیل اثر مقادیر پایه در دو گروه برابر با (25/49-22/69) 24/09 و این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (0/001>P). همچنین پس از دریافت مداخله مورد نظر اختلاف دو گروه مورد مطالعه از نظر شاخص سلامت مذهبی (12/83-11/11) 11/97 و سلامت معنوی (12/79-10/99) 11/90 معنی دار بود (0/001>P).

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج مطالعه حاضر به نظر می رسد که مداخله مبتنی بر قلب سلیم تاثیر معنی داری بر بهبود سلامت معنوی اساتید نظامی دارد.

    کلید واژگان: توانمندسازی, اساتید, سلامت, پرسنل نظامی, معنویت
    Leila Lotfian, Minoo Asadzandi*, Mahrooz Javadi, Mojtaba Sepandi
    Background and Aim

    Numerous job stresses in military instructors damage their spiritual health and necessitate spiritual self-care. Considering the importance of teacher empowerment, the aim of the present study was to investigate the effect of spiritual empowerment with a multimedia method based on the sound heart model on the spiritual health of military teachers in an interventional study.

    Methods

    The present study was a randomized clinical trial, conducted in Tehran in 2019, on 98 military professors (49 in the experimental group and 49 in the control group). The samples were randomly divided into experimental and control groups. Intervention for the experimental group, a multimedia training based on a sound heart model with the aim of gaining trust, knowledge, communication development, motivation, by donating educational software and following the training in the virtual network, was implemented for 15 weeks. The control group did not receive any intervention. Before and immediately after the intervention, Pulotzin and Ellison spiritual health questionnaire was completed by both groups.

    Results

    The difference between the two groups in terms of spiritual health index, after receiving the desired intervention and adjusting the effect of baseline values in the two groups was equal to 24.09 (22.69-25.49) and this difference was statistically significant (p<0.001). Also, after receiving the intervention, the difference between the two groups was significant in terms of religious health index 11.97 (11.11-12.83) and Existential health 11.90 (10.99-12.79) (p<0.001).

    Conclusion

    According to the results of the present study, it seems that the intervention based on a Sound Heart model has a significant effect on improving the mental health of military teachers.

    Keywords: Empowerment, Faculty, Health, Military Personnel, Spirituality
  • مینو اسدزندی*، حسن ابولقاسمی، مهروز جوادی، فروغ سرهنگی
    زمینه و هدف

    مردم مسلمان ایران بر اساس باورهای دینی خود، از سبک زندگی پیامبر و ایمه اطهار به عنوان الگوی مشخص پیروی می کنند. این مطالعه با هدف ارزیابی تطبیقی رفتارهای سلامت معنوی جامعه در پاندمی کووید- 19 با شواهد دینی انجام شد.

    روش ها

    این مطالعه تطبیقی در فاصله زمانی اول اسفند 1398 تا پایان اردیبهشت 1399 در تهران انجام شد. محققان، بدون مداخله بر نمونه های پژوهش، رفتارهای فردی و اجتماعی ایشان را مشاهده، ثبت، بررسی و با شواهد دینی مقایسه کردند. روش جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته، مشاهده، یادداشت برداری از مقالات، بررسی وب گاه و شبکه های اجتماعی بودند. داده ها به روش تحلیل محتوای قراردادی، تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    باورهای دینی به عنوان عامل انگیزشی اخلاقی، بر رفتارهای بهداشتی و سلامت معنوی مردم در بحران بیولوژیکی پاندمی کووید-19 تاثیر مثبت داشت. پیروی جامعه از موازین بهداشتی، انجام خودمراقبتی معنوی، مراقبت در منزل، مشارکت خانواده در خدمات سلامت در سطوح پیشگیری با یافته های علمی و شواهد دینی همخوانی داشت. مردم بنابر شرط مسلمانی، از انجام کارهایی که سلامت خود یا دیگران را به مخاطره می انداخت، پرهیز نمودند.

    نتیجه گیری

    انطباق رفتارهای بهداشتی نمونه های پژوهش با شواهد دینی، نشانگر تاثیر پای بندی به احکام اسلامی بر رفتارهای فردی و اجتماعی مردم مسلمان ایران است که می تواند برای پیروان سایر ادیان ابراهیمی توصیه شود.

    کلید واژگان: سلامت معنوی, کووید-19, شواهد دینی, سبک زندگی
    Minoo Asadzandi*, Hassan Abolghasemi, Mahrooz Javadi, Forogh Sarhangi
    Background and Aim

    Based on religious beliefs, the Iranian Muslim follow the lifestyle of the Prophet and the Imams. The aim of this study was to comparatively evaluate the spiritual health behaviors of the Iranian Muslim in the COVID-19 pandemic with religious evidence.

    Methods

    This comparative study was conducted in the period from March 1, 2020, to the end of May 2020 in Tehran, Iran. Without intervening in the research samples, the researchers observed, recorded, examined and compared their individual and social behaviors with religious evidence. Data collection methods were semi-structured interviews, observation, taking notes from published papers, website surveys and social networks. Data were analyzed by conventional content analysis.

    Results

    Religious beliefs, as a moral motivating factor, had a positive effect on the health behaviors and spiritual health of people in the biological crisis of the COVID-19 pandemic. Community adherence to health standards, spiritual self-care, home care, and family participation in health services at prevention levels were consistent with scientific findings and religious evidence. Muslim people avoided doing things that endangered their own health or the health of others.

    Conclusion

    The adaptation of health behaviors of the research samples with religious evidence shows the effect of adherence to Islamic rules on the individual and social behaviors of Iranian Muslims, which can be recommended for followers of other Abrahamic religions.

    Keywords: Spiritual Health, COVID-19, Religious evidence, Lifestyle
  • محمد جعفر سپهوند، مهروز جوادی*، مرتضی خاقانی زاده، جمیله مختاری، سعید باباجانی وفسی
    زمینه و هدف

    پرسنل نظامی با عوامل استرس زای زیادی روبرو هستند. این مطالعه به منظور شناخت مکانیسم های مقابله ای در مواجهه با عوامل استرس زا در پرسنل نظامی انجام شده است.

    روش ها

    این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی همبستگی و نمونه پژوهش آن 384 نفر از کارکنان نیروی دریایی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای طبقه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه عوامل استرس زا در نظامیان که توسط آزاد مرزآبادی ساخته شده و پرسشنامه مکانیسم های مقابله ای لازاروس-فولکمن بودند. عوامل استرس زا در شش حیطه (عوامل مربوط به منطقه محل اشتغال، عوامل اجتماعی، شغلی، شخصی، خانوادگی و عوامل مربوط به نظامی گری) و مکانیسم های مقابله ای دارای 8 زیر مقیاس مقابله مستقیم، فاصله گرفتن، خود کنترلی، طلب حمایت اجتماعی، پذیرش مسولیت، گریز- اجتناب، حل مساله برنامه ریزی شده و ارزیابی مجدد مثبت ارزیابی شدند. 

    یافته ها

    در بین عوامل استرس زا بالاترین سطح استرس مربوط به عوامل حیطه نظامی گری با میانگین 95/17 بود. بیشترین مکانیسم مقابله ای مورد استفاده ارزیابی مجدد مثبت با میانگین 65/10 بود. میانگین استفاده از مکانیسم های مساله محور به طور معنی دار بیشتر از مکانیسم های هیجان محور بود (0/001>P). بین اغلب عوامل استرس ز ا با مکانیسم های هیجان محور رابطه مستقیم و مثبت و با مکانیسم های مساله محور رابطه منفی و معکوس وجود داشت.

    نتیجه گیری

    این مطالعه نشان داد که افراد شرکت کننده در مقابله با عوامل استرس زا بیشتر از مکانیسم های مساله محور استفاده می کنند. با این وجود لازم است اقدامات مناسب جهت کاهش استفاده از راهکارهای هیجان محور و همچنین تقویت استفاده از مکانیسم های مقابله ای مساله محور صورت پذیرد.

    کلید واژگان: مکانیسم های مقابله ای, نیروهای نظامی, عوامل استرس زا
    Mohammad Jafar Sepahvand, Mahrooz Javadi*, Morteza Khaghanizadeh, Jamileh Mokhtari, Saeed Babajani Vafsi
    Background and Aim

    The military personnel face many stressors. This study aimed to identify coping mechanisms in the face of stressors in military personnel.

    Methods

    This is a cross-sectional study and the sample was 384 of staffs affiliated to Iranian Navy Force, who were selected by cluster random sampling. Data collection tools were demographic questionnaire, a military stressors questionnaire developed by Azad Marzabadi and Lazarus-Folkman's coping mechanisms questionnaire. Stressors were evaluated in six areas (factors related to the region of workplace, social, occupational, personal, familial and military-related factors) and coping mechanisms in eight subscales including; confronting coping, distancing, self-controlling, seeking social support, accepting responsibility, escape-avoidance, planful problem solving, and positive reappraisal.

    Results

    Among the stressors, the highest level of stress was related to the military with an average of 17.95. The most common coping mechanism was positive reappraisal with an average of 10.65. The mean use of problem-oriented mechanisms was significantly higher than emotion-driven mechanisms (P<0.001). There was a direct and positive relationship between most stressors factors and emotion-driven mechanisms and negative and reverse relationship with problem-oriented mechanisms.

    Conclusion

    The study found that participants were more likely to use problem-oriented mechanisms in coping with stressors. However, it is necessary to take appropriate measures to reduce the use of emotion-based solutions and also to strengthen the use of problem-oriented coping mechanisms.

    Keywords: Coping Mechanisms, Military Forces, Stressors
  • محمد جعفر سپهوند، مهروز جوادی*، جمیله مختاری، مرتضی خاقانی زاده، سعید باباجانی وفسی
    زمینه و هدف

    با توجه با اهمیت موضوع استرس شغلی و اثرات آن بر عملکرد نیروهای نظامی، پژوهش حاضر به بررسی سطح استرس شغلی و ارتباط آن با برخی از پارامترهای دموگرافیک و استخدامی در کارکنان برخی از یگان های نیروی دریایی ایران پرداخته است.

    روش ها

    این مطالعه توصیفی مقطعی در گروهی از پرسنل نیروی دریایی ایران در سال 1392 انجام شد. نمونه ها به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه استرس شغلی اسیپو و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 18 تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    تعداد 384 نفر از پرسنل نیروی دریایی با میانگین سنی 4/2±29/6 سال حضور داشتند. میانگین نمره استرس شغلی در کل افراد 26/1±163/2 بود که سطح نرمال استرس شغلی محسوب می شود. در مجموع 13/3 % افراد بدون استرس، 85/2  % دارای سطح استرس نرمال، 1/3 % استرس متوسط و 0/3 % استرس شدید داشتند. استرس شدید در بین افسران ارشد و آنهایی که استخدام رسمی بودند، ثبت شد. بیشترین سطح استرس شغلی مربوط به محیط فیزیکی با میانگین 68/8 % و کمترین میزان استرس شغلی در حیطه دوگانگی نقش با میانگین 24/2 % بود.

    نتیجه گیری

    اگرچه 85 درصد از پرسنل نیرویی دریایی سطح نرمالی از استرس را تجربه می کنند، با این وجود استرس شدید در افسران ارشد و کسانی که استخدام رسمی بودند ثبت شد. همچنین بیشترین سطح استرس در حیطه استرس محیط فیزیکی بود که ضروری است اقدامات لازم برای بهبود شرایط محیط کاری و کاهش استرس در این حیطه انجام شود.

    کلید واژگان: استرس شغلی, اسیپو, نیروی دریایی
    Mohammad Jafar Sepahvand, Mahrooz Javadi*, Jamileh Mokhtari, Morteza Khaghanizade, Saeed Babajani Vafsi
    Background and Aim

    Considering the importance of job stress and its effects on the performance of military forces, this study investigated the level of occupational stress and its relationship with some demographic and employment parameters in some Iranian Navy personnel.

    Methods

    This cross-sectional descriptive study was performed on a group of Navy personnel in Iran in 2013. Samples were selected by cluster sampling. The Osipo Job Stress Questionnaire and Demographic Questionnaire was used for data gathering. Data were analyzed using SPSS 18 software.

    Results

    There were 384 Navy personnel with a mean age of 29.6±4.2 years. The mean score of job stress in all subjects was 163.2±26.1, which is the normal level of job stress. Overall, 13.3% of subjects had no stress, 85.2% had normal stress, 1.3% had moderate stress and 0.3% had severe stress. Severe stress was recorded among senior officers and those employed in official hiring. The highest level of job stress was related to the physical environment with an average of 68.8% and the lowest level of job stress was in ambiguity with an average of 24.2%.

    Conclusion

    Although 85 % of Navy personnel experience a normal level of stress, severe stress was recorded in senior officers and those employed in official hiring. Also, the highest level of stress was in the physical environment, which required measures to improve work environment conditions and reduce stress in this area.

    Keywords: Job Stress, Osipow, Navy
  • یاسر سعید، مهروز جوادی*، جمیله مختاری نوری، مسعود سیرتی
    اهداف

    حرفه پرستاری سرشار از تعاملات، بخصوص در بعد هیجانی است. پرستاران می بایست توانایی شناخت و مدیریت هیجانات خود و بیماران را برای تصمیم گیری بهتر در موقعیت های پیش آمده و ارائه مراقبت کیفی داشته باشند. این مطالعه به منظور بررسی ارتباط میان مولفه های هوش هیجانی با برخی ویژگی های جمعیت شناختی در پرستاران انجام شد.

    روش ها

    این مطالعه توصیفی _مقطعی تحلیلی بر روی 212 پرستار بیمارستان های منتخب نظامی شهر تهران در سال 1390 انجام شد. برای اندازه گیری چهار مولفه هوش هیجانی از پرسشنامه برادبری و گریوز استفاده شد. داده ها با نرم افزار17 SPSS، آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    از نمونه ها 101 نفر زن و 111 نفر مرد بودند. میانگین نمره هوش هیجانی 4/79 بود. از میان چهار مولفه، خودآگاهی و آگاهی اجتماعی بالاترین امتیاز را دارا بود. از متغیرهای جمعیت شناختی تنها میان مولفه خود مدیریتی با سطح تحصیلات و میزان کارانه همبستگی معنی دار وجود داشت (03/0>p).

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد که هوش هیجانی بیشتر پرستاران در سطح متوسط بود. به علاوه از میان متغیرهای جمعیت شناختی تنها میان مولفه خود مدیریتی با سطح تحصیلات و میزان کارانه همبستگی معنی دار وجود داشت.

    کلید واژگان: مولفه های هوش هیجانی, ویژگی های جمعیت شناختی, پرستار
    Yaser Saeid, Mahrooz Javadi, Jamileh Mokhtari Noori, Masood Sirati
    Aims

    Nursing profession is full of interactions especially regarding its affective dimension. Nurses need to have a better understanding and management of their own and their patients’ emotions so that they will be able to make the right decisions and offer the best heath care services. The present study was an attempt to check the relationship between different components of emotional intelligence and some of the demographical variables in nurses.

    Method

    It was a cross-sectional descriptive-analytical study conducted in 2011 on 212 nurses (101 female and 111 male) in some selected military hospitals in Tehran، Iran. Bradberi and Greaves questionnaire was used in order to assess the components of emotional intelligence.

    Results

    The average emotional intelligence score was 79. 4. Self-awareness and social awareness had the highest scores among the four components. From among all the demographic variables، only the level of education and fee showed a significant correlation with self-management.

    Conclusion

    The results showed that the majority of nurses enjoyed an average level of emotional intelligence.

    Keywords: Emotional Intelligence, Demographic Variables, Nurses
  • وحید نجاتی، سارا ایزدی نجف آبادی، اتلا شجاع، مهروز جوادی، فاطمه رضایی
    مقدمه و هدف
    افتادن یک مشکل اصلی در سیستم های مراقبتی است و حدود 30% سالمندان، سالانه افتادن را یکبار یا بیشتر تجربه می کنند. عملکرد شناختی بعنوان یکی از ریسک فاکتورهای کلیدی در افتادن سالمندان محسوب می شود. در این مطالعه سعی بر آن داریم که وضعیت سلامت عمومی و شناختی سالمندان با و بدون سابقه ی افتادن را مقایسه کنیم.
    روش
    در این مطالعه 22 سالمند بدون سابقه ی افتادن (15 مرد و 7 زن) با 31 سالمند با سابقه ی افتادن (21 مرد و 10 زن) توسط پرسشنامه ی سلامت عمومی و آزمون ام ام اس ای مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفتند. آزمون تی مستقل جهت آنالیز داده ها استفاده شد.
    نتایج
    یافته ها نشان داد که نمره ی کلی سلامت عمومی (009/0=p) و مقیاس فرعی اضطراب و اختلال خواب (004/0=p) بین دو گروه تفاوت معنی داری دارند. مقایسه ی میانگین ها نشان داد که سالمندان با سابقه ی افتادن اختلال بیشتری نسبت به سالمندان بدون سابقه ی افتادن از نظر نمره ی کلی و اضطراب و اختلال خواب داشتند. نمره ی کلی سلامت شناختی در دو گروه با و بدون سابقه ی زمین افتادن تفاوت معنی داری دارد(022/0=p)، هر چند که این تفاوت در هیچ یک از مقیاس های فرعی آزمون مشاهده نشد. مقایسه ی میانگین ها نشان داد که اختلال شناختی در سالمندان با سابقه ی افتادن نسبت به سالمندان بدون سابقه ی افتادن بیشتر است.
    بحث: در این مطالعه ارتباط اضطراب و اختلال خواب با افتادن اثبات شد. اختلال در خواب می تواند با ایجاد حالت گیجی کلی منجر به افتادن شود. اضطراب و ترس از افتادن منجر به کاهش مشارکت افراد در فعالیت های فیزیکی معمول، تعادل، و افزایش خطر افتادن می شود که با روش های درمانی کاهش اضطراب می توان از افتادن پیشگیری کرد. بعلاوه احتمالا درمان های شناختی در دوران سالمندی نیز منحر به کاهش خطر افتادن می شود.
    کلید واژگان: اختلالات شناختی خفیف, سلامت روانی, سالمند, افتادن
    V. Nejati, S. Izadi, Najafabadi, O. Shoja, M. Javadi, F. Rezaee
    Background And Aim
    Falling is a main problem in all health systems and approximately 30% of elderly experience one or more falling every year. Cognitive function is known to be a main risk factor for elderly falling. In this study we aim to compare general health and general cognitive status in elderly with and without history of falling.
    Method
    In this study 22 elderly without history of falling (15 M، 7 FM) were evaluated and compared with 31 elderly with history of falling (21 M، 10 FM) using general health questionnaire (GHQ) and MMSE. Independent t-test is used for data analysis.
    Results
    Findings showed that differences of general health (p=0. 009)، and subtest of anxiety and sleep disorder (p=0. 004) between two groups are significant. Means comparison showed worst status in elderly with history of falling than those without in general health، sleep disorder، and anxiety. Significant difference between cognitive health score of faller and non-faller elders was seen (p=0. 022). Comparing means showed more cognitive impairment in elderly with history of falling than those without history of falling.
    Conclusion
    This study confirms relationship between anxiety، sleep disorder and falling. Sleep disorder may cause falling due to dizziness. Anxiety and fear of falling may cause limited physical activity، balance، and increased risk of falling. Therapeutic methods in reducing anxiety would avoid falling. In addition، cognitive therapy for elderly can reduce the risk of falling.
    Keywords: Mild Cognitive Impairment, Mental Health, Aged, Falling
  • مهروز جوادی، محمدجعفر سپهوند، حسین محمودی، ابوذر سوری
    مقدمه
    توجهبه سلامت روانی به عنوان بخشی جدایی ناپذیر در بهبود سلامت جامعه است. پرستاران به علت شرایط کاری خود بیشتر نیازمند تقویت در این حیطه می باشند. با توجه به اثرات مثبت آموزش مهارتهای زندگی، مطالعه حاضر به منظور تعیین تاثیر آموزش این مهارتها بر کیفیت زندگی پرستاران انجام شد.
    روش کار
    در این مطالعه نیمه تجربی، مهارتهای زندگی در سه حیطه خود آگاهی، برقراری ارتباط و کنترل استرس به پرستاران آموزش داده شد. 64 نفرکارشناس پرستاری به طور تصادفی انتخاب و به دو گروه کنترل و آزمون، هر کدام از گروه ها 32 نفر، تقسیم شدند. آموزش شامل چهارده جلسه 5/1 ساعته، سه بار در هفته بود. ابزار مورد استفاده پرسشنامه SF-36 بود و داده ها با نرم افزار SPSS-18 مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی باعث بهبود معنی داری در ابعاد عملکرد جسمی، درد بدنی، سلامت عمومی، نشاط و سرزندگی، عملکرد اجتماعی، سلامت روانی، سلامت جسمی و در کل افزایش کیفیت زندگی پرستاران (0001/0p<) می شود. ولی در دو حیطه نقش عاطفی (119/0=p) و نقش جسمی (666/0=(p تفاوتی معنی داری بین دو گروه کنترل و آزمون مشاهده نشد.
    نتیجه نهایی:آموزش مهارتهای زندگی می تواند تاثیر بسزایی در بهبود کیفیت زندگی پرستاران داشته باشد و می توان ازآن به عنوان یک اقدام موثر در این زمینه استفاده نمود.
    کلید واژگان: پرستاران, کیفیت زندگی, روابط بین فردی
    M. Javadi, M.J. Sepahvand, H. Mahmudi
    Background
    Paying attention to mental health as an integral part of improving public health is growing worldwide. Nurses due to their special working conditions need to be more powerful in this field. Due to the positive effects of life skills training، this study was conducted to evaluate the impact of training these skills on nurses'' quality of life.
    Methods
    In this quasi-experimental study 64 graduate nurses were randomly selected and then divided into control and case groups، each group contained 32 members. Life skills in 3 fields of self-awareness، communication and stress management were trained to the nurses. Training was done in 14 sessions which were held 3 times a week، every session lasted about 1/5 hours. Data gathering device was SF-36 questionnaire and data was analyzed by SPSS-18.
    Results
    The findings of this study indicated that life skills training causes significant improvement in the nurses'' physical functioning، bodily pain، general health، vitality، social functioning، mental health، physical health and ultimately quality of life (p<0. 0001). There wasnt seen any significant difference between the case and control groups in the realms of emotional and physical roles، respectively with (p=0. 119) and (p=0. 666).
    Conclusion
    Life skills training is effective in improving the quality of life of nurses so it can be considered as a useful measure in this field.
    Keywords: Interpersonal Relations, Nurses, Quality of Life
  • Yaser Saeid, Mahrooz Javadi *, Jamileh Mokhtari Noori
    Objective
    Professional nursing is recognised for having high working anxiety levels due to continuous interaction with patients, their family and colleagues in a high stress working environment. As a compilation of non cognitive skills and abilities, emotional intelligent could be helpful in controlling stress and increasing the individual’s productivity at work. Intensive Care Units’ employees experience higher stress levels as compared to General Units’. This study was conducted with the aim of comparing the emotional intelligence in general and Intensive Care Units.
    Methods
    This descriptive sectional analytic study was conducted on 212 participants of who were randomly selected from the individuals employed in the specialized and General Units of selected military hospitals of the city of Tehran, in 2011. In order to assess the emotional intelligence, Bradberi and Greaves (2005) Emotional Intelligence Questionnaire including 28 questions and 5 levels was used. The data obtained from this study was analysed using SPSS 17. software application’s descriptive analysis and statistical test.
    Findings
    The average emotional intelligence score for nurses 79.4 (±7.3) was calculated. The average relative frequency of emotional intelligence scores were categorized in five levels; Excellent (10.4%), Good (38.2%), Required Assistance (42.5%), Requires Work (8.5%) and Warning (0.5%). The highest frequency of emotional intelligence among the nurses employed in General Units was observed in Good level (46.1%). The highest frequency of the level of emotional intelligence among the nurses employed in Intensive Care Units was observed in Requires Assistance level (47.2%). This difference between general and Intensive Care Units was statistically significant (p = 0.02).
  • هادی گل افروز، عباس عبادی، محمد مهدی سالای، مهدی گل افروز شهری، مهروز جوادی *
    زمینه و هدف

    از آن جا که کارکنان مراقبت های بهداشتی - درمانی همیشه در معرض آسیب های شغلی خصوصا آسیب های ناشی از اجسام تیز و برنده هستند، مطالعه ای به منظور بررسی تاثیر اجرای برنامه مدیریت ایمنی بر سطح آگاهی، نگرش و عملکرد در کارکنان درمانی بیمارستان بقیه الله (عج) انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه به صورت تجربی در سال 1389 انجام شد که در آن، تعداد 115 نفر از هشت بخش همتراز انتخاب شدند و سپس 59 نفر در گروه آزمون و 56 نفر در گروه کنترل به صورت تصادفی تقسیم شدند. داده ها با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته شامل 59 سوال در حوزه های مربوط به آگاهی، نگرش و عملکرد کارکنان جمع آوری شد. بعد از دو ماه آموزش و اجرای اصول ایمنی در گروه آزمون، میزان آگاهی، نگرش و عملکرد کارکنان در هر دو گروه مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس داده ها با استفاده از آزمون های مجذور کای، تی مستقل و تی زوجی با نرم افزار SPSS 15 در سطح معناداری 05/0

     

    یافته ها

    میانگین نمرات آگاهی، نگرش و عملکرد در گروه آزمون قبل از مداخله به ترتیب 4/2±6، 2/6±1/52 و 3/10±5/80 و در گروه کنترل به ترتیب 3/2±9/5، 7±6/51 و 2/13±4/77 بود که تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد (05/0>P)؛ اما بعد از مداخله آگاهی، نگرش و عملکرد شرکت کنندگان در گروه آزمون به ترتیب 6/2±7/15، 7/2±1/58 و 6/4±87 و در گروه کنترل 8/1±2/6، 1/7±6/50 و 13±7/76 بود که تفاوت معناداری بین آن ها وجود داشت (001/0<P).

    نتیجه گیری

    اجرای برنامه مدیریت ایمنی موجب افزایش آگاهی، نگرش و عملکرد کارکنان درمانی و بهبود ایمنی گردید.

    کلید واژگان: مدیریت ایمنی, احتیاطات استاندارد, جراحات ناشی از اجسام برنده, آگاهی, نگرش, عملکرد
    Hadi Golafruz, Abbas Ebadi, Mohammadmehdi Salari, Mehdi Golafrooz, Mehroz Javadi
    Background and Purpose

    Health care personnel are always exposed to occupational injuries especially injuries due to sharp and cutting things. Therefore, the present study was designed and conducted to investigate the effect of safe management performance on knowledge, attitude and practice (KAP) levels of the health care personnel of Baqyatallah Hospital, Iran. Method and Materials: This experimental study was carried out in 2010, and 115 nurses were selected from 8 parallel wards; two random groups were shaped: experimental (n=59) and control (n=56) groups. The data were collected by a researcher-made questionnaire including 59 questions on the personnel’s knowledge, attitude and practice. The KAP was assessed in both groups after a two-month training period. The obtained data were analyzed in SPSS 15 using chi-square, independent and paired t-test (P<0.05).

    Results

    Mean scores of knowledge, attitude and practice in the experimental group before training were 6±2.4, 52.1±6.2 and 80.5±10.3 respectively; the corresponding scores in the control group were 5.9±2.3, 51.6±7 and 77.4±13.2 respectively; the difference between the two groups before training was not significant (P>0.05). However, the KAP scores of the experimental group after training became 15.7±2.6, 58.1±2.7 and 87±4.6 respectively, with the corresponding control group scores of 6.2±1.8, 50.6±7.1 and 76.7±13 respectively; the difference after training was significant (P<0.05).

    Conclusion

    Implementing the safety management program caused an increase in the knowledge, attitude and practice of health care personnel and improved the safety levels.

  • مهروز جوادی، اکرم پرنده، عباس عبادی، زهرا حاج امینی
    اهداف
    محیط های شغلی متفاوت بر روی کیفیت زندگی تاثیر گذارند و استرس های شغلی بر سلامتی و نیز کیفیت زندگی افراد تاثیر جدی دارند. توجه به سلامت و کیفیت زندگی پرستاران و سالم نگه داشتن این گروه در درجه اول به عنوان یک انسان و در درجات بعدی به عنوان فردی که حافظ سلامت اعضای دیگر جامعه است، از اهمیت زیادی برخوردار است. این مطالعه با هدف بررسی مقایسه ای کیفیت زندگی پرستاران در بخش های ویژه و داخلی- جراحی انجام شد.
    روش ها
    این مطالعه توصیفی- مقطعی روی 250 نفر از کارکنان پرستاری شاغل در بخش های مراقبت ویژه و داخلی- جراحی 2 بیمارستان آموزشی شهر تهران در سال 1387 انجام شد. واحد های پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها شامل پرسش نامه اطلاعات دموگرافیک و پرسش نامه کیفیت زندگی SF-36 بود. داده ها با استفاده از نرم افزار 15 SPSS با شاخص های آمار توصیفی و آزمون های استنباطی غیرپارامتریک شامل مجذور کای، من ویتنی، کروسکال والیس و اسپیرمن تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    میانگین نمره بعد سلامت جسمانی و بعد سلامت روانی و نمره کل کیفیت زندگی پرستاران در بخش های داخلی- جراحی و ویژه اختلاف معنادار نشان داد (05/0>p). بین رضایت اقتصادی، اجتماعی، شغلی و نوع بخش با کیفیت زندگی رابطه معنادار وجود داشت (05/0>p).
    نتیجه گیری
    با توجه به اجتناب ناپذیر بودن برخی از عوامل استرس زا در حرفه پرستاری و لزوم پیشگیری از آثار جسمی، روانی و رفتاری استرس بر شاغلین این حرفه، لازم است تمهیداتی در جهت بهبود شرایط محیط کار و ارتقای کیفیت زندگی آنان به کار گرفته شود. همچنین آموزش روش های مقابله ای به پرستاران پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: پرستار, کیفیت زندگی, بخش های مراقبت ویژه, بخش داخلی, جراحی
    Allaf Javadi M., Parandeh A., Ebadi A., Haji Amini Z
    Aims
    Different occupational environments affect the quality of life and occupational stress has serious effects on health and life quality. Paying attention to nurses’ health and quality of life and keeping them healthy is of great importance, first of all as a human being and then as people who are responsible for health of other society members. This study was performed to compare the quality of life in nurses of special care units and internal-surgical wards.
    Methods
    This descriptive-cross sectional study was performed on 250 nurses working in special care units and internal-surgical wards in two of Tehran’s educational hospitals in 2008. Study units were selected by systematic random sampling. Data collection tools were demographic data questionnaire and SF-36 quality of life questionnaire. Data were analyzed using descriptive statistical indices and inferential non-parametric statistical tests including Chi square, Mann-Whitney, Kruskal Wallis and Spearman test by SPSS 15 software.
    Results
    Mean scores of physical and mental health and total quality of life scores, showed significant difference between nurses of special care units and internal-surgical wards (p<0.05). There was a significant correlation between type of ward, economic, social and occupational satisfaction and quality of life (p<0.05).
    Conclusion
    Regarding some inevitable stressful factors in nursing occupation and the necessity of preventing physical, mental and behavioral consequences of stress on nurses, measures should be taken in order to develop their occupational environment and quality of life. Also, teaching oppositional methods to nurses is suggested.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال