میر سعید عطارچی
-
مقدمه
بیماری ترومبوسیتوز اولیه یک بیماری مزمن می باشد که می تواند باعث افزایش بروز اختلالات و بیماری های قلبی عروقی و مغزی شود. با توجه به سن شایع رخداد بیماری، این مطالعه با هدف ارزیابی تناسب شغلی در افراد مبتلا صورت گرفته است.
روش بررسیاین مطالعه از نوع مروری برای ارزیابی شواهد مربوطه به مرور 12 مطالعه انجام شده در بازه زمانی 1930 تا 2023 در پایگاه های اطلاعاتی معتبر مانند اسکوپوس، گوگل اسکولار و غیره پرداخته است.
نتایجمرور مطالعات انجام شده نشان داد که جهت ارزیابی تناسب شغلی بخصوص در مشاغل حساس از نظر ایمنی ارزیابی خطر بروز عوارض ماژور این اختلال بخصوص عوارض ترمبوتیک و خونریزی با بررسی سن، سابقه خانوادگی اختلالات، علایم بالینی و یافته های آزمایشگاهی، سابقه رخداد حوادث ترومبوتیک و طول مدت ابتلا به ترمبوسیتوز الزامی به نظر می رسد. علاوه بر این در ارزیابی تناسب شغلی این بیماران باید احتمال تشدید علایم بیماری در شرایط کار و احتمال بروز حوادث ترمبوتیک و خونریزی و میزان اختلال آن ها در کار و حیات فرد و آسیب به همکاران را مدنظر قرار داد.
نتیجه گیریدر مبتلایان به ترومبوسیتوز اولیه علایم مربوطه مانند سردرد، سرگیجه، وزوز گوش، کاهش وزن، تعریق شبانه یا تب باید موردبررسی قرار گیرند و آزمایش ها اولیه درخواست گردد. پیشنهاد می گردد شرایط کاری از نظر احتمال تشدید و بروز عوارض بیماری و سطح دسترسی به خدمات درمانی بررسی شود و در نهایت تصمیم گیری تناسب شغلی برحسب میزان این خطر و شرایط محیط کار صورت گیرد.
کلید واژگان: ترومبوسیتوز اولیه, تناسب شغلی, ارزیابی خطرIntroductionPrimary thrombocytosis is a chronic disease that can increase the risk of cardiovascular and cerebrovascular disorders. According to the common age of onset of the disease, this study was conducted to evaluate fitness for work in people with this disease.
Materials and MethodsThis article reviewed relevant evidence from 12 studies conducted between 1930 and 2023 obtained from authoritative databases such as Scopus, PubMed, Google Scholar, etc.
ResultsThe review of these studies showed that to evaluate fitness for work, especially in safety-sensitive jobs, it is necessary to assess the risk of major complications related to this disorder, especially thrombotic and bleeding events. Factors such as age, family history of disorders, clinical symptoms, laboratory findings, history of thrombotic events, and duration of thrombocytosis should be considered. In addition, when evaluating fitness for work in these patients, the possibility of exacerbation of symptoms in working conditions, the risk of thrombotic events and bleeding, and the impact of these disorders on the individual's work and life and injury to colleagues should be considered.
ConclusionIn people with primary thrombocytosis, related symptoms such as headache, dizziness, tinnitus, weight loss, night sweats, or fever should be investigated and preliminary tests should be requested. It is recommended to evaluate the working conditions in terms of the possibility of aggravation of symptoms, the occurrence of complications related to the disease, access to medical services, and finally making a decision about fitness for work based on the level of risk and the conditions of the work environment.
Keywords: Primary Thrombocytosis, Fitness for Work, Risk Assessment -
مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک، سال بیست و ششم شماره 1 (پیاپی 161، فروردین و اردیبهشت 1402)، صص 270 -281زمینه و هدف
افزایش قابل توجه استفاده از سموم دفع آفات، نگرانی در مورد اثرات احتمالی سوء آن بر سلامت انسان و محیط زیست را افزایش داده است. مواجهه مزمن با برخی آفت کش مانند حشره کش ها عوارض جدی بر ارگآن های مختلف بدن حتی پیش از بروز علایم بالینی دارد. در این مطالعه به ارزیابی یافته های بیوشیمیایی در کارگران کارخانه تولید حشره کش در گیلان پرداخته شد.
مواد و روش هامطالعه به صورت مقطعی بر روی 99 کارگر در مواجهه با حشره کش و 107 فرد بدون مواجهه در یک کارخانه تولید حشره کش در گیلان با روش نمونه گیری دردسترس و طی سال 2020 انجام شد. اطلاعات کارگران شامل شاخص های پارامترهای بیوشیمیایی و علایم بالینی مانند علایم مسمومیت مزمن با حشره کش با تمرکز بر سیستم تنفسی (سرفه، تنگی نفس و...)، سیستم نورلوژیک (خستگی، ترمور، کرامپ، ضعف عضلانی و...)، سیستم سایکولوژیک (اختلال خواب، اضطراب و...) و سیستم پوستی (قرمزی، خارش و...) از پرونده سلامت شغلی کارکنان جمع آوری شد. درنهایت به مقایسه یافته های بیوشیمیایی و علایم بالینی در دو گروه مواجهه و غیرمواجهه در نسخه 16 نرم افزار SPSS پرداخته شد.
ملاحظات اخلاقیاین طرح با کد اخلاقی IR.GUMS.REC. 1399.632 مورد تایید کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی گیلان قرار گرفت.
یافته هانتایج این مطالعه نشان داد فراوانی علایمی مانند سردرد، خارش پوستی، سرفه و اختلال خواب در گروه مواجهه بیشتر بود (0/05>P). براساس یافته های بیوشیمیایی، مقادیر اوره و کراتینین خون، مقدار آلکالن فسفاتاز و قند ناشتای خون در گروه مواجهه به طور معناداری از گروه غیرمواجهه بیشتر بود 0/05>P. ترومبوسیتوز در 9/09 درصد از کارگران در گروه مواجهه مشاهده شد و در کارگران با سابقه کار بیش از 11 سال رایج تر بود.
نتیجه گیریمواجهه مزمن با حشره کش ها ممکن است باعث ایجاد ترومبوز و تغییراتی در شاخص های بیوشیمیایی مانند افزایش اوره و کراتینین خون و آلکالن فسفاتاز و قند ناشتای خون شود و ممکن است با علایم بالینی مانند سردرد و خارش و سرفه و اختلال خواب همراه باشد. پیشنهاد می شود انواع بیولوژیک مانیتورینگ در کارگران در مواجهه با حشره کش در دوره کوتاه تری صورت گیرد.
کلید واژگان: حشره کش, مواجهه شغلی, سمیت, آزمایشات هماتولوژیکBackground and AimThe high use of pesticides has increased the concern about its possible harm to individual and environment health. Chronic exposure to pesticides has serious effects on different body organs even before the onset of clinical symptoms. In this study, we aim to evaluate clinical and biochemical characteristics of male workers in a pesticide production factory in Guilan province, Iran.
Methods & MaterialsThis cross-sectional study was conducted on 99 male workers exposed to pesticide and 107 people without exposure who were employed in a pesticide production factory in Guilan and selected using a convenience sampling method in 2020. Their demographical data as well as clinical characteristics such as respiratory symptoms (cough, shortness of breath, etc.), neurological symptoms (fatigue, tremors, cramps, muscle weakness, etc.), psychological symptoms (sleep disorders, anxiety, etc.) and skin symptoms (redness, itching, etc.) were collected from the occupational health records of the workers. Finally, the biochemical parameters were compared between the two groups. Statistical analysis was performed in SPSS software, version 16.
Ethical ConsiderationsThis study was approved by the Research Ethics committee of Guilan University of Medical Science, Rasht, Iran (Code: IR.GUMS.REC.1399.632). Informed consent was obtained from all participants in this study.
ResultsThe frequency of symptoms such as headache, itchy skin, cough, and sleep disorders was higher in the exposed group (P<0.05). Based on the biochemical findings, blood urea level, creatinine level, alkaline phosphatase, and fasting blood sugar level were significantly higher in the exposed group (P<0.05). Thrombocytosis was observed in 9.09% of exposed workers, which was higher in those with more than 11 years of work experience.
ConclusionChronic exposure to pesticide can cause thrombosis, changes in biochemical parameters, and clinical symptoms. It is recommended that biological monitoring should be conducted in exposed workers at a shorter interval.
Keywords: Pesticides, Occupational exposure, Toxicity, Hematological tests -
مقدمه و هدف
افزایش قابل توجه استفاده از سموم دفع آفات، نگرانی در مورد اثرات احتمالی سوء آن بر سلامت انسان و محیط زیست را افزایش داده است. مواجهه مزمن با برخی آفت کش مانند حشره کش ها عوارض جدی بر ارگآنهای مختلف بدن حتی پیش از بروز علایم بالینی دارد. در این مطالعه به ارزیابی یافته های بیوشیمیایی در کارگران کارخانه تولید حشره کش در گیلان پرداخته شد.
مواد و روش هامطالعه به صورت مقطعی بر روی 99 کارگر مواجهه با حشره کش و 107 فرد بدون مواجهه در یک کارخانه تولید حشره کش در گیلان با روش نمونه گیری در دسترس و طی سال 2020 انجام شد. اطلاعات کارگران شامل شاخص های پارامترهای بیوشیمیایی و علایم بالینی مانند علایم مسمومیت مزمن با حشره کش با تمرکز بر سیستم تنفسی (سرفه، تنگی نفس و...)، سیستم نورلوژیک (خستگی، ترمور، کرامپ، ضعف عضلانی و...)، سیستم سایکولوژیک (اختلال خواب، اضطراب و...) و سیستم پوستی (قرمزی، خارش و...) از پرونده سلامت شغلی کارکنان جمع آوری گردید. در نهایت به مقایسه یافته های بیوشیمیایی و علایم بالینی در دو گروه مواجهه و غیرمواجهه در نرم افزار SPSS نسخه 16 پرداخته شد.
یافته هانتایج این مطالعه نشان داد فراوانی علایمی مانند سردرد، خارش پوستی، سرفه و اختلال خواب در گروه مواجهه بیشتر بود (05/0>p). بر اساس یافته های بیوشیمیایی، مقادیر اوره و کراتینین خون، مقدار آلکالن فسفاتاز و قند ناشتای خون در گروه مواجهه به طور معنی داری از گروه غیرمواجهه بیشتر بود 05/0>P. ترومبوسیتوز در 09/9 % از کارگران در گروه مواجهه مشاهده شد و در کارگران با سابقه کار بیش از 11 سال رایج تر بود.
نتیجه گیریمواجهه مزمن با حشره کش ها ممکن است باعث ایجاد ترومبوز و تغییراتی در شاخص های بیوشیمیایی مانند افزایش اوره و کراتینین خون و آلکالن فسفاتاز و قند ناشتای خون شود و ممکن است با علایم بالینی مانند سردرد و خارش و سرفه و اختلال خواب همراه باشد. پیشنهاد می شود انواع بیولوژیک مانیتورینگ در کارگران در مواجهه با حشره کش در دوره کوتاهتری صورت گیرد.
کلید واژگان: حشره کش, مواجهه شغلی, سمیت, آزمایشات هماتولوژیکBackground and aimsThe significant increase in the use of pesticides has increased the concern about its possible harm to individual health and the environment. Chronic inflammation with some pesticides and insecticides has serious effects on different organs of the body even before clinical symptoms appear. In this study, we aimed to evaluate biochemical findings in the insecticide production factory in Guilan province, Iran.
Materials and methodsThis cross-sectional study was conducted on 99 workers exposed to insecticides and 107 people without exposure in an insecticide production factory in Guilan with an available sampling method during 2020. Demographical data and clinical charaterictics of participants, such as symptoms of chronic insecticide poisoning, focusing on the respiratory system (cough, shortness of breath, etc.), neurological system (fatigue, tremors, cramps, muscle weakness, etc), the psychological system (sleep disorder, anxiety, etc.) and the skin system (redness, itching, etc.) were collected from the occupational health records of the employees. Statistical analysis was performed using SPSS software (version 16).
FindingsThe results of this study showed that the frequency of symptoms such as headache, skin itching, cough, and sleep disorder was higher in the exposure group (P<0.05). Based on the biochemical findings, blood urea and creatinine, alkaline phosphatase, and fasting blood sugar levels were significantly higher in the exposure group than in the non-exposure group (P<0.05). Thrombocytosis was observed in 9.09% of workers in the exposed group and it was more common in workers with more than 11 years of work experience.
ConclusionChronic exposure to insecticides may cause thrombosis and changes in biochemical indicators such as increased blood urea and creatinine, alkaline phosphatase, and fasting blood sugar, and may be associated with clinical symptoms such as headache, itching, cough, and sleep disturbance. Be it is suggested that various types of biological monitoring should be done in workers exposed to insecticides in various time duration.
Keywords: Insecticides, Occupational exposure, Toxicity, Hematological tests -
زمینه
همه گیری جهانی ویروس کووید-19 منجر به بروز موارد جدیدی از افسردگی، استرس و تشدید مسایل مربوط به سلامت روان در دانشجویان پزشکی به عنوان یک گروه در معرض خطر ابتلا شده است.
هدفمطالعه حاضر به منظور ارزیابی کیفیت زندگی حرفه ای کارورزان دانشگاه علوم پزشکی گیلان طی همه گیری کووید-19در سال 1399 انجام شد.
روش هااین پژوهش از نوع تحلیلی مقطعی است که بر روی 152 کارورز پزشکی در سال 1399 انجام شد. کیفیت زندگی حرفه ای کارورزان با استفاده از پرسش نامه استاندارد کیفیت زندگی حرفه ای مورد بررسی قرار گرفت.
یافته هامیانگین نمرات 3 زیرمقیاس کیفیت زندگی حرفه ای، شامل رضایت از شفقت، خستگی و استرس آسیب زای ثانویه به ترتیب 8/3±38/4، 5/4±30/9 و 7/5±25/3 بود. بین میانگین نمرات رضایت ناشی از شفقت شغلی با برخی متغیرها نظیر وضعیت تاهل، سابقه بیماری های زمینه ای، مدت زمان شیفت کاری و وضعیت بومی بودن تفاوت آماری معنا داری مشاهده شد.
نتیجه گیرینتایج این مطالعه نمرات کیفیت زندگی حرفه ای کمتری را نسبت به سایر مطالعات مشابه نشان داد، اما باتوجه به نوسانات شیوع بیماری کووید-19 در ایران، انجام تحقیقات بیشتر ضروری است. همچنین به دلیل اینکه این مطالعه بر روی کارورزان یک دانشگاه انجام شده است، نمی توان نتایج را به همه کارورزان پزشکی تعمیم داد. بنابراین، انجام مطالعات چندمرکزی بر روی سایر کارآموزان پزشکی نیز توصیه می شود.
کلید واژگان: کووید-19, کیفیت زندگی حرفه ای, رضایت ناشی از شفقت شغلی, استرس ثانویهBackgroundThe coronavirus disease 2019 (COVID-19) pandemic led to depression, stress and mental health problems in medical students working in hospitals.
ObjectiveThe present study aims to evaluate the professional quality of life (QoL) of medical interns in Rasht, Iran during the COVID-19 pandemic.
MethodsThis cross-sectional study was conducted on 152 medical interns working in hospitals affiliated to Guilan University of Medical Sciences in 2020. The professional QoL was assessed using the professional quality of life scale (ProQOL).
ResultsThe mean scores of compassion satisfaction, burnout, and secondary traumatic stress were 38.4±8.3, 30.9±5.4, and 25.3±7.5, respectively. Compassion satisfaction had a significant relationship with marital status, history of underlying diseases, being resident of the city, and work shift duration.
ConclusionThe professional QoL of medical interns in Rasht is low. Considering the differences in the spread of COVID-19 in Iran, it is necessary to conduct more study in other cities and on other medical trainees.
Keywords: COVID-19, Professional quality of life, Compassion satisfaction, Burnout, Secondary traumatic stress -
مجله سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران، سال سی و نهم شماره 3 (پیاپی 155، پاییز 1400)، صص 164 -170
یکی از چالش های مهم در ایمنی راه، بروز حملات ناتوانی ناگهانی در حین رانندگی می باشد. تخمین احتمال وقوع و پیامد وقوع حملات، از نکات مهم در مورد سلامت شغلی رانندگانی است که بدلیل بیماری، پتانسیل بالقوه رخداد حملات ناتوانی ناگهانی را دارند. به عبارتی تعیین اینکه به دنبال وقوع حمله ناتوانی ناگهانی در حین رانندگی به چه میزان احتمال وقوع تصادف وجود دارد و یا شناخت انواع شرایط پزشکی که می توانند باعث حملات ناگهانی شده و اینکه این بیماری ها فرصت کافی جهت هدایت ایمن خودرو به کنار جاده را به راننده می دهد یا نه، از نظر ارزیابی تناسب شغلی رانندگان پراهمیت می باشد. در این مطالعه جهت پاسخ به این سوال که متعاقب رخداد ناتوانی ناگهانی در رانندگان امکان هدایت خودرو به کنار جاده وجود دارد به جستجوی مطالعات در پایگاه های اطلاعاتی معتبر Embase ,UpToDate, PubMed, Medline (Ovid), Scopus و web of Science پرداخته شد. انواع بیماری ها از جمله بیماریهای قلبی (مانند انفارکتوس میوکارد، آریتمی و...)، سکته های مغزی، صرع، دیابت و... می توانند در حین رانندگی با حملات ناتوانی ناگهانی همراه باشند. البته در بیشتر مواقع راننده فرصت کافی جهت هدایت خودرو به کنار جاده را پیدا می کند. هر چند که برخی شرایط پزشکی مانند سنکوپ این فرصت را برای راننده فراهم نکرده و می تواند پیامد ناگوار متعاقب این حملات را در رانندگان ایجاد کند.
کلید واژگان: ناتوانی ناگهانی, رانندگی خودرو, حوادث جاده ایBackgroundOne of the major challenges in road safety is the occurrence of sudden disability attacks while driving. An important point about the occupational health of drivers who have patients who have the potential for sudden disability attacks is to estimate the likelihood and consequences of the attacks. In other words, how likely is an accident to follow a sudden disability while driving? Understanding the types of medical conditions that can cause sudden attacks and whether or not these diseases give the driver ample opportunity to drive safely on the side of the road is important in assessing drivers’ job fit. In this study, in order to answer the question that it is possible to drive a car along the road following the occurrence of sudden disability in drivers, research has been done in the reputable databases of Embase, UpToDate, PubMed, Medline (Ovid), Scopus and Web of Science. A variety of diseases such as heart disease (such as myocardial infarction, arrhythmia, etc.), stroke, epilepsy, diabetes, etc., are associated with sudden disability attacks even while driving. But in most cases, the driver has enough opportunity to drive the car to the side of the road. However, some medical conditions such as syncope, etc. do not provide this opportunity for the driver and can have unfortunate consequences for drivers following these attacks.
Keywords: Sudden incapacity, Automobile Driving, Road Accident, Pull over -
مقدمه
حوادث عروقی مغزی یک بیماری نسبتا شایع در جوامع در حال توسعه محسوب می گردد. این بیماری یکی از مهمترین دلایل ناتوانی ناگهانی غیر قلبی محسوب می گردد. از طرف دیگر طبعا این بیماری می تواند در سنین کاری و در رانندگان رخ دهد؛ بنابراین ارزیابی تناسب شغلی در یک راننده با سابقه حوادث عروقی مغزی می تواند یک چالش مهم برای پزشک سلامت شغلی و ایمنی راه باشد.
روش بررسیدر این مطالعه جهت شناخت شاخص های اصلی و نحوه ارزیابی تناسب شغلی در یک راننده با سابقه حوادث عروقی مغزی به جستجوی پژوهش ها در پایگاه های اطلاعاتی معتبر Embase,UpToDate, PubMed, Medline (Ovid), Scopus و web of science پرداخته شده است. شاخص هایی که در این ارزیابی باید مد نظر قرار گیرد شامل نوع و شدت حوادث عروقی مغزی، میزان احتمال خطر تکرار حمله حوادث عروقی مغزی، نوع و میزان نقص عضو در راننده متعاقب حوادث عروقی مغزی و... می باشد. همچنین در این مطالعه به چند راهنما در مورد کمک به تصمیم سازی در مورد نحوه ادامه رانندگی پرداخته شده است.
یافته هاسکته مغزی رایج ترین بیماری عصبی حاد در بین بزرگسالان در سن کار است. تقریبا یک چهارم سکته های مغزی در سنین کاری رخ می دهد. بیماری مغزی عروقی می تواند منجر به ناتوانی ناگهانی غیرمنتظره شود. تقریبا 50 درصد از افراد مبتلا به سکته مغزی در کشورهای توسعه یافته مایل به ادامه رانندگی هستند.
نتیجه گیریمواردی همچون احتمال رخداد حوادث عروقی مغزی و ناتوانی ناگهانی در آینده و مقایسه این میزان با خطر قابل پذیرش و همچنین میزان نقص عضو به وجود آمده به علت حوادث عروقی مغزی و تداخل آن با رانندگی باید مدنظر قرار گیرد. همچنین داروهای مصرفی و عوارض جانبی آن ها و بیماری های همراه دیگر باید در این ارزیابی تناسب شغلی مدنظر قرار گیرد.
کلید واژگان: حوادث عروقی مغزی, تناسب شغلی, رانندگی خودرو, حوادث جاده ایIntroductionStroke is considered a relatively common disease in developing societies. This disease is one of the most important causes of sudden non-cardiac incapacity. On the other hand, the disease can naturally occur in working-age and drivers. Therefore evaluation of the fitness for work in a driver with a history of stroke can be a significant challenge for the occupational health physician and road safety.
Materials and MethodsIn this study, to identify the main indicators and evaluate job fitness in a driver with stroke history, research has been conducted in valid databases such as Embase, UpToDate, PubMed, Medline (Ovid), Scopus, and web of science. Indicators that should be considered in this evaluation include the type and severity of the stroke, the probability of recurrence of the stroke attack, the degree and type of limb defect in the driver following the stroke, etc. Also in this study has been paid to some guidelines for help in deciding how to continue driving.
ResultsStroke is the most common acute neurological disease among working-age adults. About a quarter of strokes occur at working age. Cerebrovascular disease can lead to sudden disability. Approximately 50% of people with stroke in developed countries want to continue driving.
ConclusionThings such as the probability of occurrence of stroke and sudden incapacity in the future and comparing this amount with acceptable risk and the amount of limb defect caused by stroke and its interference with driving should be considered. Also, consumption medications and their side effects and other comorbidities should be considered in this job fitness evaluation.
Keywords: Storke, Fitness for work, Automobile Driving, Road Accident -
مقدمه
میزان توسعه یافتگی کشور با شاخص های پژوهشی چون تعداد مقاله های چاپ شده تعیین می شود. عوامل بسیاری می توانند زمینه ساز انجام نشدن پژوهش باشند.
هدفتعیین موانع اجرای پژوهش از دیدگاه استادان هییت علمی دانشگاه علوم پزشکی گیلان در سال 1396.
مواد وروش هادر این پژوهش ترکیبی، روش گردآوری داده های کمی، پرسشنامه آسیب شناسی پژوهشی اعضای هییت علمی بود. تعداد اعضای هییت علمی، 442 نفربود که بر پایه جدول مورگان، 205 نمونه تعیین برای توصیف داده ها از شاخص های آماری مناسب استفاده شد. در بخش کیفی، نمونه گیری به صورت هدفمند آغاز aد و تا اشباع داده ها ادامه یافت. روش گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختار و واکاوی داده ها با رویکرد تحلیل محتوای هفت گامه ای انجام شد. درستی و دقت داده ها نیز با معیارهای پیشنهادی Lincoln & Guba تعیین شد.
نتایجدر بخش کمی، مهم ترین عوامل دربردارنده شامل عوامل مدیریتی (ارتباط کم دانشگاه با دانشگاه های خارجی) ((7.36) 55)، عوامل توانمندسازی (آشنانبودن با روش های آماری مربوطه)((0.12) 18)، ضوابط اداری (طولانی بودن گامه های چاپ مقاله) ((0.40) 60)، عوامل شخصی (تدریس بیش از اندازه)((7.30) 46)، عوامل اجتماعی (ناکافی بودن برانگیزنده های معنوی مناسب)((7.24) 37) و عوامل اقتصادی (پایین بودن پشتیبانی مالی پژوهش در سطح کشور)((3.37) 56) بودند. در بخش کیفی، چهار طبقه اصلی (چالش های فردی، زیر ساخت خدشه دار، نیروی همکار پژوهشی محدود شده و دلسردی نتیجه پژوهش) و پانزده زیر طبقه برون آورده شدند.
نتیجه گیریبا توجه به یافته های این مطالعه و برای بهبود کمی و کیفی پژوهش در اعضای هیات علمی پیشنهاد می شود به مواردی مانند نیروبخشی انگیزه پژوهشی اعضای هیات علمی با در نظر گرفتن آساینده های پژوهشی و امتیاز ویژه و نیز معادل سازی خویشکاری پژوهشی آنها بیشترپرداخته شود.
کلید واژگان: ایران, پژوهش, دانشگاهIntroductionThe extent of development of a country is determined by research indicators such as the number of published articles. Many factors can cause a lack of research.
ObjectiveThe present study aimed at identifying obstacles to the implementation of the research from the viewpoint of faculty members of Guilan University of Medical Sciences in 2018.
Materials and MethodsIn this combined research, the quantitative data were collected by the faculty members of the research pathology questionnaire. The appropriate statistical indices were used to describe the data. In the qualitative section, sampling was purposeful and continued until data saturation. Data were collected through semi-structured interviews and data analysis was carried out using a seven-step content analysis approach. The accuracy and accuracy of the data were also determined by Lincoln & Gubachr('39')s proposed criteria.
ResultsIn the quantitative part, the most important inhibitor factors include management factors (low communication between university and foreign universities), empowerment factors (lack of familiarity with relevant statistical techniques), administrative rules (length of paper publishing stages), and personal factors (teaching too much), social factors (inadequate intellectual incentives) and economic factors (inadequate research budget and lack of research facilities). In the qualitative section, the four main categories (individual challenges, dysfunctional infrastructure, Limited Research Partner, and discouragement of the research result) and fifteen sub-floors were extracted.
ConclusionAccording to the results of this study, in order to improve the quantitative and qualitative research among faculty members, it is suggested that the respective authorities consider such issues as strengthening the research motivation of faculty members taking advantage of research facilities and special privileges, and also equivalence of research tasks.
Keywords: Iran, Research, University -
مقدمه
هنگامی که بیمار به علت نارضایتی، بیمارستان را با رضایت شخصی ترک می کند، مراحل درمان کامل نمی شود و می تواند عوارض جدی برای وی بدنبال داشته باشد. با توجه به این که عوامل موثر بر نارضایتی بیمار و علل ترخیص با رضایت شخصی می تواند در مناطق و مراکز درمانی مختلف متفاوت باشد این مطالعه طراحی شد.
هدفبررسی علل ترخیص با رضایت شخصی بیماران بستری در بخش اورژانس بیمارستان رازی رشت در سال 1395 .
مواد و روش ها :
نوع مطالعه، توصیفی و گذشته نگر بوده است. نمونه گیری به روش سر شماری انجام شد. به طوری که تمامی بیماران مرخص شده با رضایت شخصی از بخش اورژانس بیمارستان رازی شهر رشت در سال1395 ارزیابی شدند. برای گرد آوری داده های این پژوهش از اطلاعات فرم ترک بیمارستان با مسئولیت شخصی موجود در پرونده های بیمارانی که با رضایت شخصی ترخیص شده بودند. اطلاعاتی از جمله علت و مدت بستری و دلایل تمایل به ترک بیمارستان به رغم تکمیل نشدن روند درمانی براساس فرم موجود در بیمارستان و اظهار نظر بیمار گرد آوری شد.
نتایج :
بیشتر افراد ترخیص شده با رضایت شخصی مذکر (9/60 درصد) و متاهل (3/81 درصد) بودند. 7/49 درصد کمتر از یک روز در بیمارستان اقامت کرده بودند و 9/50 درصد بستری این بیماران در نوبت کاری شب بوده است. از مهم ترین دلایل ترک بیمارستان با رضایت شخصی، نداشتن تمایل به ادامه درمان (4/39 درصد)، بهبود حال عمومی (3/19 درصد) و ادامه درمان در بخش خصوصی (7/11 درصد) بوده است.
نتیجه گیری:
به نظر می رسد بهتر است فرم ترک بیمارستان با رضایت شخصی بازبینی شود. گزینه ی عدم تمایل به ادامه ی درمان که کلی و مبهم است، با پرسش دقیق تر و جزییات بیشتر جایگزین شود. در بین عللی که منجر به ترک بیمارستان با رضایت شخصی می شوند، دلایلی که بیشتر به خود بیمار مرتبط هستند در اولویت است.
کلید واژگان: ترخیص بیمار, خدمات اورژانس بیمارستان, رضایت شخصیIntroductionWhen the patient discharges from the hospital against medical advice because of dissatisfaction, the treatment will not be complete and can lead to serious complications for the patient.
ObjectiveThis research is done, with the aim of reviewing the reasons of discharging against medical advice of hospitalized patients in emergency department in Razi hospital, Rasht, 2016-2017.
Materials and MethodsThe type of research is descriptive and retrospective. Sampling of this study was done by census method so that all patients discharged against medical advice from emergency department of Rasht, Razi hospital in 2016-2017, were evaluated. To collect the data, we used the information in discharging forms against medical advice, available in the discharged patient’s files.
ResultsIn this research, most of the discharged persons against medical advice were males (60/9%), and married (81/3%) with 49/7% of them were admitted at night shift. A number of important reasons for discharging against medical advice were unwillingness to continue treatment (39/4%), general improvement (19/3%) and continued treatment in the private center (11/7%).
ConclusionBased on the results, it seems better to review and rewrite the form of discharge from the hospital against medical advice. The option of unwillingness to continue treatment that is ambiguous should be replaced with more detailed questions and further details. Also, giving the necessary information to the treatment staff about discharging against medical advice and its outcomes, how to properly write the forms of discharging against medical advice and legal issues related to this matter, are all highly recommended.
Keywords: Emergency Service, Hospital, Patient Discharge, Personal Satisfaction -
مجله سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران، سال سی و هفتم شماره 3 (پیاپی 147، پاییز 1398)، صص 139 -143
دیابت یک بیماری شایع در جهان و در کشور ما محسوب می گردد. بخشی از افراد مبتلا به دیابت در سنین شغلی بسر برده و شاغل می باشند. پزشکان سلامت شغلی نقش مهمی در ارزیابی کارگرانی دیابتی با هدف به حداقل رساندن پیامدهای مشکلات سلامتی حاد و مزمن را در محیط کار دارند. تصمیم سازی در مورد تناسب شغلی فرد دیابتی یکی از مقوله های مهم و پیچیده می باشد. حداقل فایده اشتغال برای افراد دیابتی، کسب درآمد و در نتیجه تقبل هزینه های درمانی توسط فرد بوده و طبعا بطور غیرمستقیم باعث ارتقاء سلامت روحی از جمله پیشگیری از بروز افسردگی شاغل را به همراه خواهد داشت. عواملی مانند رژیم درمانی، وظایف لاینفک شغلی، نوع شیفت کاری، سابقه هیپوگلیسمی و غیره می توانند در تصمیم گیری جهت ارزیابی تناسب شغلی موثر باشند. البته ارزیابی تناسب شغلی در کشورهای در حال توسعه مانند ایران بعلت کمبود فرصت شغلی و احتمال مخفی کاری توسط شاغل یا متقاضی کار در موارد مختلف مانند عدم اظهار سابقه هیپوگلیسمی بغرنج تر می گردد. بطور کلی بنظر می رسد با کمی تعدیل در شرایط کاری، اکثر افراد مبتلا به دیابت می توانند به کار خود ادامه دهند. در این مقاله مروری از منظر هیپوگلیسمی به ارزیابی تناسب شغلی پرداخته شده است.
کلید واژگان: دیابت, هیپوگلیسمی, تناسب شغلیDiabetes mellitus is a common disease in Iran and all around the world. A number of diabetic patients are in occupational age range and employed. Occupational health physician with the aim of decreasing both the acute and chronic complication of Diabetes mellitus in diabetic employees, play an important role in evaluation of these individuals. Decision on the appropriateness of a job for diabetic individual is a very complex and important issue. The least benefit which occupation could have for a diabetic individual is to earn money and cover the expensed associated with their illness, a point which indirectly improves their mental health including preventing depression, etc. Several factors such as diet, job-related tasks, type of work shift, history of hypoglycemia, etc. could affect the decision on the appropriateness of an occupation. However, in developing countries such as Iran because of lack of job opportunities and the probability of hiding the issue of hypoglycemia by job-seekers, job suitability assessment is difficult. Overall it seems that by making the work environment slightly suitable for diabetic patients, most of them could continue with their job. In this article, job-suitability is evaluated in regard to hypoglycemia condition in diabetic individuals.
Keywords: Diabetes mellitus, Hypoglycemia, Job suitability assessment -
مقدمه
دیابت یک بیماری شایع در جهان و در کشور ما محسوب می گردد. عوارض هایپرگلیسمی می تواند در دراز مدت بر روی توانایی انجام کار اختلال ایجاد نماید. در دراز مدت هایپرگلیسمی مزمن یک خطر برای عملکرد شناختی محسوب می گردد. تصمیم سازی در مورد تناسب شغلی فرد دیابتی یکی از مقوله های مهم و پیچیده می باشد.
هدفاین پژوهش در نظر دارد با بررسی شواهد علمی، راهکارهای مناسبی جهت تصمیم گیری جامع تر برای ارزیابی تناسب شغلی این افراد ارایه نماید.
روش کاردر این مقاله مرروی آخرین منابع موجود و معتبرترین منابع بخصوص بانک های اطلاعاتی Scopus ،Science Direct ، Pub Med، Google Scholar، SID، وMagiran مورد ارزیابی قرار گرفت و جنبه های مختلف ارزیابی تناسب شغلی در افراد دیابتی از منظر هایپر گلایسمی مورد تحلیل قرار گرفت.
بحث و نتیجه گیریارزیابی خطر فردی و توانایی های فرد دیابتی در مقایسه وظایف لاینفک شغل مورد نظر در ارزیابی تناسب شغلی مهم می باشد و از یک فرد دیابتی تا فرد دیگر مبتلا به دیابت برحسب خطرات فردی و شغلی تصمیمات می تواند متفاوت باشد. اکثر افراد دیابتی در بیشتر مشاغل می توانند اشتغال داشته و بهره وری و کارایی مناسبی داشته و وظایف خود را بصورت ایمن انجام دهند. در خیلی از موارد با، حمایت کارفرمایان و تعدیل شرایط محیط کار بیماران دیابتی می توانند به طور ایمن و با کارایی مناسب به کار خود ادامه دهند.
کلید واژگان: دیابت, هایپرگلایسمی, تناسب شغلیIntroductionDiabetes is a prevalent disease in our country and in the world. Hyperglycemia complications can impact on ability to work. Decision making about fitness for work in diabetic patients is important and complicated.
ObjectiveThe aim of this study was assessment scientific evidence and present suitable approach for fitness for work in diabetic patients.
MethodsIn this review article the last evidence from Scopus, Science Direct, Pub Med, Google Scholar, SID and Magiran Data Bass was evaluated and different aspects of fitness for work in hyperglycemia of diabetics of diabetic patients was analyzed.
Discussion and ConclusionAssessment of personal risk and diabetic patient abilities in comparison with inherent requirements of the job is important in decision making about fitness for work. Most of these patients can work and have acceptable efficacy and safety in most of the jobs. In most of job situations, with support of the employer and job environment modifications, diabetic patients can work with acceptable efficacy and safety.
Keywords: Diabetets, Hyperglycemia, Fitness for work -
زمینهمطالعات اندکی در کشور ما در مورد وضعیت ظرفیت قلبی عروقی در آتش نشانان انجام شده است. هدف این مطالعه ارزیابی ظرفیت هوازی و ارتباط آن با سبک زندگی در آتش نشانان بود.روش کاراین مطالعه در سال 93 و بر روی 165 آتش نشان مرد انجام شد. اطلاعاتی نظیر اطلاعات دموگرافیک، طبی و شغلی از طریق مصاحبه مستقیم جمع آوری شد. سبک زندگی افراد در سه سطح فعالیت فیزیکی، مصرف سیگار و وضعیت شاخص توده بدنی ارزیابی شد. برای ارزیابی ظرفیت هوازی شرکت کنندگان و انجام تست ظرفیت هوازی ساب ماکسیمال از پروتکل ACSM (دانشکده پزشکی ورزشی آمریکا) استفاده شد. با استفاده از نسخه فارسی پرسشنامه فعالیت فیزیکی بین المللی (IPAQ) و مصاحبه مستقیم، سطح فعالیت فیزیکی تعیین شد. آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 انجام شد و سطح معنی داری بصورت کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.یافته هامیانگین ظرفیت هوازی شرکت کنندگان در مطالعه 47/34 VO2max ml.kg-1.min-1 بود. بر حسب فعالیت فیزیکی میانگین مقدار انرژی مصرف شده برای فعالیت فیزیکی مرتبط با کار 00/2534 MET-minutes/week بود. نتایج آنالیز رگرسیون خطی رابطه معنی دار بین فعالت فیزیکی، سیگار کشیدن، BMI، و ظرفیت هوازی را نشان داد (05/0 > p).نتیجه گیریاین مطالعه نشان داد که حداکثر فعالیت فیزیکی با ظرفیت هوازی ارتباط دارد. کاهش خطر حوادث حاد ایسکمیک و افزایش حداکثر ظرفیت هوازی در آتش نشانان نیازمند تمرکز بر روی فعالیت فیزیکی و سبک زندگی آتش نشانان می باشد.کلید واژگان: آتشنشانان, فعالیت فیزیکی, ظرفیت هوازی, سبک زندگیBackgroundFew quantitative studies in our country have been conducted to investigate the status of cardiovascular fitness in firefighters. The objective of this study was evaluation of aerobic capacity and its relation with the lifestyle of firefighters.MethodsThis study was conducted in 2014 and 165 male firefighters participated in the study. Information such as demographic data as well as medical and occupational records was collected through direct interview. The subjects’ lifestyle was assessed in three areas of physical activity, smoking and Body Mass Index (BMI) status. To assess the aerobic capacity of the participants and to perform the submaximal aerobic fitness test, the ACSM (the American College of Sports Medicine) was used. Using the Persian version of the International Physical Activity Questionnaire (IPAQ), the level of physical activity of the individuals was assessed by direct interview. Analyses were performed using SPSS 22.0 and a P<0.05 was considered significant.ResultsThe mean aerobic capacity of the participants was observed to be 34.47 VO2max ml.kg-1.min-1. In terms of physical activity, the mean amount of energy consumed for work-related physical activity was 2534.00 MET-minutes/week. The results of the linear regression analysis showed a significant relationship between physical activity, smoking, BMI and the aerobic capacity (P<0.05).ConclusionThis study showed that maximum physical activity is related to aerobic capacity. Reducing the risk of acute ischemic events in firefighters and increasing maximum aerobic capacity needs focus on the physical activity and life style of firefighters.Keywords: Firefighters, Physical activity, Aerobic capacity, Lifestyle
-
مقدمهدر راستای ارائه خدمات کیفی و ایمن، وزارت بهداشت اقدام به تدوین استاندارد های اعتبار بخشی بیمارستانی در ایران کرده است. بر پایه این استاندارد ها بیمارستان ها موظفند فهرست بازبینی مشخص از اقدام و درمان هایی که نیاز به گرفتن رضایت کتبی از گیرنده خدمات دارد، داشته باشد و رضایت آگاهانه بر اساس آن گرفته شود.هدفبررسی کیفیت ثبت رضایت آگاهانه بیماران در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی گیلان.مواد و روش هااین پژوهش به صورت توصیفی_تحلیلی در بیمارستان های آموزشی برگزیده دانشگاه علوم پزشکی گیلان در سال 1393 با استناد به 303 پرونده موجود در بایگانی این بیمارستان ها انجام شد که این موارد به صورت نمونه گیری تصادفی رده بندی شده بوده که هر طبقه، بخش بستری تلقی شد و بر اساس مراجعات بیماران، نمونه ها به طور تصادفی سیستماتیک از هر بخش انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه ای گرد آوری شدند و کیفیت ثبت اطلاعات در برگه ی رضایت آگاهانه، بر اساس اهداف طرح بررسی شد. متغیرهای مهم مطالعه شامل سن، جنس، تحصیلات، محل سکونت، وضعیت بیمه، نوع اقدام تشخیصی، سرویس و علت بستری و... بود.نتایجثبت نوع اقدام تهاجمی در 6/59%، ثبت شفاف و قابل فهم منافع و مزایای اقدام تهاجمی در 4/31 %، ثبت شفاف و قابل فهم عوارض و عواقب احتمالی اقدام تهاجمی در 5/45%، ثبت توضیح لازم مربوط به روش های جایگزین اقدام تهاجمی در 6/8% و ثبت توضیح لازم مربوط به خطر احتمالی در صورت درمان نشدن تهاجمی در 1/22 % موارد کیفیت مطلوب داشتند.نتیجه گیریمساله ای که در تکمیل فرم رضایت آگاهانه در بیمارستان های مورد پژوهش بیش از همه مورد توجه است، ثبت امضای دو طرف رضایت نامه است تا جنبه ی قانونی به آن دهد. در حالی که ارائه اطلاعات به بیمار پیرامون اقدام درمانی پیشرو روی هم رفته کیفیت خوبی نداشت.کلید واژگان: رضایت آگاهانه, مدارک پزشکیIntroductionIn order to provide quality and safety, the ministry of Health has developed accreditation standards for hospitals in Iran. According to these standards, a hospital is required to have a specific check list of all the actions and treatments that need to obtain written consent from the recipient of services, and informed consent should be taken accordingly.ObjectiveInvestigate the quality of recording informed consent of patients in teaching hospitals of Guilan University.Materials And MethodsThis descriptive- analytical study was conducted in teaching hospitals of Guilan University in 1393, according to 303 records available in the archives of the hospitals. Data were collected using questionnaires and the quality of recording the data in the informed consent form was investigated in accordance with the objectives of this study.ResultsRecording the type of invasive procedure at 59.6%, recording the benefits of invasive procedures transparently and understandably at 31.4%, recording the possible complications of invasive procedures transparently and understandably at 45.5%, recording the explanations for alternative methods of invasive procedures at 8.6% and recording the explanations for possible risks of non- invasive treatments at 22.1% of the time revealed a good quality.Conclusionthe most important issue in completing informed consent forms in the studied hospitals is recording the signature of consenting parties to make it legal, however in general, providing information to the patients about the upcoming treatment did not yield a good quality.Keywords: Informed Consent Medical Records
-
در حیطه سلامت شغلی تخمین میزان مشارکت عوامل خطر شغلی در ایجاد بیماری از اهمیت ویژه ایی برخوردار می باشد. جهت بررسی شکایات شاغلین مبنی بر شغلی بودن بیماری در سیستم های قانونی و قضایی بخصوص در کمیسیون های پزشکی قانونی و در پاسخ به استعلام سازمان های بیمه گر و مراجع مختلف دیگر، تعیین میزان مشارکت عوامل خطر شغلی برای ایجاد بیماری در حضور عوامل خطر متعدد غیرشغلی ضروری می باشد. در ایران روش مدونی برای تعیین میزان مشارکت شغل در ایجاد بیماری وجود ندارد و بنظر می رسد یک خلاء علمی و اجرایی در زمینه نحوه تعیین مشارکت شغل در ایجاد بیماری وجود داشته باشد. در این مقاله یک روش اپیدمیولوژیک که جهت تخمین میزان مشارکت عوامل خطر متعدد برای ایجاد بیماری کاربرد دارد، معرفی می گردد تا شاید پیش درآمدی برای تدوین مستندات علمی با رویکرد واحد در این زمینه را در کشور به همراه داشته باشد.کلید واژگان: بیماری شغلی, مواجهه شغلی, عامل خطر, مشارکت شغلIn occupational health field, the role of occupational risk factors in disease development is very important. Estimation of job role in disease development in the presence of multiple risk factors is essential in legal and judicial issues especially in legal medicine commissions and in response to inquiry of insurer organizations. In Iran, there is no unique method for estimation of job role in disease development and it seems that an academic and executive defect exists in regard to this issue. In this article, we introduce an epidemiological method for estimation of job role in a disease in the presence of multiple risk factors. We hope that this article acts as a prologue for compilation of scientific documents with unique approach in our country.Keywords: Occupational disease, Occupational exposure, Risk factor, Job role
-
مقدمهمساله تمارض یکی از مهم ترین مسایل مورد بررسی در روانپزشکی قانونی است. گمان می رود سبب آن، تفاوت ویژگی های شخصیتی یا نیم رخ های روان شناختی افراد باشد.هدفمقایسه ابعاد شخصیت بر پایه رویکرد صفات شخصیت روان رنجوری، برون گرایی گشودگی، پذیرش، وظیفه شناسی و نیمرخ روانی در افراد متمارض و غیرمتمارض.مواد و روش هادر این مطالعه تحلیلی، بررسی مقایسه ای بر دو جامعه آماری انجام شد. گروه اول در برگیرنده 30 نفر از مراجعان متمارض و گروه دوم 30 نفر از مراجعان غیرمتمارض به پزشکی قانونی بودند که پس از همتاسازی با گروه اول، انتخاب شدند. همه افراد به پرسشنامه پنج عاملی شخصیت و پرسشنامه شخصیتی مینه سوتا (MMPI-2) پاسخ دادند و داده ها به روش تحلیل واریانس چند متغیری با نرم افزار SPSS بررسی شد.نتایجافراد متمارض نسبت به افراد عادی روان رنجوری بیشتر و برونگرایی کمتر داشتند. بین نرمش پذیری، پذیرش و وظیفه شناسی افراد متمارض و افراد عادی تفاوت معنی دار دیده نشد، افراد متمارض اسکیزوفرنی، پارانویا، خودبیمارانگاری و افسردگی بیشتر و انحراف روانی-اجتماعی کمتری نسبت به افراد عادی داشتند؛ بین هیپومانی، هیستری و ضعف روانی افراد متمارض و افراد عادی تفاوت معنی دار دیده نشد. (05/0≤p).نتیجه گیریتمارض یکی از اختلال های اساسی شخصیت به شمار می آید و افراد متمارض نیازمند ارزیابی اساسی در زمینه های مختلف هستند.کلید واژگان: ویژگی های شخصیت, نیم رخ روانی, افراد متمارض, غیر متمارضIntroductionMalingering is one of the most important and highly studied issues in the forensic psychiatry. It seems to be due to differences in personality traits and psychic profile of individuals.ObjectiveThe aim of this study is to compare personality dimensions on the basis of personality traits approach, including neuroticism, extraversion, acceptance, responsibility and psychic profile, in malingerers and normal people.Materials And MethodsIn this analytic study, two statistical groups were surveyed. The first group consisted of 30 malingering clients to Guilan Province General Office of forensic Medicine. The second group included 30 nonmalingers referred to this center selected purposefully, matched with the first group. They all filled five factor personality questionnaire and Minnesota personality questionnaire (MMPI-2). Data were analyzed by Multivariate analysis of covariance (MANCOVA) using SPSS.ResultsMalingerers suffered from more neuroticism and less extraversion, compared to normal people. Also, there was no significant difference between the two groups regarding flexibility, acceptance and responsibility. Malingerers suffered from more schizophrenia, paranoia, hypochondriasis and depression and less social-psychological pervert than normal people. There was no significant difference in hypomania, hysteria and psychic weakness between malingerers and normal groups (p≥0.05).ConclusionMalingering is one of the fundamental personality disorders and malingerers should be evaluated in different fields.Keywords: Personality Traits Psychic Profile Malingerers non-Malingerers
-
مقدمهگزش مار از کاستی های بهداشتی در بسیاری از کشورهای جهان است که سبب آزار و سلب آسایش و حتی مرگ افراد می شود. بر پایه نوع مار و مکان جغرافیایی ممکن است یافته های بالینی و آزمایشگاهی متفاوت باشد.هدفتعیین یافته های بالینی و آزمایشگاهی بیماران مارگزیدگی مراجعه کننده به بیمارستان رازی رشت در یک دوره زمانی چهار ساله.مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی گذشته نگر همه پرونده های بیماران مراجعه کننده به بخش مسمومیت بیمارستان رازی رشت از آغاز سال 1390تا پایان 1393 که با تشخیص مارگزیدگی در این مرکز بستری شده بودند، بررسی شدندکه بعد از خارج کردن پرونده های ناکامل، حجم نمونه به صورت تصادفی به 100 مورد رسید و متغیرهای سن، جنس، فصل ، مکان جغرافیایی مارگزیدگی، عضو گزیده شده و نشانه های موضعی و سیستمی و آزمایشگاهی استخراج و واکاوی آماری شد.نتایجدر این مطالعه 100 پرونده بررسی شد که 71 بیمار مرد و 29 نفر زن بودند. میانگین سنی بیماران 14/43 سالگی بود. بیشتر بیماران در فصل بهار و تابستان گزیده شده بودند. بیشترین محل گزش با 53 مورد در اندام تحتانی بود. در بین نشانه ها و عوارض مارگزیدگی خونروی زیر جلدی با 100 مورد بیشترین فراوانی را داشت. از علایم موضعی مارگزیدگی درد با 81 مورد بیشترین فراوانی را داشت. تمامی موارد، آنتی بیوتیک و فرآورده های خونی دریافت کرده بودند. میانگین تعداد ویال های مصرفی پاد زهر برای هر نفر 77/0± 26/2 عدد بود. در بیماران مار گزیده، هیچ گونه مرگ و میری وجود نداشت.نتیجه گیریگزش مارهای منطقه گیلان چه بسا عوارض سیستمی شدید در پی نداشته و نشانه های موضعی بارزتر دارند. همچنین، نتایج مطالعه ما نشان داد که بیشتر گزش ها در مناطق کوهستانی و در فصل بهار و تابستان روی می دهد، از این رو تجهیز مراکز درمانی خانه های بهداشت و شناخت مارهای شایع در مناطق کوهستانی بویژه در فصول بهار و تابستان و تسهیل و کاهش مدت زمان دسترسی به پاد زهر پیشنهاد می شود.کلید واژگان: آنتی دوت ها, مارگزیدگیIntroductionSnakebites is a health concern in many countries, causing irritation and discomfort and can even lead to death of the affected person. Clinical and laboratory findings may be different depending on the type of snake and geographic location. So, we studied snakebite patients referred to Razi hospital in a four-year period.ObjectiveEvaluation of clinical and laboratory findings in snakebite patients admitted to poisoning unit in Razi Hospital in Rasht during 2011 till 2015.Materials And MethodsIn this retrospective study, all patients referred to poisoning ward of Razi hospital from March 2011 until March 2015 who had been diagnosed as snakebite patient were included.ResultsIn this study, 100 cases were investigated, 71 males and 29 female. The main age of our patients was 43.14± 21.19. Most of the patients were bitten in the spring and summer. The most site of bite was the lower limbs (53 cases). All of the cases had subcutaneous hemorrhage as the symptoms and complications of snake bites. among local symptoms of ssnake bite, pain was the most prevalent with 81 cases. All patients were received antibiotics and blood products. The average numbers of vials of antidote consumption per person 2.26 ± 0.77. There was no death in the cases.ConclusionThe results of our study showed that subcutaneous complications such as bleeding, pain and edema are prevalent in these patients, and no death was observed. The results also showed the majority of stings in the extremities and in mountain areas, occurring in spring and summer, hence, equipping health centers and identifying common snakes in the mountainous regions, especially in spring and summer and reducing the getting access time for the antidote are recommendedKeywords: Antidote, Snanke Bites
-
زمینه و هدفاختلالات خواب از مشکلات رایج به خصوص در جوامع مدرن و صنعتی می باشد. میزان بروز آن در جمعیت های مختلف، گوناگون گزارش شده است. بروز این مشکلات در افراد شاغل و کارگر منجر به بروز آسیب های شغلی و کاهش عملکرد ایشان می شود و می تواند خطرآفرین باشد. در این مطالعه به بررسی رابطه ی اختلال خواب و توانایی انجام کار می پردازیم.روش بررسیاین مطالعه به صورت مقطعی در تمام کارگران یک کارخانه ی تولید لبنیات در سال 1393 انجام شد. در این مطالعه از پرسشنامه ی StopBang جهت بررسی آپنه ی انسدادی خواب، Epworth Sleepiness Scale (ESS) جهت بررسی خواب آلودگی وWork ability index (WAI) جهت بررسی توانایی انجام کار استفاده شده است. داده های به دست آمده از این پرسشنامه ها به همراه اطلاعات دموگرافیک مورد تحلیل و آنالیز قرار گرفت.یافته هادر این مطالعه در نهایت 215 نفر مورد سنجش واقع شدند. ارتباط بین یافته های سه پرسشنامه ی ESS ، StopBang و WAI از لحاظ آماری معنادار بود. ارتباط سن با WAI و StopBang ، وضعیت تحصیلی با ESS ، سابقه کاری با StopBang ، استعمال دخانیات با StopBang و ESS ، سالهای استعمال دخانیات با StopBang و BMI با StopBang ، معنادار بود. بین دو پرسش نامه ی خواب ارتباط معنادار مثبت وجود داشت و هر دو پرسش نامه با شاخص توانایی انجام کار ارتباط معکوس معنی دار داشتند.نتیجه گیرینتایج بدست آمده ارتباط قوی اختلالات خواب، آپنه انسدادی خواب و شاخص توانایی کار را نشان می دهد. لذا جهت جلوگیری از بروز عوارض برگشت ناپذیر و آسیب های متعاقب اختلال خواب و کاهش عملکرد شغلی در کارگران، لازم است غربالگری انجام شده و توجه بیشتر به مسائل بهداشت خواب کارگران صورت گیرد.کلید واژگان: بیماری خواب, Workability index, StopBang, ESS, کارخانه لبنیاتBackground And AimsSleep disorders are among the most prevalent disorders today and especially in the industrial and developed countries. Their prevalence have been variable in different populations. The occurrence of these disorders in working population can cause occupational injuries and reduces the performance of the employees. It also can be hazardous. In this article, the association between sleep disorders and the work ability index are considered.MethodsThis was a cross-sectional study performed in a dairy company on all the employees in the year 2013. In this study, the StopBang questionnaire for assessment of the sleep apnea, Epworth Sleepiness Scale (ESS) questionnaire for assessment of sleepiness, and the work ability index (WAI) for assessment of work ability were used. The gathered data from these questionnaires were analyzed in conjunction with the demographic data.ResultsIn this study, 215 workers were finally considered. The associations between the three questionnaires (WAI, ESS, and STOP Bang) were statistically significant. There were also significant associations between age and WAI and STOP Bang; the level of education and ESS; work history and STOP Bang; smoking and all three questionnaires; pack-years of smoking and STOP Bang; and also the employee's body mass index (BMI) and STOP Bang. There was positive correlation between ESS and STOP Bang and both these questionnaires were negatively correlated with WAI.ConclusionThe results show a strong correlation between sleep disorders (sleepiness and sleep apnea) and the work ability index. It is important to consider the sleep hygiene and performance of screening for sleep disorders in the employees to reduce the irreversible injuries and associated problems and also reduce the problem of lowered productivity.Keywords: Sleep disorders, ESS, Workability index, StopBang, Dairy factory
-
مقدمهحمله هیپوگلیسمی یک مورد بالینی بیماران مسموم با سولفونیل اوره ها محسوب می گردد. با توجه به آسیب پذیری مغز در هیپوگلیسمی طولانی غلظت گلوکز در پلاسما باید با سرعت هرچه بیشتر به حد طبیعی برگردانده شود و نیز از عود حملات پیشگیری گردد.
معرفی مورد: بیمار خانم 50 ساله بدون سابقه دیابت می باشد که توسط واحد فوریت های پزشکی (اورژانس 115) با کاهش سطح هوشیاری با تجویز نالوکسان به بیمارستان منتقل شده است. در هنگام پذیرش GCS بیمار 12، قند خون و پتاسیم بیمار بترتیب 40 و 8/2 میلی گرم در دسی لیتر بود که با تجویز گلوکز 50% بیمار هوشیار شد. بیمار در مدت بستری در روز اول و دوم علی رغم درمان با دکستروز و رژیم غذایی خوراکی دچار عودهای مکرر هیپوگلیسمی به صورت کاهش سطح هوشیاری، تعریق و بی قراری می گردید. به علت عود هیپوگلیسمی از روز سوم برای بیمار اکتروتاید با دوز 50 میلی گرم زیرجلدی هر 12 ساعت تجویز گردید و به دنبال آن تعداد عودهای هیپوگلیسمی کاهش پیدا کرد. از روز چهارم دوز اوکترئوتاید به 50 میلی گرم هر 6 ساعت تغییر داده شد و حملات هیپوگلیسمی قطع شد.بحث و نتیجه گیریبطور معمول در درمان هیپوگلیسمی ناشی از مسمومیت با داروهای ضد دیابت خوارکی مانند گلی بن کلامید و نیز انسولین از گلوکز هایپرتونیک تزریقی و نیز شروع تغذیه خوراکی برای بیمار استفاده می گردد. اما بنظر می رسد اکتروتاید با دوز ذکر شده در زمان بندی مذکور جهت درمان بیماران با مسمومیت حاد با سولفونیل اوره که دچار عودهای مکرر هیپوگلیسمی می شوند موثر باشدکلید واژگان: اکتروتاید, بازگشت بیماری, کاهش قند خونIntroductionHypoglycemia attack a clinical case of sulfonylureas toxicity in patients considered. Given the vulnerability of the brain in the long hypoglycemia in plasma glucose concentrations have returned to normal as quickly as possible, as well as the recurrence must be prevented.
Case Report: Fifty -year-old female patient without past history of diabetes with decreased level of consciousness by emergency medicine serves (EMS) administration of naloxone was taken to the hospital. The patient on admission GCS of 12, the patient's blood sugar and potassium, respectively, 40 and 2.8 mg per dl, the patient was alert with infusion of 50% glucose. The patients in the first and second days despite treatment with hypertonic dextrose infusion and oral diet with relapse of hypoglycemia as loss of consciousness, sweating and was restless. Because of recurrent hypoglycemia, the third day, Octreotide was administered at a dose of 50 mg subcutaneously every 12 hours. Number of relapses of hypoglycemia was reduced. The fourth day, Octreotide were changed to 50 mg every 6 hours and hypoglycemia attacks stopped.
Discussion andConclusionTypically in the treatment of hypoglycemia caused by poisoning oral anti-diabetes drugs such as Glibenclamide and insulin the Hypertonic glucose injection and is used for patients starting oral feeding. But it seems that Octreotide listed on the timing of the dose to treat patients with acute poisoning with sulfonylurea, hypoglycemia with frequent recurrences are to be effective.Keywords: Hypoglycemia, Octreotide, Recurrence -
ارزیابی توانایی شاغل برای انجام کار بدون ایجاد خطر از نظر سلامتی و ایمنی برای خود و دیگران مفهوم ارزیابی تناسب شغلی می باشد. پنج شاخص اصلی: ظرفیت کارگر، ریسک سلامتی و ایمنی در شرایط کاری، شاخصهای اخلاقی، شاخصهای اقتصادی و شاخصهای قانونی و حقوقی برای پزشک سلامت شغلی باید در ارزیابی تناسب شغلی مد نظر قرار گیرد.
این مقاله مروری شامل بخش های مختلف ازجمله شاخص های ارزیابی تناسب شغلی، ریسک سلامتی و ایمنی، ظرفیت شاغل، شاخص های اخلاقی و قانونی، شاخص اقتصادی، ابزارهای ارزیابی، فرآیند تصمیم گیری، پیامدها و چالشها می باشد.
طبعا برای ارزیابی هر کدام از شاخص های فوق باید ابزارهایی که حساسیت، ویژگی و هزینه اثر بخشی مناسبی داشته باشند، بکار گرفته شوند.
پیامدهای ناشی از ارزیابی تناسب شغلی می تواند در محدوده مناسب تا نامناسب قرارگیرد. تغییرات محیط کار یا ارتقاء و تعدیل شرایط کاری باید در ارزیابی تناسب شغلی مد نظر قرار گیرد. اما با تمام توضیحات ذکر شده در خیلی از موارد یک پزشک سلامت شغلی در تصمیم گیری برای تناسب شغلی دچار مشکل و چالش می شود و شاید نتواند اظهار نظر قاطع و دقیقی اعلام نماید که می تواند علت های مختلف از جمله عدم وجود ابزارها و استانداردهای مناسب در این ارزیابی، تمارض شاغل به علت های مختلف، قوانین حاکم بر جامعه و غیره داشته باشد.کلید واژگان: ارزیابی تناسب شغلی, شاخص, شغلAssessment of the ability of employees to work without risk to health and safety for themselves and others is the concept of job fitness. The five main criteria, i.e. work capacity, risk of health and safety, ethical indices, economic indicators and indicators of legal, occupational health physician must be considered in assessing fitness for work.
This review article consists of different parts including: occupational fitness evaluation indices, safety and health risk, worker's capacity, legal and moral indices, economical index, evaluation tools, decision making process, consequences and challenges. Naturally, for each of the mentioned indicators there is a tool to assess the sensitivity, specificity and cost-effectiveness.
Consequences of job fitness assessment can range from suitable to unsuitable. Changes in maintenance and adjustment of work or working conditions should be considered in assessing job fitness. But with all the explanations, in many cases an occupational health physician may face problems in decision making for job fitness. He/She may not be able to make a precise decision which is probably due to different causes such as lack of appropriate tools and atandards, worker's malingering, social laws and etc.Keywords: Fitness for work, Index, Work -
زمینه و هدفامروزه استفاده از تصویربرداری مانند رادیولوژی می تواند نقش مهمی در تشخیص های زود هنگام، مرحله بندی، طراحی درمان و رصد کردن بیماران در طی درمان داشته باشد. پرتوکاران در معرض پرتوگیری شغلی با دوز پایین قرار دارند. بنابراین ، این پژوهش به منظور بررسی اثرات بیولوژیکی پرتوگیری شغلی بر برخی شاخص های خونی پرتوکاران شاغل در یک بیمارستان دولتی در شهر تهران صورت گرفته است.روش بررسیدر این مطالعه موردی شاهدی ، شاخص های خونی در خون 30 نفر از پرتوکاران و30 نفر از غیر پرتوکاران که از نظر متغیرهای مداخله گر همسان سازی شده بودند، مورد مقایسه قرار گرفت . در نهایت داده ها با استفاده از نرم افزارspss20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها60 نفر از پرسنل که شامل 30 پرتوکار و 30 غیر پرتوکار (10مرد، 50 زن) مورد بررسی قرار گرفتند. میانگین سن 17/36±69/9 و حداقل سابقه کاری 6 ماه و حداکثر 22 سال بود. میانگین شاخص های خونی مورد بررسی از جمله گلبول های قرمز، پلاکت ها ، گلبول های سفید و زیر جمعیت های و هماتوکریت در گروه مورد نسبت به گروه شاهد تفاوت معنی داری را نشان نداد.نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد که شاخص های خونی در دوزهایی از پرتوهای یونساز که پرتوکاران در معرض آن می باشند ممکن است پیشگویی کننده ی میزان دریافت پرتو یا منعکس کننده ی اثرات آن نباشد.کلید واژگان: پرتو یونساز, پرتوکاران, شاخص خونی, اشعه ایکسBackground And AimsThe use of imaging such as X-rays may have an important role in early diagnosis, staging, planning treatment and monitoring of patients during treatment. Radiology ward staff is at risk of low-dose occupational exposure. Therefore, this study aimed to evaluate the biological effects of low dose occupational exposure to ionizing radiation on blood cell indices of radiology ward staff employed in a governmental hospital in Tehran.MethodsIn this case-control study, some blood parameters in 30 radiation workers(cases) and also30 persons who worked in other parts of the hospital were compared. Matching was done for confounding factors. The data was analyzed with software SPSS 20 (pResultsAccording to this study, there are no statistically significant differences in blood parameters such as red blood cells, white blood cells, hematocrit, platelets between radiation workers and other workers (p>0.05).ConclusionsThe results of this study showed that the hematological parameters of radiation workers exposed to low doses of radiation may not predict the amount of radiation effects.Keywords: Ionizing radiation, radiation workers, blood parameters, X-ray
-
مقدمهبر اساس نتایج برخی مطالعات انجام شده مواجهه همزمان با انواع حلال های آلی در محیط های صنعتی می تواند اثر صدا در ایجاد کاهش شنوایی را تشدید نماید. هدف این مطالعه بررسی تاثیر همزمان مواجهه با حلال های آلی و سر و صدای بالا بر میزان افت شنوایی در فرکانس بالا در کارگران می باشد.روش بررسیاین مطالعه مقطعی از نوع توصیفی تحلیلی بر روی 1029 کارگر شاغل در یکی از کارخانه های لاستیک سازی کشور در سال 1392 انجام شد. پس از انجام هماهنگی با مسئولین کارخانه، اطلاعات مورد نیاز شامل اطلاعات دموگرافیک، سوابق شغلی، سوابق پزشکی و اودیومتری استخراج گردید و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد آنالیز قرار گرفت.نتایجپس از اعمال معیارهای ورود و خروج در نهایت 914 نفر وارد مطالعه شدند. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که در گروه های چهار گانه مواجهه همزمان با سر و صدا و حلال های آلی، افراد حاضر در گروه دارای بالاترین شدت مواجهه غیر مجاز با حلال های آلی و صدا (گروه 4) نسبت به گروه بدون مواجهه با سطوح غیر مجاز حلال های آلی و صدا (گروه 1)، 74/1 برابر بیشتر دچار افت شنوایی شده بودند و این افت شنوایی حتی پس از تعدیل متغیر های مخدوش کننده با استفاده از آنالیز رگرسیون لجستیک معنی دار باقی ماند.نتیجه گیریمطالعه ما نشان داد کارگرانی که در معرض مواجهه همزمان با سرو صدای بیش از حد مجاز و حلال های آلی بودند(گروه 4) بیشتر از گروه بدون مواجهه(گروه1) دچار افت شنوایی در فرکانس های بالا می گردند. بنابراین کارگرانی که در محیط کار خود علاوه بر سروصدای بیش از حد مجاز با حلال های آلی در شدتهای بیشتر از حد مجاز نیز به صورت همزمان مواجهه دارند احتمالا از انجام اودیومتری های دوره ای در فواصل زمانی کوتاهتر سود خواهند برد.کلید واژگان: حلال های آلی, افت شنوایی ناشی از مواجهه با صدا و لاستیک سازیIntroductionBased on the results of some studies, concurrent exposure to organic solvents and noise in industrial areas can accelerate the amount of hearing loss. The aim of this study was to assess the effect of concurrent exposure to organic solvents and noise on high frequency hearing loss.MethodThis was a cross-sectional analytic study conducted on 1029 tire manufacturing company workers in 2013. After coordination with the factory authorities, required data including demographic, occupational and medical data and also audiometric records were derived from workers medical profile. Finally all gathered data were analyzed using SPSS version 13 software.ResultsAfter applying inclusion and exclusion criteria, 914 workers entered the study. The results of this study showed that, the workers including group 4 (workers exposed to impermissible levels of noise and organic solvents) had more severe high frequency hearing loss in comparison to group 1 (workers with no exposure to impermissible levels of noise and organic solvents) (OR= 1.74, 95% CI: 1.15-2.63) and the hearing loss was significant even after modification by logistic regression analysis.ConclusionOur study showed that the workers exposed to impermissible levels of noise and organic solvents had higher levels of high frequency hearing loss in comparison to workers with no exposure to impermissible levels of noise and organic solvents, thus we propose that workers with co-exposure to impermissible levels of organic solvents and noise may be benefited from shortening the interval between periodic audiometric evaluation.Keywords: Organic solvents, Noise induced hearing loss, Tire industry
-
بر اساس آمارهای سازمان جهانی بهداشت، مصرف دخانیات دومین علت مرگ و چهارمین علت بیماری در جهان می باشد. بیمارستان ها تعهدات مهمی برای کاهش مصرف سیگار، هم از نظر ایجاد محیط های عاری از دخانیات و جلوگیری از آسیب افراد غیر سیگاری و هم از نظر تشویق افراد سیگاری به ترک مصرف آن دارند.
این مطالعه یک مطالعه مقطعی میباشد که در سال 1392 در شهر تهران و در بیمارستان دکتر مسیح دانشوری انجام گردید. برای جمع آوری اطلاعات این مطالعه از پرسشنامه ای که توسط محققان مطالعه طراحی شده بود، استفاده شد. در مجموع 347 نفر در این مطالعه شرکت نمودند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد و سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شد.
نتایج این مطالعه نشان داد که 4/10% از شرکت کنندگان در مطالعه از دخانیات استفاده می کردند. جنسیت مذکر و درآمد مالی پایین تر از 3/1 میلیون تومان در ماه با مصرف سیگار ارتباط داشتند (05/0P<) و سایر عوامل شامل شغل، سن، و تحصیلات ارتباط معنی داری با مصرف سیگار نداشتند (05/0P<).
در مجموع نتایج این مطالعه نشان می دهد شیوع مصرف سیگار در پرسنل درمانی در این بیمارستان در مقایسه با مطالعات سایر کشورها کمتر است و اجرای سیاست بیمارستان عاری از دخانیات ممکن است در کاهش این روند نقش داشته باشد.کلید واژگان: سیگار, بیمارستان, محیط کار عاری از دخانیاتBased on WHO reports smoking is the second cause of mortality and forth cause of morbidity all over the world. Hospitals have important commitments to reduce smoking. These commitments obligate hospitals to provide smoking free environment to protect nonsmokers and encourage smokers to quit smoking.
This study was held as a cross-sectional study in Dr. Masih Daneshvari Hospital in 2013. The authors made a questionnaire for the study. Totally 347 person was entered in this investigation. SPSS version 18 was used for statistical analysis and 0.05 was considered as the significance level.
Study results showed that 10.4% of participants were current smoker. Sex and financial income was related to smoking status (p0.05).
In conclusion the results of this study showed that smoking prevalence in studied hospital staffs was lower than previous reports and smoke free hospital policy may play a role in this situation.Keywords: Cigarette, hospital, smoke free environment -
زمینه و هدفن پایین (LBW) ، . مطالعه جمعیت زنان باردار شاغل، عوارض مختلفی ناشی از نوع شغل از جمله کم وزنی نوزاد را نشان میدهد. در این مطالعه بر ان شدیم ارتباط ن پایین با نیازمندی های شغلی و کنترل شغلی را بررسی کنیم.روش بررسیاین مطالعه به صورت مقطعی در یکی از مراکز تخصصی بیماری های زنان و زایمان در شهر تهران انجام شد و 197 مادر باردار شاغل وارد مطالعه شدند. پرسشنامه ها به روش مصاحبه مستقیم توسط یک کارشناس مامایی بیمارستان تکمیل شد. میزان تقاضای روانی اجتماعی و کنترل شغلی توسط سوالات بر گرفته از پرسشنامه محتوای شغلی JCQ (به ترتیب با نه و پنج سوال) مورد ارزیابی قرار گرفت.یافته هامیانگین نمره کنترل شغلی و تقاضای شغلی در ن پایین به ترتیب41/6و38/74 می باشد. نتایج آنالیز رگرسیون که پس از تعدیل عوامل مخدوش کننده به دست امده نشان می دهد که ن پایین در مادران با تقاضای شغلی بالاتر نسبت به تقاضای شغلی پایین و در مادران با کنترل شغلی پایین نسبت به کنترل شغلی بالاتر به ترتیب با OR=2/97 و OR=2/85، بیشتر است.نتیجه گیریدر مطالعه ی انجام شده هرچه تقاضای شغلی بالاتر و کنترل شغلی پایین تر باشد،احتمال تولد نوزاد با وزن پایین بیشتر خواهد بود.
کلید واژگان: وزن پایین هنگام تولد, نیازمندی های شغلی, کنترل شغلیBackground And AimsLow Birth Weight is an important health scale of each country, because it is one of the major factors predicting normal growth and development and even survival of new-born and infants. Previous studies of employed women show various complications such as low birth weight due to job type. In this study, we decided to evaluate the association of Low Birth Weight with job control and job demands among mothers.MethodsThis cross-sectional was study conducted in one of the major centers of gynecologic disorders in Tehran and 197 employed mothers were enrolled. Questionnaires were completed by direct interview by a Bachelor of obstetrics. Psychosocial demands and job control were evaluated by questions from the Job Content Questionnaire JCQ (respectively by nine and five questions).ResultsThe mean scores of job control and job demands of mothers with low birth weight were, respectively 41/6 and 38/74. Regression analysis after adjusting for confounding factors showed that Low birth weight is more common in mothers with higher job demand Compared to lower job demand and in mothers with low job control Compared to higher job control (respectively, OR=2/97 and OR=2/85).ConclusionsThe results of this study indicate that the risk of low birth weight is associated with higher job demands and lower job control.Keywords: Low Birth Weight, job control, job demands -
محیط کار، سلامت کارگران را تحت تاثیر قرار می دهد. کارگرانی که در محیط های دارای گرد و غبار کار می کنند در معرض استنشاق ذرات معلق هستند که ممکن است باعث آسیب ریه شوند. آزمون های عملکردی ریه با اسپیرومتری امکان شناسایی زودرس اختلالات ریوی را فراهم می آورد.
در این مطالعه، که یک مطالعه مقطعی بود 212 نفر از کارگران یک صنعت تولید سولفات، وارد مطالعه شدند. جمع آوری داده ها از ابتدای سال 1393 تا شهریور 93 انجام شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه، اسپیرومتری و اندازه گیری های محیطی، جمع آوری شدند. داده ها توسط نرم افزار SPSS ویرایش 16 مورد تحلیل قرار گرفت.
نتایج این مطالعه نشان داد که اندکس های اصلی عملکرد ریوی در گروه دارای مواجهه، کمتر از گروه فاقد مواجهه بود ولی این تفاوت معنی دار نبود (P<0/05).
در این مطالعه رابطه ای بین اندکس های ریوی و مواجهه با مقادیر اندک سولفات در کارخانه تولید سولفات یافت نگردید. مطالعات بزرگتر با حجم نمونه بیشتر و متدولوژی مناسب تر جهت بررسی بیشتر این موضوع نیاز است.
کلید واژگان: شاخص های عملکرد ریوی, سولفات, اسپیرومتریWorkplace environment influences the workers’ health. Workers who work in dusty environments are exposed to particulate matters which their inhalation may damage respiratory tract and parenchyma. The evaluation of lung function by spirometry can detect respiratory disorders in early stages.Two hundred and twelve workers of a sulfate-producing industry were recruited in this cross sectional study. Collecting data was carried out from March to September 2014. The data were collected by questionnaire, spirometry and environmental measurements and subsequently they were statistically analyzed by the software SPSS version 16.The results of the current study showed that major indices of pulmonary function were lower in exposed group than the unexposed group; however, the difference was not significant (P-value>0.05).There was no association between pulmonary indices and exposure to low amounts of sulfate in the sulfate producing factory. Nevertheless, it seems that further studies with greater sample size and different methodology are needed in this regard.Keywords: Pulmonary function indices, Sulphate, Spirometry -
نگرش مردم به ویژه اقشار آموزش پذیر در خصوص راهکارهای مقابله با آلودگی هوا عامل تعیین کننده مهمی برای تدوین برنامه های آموزشی در مورد روش های کاهش آلودگی هوا می باشد. این مطالعه با هدف یاری مسئولین در امر برنامه ریزی های آموزشی، به بررسی نگرش دانش آموزان شهر تهران در مورد راهکارهای مقابله با آلودگی هوا می پردازد. در این پژوهش مقطعی به روش نمونه گیری چندمرحله ای، از یک پرسشنامه با سوالات بسته، به منظور تعیین نگرش 2140 دانش آموز مدارس راهنمایی و دبیرستان تهران در مورد راهکارهای کاهش آلودگی هوا و برداشتی که از میزان آگاهی خود دارند و میزان درک خطر ایشان در خصوص آلودگی هوا استفاده شد. از آزمون های آماری Chi Square، Mann-Whitney، Kruskal-Wallis برای تحلیل داده ها استفاده شد. درحالیکه دامنه امتیاز پاسخ هیجانی (Affective score) از 12- تا 12+ متغیر بود، میانگین به دست آمده برابر با 76/ 5 (انحراف معیار: 79/ 3) بود (دختران 43 /5 و پسران 94/ 5، با اختلاف آماری معنی دار). از بین راهکارهای پیشنهادی برای مقابله با آلودگی هوا دانش آموزان با راهکار «من و دوستانم باید بیشتر درباره آلودگی هوا آموزش ببینیم» بیش از سایر راهکارها موافق بودند. در نتیجه می توان گفت دانش آموزان در مورد مسئله آلودگی هوا بسیار ابراز نگرانی می کنند و به عبارتی درک مناسبی از خطر دارند ولی به نظر می رسد اقدامات انجام شده در جهت کاهش معضل آلودگی هوا از نظر دانش آموزان قابل قبول نبوده است. از این رو ضروری است که با برنامه ریزی های جامع تر و اجرای دقیق آن ها، پاسخگوی انگیزه بالای دانش آموزان جهت مقابله با آلودگی هوا باشیم.
کلید واژگان: آلودگی هوا, دانش آموزان, راهکار, نگرشNafas Journal, Volume:1 Issue: 2, 2014, PP 25 -33People’s attitude towards combating air pollution is an important determining factor in creating an appropriate base for providing educational programs about air pollution reduction. This study examines school student's attitudes towards ways of combating air pollution in order to assist authorities in educational planning.In this cross-sectional study, a closed-form questionnaire was used to evaluate 2140 guidance and high school student's attitude towards ways of air pollution reduction, their idea about their own knowledge on this subject and also their risk perception about air pollution. Some statistic tests such as Chi Square, Mann-Whitney, Kruskal-Wallis were used to analyze data. The sampling method was multi stage.While the range of student’s ‘affective score’ varied from -12 to +12, student's mean affective score was equal to +5.76 (SD 3.79). Affective Score was significantly different between girls and boys (5.43 vs. 5.94 respectively). Among the suggested ways of combating air pollution, they agreed with "Me and my friends should be taught more about air pollution" more than other ways.The students worried so much about air pollution and they had appropriate risk perception about it, however, it seems the actions that have been done in this regard were not acceptable by them. Hence, it is essential to respond to their high motivation by more comprehensive planning and precise administrative methods.Keywords: Reducing Air Pollution, Students, Attitude
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.