ناصر آقایی
-
ارائه الگوی کارآفرینی سازمانی در شرکتهای شهر فرودگاهی
فضای رقابتی امروزه به گونه ای شده که دیگر شرکت ها نمی توانند با اجرای چند طرح کارآفرینانه به رقبای بازار که بسیار سریع و فرصت ساز هستند برتری یابندو باید شرایط به گونه ای باشد که همه پرسنل درون یک سازمان از روحیه کارآفرین و بازارساز بهره مند گردد تا بتوانند طرح های کارآفرینانه فردی و گروهی خود را به اجرا در آورند. از این در این مطالعه هدف محقق ارائه الگوی کارآفرینی سازمانی در شرکتهای شهر فرودگاهی بوده است.جامعه آماری این تحقیق در بخش کیفی شامل مدیران، و استادان و خبرگانی که اثر شایان توجه، علمی و یا عملی در حوزه الگوی کارآفرینی سازمانی داشته اند، برگزیده شده است. از این رو در مرحه کیفی هفده نفر از خبرگان در مصاحبه حضور داشته و نمونه آماری این بخش را شکل داده اند. ابزار اساسی گردآوری داده ها در مرحله کیفی پژوهش، مصاحبه نیمه ساختار یافته با استفاده از پروتکل بوده و در بخش کمی جامعه آماری مشتمل بر مدیران کار آفرین شهرک های فرودگاهی بوده و محقق ار ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده استفاده کرده است.محقق نتایج پژوهش بخش کیفی و کدگذاری را در شش مقوله شامل شرایط علی (رهبری کارآفرینانه، قابلیت های منابع انسانی، نیاز های جدید اجتماعی)، شرایط زمینه ای (فرهنگ و ارزش های سازمان، ماموریت و رسالت سازمان و ساختار سازمانی)، محوری (نوآوری، مخاطره پذیری هوشمندانه)، راهبرد (نوسازی استراتژیک، سیاست های توانمند ساز و مدیریت استعداد کارآفرین محور)، شرایط مداخله گر (محیط اقتصادی/اجتماعی)، پیامدها (تعالی سرمایه انسانی، بهبود عملکرد سازمان و ارزش آفرینی اجتماعی) ارائه نموده است.
کلید واژگان: رویکرد ترکیبی, داده بنیاد, کارافرینی سازمانی, شهر فرودگاهیPresenting organizational entrepreneurship for airport citiesMix method researchToday's competitive environment has become such that companies can no longer outdo market competitors who are very quick and opportunistic by implementing several entrepreneurial plans, and the conditions must be such that all personnel within an organization benefit from the entrepreneurial and market-making spirit. so that they can implement their individual and group entrepreneurial plans. Therefore, in this study, the goal of the researcher was to provide a model of organizational entrepreneurship in airport city companies. The statistical population of this research in the qualitative section includes managers, professors, and experts who have had a noteworthy scientific or practical effect in the field of organizational entrepreneurship model. Therefore, in the qualitative phase, seventeen experts were present in the interview and formed the statistical sample of this section. The basic tool for data collection in the qualitative phase of the research is a semi-structured interview using a protocol, and in the quantitative part, the statistical population includes business managers of airport towns, and the researcher has used a questionnaire tool to collect data. The researcher analyzed the results of the qualitative part and coding in six categories including causal conditions (entrepreneurial leadership, human resource capabilities, new social needs), contextual conditions (organizational culture and values, organization mission and organizational structure), central (innovation, intelligent risk-taking) ),strategy (strategic renewal, empowering policies and entrepreneur-oriented talent management), intervening conditions (economic/social environment), outcomes (human capital improvement, organizational performance improvement and social value creation) and presented in a small part to evaluate the paradigm model has been.
Keywords: Grounded Theory, Organizational Entrepreneurship, Airport City, Mix Method Approach -
اگزیستانسیالیسم، مطرحترین فلسفه بعد از جنگ جهانی دوم بوده است که در میان روشنفکران و هنرمندان، بهویژه در شعرها، نمایشنامهها و فیلمهای سینمایی، تاثیر خود را بر جای گذاشته است. یکی از برجستهترین هنرمندان نمایشنامهنویس و فیلسوف اگزیستانسیالیسم، ژان پل سارتر(1980–1905) بود که او را در ردیف شاخه الحادی یا خدا ناباوری میدانند. هدف از این مقاله این است که آیا میتوان، این فرضیه را به اثبات رساند که سارتر، متاثر از کیرکگارد(1855-1813) ، فیلسوف و بنیانگذار اگزیستانسیالیسم که برخلاف عقاید سارتر، پیرو مسیحیت و شاخه الهی این فلسفه محسوب میشود، بوده است یا خیر؟ اگر بوده است، موارد و مقولات اگزیستانسیالیستی متاثر از کیرکگارد، چه بوده است؟ آیا انعکاس این موارد و مقولات را در آثار دراماتیک سارتر هم میتوان مشاهده کرد؟ برای پاسخ به سوالات فوق، ابتدا به توضیح مقولات اگزیستانسیالیسم کیرکگارد مانند: سپهر هستی یا استهتیک، سپهر اخلاقی و سپهر دینی، فراموشی، انتخاب، باور همگانی، پشیمانی و احساس ندامت، میپردازیم و بعد ازآن به بررسی و تحلیل موضوعاتی میپردازیم که آیا مقولات یا نکتههای فلسفی اگزیستانسیالیسم در نمایشنامههای سارتر به مانند: دستهای آلوده، مردههای بی کفنودفن، مگسها، روسپی بزرگوار و جهنم (دوزخ) انعکاس یافته است یا خیر و در تایید آن میکوشیم. در این مقاله از روش مطالعات کتابخانهای و بررسی و مطابقت با تکیه بر تحلیل عقلی، پیش رفتهایم تا این نتیجه حاصل آید که فرایند استهتیکی خلق آثار دراماتیک (نمایشی) سارتر که بار فلسفی اگزیستانسیالیسم متاثر از کیرکگارد را اگر در بردارد، چگونه به آثار هنری بهیادماندنی در تاریخ ادبیات دراماتیک جهان تبدیلشده است؟
کلید واژگان: ژان پل سارتر, کیرکگارد, اگزیستانسیالیسم, نمایشنامهExistentialism is the most outstanding school of philosophy following the World War II, which has influenced the intellectuals and artists, especially poetry, plays and movies. One of the most notable playwrights who was also an existentialist philosopher was Jean-Paul Sartre who is thought of an atheist. This article seeks to support the hypothesis whether Sartre was influenced by the founder and philosopher of existentialism, Kierkegaard who, unlike Sartre, followed Christianity. If yes, what were the existentialist categories influenced by Kierkegaard? Are these categories represented in the Sartre’s dramatic works? To answer the questions, we first explain existentialist categories proposed by Kierkegaard: existential sphere (aesthetics), ethical sphere, religious spere, oblivion, choice, universal belief, remorse and feeling regret. Then, we analyze whether existentialist categories are represented in Sartre’s plays of Dirty Hands, the Unburied Dead, the Flies, the Respectful Prostitute, and the Hell. This article uses library methods and rational analysis to demonstrate how the aesthetic process of Sartre’s creation of dramatic works, influenced by the existentialist philosophy of Kierkegaard, has turned into memorable works of art in the history of the world’s dramatic literature.
Keywords: Jean-Paul Sartre, Kierkegaard, Existentialism, plays -
زمینه و هدف
سندروم هورنر یک بیماری نادر با سه علامت بالینی پتوز، میوز و آنهیدروز یک طرفهی صورت و گردن است. در این سندروم، لنفوم هوچکین به عنوان یکی از علل مسبب تهدیدکنندهی حیات مطرح است. مطالعهی حاضر با هدف گزارش و معرفی یک بیمار مراجعهکننده به بیمارستان آموزشی درمانی امام خمینی (ره) شهر کرمانشاه با تشخیص سندروم هورنر و لنفوم هوچکین انجام گرفت.
معرفی بیماربیمارآقای 30 ساله با علایم بالینی پتوز، میوز و عدم تعریق سمت چپ بالا تنه و صورت به همراه آنیزوکوریا میباشد. در سونوگرافی سمت چپ گردن لنفادنوپاتی همراه درگیری مدیاستن فوقانی مشاهده شد.MRI مغز و نخاع نرمال گزارش شد. در گرافی از قفسهی سینه لنفادنوپاتی ناف ریه مشاهده شد. در پایان پس از بیوپسی از لنف نود گردنی تشخیص لنفوم هوچکین مطرح شد.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج این مطالعه مبنی بر تایید لنفوم هوچکین در بیمار، علاوه بر بررسی کل مسیر اکولوسمپاتیک، بررسی از نظر نیوپلاسمها از جمله لنفوم هوچکین با توجه به بالا بودن پتانسیل درمان آن ضروری است. همچنین با توجه به درگیری مدیاستن فوقانی میتوان اظهار داشت که سندروم هورنر یک تظاهر اولیهی غیر معمول بیماری هوچکین است که به دلیل آسیب به مسیر اکولوسمپاتیک ناشی از فشار بر مدیاستن ایجاد میشود.
کلید واژگان: سندروم هورنر, نئوپلاسم, لنفو م هوچکین, Horner's Syndrome, Neoplasm, Hodgkin's lymphomaBackground & AimsHorner's syndrome is a rare disease with three clinical signs of ptosis, miosis and unilateral anhydrosis of the face and neck. In this syndrome, Hodgkin's lymphoma should be considered as one of the first life-threatening symptoms. Horner's syndrome, or oculosympathetic paralysis, is a rare disease first reported by Mr. Horner (1883-1886) with three clinical signs including unilateral ptosis, miosis, and Unilateral and unilateral anhidrosis of the face and neck were described, all due to involvement of the oculosympathetic pathway (1). Horner syndrome results from an interruption of the oculosympathetic pathway. This condition does not usually cause vision problems or other significant symptoms, but is important as a warning sign that the oculosympathetic pathway has been interrupted, potentially with serious and even life-threatening processes. The oculosympathetic pathway has a long and circuitous course, beginning in the brain and traveling down the spinal cord to exit in the chest, then up the neck and into the orbit. The sympathetic nervous supply is responsible for the dilation of the pupil (mydriasis). When disrupted, parasympathetic supply is uninhibited, and constriction of the pupil (miosis) ensues. The reaction of the pupils to light and accommodation is normal as those systems do not depend on sympathetic nerve supply. Therefore, this syndrome with unimpressive clinical findings and insignificant symptoms may be a sign of serious pathology in the head, chest, or neck. Patients with Horner syndrome present with a slightly droopy upper lid and a smaller pupil on the affected side; less commonly, there is a deficiency of sweating over the brow or face on the affected side (2). Horner syndrome is almost always diagnosed clinically, though pharmacological testing can be used to confirm the diagnosis. Imaging modalities such as PET, CT and MRI are important components of work‐up for patients presenting with acquired Horner syndrome (3). Factors that cause this disease include trauma, brain tumors, migraines, cluster headaches, hyperthyroidism, and lung cancer(4). Because Horner syndrome sometimes occurs as the first sign of a life-threatening condition, a thorough post-diagnosis systemic examination is necessary to follow up on patients for signs and symptoms (5). This is a clonal malignancy (dependent on asexual reproduction) of the lymphatic system with different clinical manifestations that can be treated in the early and advanced stages (6). Horner's syndrome is an unusual initial manifestation of Hodgkin's disease, and, in this case, it was due to oculosympathetic damage from mediastinal compression (7, 8). The aim of this study was to report and introduce a patient referred to Imam Khomeini Hospital in Kermanshah with a diagnosis of Horner's syndrome and Hodgkin's lymphoma.
Case PresentationThe patient is a 30-year-old man with left ptosis about 50 days before seeing an ophthalmologist. The patient also complains of sweating on the right side of the body and lack of sweating on the left side of the upper torso and face. No previous history of specific illness or family history of the symptoms were reported. In ocular examinations, the corrected vision of both eyes is equal to 10/10, normal eye movements, mild ptosis in the range of 2 mm in the left eye, meiosis of the left eye and the development of Anisocoria (an ocular complication in which the pupil of one eye from Size differs from other pupils.) Was reported more clearly in low light. According to the mentioned symptoms, Horner syndrome was presented to the patient. A complete and appropriate examination is sufficient for the initial diagnosis of this syndrome, but in order to confirm the diagnosis and determine the location of the injury, naphazoline drops were used. In this way, this drop was poured in both eyes of the patient and after a few minutes, the ptosis disappeared and the amount of anisocoria decreased. At present, after starting treatment, in addition to improving anisocoria, the amount of ptosis has decreased and the patient is satisfied with continuing treatment. On systemic examination, several large lymph nodes on the left side of the neck were touched in the area of the sternocleidomastoid muscle (SCM). Ultrasound of this area also showed a lymphadenopathy measuring 15 x 25 mm deep in the SCM muscle in the subclavian space (Subclavian triangle) and a lymph node measuring 10 x 15 mm in the upper region of the supraclavicular space with involvement of the upper mediastinum. MRI (Magnetic resonance imaging) of the brain and spinal cord was also reported to be normal. An X-ray of the chest showed umbilical cord lymphadenopathy. Finally, after biopsy of Hodgkin's lymph node, the diagnosis of cervical lymph node was made.
ConclusionIn the present report, after examining the patient, Horner syndrome was clinically confirmed and after Hodgkin's lymph node biopsy, the diagnosis of Hodgkin's lymphoma was made. Involvement was also seen in the SCM muscle area and the upper mediastinum. In line with the results of the present study in a study by Simon et al. Conducted in 1985 on a 22-year-old woman with Horner syndrome, a mass in the mediastinum was observed on a patient's chest X-ray and evaluated. Further leads to the diagnosis of Hodgkin. This study suggests that Horner's syndrome is an unusual early manifestation of Hodgkin's disease caused by damage to the oculosympathetic pathway due to pressure on the mediastinum(9). A 1980 study by Maloney et al. On 450 patients with Horner's syndrome reported less than 3 percent of Hodgkin's lymphoma(7). Another study by Giles et al. In 1958 on 216 patients with Horner syndrome identified three cases of Hodgkin's lymphoma(6). Also, a 1940 study by Goldman et al., Conducted on 212 patients with Hodgkin's disease, reported no cases of Horner's syndrome(10). Kaplan also stated in his 1980 study that no cases of the syndrome were observed in patients with Hodgkin's disease(11). However, in the present report, MRI of the patient's brain and spinal cord was normal and no complication was observed. However, Williams et al., In their 1959 study of the complications of leukemia and lymphoma, found that neurological complications occur in 15% of patients with Hodgkin's lymphoma(12). Jackson et al., Who studied Hodgkin's disease in 1945, also noted complications such as brain and spinal cord injuries, polyneuropathy, mononorrhea, and myopathy(13).According to the results of this study, with the confirmation of Hodgkin's lymphoma in the patient, it is necessary that in addition to the entire oculosympathetic pathway, the patient be examined for neoplasms, including Hodgkin's lymphoma, due to its high potential. Also, due to the involvement of the upper mediastinum, it can be stated that Horner's syndrome is an unusual initial manifestation of Hodgkin's disease, which is caused by damage to the oculosympathetic pathway due to pressure on the mediastinum. In general, according to the results of the present study and similar studies among the early life-threatening symptoms, although Hodgkin's disease has been reported as uncommon, but due to the high potential for its treatment, it should be Patients with this syndrome should be considered. Also, with the publication of the present study, we can point to the sensitivity among ophthalmologists in identifying certain cases of malignancies associated with Horner's syndrome, which can lead to their early detection and better prognosis. Unfortunately, the lack of similar Iranian and foreign studies and the unavailability of the full text of some other articles for comparison prevented a comprehensive decision on the results.
Keywords: Horner's Syndrome, Neoplasm, Hodgkin's lymphoma -
موکوپلی ساکاریدوز تیپ 6 یک بیماری ارثی اتوزوم مغلوب است که به علت نقص آنزیم آریل سولفاتاز سبب رسوب گلیکوزآمینوگلیکان در بافت های مختلف می شود و می تواند علایم سیستمیک و چشمی مختلفی ایجاد کند. با توجه به نادر بودن این بیماری بر آن شدیم تظاهرات چشمی این بیماری را معرفی کنیم.بیمار دختر بچه 5 ساله به علت کاهش بینایی به بیمارستان امام خمینی (ره) کرمانشاه ارجاع داده شده بود، در معاینه درگیری های سیستمیک و چشمی متعدد داشت، نتایج آزمایشگاهی نقص آنزیم آریل سولفاتاز را نشان داد، در نهایت با توجه به علایم بالینی و نتایج آزمایشگاهی با تشخیص موکوپلی ساکاریدوز تیپ 6 تحت درمان با ناگلازیم (Naglazyme) قرار گرفت. براساس نتایج این گزارش مورد، شناخت کامل علایم چشمی در این بیماران و توجه به علایم سیستمیک بیماران چشمی می تواند به برنامه ریزی مناسب برای تشخیص و درمان بیماری و بهبود کیفیت زندگی در این افراد کمک کند.
کلید واژگان: موکوپلی ساکاریدوز تیپ6, کاهش بینایی, عوارض چشمیMucopolysaccharidosis VI is an inherited autosomal recessive disease that causes glycosaminoglycan deposition in different tissues due to arylsulfatase deficiency that can cause various systemic and ocular manifestations. The disease is rarely reported. This paper presents the case of a five-year-old girl with low vision and discusses ocular manifestations of Mucopolysaccharidosis VI. The patient was referred to Kermanshah Imam Khomeini Hospital due to low vision. On examination, she was found with multiple systemic and ocular symptoms. Laboratory results showed arylsulfatase B deficiency. According to the clinical manifestations and laboratory results, she was diagnosed with mucopolysaccharidosis type VI and treated with Naglazyme. Awareness of ocular symptoms in these patients could be of great help in making proper diagnosis and choosing the best treatment that could improve the quality of life in these patients.
Keywords: Mucopolysaccharidosis VI, low vision, ocular complications -
نشریه تئاتر، سال پنجم شماره 74 (پاییز 1397)، صص 108 -121
در اواخر دوره ی ناصری همزمان با گسترش موج انجمن گرایی، رویداد مهمی در تئاتر ایران شکل گرفت و آن ایجاد نوع جدیدی از نمایش بود که به واسطه ی آن، تحول و گذر از نمایش های تفننی دوره ی ناصری به سوی تئاتر به شیوه ی اروپایی و متعاقب آن شکل گیری نخستین گروه ها و تماشاخانه های خصوصی آغاز شد. این ساختار تازه به صورت مستقل و با تامین خود به لحاظ مالی، به سرعت گسترش بیشتری یافت و پس از چندی به طور کامل مسیر خود را از انواع نمایش های تقلید و تعزیه و معرکه گیری جدا کرد و ریشه های نخستین تئاترهای .ش پایه گذاری کرد. با این وجود جریان تئاتر 1332 تا 1300 حرفه ای در ایران را بین سال های خصوصی نتوانست در ایران مدت زمان زیادی ادامه پیدا کند و پس از یکی دو دهه متوقف شد. عوامل چندی در این توقف موثر بود: وضع قوانین سختگیرانه، منازعه میان گروه های وابسته به احزاب سیاسی و دولت ها و عدم حمایت حکومت وقت از تئاتر های خصوصی و از طرفی تمایل به ایجاد جریان تئاتری که علاوه بر پنهان کردن فترت های به وجود آمده، منطبق بر سیاست های دولت نیز باشد، از عوامل توقف این جریان تئاتری به شمار می روند. ازاین رو فرضیه این پژوهش این است که «جریانات فرهنگی و مدیریت هنری در پیشرفت یا افول تئاتر خصوصی تاثیرگذار هستند». برهمین اساس پرسش های اصلی که مورد ارزیابی قرار می گیرند عبارتند از: چه جریانات فرهنگی در تکوین تئاتر خصوصی موثر افتاد؟ تاثیر جریانات سیاسی و احزاب در توسعه و پیشرفت تئاتر خصوصی به چه صورت بود؟ ورود حاکمیت به حوزه ی نمایش چه تغییراتی در روند تئاتر خصوصی ایجاد کرد؟ جایگاه سیاسی حاکمیت به چه نحوی فعالیت های تئاتر خصوصی را تحت الشعاع قرار می داد؟ و درنهایت تاثیر عوامل اجتماعی و سیاسی بر روند توقف حرکت تئاتر خصوصی به چه طریق بود؟ تا 1280 این مقاله تلاش دارد با درنظرگرفتن عوامل موثر سیاسی و اجتماعی که بین سال ها .ش بر تئاتر ایران مسلط بوده است، از منظر تاریخی سیر شکل گیری تئاتر خصوصی در 1357 ایران را ارزیابی کرده و سپس دلایل توقف این جریان مهم تئاتری را برشمارد. روش تحقیق به کار برده شده در این تحقیق، توصیفی تحلیلی است و از تکنیک کتابخانه ای بهره برده شده است.
کلید واژگان: تئاتر خصوصی, گروه های نمایشی, تماشاخانه ها, نمایش, تاریخ تئاترTheater, Volume:5 Issue: 74, 2019, PP 108 -121Creating a new theatre style was an important event in Iranian theater which occurred in the late Nasserian period coincided with the rise of the communism wave, which led to the beginning of the transformation of the Nasserian amusing theatre into European style theatre and the subsequent formation of the first private groups and theaters. This new structure quickly expanded independently along with financing itself, b) and after a while, it completely separated its path from all sorts of imitative theater, passion - play, and founded the roots of the first professional theaters in Iran between 1300 and 1332. But the flow of private theater in Iran could not continue for a long time, and that flow stopped after one or two decades. Several factors were effective on this halt: Establish strict rules, conflict between political parties and states, and lack of government support for private theaters at the time, and a tendency to create a theatrical flow that is consistent with government policies, in addition to hide the interregnums created. Therefore, this study was carried out aimed to address the following questions: What cultural currents were effective on the development of private theater ?How was the effect of political currents and parties on the development of private theater? What changes have been made in the process of private theater with the entry of sovereignty into the field of theater ?How did the political status of the government affect private theater activities ?And finally how were the effect of social and political factors on the process of stopping the private theater movement? The present study seeks evaluate the evolution of private theater in Iran from a historical perspective by considering the political and based on this method. The performances of the Anahita group exhibited such a new form of stage performances that had not existed in Iranian theater before. But their technical quality was quite mediocre .The final result of this research is that the Anahita group has trained great artists who each have had a significant impact on the Iranian theater .And ,until now, they have been able to prove and retain their brilliant and enduring names in Iran Dramatic Art history.
Keywords: Theater, Theater group, European theater) western theater, (Stanislavsky’s system, Anahita theater -
فصلنامه کیمیای هنر، پیاپی 12 (پاییز 1393)، صص 99 -109جهان سینما بیشتر به نظریه پردازی های سرگئی میخائیلویچ آیزنشتاین درباره مونتاژ اهمیت داده است، همین امر سبب شد که رویکردهای او در بازیگری نادیده گرفته شود. با توجه به اینکه آیزنشتاین به عنوان طراح صحنه و سپس کارگردان زیر نظر مستقیم میرهولد نظریه بیومکانیک را در تئاتر مسکو تجربه کرده بود، شباهت های ساختاری و اجرایی زیادی بین بازیگری در سینمای آلمان و آثار هم عصران کانستراکتیویست خود در شوروی مشاهده کرد. شباهت هایی که از یک سو مجموعه ای از تکنیک های تئاتری از قبیل بزرگنمایی و اغراق، تشدد عضلانی بازیگر، تفکیک حرکات بدنی و حرکت حول اندام های خم شونده بدن که تا آن زمان خارج از ارزش نمایشی تلقی می شد، و از سویی دیگر سلسله ای از حرکات موزون و تماشایی به سیاق ژیمناستیک، عرض اندام های بدنسازی و جست وخیزهای پر تکاپو که به میادین ورزشی تعلق داشت و به روی صحنه تئاتر آمده بود.
این پژوهش با تمرکز بر آثار آیزنشتاین به فرآیند روسی شدن بازیگری های اکسپرسیونیستی آلمانی و به چگونگی سینمایی شدن بازی های تئاتری روسی به عنوان پیش در آمدی برای آن نوع بازیگری می پردازد که روی در روی الگوهای رئالیستی بازیگری در سینمای هالیوود قرار می گیرد. همچنین، این مقاله استدلال می کند که الهام گرفتن او از بازیگری آلمانی نگرشی تلفیقی را پایه ریزی کرد، که در پژوهشهای سینمایی کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
کلید واژگان: آیزنشتاین, بازیگری, اکسپرسیونیسم, کانستراکتیویسمKimiya-ye-Honar, Volume:3 Issue: 12, 2015, PP 99 -109The world of cinema has put more emphasis on Sergei M. Eisenstein’s theories about montage، and that’s why his approaches in acting were ignored. Experienced set designing and directing under the direct supervision of Meyerhold’s Biomechanics theory in Moscow’s theater، Eisenstein observed many structural and administrative similarities between acting in German cinema and the works of his contemporary Constructivists in the Soviet. Similarities such as a set of theatrical techniques encompassing exaggeration، actor’s muscular violence، separation of body movements and movement around the vimineous body organs which lacked play value suntil then، and on the other hand، a series of choreographic and spectacular movements as gymnastic style،fitness show-off and aggressive capers which were belonged to sport fields and were brought on the theater stage. By concentrating on Eisenstein’s works، this research deals with the process of Russifying German Expressionist acting and cinematizing Russian theater acting as a preliminary of such acting which was considered as realistic models of acting in Hollywood. Also، this paper deduces that Eisenstein’s inspiration from German acting established an integrated approach which is less considered in cinematic studies.Keywords: Eisenstein, Acting, Expressionism, Constructivism -
هرنی تروماتیک شکمی از موارد نادر به دنبال ترومای بلانت شکمی می باشد. تشخیص این پاتولوژی نادر بسیار مشکل است و اکثرا حین لاپاراتومی یا لاپاراسکوپی تشخیص داده می شود. در مواردی که بیمار بدلایل دیگر و جهت تشخیص ترومای بلانت کبد و طحال و دیگر ارگانهای توپر شکم سی تی اسکن می شود به صورت اتفاقی تشخیص داده می شود. البته در بعضی موارد نیز تشخیص با تاخیر است. تاخیر در تشخیص ممکن است باعث عوارض زیادی برای بیمار شود. از خطرناکترین آنها می توان به نکروز ارگان گیر افتاده در فتق اشاره کرد. این مقاله گزارش یک مورد فتق تروماتیک شکمی است که به دنبال ترومای شدید رخ داده استکلید واژگان: هرنی, تروماJournal of Shaeed Sdoughi University of Medical Sciences Yazd, Volume:17 Issue: 4, 2010, PP 303 -305Traumatic abdominal wall hernia is a rare type of hernia, which follows blunt trauma to the abdomen, where disruption of the musculature and fascia occurs with the overlying skin remaining intact. Diagnosis of this problem is very difficult and delayed. Traumatic hernia is often diagnosed during laparatomy or laparascopy, but CT scan also has a role in distinguishing this pathology. Delay in diagnosis is very dangerous and can result in gangrene and necrosis of the organs in the hernia. The case report of a 35 years old man with liftruck blunt trauma is reported. His vital signs were stable. On physical examination, tenderness of RUQ was seen. He underwent Dpl for suspected hemoprotein. Dpl was followed up by laparatomy. Laparatomy revealed that the transverse and ascending colon partially herniated in the abdominal wall defect. The colon was reduced in the abdomen and repair of abdominal hernia was done. The patient was discharged after 5 day. The etiology, pathogenesis and management are discussed.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.