نوید کارگر ده بیدی
-
زمینه و اهداف
ارزش گذاری اقتصادی با کمی نمودن منافع، گامی موثر در راستای بهبود سیاست های زیست محیطی به منظور حفظ و توسعه صنعت بوم گردشگری است. لذا هدف اصلی این مطالعه استخراج تمایل به پرداخت گردشگران برای بازدید از منطقه بوم گردشگری میانجنگل شهرستان فسا است.
روش بررسیداده های مورد نیاز با روش ارزش گذاری مشروط و سوال های دوگانه یک طرفه و تکمیل 542 پرسشنامه در فروردین سال 1398جمع آوری شد. به منظور برآورد تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان و تشخیص عوامل موثر بر آن از مدل رگرسیون نرمال سانسور شده استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد که متغیرهای سن سرپرست و بعد خانواده تاثیر منفی و معنی داری بر تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان از این منطقه گردشگری دارند. همچنین تاثیر متغیرهای سطح تحصیلات سرپرست خانواده، درآمد و تعداد سفرهای تفریحی سالانه خانواده به تفرجگاه های طبیعی بر تمایل به پرداخت گردشگران مثبت و معنی دار برآورد شد. تاثیر متغیر جنس نیز نشان داد که تمایل به پرداخت زنان سرپرست خانواده بیشتر از مردان است. میانگین تمایل به پرداخت گردشگران برای اقامت و بازدید یک روزه از منطقه بوم گردشگری میانجنگل شهرستان فسا معادل 205205 ریال برآورد شد.
بحث و نتیجه گیریبا توجه به نتایج مطالعه سیاست های حمایتی دولت در راستای افزایش قدرت خرید خانواده های کم درآمد و پرجمعیت و همزمان افزایش آگاهی خانواده ها در زمینه بوم گردی می تواند منجر به گسترش فرهنگ گردشگری و افزایش تعداد سفرهای تفریحی به منطقه مورد مطالعه شود.
کلید واژگان: ارزش گذاری مشروط, بردار پیشنهاد قیمت, رگرسیون نرمال سانسور شده, منطقه بوم گردشگری میانجنگلBackground and ObjectiveEconomic valuation by quantifying the benefits is an effective step towards improving environmental policies to sustain and develop the ecotourism industry. Accordingly, the main purpose of this study was to investigate the tourists’ willingness of to pay to visit Mianjangal ecotourism area in Fasa County.
Material and MethodologyThe required data were collected by single-bounded dichotomous choice contingent valuation method through completing questionnaires from a random sample of 542 tourists in April 2019. The censored normal regression model was used to estimate the visitors' willingness to pay and identify the factors affecting it.
FindingsThe results showed that willingness to pay to visit this ecotourism area is negatively affected both by the age of household head and by the household size. Also, the effect of educational level of head of household, household income and annual recreational trips to natural areas on tourists’ willingness to pay was estimated to be significantly positive. Based on the effect of gender variable, female- headed households are more willing to pay than male-headed households. The average tourists’ willingness to pay for a one-day staying at Mianjangal ecotourism site was estimated at 205205 Rial.
Discussion andConclusionBased on the results of this study, government supportive policies are proposed to increase the purchasing power of low-income and crowded household; and furthermore, increasing household ecotourism information can lead to the spread of tourism culture and to rise the number of recreational trips to the study area.
Keywords: Contingent Valuation, Bid vector, Censored normal regression, Mianjangal ecotourism area -
با توجه به اهمیت شاخص های اکولوژیکی در ارزیابی مخاطرات محیط زیست، در این مطالعه به بررسی شاخص ردپای اکولوژیکی و ظرفیت زیستی بر رشد اقتصادی ایران در چارچوب تابع تولید پرداخته شد. پس از ارزیابی نتایج مانایی متغیرها، با استفاده از رهیافت مدل خودتوضیحی با وقفه های گسترده (ARDL) به بررسی روابط بلندمدت و کوتاه مدت بین متغیرها پرداخته شد. نتایج آزمون علیت نشان داد که متغیرهای سرمایه ، اشتغال، مصرف انرژی، ردپای اکولوژیکی و ظرفیت زیستی، رابطه ی علی معناداری با معیار رشد اقتصادی دارند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شاخص ردپای اکولوژیکی با وجود اثرگذاری منفی بر رشد اقتصادی، فاقد معنی داری آماری بود. در مقابل، میزان سرمایه، مصرف انرژی و ارتقای ظرفیت زیستی، مطابق انتظار، تاثیری مثبت و معنادار بر رشد اقتصادی بر جا می گذارند. بنابراین، پیشنهاد می شود در تدوین سیاست های تولیدی و تجاری کشور به نحوی اقدام شود که ضمن حفظ هرچه بیشتر ظرفیت زیستی، با محدود نمودن واردات کالاهایی که توان زیستی داخلی را از بین می برند، به تقویت هرچه بیشتر توان زیستی کمک نمود.کلید واژگان: رشد اقتصادی, ظرفیت زیستی, ردپای اکولوژیکی, ARDLDue to the importance of ecological indicators in assessing environmental hazards, in this study, the ecological footprint index and biological capacity on Iran's economic growth in the framework of production function were investigated. Based on the results of variables stationary, the long and short run relationships between variables were investigated by applying Autoregressive Distributed Lag (ARDL) approach. The results of causality tests indicate that there is a significant causal relationship from capital, labor force, energy consumption, ecological footprint and biological capacity variables to economic growth. The results also shoe that the ecological footprint index, despite the negative impact on economic growth, was not statistically significant. The empirical results also indicate that capital, energy consumption, and biological capacity have a significant and positive effect on economic growth in long run. Therefore, it is suggested that the country's production and trade policies be formulated in such a way that while preserving the biological capacity as much as possible, by limiting the import of goods that destroy domestic biological capacity, help to strengthen the biological capacity as much as possible.Keywords: Economic Growth, Ecological Footprint, Biological Capacity, Iran, ARDL
-
با توجه به اهمیتی که انرژی های پاک در کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و آسیب های زیست محیطی دارد، در این مطالعه تاثیر مصرف این انرژی بر رشد اقتصادی کشورهای گروه 8-D در بازه ی زمانی 2014-1990 مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج ایستایی پانلی متغیرها از روش خودتوضیحی با وقفه های گسترده پانلی (Panel ARDL) در قالب برآوردگرهای میان گروهی (MG)، میان گروهی تلفیقی (PMG) و اثرات ثابت پویا (DFE) استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که از میان سه برآوردگر، مدل میان گروهی کاراتر است. نتایج آزمون علیت، وجود رابطه ی علی دوطرفه بین مصرف انرژی پاک (تجدیدپذیر) و تجدیدناپذیر و رشد اقتصادی در کشورهای 8-D را نشان می دهد. نتایج نشان می دهد با فرض ثابت بودن سایر متغیرها، افزایش یک درصدی در مصرف انرژی پاک باعث افزایش 15/0 درصدی در رشد اقتصادی می شود. همچنین، افزایش یک درصدی مصرف انرژی تجدیدناپذیر با ثابت بودن سایر متغیرها، رشد اقتصادی کشورهای 8-D را در بلند مدت 12/0 درصد کاهش خواهد داد. همچنین نتایج حاکی از آن است که متغیرهای سرمایه گذاری، اشتغال و تکنولوژی نیز در بلند مدت اثر مثبت و معنی داری بر رشد اقتصادی دارند. با توجه به نتایج مطالعه، لازم است تولید و مصرف انرژی پاک در این کشورها توسعه یابد.
کلید واژگان: رشد اقتصادی, انرژی تجدیدپذیر, انرژی تجدیدناپذیر, کشورهای گروه 8-D, Panel ARDLAccording to the importance of clean energies in the reduction of greenhouse gas emission and environmental damage, in the present study, the impact of renewable energy consumption on economic growth in the D-8 group countries was investigated over the period of 1990 to 2014. According to the panel stationary property of the variables, the panel autoregressive distributed lag method (Panel ARDL) of mean group (MG), pooled mean group (PMG), and dynamic fixed effect (DFE) estimators were investigated. The empirical results implied that the pooled mean group model emerged as the most efficient among the three estimators. The results of causality tests indicate that there is a bidirectional causality relationship among clean energy (renewable), non-renewable energy, and economic growth in D-8 group countries. The results show that controlling for the other variables, a 1% rise in clean energy causes is likely to cause a 0.15% increase in economic growth in the long-run. Also, the results showed that in the long-run, a 1% increase in non-renewable energy will decrease the economic growth of D-8 group countries by 0.12%. Also, empirical results indicate that investment, employment and technology have a significant and positive effect on economic growth in long run. According to the results of present study, clean energy production and consumption must be increased in the D-8 countries
Keywords: 1Economic growth, Renewable Energy, Non-renewable energy, Countries D-8, Panel ARDL -
در این پژوهش با استفاده از الگوی خود توضیحی با وقفههای گسترده پنلی (Panel ARDL) اثرات بلندمدت و کوتاهمدت رشد اقتصادی، مصرف انرژی و تجارت بر انتشار دو آلاینده گاز دیاکسید کربن و گاز متان در کشورهای اسلامی گروه D-8 ارزیابی و مقایسه شد. بر اساس مرور مطالعات انجام شده، مطالعهای به بررسی این موضوع در کشورهای گروه D-8 نپرداخته که در این پژوهش به این مهم توجه شده است. کشورهای گروه D-8 شامل ایران، اندونزی، بنگلادش، مصر، نیجریه، مالزی، پاکستان و ترکیه است. نتایج مطالعه نشان داد که مصرف انرژی در توضیح انتشار گاز دیاکسید کربن نقش بالاتری در مقایسه با آلودگی ناشی از انتشار گاز متان دارد. همچنین بهبود تراز تجاری تاثیری منفی در سرانه انتشار گاز متان و گاز دی اکسید کربن دارد. علاوه بر این، برای هر دو آلاینده یک رابطهU شکل وارون میان سرانه تولید ناخالص داخلی و سرانه انتشار آلودگی برقرار است. با این تفاوت که برای بهبود کیفیت محیط زیست ناشی از کاهش آلودگی گاز دی اکسید کربن به سطح رشد اقتصادی بالاتر و به تبع آن درآمد سرانه بیشتری نیاز است. با توجه به وضعیت کنونی کشورهای مورد مطالعه، میتوان پیشنهاد کرد که در راستای برنامه های رشد و توسعهی اقتصادی این کشورها ضروری است منابع انرژی تجدید پذیر و پاک جایگزین سوختهای فسیلی رایج شود.
کلید واژگان: انتشار دی اکسید کربن, انتشار متان, رشد اقتصادی, مصرف انرژی, تجارت -
در این پژوهش اثر قیمت نفت و مصرف انرژی الکتریکی بر رشد اقتصادی کشورهای اسلامی گروه D-8 مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس مرور مطالعات انجام شده، مطالعه ای به بررسی این موضوع در کشورهای گروه D-8 نپرداخته که در این پژوهش به این مهم توجه شده است. گروه D-8 یک سازمان توسعه همکاری میان کشورهای بنگلادش، مصر، نیجریه، اندونزی، ایران، مالزی، پاکستان و ترکیه می باشد. به منظور ارزیابی رابطه بلندمدت و کوتاه مدت با توجه به نتایج آزمون های ایستایی از رویکرد نوین در اقتصادسنجی داده های پنل- الگوی خود توضیحی با وقفه های گسترده پنلی (Panel ARDL)- بهره گرفته شد. نتایج نشان می دهد که سرانه مصرف انرژی الکتریکی تاثیری مثبت بر شاخص رشد اقتصادی دارد؛ به طوری که انتظار می رود با ا درصد افزایش در سرانه مصرف انرژی الکتریکی، رشد اقتصادی در بلندمدت و کوتاه مدت به ترتیب حدود 26/0 و 11/0 درصد افزایش یابد. همچنین قیمت نفت و سرانه سرمایه گذاری تاثیری مثبت بر درآمد سرانه می گذارد و در مقابل نرخ نیروی کار با اثرگذاری بسیار ناچیزی به کاهش درآمد سرانه منجر می شود.
کلید واژگان: رشد اقتصادی, مصرف انرژی الکتریکی, قیمت نفت, سرمایه گذاری, کشورهای اسلامی گروه D-8 -
ساختار جمعیتی در ایران همچون سایر مناطق دنیا، در حال تغییر است. این تغییرات با کاهش سهم کودکان و افزایش سهم افراد مسن از جمعیت کل همراه است به گونه ای که بر اساس پیش بینی های سازمان ملل از سال 2015 تا 2030 جمعیت افراد مسن در ایران دو برابر خواهد شد. از این رو هدف اصلی این مطالعه بررسی اثر ساختار جمعیتی بر انتشار آلودگی ناشی از گاز دی اکسید کربن در ایران در طی دوره 1350 الی 1394 می باشد. در این پژوهش با توجه به نتایج ایستایی متغیرها از روش هم جمعی در قالب رهیافت خود رگرسیونی با وقفه های گسترده (ARDL) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که به ترتیب دو بازه جمعیتی (64-15) و (14-0) سال تاثیر بالایی بر سرانه انتشار گاز CO2 دارند، درحالی که جمعیت سالخوردگی (65 سال به بالا) اثرگذاری کمتری در انتشار گاز CO2 دارد.کلید واژگان: ساختار جمعیتی, انتشار گاز دی اکسید کربن, ARDL, ایرانThe demographic structure, as in other parts of the world, in Iran is changing. These changes are associated with a reduction in the share of children and an increase in the share of the elderly of the total population. The United Nations has predicted that in the years 2015-2030, the population of the elderly will double in Iran. Accordingly, the main objective of this study is to investigate the effect of demographic structure on carbon dioxide emissions in Iran during the period from 1350 to 1394. In this study, based on the results of variables stationary, the Autoregressive Distributed Lag (ARDL) approach was applied. The results of the research indicate that the two demographic (15-64 years) and (0-14 years) periods have a significant impact on CO2 per capita emissions, while the aging population (65 years and older) has a lower effect on CO2 emissions.Keywords: Population Structure, CO2 Emission, ARDL, Iran
-
زمینه و هدف
اتکای بی رویه بر نهاده های خارجی نظیر کود و سموم شیمیایی و بهره برداری بی رویه از منابع آب و خاک تهدیدی جدی برای کیفیت محیط زیست به حساب می آید. در این راستا، علوم مختلف به دنبال روش های کشاورزی هستند که بتواند جایگزین مناسبی برای حفظ سلامت انسان و محیط زیست باشد. کشاورزی ارگانیک یک جایگزین مناسب بین نظام های متداول کشاورزی جهت صیانت از امنیت غذایی در سطح جهان به طور عام و بین کشورهای در حال توسعه به طور خاص مطرح است. در این مطالعه که به صورت موردی بر روی بازار محصول گوجه فرنگی ارگانیک انجام شده است، تعدادی پرسش نامه از ساکنان شهر شیراز به صورت نمونه گیری تصادفی در سال 1395 جمع آوری شد.
روش بررسیبه منظور دست یابی به نتایج مورد نظر در این مطالعه از روش دو مرحله ای هکمن استفاده شده است.
یافته هانتایج به دست آمده نشان می دهد که مصرف کنندگان طبقات مختلف تمایل به پرداختی، حدود 2/2442 ریال بیش تر از گوجه غیرارگانیک داشته اند. هر یک از متغیرهای جنسیت، سن، تحصیلات، فاصله از محل خرید و درآمد خانوار با محصولات ارگانیک بر میزان تمایل پرداخت افراد تاثیر معنی داری داشته اند، به گونه ای که غیر از متغیرهای جنسیت و فاصله از محل خرید که رابطه منفی با تمایل به پرداخت بیش تر برای محصولات ارگانیک دارد، سایر متغیرها با احتمال تمایل به پرداخت رابطه مثبت دارند.
بحث و نتیجه گیری:
با توجه به نتایج این مطالعه پیشنهاد می شود که به منظور دسترسی بهتر افراد به این محصولات، با اتخاذ سیاست هایی شبکه های پخش و توزیع در مناطق مختلف شهری گسترش بیش تری پیدا کنند. هم چنین با توجه به اهمیت سلامتی افراد در تمامی سنین، لازم است که با اتخاذ سیاست های ترویجی و آموزشی، ذایقه افراد با سنین پایین تر را به سمت مصرف محصولات ارگانیک سوق داد.
کلید واژگان: گوجه فرنگی, ارگانیک, تمایل به پرداخت, روش دو مرحله ای هکمن, شیرازBackground and ObjectiveExcessive reliance on external inputs such as fertilizers and pesticides and the indiscriminate exploitation of soil and water resources is considered a serious threat to the quality of the environment. In this regard various sciences are looking farming methods that could be a good alternative to protect human health and the environment. Organic farming is a viable alternative between conventional agricultural systems to safeguard food security in the world in general and in developing countries is specifically mentioned. This study was conducted on the product market organic tomatoes, for this purpose some random questionnaire from the city of Shiraz was collected in 1395.
MethodsIn this study, Heckman two-stage method is used.
FindingsThe results show that consumers' willingness to pay around 2442/2 Rial had more than non-organic tomatoes. Variables of gender, age, education, household income and the distance from the place of purchase organic products have had a significant impact on people's willingness to pay. So that other than variables of gender and distance from place of purchase that is negatively correlated with willingness to pay more for organic products, other variables positively correlated with willingness to pay.
Discussion and ConclusionAccording to the results of this study, it is suggested that in order to better access people to these products, by adopting policies, distribution networks should be further expanded in different urban areas. Also, considering the importance of people's health at all ages, it is necessary to adopt promotional and educational policies to lead the tastes of younger people to consume organic products.
Keywords: tomato, Organic, Willingness to pay, Heckman two-stage method, Shiraz -
در این مطالعه اثر رشد اقتصادی، مصرف انرژی، ظرفیت زیستی و آزاد سازی تجاری بر ردپای اکولوژیکی مصرف بعنوان شاخصی از تخریب محیط زیست با استفاده از داده های پنل دوره 1990 الی 2013، مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج آزمون های ایستایی، متغیرهای مورد استفاده در مدل همگی در سطح ایستا نبوده و با یکبار تفاضل گیری ایستا شدند. همچنین نتایج آزمون های پدرونی و کایو نشان داد که متغیرهای مورد استفاده هم جمع هستند. به منظور برآورد روابط بلندمدت میان متغیرها از روش FMOLS استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که یک رابطه مثبت و معنی دار میان ردپای اکولوژیکی و ظرفیت زیستی و یک رابطه منفی و معنی دار میان آزادسازی تجاری و ردپای اکولوژیکی وجود دارد. همچنین افزایش مصرف انرژی منجر به افزایش ردپای اکولوژیکی می شود. همچنین نتایج نشان داد که یک رابطه N شکل میان رد پای اکولوژیکی و رشد اقتصادی وجود دارد و این امر حاکی از آن است که افزایش رشد اقتصادی در این منطقه به تخریب بیشتر محیط زیست منجر خواهد شد.
کلید واژگان: رشد اقتصادی, ردپای اکولوژیکی, ظرفیت زیستی, آزاد سازی تجاری, خاورمیانهThis study examines the effects of economic growth, energy consumption, biological capacity and trade openness on the ecological footprint (EF) of consumption as index of environmental degradation using a panel data during the period 1990–2013. A number of panel unit root tests confirm that the data are first-difference stationary. Results from Pedroni and Kao panel co-integration tests show that the variables are co-integrated. Therefore, the panel Fully Modified Ordinary Least Square (FMOLS) method is then employed to estimate the long run relationship between the variables. The results indicate a positive and significant relationship between ecological footprint (EF) and biological capacity, and a negative and insignificant impact of trade openness on EF. Energy consumption is also led to increase EF. The results showed the N-shape relationship between EF and economic growth. Therefore, economic growth will lead to further environmental degradation in this region.
Keywords: economic growth, Ecological Footprint, Biological Capacity, Trade openness, Middle East -
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه میان رشد اقتصادی و تخریب محیط زیست در بخش کشاورزی استان های ایران بود. بدین منظور، ارزش افزوده بخش کشاورزی به عنوان شاخصی از رشد اقتصادی و میزان انتشار گاز دی اکسید کربن در بخش کشاورزی به عنوان معیاری از تخریب محیط زیست در نظر گرفته شد. همچنین، داده های 24 استان کشور طی دوره 93-1379 از مرکز آمار ایران گردآوری شد. برای بررسی رابطه علی میان متغیرهای مدل، از روش خودتوضیحی برداری پنلی (PVAR) و برای برآورد مدل، از الگوی خودتوضیحی با وقفه های گسترده پنلی (Panel ARDL) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که یک رابطه علی یکطرفه از ارزش افزوده بخش کشاورزی و شدت مصرف انرژی در این بخش به انتشار گاز دی اکسید کربن وجود دارد؛ رابطه رشد بخش کشاورزی و میزان انتشار گاز دی اکسید کربن نیز به صورت N شکل و از لحاظ آماری معنی دار بود. همچنین، نتایج حاکی از آن بود که افزایش نسبی شدت مصرف انرژی در بخش کشاورزی تاثیری مثبت در انتشار گاز دی اکسید کربن دارد. در نتیجه، باید سیاست های آتی بخش کشاورزی دربرگیرنده برنامه های مناسب برای حفاظت از محیط زیست طبیعی کشور باشد.
کلید واژگان: ارزش افزوده بخش کشاورزی, شدت مصرف انرژی, انتشار گاز دی اکسید کربن, الگوی خودتوضیحی با وقفه های گسترده پنلی (Panel ARDL), ایران (استانها)This study aimed at investigating the relationship between economic growth and environmental degradation in agricultural sector among provinces of Iran. Thus, the value added generated by the agricultural sector was utilized as the index of economic growth and Carbon Dioxide emission from the agricultural sector as the environmental degradation index; then, a panel data of 24 provinces of the country over 1990 to 2014 was obtained from statistical center of Iran. The panel vector autoregressive (PVAR) model was employed to study the causal relationship between variables of the model; also, the panel autoregressive distributed lag (Panel ARDL) was used for estimating the model. Empirical results of the study revealed that there was a unidirectional relationship from agricultural value added and energy consumption intensity to agricultural Carbon Dioxide emission. In addition, the relationship between agricultural Carbon Dioxide emission and the agricultural growth was found N-shaped and statistically significant. Moreover, the results indicated that a relative increase in agricultural energy consumption intensity positively affected the Carbon Dioxide emission. As a result, future policies in the agricultural sector should involve appropriate plans for the conservation of environmental and natural resource of the country.
Keywords: Agricultural Value Added, Energy Consumption Intensity, Carbon Dioxide Emission, Panel ARDL, Iran (Provinces) -
هدف اصلی این مطالعه استخراج تاثیرات کوتاه مدت و بلندمدت رشد تولیدات کشاورزی بر تولید زیست توده در منطقه خاورمیانه و بویژه ایران است. در این مطالعه با استفاده از داده های پانلی 11 کشور واقع در منطقه خاورمیانه برای دوره 1980 الی 2013 دو هدف اصلی مورد بررسی قرار گرفت. نخست آزمون وجود یا عدم وجود منحنی زیست محیطی کوزنتس بین زیست توده و رشد اقتصادی در منطقه خاورمیانه و ایران. در گام بعد به بررسی اثر رشد تولیدات کشاورزی بر تولید زیست توده پرداخته شد. در این مطالعه از سطح زیر کشت اراضی کشاورزی بعنوان معیاری از تولیدات بخش کشاورزی استفاده و آزمون ریشه واحد و تحلیل های همجمعی پنلی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که در هر دو جامعه آماری ایران و منطقه خاورمیانه فرضیه منحنی زیست محیطی کوزنتس میان تولید زیست توده و رشد اقتصادی وجود دارد. همچنین نتایج حاکی از تاثیر کوتاه مدت و بلند مدت رشد تولیدات بخش کشاورزی بر تولید زیست توده در منطقه خاورمیانه و ایران است.کلید واژگان: زیست توده, تولیدات کشاورزی, خاور میانه, ایرانThe main purpose of this paper is to reveal the short and long run effects of agricultural production growth on biomass production for Middle East countries and especially for Iran. This study employs panel data from 11 Middle East countries, from 1980 to 2013, in order to fulfill two aims. First, to test whether or not there is an EKC type relationship between biomass and economic growth in the Middle East and Iran. Second, to investigate the impact of agricultural sector growth on biomass production. Also, in this study, the area of arable and permanent crops was used as an agricultural sector production growth index and Panel unit root analyses and panel cointegration analyses were used to examine the relationship. The results showed that in both the statistical society of Iran and the Middle East, there is the Kuznets environmental curve hypothesis between biomass production and economic growth. In addition, the results confirmed the growth hypothesis in which agricultural sector production growth has positive effects on biomass production of Middle East countries and Iran.Keywords: Biomass, Agricultural Production, Middle East, Iran
-
در این پژوهش، اثر مصرف انرژی های فسیلی و تجدیدپذیر بر انتشار گاز دی اکسید کربن در دو جامعه آماری کشورهای عضو اوپک و کشورهای آسیایی فاقد ذخایر نفتی در طی سال های 2013-1995 ارزیابی و مقایسه شد. با توجه به نتایج آزمون های ایستایی از رویکرد مدل هم جمعی پنل استفاده شد. هم چنین بر اساس نتایج آزمون های هم جمعی پدرونی و کائو به منظور برآورد رابطه بلندمدت و کوتاه مدت به ترتیب از روش های حداقل مربعات معمولی اصلاح شده (FMOLS) و مدل تصحیح خطا (ECM) استفاده شد. نتایج نشان داد که در مقایسه با کشورهای آسیایی فاقد ذخایر نفتی، مصرف انرژی فسیلی در کشورهای عضو اوپک نقش بسیار بالاتری در افزایش انتشار آلودگی دارد. در مقابل، مصرف انرژی های تجدیدپذیر در کشورهای فاقد ذخایر نفتی نقش نسبتا بالاتری در کاهش انتشار آلودگی دارد. هم چنین نتایج نشان داد که در هر دو جامعه آماری یک رابطه N شکل میان سرانه تولید ناخالص داخلی و سرانه انتشار آلودگی برقرار است. با این تفاوت که در کشورهای عضو اوپک با افزایش رشد اقتصادی و در بازه ای از درآمد سرانه، انتشار آلودگی کاهش پیدا می کند؛ اما در کشورهای فاقد ذخایر نفتی با افزایش رشد اقتصادی، انتشار آلودگی به طور پیوسته در حال افزایش است و در هیچ بازه ای از درآمد سرانه، کاهش آلودگی مشاهده نمی شود.کلید واژگان: انتشار گاز دی اکسید کربن, انرژی فسیلی, انرژی تجدیدپذیر, کشورهای عضو اوپک, کشورهای آسیایی فاقد ذخایر نفتیIn this study, the effect of fossil and renewable energies on environmental quality were evaluated and compared in two statistical societies (i.e. OPEC and Asian countries without oil reserves) in 1995-2013. According to stationary properties of the variables, the panel cointegration approach was applied to the data. Also, based on the results of Pedroni and Kao cointegration tests, the short-run and long-run relationships were estimated by Error Correction Model (ECM) and Fully Modified Ordinary Least Square (FMOLS), respectively. The results showed that the fossil energy consumption in OPEC countries plays a much higher role in increasing the spread of pollution than in the Asian countries without oil reserves. Conversely, renewable energy use in countries without oil reserves has a greater impact on reducing pollution and improving environment quality than in the OPEC. Also, the results showed that in both statistical societies, an N-shaped relationship exists between per capita gross domestic product and per capita emissions. With the difference that the emission of pollution in OPEC countries decreases with economic growth and in the interval of per capita income. But in countries without oil reserves, pollution emissions are steadily increasing with increasing per capita income and there is no reduction in pollution at any time.Keywords: carbon dioxide emissions, Fossil Energy, Renewable Energy, OPEC, Countries without oil reserves
-
هدف اصلی این مطالعه بررسی اثر کوتاه مدت و بلندمدت سالخوردگی جمعیت، رشد اقتصادی، مصرف انرژی و شهرنشینی بر میزان انتشار گاز دی اکسیدکربن، در کشورهای منطقه خاورمیانه است. برای این منظور داده های 12 کشور منطقه در طی سال های 2013-1990 مورد استفاده قرار گرفت. در این مطالعه با توجه به نتایج آزمون های ایستایی از رویکرد مدل هم جمعی پنل استفاده شد. هم چنین بر اساس نتایج آزمون های هم جمعی پدرونی و کائو به منظور برآورد رابطه بلندمدت و کوتاه مدت به ترتیب از روش های (FMOLS) و مدل تصحیح خطا (ECM) استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که یک رابطه بلند مدت معنا داری میان سالخوردگی جمعیت، رشد اقتصادی، مصرف انرژی، شهرنشینی با میزان انتشار گاز دی اکسیدکربن وجود دارد. بر این اساس یک رابطه U شکل میان سالخوردگی جمعیت و انتشار آلودگی وجود دارد. به طوری که در ابتدا با افزایش جمعیت مسن، میزان انتشار گاز CO2 کاهش یافته، اما در نقطه مرزی حدود 3 درصد، سرانه انتشار آلودگی روند صعودی پیدا می کند. همچنین نتایج نشان داد که افزایش نسبی در شهرنشینی، رشد اقتصادی و مصرف انرژی اثر مثبت و معنی داری بر انتشار گاز CO2 دارند.کلید واژگان: انتشار دی اکسید کربن, سالخوردگی جمعیت, شهرنشینی, پنل هم جمعی, خاورمیانهThe main purpose of this article is studying the short and long run impact of elderly population, urbanization, economic growth and energy consumption on CO2 emissions in the Middle East. To this goal, a panel data of 12 Middle East countries over the period of 1990 to 2013 was used. In This study, according to stationary properties of the variables, the panel cointegration approach was applied. Also, based on the results of Pedroni and Kao cointegration tests, the short and long-run relationship was estimated by Error Correction Model (ECM) and Fully Modified Ordinary Least Square (FMOLS) respectively. The results imply that significant long run relationships exist among aged population, urbanization, per capita income and per capita energy consumption with environment pollution. Based on the panel cointegration model, empirical results showed that the relationships between elderly population and CO2 emissions per capita is U-shaped and statistically significant. Therefore, CO2 emission decrease at the initial stage of elderly population growth and then grows again with the increase of elderly population and the turning point is around 3 percent. Moreover, the results imply that a relative increase in urbanization, economic growth and energy consumption are positively affect CO2 emissions per capita.Keywords: CO2 emissions, Elderly population, Urbanization, Panel cointegration, Middle east
-
زمینه و هدف
جمعیت جهان در حال پیر شدن است و تقریبا تمام کشورها با روند افزایش تعداد و نسبت افراد مسن به کل جمعیت مواجه هستند. پیش بینی می شود که از سال 2015 تا 2030 جمعیت افراد مسن در ایران دو برابر خواهد شد. همچنین بیش از نیمی از جمعیت جهان در مناطق شهری زندگی می کنند، اما این نرخ در ایران بیش از 70 درصد است. بر این اساس هدف اصلی این مطالعه بررسی اثر سال خوردگی جمعیت و گسترش شهرنشینی بر انتشار آلودگی در ایران طی دوره 1350 تا 1392 است.
روش بررسیدر این پژوهش با توجه به نتایج ایستایی متغیرها از روش هم جمعی در قالب رهیافت خود رگرسیونی با وقفه های گسترده (ARDL) استفاده شده است.
یافته هانتایج نشان داد که رابطه سال خوردگی جمعیت با آلودگی هوا در ایران به صورت U- وارون است و با افزایش نسبت افراد مسن به کل جمعیت، در ابتدا سرانه انتشار گاز دی اکسید کربن افزایش می یابد، اما در ادامه مقدار انتشار آن روندی نزولی پیدا می کند. همچنین نتایج نشان داد که افزایش نسبی شهرنشینی در کوتاه مدت و بلند مدت منجر به افزایش انتشار آلودگی می شود. علاوه بر موارد فوق، تولید ناخالص داخلی و مصرف انرژی سرانه در هر دو حالت کوتاه مدت و بلندمدت رابطه مثبت و معنی داری با سرانه انتشار گاز دی اکسید کربندارند. پیشرفت تکنولوژی نیز تنها در بلندمدت رابطه ای مثبت و معنی داری با انتشار آلودگیدارد.
بحث و نتیجه گیریدر این مطالعه با توجه به این که ضریب شهرنشینی دارای بیش ترین اثرگذاری برانتشار آلودگی است (06/3 در بلندمدت)، می بایست تمهیداتی از جانب سیاست گزاران اتخاذ شود تا رشد شهرها کم ترین آسیب را به محیط زیست وارد نماید. به عبارتی برنامه های توسعه شهرها هماهنگ با مباحث زیست محیطی تدوین شود.
کلید واژگان: سال خوردگی جمعیت, انتشار گاز دی اکسید کربن, شهرنشینی, ARDL, ایرانBackground and ObjectiveThe world’s population is ageing and virtually every country in the world is experiencing growth in the number and proportion of older persons in its population. It is predicted that old population will double from 2015 to 2030 in Iran. Actually, more than half of the world’s population lives in urban areas, and urbanization rate is over 70% in Iran. Therefore, the main purpose of this study is to investigate the impact of population ageing and urbanization on air pollution over the period of 1971 to 2013 in Iran.
MethodIn this study, based on the results of variables stationary, the Autoregressive Distributed Lag (ARDL) approach was applied.
FindingsThe results revealed that the relationship between old population and CO2 emission per capita is inverted U-shaped and statistically significant, and CO2 emission initially increases with the increase of old population and then drops with the increase of old population. Moreover, the results imply that a relative increase in urbanization in the short and long terms is associated with the increase of CO2 emissions per capita. It was also found that gross domestic production and energy consumption per capita positively affect CO2 emissions per capita in the short and long terms. Technological advances have a significant positive effect on per capita CO2 emissions in the long term.
Discussion andConclusionIn this study, according to the urbanization coefficient which has the greatest influence on pollution emissions (3.63 in the long term), the measures should be taken by policymakers to minimize the damage of urbanization growth to the environment. In other words, urban development plans should be designed in harmony with the environmental issues.
Keywords: Population ageing, CO2 emission, Urbanization, ARDL, Iran -
سابقه و هدفگرمایش زمین بطور فزاینده ای تعادل اکولوژیکی را تحت تاثیر قرار داده است. امروزه، فعالیت های انسانی و بویژه تولیدهای کشاورزی بدلیل انتشار گازهای گلخانه ای در اتمسفر زمین، عامل اصلی این پدیده محسوب می شوند. بر این اساس، در این مطالعه رابطه تولیدهای کشاورزی با محیط زیست برای کشورهای در حال توسعه اسلامی (گروه D-8) مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور از سطح زمین زراعی و شاخص تولیدهای دامی بعنوان معیار تولیدهای کشاورزی و از ردپای اکولوژیکی بعنوان معیار محیط زیستی استفاده شد.مواد و روش هابه منظور بررسی رابطه تولیدهای کشاورزی و محیط زیست یک مدل پنل طراحی و همچنین برآورد این رابطه برای 8 کشور عضو این گروه در دوره 1990 الی 2013 انجام شد. با توجه به آزمون های ایستایی و هم جمعی پنلی، روابط کوتاه مدت و بلندمدت به ترتیب با استفاده از روش تصحیح خطای برداری (ECM) و حداقل مربعات معمولی اصلاح شده (FMOLS) برآورد شدند. نتایج و بحث: نتایج مطالعه نشان داد که رابطه ردپای اکولوژیکی و تولید ناخالص داخلی سرانه بصورت N شکل بوده و از لحاظ آماری معنی دار است. بعلاوه، نتایج مطالعه گویای آن است که افزایش نسبی مصرف سرانه انرژی، زمین زراعی و تولیدهای دامی منجر به افزایش ردپای اکولوژیکی می گردد. همچنین 10 درصد افزایش در زمین زراعی کشورهای گروه D-8 منجر به افزایش 15/2 درصدی در ردپای اکولوژیکی شده، حال آنکه 10 درصد افزایش در تولیدهای دامی منجر به افزایش 18/1 درصدی ردپای اکولوژیکی در بلند مدت می شود. بعلاوه، افزایش 10 درصدی در مصرف انرژی سبب افزایش 38/7 درصدی در ردپای اکولوژیکی می شود. نتیجه گ یری: نتیجه اصلی مطالعه گویای آن است که فعالیت های کشاورزی یکی از عامل های ایجاد آلودگی های محیط زیستی بوده و بطور معنی داری بر ردپای اکولوژیکی در کشورهای گروه D-8 موثر هستند. همچنین، تولیدهای زراعی در مقایسه با تولیدها دامی اثرهای بزرگتری بر ردپای اکولوژیکی در بلند مدت دارد.کلید واژگان: ردپای اکولوژیکی, زمین زراعی, شاخص تولیدهای دامی, گروه D-8IntroductionGlobal warming is increasingly affecting the ecological balance of the planet. Nowadays, human activities, especially agricultural productions, are thought to be mainly responsible for this phenomenon, as they have led to increasing concentrations of greenhouse gases (GHG) in the atmosphere. Therefore, the present study investigated the relationship between agricultural production and the environment in developing-8 (D-8) countries. To this end, the area of arable land and livestock production index were used as agricultural sector production indices and the ecological footprint (EF) indicator was used as an environmental index. Material andmethodsA panel model for studying the agricultural production–environment was established. Also, the estimation of this relationship was conducted for all D-8 countries from 1990 to 2013. According to panel unit root tests and panel cointegration tests, the short and long-run relationships were estimated by Error Correction Model (ECM) and Fully Modified Ordinary Least Square (FMOLS), respectively.Results and discussionThe empirical results revealed that the relationship between EF and per capita Gross Domestic Production (GDP) was N-shaped and statistically significant. Moreover, the results imply that a relative increase in energy consumption, arable land, and livestock production had a positive effect on the EF. Evidence from the study showed that a 10% increase in crop production land will increase EF by 2.15%, while a 10% increase in the livestock production index will increase EF by 1.18% in the long-run. Furthermore, a 10% increase in energy consumption will increase EF by 7.38%.ConclusionThe main finding of this study was that agricultural activities are one of the most important environmental pollutants and have a significant effect on EF in D-8 countries. In addition, crop production has a larger effect on EF compare than livestock production in the long-run.Keywords: Ecological footprint, Arable land, Livestock production index, D-8 countries.
-
با توجه به اهمیت بخش کشاورزی در اقتصاد کشور، در این مطالعه اثر تحولات جمعیتی و ارزش افزوده بخش کشاورزی بر شدت مصرف انرژی در بخش کشاورزی برای 24 استان کشور طی دوره زمانی 1380 الی 1395 مورد مطالعه قرار گرفت. با توجه به نتایج آزمون های ایستایی از رهیافت خودرگرسیو با وقفه های گسترده پنلی استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که ارتباط میان مهاجرت از روستا به شهر و شدت مصرف انرژی در بخش کشاورزی منفی بوده و مقدار کشش در بلندمدت 076/0- درصد است. همچنین جمعیت شاغل در بخش کشاورزی و افزایش فعالیت های انسانی مرتبط با این بخش دارای ارتباط مثبت و معنی داری با شدت مصرف انرژی است و کشش جمعیت شاغل در بخش کشاورزی در بلندمدت 326/0 درصد است. بر طبق یافته های این تحقیق، رابطه ارزش افزوده بخش کشاورزی و شدت مصرف انرژی به صورت U-وارون بوده و از لحاظ آماری معنی دار است. همچنین نقطه بازگشت منحنی کوزنتس حدود 15 هزار میلیارد ریال است. به منظور تعدیل پیامدهای زیست محیطی ناشی از شدت مصرف انرژی پیشنهاد می شود تا حد امکان از انرژی های پاک و تجدید پذیر استفاده شود.
کلید واژگان: تحولات جمعیتی, شدت مصرف انرژی, ارزش افزوده بخش کشاورزی, استان های ایرانAccording to the vital role of agricultural sector in economy of Iran, the effects of population and agricultural value added changes on agricultural energy intensity was investigated for 24 provinces in Iran by employing annual data from 2001 to 2016. The panel auto regressive distribution lag (Panel ARDL) was applied after testing the panel stationary properties of the variables. The results showed that the relationship between migration from rural to urban areas and agricultural energy intensity are negative and its elasticity in the long run equals -0.07 percent. Agricultural population and increase in agricultural human activities have significant positive relationships with agricultural intensity and the long-term elasticity of the working population in agriculture is 0.326 percent. The empirical results support a statistically significant inverted U-shaped relationship between agricultural energy intensity and value added of agricultural sector. Also, the point of return for the Kuznets curve was about 15 trillion Rials. To decrease the environmental effect of energy consumption intensity, the renewable energy and green energy should be used.
Keywords: Population change, Energy consumption intensity, Agricultural value added, Province of Iran -
در این مطالعه تاثیر توسعه اقتصادی و گسترش شهرنشینی بر آلودگی زیست محیطی در ایران در سال های 1392-1350 مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور با استفاده از رهیافت خود رگرسیو با وقفه های گسترده (ARDL) رابطه بلندمدت و کوتاه مدت میان انتشار گاز دی اکسیدکربن (CO2) به عنوان شاخص تخریب محیط زیست با درآمد ملی سرانه، رشد شهرنشینی، مصرف انرژی و آزادسازی تجاری مورد آزمون قرار گرفت. نتایج مطالعه رابطه U وارون میان گسترش شهرنشینی و انتشار آلودگی را نشان داد. هم چنین، اثر متغیر درآمد ملی سرانه مثبت و از اهمیت آماری برخوردار بوده و انتظار می رود با افزایش 10 درصد در درآمد سرانه، مقدار انتشار سرانه آلودگی در بلندمدت 5/8 درصد و در کوتاه مدت حدود 7 درصد افزایش یابد. هم چنین، با 10 درصد افزایش در مصرف سرانه انرژی انتظار می رود که سرانه انتشار CO2در بلندمدت 5/4 درصد و در کوتاه مدت حدود 4 درصد افزایش یابد. در نهایت، آزاد سازی تجاری در کوتاه مدت، تاثیری مثبت بر سرانه انتشار آلودگی دارد، اما در بلندمدت اثر معنی دار ندارد.کلید واژگان: انتشار گاز CO2, درآمد ملی سرانه, شهرنشینی, ARDL, ایرانIn this study, the effects of economic development and urbanization on environmental degradation in Iran were analyzed over the period of 1971- 2012. For this propose, the long and short run relationships between CO2 emission per capita as an environment degradation index and per capita national income, urbanization, energy consumption per capita and trade openness were investigated applying Autoregressive Distributed Lag (ARDL) approach. The empirical results revealed that the relationship between urbanization and CO2 emission per capita is inverted U-shaped and statistically significant. Also, the impact of national income per capita is positive and statistically significant and a 10 percent increase in national income would increase CO2 emission by 8.5 and 7 percent respectively in long and short run. Moreover, a 10 percent increase in energy consumption is linked with 4.5 and 4 percent growth in CO2 emission in long and short run, respectively. Although the impact of trade openness is positive on CO2 emission and statistically significant in short run, there is not significant impact in long run.Keywords: CO2 Emission, National Income per Capita, Urbanization, ARDL, Iran
-
در این پژوهش با رویکردی کلان، به ارزیابی رابطه میان هزینه های بخش سلامت و کیفیت محیط زیست در کشورهای منطقه منا در طی سال های 2012-1995 پرداخته شد. در ابتدا با استفاده از مدل خود رگرسیون برداری پنلی رابطه علی بین متغیرها ارزیابی شد و نتایج نشان داد که یک رابطه علی دو طرفه میان متغیرهای مورد مطالعه وجود دارد. در ادامه با استفاده از تحلیل های هم جمعی در داده های پانل رابطه بلندمدت و کوتاه مدت میان سرانه مخارج بهداشت، درآمد سرانه، سرانه انتشار دی اکسید کربن، دسترسی به امکانات بهداشتی و آب آشامیدنی سالم مورد آزمون قرار گرفت. نتایج این پژوهش رابطه مستقیم و معناداری میان کیفیت محیط زیست و سلامت جامعه را نشان می دهد. کشش درآمدی هزینه های بهداشت در بلندمدت بزرگ تر از یک و در کوتاه مدت کوچک تر از یک به دست آمد که نشان می دهد کالاها و خدمات بهداشتی برای کشورهای منطقه منا در بلندمدت کالایی لوکس و در کوتاه مدت ضروری به شمار می روند.کلید واژگان: سرانه مخارج بهداشت, درآمد سرانه, سرانه انتشار دی اکسید کربن, دسترسی به امکانات بهداشتی, داده های پانلThe effect of environmental quality and economic growth on the health expenditure in the MENA regionIn this study with macro approach, to assess the relationship between health expenditure and environmental quality in the MENA region were discussed during the years 2012-1995. First, using the model Panel Vector Auto Regression (PVAR), the causal relationship between variables was evaluated and the results showed that a bidirectional causal relationship between the variables under study. In the following, Using the Co-integration analysis in panel data, short and long term relationship between Per capita health expenditure, per capita income, per capita carbon dioxide emissions, access to sanitation facilities and safe drinking water were assessed. The results of this research confirmed direct and significant relation between improving environmental quality and public health. Income elasticity of health expenditure in the long term greater than one and in the short term was less than one. Thus health goods and services for the MENA region are in the long-term and short-term respectively Luxury and Essential goods.Keywords: Per capita health expenditure, Per capita income, Per capita carbon dioxide emissions, Access to sanitation facilities, Panel data
-
کاهش آلودگی و دست یابی به اقتصادی همراه با محیط زیست پاک یکی از موضوع های مهم در در دهه های اخیر است. در این پژوهش با رویکردی کلان، به ارزیابی عوامل اقتصادی موثر بر آلودگی زیست محیطی در ایران در سال های 1392-1350 پرداخته شد. نتایج این پژوهش نشان دادند که اثر متغیر مصرف انرژی در سطح بالایی از اهمیت آماری برخوردار است، به گونه ای که انتظار می رود با افزایش سرانه مصرف انرژی به مقدار 10 درصد، سرانه انتشار آلودگی در بلندمدت حدود 8 درصد و در کوتاه مدت حدود 6 درصد افزایش یابد. با 10 درصد افزایش در رشد جمعیت شهرنشینی انتظار می رود سرانه انتشار 2CO در بلندمدت حدود 2/1 درصد و در کوتاه مدت حدود 86/0 درصد کاهش یابد. شاخص آزادسازی تجاری با اثرگذاری ناچیز، تاثیری منفی بر انتشار آلودگی دارد. بنابراین، نمی توان ایران را به گونه طبیعی از نگرانی های زیست محیطی مصون دانست و پیشنهاد می شود در سطوح مقادیر درآمد سرانه بالاتر از 2300 دلار (تقعر دوم منحنی)که روند افزایش آلودگی شتاب بیش تری می یابد، با جدیدت بیشتری به دنبال روش های کنترل آلودگی بود.کلید واژگان: آلودگی زیست محیطی, درآمد سرانه, مصرف انرژی, آزادسازی تجاری, رشد شهرنشینیReducing pollution and achieving economic benefits with cleaner environment is one of the most important issues in recent decades. In this research, a macro approach was applied to assess the economic factors affecting environmental pollution in Iran during the years 1971-2013. The results indicated that the effect of variable energy consumption was at high levels of statistical significance, so that by 10 percent increase per capita energy consumption is expected that per capita emissions increased in the long-term and short-term by about 8 and 6 percent respectively. Also by 10 percent increase in urban population growth is expected that per capita emissions reduced in the long-term and short-term about1.2 and 0.86 percent respectively. Trade liberalization had negative impact on the emissions. Thus Iran can not be considered naturally immune against environmental concerns and we propose that at levels of per capita income of over $ 2,300 (second concave curve), that pollution increases more quickly so that politicians should look for more pollution control methods.Keywords: Environmental Pollution, per Capita Income, Energy Consumption, Trade Liberalization, Urban Population Growth
-
آبشارهای شوشتر به عنوان یکی از جاذبه های اکوتوریستی و ژئوتوریستی استان خوزستان از مناطق مهم گردشگری ایران است. از این رو، مطالعه اهمیت این چشم انداز طبیعی و سازه های تاریخی آن می تواند در پیش بینی نیازها و رفع کمبودها و توسعه گردشگری منطقه موثر باشد. در این مطالعه میزان تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان برای بهبود کیفیت آبشارها و سازه های تاریخی مربوطه با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط و پرسشنامه انتخاب دوگانه تعیین شده است. اطلاعات مورد نظر با استفاده از تکمیل 300 پرسشنامه از بازدیدکنندگان به صورت تصادفی در بهار 1393 جمع آوری شده است. برای برآورد میزان تمایل به پرداخت از مدل رگرسیونی لاجیت استفاده شد. میانگین تمایل به پرداخت مردم حدود 26/18351 ریال و با توجه به میانگین تعداد دفعات بازدید افراد در سال که معادل 2/9 بار در سال بوده است، مقادیر پرداختی سالانه هر فرد معادل 59/168831ریال به دست آمده است. نتایج نشان می دهد متغیرهای سن، جنسیت، بعد خانوار، تحصیلات، درآمد و مبلغ پیشنهادی تاثیر معنی داری بر میزان تمایل به پرداخت مردم دارند به گونه ای که متغیرهای سن، جنسیت، بعد خانوار و مبلغ پیشنهادی، تاثیر منفی و دو متغیر درآمد و سطح تحصیلات، تاثیر مثبت بر تمایل به پرداخت دارند.کلید واژگان: آبشارها, سازه های تاریخی, شوشتر, تمایل به پرداخت و مدل رگرسیونی لاجیتShushtar waterfalls as one of the ecotourism and geotourism attractions in Khuzestan province, is an important tourism area in Iran. Therefore, study of importance of the natural landscape and historic structures can be useful in forecast needs, removal of shortages and tourism development in the region. In this study willingness to pay by visitors to this site is calculated.. We use contingent valuation method and dichotomous choice questionnaire for this purpose. Samplers were conducted using the 300 questionnaires randomly from the Shushtar’s people in spring 2014. Logit regression model was used in order to estimate the willingness to pay. Average willingness to pay was estimated about 18351.26 Rial and due to the average number of visiting per year, 2.9 times per year, the annual payment have been obtained about 168831.59 Rial for each person. The results shows that the following variables, age, gender, household size, education, income and offered price have significant effects on people's willingness to pay. In the meantime, variables of age, gender, household size and offered price have negative effect and two variables of income and level of education have a positive impact on willingness to pay.Keywords: Waterfalls, Historic Structures, Shushtar, Willingness to Pay, Logit Regression Model
-
در این پژوهش با استفاده از تحلیل های هم جمعی در داده های پنل، رابطه ی بلندمدت و کوتاه مدت میان انتشار دی اکسید کربن، درآمد سرانه، مصرف انرژی، شاخص آزادسازی تجاری و شهرنشینی در کشورهای منطقه منا در طی سال های 2012-1995 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش رابطه ا ی N شکل میان درآمد سرانه و آلودگی را نشان داد. اثر متغیر مصرف انرژی در سطح بالایی از اهمیت آماری برخوردار بود، به طوری که انتظار می رود با افزایش سرانه مصرف انرژی به میزان 10 درصد، سرانه انتشار آلودگی در بلندمدت حدود 6 درصد و در کوتاه مدت حدود 3 درصد افزایش یابد. شاخص آزادسازی تجاری با اثرگذاری ناچیز، تاثیری مثبت بر سرانه انتشار آلودگی دارد. اثر متغیر شهرنشینی بر سرانه انتشار آلودگی از لحاظ آماری معنی دار نبود.کلید واژگان: انتشار دی اکسید کربن, درآمد سرانه, داده های پنل, تحلیل های هم جمعیIn the present study, Using the Co-integration analysis in panel data, short and long term relationship between carbon dioxide emissions, per capita income, energy consumption, trade openness index and urbanization In the MENA region during the period 1995- 2012 were assessed. The results showed N-shape relationship between income and emissions. The effect of energy consumption variable was significance at high level of statistical, So that by 10 percent increaseing per capita energy consumption is expected that per capita emissions Increased in the long-term and short-term respectively about 6 and 3 percent. trade openness index with little effect, increases the pollution. The effect of urbanization variable on per capita emissions was not statistically significant.Keywords: carbon dioxide emissions, per capita income, Panel Data, Co-integration analysis
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.