کیومرث نیاز آذری
-
زمینه
پرداختن به اصول اخلاقی برای دانشگاه آینده با رویکرد دانش افزایی امکان برنامه ریزی برای رسیدن به آینده مطلوب را فراهم می کند، با درک آنچه که مطرح شد هدف پژوهش ارائه مدل اخلاقی دانشگاه آینده با رویکرد دانش افزایی بود.
روشروش پژوهش کیفی مبتنی بر رویکرد داده بنیاد بود. مشارکت کنندگان شامل اساتید و مدیران سطوح عالی دانشگاه های آزاد بودند، که از طریق روش نمونه گیری هدفمند تعداد 10 نفر انتخاب شدند، برآورد حجم نمونه مورد نظر بر مبنای اشباع نظری داده ها انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته گردآوری شد. اعتبار و روایی داده ها مورد تایید قرار گرفت. داده ها بوسیله کد گذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند.
یافته هایافته های نشان داد که شرایط علی موثر (شرایط ساختاری، شرایط فرهنگی، فرایندهای دانشگاهی، ویژگی های خبرگان دانشگاهی)، پدیده محوری (برنامه ریزی مشارکتی، رهبری آینده نگر مبتی بر اخلاق مداری، مسئله محوری، توسعه شاخص های اخلاق دانشگاهی)، شرایط زمینه ای (اخلاق مداری در اقتصاد آموزش عالی، مشارکت دانشجویان، تعامل آزاد نهادهای علمی، زیرساخت لازم جهت توسعه روابط اخلاقی)، شرایط مداخله گر (مدیریت اخلاقی و شایسته گرایی، قوانین و مقررات آموزش عالی، اعتبارات و منابع مالی دولتی)، راهبردها (اصلاح ساختار مدیریت نظام آموزش عالی، نهادینه سازی اخلاق پژوهش) و پیامدها (پیشرفت عملکرد، تحکم حاکمیت اخلاق) می باشد.
نتیجه گیریاین پژوهش با ارائه مدل اخلاقی دانشگاه آینده با رویکرد دانش افزایی متناسب با ساختار و زیست بوم سازمان دانشگاه آزاد اسلامی، به سازمان نهادینه سازی اخلاق در دانشگاه کمک خواهد کرد.
کلید واژگان: اخلاق در دانشگاه آینده, دانش افزایی, اعضای هیات علمیBackgroundAddressing ethical principles for the future university with a knowledge-enhancing approach provides the possibility of planning to reach the desired future. By understanding what was raised, the aim of the research was to present the ethical model of the future university with a knowledge-enhancing approach.
MethodThe qualitative research method was based on the grounded theory. The participants included professors and managers of higher levels of Azad universities, who were selected through the purposeful sampling method of 10 people, the estimation of the desired sample size was done based on theoretical data saturation. Data were collected through semi-structured interviews. The validity and reliability of the data were confirmed. Data were analyzed by open, axial and selective coding.
ResultsThe findings showed that effective causal conditions include (structural conditions, cultural conditions, academic processes, characteristics of academic experts), axial conditions include (participatory planning, forward-looking leadership based on ethics, problem-oriented, development of academic ethics indicators), background conditions include (ethics in the economy of higher education, students' participation, free interaction of scientific institutions, necessary infrastructure for the development of ethical relationships), interfer conditions include (ethical management and meritocracy, laws and regulations of higher education, credits and government financial resources), strategies include (reforming the management structure of the higher education system, institutionalizing research ethics) and consequences include (performance improvement, rule of ethics).
ConclusionThis research will help the organization of institutionalizing ethics in the university by presenting the ethical model of the future university with a knowledge-enhancing approach that fits the structure and ecosystem of the Islamic Azad University organization.
Keywords: Ethics In Future University, Knowledge Enhancing, Faculty Members -
هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی مولفه های شایستگی مدیران تراز انقلاب در حکمرانی اسلامی با تاکید بر کارآفرینی، مبتنی بر سخنان حضرت امام خمینی (ره) است. در این پژوهش در گام نخست کلیه بیانات مکتوب شده حضرت امام خمینی (ره) مورد بررسی قرار گرفت و در ادامه با بکارگیری روش داده بنیان بیانات مرتبط با مولفه های شایستگی مدیران تراز انقلاب در حکمرانی اسلامی با تاکید بر کارآفرینی کد گذاری گردید. نتایج بررسی ها نشان می دهد که 55 مضمون فرعی بر حسب روش تحلیل کیفی مضمون در بیانات حضرت امام خمینی (ره) در ارتباط با هدف پژوهش قابل استخراج است. در نهایت با طبقه بندی مضامین شناسایی شده، هفت مضمون اصلی: تفکر خلاق و ایده پرداز، تفکر سیستمی، اخلاق مدار و شجاع، ویژگی های، شخصیتی، مدیر و مدبر، مسلمان انقلابی و همگرایی با جامعه به عنوان اصلی ترین مولفه های شایستگی مدیران تراز انقلاب شناسایی شد.
کلید واژگان: کارآفرینی, مدل شایستگی, مدیران تراز انقلاب, حکمرانی اسلامی, بیانات حضرت امام خمینی (ره).The main objective of this research is to Identifying the competences of revolution level managers in Islamic governance with an emphasis on entrepreneurship from perspective of Imam Khomeini(RA) words. In this research, in the first step, all the written statements of Imam Khomeini (RA) were examined, and then, using the grounded theory, the statements related to the competency components of leaders of the revolutionary level in Islamic governance were coded. The results of the investigations show that 55 sub-themes can be extracted according to the Thematic analysis method in the statements of Imam Khomeini (RA) in relation to the purpose of the research. Finally, by classifying the identified themes, seven main themes: Creative thinking and idea generation, systemic thinking, ethical and brave, characteristics, personality, manager and resourceful, revolutionary Muslim and integration with society as the main components of competence for top level managers of the revolution were identified.
Keywords: Entrepreneurship, Competency Model, Revolutionary Level Managers, Islamic Rule, Statements Of Imam Khomeini (RA) -
مقدمه
در نظام های آموزشی از جمله آموزش عالی اندیشه ورزی نقش مهمی در آموزش و یادگیری دارد. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل پارادایمی آموزش اندیشه ورزی در دانشگاه های علوم پزشکی انجام گرفت.
روشمطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی است و به روش توصیفی از نوع کیفی اجرا گردید. جامعه پژوهش خبرگان دانشگاهی دانشگاه های علوم پزشکی کشور در سال تحصیلی 400-1399 بودند. حجم نمونه طبق اصل اشباع نظری، 18 بودند و به روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه عمیق بود که روایی آن با روش بازبینی مجدد خبرگان تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 85/0 بدست آمد. برای تحلیل داده ها از روش کدگذاری مبتنی بر مدل پارادایمی گراند تئوری در نرم افزار MAXQDA-2018 استفاده شد.
یافته هایافته ها حاکی از شناسایی مدل پارادایمی آموزش اندیشه ورزی در دانشگاه های علوم پزشکی با 62 شاخص و 10 مولفه بود.شرایط علی شامل: ناکارآمدی دانشجویان برای عبور از مسائل در شرایط پیچیده و جامعه محور نبودن کارکردهای نظام دانشگاهی پزشکی، شرایط زمینه ای شامل: اختصاص اعتبار ویژه برای اصلاح روش های آموزشی، شرایط مداخله ای شامل: توسعه مرزهای دانش و توجه به مسائل جهانی در قلمرو علوم پزشکی، پدیده محوری شامل: پرورش اندیشه ورزی به عنوان فرایند تصمیم گیری آگاهانه و منطقی، راهبردها شامل گفتمان سازی مناسب، آموزش روش های حل مساله و طراحی و سازماندهی عناصر برنامه درسی و پیامدها شامل توسعه دانش و توسعه شایستگی های فردی بود. در نهایت، مدل پارادایمی آموزش اندیشه ورزی در دانشگاه های علوم پزشکی طراحی شده و مورد تایید قرار گرفت.
نتیجه گیریمدل پارادایمی آموزش اندیشه ورزی در دانشگاه های علوم پزشکی کشور می تواند برای بهبود و ارتقای آموزش اندیشه ورزی مورد استفاده قرار گیرد
کلید واژگان: اندیشه ورزی, آموزش اندیشه ورزی, دانشگاه های علوم پزشکیPurposeIn educational systems including higher education, the teaching reflective plays an important role in teaching and learning. As a result, the purpose of this study was to designing a paradigm model to train thinking in universities of medical sciences.
MethodThe present study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was qualitative. The research population was the academic experts of Medical Sciences Universities all over the country in the academic years 2020-2021. According to the theoretical saturation principle, 18 people were selected by purposeful and snowball sampling methods, and what is more, data collection tool was a depth interview which its validity was confirmed by the expert review method and its reliability by the agreement coefficient method between the two coders was estimated 0.85. The coding method based on the paradigm model of ground theory in MAXQDA-2018 software was used for data analysis, too.
FindingsThe findings showed that in the paradigm model of teaching reflective in universities of medical sciences were identified 62 indicators in 10 components; In conclusion, the causal conditions including students' inefficiency to overcome problems in complex situations and non-community-oriented functions of the medical universal system; underlying conditions including the allocation of special credits of educational methods’ modification; intervention conditions including the development of knowledge boundaries and attention to global issues in the field of medical sciences; central phenomenon including the development of reflective as a conscious and rational decision-making process; strategies including appropriate discourse, teaching problem-solving methods and designing and organizing curriculum elements; and consequences outcome including knowledge and development of individual competencies. Considering all of the above, a paradigm model of teaching the thinking in universities of medical sciences was designed.
ConclusionBased on the results, to improve and enhance teaching reflective can be improved the components and indicators identified for them.
Keywords: Reflective, Teaching Reflective, Universities Of Medical Sciences -
هدف پژوهش حاضر، بررسی تطبیقی سبک رهبری در دانشگاه های آزاد اسلامی ایران و دانشگاه های کانادا بود. در این پژوهش، از روش تطبیقی با رویکرد ترکیبی (کیفی-کمی) استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها در فاز کیفی ، مصاحبه نیمه ساختاریافته با 19 صاحب نظر در دانشگاه های منتخب بود که با بهره گیری از تکنیک گلوله برفی و بر اساس قانون اشباع نظری انتخاب شدند . در مرحله کمی برای جمع آوری داده از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد . جامعه آماری شامل کارکنان و اعضای هیئت علمی دانشگاه های موردمطالعه بود که از بین آنها 250 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. تجزیه وتحلیل داده های کیفی از طریق تحلیل محتوی مصاحبه ها، کدگذاری ، استخراج کدها و مقوله ها و شناسایی ارتباط آن ها انجام شد (72 مفهوم در قالب 15 مقوله در ذیل چهار سبک رهبری تحول گرا، ساختارساز، خدمتگزار و بصیر). برای بررسی میزان توجه دانشگاه به سبک های رهبری از آزمون t تک نمونه ای و برای بررسی رابطه بین مقوله های سبک های رهبری از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. براساس نتایج ، مدل ارزیابی سازه های سبک های رهبری دانشگاه های منتخب از برازش مناسب برخوردار بود. هم چنین یافته ها نشان داد دانشگاه های کانادایی بیشتر به سبک های رهبری تحول گرا، بصیر و خدمت گزار گرایش دارند در حالی که مدیران دانشگاه آزاد اسلامی به سبک رهبری ساختارساز بیشتر تمایل نشان می دهندکلید واژگان: سبک رهبری, تحول گرا, ساختارساز, بصیر, خدمتگزارThe aim of research was to compare leadership style in Islamic Azad Universities of Iran and Canadian universities. A comparative research method with a mixed approach was used. The data collection tool in the qualitative phase was a semi-structured interview, using the snowball technique and based on the saturation law, 19 experts from the studied universities were selected. In the quantitative phase, the statistical population included all the faculty members of these universities, 250 of whom were selected by simple random sampling. Also, a researcher-made questionnaire based on qualitative phase result was used to collect data. Qualitative data analysis was done by analyzing the content of the interviews, coding and extracting codes and categories and identifying their relationship. In this way, 72 concepts are classified in the form of 15 categories under the four styles of transformational, structural, servant and visionary leadership. The findings showed that Canadian universities are more inclined towards transformational, visionary and servant leadership styles, while in Islamic Azad Universities of Iran; more tendencies towards structural leadership style is shown. According to the findings, It is recommended to policy-makers of higher education in Iran, to pay attention to the application of various leadership styles.Keywords: Leadership Style, Servant Style, Structuralist, Transformational Style, Visionary Style
-
هدف این پژوهش رابطه آینده نگاری حاکمیت الکترونیک با شفافیت سازمانی مدیران (مطالعه موردی: بانک صادرات استان تهران) می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی)، با ماهیت اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 12 نفر از خبرگان که شامل اساتید دانشگاه، مشاورین سازمانی، و مدیران ارشد بانک صادرات در استان تهران و روش نمونه گیری غیرتصادفی گلوله برفی می باشد و جامعه آماری در بخش کمی شامل کلیه کارکنان بانک صادرات در استان تهران به تعداد 7170 نفر میباشد که براساس جدول کرجسی و مورگان، تعداد 365 به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده میباشد. برای گردآوری اطلاعات در بخش کیفی از مصاحبه و ادبیات پژوهش و در بخش کمی از دو پرسشنامه ساخته محقق و برگرفته از بخش کیفی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل از نرم افزار SPSS و PLS استفاده شد. نتایج نشان داد در مجموع 101 شاخص و 6 بعد برای آینده نگری حاکمیت الکترونیک و 6 بعد شفافیت سازمانی مدیران شناسایی گردید. تمامی مولفه های آینده نگاری حاکمیت الکترونیک بر شفافیت سازمانی مدیران ارتباط معنادار و مثبت داشت و مدل پیشنهادی شکل گرفت. نتایج آزمون روابط بین متغیرهای مدل رابطه آینده نگاری حاکمیت الکترونیک با شفافیت سازمانی مدیران را نشان می دهد که متغیرهای مستقل توانسته است سطح قوی از تغییرات متغیرهای وابسته را پیش بینی کند و در نهایت تمامی روابط بین متغیرهای مدل رابطه آینده نگاری حاکمیت الکترونیک با شفافیت سازمانی مدیران تایید شده است.
کلید واژگان: آینده نگاری, آینده نگاری حاکمیت الکترونیک, حاکمیت الکترونیک, شفافیت سازمانی, منابع انسانی, بازاریابیThe purpose of this research is the relationship between e-governance foresight and the organizational transparency of managers (case study: Saderat Bank of Tehran province). According to its purpose, the research method is applicable, and in terms of its implementation, it is mixed (qualitative-quantitative), with an exploratory nature. The statistical population of the research in the qualitative part includes 12 experts, including university professors, organizational consultants, and senior managers of Saderat Bank in Tehran province, and the sampling method is non-random snowball; and the statistical population in the quantitative part includes all the employees of Saderat Bank in Tehran province; 7170 people of which 365 were selected as a statistical sample based on the table of Karjesi and Morgan. The sampling method is simple random. To collect information in the qualitative part, interviews and research literature were used, and in the quantitative part, two questionnaires made by the researcher and taken from the qualitative part were used. SPSS and PLS software were used for analysis. The results showed that a total of 101 indicators and 6 dimensions were identified for the foresight of e-governance, along with 6 dimensions of organizational transparency of managers. All the components of e-governance foresight had a significant and positive relationship on the organizational transparency of managers, and thus, the proposed model was formed. The results of the test of the relationships between the variables of the e-governance foresight relationship model with organizational transparency of managers show that the independent variables have been able to predict a strong level of changes in the dependent variables, and finally all the relationships between the variables of the e-governance foresight relationship model with organizational transparency Managers are approved.
Keywords: Foresight, e-governance foresight, E-governance, Organizational Transparency, human resources, Marketing -
هدف
این مطالعه باهدف شناسایی مولفه های موثر بر توسعه ی کارآفرینی دانشگاه ها انجام شد.
روش کاراین پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی و از منظر جمع آوری اطلاعات با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شد. جامعه آماری شامل افراد متخصص و مجرب حوزه مدیریت و کارآفرینی با تجربه دانشگاهی و مدیریتی بودند . نمونه آماری به روش هدفدار و قضاوتی شامل خبرگانی است که دارای مدرک کارشناسی ارشد یا دکتری و یا دانشجوی دکتری باشند که حداقل 10 سال سابقه ی خدمت دارند و از منتخبان کارآفرینی در دانشگاه های علوم پژشکی باشند . بر این اساس با توجه به قانون اشباع داده ها با تعداد 20 نفر از نخبگان مصاحبه انجام شد. روش جمع آوری داده ها مصاحبه و ابزار جمع آوری سوالات عمیق و نیمه عمیق از مصاحبه شوندگان بود..
یافته هایافته ها نشان میدهند مولفه های موثر بر توسعه ی کارآفرینی در دانشگاه ها دارای 8 بعد اصلی شامل ساختار ، نواندیشی و نوگرایی اجتماعی استراتژی آموزش عالی ، حمایتگری و تشویق ، زیر ساخت های توسعه ای ، ارزش های اجتماعی، آموزش سیستمی و منابع مالی نوآور می باشد که جهت نیل به آن لازم است سیستم آموزشی دانشگاه ها از دانشگاه نسل دوم به سمت دانشگاه های نسل چهارم حرکت نماید.
نتیجه گیرییافته های پژوهشگران و اتفاق نظر بر عوامل موثر در توسعه ی کارآفرینی در دانشگاه ها نشان می دهد نگرش کارآفرینانه به عنوان یکی از راه حل های ممکن برای آمیختن دانشگاه ها با پیچیدگی بسیار سازوکارهای اقتصادی است.
کلید واژگان: کارآفرینی دانشگاه ها, دانشگاه نسل چهارم, تحلیل محتواIntroductionIn today's world, entrepreneurship and its tendency play an important role in the survival and development of organizations in turbulent and dynamic environments. Today, the development of entrepreneurship in order to strengthen innovation, initiative and risk-taking in organizations is one of the topics of interest in management literature. Organizational entrepreneurship is a process in which organizations recognize opportunities for growth and development and create new values for their stakeholders through innovation and reallocation of resources. Entrepreneurship is a type of behavior that includes initiative, organization, economic mechanisms to transform resources into opportunities, and accepting the risks of failure. This redistribution of resources and the use of economic mechanisms in organizations such as educational organizations is very important. The distribution of education, the limitation (and reduction) of the government budget, global competition and the changing demands of the knowledge-based economy have caused higher education institutions to pay more attention to economic development and entrepreneurial activities; But doing entrepreneurial activities spontaneously does not make the university an entrepreneurial university. It can be said that the university is an entrepreneur only when it adds value to education and research and vice versa. (Hosseini et al. 2017) Academic entrepreneurship refers to the actions and efforts that universities and university industry departments make in order to commercialize the outputs and results of their academic and scientific research. (Nasrasafhani and Ghaffari 2013) In other words, an entrepreneurial university is a university where scientific entrepreneurship can create a force for economic growth and cause competition in global markets. This study was conducted with the aim of identifying the factors affecting the development of entrepreneurship in universities.
Materials and methodsThe research method is applied from the objective point of view and content analysis from the data collection point of view. The statistical population included experts and experienced people in the field of management and entrepreneurship with academic and managerial experience. The statistical sample in a targeted and judgmental way includes experts who have a master's or doctorate degree or doctoral students who have at least 10 years of service and are among the selected entrepreneurs in the University of Medical Sciences. Based on this, 20 elites were interviewed according to the law of data saturation. The method of data collection was interviews and the means of collecting in-depth and semi-in-depth questions from the interviewees. Although getting concepts from the data is the main characteristic of the interview analysis strategy, in this strategy the creativity of the researcher was also a fundamental component. Simultaneously with data collection, free coding was done. This means looking at the data line by line and knowing the processes in it. For this purpose, each interview was reviewed several times by the researcher and the paragraphs with integrated and coherent meanings that resulted in a category were separated from each other. Then, in each paragraph, the concepts were discovered and named using the words used by the interviewees. To measure the validity and reliability of the qualitative research, reliability was used, which consisted of four more detailed concepts: credibility, transferability, verifiability, and reliability.
Results and discussionAccording to the findings of the research, it can be said that the factors affecting the development of entrepreneurship in universities include the structure of the university, including the components of decentralization, knowledge sharing, independence, agility, and professionalism; The dimension of innovation and social innovation, including the components of innovation culture and networking and communication capabilities; The dimension of higher education strategy includes the components of organizational structure and university governance, support tools and entrepreneurship drivers, the dimension of support and encouragement includes the components of university attitudes towards entrepreneurship and positive market attitudes towards entrepreneurs, the dimension of development infrastructure factors including components of entrepreneurial competencies, curriculum planning and teaching-learning process; The dimension of social values factors includes the components of society's potential, expectations from the university, society's policy, the dimension of systemic education including the components of context, input, evaluation and development, and consequences; Next, innovative financial sources include the components of financing institutions directly from the government, financing students and families/indirect financing from the government, the financing system based on the pre-purchase of products and services, the financing system based on the order of products and services, The financing system is staff-oriented and the financing system is input-oriented.
ConclusionThis research was conducted with the aim of identifying the factors affecting the development of entrepreneurship in universities. In the last decade, there has been a significant emphasis on the public policies of universities in the field of knowledge transfer, both in developed and developing economies. In the modern era, the social environment of the university has been significantly enriched and new agents have entered the system. Concepts such as competition, production, quality and effectiveness have entered the short-term and daily activities of universities, and the long-term functions of universities as independent institutions have been questioned, and universities have been exposed to economic and political pressures. The activities of the university have crossed the traditional borders due to the connection with the level of economic-social development and expands new ways to develop this interaction between each other. Perhaps the most important of this interaction is business, which is playing the role of an economic engine and at the same time is the most important consumer of knowledge. The findings of the researchers and the consensus on the effective factors in the development of entrepreneurship in universities show that the entrepreneurial attitude is one of the possible solutions for combining universities with the complexity of economic mechanisms.
Keywords: Entrepreneurial Capabilities, fourth generation university, content analysis -
زمینه و هدف
آینده دانشگاه ها و موسسات و آموزش عالی کشور و رشد و توسعه آن ها در گرو داشتن مدیران لایق و اثر بخش است هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی تاثیر شایستگی با رویکرد دانشگاه تراز انقلاب اسلامی بر مرجعیت علمی در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است.
روش کارپژوهش کاربردی حاضر در سال 1400 با رویکرد کیفی و کمی انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی، اساتید دانشگاه های علوم پزشکی کلان منطقه یک به تعداد 15 نفر با استفاده از نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی، مدیران و معاونین دانشکده ها، مدیران گروه ها و اساتید هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به تعداد 320 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها ازپرسشنامه محقق ساخته شایستگی با رویکرد دانشگاه تراز انقلاب اسلامی و پرسشنامه مرجعیت علمی استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری با استفاده استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد که بعد "خلاق بودن" با میانگین رتبه ای 53/6 بالاترین رتبه را داراست. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که بالاترین مقدار ضریب مسیر به مولفه کار گروهی از مجموعه بعد سازمانی با مقدار 936/0 و میزان R2 برابر با 875/0 مربوط می شود. براساس ضرایب مسیر، بار عاملی 577/0 بین دو متغییر شایستگی و مرجعیت علمی برقرار است.
نتیجه گیریبه طور کلی می توان نتیجه گرفت که شایستگی با رویکرد دانشگاه تراز انقلاب اسلامی بر مرجعیت علمی در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تاثیر معنادار دارد.
کلید واژگان: شایستگی, دانشگاه تراز انقلاب, مرجعیت علمی, علوم پزشکیBackground &
AimsThe university as a knowledge-based organization is considered as the main place for developing talent and applying a competency-based approach in work environments. According to common sense, people feel satisfied working under the management of worthy people. In addition, the tenure of quality people in the management position eliminates the sense of competition, jealousy and conflict of subordinates and creates a sense of job satisfaction. The fundamental role of universities in training the specialized workforce has caused different countries, especially developed countries, to undergo fundamental changes and transformations in universities. Therefore, recognizing the special competencies required by university administrators is of particular importance, taking into account the social, political and cultural conditions and requirements of society, as well as the mission and vision outlined in the Ministry of Science and universities. One of the things that can be considered in this field is to put people in appropriate positions with their abilities, experiences and capabilities, and this process has been proposed in the form of a meritocracy system. In order to institutionalize this important issue for selecting competent and reliable managers in the body of the organization who will undoubtedly play an important role in achieving and implementing programs in the set goals requires having a systemic approach in designing and implementing competency-based management processes and sub-processes due to multiplicity. Heterogeneity and multiple decision criteria and their implications are essential, and the systematic approach of all competency processes and their sub-processes must be organized with a cohesive approach to achieve specific goals. Given the new plans and mission of the medical education system in today's complex situation, universities and training centers will not be able to meet their growing responsibilities without effective leadership and management. Therefore, improving and transforming the management system of universities is vital. The phenomenon of paying attention to merits with the centrality of the revolutionary university in the realization of the goals and ideals in different stages include "the victory of the revolution and the establishment of the Islamic system", "formation of the Islamic state", "creation of the Islamic society and country" and "realization of the nation" and the New Islamic Civilization ”, and at each stage has characteristics extracted from the statements and guidelines of the great leaders of the Islamic Revolution. The results of the University at the level of the Islamic Revolution include the two main components of the ability to efficiently carry out the work of the Islamic community and the scientific, intellectual and technological authority. The output of the University at the level of the Islamic Revolution also includes the two main components of "graduates and elites" and "thought, science and technology". From this perspective, and considering that scientific authority is the most important pillar and axis of development, in order to create such a situation, i.e. the rule of scientific attitude over the cultural beliefs of society, investing in human capital through educational, research and educational systems, additional supplements are required. The necessity of the competence of university administrators and academic authority in university education is due to the fact that this phenomenon has positive effects on the position of a university in the short and long term. Today, addressing the issue of management and competence in the medical education system, which is of great importance in the prevention, treatment of diseases, maintenance and promotion of public health is quite obvious. The future of universities and institutes and higher education in the country and their growth and development depends on having competent and effective managers.
MethodsThe present applied research was conducted in 2022 with a qualitative and quantitative approach. The statistical population in the qualitative section were professors of macro-medical universities in region one among whom 15 people were selected using purposive sampling, and in the quantitative section, managers and deputies of departments, department heads and faculty members of Shahid Beheshti University of Medical Sciences summing up to 320 people were selected through Stratified random sampling as the statistical sample. In order to collect data, a researcher-made competency questionnaire with the approach of the Islamic Revolution University and a scientific authority questionnaire were used. Structural equations were used to analyze the data.
ResultsThe results showed that the dimension of "creativity" with an average rank of 6.53 had the highest rank. The results of confirmatory factor analysis showed that the highest value of path coefficient was related to the teamwork component of the organizational dimension with a value of 0.936 and the R2 value was equal to 0.875. Based on the path coefficients, a factor load of 0.577 was established between the two variables of competence and scientific authority.
ConclusionIn general, it can be concluded that competence with the approach of the University of the Islamic Revolution had a significant effect on scientific authority in Shahid Beheshti University of Medical Sciences. Today, the task of the university is not only to produce knowledge, but also to commercialize the knowledge produced, which should start with students and faculty members. In order to commercialize and refer the research done by researchers inside the university, a series of steps need to be taken in order to commercialize the results of these researches. These measures need to have a series of characteristics (competencies) which should be present in faculty members or strive to develop or develop these competencies. Universities should also base their performance evaluation on recruitment, training, promotion, and faculty performance because the integration of human resource subsystems will increase the productivity of the university, the development of faculty members and qualified graduates and become a scientific reference. Among the limitations of the present study, the statistical population which was limited to the professors of Shahid Beheshti University of Medical Sciences, the geographical scope of the research and the lack of access to the full text of the articles it can be stated. It should be noted that universities should pay attention to their competence and ability in attracting managers; because in order to maintain and create scientific authority, the optimal use of the country's resources is needed for a regular movement from the current situation to the scientific position, in the form of a comprehensive scientific map of the country, so the university should have competent and professional managers. The university should hold training courses for the realization of scientific authority in the field of science and technology in order to improve the specialized abilities and skills of university administrators because scientific authority is an individual, group and long-term effort that is made in accordance with the needs of the individual and society to produce science. Therefore, one of the most important factors driving such a program is the existence of organizational rules and regulations, so it is suggested that universities develop a charter and guidelines for the implementation of such an approach.
Keywords: Competence, Revolution Level University, Scientific Authority, Medical Sciences -
هدف
شیوع کووید-19 تقریبا بر همه جنبه های زندگی از جمله آموزش تاثیر گذاشته و فناوری تقریبا به طور کامل جایگزین محیط آموزشی و یادگیری حضوری مرسوم شده است. رایانش ابری به طور گسترده در آموزش، به ویژه در آموزش عالی، برای دسترسی آنلاین و به اشتراک گذاری منابع آموزشی، اطلاعات آموزشی، یادداشت ها، سخنرانی ها و ارزیابی های آکادمیک استفاده می شود. بنابراین، این مطالعه به بررسی الگوی پارادایمی پذیرش رایانش ابری در موسسات آموزشی با بسط نظریه آمادگی فناوری پرداخت.
روش شناسی:
این پژوهش از نوع کیفی است که با به کارگیری نظریه داده بنیاد انجام شد. محدوده مطالعات ادارات آموزش و پرورش استان گلستان و جامعه آماری پژوهش خبرگان آگاه به حوزه تحقیق بودند که نمونه گیری از آن ها به صورت هدفمند و با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انجام پذیرفت. ابزار گردآوری داده در این پژوهش مصاحبه از نوع نیمه ساختاریافته بود که پس از 13 مصاحبه به اشباع نظری رسید. جهت تعیین روایی از معیار مقبولیت و جهت تعیین پایایی از روش توافق درونی با مقدار 4/76 درصد استفاده شد. داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند.
یافته هایافته ها نشان داد که 55 مقوله فرعی در 8 مقوله اصلی با رویکرد داده بنیاد شناسایی شد؛ به طوری که برای شرایط علی یک مقوله اصلی توانمندسازی مدیران و معلمان آموزش وپرورش، برای شرایط زمینه ای دو مقوله اصلی تقویت زیرساخت های یادگیری ابر در آموزش سازمانی و تشکیل انجمن های یادگیری پشتیبان، برای شرایط مداخله گر دو مقوله اصلی امنیت و اعتماد، برای پدیده محوری یک مقوله اصلی نظام مدیریت آموزشی، برای راهبردها دو مقوله اصلی توسعه نظام برنامه درسی و استفاده از تکنولوژی خدمات ابری در زمینه آموزش الکترونیکی و برای پیامدها یک مقوله اصلی پیامدها شناسایی شد. در نهایت، الگوی پارادایمی پذیرش رایانش ابری در موسسات آموزشی با بسط نظریه آمادگی فناوری با رویکرد کیفی داده بنیاد ترسیم شد.
نتیجه گیریالگوی پارادایمی پذیرش رایانش ابری در موسسات آموزشی با بسط نظریه آمادگی فناوری می تواند به متخصصان و برنامه ریزان نظام های آموزشی در بهبود شرایط آموزشی کمک نماید.
کلید واژگان: رایانش ابری, موسسات آموزشی, نظام مدیریت آموزشی, نظام برنامه درسی, نظریه آمادگی فناوریPurposeThe Covid-19 outbreak has effect almost all aspects of life including education and technology has almost completely replaced the traditional face-to-face teaching and learning environment. The cloud computing is widely used in education, especially in higher education, for online access and sharing of educational resources, educational information, notes, lectures and academic assessments. Therefore, this study investigated the paradigmatic pattern of cloud computing adoption in educational institutions by expanding the technology readiness theory.
MethodologyThis research is of a qualitative type that was conducted by applying the grounded theory. The scope of the study was Golestan province's education department and the statistical population of the research were experts in the field of research, which sampling from them was done in a purposive and snowball sampling methods. The data collection tool in this research was a semi-structured interview that after 13 interviews reached theoretical saturation. To determine the validity, the acceptability criterion was used and to determine the reliability was used the internal agreement method with a value of 76.4%. The data were analyzed through three stages of open, axial and selective coding.
FindingsThe findings showed that 55 subcategories were identified in 8 main categories with a grounded theory approach; So that for the causal conditions was identified one main category of empowering education managers and teachers, for the background conditions was identified two main categories of strengthening cloud learning infrastructures in organizational education and forming support learning associations, for intervening conditions was identified two main categories of security and trust, for central phenomenon was identified one main category of educational management system, for strategies was identified two main categories of curriculum system development and use of cloud service technology in the field of e-learning and for the consequences was identified on main category of consequences. Finally, the paradigmatic pattern of cloud computing adoption in educational institutions by expanding the technology readiness theory with a grounded qualitative approach was drawn.
ConclusionThe paradigmatic pattern of cloud computing adoption in educational institutions by expanding the technology readiness can help specialists and planners of educational systems in improving educational conditions.
Keywords: cloud computing, Educational Institutions, Educational Management system, Curriculum System, Technology Readiness Theory -
زمینه و هدف
استفاده از فضای مجازی بر کیفیت زندگی افراد تاثیر گذار است. لذا هدف پژوهش شناسایی آسیب های ناشی از شیوه زندگی دانشجویان متاثر از فضای مجازی و راه های مواجه با آن به منظور ارایه مدل می باشد.
روش کاراین پژوهش با رویکرد آمیخته (کیفی و کمی) انجام شد. جامعه آماری آن در بخش کیفی، شامل دانشجویانی که دچار آسیب شده اند به تعداد 12 نفر و در بخش کمی، کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران به تعداد 43 هزار نفر تشکیل دادند که در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 12 نفر و در بخش کمی بر اساس جدول کرجسی- مورگان، تعداد 351 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته با 71 سوال استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد که آسیب های ناشی از شیوه زندگی دانشجویان متاثر از فضای مجازی دارای 6 بعد «آسیب های اجتماعی نوظهور و کلاسیک، آسیب های تربیتی-فرهنگی، آسیب های سیاسی، آسیب های امنیتی، آسیب های روانشناختی، آسیب های فیزیولوژی» است. در تعیین اولویت هر یک از مولفه های مدل مربوط به راه های مواجهه با آسیب های براساس بارهای عاملی استاندارد متغیر حکمرانی مطلوب دارای بار عاملی 97/0 بیشترین اولویت و کاربران با بار عاملی 56/0 کمترین اولویت را در تبیین مدل دارا می باشند.
نتیجه گیریبه طور کلی می توان بیان داشت که برگزاری کلاس های آموزشی و داشتن حکمرانی مطلوب جهت آگاهی دادن به نوجوانان و جوانان در مورد مزایا و معایب فناوری های جدید و نحوه استفاده صحیح از آن ها از راهکارهای کاهش آسیب در بهره گیری از فضای مجازی می باشد.
کلید واژگان: شیوه زندگی, فضای مجازی, دانشجویانBackground and AimThe spread of new technologies in the field of electronics and computers in the past few decades has led to the emergence of all kinds of electronic and computer devices and programs, including the Internet, mobile phones, satellites, and computer games in the world. It is undeniable that these changes and developments have made human life many times easier, but on the other side of the coin, we cannot ignore the damage caused by these new technologies. Today's students are not like the previous generations, almost all of these students have all or some of these technologies. Regardless of the wide application of these tools, what is widely used today and covers a large part of people's daily activities is the Internet and, accordingly, the virtual space. Internet is an inexhaustible collection of databases that gathers various and diverse individual and collective information of humans and it expands every day. Therefore, the attractiveness of virtual space on the one hand and the ease of activity in this category of communities on the other hand cause the relationship between membership and presence in virtual space and changes in the quality of life of students to be raised as a serious question for researchers in the field of culture and communication. ; Considering that it is impossible to remove the media especially the virtual space from the digital life of the 12th century, because the amount of students' use of the virtual space was between 2-3 hours a day, but with the pathology of this space in the mentioned areas and providing solutions Practical to deal with it, this tool can be used to achieve the high goals of society; One of the most important practical solutions that has been discussed in this research. Therefore, the current research seeks to answer the question that how are the damages caused by the lifestyle of students affected by cyberspace and the ways to face it in the educational system identified and modeled?
MethodsThis research is practical in terms of purpose, which was done with a mixed approach (qualitative and quantitative) with an exploratory design. A descriptive survey method was used in the quantitative part. In the qualitative part, the statistical population was formed by interviews with 12 injured students and in the quantitative part, all the students of the Islamic Azad University of Mazandaran Province, in the number of 43 thousand people, in the qualitative part of the purposeful sampling method and Considering the saturation law of 12 people and in the quantitative part based on the Krejci-Morgan table, 351 people were selected as a sample by stratified random sampling method according to gender. In order to collect data, a researcher-made questionnaire on the harm caused by the lifestyle of students affected by cyberspace with 71 questions was used. The formal and content validity of the tool was approved by the experts, and their combined reliability and Cronbach's alpha were calculated above 0.7, which was approved. Exploratory and confirmatory factor analysis tests were used to analyze the data.
ResultsThe results showed that; Harms caused by the way of life of students affected by cyberspace have 6 dimensions "emerging and classic social harms, educational-cultural harms, political harms, security harms, psychological harms, physiological harms" in determining the priority of each component of the model related to the harms caused From the way of life of students affected by cyberspace, based on variable standard factor loadings, emerging and classic social harms with a factor load of 0.87 have the highest priority and psychological harms with a factor load of 0.62 have the lowest priority in explaining the model. In determining the priority of each of the components of the model related to the ways of dealing with the damage caused by the lifestyle of students affected by cyberspace, based on the standard factor loadings, the optimal governance variable has the highest priority with a factor load of 0.97 and users with a factor load of 0.56 have the lowest priority. They have an explanation of the model.
ConclusionIn the explanation of the findings, it can be said that one of the biggest social problems that today's societies are suffering from is the weakness of the family foundation. Since the problems of families appear in the form of social anomalies, the family and its health are extremely important. Preparing children to accept social responsibilities is one of the most important and fundamental duties of families. Young people should be able to prepare especially for joint lives and try to adjust their relationships with their surroundings to a conventional and acceptable level. Regardless of the high and increasing statistics that are shown in issues such as increasing the age of marriage, divorce, there are running away from home, prostitution and other family issues, the cooling of emotional connections and dissatisfaction with family life, which have caused major failures and failures in the lives of young people. These indicate deep problems at the family level that must somehow be rooted out and treated. One of the main reasons for the emergence of family problems and basically dissatisfaction with cohabitation is the virtual space, which has been created under the influence of media productions and has caused it to raise the level of expectation and satisfaction from cohabitation, especially among the young generation. Under the influence of this environment, what young people should expect from a joint life is somehow distorted. The pleasure and intimacy that is imprinted in the minds of young people from the programs and contents of the media such as movies and series will not be attainable in normal life to a great extent and this can have harmful consequences for the future of young people. It is suggested to inform and teach how to use cyber space correctly, use the capabilities of visual, audio and written media to institutionalize cyber culture, hold training sessions by cultural centers in order to educate and inform parents about new technologies, especially the internet and virtual social networks, are mentioned. It is suggested that educational classes be held in schools to inform teenagers and young people about the advantages and disadvantages of new technologies and how to use them correctly, encouraging them to participate in social activities and strengthening such behaviors by parents. Strict laws to deal with the criminals of Internet crimes and the implementation of these laws are among the other solutions proposed by the experts in this field.
Keywords: lifestyle, virtual space, students -
شناسایی و آزمون مولفه های سازمانی تبیین کننده تحقق بیانیه گام دوم انقلاب در نظام آموزش و پرورش ایرانهدف
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و آزمون مولفه های سازمانی تبیین کننده تحقق بیانیه گام دوم انقلاب در نظام آموزش و پرورش ایران از طریق روش تحقیق مدل آمیخته اکتشافی انجام شد.
مواد و روش هاجامعه آماری در بخش کیفی، خبرگان آکادمیک (اعضاء هیئت علمی رشته های مدیریت دولتی و آموزشی در مراکز آموزش عالی)، خبرگان سازمانی (مدیران عالی و میانی نظام آموزش و پرورش) و متخصصان مرتبط با موضوع پژوهش و در بخش کمی مدیران مدارس دولتی دخترانه و پسرانه دوره اول متوسطه استان مازندران، در 518 مدرسه دخترانه، 505 مدرسه پسرانه و 21 مدرسه مختلط بتعداد 1044 نفر بودند. در بخش کیفی از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند، تعداد 20 نفر و در بخش کمی با روش نمونه گیری خوشه ای نسبی چندمرحله ای بر اساس فرمول کوکران، تعداد 281 نفر، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده ها در بخش کیفی از طریق اجرای تکنیک دلفی با چک لیست نیمه ساختاریافته و ساختاریافته طی چهار راند در نرم افزار SPSS و در بخش کمی از طریق مدلسازی معادلات ساختاری با ابزار پرسشنامه محقق ساخته 96 گویه ای در نرم افزار AMOS تحلیل گردید. در بخش کیفی برای تعیین روایی، محتوای چک لیست خبره سنجی از نظر قابل فهم بودن و گویا بودن مورد تائید پنج تن از خبرگان دانشگاهی و سازمانی قرار گرفته و پایایی با روش آزمون مجدد، 81/0 محاسبه و تایید گردید. در مرحله کمی، روایی پرسشنامه به سه روش صوری، محتوایی (محدوده CVR و CVI برای گویه ها بترتیب بین 6/0 تا 0/1 و 8/0 تا 0/1) و سازه (روایی همگرا بین 604/0 تا 924/0 و واگرا) تایید شد. پایایی هم به سه روش تعیین ضریب بارهای عاملی گویه ها (بیشتر از 4/0)، آلفای کرونباخ (738/0 تا 953/0) و پایایی ترکیبی (772/0 تا 970/0) برآورد شد.
یافته هایافته های کیفی نشان داد، مدل عوامل سازمانی تحقق بیانیه گام دوم انقلاب در آموزش و پرورش دارای هفت بعد (علم و پژوهش، معنویت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزت ملی، روابط خارجی و مرزبندی با دشمن و سبک زندگی) و 24 مولفه بوده است.
نتیجه گیرینتایج بخش کمی نشان داد که تمامی ابعاد و مولفه های مدل پژوهش، مورد تائید واقع شدند.
کلید واژگان: عوامل سازمانی, بیانیه گام دوم انقلاب, نظام آموزش و پرورشPurposeThe current research was conducted with the aim of identifying and testing the organizational components explaining the realization of the statement of the second step of the revolution in Iran's education system through the exploratory mixed model research method.
Materials and MethodsThe statistical community in the qualitative part, academic experts (members of the faculty of public administration and education in higher education centers), organizational experts (high and middle managers of the education system) and specialists related to the research topic, and in the quantitative part public school managers There were 1044 students in 518 girls' schools, 505 boys' schools and 21 mixed schools in Mazandaran Province. In the qualitative part of the targeted non-random sampling method, 20 people were selected as a statistical sample, and in the quantitative part, with the multi-stage relative cluster sampling method based on Cochran's formula, 281 people were selected as a statistical sample. The data were analyzed in the qualitative part through the implementation of the Delphi technique with a semi-structured and structured checklist in four rounds in the SPSS software, and in the quantitative part through structural equation modeling with the tool of a 96-item researcher-made questionnaire in the AMOS software. . In the qualitative part to determine the validity, the content of the expert assessment checklist was approved by five academic and organizational experts in terms of comprehensibility and expressiveness, and the reliability was calculated and confirmed as 0.81 using the retest method. In the quantitative stage, the validity of the questionnaire in three ways: form, content (range of CVR and CVI for items between 0.6 and 1.0 and 0.8 and 0.1 respectively) and construct (convergent validity between 0.604 and 0.924 and divergent) was confirmed. Reliability was also estimated by three methods of determining factor loadings of items (more than 0.4), Cronbach's alpha (0.738 to 0.953) and composite reliability (0.772 to 0.970).
FindingsQualitative findings showed that the model of organizational factors for the realization of the statement of the second step of the revolution in education has seven dimensions (science and research, spirituality and ethics, economy, justice and fight against corruption, independence and freedom, national honor, foreign relations and demarcation with the enemy and lifestyle) and 24 components.
ConclusionThe results of the quantitative part showed that all dimensions and components of the research model were confirmed.
Keywords: Organizational Factors, Statement of the Second Step of the Revolution, education system -
زمینه و هدف
کارپوشه ها عامل کلیدی و مهمی در یادگیری هستند و با توجه به اهمیت نقش پوشه کار الکترونیکی و منش تفکر دانشجویان، لازم است که عوامل موثر بر آن شناسایی شوند. لذا، هدف پژوهش تاثیرکار پوشه الکترونیکی بر منش های تفکر و سلامت روانی در دانشگاه علوم پزشکی بود.
روش کاراین مطالعه با رویکرد کیفی و کمی انجام شد. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل 18 نفر از اساتید دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بود که از بین آن ها 13 نفر انتخاب شدند و تعداد 1665 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی و دستیاران دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی وارد مطالعه شدند. بخش کمی که از بین آن ها 312 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته پورتفولیو الکترونیکی با 47 سوال و گرایش های تفکر با 50 سوال استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری با استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد که کارپوشه الکترونیکی دارای 6 بعد است که از بین آن ها مهارت دارای بالاترین ضریب استاندارد و نگرش دارای بالاترین درجه همبستگی است. همچنین نتایج آزمون معادلات ساختاری نشان داد که تاثیر کارپوشه الکترونیکی بر منش های تفکر و و سلامت روانی معنی دار شده است.
نتیجه گیریبه طور کلی می توان بیان داشت که کارپوشه الکترونیکی بر منش تفکر و و سلامت روانی اثرگذار است. لذا، تهیه و طراحی برنامه درسی شهروند جهانی در مقاطع تحصیلی، به ویژه آموزش عالی ضرورت مییابد.
کلید واژگان: کارپوشه, سلامت روانی, تفکر, دستیاران پزشکیBackground & AimsWorkbooks are a key and important factor in learning. A portfolio is a purposeful collection of evidence that can demonstrate overall effort and progress in one or more areas. Portfolio-based learning should be used in all fields of medical education as an educational and evaluation solution. "Electronic portfolio is a tool for learning and measuring the learning process and product with the ability to store, organize, provide feedback, modify and review student's work in a digital environment based on the web, network or computer and can and can be like a showcase representing growth, progress, and skills. The student should be in the specific field" according to Barrett, one of the pioneers in the development of electronic portfolio in education, the electronic portfolio contains works that the learner collects, reflects, selects, and displays to show growth and change over time. The use of electronic portfolios in online courses as a good assessment tool is agreed upon by different researchers. According to some, portfolios provide an opportunity for self-evaluation, self-regulation learning, reflection, and the development of individual skills. In addition to being a good tool for assessment, the electronic portfolio can also be a good tool for learning. The portfolio is a collection of student evidence and documentation that shows their effort, progress, and academic success in a theoretical or clinical training course. The workbook provides useful information to the student that determines his success or weaknesses. In other words, a portfolio is a tool for empowering students, which, by adopting a collaborative approach, leads to independence in student learning and changes teacher-centered learning to student-centered learning. On the other hand, with performance-based training and creating learning conditions based on the needs of each individual, the work folder provides the possibility of fair education and judgment for educational environments. It fulfills tasks, presents documents and documents, introduces ongoing and completed tasks, selects and approves qualifications, encourages and promotes, and training and evaluates thinking skills and learning strategies. On the other hand, nowadays, considering the features of the information age and the rapid and continuous expansion of communication and information resources, it is inevitable to cultivate thinking in students to adopt the right measures and appropriate choices. A mindset is a tendency or tendency towards a specific pattern of mental behavior. Also, the nature of thinking is a stable tendency to discover, investigate, seek clarity, accept rational risks and think critically and with a lot of imagination. Considering the complexities of today's life and the many unforeseen issues that arise in various fields and the abundant need of people for lifelong learning and creating process skills in them, and also considering the complexity existing in medical fields that require the use of superior intellectual attitudes and the adoption of impromptu measures in emergencies, cultivating the intellectual attitudes of learners is one of the basic priorities that should be in the focus of curricula take Because thinking plays an important role in students' learning. Therefore, considering the importance of the role of the electronic workbook and the nature of students' thinking, it is necessary to identify the factors affecting it. Therefore, the main question of the current research is: What is the effect of the electronic folder on thinking habits and mental health in the University of Medical Sciences to present the model?
MethodsThis practical study was conducted with a mixed approach with a qualitative and quantitative approach with an exploratory design. Delphi method was used in the qualitative part and the descriptive survey method was used in the quantitative part. In the qualitative part, the statistical population included 18 professors of Shahid Beheshti University of Medical Sciences, among whom 13 were selected by targeted sampling based on the saturation law, and 1665 postgraduate students and assistants of Shahid Beheshti University of Medical Sciences were included in the study. became A small part of which 312 people were selected as a sample using stratified random sampling based on Cochran's formula. To collect data, a researcher-made electronic portfolio questionnaire with 47 questions and thinking tendencies with 50 questions were used. The face and content validity of the instruments was confirmed by the supervisor and the consultant, and composite reliability and Cronbach's alpha were calculated above 0.7. For data analysis, empirical factor analysis, confirmatory factor analysis, Friedman test, and structural equations were used using SPSS21 and PLS3.2 software.
ResultsThe results showed that the electronic portfolio has 6 dimensions, among which skill has the highest standard coefficient and attitude has the highest degree of correlation. Also, the results of the structural equation test showed that the effect of the electronic workbook on thinking patterns and mental health in graduate students and assistants of Shahid Beheshti University of Medical Sciences is significant.
ConclusionTherefore, it can be concluded that the electronic workbook affects the character of thinking and mental health of postgraduate students and assistants of Shahid Beheshti University of Medical Sciences. It is necessary to prepare and design the global citizen curriculum at educational levels, especially in higher education. Undoubtedly, one of the most fundamental tasks of education and training, especially higher education, is the training of informed, committed, active, creative, and comprehensive citizens. People who can adapt themselves to the values, customs, and traditions of the local, national and global society. The educational system, especially universities, compile and implement all learning activities and experiences in the form of a curriculum. The main elements of the curriculum, which include goals, content, teaching methods, and evaluation methods, and are specified according to the main components of global citizen education, including knowledge, attitude, and skills, provide a platform for learning and education. The results of the present research showed that the electronic work folder consists of 2 dimensions "evaluation and education" and 6 components "feedback, self-evaluation, fostering creativity, fostering critical thinking, learner progress, and metacognitive knowledge" and among these, the highest standard coefficient related to the dimension Skill is the lowest value related to the related knowledge dimension.
Keywords: Workbook, Mental Health, Thinking, Medical Assistants -
هدف
از پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و مولفه های سبک رهبری بصیر در دانشگاه ها اسلامی بود.
روشاین پژوهش، به لحاظ روش شناسی جزء پژوهش های کیفی از نوع اکتشافی بوده، ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که با تکنیک گلوله برفی و بر اساس قانون اشباع تعداد 20 نفر به مرور به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و داده ها با اجرای نظریه داده بنیاد، در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شده اند.
یافته هاپژوهش نشان دهنده استخراج 146 کد در کدگذاری باز 3 مقوله فرعی و یک مقوله اصلی در کدگذاری محوری است که در قالب مدل پارادایمی شامل بصیرت، انتقال بصیرت و توانمندسازی قرار گرفته اند.
نتیجه گیریرهبران بصیر نقش مهمی در همگام نمودن افراد در سازمان و منسجم کردن تلاش های آنان در جهت تحقق چشم انداز دارند. پژوهش فوق می تواند چشم انداز جدیدی در راستای تغییر سیاست های کلی مدیران و مسیولان دانشگاه های اسلامی ایجاد کند.
کلید واژگان: سبک رهبری, رهبری بصیر, دانشگاه اسلامی, پژوهش کیفیAimthe main purpose of this study is to identify the dimensions and components affecting visionary leadership style in Islamic universities.
MethodThis study was methodologically part of exploratory qualitative research; the research tool was a semi-structured interview which with the technique of snowball and according to the law of saturation of 20 people were selected as a statistical sample and the data is analyzed by applying the data Grounded Theory in three stages of open coding, axial coding and selective coding.
ResultsThe research shows the extraction of 146 codes in open coding, 3 subcategories and one main category in axial coding, which are placed in the form of a paradigm model including Visionary, Transfer of Visionary and Empowerment and according.
ConclusionVisionary leaders play an important role in bringing people together in the organization and consolidating their efforts to achieve the vision. The above research can create a new perspective in order to change the general policies of Islamic universities administrators and officials.
Keywords: leadership style, Visionary Leadership, Islamic universities, qualitative research -
لازمه تحقق اهداف سازمان های آموزشی در فضای بسیار متغییر فناوری، ایجاد شرایط مناسب برای پذیرش فناوری های جدید و کارآمد است. از این رو هدف پژوهش حاضر طراحی مدل تمایل به استفاده از خدمات ابری در آموزش و پرورش با رویکرد مدل سازی ساختاری-تفسیری می باشد. این پژوهش کیفی بوده که بر اساس رویکرد نظریه داده بنیاد انجام شد. جهت شناسایی مولفه ها، با خبرگان دانشگاهی و نظری در حوزه آی تی مصاحبه گردید. تعداد مصاحبه شنوندگان بر اساس اشباع نظری 13 نفر بوده است. همچنین این افراد به صورت هدفمند و به روش گلوله برفی انتخاب گردیدند. مولفه های شناسایی شده سپس با استفاده تکنیک دلفی فازی غربال شدند. در گام آخر با استفاده از مدل سازی ساختار-تفسیری مولفه های پژوهش سطح بندی گردید. طبق یافته ها تمایل به استفاده از خدمات ابری در آموزش و پرورش دارای 8 مقوله اصلی و 42 مقوله فرعی هستند. با توجه به مدل سازی ساختاری-تفسیری، استفاده از خدمات ابری در سطح نخست و متغیر پیاده سازی خدمات ابری در آموزش الکترونیک در سطح دوم قرار دارند. متغیرهای توانمندسازی مدیران و معلمان آموزش و پرورش و تشکیل انجمن های یادگیری پشتیبان در سطح سوم هستند. متغیر توسعه نظام برنامه درسی در سطح چهارم، متغیرهای نظام مدیریت آموزشی و تهدیدات امنیتی در سطح پنج و در نهایت متغیر زیرساخت های یادگیری ابری در آموزش سازمانی نیز در سطح ششم قرار دارند. لذا پیشنهاد می گردد قبل از اجرای سیستم های آموزشی مبتنی بر ابر در آموزش و پرورش سیستم های نوین فراهم شود.
کلید واژگان: فناوری اطلاعات, رایانش ابری, یادگیری ابری, نرم افزار, آموزشAchieving the goals of educational organizations in a highly changing technology environment requires creating the right conditions for the adoption of new and efficient technologies. Therefore, the aim of this study was to design the model of tendency to use Cloud services in education with an Interpretive-Structural Modeling approach. This is a qualitative research based on the Grounded Theory approach. In order to identify the components, academic and theoretical experts in the field of IT were interviewed. The number of interviewees, based on theoretical saturation, was 13 people. These people were also purposefully selected by snowball method. The identified components were then screened using fuzzy Delphi technique. In the last step, the components of the research were leveled by Interpretive-Structural Modeling. According to the findings, the tendency to use Cloud services in education has 8 main categories and 42 sub-categories. According to Interpretive Structural Modeling, the use of Cloud services stands in the first level and the variable of implementing Cloud services in e-learning in the second level. The variables of empowerment of education managers and teachers, and the formation of supportive learning associations are in the third level. The curriculum development variable is in the fourth level, the variables of the educational management system and security threats are in the fifth level, and finally the Cloud learning infrastructure variable in organizational education are in the sixth level. Therefore, it is suggested to provide new systems in education before implementing Cloud-based education systems
Keywords: Information technology, cloud computing, Cloud learning, Software, Instruction -
برقراری عدالت در آموزش از پرچالش ترین مباحث در آموزش و پرورش می باشد. از این رو هدف این پژوهش ارائه الگوی آموزش مجازی عدالت محور در مدارس استان گلستان با رویکرد ساختاری-تفسیری بود. پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی بوده که با رویکردی قیاسی-استقرایی صورت گرفته است. گردآوری داده ها در این پژوهش از طریق انجام مطالعات کتابخانه ای و همچنین به روش میدانی بود. جهت شناسایی مولفه ها با خبرگان و صاحب نظران حوزه های مدیریت آموزشی و علوم تربیتی مصاحبه هایی نیم ساختاریافته انجام شد. از مصاحبه با خبره 11ام به بعد دیگر مفهوم جدیدی اضافه نگردید و اصطلاحا فرایند مصاحبه به اشباع نظری رسید. یافته های پژوهش نشان دهنده 10 مولفه و 47 زیرمولفه بودند که با استفاده از تکنیک دلفی فازی غربال گردیدند. بر اساس الگوی پژوهش عناصر سطح شش یعنی «برنامه ریزی استراتژیک آموزش مجازی»، «درک شکاف های امکانات زیرساختی»، «توسعه آموزش مجازی در مناطق روستایی» بیشترین تاثیر را در آموزش مجازی عدالت محور دارند. این عناصر بر مولفه های سطح پنج یعنی «سیستم ارزیابی عملکرد آموزش مجازی» و «سیستم فراگیر نظارتی آموزش مجازی» اثر می گذارند. «عدالت محوری در رسانه های اجتماعی» در سطح چهار بر «فرهنگ سازی آموزش مجازی» در سطح سه و فرهنگ سازی نیز بر عناصر سطح دو یعنی«ارتقاء مهارت های دیجیتالی معلمان» و «ارتقاء مهارت های فناورانه دانش آموزان» تاثیر می گذارند. این جریان در نهایت به «آموزش مجازی عدالت محور» منجر می شود. از این رو پیشنهاد به تامین استانداردهای لازم برای طراحی، توسعه و پیاده سازی راه کارهای عدالت آموزشی از طریق افزایش و تقویت راه های دسترسی به آموزش مجازی و اجرای قوانین و مقررات آموزشی می گردد.
کلید واژگان: عدالت آموزشی, فضای مجازی, رسانه, فناوری, کروناEstablishing justice in education is one of the most challenging issues in education. Therefore, the purpose of this study was to provide a justice-oriented virtual education model in schools of Golestan province with an interpretive structural approach. The present study is applied in terms of purpose that has been done with an inductive-deductive approach. Data collection was through library studies as well as field methods. Semi-structured interviews were conducted with experts in the fields of educational management and educational sciences to identify the components. From the interview with the 11th expert onwards, no new concept was added and interview process reached the so-called theoretical saturation. The research findings showed 10 components and 47 subcomponents that were screened using fuzzy Delphi technique. According to the research model, the componants of level six, strategic planning of virtual education, understanding the gaps in infrastructure facilities, development of virtual education in rural areas, have the greatest impact on justice-oriented virtual education. These componants affect the components of level five, e-learning performance evaluation system and comprehensive e-learning monitoring system. Justice-orientation in social media at level four affects virtual education culturalization at level three, and virtual education culturalization affects componants at level two, improving teachers’ digital skills and improving students’ technological skills. This will eventually lead to justice-oriented virtual education. Therefore, it is suggusted to provide the necessarystandards for the design, development and implementation of educational justice strategies by increasing and strengthening access to virtual education and the implementation of educational laws and regulations.
Keywords: Educational Justice, Cyberspace, Media, technology, corona -
فصلنامه فن آوری اطلاعات و ارتباطات در علوم تربیتی، سال سیزدهم شماره 2 (پیاپی 50، زمستان 1401)، صص 65 -87ناوری اطلاعات منشا قدرتمندی، ثروت و دانش کشورها در دنیای امروز است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 22 نفر از خبرگان علمی و با تجربه دانشگاه های استان گلستان که با روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن قانون اشباع انتخاب شدند. همچنین جامعه آماری در بخش کمی شامل 1091 نفر که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای 285 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم-افزارهای SPSS21 و LISREL8.5 صورت گرفت، نتایج بخش کمی نشان داد که در این پژوهش مقدار t ابعاد فناوری اطلاعات در تبدیل دانش به ثروت از 92/6 تا 97/1 تخمین زده شده است که بیشتر از مقدار tمفروض (96/1) محاسبه شده است. لذا با توجه به معنی داری و مثبت بودن این ضریب با 99 درصد اطمینان می توان بیان نمود که تمام ابعاد فوق بر آن اثر مثبت و غیر مسقیم می گذارد. بیشترین مقدار tمربوط به بعد تقویت رقابتی و کمترین آن بعد عوامل برون سازمانی است.کلید واژگان: طراحی - فناوری اطلاعات, دانش, ثروت, گلستان, دانشگاهInformation and Communication Technology in Educational Sciences, Volume:13 Issue: 2, 2022, PP 65 -87Information technology is the source of power, wealth and knowledge of countries in today's world. The statistical population in the qualitative section includes 22 scientific experts with experience of universities in Golestan province who were selected by purposive sampling method and taking into account the saturation law. Also, the statistical population in the quantitative part including 1091 people, which was considered as a sample size using Cochran's formula and stratified sampling method, 285 people. Data analysis was performed using SPSS21 and LISREL8.5 software. The results of the quantitative section showed that in this study, the value of t dimensions of information technology in converting knowledge into wealth is estimated from 6.92 to 1.97. Which is calculated more than the assumed t value (1.96). Therefore, considering the significance and positivity of this coefficient, it can be stated with 99% confidence that all the above dimensions have a positive and indirect effect on it. The highest value of t is related to the dimension of competitive reinforcement and the lowest is the dimension of external factors.Keywords: Design, Information Technology, knowledge, wealth, Golestan, University
-
تصویر سازمانی به عنوان یکی از با ارزش ترین دارایی های هر سازمان، برآیند نظرها و تفکرات افراد چه در داخل و چه در خارج از سازمان است که آگاهی و شناخت از آن، مدیران را در تدوین برنامه ها، راهبردهای سازمان و کسب مزیت رقابتی پایدار یاری می رساند، بنابراین هدف پژوهش طراحی مدل تصویرسازی با رویکرد مدیریت زیست محیطی در سازمان تامین اجتماعی بود. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس روش، توصیفی- همبستگی می باشد. در گام اول عوامل موثر بر تصویرسازی بر اساس مصاحبه با 11 نفر از خبرگان دانشگاهی و سازمانی، شناسایی شدند. خروجی این مرحله 25 مولفه در قالب 5 بعد (هویت سازمانی، شهرت سازمانی، نمادها و علایم ملموس، کارکنان رو در رو با مشتری، سطح خدمات) بود. سپس در گام دوم ابعاد شناسایی شده با روش مدل سازی ساختاری تفسیری سطح بندی و با تحلیل میک مک خوشه بندی شدند که برای تحلیل آن از نرم افزار اکسل استفاده شد. نتایج نشان دادند بعد هویت سازمانی در سطح اول و ابعاد (شهرت سازمانی، نمادها و علایم ملموس، کارکنان رو در رو با مشتری و سطح خدمات) در سطح دوم قرار دارند و بعد هویت سازمانی در خوشه وابسته و ابعاد (شهرت سازمانی، نمادها و علایم ملموس، کارکنان رو در رو با مشتری و سطح خدمات) در خوشه مستقل قرار گرفته اند.
کلید واژگان: تصویرسازی, مدیریت زیست محیطی, تامین اجتماعی, ساختاری تفسیری, میک مکOrganizational image as one of the most valuable assets of any organization is the result of the opinions and thoughts of people both inside and outside the organization, the awareness and understanding of which helps managers in preparing plans, strategies of the organization and gaining a sustainable competitive advantage. Therefore, the aim of the research was to design a visualization model with an environmental management approach in the social security organization. The present research is applied in terms of purpose and descriptive-correlation in terms of the adopted method. In the first step, factors affecting visualization were identified based on interviews with 11 academic and organizational experts. The output of this stage was 25 components in the form of 5 dimensions (organizational identity, organizational reputation, tangible symbols and signs, employees facing customers, service level). Then, in the second step, the identified dimensions were leveled with interpretive structural modeling method and clustered with MICMAC analysis, which was analyzed using Excel software. The results showed that the dimension of organizational identity is at the first level and the dimensions of organizational reputation, symbols and tangible signs, employees facing customers, and service level are at the second level, and the dimension of organizational identity is in the dependent cluster and dimensions of organizational reputation, symbols and tangible signs, customer-facing staff, and service level are placed in the independent cluster.
Keywords: Visualization, Environmental Management, Social Security, Structural Interpretation, MICMAC -
کارپوشه به عنوان یک روش آموزش و سنجش نه تنها به رشد مهارت های سنجش شخصی و پیشرفت تحصیلی کمک می کند. بلکه راهبردهای فراشناختی را نیز گسترش می دهد ، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیرکار پوشه الکترونیکی بر منش های تفکر در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شد. پژوهش توصیفی - کاربردی حاضر در سال 1400 با رویکرد کیفی و کمی انجام شد. در بخش کیفی 13 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی جامعه آماری کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی و دستیاران دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به تعداد 1665 نفر که تعداد 312 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها ازپرسشنامه های محقق ساخته کارپوشه الکترونیکی با میزان آلفای کرونباخ برابر 0/884و روایی کل برابر 658/0، و پرسشنامه منش تفکر حیاتی با مقدار آلفای کرونباخ برابر با 0/880 و روایی کل برابر 0/530 استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری استفاده شد. مقادیر R2 برای همه ابعاد پرسشنامه کارپوشه الکترونیکی در سطح بالاتر از قوی می باشد. لذا بین متغیر کارپوشه الکترونیکی با همه ابعاد آن رابطه قوی مثبت و معناداری وجود دارد. با توجه به مقادیر R2 (0/510) و ضرایب مسیر (0/590) بین دو متغیر، تاثیر کار پوشه الکترونیکی بر منش های تفکر در سطح فراتر از متوسط قرار دارد. لذا می توان نتیجه گرفت که تاثیر کارپوشه الکترونیکی بر منش تفکر در دانشجویان تحصیلات تکمیلی و دستیاران دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی مثبت و معنی دار شده است.
کلید واژگان: کارپوشه الکنرونیکی, منش تفکر, دانشگاه علوم پزشکیThe inclusive objective of the present study was to analyze the impact of the electronic portfolio on the thinking disposition at Shahid Beheshti University of medical sciences. This applied study was conducted with a mixed approach using a qualitative and quantitative approach with exploratory design. In the qualitative section, the Delphi method was used, and in quantitative part, the descriptive survey method was applied. In the qualitative section, the statistical population consisted of 18 professors of Shahid Beheshti medical Univeristy of whom 13 people were selected by purposive sampling method based on the saturation law, and 1665 graduate students and residents of Shahid Beheshti University of Medical Sciences were included in the quantitative section among whom 312 people were selected as the sample using stratified random sampling method based on Cochran's formula. To collect data, researcher-made questionnaires of electronic portfolio with Cronbach's alpha equal to 0.884 and total validity equal to 0.658. and Hayati’ thinking disposition questionnaire with Cronbach's alpha value of 0.880 and total validity of 0.530 were used. Confirmatory factor analysis and structural equations were used to analyze the data. R2 values for all dimensions of the electronic portfolio questionnaire are at a higher than strong level, so there is a strong positive and significant relationship between the electronic portfolio variable with all its dimensions. Considering the R2 values of (0.510) and path coefficients of (0.590) between the two variables, the effect of electronic portfolio on thinking disposition was above average. Therefore, it can be concluded that the effect of electronic portfolio on the thinking disposition of graduate students and residents of Shahid Beheshti University of Medical Sciences has become positive and significant.
Keywords: Electronic Portfolio, Thinking Disposition, Medical Sciences University -
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت موجود و مطلوب نقش نظام آموزش و پرورش در توسعه پایدار با رویکرد الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت بود. این پژوهش از نوع پیمایشی، مبتنی بر روش های تحلیل شکاف و در گروه مطالعات آمیخته از نوع اکتشافی (کیفی و کمی) بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 10 نفر از متخصصان نظام آموزش و پرورش بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی نیز مدیران، کارشناسان مسیول و کارشناسان اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران به تعداد 440 نفر و حجم نمونه 205 نفر بود. ابزار گردآوری داده ها، در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ویلکاکسون و تی همبسته انجام گرفت. نتایج بخش کیفی پژوهش نشان داد عوامل موثر بر توسعه پایدار در نظام آموزش و پرورش با رویکرد الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت شامل 6 بعد و 45 مولفه بود. در بخش کمی، بررسی اختلاف وضعیت موجود و مطلوب در شش متغیر اصلی (فرهنگی، اجتماعی، زیست محیطی، اقتصادی، روش های آموزشی و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش)، معنادار و زیاد بوده است. بعد فرهنگی، زیست محیطی و سند تحول بنیادین در مقایسه با دیگر ابعاد از وضعیت بهتری برخوردار بودند. بنابراین برای حرکت از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب توسعه پایدار لازم است نظام آموزش و پرورش اهمیت ویژه ای نسبت به آموزش مسایل اجتماعی، اقتصادی و روش های آموزشی موثر بر توسعه پایدار با رویکرد الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت داشته باشد.
کلید واژگان: توسعه پایدار, نظام آموزش و پرورش, وضع موجود و مطلوب, الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفتThis study aimed to investigate the current and favorable situation of the education system in sustainable development with the approach of the Islamic-Iranian model of progress. The statistical population in the qualitative section included ten specialists in the education system who were purposefully selected by a series of snowballs. In a small part, the managers, responsible experts, and experts of the General Department of Education of Tehran were 440 people, and the sample size according to Cochran's formula was 205 people. Sampling was done by stratified random sampling according to the organizational position. The data collection tool was a semi-structured interview in the qualitative part and a researcher-made questionnaire in the quantitative part. Data analysis was performed using Wilcoxon and correlated t-test. The qualitative part of the study showed that the factors affecting sustainable development in the education system with the Islamic-Iranian model of progress included six dimensions and 45 components. In the quantitative part, the study of the difference between the current and favorable situation in the six main variables (cultural, social, environmental, economic, educational methods, and the document of fundamental change in education) has been significant and numerous. The cultural dimension, the environment, and the document of fundamental change were in a better position than other dimensions. Therefore, in order to move from the current situation to the desired situation of sustainable development, the education system must pay special attention to teaching social, economic, and educational methods affecting sustainable development with the Islamic-Iranian model approach.
Keywords: Sustainable Development, The education system, Current, favorable situation, Islamic-Iranian Model of Progress -
دنیای امروز دنیای سازمان هاست و نیروی انسانی به عنوان با ارزش ترین منابع سازمان محور رویکردها و فعالیت های سازمانی بوده و در اعتلای اهداف و آرمان- های سازمان نقش اساسی ایفا می کنند منابع انسانی می تواند به عنوان یک نیروی کارآمد و مستمر در یک مزیت رقابتی برای سازمان عمل کنند .امروزه برای تحقق اهداف سازمانی افراد لایق و کاردان باید در راس امور قرار گیرند. از طرفی چابکی سازمانی توانایی سازمان برای بقا و پیشرفت در محیطی با تغییرات مداوم و پیش بینی نشدنی است. بنابراین سازمان ها از جمله دانشگاه ها برای تحقق چابکی سازمانی نیازمند افرادی هستند که از توانمندی، دانش و مهارت های مدیریتی برخوردار باشند. بنابراین مطالعه حاضر، با هدف تحلیل ساختارمند مدیریت شایستگی بر چابکی سازمانی در نظام های آموزشی صورت گرفته است. این پژوهش از نوع مروری می باشد که از طریق جستجو در پایگاه های اطلاعاتیGoogle Scholar,Eric,Science Direct,PubMed,Scopus,Elsevier در محدوده سال های 2000 الی 2022 صورت گرفته است و جستجوی مقالات بر اساس کلیدواژه های مروری، مدیریت شایستگی و چابکی سازمانی انجام شده است. نتایج نشان می دهد که مدیریت شایستگی می تواند بر چابکی سازمانی تاثیرگذار باشد بنابراین با بهره گیری از رویکرد مدیریت شایستگی می توان نظام های آموزشی را به سمت چابکی هدایت کرد. نتایج این پژوهش به مسیولان و مدیران و دست اندرکاران نظام آموزشی پیشنهاد می کند مدیریت شایستگی در تمام امور مورد اولویت قرار گیرد تا بتوانند موجب ارتقاء سازمانی شوند.
کلید واژگان: مدیریت شایستگی, چابکی سازمانی, نظام های آموزشیJournal of Curriculum Development and Educational Planning Research, Volume:12 Issue: 2, 2022, PP 81 -93Today's world is the world of organizations and human power, as the most valuable organization-oriented resource, has been the focus of organizational approaches and activities. Human resources can act for the organization as an efficient and continuous force in a competitive advantage. To realize organizational goals, efficient people should be in control. Additionally, organizational agility is the ability of the organization to survive and progress in an environment with continuous and unpredictable changes. Therefore, in order to achieve organizational agility, organizations, including universities, need people who have the necessary ability, knowledge and management skills. Therefore, the present study was conducted with the aim of structural analysis of competence management on organizational agility in educational systems. It is a review study that is done through searching in databases of Google Scholar, Science Direct, PubMed, Scopus, Elsevier and Eric between 2000 and 2022. The articles have been searched based on keywords of review, competence management and organizational agility. The results showed that competency management can influence organizational agility. Therefore, by using the competency management approach, educational systems can be directed towards agility. The findings suggest that authorities of educational systems prioritize competence management in all matters so that they can improve their organizations.
Keywords: competence management, Organizational Agility, educational systems -
مطالعه حاضر با هدف مدل سازی مولفه های هوش استراتژیک با تاکید بر نقش مهارت های اشتغال زا در مراکز آموزش عالی طراحی شد. برای این منظور از روش آمیخته مبتنی بر مطالعات کیفی-کمی استفاده گردید. جامعه آماری در بخش کیفی برای انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته مرتبط با نظریه برخاسته از داده ها شامل اساتید دانشگاه های استان گلستان و در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخت متشکل از اساتید دانشگاه های شهر گرگان بود. تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش گراندد تیوری مبتنی بر نظریه استراوس-کوربین و در بخش کمی از مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار LISREL استفاده شد. بر اساس یافته های کیفی عمده ترین مهارت های سازمانی اشتغال زا در مراکز آموزش عالی استان عبارتند از ارتباطی، کار تیمی، فناوری اطلاعات، مدیریت، حل مساله، برنامه ریزی و یادگیری. نتایج تحلیل با روش مدل معادلات ساختاری نمایان ساخت که مهارت های سازمانی و هوش استراتژیک تاثیر مثبت-معناداری بر اشتغال زایی مراکز آموزش عالی گرگان دارند. هوش استراتژیک نیز به سه مولفه اصلی مدیریت استراتژیک، هوشمندی مرتبط با سایر دانشگاه ها و هوشمندی محیطی قابل افراز است. برای اعتبارسنجی مدل از پرسشنامه ای با طیف لیکرت پنج درجه استفاده شد. روایی پرسشنامه با محاسبه شاخص CVR تایید گردید و آلفای کرونباخ تمامی ابعاد نیز بالای 7/0 بدست آمد.
کلید واژگان: هوش استراتژیک, اشتغال زایی, اساتید دانشگاه, مراکز آموزش عالیThe aim of the study was to model the components of strategic intelligence with an emphasis on the role of job-creating skills in higher education centers (HEC). For this purpose, a mixed-method based on qualitative-quantitative studies was used. The statistical population in the qualitative part for conducting semi-structured interviews related to data theory including professors of Golestan universities, and in the quantitative part using a researcher-made questionnaire consisting of professors of Gorgan universities. Data analysis in the qualitative part used the grounded theory method based on Strauss-Corbin theory and in the quantitative part structural equation modeling and LISREL software was used. Based on qualitative findings, the most important organizational skills that create employment in the HEC of the province are communication, teamwork, information technology, management, problem-solving, planning, and learning. The results of the analysis using the structural equation model method showed that organizational skills and strategic intelligence have a positive-significant effect on employment in Gorgan HEC. Strategic intelligence can be divided into three main components: strategic management, intelligence related to other universities, and environmental intelligence. The validity of the questionnaire was confirmed by calculating the CVR index and Cronbach's alpha of all dimensions was above 0.7.
Keywords: Strategic Intelligence, job creation, university professors, Higher Education Centers -
هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر عدالت آموزشی و نقش آن در پویایی و شادابی دانشجویان دانشگاه پیام نور استان تهران جهت ارایه مدل بود. روش پژوهش ترکیبی از نوع طرح تحقیق آمیخته اکتشافی (کیفی- کمی) بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل (خبرگان دانشگاهی، اعضای هییت علمی و مسیولین دانشگاهی) جهت اتفاق نظر در روش دلفی بودند، حجم نمونه در بخش کیفی با در نظر گرفتن قانون اشباع به تعداد 17 نفر تعیین شد. و در بخش کمی جامعه آماری، شامل دانشجویان پیام نور استان تهران بود. در بخش کمی حجم نمونه به تعداد 274 نفرتعیین شد. روش نمونه گیری در بخش کمی به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای بود. روش جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای، و ابزار اندازه گیری در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی شامل پرسشنامه محقق ساخته، که سوالات آن برگرفته از داده های حاصل از مصاحبه بود.. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از تکنیک دلفی و در بخش کمی از روش مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل رگرسیون از نرم افزارهای SPSS22 و لیزرل استفاده شده است. یافته ها نشان داد عوامل موثر بر عدالت آموزشی که شامل سه بعد(1-عدالت توزیعی ، 2-عدالت تعاملی، 3-عدالت رویه ای) می باشد، به میزان 45 درصد در پویایی دانشجویان که شامل دو بعد (1-فناوری محوری ، 2-یادگیرنده محوری) و به میزان 55 درصد در شادابی دانشجویان دانشگاه پیام نور استان تهران است.کلید واژگان: عدالت آموزشی, پویایی, شادابی دانشجوبانThe aim of this study was to identify the factors affecting educational justice and its role in the dynamism and vitality of students of Payame Noor University of Tehran to provide a model. The research method was a combination of exploratory mixed research design (qualitative-quantitative). The statistical population of the study in the qualitative section included (university experts, faculty members and university officials) to agree on the Delphi method. The sample size in the qualitative section was determined to be 17 by considering the saturation law. And in a small part of the statistical population, it included students of Payame Noor in Tehran province. In the quantitative part, the sample size was 274 people. Quantitative sampling method was multi-stage cluster random sampling. The method of data collection was library method and measurement tool in the qualitative part of the interview was semi-structured and in the quantitative part included a researcher-made questionnaire, the questions of which were taken from the data obtained from the interview. Data analysis in the qualitative part of Delphi technique and in the quantitative part of structural equation modeling and regression analysis using SPSS22 and LISREL software. Findings showed that the factors affecting educational justice, which includes three dimensions (1- distributive justice, 2- interactive justice, 3- procedural justice), amount to 45% in student dynamics, which includes two dimensions (1- Technology is central, 2- learner is central) and is 55% in the vitality of students of Payame Noor University of Tehran province.Keywords: Educational Justice, Dynamism, Student Vitality
-
مقدمه و هدف
پژوهش حاضر با هدف بررسی روش های آموزشی موثر بر توسعه پایدار و بررسی وضعیت موجود و مطلوب آن انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع زمینه یابی، مبتنی بر روش های تحلیل شکاف وضعیت موجود و مطلوب و در گروه مطالعات آمیخته از نوع اکتشافی (کیفی و کمی) بود.
روش شناسی پژوهش:
مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل 10 نفر از صاحبنظران و متخصصان نظام آموزش و پرورش بودند که به صورت هدفمند به روش متوالی از نوع گلوله برفی انتخاب شدند. جامعه آماری در مرحله کمی شامل 440 نفر از مدیران، کارشناسان مسیول و کارشناسان اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران بود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 205 نفر محاسبه شد. نمونه گیری به روش تصادفی طبقهای بر حسب پست سازمانی صورت گرفت. ابزار گردآوری دادهها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل عاملی تاییدی، تی همبسته و ویلکاکسون استفاده شد.
یافته هانتایج بخش کیفی پژوهش نشان داد روش های آموزشی موثر بر توسعه پایدار شامل 7 مولفه می باشد و اختلاف وضعیت موجود و مطلوب معنادار و زیاد بوده است.
بحث و نتیجه گیریبرای حرکت از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب توسعه پایدار لازم است نظام آموزش و پرورش اهمیت ویژه ای نسبت به روش های آموزشی موثر بر توسعه پایدار داشته باشد.
کلید واژگان: توسعه پایدار, روش های آموزشی موثر, وضع موجود و مطلوب, تحلیل شکافThe aim of this study was to investigate the educational methods effective on sustainable development and to evaluate its current and optimal status.
Research MethodologyThis descriptive research was of survey-applied type, based on the methods of analyzing the current and optimal situation gap and in the group of mixed studies of exploratory type (qualitative and quantitative). Participants in the quality section included 10 experts and specialists in the education system who were purposefully selected through a sequential snowball sampling method. The statistical population in the quantitative stage consisted of 440 managers, responsible experts and experts of the General Department of Education in Tehran. The sample size was calculated based on Cochran's formula as of 205 people. The sampling procedure was done through stratified random sampling according to the subject's organizational position. The data collection tool in the qualitative part was a semi-structured interview and in the quantitative part was a researcher-made questionnaire. Confirmatory factor analysis, paired t-test and Wilcoxon tests were used to analyze the data.
FindingsThe results of the qualitative part of the research indicated that the educational methods affecting sustainable development include 7 components and the difference between the current and optimal situation has been significant and large.
ConclusionTherefore, in order to move from the current situation to an optimal situation of sustainable development, it is necessary for the education system to give a special importance to the educational methods affecting sustainable development.
Keywords: Sustainable Development, Effective Educational Methods, Current, Optimal Situation, gap analysis -
زمینه
آینده پژوهی؛دانش تحلیل،طراحی وبرپایی هوشمندانه آینده است وآموزش مجازی به عنوان،رویکردی نوین در توسعه کار آفرینی به یکی از مهم ترین روش های آموزشی درحوزه ی فناوری اطلاعات و ارتباطات با برداشتن زمان و مکان و دست یابی به فرصت های آموزشی متنوع،نیازمند مفهومی برای ایجاد تصویری از آینده برای بهبود و کار آفرینی می باشد.
هدفاین پژوهش باهدف بررسی نقش آینده پژوهی آموزش مجازی درتوسعه کار آفرینی صورت گرفت.
روشباتوجه به هدف وماهیت پژوهش ازروش پژوهش ترکیبی یا آمیخته با تلفیق روش های کیفی وکمی استفاده شده است.جامعه آماری در بخش کیفی،18 نفراز خبرگان،صاحبان نظران،روسای دانشگاه که باروش نمونه گیری گلوله برفی ودرقسمت کمی،اعضای هییت علمی دانشگاه های خراسان شمالی به تعداد 224 نفرباروش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب باحجم دانشکده ها انتخاب شدند.برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شدوجهت پایایی نیز با استفاده ازآزمون آلفای کرونباخ،ضریب پایایی هر مقوله بدست آمدکه یافته ها نشان داداین ضریب برای تمام مولفه ها بیشتر از 7/0 است.روش تجزیه وتحلیل داده های مصاحبه دربخش کیفی،کدگذاری باز،محوری وانتخابی ودربخش کمی تحلیل عاملی تاییدی انتخاب شده است.نتایج نشان داد که برای مولفه توسعه کارآفرینی 117 کد باز درقالب دومقوله (شاخص درونی و بیرونی) ومولفه آینده پژوهی آموزش مجازی 62 کد باز در قالب دو مولفه (راهبردهای کیفیت بخشی در جهت توسعه آموزش مجازی و زیرساختارهای آموزش مجازی) شناسایی شد.نتایج تحلیل عاملی مرتبه دوم نیز نشان داد که مولفه های توسعه کارآفرینی، مولفه توانمندی کارآفرینی بیشترین اهمیت و فرهنگ کارآفرینی با ضریب 0,58 در کمترین اهمیت را در مدل دارند.
کلید واژگان: آینده پژوهی, آموزش مجازی, توسعه کار آفرینی, پژوهش کیفیBackgroundFuture Studies;The knowledge of analysis,design and intelligent establishment of the future,and E-learning as one of the most important educational methods in the field of information andcommunication technology,by removing time and place and achieving various educational opportunities,requires a concept to create an image of the future for improvement and entrepreneurship.
ObjectiveThis study aims to investigate the role of future studies of E-learning in entrepreneurship development.
MethodIn this study,ccording to the purpose and nature of the research,the combined research method has been used with a combination of qualitative and quantitative methods.In statistical population of the qualitative section,18experts,pundits,university chancellors and elites of the scientific community were chosen by snowball sampling method;and in a quantitative part,224faculty members of North Khorasan universities was selected by stratified random sampling according to the size of the colleges.For data collection,a researcher-made interview and a questionnaire were used.The reliability coefficientofeach category was obtained by using Cronbach's alpha test
ResultsThe results present that this coefficient is morethan0.7forallcomponents.The analysis methodof interview data, in the qualitative part, has been selected open, axial and selective coding and in the quantitative part has been selected the confirmatory factor analysis present that117opencodeswasidentifiedintheformoftwocomponents(externaland internal indicator)and entrepreneurship development component of E-learning was identified 62open codes was identified in the form of two components(quality strategies for the development of E-learning and E-learning substructures)The results of factor analysis of the second order also confirm that the components of entrepreneurship development,ntrepreneurship capability component is the most important and entrepreneurial culture with the coefficient of0.58is the least important in the model.
Keywords: future studies, E-learning, Entrepreneurship Development, Qualitative research -
این مقاهه با عنوان ابعاد خود توسعهای از دیدگاه نخبگان که بیه صیورت میوردی بیه شیهرگرگان اختصاص دارد، به شناسای ابعاد خود توسعهای واهدین دانش موزان پرداخت. این تحقیق که به روش کیف ناهی شد ، ابعاد و گویه های خودتوسیعهای را از نگیاه نخبگیان بیرای کیاربرد PLS و با استفاده از نرر اف ار واهدی انجار شد. اهمیت مهارتهای خود توسیعهای واهیدین بیدهی ارتبیاو نهیا بیا موس یات موزشی و فرزندانشان اهمیت دارد، تا ودرت انلباق اعضای خانواده با کودک و بلعکس را اثربخش و کارا نماید. نخبگان در ارتباو با واهدین دانش موزان 9 بعد در بای خود توسعه ای معرف کردند که به ترتین اهویت عبارتند از: ارزشهای فردی، ارزشهای اجتماع ، سلمت خانواده، نقش مهارت خود توسعه در تربیت فرزنیدان، سیلمت شغ ، ارزش های فیردی شخصییت ادراک و اخلوی ، دانیش فیردی، مهارتهیا، نگیرش افیراد جامعیه بیه خودتوسعهای. دستیاب به ابعاد خود توسعهای محصو موزشهای رسم ، مشاوره و همصحبت با انجمین اوهیاا و مربیان، معلمان و مشاوران روان شناس و اجتماع و همینین محصوص تباد نظیر بیا همکیاران، دوستان و مخصوصا ملاهعه است. این افراد یعن افراد خودتوسعهای از نظر جامعیه افیرادی میورد اعتمیاد و ایترار و طرف همفکری ه تند.
کلید واژگان: خودتوسعه ای, نخبگان, والدین, فراگیرThis article identified the dimensions of self-development from the perspective of elites, which is occasionally assigned to the city of Gorgan, to identify the dimensions of self-development of students' parents. This research, which was analyzed qualitatively using PLS software, performed self-developed dimensions and items from the perspective of elites for parental use. The importance of parents' self-development skills is important because of their relationship with educational institutions and their children, in order to make the ability of family members to adapt to the child and vice versa effective and efficient. In relation to the parents of students, the elites introduced 9 dimensions of self-development, which in order of priority are: individual values, social values, family health, and the role of self-development skills in raising children, job health, individual values, perceptual and moral personality. Individual knowledge, skills, attitudes of people in the community towards self-development. Achieving self-development dimensions is the product of formal education, counseling and conversation with the Association of Parents and Educators, teachers and psychological and social counselors, as well as exchanges with colleagues, friends and especially reading. These people are self-developed people who are trusted and respected by the society and like-minded people.
Keywords: self-development, Elites, Parents, Students -
مقدمه و هدف
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های توانمندسازی مدارس با تاکید بر نظام مراقبت اجتماعی دانش آموزان انجام شد.
روش شناسی پژوهشجامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دوره های تحصیلی (ابتدایی،متوسطه اول و دوم)، والدین و کارکنان مدارس شهر ساری و نکا بود. روش نمونه گیری خوشه ای به صورت چند مرحله ای است که تعداد 386 نفر به عنوان نمونه آماری جهت بررسی انتخاب شدند. برای تعیین حجم نمونه مورد نظر از فرمول کوکران استفاده شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی صوری و محتوایی پرسشنامه مورد تایید متخصصان و استادان قرار گرفت و پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ در یک مطالعه مقدماتی بر روی 40 نفر92/0 محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم در نرم افزار SPSS21 و lisrel8.8 انجام شد.
یافته هانتایج نشان داد که سه مولفه کلیدی توانمندسازی مدارس در نظام مراقبت اجتماعی دانش آموزان مولفه های شناختی، هیجانی و رفتاری است. بارهای عاملی (برآوردهای استاندارد) متغیرهای اندازه گیری برای متغیر مکنون توانمندسازی مدارس در بعد شناختی(69/0)، بعد هیجانی(84/0) و بعد رفتاری (87/0) بود، این امر نشان دهنده روایی همگرایی نشانگرها است.
بحث و نتیجه گیریبه نظر می رسد توجه به توانمندسازی مدارس باتاکید بر نظام مراقبت اجتماعی دانش آموزان می تواند در کاهش آسیب های اجتماعی دانش آموزان موثر باشد.
کلید واژگان: توانمندسازی, نظام مراقبت اجتماعی, مدارس, دانش آموزانIntroductionThe purpose of this study is to identify effective factors on empowerment of schools emphasizing on social care system of students.Research
methodologyThe research method is descriptive-survey. The statistical population of the study included 386 student academic levels (Elementary, first and second secondary), the parents and staff of the schools selected through Multi-stage cluster in Sari and Neka. To estimate the number of sample population, the Cochran formula was used and for date collection purposes , researcher made questionnaires were used the Face and Content Validity of which were confirmed using the experts’ comments. The reliability of questionnaires was estimated through Cronbach's alpha in a preliminary study on 40 individuals (0.94). Data analysis was performed through Pearson correlation coefficient and second-order factor analysis in SPSS21and lisrel 8.8 software.
FindingsThe results showed that three key components of school empowerment in students' social care system are cognitive, emotional and behavioral components. Factor loads (standard estimates) were the measurement variables for the latent variable of school empowerment in the cognitive dimension (0.69), emotional dimension (0.84) and behavioral dimension (0.87), which indicates the validity of convergence of markers.
ConclusionIt seems that paying attention to school empowerment with emphasis on students 'social care system can be effective in reducing students' social harms.
Keywords: Empowerment, Social Care System, Schools, student
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.