به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
مقالات رزومه:

دکتر محمدعلی سلمانی مروست

  • محمدعمر قاری زاده، محمدعلی سلمانی مروست*، وصال میمندی، بهنام فارسی

    چندمعنایی واژگانی یکی از مهم ترین موضوعات قابل طرح در مطالعات معناشناختی است. در بررسی های زبانشناختی نسبت به معانی واژگان همیشه با مفاهیمی مواجه هستیم که متاثر از واحدها و عناصر هم نشین خود هستند. این تاثیرپذیری به حدی است که تحلیل معناشناختی واژه را بدون در نظر گرفتن رابطه میان این عناصر ناممکن کرده است. توجه به سیاق و ساختار جمله بعد از ریشه شناسی و سیر تاریخی یک واژه چندمعنایی آن را به خوبی ثابت می کند. دستیابی به تفسیر دقیق قرآن کریم که یکی از اهداف بزرگ پژوهش های قرآنی محسوب می شود، در گرو درک و فهم دقیق واژگان قرآن کریم است. در این پژوهش کارکرد چندمعنایی واژه طغیان در قرآن کریم و سیر معنایی این واژه در آیات قرآن کریم بررسی شده اند و وجوه متعدد آن در ارتباط با هسته مرکزی معنا، تبیین و تاثیر واحدهای هم نشین واژه طغیان در معنارسانی این واژه با استناد به کتب تفسیری قرآن کریم بررسی شده اند. این پژوهش نشان می دهد واژه طغیان وجوه متعددی همچون ضلالت و گمراهی، ظلم، کفر، عصیان و نافرمانی، تکبر، معبودانی غیر از خدا و... دارد که همه این معانی با هسته اصلی معنا که تجاوز و عدول از حد اعتدال است، ارتباط مفهومی دارند.

    کلید واژگان: چندمعنایی, زبان شناختی, طغیان, قرآن کریم
    Mohammad Omar Qarizada, Mohammadali Salmani Marvast *, Vesal Meymandi, Behnam Farsi

    Lexical polysemy is one of the most important topics that can be proposed in semantic studies in the field of linguistics. In linguistic studies regarding the meanings of words, we are always faced with concepts that are affected by the units and elements that accompany them. This influence is so much the semantic analysis of the word without considering the relationship between these elements is impossible. Focusing on the context and structure of the sentence after the etymology and historical course of a word proves its multiple meanings well. Achieving an accurate interpretation of the Holy Quran, which is one of the major goals of Quranic research, depends on the accurate understanding of the words of the Holy Quran. This research is focused on multiple meanings of Tughyan (Insurrection) in the Holy Quran, to find out its exact meaning. The course of meaning of this word in the verses of the holy Quran has been reviewed with its multiple aspects in relation to the central core of meaning and most importantly the influence of the accompanying units of the word Tughyan by referring to the interpreted versions of the holy Quran has been reviewed. This research shows that the word Tughyan is one of the words with multiple meanings in the Holy Quran, which has many aspects such as misguidance, cruelty, disbelief, rebellion and disobedience, arrogance and deities other than God, and all these meanings have a conceptual connection with the main core of the meaning.

    Keywords: Polysemy, Linguistic, Tughyan, The Holy Quran
  • جمشید قاسمی، فاطمه قادری*، رضا افخمی، محمدعلی سلمانی مروست

    فرهنگ عامیانه، فرهنگ و دانش بومی است که امور ملموس و غیرملموسی مانند عقاید، آداب و رسوم، دانش، تکنولوژی و طبابت عمومی را شامل می شود. تابو و خرافه، باورهای عامیانه ای هستند که انعکاس آنها در متون ادبی، تاثیر زیادی بر افکار و باورهای توده های مردم دارد. "عبدالحمید بن هدوقه" نویسنده الجزایری در رمان  "ریح الجنوب" جلوه هایی از فرهنگ عامیانه را به تصویر کشیده است. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی و نقدی ضمن بررسی موضوعات و اهدافی که نویسنده برای بیان آنها از عناصر تابو و خرافه استفاده نموده، به این نتیجه رسید که هدف نویسنده از پرداختن به ویژگی ها و شاخصه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور و توصیف الجزایر سنتی و مقایسه آن با الجزایر مدرن و امروزی، ترسیم بهتر چالش های فکری نسل جوان و گذشته و به نقدکشیدن این سنت ها بوده است. وی این سنت ها را با در نظرگرفتن مقتضیات زمانه و سیر تحول داستان، در طیف وسیعی از تابوها و خرافه ها به تصویر کشیده؛ تابوی جزاء، مکان، انحصار زن و محدودیت معاشرت اجتماعی دختران، مصادیقی از تابوها و قراردادن ظروف سفالین روی قبرها به منظور سیراب کردن روح آنها، اعتقاد به پرخوری در مراسم عزای متوفی با هدف رساندن رحمت و ثواب بیشتر به وی، نسبت دادن بروز مشکلات و حوادث ناگوار به جن و ارواح و زبان گذاشتن دراویش بر داس های گداخته برای استجابت دعای نزول باران، نمونه های آشکاری از خرافات در رمان ریح الجنوب است.

    کلید واژگان: فرهنگ عامیانه, تابو, خرافه, عبدالحمید بن هدوقه, ریح الجنوب
    Jamshid Ghasemi, Fatemeh Ghaderi *, Reza Afkhami Aghda, Mohammad Ali Salmani Marvast

    The folk culture denotes the aboriginal culture and knowledge covering tangible and intangible entities such as literary and artistic products, beliefs and customs, science and technology, and the common practices. Taboos and superstitions are the manifestations of popular beliefs, whose reflection on literary texts, similar to proverbs, anecdotes and myths, has a profound effect on the hearts and minds of the masses. The Algerian author Abdelhamid Ben Hadduga, the author of Rih al-janoub, has portrayed the numerous manifestations of popular culture in this novel, as in other literary works by this author. While examining the purposes and themes in which taboo and superstition are employed by Ben Hadduga, this research is built on a descriptive-analytical and critical approach to find out Ben Hadduga’s goal in addressing social, economic, and social characteristics as well as describing the traditional and modern Algeria. His work presents a better portrayal of the intellectual challenges of the younger and older generations and occasionally criticizes the traditions. He depicts these traditions in a wide range of taboos and superstitions by considering the circumstances of the time, events, and the evolution of the story. Punishment, place, monopoly of women, and the restricted social interactions of girls are the examples of taboos. Moreover, a few clear examples of superstitions in the Rih al-janoub novel include placing earthenware on graves to water souls of the dead, overeating at funerals to bestow more mercy upon the deceased, attributing problems and adversities to fairies and spirits, and putting the tongue on red hot sickles by dervishes to pray for rain.

    Keywords: folklore, Taboo, Superstitions, Abdelhamid Ben Hadduga, Rih al Djanoub
  • محمدعلی سلمانی مروست*

    تدوین منابع آموزشی صرف و نحو از دیرباز مورد توجه دانشمندان زبان عربی بوده و است. کتاب «دستور کاربردی زبان عربی جلد دوم: آموزش نحو » تالیف عبد الرسول کشفی، دکترای فلسفه و حکمت اسلامی، از جمله آثاری است که جهت آموزش نحو در دانشگاه ها به رشته تحریر درآمده و مورد توجه مدرسان و دانشجویان واقع و چاپ های متعددی از آن منتشر شده است. نیاز به منابع کارا بر اساس شاخص ها و استانداردهای یک کتاب درسی دانشگاهی، بررسی و نقد این اثر را ضروری می نماید. این پژوهش بر اساس دستورالعمل شورای بررسی متون و تحلیل محتوای کتاب، به بررسی و نقد این کتاب پرداخته است. نتایج به دست آمده عبارتند از: وضوح و سهولت اثر، پرداختن به مباحث کلی و کاربردی و اجتناب از ذکر جزییات غیر کاربردی، تنوع و کاربردی بودن تمرینات، تقسیم بندی های مناسب و استفاده از شاهد مثالهای قرآنی و روایی که علاوه بر جذابیت محتوایی، برای دانشجویان مانوس است؛ در کنار این مزایا، این اثر دارای اشکالات متعدد لفظی و محتوایی است که در این مقاله بدان پرداخته شده است به علاوه از نظر سطح محتوایی کتاب، این اثر بیشتر مناسب رشته های غیر تخصصی به نظر می رسد.

    کلید واژگان: آموزش نحو, زبان عربی, عبد الرسول کشفی, نقد کتاب
    Mohammad Ali Salmani Marvast *

    Compilation of grammatical educational resources has long been considered by Arabic language scholars. The book "Practical Grammar of the Arabic Language Volume II: Teaching Syntax" written by Abd al-Rasul Kashfi, PhD in Islamic Philosophy and Wisdom, is one of the works that has been written for teaching grammar in universities and has been considered by teachers and students and has been published several times. The need for efficient resources based on the indicators and standards of an academic textbook makes it necessary to review and critique this work. This research has reviewed and criticized this book based on the instructions of the Council for Reviewing Texts and Analyzing the Content of the Book. The results obtained are: clarity and ease of the work, addressing general and practical issues and avoiding mentioning non-practical details, variety and practicality of exercises, appropriate divisions and the use of evidence of Quranic examples and narration that in addition to content attractiveness, Familiar to students; In addition to these advantages, this work has several verbal and content problems that are addressed in this article. In addition, in terms of the content level of the book, this work seems more suitable for non-specialized disciplines

    Keywords: grammar teaching, Arabic language, Abd al- Rasool Kashfi, book review
  • کریم کشاورزی، محمدعلی سلمانی مروست*

    تعنی القومیه بانتماء الشعب إلی ارضهم وتراثهم والتغنی بامجادهم وتقدیم مصلحه الوطن علی الاغراض الفردیه. دخلت القومیه فی مضمار الادب وتسلط الضوء علی هویه الشاعر وفکرته الوطنیه ومدی اهتمامه بإحیاء التراث التاریخی، والدینی والثقافی. الشعر الیهودی من الآداب التی تاثر بالتیارات والنزعات القومیه المختلفه وقد یتصل بالمشروع الصهیونی فی العصر الحدیث ولیس ادبا فردیا بل یهتم بقضیه الشعب الیهودی کمعاناته وتوعیه جیلهم فی سبیل ترکیز المفاهیم الوطنیه، والانطواییه، والتغنی بالامجاد والاساطیر العبریه. سعی نحمان بیالیک (1934-1873) سعیا بارزا فی تطور القومیه الیهودیه واوقعها فی سبیل عملیه إنهاض قومه ورفض الاوضاع المرزیه بواسطه المقارنه بین احوال الیهود فی الماضی والحاضر. تغیر بیالیک الشعر الیهودی من الهویه العربیه- الیهودیه فی العصور الوسطی إلی الهویه الغربیه- الصهیونیه فی العصر الحدیث منذ کان الیهود قد استوطنوا فی البلاد العربیه والاندلس وفلسطین الراهنه. وصلت هذه الدراسه إلی ان المیزات القومیه فی شعر بیالیک یعتمد علی المفاهیم الجنسیه، والوطنیه، والتراثیه، وفکره الخلاص ویحاول الشاعر فی جانبها ربط الیهودی بوجوده واسلافه فی سبیل فن تطهیر الشخصیه الیهودیه وتهوید ارض فلسطین وإزاله هویتها العربیه والإسلامیه، فلابد من الإشاره إلی ان فکره الخلاص واهمیه التراث فی اشعار بیالیک صارت کاداه اساسیه لاستنهاض شعبه والحرکه نحو التحدیث والثوره والحرب. تعتمد هذه الدراسه علی المنهج الوصفی- التحلیلی وتهدف غایتها الرییسه إلی دراسه مفهوم تطور القومیه ومفاهیمها فی شعر "نحمان بیالیک" الشاعر الیهودی الحدیث.

    کلید واژگان: الشعر الیهودی الحدیث, القومیه الیهودیه, نحمان بیالیک, النزعه الصهیونیه
    Karim Keshavarzi, MohamadAli Salmani Marvast *

    Ethnicity is about bringing people together in the land of historical and religious heritage and honoring the greatness of the homeland and the preference of patriotic interests over personal interests. The placement of ethnicity in the context of literature reveals the poet's patriotic notions and his attempt to preserve the historical and cultural and religious heritage. Jewish poetry is one of the literatures that is influenced by different ethnic styles and attitudes, and in line with the Zionist plan in the contemporary era, it has no unilateralism or pluralism, so that the pain of the Jewish people's veins toward It uses topics such as introversion, race, dead sand, and exaggerating the grandeur of the Hebrew myths. The Bialik synagogue has made numerous attempts to transform the ethnicity and wake the Jews of the unfortunate situation by comparing the Jews in the past. Bialik transformed Jewish poetry from Jewish Arab identity in the Middle Ages to Zionist Western identity in the new era. This study has concluded that the characteristics of ethnicism in Bialik poetry are based on introversion, racism, the idea of ​​liberation and patriotism, and the past by which the poet purifies the Jewish character of Palestinian Judaism and removes Arab and Islamic identity. It is worth noting that the concept of emancipation in Bialik poetry is to awaken the Jewish community and to reform the Jewish struggle. This research is based on a descriptive and analytical method that aims to study the concept of ethnicity and its conceptual structure in the poetry of Nahman Bialik.

    Keywords: Contemporary Jewish Poetry, Jewish Ethnicity, Bialik Synonym, Zionist Tendency
  • کریم کشاورزی، محمدعلی سلمانی مروست*، سید فضل الله میر قادری، لیلا رئیسی

    تعتبر القهوه بمثابه المشروب الاجتماعی الذی مرت بها التطورات الدلالیه فی إطار طقوساتها الثقافیه وتوظیفها الادبی من ‏العصر العثمانی إلی العصر الحدیث. لقد حظیت القهوه بمکانه بارزه عند درویش حیث یعطیها الشاعر بعدا دلالیا ‏عبر سیاقها اللغوی ومصاحبتها اللفظیه مع کلمات ک الصباح، والمساء، والجغرافیا والید. یجسد درویش "القهوه العربیه" ‏فی داخل النص الشعری للإشاره إلی مدی علاقتهما وتوظیفها غیر المالوف وایضا تجربته الشعوریه والواقعیه فی إزاء ‏الجغرافیه الوطنیه والارض والثقافه العربیه واحواله الوجدانیه. یستلهم الشاعر من القهوه بوصفها الماده الثریه الخصبه ‏لإحیاء الذکریات الماضیه وتبیین الهویه وذات الفلسطینی المقاوم الذی یناهض امام التشرد والنفی والاستعمار. اعتمد ‏هذا المقال حسب المنهج الوصفی-التحلیلی علی دراسه ابعاد دلالیه للقهوه ومتعلقاتها التی تمثل مدی تعایش درویش ‏بهذا الموروث الشعبی ضمن الوقوف علی عینیات من الشاعر. ‏ اوحت نتایج الدراسه إلی ان القهوه تقع جسرا رابطا للتفاعل بین درویش وبین نبض الشعب وروحه وکیانه وتنبع ‏دلالاتها عن مدی تعلق الشاعر بالماضی، والحاضر والمستقبل لإحیاء الهویه العربیه ومناهضه الاستعمار فی ظل المقارنه ‏حیث یجعل الشاعر، الحاضر منتمیا إلی جذوره التاریخیه. یکشف درویش عبر القهوه عن الدلالات الوطنیه، ‏والخلجانات الروحیه والحب فی إطار سیاقها الشعری وایضا یبین ان توصیف المقهی فی اشعاره لاینحصر علی المکان ‏الکلاسیکی لشرب القهوه بل کعنصر من عناصر النقد الاجتماعی والنفسی لاهتمام الشعب بتراثهم وهویتهم القومیه.

    کلید واژگان: الشعر العربی الحدیث, الدلالات المعنویه, القهوه العربیه, محمود درویش
  • کریم کشاورزی، محمدعلی سلمانی*
    تستند الهویه الیهودیه إلی التراث الدینی، والتاریخی، والثقافی الیهودی وما به من التعابیر والصور التی تدل علی اهتمام الشاعر لتسجیل الاحداث والموازین التوراتیه. تعتمد هذه الدراسه علی المنهج التطبیقی- التحلیلی ومهمتها الرئیسه الکشف عن مفهوم الهویه الیهودیه ومقوماتها فی شعر "حاییم نحمان بیالیک" و "محمود درویش" حیث خطا بیالیک (1934-1873) خطوات کثیره فی تحول الشعر الیهودی حیث وظف الاساطیر والمواریث القومیه والدینیه الیهودیه فی خدمه الفلسفه الصهیونیه وترکیز المفاهیم الانطوائیه، والوطن، والدوله واللادینیه. اما محمود درویش (2008-1941) فیعطی الهویه الیهودیه بعدا عربیا فی سبیل المقارنه بما فیها من قضیه التشرد، والاستعطاف، والاستدعاء، والصبر والاستعانه فالانبیاء الیهود لم یکونوا عند الشاعر إلا منجین وابطالا یخلصونهم من العدوان الصهیونی. کشفت هذه الدراسه عن میزات الهویه الیهودیه فی شعر بیالیک ودرویش، حیث إن بیالیک لم یستعمل الهویه الیهودیه فی سبیل الاهداف التبشیریه، والتعلیمیه، والإبداع الشعری، بل صارت وسیله لتوطید مضامین "الشتات" و"التراث" والاضطهاد" علی سبیل المقارنه بین الماضی الیهودی وحوادثهم المولمه الراهنه کالجیتو(الحی المقصور) والتشرد الیهودی، ولکن تختلف میزات الهویه الیهودیه فی شعر درویش؛ لانه یوظف "قصه هاجر"، و"إسماعیل"، و"ایوب" و"حبقوق" توظیفا فنیا، للإشاره إلی الاحتلال الصهیونی فی ارض فلسطین ومفاهیم القتل والحرب وایضا الابتعاد بین الیهودیه الدینیه والصهیونیه المتطرفه القومیه.
    کلید واژگان: محمود درویش, نحمان بیالیک, الهویه الیهودیه, الشعر العربی المعاصر, الشعر الیهودی
    Karim Keshavarzi, Mohamed Ali Salmani *
    Jewish identity is based on the historical, cultural, and religious heritage of the Jews, and the poetic elements which draws the poet's attention to particular events and inspires him to record those events. This research is based on the analytical and adaptive method, the purpose of which is to investigate the concept of Jewish identity and its conceptual structure in Nayman Bialek and Mahmoud Darvish poetry. Mahmoud Darwish compares the Jewish identity with the Arabic identity in order to remove the Jewish-only quality from the Jewish identity and emphasizes on the resistance of the Jews and their help and assistance. In this way, Jewish prophets are portrayed as the heroes who can save the Palestinian people from the Zionist oppression. Bialek's genius has taken many steps in the transformation of Jewish poetry. He employs the myths and religious teachings of the Jews in the service of Zionist philosophy, which leads to the consolidation of the concepts of racism, patriotism, and atheism. This research reveals the Jewish identity in Bialek's poetry and shows that Bialek does not apply the religious teachings of the Jews to serving the glorious purposes, education or poetry, rather he uses it as a means to focus on the concepts of "displacement", "legacy" and "cruelty" to compare the Jewish past and present painful situations such as ghettos, and holocaust. The Jewish identity in Darwish's poetry is based on the story of Hajar, Ismail, and Habukhuk to show the occupation of Palestine by the Zionists and the distinction of religious Judaism and Zionist extremism.
    Keywords: Mahmoud Darvish, Bialek Neman, Jewish Identity, contemporary Arabic poetry, Contemporary Jewish poetry
  • محمد علی سلمانی مروست*، الهه سادات میرحسینی
    اشتغال یکی از ابواب نحو و یکی از اسلوب های بیانی است که حدود 43 بار در قرآن به کار رفته است و تنها 7 مورد آنها مورد اتفاق دانشمندان است و بیشتر وجوه و گونه هایی که برای اشتغال ذکر شده و احکام آنها، در قرآن مصداقی ندارد. این مقاله می کوشد ضمن استخراج ساختارهای اشتغال در قرآن و طرح آرای دانشمندان اسلامی در این خصوص، این آرا و کارکرد این ساختارها را بررسی و با مقایسه آنها به نتایجی تازه دست یابد. نتایج به دست آمده نشان می دهد این ساختار در قرآن کاربرد محدودی داشته و عمومیت ندارد و بیشتر برای امور مقدسی چون قرآن، بهشت و... ، امور مذمومی همچون دوزخ، اقوام مغضوب خداوند و... ، و بارزترین مخلوقات خداوند همچون انسان، زمین، کوه ها و... ، برای ترغیب، تخویف، تنبیه و... به کار رفته است و از طرفی فاعل مشغول در 29 مورد از 43 مورد، خداوند است و از این تعداد، 23 مورد صیغه متکلم بوده و فعل آنها غالبا ماضی است. همچنین این ساختار 15 بار در سوره های مدنی و 28 بار در سوره های مکی به کار رفته است. بیشتر کتاب های نحوی به باب اشتغال پرداخته اند، اما هیچ کتاب یا تحقیقی ساختارهای اشتغال در قرآن را به صورت مجزا بررسی نکرده است. نتایج این تحقیق می تواند برای پژوهشگران علوم قرآنی، نحو و بلاغت مفید باشد.
    کلید واژگان: قرآن, نحو, ساختار اشتغال
    Mohammad Ali Salmani Marvast*, Elahe Sadat Mirhosseini
    "Eshteghal" is one of the grammatical structures and speech rules used in holy Quran. In this kind of structure, a noun comes first, then there is a verb which operates on the pronoun of the first noun. or operates on a noun which has a pronoun referred to the first noun. Although "Eshteghal" has different types, it is used 43 times in Quran. Commentators have the same idea about 7 of these cases, and most types of this structure are not applied in Quran. This article is going to study "Eshteghal" structure in Quran, present Islamic scientist opinions about it, and finally draw some conclusions by comparing them. Some of the results include the following: Eshteghal is only used in Quran, so that it is not common; it is used for some holly cases like Quran, paradise, etc. or some religiously indecent cases such as hell and some disfavored trips, and some special creatures like human beings, mountains and the earth; and 29 times out of 43, the subject of the verb "Mashghul" is God. Another result is that, this kind of structure is used 15 times in Medina surahs and 28 times in Meccan surahs. Such a phenomenon seems logical because paradise and hell are propounded in Meccan surahs which are about prophetic mission. “Eshteghal” is separately discussed in many grammatical books or in some articles, but till now, no research has discussed it specifically in Quran. The result of this article can be useful for Quran and grammer scientists.
    Keywords: Quran, grammer, Eshteghal, Structure
  • محمدعلی سلمانی مروست*، مهدیه جعفری ندوشن
    شان و قصه، ضمیر مفرد غایبی است که بهوسیلهی جملهی بعد از خود تفسیر میشود. این ضمیر، گاه به صورت منفصل مرفوع، گاه متصل منصوب و گاه به صورت مقدر میآید. ضمیر شان را با عبارت «شان یا امر چنین است» و ضمیر قصه را نیز با عبارت «قصه و داستان چنین است» تعبیر میکنند. این ضمیر را ضمیر حدیث، ضمیر مجهول و... نیز نامیدهاند.
    در قرآن در موارد متعددی از این ساختار استفاده شده است و بیشتر برای بزرگداشت امری بهکار رفته است که در مورد آن سخن گفته میشود. تاکنون، تحقیقی در مورد ضمیر شان و موارد آن در قرآن به شکل خاص، صورت نگرفته است و آنچه در این خصوص بیان شده در تفاسیر و منابع اعرابالقرآن و منابع نحوی پراکنده است.
    هدف این مقاله، تبیین مواردی است که در قرآن، ضمیر شان یا قصه انگاشته شده و بیان و بررسی آرای دانشمندان اسلامی در این خصوص، نتیجهگیری و همچنین تبیین موضوعاتی است که برای بیان آن در قرآن از ضمیر شان و قصه استفاده شده است.
    براساس این تحقیق، مواردی که در قرآن، ضمیر شان یا قصه انگاشته شده حدود 52 مورد است که دانشمندان اسلامی دربارهی 28 ضمیر، اتفاق نظر و 24 مورد دیگر، اختلاف داشته اند. همین اختلافها ضروری مینماید تا موضوع، به صورت مجزا بررسی شده و گامی دیگر در جهت شناخت رموز ادبی این کتاب آسمانی برداشته شود.
    کلید واژگان: ضمیر شان, ضمیر قصه, قرآن کریم, نحو
    M.A. Salmani Marvast*, M. Jafari Nodoushan
    The pronouns of Sha’n and Ghesseh are a singular non-present pronoun، which are interpreted with their next sentences. The difference between the two is that the first one is used with male subjects and the latter with female subjects. There are other names to these pronouns such as Hadith pronoun، Passive pronoun، Haa-al-Emaad، etc. There are various examples of such structure in the Holy Quran. The purpose of the present study is to explain the instances of this structure in the Holy Quran along with the opinions of Islamic scholars in this regard. The study will also examine the opinions، draw a conclusion، and explain the cases in which the above pronoun، are used. The cases in which these pronouns are used in the Holy Quran are 52 among which 28 cases are agreed upon and the other 24 are controversial. This very controversy makes it essential to analyze each case specifically and pave the way for further understanding the Holy Quran. The structure is mainly used to value the subject. It is worth mentioning that a study like this has never been conducted before on the Holy Quran، and what is mentioned here is a compilation of what has been said in interpretations of the Holy Quran، A’raab-al-Quran sources، and syntactic sources.
    Keywords: The Holy Quran, Shan pronoun, Ghesseh pronoun, Syntax
فهرست مطالب این نویسنده: 8 عنوان
  • دکتر محمدعلی سلمانی مروست
    دکتر محمدعلی سلمانی مروست
    دانشیار زبان و ادبیات عربی، دانشگاه یزد، یزد، ایران
نویسندگان همکار
  • دکتر کریم کشاورزی
    : 3
    دکتر کریم کشاورزی
  • دکتر فاطمه قادری
    : 1
    دکتر فاطمه قادری
    دانشیار دانشکده زبان و ادبیات، دانشگاه یزد، یزد، ایران
  • دکتر وصال میمندی
    : 1
    دکتر وصال میمندی
  • دکتر سید فضل الله میرقادری
    : 1
    دکتر سید فضل الله میرقادری
    استاد زبان و ادبیات عربی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
بدانید!
  • این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شده‌است.
  • مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه می‌کند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایش‌ها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامده‌است.
  • اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال