به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
مقالات رزومه:

دکتر سید اکبر نیلی پور طباطبایی

  • سید صدرالدین عالم، سید محمدرضا داودی*، سید اکبر نیلی پور طباطبایی، ناصر خانی

    بسته بندی مواد غذایی وظایف زیادی از جمله حفاظت از محصول، حمل ونقل، تقسیم بندی، زیبایی، معرفی، بازاریابی و ارتباط با مشتری را بر عهده دارد. یکی از پارامترهای بسته بندی که به آن توجه کمی شده است؛ پارادوکس های بسته بندی است. هدف این مقاله شناسایی و طبقه بندی انواع مختلف پارادوکس های بسته بندی در صنعت بیسکویت و شکلات است. این تحقیق قصد دارد طبقه بندی جدیدی درزمینه پارادوکس های بسته بندی مواد غذایی ارائه دهد. در این تحقیق از روش های کیفی شامل مطالعه کتابخانه ای و فراترکیب استفاده شده است. جامعه هدف، مقالات موجود بین سال های 2010 تا 2023 بوده است. در این تحقیق تعداد 210 عدد عنصر پارادوکس یا کد باز، 16 عدد کد محوری و سه عدد مقوله شناسایی شد. کدهای محوری عبارتند از رشد اقتصادی، بعد زیست محیطی، پارامترهای اجتماعی، فروش، بازاریابی و تجارت، ویژگی های طراحی و ظاهری، عملکرد بسته بندی، بعد حمل ونقل، پارامترهای مربوط به مشتری، تجهیزات و سخت افزار، توسعه سازمانی، ویژگی های فرایندی و تولیدی، بعد ارزشی، فرهنگی و سنتی، بعد یادگیری، دانشی و علمی، چهارچوب ها و قوانین بسته بندی، رشد و توسعه فردی و گروهی و بعد نظارتی. سه مقوله اصلی عبارتند از پایداری، تولیدی سازی و درونی- فرهنگی. نتایج به صورت یک مدل ارائه شده است. طبقه بندی جدید پارادوکس ها یک رویکرد جدید برای درک پیچیدگی تصمیمات بسته بندی در زنجیره تامین مواد غذایی ارائه می دهد. یافته های این تحقیق می تواند به شرکت ها کمک کند تا پارادوکس های بسته بندی را بهتر شناسایی کنند. شناسایی پارادوکس های بسته بندی باعث می شود تا مدیران تصمیمات بهتری در حوزه بسته بندی اتخاذ نمایند. درنتیجه می توان به ظرفیت استراتژیک بسته بندی دست یافت؛ و فروش محصول و عملکرد شرکت را افزایش داد.

    کلید واژگان: زنجیره تامین, پارادوکس, بسته بندی, صنعت بیسکویت و شکلات
    Sayedsadrodin Alem, Sayyed Mohammadreza Davoodi *, Seyed Akbar Nilipour Tabatabaei, Naser Khani

    Food packaging is responsible for protection, transportation, distribution, beauty, presentation, marketing and many other things. One of the packaging parameters that has received little attention is the paradox of packaging. The purpose of this article is to identify and classify different types of packaging paradoxes in the biscuit and chocolate industries. This research aims to provide a new classification in the field of food packaging paradoxes. In this research, qualitative methods, including library study and meta-composition, have been used. The target population was the articles available between 2010 and 2023. In this research, 210 elements of paradox or open code, 16 core codes and three categories were identified. The results are presented as a model. This paper presents a new synthesis of packaging paradoxes in the food industry. Also, this study provides a new approach to understanding the complexity of packaging decisions in the food supply chain. Understanding the complexity of decisions in the field of packaging will lead to better packaging management and increased packaging performance. The findings of this research can help companies better identify packaging paradoxes. Identifying the paradoxes of packaging makes managers make better decisions in the field of packaging. As a result, strategic packaging capacity can be achieved, leading to increased product sales and company performance.

    Keywords: Supply Chain, Paradox, Packaging, Biscuit, Chocolate Industry
  • سعید عزیزی*، محمد مهدی رشیدی، سید اکبر نیلی پور طباطبایی

    غالبا سازمان ها در کسب اهداف فردی و یا سازمانی با چالش های متفاوتی مواجه می شوند و در پی آن دچار بحران می گردند. بحران سبب بروزاختلال در سازمان می شود. مدیریت سازمان برای غلبه بر بحران نیازمند ابزار خاص آن سازمان است. اما در تمامی سازمان ها سرمایه ی انسانی، عاملمشترکی است که در مواجهه با بحران مدیریت سازمان را یاری می کند. مدیریت سرمایه ی انسانی عامل مهم کسب مزیت رقابتی محسوب می گردد وتوسعه ی سرمایه ی انسانی از جمله سازوکارهای ایجاد مزیت رقابتی در کسب و کار سازمان ها است.توسعه ی منابع انسانی فرایندی است که در رفع نیازمندی ها و جهت گیری های راهبردی سازمان ها و با به کارگیری تمهیدات لازم، شرایطی رافراهم می کند تا شایستگی ها و استعدادهای بالقوه ی کارکنان بالفعل گردد و سپس در خدمت تحقق اهداف به کار گرفته شود. در این تحقیق به دنبالآن هستیم که تعیین کنیم شاخص های توسعه ی سرمایه ی انسانی در مدیریت بحران چه شاخص ها و مولفه هایی هستند. با استفاده از نظر خبرگانسازمانی و دانشگاهی و مطالعه ی ادبیات تحقیق پنج مولفه ی توسعه ی فردی، توسعه ی فرهنگی - اجتماعی، توسعه ی حرفه ای، توسعه ی مدیریتیو توسعه ی سازمانی و نوزده شاخص توسعه ی سرمایه ی انسانی در مدیریت بحران مشخص گردیدند. مولفه ی فردی دارای شاخص های انگیزش،خلاقیت و حل مسئله است؛ مولفه ی توسعه ی فرهنگی - اجتماعی دارای شاخص های کار تیمی، اقناع فکری، روابط عمومی، فرهنگ سازی، روابطکاری و توزیع اطلاعات است؛ مولفه ی توسعه ی حرف های دارای شاخص های آموزش، دانش شغلی و تفویض اختیار است؛ مولفه ی توسعه ی مدیریتیدارای شاخص های نظارت و کنترل، برنامه ریزی و رهبری است؛ مولفه ی توسعه ی سازمانی دارای شاخص های مشارکت، ارزش یابی های مستمر،یادگیری سازمانی و شایسته سالاری است. در نهایت مدل تحقیق 1 مشتمل بر مولفه ها و شاخص های توسعه ی سرمایه ی انسانی در مدیریت بحرانمشخص می شود.

    کلید واژگان: مدیریت بحران, سرمایه ی انسانی, سازمان امور مالیاتی
    Saeed Azizi *, Mohammad Mahdi Rashidi, AKBAR NILIPOUR TABATABAEE

    Often, organizations are facing different challenges in achieving individual or organizational goals; hence, they experiencecrisis. Crises cause a disruption in organizations. In this regard, the organizations’ management needs a specific tool toovercome the crises. In all organizations, human capital is a common asset that helps the management in dealing with the crisis.Human capital management is an important factor in gaining competitive advantage and human capital development is amongthe mechanisms applied to create a competitive advantage in the organizations’ business. In response to the needs and strategic alignments of organizations and using necessary arrangements, human resource developmentis a process that provides the conditions to activate the potential competencies and talents of employees to be appliedto realize the organizations’ goals. The present study attempted to identify and determine the indicators and components ofhuman capital development in crisis management in the Iranian National Tax Administration. Using the opinions of organizationaland academic experts and literature revies, five components of individual development were identified: socio-culturaldevelopment, professional development, management development and organizational development. Also, 19 indicators of humancapital development in crisis management were determined. Individual component has indicators of motivation, creativityand problem solving. The component of social-cultural development has the following indicators: cardimitism, persuasion,public relations, culture building, working relationships and information distribution; the component of professional developmenthas indicators of education, Job knowledge and empowerment. The component of managerial development has indicatorsof monitoring, control, planning and leadership; the organizational development component has the indicators of participation,continuous evaluations, organizational learning, and meritocracy.

    Keywords: crisis management, human capital, Iranian National Tax Administration
  • سید اکبر نیلی پور طباطبایی، سعید خزایی*، حبیب الله فتاحی اردکانی

    در کلیه سیستم ها و نظام های حقوقی و سیاسی دنیا، دولت ها دارای دو وظیفه و کارکرد اصلی شامل حاکمیتی و تصدی گری می باشند که توسط نهاد ها و دستگاه های مسیول به اجرا گذاشته می شود. امور حاکمیتی شامل سیاست گذاری، برنامه ریزی، نظارت و ارزیابی به دلیل سطح و جایگاه دارای اهمیت مضاعف است و تصدی گری آن دسته از وظایفی را در بر می گیرد که قابل واگذاری به مردم و بخش خصوصی باشد. در نظام جمهوری اسلامی ایران، دولت در یک فرآیند رو به جلو تغییر و تحولات مثبتی را در این خصوص به عمل آورده است که از این نظر قابل توجه و امعان نظر می باشند.در این مقاله ضمن بررسی جایگاه حقوقی، قانونی، و ویژگی های هریک، همچنین نقطه نظرات مربوط به این بحث درخصوص دستگاه های حاکمیتی با ارزیابی روند برخی اقدامات در کشور، پیشنهادها و راهکارهایی برای ارتقای آن و به منظور بهره برداری در تنظیم اسناد و برنامه های راهبردی و سالیانه، همچنین فرایند ارزیابی عملکرد دستگاه های حاکمیتی ارایه گردیده است.

    کلید واژگان: امور حاکمیتی, تصدی گری, ساختار و وظایف دولت, برنامه ریزی راهبردی, نظارت بر عملکرد
    Seyed Akbar Nilipour Tabataba’E, Saeid Khazaee *, Habibullah Fatahi Ardakani

    In all legal and political systems of the world, the government had two main functions of Sovereignty and Tenure executed by assigned organizations and institutes. Sovereign affairs including policymaking, planning and monitoring are more important. Tenure is those functions capable of being entrusted to people and private sector. In the Islamic Republic of Iran, government during a forward transforming process for positive changes, especially in post-war era, codified and executed the five year strategic development plans as well as communicating the policies of article 44 of Iranian Constitution and resistance economy plan which are considerable in this regard. In this article, we investigate the legal standing and characteristics of each plan, review viewpoints relating to sovereign affairs and organizations with appraising the flow of actions in the country as well as presenting approaches for improvement of such actions and utilizing in codification of state policies, strategic annual plans, and also appraisal of performance in government offices.

    Keywords: Affairs of Sovereignty, tenure, Structure, Functions of Government, Strategic Planning, monitoring, evaluation
  • هدایت امیری، سیداکبر نیلی پور طباطبایی*

    نفت خام و آینده آن همواره چالشی پایان ناپذیر برای کشور ما بوده است. در سال های اخیر آشفتگی، تغییرات پرشتاب و ظهور مسائل جدید، بر این چالش افزوده است. آنچه نیاز است تجدیدنظر در رویکردهای کلان مدیریتی و به کارگیری ابزارهای جدید در برنامه ریزی است. آینده نگاری به عنوان رویکردی نوین، فرآیندی است که منجر به نتیجه پایدار عمل برنامه ریزی میشود. در این راستا این پژوهش، با رویکرد آینده نگاری به شناسایی مهمترین پیشران های کلیدی موثر بر آینده نفت خام در افق 1414 و بررسی میزان و چگونگی تاثیرگذاری این عوامل بر یکدیگر می پردازد . در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی ، پویش محیطی و نظرات خبرگان استفاده شده است. جامعه نمونه در این پژوهش شامل 15 نفر ا متخصصین(مدیران و کارشناسان) وزارت نفت، سازمان برنامه و بودجه، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، پژوهشی و دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی مرتبط با حوزه نفت ، اقتصاد انرژی وآینده نگاری می باشد. نتایج این پژوهش حاکی از ناپایداری سیستم می باشد که بیشتر پیشران ها در اطراف محور قطری صفحه پراکنده هستند. بنابراین پیشران های تاثیرگذار، دووجهی، تنظیمی، تاثیرپذیر و مستقل قابل شناسایی هستند. در نهایت از میان پیشران های یاد شده پس از بررسی میزان و چگونگی تاثیرگذاری آن ها بر همدیگر و بر وضعیت آینده نفت خام با روش های مستقیم و غیرمستقیم، پیشران های کلیدی که بیشترین نقش را در آینده نفت خام (افق 1414) خواهند داشت انتخاب شدند.

    کلید واژگان: آینده نگاری, پویش محیطی, تحلیل اثرات متقاطع, میک مک
  • ابراهیم رحیمی*، حبیباللهجوانمرد، سید اکبر نیلی پورطباطبایی
    حوادث و بحران های طبیعی و صنعتی از جمله تهدیدهای جدی بخش صنعت به شمار می آیند. در صورت بروز حادثه ای در صنعت پتروشیمی، علاوه بر این که قسمت عمده ای از اقتصاد کشور دچار زیان می شود، آلودگی شدید محیطی نیز به دلیل خطر بالای عملیات پتروشیمی ایجاد می گردد. بنابراین مدیریت بحران امری بسیار مهم و ضروری به شمار می رود. هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین شاخص ها و ارائه الگوی عملیاتی مدیریت بحران با مطالعه ای در صنعت پتروشیمی استان مرکزی بوده است. این پژوهش از لحاظ هدف، از نوع تحقیقات توسعه ای-کاربردی بوده و از لحاظ جمع آوری اطلاعات نیز می توان آن را توصیفی از نوع پیمایشی-تحلیلی قلمداد کرد. جامعه مورد پژوهش در این تحقیق، مدیران و کارشناسان صنعت پتروشیمی استان مرکزی بودند و نمونه گیری به شیوه تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته بود که اعتبار و روایی آن مورد تایید قرار گرفت. پس از شناسایی شاخص های مدیریت بحران در صنعت پتروشیمی و استخراج شاخص های موثر با تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی و ارائه الگوی مفهومی با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی تاییدی مناسب بودن این الگو مورد آزمون قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها نیز از نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده شد. از نتایج تحلیل عاملی اکتشافی برای ابعاد پیشگیری، آمادگی، واکنش و پسا واکنش به ترتیب دو، هشت، چهار و یازده عامل استخراج گردید. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نیز وجود رابطه معنی دار بین متغیرهای آشکار و سازه های نهفته را تایید نمود و نشان داد که مدل از برازش خوبی برخوردار است.
    کلید واژگان: بحران, مدیریت بحران, صنعت پتروشیمی
    Ebrahim Rahimi*, Habibolah Javanmard, Seyyed Akbar Nilipour Tabatabaei
    Natural disasters and industrial accidents are among the serious threats of Industry sector. When an accident happens in the petrochemical industry, not only much of the economy will be in hurt, but environmental pollution is also caused by a high risk of petrochemical operations. Therefore, crisis management is very important in this industry. The aim of this study was to provide crisis management model using structural equation modeling with a study in petrochemical Central Province of Iran. This research is considered an applied research in terms of purpose and is a description and analytical survey in terms of gathering information. The statistical population included managers and experts of petrochemical industry from Central Province of Iran. The research sample was selected randomly by using the Cochran it is done. Data collection tool was researcher made questionnaire. The reliability and validity of research tools have been confirmed. After identifying the indicators of crisis management in the petrochemical industry, the effective indicators were extracted with techniques of exploratory factor analysis. A conceptual model introduced by using confirmatory factor analysis techniques. Analyze data was done by using SPSS and LISREL software. From the exploratory factor analysis for aspects of prevention, preparedness, reaction, and post-reaction , 2, 8, 4 and 11 factors extracted, respectively. Confirmatory factor analysis also revealed a significant relationship between the variables and latent structures has been confirmed that it shows the model has a good fit.
    Keywords: Crisis, Crisis Management, Petrochemical Industry.
  • محمدحسن تنهایی، علی نصراصفهانی، سید اکبر نیلی پور طباطبایی، احمد رضا اخوان صراف
    هدف این پژوهش طراحی الگوی پیشایندها و پیامدهای سکوت سازمانی بوده است. روش پژوهش توصیفی - همبستگی و ازنظر هدف کاربردی - توسعه ای است. ازلحاظ گردآوری داده ها نیز به روش آمیخته انجام شده است. جامعه آماری مربوط به مطالعه کیفی، 2013 نفر ازکارمندان شهرداری اصفهان بوده است. جامعه آماری مربوط به مطالعه کمی (دلفی فازی) ، 138 نفر از خبرگان سازمانی شامل مدیران منتخب در شهرداری اصفهان و خبرگان دانشگاهی صاحب نظر در حوزه رفتار سازمانی و منابع انسانی بوده است. در بخش کیفی با نمونه گیری هدفمند با 16 نفر از کارکنان مصاحبه شد. روش نمونه گیری در اجرای مطالعه کمی نیز نمونه گیری قضاوتی بود و تعداد 18 نفر از خبرگان سازمانی و دانشگاهی در این بخش مشارکت داشتند. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام شد. در مرحله بعد عوامل شناسایی شده ازسوی خبرگان تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان دادند عواملی مانند حفظ موقعیت فعلی، بی اعتمادی و بدبینی کارکنان به مافوق و ترس کارکنان به منزله عوامل فردی، سبک رهبری مدیران به منزله عامل مدیریتی، انگیزه شغلی کم، سیاست ها و ساختار سازمانی و جو سازمانی به منزله عوامل سازمانی و همنوایی با جمع به منزله عوامل گروهی پیشایندهای سکوت سازمانی اند. کاهش اشتیاق شغلی کارکنان، کاهش شادی کارکنان و استرس به منزله پیامدهای فردی و بی تفاوتی سازمانی و کاهش کیفیت تصمیم های سازمانی به منزله پیامدهای سازمانی، از پیامدهای سکوت سازمانی اند.
    کلید واژگان: سکوت سازمانی, فرهنگ سازمانی, ویژگی های شخصیتی, شهرداری اصفهان
    Mohammad Hassan Tanhaei, Ali Nasre Esfahani, Seyed Akbar nilipour tabatabaei, Ahmad Reza Akhavan Sarraf
    Human resources in firms are one of the factors to gain competitive advantage. Hence, successful firms use these advantages effectively which are the valuable capital of firm and elevate their firm through enhancement of their capability and motivation. Although employees are expected to participate in development of the firm via their knowledge, ideas, opinions and suggestions, they sometimes prefer to become silent. Therefore, firms have to provide conditions for their employees to move towards the purposes and plans of the firm with peace of mind and safety. Today, firms need employees who break organizational silence and propose their opinions about the problems. In firms where there is no silence, employees and managers have high motivation, performance and efficiency. Similarly, simultaneous with more diversification of organizational environments, the environment and communicative processes will become more complex and interactive. So, employees are a valuable source of feedback for identification of the problems at the work environment and solving them. The research show that when managers ask the employees to express their opinions, if employees believe that their opinions and suggestions for change may disturb the current balance in the firm or worries the managers, they often feel unsafety in expressing their ideas and opinions. This sense of unsafety is led to unconscious or conscious decision of an employee to become silent (Deniz et al., 2013). Employees' silence is highly harmful for firms and it often increases dissatisfaction levels among the employees. This is shown in the form of absenteeism and turnover and perhaps other undesirable behaviors. In addition, if employees are silent, relations will be damaged; thus, total performance of the firm will be damaged. Other consequences may be lack of innovation, low spirit, defective services, etc. (Cinar et al., 2013). How to break silence and create a free space which encourages the employees to speak are major challenges for managers (Beheshtifar et al., 2012). Isfahan Municipality is one of the most important service firms that requires employees who can express their opinions simply. On the other hand, employees' silence has been one of the main concerns of managers at Isfahan Municipality in recent years. It is essential for this organization to propose explanatory factors of silence and its consequences in the framework of a model through a deep study and considers it as the management basis of this phenomenon. Despite the fact that employees' silence has become common in firms but it is a concept that has not been recognized well and a few scientific studies has been carried about it. Besides, its nonobvious presence, meaning and effect on performance of groups and firms have not been recognized completely. Likely, Morrison and Milliken (2000) indicate given that silence has become a powerful force in firms but it has not been explored seriously (Zarei Matin et al., 2011). Therefore, familiarity with this phenomenon and identifying the grounds and reasons of its occurrence as well as the resulting consequences is necessary in order to prevent or confront it. Considering the importance of this issue, the main problem in this study is to design a model for antecedents and consequences of organizational silence at Isfahan Municipality.

    Methodology
    This study is applicable-developmental from objective aspect, descriptive-correlational from methodological aspect and uses an admixture of qualitative and quantitative methods. The statistical population in the qualitative study included 2013 employees of Isfahan Municipality. The statistical population in the quantitative study (fuzzy Delphi) was consisted of 138 organizational experts including the selected managers at Isfahan Municipality and academic experts in the field of organizational behavior and human resources. Sixteen employees were being interviewed in the qualitative section by means of purposive sampling. The quantitative study was implemented through judgmental sampling and eighteen organizational and academic experts participated in this section. Qualitative data was collected via semi-structured interview and it was continued until theoretical saturation was achieved. Tool of data collection in Delphi stage is questionnaire. Maxwell's theoretical and descriptive valuation as well as Newman's valuation method were employed to confirm reliability and validity of the questionnaire. Reliability of qualitative data is equal to 84.37 for antecedents of organizational silence and 76.19 for consequences of organizational silence. Given that the values are greater than 60 percent, reliability of codings is confirmed.

    Discussion, conclusion and suggestions In this study, antecedents and consequences of organizational silence were identified and a model was designed based on the identified factors. The primary proposed model was on the basis of Morrison and Milliken's organizational silence theory (2000) and employee silence by Pinder and Harlos (2001). The results revealed that individual, managerial, organizational and group factors are effective on organizational silence or antecedents of organizational silence. It is noteworthy that a lot of variables in the framework of individual and organizational consequences of organizational silence were identified and explored in this study. The obtained results show that managers have to enhance their understanding of organizational silence and identify and decrease silence in firms to increase organizational efficiency. To this end, some suggestions are presented below.
    It is suggested to the firms to value constructive opinions of employees and propose the required policies to encourage and support their views. For this purpose, it is suggested to reward innovative opinions of employees and create a suggestions system in order to destroy silence. In the same vein, a positive and negative feedback system shall be established which will decrease fear and horror of criticism via providing job security for employees. Also, managers should provide circumstances under which employees can challenge their decisions.
    It is suggested to firms to create a safe environment for employees. The possibility to receive negative feedback and suggestions for change by employees should also be provided. In this way, they can deal with the problems and mistakes timely
    Keywords: Organizational Silence, Organizational Culture, Personality Traits, Isfahan Municipality
  • محمدحسن تنهایی، علی نصر اصفهانی*، سید اکبر نیلی پور طباطبایی، احمد رضا اخوان صراف
    هدف این پژوهش بررسی تاثیر سکوت سازمانی بر اثربخشی کار گروهی با نقش میانجی هویت سازمانی است. جامعه آماری شامل2013 نفر از کارکنان شهرداری اصفهان است. حجم نمونه آماری به روش نمونه گیری دو مرحله ای و شیوه های نمونه گیری خوشه ایو طبقه ای متناسب با حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 323 نفر تعیین شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد سکوت سازمانی واکولا و بوراداس (2005)، اثربخشی کار گروهی رابینز (2007) و هویت سازمانی چنی (1983) استفاده شد. روایی پرسشنامه بر اساس روایی محتوایی و پایایی بر اساس آلفای کرونباخ مورد تائید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها با استفاده از الگوسازی معادلات ساختاری از نرم افزارهای Spss 24 و24  Amos استفاده گردید. نتایج حاصل از بررسی فرضیه های پژوهش نشان داد که سکوت سازمانی با ضریب مسیر 39/0- بر اثربخشی کار گروهی و سکوت سازمانی با ضریب مسیر 457/0- بر اثربخشی کار گروهی با نقش میانجی هویت سازمانی تاثیر منفی و معناداری دارد. همچنین بر اساس نتایج فرضیه های فرعی سکوت سازمانی بر ابعاد اثربخشی کار گروهی شامل عوامل بستری، ترکیب گروه، طراحی کار و متغیرهای فرآیندی به ترتیب با ضریب مسیر 38/0-، 47/0-، 49/0- و 55/0- تاثیر دارند.
    کلید واژگان: سکوت سازمانی, هویت سازمانی, اثربخشی کار گروهی, گروه و شهرداری اصفهان
    Mohammad Hassan Tanhaei, Ali Nasr Esfahani *, Seyed Akbar Nilipour Tabatabaei, Ahmad Reza Akhavan Sarraf
    The purpose of this study is to explore the effect of organizational silence on group work effectiveness with the mediating role of organizational identity. The statistical population included 2013 employees of Isfahan Municipality. The sample size was determined equal to 323 via two-phase sampling as well as cluster sampling and proportional stratified sampling by means of Cochran formula. The data was collected through standard questionnaires of Wakola and Boradas' organizational silence (2005), Robbins' (2007) group work effectiveness and Cheney's (1983) organizational identity. Validity of the questionnaires was confirmed via content validity and reliability was obtained through Cronbach's alpha. Data analysis and testing of hypotheses were carried out using structural equation modeling (SEM) and Spss 24 and Amos 24 software. The results revealed that organizational silence has a significant negative effect on group work effectiveness with path coefficient equal to -0.39 and it has a significant negative effect on group work effectiveness with the mediating role of organizational identity with a path coefficient equal to -0.457. Also, based on the results of the secondary hypotheses, organizational silence is effective on dimensions of group work effectiveness including contextual factors, group composition, job design, and process variables with path coefficients of -0.38, -0.47, -0.49 and -0.55 respectively.
    Keywords: organizational silence, Organizational identity, Group Work Effectiveness, Group, Isfahan Municipality
  • علیرضا خجسته پور*، محمدرضا پورابراهیمی، سید اکبر نیلی پور طباطبایی
    یکی از دغدغه های شرکت های خودروساز برای پر کردن فاصله میان وضعیت فعلی و جهانی شدن، نیازبه مدیرانی است که دارای مهارت های دقیق مدیریتی بوده و در جهت آن آموزش های علمی و عملی ببینند. امروزه خودروسازی نیز از اجزای مهم و لاینفک صنعت جهانی است و تولید بیش از 50 میلیون خودرو در سال نشان دهنده اهمیت و جایگاه ویژه این صنعت می باشد. لذا در این پژوهش مدل توسعه مهارت های مدیریتی مدیران صنعت خودروی ایران در کلاس جهانی تدوین و علاوه بر رتبه بندی مهارت های مدیریتی، ویژگی های هر مهارت نیز احصاء و رتبه بندی گردید. در این تحقیق برای تدوین ادبیات موضوع با استفاده از منابع کتابخانه ای و فیش برداری به جمع آوری اطلاعات درخصوص ویژگی های مدیرجهانی و مهارت های مدیریتی پرداخته شده است و سپس براساس نظر خبرگان و با استفاده از تکنیک دلفی ویژگی های مدیرجهانی و مهارت های مدیریتی مدیران برای قرارگرفتن در کلاس جهانی مشخص و دسته بندی گردیدند و با استفاده از آزمون کاپا صحت دسته بندی این ویژگی ها مورد بررسی قرارگرفت. پس از آن با طراحی پرسشنامه ساختاریافته و توزیع آن میان 470 نفر از مدیران صنعت خودروسازی در ایران به بررسی و آزمون مدل پرداخته شد. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و آزمون های آمار توصیفی، کولموگروف- اسمیرنوف و فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. همچنین برازندگی مدل براساس روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار لیزرل مورد پایش قرارگرفت.
    کلید واژگان: مهارت های مدیریتی, کلاس جهانی, صنعت خودرو
    Alireza Khojastehpour *, Mohammadreza Pourebrahimi, Seyed Akbar Nilipour Tabatabaee
    One of the concerns of the automotive companies to bridge the gap between the current situation and globalization is the need for managers who have the strict management skills, and have a scientific and practical training. In this study, the model of development of management skills of auto industry in world-class developed and in addition to ranking managerial skills, characteristics of each skills are ranked and recognized. In this study, for the development of literature using library resources and taking notes to gather information about the features of the global director and managerial skills assessed And then according to the experts and using the Delphi technique characteristic of global managers and management skills of managers were identified and classified. Then, the accuracy of the classification characteristics were investigated through Kappa test. After the questionnaire was designed and distributed to 470 managers of the automotive industry in Iran to investigate and test the model. Data collected using Spss and descriptive statistics, Smirnov, Kolmogorov and Friedman were analyzed. The model fitness based on structural equation modeling and using Lisrel software was monitored.
    Keywords: Managerial skills, world-class, automotive industry
  • سعید مسکین نواز، محمود قربانی*، سید اکبر نیلی پور طباطبایی، حسینعلی نیرومند
    هدف اصلی این پژوهش شناسایی شاخصها و مولفه های تاثیرگذار بر توانمندسازی مدیران نمایندگی های فروش بیمه و تبیین این عوامل در قالب الگوست. در این مطالعه به روش ترکیبی اکتشافی از هر دو رهیافت کمی و کیفی استفاده شد تا الگوی نهایی تدوین و ارائه شود. بدین منظور، ابتدا با انجام مطالعات نظری، مولفه ها و شاخصهای اولیه مرتبط با مفهوم توانمندسازی جمع آوری و تعیین شد تا در ادامه، توافق نهایی گروه خبرگان روی هر یک از آنها از طریق روش اصلاح شده دلفی و ضریب توافق کندال حاصل شود. روایی و پایایی الگوی پیشنهادی به وسیله تحلیل عاملی و آلفای کرونباخ صورت گرفت. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که الگوی نهایی توانمندسازی مدیران نمایندگی های فروش بیمه از پنج مولفه تشکیل شده است که عبارت اند از: احساس موثربودن، اعتماد به نفس، شایستگی، خوداثربخشی، و معنا داربودن. معادلات ساختاری مبین این مهم بود که در سطح اطمینان 95 درصد، دو مولفه احساس موثربودن و اعتماد به نفس بیشترین ارتباط را با مقوله توانمندسازی در صنعت بیمه دارند. بنابراین نمایندگی های بیمه می توانند از طریق ایجاد احساس موثربودن، اعتماد به نفس، شایستگی، خوداثربخشی، و معنا داربودن در رویارویی با تغییرات مستمر به سمت توانمندسازی حرکت کنند. همچنین باید در این نمایندگی ها برای ایجاد و حفظ توانمندی های مدیران، به ترویج احساس موثربودن مبادرت شود.
    کلید واژگان: توانمندسازی, مدیریت نیروی انسانی, صنعت بیمه, احساس موثربودن
    Mahmuod Ghorbani *, Saeed Meskinnavaz
    The main objective of this research is to identify indices and factors affecting the managers’ empowerment of insurance sales representatives and to develop these factors in the form of a model. In this study, both quantitative and qualitative approaches were used to construct the final model. In doing so, first, initial factors and indices relevant to the concept of empowerment were collected through the review of literature and then the final group consensus was achieved on each element by the modified Delphi technique and Kendall’s coefficient of concordance. The consistency and reliability of the proposed model was carried out by factor analysis and Cronbach’s alpha. The results of the present study indicated that the final model of insurance sales managers’ empowerment consists of five factors: the sense of effectiveness, self-esteem, competence, self-efficacy, and meaning. The structural equation modeling shows that the sense of effectiveness and self-esteem are highly correlated with empowerment at 95 percent confidence level. Thus, insurance representatives can develop empowerment to counteract the continuous changes through the sense of effectiveness, self-esteem, competence, self-efficacy, and meaning.
    Keywords: empowerment, Human Resource Management, Insurance Industry, Sense of Effectiveness
  • مائده صداقت، سید اکبر نیلی پور طباطبایی، ابراهیم صالحی عمران، سهیلا هاشمی

    منابع انسانی متخصص و ماهر در شرکت های فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان شرکت های ارائه دهنده خدمات دانشی و تخصصی، مهم ترین منبع و سرمایه سازمانی هستند که جهت بقای بلندمدت سازمانی از اهمیت بسیاری برخوردارند. ورود رویکرد پایداری در مدیریت منابع انسانی با ایجاد تغییرات در شیوه مدیریت منابع انسانی، نقش مهمی در جذب و نگهداشت افراد مستعد و متخصص ایفا می کند. هدف این پژوهش کیفی، ارائه کارت امتیازی مدیریت منابع انسانی پایدار بر اساس فرآیندهای مدیریت منابع انسانی بوده است که در شرکت های فناوری اطلاعات و ارتباطات دانش بنیان ایران انجام گردید. جامعه آماری این پژوهش، صاحب نظران و خبرگان دارای زمینه علمی و سابقه مرتبط با موضوع پژوهش در سه شرکت فناوری اطلاعات و ارتباطات دانش بنیان ایریسا، همکاران سیستم و مهندسی نرم افزار رایورز بودند که این سه شرکت با استفاده از روش نمونه گیری موارد مطلوب، جهت مطالعه انتخاب شدند. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان گردآوری و با استفاده از تکنیک تحلیل موضوعی تجزیه و تحلیل شدند. از طریق نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها، اهداف، معیارهای ارزیابی و پیامدهای حاصل از مدیریت منابع انسانی پایدار در هر یک از کارکردهای مدیریت منابع انسانی (جذب و استخدام، آموزش و توسعه، نگهداشت، جبران خدمت و خروج کارکنان) شناسایی شدند. یافته های پژوهش حاضر حاکی از پتانسیل بالای مدیریت منابع انسانی پایدار در بهبود مزیت رقابتی، پایداری سازمانی و افزایش بهره وری و ایجاد موقعیت استراتژیک برای سازمان ها بوده است.

    کلید واژگان: مدیریت منابع انسانی پایدار, کارت امتیازی مدیریت منابع انسانی پایدار, شرکت های دانش بنیان فناوری اطلاعات و ارتباطات
    Soheila Hashemi

    Specialized and skilled human resources in information and communication technology (ICT) companies are the most significant sources of organizational capital as companies offering knowledge and expertise services, that are also critical for long-term survival of the organizations. Sustainable approach in human resource management (HRM) plays an important role in attracting and retaining talented and specialized individuals through establishing changes in HRM practices. The purpose of this qualitative study was to provide sustainable HRM scorecard based on HRM processes in knowledge-based ICT companies in Iran. The population of this research was the scholars and experts with relevant scientific and research experience in Irisa, System group and Rayvarz software engineering companies. These three companies were selected for the study using intensity sampling. The data was collected through semi-structured interviews with experts and were analyzed using thematic analysis technique. Through the results of data analysis, goals, evaluation criteria and the consequences of sustainable HRM in each of the HRM functions (recruitment, training and development, retention, compensation and turnover) were identifyed. The findings of this study suggested the high potential of sustainable HRM in improved sustainable competitive advantage, organizational sustainability, increased productivity and strategic position for organizations.

    Keywords: Sustainable HRM, sustainable HRM Scorecard, Knowledge-based ICT Companies
  • مصطفی اقاحسینی اشکاوندی، حسین رضایی دولت آبادی، سید اکبر نیلی پور طباطبایی
    مقدمه
    عبارت «آینده نگاری استراتژیک» امروزه به طور گسترده ای برای توصیف فعالیت ها و فرایندهایی استفاده می شود که به تصمیم گیرندگان جهت هدایت طرح های آینده سازمان کمک می کند. پژوهش حاضر با هدف تعیین آینده سازمان انتقال خون و روندهای مثبت و منفی آن تا سال 2030 انجام شد.
    روش ها
    این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود و از تکنیک Delphi به منظور پیش بینی آینده سازمان انتقال خون استفاده گردید. انجام این تکنیک پس از انجام دور چهارم و دستیابی به اتفاق نظر مطلوب، پایان یافت. نمونه های مورد مطالعه را مدیران و کارشناسان سازمان انتقال خون استان اصفهان و سه استان حادثه خیز منتخب دیگر از جمله آذربایجان شرقی، بوشهر و کرمان که دارای حداقل 10 سال سابقه کاری بودند، تشکیل داد که به صورت هدفمند انتخاب شدند. با استفاده از روش Delphi، لیستی از روندهای مثبت و منفی سازمان انتقال خون استان اصفهان تا سال 2030 مشخص گردید. سپس با استفاده از نرم افزار SPSS، میانگین هر یک از روندها مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    بر اساس یافته ها، مهم ترین روندهای مثبت سازمان انتقال خون تا سال 2030 شامل افزایش در تنوع محصولات خونی سازمان، افزایش تجهیزات و استفاده از فن آوری های نوین و IT در فرایندها، مدیریت بهینه مصرف خون و فرآورده های آن و تخصیص اعتبارات بیشتر و افزایش بودجه سازمان بود. همچنین، از جمله مهم ترین روندهای منفی این سازمان می توان به عدم نگاه و توجه مناسب سیاست گذاران به سازمان به عنوان یک سازمان حیاتی، ترک سازمان توسط افراد با قابلیت علمی بالا با توجه به کمبود حقوق و مزایا و عدم توسعه منابع انسانی اشاره نمود.
    نتیجه گیری
    سازمان انتقال خون نیازمند یک برنامه استراتژیک بلند مدت و جذب منابع انسانی کارامد و فرهنگ سازی مناسب برای توجه به فعالیت های حیاتی سازمان انتقال خون و نقش آن در توسعه پایدار همه جانبه کشور است.
    کلید واژگان: آینده نگاری, خون, سازمان انتقال خون, تکنیک Delphi
    Mostafa Aghahosseini Eshkavandi, Hossein Rezaie Dolatabadi, Sayed Akbar Nilipour Tabatabai
    Background
    Today, the term "strategic foresight" is widely used to describe the activities and processes that help decision makers to guide the organization's future plans. The aim of this study was to determine the future of the Blood Transfusion Organization and its positive and negative trends by 2030.
    Methods
    In this study, the Delphi technique was used to predict the future of the Blood Transfusion Organization. The implementation of this technique was ended after the fourth round and achieving the desired consensus. The participants of this research included managers, officials, and experts of the Blood Transfusion Organization in Isfahan Province and the three accident-prone provinces of East Azerbaijan, Bushehr, and Kerman, Iran. Subjects with at least 10 years of work experience were selected through purposive sampling method. Using the Delphi method, a list of positive and negative trends was identified in the Blood Transfusion Organization in Isfahan Province by 2030. Then, using SPSS software, the average of each of the processes was evaluated.
    Findings: Based on the results, the most important positive trends of the Blood Transfusion Organization by 2030 included an increase in the diversity of blood products, equipment, and the use of new technologies and IT in processes, and optimal management of blood and its products, allocation of more funds, and increased organizational budget. The most important negative trends in the organization included lack of sufficient attention of policy-makers to the organization as a vital organization, the departure of personnel with high scientific capabilities due to low wages, and lack of human resource development.
    Conclusion
    The Blood Transfusion Organization requires a long-term strategic plan, and to absorb efficient human resources and create suitable culture for its critical activities and role in sustainable and comprehensive development of the country.
    Keywords: Foresight, Blood, Blood Transfusion Organization, Delphi technique
  • عباس میرانزاده، مهدی کرباسیان*، سیداکبر نیلی پور طباطبایی
    با توجه به اینکه محاسبه شاخص دسترس پذیری می تواند به عنوان ابزاری مناسب برای انتخاب بهترین زنجیره تامین از بین زنجیره های تامین موجود در اختیار مشتریان نهایی کالاها باشد می تواند به مدیران در جهت کاهش زمان دسترسی مشتریان نهایی به کالاها و همچنین کاهش خرابی های موجود در سطوح مختلف زنجیره های تامین کمک شایانی نماید. هدف این مقاله ارائه رویکردی تلفیقی از سیستم های سری- موازی قابلیت اطمینان و زنجیره های مارکوف جهت محاسبه شاخص دسترس پذیری زنجیره های تامین است.در این مقاله به منظور محاسبه شاخص دسترس پذیری زنجیره تامین با در نظر گرفتن زمان خرابی و سالم بودن دستگاه ها در سطوح تامین کنندگان قطعات اولیه و تولید کننده محصول نهایی از تلفیق زنجیره های مارکوف با زمان پیوسته و اصول قابلیت اطمینان در هر یک از اجزای این دو سطح استفاده شده است. البته جهت محاسبه شاخص دسترس پذیری در سطح انبارهای مرکزی فروش ، متوسط کمبود سالیانه را بر تقاضای کل سالیانه محصول نهایی تقسیم کرده و مقدار بدست آمده را از یک کم کرده ایم . در پایان رابطه ای برای محاسبه شاخص دسترس پذیری زنجیره های تامین چند سطحی ارائه شده است. و در نهایت در قسمت یافته های این پژوهش شاخص دسترس پذیری زنجیره ی تامین برای محصول پلوپز در کارخانه صنایع الکتریکی پاناسونیک با استفاده از الگوی ارائه شده در این پژوهش محاسبه شده است.
    کلید واژگان: زنجیره تامین, زنجیره های مارکوف, قابلیت اطمینان, شاخص دسترس پذیری
  • Habibolah Fatahi Ardakani, Dr. Seyed Akbar Nilipour Tabatabae, Dr. Saeed Khazaee
    In all legal and political systems of the world, apart from different attitudes, the government had two main functions of Sovereignty and Tenure executed by assigned organizations and institutes. Sovereign affairs including policymaking, planning and monitoring are more important. Tenure is those functions capable of being entrusted to people and private sector. In the Islamic Republic of Iran, government during a forward transforming process for positive changes, especially in post-war era, codified and executed the five year strategic development plans as well as communicating the policies of article 44 of Iranian Constitution and resistance economy plan which are considerable in this regard. In this article, we investigate the legal standing and characteristics of each plan, review viewpoints relating to sovereign affairs and organizations with appraising the flow of actions in the country as well as presenting approaches for improvement of such actions and utilizing in codification of state policies, strategic annual plans, and also appraisal of performance in government offices.
    Keywords: Affairs of sovereignty, Tenure, Structure, Functions of Government, Strategic planning, Monitoring, Evaluation
  • مصطفی آقاحسینی اشکاوندی، حسین رضایی دولت آبادی، سیداکبر نیلی پورطباطبایی
    مقدمه
    برای رویارویی با تغییرات جدید، سازمان ها باید به فراتر از سازگاری با محیط ییندیشند و به دنبال بهره گیری از فرصت های بالقوه باشند. یکی از پارادایم ها، افزایش انعطاف پذیری، سرعت، کیفیت و چابکی سازمانی است. منابع انسانی، مهم ترین ابزار چابک سازی سازمان می باشد و با ارزش ترین دارایی هر سازمان و کشور به شمار می رود. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تاثیر قابلیت های آینده نگاری بر چابکی منابع انسانی در سازمان انتقال خون بود.
    روش بررسی
    در این مطالعه آینده نگر توصیفی، جامعه آماری شامل مدیران، مسوولان و کارشناسان سازمان انتقال خون اصفهان و 3 استان حادثه خیز کشور (کرمان، بوشهر و آذربایجان شرقی) با حداقل 10 سال سابقه کار (161 نفر) بود. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام شد. ابتدا با مراجعه به کتب علمی و تحقیقاتی، مبانی نظری و پیشینه علمی به دقت مورد مطالعه قرار گرفت. سپس، مولفه ها و متغیرهای اصلی پژوهش شناسایی و با نظر استادان راهنما و مشاور، پرسش نامه ای در 4 مرحله به روش Delphi تهیه گردید. پس از تایید روایی صوری با نظر متخصصان مربوط و پایایی بر اساس ضریب Cronbach’s alpha، پرسش نامه بر روی کل نمونه ها اجرا شد. داده ها با استفاده از آزمون های t، Kolmogorov-Smirnov و رگرسیون در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    از دیدگاه شرکت کنندگان، میزان تاثیر قابلیت های آینده نگاری استراتژیک بر مدیریت بحران، 31 درصد و بر چابکی منابع انسانی، 89 درصد بود. میزان تاثیر چابکی منابع انسانی بر مدیریت بحران نیز 60 درصد برآورد شد.
    نتیجه گیری
    کلیه مولفه های قابلیت های آینده نگاری استراتژیک بر چابکی منابع انسانی تاثیر معنی دار دارد.
    کلید واژگان: آینده نگاری, منابع انسانی, سازمان انتقال خون
    Aghahosseini, Eshkavandi, Hossein Rezaie, Dolatabadi, Sayed Akbar Nilipour, Tabatabai
    Introduction
    To cope with novel changes, organizations must think beyond environmental compatibility and seek to take advantage of potential opportunities. A paradigm for this is the enhancement of organizational flexibility, speed, quality, and agility. Human resources are the most important tool for enhancement of organizational agility and the most valuable asset of each organization and country. Thus, the aim of this study was to determine the impact of predictive capabilities on human resources agility in the Isfahan Blood Transfusion Center, Iran.
    Methods
    This was a prospective descriptive study. The study population consisted of managers, officials, and experts in the Blood Transfusion Center in Isfahan and 3 other disaster-prone provinces (Kerman, Bushehr, East Azerbaijan Province, Iran) with a minimum of 10 years of experience (161 individuals). The subjects were selected through simple random sampling method. First, the theoretical and scientific background was studied through literature review. Then, the main study components and variables were identified, and using the supervisor’s and advisor’s feedback, a questionnaire was developed in 4 phases through the Delphi method. Face validity of the questionnaire was approved by experts and its reliability was approved using Cronbach's alpha (α = 1). Data were analyzed using t-test, regression test, and Kolmogorov-Smirnov test in SPSS software.
    Results
    The rate of impact of strategic predictive capabilities on crisis management was 31% and on human resources agility was 89%. The rate of impact of human resources agility on crisis management was 60%.
    Conclusion
    All elements of strategic predictive capability had significant impact on human resources agility.
    Keywords: Prediction, Human Resources, Blood Transfusion Center
  • شناسایی متغیرهای گمشده تئوری های مدیریت استراتژیک منابع انسانی
    علیرضا جلالی فراهانی، سیداکبر نیلی پور طباطبایی

    امروزه افزایش روزافزون اهمیت نقش انسانها در فرایند تصمیم گیری استراتژیک سازمانها به عنوان یک حقیقت انکارناپذیر پذیرفته شده است و محققان مدیریت استراتژیک منابع انسانی را بر آن داشته تا به طور عملی شیوه های مختلف هدایت کارکنان و ارتباط آن را با عملکرد سازمان مورد بررسی قرار دهند.

  • سمانه طلایی، حسن لباف، سیداکبر نیلی پور طباطبایی
    مقدمه
    درد مزمن، تجربه ی حسی و عاطفی ناخوش آیندی است که از آسیب واقعی یا احتمالی به بافت ها ناشی می شود و حداقل شش ماه تداوم دارد. در این میان نظریه ی دلبستگی برای درک چگونگی رابطه ی بیماران با سایر افراد در طی دوران درد با اهمیت قلمداد شده است. هدف از این تحقیق شناسایی مدیریت درد در بیماران مبتلا به درد مزمن با سبک دلبستگی ایمن می باشد.
    روش کار
    این تحقیق در کلینیک درد و مغز واعصاب دانشگاه کبانگسان مرکز درمانی مالزی از اگوست 2009 تا فوریه 2010 انجام گرفته است. بیست و دو بیمار زن مبتلا به درد مزمن با استفاده از مصاحبه ی نیمه ساختاریافته به زبان انگلیسی مورد مصاحبه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری مورد تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    تم پشتیبانی ایده آل و پنج ساب تم شامل وابستگی عاطفی به خانواده، احساسی عاطفی نزدیک با دوستان، استقلال و خودکفایی، اولویت بودن در کنار خانواده و نیاز به حمایت استخراج گردید.
    نتیجه گیری
    بیماران مبتلا به درد مزمن گزارش نموده اند که در لحظات درد نیاز به نزدیکی با اعضای خانواده ی خود داشته و از این احساس نزدیکی به عنوان نوعی سبک سازگاری در جهت تسکین درد از طریق افزایش احساس صمیمیت بهره می گیرند. تداوم طول دوره ی درد بیماران را وادار به تغییر در فعالیت های روزمره ی زندگی کرده و می تواند احساس نیاز به روابط نزدیک را افزایش دهد.
    کلید واژگان: درد مزمن, دلبستگی, مدیریت درد
    Samaneh Talaei*, Hasan Labbaf, Seyed Akbar Nilipour Tabatabayi
    Introduction
    Chronic pain is an unpleasant sensory and emotional experience associated with actual or potential tissue damage which persists for a minimum of six months. Attachment theory has been used to explain how individuals relate to each other during moments of pain. The purpose of this research is to identify pain management in people with chronic pain and secure attachment style.
    Materials And Methods
    This study was conducted at the Pain and Neurology Clinic of the University Kebangsaan Malaysia Medical Centre from August 2009 to February 2010. 22 female patients with chronic pain were interviewed, using open-ended semi-structured interview guide in English language. Data were analyzed using Interpretative Phenomenological Analysis (IPA).
    Results
    Through IPA technique, ideal support themes were identified with five subthemes; emotional dependence on family, emotional closeness to friends, independence and self-sufficiency, preference to be with family, and need for support.
    Conclusion
    Chronic pain patients reported that they needed to be emotionally close with their families during moments of pain as a coping style to soothe their pain through increased intimacy and closeness. Prolonged duration of pain led them to change their everyday life activities and increased the need for close relationships. Patients with chronic pain may have different forms of coping style. Chronic pain suppressed close relationship which may arise between patients and their family during moments of pain.
    Keywords: Attachment, Chronic pain, Pain management
  • سید اکبر نیلی پور طباطبایی، صفورا یزدچی
    هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه علی توانمندسازی روان شناختی و قابلیت فن آوری اطلاعات با میانجی گری خودکارآمدی مدیران مدارس دخترانه متوسطه شهر اصفهان بوده که با روش پژوهش همبستگی انجام شد. جامعه آماری، شامل کلیه مدیران مدارس دخترانه متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 93-1392 به تعداد 250 نفر بود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 152 نفر برآورد گردید و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب ناحیه بود. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه های توانمند سازی روان شناختی اسپریتزر، خودکارآمدی شوارتز و جروسالم، و قابلیت فن آوری اطلاعات بود. روایی صوری پرسش نامه ها مورد بررسی و تایید قرار گرفت. پایایی بر اساس آلفای کرونباخ برای پرسش نامه توانمند سازی 85/0، برای پرسش نامه خودکارآمدی 0/80 و برای پرسش نامه قابلیت فن آوری اطلاعات 0/82 برآورد گردید. داده ها با نرم افزارهای آماری Lisrel وSPSS نسخه 18 در سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی با آزمون های رگرسیون چندگانه، ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین توانمند سازی روان شناختی با قابلیت فن آوری اطلاعات مدیران رابطه مثبت معنادار وجود دارد. هم چنین، بین خودکارآمدی مدیران با قابلیت فن آوری اطلاعات رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بعد معنی دار بودن توانمند سازی روان شناختی بهترین پیش بینی کننده قابلیت فن آوری اطلاعات مدیران بود. نتایج حاصل از معادلات ساختاری نشان داد توانمندسازی روان شناختی از طریق خودکارآمدی عمومی بر قابلیت های فن آوری مدیران تاثیرگذار است.
    کلید واژگان: توانمندسازی روان شناختی, خودکارآمدی, قابلیت فن آوری اطلاعات, مدارس شهر اصفهان
    Seyed Akbar Nilipour Tabatabaei, Safoora Yazdchi
    The aim of this study was to survey the causal relationship between psychological empowerment and IT capability، with mediation of self-efficacy، in female high school principals in Isfahan. The method of the study was descriptive-correlational. The study population was 250 female school principals in the academic year 2013-2014 in Isfahan City. A subset of 152 people was chosen by Cochran''s formula and random sampling method stratified based on various regions. The data collecting tools were the psychological empowerment questionnaire of Spritzer، et al.، self-efficacy questionnaire of Schwartz and Jerusalem and that of IT capability. The face validity of the questionnaires was confirmed and، using Cronbach alpha، the reliability of empowerment، self-efficacy and IT capability questionnaires were 0. 85، 0. 80 and 0. 82، respectively. The data were analyzed via both SPSS-18 and Lisrel softwares at the level of descriptive and referential statistics with step-wise regression tests، Pearson correlation and structural equations. The results confirmed that there was a positive significant relationship between principals'' empowerment and their IT self-efficacy. There was also a positive significant relationship between their self-efficacy and IT capability. Moreover، the significance of psychological empowerment component was the best predictive factor for IT capability. The findings of structural equations revealed that the psychological empowerment through self-efficacy could influence IT capability.
    Keywords: psychological empowerment, self, efficacy, information technology capability, Isfahan city high schools
  • محمدفواد درویشی چادگانی *، سیداکبر نیلی پور طباطبایی
    امروزه با توجه به تغییرات شدید محیط پیرامون سازمانها و نیز به منظور غلبه بر ریسک های غیر سیستماتیک، بسیاری از سازمان ها برای رقابتی ماندن در محیط کسب وکار جهانی، اقدام به انتخاب پروژه هایی نموده اند که با چشم انداز سازمان مطابقت داشته تا بتوانند در خصوص مصرف بهینه منابع سازمانی، تصمیمات مناسبی را اتخاذ نمایند. از اینرو انتخاب سبد پروژه های سازمان که اهداف سازمانی را به شیوه ای مطلوب و بدون صرف منابع اضافی و یا نادیده گرفتن سایر محدودیت ها برآورده سازد، حائز اهمیت می باشد. در این پژوهش به منظور ارزیابی پروژه های سازمانی و اولویت بندی آنها، 35 معیار با استفاده از آخرین دستاوردهای علمی در این زمینه انتخاب و با استفاده از خبرگان سازمان، معیارها وزن دهی شده اند. به منظور وزن دهی به معیارها از فرآیند سلسله مراتبی فازی(FAHP) استفاده شده است.نتایج نشان داده اند که روش چانگ، روش مناسبی برای ارزیابی فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی نمی باشد. با وزن دهی به معیارها بر اساس روش چانگ (1996)، وزن برخی از معیارها صفر شده است که این محاسبات لطمه بزرگی به فرآیند تصمیم گیری خواهد زد. به همین منظور روش جدیدی در خصوص رتبه بندی معیارها انتخاب شده و معیارها وزن دهی شده اند. این پژوهش در مجتمع دانشگاهی علوم و فناوری های زیردریا و در سال 1392 شمسی انجام گرفته است.
    کلید واژگان: مدیریت پروژه, مدیریت سبد پروژه, معیار انتخاب پروژه, فرآیند سلسله مراتبی فازی
    Mohammad Foad Darvishi Chadegani *, Seyed Akbar Nilipour Tabatabee
    In order to make the right decision and remain competitive global business environment, many firms decided to select the project that is aligned with the organization’s vision to save resource of the firms. Hence, the enterprise project portfolio selection is very important, because it provides the organization with its goals in the desired manner, without using additional resources, regardless of other limitations. In this paper, 35 qualitative and quantitative decision criteria for project portfolio selection were defined. With the expert manager, relative weights were assigned to them by fuzzy logic and Analytic Hierarchy Process (FAHP).We illustrated that Chang’s method (1996) in FAHP is not suitable to calculate and prioritized the criteria. Then the new method was used to calculate the weight. This research was done in Department of Marine science and technologies on 2013.
    Keywords: Project Management, Project Portfolio Management, Project Selection Criteria, FAHP
  • ایران غازی، سید اکبر نیلی پور طباطبایی، محمد منتظری

    سیستم مدیریت یکپارچه به معنای یکپارچه کردن چندین سیستم درون یک سیستم منحصربه فرد است که از طریق آن، سازمان تا حد ممکن بتواند کنترل و اداره عملیات و فعالیت هایش را به جای استفاده از چندین سیستم جداگانه، درون یک سیستم یکپارچه به انجام برساند. این سیستم از تلفیق استانداردهای سیستم مدیریت کیفیت ایزو 9001، سیستم مدیریت زیست محیطی ایزو 14001 و سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت حرفه ای بوجود آمده است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر سیستم مدیریت یکپارچه بر بلوغ سازمانی است که در پالایشگاه چهارم گاز عسلویه انجام پذیرفت. نمونه آماری پژوهش شامل 150 تن از کارکنان پالایشگاه چهارم گاز عسلویه بود که به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب و پرسشنامه در میان آنان توزیع گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS، بیان گر آن است که سیستم مدیریت یکپارچه و زیر سیستم های فرعی آن شامل سیستم مدیریت کیفیت، سیستم مدیریت زیست محیطی و سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت حرفه ای بر بلوغ سازمانی تاثیر مثبت و معناداری دارد.

    کلید واژگان: سیستم مدیریت یکپارچه, سیستم مدیریت کیفیت, سیستم مدیریت زیست محیطی, بلوغ سازمانی, پالایشگاه گاز عسلویه
    Iran Ghzi, Mohammad Montazeri *, Ehsan Sotodeh

    Integrated Management System means integrating multiple systems into a unique system through which, as much as possible to control and manage the operation and its activities instead of several separate systems into a unified system to accomplish.This system has arisen from a combination of ISO 9001 quality management system standards, environmental management system ISO 14001 and occupational health and safety management system.The aim of this study was to evaluate the impact of integrated management system of organizational maturity that was done in the fourth refinery gas of Assalouyeh. The sample was consisted 150 workers of fourth refinery gas of Assalouyeh who were selected by random stratified sampling method and questionnaires were distributed among them. The analysis of the collected data using SPSS and AMOS software indicates that the integrated management system and sub-systems, including quality management system, environmental management system and occupational health and safety management system have a significant positive impact on organizational maturity.

    Keywords: integrated management systems, quality management systems, environmental management systems, occupational health, safety management system, organizational maturity, fourth refinery gas of Assalouyeh
  • ارائه مدل ارزیابی ریسک پروژه با استفاده از رویکرد تصمیم گیری چندهدفه (مطالعه موردی: پروژه سد خاکی منطقه عسلویه)
    ام البنین یوسفی، پوریا ناصری، سید اکبر نیلی پور طباطبایی
    در این مقاله، برای ارزیابی ریسک های احتمالی پروژه، از یک مدل برنامه ریزی خطی صفر و یک با اهداف چندگانه استفاده می شود. مدل پیشنهادی دو هدف دارد. هدف اول عبارت است از مینیمم کردن هزینه مورد انتظار حاصل از ریسک های مختلف و هدف دوم به دنبال مینیمم کردن زمان مورد انتظار حاصل از ریسک های احتمالی است. مدل مورد نظر دو محدودیت دارد که محدودیت اول باید اثر زمانی ریسک های وقوع یافته از کل ارزش زمانی مورد انتظار وقوع ریسک ها بیشتر نشود و محدودیت دوم کنترل می کندکه اثر هزینه ای ریسک های وقوع یافته، کوچک تر یا مساوی ارزش مورد انتظار هزینه وقوع ریسک ها باشد. برای حل مدل پیشنهادی، روش L-P متریک پیشنهاد می شود. نتیجه حل مدل برای یک مطالعه موردی در یک پروژه سدسازی در منطقه عسلویه، که شامل جواب های بهینه پارتویی است، ارائه شده اند.
    کلید واژگان: ارزیابی ریسک, تصمیم گیری با اهداف چندگانه (MODM), جواب های موثر
    Project Risk Assessment Model Using Multi-Objective Decision-Making Approach (case study: the earth dam project Asalooye)
    O. Yousefi, P. Naseri, A. Nilipour Tabatabaei
    Risk management is one of the nine project management processes, which provides positive results and minimizes the probability and consequences of adverse effects in the project. In this article a zero-one linear programming model with multiple objectives is used to characterize the potential risks. The proposed model has two main objectives. The first objective is the minimization of the expected cost of different risks and the Second one is to minimize expected time resulting from potential risks. The model has also two limitations, the first ensures that time effect of occurred risks, does not excess the total effect of the time value of expected risk and the second one controls the cost of occurred risk to be less than or equal to the expected cost values. The LP Metric method is proposed to solve the model and obtain the Pareto optimal solutions for a case study in a dam in Asalouyeh.
    Keywords: Risk assessment, Multiple objective decision making (MODM), Effective solution
  • آذر براتی، هاجر براتی*، دکترسید اکبر نیلی پورطباطبایی
    زمینه
    یکی از مهمترین نگرش های شغلی، تعهد سازمانی است که با عوامل فردی و سازمانی مختلفی در ارتباط است. در پژوهش حاضر رابطه بین برخی از این عوامل فردی و سازمانی یعنی معنویت، جو اخلاقی، تناسب فرد -سازمان و تعهد سازمانی مورد بررسی قرار گرفته است.
    روش کار
    پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی و رابطه ای است. نمونه پژوهش شامل 120 نفر از کارکنان پتروشیمی بندر امام بود که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و به ابزارهای پژوهش یعنی پرسشنامه های معنویت، جو اخلاقی، تناسب فرد- سازمان و تعهد سازمانی پاسخ دادند. این ابزارها توسط پژوهشگران به صورت یک پرسشنامه کلی تدوین و برای شرکت کنندگان ارسال شد. پس از یک هفته، 111 پرسشنامه از آنها برای تحلیل بازگشت داده شد. برای تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی، تحلیل رگرسیون گام به گام و تحلیل مسیر استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که جو اخلاقی و تناسب فرد سازمان به طور مستقیم و معنویت به طور غیرمستقیم بر تعهد سازمانی اثرگذاراند.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته ها پیشنهاداتی برای مدیران در جهت افزایش تعهد سازمانی از طریق برقراری تناسب بین فرد با سازمان و جو اخلاقی در سازمان و افزایش معنویت کارکنان ارائه شد.
    کلید واژگان: معنویت, جو اخلاقی, تناسب فرد, سازمان, تعهد سازمانی
    A. Barati, H. Barati*, S. A. Nilipurtabatabaei
    Background
    One of the most important job attitudes is organizational commitment that is related with various individual and organizational factors. At present research, the relationship between some of this individual and organizational factors namely spirituality, ethical climate and person-organization fit and organizational commitment was investigated.
    Methods
    The current research is an applied and correlational research. The research sample was included 120 employees of Bandar-e-Emam petrochemical company that was selected by stratified sampling and responded to research instruments namely spirituality, ethical climate, person-organization fit and organizational commitment questionnaires. This instruments was developed as an overall questionnaire and was sent for participants by researchers. After one week, 111 questioners returned for analyzing. Correlation analysis, stepwise regression analysis and path analysis used for data analyzing.
    Results
    Results indicated that ethical climate and person-organization fit directly and spirituality indirectly affect on organizational commitment.
    Conclusion
    According to findings, recommendations provided for managers to increasing organizational commitment by establishing ethical climate and person-organization fit and increasing employees` spirituality in organizations.
    Keywords: Spirituality, Ethical Climate, Person, Organization, Organizational Commitment
  • سهیلا قاسمی پیربلوطی*، سید اکبر نیلی پور طباطبایی، بیژن خیام باشی
    با توجه به روند روبه گسترش استفاده از رویکرد برون سپاری در سازمانها، شرکت گاز استان چهارمحال و بختیاری نیز همگام با تحولات برون سپاری مطرح شده در ایران اکثر پروژه های سرمایه ای خود را به صورت انعقاد پیمان، به مرحله اجرا می گذارد. اما نظر به اینکه تصدی گری بخشی از خدمات بهره برداری هنوز به عهده خود شرکت بوده و برنامه ریزی جهت برون سپاری طی سالهای آتی در دستور کار قرار گرفته است، به منظور استفاده صحیح از رویکرد برون سپاری و بهبود اجرای پروژه های شرکت، ارزیابی صحیح ریسک ها پیش از برون سپاری در این سازمان ضروری به نظر می رسد. لذا هدف از انجام این پژوهش ارائه چارچوب مناسبی جهت شناسایی ریسک های برون سپاری پروژه های شرکت و الویت بندی آنها با استفاده از تکنیک FMEA است. بدین منظور با بررسی مطالعات انجام شده ریسک های عمده و فاکتورهای موثر بر آنها شناسایی و با توجه به شاخص های کیفیت، هزینه و تحویل به موقع دسته بندی شدند. سپس با بهره گیری از تکنیک FMEA و بر اساس درجه الویت ریسک حاصل از شدت، میزان وقوع و احتمال کشف اقدام به کمی نمودن و الویت بندی فاکتورهای شناسایی شده و ارائه اقدامات اصلاحی در جهت کنترل و کاهش ریسک ها گردید. در این پژوهش نظرسنجی با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه با هفت نفر از مدیران رده بالای شرکت که با مسئله مورد بررسی به طور مستقیم در ارتباطند، انجام شد. بر اساس نتایج بدست آمده عیوب ساختاری، عیوب عملکردی و تاخیر در شروع و اجرای پروژه اهمیت بیشتری در برون سپاری پروژه ها دارند و فاکتورهای نوسانات موجود در تبادلات پولی، عدم اطمینان به تغییرات تکنولوژی و نیازهای مشتری، فقدان تجربه،مهارت و دانش در زمینه برون سپاری و کمبود مهارت های مورد نیاز برای اجرای پروژه ها در سطح بالا بوده و نیازمند اعمال کنترل های مدیریتی بالاتری می باشند.
    کلید واژگان: برون سپاری, ریسک, الویت بندی, شرکت گاز استان چهارمحال و بختیاری, FMEA, RPN
    Sohaila Ghasemi Pirbaluti*, Seyed Akbar Nilipour Tabatabaie, Bijan Khayatbashi
    Due to the growing trend of use of the outsourcing approach in organizations, Gas Company of Chaharmahal and Bakhtiari province, keep pace with developments in the outsourcing of Iran, implementing the most of their capital projects as the treaty. But according to the tenure of parts of operation service is still undertaking company and planning for outsourcing during the coming years in the agenda is located, in order to correct use of outsourcing approach and improvement of Performance Company’s project, correct evaluation of risks before the outsourcing seems necessary in this organization. The purpose of this study providing a useful framework for identifying risks in the company's outsourcing projects and prioritizing them uses FMEA technique. Therefore, investigating the studies conducted, major risks and their effective factors were identified and classified considering the parameters of quality, cost and delivery time. Then, using of FMEA technique and based on the priority level of acquired risk severity, occurrence and detection, attempting to quantify and prioritize identified factors and providing corrective actions to control and reduce the risks. In this study, using a questionnaire survey and interviews with seven of the top executives of companies that are directly related to the issue is performed. Based on acquiring results, structural defects, functional defects and delay in outsourcing project's implementation are more significant and currency exchange fluctuations factors, uncertainty of changing technology and customer requirements, lack of experience, expertise and knowledge in the field of outsourcing and lack of required skills for performance projects in high level and requires greater managerial control.
    Keywords: Outsourcing, Risk, Prioritization, Gas Company of Chaharmahal, Bakhtiari province, FMEA, RPN
نمایش عناوین بیشتر...
فهرست مطالب این نویسنده: 31 عنوان
  • دکتر سید اکبر نیلی پور طباطبایی
    دکتر سید اکبر نیلی پور طباطبایی
    استادیار دانشکده مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، ، ایران
نویسندگان همکار
  • دکتر حبیب الله جوانمرد
    : 2
    دکتر حبیب الله جوانمرد
    دانشیار مدیریت، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران
  • دکتر ناصر خانی
    : 1
    دکتر ناصر خانی
    استادیار گروه مدیریت، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران.، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران
  • دکتر محمدمهدی رشیدی
    : 1
    دکتر محمدمهدی رشیدی
    استادیار پژوهشکده مدیریت منابع انسانی موسسه مطالعات بین المللی انرژی، دانشگاه صنعت نفت، آبادان، ایران
  • دکتر سعید عزیزی
    : 1
    دکتر سعید عزیزی
  • دکتر سید محمدرضا داودی
    : 1
    دکتر سید محمدرضا داودی
    دانشیار مدیریت، واحد دهاقان، دانشگاه آزاد اسلامی، دهاقان، ایران
  • دکتر مهدی کرباسیان
    : 1
    دکتر مهدی کرباسیان
    دانشیار
بدانید!
  • این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شده‌است.
  • مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه می‌کند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایش‌ها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامده‌است.
  • اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال