به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
مقالات رزومه

نگار ذیلابی

  • نگار ذیلابی*، هادی عالم زاده
    آرابسک (نقوش استیلیزه گیاهی و هندسی) گاه به عنوان شاخصه هنر اسلامی و از ابداعات تمدن اسلامی شمرده می شود؛ در مقابل این نظر، برخی از مورخان هنر، افزون بر خصوصیات دوره اسلامی، بر مآخذ پیش از اسلام آن، به ویژه مآخذ ساسانی و بیزانسی و انتقال سنت های فرهنگی پیشین هم اشاره کرده اند. در این پژوهش، علاوه بر این دو ماخذ، فرهنگ نبطی هم به مثابه گنجینه ای غنی از مضامین کهن تصویری، به عنوان ماخذی دیگر در زمینه نقش مایه های گیاهی آرابسک اسلامی لحاظ شده است. پرسش اصلی این پژوهش این است که بن مایه ها و نقوش گیاهی در آثار نبطی چه بوده و بر اساس شباهت های نقوش نبطی و اسلامی تا چه حد می توان نقوش نبطی را به عنوان ماخذی برای آرابسک اسلامی به شمار آورد؟ در این پژوهش با رویکردی بر پایه تاریخ فرهنگی و شواهد متنوع، به ویژه آثار مادی و گزارش های باستان شناسان و شباهت های آشکار فرهنگی موجود، نشان داده ایم که نقش مایه های نبطی را هم می توان در شمار خاستگاه های آرابسک به شمار آورد و بر این اساس و باتوجه به تعدد تبارهای تاریخی آرابسک، دیدگاه های ذات گرایانه و قدسی مدارانه سنت گرایان در محدود ساختن دامنه تفسیری این نقوش به هنر اسلامی، بازنگری جدی شده است.
    کلید واژگان: آرابسک, عربانه, هنر نبطی, نقوش گیاهی نبطی, هنر اسلامی
    Negar Zeilabi *, Hadi Alemzadeh
    Arabesque (stylized plant and geometric motifs) is sometimes considered as a feature of Islamic art and one of the innovations of Islamic civilization; On the other hand, some art historians, in addition to the characteristics of the Islamic period, have pointed out its pre-Islamic sources, especially the Sassanid and Byzantine sources and the transfer of previous cultural traditions. In this research, in addition to these two sources, Nabatean culture as a rich treasure of ancient pictorial themes has been included as another source in the field of Islamic arabesque plant motifs. The main question of this research is what were the motifs and plant motifs in Nabatean works and based on the similarities between Nabatean and Islamic motifs, to what extent can Nabatean motifs be considered as a source for Islamic arabesque? In this research, with an approach based on cultural history and various evidences, especially material artifacts and reports of archaeologists and obvious cultural similarities, we have shown that the Nabataean motifs can also be counted among the descendants of Arabesque, and on this basis, and considering the multitude of descendants The history of arabesque, the essentialist and mystical views of traditionalists in limiting the scope of interpretation of these motifs to Islamic art, are subjected to a serious revision.
    Keywords: Arabesque, Arabaneh, Nabatean Art, Nabatean Plant Motifs, Islamic art
  • نگار ذیلابی*، فوزیه لشنی

    جامعه علویان مصر قبل از استقرار فاطمیان اقلیتی قابل توجه بوده است. این پژوهش در پی پاسخ دادن به این پرسش است که علویان براثر چه زمینه ها، عوامل و انگیزه هایی از شهرهای مختلف جهان اسلام به مصر مهاجرت کرده و از بدو سکونت تا نیمه سده چهارم، چه تحولات سیاسی و اجتماعی را از سر گذرانده اند و سیاست های متقابل میان ایشان و طبقه حاکم تابع چه اهداف و انگیزه هایی بوده است؟ از پردازش داده ها چنین برمی آید که پیش از استقرار فاطمیان، سیاست والیان در قبال علویان، غیر مذهبی و عمدتا بر اقتضایات سیاسی، اجتماعی و سنت هایی عرفی استوار بوده است، چنان که بر خلاف تلقی رایج، علویان نیز جامعه ای یکپارچه با اهداف مذهبی، قومی یا سیاسی مشخص نبوده اند: حسنیان بیش از خویشان حسینی و جعفری اهل تعامل و سازگاری سیاسی بودند و در دوره های مختلف والیان اموی و عباسی، زیر پوشش تقی مترصد فرصت های همکاری و سازش با دستگاه حاکم بودند، چندان که توانستند ضمن انتفاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، در زمان مقتضی زمینه پیروزی خویشان فاطمی خود را نیز فراهم آورند.

    کلید واژگان: شیعیان مصر, علویان مصر, مهاجرت شیعیان به مصر, حسنیان, حسینیان, زیدیان
    Negar Zeilabi*, Fuzieh Lashani

    Egypt’s Alawite community was a noteworthy one before Fatimids established themselves in Egypt. This paper aims to find out what factors and motives made Alawites immigrate to Egypt from various cities of the Muslim World. Finally, it tries to see what objectives and motives contributed to the bilateral policies between Alawites and the ruling class. Examining the data from variegated historical sources indicate that the policy implemented by rulers and governors vis-à-vis Alawites was not of a religious nature before Fatimids began to take root in Egypt. Rather, it was mainly based on the political, social and secular traditions. Contrary to popular belief, Alawites did not form a monolithic society with certain religious, ethnic or political purposes. Hasanids, for instance, were more precautious than their Husainid or Jaʿfarid relatives. In various periods, Hasanids sought to cooperate and reconcile with the ruling system, and with Umayyad and Abbasid governors under the cover of taqiya (precautionary dissimulation of religious belief and practice). They were thus able to both partake of the political, economic and social benefits and pave the way, in propitious moments, for their Fatimid relatives to take power.

    Keywords: Egypt’s Shia Muslims, Egypt’s Alawites, Shia Muslims’ immigration to Egypt, Hasanids, Husainids, Zaydis
  • مرضیه محصص*، نگار ذیلابی
    پیوند ناگسستنی حدیث و تاریخ، زمینه ساز کارایی هر یک در سنجش دیگری به شمار می آید. در این راستا، کاوش های حدیث پژوهان و تاریخ پژوهان، دربردارنده گزاره های ناهمسازی در ترسیم هویت معاویه، نخستین حاکم اموی است. در پژوهش حاضر با رویکرد نشانه شناسی اجتماعی، با تاکید بر فرآیند معناپردازی در بستر اجتماع و فرهنگ، این پرسش اصلی مطرح شده است که در نامه های امام علی (ع) به معاویه، از مجموعه نشانگان زبانی و محتوایی، چه نشانه هایی برای ترسیم شخصیت معاویه به کار گرفته شده و بر اساس این مجموعه نشانگان، هویت دینی و تاریخی معاویه چگونه قابل شناسایی است؟ از منظر نگارندگان، نامه های امام علی (ع) دارای ظرفیت بسیار مناسبی برای بررسی های نشانه شناسی اجتماعی است و بازتاب روشن و جامعی از مسایل عصر امام (ع) ارایه می دهد. حضرت علی (ع) با بهره گیری از نشانه های اجتماعی در جنبه های مختلفی، به تحلیل رمزگان هویتی معاویه پرداخته و با عرضه یک نظام بازنمایی هویتی، زمینه دستیابی مخاطبان به تصویر روشنی از هویت معاویه را فراهم نموده است. بررسی گویای آن است که گزینش های هدفمند امام (ع) در نامه های نهج البلاغه، از نشانگان دینی، نشانگان فرهنگ عربی و نشانگان ادبی، خوانش نوینی از رخدادهای تاریخی ارایه می دهد و منبع موثقی برای سنجش گزاره های متناقض تاریخی محسوب می شود.
    کلید واژگان: نشانه شناسی اجتماعی, امام علی (ع), نهج البلاغه, معاویه
    Marzieh Mohases *, Negar Zeilabi
    The unbreakable bond between hadith and history paves the way for the efficiency of each in order to measure the other. In this regard, the explorations of the hadith and history scholars have included incompatible propositions in the drawing of Muawiyah's identity, the first Umayyad Caliphate. In the present study with the approach of social semiology, with emphasis on the process of meaning-making in the context of community and culture, the main question raised is in Imam Ali's letters to Muawiyah, regarding the set of linguistic and content symbols, what are the symbols to draw Muawiyah's personality used and based on this set of symbols, how can the religious and historical identity of Muawiyah be identified? From the authors' point of view, the letters of Imam Ali (AS) have a very good capacity for studying social semiology and provide a clear and comprehensive reflection on the problems of Imam Ali's era. Imam Ali (AS) has analyzed Muawiyah's identity codes using social symbols in various aspects and provided the context of audience access to a clear picture of Muawiyah's identity by providing an identity representation system. The study indicates that the purposeful selections of Imam Ali (AS) in the letters of Nahj al-Balaqah provide a new reading of historical events according to religious, Arab culture and literary symbols and are considered as the reliable sources of measuring contradictory historical propositions.
    Keywords: Social Semiology, Imam Ali (AS), Nahj al-Balaqah, Muawiyah
  • نگار ذیلابی*، مرضیه محصص
    روایات ملامت گرایانه درباره زنان در نهج البلاغه، عمدتا با خارج سازی متن از زمینه تاریخی خود با شرایط و دیدگاه های مدرن امروزی قیاس می شود که در تقابل با دیدگاه های مدافع حقوق زنان، به عنوان بخشی از سنت اسلامی- شیعی ناسازگار با این دیدگاه های مدرن، تلقی می گردد. در این پژوهش افزون بر این که نشان داده شده بسیاری از گزاره های نکوهش گرایانه مربوط به زنان در نهج البلاغه فاقد اسناد معتبر است؛ این نتیجه به دست می آید که محتوای این گزاره ها با انبوهی از گزاره های مشابه در متون ادبی سده چهارم به بعد انطباق دارد و این دیدگاه های ملامت گرانه درباره زنان، با توجه به اقتضائات و شرایط فرهنگی مقارن با عصر تدوین نهج البلاغه در سده چهارم، قابل فهم، پذیرفتنی و هم سو با ذهنیت های عامی است که در بسیاری از متون ادبی و تاریخی عصر تدوین نهج البلاغه و پس از آن تا سده های متمادی، بازتاب و استمرار یافته است. بر اساس این فرضیه از منظری برون دینی، این گزاره های نکوهش گرایانه از الحاقات متاخر در عصر تدوین نهج البلاغه تلقی شده و بر این مبنا با تاکید بر روش هم سنجی بینامتنی (ارزیابی متون مشابه) و با رویکرد تاریخ فرهنگی جدید، زیر شاخه تاریخ ذهنیت، تلاش شده است، شواهد، زمینه ها و نیز ذهنیت های فرهنگی درباره زنان، در نهج البلاغه و شروح آن و متون متنوع ادبی و تاریخی تا سده هفتم بررسی و تحلیل شود و شباهت ها و افق های هم تراز این متون با این گزاره های نهج البلاغه نمایان گردد.
    کلید واژگان: نهجالبلاغه, زنان, زن ستیزی, تاریخ ذهنیت
    Negar Zeilabi *, Marziye Mohases
    The misogynous narratives that were reflected in Nahj ul-Balāgha, are typically understood as such by decontextualizing the statements and embedding them in the modern framework. Given the incongruity between the traditional statement and the feminist viewpoints of the modern era, the statements- as part of Islamic and especially, Shiite tradition- are inconsonantly compared with the modern outlooks. The present paper shows that many of those statements regarding women in Nahj ul-Balāgha are not buttressed by any reliable evidence as well as the content of those statements could  be traced in the bulk of similar statements in the literary works written after the fourth century A.H. Moreover, given the cultural circumstances of the time that  Nahj ul-Balāgha was embedded in,  those attitudes towards women are intelligible and also they were accepted and considered to be consonant with the popular mentalities wrought into the historical and literary works contemporary with compiling Nahj ul-Balāgha and those composed in the subsequent centuries. To expound this hypothesis, attempts are made to analyze the evidence, context as well as cultural mentalities about women in Nahj ul-Balāgha, and its exegeses and sundry literary and historical texts produced up to the 6th/12th century in order to compare those texts with the former. The approach is non-confessional 
    Keywords: Nahj ul-Bal?gha, women, misogyny, history of mentality
  • نگار ذیلابی
    آهنگری، فرآوری ادوات و ابزارها از آهن، یکی از پرکاربردترین مهارت های بشر برای تامین ادوات و ابزارهای لازم در زندگی روزانه و نیز در فعالیت های نظامی و عمرانی بوده است. در این مقاله با بررسی طیف وسیعی از منابع تاریخی، ادبی و اجتماعی، الگوی شغل آهنگری در ساختار جوامع اسلامی و در بستر تاریخی با رویکرد توصیف غلیظ (توصیف پرجزئیات)،[1] بازجسته و استخراج شده است. استخراج الگوی عمومی شغل آهنگری با پژوهش ابعاد پدیداری آهنگری از جمله کارکردهای متنوع، ابزارها و ادوات کار، فضای حرفه ای (دکان آهنگری)، اخلاق حرفه ای، نظارت و احتساب آهنگران و درآمدهای اصلی و فرعی و پایگاه شغلی و جایگاه اجتماعی آنها صورت گرفته است. بر خلاف تصور، آهنگران با وجود تنوع وسیع در تولیدات و نیاز همه گروه های جامعه به محصولات شان، جزو اصناف پردرآمد نبوده اند و اعضای این صنف اغلب از گروه های فرودست جامعه به شمار می آمده اند.
    کلید واژگان: آهنگر, دکان آهنگری, آهن, مشاغل, اصناف
    Negar Zeilabi *
    Blacksmithing, as an instrumental skill since the dawn of humanity, supplied the necessary instruments in the daily life as well as military and civil activities. Examining a wide range of historical, literary and social sources, the present paper draws the scheme of blacksmithing in the structure and context of the traditional Muslim world. The method employed for this purpose is ‘thick description’. This task is undertaken by depicting the general scheme of the profession and investigating the phenomenal aspect of that, such as its various functions, the instruments, the workplace, professional ethics, monitoring and payment of the professional, main and subsidiary income and professional base and social status. Despite the high diversity of productions and demands of various groups of society,the profession was not high-paying and those belonging to this guild were the lower classes in the Muslim world.
    Keywords: blacksmith, blacksmithing, iron, professions, guilds
  • نگار ذیلابی، بهرام کارجواجیرلو *
    مالیات جزیه در مصر سده نخستین اسلامی، از جمله مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر مناسبات اجتماعی والیان مسلمان و اتباع ذمی بود. شرایط و اقتضاءات اخذ جزیه، قوانین و نحوه هزینه کرد و دیگر مسائل مربوط به آن هر دو سوی این معادله یعنی ذمیان و حاکمیت اسلامی را متاثر می ساخت. در این پژوهش بر اساس روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد تاریخ اجتماعی، کارکردهای متنوع اجتماعی جزیه در مصر سده نخستین اسلامی بررسی شده است. در مواردی نشان داده شده که چگونه اقتضائات جزیه، نتایجی چون تغییر والیان و یا شورش ها و نارضایی های عمومی در میان اتباع ذمی را به دنبال داشته است.
    کلید واژگان: جزیه, مصر, والیان, مصر سده نخستین اسلامی, اهل ذمه
    Negar Zeilabi, Bahram Karju *
    One of the important financial resource tax in the tax system of Islam. This type of tax in Egypt, many developments were the prime causes social and political evolution taxes in this period as well as political, social and economic change governors and the financial relationship governors of the Caliphate and also how to impose taxes and obtaining Egypt and other changes in the financial resources of the community have the greatest impact. The consequences of changes in financial resources can be said that these changes will have the greatest impact upon the subjects and citizens left the government and caused riots and protests, some are social.
    Keywords: tax, Egypt, Governor, the first century of Islam
  • نگار ذیلابی*
    گزارش های منابع اسلامی درباره ریاست جامعه یهودیان ذمی(راس الجالوت)، بیش از وجه صدق و کذب آن، نشان از زاویه دید جوامع مسلمان و ذهنیت های آنها درباره اقلیت های یهودی بوده است که از منظر تاریخ فرهنگی و اجتماعی به عنوان مساله مقاله حاضر انتخاب شده است. در این مقاله با بررسی انتقادی و بازنمایی داده های منابع اسلامی درباره راس الجالوت تلاش شده است بر اساس روش بافتارمندسازی مجموع داده ها، ذهنیت مسلمانان نسبت به این مقام یهودی نشان داده شود. خواننده خواهد دید که مسلمانان، مقام راس الجالوت را مقامی علمی مذهبی و عالی رتبه و در عین حال رازآمیز و مرتبط با قدرت های غیرمعمول مثل قدرت پیش گویی تلقی می کردند. تکرار روایاتی درباره پیش بینی شهادت حسین بن علی از سوی راس الجالوت و ملامت مسلمانان در باب کشتن فرزند پیغمبرشان و یا گزارش مناظرات علمی امامان شیعه با مقام راس الجالوت علاوه بر نشان دادن جایگاه مهم علمی آن، تا حدی نشان دهنده فضایی همدلانه میان جوامع متقدم شیعی با جامعه یهودی بوده است.
    کلید واژگان: یهودیان, راس الجالوت, یهودیان و شیعیان, تشکیلات اداری اهل ذمه, منابع اسلامی
  • نگار ذیلابی
    یهودیان در سحر و انواع مختلف فنون و روش های آن تبحر داشتند و در فرهنگ جوامع مسلمان هم با ویژگی رازآمیزی ساحرانه و توانایی های فراطبیعی جادوگرانه شناخته می شدند. از انواع مختلف سحر، طلسمات در جوامع یهودی و مسلمان رواج بیشتری داشت و پایه و اساس اصلی آن را تصاویر انسانی و حیوانی شکل می داد. با توجه به چنین جایگاهی، بازشناسی طلسمات مصور یهودیان در میان فرهنگ اسلامی مسئله ی مقاله ی حاضر است. پرسش این است که ریشه ها و اشکال طلسمات مصور در فرهنگ یهودیان جوامع مسلمان چیستند؟ برای پاسخ، بر اساس رویکرد تاریخ فرهنگی، شواهد مختلف به کارگیری صورتگری در طلسمات یهودی در منابع متقدم یهودی و اسلامی بررسی شده و تداوم آنها در جوامع یهودیان ذمی ساکن سرزمین های اسلامی نشان داده شده است.
    کلید واژگان: سحر, طلسمات مصور, صورتگری, یهودیان, ذمیان
    Negar Zeylabi
    Jews were well-known in spell and its various types and techniques, and they were known as magical secrets and magical supernatural abilities in Muslim societies’ culture. From the various types of magic, spells were more prevalent in Jewish and Muslim societies, and its basis was human and animalistic images. Considering such position, the recognition of Jewish pictorial spells in Islamic culture is the subject of this article. The question is what are the origins and forms of illustrated spells in the Jewish culture of Muslim societies? To answer, based on the cultural history approach, various evidences of the use of illustration in Jewish tales have been investigated in Jewish and Islamic sources and their continuity in the Jewish communities of the dwellers of Islamic lands has been shown
    Keywords: Spell, Illustrated Spells, Illustration, Jews, Dhimmis
  • بهرام کارجواجیرلو *، نگار ذیلابی
    مکوس (ضرائب گمرکی) ، مالیات ویژه واردات و صادرات کالاهای تجاری، یکی از منابع مهم مالی دوره والیان (19254 ق) مصر بود. در دوره حاکمیت والیان مسلمان، مالیات مکوس، متاثر از قوانین مالیاتی مصر دوره بیزانسی، در شمار مالیات های رایج پذیرفته شد و با تغییر و تحولاتی تداوم یافت. والیان برای بهره برداری بیشتر از عوائد صادرات و واردات، در رونق تجارت خارجی و ایجاد بنادر و رونق آن ها می کوشیدند. در این نوشتار، بر اساس منابع متقدم، با روش توصیفی تحلیلی، قوانین مرتبط با مکوس در دوره والیان مصر و چگونگی تاثیر آن بر نظام اقتصادی مصر بررسی شده است.
    کلید واژگان: تجارت, مصر دوره والیان, مالیات, مصر اسلامی, عاشر, ماکس, مکوس
    Bahram Karju *, Negar Zeilabi
    Mukus tax (customs duty), a type of special tax on the import and export of commercial goods, was an important financial resource for governors in Egypt (19-254 AH/ 640-868 CE). The Mukus tax initiated by the Byzantine tax law of Egypt was adopted and applied in a modified form under the Muslim governors’ rule. The governors tried to capitalize on the proceeds of import and export, improve foreign trade and set up ports and to make them economically prosperous. Drawing on earlier sources, the study will examine the law associated with Mukus tax under Egyptian governors, the similarity of the mucus system with other systems like ʿushūr and how it affected Egypt’s economic system.
    Keywords: Mukus, ?Ush?r, Trade, Islamic Egypt, Taxation
  • نگار ذیلابی*
    حرمت تصویرگری در اسلام یکی از پیش فرض های مسلم پژوهشگران تاریخ هنرهای اسلامی است. در این پژوهش این پرسش اصلی مطرح است که تصور و ذهنیت مسلمانان نخستین از مبحث تصویر(نقش، تمثال) و به طور عام مقوله صورت و صورتگری (حیوانی و انسانی) چه بوده است که بر اساس آن، پرداختن به صورتگری از جانب شارع ممنوع شده بوده است؟ در این نوشتار، بر اساس منابع اصلی نشان داده شده که ذهنیت مسلمانان از تصویر و صورتگری در سده های نخستین اسلامی _مسبوق بر ذهنیتی کهن در تمدن های ایران و مصر و فلسطین باستان_ عمدتا تصاویری بوده که در جادوگری و طلسمات به عنوان یکی از عناصر اولیه به کار می رفته است؛ بر این اساس، تحریم صورتگری مخالفت با ساحران و طلسم کاران بوده است نه به معنای ناسازگاری با هنرهای تجسمی؛ و می توان گفت در کنار موضع صریح قرآن در برابر شرک و بت پرستی، شکل گیری و تداوم آموزه حرمت صورتگری در اسلام با این ذهنیت فرهنگی هم مرتبط بوده است.
    کلید واژگان: صورتگری, هنرهای اسلامی, فقه و هنر, سحر, جادو, طلسم
    Negar Zeylabi*
    Aniconism in Islam is an incontrovertible presumption for the researchers of Islamic arts. The main question of this study is that what the imagination and interpretation of Muslims, in the early centuries, was about figural images which caused aniconism in Islam. The present paper shows that the permanence of the verdict seems to be associated with the cultural conception of magic and talismans which was rooted in the old civilizations such as Iran, Egypt and ancient Palestine. The main hypothesis is that the relation between image-making and the magic and talismans was one of the most important social factors that caused the reaction of Muslim jurists and scholars to the issue and subsequently led to the persistence of aniconism in the middle centuries. Therefore, it can be stated that Islam’s opposition to figural images was not from an aesthetic standpoint but along with the Quran’s stand against polytheists and idolaters, was because of that cultural conception of magic and talisman.
    Keywords: image, making, Islamic arts, human figures, animal figures, magic, talismans
  • نگار ذیلابی *
    حرفه عصاری/ معصره از مشاغل مهم و پربسامد در مناطق مختلف جهان اسلام بود که روغن گیری از دانه های روغنی برای مصارف غذایی، صنعتی، سوخت و دارو، از اصلی ترین کارکردهای آن به شمار می رفت. در این مقاله با بررسی طیف وسیعی از منابع تاریخی، ادبی و اجتماعی، الگوی شغل عصاری در ساختار و بافتار جهان سنتی اسلامی، در بستر تاریخی با رهیافت توصیف غلیظ (توصیف پرجزئیات) بازجسته و استخراج شده است. استخراج الگوی عمومی شغل عصاری با پژوهش ابعاد پدیداری آن از جمله کارکردهای متنوع، ابزارها و ادوات کار، فضای حرفه ای (دکان عصاری)، اخلاق حرفه ای، نظارت و احتساب عصاران و درآمدهای اصلی و فرعی و پایگاه شغلی و جایگاه اجتماعی آنها صورت گرفته است. عصاران به سبب تنوع وسیع در تولیدات و نیاز گروه های مختلف جامعه به محصولات شان، جزو اصناف پردرآمد بوده اند و اعضای این صنف را در جهان اسلام اغلب گروه های ثروتمند تشکیل می داده اند.
    کلید واژگان: عصاری, معصره, روغن کشی, کارگاه عصاری
    Negar Zeilabi *
    The profession of degreasing used to be an important and regular profession in the various parts of the Muslim world. Degreasing was most importantly used in the following areas: food, industry, as flammable substance and for medical purposes. Examining a wide range of historical, literary and social sources, the paper draws the scheme of degreasing profession in the structure and context of the world of Islam. The method employed for this purpose is ‘thick description’. This task is undertaken by depicting the general scheme of the profession and investigating the phenomenal aspect of the profession, like its various functions, the instruments of the task, the workplace, professional ethics, monitoring and payment of the professional, his main and subsidiary income, professional base and social status. Due to the tremendous variety of production and the demands of various groups of society for their production, the profession was high-paying and practitioner of this guild was considered to be affluent in the Muslim world.
    Keywords: degreasing, a???r? ma ?ara, degreasing workshop
  • نگار ذیلابی
    اصطلاح رعیت در منابع اسلامی در سه حوزه معنایی استفاده شده است: قدیم ترین و فراگیرترین کاربرد واژه رعیت به معنای زیر دستان حاکم شناخته و رایج بوده است. این معنای اصطلاحی بر اساس معنای لغوی «رعی» به معنای چوپانی و چراندن دام ها، ناظر به سنتی کهن است که بر اساس آن تصویر حاکم به مثابه چوپان مردم وجود داشته است. رعیت در این معنا محمل بحث ها و آموزه های بسیاری در ادبیات اسلامی به ویژه در سیاست نامه ها، کتب آداب الملوک و نیز اسناد و نامه های دیوانی ده قرن اولیه اسلامی بوده است. از آن روی که رعایا حق دخالت در امور سیاسی و نظامی را نداشتند به تدریج کاربرد دوم رعیت به معنای اتباع غیر نظامی در ادبیات و تشکیلات اسلامی رواج یافت. در بسیاری از منابع دوره اسلامی به ویژه در سرزمین های مرکزی و شرقی اسلامی این واژه را بر طبقاتی از اتباع سلطان اطلاق می کردند که مجاز به حمل سلاح نبودند. همین معنا از رعیت به ویژه در تشکیلات صفویه و عثمانی رواج یافت و رعیت/رعیتی به عنوان اصطلاحی دیوانی در مقابل لشکر/لشکری و عسکر/عسکری به کار می رفت. معنای سوم رعیت در سرزمین های مرکزی و شرقی و به ویژه بعد از قرن دهم درباره اتباع تولیدکننده-مالیات دهنده غالبا کشاورز- کاربرد و رواج داشت. در بخش های بزرگی از جهان اسلام تولید کشاورزی بر مبنای نظام ارباب-رعیتی انجام می گرفت و رعیت عمده ترین نیروی فعال کار در این نظام بود. در این نوشتار ضمن توضیح و تبیین این سه حوزه معنایی، تطور تاریخی این اصطلاح در متون اسلامی مرتبط و نیز قشربندی رعایا در تشکیلات اسلامی مورد توجه قرار گرفته است.
    کلید واژگان: رعیت, رعایا, اتباع غیرنظامی, نظام ارباب, رعیتی, تشکیلات اسلامی
    Ra’iyyat, is used in three semantic fields in Islamic resources: it’s oldest and the most pervasive usage was known as one subordinates a ruler. This colloquial sense, based on the literal meaning of the word ra’i defined as shepherding and pasturing cattle, refers to an ancient tradition according to which the image of a ruler was a resemblance of a shepherd who protect and guide the people. In this sense, raiyyathas been the subject for many discussions and teachings in Islamic literature, especially in the books such as Adab al-Muluk (the king’s manners) and also official documents and letters in the first ten centuries of Islamic era. Since ra’iyyat had no right to meddle in political and military affairs, the second application of the term ra’ iyyat, means civilians, became prevalent in the Islamic literature and administration. According to many Islamic resources,in central and eastern regions of Islamic world, particularly, this term referred to classes of the king followers who were not allowed to carry weapons. The same definition of ra’iyyat became particularly prevalent in Safavid and Ottoman administration and ra’iyyat was used as a governmental term vis-à-vis “army”. The third definition of ra’iyyat was used to refer to the producers, taxpayers and farmers that often lived in central and eastern regions after the tenth century. Agricultural productions in main parts of the Islamic world were carried out on the basis of landlordism system and so vassals were the most important workers. In this article, along with explaining and comparing these three semantic fields, the historical evolution of the term in the related Islamic texts and also classification of ra’aya in Islamic administration will be considered .
    Keywords: Raiyyat, Ra'āyā non, military subjects, landlordism system, Islamic Administration
  • نگار ذیلابی
    راس الجالوت/ راس جالوت رئیس جامعه یهودیان ساکن در سرزمین های شرقی و واسطه سیاسی و اداری میان حکومت ها و اتباع یهودی آن ها بود. این منصب در دوره ساسانیان دارای تشکیلات سیاسی و اداری منسجمی بود و پس از اسلام هم در ساختار تشکیلاتی حکومت های اسلامی تداوم یافت. این نوشتار بر آن است تا پس از ارائه پیشینه ای از این نهاد در دوره ساسانیان، سیر تحول آن را در دوره اسلامی پی گیرد و بر اساس منابع اسلامی و یهودی تصویری از این نهاد، شامل نحوه انتخاب راس جالوت، آداب و رسوم بر تخت نشستن او، وظایف سیاسی، اداری و قضایی وی و مناسبات این نهاد با حکومت های اسلامی به دست دهد.
    کلید واژگان: یهودیان, ریاست یهودیان, رش گالوت, راس الجالوت
    Exilarch or Rosh Galut or ReishGaluta was the head of the Jewish Community in the Eastern regions and acted as the political and administrative moderator between the governments and their Jewish citizens. This post had an integrated political and administrative organization during Sassanian era and after that, it was also pursued in the basic structure of Islamic governments. This article provides a history of this institution in Sassanian era and then its evolution in the Islamic era and depicts an image of this institution including the mode of selecting the Exilarch, the customs of ascending the throne, his political, administrative and juridical duties and the way that this institution interacted with Islamic governments, based on the Islamic and Jewish resources.
    Keywords: Jewish, ReishGaluta, Exilarch
  • سیدجمال موسوی، نگار ذیلابی

    سیاست و عملکرد ابوعبدالله شیعی در دوره دعوت و دوره یک ساله استقرار او در قیروان با سیاست و عملکرد عبیدالله مهدی، نخستین امام و خلیفه فاطمی، در قبال اهل سنت متفاوت بود؛ ابوعبدالله در قبال آنان سیاستی توام با مدارا داشت، اما عبیدالله سیاست سختگیرانه و متعصبانه ای پیش گرفت. اعمال دو سیاست مختلف- صرف نظر از خصوصیات فردی عاملان آن- معلول شرایط و مقتضیات سیاسی و اجتماعی این دوره ها بود. سیاست ابوعبدالله متناسب با دوره دعوت، مبتنی بر جذب مخالفان، خاصه مخالفان مذهبی بود تا زمینه شکل گیری دولت جدید فراهم گردد؛ اما سیاست عبیدالله در جهت تثبیت حکومت جدید با تاکید بر هویت مذهب اسماعیلی آن بود.

    کلید واژگان: دعوت فاطمی, دولت فاطمی, ابو عبدالله شیعی, ابوالعباس, قاضی مروزی, عبیدالله مهدی, اهل سنت

    Two founders of Fatimid caliphates were Abu cAbd Allah al- Shici and cUbayd allah al- Mahdi. They had different behavior with their Sunni subjects in two different era, i.e., invitation time and then at the beginnings of the formation of the state in Ifriqiyya. Taking into consideration those policies and behaviors, this article shows that there is a significant difference between the former caliphate and the latter with regard to the status of Sunnites. While Abu cAbd Allah followed a policy of toleration towards the Sunnites, al-Mahdi was prejudiced against them. Apart from their individual characteristics, the obvious difference was a result of the socio-political conditions. Historians told that Abu cAbd Allah's policy was according to the necessities of the missionary or invitation period on which it was going to fascinate hearts of the religious opponents to pave the way for the formation of the new state, but cUbayd Allah's policy was aimed at stabilizing of the state by emphasizing on Ismacili identity.

    Keywords: Fatimid Invitation, Fatimid State, cAbd Allah alShici, Abu alcAbbas, Qadi Marwazi, cUbayd Allah alMahdi, the Sunnites
  • فرانتس روزنتال
    مترجم: نگار ذیلابی
    مقاله حاضر، مقدمه ی فرانتس روزنتال خاورشناس بزرگ آلمانی، بر کتابی است که وی در آن، تلاش نموده با جمع آوری قسمت هایی از آثار کلاسیک اسلامی، که در واقع ترجمه یا اخد و اقتباسی از آثار متقدم یونانی بودند، تاثیرات تمدن یونانی را بر فرهنگ اسلامی نشان دهد. هدف اصلی این اثر، توضیح کمیت و کیفیت آشنایی مسلمانان با میراث کلاسیک یونان و مجراهای متنوعی است که از طریق آنها این میراث بر تفکر غنی اسلامی در اعصار بعد موثر واقع شد...
    کلید واژگان: یونان, عربستان, هلنیسم, نهضت ترجمه, علوم
    Frans Rozntal
    The precent article is an introduction by Franz Rosenthal, the prominent German orientalist, on a book in which he has tried to compile parts of the classic Islamic words that are in fact translations or adaptions of prior Greek texts; in order to prove the influence of Greek civilization on Islamic culture. The objective of this work is to explain the extent of the quantity and quality of Muslim contact with the Greek Classic heritage and various channels through which that heritage influenced the progressive Islamic thought of the succeeding ages. In his analytical introduction - the present translation - Rosenthal discusses the general importance of Islam's contact with the Greek Classic heritage and insists that this contact must be considered as the beginining of a fundamental and fruitful change in the history of mankind. In this view, west central Arabia can be regarded as a part, though a very far off one, of ancient Helenistic world. Considering the cultural revolution in the Arabian Peninsula following the advent of Islam and the Translation Movement of early Islamic centuries, he emphasizes the historical significance of the Muslim's adaptation of the Greek Classic heritage.
  • نگار ذیلابی
    خزران، قومی ترک نژاد و ترک زبان بودند که در سده های هفتم تا دهم میلادی / اول تا چهارم هجری در شمال شرقی دریای سیاه و شمال غربی دریای مازندران حکومتی مستقل و مقتدر داشته اند. در منابع کهن اسلامی از شهرهای اتل، بلنجر و سمندر به عنوان تختگاه خزران یاد شده است. طبقه حاکم خزران در نیمه دوم قرن هشتم میلادی با انگیزه های سیاسی به آیین یهود گرویدند. در سده اول هجری تاریخ روابط خزران و مسلمانان در دو سوی شمال و جنوب کوه های قفقاز، شامل جنگ های مکرر و بی سرانجامی است که در سده دوم پس از تغییر کیش سران خزر و برقراری برخی روابط دوستانه با خلفای عباسی، از شدت درگیری ها کاسته شد اما همچنان تا فروپاشی دولت خزران به دست روس ها در قرن چهارم ادامه داشت. سیاحان و جغرافی نویسان مسلمان از جمعیت پرشمار مسلمانان در کشور خزران خبر داده اند. کوشش این نوشتار، به دست دادن تصویری روشن از تاریخ خزران با تاکید بر روابط ایشان با مسلمانان، بر اساس منابع کهن اسلامی و بازسازی اطلاعات پراکنده منابع درباره فرجام خزران است.
    کلید واژگان: خزران, ترکان اویغوری, اتل, دین یهود, جنگهای اعراب وخزران, روسها, باتوخان مغول, دشت قبچاق, ایل قجر
    Negar Zeilabi
    The Khazars were a nation of Turkic origin and language who from the 7th to lOth centuries A.D., Ist to 4th A.H., had a strong and independent state in the northeast regions of the Black Sea and the northwest areas of the Caspian sea. In early Islamic sources, the cities of Atel, Balenjar, and Samandar have been mentioned as different capitals of the Khazarian state. In the 2 nd half of the 8th century, the ruling class and the majority of the Khazars embraced Judaism, driven by political motives. In the Ist century A.H., relations between the Muslims and the Khazars were marked by endless and inconclusive wars on both sides of the Caucasus Mountains. Following the conversion of the Khazars to Judaism and the establishment of relatively cordial relations With the Abbasi khalifahs in Baghdad, though the intensity of these conflicts subsides, they sporadically continued until the conquest of the Khazars by the Russians in the 4 Th century A. H. Muslim travelers and geographers have given accounts of large populations of Muslims living in the country of the Khazars. The endeavor of this paper has been to portray a clear picture of the history of the khazars with an emphasis on their relations with the Muslims, based on ancient Islamic texts, and the reconstruction of the existing scattered information on the final fate of the Khazars.
  • نگار ذیلابی*
    مورخان بسیاری, پی درپی به موضوع شورش عباسیان به عنوان یکی از برجسته ترین ماجراهای تاریخ صدر اسلام پرداخته اند.(2) با این همه, هنوز پاسخ های قانع کننده ای به بسیاری از پرسش های مربوط به این موضوع داده نشده است و هم چنان برگه های ناگشوده از این تاریخ پرحادثه, پیش روی محققان و پژوهشگران قرار دارد. در این مقاله, با معرفی یکی از بزرگ ترین مبلغان این نهضت, بکیربن ماهان, سعی شده است نقش رهبری وی در هدایت نهضت, ابتدا در کوفه و سپس در خراسان به طور دقیق تری مورد توجه قرار گیرد و سیر وقایع در پرتو اطلاعاتی که منابع حول محور رهبری و نقش ویژه او به دست داده اند (با تإکید بر کهن ترین منابع و مآخذ موجود), پیش روی خوانندگان قرار گیرد. البته لازم به توضیح است که با مطالعه سرگذشت و نقش برگزیدگان و چهره های برجسته و به اصطلاح قهرمانان داستان, هرگز نمی توان به نموداری درست و علمی از یک جنبش دست یافت, بلکه بیشترهواداران فرودست یک نهضت هستند که ضمن ایفای نقش اصلی, ماهیت و مسیر کلی قیام را رقم می زنند. و متإسفانه منابع کهن و تاریخ نگاری سنتی همواره از بازشناسی انبوه فرودستان تن زده و تنها به بزرگان کم شمار پرداخته اند. با وجود این, نگارنده قصد تبیین ماهیت قیام و بررسی, ابعاد مختلف آن را ندارد, بلکه درپی ارایه برخی نکات ارزشمندی است که تعقیب زندگی سیاسی بکیر به دست می دهد. با این امید که این تحقیق زمینه و تمهیدی باشد برای بررسی و پژوهشی جدیتر.
    Negar Zeylabi *
    Member of the Encyclopedia of the world of Islam. Many historians have researched about Abbasides' rebellion, repeatedly, as one of the most important events of the early Islam. However,there are no convincing replies for numerous questions about this subject yet. And there are still a lot for the researchers to find out about in this regard. In this article, by introducing one of the greatest emissaries of this movement, Bokayr b. Mahan, It has been tried to examine the role of his guidance and leadership, more exactly, first in kufeh and then in khorasan. And after that it has been tried to acquaint the readers with the process of events according to the facts which the resources give us about the leadership and his special role (with an emphasis on the oldest sources). It should be mentioned, of course that, It is never possible to get correct and scientific information of a movement, by studying the story and the so-called heroes of the story. But in most cases these are the inferior supporters who play the basic role in a movement and determine its nature and its course. In additian unfortunately the old sources and traditional historiography have always avoided to recognize the numerous inferior people and have just paid attention to few famous and recognized characters. However, the writer does not want to clarify the nature of insurrection and examine its different aspects, but he tries to explaine some valuable points which can be obtained by following Bokayr's political life. By this article, the writer wishes to take the first step for a more serious research and examination.
فهرست مطالب این نویسنده: 17 عنوان
  • نگار ذیلابی
    ذیلابی، نگار
نویسندگان همکار
  • دکتر مرضیه محصص
    : 1
    محصص، مرضیه
    دانشیار دانشگاه شهید بهشتی دانشکده الهیات و ادیان
  • دکتر هادی عالم زاده
    : 1
    عالم زاده، هادی
    استاد تمام تاریخ و تمدن ملل اسلامی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
بدانید!
  • این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شده‌است.
  • مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه می‌کند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایش‌ها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامده‌است.
  • اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال