به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
مقالات رزومه

دکتر محمد رعنایی

  • محمد رعنایی، زهرا اختیاری*

    عناصر داستانی مهمترین ابزار برای روایت پردازی هستند، بسیارند روایت هایی که مضمون و موضوع مشترک دارند ولی راویان مختلف در زمان های گوناگون به شکل های متفاوت آنها را بازروایت کرده اند. حکایت «نرد بازی کردن طغانشاه» در قرن ششم توسط نظامی عروضی روایت شده است، بعد از آن دولتشاه سمرقندی در قرن نهم و در قرن دهم فخرالدین علی صفی آن را تکرار کرده اند. یکی از عواملی که باعث تغییر در روایت پردازی راویان مختلف از یک روایت می شود استفاده، عدم استفاده و یا نوع بهره گیری راویان از عناصر داستانی در روایت است. در این پژوهش سه روایت مذکور، از نظر ساختار روایت، شخصیت پردازی، صحنه پردازی و درونمایه با هم مقایسه شده اند. روایت های مذکور تفاوت هایی در شیوه های روایت پردازی دارند، این تفاوت ها به دلیل نوع به کارگیری عناصر داستانی در آنها است. در بررسی تحلیلی- مقایسه ای با استناد به روش کتابخانه ای و بر اساس شیوه یادداشت برداری، مشخص گردید حجم روایت چهارمقاله نسبت به دو روایت دیگر بیشتر است. شخصیت پردازی فقط در دو روایت نظامی و صفی دیده می شود که در روایت نظامی قویتر است. صحنه پردازی در هر سه روایت ضعیف است و نوع بیان درونمایه در سه روایت با هم فرق می کند. میزان و چگونگی کابرد عناصر داستانی باعث تغییر در نوع روایت پردازی می شود.

    کلید واژگان: روایت, چهارمقاله, لطایف الطوایف, تذکره الشعرا, عناصر داستانی
    Mohammad Ranaie, Zahra Ekhtiari *

    Story elements are the most important tools for narration,There are many narrations that have a common theme and subject But different narrators have narrated them in different ways at different times. The story of "Playing Backgammon by Taghanshah" in the sixth century has been narrated by a Nezami Aroozi After that, Dolatshah Samarkandi repeated that in the ninth century and in the tenth century by Fakhreddin Ali Safi.One of the factors that changes the narration of different narrators of a narrative is thenarrators' use, non-use or type of use of narrative elements in the narration. In this research, the three narrations have been compared in terms of narrative structure, characterization, staging and theme. These narrations have differences in narrative methods ,These differences are due to the type of narrative elements used in them.In an analytical-comparative study with reference to the library method and based on themethod of taking notes, it was found that the volume of the narration of the CHAHAR MAGHALE is more than the other two narrations.Characterization is seen only in two "Nezami" and "Safi" which is stronger in "Nezami" narration. The staging is weak in all three narrations and the type of theme expression is different in these three narrations.The amount and manner of use of narrative elements causes a change in the type of narration.

    Keywords: Narration, CHAHAR-MAGHALE, LATAYEFF AL- TAWAIF, TAZKERT-O-ALSHOARA, narrative elements
  • محمد رعنایی، زهرا اختیاری*
    فصیح خوافی (777-845ه.ق) کتاب مجمل فصیحی را در قرن نهم هجری نگاشت، غالبا هر اثری بهنوعی با آثار قبل و بعد از خودش در ارتباط است. آگاهی از ماخذ یک اثر به شناخت هر چه بهتر آن کمک میکند. یکی از راه های شناخت محتوا، ساختار و جایگاه یک اثر، پی بردن به میزان و چگونگی ارتباط آن با آثار قبل از خودش است. ترامتنیت نظریهای است که به انواع ارتباط بین متون با یکدیگر میپردازد. فصیح خوافی در بسیاری از موارد به منظور جلوگیری از اطاله کلام از ذکر منبع خودداری نموده؛ از جمله روایتهای وفات اسکافی و عصیان ماکان کاکوی که در شمار حوادث سال 386ه.ق بیان شدهاند. سوال پژوهش یافتن منبع خوافی در این دو حکایت و اثبات آن است. با تعمق در دو کتاب چهارمقاله و مجمل فصیحی و بررسی و مقایسه آن دو از نظر شباهتهای بینامتنی، مشخص گردید که سه حکایت چهارمقاله در مجمل فصیحی نیز ذکر شدهاند. وجود اشتباهات تاریخی مشترک، عبارتهای مشابه و جزییات مشترک بین دو روایت مجمل فصیحی در ذکر حوادث سال 386ه.ق و حکایتهای اول و دوم مقاله اول چهارمقاله، همچنین پیرامتنیت موجود در ماجرای پیشگویی خیام در مجمل فصیحی با حکایت هفتم از مقاله سوم چهارمقاله اثبات مینماید چهارمقاله که در قرن ششم هجری توسط نظامی عروضی نوشته شده، منبع فصیح خوافی در نگارش روایتهایی است که در ذکر حوادث سال 386 ه.ق در مورد اسکافی و ماکان آورده است
    کلید واژگان: مجمل فصیحی, چهارمقاله, ترامتنیت, اشتراکات
    Mohammad Ranaie, Zahra Ekhtiari *
    Fasih Khafi (777-845AH) wrote the Mojmal Fasihi book in the ninth centuryAH, often each work is somehow related to works before and after it. Knowing source of a work helps to know it better. One way to understand the content, structure and position of a work is to understand extent and how it relates to works before it. Transtextuality is a theory that deals with all kinds of relationships between texts. In many cases, Fasih Khafafi has omitted source in order to avoid prolonging speech. For example narrations of Scaffi's death and Makan Kakoi's rebellion which have been narrated in events of 386AH. research question is to find out source of Khafi in these two anecdotes and prove it. By contemplating two books of the Chahar Maghale and Mojmal Fasihi and examining and comparing two in terms of intertextuality similarities, it was determined that three anecdotes of the Chahar Maghale are also mentioned in Mojmal Fasihi. Existence of common historical errors, similar phrases and common details between two narrations of Mojmal Fasihi in mentioning events of 386AH, and first and second anecdotes of first Chahar Maghale article, as well as the paratextuality of Khayyam's prophecy in Mojmal Fasihi with seventh anecdote The third of the Chahar Maghale proves that Chahar Maghale written in the sixth centuryAH by Nezami Aroozi are source of Fasih Khafi in writing narrations that he mentions about events of 386AH about Scafi and Makan.
    Keywords: Mojmal Fasihi, Chahar Maghale, Transtextuality, Common
  • محمد رعنایی، زهرا اختیاری*

    چهارمقاله یا مجمع النوادر دربردارنده حکایت هایی است که بعضی از آنها منحصربه فرد است و در هیچ منبعی قبل از آن یافت نمی شود؛ اما بعد از چهارمقاله کتاب های بسیاری به این حکایت ها اشاره کرده اند. هر متنی به نوعی با متون پیش و پس از خود ارتباط دارد؛ فارغ از اینکه این ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم، آگاهانه یا ناآگاهانه و یا محدود یا نامحدود است. شناخت این ارتباط ها به ما کمک می کند تا متن را از مسیر آبشخورهای آن بهتر بشناسیم. گفت وگومندی و ترامتنیت نظریه هایی است که به بررسی ارتباط بین متون با آثار پیش و پس از خودشان می پردازد. گفت وگومندی با توجه به ویژگی اجتماعی بودن انسان به ارتباط بین همه نظام های زبانی، نوشتاری، تصویری و غیره می پردازد. توجه و علاقه انسان به تاریخ و استفاده از تجربه گذشتگان برای زندگی بهتر، برمبنای همین ویژگی بینامتنی او استوار است. این مقاله بر آن است که تذکره های قرن نهم هجری را بررسی کند تا میزان ارتباط این متون با چهارمقاله مشخص شود. به این منظور ابتدا شش تذکره قرن نه بررسی و سپس اشتراکات موجود بین آنها و چهارمقاله در حوزه های واژگان، عبارت یا جمله، حوادث، زمان و مکان تبیین می شود. از میان تذکره های قرن نه، چهار تذکره در حوزه های بحث شده به ویژه حوادث با چهارمقاله ارتباط دارند. این تذکره ها به ترتیب میزان ارتباط با چهارمقاله عبارت است از: مجمل فصیحی، تذکرهالشعرا، بهارستان و روضهالصفا.

    کلید واژگان: چهارمقاله, ترامتنیت, گفت وگومندی, تذکره, قرن نهم هجری
    Mohammad Ranaie, Zahra Ekhteyari *

    Chahar Maghaleh or Majmaol Navader contains anecdotes, some of which are not found in any former sources. After Chahar Maghaleh, many books have mentioned anecdotes. Each text is somehow related to the texts before and after it in terms of whether the connection is direct or indirect, conscious or unconscious, and limited or unlimited. Understanding such connections helps us to better understand the text through its sources. ‘Dialogue and intertextuality’ is a theory examining the relationship between texts and works before and after them. Dialogue deals with the relationship between all systems of language, writing, image, etc., according to the social nature of human beings. Man's interest in history and the experience of the past for a better life is based on the intertextual characteristic. The present study examines the memoirs of the ninth century AH to determine the relationship among six biographies and Chahar Maghaleh. For this purpose, first, six ninth-century AH biographies were examined. The related memoirs were Majmal Fassihi, Tazkereh al-Shoara, Baharestan, and Roza al-Safa. Then the commonalities between them and Chahar Maghaleh in the fields of vocabulary/words, phrases or sentences, events, time, and places were examined. Among the ninth-century memoirs, four were related to Chahar Maghaleh in the areas under discussion, especially events.

    Keywords: Chahar Maghaleh, Intertextuality, dialogism, Tazkereh, ninth century AH
  • محمد رعنایی*، عاطفه زارعی
    داستان جزو جدایی ناپذیر بشر از آغاز تا کنون بوده است. بعضی از جوامع تحت تاثیر فرهنگ شان جایگاه و ارزش بالایی برای داستان قایل شده اند، اما برخی آن طور که باید به آن نپرداخته اند. در این مقاله ضمن بررسی تنوع داستان های دفاع مقدس (1367-1359ه .ش) به بیان برخی از ویژگی های اختصاصی آنها پرداخته شده است. همچنین دیدگاه امام خمینی و آیت الله خامنه ای به این مقوله مورد بررسی قرار گرفته است. سپس با توجه به استقبال اندک خوانندگان از داستان های دفاع مقدس راهکارهایی برای روی آوردن هر چه بیشتر مردم به این داستان ها ارایه شده است، البته لازم به ذکر است که در سال های اخیر توجه به ادبیات دفاع مقدس روند رو به رشدی داشته است اما مطلوب به نظر نمی رسد. برای رسیدن به حد مطلوب مسایلی از قبیل مخاطب، موضوع، معرفی و نقد صحیح و درست در مورد این داستان ها را باید جدی گرفت. در این مقال از روش کتابخانه ای استفاده شده، داستان ها و رمان های مختلفی که در مورد دفاع مقدس نوشته شده اند با عنایت به دسته بندی خاصی مورد مطالعه مقایسه ای قرار گرفتند. در دسته بندی آثار داستانی دفاع مقدس به مسایلی از قبیل موضوع، مخاطب، سبک و مقبولیت توجه شده است. در پایان برای نمونه به معرفی چهار مورد از برجسته ترین رمان های دفاع مقدس که به نظر می رسد موفق تر بوده اند، پرداخته شده است.
    کلید واژگان: ادبیات داستانی, دفاع مقدس, نقد
    Mohmmad Ranaie *, Atefeh Zareie
    The story has been an integral part of mankind since the beginning. Some communities have been affected by their preferences and high values for the story, but some do not look at it as they should. In this paper, the review of the diversity of holy defense stories (1988 - 88). on the other hand, some of their specific characteristics have been addressed. Ayatollah Khomeini " s vision of Ayatollah Khomeini and Ayatollah Khamenei has also been studied. it is noted that in recent years, the attention has been given to the literature of the sacred defense literature, but it does not seem desirable. To achieve the desired limit of issues such as the addressee, subject, introduction, and proper critique of these stories must be taken seriously. The end of the sample is to introduce four of the most prominent of the most prominent Holy Grail novels that seem
    Keywords: Fictional literature, Scared Defense, Critique
فهرست مطالب این نویسنده: 4 عنوان
  • دکتر محمد رعنایی
    رعنایی، محمد
    دانش آموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران، دانشگاه فردوسی مشهد
بدانید!
  • این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شده‌است.
  • مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه می‌کند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایش‌ها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامده‌است.
  • اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال