به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

a. abdi

  • مصطفی کاظمی، احمد عبدی *، جواد مهربانی، علیرضا براری
    زمینه و هدف

    بیماری کبد چرب غیرالکلی(NAFLD) یکی از علل اصلی بیماری مزمن کبدی در سراسر جهان است. نشان داده شده که اختلال در عملکرد میتوکندری ارتباط نزدیکی با NAFLD دارد. لذا هدف از این پژوهش تعیین و بررسی اثر تمرین تناوبی و امگا 3 بر بیوژنز میتوکندری بافت کبدی موش های کبد چرب غیرالکلی بود.

    روش بررسی

    در این مطالعه تجربی که در سال 1401 در دانشگاه آزاد آمل انجام شد، 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با میانگین وزنی 82/7 ± 98/156 گرم در پنج گروه کنترل سالم(CN)، بیمار(NAFLD)، بیمار تمرین(TRNAF)، بیمار مکمل(SUPNAF) و بیمار تمرین مکمل(TRSUPNAF) قرار گرفتند. گروه های مکمل، طی دوره مداخله روزانه 1 گرم امگا3(به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) را به صورت خوراکی دریافت کردند. برنامه تمرین تناوبی شامل دویدن روی تردمیل با سرعت 2814 متر در دقیقه، پنج روز هفته به مدت هشت هفته اجرا شد. میزان بیان گیرنده فعال کننده تکثیر پروکسی زوم گاما هم فعال ساز1 آلفا، فاکتورهای تنفسی هسته ای 1، فاکتور رونویسی A میتوکندری و سیرتویین 3 به روش ریل تایم پی سی آر اندازه گیری شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری آنالیز واریانس یک طرفه و تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    القای کبد چرب غیر الکلی باعث کاهش بیان گیرنده فعال کننده تکثیر پروکسی زوم گاما هم فعال ساز1 آلفا، فاکتورهای تنفسی هسته ای 1، فاکتور رونویسی A میتوکندری و سیرتویین 3 شد (0001/0=p). بیان گیرنده فعال کننده تکثیر پروکسی زوم گاما هم فعال ساز1 آلفا، فاکتورهای تنفسی هسته ای-1، فاکتور رونویسی A میتوکندری و سیرتویین 3 در گروه های بیمار تمرین (به ترتیب؛ 041/0=p، 048/0=p، 043/0=p و 035/0=p)، بیمار مکمل (به ترتیب؛ 044/0=p، 042/0=p، 037/0=p و 033/0=p) و بیمار تمرین مکمل (به ترتیب؛ 0001/0=p، 0001/0=p، 0001/0=p و 0001/0=p) نسبت به بیمار و هم چنین بیمار تمرین مکمل نسبت به گروه بیمار تمرین (به ترتیب؛ 041/0=p، 040/0=p، 039/0=p و 043/0=p) و بیمار مکمل (به ترتیب؛ 038/0=p، 046/0=p، 046/0=p و 045/0=p) افزایش معنی داری داشت.

    نتیجه گیری

    داده های حاضر نشان داد که تمرین ورزشی و هم چنین امگا3 در شرایط NAFLD قادر به تعدیل بیوژنز میتوکندری از طریق افزایش در ژن های موثر در این مسیر است. هم چنین ترکیب فعالیت ورزشی تناوبی و مکمل سازی امگا3 دارای اثرات هم افزایی بوده است.

    کلید واژگان: فعالیت ورزشی, امگا3, بیوژنز میتوکندری و کبد چرب غیر الکلی
    M Kazemi, A Abdi *, J Mehrabani, A Barari
    Background & aim

    Non-alcoholic fatty liver disease(NAFLD) is an important cause of chronic liver disease worldwide. Mitochondrial dysfunction has been proven to be closely associated with NAFLD. The aim of the present study is to investigate the effect of interval training and omega-3 on mitochondrial biogenesis in liver tissues of NAFLD rats.

    Methods

    In the experimental study conducted in 2022 at Amol Azad University, 40 male Wistar rats (mean weight 156.98±7.82) were divided into 5 groups: Control-Normal (CN), NAFLD, NAFLD-Training (TRNAF), NAFLD-Supplement (SUPNAF) and NAFLD-Training-Supplement (TRSUPNAF). The supplement groups received 1 g of Omega-3 (per kg of body weight) orally during the intervention period. Interval training program including running on treadmill with a speed of 14-28 meters per minute, was performed 5 days a week for eight weeks. The genes expression of Peroxisome proliferator-activated receptor-γ coactivator 1-α (PGC-1α), Nuclear respiratory factor 1 (Nrf1), Mitochondrial transcription factor A (Tfam) and Sirtuin 3 (SIRT3) were measured by Real Time PCR. Data were analyzed by one-way analysis of variance and Tukey post hoc test at the P<0.05.

    Results

    Induction of NAFLD decreased the expression of PGC-1α, Nrf1, Tfam and SIRT3 (p=0.0001). The expression of PGC-1α, Nrf1, Tfam and SIRT3 was significantly increased in TRNAF (p=0.041, p=0.048, p=0.043 and p=0.035 respectively), SUPNAF (p=0.044, p=0.042, p=0.037 and p=0.033 respectively) and TRSUPNAF (respectively, p=0.0001, p=0.0001, p=0.0001 and p=0.0001) groups compared to NAFLD; and also, TRSUPNAF compared to TRNAF (p=0.041, p=0.040, p=0.039 and p=0.043 respectively) and SUPNAF (p=0.038, p=0.046, p=0.046 and p=0.045 respectively) group.

    Conclusion

    The results indicated that exercise training along with omega-3 in the condition of NAFLD was able to modulate mitochondrial biogenesis through an increase in the genes involved in this pathway. Moreover, the combination of Interval exercise training and Omega-3 supplementation has synergistic effects.

    Keywords: Exercise, Omega-3, Mitochondrial Biogenesis, Nonalcoholic fatty liver disease
  • سید مهدی طباطبایی فر*، الهام آرام نیا، احمد عبدی، یگانه پارسایی شریف

    زمینه و هدف:

     تعارض در زندگی زناشویی زمانی اتفاق می افتد که عدم توافق، ناسازگاری و یا اختلافی بین زوجین وجود داشته باشد؛ از این رو، هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی کارت های ذهنیت طرحواره ای و اثربخشی درمان پردازش شناختی بر مهارت حل مسیله در زوج های متعارض بود.

    روش پژوهش: 

    طرح پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و شیوه انجام آن نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 10 تهران در سال 1400 بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 30 زوج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تعارض زناشویی، مقیاس حل مسیله هپنر (1982)، بسته آموزشی درمان پردازش شناختی رسیک و همکاران (2007) و بسته آموزشی کارت های ذهنیت طرحواره ای طباطبایی فر  و همکاران (1401) بود که به مدت دوازده جلسه 90 دقیقه ای برای گروه های آزمایش اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده از واریانس اندازه مکرر تحلیل شدند.

    یافته ها

    یافته ها حاکی از آن است که آموزش کارت های ذهنیت طرحواره ای بر تمامی مولفه های حل مسیله شامل اعتماد به حل مسیله (ضریب اتا = 61/0)، سبک اجتناب-گرایش (ضریب اتا = 51/0) و مشکل شخصی (ضریب اتا = 35/0) موثر است. همچنین درمان پردازش شناختی نیز بر مولفه های فوق به ترتیب با ضریب اتای 75/0، 56/0 و 40/0 اثربخش است. اثربخشی هر دو رویکرد در مرحله پیگیری طبق آزمون تعقیبی بنفرونی پایدار بود. یافته ها نشان داد اثربخشی آموزش کارت های ذهنیت طرحواره ای نسبت به مداخله پردازش شناختی در مولفه های حل مسیله تاثیر پذیری بیشتری داشت (05/0>P).

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری کرد که برای افزایش حل مسیله در زوج های متعارض می توان از هر دو شیوه آموزش کارت های ذهنیت طرحواره ای و درمان پردازش شناختی استفاده کرد و با توجه به بافت فرهنگی و بومی سازی کارتهای ذهنیت طرحواره ای می توان از آن در حل مسیله زوج های متعارض استفاده بیشتری نمود.

    کلید واژگان: کار های ذهنیت طرح واره ای, درمان پردازش شناختی, حل مسئله, تعارض زناشویی
    Mehdi Tabatabaeifar*, Elham Aramnia, A .Abdi, Yeghane Parsaei Sharif
    Background and Aim

    Marriage conflicts occur when there is disagreement, incompatibility, or disagreement between couples, therefore, this research aimed to compare the effectiveness of schema mode cards and the effectiveness of cognitive processing therapy on problem-solving skills in conflicted couples.

    Methods

    The purpose of the present research was applied. Its method was quasi-experimental with a pre-test and post-test design, two experimental groups and a control group, and a two-month follow-up period. The statistical population of the research included all the couples who were referred to the counseling centers of the 10th district of Tehran in 1400. Thirty couples were selected by available sampling and randomly assigned to two experimental and one control group. The research tools included the Marital Conflict Questionnaire (MCQ), Hepner's Problem Solving Scale (1982), Cognitive Processing Therapy Training Package by Rasik et al. (2007), and Tabatabai Far et al. was implemented for the experimental groups. The obtained data were analyzed using repeated measure variance.

    Results

    The findings indicate that teaching schema mode cards on all components of problem-solving, including trust in problem-solving (Eta coefficient = 0.61), avoidance-tendency style (Eta coefficient = 0.51), and personal problem (Eta coefficient = 0.35), is compelling. Also, cognitive processing treatment is effective on the above components with coefficients of 0.75, 0.56 and 0.40, respectively. The effectiveness of both approaches was stable in the follow-up phase, according to Bonferroni's post hoc test. The findings showed that teaching schema mode cards were more effective than cognitive processing intervention in problem-solving components (P<0.05).

    Conclusion

    Based on the available findings, it can be concluded that both methods of teaching schema mode cards and cognitive processing therapy can be used to increase problem-solving in conflicting couples. According to the cultural context and localization of schema mode cards, it can be more useful in problem-solving in conflicting couples.

    Keywords: schema mode cards, cognitive processing therapy, problem-solving, marital conflict
  • شیرین قادری گودرزی، آسیه عباسی دلویی*، احمد عبدی، ایوب سعیدی
    مقدمه

    اضافه وزن و چاقی با افزایش شرایط التهابی و اختلالات متابولیکی همراه است. عامل درمانی که بتواند اختلالات متابولیکی و ایمنی را سرکوب کند، ممکن است به طور موثری ناهنجاری های موازی در چاقی را بهبود بخشد. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر تمرین ترکیبی و مکمل کافیین بر گیرنده های شبه گذرگاهی 2 و4 و دکتین-1 در مردان چاق بود. 

     مواد و روش‏ها

    در یک کارآزمایی نیمه تجربی، 44 مرد چاق به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه 1) کنترل، 2) تمرین ترکیبی، 3) کافیین و 4) تمرین ترکیبی- کافیین تقسیم شدند. آزمودنی ها کافیین روزانه شش میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به مدت 12 هفته دریافت کردند. برنامه تمرین ترکیبی شامل تمرین مقاومتی دایره ای (3 نوبت با 14 تکرار در50% درصد یک تکرار بیشینه و30 ثانیه استراحت بین هر ایستگاه) و تمرین هوازی (با شدت70% حداکثر ضربان قلب به مدت 30 دقیقه) 3 جلسه در هفته و به مدت 12 هفته اجرا شد. داده ها به روش آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری P<0.05 تجزیه و تحلیل شد.  

    یافته ها

    12هفته مداخله تمرین ترکیبی، کافیین و تمرین ترکیبی-کافیین موجب کاهش معنی‏دار سطوح TLR2،TLR4 و دکتین-1 سرم شد (001/0=P). کاهش سطوح TLR2،TLR4 و دکتین-1 سرم در گروه تمرین ترکیبی نسبت به کافیین معنی دار بود(001/0=P). همچنین میزان اثر تعاملی تمرین ترکیبی و کافیین بیشتر از کافیین و تمرین به تنهایی بود.

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته ها، پیشنهاد می شود از مداخله تمرین ترکیبی به همراه مصرف کافیین به منظور مزایای آن در کاهش عوارض التهابی مرتبط با چاقی استفاده شود.

    کلید واژگان: التهاب مزمن, تمرین ترکیبی, چاقی, کافئین
    SH. Ghaderi Goodarzi, A. Abbassi Daloii *, A. Abdi, A. Saeidi
    Introduction

    Overweight and obesity are associated with increased inflammatory conditions and metabolic disorders. A therapeutic agent that can suppress metabolic and immune disorders may effectively ameliorate parallel abnormalities in obesity. The aim of this study was to evaluate the effect of combined training and caffeine supplementation on Toll-like receptor 2 (TLR2), TLR4, and dectin-1 in obese men.

    Materials and Methods

    In a semi-experimental trial, 44 obese men were purposefully and accessibly selected and randomly divided into four groups: 1) control, 2) combined training, 3) caffeine and 4) combined training -caffeine. Subjects received 6 mg of caffeine per kilogram of body weight daily for 12 weeks. The combined training program include circular resistance training (3 times with 14 repetitions at 50% of one maximum repetition and 30 seconds rest between each station) and aerobic exercise (70% maximum heart rate for 30 minutes) was performed 3 sessions per week for 12 weeks. The combined training program was performed for 12 weeks and 3 sessions per week. Data were analyzed with covariance analysis and Tukey post hoc test at the p<0.05.

    Results

    The results showed that 12 weeks of combined training, caffeine and combined training - caffeine significantly reduced serum levels of TLR2, TLR4 and Dectin-1 (P=0.001). The reduce of serum levels of TLR2, TLR4 and Dectin-1 were significant in the combined training compared to caffeine group (P=0.001). the effect of interactive combined training with caffeine was more than supplementation and training alone.

    Conclusion

    According to the findings, it is suggested that combined training intervention with caffeine consumption be used in order to reduce its inflammatory effects associated with obesity.

    Keywords: Caffeine Chronic Inflammation, Combined Training, Obesity
  • عزیزه عبدی، روزبه دبیری*
    در صورتی که خاک رس در محدوده اجرای پروژه مشاهده شود باعث بروز مشکلاتی از جمله تورم و بروز نشست های قابل توجه می شود. از سوی دیگر، روش های تقویت و بهبود خاک ضعیف را می توان به روش های مکانیکی، شیمیایی و فیزیکی دسته بندی نمود. امروزه استفاده از مصالح قابل دسترس و باطله بمنظور جلوگیری از آلودگی محیط زیست جهت تثبیت مدنظر قرار گرفته که یکی از این نوع مصالح، غبار کوره سیمان بوده که یک محصول جانبی تولید شده از سیمان پرتلند است. در تحقیق حاضر، امکان تثبیت دو نوع خاک رسی بنتونیت و کایولن با استفاده از غبار کوره سیمان مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، غبار کوره سیمان با درصدهای 10، 20، 25 و 30 با خاک های رسی مخلوط گردیده و سپس به مدت های 7، 14 و 28 روز عمل آوری انجام گرفته است. جهت ارزیابی رفتار ژیوتکنیکی خاک تثبیت شده آزمون های آزمایشگاهی حدود آتربرگ، تراکم استاندارد، مقاومت فشاری تک محوری، برش مستقیم و تحکیم انجام گرفته است. نتایج بدست آمده از تحقیق حاضر نشان می دهد مقدار بهینه غبار کوره سیمان برابر 30 % در مدت عمل آوری برابر 28 روز می باشد و بیش ترین تاثیرگذاری  بر روی بنتونیت می باشد. همانطور که مشاهده گردید پس از تثبیت بنتونیت، شاخص خمیری 65 %، شاخص فشردگی 58 %، پتانسیل تورم 75 % کاهش یافته و وزن مخصوص خشک حداکثر به میزان 7/8 %، مقاومت فشاری تک محوری به اندازه 3 برابر و مقاومت برشی در لحظه گسیختگی 4/9 % نسبت به حالت تثبیت نشده افزایش یافته است.
    کلید واژگان: رس, غبار کوره سیمان, مقاومت برشی, تورم, تحکیم
    A. Abdi, R. Dabiri *
    Clayey soil can cause problems such as swelling and significant settlements during the geotechnical projects. In this regard, improving and reinforcing methods of weak soils can be classified into mechanical, chemical, and physical procedures. Nowadays, the use of available and waste materials is considered to prevent environmental pollution for soil stabilization. One of these materials is cement kiln dust, which is a by-product of Portland cement. In the present study, the possibility of stabilizing two types of bentonite and kaolin clayey soils is evaluated using cement kiln dust (CKD). For this purpose, cement kiln dust was mixed with clayey soils at 10, 20, 25, and 30% and then processed for 7, 14, and 28 days. To investigate the geotechnical behavior of stabilized soil, laboratory tests such as Atterberg limits, compaction, uniaxial compressive strength, direct shear test, and consolidation were carried out. The results show that the optimal amount of CKD is 30% during the processing time of 28 days, which are the most effective on bentonite. The results of bentonite stabilization show a 65%, 58%, and 75% of reduction in the plasticity index, compression index, and swelling potential, respectively. On the other hand, maximum dry unit weight, uniaxial compressive strength, and shear strength increased by 8.7%, 3 times, and 9.4%, respectively, compared to the unstabilized state.
    Keywords: Clay, Cement kiln dust, Shear strength, Swelling, Consolidation
  • ارد مهاجر ایروانی، احمد عبدی*، آسیه عباسی دلویی
    هدف

    در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 میزان اینکرتین ها کاهش می یابد. اینکرتین ها نقش مهمی در هموستاز گلوکز بازی می کنند. هدف از این پژوهش بررسی اثر تمرین هوازی همراه با مصرف خیار تلخ بر  اینکرتین سرمی در مردان دیابتی نوع 2 می باشد. 

    روش شناسی: 

    در این مطالعه، 36 مرد مبتلا به دیابت نوع 2 (سن 15/5 ± 08/53 سال، وزن 53/6 ± 08/78 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 22/1 ± 22/26 کیلوگرم بر متر مربع) انتخاب و به طور تصادفی به چهار گروه (کنترل-آب، کنترل-خیار تلخ، کنترل-تمرین و تمرین+خیار تلخ) تقسیم شدند. گروه های تمرین به مدت هشت هفته، هر هفته سه جلسه (دویدن با شدت 40 تا 70  درصد ضربان قلب ذخیره و مدت 15 تا 45 دقیقه) در برنامه تمرینی هوازی فزاینده شرکت کردند. گروه های کنترل-خیار تلخ و تمرین+ خیار تلخ ، 2000 میلی گرم پودر خشک میوه خیار تلخ (در کپسول های 500 میلی گرم) را به مدت هشت هفته (دوبار در روز قبل از صبحانه و شام) مصرف نمودند. دو روز قبل و بعد از اجرای پروتکل، در حالت ناشتا نمونه گیری از خون  انجام شد.

    یافته ها:

     نتایج نشان داد که میزان GLP-1 و GIP در همه گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل افزایش معنی داری داشت (05/0 ≤p)، همچنین میزان GLP-1 گروه تمرین-خیار تلخ نسبت به گروه خیار تلخ و GIP گروه تمرین-خیار تلخ نسبت به گروه خیار تلخ و تمرین افزایش معنی داری داشت (05/0 ≤p). از دیگر نتایج، افزایش معنی دار در میزان  GLP-1و GIP همه گروه های تجربی نسبت به پیش آزمون بود (05/0 ≤p).

    نتیجه گیری:

     در مجموع می توان گفت تمرین و خیار تلخ و ترکیب این دو، باعث بهبود عوامل موثر بر کنترل گلیسیمیک در مردان مبتلا به دیابت نوع 2 می شود.

    کلید واژگان: فعالیت ورزشی, مکمل گیاهی, GLP-1 و GIP
    O .Mohajer Iravani, A. Abdi *, A. Abbassi Daloii
    Aim

    In type 2 diabetes patients, the level of incretins is reduced. Incretins play an important role in glucose homeostasis. The aim of this study was to examine the effect of aerobic training along with Momordica charantia L on serum incretin levels in man with type 2 diabetes.

    Method

    In this study, 36 men with type 2 diabetes (age 53.08±5.15 years, wight 78.08±6.53kg and BMI 26.22±1.2218 kg/square meters) were selected and were randomly divided into four groups (Control-Water, Control-Momordica charantia, Control-Training and Momordica charantia+Training). The training groups participated in a progressive aerobic training for eight weeks, three sessions a week (running with 40% to 70% of the reserved heart rate and for 15 to 45 min). The groups of Control-Momordica charantia and Momordica charantia+Training were provided 2000 mg of Momordica charantia (In 500 mg capsules) for eight weeks (Twice a day before breakfast and dinner). Two days before and after the protocol, blood samples were taken in fasting state.

    Results

    The results showed that the GLP-1 I and GIP Increased significantly in all experimental group compared to the control group. (Respectively p=0.000 and p=0.000), Also a significant increase in GLP-1 in Momordica charantia+Training compared to the Momordica charantia and GLP-1 in Momordica charantia+Training compared to the Momordica charantia and Training. Other results showed a significant increase in GLP-1 and GIP in all experimental groups compared to pre-tes (p≤0.05).

    Conclusion

    It seems that aerobic training and Momordica charantia and combination of both, It improves the factors affecting glycemic control in men with type 2 diabetes.

    Keywords: Exercise, Herbal supplement, GLP-1 I, GIP
  • A. Abdi, Q. Yazdanpanah *, Z. Javadi
    Western Asia has recently become an arena for significant upheavals of various kinds, be it political, safety-related, geopolitical, social, etc. These have in turn focalized the salience of the region as well as its ensuing situation and challenges on a global perspective. Such a naturally-born phenomenon is characterized, amidst other factors, by its transregional quality, granting it some sort of geopolitical peculiarity. The occurrence of haze would implicate a merged endeavor on part of the countries, engaged in this cross-regional abnormality. This joint endeavor is, however, hindered and at times exacerbated due to certain political inconsistencies among the countries, undoubtedly rising from differences in ideology, religion, politics, and social standards. In this light, the present study seeks to inquire the impacts of haze, as a geopolitical phenomenon, on involved countries. It also tries to find out whether subsequent implications of this predicament could in effect be employed to establish new relations among rather-standoffish nations or if they are merely components of a cold relation among countries and could intensify each nation’s problems, reducing the overall quality of life further. The findings indicate that despite the existent domestic and transregional problems, public opinion tends to establish joint cooperation among the engaged countries. This is not in the least a result of fear of a low life quality among the inhabitants of the said nations.
    Keywords: Western Asia, Dust crises. Geopolitical crises, Regional security
  • سیده لیلا خاتمی ساروی، احمد عبدی*، علیرضا براری
    سابقه و هدف

    چاقی و التهاب نقش مهمی در افزایش فشار خون دارند. هدف از این پژوهش بررسی اثر محافظتی تمرین هوازی همراه با مصرف سیر  بر شاخص های التهابی (Lcn-2 و IL-1ß) در زنان مبتلا به فشار خون بالا و چاق می باشد.

    مواد و روش ها: 

    تعداد 36 نفر زن مبتلا به فشارخون از شهر ساری انتخاب و به طور تصادفی به چهار گروه (کنترل ، سیر، تمرین و تمرین+سیر) تقسیم شدند. گروه های تمرین به مدت هشت هفته، هر هفته سه جلسه (با شدت 55 تا 65  درصد ضربان قلب ذخیره و مدت 30 تا 55 دقیقه) در برنامه تمرینی هوازی فزاینده شرکت کردند. گروه های سیر و تمرین+سیر، 1000 میلی گرم مکمل تجاری سیر را به مدت هشت هفته (پس از صبحانه و شام) مصرف نمودند. دو روز قبل و بعد از اجرای پروتکل، در حالت ناشتا خون گیری انجام شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از تحلیل واریانس در سطح معنی داری 05/0 ≤p  استفاده شد.

    یافته ها :

     نتایج نشان داد که میزان وزن، شاخص توده بدنی و فشار خون سیستولی در گروه های تجربی کاهش معنی داری داشت (به ترتیب 009/0=p= 010/0 p و 000/0=p). همچنین کاهش معنی داری در میزان Lcn-2 و IL-1ß در گروه سیر (019/0=p و 014/0=p)، تمرین (000/0= pو 029/0=p) و تمرین+سیر (001/0=p و 004/0=p) مشاهده شد.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد تمرینات ورزشی هوازی همراه با مصرف سیر باعث بهبود شاخص های التهابی Lcn-2 و IL-1β همراه با کاهش فشار خون سیستولی و ترکیب بدنی در زنان دارای فشار خون بالا و چاق می شود.

    کلید واژگان: ورزش هوازی, سیر, التهاب و فشار خون
    L. Khatami Saravi, A. Abdi*, AR. Barari
    Background and Objectives

    Obesity and inflammation play an important role in the development of hypertension. The aim of this study was to examine the protective effect of aerobic training along with garlic on some inflammatory indices (Lcn-2 and IL-1β) in obese women with high blood pressure.

     Materials & Methods

    In this study, 36 women with hypertension were selected from Sari City (north of Iran) and were randomly divided into four groups (Control, Garlic, Training and Training+Garlic). The training groups participated in a progressive aerobic training for eight weeks, three sessions a week (55 to 65% of the reserved heart rate and for 30 to 55 min). The Garlic and Training+Garlic groups were provided with 1000 mg of commercial garlic supplement for eight weeks (after breakfast and dinner). Two days before and after the protocol, the blood samples were taken in fasting state. Statistical analysis was performed using a one way analysis of variance, and significance was accepted at p ≤ 0.05.

    Results

    The results showed that the weight, body mass index (BMI) and systolic blood pressure decreased significantly in the experimental group ( p=0.009, p=0.010 and p=0.000, respectively). Also there was a significant reduction of Lcn-2 and IL-1β in the Control-Garlic (p=0.019 and p=0.014), Control-Training (p=0.000 and p=0.029) and Training+Garlic groups (p=0.001 and p=0.004).

    Conclusion

    It seems that aerobic training and garlic reduce the inflammatory indices of Lcn-2 and IL-1β with reduced SBP and body composition in women with high blood pressure and obesity.

    Keywords: Aerobic exercise, Garlic, Inflammation, Blood pressure
  • احمد عبدی*، جواد مهربانی، طاهره حائری، زینب شیخ الاسلامی، سیده مریم مصطفویان
    سابقه و هدف
    شایع ترین و مهم ترین عارضه بالینی در بزرگسالان مبتلا به دیابت، بیماری قلبی عروقی می باشد. مطالعات نشان داده که تمرینات هوازی و انار باعث بهبود بیماری قلبی عروقی می شوند. هدف از این پژوهش بررسی اثر محافظتی تمرین هوازی همراه با مصرف کنسانتره آب انار بر شاخص های آسیب قلب در زنان دیابتی نوع 2 می باشد.
    مواد و روش ها
    تعداد 33 نفر زن مبتلا به دیابت نوع 2 از شهرستان بابل انتخاب و به طور تصادفی به چهار گروه (کنترل، کنسانتره انار، تمرین و تمرین+کنسانتره انار) تقسیم شدند. گروه های تمرین به مدت شش هفته، هر هفته سه جلسه (با شدت 60 تا 75 درصد ضربان قلب ذخیره و مدت 25 تا 45 دقیقه) در برنامه تمرینی هوازی فزاینده شرکت کردند. گروه های کنسانتره انار و تمرین+کنسانتره انار، 150 میلی لیتر کنسانتره آب انار را به مدت شش هفته (حدود ساعت 18 عصر) مصرف نمودند. دو روز قبل و بعد از اجرای پروتکل، در حالت ناشتا خون گیری انجام شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که میزان تروپونین T، کراتین کیناز MB و لاکتات دهیدروژناز در گروه های تجربی کاهش معنی داری داشت (به ترتیب 000/0p=، 014/0p= و 034/0p=) ، در حالی که کاهش ترپونین I و کراتین کیناز فقط در گروه تمرین+ کنسانتره معنی دار شد (به ترتیب 048/0p= و 041/0p=).
    نتیجه گیری
    در مجموع می توان گفت تمرین و کنسانتره آب انار و ترکیب این دو، باعث کاهش شاخص های آسیب قلبی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 می شود.
    کلید واژگان: فعالیت ورزشی, مکمل گیاهی, تروپونین I و T
    A Abdi*, J Mehrabani, T Haeri, Z Shykholeslami, M Mostafavian
     
    Background and Objectives
    The most common and clinically important complication in adults with diabetes is cardiovascular diseases (CVDs). Exercise training and pomegranate have been recognized to ameliorate CVDs. The aim of this study was to examine the protective effect of aerobic training along with pomegranate juice concentrate on cardiac injury biomarkers in women with type 2 diabetes.
    Materials and Methods
    In this study, 33 women with type 2 diabetes were selected from Babol City and were randomly divided into four groups (control, pomegranate concentrate, training and pomegranate concentrate+training). The training groups participated in a progressive aerobic training for six weeks, three sessions a week (60% to 75% of reserved heart rate and for 25 to 45 min). The groups of pomegranate concentrate and pomegranate concentrate+training were provided 150 mL of pomegranate juice concentrate for six weeks (at about 18 p.m). Two days before and after the protocol, their blood samples were taken in fasting state.
    Results
    The results showed that Troponin T, CK-MB and LDH were decreased significantly in the experimental groups (p=0.000, p=0.014 and p=0.034, respectively), whereas significant reduction of Troponin I and CK was observed only in the pomegranate concentrate+training group (p=0.048 and p=0.041, respectively).
    Conclusions
    It seems that aerobic training and pomegranate juice concentrate and combination of both reduce cardiac injury biomarkers in women with type 2 diabetes
    Keywords: Keywords: Exercise, Herbal supplement, Troponin I, T
  • بهروز اسماعیلی، احمد عبدی*، جواد مهربانی
    هدف
    لیپوکالین-2 و اینترلوکین-1بتا (IL-1ß) از عوامل التهابی موثر بر مقاومت به انسولین می باشند. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی اثر تمرین هوازی همراه با مکمل عصاره دارچین بر سطوح خونی لیپوکالین-2 و IL-1ß در موش های مقاوم به انسولین می باشد.
    روش شناسی
    در این مطالعه تجربی 36 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار  به طور تصادفی به چهار گروه (کنترل (9=n)، تمرین هوازی (9=n)، عصاره دارچین (9=n) و تمرین هوازی+ عصاره دارچین (9=n)) تقسیم شدند. القای مقاومت به انسولین با استفاده از محلول فروکتوز 10 درصد به مدت 5 هفته انجام شد. گروه های تمرین پنج روز در هفته (با شدت 75-80 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی) به مدت 8 هفته تمرین هوازی را انجام دادند. به گروه های مکما یاری 200 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روز عصاره دارچین، تزریق شد. داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه در سطح معنی داری 0/05 p≤ تحلیل شد.
    یافته ها
    کاهش معنی داری در میزان لیپوکالین-2 گروه تمرین نسبت به گروه کنترل و نسبت به گروه عصاره دارچین مشاهده شد (0/05>p). همچنین در هر سه گروه تجربی، میزان IL-1ß نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری را نشان داد (0/05>P)، و کاهش معنی داری در گروه تمرین عصاره دارچین نسبت به گروه تمرین و عصاره مشاهده شد (0/05>p).
    نتیجه گیری
    نتیجه پژوهش حاضر نشان داد که تمرین هوازی  همراه با عصاره دارچین بیشتر از هر کدام به تنهایی بر کاهش IL-1ß  اثر دارد.  اما اثر ترکیب تمرین هوازی و عصاره دارچین بر  لیپوکالین-2 نیاز به بررسی های بیشتری دارد.
    کلید واژگان: تمرین هوازی, عصاره دارچین, لیپوکالین-2 و اینترلوکین-1بتا
    B Esmaeili, A Abdi *, J Mehrabani
    Aim
    Lipocalin-2 and interleukin-1 beta (IL-1ß) are two inflammatory markers affecting on insulin resistance. The aim of this study was to investigate the effect of aerobic training with cinnamon extract on blood levels of Lipocalin-2 and IL-1ß in insulin-resistant rats.
    Method
    : In this experimental study thirty-six Wistar male rats were randomly divided into four groups: control (n=9), aerobic training (n=9), cinnamon (n=9), and aerobic training+cinnamon (n=9). Insulin-resistance status induced by %10 fructose solutions during 5 weeks. Training groups subjected to a 5-day per week aerobic training program (with 75-80% VO2max) for 8 weeks. Supplementayion groups subjected to injected 200 ml/kg/day cinnamon extract.
    Results
    Exercise training significantly reduced Lipocalin-2 compared to the control group, and compared to extract group (P<0.05). Also, in all three experimental groups, IL-1 beta decreased significantly compared to control (P<0.05), and significant decrease was observed in the extract group compared to the training group and extract (P
    Conclusion
    Results of this study indicated that aerobic training with cinnamon extract more than any of them alone effects on reduction IL-1ß. But the effect of the combination of aerobic training and cinnamon extract on lipocalin-2 requires further investigation.
    Keywords: Aerobic exercise, Cinnamon extract, Lipocalin-2, IL-1ß
  • احمد عبدی*، مریم نصیری، آسیه عباسی دلویی
    هدف
    فعالیت ورزشی یک راهبرد موفق و قدرتمند برای پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی است. با این حال، مطالعات نشان داده اند که ورزش حاد می تواند غلظت شاخص های قلبی را افزایش دهد. هدف از این مطالعه بررسی اثر یک دوره مسابقه کشتی همراه با مصرف مکمل بتاآلانین بر برخی شاخص های آسیب قلبی در کشتی گیران نخبه بود. روش پژوهش:  تعداد16 کشتی گیر به عنوان آزمودنی (در هر وزن دو نفر) انتخاب و به طور هدفمند به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. گروه مکمل مقدار 1000 میلی گرم مکمل بتالانین را 4ساعت قبل از انجام پروتکل مصرف نمودند. برنامه تمرینی شامل یک دوره مسابقه کشتی شبیه سازی شده بود که در این مسابقه کشتی گیران با فواصل تقریبی نیم ساعته چهار مسابقه کشتی را برگذار کردند. نمونه گیری خونی از ورید بازویی به مقدار 8 سی سی قبل، بلافاصله و یک ساعت بعد از برنامه تمرینی جمع آوری شد. داده ها با استفاده از آزمون t و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در سطح0/05>α تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد یک جلسه مسابقه کشتی همراه با مصرف مکمل بتاآلانین بر تروپونین I و تروپونین T اثر معنی داری ندارد (0/05>P). با این وجود، یک جلسه مسابقه کشتی همراه با مصرف مکمل بتاآلانین موجب افزایش معنی دار CKmb و LDH شد (0/05>P).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد میزان شاخص های آسیب قلبی (ترپونین I و T) به دنبال فعالیت شدید و مصرف مکمل بتا الانین در ورزشکاران با آمادگی بالا تغییر نمی کند.

    کلید واژگان: بتاآلانین, شاخص های آسیب قلبی, کشتی گیران نخبه
    A Abdi *, M Nasiri, A Abbasi
    Aim
    Exercise training represents a successful and powerful strategy to prevent future cardiovascular disease. However, Studies have shown that acute exercise can increase serum concentrations of cardiac biomarkers. The aim of this study was to investigate the effects of a session wrestling match with beta-alanine supplementation on some indicators of heart damage in elite wrestlers.
    Methods
    16 wrestlers as subjects (two men in each weight) were selected and purposefully they were divided into control and experimental groups. Supplement group consumption 1000 mg beta-alanine for 4 hours before the protocol. The training program includes a course of the match was simulated, the wrestler held four wrestling match at intervals of half-hour. The amount of 8 ml blood samples from the brachial vein before, immediately after and one hour after the exercise program were collected. Data were analyzed with using of t test and analysis of variance with repeated measures at α<0.05.
    Results
    The results showed that a session of wrestling match with beta-alanine supplementation had no significant effect on troponin I and troponin T (P=0.05). a session of wrestling match with beta-alanine supplementation were significantly increased CKmb and LDH (P=0.000).
    Conclusion
    It seems indicators damage the heart (cardiac troponin I and T) to follow the intense activity and beta-alanine supplementation does not change in athletes with high fitness.
    Keywords: Beta-alanine, Indicators of heart damage, Elite wrestlers
  • پویا فرخ نژاد افشار، اعظم محمودی*، امیرحسین عبدی
    مقدمه

    بسیاری از بیماران سالمند پس از بستری در واحد مراقبت ویژه قلبی در اثر عواملی مانند استرس با تغییرات علائم حیاتی مواجه می گردند که این تغییرات بر روند بهبودی این بیماران اثر نامطلوبی دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر صدای سفید (White noise) بر علائم حیاتی سالمندان بستری در واحد مراقبت ویژه قلبی انجام شد.

    روش

    پژوهش حاضر، مطالعه ای نیمه تجربی است که در آن تعداد 59 سالمند بستری درواحد مراقبت ویژه قلبی مرکز قلب شهید رجایی تهران که از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و با تخصیص تصادفی به دو گروه شاهد و آزمون تقسیم شدند. علائم حیاتی با استفاده از چارت علائم حیاتی برای سه روز متوالی اندازه گیری شد در طی این مدت برای افراد گروه آزمون، صدای سفید در فضای واحد بستری با شدت 60-50 دسی بل به مدت 30 دقیقه در طی روز پخش شد و قبل و بعد از آن علائم حیاتی بیمار سالمند ثبت شد، برای گروه شاهد مداخله ای انجام نگرفت. داده ها با آزمونهای آماری مجذور کای و آزمون تی مستقل و زوجی با استفاده از نرم افزار SPSS.Ver.18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

    در پژوهش حاضر، 27 بیمار سالمند در گروه شاهد و 32 بیمار سالمند در گروه آزمون مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد صدای سفید سبب کاهش معناداری در تعداد ضربان قلب در گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد می شود (0/02=P)، اما مقایسه متغیرهای فشارخون سیستولیک (0/89=P)، دیاستولیک (0/73=P) و تعداد تنفس (0/07=P) اختلاف معنی داری را بین دو گروه نشان نداد.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج پژوهش استفاده از صدای سفید می تواند باعث کاهش ضربان قلب سالمندان بستری در واحد مراقبت ویژه قلبی گردد.

    کلید واژگان: سالمند, علائم حیاتی, واحد مراقبت ویژه قلبی
    P. Farokhnezhad Afshar, A. Mahmoudi, A. Abdi
    Introduction

    Many elderly patients after admission to the cardiac care unit (CCU) are exposed to factors such as stress, which face them with changes in vital signs that these changes could adversely affect these patient's recovery. This study aimed to determine the effect of white noise on the vital signs of elderly patients in the CCU.

    Method

    This is a quasi-experimental study in which 59 elderly patients in the cardiac intensive care unit of Shaheed Rajai Tehran Heart Center were studied. In this study, samples were selected through convenience sampling and randomly divided into two groups: experimental and control. Vital signs were measured in both groups for 3 consecutive days by charting vital signs. During this period, for the experimental group, white noise with an intensity of 50 to 60 decibels was played for 30 minutes during the day and the elderly patient's vital signs were recorded before and after the intervention, the control group did not have any intervention. Data were analyzed by SPSS, Version 18, by using independent t-test, paired t-test and Chi-square test.

    Results

    In the present study, 27 elderly patients in the control group and 32 patients in the intervention group were examined. The findings showed that the white noise significantly reduced heart rate in the intervention group compared with the control group (P=0.02), but comparing other variables such as, systolic blood pressure (P=0.89) , diastolic blood pressure (P=0.73) and respiratory rate (P=0.07) did not show significant differences between the two groups.

    Conclusion

    According to the results of this study use of white noise can reduce heart rate of elderly patients admitted to the CCU.

    Keywords: Elderly, vital signs, cardiac care
  • وحید ریاحی، سیمین تولایی، پرویز ضیاییان، عطاالله عبدی، انور عزیزدوست *

    عدم وجود امکانات و تجهیزات امدادی در روستاهای کشور، عدم دسترسی سریع نیروهای امدادی به روستاها و دوری روستاهای کشور از مراکز ارائه دهنده خدمات ایمنی، از گذشته تاکنون موجب خسارات و تلفات زیادی در روستاها شده است. با توجه به مقرون به صرفه نبودن استقرار مراکز آتش نشانی و خدمات ایمنی در تمامی روستاها، احداث و مکانیابی صحیح این پایگاه ها می تواند موجب افزایش کارایی و ضریب ایمنی روستاها شود. این پژوهش باهدف تعیین روستاهای مناسب برای ارائه خدمات ایمنی و آتش نشانی در سطح شهرستان بوکان، به مطالعه وضعیت فعلی ایمنی در روستاهای شهرستان پرداخته و با استفاده از مدلANP، به انتخاب سیستماتیک روستاهای مناسب خدمات ایمنی پرداخته است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و جامعه آماری تحقیق، روستاهای شهرستان بوکان و جامعه نمونه شش روستای منتخب بوده است. نتایج نشان می دهد که نخست، وضع موجود ارائه خدمات ایمنی در سطح روستاهای شهرستان نامناسب و فاقد الگوی علمی است. سپس چهار روستای داشبند، نوبار،گلولان و جوانمرد بیشترین و روستاهای ساری قامیش و ناچیت کمترین اولویت را برای ایجاد پایگاه آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرستان بوکان دارند.

    کلید واژگان: خدمات ایمنی, ایمنی روستایی, آتش نشانی روستایی, شهرستان بوکان
    V. Riahi, S. Tawalaei, P. Ziaeian, A. Abdi, A. Azizdoust

    Lack of emergency equipment’s and facilities to rescue mission crews as well as lack of access in Iran’s rural settlements and the isolation of rural entities with respect to security services have led to many casualties and damages. Taking into consideration the uneconomic nature of fire station location in rural areas, optimum location of decision may result in an increase in efficiency and security of these places. This study aims to assign the appropriate villages for locating fire station in Bookan. This in turn, requires the investigation of present status of villages regarding these security and emergency measures. This demands the application of ANP. The research method is based on descriptive – analytical method. Our community target is all of Bookan villages out of which six villages were selected. This study suggests that the current statuses of these security services are very un-appropriate and do not follow scientific pattern. Moreover, Dashband, Noubar, Gelolan and Javanmard possess high priorities regarding security locational measures as opposed to Sarighamish and Nachit which possess the least priorities.

    Keywords: Security Services, Rural Security, Rural Fire Station, Bookan County
  • حسین شریعتمداری، یحیی رضایی نژاد، علی عبدی، علی محمودآبادی، مهین کرمی

    با توجه به نتایج مثبت کاربرد لجن کنورتور و سرباره کارخانه ذوب آهن اصفهان جهت درمان کلروز ناشی از کمبود آهن در گیاهان مختلف در تحقیقات گذشته، در این تحقیق مقدار کاربرد بهینه این دو ترکیب و هم چنین قابلیت جذب برخی عناصر ضروری موجود در لجن کنورتور و سرباره برای گیاه ذرت در مزرعه بررسی شد. لجن کنورتور حاوی حدودا 64 درصد وزنی اکسیدهای دو و سه ظرفیتی آهن و برخی دیگر از عناصر ضروری گیاه و سرباره حاوی حدودا 17 درصد اکسیدهای آهن، 8/52 درصد اکسید کلسیم و مقدار زیادی عناصر ضروری دیگر است. در پژوهش حاضر تیمارهای آزمایشی شامل شاهد، تیمار محلول پاشی توسط فتریلون (Fe-EDTA) با غلظت 5 در هزار، لجن کنورتور در 4 سطح (L1، L2، L3 و L4 به ترتیب برابر با 83/5، 33/13، 83/20 و 67/26 تن در هکتار) و سرباره در چهار سطح (S1، S2، S3 و S4 به ترتیب برابر با 20/3، 28/7، 36/11 و 44/15 تن در هکتار) بودند که سطوح لجن و سرباره تامین کننده 1، 2، 3 و 4 برابر مقدار توصیه شده آهن قابل جذب در خاک بودند. گیاه ذرت رقم سینگل کراس 704 به عنوان گیاه آزمایشی کشت گردید. سطوح مختلف دو ترکیب سبب افزایش آهن و منگنز و کاهش منیزیم قابل عصاره گیری خاک شده ولی تاثیری روی، مس و کلسیم قابل عصاره گیری نداشت. سطوح مختلف سبب افزایش عملکردهای گیاه ذرت شد به گونه ای که بیشترین عملکرد در سطوح بالای دو ترکیب (L4، L3، S4 و S3) اتفاق افتاد. تیمار محلول پاشی سبب از بین رفتن کلروز برگی شد و توانست عملکردهای سیلو، بلال و ساقه + برگ را نسبت به شاهد افزایش دهد، هر چند این تاثیر به اندازه سطوح بالای دو ترکیب لجن کنورتور و سرباره نبود. هم چنین در تیمارهای لجن کنورتور و سرباره جذب آهن، منگنز، روی، مس، کلسیم و منیزیم در عملکردهای گیاه افزایش یافت. بر اساس نتایج این تحقیق سطوح L3 و S3 لجن کنورتور و سرباره می توانند مناسب ترین سطوح این ترکیبات به عنوان کود آهن پیشنهاد شوند

    کلید واژگان: لجن کنورتور, سرباره, عناصر تغذیه ای گیاه, عملکرد, ذرت
    H SHariatmadari, Y Rezainejad *, A Abdi, A Mahmoudabadi, M Karami

    Many researchers have reported positive effects of converter sludge and slag, two by-products in Isfahan iron melting factory. In this work, the optimum rate of application and the availability of some essential elements (for plant growth) in the converter sludge and slag for corn were investigated. The converter sludge contains about 64% Fe ІІ and ІІІ oxides and some other essential elements for plant growth. The slag also contains 17% iron oxides, 52.8% calcium oxide as well as considerable amounts of some other elements. Treatments included a control, Fe-EDTA foliar spray with 5 in 1000 concentration, application of sludge in 4 levels (L1, L2, L3 and L4 equal to 5.83, 13.33, 20.83 and 26.67 ton/ha, respectively) and application of slag in 4 levels (S1, S2, S3 and S4 equal to 3.20, 7.28, 11.36 and 15.44 ton/ha, respectively) which supply 1, 2, 3 and 4 times as much as soil test recommends, based on AB-DTPA extractable Fe in the soil. Corn (Zea mays) single cross 704 was planted for the experiment. Applications of the two compounds increased the soil extractable Fe and Mn, decreased Mg but the treatment did not change the soil-extractable Zn, Cu and Ca. The corn yield also increased due to the applications of the two compounds and the maximum yield was related to L3, L4, S3 and S4 treatments. The foliar application treated the leaf chlorosis and increased the silage, grain and leaf + stalk yields however, this was not as efficient as sludge and slag application. Also applications of the two compounds increased the Fe, Mn, Zn, Cu, Ca and Mg uptake by corn. The L3 and S3 treatments can be recommended as the proper levels of these compounds as iron fertilizer.

    Keywords: Converter sludge, Slag, Nutrient elements, Yield, Corn
سامانه نویسندگان
  • دکتر احمد عبدی
    دکتر احمد عبدی
    دانشیار گروه فیزیولوژی ورزشی، واحد آیت الله آملی، دانشگاه آزاد اسلامی، آمل، ایران
  • علی عبدی
    علی عبدی

  • آرزو عبدی
    آرزو عبدی
    (1396) کارشناسی ارشد ژنتیک، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد
  • مهندس علی عبدی
    مهندس علی عبدی

  • ایوب عبدی
    ایوب عبدی
    پژوهشگر حقوق، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
  • مهندس آدینه عبدی
    مهندس آدینه عبدی

  • اکبر عبدی
    اکبر عبدی
    دانشجوی کارشناسی روانشناسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
  • دکتر عباس عبدی
    دکتر عباس عبدی
    دانشجوی دکتری مدرسی معارف اسلامی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
  • ابوذر عبدی
    ابوذر عبدی

اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال