abdolhamid hajebi
-
به منظور تعیین رفتار چرایی بز تالی به عنوان دام غالب منطقه، این بررسی در منطقه سیریک استان هرمزگان از سال 1385 به مدت چهار سال انجام شد. شاخص های مورد بررسی این تحقیق شامل زمان ورود و خروج دام از مرتع، مسافت روزانه طی شده توسط دام، مسیر دام در مرتع با توجه به شیب آن، حداکثر و میانگین سرعت دام، همچنین مدت زمان استراحت، حرکت و چرای دام در روز بود. برای تعیین شاخص های ذکرشده از دستگاه موقعیت یاب جغرافیایی جی پی اس گارمین (GPS) استفاده گردید که با استفاده از کمربندی مخصوص به پشت یک بز سه ساله بسته شده و پس از خروج دام از آغل فعال شده، سپس در پایان روز داده های آن با استفاده از مدتراک در محیط ILWIS استخراج گردید. مسیر حرکت دام به انتخاب چوپان مشخص می شد. نتایج رفتار چرایی دام در ماه های فصل چرا برای چهار سال مورد مطالعه نشان داد که در بین سال ها، میانگین مسافت پیموده شده و زمان چرای دام و برای ماه های فصل چرا، تمام رفتارها به جز مسافت پیموده شده اختلاف معنی داری داشتند. میانگین سرعت حرکت دام 65/2 کیلومتر بر ساعت، طول مسافت طی شده 8/12 کیلومتر و مدت زمان چرا 4 ساعت و 49 دقیقه بود. همچنین در طی سال های بررسی 44 تا 45 درصد از زمانی که دام در مرتع حرکت می کرد به چرا اختصاص داشت. شایان ذکر است که اطلاعات استخراج شده از تطابق نقشه مسیر حرکت دام GPS با نقشه شیب منطقه نشان داد که در کل ماه های پنجگانه در طول سال های مورد بررسی تمام مسافت طی شده توسط دام در کلاس شیب 8-0 درصد قرار دارد.
کلید واژگان: رفتار چرایی, بز تالی, مرتع سیریک, استان هرمزگان وGPSIn order to determinating of the grazing behavior tali goat as dominant livestock, this investigation was done from 2007 for 4 years in Sirik rangeland of Hormozgan province. Parameters examined in this study included time arrival and departure of livestock from pastures, daily distance traveled by livestock, livestock path in the rangeland considering the slope, livestock speed (mean and maximum) and the time spent for livestock rest, grazing and movement per day. To determine the parameters, Garmin GPS was used on the back of a 4- year-old ewe using a special belt. After livestock exit from the fold, GPS was active and at the end of the day all recorded data were extracted by Mod-track in Ilwis software. The livestock path was determined by shepherd. The results of livestock grazing behavior in the months of the grazing season for the four years studied showed that there was a significant difference between average mileage and grazing time in different years and for the months of the grazing season, all behaviors except mileage. The average speed of livestock was 2.65 km / h, the distance traveled was 12.8 km and the grazing time was 4 hours and 49 minutes. Also, during the study years, 44 to 45% of the time when livestock was moving in the pasture was dedicated to grazing. It is worth mentioning that the information extracted from the correlation of GPS livestock route map with the slope map of the region showed that in all five months during the years under review, all distance traveled by livestock is in the slope class of 0-8%.
Keywords: Grazing behaviour, Sirik’s rangelands, Hormozgan province, Tali goat, GPS -
یکی از فاکتورهای مهم در تعیین ظرفیت چرایی مراتع، تعیین ارزش رجحانی گیاهان مرتعی با توجه به نوع دام استفاده کننده از مرتع و تغییرات آن در طول فصل چرا می باشد. در این تحقیق، ارزش رجحانی گونه های مرتعی در مرتع زمین سنگ در استان هرمزگان در ماه های فصل چرا (دی تا اردیبهشت) و سال های مختلف (1389-1386)، بررسی شد. برای تعیین ارزش رجحانی از روش درصد بهره برداری گونه های گیاهی و تعیین شاخص رجحان استفاده شد. نتایج در قالب طرح آماری اسپیلیت پلات در زمان در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی در نرم افزار SAS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و میانگین آماری صفت مورد بررسی با آزمون LSD مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که بیشترین ترجیح دام، در درجه اول از گونه های Aeluropus lagopoides و Atriplex leucoclada و در درجه دوم از گونه Alhagi graecorum است. کمترین درصد بهره برداری نیز از دو گونه Halocnemum strobilaceum و Desmostachya bipinnata بود. بر اساس طبقه بندی شاخص ارزش رجحانی، گونه های Aeluropus lagopoides و Atriplex leucoclada جز گونه های نسبتا خوش خوراک (رجحان نسبی)، گونه های Alhagi graecorum و Halocnemum strobilaceum جزو گونه های با خوش خوراکی متوسط (رجحان متوسط) و گونه Desmostachya bipinnata جزو گونه های تقریبا غیر خوش خوراک (اجتناب نسبی) بودند.
کلید واژگان: شاخص رجحان, خوش خوراکی, مرتع زمین سنگ, ارزش رجحانی و استان هرمزگانOne of the important factors in determining the grazing capacity of rangelands is determining the preferred value of rangeland plants according to the type of livestock using the rangeland and its changes during the grazing season. In this study, the preference value of rangeland species in Zaminsang rangeland in Hormozgan province in the months of grazing season (January to May) and different years (2007-2010) was investigated. To determine the preference value, the method of utilization percentage of plant species and determination of preference index were used. The results were analyzed in a split plot statistical design in time in a randomized complete block design in SAS software and the statistical mean of the studied trait was compared with LSD test. The results showed that the most preferred livestock is primarily Aeluropus lagopoides and Atriplex leucoclada and Alhagi graecorum. The lowest percentage of exploitation was from Halocnemum strobilaceum and Desmostachya bipinnata. Based on the preference value index classification, Aeluropus lagopoides and Atriplex leucoclada species are relatively palatable species (relative preference), Alhagi graecorum and Halocnemum strobilaceum species are moderately palatable species (moderate preference) and Desmostachya bipinnata was one of the almost non-palatable (relative avoidance) species.
Keywords: preference index, Palatability, Zaminsang rangeland, Preference value, Hormozgan province -
به منظور بررسی اثر تنش خشکی و تاریخ کاشت بر برخی شاخص های فیزیولوژیک و رشد گیاه لمون گراس (Cymbopogon citratus)، آزمایش مزرعه ای به صورت کرت های یک بار خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کاملا تصادفی با سه تکرار، با سطوح مختلف آبیاری شامل (100% آبیاری کامل به عنوان شاهد، 75 و 50 % آبیاری کامل) و سه سطح تاریخ کاشت شامل 20 اردیبهشت، 30 اردیبهشت و 10 خرداد ماه در منطقه رهدار رودان در استان هرمزگان در سال 1399 اجرا شد. در این پژوهش شاخص های رشد شامل LAI (شاخص سطح برگ)، CGR (سرعت رشد محصول)، NAR (سرعت جذب خالص)، LAD (دوام سطح برگ)، ارتفاع بوته، عملکرد تر و خشک بوته به همراه میزان کلروفیل a، کلروفیلb، کلروفیل کل، کاروتنوییدها، کربوهیدرات محلول و پرولین مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد تیمار سطوح مختلف آبیاری بر روی تمامی صفات مورد مطالعه در سطح 1 % معنی دار بوده است. هم چنین تیمارهای تاریخ کاشت بر روی کلروفیل کل، کاروتنوییدها، کلروفیل a و کلروفیل b، کربوهیدرات محلول و پرولین معنی دار شده ولی تاثیری بر ارتفاع بوته، عملکرد تر و خشک بوته نداشته است. از طرفی برهمکنش سطوح مختلف آبیاری و تاریخ کاشت باعث تغییر معنی دار صفات کلروفیل کل، کاروتنوییدها، کلروفیل a و کربوهیدرات محلول شده است. تیمار خشکی 50 % باعث کاهش سطح برگ، سرعت رشد محصول، سرعت جذب خالص و دوام سطح برگ لمون گراس شد؛ ولی تیمارهای تاریخ کاشت تاثیری بر صفات فیزیولوژیکی گیاه لمون گراس نداشتند. از این رو می توان نتیجه گرفت که لمون گراس گیاهی است که نسبت به تنش ملایم مقاوم ولی نسبت به تنش شدید حساس است.
کلید واژگان: ارتفاع بوته, تنش کم آبی, سرعت جذب خالص, گیاه صنعتیIn order to investigate the effect of dehydration stress and planting date on some physiological indices and growth of Cymbopogon citratus, a field experiment in the form of a split plot in a randomized complete block design with 3 replications, including 3 levels of different irrigation (100% full irrigation as a control, 75 and 50% full irrigation) and 3 levels of planting date including 20 May, 30 May and 10 June in Rahdar Rudan area in Hormozgan province in 1399. In this study, physiological growth traits including LAI (leaf area index), CGR (crop growth rate), NAR (net uptake rate), LAD (leaf area durability), plant height, wet and dry plant yield along with chlorophyll a, chlorophyll b, total chlorophyll , carotenoids, soluble carbohydrates and proline were examined. The results showed that drought treatment was significant in all the studied traits at the level of 1%. Also, planting date was significant in total chlorophyll, carotenoids, chlorophyll a, chlorophyll b, soluble carbohydrates and proline but did not have any effect on plant height, wet and dry plant yield. On the other hand, the interaction between drought and planting date had caused significant changes in total chlorophyll, carotenoids and chlorophyll a and soluble carbohydrates. Drought treatment reduced leaf area, crop growth rate, net uptake rate and leaf area of Lemongrass grass by 50%, but the treatments of planting date had no effect on the physiological traits of Lemongrass plant growth. Therefore, it can be concluded that Lemongrass is a plant that is resistant to mild stress but sensitive to severe stress.
Keywords: Dehydration stress, Net uptake rate, Plant height, Industrial-medicinal plant -
این بررسی برای نشان دادن رفتار رویشی گونه های Sphaerocoma aucheri، Cenchrus pennisetoformis، Heliotropium bacciferum و Moltkiopsis ciliata در طی سال های 1386 تا 1389 در مرتع سیریک استان هرمزگان انجام شد. تعیین تولید و مصرف با استفاده از پایه های متوسط انجام شد و هر ساله تعداد 5 پایه متوسط از گیاه به ازای همه ماه های فصل رویش و چرا در داخل محدوده قرق برای اندازه گیری تولید و به همین تعداد در عرصه چرا برای اندازه گیری باقیمانده تولید منظور گردید و از تفاضل آنها مقدار مصرف مشخص شد. نتایج نشان داد که سال ها و ماه های مختلف تاثیر معنی داری بر تولید و مصرف گونه های مورد بررسی داشته است. بررسی تولید خالص ماهانه نشان داد که تولید مرتع از شروع فصل رویش (دی ماه) تا پایان فصل رویش (اردیبهشت ماه) روند افزایشی داشت. بیشترین تولید و مصرف گونه ها در سال چهارم بود. تولید متوسط چهار گونه دایمی مورد بررسی در منطقه 3/292 کیلوگرم علوفه خشک در هکتار و سهم گونه Sphaerocoma aucheri در تولید بالا و به میزان 64 درصد کل علوفه تولیدی بود. میزان مصرف گونه ها در منطقه 5/133 کیلوگرم علوفه خشک در هکتار و سهم گونه Sphaerocoma aucheri نیز در مصرف بالا و به میزان 59 درصد کل علوفه مصرفی بود.کلید واژگان: تولید, مصرف, سیریک, استان هرمزگان
-
یکی از فاکتورهای مهم در تعیین ظرفیت چرایی مراتع، تعیین ارزش رجحانی گیاهان مرتعی با توجه به نوع دام استفاده کننده از مرتع و تغییرات آن در طول فصل چرا می باشد. در این تحقیق، میزان خوشخوراکی گونه های مرتعی در مرتع سیریک در استان هرمزگان در ماه های فصل چرا (دی تا اردیبهشت) و سال های مختلف (13861389) بررسی شد. برای تعیین میزان خوشخوراکی از روش درصد بهره برداری گونه های گیاهی و تعیین شاخص رجحان استفاده شد. نتایج در قالب طرح آماری اسپیلیت پلات در زمان و طرح پایه بلوک کامل تصادفی در نرم افزار SAS تجزیه و تحلیل گردید و میانگین آماری صفت مورد بررسی با آزمونLSD مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که سال های مورد بررسی فاقد اختلاف معنی دار هستند ولی بین ماه ها و گونه ها تفاوت معنی داری وجود دارد. گونه Cenchrus pennisetoformis با 516/1، بیشترین شاخص رجحان را نشان داد و بعد از آن گونه Cyperus conglumeratus با 338/1 بود که از نظر آماری تفاوت معنی داری با هم نداشتند. گونه Cenchrus pennisetoformis جزء گونه های نسبتا خوشخوراک (رجحان نسبی)، گونه های Cyperus conglumeratus ، Sphaerocoma aucheri، Molhtkiopsis ciliata، Panicum turgidum جزء گونه های با خوشخوراکی متوسط (رجحان متوسط) و گونه Heliotropium bacciferum جزء گونه های تقریبا غیرخوش خوراک (اجتناب نسبی) طبقه بندی می شوند.
کلید واژگان: شاخص رجحان, خوش خوراکی, مرتع سیریک و استان هرمزگانIntroductionMeasuring the preferred value of rangeland plants is one of the most important factors in determining rangelands' grazing capacity. The preferential value of rangeland plants is measured based on the type of livestock which uses the rangeland and the changes made in the rangeland during the grazing season. This study sought to investigate the palatability of rangeland plant species within the Sirik rangeland (Hormozgan province) during the grazing season (January to May) of the years 2007-2010.
Materials and MethodsThe study area was located at sand dunes of Sirik city (Hormozgan province) at 26˚ 39ʹ 12ʺ and 57˚ 4ʹ 26ʺ overlooking the sea. The 30-year ambrothermic curve of the study area showed that the wet and dry seasons lasted one and eleven months, respectively. The average minimum and maximum temperatures of the study area in the coldest and warmest months of the year were found to be 14.36 °C and 33.78 °C, respectively. However, the lowest and highest temperatures in the region were 5.5 and 48.5 °C, respectively, and its average 30-year rainfall rate was 121.8 mm.The region's rangeland type was a mixture of Sphaerocoma aucheri and Cenchrus pennisetoformis. In the study area, seventy plant species from twenty-eight genera were collected and identified, the most important of which were Moltkiopsis Ciliata, Heliotropium bacciferum, Cyperus conglomeratus, and Panicum turgidum. The livestock examined in this study was Tali goat that is bred in Hormozgan, Sistan and Baluchestan, and Bushehr provinces.This study was conducted in Sirik rangeland, Hormozgan province, throughout the grazing season (January to May) for four consecutive years (2007 to 2010). The study area comprised a one-hectare enclosed area located on sand dunes ten kilometers away from Sirik city, overlooking the sea. At the beginning of the grazing season, five similar rootstocks were selected for each species and marked inside and outside the enclosed area.The forage of each rootstock was placed in a separate bag and weighed. Then the consumption percentage was determined for each species. Each species' share in the livestock diet was determined throughout the grazing season by calculating the percentage of production and consumption of species inside and outside the enclosed area. Moreover, the preference index was obtained by dividing the species' share outside the enclosed area by its share inside the area. Finally, preferential value indices were determined according to the classification proposed by Rosiere et al. (1975). The study's results were analyzed in a time-based split-plot statistical design through a complete randomized block design in SAS software, followed by comparing the statistical mean of the studied features with the results of the LSD test.
ResultsThe analysis of the variance of the preferred index showed that there was no significant difference among the studied years. However, a significant difference was found between the months of the study period and between the species examined. The years of the study period were grouped together in one statistical category, and the months of the study period were classified into two statistical categories. The highest value of the preference index was found in March, which was in the same group as January. Cenchrus pennisetoformis showed the highest preference index with the value of 1.516, followed by Cyperus conglumeratus, whose value was reported to be 1.338, both of which were not statistically significant. It was also found that Cenchrus pennisetoformis was a relatively palatable species (relative preference), Cyperus conglumeratus, Sphaerocoma aucheri, Moltkiopsis Ciliata, and Panicum turgidum were moderately palatable species (moderate preference), and Heliotropium bacciferum was identified as almost a non-palatable (relative avoidance) species.
Discussion and ConclusionCenchrus pennisetoformis was identified as the highest livestock preference in Sirik rangeland, Hormozgan province. According to the classification table proposed by Rosiere et al. (1975), the species is classified as palatable with a preference index of 1.516. Moreover, Cenchrus pennisetoformis was one of the region's low-density and highly consumed species. The second livestock preference in Sirik rangeland was Cyperus conglumeratus, whose preference index was found to be 1.338, representing a boundary between the ratio of good food and average good food. The two species were then grouped together in a statistical category. The third preference rank belonged to Sphaerocoma aucheri with a value of 0.960, which was a highly distributed and consumed species in the region with the highest dense value. It should be noted that this species plays an essential role in Tali goat's nutrition at the end of the grazing season, i.e., April and May, when the annuals are dried up.Other preference indices belonged to Moltkiopsis ciliate and Panicum turgidum, with index values of 0.819 and 0.800, respectively, both of which are classified as moderately palatable species. Moreover, annuals with a preference index of 0.729, including Stipa capensis, Plantago psylium, Erucaria hispanica, Mathiola longipetala, Fagonia bruguieri, Anagalis arvensis, and Medicago polymorpha were among the moderately palatable species. However, it should be noted that at the beginning of the grazing season, the livestock tends to graze those plants that are more than one year old, while at the end of the grazing season, when the grasses are dried up or sowed, the one-year-old plants are less favored by the livestock. Finally, the last preference index belonged to Heliotropium bacciferum with an index of 0.605, which was classified as an almost non-edible species.
Keywords: Preference Value, Tali Goat, Consumption Percentage, Grazing Behavior -
سابقه و هدف
کلاجوک با نام علمی Platychaete aucheri (Boiss.) Boiss. گیاهی بوته ای از تیره کاسنی (Asteraceae) از گونه های انحصاری و مهم مرتعی جنوب ایران است که در استان های فارس، کرمان، بوشهر و هرمزگان پراکنش دارد. این گونه به دلیل سازگاری با محیط گرم و خشک جنوب، شکل رویشی بوته ای مقاوم به چرای دام، جذابیت در پرورش زنبور عسل، کاربردهای دارویی در طب سنتی و نقش با ارزشی که در کنترل فرسایش آبی و بادی دارد، گونه ای چند منظوره است که می توان در طرح های مقابله با بیابان زایی و احیای مراتع قشلاقی نواحی جنوب کشور از آن استفاده کرد.
مواد و روش هانمونه برداری از پوشش گیاهی به روش تصادفی- سیستماتیک در داخل پلات های مستقر در امتداد ترانسکت های خطی انجام شد. در مجموع 90 پلات برای سه منطقه بستک، سیرمند و گنو (رویشگاه های اصلی گونه) بکار برده شد. عوامل توپوگرافی مثل ارتفاع از سطح دریا، درصد شیب زمین، جهت جغرافیایی برای هر پلات مشخص گردید. در هر یک از واحدهای اکولوژیکی، پارامترهایی نظیر فراوانی، تعداد پایه ها و درصد پوشش تاجی هر یک از گونه های واقع در داخل پلات ها اندازه گیری شد. همچنین در داخل هر پلات پارامترهایی مثل درصد خاک لخت، درصد لاشبرگ و درصد سنگ و سنگریزه نیز برآورد گردید. تولید علوفه گونه کلاجوک به روش قطع و توزین در داخل پلات ها انجام شد. از هر یک از پلات ها، یک نمونه خاک با سه تکرار (نمونه مرکب) تا عمق 60 سانتی متری خاک برداشت و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آن ها اندازه گیری شد. در این پژوهش به مطالعه نیازهای اکولوژیک این گونه با تاکید بر تعیین عوامل اکولوژیک موثر بر تغییرات پوشش گیاهی و بررسی پاسخ آن به تغییرات عوامل اکولوژیکی، با استفاده از روش آنالیز تطبیقی متعارفی (CCA؛ Canonical Correspondence Analysis) و مدل جمعی تعمیم یافته (GAM؛ Generalized Additive Models) در استان هرمزگان انجام و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS17 و CANOC4.5 انجام شد. بدین منظور سه منطقه بستک، سیرمند و گنو که از رویشگاه های اصلی گونه بودند انتخاب و نمونه برداری از پوشش گیاهی به روش سیستماتیک- تصادفی انجام شد.
نتایجتجزیه و تحلیل پارامترهای خاک مناطق نشان داد که تمام پارامترها به جز فراوانی و اسیدیته خاک در سطح 5 درصد اختلاف معنی دار دارند. بافت خاک در منطقه بستک لومی و شنی لومی، در منطقه سیرمند شنی لومی و در منطقه گنو شنی رسی لومی بود. بیشترین درصد پوشش تاجی کل، تولید علوفه، تعداد پایه، درصد لاشبرگ، درصد پوشش تاجی، ارتفاع هر پایه، مقدار آهک و شن خاک در منطقه سیرمند بود. بیشترین درصد خاک بدون پوشش، هدایت الکتریکی، درصد اشباع و سیلت خاک نیز در منطقه بستک بود. الگوی پاسخ کلاجوک در امتداد شیب درصد شن و آهک، از مدل افزایشی پیروی کرد و با افزایش مقادیر مذکور، فراوانی و درصد پوشش گیاهی آن نیز بیشتر شد. برعکس، پاسخ این گونه در امتداد شیب درصد سیلت و شیب زمین، از مدل کاهشی پیروی کرد و با افزایش مقدار این عوامل، فراوانی و درصد پوشش گیاهی کاهش یافت. الگوی پاسخ گونه در امتداد شیب هدایت الکتریکی، از مدل زنگوله ای پیروی کرد و حد بهینه رشد آن برای این عامل، 25 دسی زیمنس بر متر بود. همچنین عکس العمل این گیاه به ارتفاع از سطح دریا و رطوبت اشباع خاک، از مدل دو نمایی پیروی کرد. این مدل، نشان دهنده وجود یک محدودیت رقابتی در طول شیب محیطی است.
نتیجه گیرینتایج این بررسی نشان داد که درصد فراوانی و درصد پوشش گیاه کلاجوک، با افزایش شیب درصد شن و آهک و کاهش شیب درصد سیلت و شیب زمین بیشتر شد. حد بهینه رشد گیاه برای عامل شیب هدایت الکتریکی، 25 دسی زیمنس بر متر بود. همچنین عکس العمل این گیاه به ارتفاع از سطح دریا و رطوبت اشباع خاک، از مدل دو نمایی پیروی کرد. بررسی پاسخ گونه کلاجوک در امتداد شیب عوامل توپوگرافی و خاک، اطلاعات ارزشمندی برای تعیین نیازهای اکولوژیکی این گونه ارایه داد که می تواند در مدیریت پوشش گیاهی و عملیات اصلاح مراتع در مناطق مشابه، مورد توجه قرار گیرد.
کلید واژگان: فیزیوگرافی, خاک, گونه کلاجوک ((Platychaete aucheri, استان هرمزگانJournal of Rangeland, Volume:16 Issue: 2, 2022, PP 284 -298Platychaete aucheri is one of the exclusive and important rangeland species in the south of the country that has an important role in animal nutrition. In this study, using a generalized increase model, the pattern of response of this species to the slope of soil and topographic factors in its habitats in the province Hormozgan was identified and for this purpose, three regions of Bastak, Sirmand and Kuh-e-Geno, which were the main habitats of the species, were selected and vegetation information and habitat factors of the species were collected. The results showed that all soil measurement parameters except acidity were significantly different at 5% level. The highest electrical conductivity, the percentage of soil saturation and silt was in Bastak region, the highest amount of soil lime and sand was in Sirmand region and the highest percentage of organic carbon, nitrogen and soil clay was in Geno mountain region. Soil texture in Bastak was loam and sandyloam, in Sirmand was sandyloam and in Geno region was sandyclayloam. The application of a generalized collective model for each of the environmental variables showed that the response of Platychaete aucheri to soil sand percentage, soil silt percentage, soil salinity, soil lime percentage, slope and altitude was significant. With increasing sand percentage and soil lime percentage, the species response is increasing and the presence of species is increasing. With increasing soil silt percentage and with increasing slope percentage, species response is decreasing and species presence is less. By increasing the electrical conductivity of the soil, up to 25 species responses are increased, and after that, with the increase of electrical conductivity of the soil, the presence of the species decreases. With increasing the percentage of soil saturated moisture to 20%, the species response is increasing and since then with increasing the percentage of soil saturated moisture to 35%, the presence of the species has decreased and again with increasing the percentage of soil saturated moisture, the presence and growth of the species has increased. With increasing altitude up to 400 meters, the species response is increasing and since then with increasing altitude to 650 meters, the presence of the species has decreased and again with increasing altitude, the presence and growth of the species has increased.
Keywords: Physiography, Soil, Platychaete aucheri, Hormozgan province -
گونه لاتی (Taverniera spartea) یکی از گونه های مهم مراتع خلیج و عمانی است. در این پژوهش، برخی از نیازهای اکولوژیک گونه لاتی و پاسخ آن ها به عوامل خاکی و توپوگرافیکی در سه رویشگاه اصلی در استان هرمزگان (سیاهو، احمدی و بشاگرد) تعیین شد. نتایج نشان داد که درصد پوشش در سطح یک درصد و درصد خاک لخت و درصد سنگ و سنگریزه در سطح 5 درصد معنی دار بود. بکارگیری مدل جمعی تعمیم یافته، برای هر یک از متغیرهای محیطی، نشان داد که متغیرهای درصد آهک خاک، درصد رس، اسیدیته، درصد کربن آلی خاک، ازت خاک و درصد خاک لخت بر عملکرد گونه، معنی دار می باشند. افزایش درصد رس خاک از مدل کاهشی، افزایش اسیدیته خاک، از حالت دو مد، افزایش مقدار آهک خاک و همچنین مقدار درصد خاک بدون پوشش، از مدل زنگوله ای، افزایش درصد کربن آلی و ازت خاک هر دو از مدل افزایشی پیروی کرد. بررسی فنولوژی گونه نشان داد که رویش این گیاه از دهه دوم آبان ماه شروع می گردد و از دهه سوم اردیبهشت ماه وارد مرحله رکود می شود. باتوجه به ارزش غذایی گونه و نقش آن در حفاظت خاک مراتع، پیشنهاد می شود در مناطق تخریب شده مرتعی که شرایط استقرار آن را دارا هستند، نسبت به کاشت این گونه اقدام شود.
کلید واژگان: اکولوژی, گونه لاتی ((Taverniera spartea, استان هرمزگانTaverniera spartea is one of the most important species in the Gulf and Omani rangelands. In this study, some ecological needs of Taverniera spartea and their response to soil and topographic factors in three main habitats in Hormozgan province (Siahoo, Ahmadi and Bashagard) were determined. The results showed that the percentage of cover was significant at the level of 1% and the percentage of bare soil and the percentage of rocks and pebbles at the level of 5% was significant. Applying the generalized collective model for each of the environmental variables showed that the variables of soil lime percentage, clay percentage, acidity, soil organic carbon content, soil nitrogen and bare soil percentage on species yield are significant. Increasing the percentage of soil clay from the Monotonic decrease, increasing the acidity of the soil, from the Bimodal distribution, increasing the amount of soil lime and also the percentage of bare soil from the Unimodal and increasing the percentage of organic carbon and soil nitrogen from the Monotonic increase followed. The phenological study of the species showed that the growth of this plant starts from the second decade of November and from the third decade of May, enters a stage of stagnation. Considering the nutritional value of the species and its role in the protection of rangeland soil, it is recommended to plant this species in the degraded rangeland areas that have the conditions for its establishment.
Keywords: Taverniera spartea, Ecology, Hormozgan province -
گیاه لاتی (Taverniera spartea) از گونه های مهم مراتع خلیج و عمانی ایران به شمار می رود. در این پژوهش با استفاده از مدل افزایش تعمیم یافته، الگوی پاسخ گونه لاتی به شیب عوامل خاکی و توپوگرافیکی در رویشگاه های آن در استان هرمزگان مشخص شد. نتایج نشان داد که بافت خاک در هر سه رویشگاه مورد مطالعه، سندی لوم (شن 12 درصد، سیلت 21 درصد و رس 67 درصد) بود. میزان هدایت الکتریکی در سه رویشگاه تفاوت معنی داری نشان داد (7/1 تا 5/7 دسی زیمنس بر متر). اسیدیته خاک نیز در سه رویشگاه تفاوت معنی داری نشان داد و در منطقه بشاگرد با میزان 1/8 بیشتر از دو منطقه دیگر بود. بیشترین مقدار آهک خاک در منطقه سیاهو و کمترین آن منطقه بشاگرد بود (3/19 تا 3/54 درصد). به کارگیری مدل جمعی تعمیم یافته برای هریک از متغیرهای محیطی، نشان داد که متغیرهای درصد آهک خاک، درصد رس، اسیدیته، درصد کربن آلی خاک، ازت خاک و درصد خاک لخت بر عملکرد گونه، معنی دار هستند. افزایش درصد رس خاک از مدل کاهشی، افزایش اسیدیته خاک، از حالت دو مد، افزایش مقدار آهک خاک و همچنین مقدار درصد خاک بدون پوشش، از مدل زنگوله ای، افزایش درصد کربن آلی و ازت خاک هر دو از مدل افزایشی پیروی کرد. با توجه به نیازهای بوم شناختی اشاره شده، می توان نسبت به احیای مراتع تخریب شده، از طریق بوته کاری و بذرکاری با این گونه، به کمک سامانه های ذخیره نزولات اقدام کرد.
کلید واژگان: فیزیوگرافی, خاک, گونه لاتی (Taverniera spartea), استان هرمزگانIntroductionConsidering the extensive degradation of Iranian rangelands and forests due to livestock grazing and the land use change in recent decades, rangeland management requires a comprehensive knowledge concerning the ecological characteristics of native plant species and how they respond to environmental factors. Developed from the Fabaceae legume family, Taverniera spartea is an important species indigenous to the Persian Gulf and Omani rangelands of Iran. As a rich source of plant protein, this plant has a high value in feeding animals. Possessing a strong root system, the plant plays an important role in biologically stabilizing nitrogen, increasing soil's organic matter, improving soil texture, and preventing soil erosion. Lack of sufficient knowledge concerning this plant species and the relationship between soil, environmental factors, and the vegetation status is a serious obstacle to using soil for biological regeneration of degraded rangelands and planning for optimal management of existing habitats. Therefore, this study sought to investigate the response pattern of the plant to the slope of soil and topographic factors in its habitats in Hormozgan province using the generalized incremental model.
Materials and MethodsThis study was conducted in Siahoo, Ahmadi, and Bashagard regions in Hormozgan province. Siahoo region is located 55 km north of Bandar Abbas at an altitude of 450 meters above sea level, Ahmadi region is located 95 km north of Bandar Abbas at an altitude of 750 meters above sea level, and Bashagard region is located 135 kilometers east of Bandar Abbas at an altitude of 600 meters above sea level. The average rainfall of Siahoo, Ahmadi, and Bashagard region is 171.54, 183.61, and 193.18 mm, respectively, and their average annual temperatures are 27.34, 25.52, and 28.6 degrees Celsius respectively. Located among the semi-humid hot regions, Siahoo region is a semi-dry hot region with the average minimum and maximum absolute temperature of 21.8 and 32.3 ° C, respectively. Moreover, Bashagard is a hot dry region with the average minimum and maximum absolute temperature of 21.1 and 33.9 degrees Celsius, respectively. A 30 plots were chosen via random-systematic sampling for each ecological unit (90 plots in three study areas). Then, the percentage of canopy cover was measured for each species located inside the plots, and a soil sample was taken from each plot for analysis. Moreover, conventional comparative analysis method was used as a nonlinear method to investigate the relationship between effective and significant environmental variables and vegetation, and forward selection was used to reduce error. On the other hand, the significance of the relationship between species composition and axes obtained from environmental variables was investigated using the Monte Carlo permutation test. Furthermore, a generalized incremental model was used to predict the response of plant species to changes in environmental factors. Finally, the Akaic information criterion was used to rank the variables affecting the performance of the species.
ResultsThis study found that the soil texture was sandy loam in all three habitats. The amount of electrical conductivity in the three habitats revealed a significant difference. Soil acidity was also higher in Bashagard region than the other two ones. The highest amount of soil lime was found in Siahoo region with 54.3%, and the lowest one was observed in Ahmadi region with 19.3%. It was also found that as the soil clay percentage increased, the species response was decreased and the species presence was reduced. On the other hand, with an increase in soil acidity to 7.5%, the species response increased, and as soil acidity was increased to 7.7%, the presence of the species decreased. Also, the presence and growth of the species increased with and increase in soil acidity. The results also indicated that the presence and growth of species increased with an increase in the amount of soil lime to 55, and that the presence of the species decreased with an increase in soil lime. Moreover, as the percentage of the soil's organic carbon increased, the species response and presence increased. Furthermore, the species response and presence increased with an increase in the soil's nitrogen percentage. Also, as the percentage of uncovered soil (bare soil) increased to 55, the species response increased, and as the bare soil increased, the presence of the species decreased.
Discussion and ConclusionThe results of conventional adaptive classification showed that seven factors, including the percentage of neutralizing material, altitude, percentage of bare soil, electrical conductivity, soil saturation, litter percentage, and soil silt percentage were the main factors which influenced the distribution of Taverniera spartea. Applying the generalized collective model with Poisson error distribution for each environmental variable showed that soil lime percentage, clay percentage, acidity, soil organic carbon content, soil nitrogen, and bare soil percentage has a significant influence at the level of 0.05%. on the species yield.The study also examined the role of the presence and yield of Taverniera spartea as a valuable rangeland species in forage production, soil and water conservation using environmental factors. It could be said that to rehabilitate the degraded rangeland areas with the required conditions for the establishment of this Taverniera spartea, the species should be planted according to its ecological needs. At the same time, proper and optimal use of the species in rangeland and suitable habitats reduces the loss of capital and time.
Keywords: Physiography, Soil, Taverniera spartea, Hormozgan Province -
اثر تیمارهای آب شور و برخی کودهای آلی بر صفات فیزیولوژیکی و رشد گیاه لمون گراس (Cymbopogon citratus)
به منظور بررسی تاثیر شوری آب و برخی کودهای آلی شور بر شاخص های فیزیولوژیکی و رشد گیاه لمون گراس (Cymbopogon citratus)، آزمایش گلخانه ای با هفت سطح شوری شامل آب غیرشور به عنوان شاهد، آب شور در سه سطح 4، 10و 15 دسی زیمنس بر متر و کودهای آلی شور در سه سطح شامل کود پودر ماهی با شوری 2/5، کود مایع ماهی با شوری 9/4 و کود فرآوری کشتارگاه طیور با شوری 6/4 دسی زیمنس بر متر در 4 تکرار در گلخانه پژوهشی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی هرمزگان در قالب طرح کاملا تصادفی در 4 تکرار اجرا شد. در این پژوهش، صفات فیزیولوژیک رشد شامل سطح برگ، وزن تر و خشک برگ، وزن تر و خشک ریشه، ارتفاع بوته، تعداد پنجه و کلروفیل کل مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد شوری آب و کودهای آلی بر تمام صفات مورد بررسی اثر معنی دار داشت. بیشترین تاثیر منفی را تیمار آب آبیاری با شوری 15دسی زیمنس بر متر بر روی تمامی صفات مورد مطالعه داشت، و بیشترین تاثیر بر وزن خشک ریشه به میزان 37/0 گرم مشاهده شد. از طرفی تیمار کود پودر کشتارگاه طیور با شوری 6/4 دسی زیمنس بر متر باعث بهبود تمام صفات فیزیولوژیک رشدی نسبت به شاهد به غیر از تعداد پنجه (با میانگین 2/4 عدد) در بوته شد. به طور کلی، نتایج نشان داد گیاه لمون گراس نسبت به شوری بالای 5 دسی زیمنس بر متر حساس است اما شوری کمتر از 5 دسی زیمنس بر متر را تحمل می کند و امکان استفاده از کودهای آلی نسبتا شور مورد مطالعه به عنوان منبع غذایی در زراعت این گیاه وجود دارد.
کلید واژگان: شوری, کود پودر ماهی, کود مایع ماهی, کود کشتارگاه طیور, گیاه داروییIntroductionSalinity is a basic non-living environmental factor that reduces the yield worldwide. In arid and semi-arid regions, the salinity of water and soil limits crop production. Therefore, it is crucially important to assess the salinity tolerance of medicinal herbs if they are to be cultivated in saline areas.
Materials and MethodsTo investigate the effect of water salinity and some saline organic fertilizers on the lemongrass' (Cymbopogon citratus) physiological features and growth, a greenhouse experiment was carried out in the research greenhouse of Hormozgan Agricultural and Natural Resources Research Center through a completely randomized design with four replications at seven salinity levels including non-saline water as a controlling factor, saline water at 4, 10, and 15 ds/m levels, and saline organic fertilizers at three levels including fish meal fertilizer with salinity rate of 5/2, liquid fish manure with salinity rate of 4/9, and poultry slaughterhouse fertilizer with salinity rate of 4/6 ds /m. Moreover, the physiological growth features, including the leaf area, the leaf's fresh and dry weight, the root's fresh and dry weight, the plant's height, the number of tillers, and total chlorophyll were investigated.
Discussion and ConclusionThe study's results indicated that water salinity and organic fertilizers had a significant effect on all studied features. It was also found that treating Irrigation water with a salinity of 15 ds /m had the most negative effect on all studied features, with the root's dry weight affected the most. On the other hand, treating poultry slaughterhouse fertilizer with a salinity of 4/6 ds/m improved all physiological growth features compared to the control factor except the number of tillers per plant. The results also showed that lemongrass was sensitive to over 5 ds/m salinity but tolerated less than 5 ds/m salinity and that it was possible to use the relatively saline organic fertilizers studied as a food source in cultivating this plant.
Keywords: Salinity, Medicinal Herb, Poultry Slaughterhouse, Liquid Fertilizer, Fish Powder -
به منظور بررسی ارزش رجحانی گیاهان، این مطالعه در مرتع سیریک در استان هرمزگان اجرا شد. برای تعیین ارزش رجحانی در این منطقه از دو روش زمان سنجی و تولید و مصرف گونه های گیاهی استفاده شد. نتایج تجزیه واریانس ارزش رجحانی در هر دو روش زمان سنجی (استفاده از دوربین فیلمبرداری) و درصد بهره برداری نتایج یکسانی را به همراه داشت. زیرا که در هر دو روش، تفاوت معنی دار آماری در سطح 5 درصد بین سال ها و ماه های بررسی وجود نداشت و فقط اختلاف معنی دار بین گونه ها بود. در روش زمان سنجی گیاه Sphaerocoma aucheri با اختصاص بیشترین میانگین (8/29 درصد) همراه با یکساله ها با میانگین (9/28 درصد) در یک کلاس از نظر آماری قرارگرفته و بعد از آن ها Moltkiopsis ciliata و Cenchrus pennisetoformis به ترتیب 3/9 و 7/8 درصد قرار دارند. در روش درصد بهره برداری بیشترین درصد بهره برداری از گونهCenchrus pennisetoformis با 9/52 درصد بود، اگرچه با گونه های Heliotropium bacciferum با 6/49 درصد، Moltkiopsis ciliata با 8/45 درصد، Sphaerocoma aucheri با 6/44 درصد و Cyprus conglomeratus با 5/44 درصد در یک گروه آماری قرار گرفتند. در منطقه سیریک گونه Sphaerocoma aucheri جز گونه های با تراکم زیاد و مصرف زیاد و گونه Cenchrus pennisetoformis جز گونه های با تراکم کم و مصرف زیاد بود. از نظر ارزش رجحانی گونه Sphaerocoma aucheri در رتبه اول بود، اما باید توجه داشت که رغبت دام برای چرا از یکساله ها در اوایل دوره رویش بیشتر است و در پایان دوره رویش با خشک شدن و یا به بذر نشستن گراس ها، یکساله ها کمتر مورد توجه دام قرار گرفتند.
کلید واژگان: ارزش رجحانی, تولید و مصرف, زمان سنجی, سیریک و هرمزگانIn order to investigate the preference value of plants, this study was conducted in Sirik rangeland in Hormozgan province. To determine the preferred value in this region, two methods of timing and production and consumption of plant species were used. The results of analysis of variance of the preferred value in both timing methods (using a video camera) and the operating percentage yielded the same results. Because in both methods, there was no statistically significant difference at the level of 5% between the years and months of the study and only a significant difference between species. In the chronological method, Sphaerocoma aucheri with statistically assigned the highest mean (29.8%) along with annuals with an average (28.9%) were placed in a class statistically, followed by Moltkiopsis ciliata and Cenchrus pennisetoformis 9.3 and 7.8, respectively. In the method of exploitation percentage, the highest exploitation percentage was Cenchrus pennisetoformis with 52.9%, although with Heliotropium bacciferum with 49.6%, Moltkiopsis ciliata with 45.8%, Sphaerocoma aucheri with 44.6% and Cyprus conglomeratus with 44.5% were in a group. In the Sirik region, Sphaerocoma aucheri was one of the high density and high consumption species and Cenchrus pennisetoformis was the low density and high consumption species. Sphaerocoma aucheri was in the first place in terms of preference value, but it should be noted that livestock tends to graze more than annuals at the beginning of the growing season and at the end of the growing season with drying or seeding of grasses, annuals are received less attention.
Keywords: preference value, production, consumption method, timing method, Sirik’s rangelands, Hormozgan Province -
میزان بهره برداری مناسب و مجاز از مرتع باعث پایداری، جلوگیری از تخریب، پایداری گیاهان مرغوب و ارتقا وضعیت آن می شود. شدت چرای مناسب، بهره گیری مداوم و اقتصادی را در مرتع موجب می گردد و برای نیل به پایداری و تداوم تولید در مراتع و تعیین مناسب ترین حد بهره برداری، مطالعه اثر شدت های مختلف برداشت بر تولید علوفه سه گونه مهم مرتعی چمن تشی (Cenchrus pennisetoformis)، ارزن شن دوست (Panicum turgidum) و ساحلی (Sphaerocoma aucheri) در منطقه سیریک استان هرمزگان از سال 1385 به مدت چهار سال انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل چهار شدت برداشت 25، 50 و 75 درصد و شاهد (بدون برداشت) بودند. در هر تیمار 10 پایه از گونه بعنوان تکرار مورد نظر قرار گرفته که بر روی هریک متغیرهای وابسته مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل در نرم افزار SAS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که شدت های مختلف برداشت، سال ها و ماه های مورد بررسی و اثرات متقابل آن ها در گونه ها بسیار معنی دار هستند. شدت برداشت بر میزان علوفه سبز و ارتفاع گونه ها تاثیر گذاشته و کلیه تیمارها با شاهد اختلاف معنی داری داشتند. بنابراین برداشت مجاز تا 50 درصد برای گونه های فوق می توان پیشنهاد کرد.
کلید واژگان: حد بهره برداری مجاز, مرتع سیریک, استان هرمزگانJournal of Rangeland, Volume:15 Issue: 4, 2022, PP 678 -692The appropriate and permissible utilization of the rangeland causes stability, prevention of degradation, stability of high quality plants and improvement of its condition. Appropriate grazing intensity causes continuous and economic use in rangeland and to achieve stability and continuity of production in rangelands and determine the most appropriate level of exploitation, study the effect of different harvest intensities on forage production of three important species of Cenchrus pennisetiformis, Panicum turgidum and Sphaerocoma aucheri in Sirik region of Hormozgan province since 2006 for four years. Experimental treatments included four harvest intensities of 25, 50 and 75% and control (without harvest). In each treatment, 10 rootstocks of the species were considered as replicates, which were evaluated on each of the dependent variables. The results were analyzed in SAS software. The results showed that different harvest intensities, years and months studied and their interactions in species are very significant. Harvest intensity affected the amount of green forage and species height and all treatments were significantly different from the control. Therefore, an allowable harvest of up to 50% can be suggested for the above species.
Keywords: Appropriate level, utilization authorized, forage species Sirik Region, Hormozgan province -
گونه هرش (Taverniera cuneifolia) یکی از گونه های مهم مرتعی و خوشخوراک استان هرمزگان است که بهره برداری غیر اصولی و بیش از اندازه باعث نابودی رویشگاه های طبیعی این گونه با ارزش شده است و تنها با برنامه ریزی دقیق و کشت زراعی و رعایت تناوب برداشت و ترویج کشت گیاه در رویشگاه می توان گام موثری برای حفظ بقاء این گونه برداشت. در این بررسی بذرهای گیاه از دو منطقه جمع آوری و بوسیله تیمارهای پیش رویشی شامل قرار دادن در اسید سولفوریک به مدت 15 دقیقه، قرار دادن در اسید سولفوریک به مدت 30 دقیقه، قرار دادن در آب گرم (دمای °C70 به مدت یک ساعت)، خیس کردن در محلول جیبرلیک اسید با غلظت 1000 میلی گرم در لیتر به مدت 24 ساعت، خراش دهی با ماسه، خیس کردن در محلول نیترات پتاسیم با غلظت 1/0 مولار به مدت 24 ساعت، خیس کردن در آب معمولی به مدت 24 ساعت تیمار شده و با شاهد (بدون تیمار) مقایسه شدند. با توجه به نتایج، همه تیمارها نسبت به شاهد درصد جوانه زنی بیشتری داشتند. در این بین تیمارهای قرار دادن در اسید سولفوریک به مدت 15 و 30 دقیقه، باعث 100 درصد جوانه زنی بذرها و از این لحاظ نسبت به سایر تیمارها برتری داشتند. تیمار قرار دادن در اسید سولفوریک به مدت 15 دقیقه دارای بیشترین سرعت جوانه زنی و تیمار قرار دادن در اسید سولفوریک به مدت 30 دقیقه دارای بیشترین طول ریشه چه و طول ساقه چه بود.
کلید واژگان: اسید سولفوریک, جیبرلیک اسید, نیترات پتاسیم, تولید نهال, جوانه زنی : خراش دهیTaverniera cuneifolia is one of the most important palatable rangeland species in Hormozgan province that unprincipled and excessive exploitation has destroyed the natural habitats of this valuable species. Only careful planning and crop cultivation and observing the rotation frequency and promoting plant cultivation in the habitat can be an effective step to maintain the survival of this species. In this study, Taverniera seeds were collected from two habitats (Geno and Tezerj) and pre-emergence treatments were soaking in sulfuric acid for 15 minutes, soaking in sulfuric acid for 30 minutes, soaking in warm water (70 °C) for one hour, soaking in gibberellic acid solution at a concentration of 1000 mg/l for 24 hours, scarification with sand, soaking in a potassium nitrate solution at a concentration of 0.1 molar for 24 hours, soaking in normal water for 24 hours and control. According to the results, all treatments had a higher germination percentage than the control. Meanwhile, treatments placed in sulfuric acid for 15 and 30 minutes caused 100% seed germination and were superior to other treatments. Sulfuric acid treatment for 15 minutes had the highest germination rate, and sulfuric acid treatment for 30 minutes had the highest radicle and plumule length.
Keywords: Sulfuric Acid, Gibberellic acid, Potassium nitrate, seedling production, seed germination: scarification -
جنگلهای مانگرو یکی از سودمندترین بوم سازگان ها هستند که امروزه در اثر تخریب، کمتر از 50 درصد مساحت اولیه آن ها باقی مانده است. در مقابل تخریب بیرویه، بسیاری از کشورها علاوه بر حفاظت جنگلهای مانگرو، اقدام به تولید نهالهای استاندارد و جنگل کاری با آن ها کرده اند. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر نوع گونه، رژیم آبیاری، شرایط نوری و اثرات متقابل آن ها بر ویژگی های رویشی نهالهای حرا (Avicennia marina (Forssk.) Vierh.) و چندل (Rhizophora mucronata (Lam.)) در نهالستان بود. پس از جمع آوری بذرهای این دو گونه در تیر و مردادماه 1387، بذرها در گلدانهای پلاستیکی کشت شدند. رویش قطری، رویش ارتفاعی و ضریب قدکشیدگی تحت تاثیر گونه، رژیم آبیاری (هرروز، یک روز درمیان و سه روز درمیان) و شرایط نوری (سایه و آفتاب) با استفاده از تجزیه واریانس سه طرفه بررسی شد. نتایج نشان داد که رویش قطری چندل در شش ماهگی نسبت به 45 روز پس از کاشت، 0/38 میلیمتر بیشتر از حرا بود (0/05< p). بررسی اثرات متقابل (گونه × شرایط نوری) حاکی از آن بود که رویش قطری حرا و چندل در شرایط سایه، اختلاف معنیدار داشتند. همچنین، رویش قطری حرا در روشنایی بیشتر از سایه بود (0/05< p). افزایش ضریب قدکشیدگی نهالها در سایه بهطور معنیداری بیشتر از روشنایی بود. افزایش ضریب قدکشیدگی هر دو گونه در سایه با یکدیگر اختلاف معنیداری داشت. در حرا افزایش ضریب قدکشیدگی در سایه به طور معنیداری بیشتر از روشنایی بود (0/01< p). طبق نتایج، برای رویش حرا روشنایی مناسبتر از سایه است، در حالی که چندل در هر دو شرایط نوری و سایه می تواند رشد کند.کلید واژگان: جنگل کاری, جنگل های مانگرو, روشنایی, رویش, سایهMangrove forests are one of the most beneficial ecosystems that have lost more than 50% of their primary extents. Because of uncontrolled degradation, many countries go beyond standard measures of mangrove forests protection and produce standard seedlings to afforest for higher success rates. Therefore, the aim of this study was to investigate the effects of species, irrigation, and light regimes as well as their interaction on vegetative growth of grey mangrove (Avicennia marina (Forssk.) Vierh.) and red mangrove (Rhizophora mucronata (Lam.)) seedlings in the nursery setting. Seeds of mangrove trees were collected and planted in plastic pots during July and August 2008. Then collar diameter, height, and stem height to stem diameter (h/d) were measured as influenced by species, irrigation regime (every day, every other day, and three days in between) and light condition (shade and light) using a three-way analysis of variance. Results showed that the diameter growth in the red mangrove is more than 0.38 mm than that of the grey mangrove (p < 0.05). Interactive effects of species × light condition showed that diameter growth of grey mangrove and red mangrove seedlings are significantly different in the shade condition. Diameter growth of grey mangrove seedlings was higher in light condition than that of in shade (p < 0.05). In shade, the stem height to stem diameter of seedlings was significantly higher than that of those measured it in light. Furthermore, the stem height to stem diameter as influenced by species × light condition was significantly different between two species and was also higher in shade condition compared with grey mangrove seedling (p < 0.01). The results suggested that light provides more favorable conditions for the grey mangrove seedlings growth, whereas it is not beneficial for the red mangrove seedlings.Keywords: Growth, light, mangrove forests, reforestation, shade
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.