به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

abdolhossein heydari

  • عبدالحسین حیدری*، شهرام اسفندیاری، ابراهیم سامانی
    در این پژوهش، نمود آوایی تکواژ «تا» فارسی به عنوان حرف ربط و حرف اضافه در گفتار گویشوران آذربایجانی مطالعه می شود. داده ها از تعاملات زبانی گویشوران مناطق مختلف استان های آذربایجان شرقی و اردبیل جمع آوری شده است. نخست کاربرد تکواژ «تا» به صورت حرف ربط و حرف اضافه با معانی گوناگون از گفتار گویشوران استخراج و فراوانی کاربرد آنها مشخص شد. سپس داده ها بر اساس دیدگاه های مطرح در حوزه پدیده برخورد زبان ها تحلیل شد. بنابراین پژوهش حاضر پیکره بنیاد است و به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده است. بررسی داده ها نشان می دهد که فراوانی کاربرد تکواژ «تا» به عنوان حرف ربط (در معانی بیان علت، زمانی که، همین که و شرط) نسبت به فراوانی کاربرد همین تکواژ به صورت حرف اضافه، خیلی بیشتر است. همچنین تکواژ «تا» به عنوان حرف ربط در گفتار همه گویشوران، حتی گویشوران تک زبانه آذربایجانی به وفور یافت می شود. بنابراین دو معیار بسامد کاربرد و راه یابی عنصر زبانی به گفتار و زبان تک زبانه ها، شواهدی دال بر قرضی بودن تکواژ «تا» به عنوان حرف ربط در زبان آذربایجانی است. فراوانی کاربرد تکواژ «تا» در نقش حرف اضافه و حرف ربط در معانی خاص (تردید، از وقتی که) در گفتار گویشوران آذربایجانی پایین تر است؛ همچنین این نوع تکواژها فقط در گفتار دوزبانه های آذربایجانی-فارسی ظاهر می شوند. بنابراین تکواژ «تا» به عنوان حرف اضافه و حرف ربط در معانی خاص، هنوز به صورت عناصر رمزگردانی شده در گفتار دوزبانه ها نمود آوایی دارند و احتمال دارد با گذر زمان، به تدریج به گفتار تک زبانه ها نیز راه یابند و به عناصر قرضی در زبان آذربایجانی تبدیل شوند. اکثر دیدگاه های مطرح در پدیده برخورد زبان ها فقط به مطالعه نتایج قرض گیری بسنده کرده اند؛ در صورتی که پیوستار رمزگردانی- قرض گیری روند راه یابی و تثبیت عناصر غیربومی در زبان پذیرا را ترسیم کرده است. راه یابی تکواژ «تا» فارسی به گفتار و زبان گویشوران آذربایجانی نیز مهر تائیدی بر روند انتقال تدریجی عنصر نقشی از زبانی به زبان دیگر است که در این پژوهش، طبق پیوستار رمزگردانی-قرض گیری تحلیل می شود.
    کلید واژگان: برخورد زبانی, قرض گیری, زبان فارسی, زبان آذربایجانی, تکواژ «تا»
    Abdolhossein Heydari *, Shahram Esfandiyari, Ibrahim Samani
    This study aimed at studying morpheme "ta" as conjunction and preposition in speech of Azerbaijani speakers. The study was descriptive-analytical and corpus was collected from languages spoken in different regions of East Azarbajan and Ardabil provinces. First, using morpheme "ta" as conjunctions and prepositions were collected. Then, data was analyzed following dominant paradigm related to language contact . The analysis of data indicated that morpheme "ta" as conjunction was much more frequently used than the same morpheme as preposition. Furthermore, morpheme "ta" as conjunction was abundant in speech of all speakers, even monolingual Azerbaijani speakers. Therefore, two criteria of frequency of use and finding the way of linguistic element in speech and language of monolinguals are indicators of borrowing of morpheme "ta" as a conjunction in Azerbaijani T language. However, the use of the morpheme "ta" as a preposition and conjunction in certain meanings was less frequent in the speech of Azerbaijani speakers. These types of morphemes seem to appear only in the speech of Azerbaijani-Persian bilinguals. Consequently, the morpheme "ta" as preposition and conjunction in certain meanings and as codeswitching element is still phonetically rendered in the speech of bilinguals,. The studies on language contact have mostly focused on the results of borrowing, while codeswitching -borrowing continuum has highlighted the path for entering and establishing nonnative elements in host language. Entering Persian morpheme "ta" in speech of Azerbaijani speakers is also an indication of gradual process of transferring functional elements has been analyzed under the framework of codeswitching- borrowing.
    Keywords: Language Contact, Borrowing, Persian Language, Azerbaijani Language, Morpheme Ta
  • عبدالحسین حیدری*
    پیشینه و اهداف

    در پژوهش حاضر، به مطالعه تمرین های نوشتاری کتاب های نگارش فارسی پایه های چهارم و پنجم ابتدایی پرداخته شده است.

    روش ها

    ابتدا فعالیت های نوشتاری در 15 زیرمقوله مختلف دو نوع عمده تمرین های دریافتی و تولیدی طبقه بندی شد. سپس فراوانی و درصد رخداد تمرین ها در کتاب های درسی برای بررسی و تحلیل مشخص گردید. بنابراین این پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی انجام یافته است.

    یافته ها

    بررسی داده ها نشان داد که 43/69 درصد از تمرین های کتاب های نگارش فارسی به تمرین های از نوع دریافتی اختصاص یافته است؛ درصورتی که این کتاب ها برای آموزش مهارت نوشتن طراحی شده اند که خود یک مهارت تولیدی است. هرچند طراحی تمرین های دریافتی در آموزش زبان، مقدم بر طراحی تمرین های تولیدی است؛ اما توازن در طراحی و تدوین هر دو نوع تمرین های دریافتی و تولیدی در تهیه محتوا، بایستی مورد عنایت مولفان کتاب های درسی قرار گیرد.

    نتیجه گیری

    تحلیل آمار استنباطی داده ها نیز نشان داد که رابطه بین تمرین های نوشتاری در کتاب های نگارش فارسی پایه های چهارم و پنجم معنادار است و فراوانی تمرین های تولیدی با ارتقاء پایه تحصیلی و دانش زبانی دانش آموزان، افزایش یافته است. همچنین با توجه به اهمیت تمرین مهارت خواندن پیش از مهارت نوشتن، لازم است به تمرین های از نوع درک مطلب و خلاصه یا کوتاه نویسی متن، در تالیف کتاب های نگارش فارسی توجه ویژه ای شود. یافته ها و نتایج پژوهش حاضر می تواند در هر دو حوزه تالیف و تدریس برای مولفان و معلمان مفید واقع شود.

    کلید واژگان: تمرین های دریافتی, تمرین های تولیدی, کتاب های نگارش فارسی, پایه چهارم, پایه پنجم
    Abdolhossein Heydari *
    Background and Objectives

     This paper attempted to study the writing tasks of Persian writing textbooks used at primary schools (fourth and fifth).

    Methods

     At first, the writing tasks of Persian writing textbooks were classified according to 2 significant kinds of writing activities (receptive and productive) with 15 subdivisions. Then, the frequency and percentage of the tasks in the books were determined to be analyzed. So, the research method used in this paper is descriptive-analytic. 

    Findings

     The data analysis showed that 69/43 percent of writing tasks in the writing textbooks have been allocated to receptive tasks. Meanwhile, these books have been designed to teach a writing skill called productive writing. Although the designing of receptive tasks is prior to designing productive ones in language teaching, the authors should consider the balance in designing two different writing tasks. 

    Conclusion

     The results of analytical statistics indicate a significant difference between the writing tasks in the two textbooks. The frequency of the productive writing tasks in the textbook has increased as the students are promoted to a higher level and their language knowledge is strengthened. Tasks such as reading comprehension and summary writing should be paid attention to in the writing textbooks because it is necessary to read before writing. The findings of this study can be helpful to both the textbook authors and teachers.

    Keywords: Receptive Tasks, Productive Tasks, Persian Writing Textbooks, 4Th Grade, 5Th Grade
  • عبدالحسین حیدری*
    در این پژوهش واژه های مختوم به -ی فارسی در گفتار گویشوران ترکی آذربایجانی در چارچوب مدل زبان ماتریس مطالعه شده است. داده ها از تعاملات زبانی گویشوران ترکی آذربایجانی در بافت های مختلف محاوره ای گردآوری شده اند. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی انجام یافته است. ابتدا صورت های مختلف تک واژ وابسته هم نام -ی فارسی طبق فرضیه دسترسی متفاوت، به تک واژهای نظام مند متقدم (- ی اشتقاقی و -ی نکره) و تک واژهای نظام مند بیرونی متاخر (-ی دوم شخص مفرد فعل و -ی صورت تصریفی فعل بودن در زمان حال) طبقه بندی و سپس تظاهر آوایی همین تک واژها در گفتار گویشوران ترکی آذربایجانی براساس اصول و فرضیه های مدل زبان ماتریس تحلیل شد. عدم ظهور تک واژهای وابسته -ی دوم شخص مفرد فعل و -ی صورت تصریفی فعل بودن در زمان حال در گفتار گویشوران ترکی آذربایجانی، به دلیل ماتریس بودن زبان ترکی آذربایجانی بوده است تا تک واژهای نظام مند بیرونی متاخر آن زبان در سطح صورت بندی انتخاب شوند و چارچوب نحوی-ساخت واژی زبان ترکی آذربایجانی را بر جملات حاکم کنند. اما تک واژهای نظام مند متقدم فارسی (-ی اشتقاقی و -ی نکره) به دلیل تاثیرگذاری در معنا و مفهوم جملات، نقشی در تعیین ساخت نحوی جمله ها ندارند و به راحتی می توانند با ملحق شدن به سازه های محتوایی، در گفتار گویشوران ترکی آذربایجانی ظاهر شوند. بنابراین، بین انتخاب تک واژها در سطوح انتزاعی تولید گفتار و ظهور یا عدم ظهور آن ها در گفتار گویشوران دوزبانه ارتباط وجود دارد و می توان در چارچوب این مدل، راه یابی یا عدم راه یابی سازه ها از زبانی به زبان دیگر را تبیین کرد.
    کلید واژگان: تک واژ وابسته هم نام, زبان فارسی, -ی فارسی, زبان ترکی آذربایجانی, مدل زبان ماتریس
    Abdolhossein Heydari *
    The aim of this paper is to study the words ending to Persian suffix -i in speech of Azerbaijani speakers based on MLFM. The data have been collected from Azerbaijani speakers’ speech in different contexts. The research method is descriptive-analytic. At first, the different forms of Persian homonymous bound morpheme -i were classified into: early system morphemes and late outside system morphemes according to differential access hypothesis. Then the data were analyzed based on the principles and hypothesis of MLFM. Azarbaijani is matrix language in all data due to uniform structure principle of MLFM. According to differential access hypothesis, late outside system morphemes are structure maker and they determine the syntactic order of constituents in the sentences, meanwhile early system morphemes play role in transferring of meaning. Azerbaijani as a matrix language causes its late outside system morphemes activates at formulation level to assign Azerbaijani morpho-syntactic frame on the sentences. So Persian late outside system morphemes do not appear in speech of Azerbaijani speakers. Persian early system morphemes (-i as a derivational morpheme and –i as an indefinite morpheme) do not have any role in determining syntactic structure of sentences, therefore they can be transferred to Azerbaijani speakers’ speech by being added to Persian content morphemes. It seems there is a relation between different morpheme nature (their selection at different abstract level) and their transferring to other languages. So MLFM is more efficient in explaining language contact phenomenon.
    Keywords: Homonymous Bound Morpheme, Persian, Persian &Ndash, Azerbaijani, MLFM
  • عبدالحسین حیدری*
    در پژوهش حاضر، تمرین های واژه آموزی کتاب های نگارش فارسی دوره دوم ابتدایی بر اساس طبقه بندی واژگانی مطالعه شده اند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام یافته است. ابتدا، تمرین های واژه آموزی کتاب ها در زیرمقوله های مختلف طبقه بندی دانش واژگانی قرار داده شد تا فراوانی و میانگین درصد آنها مشخص گردد. سپس، برای تحلیل داده ها از نرم افزار اس. پی. اس. اس استفاده شد. نتایج تحلیل آمار توصیفی نشان می دهد که در هر سه کتاب نگارش فارسی، تمرین های مرتبط با بعد صورت نوشتاری از فراوانی حداکثری برخوردار هستند، درحالی که ابعاد دیگر دانش واژگانی، نظیر همایی واژه ها، دارای فراوانی حداقلی هستند. همچنین، اختصاص 80 درصد از تمرین های صریح واژه آموزی به فعالیت های واژگانی دریافتی در مقایسه با تنها 20 درصد تمرین های تولیدی، نامتوازن بودن طراحی تمرین ها در کتاب های نگارش فارسی را نشان می دهد؛ درصورتی که این کتاب ها برای آموزش مهارت نوشتن تدوین شده ا ند که یک مهارت تولیدی است. طبق نتایج آمار استنباطی، بین ابعاد مختلف دانش واژگانی تمرین های واژه آموزی کتاب های نگارش فارسی در سه پایه تحصیلی دوره دوم ابتدایی تفاوت معناداری وجود ندارد؛ درصورتی که تفاوت بین نوع تمرین های این کتاب ها به لحاظ آماری معنادار است. پیشنهاد می شود تمرین های واژه آموزی کتاب های درسی پیکره بنیاد باشند. همچنین، ابعاد مختلف دانش واژگانی در تمرین های متنوع دریافتی و تولیدی کتاب ها نمود پیدا کنند تا دانش آموزان به دفعات متعدد در معرض یک واژه قرار گیرند، زیرا تکرار واژه، عامل مهمی در یادسپاری واژه های زبان است. یافته ها و نتایج پژوهش حاضر، افزون بر کارآمدبودن در طراحی و تدوین کتاب های درسی، در حوزه تدریس نیز می توانند برای معلمان مفید باشند.
    کلید واژگان: دوره ابتدایی, کتاب های نگارش فارسی, تمرین های واژه آموزی, طبقه بندی واژگانی
    Abdolhossein Heydari *
    This paper attempted to study the vocabulary tasks of Persian writing textbooks used at primary schools (4th, 5th and 6th grades) based on lexical knowledge taxonomy. The research method of this paper is descriptive-analytic. At first, the vocabulary tasks of Persian writing textbooks were accounted and they were classified according to the taxonomy. The data has been analyzed by using SPSS. Results from the codification of explicit vocabulary tasks showed that the majority of vocabulary tasks in the writing textbooks have been allocated to the writing form aspect but the frequency of other aspects of vocabulary knowledge such as collocation is very low. In addition, allocating 80 percent of explicit vocabulary tasks to receptive tasks in comparison to only 20 percent of productive tasks shows that vocabulary task designing is unbalanced in the textbooks. However, these books have been designed to teach the writing skill which is a productive skill. The results of analytical statistics indicate that there is not a significant difference between different aspects of vocabulary knowledge in the textbooks, but the difference between the two kinds of vocabulary tasks in these books is significant. It is proposed that the vocabulary tasks of the textbooks should be corpus-based. In addition, different aspects of vocabulary knowledge should be realized in different kinds of textbooks’ vocabulary tasks to be exposed repeatedly by the students. Because repetition is an important factor in learning vocabulary. The findings of this study can be useful both to textbook designers and teachers.
    Keywords: Primary school, Persian writing textbooks, vocabulary tasks, lexical taxonomy
  • عبدالحسین حیدری*
    در پژوهش حاضر، وام گیری فعلی در زبان فارسی بر مبنای انگاره زبان ماتریس مطالعه شده است. میرزاسکاتن (1993-2006) انگاره زبان ماتریس را با توجه به برجستگی و غالب بودن یکی از زبان ها بر زبان دیگر در گفتار دوزبانه ها، پیشنهاد داد. طبق اصل ساخت واحد این انگاره، فقط یکی از زبان ها به عنوان زبان ماتریس، چارچوب نحوی- ساختواژی جمله حاوی داده های دو زبان را تعیین می کند. داده های پژوهش حاضر پیکره بنیاد است و از گفتگوی فارسی زبان ها در بافت های مختلف محاوره گردآوری شده است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام یافته است. نخست اجزاء مختلف فعل فارسی در چارچوب فرضیه دسترسی متفاوت یا انگاره فرعی چهار تکواژ، به تکواژهای محتوایی (جزء غیرفعلی در افعال مرکب و ماده فعلی در افعال ساده) و تکواژهای نظام مند بیرونی متاخر (تکواژهای تصریفی فعل و افعال سبک) طبقه بندی شد. سپس داده ها طبق اصول و فرضیه های انگاره زبان ماتریس تحلیل گردید. طبق اصل ساخت واحد، زبان فارسی به عنوان زبان ماتریس، چارچوب نحوی-ساختواژی داده ها را تعیین کرده است. افزوده شدن تکواژهای تصریفی فعل فارسی به افعال غیرفارسی که در قالب ساخت فعل سبک و درج غیرمستقیم به ساخت فعل فارسی راه یافته اند، به دلیل ماتریس بودن زبان فارسی اتفاق افتاده است تا این تکواژها با فعال شدن در سطح صورت بندی، چارچوب نحوی زبان فارسی را بر جملات حاکم سازند. زبان ماتریس (زبان فارسی) باعث شده است که افعال غیرفارسی به عنوان تکواژهای محتوایی در سطح مفهومی- واژگانی انتخاب شده و به صورت افعال ناخودایستا در پاره گفتارهای فارسی زبان ها ظاهر شوند تا فقط در انتقال معنا و مفهوم نقش داشته باشند. بنابراین بین انتخاب تکواژها در لایه های مختلف انتزاعی تولید گفتار و انتقال یا عدم انتقال آنها به زبان دیگر ارتباط وجود دارد. ارتباطی که میرزاسکاتن (2006-1993) بر آن تاکید دارد و همان طوری که وی پیش بینی کرده است، انگاره زبان ماتریس با طرح اصول و فرضیه هایی در تبیین پدیده برخورد زبان ها کارآمدتر است و می تواند مبنای مطالعات گسترده تری در این حوزه باشد.
    کلید واژگان: زبان فارسی, وام گیری فعلی, انگاره زبان ماتریس, زبان ماتریس, برخورد زبانی
    Abdolhossein Heydari *
    The aim of this paper is to study the verb borrowing of Persian based on matrix language frame model. Myers-scotton (1993-2006) proposed matrix language frame model due to eminent role of one language in the bilinguals’ speech. Only one language as matrix language determine morpho-syntactic patterns of sentences containing the elements of two languages according to uniform structure principle of matrix language frame model. The data is corpus-based and they have been collected from Persian speakers’ speech in different contexts. The research method is descriptive-analytic. At first, Persian verb and its inflectional morphemes were classified into: content morphemes (non-verbal elements in compound verbs and bare form of the verb in simple verbs) and late outside system morpheme (inflectional morphemes of the verb and light verbs) according to differential access hypothesis or 4-M model. Then the data were analyzed based on the principles and hypothesis of matrix language frame model. Persian is matrix language in all data due to uniform structure principle of matrix language frame model. Persian acting as matrix language has caused the inflectional morphemes of its verb have been added to non-Persian verbs entered Persian verb construction through light verb construction and indirect insertion process. Matrix language has caused inflectional morphemes of Persian verb activated and selected at formulation level to assign Persian morpho-syntactic frame on the sentences. So non-Persian verbs have been activated and selected at conceptual level as content morphemes. These content morphemes are realized as infinite verbs in Persian speakers’ speech to carry meaning. It seems there is a relation between different morpheme nature (their selection at different abstract level) and their transferring to other languages. Myers-scotton (1993-2006) emphasizes this relationship. As he has predicted matrix language frame model is efficient in explaining language contact phenomenon so more expansive studies can be based on it.
    Keywords: persian, verb borrowing, matrix language frame model, matrix language, language contact
  • عبدالحسین حیدری*، مالک پناهی
    در پژوهش حاضر تاثیر واژگان زبان فارسی بر فرایند تولید گروه اسمی انگلیسی درگفتار دانش آموزان از منظر روان شناسی زبان مطالعه شده است. داده ها (خطاهای زبانی) از گفتار دانش آموزان دوم انسانی دوره متوسطه در کلاس های درس انگلیسی جمع آوری شده است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. نخست، 221 خطای زبانی مرتبط با گروه اسمی انگلیسی از میان داده ها استخراج گردید و در شش گروه دسته بندی شد. سپس، خطاهای زبانی طبق اصول و فرضیه های مطرح در سطوح انتزاعی تولید گفتار تحلیل شدند. وجود ویژگی های نحوی ساختواژی زبان فارسی در پاره گفتارهای انگلیسی دانش آموزان، نشان دهنده آن است که واژگان زبان فارسی در سطوح انتزاعی تولید پاره گفتارها فعال بوده و انتخاب شده اند، زیرا پردازش ویژگی های دستوری از پیامدهای انتخاب واژگانی است. همچنین طبق فرضیات انگاره های مرتبط با فعال سازی بازنمایی واحدهای واجی، مشخص گردید که جریان فعال سازی به راه افتاده از سطح مفهومی با فعال کردن مدخل های انتزاعی زبان فارسی به سطح واجی در تولیدات زبانی نیز گسترش یافته است. بنابراین، روساخت پاره گفتارهای تولیدی انگلیسی براساس نظام زبان فارسی شکل گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که زبان فارسی تا آخرین مرحله سطوح انتزاعی تولید پاره گفتارها (سطح واجی) حضور داشته است و معادل انگلیسی واژه های روساخت، قبل از تولید فیزیکی پاره گفتارها از واژگان زبان انگلیسی برگزیده شده و نمود آوایی پیدا کرده اند. نتایج پژوهش حاضر با پیشنهاد انگاره تداعی کلمات مطابقت دارد که بر اساس آن واژه های زبان دوم زبان آموزان در اوایل دوره یادگیری آن زبان، از طریق واژه های زبان اول به سطح مفهومی دسترسی دارند.
    کلید واژگان: واژگان زبان فارسی, گروه اسمی انگلیسی, خطاهای زبانی, فعال سازی واجی, انگاره تداعی کلمات
    Abdolhossein Heydari *, Malek Panahi
    The present paper was an attempt to study the effect of the Persian lexicon on the students’ English NP production in speech production levels. The data were collected from the senior high school students' English speech. The research method is descriptive-analytic. At first 210 errors were classified into 6 groups and then they were analyzed according to principles and hypotheses offered in speech production stages. Persian grammatical features in the students’ utterances show that Persian lexemes have been selected in speech production stages because grammatical processing is the direct consequence of lexical selection. It was found that the activation coming from the conceptual level has been spread to the phonological segments of Persian lexemes according to phonological activation models. So Persian lexicon has been active in forming the surface structure of the students’ utterances. English lexemes associated with corresponding Persian ones in surface structure have been selected from the English lexicon before utterance articulation. The study results are in line with the word association model which assumes L2 words are associated with L1 words and through L1 mediation can L2 words gain access to concepts at early L2 learning.
    Keywords: Persian lexicon, English NP, errors, Phonological activation, Word association model
  • عبدالحسین حیدری*
    هدف پژوهش حاضر مطالعه تغییرات حاصل از تاثیر زبان فارسی بر کاربرد ساخت های سببی ترکی آذربایجانی است. داده ها از تعاملات زبانی گویشوران ترکی آذربایجانی در استان اردبیل گردآوری و استخراج شده است. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. ابتدا داده ها براساس پارامترهای صوری مطالعه ساخت های سببی طبقه بندی شد. سپس از منظر دو دیدگاه مطرح در پدیده برخورد زبان ها (میرز-اسکاتن، 2006؛ هاینه 2006) تحلیل گردید. با بررسی داده ها براساس معیارهای تمایز وام گیری از رمزگردانی، مشخص شد که تعدادی از جزءهای غیرفعلی فارسی به صورت وام واژه در ساخت افعال مرکب سببی ترکی آذربایجانی به کار برده می شوند؛ درصورتی که سایر جزءهای غیرفعلی فارسی به عنوان عناصر رمزگردانی شده در گفتار دوزبانه ها پدیدار می شوند. یافته ها در انطباق با دیدگاه میرز-اسکاتن (1993 و 2006) است که فرایند تکمیل و تثبیت راه یابی سازه ها از یک زبان به زبان دیگر را تحت عنوان پیوستار رمزگردانی-وام گیری پیشنهاد کرده است. وجود جملات مرکب با فعل های سببی بومی در میان داده ها نشان می دهد که ساخت سببی تحلیلی با کاربرد محدود در ترکی آذربایجانی وجود دارد. مطابق با دیدگاه هاینه (2006)، گویشوران ترکی آذربایجانی از میان ساخت های سببی زبان خود، الگوی منطبق با ساخت متناظر در زبان فارسی را بر گزیده اند و با وام گیری و رمزگردانی جزءهای غیرفعلی فارسی، فراوانی کاربرد ساخت سببی تحلیلی را در زبان خود گسترش داده اند.روش پژوهش: این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. داده های اصلی پژوهش از تعاملات زبانی گویشوران ترکی آذربایجانی مناطق مرکزی استان اردبیل گردآوری و استخراج شده است. ابتدا داده ها براساس پارامترهای صوری مطالعه ساخت های سببی طبقه بندی شده و سپس از منظر دو دیدگاه مذکور (میرز-اسکاتن، 2006؛ هاینه 2006) تحلیل شده است.یافته ها: با بررسی داده ها براساس معیارهای تمایز وام گیری از رمزگردانی، مشخص شد که تعدادی از جزءهای غیرفعلی فارسی (اجازه، مجبور و...) به صورت وام واژه در ساخت افعال مرکب سببی ترکی آذربایجانی به کار برده می شوند؛ درصورتی که سایر جزءهای غیرفعلی فارسی به عنوان عناصر رمزگردانی شده در گفتار دوزبانه ها پدیدار می شوند. بنابراین، جزءهای غیرفعلی فارسی همچون «متقاعد، ترغیب و...» که به صورت عناصر رمزگردانی شده در گفتار دوزبانه های ترکی آذربایجانی-فارسی نمایان می شوند، ممکن است با گذشت زمان و با کاربرد روزافزون توسط گویشوران به وام واژه تبدیل شوند.بحث و نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر در انطباق با دیدگاه میرز-اسکاتن (2006، 1993) است که فرایند تکمیل و تثبیت راه یابی سازه ها از یک زبان به زبان دیگر را تحت عنوان پیوستار رمزگردانی-وام گیری پیشنهاد کرده است. برخلاف نتایج مطالعات پیشین، که ساخت سببی تحلیلی در ترکی آذربایجانی را ساخت قرضی از زبان فارسی تصور می کنند، وجود جملات مرکب با فعل های سببی بومی در میان داده ها نشان می دهد که ساخت سببی تحلیلی با کاربرد محدود در زبان ترکی آذربایجانی وجود دارد. مطابق با دیدگاه هاینه (2006)، گویشوران ترکی آذربایجانی از میان ساخت های سببی زبان خود الگوی منطبق با ساخت مشابه و متناظر در زبان فارسی (ساخت سببی تحلیلی) را بر گزیده اند و با وام گیری و رمزگردانی جزءهای غیرفعلی فارسی، فراوانی کاربرد ساخت سببی تحلیلی را در زبان خود گسترش داده اند. تغییرات حاصل در کاربرد ساخت های سببی ترکی آذربایجانی به دلیل همگرایی این زبان با زبان فارسی اتفاق افتاده است که از نتایج مستقیم برخورد و تماس زبان ها به شمار می رود. زبان فارسی به سبب جایگاه رسمی، فرهنگی و ادبی به عنوان زبان زبرین عمل می کند و ویژگی ها و مولفه های رده شناختی خود را بر اثر پدیده تماس زبانی و تحت پیوستار رمزگردانی-وام گیری به سایر زبان ها و گویش های کشورمان منتقل می کند.
    کلید واژگان: ساخت سببی, تماس زبانی, فارسی, ترکی آذربایجانی, رمزگردانی, وام گیری, زبان شناسی اجتماعی
    Abdolhossein Heydari *
    The aim of this research is to study causative changes in Azerbaijani due to contact with Persian. The data were collected from Azerbaijani speakers in Ardabil province. The research method is descriptive-analytic. First, the data were classified according to the formal parameters used in studying causative structures. Then, they were analyzed in the framework of two common approaches in language contact phenomenon (Myers-Scotton, 2006; Heine, 2006). Data analysis based on the criteria of code-switching/borrowing differentiation shows that some of Persian causative non-verbal elements have been borrowed by Azerbaijani and some of them appear as code-switched elements in Azerbaijani-Persian bilinguals’ speech. The findings were in line with Myers-Scotton’s view confirming code-switching/borrowing continuum as a mechanism for accomplishment of borrowing process. The compound sentences with two native compound causative verbs between collected data show that compound causative structure exists in Azerbaijani. Azerbaijani speakers use strategy such as the extending strategy to increase the frequency of compound causative structure matching that of Persian by borrowing and code-switching Persian non-verbal causative elements. Azerbaijani speakers choose among some alternative causative structures, the one corresponding to Persian structure.
    Keywords: Causative structures, language contact, Persian, Azerbaijani, code-switching, Borrowing, sociolinguistics
  • عبدالحسین حیدری*
    پژوهش حاضر، تسلط دانش آموزان دوزبانه آذربایجانی-فارسی بر تکواژهای وابسته هم نام فارسی را بر اساس انگاره چهار تکواژ مطالعه کرده است. خطا در کاربرد تکواژهای وابسته هم نام فارسی از نوشته های 60 نفر از دانش آموزان دختر و پسر پایه های چهارم و پنجم ابتدایی روستاهای مرزی منطقه ارشق واقع در استان اردبیل، استخراج گردید و دسته بندی شد. روش پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است. نخست تکواژهای وابسته هم نام فارسی در چارچوب انگاره چهار تکواژ، به تکواژهای محتوایی (ریشه فعل ها)، تکواژهای نظام مند متقدم (واژه بست ملکی، واژه بست نکره و...) و تکواژ نظام مند بیرونی متاخر (تکواژهای اول شخص و دوم شخص مفرد فعل) دسته بندی شد. سپس فراوانی و درصد خطاهای دانش آموزان در کاربرد تکواژهای وابسته هم نام فارسی مشخص گردید تا بر مبنای طبقه بندی تکواژها در انگاره چهار تکواژ تحلیل شود. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که میزان خطای دانش آموزان پایه پنجم در کاربرد تکواژهای وابسته هم نام فارسی نسبت به خطاهای دانش آموزان پایه چهارم کمتر است؛ بنابراین تسلط دانش آموزان بر کاربرد تکواژها، با ارتقاء به پایه تحصیلی بالاتر و تقویت توانش زبانی بهبود می یابد. فراوانی بالای خطاهای دانش آموزان هر دو پایه چهارم و پنجم در کاربرد تکواژهای اول شخص مفرد و دوم شخص مفرد فعل در مقایسه با جفت تکواژهای هم نام آنها بیانگر آن است که دانش آموزان دوزبانه آذربایجانی-فارسی تکواژهای شخص و شمار فعل را دیرتر یاد می گیرند. از این رو یادگیری تکواژهایی که بر روابط دستوری دلالت دارند و در لایه بیرونی تر سطوح انتزاعی تولید گفتار انتخاب می شوند، نسبت به یادگیری تکواژهایی با معنای پربارتر و انتخاب شده در سطح مفهومی، دیرتر اتفاق می افتد؛ بنابراین بین ماهیت تکواژها (فعال شدن و انتخاب در سطوح انتزاعی) و ترتیب یادگیری آنها طبق طبقه بندی تکواژهای وابسته هم نام در چارچوب انگاره چهار تکواژ، ارتباط وجود دارد. نتایج این پژوهش همسو با یافته های پژوهش های پیشین (ویی، 2000 و...) نشان می دهد که انگاره چهار تکواژ از کارایی لازم برای تبیین ترتیب یادگیری تکواژهای زبان دوم برخوردار است.
    کلید واژگان: دانش آموزان دوزبانه, فارسی, آذربایجانی, تکواژهای وابسته هم نام, انگاره چهار تکواژ
    Abdolhossein Heydari *
    Affix ordering is a theoretical discussion in morphology. There has been some debate over the existence of general principles or mechanisms governing affix ordering. In this regard, we can point to three principal approaches. The first approach named the stratum-oriented model (Siegel, 1974; Allen, 1978; Kiparsky, 1982; Mohanan, 1986), believes that lexicon has a layered structure and can determine the affixes' combinations. The second approach relies on Selectional Restrictions' affix oriented (Fabb, 1988; Plag, 1999). These restrictions include restrictions of the group of affixes and phonological, morphological, semantic, and syntax restrictions. This approach claims that the description of possible and impossible combinations of affixes is related to describing the functions of restrictions. The third approach formed the theoretical framework of the present study by providing a psycho-linguistic model based on this idea that the affix ordering is a function of the degree of parsability of affixes from their bases (Hay 2000; 2002). According to this approach, affixes parsed easily in language processing cannot stay near the base relative to the affixes with a lower degree of parsability. Plag (2003) called the approach as Complexity-Based Ordering (CBO). The question is that how can we describe the Persian derivational prefixes ordering based on the CBO framework. For this reason, by selecting 17 prefixes 2200 derivational words extracted from database. By considering prefixes co-occurrences the rank of each prefix was obtained by using directed-graph and upper triangle square matrixes. According to this theoretical framework, by using frequency of derivational words and bases we could draw the scatter plot and determined the rank of type and token frequency ratio. Finally, according to data and by using the rank of parsability, type and token frequency ratio, we assessed the continuum of Persian prefixes ordering. Similar to Hay and Plag (2004) findings, this approach can describe Persian prefixes ordering as well as English affixes ordering
    Keywords: affix ordering, Complexity-Based Ordering Approach, Persian derivational Prefixes, rank of parsability, ratio of parsability
  • اکرم رضوی زاده، هنگامه واعظی*، لطیف عطاری، سید محمد رضی نژاد، عبدالحسین حیدری

    ساختهای چندپرسشواژه ای زبان فارسی به دونوع اصلی متوالی وگسسته تقسیم میشوند.گروه متوالی خودشامل دونوع ساده وهمپایه میباشد.درگروه گسسته،پرسشواژه های همپایه جداازهم هستند.دراین جستار برآنیم تابه بررسی دلایل دوبندی بودن ساختهای چند پرسشواژه ای زبان فارسی بپردازیم.بدین منظور،نخست پرسشواژه های متوالی وانواع آن وسپس پرسشواژه های گسسته رامعرفی کرده ودلایل دوبندی بودن هریک رانشان میدهیم.چارچوب نظری جستاربرپایه گراشانین-یوکسک (2017) است که به اصول بنیادین حاکم برکمینه گرایی چامسکی (1995) پایبندمیباشد.همچنین، بااستفاده ازآزمونهای تعیین سازه وخودکفا (مستقل) مشخص میکنیم که درساختهای پرسشی همپایه،همپایه سازوبه همپایه نخست وابسته است یا همپایه دوم.نتایج پژوهش نشان میدهدکه مشترک بودن بخشی ازساختاروحذف سازه مشترک بمنظور برآوردن اقتصادزبان دریکی از همپایه ها و اشراف چندگانه درساخت های چندپرسش واژه ای و فرایندنحوی همپایه های حاصل ازحرکت متوازی بایک پرسش واژه مشترک درساختهای پرسشی همپایه متوالی نشاندهنده دوبندی بودن این نوع ساخته است.بررسی ها نشان میدهددرزبان فارسی فرایند نحوی جابجایی پرسش واژه پیش ازحرف اضافه وجودندارد.همچنین،این بررسی نشان میدهد همپایه سازو،هم درساخت پرسشی همپایه متوالی وهم ساخت پرسشی گسسته با همپایه دوم،یک سازه راتشکیل میدهدوبه بنددوم وابسته است.

    کلید واژگان: ساختهای پرسشی, همپایه ساز, دوبندی, برنامه کمینه گرایی
    Akram Razavizadeh, Hengameh Vaezi *, Latif Attari, Seyyed Mohammad Razinejad, Abdolhossein Heydari

    WH-multiple questions in Persian is divided into two main categories:sequential and split.Sequential group is itself divided into two kinds including simple WH-multiple questions and coordinated.In split group,coordinated WH-questions are separate.In this research,we examine biclausal reasons of WH-multiple questions in Persian.For this,first introduce sequential WH-questions and their types,then split ones and show biclausal reasons of each one.Theoretical framework is Grachanin-Yuksek(2017)which adheres to fundamental principles governing Chomsky's Minimalism(1995)and using constituency and stand-alone test determine that in sequential coordinated wh-questions and split ones,coordinator and is related to first coordinate or second.Results show that commonality part of structure satisfying linguistic economy,ellipsis of identical constituent in one of conjuncts and multi dominance in WH-multiple questions and also ATB in sequential coordinated group suggests biclausality of these structures.Data studying indicates that in Persian,there isn’t swiping.It also shows that coordinator forms same construct both in coordinated WH-questions and split ones and coordinator and belongs to second clause.

    Keywords: WH-questions, coordinator, biclausal, Minimalism approach
  • عبدالحسین حیدری*

    تحقیق حاضر، خطاهای دانش آموزان دوزبانه ترکی آذربایجانی فارسی در کاربرد نشانه های تصریفی فعل فارسی را بر اساس انگاره چهار تک واژ، مطالعه کرده است. داده ها از نوشته های 50 نفر از دانش آموزان دختر و پسر پایه های سوم و چهارم ابتدایی مناطق روستایی شهرستان مشگین شهر گردآوری شد. ابتدا نشانه های تصریفی فعل زبان فارسی در چارچوب انگاره چهار تک واژ، به دو گروه تک واژهای نظام مند متقدم (نشانه های نفی، امری، مجهول و سببی) و تک واژهای نظام مند بیرونی متاخر (نشانه های شخص و شمار، زمان، نمود و وجه التزامی) تقسیم شد. با استخراج و دسته بندی خطاها، مشخص شد که دانش آموزان هر دو پایه، در کاربرد تک واژهای نظام مند بیرونی متاخر فعل نسبت به تک واژهای نظام مند متقدم آن مشکل دارند و آن ها را دیرتر یاد می گیرند. به نظر می رسد که بین ماهیت انواع مختلف تک واژها (فعال شدن تک واژها در سطوح انتزاعی تولید گفتار) و ترتیب فراگیری آن ها، ارتباط وجود دارد. تک واژهای نظام مند بیرونی متاخر در سطح متاخرتر فرایند تولید انتزاعی، با فراخوان چارچوب نحوی ساخت واژی زبان مقصد، انتخاب می شوند، در حالی که انتخاب تک واژهای نظام مند متقدم به صورت غیرمستقیم در سطح مفهومی واژگانی و هم زمان با انتخاب مستقیم تک واژهای محتوایی، صورت می گیرد. نتایج تحقیق حاضر در انطباق با مطالعه ویی (2000) است که با اتکا به انگاره چهار تک واژ، ترتیب فراگیری انواع تک واژها را تبیین کرد.

    کلید واژگان: انگاره چهار تک واژ, خطاها, نشانه های تصریفی فعل, دوزبانه های ترکی آذربایجانی فارسی
    Abdolhossein Heydari*

    This paper studies the errors produced by Azari-Turkish/Persian bilinguals using the inflectional morphemes of Persian verb, on the basis of 4-M model. The data were collected from 50 primary bilingual students’ writings in Meshkinshahr villages. The inflectional morphemes of Persian verb were classified in two types: early system morphemes (negative, causative, imperative and passive morphemes) and late outside system morphemes (person/number, tense, aspect, subjunctive morphemes) according to 4-M model. The data Analysis indicates the late outside system morphemes of Persian verb are acquired harder and later than its early system morphemes by bilingual students. It seems there is a relation between different morpheme nature and their acquisition order. Late outside system morphemes are activated later in the production process as required by the grammatical frame of the target language. While early system morphemes are indirectly elected at the same time that content morphemes are directly elected by the speaker’s intentions. The results match Wei (2000) explanation of different morpheme acquisition order based on 4-M model. This paper studies the errors produced by Azerbaijani /Persian bilinguals using the inflectional morphemes of Persian verb, on the basis of 4-M model. The data were collected from 50 primary bilingual students’ writings in Meshkinshahr villages. 50 subjects were native speakers of Azerbaijani but they had learned Persian (language of instruction) as a second language.The inflectional morphemes of Persian verb were classified in two types: early system morphemes (negative, causative, imperative and passive morphemes) and late outside system morphemes (person/number, tense, aspect, subjunctive morphemes) according to 4-M model. The 4-M model specifies four types of morphemes: content morphemes, early system morphemes, and two  types  of late system morphemes. The model further subcategorizes late system morphemes into two types: bridges and outsiders. Early system morphemes are activated at the lemma level together with their content morpheme heads for their maximal projection. Unlike content morphemes and early system morphemes, late system morphemes depend on other types of information for their activation, and this information is only available at the level of the formulator, where language specific morphosyntactic patterns must be realized. Information about all types of morphemes is present in lemmas, information about content morphemes and early system morphemes is salient at the conceptual level, and information about late system morphemes becomes salient at the positional level of the formulator.The data analyzing indicates the late outside system morphemes of Persian verb are acquired harder and later than its early system morphemes by bilingual students. The differences across abstract lexical entries in the mental lexicon cause different degrees of difficulty in acquiring different types of morphemes. The descriptive statistics of the data showed that not all morphemes are produced with equal accuracy. Learner errors with the late system morphemes (person/number) are more frequent than other system morphemes. Both third and 4th grade learners had almost no difficulty in acquiring some early system morphemes (such as negative, causative, imperative and passive morphemes), but they had serious difficulty inaccurately producing the late system morphemes. So the late outside system morphemes of Persian (person/number) are acquired with more difficulty and later in comparison to early system morphemes. It seems there is a relation between different morpheme nature and their acquisition order. Late outside system morphemes are activated later in the production process as required by the grammatical frame of the target language. While early system morphemes are indirectly elected at the same time that content morphemes are directly elected by the speaker’s intentions. So it is the sources of morphemes that can effectively explain why certain learner errors are more frequent and common than others and thus determine the order of second language morpheme accuracy/frequency acquisition. This paper results match Wei (2000) explanation of different morpheme acquisition order based on 4-M model. Wei (2000) concluded that Interlanguage data from early adult Chinese and Japanese learners of Englishas a second language indicate an implicational hierarchy of morpheme acquisition: content morphemes areacquired before any system morphemes, and early system morphemes are acquired before late systemmorphemes

    Keywords: 4-M model, Errors, Verb inflectional morphemes, Azerbaijani, Persian bilinguals
  • عبدالحسین حیدری*

    پژوهش حاضر، تمرین های نوشتاری کتاب های نگارش فارسی دوره ی دوم ابتدایی را بررسی و تحلیل کرده است. ابزار اصلی این پژوهش، طبقه بندی پیشنهادی است که در چارچوب مطالعات نوشتن محققانی همچون ورقاس، 1989؛ دیکسون، 2001؛ هارتانتی، 2011؛ جوریا، 2015، هارتانتی، 2011، دیکسون، 2001، ورقاس، 1989 و...، و در مطابقت با فعالیت های نوشتاری کتاب های نگارش فارسی طراحی شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است. ابتدا تمرین های کتاب های نگارش فارسی دوره ی دوم ابتدایی مورد شمارش قرار گرفته است. سپس تمرین ها در سطوح و زیرمقوله های مختلف طبقه بندی پیشنهادی قرار داده شده اند و فراوانی آن ها مشخص گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار اس. پی. اس. اس 20، استفاده شده است. نتایج کدگذاری 386 تمرین نشان داد که حجم قابل توجهی ازاین کتاب ها (% 70،46) به تمرین ها و فعالیت های نوشتاری نوشتن کنترل شده اختصاص یافته است که بر تقویت دانش زبانی و فعالیت های سطح پایین نوشتن تاکید دارد. بنابراین، رویکرد محصول نگر، رویکردی غالب در آموزش مهارت نوشتن کتاب های نگارش فارسی است. به نظر می رسد که نگاه متوازن به طراحی و تدوین تمرین های هر دو سطح پایه و بالای نوشتن در کتاب های درسی، باید از جانب برنامه ریزان و مولفان مورد توجه قرار گیرد. افزون بر این، نتایج تحلیل آماری (آزمون خی دو و آزمون وی کرامر) داده ها نشان داد که بین تمرین های کتاب های نگارش سه پایه ی دوره ی دوم ابتدایی تفاوت معناداری وجود دارد (0.05>p) و با ارتقاء یافتن دانش آموزان به پایه های تحصیلی بالاتر و افزایش دانش زبانی و دانش حاصل از تجربه ی آن ها، سطح طراحی تمرین های نوشتن نیز بالاتر رفته است. یافته ها و نتایج این پژوهش می تواند در حوزه های مختلف نظام آموزش و پرورش، از جمله در حوزه ی طراحی و تدوین مواد آموزشی و حوزه ی تدریس مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: نوشتن, فعالیت های نوشتاری, کتاب های نگارش فارسی, طبقه بندی پیشنهادی
    Abdolhossein Heydari *

    This paper attempted to study the writing tasks of Persian writing textbooks used at primary schools (4th, 5th and 6th grades). The main tool of the research is a taxonomy designed within writing continuum and in accordance to the writing tasks of Persian writing textbooks. The research method of this paper is descriptive-analytic. At first the writing tasks of Persian writing textbooks were accounted and they were classified according to the proposed taxonomy. The data has been analyzed by using (SPSS 20). Results from the codification of 386 tasks showed that the distribution of the items in the taxonomy is not the same. The majority of writing tasks in the writing textbooks (70, 46 %) has been allocated to controlled writing emphasizing on improving the language knowledge and basic lower-level writing skills. It shows that the product-approach is the dominant approach in Persian writing textbooks used at primary schools (4th, 5th and 6th grades). So the textbook designers should pay attention the balance between basic skills and higher-level ones in writing skill. In addition, a significant difference was found between writing tasks of the textbooks in their inclusion of different levels of the taxonomy. It can also be said that as the students proceed to higher grades and their language knowledge and background knowledge develop, the level of writing task designing gets higher. Extended Abstract: Writing is a way to produce the language which comes from our thought. Nunan (2003) claimed that learning to write fluently and expressively is the most difficult of four language skills for all students.For this reason, there should be appropriate materials, which cater for the students needs. This paper attempted to study the writing tasks of Persian writing textbooks used at primary schools (4th, 5th and 6th grades). The main tool of the research is a taxonomy designed within the framework of previous researchers (Juriah, 2015; Hartanti, 2011; Dickson, 2001; Verghase, 1989& …) and in accordance to the writing tasks of Persian writing textbooks. According to Hyland (2003), since the development of the writing as a distinctive area of scholarship, two major approaches have been introduced: product-oriented approach and process-oriented approach. Product approach sees writing as being primarily about linguistic knowledge. This approach may include the skills of getting the grammar right, having a range of vocabulary, punctuating meaningfully, using the conventions of layout correctly, e.g. in letters, spelling accurately, using a range of sentence structures.The process approach stresses the composing processes of planning, drafting, and revising.The major aim of the process approach is to train writers how to generate ideas for writing,plan  these  ideas, draft and redraft in order to produce a final written paper that is likely to communicate their own ideas.  Various studies (Verghase, 1989; Dickson, 2001; Hartanti, 2011 &… ) stress the three stages in teaching writing skill: a) controlled writing b) guided writing c) free writing.The controlled writing  emphasizesaccuracy rather than fluency. It focuses on the structural aspect of the language and neglects its communicative aspect. The guided writing concerns with the organization of the material which is given. (Verghase, 1989). Dickson (2001) introduces some prompts to be used  by the teacher or the textbook in guided writing such as pictures, proverbs, short stories and so on. These activities facilitate the act of writing for the students. Free writing means that the students write without any interference, and are encouraged to emphasize content and fluency first.When adopting this method, one should not feel concerned with grammar, punctuation, spelling or style. While free-writing the writer should not reread what s/he has already written. Rather, if stuck on what to write next, just continue to write anything that comes to mind or rewrite the last word until another idea comes to mind. According to Raimes’s (1983) study, for controlled writing students need the following components of writing: syntax, grammar, mechanics, and word choice. In contrast, free writing requires all of Raimes’s components of writing: syntax, grammar, mechanics, word choice, organization, content, the writer’s process, audience, and purpose. The research method of this paper is descriptive-analytic. At first the writing tasks of Persian writing textbooks were accounted and they were classified according to the proposed taxonomy. The data has been analyzed by using (SPSS 20). Results from the codification of 386 tasks showed that the distribution of the items in the taxonomy is not the same. The majority of writing tasks in the writing textbooks (70, 46 %) has been allocated to controlled writing emphasizing on improving the language knowledge and basic lower-level writing activities. It shows that the product-approach is the dominant approach in Persian writing textbooks used at primary schools (4th, 5th and 6th grades). In addition, a significant difference was found between writing tasks of the textbooks in their inclusion of different levels of the taxonomy. It can also be said that as the students proceed to higher grades and their language knowledge and background knowledge develop, the level of writing task designing gets higher. The textbook designers should pay attention the balance between basic activities and higher-level ones in writing skill. However, it is dangerous to rely on any single group of writing activities, because each of the three kinds of writing activities has its own function and plays an important role in developing students’ writing abilities. Not only grammatical learning for understanding language functions and usage but also activities such as guided writing incorporated into free composition will encourage students to write their own thoughts. Therefore, writing instruction should aim to develop students’ practical communication abilities by proactively increasing the opportunities for free writing. However, because the analyzed textbooks included so few guided writing tasks and so many controlled writing tasks, it is better to be included enough guided writing tasks serving as a bridge to greater ability in free writing. The findings of this study can be used both by the textbook designers and teachers.

    Keywords: writing, writing tasks, Persian writing textbooks, proposed taxonomy
  • عبدالحسین حیدری*

    پژوهش حاضر، نقش نماهای اسم فارسی را در گفتار گویشوران ترکی آذربایجانی، بر اساس مدل چهارتکواژ بررسی نموده است. داده ها از منبع های معتبر زبان ترکی آذربایجانی و تعاملات زبانی گویشوران منطقه های مرکزی استان اردبیل گردآوری شده اند. ابتدا نقش نماهای اسم فارسی در چهارچوب مدل چهارتکواژ، به تکواژهای محتوایی (حروف اضافه)، تکواژهای نظام مند متقدم (حروف ندا) و تکواژ نظام مند پیونددهنده متاخر (کسره اضافه) گروه بندی شد. با بررسی داده ها، معلوم شد که برخی حروف ندای فارسی به صورت عناصر قرضی در زبان ترکی آذربایجانی رایج هستند. این در حالی است که تعدادی از حروف اضافه آن زبان، طی فرایند رمزگردانی زبانی در گفتار دوزبانه های ترکی آذربایجانی-فارسی ظاهر می شوند و کسره اضافه نیز مابین حروف ندا و حروف اضافه قرار دارد. به نظر می رسد که بین ماهیت گونه های مختلف تکواژها (فعال شدن تکواژها در سطوح انتزاعی تولید گفتار) و ترتیب ورود آن ها به زبان یا گویش دیگر، ارتباط وجود دارد. بر خلاف تکواژهای نظام مند، تکواژهای محتوایی اعطاکننده نقش های تتا (حروف اضافه) به ندرت توسط گویشوران یک زبان قرض گرفته می شوند. همچنین راه یابی تکواژهای نظام مند متقدم به زبان یا گویش های دیگر، راحت تر از تکواژهای نظام مند متاخر انجام می پذیرد. زیرا تکواژهای نظام مند متاخر در سطح متاخرتر فرایند تولید انتزاعی، با فراخوان چارچوب نحوی-ساختواژی زبان ماتریس انتخاب می شوند. این در حالی است که انتخاب تکواژهای نظام مند متقدم به صورت غیرمستقیم در سطح مفهومی-واژگانی و همزمان با انتخاب مستقیم تکواژهای محتوایی زبان ماتریس یا زبان درونه صورت می گیرد. یافته های پژوهش حاضر، نمایانگر کارآیی مدل چهارتکواژ در تبیین ترتیب راه یابی سازه ها به زبان پذیرنده در پدیده تماس زبانی است.

    کلید واژگان: نقش نماهای اسم, فارسی, ترکی آذربایجانی, مدل چهارتکواژ
    Abdolhossein Heydari *

    This paper attempted to study the case markers of Persian noun in Azerbaijani speakers’ speech on the basis of the 4-M model. Based on the understanding that in bilingual speech, one of the languages is normally dominant over the other, Myers-Scotton (1993, 1997) formulated the Matrix Language Frame (MLF) model, in which she classified morphemes in complementizer phrases (CP) into two kinds: content morphemes, such as nouns and verbs, and system morphemes, such as inflections and most function words. A major difference between content morphemes and system morphemes is that most content morphemes either assign or receive thematic roles, while system morphemes do not. The contact languages play different roles. The language with the dominant role, that is the one that is used for the system morphemes, is called the matrix language (ML). The embedded language (EL) is the language from which content morphemes are inserted into the ML. The MLF model claims that in mixed ML+ EL constituents, only the ML is used to build the frame. That is, the ML determines the morpho-syntax of ML+EL constituents. Modified versions of the model have appeared since then (Myers-Scotton, 1997; Myers-Scotton, 2002; etc.), and the definitions of some of the terms of the MLF model have been elaborated on or revised. By extending the MLF model, a new morpheme categorization model called the 4-M model has been proposed (Myers-Scotton, 2002, 2006; Myers-Scotton & Jake, 2000). There are four categories of morphemes in the 4-M model, i.e. content morphemes and three types of system morphemes. This model is a refined version of the content vs. system morpheme opposition and explains how different morphemes are accessed in different ways in speech production. The heart of the 4-M model is the fact that system morphemes are activated at two different abstract levels. They are classified as early and late. Furthermore, late system morphemes are in turn divided into two types: bridges and outsiders. Early system morphemes are activated at the lemma level together with their content morpheme heads for their maximal projection. Levelt defines “lemma” as the “nonphonological part of an item’s lexical information.” He also states, “lemmas are the driving force behind the speaker’s construction of the surface structure. It is in the lemmas of the mental lexicon that conceptual information is linked to grammatical function” (1989, p. 162). Unlike content morphemes and early system morphemes, late system morphemes depend on other types of information for their activation, and this information is only available at the level of the formulator, where language specific morpho-syntactic patterns must be realized. Information about all types of morphemes is present in lemmas, information about content morphemes and early system morphemes is salient at the conceptual level, and information about late system morphemes becomes salient at the positional level of the formulator. The model has been tested in many language contact situations with positive results. In some studies of language contact phenomena, these different system morpheme types have been shown to play different roles in language production. For example, in second language acquisition, early system morphemes are acquired first, and late system morphemes are more difficult to acquire. Of those few system morphemes occurring in mixed constituents in codeswitching, early system morphemes are most likely to appear in the EL (Myers-Scotton & Jake, 2000). However, while no paper has focused explicitly on Persian- Azerbaijani contact using the 4-M model; this paper attempts to do so. The research method of this study is descriptive-analytic. First, on the descriptive level, it characterizes the case markers of Persian noun in terms of their entries in the mental lexicon (i.e., lemmas). Evidence indicates that morpheme appearance order in receptive language would not be explained without characterization of morphemes themselves, and such a characterization depends on the formalization of a connection between the underlying abstract lexical entries in the mental lexicon and surface realizations. Second, the study goes beyond describing the nature of different types of morphemes to investigating the morpheme appearance order in receptive language. The data were collected from Azerbaijani resources and its speakers in Ardabil province. The case markers of Persian noun were classified into three types on the basis of 4-M: content morphemes (adposition), early system morphemes (vocative articles) and late bridge system morphemes (genitive marker). The data analyzing indicates some Persian vocative articles have been borrowed by Azerbaijani while some adpositions appear as code-switched elements in bilinguals’ speech and genitive marker lies between them. It seems there is a relation between different morphemes nature and their order of entrance into other language. Unlike system morphemes, content morphemes assigning theta roles are rarely borrowed by other languages. Early system morphemes are borrowed more easily than late system morphemes. Late system morphemes are activated later in the production process as required by the grammatical frame of the matrix language, while early system morphemes are indirectly elected at the same time that content morphemes are directly elected by the speaker’s intentions. This paper’s findings indicate the 4-M model efficiency in explaining the order of morphemes appearance (as borrowed or code-switched) in receptive language.

    Keywords: Noun case markers, Persian, Azerbaijani, 4-M model
  • عبدالحسین حیدری*
    هدف از انجام تحقیق حاضر، مطالعه تاثیر زبان فارسی بر ساخت فعل مرکب ترکی آذربایجانی است. داده ها از منابع معتبر ترکی آذربایجانی و تعاملات زبانی سی نفر از گویشوران ترکی آذربایجانی مناطق مرکزی استان اردبیل جمع آوری شده است. افعال قرضی فارسی در ترکی آذربایجانی و افعال مرکب بومی ترکی آذربایجانی از میان داده های گردآوری شده، استخراج گردید و فراوانی کاربرد هر کدام از این نوع فعل ها در گفتار گویشوران ترکی آذربایجانی تعیین گردید. تحقیق حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی است؛ زیرا ابتدا داده ها در چارچوب الگوهای انطباق فعل در زبان قرض گیرنده، طبقه بندی و توصیف می شود و سپس بر اساس دیدگاه های مطرح در تماس زبانی، مورد تحلیل قرار می گیرد. بررسی داده ها نشان داد که هیچ نوع فعل خودایستای فارسی در چارچوب ساخت های ترکی آذربایجانی قرار نمی گیرد و زبان ترکی آذربایجانی برای انطباق فعل های زبان فارسی از دو راه کار عمده ساخت فعل سبک و درج غیرمستقیم بهره می برد. فراوانی داده های منطبق با راه کار اول (جزء غیرفعلی فارسی + فعل سبک ترکی آذربایجانی) نسبت به داده های راه کار دوم (اسم یا صفت فارسی + وند فعل ساز ترکی آذربایجانی) و افعال مرکب بومی ترکی آذربایجانی، خیلی بیشتر است. برخلاف تعدادی از تحقیقات پیشین که ساخت فعل مرکب در ترکی آذربایجانی را، ساخت قرضی از زبان فارسی تصور کرده است؛ یافته های این تحقیق نشان داد که ساخت فعل سبک در ترکی آذربایجانی، ساختی تازه و ناآشنا نیست. بلکه این ساخت در خود زبان ترکی آذربایجانی وجود دارد و فقط فراوانی کاربرد آن با بهره گیری از راه کار گسترش (در پدیده برخورد زبان ها) افزایش یافته است. گویشوران ترکی آذربایجانی از میان دو ساخت فعل ساز زبان خود (وندافزایی یا ساختواژی و ساخت فعل سبک)، الگوی منطبق با ساخت مشابه و متناظر در زبان فارسی (ساخت فعل سبک) را انتخاب کرده و با قرض گیری جزء غیرفعلی فارسی، فراوانی کاربرد این ساخت را در زبان خود افزایش داده اند. این تغییر در جهت همگرایی زبان ترکی آذربایجانی با زبان فارسی انجام یافته است که از پیامدهای طبیعی برخورد و تماس زبان ها است.
    کلید واژگان: تماس زبانی, قرض گیری, فعل مرکب, فارسی, ترکی آذربایجانی
    Abdolhossein Heydari *
    The aim of this research is to study the effect of Persian language on Azerbaijani compound verb construction. Data were collected from Azerbaijani resources and the interactions of 30 speakers of this language in Ardabil province (Ardabil, Meshkin Shahr and their surrounding regions). Native Azerbaijani compound verbs plus those borrowed from Persian were extracted from the collected data and their frequency was determined. The research method is descriptive-analytic, because at first the data were classified in the framework of the verb accommodation strategies in the borrowed language and they were analyzed according to the common approaches in language contact literature. Results show that no Persian finite verb has entered Azerbaijani language. Azerbaijani language uses two strategies to accommodate Persian finite verbs. The light verb construction and indirect insertion are two important strategies that Azerbaijani speakers use to accommodate Persian verbs. The frequency of light verb construction (Persian non-verbal element + Azerbaijani light verb) in the speakers’ speech is very high in comparison to indirect insertion strategy (Persian noun or adjective + Azerbaijani verb making affixes) and Azerbaijani native compound verbs. In spite of some previous studies considering Azerbaijani compound verbs as patterns borrowed from Persian, this research finding shows that light verb construction is not a new pattern in Azerbaijani and this construction exists in the language itself. Azerbaijani speakers use the extending strategy to increase the frequency of this construction matching that of Persian. Borrowed Persian non-verbal element causes Azerbaijani speakers to choose among alternative verb making constructions (Persian non-verbal element + Azerbaijani light verb and Persian noun or adjective + Azerbaijani verb making affixes) the one corresponding to Persian construction. This change resulting in Azerbaijani progressive convergence to Persian is a natural consequence of language contact.
    Keywords: language contact, borrowing, compound verb, persian, Azerbaijani
  • عبدالحسین حیدری *

    تحقیق حاضر قصد دارد تا تغییرات نحوی حاصل از تاثیر زبان فارسی بر جملات مرکب زبان ترکی آذربایجانی را مطالعه نماید. داده ها از منابع معتبر مرتبط با زبان ترکی آذربایجانی و تعاملات زبانی گویشوران ترکی آذربایجانی مناطق مرکزی استان اردبیل (30 نفر) گردآوری شد. تحلیل داده ها نشان داد که وام گیری جزغیرفعلی و حروف ربط زبان فارسی باعث شده است تا گویشوران ترکی آذربایجانی از میان دو یا چند ساخت نحوی جایگزین زبان خود، الگوهای منطبق با ساخت های مشابه و متناظر در زبان فارسی (بند متممی راست انشعابی، ساخت سببی تحلیلی، بند موصولی پس هسته ای و بند وابسته با حرف ربط آغازی)، را انتخاب کرده و به کار بندند. تغییرات نحوی حاصل از تاثیر زبان فارسی بر ترکی آذربایجانی، تغییراتی بیگانه با نحو آن زبان نیست، بلکه همه این ساخت های نحوی در ترکی آذربایجانی وجود دارد و فقط فراوانی کاربرد آنها با بهره گیری از راه کارهای تخصیص و گسترش، افزایش یافته است. تغییرات نحوی حاصل که اغلب دلایل کاربردی دارد؛ در جهت همگرایی زبان ترکی آذربایجانی با زبان فارسی انجام یافته است.

    کلید واژگان: تماس زبانی, جملات مرکب, تخصیص, گسترش
    abdolhossein heydari *

    The aim of this research is to study syntactic changes in the compound sentences of Azerbaijani because of its contact with Persian. Data collected from Azerbaijani resources and its speakers (30 people) in Ardabil province. Data analyzing shows that borrowed constituents cause Azerbaijani speakers to choose among alternative structures one corresponding to Persian structure (right branching complement clause, analytic causative clause, post head relative clause and dependent clause with conjunction in initial position). The syntactic structures created are not alien to Azerbaijani. Azerbaijani speakers use strategies such as narrowing and extending to increase the frequency of some structures matching those of Persian. The syntactic changes are employed to achieve non-syntactic goal (but rather pragmatic in nature) and they result in Azerbaijani progressive convergence to Persian.

    Keywords: language contact, compound sentences, narrowing, extending
  • مریم سادات غیاثیان*، افسر روحی، عارفه اختری، عبدالحسین حیدری
    هدف پژوهش حاضر مطالعه نقش نماهای کلامی فارسی در گفتار گویشوران یک زبانه ترکی آذربایجانی و دوزبانه ترکی-فارسی است. نوشتار پیش رو براساس ضبط هجده ساعت از مکالمات ترک زبان تک زبانه و دوزبانه شهرستان اردبیل و حومه صورت گرفته است. بررسی داده ها نشان داد که پنج نقش نمای کلامی به هرحال، درحالی که، به خاطر، درواقع و بعد با بسامد کمابیش کم، فقط در گفتار دوزبانه های ترکی آذربایجانی-فارسی یافت می شود درصورتی که بقیه نقش نماها (چون، ولی، خلاصه، یعنی، البته، مثلا، اما، کلا، اصلا، والله، دقیقا، واقعا، ولی، بالاخره و خب) را تمامی گویشوران ترکی آذربایجانی (یک زبانه ها و دو زبانه ها) و با بسامد بالا استفاده می کنند. چندنقشی بودن، نبود معادل در زبان ترکی آذربایجانی، ساده بودن نقش نماهای کلامی فارسی نسبت به معادل ترکی آذربایجانی آن ها و برجستگی نقش نماها، ازجمله دلایل کاربرد این عناصر زبانی در مکالمات گویشوران ترکی آذربایجانی است. با تحلیل داده ها براساس معیارهای زبانی و غیر زبانی در تمایز رمزگردانی از قرض گیری، مشخص شد که بیشتر نقش نماهای کلامی زبان فارسی به صورت وام واژه در زبان ترکی آذربایجانی، نقش آفرینی می کنند و تعدادی از آن ها نیز طی فرایند رمزگردانی زبانی، در گفتار دوزبانه ها ظاهر می شوند. یافته های پژوهش در انطباق با دیدگاه مایرز اسکاتن (1993 و 2006) است که پیوستار رمزگردانی-قرض گیری را سازوکاری برای تکمیل و تثبیت راه یابی عناصر از زبانی به زبان دیگر، مطرح کرده است.
    کلید واژگان: نقش نماهای کلامی, فارسی, ترکی آذربایجانی, قرض گیری, رمزگردانی
    Maryam Sadat Ghiasian *, Afsar Rouhi, Arefeh Akhtari, Abdolhossein Heydari
    The aim of this research is to study Persian discourse markers in Azerbaijani speakers’ speech. Data was collected from Azerbaijani speakers’ conversations over 18 hours in Ardabil. Investigating data shows that Persian discourse markers," xob, be hǝr hal, yǝni, vǝli, belǝxǝre, ǝslǝn, vaqeǝn, kolǝn, vallah, mǝsǝlǝn, xolase, be xatere, ǝlbǝte, be qoli, ǝma˒ dǝrhalike˒bǝd˒ ҫön˒ dǝqiqǝn˒ dǝrvaqe are used in Azerbaijani conversations. They take place in different positions in a sentence with various discourse functions. The reasons of these substitutions are multifunctionality, lack of equivalents and simplicity of Persian discourse markers. Data analysis based on linguistic and non-linguistic criteria of borrowing/code-switching differentiation shows that the majority of Persian discourse markers have been borrowed by Azerbaijani and some of them appear as code-switched elements in bilinguals’ speech. The findings are in line with Myers-Scotton’s view describing borrowing/code-switching continuum as a mechanism for accomplishment of borrowing process.
    Keywords: discourse marker, Persian, Azerbaijani, borrowing, code-switching
  • عبدالحسین حیدری*، سید محمد سید کلان

    پژوهش حاضر با هدف تحلیل پرسش های خواندن و درک مطلب کتاب های فارسی دوره ی دوم ابتدایی بر اساس طبقه بندی برت انجام یافته است. این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است؛ چراکه ابتدا پرسش های خواندن و درک مطلب کتاب های مورد نظر شمارش شد (394 پرسش) و بر اساس پنج سطح و 27 زیرمقوله ی مختلف طبقه بندی برت، دسته بندی شد. سپس پراکندگی پرسش ها در سطوح مختلف طبقه بندی خواندن و درک مفاهیم، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج کدگذاری 394 پرسش نشان داد که توزیع پرسش های کتاب های درسی در پنج سطح طبقه بندی برت یکسان نبوده است. سطح بیانی، سطح غالب یافته های تحقیق حاضر را به خود اختصاص داده است. فراوانی بالای پرسش های کتاب های فارسی هر سه پایه ی تحصیلی دوره ی دوم ابتدایی در سطح بیانی، نشان دهنده ی آن است که اکثریت پرسش ها (10،64 درصد) در پایین ترین سطح درک مطلب قرار گرفته اند. علاوه بر این نتایج تحلیل آماری (آزمون خی دو و آزمون وی کرامر) داده ها نشان داد که بین پرسش های درک مطلب کتاب های فارسی سه پایه ی دوره ی دوم ابتدایی تفاوت معناداری وجود دارد (05،0=p) و با ارتقا دانش آموزان به پایه ی بالاتر و افزایش رشد شناختی و زبانی آن ها، سطح طراحی پرسش های درک مطلب نیز بالاتر رفته است. یافته ها و نتایج این تحقیق می تواند در حوزه ی تالیف کتاب های درسی (طراحی پرسش ها) و حوزه ی تدریس (تمرین پرسش ها در کلاس) مورد استفاده قرار گیرد و به تحقق اهداف فرایند یاددهی-یادگیری مهارت خواندن و درک مفاهیم کمک نماید.

    کلید واژگان: خواندن, پرسشهای درک مطلب, کتاب های فارسی, طبقه بندی برت
    Abdolhossein Heydari*, Seyyed Mohammad Seyyed Kalan

    This paper attempted to study the post-reading questions of Persian textbooks used at primary schools (4th, 5th and 6th grades) in terms of Barrett’s taxonomy. The research method was descriptive-analytic. At first, the post-reading questions of the textbooks were counted (394) and they were classified into 5 levels and 27 sub-categories of Barrett’s taxonomy. Then, the distribution of questions at different levels of the reading taxonomy was explored. Results from the codification of the 394 questions showed that the questions were not evenly distributed among the five levels of the taxonomy. The majority of the questions were of the recall type. High frequency of recall questions in the 4th</sup>, 5th</sup>, and 6th</sup> grade books showed that majority of the questions (64.10%) dealt with lowest level of reading skill. In addition, a significant difference was found between the post-reading questions of the textbooks in their inclusion of different levels of reading skill. That is, as the students proceeded to higher grades and their cognition and language competence developed, the level of questions became higher. The findings of this study can be used as a guide to textbook designers (in writing questions) and teachers (in answering questions) to modify their materials and practice to achieve the teaching-learning objectives of the reading skill. Extended Abstract</strong> This paper attempted to study the post-reading questions of Persian textbooks used at primary schools (4th</sup>, 5th</sup> and 6th</sup> grades) in terms of Barrett taxonomy. It is crucial to investigate what kind of cognitive skills are expected to be used in the post-reading questions of the present textbooks. Barrett’s taxonomy categorizes  reading  comprehension   skills  into  five  levels  of  comprehension. They are  presented  in  the  hierarchy  from  the  lowest  to  the  highest  level  of  reading including literal, reorganization, inference, evaluation, and appreciation. The Barrett’s taxonomy was originally designed to assist classroom teachers in developing comprehension questions and test questions for reading. It is especially useful for classroom questioning in other content areas as well. The first two categories, literal comprehension and reorganization, deal with the facts as presented directly in the books the students have read, and thus result in closed questions that have a single correct response. Literal comprehension focuses on ideas and information which are explicitly stated in the selection.  Purposes for reading and teacher’s questions designed to elicit responses at this level may range from simple to complex. Reorganization requires the student to analyze, synthesize, and organize ideas or information clearly stated in the passage. The remaining categories will always involve the student’s own background of experience. As a result, it is possible to have as many different, but correct, responses as there are students present, since each brings to school a different background of home, family, friends, and learning. These categories therefore lead to the development of open-ended questions. Inferential comprehension is stimulated by purposes for reading and teachers’ questions which demand thinking and imagination that go beyond the printed page. Personal experience is interpreted to include formal learning experiences, as well as those things which the reader has personally experienced in a first hand situation. Prior knowledge, regardless of where this knowledge came from, is an integral part of inference. The crucial factor distinguishing inference questions from recognition and recall questions is that their answers are not explicitly stated but must be inferred. Purposes for reading and teacher’s questions, in evaluation, require responses by the student which indicate that he or she has made an evaluative judgment by comparing ideas presented in the selection with external criteria provided by the teacher, other authorities, or other written sources, or with internal criteria provided by the reader’s experiences, knowledge, or values. Evaluation deals with judgment and focuses on qualities of accuracy, acceptability, desirability, worth, or probability of occurrence. Appreciation involves all the previously cited cognitive dimensions of reading, for it deals with the psychological and aesthetic impact of the selection on the reader. Appreciation calls for the student to be emotionally and aesthetically sensitive to the work and to have a reaction to the worth of its psychological and artistic elements. Appreciation includes both the knowledge of and the emotional response to literary techniques, forms, styles, and structures. The research method of this paper was descriptive-analytic. At first the post-reading questions of the textbooks were counted and they were classified according to Barrett’s taxonomy. Then the data were analyzed considering their distribution at different levels of the reading taxonomy. Results from the codification of questions showed that the majority of the items concentrated on the first level of Barrett’s taxonomy which is referred to as the lower level of reading skill. In addition, a significant difference was found between the post-reading questions of the textbooks in their inclusion of different levels of reading skill. That is, as the students proceeded to higher grades and their cognition and language competence developed, the level of questions became higher. The findings of this study can be used as a guide to textbook designers and teachers to modify their materials and practice to achieve the teaching-learning objectives of the reading skill. Therefore, it is important for teachers to realize that they should carefully analyze the questions in a textbook and evaluate for themselves whether or not they deem the questions to be adequate or appropriate for their students, and not just to blindly accept and use the questions given in textbooks. If the questions in textbooks are not adequate, teachers need to prepare other questions by themselves. To promote  student  cognitive  skills,  it  is  necessary  to  build teacher’s  competence  for  making  appropriate  cognitive questions. A  mixture  of  questions  at  various  levels  of  the taxonomy  might  result  in  effective learning  at  higher and  lower levels of thinking skills. The  advantage  of  having  textbooks  with  mixed  questions (questions at all levels) is  that low ability students perform better on knowledge recall questions and high ability  students  perform  better  on  inference, evaluation, and appreciation  level questions.

    Keywords: reading, post-reading questions, Persian books, Barrett’s taxonomy
  • عبدالحسین حیدری*
    هدف از انجام تحقیق حاضر، ارائه طبقه بندی نوینی از تکواژهای تصریفی زبان فارسی در چارچوب مدل «چهارتکواژ» می باشد. مدل چهارتکواژ یک مدل تولید بنیان است. تکواژها در این مدل با توجه به انتخاب شان در سطوح مختلف تولید انتزاعی گفتار، به یک نوع تکواژ محتوایی و سه نوع تکواژ نظام مند تقسیم می شوند. با استناد به شواهد و ملاک هایی از زبان فارسی و طبق معیارهای مدل چهارتکواژ، «تکواژهای نفی و سببی ساز فعل فارسی»، همچنین «مشخصه های تصریفی جهت و وجه امری آن سازه»، به علاوه «تکواژ جمع اسم»، «وندهای تفضیلی و عالی صفت» و «تکواژ تفضیلی قید»، به گروه تکواژهای نظام مند متقدم تعلق دارند؛ زیرا این سازه ها اطلاعات مفهومی را به هسته خود (فعل، اسم، صفت و قید) می افزایند و به صورت غیرمستقیم توسط هسته انتخاب می گردند. اما سازه هایی که ویژگی های شخص و شمار، زمان، نمود و وجه التزامی فعل فارسی را به نمایش می گذارند، در گروه تکواژهای نظام مند بیرونی متاخر جای می گیرند؛ چراکه این سازه ها برای تجلی در روساخت به اطلاعات خارج از فرافکنی بیشینه خود وابسته هستند و یا با سازه های دیگر در جمله هم نمایه اند. طبقه بندی تکواژها در چارچوب مدل چهار تکواژ، طبق فعال شدن و انتخاب تکواژها در سطوح و لایه های انتزاعی تولید گفتار انجام شده است و می تواند در تبیین ابعاد گوناگون مسائل زبانی (مانند ترتیب فراگیری تکواژها) کارآیی داشته باشد.
    کلید واژگان: تکواژهای تصریفی, زبان فارسی, مدل چهارتکواژ
    Abdolhossein Heydari *
    This paper attempted to classify Persian inflectional morphemes, using 4-M (4-morpheme) model. It is a base production model. In this model According to their access in speech production morphemes divided into one content morpheme and three systematic morphemes. Considering Persian language behavior and evidences and according to the 4-m model, negative, causative, imperative and passive morphemes of verb plus plural forms of noun, comparative and superlative suffixes of adjective and adverb s comparative morpheme belongs to systematic morphemes because these structures add conceptual information to their core (verb, noun, adjective and adverb) and indirectly selected by the core. But structures which show properties like person/number, tense, aspect, subjunctive mood of verb get into outer, late, systematic morphemes required by the grammatical frame of the language and they are co-indexed with other constituents in the sentence.  Morpheme classification in 4-M has been done according to their being activated in different speech production levels. This classification can be used in explaining different linguistic area (such as the order of morphemes in language acquiring or learning).
    Keywords: inflectional morphemes, Persian language, 4-M model
  • عبدالحسین حیدری *
    تحقیق حاضر به کارگیری حروف ربط زبان فارسی، توسط گویشوران ترکی آذربایجانی و تاثیر آن بر زبان ترکی آذربایجانی را مطالعه کرده است. داده ها از منابع معتبر ترکی آذربایجانی و تعاملات گویشوران آن زبان در مناطق مرکزی استان اردبیل گردآوری شد. با تحلیل داده ها براساس معیارهای زبانی و غیرزبانی تمایز رمزگردانی از قرض گیری، مشخص گردید که عمده حروف ربط زبان فارسی به صورت وام واژه در زبان ترکی آذربایجانی، نقش آفرینی می کنند و تعدادی از آنها نیز طی فرایند رمزگردانی زبانی، در گفتار دوزبانه ها ظاهر می شوند. یافته های تحقیق در تطابق با دیدگاه میرزاسکاتن (1993، 2006) ، می باشد که پیوستار رمزگردانی-قرض گیری را مکانیزمی برای تکمیل و تثبیت راه یابی عناصر از زبانی به زبان دیگر، مطرح کرده است. قرض گیری حروف ربط فارسی موجب می شود که گویشوران ترکی آذربایجانی برای پیوند بندهای جملات مرکب ناهم پایه، علاوه بر الگوهای نحوی زبان خود، از الگوهای نحوی زبان فارسی هم استفاده نمایند. طبق نتایج تحقیق حاضر، این تغییرات نحوی که دلایل کاربردی دارند با سطح دوم رده بندی عناصر قرضی توماسون و کافمن (1988) ، مطابقت دارد که دامنه تغییرات نحوی حاصل از وام گیری حروف ربط در زبان قرض گیرنده را، محدود و اندک فرض کرده است.
    کلید واژگان: حروف ربط, زبان فارسی, زبان ترکی آذربایجانی, قرض گیری, رمزگردانی
    abdolhossein heydari*
    Some linguistic forms may become polysemous through language changes and lose their core meaning. Sometimes these forms may stay as relics in different constructions and their core meaning is not understandable without historical studies. In Persian language, “var / bar” means “side, beside”. “var / bar” has been varah- in Avestan language, and "war" in Middle Persian, which used to mean "chest". In Dari Persian (prose and poetry in the Islamic era), meaning of "bar" has changed to "embrace, side, beside, in somebody’s presence" and also "front" through broadening and metonymy. Today, “var / bar” is used to construct words such as “barobazu” (shoulders and arm), baroru (face)" and phrases such “dar bar dâštan” (include), and although it is morphologically distinguishable for Persian speakers, it is semantically opaque. These compounds and syntactic structures are in primary stages of lexicalization in Persian. In “vare dele kasi nešastan” (being with someone), “var” is a preposition and its grammaticalization process is in intermediate stage.
    Keywords: var, bar, semantic change, grammaticalization, lexicalization
  • عبدالحسین حیدری*
    هدف از انجام این پژوهش، مطالعه ی کاربرد تکواژهای وابسته به اسم فارسی در نوشتار دانش آموزان دوزبانه ی ترکی آذربایجانی-فارسی، بر اساس انگاره ی چهار تکواژ است. داده ها از نوشته های 80 نفر از دانش آموزان دختر و پسر پایه های چهارم و پنجم ابتدائی مناطق روستایی شهرستان مشگین شهر گردآوری شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است. ابتدا تکواژهای وابسته به اسم فارسی در چارچوب انگاره ی چهار تکواژ، به تکواژهای نظام مند متقدم (تکواژ نکره ی "یک"، تکواژهای جمع ساز، کمی نماها و...)، تکواژهای نظام مند پیونددهنده ی متاخر (کسره ی اضافه و حرف ربط "که") و تکواژ نظام مند بیرونی متاخر (نشانه ی مفعولی) دسته بندی شدند. سپس با ارائه ی آمار توصیفی از کاربرد صحیح تکواژها، مشخص شد که دانش آموزان هر دو پایه بر تکواژ نظام مند بیرونی متاخر اسم، نسبت به تکواژهای نظام مند متقدم آن، دیرتر و سخت تر تسلط پیدا می کنند. به نظر می رسد که بین ماهیت انواع مختلف تکواژها (فعال شدن تکواژها در سطوح انتزاعی تولید گفتار) و ترتیب فراگیری آن ها ارتباطی وجود دارد. تکواژهای نظام مند بیرونی متاخر در سطح متاخرتر فرایند تولید انتزاعی، با فراخوان چارچوب نحوی- ساختواژی زبان مقصد انتخاب می شوند. اما انتخاب تکواژهای نظام مند متقدم به صورت غیرمستقیم در سطح مفهومی- واژگانی و همزمان با انتخاب مستقیم تکواژهای محتوایی، صورت می گیرد. یافته های این تحقیق تاییدی بر کارآمدی انگاره ی چهار تکواژ در تبیین ترتیب فراگیری تکواژهای زبان دوم به حساب می آید.
    کلید واژگان: انگاره ی چهار تکواژ, تکواژهای وابسته به اسم, دوزبانه های ترکی آذربایجانی-فارسی
    Abdolhossein Heydari *
    This study aimed to explore the use of noun dependent morphemes in Azerbaijani-Persian bilinguals’ writing samples based on 4-M model. 80 writing samples were collected from primary students (males and females) who studied at rural schools of Meshkin-Shahr Township. The research method was descriptive-analytic. Following the 4-M model, the noun dependent morphemes of Persian language were classified into three categories i. e. early system morphemes (plural morphemes, quantifiers and …), late bridge system morphemes (genitive marker and conjunction “ke”), and late outside system morphemes (accusative marker). Descriptive statistics of correctly used morphemes showed that in comparison to early system morphemes, late outside system morphemes were acquired later and with more difficulty. It seems that there is a relation between the nature of different morphemes (activation of morphemes at the abstract levels of speech production) and their acquisition order. Late outside system morphemes draw on L2 morpho-syntactic system and are activated at later stages of speech production process. The selection of early system morphemes occurs indirectly at lexico-conceptual level and is simultaneous with the direct selection of content morphemes. The findings confirmed the efficiency of4-M model in explaining the order of acquisition of L2 morphemes. Expanded Abstract:  The aim of this paper is to study the use of noun dependent morphemes of Persian in Azerbaijani-Persian bilinguals’ writing based on 4-M model. The 4-M model specifies four types of morphemes: content morphemes, early system morphemes, and two  types  of late  system morphemes. The model further subcategorizes late system morphemes into two types: bridges and outsiders. Early system morphemes are activated at the lemma level together with their content morpheme heads for their maximal projection. Unlike content morphemes and early system morphemes, late system morphemes depend on other types of information for their activation, and this information is only available at the level of the formulator, where language specific morpho-syntactic patterns must be realized. Information about all types of morphemes is present in lemmas, information about content morphemes and early system morphemes is salient at the conceptual level, and information about late system morphemes becomes salient at the positional level of the formulator. Levelt defines “lemma” as the non-phonological part of an item’s lexical information. It is in the lemmas of the mental lexicon that conceptual information is linked to grammatical function” (1989, p.162). lemmas are abstract entries in the mental lexicon that contain information about the three subsystems of lexical structure: lexical-conceptual structure” conflating universally-available semantic and pragmatic information, “predicate-argument structure” specifying the properties of verbs in terms of their subcategorization frames, how many arguments they may take, and what thematic role each argument receives, and “morphological realization patterns” spelling out surface devices for word order, agreement, tense/aspect marking. The data were collected from 80 primary students’ writings (40 fourth grade students’ writings and 40 fifth grade students’ writings) in Meshkin-Shahr villages. 80 subjects were native speakers of Azerbaijani but they had learned Persian (language of instruction) as a second language. The present study offers some concrete evidence for the 4-M model from data dealing with second language morpheme accuracy/frequency acquisition. The research method was descriptive-analytic. First, on the descriptive level, the noun dependent morphemes of Persian were characterized in terms of their entries in the mental lexicon (i.e., lemmas). Evidence indicates that morpheme acquisition order would not be explained without the characterization of morphemes themselves, and such a characterization depends on the formalization of a connection between the underlying abstract lexical entries in the mental lexicon and surface realizations. Second, the study went beyond describing the nature of different types of morphemes to investigating the relative accessibility of morphemes in second language production. So the noun dependent morphemes of Persian were classified into: early system morphemes (plural morpheme, quantifiers and …), late bridge system morphemes (genitive marker and conjunction “ke”), and late outside system morphemes (accusative marker) according to 4-M model. This study was based on the assumption that the theoretical constructs of the distinction between content and system morphemes and the distinction between conceptually activated and non-conceptually activated lexemes best capture the generalizations of morpheme accuracy/frequency acquisition. The 4-M model captures these distinctions in claiming that not all such elements are accessed in the same way. The differences across abstract lexical entries in the mental lexicon cause different degrees of difficulty in acquiring different types of morphemes. The descriptive statistics of the data showed that not all morphemes are produced with equal accuracy. Learner errors with the late system morphemes (accusative marker) are more frequent than other system morphemes. Both 4th and 5th grade learners had almost no difficulty in acquiring some early system morphemes (such as vocative particle), but they had serious difficulty inaccurately producing the late system morphemes. So the late outside system morphemes of Persian (accusative marker) are acquired with more difficulty and later in comparison to early system morphemes. It seems there is a relation between the nature of different morphemes and their acquisition order. Second language acquisition processes and developmental patterns can be best explained and predicted in terms of the nature of different types of morphemes being acquired. Directly-elected morphemes (content morphemes) are acquired first and they add more lexical specifications, resulting in the projection of indirectly-elected morphemes (early system morphemes). So the differential projection of morphemes decides the acquisition order. Late outside system morphemes draw on L2 morpho-syntactic system and are activated later in the production process. Early system morphemes are indirectly selected at the same time that content morphemes are directly selected. It is the nature of morphemes that can effectively explain why certain learner errors are more frequent and common than others and thus determine the order of second language morpheme accuracy/acquisition. The findings indicate that 4-M model is efficient in explaining the order of acquisition of L2 morphemes.
    Keywords: 4-M model, Persian noun dependent morphemes, Turkish, Persian bilinguals
  • عبدالحسین حیدری، مهدی سمایی، لطیف عطاری، افسر روحی
    از آنجایی که مدل زبان ماتریس تبیین بهتری از رمزگردانی درون جمله ای ارائه کرده است و نظریه صفر بر روابط هسته‐ متمم در گزینش ساخت های رمزگردانی شده تمرکز دارد، تحقیق حاضر در مطالعه رمزگردانی درون جمله ای ترکی آذری‐ فارسی، این دو دیدگاه را مبنای کار خود قرار داده است. داده ها با ضبط و یادداشت برداری از تعاملات معلمان دوزبانه و دانش آموزان (100 نفر دانش آموز و 12 نفر معلم) یک مدرسه ابتدایی جمع آوری شد. تحلیل داده ها نشان داد که عناصر یا سازه های زبان فارسی به طور کامل در چارچوب نحوی‐ ساخت واژی زبان ترکی آذری تلفیق می شوند زیرا تمامی تکواژهای سیستمی ساخت های رمزگردانی شده از زبان ترکی آذری انتخاب می شوند و آرایش سازه ها در این ساخت ها از نحو و دستور زبان ترکی آذری پیروی می کنند، بنابراین درساخت های رمزگردانی شده، زبان آذری به عنوان زبان ماتریس و زبان فارسی به عنوان زبان درونه نقش ایفا می کنند. گروه اسمی و گروه حرف اضافه زبان فارسی که از لحاظ آرایش سازه ای هسته آغاز و برعکس آرایش هسته پایان گروه های معادل خود در زبان ترکی آذری هستند به صورت جزیره زبان درونه در چارچوب نحوی‐ساخت واژی زبان ترکی آذری قرار می گیرند. اما ظاهر شدن گروه کمیت نمای فارسی در جملات زبان ترکی آذری به عنوان جزیره زبان درونه، پیش بینی مدل ماتریس در تشکیل جزایر زبانی را نقض می کند زیرا هر دو زبان فارسی و ترکی آذری آرایش سازه ای یکسانی در گروه کمیت نماها دارند. در ادامه، ساخت های گروهی رمزگردانی شده بر اساس نظریه صفر مورد مطالعه قرار گرفت و در میان داده ها نمونه هایی یافت شد که با نظریه صفر مبنی بر نقش تعیین کنندگی هسته ها در آرایش ساخت های رمزگردانی شده، مطابقت نداشت. در نهایت، تحلیل داده ها نشان داد که در گزینش یکی از دو نوع آرایش نحوی متفاوت زبان های شرکت کننده در ساخت های رمزگردانی شده، علاوه بر عوامل زبانی (بسامد بالای واژه ها)، عوامل غیرزبانی (برجستگی مفاهیم در ذهن فرد دوزبانه) نقش اساسی دارند.
    کلید واژگان: رمزگردانی, مدل زبان ماتریس, نظریه صفر, زبان ماتریس, زبان درونه
    Abdolhossein Heydari, Seyyed Mehdi Samaei, Latif Attari, Afsar Rouhi
    This paper attempts to explore Turkish/Persian intrasentential code-switching employing the matrix language frame model (MLF), due to its high explanatory power in intrasentential code-switching, and null theory, which focuses on the role of the head in determining the phrase structure configuration of its complements in code-switching. The data were collected from a primary school by tape-recording and note-taking of interaction taking place between the bilingual teachers (n = 12) and students (n = 100). The data analysis provided evidence to claim that Turkish and Persian were taken as matrix language (ML) and embedded language (EL), respectively because Turkish language constitutes the grammatical configuration of mixed sentences and all system morphemes in such sentences also belong to Turkish. But Persian quantifier phrases in Turkish morpho-syntactic frame were incompatible with MLF model prediction as EL islands. Examining the data according to null theory also challenges the role of the head in determining the phrase structure configuration of its complements in code-switching. As it became clear from the data collected, both the high frequency of words and their conceptual significance in the bilingual mind can be taken as determining factors in selecting one of the two different grammatical structures of the languages involved in code-switched phrases and dependent clauses.
    Keywords: code, switching, matrix language frame model, null theory, matrix language, embedded language
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال