به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

aliakbar asadi

  • حبیب الله قزوینی، علی اکبر اسدی*، سلیمان محمدی، سید علیرضا رضوی، معرفت قاسمی کلخوران
    اهداف

    این مطالعه به منظور ارزیابی واکنش ژنوتیپ های مختلف جو و درک بهتر اثر متقابل ژنوتیپ× محیط در مناطق مختلف اقلیم سرد کشور و انتخاب ژنوتیپ های پایدار انجام شد.

    مواد و روش ها

    تعداد 4 ژنوتیپ جو شامل ارقام جلگه، مهتاب، بهمن، لاین CB-96-10، به همراه چهار ژنوتیپ وارداتی در 5 ایستگاه کرج، زنجان، جلگه رخ، اردبیل و میاندوآب در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دو سال متوالی کشت و ارزیابی شد. پس از به دست آوردن عملکرد ارقام در هر محیط، تجزیه واریانس مرکب انجام شد. با توجه به معنی دار بودن اثر متقابل ژنوتیپ × محیط، برای تعیین سازگاری و پایداری ارقام از روش های مختلف تجزیه پایداری (پارامتریک و ناپارامتری) و روش AMMI استفاده شد.

    یافته ها

    در روش ابرهارت و راسل ژنوتیپ های G1، G4 و G6، در روش های پارامتری ژنوتیپ های G1، G4، G6 و تا حدودی G7 و در روش های ناپارامتری ژنوتیپ های G1، G4 و G6 به عنوان ژنوتیپ های پایدار شناسایی شدند. با توجه به مقایسه میانگین عملکرد، معیارهای پایداری و خصوصیات زراعی و سازگاری عمومی با استفاده از تجزیه AMMI، ژنوتیپ های G6، G1 و G7 به ترتیب به عنوان مناسب ترین و سازگارترین ژنوتیپ ها شناخته شدند و می توانند به عنوان ارقام جو سازگار در کلیه مناطق سرد کشور مورد توجه قرار گیرند. ژنوتیپ های G2 و G3 نیز ارقامی با سازگاری خصوصی محسوب می شوند.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج می توان ژنوتیپ های G6 و G1 را به عنوان سازگارترین ژنوتیپ ها در کلیه مناطق سرد کشور و ژنوتیپ های G2 و G3 را نیز به عنوان ژنوتیپ های با سازگاری خصوصی بالا در مناطق پر پتانسیل محسوب کرد.

    کلید واژگان: اثر متقابل, اقلیم سرد, تجزیه AMMI, روش های پارامتری, ناپارامتری
    Habibollah Ghazvini, Aliakbar Asadi *, Soleiman Mohammadi, Seied Alireza Razavi, Marefat Ghasemi Kalkhoran
    Objectives

    This research was conducted in order to evaluate the reaction of different barley genotypes and to understand better the genotype × environment interaction effect in different areas of the country's cold climate, and to select stable genotypes.

    Materials and methods

    Four barley genotypes, including Jalgah, Mehtab, Bahman, CB-96-10, along with four imported genotypes in five stations of Karaj, Zanjan, Jalgarokh, Ardabil, and Miandoab in the form of complete randomized block design with three replications in two consecutive years of evaluation became.

    Results

    In Eberhart and Russell method, G1, G4, and G6 genotypes; in parametric methods G1, G4, G6, and to some extent G7 genotypes and; in nonparametric methods G1, G4, and G6 genotypes were identified as stable genotypes. According to the comparison of average performance, sustainability criteria and agricultural characteristics and general compatibility using AMMI analysis, G6, G1, and G7 genotypes were recognized as the most suitable and most compatible genotypes, respectively and can be considered as climate compatible cultivars in all cold regions of the country. Genotypes G2, and G3 are also considered varieties with private compatibility.

    Conclusion

    According to the results, G6, and G1 genotypes can be considered as the most compatible genotypes in all cold regions of the country, and G2, and G3 genotypes can also be considered as genotypes with high private compatibility in high potential regions.

    Keywords: Interaction, AMMI Analysis, Parametric, Nonparametric Methods, Cold Climate
  • بهروز اسدی، سیده سودابه شبیری*، علی اکبر اسدی، حسین آسترکی، فرود صالحی
    مقدمه و هدف

    ارزیابی اثر متقابل ژنوتیپ × محیط اطلاعات ارزشمندی در رابطه با عملکرد ارقام گیاهی در محیط های مختلف فراهم کرده و نقش مهمی در بررسی پایداری عملکرد ارقام اصلاح شده دارد. اثرات متقابل ژنوتیپ × محیط به ویژه در محیط های تنش دار از عوامل مهم محدودکننده در معرفی ارقام جدید محسوب می شود. لذا شناخت نوع و ماهیت اثر متقابل و دستیابی به ارقامی که کمترین واکنش را نسبت به اثرات متقابل نشان دهند از اهمیت ویژه ای برخوردار است. روش های مختلفی برای ارزیابی اثرات متقابل معرفی شده است که هریک ماهیت اثر متقابل را از دیدگاه مشخصی بررسی می کند. نتایج روش های مختلف ممکن است با هم یکسان نباشند، اما بهترین نتیجه زمانی حاصل می شود که یک ژنوتیپ با روش های مختلف ارزیابی، نتیجه مشابهی از نظر پایداری نشان دهد. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی اثر متقابل ژنوتیپ × محیط در آزمایش های انجام گرفته در محیط های مختلف جهت تعیین روابط بین ژنوتیپ ها و محیط ها و معرفی پایدارترین ژنوتیپهای لوبیا قرمز بود.

    مواد و روش ها

    در این تحقیق 14 لاین لوبیا قرمز به‎همراه ارقام شاهد یاقوت، افق و دادفر در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه های تحقیقاتی خمین، بروجرد، شهرکرد و زنجان به‎مدت 2 سال زراعی در شرایط یکسان کشت شدند. پس از تجزیه واریانس مرکب با توجه به معنی دار بودن اثر متقابل ژنوتیپ × محیط، برای تعیین سازگاری و پایداری ژنوتیپ ها از روش های تجزیه AMMI و GGE-Biplot انجام شد. پس از تجزیه AMMI، پارامترهای پایداری AMMI نیز محاسبه شد. علاوه بر پارامترهای پایداری AMMI، شاخص گزینش هم زمان نیز برای هریک از شاخص ها محاسبه شد که حاصل جمع رتبه ژنوتیپ ها بر پایه هریک از شاخص های پایداری AMMI و رتبه میانگین عملکرد دانه ژنوتیپ ها در تمام محیط ها بود

    یافته ها

    معنی دار شدن اثرات متقابل دوگانه و سه گانه ژنوتیپ با سال و مکان (محیط) در این مطالعه نشان داد که ژنوتیپ ها در محیط های متفاوت پاسخ های متفاوتی نشان داده و به عبارت دیگر اختلاف بین ژنوتیپ ها از محیطی به محیطی دیگر یکسان نیست و در این شرایط پایداری عملکرد دانه می تواند مورد ارزیابی قرار گیرد. سهم حدود 2/5 برابری اثر متقابل ژنوتیپ × محیط از مجموع مربعات کل، در مقایسه با اثر ژنوتیپ، بیانگر احتمال وجود گروه های کلان محیطی بود که برخی ژنوتیپ ها حداکثر پتانسیل عملکرد خود را در آن گروه های محیطی نشان می دهند. ژنوتیپ های G12، G5 و G17 به‎ترتیب با داشتن عملکردهای 3288، 3136 و 3111 کیلوگرم در هکتار بیشترین مقدار عملکرد دانه را در بین ژنوتیپ ها دارا بودند. تجزیه AMMI نشان داد که مولفه اصلی اول تا هفتم در سطح احتمال 1 درصد معنی دار بودند و علیرغم معنی دار شدن تمامی مولفه های مدل، اولین و دومین مولفه اصلی، بیشترین سهم را در بیان اثر متقابل ژنوتیپ × محیط داشتند (66/5 درصد). برپایه نمودار AMMI1 ژنوتیپ های G4، G5، G16، G17 و G12 دارای بیشترین مقادیر (مثبت و منفی) IPCA1 بودند. در مقابل ژنوتیپ های G8، G3، G2، G7 و G11 دارای مقادیر IPCA1 نزدیک به صفر بودند. با این‎حال تنها ژنوتیپ G11 عملکردی بالاتر از میانگین عملکرد کل نشان داد و به‎همین دلیل می تواند به عنوان ژنوتیپ پایدار با سازگاری عمومی بالا معرفی شود. بر پایه نمودار بای پلات AMMI2، ژنوتیپ های G2، G7، G3 و تا حدودی G8 و G13 به عنوان ژنوتیپ های پایدار معرفی شدند ولی تنها ژنوتیپ G13 در تمامی محیط ها دارای مقدار عملکرد بیشتری بود، بنابراین این ژنوتیپ را می توان به عنوان ژنوتیپ پایدار با عملکرد مناسب معرفی کرد. همچنین هر دو سال یک مکان مورد بررسی دارای همبستگی زیادی با هم بودند به طوری که محیط های Bro1 و Bro2 از یک طرف و محیط های Kho1 و Kho2 و درنهایت Zan1 و Zan2 از طرف دیگر با هم دارای همبستگی مثبت بالا (اثر یکسان) جهت ایجاد اثر متقابل نشان دادند. در مجموع شاخص های انتخاب هم زمان محاسبه شده بر پایه تجزیه AMMI، ژنوتیپ های G11، G17، G7، G13 و G12 به عنوان ژنوتیپ های پایدار با عملکرد بالا معرفی شدند. تجزیه GGE-Biplot بر اساس میانگین عملکرد و پایداری نشان داد که ژنوتیپ های G1، G2، G3، G8 و G7 دارای بیشترین پایداری عمومی نسبت به سایر ژنوتیپ ها علیرغم داشتن کمترین عملکرد بودند. در مقابل ژنوتیپ های G12، G5 و G17 دارای بیشترین عملکرد با پایداری کمتر قرار داشتند. هیچ محیط ایده آلی مشاهده نشد. ولی محیط های Kho1، Kho2 و Sha1 نسبت به محیط های دیگر به محیط ایده آل نزدیک تر بوده و می توانند تا حدودی جهت تمایز ژنوتیپ های مورد مطالعه از آن ها استفاده کرد. از طرف دیگر، ژنوتیپ G12 را می توان به عنوان ژنوتیپ مطلوب که دارای میانگین عملکرد بالا و نیز پایداری عملکرد بالایی باشد، در نظر گرفت. به‎ همین ترتیب ژنوتیپ های G17، G5 و G11 در مرحله بعد نسبت به ژنوتیپ ایده آل قرار داشتند و تا حدودی می توان آن ها را نیز به عنوان ژنوتیپ های مطلوب در نظر گرفت.

    نتیجه‎ گیری: 

    با توجه به تمامی نتایج می‎توان ژنوتیپ G12 را به عنوان ژنوتیپ مطلوب که دارای میانگین عملکرد بالا و نیز دارای پایداری عملکرد باشد، در نظر گرفت و در مرحله بعد ژنوتیپ های G17، G5 و G11 قرار داشتند.

    کلید واژگان: انتخاب همزمان, اثر متقابل, پارامتر پایداری, لوبیا
    Behrouz Asadi, Seyedeh Soudabeh Shobeiri*, Aliakbar Asadi
    Introduction and Objectives

    The evaluation of the genotype × environment interaction effect provides valuable information regarding the yield of plant cultivars in different environments and plays an important role in evaluating the stability of the yield of breeding cultivars. Genotype × environment interaction effect, especially in stressful environments, are important limiting factors in the introduction of new cultivars; therefore, it is very important to know the type and nature of the interaction effect and reach the verities that have the least role in creating interaction effects. Various methods have been introduced to evaluate the interaction effect, each of which examines the nature of the interaction effect from a specific point of view. The results of different methods may not be the same, but the best result is obtained when a genotype with different evaluation methods shows similar results in terms of stability. The purpose of this research was to evaluate the genotype × environment interaction effect in experiments conducted in different environments, to determine the relationships between genotypes and environments and to introduce the most stable red bean genotypes.

    Material and Methods

    In this research, 14 red bean lines along with Yakut, Ofog and Dadfar control cultivars were cultivated in the form of a randomized complete block design with three replications in Khomein, Borujerd, Shahrekord and Zanjan research stations for 2 crop years under the same conditions. After combined variance analysis, according to the significance of genotype × environment interaction, AMMI and GGE-Biplot analysis methods were used to determine the compatibility and stability of genotypes. After AMMI Analysis, the stability parameters of AMMI were calculated. In addition to the AMMI stability parameters, the simultaneous selection index was also calculated for each of the indices, which was the sum of the rank of the genotypes based on each of the AMMI stability indices and the average seed yield rank of the genotypes in all environments.

    Results

    The significance of the double and triple interaction effects of genotype with year and place (environment) in this study showed that genotypes showed different responses in different environments, and in other words, the difference between genotypes is not the same from one environment to another, and in these conditions, the stability of grain yield can be evaluated. The contribution of about 2.5 times the interaction effect of genotype × environment from the total sum of squares, compared to the effect of genotype, indicated the possibility of the existence of mega-environmental groups in which some genotypes show their maximum performance potential in those environmental groups. Genotypes G12, G5 and G17 had the highest seed yield among the genotypes with yields of 3288, 3136 and 3111 kg per hectare, respectively. AMMI analysis showed that the first to seventh main components were significant at the 1% probability level, and despite the significance of all model components, the first and second main components had the largest contribution to the expression of genotype × environment interaction (66.5%). Based on AMMI1 biplot Genotypes G4, G5, G16, G17 and G12 had the highest values (positive and negative) of IPCA1. In contrast, genotypes G8, G3, G2, G7 and G11 had IPCA1 values close to zero. However, only the genotype G11 showed a performance higher than the average total yield and therefore it can be introduced as a stable genotype with high general compatibility. Based on AMMI2 biplot, genotypes G2, G7, G3 and to some extent G8 and G13 were introduced as stable genotypes, but only G13 genotype had a higher yield in all environments, so this genotype can be introduced as a stable genotype with good yield.; also, every two years, the same place under investigation had a high correlation with each other, so that Bro1 and Bro2 environments on the one hand and Kho1 and Kho2 environments and finally Zan1 and Zan2 showed a high positive correlation (the same effect) to create a mutual effect. In total of the simultaneous selection indices calculated based on AMMI analysis, genotypes G11, G17, G7, G13 and G12 were introduced as stable genotypes with high yield. GGE-Biplot analysis based on average yield and stability showed that genotypes G1, G2, G3, G8 and G7 had the highest general stability compared to other genotypes despite having the lowest yield. On the other hand, G12, G5 and G17 genotypes had the highest yield with less stability. No ideal environment was observed. But Kho1, Kho2 and Sha1 environments are closer to the ideal environment than other environments and they can be used to distinguish the studied genotypes to some extent. On the other hand, G12 genotype can be considered as a desirable genotype that has high average yield and high yield stability. In the same way, G17, G5 and G11 genotypes were in the next stage compared to the ideal genotype and to some extent they can also be considered as desirable genotypes.

    Conclusion

    According to all the results, G12 genotype can be considered as a desirable genotype that has a high average yield and also has yield stability, and G17, G5 and G11 genotypes were in the next stage.

    Keywords: Beans, Simultaneous Selection, Interaction Effect, Stability Parameter
  • علی اکبر اسدی، اشکبوس امینی*، تقی بابایی، علیرضا عیوضی، مسعود قدسی
    مقدمه و هدف

     ارزیابی اثر متقابل ژنوتیپ × محیط اطلاعات ارزشمندی در رابطه با عملکرد ارقام گیاهی در محیط های مختلف فراهم کرده و نقش مهمی در بررسی پایداری عملکرد ارقام اصلاح شده دارد. اثرات متقابل ژنوتیپ × محیط به ویژه در محیط های تنش دار از عوامل مهم محدودکننده در معرفی ارقام جدید محسوب می شود. لذا شناخت نوع و ماهیت اثر متقابل و دستیابی به ارقامی که کمترین واکنش را نسبت به اثرات متقابل نشان دهند از اهمیت ویژه ای برخوردار است. روش های مختلفی برای ارزیابی اثرات متقابل معرفی شده است که هریک ماهیت اثر متقابل را از دیدگاه مشخصی بررسی می کند. نتایج روش های مختلف ممکن است با هم یکسان نباشند، اما بهترین نتیجه زمانی حاصل می شود که یک ژنوتیپ با روش های مختلف ارزیابی، نتیجه مشابهی از نظر پایداری نشان دهد. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی اثر متقابل ژنوتیپ × محیط در آزمایش های انجام گرفته در محیط های مختلف جهت تعیین روابط بین ژنوتیپ ها و محیط ها و معرفی پایدارترین ژنوتیپهای لوبیا قرمز بود.

    مواد و روش ها

     در این تحقیق 14 لاین لوبیا قرمز به‎همراه ارقام شاهد یاقوت، افق و دادفر در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه های تحقیقاتی خمین، بروجرد، شهرکرد و زنجان به‎مدت 2 سال زراعی در شرایط یکسان کشت شدند. پس از تجزیه واریانس مرکب با توجه به معنی دار بودن اثر متقابل ژنوتیپ × محیط، برای تعیین سازگاری و پایداری ژنوتیپ ها از روش های تجزیه  AMMI و GGE-Biplot انجام شد. پس از تجزیه AMMI، پارامترهای پایداری AMMI نیز محاسبه شد. علاوه بر پارامترهای پایداری AMMI، شاخص گزینش هم زمان نیز برای هریک از شاخص ها محاسبه شد که حاصل جمع رتبه ژنوتیپ ها بر پایه هریک از شاخص های پایداری AMMI و رتبه میانگین عملکرد دانه ژنوتیپ ها در تمام محیط ها بود

    یافته ها

     معنی دار شدن اثرات متقابل دوگانه و سه گانه ژنوتیپ با سال و مکان (محیط) در این مطالعه نشان داد که ژنوتیپ ها در محیط های متفاوت پاسخ های متفاوتی نشان داده و به عبارت دیگر اختلاف بین ژنوتیپ ها از محیطی به محیطی دیگر یکسان نیست و در این شرایط پایداری عملکرد دانه می تواند مورد ارزیابی قرار گیرد. سهم حدود 2/5 برابری اثر متقابل ژنوتیپ × محیط از مجموع مربعات کل، در مقایسه با اثر ژنوتیپ، بیانگر احتمال وجود گروه های کلان محیطی بود که برخی ژنوتیپ ها حداکثر پتانسیل عملکرد خود را در آن گروه های محیطی نشان می دهند. ژنوتیپ های G12، G5 و G17 به‎ترتیب با داشتن عملکردهای 3288، 3136 و 3111 کیلوگرم در هکتار بیشترین مقدار عملکرد دانه را در بین ژنوتیپ ها دارا بودند. تجزیه AMMI نشان داد که مولفه اصلی اول تا هفتم در سطح احتمال 1 درصد معنی دار بودند و علیرغم معنی دار شدن تمامی مولفه های مدل، اولین و دومین مولفه اصلی، بیشترین سهم  را در بیان اثر متقابل ژنوتیپ × محیط داشتند (66/5 درصد). برپایه نمودار AMMI1 ژنوتیپ های G4، G5، G16، G17 و G12 دارای بیشترین مقادیر (مثبت و منفی) IPCA1 بودند. در مقابل ژنوتیپ های G8، G3، G2، G7 و G11 دارای مقادیر IPCA1 نزدیک به صفر بودند. با این‎حال تنها ژنوتیپ G11 عملکردی بالاتر از میانگین عملکرد کل نشان داد و به‎همین دلیل می تواند به عنوان ژنوتیپ پایدار با سازگاری عمومی بالا معرفی شود. بر پایه نمودار بای پلات AMMI2، ژنوتیپ های G2، G7، G3 و تا حدودی G8 و G13 به عنوان ژنوتیپ های پایدار معرفی شدند ولی تنها ژنوتیپ G13 در تمامی محیط ها دارای مقدار عملکرد بیشتری بود، بنابراین این ژنوتیپ را می توان به عنوان ژنوتیپ پایدار با عملکرد مناسب معرفی کرد. همچنین هر دو سال یک مکان مورد بررسی دارای همبستگی زیادی با هم بودند به طوری که محیط های Bro1 و Bro2 از یک طرف و محیط های Kho1 و Kho2 و درنهایت Zan1 و Zan2 از طرف دیگر با هم دارای همبستگی مثبت بالا (اثر یکسان) جهت ایجاد اثر متقابل نشان دادند. در مجموع شاخص های انتخاب هم زمان محاسبه شده بر پایه تجزیه AMMI، ژنوتیپ های G11، G17، G7، G13 و G12 به عنوان ژنوتیپ های پایدار با عملکرد بالا معرفی شدند. تجزیه GGE-Biplot بر اساس میانگین عملکرد و پایداری نشان داد که ژنوتیپ های G1، G2، G3، G8 و G7 دارای بیشترین پایداری عمومی نسبت به سایر ژنوتیپ ها علیرغم داشتن کمترین عملکرد بودند. در مقابل ژنوتیپ های G12، G5 و G17 دارای بیشترین عملکرد با پایداری کمتر قرار داشتند. هیچ محیط ایده آلی مشاهده نشد. ولی محیط های Kho1، Kho2 و Sha1 نسبت به محیط های دیگر به محیط ایده آل نزدیک تر بوده و می توانند تا حدودی جهت تمایز ژنوتیپ های مورد مطالعه از آن ها استفاده کرد. از طرف دیگر، ژنوتیپ  G12 را می توان به عنوان ژنوتیپ مطلوب که دارای میانگین عملکرد بالا و نیز پایداری عملکرد بالایی باشد، در نظر گرفت. به‎ همین ترتیب ژنوتیپ های G17، G5 و G11 در مرحله بعد نسبت به ژنوتیپ ایده آل قرار داشتند و تا حدودی می توان آن ها را نیز به عنوان ژنوتیپ های مطلوب در نظر گرفت.

    نتیجه‎ گیری: 

    با توجه به تمامی نتایج می‎توان ژنوتیپ  G12 را به عنوان ژنوتیپ مطلوب که دارای میانگین عملکرد بالا و نیز دارای پایداری عملکرد باشد، در نظر گرفت و در مرحله بعد ژنوتیپ های G17، G5 و G11 قرار داشتند.

    کلید واژگان: بای پلات, تنش خشکی, شاخص تحمل, گندم
    Aliakbar Asadi, Ashkbos Amini*, Taqi Babaie, Alireza Eivazi, Masoud Qudsi
    Introduction and Objective

     Yield under stress conditions has never been an accurate criterion for selecting drought-tolerant genotypes, and the goal of preparing drought-tolerant cultivars has always been to create cultivars that relatively tolerate stress better compared to other genotypes and in the same agricultural conditions, they show less yield loss. In most studies, only the seed yield is considered for the field selection of crops, while some researchers believe that in order to be more efficient in breeding compatible and superior cultivars in arid and semi-arid regions, the indicators that are effective in identifying the stability of cultivars under drought stress conditions should be identified and used them as selection index in addition to seed yield, therefore, the relative uield status of genotypes in drought stress conditions and water conditions is a starting point for identifying and selecting genotypes for improvement in dry environments. In semi-arid regions where the distribution of rainfall is not proportional, the yield potential in stress conditions is not considered the best criterion for drought tolerance, but in addition to yield stability, the comparison of yield in stress and optimal conditions is a more suitable criterion for the reaction of genotypes to moisture stress. Due to the fact that most of the studies related to indicators in crop species and especially wheat are done only in one place and one year and finally in a specific environment and the results are generalized to all environments and the variable effects of year and place are not taken into account in the calculation of indicators. In this regard, this research was carried out to evaluate the genotypes of autumn wheat in terms of drought tolerance, to select the best drought tolerance indices and to identify drought stress tolerant cultivars in different regions of the country's cold climate.

    Material and Methods

    In this research project, 20 genotypes under normal irrigation and water deficit conditions in the form of randomized complete block design (RCBD) with three replications in the research stations of Karaj, Mashhad, Miandoab and Arak, in the crop years of 2017-2018 and 2018-2019 were investigated. In order to investigate the drought tolerance of the genotypes, different tolerance and stress sensitivity indices were determined for the genotypes under investigation and the genotypes were grouped based on the sensitivity and tolerance to drought by each of these indices. Principal component analyzing was also used in order to summarize the data and draw a diagram based on the first two components and identify the desired indicators. Finally, biplot analysis was used to group genotypes and indices based on drought tolerance criteria.

    Results

    Stress decreased the Yield of genotypes, but the amount of reduction was different in different genotypes. The average grain yield for all genotypes under normal irrigation conditions and drought stress at the end of the season was 7.002 and 5.215 tons per hectare, respectively, which showed that the stress conditions caused a decrease of about 25% in grain yield compared to normal irrigation conditions. The environmental and agricultural conditions of different regions and the studied years caused differences in the estimated indices so that the ranking of genotypes changed based on different indices in different years and regions therefore, it is better to carry out studies on stress tolerance indices in several places and several years so that the process of functional changes of different cultivars and genotypes is correctly determined and as a result, there is more confidence in the calculated tolerance and sensitivity indices. Genotypes G4, G2, G16 and G5 showed higher yield in both conditions. STI, MP, GMP, MSTI1, MSTI2, YI, HM, and RR had a positive and significant correlation with grain yield under normal and stress conditions, and therefore, they can be used for more favorable selection of drought tolerant genotypes.  Principal component analysis showed that indicators can be grouped using the first two components. The first principal component explained 53.16% of the changes in the total data and had a positive and significant correlation with yield in normal and stress conditions as well as MP, STI, GMP, YI, MSTI1, MSTI2, HM and RDY indicators. Due to the high correlation of this component with yield under normal and stress conditions, this component was named as the yield potential component under normal and stress conditions. The second estimated component justified 42.33% of the total data changes and showed a positive and significant correlation with yield in normal conditions and SSI, TOL, ATI, SSPI and RR indices. It seems that this component is able to identify genotypes that have high yield under stress conditions. Biplot analysis showed that HM, MP, STI, MSTI1, MSTI2, GMP, RDY, YI, and SNPI indices had a positive and high correlation with performance under stress and normal conditions. So that the sharp angles between these indices showed their positive and very high correlation with each other. RDI and YSI indices had a negative correlation with performance in normal conditions and RR, SSI, TOL and SSPI indices had a negative correlation with performance in stressful conditions.

    Conclusion

     In order to achieve varieties resistant to drought stress by using indices, in order to prevent the mutual effects of the environment in the genotype, the experiments should be carried out in many years and places so that the effects of the environment in the calculated indices can be reduced and more reasonable results can be obtained. Finally, G4, G2, G16, G5 and G17 genotypes can be selected as genotypes with high performance under normal and stress conditions.

    Keywords: Biplot, Drought Stress, Index, Wheat
  • Maryam Noori, Alireza Motallebi Azar, Jaber Panahandeh, Mehdi Saidi, AliAkbar Asadi, Davoud ZareHaghi, Shahnaz Fathi

    Physiological traits of tomato including its resistance to stresses are a main breeding goal in producing new cultivars. This study reports on a combining ability analysis investigating the variance of general and specified combing abilities for some important physiological characteristics as a whole as well as their effects for individual parents and hybrids of 19 tomato genotypes of tomato under drought stress. Three commercial innate lines and four analyzers were used in a line-to-tester crossing plan at Ilam University, Iran. There was a significant difference between genotypes (parents and crosses) in all characteristics at three levels of stress. Evaluating the impacts of common combining capacity analyzers and lines showed that neither a single line nor an analyzer was a commendable common combiner for all of the characteristics examined at all three push levels. Estimation of the effects of specific combining ability indicated that for each specific physiological trait, a specific hybrid showed the highest effect at all three stress levels. In all of the traits under study, specific combining ability variance had a higher estimation than general combining ability variance, and the genetic variance ratio of additive variance to non-additive variance was smaller than one, indicating that non-additive gene action predominated in the inheritance of all of the characteristics in the three levels of stress. The degree of dominance under three levels of stress was higher than one for all attributes except total soluble solids, and it seems that dominance in the genetic locations controlling these traits is superseded.

    Keywords: combing ability, drought stress, gen action, line × tester, peroxidase
  • علی اکبر اسدی*
    مقدمه

    افزایش حضور و اثرگذاری چین در خاورمیانه و توسعه روابط آن با کشورهای خلیج فارس یکی از روندهای مهم در محیط پیرامونی ایران در سالهای اخیر بوده است. با توجه به حضور دیرپای امریکا در خلیج فارس و شراکت آن با کشورهای عربی، نقش آفرینی چین به پیچیدگی جدی مسائل منطقه منجر شده است. از جمله عربستان سعودی به عنوان بزرگترین کشور عربی خلیج فارس به توسعه تعاملات خود با چین با محوریت انرژی پرداخته و در عمل چین به شریک تجاری و اقتصادی نخست ریاض تبدیل شده است.

    اهداف

    هدف اصلی مقاله حاضر تبیین مهمترین عوامل و تغییرات اثرگذار بر سیاست خارجی عربستان سعودی در قبال چین در دوره ملک سلمان است. پرسش کلیدی این است که مولفه های تعیین کننده سیاست خارجی عربستان در خصوص چین در سالهای پس از 2015 کدامند و این عوامل چگونه به اولویت یافتن همکاری های گسترده و مشارکت جامع راهبردی در روابط دو کشور منجر شده است؟روش تحقیق و چهارچوب مفهومی: در این مقاله در چهارچوب مفهومی رئالیسم نوکلاسیک و با بکارگیری روش تبیینی تلاش شده است مولفه هایی که باعث ایجاد تغییر در سیاست خارجی عربستان در خصوص چین شده مورد شناسایی و تبیین واقع شود. رئالیستهای ساختارگرا بر تغییرات نظام بین الملل و موازنه قدرت جهانی به عنوان متغیرهایی کلیدی در جهت دهی به سیاست خارجی کشورها تاکید دارند. اما رئالیستهای نوکلاسیک به منظور تبیین سیاست خارجی دولت متغیرهای داخلی را پراهمیت می دانند. در این راستا بخش عمده ای از این پژوهش به بررسی تاثیرات مولفه های داخلی بر راهبردهای دولت سعودی در خصوص چین اختصاص یافته است.

    یافته های تحقیق:

     یافته های این پژوهش نشان می دهد ظهور چین و پیامدهای آن در سطوح بین المللی و منطقه ای متغیرهای اصلی و مستقل شکل دهنده سیاست خارجی جدید عربستان در قبال چین هستند. اما به رغم تعیین کنندگی بالای عوامل بین المللی، برخی عوامل داخلی نیز به عنوان متغیرهای میانجی در راهبردهای عربستان در قبال چین نقش دارند. در این سطح ظرفیتهای قدرت ملی، تقویت اقتدارگرایی و انسجام و اجماع نخبگان سعودی، ظهور ملی گرایی جدید سعودی و محوریت یافتن توسعه اقتدارگرایانه و ادراکات نوین رهبران سعودی در خصوص دگرگونی های جدید بین المللی و منطقه ای مهمترین عوامل در توسعه همکاریهای عربستان و چین در دوره ملک سلمان هستند.مناسبات عربستان سعودی و چین در طول سه دهه گذشته روندی مثبت و روبه رشد داشته است. اما تنها در دوره ملک سلمان این روابط وارد مرحله جدیدی تحت عنوان مشارکت جامع راهبردی شد که در همکاریهای فزاینده بین دو کشور در عرصه های تجاری- اقتصادی و سیاسی نمایان شد. به قدرت رسیدن نسل جدیدی از رهبران سعودی با محوریت محمدبن سلمان با درک متفاوت و جدیدی از روندها و شرایط نظام بین الملل بیشترین تاثیر را در این خصوص داشته است. به خصوص فهم واقع گرایانه از روند انتقال قدرت از غرب به شرق، نگرش عملگرایانه در روابط با کنشگران منطقه ای و جهانی و ارایه تعریف جدید از منافع ملی در این خصوص برجسته بوده است.

    نتیجه گیری

    در شرایط جدید به رغم تداوم برخی عدم قطعیتها در خصوص جهت گیری کلان سیاست خارجی عربستان، تداوم همکاریهای نظامی- امنیتی این کشور با امریکا همچنان مشهود است. با این حال در اولویت قرار گرفتن توسعه اقتدارگرایانه از سوی رهبران سعودی پیشران مهمی است که به تداوم و توسعه روابط عربستان و چین در سال های آینده منجر خواهد شد.

    کلید واژگان: عربستان سعودی, چین, نظم بین المللی, ملک سلمان, سیاست خارجی
    Aliakbar Asadi *
    Introduction

    In recent years, there has been a notable trend in Iran's environment, characterized by China's increasing presence and influence in the Middle East, as well as its endeavors to strengthen relations with the Persian Gulf countries. Given America's longstanding presence in the Persian Gulf and its strategic partnerships with Arab countries, China's involvement has significantly contributed to the complexity of regional issues. For instance, Saudi Arabia, the largest Arab country in the Persian Gulf, has expanded its interactions with China focusing on energy, and in practice, China has become Riyadh's first commercial and economic partner.The main aim of this article is to provide a comprehensive analysis of the essential factors and significant changes that have shaped Saudi Arabia's foreign policy towards China during the reign of King Salman. It addresses the following questions: what are the determining elements of Saudi Arabia's foreign policy regarding China in the years after 2015, and how have these factors led to the prioritization of extensive cooperation and a comprehensive strategic partnership between the two countries?

    Methods and Conceptual Framework: 

    To identify and explain the underlying factors behind Saudi Arabia's shift in foreign policy toward China, this study adopts the conceptual framework of Neoclassical Realism and uses an explanatory methodology. Structural realists emphasize the importance of changes in the international system and the balance of global power in shaping countries' foreign policies. However, neoclassical realists emphasize the significance of internal factors in understanding a government's foreign policy. Therefore, a substantial part of this research focuses on investigating the impact of domestic variables on the strategic choices made by the Saudi government towards China.

    Results and Discussion

    The findings of this research indicate that the rise of China and its consequences at international and regional levels are the main and independent variables shaping Saudi Arabia's new foreign policy towards China. However, while international factors have a substantial impact, there are also specific domestic factors that serve as intermediate variables in Saudi Arabia's strategies toward China. At this level, several crucial factors contributed to the development of Saudi cooperation with China during King Salman's era. These factors included the capacities of national power, the rise of authoritarianism, unity and consensus among Saudi elites, the emergence of new Saudi nationalism, the centralization of authoritarian development, and evolving perceptions of Saudi leaders regarding recent international and regional transformations.Saudi Arabia and China's relations have shown a positive and steadily growing trend over the past three decades. However, it is during the reign of King Salman that these relations have entered a new stage, known as a comprehensive strategic partnership. This partnership is characterized by increased cooperation in the commercial, economic, and political spheres. The emergence of a new generation of Saudi leaders, led by Muhammad bin Salman, has significantly influenced the transformation of Saudi policies. These leaders possess a deep and comprehensive understanding of international trends and conditions, which has played a pivotal role in reshaping Saudi Arabia's approach. Particularly noteworthy is their realistic understanding of the shift of power from West to East, their pragmatic approach in relations with regional and global actors, and the new definition of national interests.

    Conclusion

    In the new circumstances, despite the persistence of some uncertainties regarding the overall direction of Saudi Arabia's foreign policy, the continuation of the country's military-security cooperation with the United States remains evident. However, the prioritization of authoritarian development by Saudi leaders is a significant driver that will lead to the continuation and development of Saudi Arabia-China relations in the coming years.

    Keywords: Saudi Arabia, China, International Order, King Salman, Foreign Policy
  • علی اکبر اسدی*

    عربستان سعودی یکی از جدیدترین نمونه‏ های برندسازی ملی و ارایه تصویری نوین و ایجابی از این کشور در عرصه جهانی است. هدف اصلی این پژوهش بررسی و تبیین ‏ظرفیت‏ ها و ‏سیاست‏ های نوین دولت سعودی در عرصه برندسازی ملی است و این پرسش مطرح شده است که برندسازی ملی چه جایگاهی در ‏سیاست‏ های کلان عربستان داشته و ‏سیاست‏ های برندسازی در دوره ملک سلمان با چه تغییراتی روبرو شده است؟ یافته ‏های پژوهش نشان می دهد سه وجه سنتی شهرت و برند ملی عربستان که باعث ایجاد تصویری متمایز از این کشور در عرصه بین المللی شده، وجوه و شهرت نفتی، دینی و ‏کمک ‏های انسانی و توسعه ای آن است. با این حال، در دوره ملک سلمان با هدف ایجاد تصویری مدرن و پیشرو از عربستان، رهبران سعودی ‏سیاست‏ های نوینی را در پیش گرفته اند که به عنوان مرحله جدیدی از برندسازی ملی در این کشور تلقی می شود. مهمترین این ‏سیاست‏ ها عبارتند از: برندسازی اقتصادی و مطرح ساختن عربستان به عنوان کشوری با اقتصاد متنوع؛ برندسازی فرهنگی، اصلاحات اجتماعی و نمایش عربستان به مثابه جامعه ای غیرافراطی و میانه رو؛ توسعه گردشگری و برندسازی با میراث فرهنگی؛ کارآمدسازی حکمرانی برای تقویت برند ملی؛ برندسازی ورزشی و برندسازی شهری و توسعه شهرهای جدید. این مقاله به عنوان پژوهشی توصیفی- تبیینی در چارچوب ساختار مفهومی شش ‏وجهی سیمون آنهولت در خصوص برندسازی ملی انجام شده است.

    کلید واژگان: عربستان, برندسازی ملی, ملک سلمان, قدرت نرم, خلیج‏ فارس
    AliAkbar Asadi *
    Introduction

    Qatar and the United Arab Emirates stand as pioneers in the cultivation of soft power and national branding within the Persian Gulf region. Their leadership recognizes the pivotal role of branding in safeguarding and advancing national interests and security and continues to invest significant efforts in this domain. Recently, Saudi Arabia has also turned its attention towards this sphere, emerging as a unique and somewhat complex case study in terms of branding capacities and policies. Especially since the coming to power of the current king of Saudi Arabia in 2015 and the subsequent power consolidation of Crown Prince Mohammed bin Salman, Riyadh has embarked on a new trajectory of domestic and foreign policies. Changing Saudi Arabia’s image and its national branding is one of those. For this purpose, this paper aims to explore the fundamental question: “What role does national branding play in Saudi Arabia’s overarching policies, and how has this evolved during Salman’s reign?”

    Methodology

    This research is theoretically and conceptually grounded in Simon Anholt’s six-dimensional conceptual framework for national branding, which encompasses Exports; Governance; Culture; People; Tourism; and Immigration and Investment. Methodologically, the study adopts a descriptive-explanatory approach. Utilizing a qualitative method, data has been collected through library research and online resources.

    Discussion and Results

    Over the past decades, Saudi Arabia has carved out a distinctive international reputation, effectively establishing its national brand on the global and regional stages. This image is primarily shaped by three key facets. Firstly, the nation’s substantial capacities and capabilities in oil production and export, with Saudi Aramco leading as the world’s largest exporter of this commodity. Secondly, Saudi Arabia’s significant religious standing within the Islamic world, which extends its influence globally. Thirdly, its financial and economic aid to various countries, particularly within the Islamic world. This assistance is often manifested in the form of humanitarian or developmental aid. Thus, the triad of traditional elements shaping Saudi Arabia’s reputation and national brand, thereby crafting a unique anddistinctimage of the country on the international stage, encompasses its oil industry, religious influence, and humanitarian and developmental contributions.Under the reign of King Salman, Saudi leaders have initiated a mission to reshape the past image, striving to project a new and positive depiction of the nation. While some previous policies have been maintained, significant changes have ushered in a new era for national branding. Central to this is the Vision 2030 document, which serves as the primary framework guiding efforts to effect a fundamental shift in Saudi Arabia’s position and global image. The document, aimed at diversifying Saudi Arabia’s oil-dependent economy, represents a strategic endeavor to shift the traditional perception of Saudi Arabia as merely an oil-rich country. Its three core tenets - fostering a vibrant society, building a thriving economy, and cultivating an ambitious nation - encapsulate the renewed image that Saudi leaders aspire to project, underscoring their commitment to transformative change.The Saudis have gradually come to the conclusion that the traditional religious-conservative image and the presentation of Saudi Arabia as an oil country cannot contribute much to the soft power and the country's capacities. For this, the introduction of a new image as a country with a diverse economy, an open and moderate society, and efficient and modern governance, is considered an important part of the efforts of Saudi statesmen. In this context, a variety of strategies have been implemented with the goal of advancing to a new level of national branding. The most significant of these include economic branding, along with the promotion of Saudi Arabia as a nation with a diversified economy; cultural branding and social reforms, aimed at presenting Saudi Arabia as a moderate and non-extremist society; The development of tourism and branding that leverages cultural heritage; Enhancing governance to fortify the national brand; Sports branding; and Urban branding and the creation of new cities. These initiatives are crucial in achieving this objective.Saudi leaders recognize the necessity of shifting global public opinion towards their country, including through national branding. They are striving to craft a positive, modern, and distinguished image of Saudi Arabia. These efforts involve acknowledging past weaknesses and negative perceptions, while also considering Riyadh’s regional competition with smaller neighbors such as the United Arab Emirates and Qatar. In this context, traditional capacities and structural barriers are also deemed significant.  Indeed, the political determination of the Saudis and their efforts to implement new policies and significant innovations are crucial.

    Conclusion

    Despite some accomplishments and positive outcomes in terms of national branding, there are several challenges that Saudi Arabia faces. These include:The absence of a clear definition of branding as a distinct issue in national strategies;The continued dominance of oil in Saudi Arabia’s economic structure, perpetuating the country’s image as an oil-based economy;The potential escalation of internal conflicts and divisions due to cultural and social reforms, which could lead to new crises; and.The increasing political authoritarianism within the Saudi government and the limited participation of civil society in national branding.

    Keywords: Saudi Arabia, National Branding, King Salman, Soft power, Persian Gulf
  • اشکبوس امینی*، علی اکبر اسدی، مهرداد چایچی، مسعود عزت احمدی، معرفت قاسمی، علیرضا عیوضی، تقی بابایی، مسعود قدسی
    مقدمه و هدف

    تولید ارقام پایدار جدید با عملکرد بالا در مناطقی که با خشکی مواجه هستند ضروری است. عملکرد ارقام مختلف در محیط های گوناگون متفاوت بوده و رتبه عملکردی آن ها از محیطی به محیط دیگر متغیر است. این تغییرات با عنوان اثرات متقابل ژنوتیپ × محیط شناخته می شوند. کاهش اثرات متقابل و پایداری تولید در محیط های گوناگون از اهداف به‏نژادی و معرفی ارقام در مناطق مختلف می باشد. هدف از این مطالعه ارزیابی اثر متقابل ژنوتیپ × محیط در مناطق مختلف اقلیم سرد کشور و تعیین ژنوتیپ های ایده آل و معرفی پایدارترین ژنوتیپ گندم در این شرایط بود.

    مواد و روش ها

    جهت بررسی پایداری 17 ژنوتیپ گندم آبی به همراه ارقام شاهد میهن، حیدری و زرینه در شرایط تنش خشکی انتهای فصل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه های تحقیقاتی کرج، همدان، مشهد، جلگه رخ، میاندوآب، اردبیل و اراک در دو سال زراعی 1397 تا 1399 مورد بررسی قرار گرفتند. جهت بررسی پایداری، از روش هایAMMI  و GGE-biplot استفاده شد.

    یافته ها

    تجزیه AMMI نشان داد که ده مولفه اصلی اول تا دهم معنی دار بوده و در مجموع نزدیک به 97% از تغییرات اثر متقابل ژنوتیپ × محیط را توجیه می کردند و دو مولفه اصلی اول و دوم در مجموع سهم 46 درصدی را در بیان اثر متقابل ژنوتیپ × محیط داشتند. بر اساس دو شاخص SSASV و SSiWAAS به ترتیب ژنوتیپ های G2، G19 و G4 به عنوان برترین ژنوتیپ ها شناسایی شدند. ژنوتیپ G3 پایدارترین ژنوتیپ بود. تجزیه GGE-biplot نشان داد که ژنوتیپ های G16، G1، G3 و G7 دارای بیشترین پایداری عمومی نسبت به سایر ژنوتیپ ها بودند. ژنوتیپ G16 را می توان به عنوان ژنوتیپ مطلوب که دارای میانگین عملکرد بالا و نیز پایداری عملکرد بالایی باشد، در نظر گرفت. در رتبه های بعدی ژنوتیپ های G12 و G9 قرار داشتند. از طرف دیگر، محیط ایده آلی مشاهده نشد ولی محیط های مشهد، اردبیل و کرج در سال اول به عنوان نزدیک ترین محیط ها به محیط ایده آل، می توانند جهت گزینش ژنوتیپ های برتر گندم در شرایط تنش خشکی آخر فصل در اقلیم سرد ایران معرفی شوند.

    نتیجه گیری

    ژنوتیپ G3 به عنوان پایدارترین ژنوتیپ و سپس ژنوتیپ های G16، G1 و G7 دارای بیشترین پایداری عمومی نسبت به سایر ژنوتیپ ها بودند به طوری‏که ژنوتیپ G16 به عنوان ژنوتیپ مطلوب که دارای میانگین عملکرد بالا و نیز پایداری عملکرد بالایی بود شناسایی شد. محیط های مشهد، اردبیل و کرج در سال اول نیز می‏توانند جهت گزینش ژنوتیپ های برتر مورد استفاده قرار گیرند.

    کلید واژگان: اقلیم سرد, تنش انتهای فصل, گندم
    Ashkboos Amini*, Ali Akbar Asadi, Mehrdad Chaichi, Masoud Ezat-Ahmadi, Marefat Gasemi, AliReza Eivazi, Tagi Babaee, Masoud Godsi
    Introduction and Objective

    It is necessary to develop new sustainable high-yielding cultivars in drought-prone areas. The yield of cultivars in different environments is different and their yield rating varies from one environment to another. Reduction of interaction effects and production stability in different environments is one of the goals of breeding program and introducing cultivars in different regions. The purpose of this study was to evaluate the genotype ×environment interaction effect in different cold climate regions of Iran and to determine the superior genotypes and introduce the most stable wheat genotype in these conditions.

    Material and Methods

    To investigate of the stability of 17 wheat genotypes along with Mihan, Heydari and Zarineh cultivars (check cultivars) under water deficit conditions, these genotypes were tested in a randomized complete block designwith three replications in the research stations of Karaj, Hamedan, Mashhad, Jalgarokh, Miandoab and Ardabil in the two crop years 2018 to 2019. In order to check the stability of genotypes, AMMI and GGE-biplot analysis were used.

    Results

    AMMI analysis showed that the first ten main components were significant and in total explained nearly 97% of the changes in the genotype × environment interaction and the two main components, the first and the second, contributed 46% to the expression of the genotype × environment interaction. Based on SSiASV and SSiWAAS indices G2, G19 and G4 were identified as the best genotypes, respectively. The G3 was the most stable genotype. GGE-biplot analysis showed that G16, G1, G3 and G7 had the highest general stability compared to other genotypes. G16 can be considered as a desirable genotype that has high average yield and high yield stability. G12 and G9 genotypes were in the next ranks. On the other hand, the ideal environment was not observed, but the environments of Mashhad, Ardabil and Karaj in the first year can be introduced as the closest environments to the ideal environment for the selection of superior wheat genotypes in water deficit condition in the cold climate of the Iran.

    Conclusion

    G3 was the most stable genotype, and then G16, G1 and G7 had the most general stability compared to other genotypes, so that G16 was identified as the desired genotype with high average yield and high yield stability. The environments of Mashhad, Ardabil and Karaj in the first year can also be used to select superior genotypes.

    Keywords: Cold climate, Water deficit stress, Wheat
  • اشکبوس امینی*، علی اکبر اسدی، مهرداد چایچی، مسعود عزت احمدی، معرفت قاسمی کلخوران، علیرضا عیوضی، سید کریم حسینی بای، پرویز صالحی، تقی بابایی، مسعود قدسی، نادر میرفخرایی

    مطالعه ماهیت اثر متقابل ژنوتیپ×محیط، امکان شناسایی ژنوتیپ های پایدار و سازگار را برای به نژادگران فراهم می آورد و همواره یکی از موضوعات مهم در تولید و آزادسازی ارقام جدید پایدار و پرمحصول در طرح های به نژادی بوده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی چگونگی واکنش ژنوتیپ ها در هر یک از مناطق مورد بررسی بر اساس مدل های AMMI و GGE بای پلات و درک بهتر از موضوع اثر متقابل ژنوتیپ×محیط و تعیین میزان پایداری عمومی و خصوصی ژنوتیپ ها انجام شد. تعداد 20 ژنوتیپ گندم پاییزه و بینابین طی دو سال زراعی 1397 تا 1399 در نه منطقه (18 محیط) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار ارزیابی شد. به منظور تجزیه و تحلیل سازگاری و پایداری ژنوتیپ ها، از مدل AMMI و GGE بای پلات استفاده شد. نتایج تجزیه  AMMI نشان داد که اثر اصلی ژنوتیپ، اثر متقابل ژنوتیپ×محیط و شش مولفه اصلی اول در سطح احتمال یک درصد معنی دار بودند. مولفه های اصلی اول و دوم حدود 51% از مجموع مربعات اثر متقابل ژنوتیپ×محیط را تبیین کردند. بر اساس شاخص های گزینش هم زمان SSiASV و SSiWAAS، ژنوتیپ های G13، G1، G3، G2، G6، G16، و G7 به عنوان برترین ژنوتیپ ها شناسایی شدند. تجزیه بای پلات نشان داد که ژنوتیپ های G1، G3، و G6 با عملکرد متوسط، بیشترین پایداری عمومی را نسبت به سایر ژنوتیپ ها دارا هستند. هیچ کدام از ژنوتیپ ها را نمی توان به عنوان ژنوتیپ های مطلوب که دارای میانگین عملکرد بالا و نیز پایداری عملکرد بالایی باشند، در نظر گرفت؛ ولی ژنوتیپ G16 و در مرحله بعد ژنوتیپ های G1 و G13 نسبت به ژنوتیپ ایده آل قرار داشتند. الگوی چندضلعی بای پلات محیط ها را به دو گروه محیطی (محیط کلان) و ژنوتیپ ها را به چهار گروه تقسیم کرد. اولین گروه محیطی شامل محیط های Kar1، Kar2، Qaz1، Qaz2، Ham1، Ham2، Mia2، Egl1، Jol2، Ard2، و Ara1 بود که در این محیط ها به طور میانگین ژنوتیپ های G16، G17، و G4 دارای بیشترین عملکرد بودند. دومین گروه محیطی شامل محیط های Mas1، Mas2، Mia1، Ard1، Jol1، Ara1، و Egl2 بودند که در این محیط کلان نیز ژنوتیپ های G2، G11، G7، و G12 بیشترین عملکرد را داشتند. بررسی روابط بین محیط ها، همبستگی بسیار بالایی را بین محیط های مورد بررسی نشان داد که حاکی از رفتار مشابه ژنوتیپ ها در اغلب محیط های مورد آزمایش بود.

    کلید واژگان: اثر متقابل, پایداری, ژنوتیپ×محیط, ژنوتیپ ایده آل
    Ashkboos Amini *, Ali Akbar Asadi, Mehrdad Chaichi, Masoud Ezt-Ahmadi, Marefat Ghasemi Kalkhoran, AliReza Eivazi, Seyied Karim Hosseinibay, Parviz Salehi, Tagi Babaei, Masuod Godsi, Nader Mirfakhraee

    Studying the nature of the genotype×environment interaction provides the possibility of identifying stable and compatible genotypes for breeders, and it has always been one of the important issues in the production and release of new stable and high-yield cultivars in breeding projects. The current research was conducted with the aim of identifying the response of genotypes in each of the studied areas, based on AMMI and GGE biplot models and better understanding of the genotype×environment interaction and determining the level of public and private stability of cultivars. Twenty facultative and winter wheat genotypes were cultivated and evaluated in nine regions (18 environments) during the two crop years of 2017 to 2019 in a randomized complete block design with three replications. In order to analyze the compatibility and stability of genotypes, AMMI and GGE biplot models were used. The results of AMMI analysis showed that the main effect of genotype, genotype×environment interaction effect and the first six principal components were significant at the 1% probability level. The first and second principal components explained about 51% of the sum of squares of the genotype×environment interaction effect. Based on SSiASV and SSiWAAS simultaneous selection indices, genotypes G13, G1, G3, G2, G6, G16, and G7 were identified as the best genotypes. Biplot analysis showed that the genotypes G1, G3, and G6 with average yield had the highest general stability compared to other genotypes. None of the genotypes can be considered as desirable genotypes that have high average yield and high yield stability, but genotype G16 and in the next stage the genotypes G1 and G13 were close to the ideal genotype. Polygon biplot model divided environments into two environmental groups (macro environment) and genotypes into four groups. The first environmental group included Kar1, Kar2, Qaz1, Qaz2, Ham1, Ham2, Mia2, Egl1, Jol2, Ard2, and Ara1 environments, with G16, G17, and G4 genotypes having the highest yield. The second environmental group included Mas1, Mas2, Mia1, Ard1, Jol1, Ara1, and Egl2 environments, and in this macro environment G2, G11, G7, and G12 genotypes had the highest yield. Finally, the examination of the relationships among the environments showed a very high correlation among the investigated environments, which indicated the similar behavior of the genotypes in the most of the tested environments.

    Keywords: genotype, yield, Wheat, cold, Region
  • سیده سودابه شبیری*، علی اکبر اسدی

    به منظور بررسی اثر تراکم بوته بر عملکرد و صفات فیزیولوژیک دو ژنوتیپ عدس کیمیا و بیله سوار، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات دیم خدابنده زنجان در دو سال زراعی 1394 تا 1396 اجرا شد. سه فاصله بین ردیف (15، 20 و 25 سانتی متر) و شش سطح تراکم بذر (150، 175، 200، 225، 250 و 275 بذر در مترمربع) در نظر گرفته شد. بین دو سال اجرای آزمایش تفاوت معنی داری از نظر عملکرد کل در سطح یک درصد مشاهده شد. بین فواصل کاشت از نظر دمای برگ، هدایت روزنه ای، CO2 زیر روزنه ، میزان فتوسنتز در سطح احتمال پنج درصد و عملکرد کل در سطح احتمال یک درصد تفاوت معنی داری مشاهده شد. بین ژنوتیپ های مورد مطالعه از نظر دمای برگ و عملکرد کل در سطح احتمال یک درصد و کارایی مصرف آب در سطح احتمال پنج درصد اختلاف معنی دار مشاهده شد. با افزایش فاصله بین ردیف ها دمای برگ بیشتر شد، به طوری که بیشترین و کمترین دما به ترتیب در فاصله بین ردیف 25 و 15 سانتی متر مشاهده شد. بیشترین و کمترین میزان هدایت روزنه ای نیز به ترتیب در فاصله بین ردیف 15 و 25 سانتی متری به دست آمد. افزایش فاصله ردیف از 15 به 25 سانتی متر عملکرد کل را کاهش داد. در فاصله ردیف 15 سانتی متری کمترین دمای برگ و بیشترین میزان هدایت روزنه ای، CO2 زیر روزنه و میزان فتوسنتز مشاهده شد و بیشترین میزان عملکرد نیز در این فاصله کشت بدست آمد؛ بنابراین با انتخاب این فاصله ردیف، از نظر این صفات فیزیولوژیک نیز مزرعه در وضعیت مطلوب تری قرار گرفته و در نهایت عملکرد بالاتری به دست آمد. بیشترین و کمترین عملکرد به ترتیب مربوط به تراکم بذر 225 و 150 بود. البته تراکم 225 با تراکم 200 تفاوت معنی داری نداشت. بنابراین، جهت کشت عدس دیم بهترین تراکم 200 دانه در مترمربع و بهترین فاصله ردیف برای کاشت 15 سانتی متر بود.

    کلید واژگان: دمای برگ, عملکرد, هدایت روزنه ای, فتوسنتز
    Seyedeh Soudabeh Shobeiri*, AliAkbar Asadi

    In order to investigate the effect of plant density on yield and physiological traits of two cultivars of lentils Kimia and Bilesvar, a factorial split plot experiment with a randomized complete block design with three replications was conducted at Khodabandeh Dryland Research Station in Zanjan in two cropping years 2015 to 2017. Three spacing between rows (15, 20 and 25 cm) and six levels of seed density (150, 175, 200, 225, 250 and 275 seeds per m2) were considered. Between the two years of the experiment, a significant difference was observed in terms of total yield at the 1%. In terms of the parameters of leaf temperature, stomatal conductance, substomatal CO2, photosynthesis rate at 5% and total yield at 1%, significant difference was observed between planting intervals. Significant difference was observed between the studied genotypes in terms of leaf temperature and total yield at 1% and water use efficiency at 5%. As the distance between the rows increased, the leaf temperature increased, so that the highest and lowest temperatures were observed at the distance between the rows of 25 and 15 cm, respectively. The highest and lowest stomatal conductance were obtained at the distance between rows of 15 and 25 cm, respectively. Increasing the row spacing from 15 to 25 cm decreased the total yield. At 15 cm row spacing, the lowest leaf temperature and the highest stomatal conductance, substomatal CO2 and photosynthesis rate were observed, and the highest yield was also obtained in this row distance; Therefore, by choosing this row distance, in terms of these physiological traits, the farm will be in more favorable condition and eventually a higher yield will be obtained. The highest and lowest yields were related to seed densities of 225 and 150, respectively. Of course, the density of 225 was not significantly different from the density of 200. Therefore, for the cultivation of dry lentils, the best density was 200 seeds per square meter and the best row spacing for planting was 15 cm.

    Keywords: Leaf temperature, Photosynthesis, Stomatal conductance, Yield
  • سعیده کوزه گری*، سید مسعود موسوی شفائی، ابومحمد عسگرخانی، علی اکبر اسدی

    در تحلیل رفتارها در عرصه بین المللی، نظریات مختلفی ارایه شده است. برخی مانند نظریه های معروف به جریان اصلی، با پیروی از رویکرد خطی علم کلاسیک، سیستم بین الملل را مکانیکی، بسته و به دور از تعامل در نظر گرفتند. برخی دیگر مانند نظریه سیستم های پیچیده، مفهوم روابط غیرخطی و تعامل به کار رفته در تحلیل سیستم های زیستی را، در توضیح رفتارهای سیستم بین الملل مورد توجه قرار دادند و سعی در توضیح رفتارهای انسانی به عنوان سیستم زیستی داشتند. تعامل به عنوان مفهوم اصلی در تبیین رفتار سیستم های طبیعی و زنده شناخته شده است که باعث به وجود آمدن رفتارهای آشوبگون می شود. از آنجا که مفهوم تعامل در سیستم های انسانی، به عنوان عالی ترین نمونه سیستم های زیستی، به دلیل برخورداری از نیروی تعقل مفهوم متفاوتی است، هدف مقاله حاضر معرفی تعامل با ویژگی های؛ جریان-خلق و تفسیر اطلاعات، غایتمندی، حساسیت به شرط اولیه و تاثیرپذیری و تاثیرگذاری در سیستم بین الملل است. بررسی ها نشان می دهد، به دلیل تفاوت تعاملات انسانی با تعاملات سایر موجودات زنده، رفتارهای آشوبگون در سیستم بین الملل دارای مشخصه های؛ سادگی در پیچیدگی، قطعیت در عدم قطعیت و نظم در بی نظمی است.

    کلید واژگان: آشوب, سیستم بین الملل, تعامل, حساسیت به شرط اولیه, غایتمندی
    Saeedeh Kouzehgari *, Seyed Masoud Mousavi-Shafaee, AbuMohammad Asgar-Khani, AliAkbar Asadi

    Various theories have been proposed to analyze behaviors in the international arena. Some theories, such as mainstream theories, are influenced by the linear approach of classical science, considering the international system as mechanical, closed, and far from interaction. Others, such as complex systems theory, considered the concept of nonlinear relationships and interaction used in the analysis of biological systems to explain the behavior of the international system and tried to explain human behavior as a biological system. Interaction is the main concept in explaining the behavior of natural and living systems that causes chaotic behaviors. Because the concept of interaction in human systems, as the highest example of biological systems due to the power of thinking, is a different concept. The purpose of this article is to introduce the interaction in the international system with features; Flow-creation and interpretation of information, purposefulness, sensitivity to the initial condition and impact and effectiveness. Studies show that due to the differences between human interaction and the interaction of other living organisms, Chaotic behaviors in the international system have characteristics; Simplicity in complexity, certainty in uncertainty, and order in disorder.

    Keywords: Chaos, International System, Interaction, Sensitivity to Initial Condition, Purposefulness
  • عادل غدیری، سودابه شبیری، علی اکبر اسدی*
    مقدمه و هدف

    وجود اثر متقابل ژنوتیپ در محیط برای صفات کمی مثل عملکرد دانه می تواند انتخاب ژنوتیپ های برتر را برای توسعه ارقام اصلاح شده محدود کند. به منظور محاسبه اثر متقابل ژنوتیپ در محیط، به نژادگران ژنوتیپ ها را در چندین محیط ارزیابی می کنند تا ژنوتیپ های با عملکرد و پایداری بالا شناسایی شوند. این آزمایش به منظور بررسی اثر متقابل ژنوتیپ در محیط بر روی تعداد 11 ژنوتیپ لوبیا چیتی با استفاده از روش های پارامتری و ناپارامتری و مدلGGE  بای پلات به منظور ارزیابی ژنوتیپ ها و محیط ها، تعیین روابط بین ژنوتیپ ها و محیط ها و شناسایی ژنوتیپ ایده آل انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این آزمایش تعداد 9 لاین لوبیاچیتی به همراه ارقام غفار و لاین Cos16 (در مجموع 11 لاین)، طی سال های 1399 و 1400 در دو ایستگاه خمین و زنجان در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار به منظور دستیابی به ارقام لوبیاچیتی با عملکرد بالا و بازارپسندی مطلوب انجام گرفت. جهت انتخاب ژنوتیپ های پایدار با عملکرد بالا از روش های پارامتری و ناپارامتری و جهت گزینش ژنوتیپ های برتر و سازگار با محیط های انجام آزمایش از تجزیه GGE بای پلات استفاده شد.

    یافته ها

    وجود اثر متقابل معنی دار ژنوتیپ × محیط حاکی از واکنش متفاوت ژنوتیپ ها به محیط های مختلف بود. در روش های پارامتری ژنوتیپ های G4، G8، G9 و تا حدودی G2  و در روش های ناپارامتری ژنوتیپ های G2، G8،G3، G4 و تا حدودیG9  با عنوان ارقام پایدار معرفی شدند. تجزیه بای پلات نشان داد که ژنوتیپ Cos16  در محیط های زنجان سال اول و دوم و ژنوتیپ G2 در محیط های خمین سال اول و دوم بیشترین عملکرد را از خود نشان دادند. ژنوتیپ هایG11  وG7  با بیشترین فاصله تا خط ATC دارای عملکرد پایین و نیز پایداری عملکرد پایین بودند. هیچ کدام از ژنوتیپ ها به عنوان ژنوتیپ مطلوب که دارای میانگین عملکرد بالا و نیز پایداری عملکرد بالایی باشند وجود نداشتند ولی ژنوتیپ G2 و در مرحله بعد ژنوتیپ G4 در فاصله اندکی نسبت به ژنوتیپ ایده آل قرار داشتند. هیچ کدام از محیط های مورد بررسی نیز به محیط ایده آل نزدیک نبوده و بنابراین نمی توان هیچ کدام از آن ها را به عنوان نماینده محیط ها برای تفکیک ژنوتیپ ها در نظر گرفت.

    نتیجه گیری

    شاهد Cos16  در محیط های زنجان سال اول و دوم و ژنوتیپG2 در محیط های خمین سال اول و دوم بیشترین عملکرد را دارا هستند. هیچ ژنوتیپ ایده آلی مشاهده نشد ولی دو ژنوتیپ شاهد Cos16 و G4 را می توان به عنوان ژنوتیپ های برتر معرفی کرد.

    کلید واژگان: پایداری, روش های پارامتری, سازگاری, عملکرد
    Adel Ghadiri, Soodabeh Shobeiri, AliAkbar Asadi*
    Introduction and Objective

    Existence of genotype × environment interaction for quantitative traits such as grain yield can limit the selection of superior genotypes for the development of improved cultivars. In order to calculate the interaction of genotype × environment, breeders evaluate genotypes in several environments to identify genotypes with high yield and stability. This experiment was performed to investigate the interaction of genotype in the environment on 11 bean genotypes using parametric and nonparametric methods and GGE bioplot model to evaluate genotypes and environments, determine the relationship between genotypes and environments and identify the ideal genotype.   

    Material and Methods

    In this experiment, 9 lines of pinto beans along with Ghaffar cultivars and Cos16 lines (11 lines in total) were performed in a randomized complete block design with three replications in order to achieve high yield and marketable bean cultivars. Parametric and non-parametric methods were used to select stable genotypes with high yield and GGE bioplot analysis was used to select superior genotypes that are compatible with regional environments.

    Results

    There was a significant interaction between genotype and environment, indicating significant differences in the response of genotypes to different environments of the experiment. In parametric methods G4, G8, G9 and to some extent G2 genotypes and in nonparametric methods G2, G8, G3, G4 and to some extent G9 genotypes were introduced as stable cultivars. Biplot analysis showed that G1 genotype in Zanjan in first and Second years and G2 genotype in Khomein n first and second environments showed the highest yield. G11 and G7 genotypes with the longest distance to the ATC line had low yield and low yield stability. None of the genotypes were found to be desirable genotypes with average yield and high yield stability, but G2 genotype and later, G4 genotype was a short distance from the ideal genotype. None of the studied environments is close to the ideal environment and therefore none of them can be considered as representative of environments for genotype segregation.

    Results

    Zanjan in first and Second years and G2 genotype in Khomein n first and second environments have the highest yield. No ideal genotypes were observed, but two genotypes, G1 and G4, can be introduced as superior genotypes.

    Keywords: Compatibility, Performance, Parametric methods, Stability
  • علی اکبر اسدی*، بهروز محمدی، حسین نظری، فرهاد آهک پز
    مقدمه و هدف

    مهم ترین عامل محدودکننده رشد گیاهان در شرایط دیم، آب می باشد و چون بخش اعظم اراضی ایران در نواحی خشک و نیمه خشک واقع شده اند، تعیین تحمل نسبی به خشکی در گیاهان زراعی از اهمیت ویژه برخوردار است. با ارزیابی ژنوتیپ هایی از هر گیاه که تحت شرایط کم آبی قادر به ارایه عملکرد نسبتا قابل قبولی باشند، می توان با اطمینان بیشتری آن ها را در نواحی خشک و نیمه خشک کشت نمود.

    مواد و روش ها

    به منظور بررسی اثر تنش خشکی و انتخاب ژنوتیپ های متحمل به خشکی در جو، 15 ژنوتیپ مختلف در دو شرایط نرمال آبیاری و دیم در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در سال زراعی 1400-1399 در دو ایستگاه تحقیقاتی خیرآباد و خدابنده استان زنجان مطالعه شدند.

    یافته ها

    نتایج تجزیه مرکب نشان داد که بین دو شرایط نرمال و دیم ازنظر صفت عملکرد دانه بین ژنوتیپ ها تفاوت معنی داری وجود داشت و شرایط دیم باعث کاهش بیش از 50 درصدی عملکرد دانه در مقایسه با شرایط آبیاری نرمال گردید. در شرایط آبیاری معمولی بیشترین عملکردها به ترتیب متعلق به ژنوتیپ های G3، G10 و G11 و در شرایط دیم علی رغم معنی دار نشدن اختلافات بین ژنوتیپ ها بیشترین عملکرد به ترتیب متعلق به ژنوتیپ های G3، G6 و G2 بود. بین ژنوتیپ های موردمطالعه، ازنظر کلیه شاخص های کمی مقاومت به خشکی (به جز شاخص YI و SNPI) و نیز عملکرد در شرایط دیم اختلاف بسیار معنی داری وجود داشت. تجزیه همبستگی شاخص ها با عملکرد در شرایط آبیاری معمولی و دیم، نشان داد که بین شاخص های MP، STI، GMP، MSTI2، HM و RDY با عملکرد در شرایط آبیاری معمولی و دیم همبستگی معنی داری وجود داشت. تجزیه به مولفه های اصلی بر اساس شاخص ها، نشان داد که مولفه اول 79/95 و مولفه دوم 14/049درصد از تغییرات کل را توجیه می کنند. نمودار بای پلات حاصل از مولفه ها نشان داد که ژنوتیپ های G1، G2، G3، G9، G10، G11، G12 و G13 در قسمت مثبت نمودار مولفه اول قرار داشته و این ژنوتیپ ها دارای سازگاری خوبی به محیط های آبی بودند. از بین این ژنوتیپ ها، ژنوتیپ های G2، G3 و G13 در قسمت مثبت نمودار مولفه دوم قرار گرفتند بنابراین می توان این ژنوتیپ ها را ژنوتیپ های با عملکرد بالا در هر دو شرایط آبی و دیم معرفی کرد. تجزیه خوشه ای نشان داد که ژنوتیپ های G1، G2، G3، G9، G10 و G11 در یک گروه قرار گرفتند و می توان این ژنوتیپ ها را ازنظر شاخص های محاسبه شده، به عنوان ژنوتیپ های متحمل به خشکی در نظر گرفت.

    نتیجه گیری

    بین شاخص های MP، STI، GMP، MSTI2، HM و RDY محاسبه شده با عملکرد در شرایط آبیاری معمولی و دیم همبستگی معنی داری وجود داشت؛ بنابراین می توان از این شاخص ها جهت گزینش ژنوتیپ های متحمل به تنش استفاده کرد. گروه بندی ژنوتیپ های جو بر اساس شاخص های کمی محاسبه شده نشان داد، ژنوتیپ های G2، G3 و G13 به عنوان ژنوتیپ های برتر در شرایط آبیاری کامل و متحمل ترین ژنوتیپ های جو نسبت به تنش کم آبی شناسایی شدند.

    کلید واژگان: تنش خشکی, تجزیه خوشه ای, تجزیه مولفه های اصلی, گروه بندی
    AliAkbar Asadi*, Behroz Mohammadi, Hossein Nazari, Farhad Ahakpaz
    Introduction and Objective

    The most important factor limiting plant growth in rainfed conditions is water, and since most of the land in Iran is located in arid and semi-arid regions, determining the relative drought tolerance in crops is of particular importance. By evaluating the genotypes of each plant that are able to provide relatively acceptable yield under low water conditions, they can be grown with more confidence in arid and semi-arid regions.

    Material and Methods

    In order to investigate the effect of drought stress and selection of drought tolerant genotype in barley, 15 different genotypes under two conditions of normal irrigation and rainfed conditions in randomized complete block design with four replications in 2020-2021 in Khairabad and Khodabandeh research stations Of Zanjan province were studied.

    Results

    The results of combined analysis showed that there was a significant difference between genotypes in terms of grain yield between normal irrigation and rainfed conditions and rainfed conditions reduced grain yield by more than 50% compared to normal irrigation conditions. Under normal irrigation conditions, the highest yields belonged to G3, G10 and G11 genotypes, respectively, and under rainfed conditions, despite the lack of significant differences between genotypes, the highest yields belonged to G3, G6 and G2 genotypes, respectively. There was a significant difference between the studied genotypes in terms of all quantitative indices of drought tolerance (except YI and SNPI) as well as yield under stress. Correlation analysis of indices with yield under normal irrigation and rainfed conditions showed that there was a significant correlation between MP, STI, GMP, MSTI2, HM and RDY indices with yield under normal irrigation and rainfed conditions. Correlation of indices with yield under normal irrigation and rainfed conditions showed that there was a significant correlation between MP, STI, GMP, MSTI2, HM and RDY indices with yield under normal irrigation and rainfed conditions. Principal component analysis based on indices showed that the first component and second components explain 79.95% and 14.049% of the total changes. The bioplate diagram of the components showed that genotypes G1, G2, G3, G9, G10, G11, G12 and G13 were in the positive part of the first component diagram and these genotypes had good adaptation in normal irrigation conditions. Among these genotypes, G2, G3 and G13 genotypes were in the positive part of the second component diagram, so these genotypes can be introduced as high-yield genotypes in both irrigated and rainfed conditions. Cluster analysis showed that G1, G2, G3, G9, G10 and G11 genotypes were in the same group and these genotypes can be considered as drought tolerant genotypes in terms of calculated indices.

    Conclusion

    There was a significant correlation between MP, STI, GMP, MSTI2, HM and RDY indices calculated with yield under normal irrigation and rainfed conditions. Therefore, these indices can be used to select stress-tolerant genotypes. Grouping of barley genotypes based on calculated quantitative and qualitative indices showed that G2, G3 and G13 genotypes were identified as superior genotypes in full irrigation conditions and the most tolerant barley genotypes to low water stress.

    Keywords: Cluster analysis grouping, Drought stress, Index, Principal component analysis
  • علی اکبر اسدی*، حبیب الله قاسمی، محسن مباشری

    مجموعه فرامافیک- مافیک آلپی سرگز-آبشور در جنوب شرقی بافت، به عنوان بخشی از توده های نفوذی فرامافیک-مافیک/افیولیتی منطقه حاجی آباد-اسفندقه، دربردارنده واحد زمین ساخت سنگ (هارزبورژیت برگواره و دونیت پورفیری آواری)، سنگ های فرامافیک-مافیک انباشتی لایه ای، توده بزرگ گابروی همسانگرد و دایک های پراکنده ریزگابرویی-دیابازی است. در این مجموعه، الیوین به عنوان فاز اصلی مافیک بازماندی در دونیت ها و هارزبورژیت های پورفیری آواری و فاز ماگمایی انباشتی در کرومیتیت ها، فرامافیک ها و مافیک های لایه ای حضور دارد. ترکیب این کانی اغلب کریزولیت است و در کرومیتیت ها، با ترکیب فورستریت مشخص می شود و با ترکیب های گوشته ای، پریدوتیت های آبیسال، توده های آلپی و الیوین های ماگمایی سری های انباشتی همخوانی دارد. درصد فورستریت در دونیت های پورفیری آواری به دلیل ماهیت دیرگداز تفاله ای و در کرومیتیت ها و دونیت های انباشتی لایه ای به دلیل تبلور زودرس به عنوان اولین فاز بلوری، بالاست و با ادامه جریان جدایش به سمت مافیک های لایه ای کاهش می یابد. این تغییرات می تواند بیانگر طبیعت بازمانده الیوین، تغییرات ترکیب ماگمای سازنده برآمده از گوشته غنی از منیزیم و نیز دگرگونی ها در خاستگاه و آشیانه ماگمایی باشد که در دیگر مجموعه های فرامافیک-مافیک منطقه اسفندقه نیز دیده شده و هماهنگی خوبی با توده های فرامافیک- مافیک نفوذی آلپی و متمایز از افیولیت ها نشان می دهند.

    کلید واژگان: شیمی الیوین, مجموعه فرامافیک-مافیک, سرگز-آبشور, بافت, کرمان
    Aliakbar Asadi*, Habibollah Ghasemi, Mohsen Mobasheri

    The alpine ultramafic-mafic Sargaz-Abshour complex in the SW of Baft, as a part of the ultramafic-mafic/ophiolitic intrusives of the Hajiabad-Esfandagheh region, comprises of tectonite units (foliated harzburgite and porphyroclastic dunite), layered ultramafic-mafics, large isotropic gabbro bodies and scattered microgabroic-diabase dykes. In this complex, olivines are the main mafic residual phase in porphyroclastic dunites and harzburgites, as well as magmatic cumulate phase in chromitites, ultramafic and layered mafics. In most cases, composition of olivine is chrysolite and in chromitite is forsterite. Their compositions are consistent with mantle peridotites, abyssal peridotites, alpine massives and magmatic cumulative series. Due to the refractory nature in porphyroclastic dunites and primitive crystal phases in chromite and layered cumulative dunites, percentage of forsterite content is high, and will reduced with the progress of differentiation in the mafic layered rocks. These changes may indicate the residual nature of olivine and evolution of Mg-rich mantle-derived magma. Different source and origin of magmas  have been compareable with other ultramafic-mafic complexes of Esfandagheh region and alpine ultramafic-mafic intrusions which distinct from ophiolites.

    Keywords: Olivine chemistry, ultramafic-mafic complex, Sargaz-Abshur, Baft, Kerman
  • عبدالمجید خورشید، علی اکبر اسدی*، اباذر رجبی
    مقدمه و هدف

    بهبود عملکرد گیاهان زراعی تحت شرایط تنش خشکی یکی از مهم ترین اهداف اصلاح گیاهان است. تحمل خشکی معمولا با عملکرد گیاه تحت تنش کم آبی مورد ارزیابی قرار می گیرد اما به علت تاثیرپذیری از سایر صفات در شرایط تنش، این صفت به تنهایی نمی تواند نشان دهنده تحمل به خشکی ژنوتیپ ها باشد. بنابراین، بهتر است در برنامه های اصلاحی، صفات تحمل به خشکی ژنوتیپ ها شناسایی گردیده و هدایت برنامه ها بر اساس عملکرد و سایر صفات مهم فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی انجام پذیرد. مشخص نمودن مقادیر واریانس ژنتیکی و بخش افزایشی و غالبیت واریانس ژنتیکی در کنترل صفات در دو شرایط نرمال و تنش، اساس تصمیم گیری در مورد نحوه استفاده از ژرم پلاسم های موجود در شرایط مختلف است که محققین بر پایه روش های مختلفی نسبت به برآورد آن ها اقدام می نمایند. هدف از این تحقیق برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات مرتبط با عملکرد کمی و صفات کیفی چغندرقند در شرایط تنش خشکی و نرمال به منظور استفاده در برنامه های به نژادی بود.

    مواد و روش ها

    به منظور تعیین پارامترهای ژنتیکی و وراثت پذیری عمومی و خصوصی صفات مختلف عملکرد و اجزا عملکرد و کیفیت چغندرقند، دو سری ژنوتیپ تمام خواهری و هیبریدهای حاصل از تلاقی برخی از این ژنوتیپ های تمام خواهری به عنوان لاین های والد پدری و دو لاین SC C2 و SC 261 به عنوان لاین های مادری در آزمایش های جداگانه در سال زراعی 1396 در ایستگاه تحقیقات مطهری کرج در دو شرایط خشکی و نرمال، مورد بررسی قرار گرفتند. پس از اجرای آزمایش صفات مختلف فیزیولوژیکی و کیفی ژنوتیپ ها در دو محیط اندازه گیری شد و در نهایت پارامترهای ژنتیکی محاسبه شد.

    یافته ها

    در آزمایش ژنوتیپ های تمام خواهری در شرایط تنش صفات میزان سدیم، نسبت پتاسیم به سدیم، میزان ازت، ضریب قلیایی ات، خلوص شربت، قند ملاس، مساحت سطح برگ، وزن تر اندام هوایی، وزن خشک اندام هوایی، وزن خشک ریشه، نسبت جرمی ریشه و نسبت ریشه به ساقه دارای واریانس ژنتیکی بیشتری نسبت به واریانس محیطی بودند و بالطبع دارای وراثت پذیری عمومی بالاتری نیز بودند. بنابراین به دلیل این میزان واریانس ژنتیکی، می توان از این صفات در برنامه های اصلاحی و گزینشی استفاده کرد. در شرایط نرمال وضعیت متفاوت بود و در تمامی صفات، میزان واریانس ژنتیکی کم و درنتیجه وراثت پذیری عمومی اندک بود. در آزمایش مقایسه هیبریدها در شرایط تنش برای صفات عملکرد قند، میزان سدیم، نسبت سدیم به پتاسیم، میزان ازت و مساحت سطح برگ و در شرایط نرمال برای صفات عملکرد قند و نسبت سدیم به پتاسیم واریانس ژنتیکی بالا وجود داشت و وراثت پذیری عمومی بالای 0/5 مشاهده شد. بنابراین در برنامه های اصلاحی و گزینشی می توان این صفات را مورد استفاده قرارداد. در شرایط خشکی بیشترین میزان وراثت پذیری به ترتیب مربوط به میزان پتاسیم با 0/77،  قند ملاس با 0/65، درصد قند قابل استحصال با 0/48، خلوص شربت با 0/44 و میزان سدیم و محتوای آب نسبی برگ هرکدام با 0/43 بود. بنابراین این صفات توسط اثرات افزایشی کنترل می شوند. در شرایط نرمال صفات عملکرد خالص قند با 4/0 و میزان سدیم با 0/44 بیشترین میزان وراثت پذیری را نشان دادند.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد که پارامترهای ژنتیکی محاسبه شده در محیط تنش، به محیط غیرتنش قابل تعمیم نیست، در نتیجه مطالعه ویژگی های ژنتیکی لاین ها و هیبریدهای تحت محیط های متفاوت امری اجتناب ناپذیر است تا برآورد عمل ژن ها با دقت بیشتری همراه باشد. در هر دو محیط وراثت پذیری عملکرد ریشه پایین ولی وراثت پذیری عملکرد قند در حد متوسط بود، بنابراین در اصلاح عملکرد ریشه می توان با تولید هیبرید و در اصلاح عملکرد قند از گزینش در نسل های متمادی و انتهایی و همچنین تولید هیبرید استفاده کرد.

    کلید واژگان: خشکی, صفات فیزیولوژیک, واریانس ژنتیکی, وراثت پذیری عمومی و خصوصی
    Abdolmajid Khorshid, AliAkbar Asadi*, Abazar Rajabi
    Introduction and Objective

    Improving crop yield under drought stress conditions is one of the most important goals of plant breeding. Drought tolerance is usually evaluated by plant yield under low water stress, but due to the influence of other traits under stress conditions, this trait alone cannot indicate drought tolerance of genotypes. Therefore, it is better in breeding programs to identify drought tolerance traits of genotypes and guide programs based on yield and other important physiological and biochemical traits. Determining the values of genetic variance and the additive part and the dominance of genetic variance in controlling traits under both normal and stress conditions is the basis for deciding how to use germplasms in different conditions, which researchers use based on different methods to estimate them. The aim of this study was to estimate the genetic parameters of quantitatively yielding and qualitative traits of sugar beet under drought and normal stress conditions for use in breeding programs.

    Material and Methods

    To determine the genetic parameters of different quantitative and qualitative traits of sugar beet, two series of genotypes full-sib and hybrid (resulting from the meeting of some of full-sibs as paternal lines and two lines SC C2 and SC 261 as maternal lines) were studied under both drought and normal conditions, in Motahari's Research, Karaj in 2017. After testing, different physiological and qualitative traits of genotypes were measured in two environments and finally genetic parameters were calculated.

    Results

    In full-sib experiment under stress conditions, sodium content, potassium/sodium ratio, nitrogen content, alkalinity coefficient, syrup purity, molasses sugar, leaf area, shoot fresh weight, shoot dry weight, root dry weight, root mass ratio, and root/stem ratio had more genetic variance than environmental variance, so they also had higher broad sense heritability. Therefore, due to high genetic variance, these traits can be used in breeding and selection programs. Under normal conditions, the amount of genetic variance was low in all traits and consequently, the general heritability was low. In hybrid experiment under stress conditions for sugar yield traits, sodium content, sodium/potassium ratio, nitrogen content, and leaf area, and normal conditions for sugar yield and sodium/potassium ratio there was high genetic variance and broad-sense heritability was observed above 0.5. Therefore, these traits can be considered for breeding and selection programs. In drought conditions, the highest heritability was related to potassium content 0.77, molasses sugar 0.65, extractable sugar percentage 0.48, syrup purity 0.44, and sodium content and relative water content with 43, respectively. So, these traits were controlled to varying degrees by additive effects. Under normal conditions, pure sugar with 0.4 and sodium with 0.44 showed the highest heritability.

    Conclusion

    The results showed that the genetic parameters calculated in the stress environment cannot be generalized to the non-stress environment. As a result, studying the genetic characteristics of lines and hybrids under different environments is inevitable so that the estimation of gene function can be more accurate.  In both environments, the narrow-sense heritability of root yield was low but in sugar yield was moderate. So, in improving root yield, hybrid products can be used, and in sugar yield, selection can be used in long and term generations, as well as hybrid production.

    Keywords: Broad, narrow sense heritability, Drought, Genetic variance, Physiologic traits
  • حمیدرضا کریمی، سید مسعود موسوی شفائی*، محسن اسلامی، علی اکبر اسدی

    امروزه نظم بین الملل تحولات مهمی را در سطح کلان و مناطق پشت سر می گذارد. ورود نظم بین الملل به دوران گذار پساآمریکایی و پویایی های محیطی در سطح مناطق عدم قطعیت های اساسی را با خود به همراه دارد که الهام بخش تغییر نقش بسیاری از کنشگران در سطح مناطق و به طور خاص منطقه خلیج فارس بوده است. ازجمله مهم ترین این کنشگران می توان به امارات متحده عربی اشاره کرد. براین اساس پژوهش حاضر با مبنا قرار دادن نظریه نقش و بکار گیری آن در دوران گذار نظم بین الملل به دنبال پاسخ گویی به این سوال مهم است که: تحولات و پویایی های نظم در سطح جهانی و منطقه ای چه تاثیری بر نقش و کنش های رفتاری بازیگران در عرصه منطقه ای خلیج فارس به همراه داشته است؟ و فرضیه ای که در پاسخ به آن مورد آزمایش قرار خواهد گرفت بدین صورت قابل طرح می باشد: پویایی های نظم در سطح کلان و منطقه ای منجر به تغییر ساختار اجتماعی نظم شده و این امر به عنوان محرکه ای برای تغییر نقش برخی از کنشگران منطقه ای از جمله امارات متحده عربی عمل کرده است تا نقش خود را از یک کنشگر میانه رو و تابع در تحولات منطقه ای به یک کنشگر سیاسی، نظامی و امنیتی طی دهه گذشته تغییر دهد. هدف پژوهش نشان دادن تغییر در تصورات از نقش کنشگران منطقه ای (امارات متحده عربی) و پیامدهای آن برای نظم منطقه ای است. روش پژوهش نیز در قالب رویکردهای تبیینی-تحلیلی خواهد بود و شیوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای و مبتنی بر آمار و اسناد بین المللی می باشد.

    کلید واژگان: نظم جهانی, نظم منطقه ای, خاورمیانه, ایالات متحده آمریکا, امارات متحده عربی
    Hamidreza Karimi, Seyed Masoud Mousavi Shafaee *, Mohsen Eslami, AliAkbar Asadi
    Introduction

    Nowadays, international order has passed serious changes in both world and regional levels. The entrance of international order to the era of post-American transition and environmental dynamisms in regions have made some basic uncertainties inspiring changes in roles of most of actors in regions, particularly in Persian Gulf. United Arab Emirates is one of the most significant examples of the mentioned actors. Using the theory of role, this research seeks to investigate what effects have the changes and dynamisms of orders in world and region had on roles and acts of actors in the region of Persian Gulf. The hypothesis is that: dynamisms of orders in world and regional levels have changed the social structure of order and consequently this issue has provoked some regional actors like UAE to start promoting its role from a moderate and dependent actor in regional upheavals to a security, military, and political actor during the last 10 years. The research is explanatory-analytical and the method of data collection procedure is based on library and online international statistics and documents.      

    Methodology

    The research is descriptive-analytic. Using the descriptive-analytic approach, the researcher seeks to answer why and how is established a causal relationship between independent and dependent variables, and it is attempted to describe a process and develop a concept.

    Results and discussion

    Two factors at the systemic and regional levels have changed the role of the UAE. 1) Changing the regional role of the United States of America in the Persian Gulf region; 2) Regional developments such as the Arab Spring and military conflicts in Iraq, Syria and Yemen, the rise of the Muslim Brotherhood, Iran's growing influence, and competition and conflict with Qatar. In addition, to consolidate its new role, the UAE has taken actions including: 1) Intervention in the Yemeni civil war; 2) Finding new regional and trans-regional allies such as Russia and Israel.

    Conclusions

    The findings of this study show that changes in order at the systemic and regional levels change perceptions of the role of regional actors. In this regard, the role and foreign policy of the United Arab Emirates were discussed. In particular, the UAE's foreign policy behavior was largely influenced by the structure of the international system, and they traditionally followed the dominant power; but changes at the systemic level and the dynamics of order at the environmental level led the country to take on a role beyond the subordinate government at the regional level. Hence, the UAE is trying to impose its political and security order through proxy forces, military organizations and the support of affiliated politicians. But the UAE's ambitions and behavior to become an influential country in the Persian Gulf region can have a significant impact on regional order. For example, bringing Israel into the Gulf security environment could provoke a reaction from pro-Palestinian groups and lead to new tensions.

    Keywords: World order, Regional Order, Persian Gulf, USA, United Arab Emirates
  • سودابه شبیری، علی اکبر اسدی*، محمود عظیمی، اسماعیل سهرابی

    استفاده از صفات فیزیولوژیکی از بهترین روش ها برای تولید سریع واریته های جدید است به همین دلیل به منظور ارزیابی عوامل فتوسنتزی و روابط آن ها با عملکرد کل در لوبیا قرمز آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات خیرآباد زنجان در شرایط آبیاری نرمال در طی دو سال زراعی 1397 تا 1399 انجام شد. ژنوتیپ های مورد مطالعه در تمامی صفات (به جز تشعشع فعال فتوسنتزی) اختلاف معنی داری را با یکدیگر نشان دادند. ژنوتیپ های مورد مطالعه در تمامی صفات (به جز تشعشع فعال فتوسنتزی) اختلاف معنی داری را با یکدیگر نشان دادند. این نتایج حاکی از  وجود تنوع بالای ژنتیکی بین ژنوتیپ ها ازلحاظ صفات مرتبط با فتوسنتز و درنتیجه ظرفیت عملکرد بوده است. ژنوتیپ های G1، G2، G4، G9 و G12 میزان فتوسنتز، هدایت روزنه ای، کارایی مصرف آب و هدایت مزوفیلی بالاتری نسبت به بقیه ژنوتیپ ها نشان دادند. ژنوتیپ های G6، G7 و G3 دارای هدایت مزوفیلی، کارایی مصرف آب و فتوسنتز کمتری نسبت به بقیه ژنوتیپ ها بودند. بین صفات میزان فتوسنتز با CO2 زیر روزنه ای همبستگی منفی معنی دار و با صفات هدایت روزنه ای، هدایت مزوفیلی، کارایی مصرف آب و عملکرد همبستگی مثبت معنی دار وجود دارد؛ بنابراین ژنوتیپ های دارای فتوسنتز بیشتر علاوه بر هدایت روزنه ای بالا هدایت مزوفیلی و به عبارتی کارایی بیشتری در استفاده از دی اکسید کربن وارد شده به روزنه را دارا هستند و درنتیجه از غلظت دی اکسید کربن زیر روزنه ای آن ها کاسته شده است بنابراین بین صفات فتوسنتز، کارایی مصرف آب و هدایت مزوفیلی رابطه نزدیکی وجود دارد. تجزیه رگرسیون نشان داد وقتی که عملکرد کل به عنوان متغیر تابع در نظر گرفته می شود صفات تشعشع فعال فتوسنتزی و میزان فتوسنتز عملکرد دانه را توجیه می کنند. ولی وقتی میزان فتوسنتز به عنوان متغیر تابع باشد صفات تشعشع فعال فتوسنتزی، CO2 زیر روزنه ای، دمای برگ و میزان تعرق تغییرات میزان فتوسنتز را توجیه می کنند. با توجه به وجود تنوع در شاخص های فتوسنتزی در ژنوتیپ ها، می توان این آزمایش را در شرایط مختلف تنش مانند خشکی و شوری نیز انجام داده و نتایج را با شرایط نرمال این ژنوتیپ ها جهت انتخاب ژنوتیپ های کارآمد در شرایط تنش مورد بهره برداری قرار داد.

    کلید واژگان: تنوع, تعرق, فتوسنتز, هدایت روزنه ای, هدایت مزوفیلی
    Soodabeh Shobiri, AliAkbar Asadi*, Mahmoud Azimi, Ismail Sohrabi

    The use of physiological traits is one of the best methods for the rapid production of new varieties, therefore, in order to evaluate photosynthetic factors and their relationship with total yield in red beans, an experiment was conducted in a randomized complete block design with three replications at Khairabad Research Station in Zanjan under normal irrigation conditions during two consecutive crop years (2018-2020). The studied genotypes showed significant differences in all traits (except photosynthetically active radiation). The studied genotypes showed significant differences in all traits (except photosynthetically active radiation). These results indicate that there is a high genetic diversity between genotypes in terms of photosynthesis-related traits and, consequently, yield capacity. Genotypes G1, G2, G4, G9 and G12 showed higher photosynthesis, stomatal conductance, water use efficiency and mesophilic conductivity than other genotypes. G6, G7 and G3 genotypes had less mesophilic conductivity, water use efficiency and photosynthesis than other genotypes. There is a significant negative correlation between photosynthesis and sub stomatal CO2 and a significant positive correlation with the stomatal conductance, mesophilic conductance, water use efficiency and yield; therefore, genotypes with more photosynthesis, in addition to high stomatal conductance, have higher mesophilic conductivity and, in other words, are more efficient in using carbon dioxide entering the stomatal. As a result, the concentration of sub stomatal CO2 is reduced, so there is a close relationship between photosynthesis, water use efficiency and mesophilic conductivity. Regression analysis showed that when total yield is considered as a function variable, the photosynthetic active radiation and photosynthesis justify grain yield. However, when the photosynthesis is a function variable, the traits of photosynthetic active radiation, sub stomatal CO2, leaf temperature, and transpiration rate justify changes in photosynthesis. Due to the diversity of photosynthetic indices in genotypes, this experiment can be performed in different stress conditions such as drought and salinity and the results can be used with normal conditions to select efficient genotypes in stress conditions.

    Keywords: Mesophilic conduction, Photosynthesis, Stomatal conductance, Transpiration, Variation
  • عبدالمجید خورشید*، علی اکبر اسدی

    به منظور تعیین ارتباط میان برخی صفات فیزیولوژیکی و عملکردی در چغندرقند تحت تنش شوری و نرمال، تعداد 28 ژنوتیپ حاصل از تلاقی بین فول سیب 8001 با سینگل کراس های نرعقیم مولتی ژرم C2 و نرعقیم منوژرم 231×261، به همراه دو رقم شاهد در دو محیط به صورت جداگانه در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی میاندوآب به صورت بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار کشت گردید. روابط بین این صفات با عملکرد ریشه و قند با استفاده از همبستگی، تجزیه رگرسیون و تجزیه علیت تحت تنش شوری و نرمال مورد بررسی قرار گرفت. در شرایط نرمال عملکرد ریشه با عملکرد قند خالص همبستگی مثبت و با عیار قند و نسبت پتاسیم به سدیم همبستگی منفی نشان داد. در شرایط تنش شوری بین عملکرد ریشه با عملکرد قند، عملکرد قند خالص، نسبت پتاسیم به سدیم و محتوای آب نسبی برگ همبستگی مثبت و با میزان سدیم و قند ملاس همبستگی منفی مشاهده شد. تغییر شرایط محیطی باعث تغییر در روابط بین عملکرد ریشه و برخی صفات شد. نتایج تجزیه رگرسیون و علیت نشان داد که در شرایط نرمال اگر عملکرد ریشه متغیر تابع باشد، صفات عملکرد قند خالص و عیار قند تغییرات موجود را توجیه می کنند به طوریکه در تجزیه علیت، عملکرد قند خالص بیشترین اثر مستقیم مثبت و عیار قند بیشترین اثر مستقیم منفی را بر روی عملکرد ریشه داشتند. ولی وقتی عملکرد قند متغیر تابع باشد، صفات میزان پتاسیم، میزان نسبی آب از دست رفته و ازت مضره تغییرات موجود را توجیه می کنند و از بین این صفات ازت مضره بیشترین اثر مستقیم مثبت و دو صفت دیگر بیشترین اثر مستقیم منفی را بر روی عملکرد قند دارند. در نقطه مقابل در شرایط تنش شوری، اگر عملکرد ریشه متغیر تابع باشد، صفات عملکرد قند، عملکرد قند خالص، خلوص شربت و عیار قند تغییرات موجود را توجیه می کنند که عملکرد قند خالص بیشترین اثر مستقیم مثبت و عملکرد قند دارای بیشترین اثر منفی و مستقیم بر روی عملکرد ریشه داشتند. ولی وقتی عملکرد قند متغیر تابع باشد، صفات عملکرد قند خالص و خلوص شربت تغییرات موجود را توجیه می کنند و عملکرد قند خالص بیشترین اثر مستقیم مثبت را بر روی عملکرد قند داشت.

    کلید واژگان: تجزیه رگرسیون, تجزیه علیت, صفات فیزیولوژیک
    Abdolmajid Khorshid*, AliAkbar Asadi

    To determine the relationship between some physiological and yield traits under salinity stress conditions and screening quantitative indices of salinity tolerance, 28 sugar beet (Beta vulgaris L.) genotypes derived from the cross between full-sib 8001 with moltigerm male-sterile single cross C2 and male-sterile monogerm 231×261 with two control varieties were tested in a randomized complete block design with three replications under salinity and normal conditions at Miandoab Agricultural and Natural Resources Research Station. Relationships between traits with root and sugar yield were investigated using correlation, regression and path analysis. Under normal conditions, root yield showed positive correlation with pure sugar yield and negative correlation with sugar content and potassium to sodium ratio. Under salinity stress conditions, positive correlation was observed between root yield and sugar yield, pure sugar yield, potassium to sodium ratio and relative water content of leaves and negative correlation with sodium content and molasses sugar. Changes in environmental conditions caused change in the relationship between root yield and some traits. The results of regression and path analysis showed that under normal conditions if root yield was variable, sugar content and white sugar yield traits justified the changes, thus, in path analysis white sugar yield had the most positive and direct effect and sugar content had the most direct and negative effect on root yield. However, when sugar yield was variable, the traits potassium content, the relative amount of water loss, and nitrogen content justified the changes and among these traits, nitrogen content had the most positive direct effect and the other two traits had the most negative direct effect on sugar yield. On the contrary, under saline condition, if root yield was variable, sugar yield, white sugar yield, syrup purity, and sugar content explained the changes and white sugar yield had the most positive direct effect and sugar yield had the most negative direct effect on root yield. But, when sugar yield is variable, pure sugar yield and syrup purity justify the changes and white sugar yield had the most positive direct effect on sugar yield.

    Keywords: Path analysis, Physiologic traits, Regression analysis
  • علی اکبر اسدی، اکرم حاتمی*

    خشکی یکی از مهم ترین تنش های محیطی است که مورفولوژی، فیزیولوژی و بیوشیمی گیاه را تحت تاثیر قرار می دهد و اثرات عمده ای بر تولیدات کشاورزی می گذارد. این آزمایش باهدف بررسی تاثیر تنش خشکی انتهای فصل بر تغییرات صفات فیزیولوژیکی گندم در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دو سال زراعی 93-92 و 94-93 در مزرعه تحقیقاتی پژوهشکده کشاورزی هسته ای کرج انجام گرفت. هفت نسل مختلف گندم شامل دو والد Gasspard و لاین DN11 به همراه نسل های F1، F2، F3، BC1 و BC2 در دو شرایط آبیاری مطلوب و تنش خشکی انتهای فصل به طور جداگانه کشت گردیدند و باهم مقایسه شدند. آخرین آبیاری در شرایط تنش کمبود آب بعد از مرحله گرده افشانی انجام شد. افزایش معنی داری در شاخص زنده مانی و کاهش معنی دار در عملکرد دانه تک بوته در شرایط تنش مشاهده شد. برای صفات شاخص کلروفیل و ضریب هدایت روزنه ای کاهش مشاهده شده در شرایط تنش معنی دار نبود. از طرفی افزایش غیر معنی داری برای تمامی پارامتر های فلورسانس کلروفیل در شرایط تنش مشاهده شد. از طرفی بین نسل های مورد بررسی از لحاظ تمامی صفات فیزیولوژیکی اندازه گیری شده (به جز کارایی فتوسنتزی) اختلاف معنی داری مشاهده شد که نشان دهنده وجود تنوع در بین این نسل ها برای این صفات بود که می تواند در برنامه های گزینش مورد توجه قرار گیرد.

    کلید واژگان: شاخص زنده مانی, شاخص کلروفیل برگ, ضریب هدایت روزنه ای, فلورسانس کلروفیل
    Ali Akbar Asadi, Akram Hatami*

    Terminal drought stress is one of the most important environmental stresses affecting plant morphology and physiology and has major effects on agricultural production. The purpose of this experiment was to investigate the effect of water deficit stress on changes in physiological traits of wheat in a randomized complete block design with three replications in two cultivation years of 2013-2014 and 2014-2015 at Karaj Nuclear Research Institute Farm. Seven different generations of wheat, including two parents Gasspard and line DN11 along with generations F1, F2, F3, BC1 and BC2 were cultured and compared separately under normal and terminal drought stress conditions. The last irrigation was done under water deficit conditions after anthesis. The results showed that there was significant increase in performance index and significant decrease in single plant yield under stress conditions. For the chlorophyll index and stomatal conductance coefficient traits, the observed decrease in stress conditions were not significant. On the other hand, no significant increase in chlorophyll fluorescence parameters was observed under stress conditions.On the other hand, there was a significant difference between the generations studied for all measured physiological traits (except photosynthetic efficiency), indicating that there was variation among these generations for these traits. This diversity can be addressed in selection programs.

    Keywords: Chlorophyll fluorescence, Leaf chlorophyll index, Performance index, Stomatal conductance coefficient
  • یدالله فرایدی، علی اکبر اسدی*، فرهاد آهک پز، علی سعید، همایون کانونی، علی احسان نصرتی

    وجود اثر متقابل ژنوتیپ -محیط ایجاب می کند که عملکرد ژنوتیپ ها در دامنه وسیعی از شرایط محیطی مورد آزمایش قرار گیرند تا اطلاعات حاصل بتواند کارایی مربوط به گزینش و معرفی آن ها را افزایش دهد. بدین منظور این تحقیق با استفاده از 11 لاین منتخب از آزمایش های یکنواخت سراسری به همراه، ارقام شاهد سارال و آنا و نیز دو لاین پیشرفته در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار و در چهار منطقه سردسیر کشور (مراغه، ارومیه، کردستان و همدان) در سه سال زراعی 1395 تا 1398 انجام شد. نتایج تجزیه مرکب نشان داد که که اثرات ساده سال، مکان و ژنوتیپ و همچنین اثرات متقابل عملکرد دانه ازنظر آماری معنی داربودند.  تصویر چندضلعی بای پلات نشان داد که ژنوتیپ G6 در ایستگاه کردستان بیشترین عملکرد را داشت. از طرف دیگر ژنوتیپ G13 در ایستگاه های همدان، مراغه و ارومیه دارای بیشترین عملکرد بود و در ایستگاه کردستان نیز در رتبه دوم قرار داشت که نشان می دهد این ژنوتیپ دارای پایداری عملکردی بالایی در تمامی ایستگاه ها می باشد. رتبه بندی ژنوتیپ ها بر اساس میانگین عملکرد دانه و میزان پایداری در محیط های مورد مطالعه نشان داد که ژنوتیپ های G6، G4 و  G15پایداری کمتری نسبت به سایر ژنوتیپ ها داشتند. در مقابل ژنوتیپ هایG7، G9 و G5 نسبتا پایدارتر از سایر ژنوتیپ ها بودند. هم چنین ژنوتیپ های G4، G10، G12 و G6 دارای عملکرد متوسط و نسبتا ناپایدار بودند. ژنوتیپ G15 کمترین عملکرد و پایداری را به خود اختصاص داده بود و از سوی دیگر ژنوتیپ G13 با بیشترین عملکرد به همراه پایداری مطلوب شناسایی شد. در انتها مشخص شد که ژنوتیپ شماره 13 با پتانسیل عملکرد بالا و پایداری بیشتر، بهتر از دو رقم آنا و سارال عمل نموده و به عنوان ژنوتیپ نزدیک به ایده آل معرفی می شود و جهت برنامه های به زراعی و آزمایش های تحقیقی تطبیقی می تواند پیشنهاد شود.

    کلید واژگان: اثر متقابل ژنوتیپ- محیط, پایداری, GGE بای پلات
    Yadollah Farayedi, AliAkbar Asadi*, Farhad Ahak Paz, Ali Saeed, Homayoon Kanoni, Ali Ehsan Nosrati

    TThe existence of genotype– environment interaction requires that the performance of genotypes be tested in a wide range of environmental conditions so that the resulting information can increase the efficiency of their selection and introduction. For this purpose, this study using 11 selected lines from uniform national experiments, along with control figures of Saral and Anna and two advanced lines in the form of complete randomized block design with four replications and in four cold regions of the country (Maragheh, Urmia, Kurdistan And Hamedan) was carried out in three years (2016-19). The results of combined analysis showed that the effects of year, location and genotype, as well as the interaction effects on grain yield were statistically significant. The polygonal view of GGE biplot showed that the G6 genotype had the highest yield in Kurdistan location, On the other hand, G13 genotype had the highest yield in Hamedan, Maragheh and Urmia locatins and was in the second place in Kurdistan locatin which shows that this genotype has high yield stability in all stations. The ranking of genotypes based on average grain yield and stability in studied environments showed that G4 and G15 genotypes were less stable than other genotypes. Also, the G4, G10, G12 and G6 genotypes had average and relatively unstable yield. Also, the G15 genotype had low yield and low stability, and the G13 genotype had high yield and stability. In the end, it was found that genotype 13, with higher yield potential and greater stability, performed better than the two cultivars Anna and Saral as a check, and was introduced as a genotype close to ideal, and could be recommended for farming programs and adaptive research experiments.

    Keywords: Genotype- environment interaction, GGE Biplot, Stability
  • عبدالمجید خورشید*، علی اکبر اسدی

    کیفیت چغندرقند ترکیبی است از تمام حالات فیزیکی و شیمیایی ریشه چغندرقند که روی فرآیند تولید و یا محصول شکر و یا محصولات جانبی اثر می گذارد. از طرف دیگر کم آبی و دمای بالا در دوره رشد موجب افزایش ناخالصی‏ های ریشه چغندر به ویژه ترکیبات نیتروژنه شده و درنهایت باعث تغییر در کیفیت چغندرقند می شوند. به منظور بررسی تغییرات خصوصیات کیفی چغندرقند تحت تنش خشکی خانواده های فول سیب حاصل از برنامه های اصلاحی در دو آزمایش جداگانه خشکی و نرمال در سال زراعی 1396 در ایستگاه تحقیقات مهندس مطهری کرج موردبررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تنش خشکی باعث کاهش معنی دار عملکرد ریشه، عملکرد قند، عملکرد قند خالص، میزان پتاسیم، میزان ازت مضره و قند ملاس و افزایش میزان سدیم و خلوص شربت شد. فول سیب های مورد بررسی  تنها از نظر صفات ازت مضره و ضریب قلیاییت دارای اختلاف معنی دار بودند. علیرغم معنی دار نشدن اختلافات بین ژنوتیپ ها ازنظر عملکرد ریشه و قند، بیشترین عملکرد ریشه مربوط به فول سیب های 5 و 6 و کمترین عملکرد مربوط به فول سیب 15 و شاهدهای 20، 23، 21 و 19 بود. همچنین فول سیب های 5، 1 و 6 دارای بیشترین و فول سیب های 2، 15، 9، 2 و شاهد 23 دارای کمترین عملکرد قند بودند.

    کلید واژگان: عملکرد قند, عملکرد ریشه, خانواده های فول سیب
    Abdolmajid Khorshid*, Ali Akbar Asadi

    The quality of sugar beet is a combination of all the physical and chemical states of the sugar beet root that affects the process of production or the product of sugar or other products. On the other hand, dehydration and high temperatures during the growth period increase the impurities of sugar beet root, especially nitrogenous compounds, and ultimately cause a change in the quality of sugar beet. To investigate the changes in the quality characteristics of sugar beet, full-sib families from breeding programs were investigated in two separate dry and normal tests in 2017 on the Motahari research station in Karaj. The results showed that drought stress significantly decreased root yield, sugar yield, pure sugar yield, potassium content, nitrogen content, and molasses sugar content, and increased sodium content and purity of syrup. Full sibs were significantly different for nitrogen traits and alkalinity coefficients. Despite the lack of significant differences between genotypes in terms of root and sugar yield, the highest root yield was related to full sibs 5 and 6, and the lowest yield was related to full-sib 15 and controls 20, 23, 21, and 19. In finally full sibs 5, 1 and 6 had the highest and full sibs 2, 15, 9, 2 and control 23 had the lowest sugar yield.

    Keywords: Sugar yield, Root yield, Full sib families
  • علی اکبر اسدی*

    هدف اصلی مقاله حاضر بررسی تاثیرات شکاف سنت و مدرنیسم در عربستان سعودی بر ثبات سیاسی این کشور است. در طول دهه های متمادی، به رغم تلاش رهبران سعودی برای پیشبرد روند نوسازی به منظور تحکیم قدرت و بهبود حکمرانی، علمای وهابی به ترویج ارزشها و باورهای سلفی و در نتیجه تقویت گرایش های سنتی و محافظه کار در جامعه پرداخته اند. اما در نهایت به رغم برخی چالشها، مدیریت شکاف سنت و نوگرایی از سوی رهبران سعودی باعث حفظ ثبات سیاسی در این کشور شد. در دوره ملک سلمان، روند جدید و پرشتابی از نوسازی با رهبری محمدبن سلمان آغاز شد. این روند جدید که با ابعاد متعددی مانند محدودسازی علمای وهابی، تمرکز بر تغییرات نسلی و اصلاحات فرهنگی و اجتماعی با محوریت زنان همراه است پرسشهای مهمی را در خصوص ثبات سیاسی عربستان مطرح می سازد. نتایج این مقاله نشان می دهد که سیاستهای اصلاحی بن سلمان و تحولات جدید معطوف به شکاف سنت و مدرنیسم موجب ایجاد چالشهایی مانند کاهش مشروعیت حکومت در اقشار سنتی و افزایش گرایش مردم به جریانهای افراط گرا می شود، اما در نهایت این تحولات به تغییرات اساسی در نظام سیاسی سعودی منجر نخواهد شد.

    کلید واژگان: عربستان سعودی, محمدبن سلمان, سنت- مدرنیسم, ثبات سیاسی, شکاف اجتماعی
    AliAkbar Asadi *

    This paper seeks to study the effects of tradition - modernism cleavage on the political stability in Saudi Arabia. For decades, Wahhabi scholars have promoted Salafi values and beliefs, and as a result have strengthened traditional and conservative tendencies in the Saudi society, despite the decades of efforts made by Saudi leaders to advance the process of modernization in order to consolidate their power and improve governance. However, despite some challenges, the management of the tradition - modernism cleavage by Saudi leaders have sustained political stability in the country. During the Reign of King Salman, a new and rapid process of modernization began under the leadership of MBS. This newly-emerged trend is accompanied by a number of dimensions, such as restriction of Wahhabi scholars, concentration on generational changes and also cultural and social reforms with a focus on women’s situation, raises important questions about Saudi political stability. This article makes two interrelated arguments; first, it contributes that the MBS reformist policies and new developments regarding tradition - modernism cleavage causes some challenges like declining the legitimacy of government and growing tendency of people towards extremist groups. Second, these development will not lead to fundamental changes in the Saudi political system.

    Keywords: Saudi Arabia, Muhammad bin Salman, tradition- modernism, political stability, social cleavage
  • علی اکبر اسدی*

    این مقاله در پی بررسی مساله استقلال کردستان عراق از منظر منافع و راهبرد بازیگران اثرگذار با بهره گیری از رویکرد تحلیل بازیگر و روش مکتور است. پرسش اصلی این است که در خصوص مساله استقلال کردی در عراق چه  همگرایی ها و هم پوشانی هایی در منافع و راهبردهای بازیگران کلیدی وجود دارد و این وضعیت به چه نحوی استقلال کردی را متاثر می سازد؟ در روش مکتور به تحلیل روابط بین بازیگران و ارزیابی روابط بین بازیگران و راهبردها پرداخته می شود. در این مقاله ابتدا بازیگران و راهبردهای اصلی در مساله استقلال کردی شامل 11 بازیگر اصلی و 14 راهبرد کلیدی شناسایی شد و سپس نمودارها و گراف های تولیده شده مورد تحلیل قرار گرفت. مهمترین نتایج بدست آمده در خصوص مساله استقلال کردستان شامل اثرگذارترین و اثرپذیرترین بازیگران، رقابت پذیری بازیگران در مساله استقلال کردی؛ و بیشترین حساسیت و میزان همگرایی و واگرایی بازیگران درباره راهبردهاست. نتیجه مهم اینکه حساسیت بازیگران اثرگذار و اجماع نسبی در مخالفت با تشکیل دولت کردی، تجزیه عراق و نگرانی از شکل گیری کردستان بزرگ و تشدید بی ثباتی و وخامت امنیت منطقه ای در روند شکل گیری دولت کردی به مفهوم وجود موانع جدی در مقابل کردهای عراق است.

    کلید واژگان: تحلیل بازیگر, روش مکتور, کردستان عراق, پژوهشهای راهبردی, عراق
    AliAkbar Asadi *

    The present article seeks to explain the Iraqi Kurdistan independence from the perspective of the interests and strategy of the effective actors, and utilizes the Actor Analysis Approach and MACTOR method. In this regard the main question is: what is the main convergences between interests and strategies of the main actors in Iraqi Kurdistan, and this circumstances how affects Kurdish independence? MACTOR method explicitly analyzes the relationships between actors and evaluates the relationships between actors and strategies. The main actors and strategies - including 11 main actors and 14 key strategies- were identified and then graphs were analyzed. The most important results regarding the Kurdistan independence are: the most influential actors in the subject; the actors competitiveness in the Kurdish independence; the most sensitive strategies; and the degree of convergence and divergence of actors regarding the strategies under consideration. The important result is that the sensitivity of the key actors and their relative consensus to disagree about establishment of Kurdish state and disintegration of Iraq and  also concerns about creation of great Kurdistan state and as a result Increasing instability and Insecurity in the region, means that there are serious obstacles to ahead of Iraqi  Kurds.

    Keywords: actor analysis, MACTOR method, Iraqi Kurdistan, strategic researches, Iraq
  • عبدالمجید خورشید*، علی اکبر اسدی، اکرم حاتمی

    با توجه به کاهش بارندگی های سالانه و افزایش خشکی و دمای هوا، ایجاد ارقام متحمل و دارای پتانسیل عملکرد بالا در چغندرقند برای اصلاح گران اهمیت بسیاری دارد. بدین منظور برای بررسی تاثیر تنش خشکی بر صفات عملکردی و مورفولوژیکی چغندرقند و بررسی تغییر ارتباط این صفات با عملکرد، در شرایط گلخانه تعداد 140 ژنوتیپ چغندرقند در شرایط گلخانه در دو شرایط نرمال و تنش خشکی در سال 1394 در مرکز چغندرقند کرج از نظر صفات مورفولوژیکی و عملکردی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثر ژنوتیپ بجز در صفات مساحت سطح برگ و محتوای نسبی آب برگ در بقیه صفات معنی دار بود که نشان دهنده وجود تنوع بین ژنوتیپ ها است. تنش خشکی باعث کاهش تمامی صفات موردمطالعه شد ولی این کاهش در صفات وزن خشک ریشه، وزن خشک اندام هوایی و وزن خشک کل معنی دار نبود. همچنین طول دمبرگ در شرایط تنش همبستگی مثبت و معنی داری با صفات مربوط به وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی و طول ریشه نشان داد ولی در شرایط نرمال همبستگی خاصی مشاهده نشد و به نظر می رسد که این صفت می تواند معیاری برای گزینش ژنوتیپ های مقاوم در شرایط تنش خشکی باشد.

    کلید واژگان: صفات عملکردی, صفات مورفولوژیک, تنش خشکی, چغندر
    Abdolmajid Khorshid*, AliAkbar Asadi, Akram Hatami

    Due to decreasing annual rainfall and increasing drought and temperature, creating tolerant and high yield potential cultivars in sugar beet is very important for breeders. For this purpose, to investigate the effect of drought stress on functional and morphological traits of sugar beet and to investigate the relationship between these traits with yield in greenhouse conditions, 140 sugar beet genotypes under greenhouse conditions in Karaj Sugar Beet center in 2015 were evaluated for yield traits. The results showed that the effect of genotype was significant for traits except of leaf area and relative water content, indicating that there was variation among genotypes and selection of superior genotypes. Drought stress decreased all traits but this effect was not significant on root dry weight, shoot dry weight and total dry weight. Also, petiole length had a positive and significant correlation with root and shoot dry weight and root length in drought condition but under normal condition, no significant correlation was observed. And it seems that this trait may be a criterion for selection of resistant genotypes under drought stress.

    Keywords: Yield traits, Morphological traits, Drought stress, Sugar Beet
  • عبدالمجید خورشید*، علی اکبر اسدی

    با توجه به تغییرات ایجاد شده در خصوصیات کمی و عملکردی چغندرقند تحت استرس های محیطی، این تحقیق با هدف بررسی میزان تاثیر تنش خشکی بر صفات لاین های اصلاحی چغندرقند انجام گردید. بدین منظور خانواده های فول سیب حاصل از برنامه های اصلاحی در دو آزمایش جداگانه خشکی و نرمال در سال زراعی 1396 مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر محیط برای صفات محتوای آب نسبی، میزان نسبی آب ازدست رفته برگ، مساحت سطح برگ، وزن تر اندام هوایی، وزن خشک ریشه و نسبت جرمی ریشه معنی دار بوده و تنش خشکی باعث کاهش معنی دار این صفات شده است. بین فول سیب های انتخابی ازنظر صفات محتوای آب نسبی، شاخص شادمانی برگ، مساحت سطح برگ، وزن خشک اندام هوایی و وزن ویژه برگ اختلاف معنی دار مشاهده شد. فول سیب 11 به همراه شاهدهای 18، 24 و 25 بیشترین و فول سیب های 5، 1، 13 و شاهد 21 دارای کمترین میزان آب نسبی برگ بودند. همچنین فول سیب های 1 و 10 به همراه شاهدهای 18 و 22 بیشترین و فول سیب 7 به همراه شاهدهای 23 و 24 کمترین مساحت سطح برگ را داشتند. فول سیب های 2، 13 و 12 بیشترین و فول سیب 17 و شاهدهای 18، 20 و 21 دارای کمترین میزان وزن خشک اندام هوایی بودند. در نهایت اثر متقابل ژنوتیپ × محیط نیز در صفات وزن تر اندام هوایی، وزن خشک ریشه، نسبت جرمی ریشه و نسبت ریشه به ساقه معنی دار بود که نشان می دهد روند تغییرات این صفات در ژنوتیپ های مورد بررسی در دو محیط متفاوت است. در انتها فول سیب های 2، 9، 12، 13 و 19 در بین ژنوتیپ های مورد بررسی در هر دو محیط مورد مطالعه شرایط بهتری داشته و در مجموع صفات می توانند به عنوان ژنوتیپ های برتر معرفی شوند

    کلید واژگان: تنش خشکی, صفات عملکردی, چغندرقند
    Abdolmajid Khorshid*, AliAkbar Asadi

    Regarding the changes in the quantitative and yield characteristics of sugar beet under environmental stress, this research was conducted to investigate the effect of drought stress on the traits of sugar beet breeding lines. For this purpose, full sib families from breeding programs were examined in two separate dry and normal experiments in 2017 crop year. Analysis of variance results showed that the effect of the environment on relative water content, relative loss of leaf water, leaf area, shoot fresh weight, root dry weight, and root mass ratio were significant and drought stress caused a significant decrease in these traits. Full sib 11 with the controls 18, 24 and 25 was the highest and the full sibs 5, 1, 13 and control 21 had the lowest relative leaf water content. Also, full sibs 1 and 10 with the controls 18 and 22 were the highest and ful sib 7 with controls 23 and 24 had the lowest leaf area. Full sibs 2, 13 and 12 had the highest and full sib 17, and controls 18, 20 and 21 had the lowest shoot dry weight. Finally, genotype × environment interaction was also significant in terms of shoot fresh weight, root dry weight, root mass ratio and root to stem ratio, indicating that variation of these traits in the genotypes studied is different in the two environments. At the end, full sibs 2, 9, 12, 13 and 19 between the studied genotypes are better in both studied environments and in general traits, can be described as superior genotypes.

    Keywords: Drought Stress, Yield Traits, Sugar Beet
  • عبدالمجید خورشید، علی اکبر اسدی*

    برای رتبه بندی و گروه بندی فول سیب ها و هیبریدهای مختلف حاصل از برنامه های اصلاحی چغندرقند در دو شرایط خشکی و نرمال، آزمایش های جداگانه ای در سال زراعی 1396 در ایستگاه تحقیقات مهندس مطهری کرج انجام شد. بر این اساس 17 فول سیب و 28 هیبرید مختلف به همراه شاهدهای مقاوم و حساس به تنش های محیطی ازنظر صفات عملکردی، کیفی و فیزیولوژیکی مختلف در آزمایش های جداگانه در دو شرایط خشکی و نرمال موردبررسی قرار گرفتند. نتایج رتبه بندی نشان داد که فول سیب های 1، 2، 4 و شاهدهای 18، 22 و 25 در شرایط خشکی و فول سیب 16 و شاهدهای 18 و 22 در شرایط نرمال نسبت به بقیه فول سیب ها برتر هستند. تجزیه خوشه ای فول سیب ها و هیبریدهای موردمطالعه و ارقام شاهد را در 2 گروه قرار داد. گروه بندی فول سیب ها در دو محیط تا حدود زیادی مشابه بود. ولی در هیبریدها تطابق بالایی بین گروه بندی دو محیط مشاهده نشد. بر اساس تجزیه به مولفه های اصلی در شرایط تنش فول سیب های 3، 4، 5، 9 و 14 و در شرایط نرمال فول سیب های 10، 18، 16، 1، 2، 6 و 8 ازنظر صفات عملکردی بهتر بودند. در هیبریدها، در شرایط تنش هیبریدهای 7، 10، 20، 5 و 11 تا حدودی ازنظر صفات عملکردی ریشه و قند بهتر بودند. در مقابل در شرایط نرمال، هیبریدهای 2، 17، 6، 25، 7، 9، 21، 27، 4، 13، 19 و شاهد 30  تا حدودی ازنظر صفات عملکردی ضعیف تر ولی ازنظر صفات سطح برگ و محتوای نسبی آب برگ برتر بودند.

    کلید واژگان: تنش خشکی, تجزیه خوشه ای, مولفه های اصلی, چغندر قند
    Abdolmajid Khorshid, AliAkbar Asadi*

    Seperated experiments were carried out at Motahari Research Station of Karaj, in order to ranking and grouping the different fullsibs and hybrids obtained from sugar beet breeding programs under drought stress and normal conditions. Accordingly, 17 and 28 different fullsib and hybrids respectively, along with resistant and sensitive cultivars, were examined for different yield, qualitative and physiological traits in separate experiments in dry and normal conditions. The results of the ranking showed that fullsibs 1, 2, 4 and control cultivars 18, 22 and 25 in drought conditions and and fullsib 16 and control cultivars 18 and 22 were superior in normal conditions compared to the rest of the full sibs. Each population of Fullsibs and hybrids was divided into two distinct groups. Fullsibs grouping were very similar in two conditions. But in hybrids, there was no significant association between the grouping of normal and stressed conditions. Based on principal component analysis, under stress conditions, fullsibs 3, 4, 5, 9, and 14, and under normal conditions, fullsibs 10, 18, 16, 1, 2, 6 and 8 were better in terms of yield traits. In hybrids, under stress conditions, hybrids 7, 10, 20, 5 and 11 were somewhat better in terms of root and sugar yield. In contrast, in normal conditions, hybrids 2, 17, 6, 25, 7, 9, 21, 27, 4, 13, 19 and control 30 were somewhat weaker in terms of yield traits, but for leaf area and relative water content traits, were superior.

    Keywords: Drought Stress, Cluster Analysis, Principal Component, Sugar Beet
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • علی اکبر اسدی
    علی اکبر اسدی
    استادیار روابط بین الملل، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران
  • دکتر علی اکبر اسدی
    دکتر علی اکبر اسدی
    پژوهشگر مرکز تحقیقات زنجان، مرکز تحقیقات کشاورزی زنجان
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال