به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

amir rashid lamir

  • رومینا مولایی، محمود سلطانی*، امیر رشیدلمیر
    مقدمه

    امروزه با توجه به سبک زندگی و تغذیه ناسالم و بی تحرکی، افراد درگیر بیماری های مختلف مثل چاقی و اضافه وزن می شوند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر و مقایسه سه نوع تمرین ورزشی (تحریک الکتریکی عضلانی، هوازی و مقاومتی) بر بیان ژن های ACTN3 (آلفا اکتنین 3) وACE (آنزیم مبدل آنژیوتانسین) در زنان دارای اضافه وزن بود.

    روش شناسی: 

    در این پژوهش نیمه تجربی تعداد 40 زن دارای اضافه وزن به شکل تصادفی در چهار گروه 10 نفر 1) تمرین EMS (تحریک الکتریکی عضلانی کل بدن) 2) تمرین استقامتی 3) تمرین مقاومتی 4) کنترل قرار گرفتند. آزمودنی های گروه های تمرینی به مدت هشت هفته به اجرای تمرینات منتخب مربوط به گروه خود پرداختند. 48 ساعت پیش و پس از اجرای تمرینات، نمونه ی خونی جهت سنجش بیان ژن های ACTN3 وACE جمع آوری شد. داده ها با استفاده از آزمون تی همبسته، آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری کمتر از 05/0 تجزیه وتحلیل شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که پس از هشت هفته مداخله؛ در گروه هوازی، مقاومتی و EMS مقادیر ACTN3 و ACE افزایش معناداری پیدا کرد. این درحالی که بود که در هیچ کدام از این متغیرها در گروه کنترل اختلاف معناداری مشاهده نشد (05/0>p). همچنین نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که تمرین EMS باعث تغییرات بیشتری در بیان ژن های ACTN3 و ACE در مقایسه با دیگر پروتکل های پژوهش در زنان دارای اضافه وزن می شود (p<0.05).

    کلید واژگان: اضافه وزن, تمرین استقامتی, تمرین مقاومتی
    Romina Molae, Mahmoud Soltani *, Amir Rashidlamir
    Introduction

    Nowadays, due to unhealthy lifestyle and diet and inactivity, people get involved in various diseases such as obesity, and overweight. The purpose of this study was to investigate and compare the effect of three types of exercise (muscular electrical stimulation, aerobic and resistance) on the expression of ACTN3 (Alpha-actinin-3) and ACE (Angiotensin-Converting Enzyme) genes in overweight women.

    Methodology

    In this semi-experimental research, 40 overweight women were randomly divided into four groups of 10 people: 1) EMS training (electro-muscle stimulation), 2) endurance training, 3) resistance training, and 4) control. The subjects of the training groups performed the selected exercises related to their group for eight weeks. A blood sample was collected 48 hours before and after the training sessions to measure the expression of ACTN3 and ACE genes. Data were analyzed using correlated t-test, one-way ANOVA, and Tukey's post hoc test at a significance level of p<0.05.

    Results

    The results showed that ACTN3 and ACE values increased significantly in the aerobic, resistance, and EMS groups after eight weeks of intervention. At the same time, there was no significant difference in any of these variables in the control group (P>0.05). Also, the results of one-way ANOVA showed that EMS training caused more changes in the expression of ACTN3 and ACE genes compared to other research protocols in overweight women (p<0.05).

    Keywords: EMS, ACTN3, ACE, Resistance Training, Endurance Training
  • علیرضا حاجی قاسمی، علی اصغر رواسی*، محمدرضا کردی، امیر رشیدلمیر
    مقدمه

    یکی از مهم ترین علل پیدایش بیماری های قلبی- عروقی تصلب شرایین است. تصلب شرایین یا اترواسکروزیس نام یک بیماری در سیستم عروقی به خصوص در عروق کرونر مغز و قلب است که بر اثر رسوب لیپید و مواد دیگر روی دیواره داخلی رگ ها مشخص می شود. اترواسکروز مهم ترین عامل مرگ ومیر در دنیاست. ABCA1 مسئول اصلی خروج کلسترول و فسفولیپید از سلول و تشکیل ذرات HDL است و احتمالا در پیشگیری و جلوگیری از گسترش اترواسکلروزیس نقش دارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرین بازتوانی قلبی بر بیان ژن ABCA1 باشد.

    روش پژوهش:

     23 نفر از بیماران گرفتگی عروق قلبی انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (11نفر) و تجربی (12نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت هشت هفته، هفته ای سه جلسه یک ساعته تمرینات مقاومتی سبک انجام دادند. پیش و پس از تمرینات مقدار m-RNA به روش PCR اندازه گیری شد. اطلاعات به وسیله تحلیل کوواریانس تجزیه وتحلیل شد.

    یافته ها

    تمرینات بازتوانی موجب افزایش بیان ژنABCA1  و عدم تغییر HDL و LDL و نسبت RF شده است (P≤0.05).

    نتیجه گیری

    در پایان نتایج نشان داد تمرینات بازتوانی قلبی که از تمرینات هوازی و مقاومتی سبک تشکیل شده بود، در بیماران با گرفتگی عروق با وجود شدت پایین تمرینات سبب افزایش معنا دار در بیان ژن ABCA1 در بیماران گرفتگی عروق پس از هشت هفته شد که احتمالا می تواند در انتقال معکوس کلسترول و پیشگیری از وقوع ایسکمی های بعدی موثر باشد.

    کلید واژگان: انتقال معکوس کلسترول, تمرینات مقاومتی سبک اصطلاح, ژن ABCA1, ژن MI, ژن PBMN
    Alireza Hajighasemi, Aliasghar Ravasi *, Mohammadreza Kordi, Amir Rashidlamir
    Introduction

    : One of the most important causes of cardiovascular diseases is atherosclerosis. Arteriosclerosis or atherosclerosis is the name of a disease in the vascular system, especially in the coronary arteries of the brain and heart, which is characterized by the deposition of lipids and other substances on the inner wall of the vessels. Atherosclerosis is the most important cause of death in the world. ABCA1 is the main responsible for the removal of cholesterol and phospholipid from the cell and the formation of HDL particles, and probably plays a role in the prevention and prevention of the spread of atherosclerosis. The aim of this study is the effect of cardiac rehabilitation training on ABCA1 gene expression.

    Methods

    Twentythree Myocardial infractions patients were randomly selected and assigned into two groups: control (N=11), and experimental (N=12). Blood sample of subjects were collected before and after exercise sessions. PBMN cells were separated and m-RNA purification was performed by Real–Time PCR. Data was analyzed by ANCOVA by SPSS software.

    Results

    Rehabilitation exercises increased ABCA1 gene expression and did not change HDL, LDL and RF ratio(P≤0.05).

    Conclusion

    In the end, the results of the research showed that cardiac rehabilitation exercises, which consisted of aerobic and light resistance exercises, in patients with arteriosclerosis, low intensity exercises caused a significant increase in ABCA1 gene expression in arteriosclerosis patients after 8 weeks, which probably It can be effective in reverse transfer of cholesterol and prevention of subsequent ischemia.

    Keywords: ABCA1 Gene, MI Gene, PBMN Gene, Resistance Exercise, Reverse Cholesterol Transport
  • Hossein Pirani *, Mahdi Roustaie, Rahman Soori, Amir Rashid Lamir, Omid Reza Salehi
    Introduction
    Obesity is still a health problem for humanity. Although the favorable role of exercise on weight loss has been reported. But the effect of the type of exercise is still unclear. The present study compared the effects of continuous exercise (CE) and interval exercise (IE) on fibrillin-1 and asprosin in obese male rats. 
    Methods
    Forty- eight male rats were divided into six groups including 1) obese IE, 2) obese CE, 3) healthy IE, 4) healthy CE, 5) obese control and 6) healthy control. Groups 1- 4 performed exercises for 8 weeks and 72 hours. Insulin resistance index, fasting glucose, insulin, fibrillin-1 and asprosin were measured after the last training session. Data analysis was performed by Two-way analysis of variance and Kruskal-Wallis tests with SPSS software (P≤0.05). 
    Results
    There were significant differences in insulin resistance (P=0.001), fibrillin-1 gene expression (P=0.001), fasting glucose (P=0.001), asprosin serum levels (P=0.001), and insulin (P=0.002) levels between obese IE, obese CE, healthy IE, healthy CE, obese control and healthy control groups. 
    Conclusions
    Although obesity increased fibrillin-1 and asprosin, but IE and CE decreased fibrillin-1 and asprosin. Thus, IE and CE can be used for controlling fibrillin-1 and asprosin levels. IE and CE can be considered as effective methods to reduce weight in obesity.
    Keywords: Asprosin, Exercise, insulin resistance, Fibrillin-1, Obesity
  • بیژن هوشمند مقدم، شادی معظمی گودرزی، امیر رشیدلمیر*
    زمینه و هدف

    عدم تعادل بین آدیپوکین ها اثرات پاتولوژیکی بر سیستم قلبی-عروقی اعمال می کند. مداخلات ورزشی می توانند نقش مهمی در تنظیم ترشح آدیپوکین ها داشته باشند. هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی تاثیر 12 هفته تمرین مقاومتی بر مقادیر سرمی آپلین، واسپین و فشارخون در مردان مسن مبتلا به پرفشاری خون بود.

    روش بررسی

    در این مطالعه ی نیمه تجربی، 24 مرد مسن مبتلا به پرفشاری خون به صورت هدفمند و بر اساس معیارهای ورود به مطالعه انتخاب شدند و به شکل تصادفی در دو گروه تمرین مقاومتی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان گروه تمرین مقاومتی، به مدت 12 هفته و سه جلسه در هفته به انجام تمرینات مقاومتی پرداختند. در ابتدا و انتهای پژوهش، نمونه خون وریدی برای اندازه گیری مقادیر سرمی آپلین و واسپین جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون آماری تی همبسته و مستقل در سطح معناداری کمتر از 0/05 انجام شد.

    یافته ها

    بعد از انجام 12 هفته تمرین مقاومتی، کاهش معناداری در مقادیر سرمی آپلین (0/002=P)، واسپین (0/01=P) فشارخون سیستولی (0/001>P) و فشارخون دیاستولی (0/001>P) نسبت به پیش آزمون مشاهده شد. علاوه بر این، بین دو گروه تجربی و کنترل اختلاف معناداری در مقادیر سرمی آپلین (0/001=P)، واسپین (0/001=P) و فشارخون سیستولی (0/001>P) و فشارخون دیاستولی (0/001>P) مشاهده شد.  

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد که انجام یک دوره 12 هفته ای تمرین مقاومتی می تواند ضمن بهبود فشارخون سیستولیک و دیاستولیک در تنظیم ترشح آدیپوکین های آپلین و واسپین در مردان سالمند مبتلا به فشارخون موثر واقع شود.

    کلید واژگان: تمرینات مقاومتی, فشارخون, آپلین, واسپین
    Bizhan Hooshmand Moghadam, Shadi Moazami Goudarzi, Amir Rashid Lamir*
    Background and Aim

    Adipokines imbalance causes pathological effects on this system. Exercise interventions can play an important role in regulating the secretion of adipokines. This study aimed to investigate the effect of 12 weeks of resistance training on the serum level of apelin, vaspin, and blood pressure in elderly men with hypertension.

    Materials and Methods

    In this quasi-experimental study, 24 elderly men with high blood pressure were selected purposefully and based on the inclusion criteria and were randomly assigned to resistance training (N=12) and control (N=12) groups. The participants of the resistance training group performed resistance training for 12 weeks and three days a week. At the beginning and end of the study, blood samples were collected to measure the serum level of apelin and vaspin. Data analysis was performed using SPSS version 24 software with dependent and independent t-tests at a significant level of less than 0.05.

    Results

    After 12 weeks of resistance training, there was a significant decrease in the serum level of apelin (P=0.002), vaspin (P=0.01), systolic blood pressure (P<0.001), and diastolic blood pressure (P<0.001) as compared to the pre-test. In addition, a significant difference was observed between the two experimental and control groups in the serum level of apelin (p=0.001), vaspin (P=0.001), systolic blood pressure (P<0.001), and diastolic blood pressure (P<0.001).

    Conclusion

    It seems 12 weeks of resistance training can improve systolic and diastolic blood pressure and regulate the secretion of adipokines apelin and vaspin in elderly men with high blood pressure.

    Keywords: Resistance Training, Blood Pressure, Apelin, Vaspin
  • محمد قادری، آمنه برجسته یزدی*، رامبد خواجه ای، امیر رشیدلمیر
    زمینه و هدف

    با پیشرفت فناوری و کاهش فعالیت های بدنی، چاقی فراگیر شده است. هدف از انجام تحقیق حاضر تبیین تاثیر یک دوره تمرین هوازی - مقاومتی همراه با مکمل چای سبز بر hs-CRP در افراد میانسال دارای اضافه وزن بود.

    روش کار

    برای انجام تحقیق نیمه تجربی حاضر 42 مرد میانسال دارای اضافه وزن با دامنه سنی (سال) 83/2 ± 94/47، وزن (کیلوگرم) 49/9 ± 56/85،  قد (سانتی متر) 30/5 ± 61/174 ، BMI 08/2 ± 99/27 (k/m2) و توده چربی 30/2 ± 02/26 (درصد)، به صورت در دسترس انتخاب و بطور تصادفی به سه گروه مکمل، تمرین ترکیبی-دارونما و تمرین ترکیبی-مکمل تقسیم شدند. 24 ساعت قبل و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین میزان hs-CRP اندازه گیری شد. همچنین گروه تمرینات ترکیبی به مدت هشت هفته، 3 جلسه در هفته به مدت 45 تا 60 دقیقه انجام شد. تمرینات هوازی با شدت 60 تا 75% حداکثر ضربان قلب و تمرینات مقاومتی با شدت 60 تا 75% یک تکرار بیشینه انجام شد. همچنین گروه های مکمل روزانه یک عدد کپسول 500 میلی گرمی یک ساعت قبل از هر جلسه تمرین مصرف می کردند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد تمرین و چای سبز سطوح پلاسمایی CRP را بطور معنی داری کاهش داد (001/0=P). بین تمرین - مکمل با تمرین -دارونما و گروه مکمل در سطوح  CRPپلاسمایی تفاوت معنی داری وجود نداشت (053/0=P، 00/1=P) و بین گروه تمرین-دارونما و گروه مکمل تفاوت معنی داری وجود نداشت (273/0=P).

    نتیجه گیری

    بنابراین توصیه می شود افراد دارای اضافه وزن زیر نظر متخصص همزمان از تمرین ترکیبی و مکمل چای سبز استفاده کنند.

    کلید واژگان: تمرینات هوازی مقاومتی, اضافه وزن, میانسال, چای سبز, Hs-CRP
    Mohamamd Ghaderi, Amene Barjeste Yazdi*, Rambod Khajei, Amir Rashidlamir
    Background & Aims

    Currently, it has been well shown that adipose tissue secretes adipokines such as CRP, which is one of the important proteins of the acute phase, which is in response to the increase in the levels of inflammatory cytokines such as IL-1B and IL-6 by The liver is secreted A high concentration of CRP causes cardiovascular diseases, which can act as a predictor for these diseases. It has been suggested that the reduction of C-reactive protein levels is associated with the reduction of cardiovascular risks and other chronic diseases related to obesity (including diabetes and cancer).Considering the above contents and the impact of obesity on life, researchers and experts are constantly looking for a way to reduce the negative effects of obesity. In this regard, changes in the way of life such as increasing physical activity and using a diet plan as one of the weight loss interventions and The complications of obesity are known.On the other hand, weight loss caused by diet may reduce the health risk associated with obesity, but caloric restriction is associated with skeletal muscle mass loss, especially in middle-aged and elderly people. Therefore, adding physical activity to the diet may inhibit this negative effect of the diet. However, the results are not clear about prescribing the most effective intervention program (lifestyle change) and their mechanisms in reducing overweight risk factors.In general, green tea is a very good source for the biological and pharmacological activities of the body to increase human health. And by activating epinephrine, it increases the oxidation of fatty acids and emulsification of fats and has thermogenic properties. Green teaalso reduces inflammatory factors and subsequently reduces cardiovascular and metabolic diseases. Also, green tea reduces food intake, lowers triglyceride, cholesterol and leptin levels, lowers systolic and diastolic blood pressure, increases HDL, smooth muscle cells, and increases energy metabolism.Considering the negative impact of obesity on individual and social life, on the one hand, discovering a way to control obesity and the important factors on it, on the other hand, and since no research was found that showed the effect of exercise at the same time, by reviewing the research done inside and outside the country, has examined the combination and supplement of green tea on its desired factors in overweight middle-aged people, so this question is raised whether the combination of aerobic-resistance exercises and green tea consumption can have an effect on CRP in overweight elderly people. have?

    Methods

    In order to carry out this semi-experimental research, which was carried out with a pre-test-post-test design, 42 inactive men (ages between 40 and 50 years old) of Mashhad city, who had a history of participating in resistance and aerobic exercises, were selected by sampling method. did not have; They were selected as a sample and randomly divided into three supplement groups (14), combined exercise-placebo group (14 people) and combined exercise-supplement group (14 people). 24 hours before the start of training and 48 hours after the last training session, data related to height, weight, fat percentage and body mass index and blood sampling were done to measure hs-CRP. After familiarizing the subjects with the implementation of the protocol and the correct method of performing the movements, their maximum repetition in the desired movements was calculated using the Berzyski formula.Then the groups of combined exercise-supplement and combined exercise-placebo performed three sessions of aerobic exercise and three sessions of resistance exercise weekly for 12 weeks on alternate and separate days, each session was about 45 minutes (Casio et al., 2021). The group of combined exercise-supplement daily received one capsule of 500 mg one hour before each training session, and the group of combined exercise-placebo received one capsule of 500 mg of placebo daily one hour before each exercise session. Subjects in the supplement group did not do any special training activities and only did their daily activities and received one 500 mg capsule daily before each meal. Finally, descriptive statistics and Shapiro-Wilk tests, analysis of variance with repeated measures of 2´3 and Bonferroni follow-up using SPSS version 18 software were used at the significance level (P<0.05) for the statistical analysis of the data.

    Results

    The results showed that combined exercise and consumption of green tea caused a significant decrease in the plasma levels of CRP in overweight middle-aged men (P=0.001, F=230.70). It was also found that the interactive effect of time in the group is significant (P = 0.001, F = 47.646). On the other hand, the results of Bonferroni's post hoc test showed that there is no significant difference between combined exercise-supplement with combined exercise-placebo and supplement group in plasma CRP levels (P=0.053, P=1.00), also a significant difference There is no difference between the placebo-combined exercise group and the supplement group (P=0.273).

    Conclusion

    The results showed that 12 weeks of resistance-aerobic training and green tea supplementation decrease CRP plasma levels in overweight middle-aged men. One of the important inflammatory markers that can be detected in the detection of inflammation in many diseases is the basal levels of C-reactive protein. Researches have shown that blood levels of basal levels of C-reactive protein are associated with obesity, which is due to the higher secretion of this factor from fat tissue. Also, increased basal levels of C-reactive protein are associated with sarcopenia. Research has shown that decreased motor performance, decreased strength and muscle mass are inversely related to increased baseline levels of C-reactive protein (Hammer et al. 2009). Probably, one of the mechanisms of reducing the levels of C-reactive protein following aerobic and resistance training is the reduction of fat mass. In confirmation of this matter; Brenner et al. (2009) confirmed that exercise increases muscle mass and decreases fat mass by increasing protein synthesis in muscles and increasing basal metabolism (Brenner et al. 2009). Probably, other mechanisms that aerobic and resistance sports activities led to the reduction of CRP levels include; Reducing pro-inflammatory cytokines and increasing the production of anti-inflammatory cytokines, reducing leptin, increasing insulin sensitivity and improving endothelial function (Haqiqi et al., 2010). On the other hand, green tea contains the most important catechin called EGCG, which has strong antioxidant properties and is considered an anti-inflammatory antioxidant. Some studies reported that green tea was able to reduce CRP levels.

    Keywords: Resistance Aerobic Exercise, Overweight, Middle-Aged, Green Tea, Hs-CRP
  • Fatemeh Khodadadi, Mojghan Morvaridzadeh, Hashem Khodadadi, Nazila Parnian-Khajehdizaj, Ana Beatriz Pizarro, Amir Rashid Lamir*
    Background and Objectives

    As a major public health concern worldwide, osteoporosis causes increased risks of bone fractures and decreases in bone mineral density. The present systematic review and meta-analysis aimed to determine the effect of whey protein and milk basic protein on bone health parameters.

    Materials and Methods

    In this study, a systematic review and meta-analysis of randomized clinical trials study was carried out. Online databases of PubMed, Scopus and Web of Science were searched up to 20 march 2023, using controlled terms (e.g., MESH) and text words for milk protein or whey and bone-health outcomes, including lumbar-bone mineral density, hip-bone mineral density, urinary N-terminal telopeptides of type I collagen, serum C-terminal telopeptides of type I collagen, osteocalcin and insulin-like growth factor 1 levels.

    Results

    Outcomes were pooled as standard mean difference (SMD) and 95% confidence interval (CI) in a Random-effect meta-analysis model. Nine randomized clinical trials met the eligibility criteria and were selected for the final analysis. Analysis indicated significant decreases in N-terminal telopeptides of type I collagen [SMD, -0.89 nmol/mmol; CI, -1.69 to -0.10 %; p = 0.028] following supplementation with milk basic protein compared to the placebo group. Whey supplementation resulted in significant increases in insulin-like growth factor 1 [SMD, 3.55 nmol/l; 95% CI, 3.12 to 3.98%; P = 0.001; I2  = 58.1%; p = 0.092]. However, no significant mean differences were seen in lumbar-bone mineral density, hip-bone mineral density, serum C-terminal telopeptides of type I collagen and osteocalcin between the two groups.

    Conclusions

    Whey or milk basic protein supplementation may decrease N-terminal telopeptides of type I collagen and increase insulin-like growth factor 1, particularly when adults are supplemented for 12 w or longer; however, findings on lumbar-bone mineral density, hip-bone mineral density, serum C-terminal telopeptides of type I collagen and osteocalcin are inconclusive.

    Keywords: Whey Protein, Milk Protein, Bone, IGF, BMD, Ctx, Ntx
  • محمدرسول ذورقی، آمنه برجسته یزدی*، رامبد خواجه ای، امیر رشید لمیر
    زمینه و هدف

    سالمندی با افزایش سارکوپنیا و کاهش توانایی های حرکتی همراه است. هدف از انجام  تحقیق حاضر تاثیر یک دوره تمرین مقاومتی و محدودیت جریان خون بر درصد چربی، توده عضلانی و نسبت تستوسترون به کورتیزول در سالمندان بود.

    روش کار

    برای انجام تحقیق کاربردی حاضر از بین مردان غیر فعال سالمند (سنین 60 تا 70 سال) شهر مشهد 45 نفر بصورت داوطلب انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه 15 نفری تمرین شامل گروه اول (تمرین مقاومتی بدون محدودیت جریان خون) و گروه دوم (تمرین مقاومتی با اعمال محدودیت جریان خون که قبل از شروع تمرین قسمت پروگزیمال هر دو ران با کاف محقق ساخته بسته شد) و گروه کنترل با دامنه سنی 83/2 ± 11/64 (سال) و قد 36/5 ± 44/173 (سانتیمتر)، وزن 99/5  ± 34/81  (کیلوگرم)، شاخص توده بدنی 51/1 ± 03/27 ، توده جربی 26/2  ± 68/26 (درصد) و توده عضلانی 07/4 ± 36/53   تقسیم شدند. گروه های تجربی هفته ای سه جلسه، برنامه تمرینات با وزنه را انجام دادند. نمونه خون در دو مرحله پیش آزمون و 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی جهت اندازه گیری متغیرهای تحقیق جمع آوری شد. داده ها با استفاده از آزمون تحیلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون سبب کاهش درصد چربی (001/0=P)، و نسبت تستوسترون به کورتیزول (001/0=P) و افزایش توده عضلانی (001/0=P) شد.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج تحقیق استفاده از تمرینات مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون توصیه می شود.

    کلید واژگان: تمرین مقاومتی, محدودیت جریان خون, درصد چربی, توده عضلانی, تستوسترون به کورتیزول
    MohamamdRasol Zouraghi, Amene Barjeste Yazdi*, Rambod Khajei, Amir Rashidlamir
    Background & Aims

    One of the problems of old age is the decrease in muscle mass, which is called the gradual loss of skeletal muscle mass, strength and size of fibers, sarcopenia (4). This decrease in muscle mass is directly related to a decrease in anabolic hormones and an increase in catabolic hormones. Also, a decrease in growth factors involved in muscle growth has been observed during this period (5). On the other hand, with age, anabolic hormones and growth factors such as testosterone decrease. Also, with increasing plasma concentrations of catabolic hormones such as cortisol, tissue breakdown is another change observed with age, which causes changes in the neuromuscular junction (6). Therefore, researchers are always looking for a way to reduce the negative effects of aging and thus improve the quality of life of the elderly, and in this regard, various methods have been used. One of these methods is exercise and physical activity (7). One of the alternative training methods to high-intensity training, which due to its nature is not applicable and prescribed for some elderly people, is the use of low-intensity resistance training with limited blood flow. Some research shows that this type of exercise causes a similar increase in strength and muscle mass compared to traditional resistance training (10). Despite the above and reviewing research conducted in and outside the country, no research has been found on the subject and it is also found in adults, so the researcher seeks to explore the question of whether a period of resistance training and blood flow restriction Does it affect body fat percentage, muscle mass and testosterone to cortisol ratio in the elderly?

    Methods

    For the present quasi-experimental study, which was performed with a pre-test-post-test design, 45 men aged 60 to 70 years in Mashhad were selected voluntarily and after completing the consent form and medical-sports history to Randomly divided into three groups of 15: the first experimental group (resistance training without blood flow restriction) and the second experimental group (resistance training with closed blood flow, which was closed before the training of the proximal part of both thighs with a researcher cuff) and the control group. They were divided. Then, 24 hours before the start of the exercises, blood samples were taken from the subjects to collect data in the pre-test, and the subjects were introduced to the exercises, tests, and how to perform the movements correctly. Then, in order to perform the training protocol, first a maximum repetition of the subjects was measured in such a way that three days before the main resistance training program, the subjects first warmed up with light weights for 5 minutes and then according to the estimate. He himself selected the weights that the subject could do completely and correctly at least once and at most 10 times. By placing the amount of weight and the number of repetitions in Brzezinski's formula, the maximum strength of the subjects in the muscle groups was determined. To perform the resistance training program, the subjects were first introduced to the exercises and completed the consent form to participate in the research. The experimental groups then performed a weight training program three times a week in addition to their normal daily activities. The control group did not do any resistance training after the pre-test. Finally, 24 hours after the end of the 8-week post-test exercise program, all tests and blood samples were taken again (14).Finally, from descriptive statistics (mean and standard deviation), Shapirovilk test to determine the distribution of data, one-way analysis of variance and Tukey post hoc test using SPSS software version 21 at a significant level (P <0.05) for Statistical analysis of data was used.

    Results

    The results showed that resistance training with limited blood flow had a significant effect on body fat mass and testosterone to cortisol ratio in older men. Also, the results of Tukey post hoc test showed that there is no significant difference between the resistance training group with limited blood flow and the resistance training group without blood flow restriction. However, there was a significant difference between the resistance training groups with limited blood flow and the non-restricted training group with the control group. Another finding showed that resistance training with limited blood flow has a significant effect on muscle mass in the body of older men (P = 0.001) and (F = 159.989). Also, the results of Tukey post hoc test showed that resistance group with limited There was a significant difference between blood flow and resistance training group without blood flow restriction (P = 0.001). (P = 0.001, P = 0.001)

    Conclusion

    The results of the present study showed that resistance training with and without restriction of blood flow decreased fat percentage, testosterone to corticol ratio and increased muscle mass in older men. In relation to the findings of the present study, we can mention the most common disorders of old age; Muscle atrophy is age-dependent or sarcopenia, in which muscle mass decreases by up to five percent each year (23). Aging is associated with significant changes in the axial regulation of hypothalamic-pituitary and glandular hormones. However, growth factors, myocain and cytokine have recently attracted the attention of many sports researchers (26). Anabolic hormones and their changes at this age are among the factors studied (27). Testosterone (28), and catabolic hormones such as cortisol, which increase with age and inactivity, and can directly and indirectly affect muscle mass (29).On the other hand, many studies have reported that exercise is the best way to prevent and combat sarcopenia by improving the physiological function of skeletal muscle tissue. It seems that physical activity is currently the only intervention that reduces functional decline in the elderly (1). In this regard, research has reported that resistance activity in the elderly can improve physiological conditions, increase protein synthesis, increase strength, volume and muscle function, and hypertrophy in muscle fibers (31).Another point that exists in low-limit resistance training is the change in muscle fiber recall. According to the principle of size under normal conditions in Katsu (BFR) training, even if the training intensity is not high, fast tension strings are called first (36). Research to address this phenomenon has considered that the availability of oxygen is greatly reduced after BFR training when a progressive recall of fast-twitch motility units occurs to compensate for defects in force development (34).

    Keywords: Resistance training, Restriction of blood flow, Fat percentage, Muscle mass, Testosterone to cortisol
  • سید مجتبی حسینی، آمنه برجسته یزدی*، رامبد خواجه ای، امیر رشیدلمیر
    زمینه و هدف

    امروزه علوم ورزشی و تربیت بدنی در اکثر زمینه های تخصصی پیشرفت چشمگیری داشته است. یکی از مباحث مهم این حیطه که پیوسته در حال دگرگونی می باشد و به سمت رشد نسبی و تکامل گام بر می دارد، علم تمرین است.

    روش کار

    پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر هشت هفته تمرین منتخب بر سطوح سرمی IL-6،IL-4  و عملکرد حرکتی بازیکنان نخبه واترپلو اجرا شد. بدین منظور 30 واترپلو کار مرد (با میانگین سنی 2±23 سال جامعه این پژوهش کلیه واترپلویست های شهر مشهد که حداقل سابقه شش سال تمرین مداوم و حضور در لیگ برتر واترپلوی کشور را دارا باشند به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفری تجربی (تمرین  منتخب واترپلو) و کنترل (تمرین  سنتی واترپلو)  تقسیم شدند. تمرین منتخب واترپلو به مدت هشت هفته و هر هفته 6 جلسه انجام شد. به مدت 9 ساعت در هفته، در تمرین سنتی ما استفاده از انواع مختلف شنا را نداشتیم و فقط از شنای سر بالا استفاده شد. مطابق تمرینات عادی تیم های واترپلو، کنترل شدت تمرینات از روش کارونن به عنوان درصدی از حداکثر ضربان قلب بیشینه (%MHR 80-100) استفاده شد؛ هم چنین هر هفته به میزان پنج درصد بر شدت تمرینات افزوده شد. در این پژوهش تست های عملکردی واترپلو شامل رکورد شنای 50 متر، شنای 100 متر سربالا، شنای 200 متر کرال سینه، شنای 50×6 متر و شنای 400 متر بود. جهت بررسی سطوح سرمی IL-6، IL-45 سی سی خون وریدی در مرحله پیش و پس آزمون گرفته شد و با روش الایزای ساندویچی سنجش گردید. برای مقایسه میانگین های اندازه گیری شده از آزمون تی (t-test) در سطح معنی داری  05/0 P<استفاده شد.
     

    یافته ها

    نشان داد هشت هفته تمرین منتخب واترپلو سبب تغییرات معنی دار در سطوح IL-4 پلاسمایی واترپلویست های نخبه شد (05/0P<) ولی با این وجود نتواست تغییرات معنی داری در سطوح  IL-6و عملکرد واترپلوئیست ها در شنای 50 متر،  100متر، 200 متر و 400 متر ایجاد کند.

    نتیجه گیری

    نتایج این تحقیق نشان داد که احتمالا تمرینات فشرده و طولانی تری جهت بهبود عملکرد حرکتی بازیکنان نخبه واترپلو مورد نیاز است و هنوز اطلاعات در این حوزه نیازمند تحقیق بیشتری است.

    کلید واژگان: فاکتورهای ضد-التهابی, اینترلوکین 6, اینترلوکین 4, واترپولو, عملکرد حرکتی
    Seyed Mojtaba Hoseini, Amene Barjeste Yazdi*, Rambod Khajei, Amir Rashidlamir

    Background &

    Aims

    New progress has been made in more than one field of sports science. One of the most important and current topics in the development of this field is the science of practice. In recent years, coping with a sedentary and car-free life is of particular importance to societies today, as doing exercise programs has become an undeniable necessity for disease prevention and quality of life. Noses. According to the design of exercise science, the best type of exercise to record the best record is the exercise that becomes the same sport according to the physiological needs and had the most similarity with its competitive conditions (4). Therefore, better selection and design in special training for swimming and water polo training needs to be found due to the competitive competition during the working group, which needs to maintain higher physical and motor fitness. In this regard, exercise immunology studies have focused on key components of immune functions such as immune cells, immunoglobulins, glutamines and messenger molecules (cytokines) and the effects of environmental, nutritional and exercise factors. Meanwhile, interleukin-6 attracts a lot of attention because on the one hand it is in the post-exercise period that increases insulin release and on the other hand it is associated with obesity and decreased insulin function (12). There are conflicting findings about the appropriate intensity to reduce inflammatory factors and observe the anti-inflammatory effects of physical activity. Exercise with moderate and high intensity and duration in the training period has a greater effect on inflammatory variables and reduces inflammatory factors, and lower intensities have less effects (49). Although little research has been done on the relationship between intermittent exercise and changes in interleukin and interleukin-6; But mainly in them, only nutritional and medical interventions are emphasized and more on patients. In the present study, the changes of these factors in relation to the adaptations of intense periodic training on water polo athletes without nutritional and pharmacological considerations are investigated. Finally, it seeks to answer the question, what effect does eight weeks of selected training have on the serum levels of Interleukin-4 and Interleukin-6 elite water polo players?

    Methods

     The aim of this study was to evaluate the effect of eight weeks of selected training on serum levels of IL-6, IL-4 and motor performance of elite water polo players. For this purpose, 20 male water polo players (with a mean age of 23 years) were randomly divided into two groups of 10 experimental (selected water polo training) and control (traditional water polo training). Selected water polo training was performed for eight weeks and 6 sessions per week. To control the intensity of training, used percentage of maximum heart rate (80-100% MHR); Also, the intensity of training was increased by 5% every week. In this study, water polo performance tests included a record of 50 meters swimming, 100 meters high swimming, 200 meters’ breaststroke, 6 ×50 meters swimming and 400 meters swimming. To evaluate the serum levels of IL-6, IL-4 5 cc of venous blood was taken in the pre- and post-test stages and measured by sandwich ELISA method. To compare the measured means, t-test was used at a significant level of P < 0.05.

    Results

    The results showed that eight weeks of selected water polo training caused significant changes in IL-4 levels of elite water polo players (P < 0.05), however, there were no significant changes in IL-6 levels and water polo players' performance.

    Conclusion

    The results of the present study showed that eight weeks of selected water polo exercises had a significant increase in serum IL-4 level in the experimental group but these results did not show a significant increase in IL-6 serum level in the experimental group. Also, the results of our research did not show significant changes in the swimming records of 50 meters, 100 meters, 200 meters and 400 meters in experimental subjects after eight weeks of selected water polo training. Consistent with our research results, many studies have reported an increase in anti-inflammatory cytokines after a period of exercise (29-31). Among the studies that examined the effect of exercise on serum interleukin-4 levels; According to the results of our study, Baldusi et al. (2010) in a study measured the effect of one year of aerobic and resistance training on diabetic patients and observed a significant increase in interleukin 4 in one of their research groups compared to the control group. The results of some studies have also shown that obesity causes the production of TNF-α, leptin and proinflammatory cytokines such as 4-IL and 5-IL in patients with asthma (8). Regarding studies close to the present study, we can refer to Nikzad et al. (2017), who showed that twelve weeks of swimming training (on mice). Has decreased the amount of proinflammatory cytokine 6-IL. Ebrahimpour et al. (2017,) also showed that 8 weeks of endurance swimming training increased the inflammatory effects of breast cancer by increasing interleukin-10 and decreasing interleukin-6 in heart tissue (3). Also, the research of Kapomakio et al. (2011) on the effect of physical exercise on swimmers, an increase in interleukin-6 expression levels and no change in interleukin-6 receptor in the training group compared to the control group was observed. Rihaneh et al. In 2013 achieved almost the same findings, so that in the studies of these researchers, 6-IL was significantly increased as a result of exercise (25). Also, our results showed that 8 weeks of selected training had no effect on motor performance on elite water polo players. In this regard, Brasula et al. (2016) investigated the effect of four weeks of swimming training and beta-alanine supplementation on repetitive speed performance in 22 elite male water polo players (23). Before and after receiving the supplement, the subjects performed repetitive speed performance tests in a session of 30 minutes with an interval of 30 minutes. The results showed that there was no significant difference between the two groups as a result of the first iterative speed performance. However, this difference was statistically significant as a result of the second iterative speed performance test. Other important factors in achieving these results include the nature of the sport of water polo and its basic skill, namely swimming. As mentioned before, swimming is a sport that in addition to physical fitness, the technical performance of the swimmer also plays a major role in improving its performance. In fact, improving the performance and record of the athlete is not only a function of physiological and physical factors. The control group also performed the exercises intensively. Their performance also improved, but the rate of change was greater in the selected exercise group, although it was not statistically significant Overall, our results showed that eight weeks of selected water polo training caused significant changes in plasma levels of interleukin-4 elite water polo players, however, it could not cause significant changes in plasma levels of interleukin-6.

    Keywords: Anti-Inflammatory Factors, Interleukin 6, Interleukin 4, Water Polo, Motor Function
  • سعید رمضانی، مهتاب معظمی*، ناهید بیژه، امیر رشید لمیر
    هدف
    سکته مغزی نوعی اختلال نورولوژیک و دومین عامل مرگ و میر در جهان است. اخیرا مطالعه درباره درمان نوروپروتکتیو سکته به یک بحث داغ در جهان تبدیل شده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر نوروپروتکتیو ترکیب تمرین هوازی و آدنوزین بر بیان ژن گیرنده A2a و عوارض ناشی از سکته مغزی در هیپوکامپ موش نر صحرایی انجام شد.
    مواد و روش ها
    50 سر موش نر بالغ نژاد ویستار (سن 10-8 هفته، وزن270-240 گرم) به صورت تصادفی در 5 گروه (شم، کنترل+ایسکمی، ایسکمی+تمرین، ایسکمی+آدنوزین و ایسکمی+آدنوزین+تمرین) تقسیم شدند. پس از القای ایسکمی، موش های گروه های تمرین، 5 روز در هفته و بمدت 8 هفته روی تردمیل دویدند. آدنوزین بصورت همزمان روزانه به گروه های تحت درمان آدنوزین تزریق شد. 48 ساعت پس از اتمام پروتکل تمرینی، موش ها کشته و بافت هیپوکامپ جهت بررسی مرگ سلولی و بیان ژن A2a به روش RT_PCR برداشته شد. داده ها با آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    تعداد سلول های مرده در گروه ایسکمی نسبت به شم افزایش و در گروه ایسکمی+تمرین+آدنوزین و ایسکمی+تمرین نسبت به ایسکمی کاهش یافته بود. بیان ژن A2a در گروه های ایسکمی+آدنوزین+تمرین، ایسکمی+تمرین و ایسکمی+آدنوزین به ترتیب بیشترین افزایش را داشت به گونه ای که در مقایسه با گروه شم (P<0/001) و کنترل+ایسکمی(P<0/001) معنادار بود.
    نتیجه گیری
    تمرین هوازی و آدنوزین بصورت مستقل و تعاملی به صورت یک ترکیب نوروپروتکتیو می تواند با افزایش بیان ژن گیرنده A2a و تحریک سیگنالینگ و مکانیسم های مرتبط با کاهش مرگ سلولی، اثر درمانی و محافظتی را بر عوارض ناشی از سکته داشته باشد.
    کلید واژگان: نوروپروتکتیو, آدنوزین, گیرنده A2a, سکته مغزی, تمرین هوازی, هیپوکامپ
    Saeed Ramezani, Mahtab Moazami *, Nahid Bijeh, Amir Rashid Lamir
    Objectives
    Stroke is a neurological disorder and the second leading cause of death worldwide. Recently, studies on neuroprotective treatments for stroke have become a hot topic globally. The present study aimed to investigate the neuroprotective effect of a combination of aerobic exercise and adenosine on the expression of the A2a gene and the consequences of stroke injury in the hippocampus of male rats.
    Materials and Methods
    Fifty male Wistar rats (8-10 weeks old, weighing 240-270 grams) were randomly divided into five groups: (sham, control+ischemia, ischemia+exercise, ischemia+adenosine, and ischemia+adenosine+exercise). After inducing ischemia, rats in exercise groups performed treadmill running 5 days per week for 8 week. Adenosine simultaneously once per day to Adenosine-treated groups were injected. 48 hours after completing the exercise protocol, hippocampal tissue was collected for cell death, and measuring of the A2a expression using the RT- PCR method. The data were analyzed using Anova and post hoc Bonferroni’s test.
    Results
    The number of dead cells increased in the ischemia group compared to the sham and decreased in the ischemia+adenosine+Exercise and ischemia+exercise groups compared to the ischemia group. The A2a expression in group ischemia+adenosine+exercise, ischemia+exercise, and ischemia+adenosine showed respectively the highest increase, with a significant difference compared to the sham (P<0/001) and control+ischemia (P<0/001) groups.
    Conclusion
    aerobic exercise and adenosine, both independently and interactively, can serve as a neuroprotective combination by increasing the expression of the A2a and stimulating the signaling and mechanisms related to the reduction of cell death, providing therapeutic and protective effects against ischemic stroke-induced consequences.
    Keywords: Neuroprotective, Adenosine, A2a Receptor, Cerebral Stroke, Aerobic Exercise, Hippocampus
  • محسن اکبری، امیر رشیدلمیر*، ناهید بیژه، سید علیرضا حسینی کاخک
    مقدمه

    یکی از بافت های که در فرآیند چاقی تاثیرگذار است، بافت چربی می باشد. هدف از پژوهش حاضر، تاثیر هشت هفته تمرینات تناوبی شدید بر بیان ژن های 12.13.diHome، SREBP-1 و ترکیب بدن رت های نرویستارچاق بود.روش کار ؛ پژوهش حاضر، 18 موش صحرایی نژاد ویستارنر چاق با سن هشت هفته و وزن 20/42±88/343 گرم، به صورت تصادفی به دو گروه؛ تناوبی شدید (10سر) و کنترل (8سر) تقسیم شدند. موش های گروه تجربی به مدت هشت هفته، هفته ای پنج جلسه، تمرینات تناوبی شدید با شدت85 تا 90 درصد حداکثر سرعت را انجام دادند و برای اندازه گیری بیان ژن 12.13.diHome و SREBP-1 ازروش Real Time-PCR استفاده شد. از روش آماری تی مستقل و تی وابسته جهت بررسی داده های آماری در سطح معنی داری05/0≤P استفاده شد.نتایج؛ نتایج پژوهش حاضرنشان داد تمرینات تناوبی شدید منجربه افزایش معنادار بیان ژن 12.13.diHome (001/=P)و کاهش بیان ژن SREBP-1 گردید. همجنین، سبب کاهش وزن (001/0=P) و شاخص توده بدن (001/0=P)رت ها شد.نتیجه گیری؛ بنابرنتایج این پژوهش، پیشنهاد می شود از تمرینات تناوبی شدید که موجب افزایش لیپولیز درون عضلانی و کاهش لیپوژنز کبدی می شود؛ در جهت کاهش توده چربی استفاده شود.

    کلید واژگان: HIIT, 12.13.diHome, SREBP-1, ترکیب بدن, چاقی
    Mohsen Akbari, Amir Rashid Lamir *, Nahid Bijeg, Seysd Alireza Hoseini Kakhk
    Introduction

    Adipose tissue is one of the tissues that affects the process of obesity. The aim of the present study was the effect of eight weeks of high intensity interval training on the expression of 12.13.diHome, SREBP-1 genes and body composition of non-obese rats.working method; In the present study, 18 obese Wistar rats, aged eight weeks and weighing 343.88±42.20 grams, were randomly divided into two groups; high intensity interval training (10 heads) and control (8 heads). The rats of the experimental group performed high intensity interval training with an intensity of 85 to 90% of the maximum speed for eight weeks, five sessions a week, and Real Time-PCR method was used to measure the expression of 12.13.diHome and SREBP-1 genes. Became. Statistical methods of independent t-test and dependent t-test were used to check the statistical data at a significance level of P ≤ 0.05.Results; The results of the present study showed that high intensity interval training led to a significant increase in the expression of the 12.13.diHome gene (P=0.01) and a decrease in the expression of the SREBP-1 gene. The same embryo caused a decrease in the weight (P=0.001) and body mass index (P=0.001) of the rats.conclusion; According to the results of this research, it is suggested to use high intensity interval training that increase intramuscular lipolysis and decrease hepatic lipogenesis; To be used to reduce fat mass

    Keywords: HIIT, 12.13.diHome, SREBP-1, Body composition, Obesity
  • فهیمه سادات جمالی، امیر رشیدلمیر*، سید رضا عطارزاده حسینی
    سابقه و هدف

    بیماری های قلبی عروقی علت اصلی مرگ و میر در کل دنیا است و 82 درصد این مرگ و میرها در کشورهای در حال توسعه است. mir-93 (MicroRNA-93)، (ATP-binding cassette transporters A1) ABCA1 و لپتین ممکن است در ایجاد آترواسکلروز دخیل باشند. هدف از این مطالعه بررسی اثر هشت هفته تمرین ترکیبی بر mir-93، اجزای (Reverse cholesterol transport) RCT و لپتین در بیماران پس از عمل جراحی بای پس بود.

    مواد و روش ها

    تعداد 20 مرد میانسال (50 الی 60 سال) پس از عمل (Coronary artery bypass surgery) CABG به طور تصادفی در دو گروه کنترل (10 نفر) و تجربی (10 نفر) قرار گرفتند. 8 هفته تمرین ترکیبی (هوازی + مقاومتی) شامل 3 جلسه در هفته و هر جلسه 55 الی 60 دقیقه بود. قبل و بعد از این دوره تمرینی mir-93، ABCA1 و لپتین مورد اندازه گیری قرار گرفتند. از آزمون تی همبسته برای بررسی تغییرات درون گروهی و از آزمون کوواریانس برای بررسی تغییرات بین گروهی استفاده شد.

    یافته ها

    تمرین ترکیبی منجر به کاهش معنی دار mir-93 (0/000=P) افزایش معنی دار ABCA1 (0/001=P). در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل شد. در گروه تمرین، لپتین به طور معنی داری کاهش پیدا کرد (0/000=P) اما تفاوت بین گروهی لپتین معنی دار نبود (0/094=P).

    استنتاج

    به نظر می رسد تمرین ترکیبی از طریق افزایش ABCA1 و کاهش mir-93 و لپتین بتواند در پیشگیری و کنترل بیماری های قلبی عروقی و نیز در تسریع روند بهبودی در بیماران CABG مفید باشد.

    کلید واژگان: mir-93, ABCA1, لپتین, CABG, تمرین ترکیبی
    Fahime Sadat Jamali, Amir Rashidlamir*, Seyyed Reza Attarzadeh Hosseini
    Background and purpose

    Cardiovascular diseases (CVDs) are the leading cause of death worldwide that account for 82% of all deaths in developing countries. miRNA-93 (miR-93), ATP-binding cassette transporter A1 (ABCA1), and serum leptin levels may be involved in the process of atherosclerosis. The aim of this study was to investigate the effects of combined exercise on miR-93, reverse cholesterol transport (RCT) and serum leptin levels in patients following coronary artery bypass graft surgery (CABG).

    Materials and methods

    A total of 20 middle-aged men (aged 50 to 60 years) were randomly assigned into two groups after CABG: experimental (n=10) and control (n=10). Combined exercise (aerobic + resistance) was done three times a week (55-60 min per session/8 weeks). mir-93, ABCA1 and serum leptin levels were measured before and after the intervention. Paired t-test was used to evaluate within group changes and analysis of covariance was used to study the differences between the groups.

    Results

    Combined training led to a significant decrease in mir-93 (P=0.000) and a significant increase in the expression of ABCA1 (P=0.001) in experimental group compared with the control group. Serum leptin levels decreased significantly in experimental group (P=0.000) but they were not significantly different between the two groups (P=0.094).

    Conclusion

    It seems that combined exercise by increasing ABCA1and decreasing mir-93 and leptin levels can help in prevention and control of CAD as well as speeding up the healing process in CABG patients.

    Keywords: mir-93, ABCA1, leptin, CABG, combined training
  • فریدا صادقی فاضل، امیر رشید لمیر، رامبد خواجه ای*، اکبر صفی پور افشار

    اهداف :

    بیماری های قلبی عروقی ازجمله اصلی ترین عوامل مرگ ومیر در جوامع مدرن است. این نوع بیماری با نبود تحرک فیزیکی و بیان برخی ژن های دخیل در انتقال کلسترول خون مرتبط است. پروتیین های انتقل نوار متصل با ATP (ژن های ABCG8 و ABCG5) بیان بسته ژن های 5 و 8 آدنوزین های وابسته به تری فسفات می باشد که عضو خانواده انتقال دهنده ABC است و نقش مهمی در کلسترول لیپوپروتیین با چگالی بالا و متابولیسم لیپوپروتیین ها دارد. فعالیت ژن های ABCG5/8 شامل حذف کلسترول و کاهش سمی بودن آن  است. افزایش فعالیت این دو عامل می تواند از تنگی عروق کرونری (آترواسکلروز) جلوگیری کند. هدف این مطالعه بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی مقاومتی بر بیان ژن های ABCG5 و ABCG8 در بیماران جراحی بای پس عروق کرونری می باشد.

    مواد و روش ها:

     جمعیت مطالعه شامل 30 مرد که به صورت داوطلبانه و تصادفی انتخاب شده و به 2 گروه آزمایش (تعدا 15 نفر) و کنترل (تعدا 15 نفر) تقسیم شدند می باشد. گروه آزمایش 8 هفته تمرین های هوازی مقاومتی انجام داد (3 جلسه در هر هفته) درحالی که گروه کنترل هیچ نوع تمرینی دریافت نکرده بود. نمونه خون افراد 48 ساعت پیش از اولین جلسه تمرینی و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی درحالی گرفته شد که افراد روزه بودند. از تکنیک PCR شبه-کمی استفاده شد تا بیان ژن های ABCG5 و ABCG8 اندازه گیری شود. آزمون های تی مستقل و تی جفتی مورداستفاده قرار گرفت تا داده ها در سطح اهمیت 0/05 در نسخه 21 نرم افزار SPSS تحلیل شوند.

    یافته ها :

    یافته های مطالعه حاضر نشان داد گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، افزایش چشمگیر بیان ژن های ABCG5 و ABCG8 در mRNA خود به دلیل 8 هفته تمرین های هوازی مقاومتی داشتند.

    نتیجه گیری:

     براساس یافته های این تحقیق می توان چنین بیان کرد که تمرین های هوازی مقاومتی، بیان ژن های ABCG5 و ABCG8 را افزایش می دهند که منجر به بهبود فرآیند انتقال کلسترول می شود که درنهایت می تواند در بهبود بیماران جراحی بای پس عروق کرونری کمک کند و از بیماری های قلبی عروقی جلوگیری کند.

    کلید واژگان: ژن ABCG5, ABCG8, تمرین هوازی مقاومتی, پیوند عروق کرونر, بیمار
    Farida Sadeghi Fazel, Amir Rashid Lamir, Rambod Khajeie*, Akbar Safipour Afshar
    Aims

    Coronary heart disease is one of the leading causes of mortality in modern societies. The disease is associated with the lack of physical activity and the expression of some genes involved in blood cholesterol transportation. Adenosine triphosphate (ATP)-binding cassette transporters G5/G8) ABCG5 and ABCG8) is the expression of adenosine triphosphate-dependent box protein genes 5 and 8, a member of the ABC transporter family, playing a crucial role in high-density lipoprotein cholesterol and lipoproteins metabolism. The action of ABCG5/8 is to remove cholesterol and decrease its toxicity. The increased activity of these two factors may prevent atherosclerosis. This study aims to investigate the effect of eight weeks of aerobic resistance training on ABCG5 and ABCG8 gene expression in coronary artery bypass grafting (CABG) patients.

    Methods & Materials

    The research population included 30 men voluntarily selected and randomly divided into an experimental (n=15) and control (n=15) group. The experimental group performed aerobic resistance training for eight weeks (3 sessions per week) and the control group had no exercise. The blood samples were taken 48 hours before the beginning of the first training session and 48 hours after the last training session while all subjects were fasting. Semi-quantitative polymerase chain reaction (PCR) was used to measure the expression of ABCG5 and ABCG8 genes. To analyze the data, independent and paired t tests were used at the significant level of 0.05 in SPSS software, version 21. 

    Findings

    The present study results showed that the aerobic resistance training group experienced a significant increase in the messenger ribonucleic acid (mRNA) expression of ABCG5 and ABCG8 genes as a result of eight weeks of aerobic resistance training compared to the control group. 

    Conclusion

    Based on the findings of the present study, it is possible to suggest that aerobic resistance training increases the expression of ABCG5 and ABCG8 genes, and improves the cholesterol transportation process, which may improve recovery of coronary artery bypass grafting (CABG) patients and prevent cardiovascular diseases.

    Keywords: ABCG5, ABCG8 gene, Aerobic resistance training, Coronary artery bypass grafting, Patient
  • محسن اکبری، امیر رشید لمیر*، ناهید بیژه، سید علیرضا حسینی کاخک
    مقدمه

    چاقی و اضافه وزن یک اختلال متابولیکی است که سطوح بافت چربی در این اختلال تاثیرگذار است. هدف از پژوهش حاضر، تاثیر هشت هفته تمرینات استقامتی، مقاومتی و تناوبی شدید بر بیان ژن SREBP-1 و 12.13.diHome رت های نرویستارچاق بود.

    روش شناسی:

    پژوهش حاضر، 36 موش صحرایی نژاد ویستارنر چاق با سن هشت هفته و وزن 40±325 گرم، به صورت تصادفی به چهار گروه؛ استقامتی (10سر)، مقاومتی (8سر)، تناوبی شدید (10سر) و کنترل (8سر) تقسیم شدند. موش-های گروه های تجربی به مدت هشت هفته، هفته ای پنج جلسه تمرینات استقامتی با شدت70 تا80درصد سرعت بیشینه، مقاومتی با شدت 50 تا 120 درصدوزن بدن و تناوبی شدید با شدت 85 تا 90 درصد حداکثر سرعت را انجام دادندو برای اندازه گیری بیان ژن SREBP-1 و 12.13.diHome ازروش Real Time-PCR استفاده شد. از روش آماری تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی جهت تعیین اختلاف بین گروها در سطح معنی داری05/0≤P استفاده شد.

    یافته ها:

    نتایج پژوهش حاضرنشان داد هر سه مدل تمرینی استقامتی، مقاومتی و تناوبی شدید سبب افزایش معنادار بیان ژن 12.13.diHome و کاهش معنادار SREBP-1 نسبت به گروه کنترل شد اما تفاوتی بین گروه های تجربی مشاهده نشدبنابرنتایج این پژوهش، پیشنهاد می شود از تمرینات استقامتی، مقاومتی و تناوبی شدید با کاهش بیان ژن SREBP-1 و افزایش 12.13.diHome که فاکتورهای تاثیرگذار بر لیپولیز می باشند و در افزایش لیپولیز تاثیردارند، در جهت کاهش وزن استفاده شود.

    کلید واژگان: استقامتی, مقاومتی, HIIT, 12.13.diHome, SREBP-1, چاقی
    Mohsen Akbari, Amir Rashid Lamir *, Nahid Bijeh, Alireza Hosseini Kakhk
    Introduction

    Obesity and overweight are metabolic disorders in which fat tissue levels are influential in this disorder. The current research aimed to investigate the effect of eight weeks of endurance, resistance, and high-intensity interval training on the SREBP-1 and 12.13.diHome gene expression in male obese Wistar rats.

    Methods

    In the current study, 36 obese male Wistar rats (eight weeks old rats with a weight of 325 ± 40 grams) were randomly divided into four Endurance (n=10), Resistance (n=8), High-Intensity Interval Training (n=10) and Control (n=8) groups. The rats in the experimental groups performed five sessions of endurance training at an intensity of 70-80% of the maximum speed, resistance training at an intensity of 50-120% of the body weight, and HIIT at an intensity of 85-90% of the maximum speed for eight weeks. To measure SREBP-1 and 12.13.diHome gene expression, the Real Time-PCR method was used. The statistical method of one-way analysis of variance with Tukey's post hoc test was used to determine the difference between groups at a significant level of α= 0.05.

    Results

    The results of the present study showed that all three training models of endurance, resistance, and HIIT caused a significant increase in the expression of the 12.13.diHome gene and a significant decrease in SREBP-1 compared with the control group (P<0.05), but no significant difference was observed among the experimental groups (P>0.05).

    Conclusion

    To lose weight, it is suggested to use endurance, resistance, and HIIT training to reduce the expression of the SREBP-1 gene and increase 12.13.diHome, which are factors influencing lipolysis and lipogenesis.

    Keywords: 12.13-diHOME, Endurance, HIIT, Resistance, SREBP-1
  • مهدی روستائی، علی اصغر رواسی*، امیر رشیدلمیر، رحمان سوری، حسین پیرانی

    مقدمه :

    آسپروزین یک هورمون پروتیینی است که به طور عمده توسط سلول های چربی ترشح و وارد جریان خون می شود. در پژوهش حاضر تاثیر 8 هفته تمرین تداومی بر سطوح سرمی آسپروزین، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین در رت های چاق بررسی شد. 

    روش پژوهش: 

    در این زمینه، 32 سر رت نر نژاد ویستار (با میانگین وزن 7 ± 23/180 گرم) به صورت تصادفی به چهار گروه کنترل سالم (8 سر)، کنترل چاق (8 سر)، تمرین سالم (8 سر) و تمرین چاق (8 سر) تقسیم شدند. گروه تمرین تداومی، 8 هفته پروتکل تمرین را اجرا کردند و 48 ساعت پس از پایان آخرین جلسه تمرینی، رت ها بی هوش و کشته شدند. متغیرهای موردنظر در رت ها (سطوح سرمی آسپروزین، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین) اندازه گیری شد. برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از آزمون کروسکال والیس در سطح معناداری، 05/0≥P استفاده شد. 

    یافته ها

    بین میانگین سطوح سرمی آسپروزین (p<0/001)، انسولین (p<0/001)، گلوکز ناشتا (p<0/001) و مقاومت به انسولین (p<0/001)، گروه های کنترل سالم، کنترل چاق، تمرین سالم و تمرین چاق، تفاوت معناداری وجود داشت. 

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج تحقیق حاضر، به نظر می رسد چاقی تاثیر معناداری در افزایش سطوح آسپروزین و تمرین تداومی تاثیر معناداری در کاهش سطوح آسپروزین دارد. بنابراین تمرین تداومی می تواند به عنوان راهبردی مهم در جهت کاهش سطوح آسپروزین و وزن استفاده شود.

    کلید واژگان: آسپروزین, تمرین تداومی, چاقی, گلوکز پلاسما, مقاومت به انسولین
    Mehdi Roostaei, AliAsghar Ravasi *, Amir Rashid Lamir, Rahman Soori, Hossein Pirani
    Introduction

    Asprosin is a protein hormone that is mainly secreted by fat cells and enters the bloodstream. In the present study, the effect of 8-week continuous training was investigated on serum levels of asprosin, insulin, and insulin resistance index in obese rats.

    Methods

    For this, 32 male Wistar rats (mean weight=180/23±7 grams) were randomly divided into four groups of Healthy Control (N=8), Obese Control (N=8), Healthy Training (N=8), and Obese Training (N=8). The continuous training group performed the training protocol for 8 weeks, and 48 hours after the end of the last training session, the rats were anesthetized and euthanized. The variables of interest (serum levels of asprosin, level of glucose, insulin, and insulin resistance index) were measured in rats. Data analysis was performed using the Kruskal–Wallis test at the significance level of α=0.05.

    Results

    There was a significant difference among mean serum levels of asprosin (p<0/001), insulin (p<0/001), fasting glucose (p<0/001), and insulin resistance index (p<0/001) in the Healthy Control, Obese Control, Healthy Training, and Obese Training groups.

    Conclusion

    Based on the results of the present study, it seems that obesity has a significant effect on increasing asprosin levels and continuous exercise has a significant effect on reducing asprosin levels. Therefore, continuous training can be used as an important strategy to reduce asprosin levels and weight.

    Keywords: Asprosin, Continuous training, insulin resistance index, Obesity, Plasma Glucose
  • Mahla Heidari Bajgiran *, Mahtab Moazzami, Amir Rashid Lamir
    Background

    Studies show that apelin vasodilator peptide plays an important role in vascular tone and cardiovascular function, but the effect of resistance training and comparison of resistance and endurance training on plasma apelin has not been well documented.

    Aim

    The purpose of the study was to compare the effects of eight weeks of resistance and endurance exercise programs on levels of plasma apelin and blood pressure in obese postmenopausal women

    Material and Methods

    The present study was 24 postmenopausal women obese (age: 55.5 ± 5.63 y, height: 154.31 ± 4.69 cm, weight: 72.65 ± 11. 44 kg, and BMI: 30.62 ± 3.63) were randomly divided into two groups of 12 people (endurance and resistance) groups (resistance training with 60 to 80% 1RM, and endurance training with 55 to 70% of heart rate Karvonen). Apelin plasma levels and blood pressure 24 h before and 48 h after the end of the program were measured. Data were analyzed using repeated measures. The significance level was P<0.05.

    Results

    The results showed that changes in intragroup and intergroup blood pressure decreased significantly and plasma apelin increased in both groups, but this increase was not significant (P <0.05).

    Conclusion

    Following eight- week resistance training and endurance training reduces blood pressure in postmenopausal obese women and were significantly associated with increased plasma Apelin but not as significant.

    Keywords: Apelin plasma, blood pressure, Endurance training, Obese postmenopausal women, resistance training
  • Seyed Mojtaba Hosseini, Amene Barjaste Yazdi*, Rambod Khajeie, Amir Rashidlamir
    Background and objectives

    In recent years, exercise immunology studies have focused on key components of immune function, such as immune cells, immunoglobulins, and messenger molecules, as well as the effects of environmental and exercise factors. The aim of this study was to evaluate effects of 8 weeks of selected training on serum levels of interleukin (IL)-4, IL-6, and motor performance in elite water polo players.

    Methods

    For this purpose, 20 male water polo players (mean age: 23 years) were randomly divided into an experimental group (n=10, selected water polo training) and a control group (n=10, traditional water polo training). The selected water polo training was performed for 8 weeks, 6 sessions per week. The intensity of training was controlled using maximum heart rate (80-100%) and increased by 5% every week. Water polo performance tests included a record of 50 meters swimming, 100 meters high swimming, 200 meters’ breaststroke, 6 ×50 meters swimming, and 400 meters swimming. To evaluate the serum levels of IL-6 and IL-4, venous blood (5 ml) was taken in the pretest and posttest stages. The serum levels of IL-4 and IL-6 were measured by sandwich enzyme-linked immunosorbent assay. Mean values were compared using the t-test, at significant level of 0.05.

    Results

    The selected water polo training significantly changed IL-4 levels in elite water polo players (p<0.05). However, IL-6 levels and performance of the subjects did not change significantly.

    Conclusion

    The selected swimming exercises could relatively improve swimming stagnation of water polo players. However, due to the limited knowledge in this regard, there is a need for further research.

    Keywords: Anti-Inflammatory Agents, Interleukin-6, Interleukin-4, Water Sports
  • محبوبه سازگار، امیر رشیدلمیر*، رامبد خواجه ای، آمنه برجسته یزدی
    اهداف

     بیماری های قلبی عروقی، یکی از بیماری های در حال گسترش و یکی از دلایل مرگ و میر در جهان شناخته شده اند که باید برای درمان آن چاره ای اندیشید. از این رو هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر یک دوره تمرینات ترکیبی بر بیان ژن ABCA5 در مردان میانسال پس از بای پس عروق کرونری بود.

    مواد و روش ها

    در مطالعه نیمه تجربی حاضر، 26 مرد میانسال، پس از عمل بای پس عروق کرونری شرکت کردند و به طور تصادفی به دو گروه تمرین ترکیبی و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرینات ترکیبی شامل تمرینات مقاومتی هوازی به مدت هشت هفته (سه جلسه در هفته) اجرا شد. در این مدت گروه کنترل هیچ گونه فعالیتی نداشتند. نمونه های خونی و اندازه گیری های آنتروپومتریک قبل و 48 ساعت پس از اتمام پروتکل پژوهشی به صورت 12-10 ساعت حالت ناشتایی، طی دو مرحله خون گیری از گروه های پژوهشی انجام شد. از آزمون آماری تی وابسته جهت بررسی تغییرات درون گروهی و آزمون تی مستقل جهت بررسی تغییرات برون گروهی استفاده شد. مقادیر به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 21 با سطح معناداری کوچک تر از 0/05 تجزیه وتحلیل شد.

    یافته ها

     نتایج پیش آزمون نشان داد که تفاوتی بین گروه ها وجود نداشت، اما نتایج تحقیق نشان داد که پس از هشت هفته تمرینات ترکیبی در گروه آزمایش، بیان ژن ABCA5 افزایش معناداری نسبت به قبل از تمرین داشت (0/001=P). همچنین بین گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری مشاهده شد (0/001=P).

    نتیجه گیری

     بر اساس نتایج، این گونه به نظر می رسد که تمرینات ترکیبی به عنوان یک عامل محرک جهت کاهش سطوح کلسترول به واسطه افزایش بیان ژن ABCA5، به افزایش فاکتورهای مرتبط با سلامت سلول های اندوتلیال منجر می شود که می تواند به عنوان یک برنامه تمرینی مناسب برای بهبود وضعیت فیزیولوژیک در بیماران بای پس عروق کرونری استفاده شود.

    کلید واژگان: تمرینات ترکیبی, بیان ژن ABCA5, عمل بای پس عروق کرونری
    Mahboube Sazegar, Amir Rashid Lamir*, Rambod Khajei, Ameneh Barjeste Yazdi
    Aims

     Cardiovascular diseases are the most prevalent diseases and one of the leading causes of death in the world. The present study aims to evaluate the effect of a combined exercise program on expression of ATP-Binding Cassette Transporter A5 (ABCA5) in middle-aged men after Coronary Artery Bypass Graft (CABG) surgery.

    Methods & Materials

    In this quasi-experimental study, 26 middle-aged men participated who had underwent CABG surgery and were randomly divided into two groups of exercise and control. The combined exercise program included resistance and aerobic exercises for eight weeks (three sessions per week). During this period, the control group had no physical activity. Fasting blood samples were taken for 10-12 hours in two stages before and 48 hours after the study and anthropometric characteristics were also recorded. Dependent t-test was used to examine intra-group differences and independent t-test was used to examine extra-group changes. The analyses were conducted in SPSS software v. 21, considering a significance level of P<0.05.

    Findings

     The results showed no significant difference in the ABCA5 gene expression between the two groups at baseline, but after eight weeks of combined exercises, its expression increased significantly compared to pretest scores (P=0.001). A significant difference was observed between the two group (P=0.001).

    Conclusion

     It seems that the combined exercise program can reduce cholesterol levels by increasing the expression of ABCA5 gene, leading to an increase in endothelial cell health-related factors. It can be used as an appropriate exercise program to improve physiological status in patients with CABG.

    Keywords: Combined exercises, ABCA5, Coronary artery bypass graft
  • صفیه قنبری ابرقوئی، امیر رشیدلمیر*، ناهید بیژه، مجید مومنی مقدم
    سابقه و هدف

    MicroRNA-122 (miR-122) فراوان ترین miRNA اختصاصی بافت کبد است. گزارش شده است که miR-122 نقش های متعددی از جمله تعادل آهن، مهار تومور، تنظیم اسید چرب کبدی و تمایز سلول های کبدی ایفا می کند. این مطالعه با هدف، بررسی تغییرات بیان ژن miR-122 کبد و سطوح سرمی آنزیم های آلانین آمینوترانسفراز (ALT) و آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) پس از تمرین مقاومتی و تزریق استرویید بولدنون آندسیلنات (بولدنون) در موش های صحرایی نر، انجام پذیرفت.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه تجربی، 20 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به چهارگروه کنترل(5 سر)، تمرین مقاومتی (5 سر)، تمرین مقاومتی + تزریق بولدنون (5 سر) و تزریق بولدنون (5 سر) تقسیم شدند. تمرین مقاومتی به مدت هشت هفته و هفته ای سه جلسه انجام شد. تزریق بولدنون دو بار در هفته (دو میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن موش) انجام شد. 72 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، نمونه گیری خونی و بافتی انجام گردید. اندازه گیری سطوح سرمی آنزیم های ALT و AST با روش فتومتریک و بیان ژن miR-122 کبد با استفاده از روش Real-Time PCR انجام شد. آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS (نسخه 16) انجام گرفت.

    یافته ها

    کاهشی در بیان ژن miR-122 در گروه تزریق بولدنون یافت شد، در حالی که بیان این ژن در گروه تمرین مقاومتی بالاتر بود، با این وجود تفاوت، معنی دار نبود (0/514=P). تفاوت معنی داری در سطوح سرمی آنزیم های AST و ALT بین گروه ها یافت نشد (به ترتیب؛ 1/00=P و 0/527=P).

    استنتاج

    نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که miR-122 کبد، به تزریق استرویید بولدونون و تمرین مقاومتی پاسخ های مختلفی می دهد. با این حال، شناخت سازوکار آن نیازمند مطالعات بیش تری است.

    کلید واژگان: MicroRNA-122, تمرین مقاومتی, بولدنون, کبد
    Safiyeh Ghanbari-Abarghooi, Amir Rashidlamir*, Nahid Bijeh, Madjid Momeni-Moghaddam
    Background and purpose

    MicroRNA-122 (miR-122) is the most abundant liver–specific miRNA. It has been reported that miR-122 plays several biological roles such as iron homeostasis, tumor suppressor, hepatic fatty acid regulation, and in hepatocyte differentiation. The Purpose of this study was to investigate changes in liver miR-122 gene expression and serum levels of alanine aminotransferase (ALT) and aspartate aminotransferase (AST) enzymes after resistance training and boldenone undecylenate (boldenone) steroid injection in male rats.

    Materials and methods

    Twenty male Wistar rats were randomly divided into four groups: control (n=5), resistance training (n=5), resistance training+ boldenone injection (n=5), and boldenone injection (n=5). Resistance training was performed three sessions a week for eight weeks. Boldenone was injected twice per week (2mg/kg). Seventy-two hours after last training, blood and tissue samples were collected. Serum levels of ALT and AST were measured via photometric method and miR-122 gene expression in the liver was assessed by real-time PCR. Statistical analysis was conducted using SPSS V16.

    Results

    Reduced expression of liver miR-122 was found in boldenone group, while the expression of miR-122 was higher in resistance training group, however, the difference was not significant (P= 0.514). Also, no significant difference was found in serum AST and ALT levels between the experimental groups (P= 1.00 and P= 0.527, respectively).

    Conclusion

    In this study, liver miR-122 responded differently to resistance training and boldenone injection. However, clear understanding of its mechanism requires further studies.

    Keywords: MicroRNA-122, resistance training, boldenone, liver
  • فهیمه یونسی، رامبد خواجه ای*، امیر رشیدلمیر، آمنه برجسته یزدی
    مقدمه

    اختلال در سوخت و ساز چربی به ویژه ازدیاد کلسترول و تری گلیسیرید، ریسک ایجاد بیماریهای آترواسکلروزیس را افزایش میدهد. خانواده انتقال دهنده آدنوزین تری فسفات ABC درفرآیند انتقال معکوس کلسترول نقش مهمی ایفا میکنند؛ لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر یک دوره تمرین ترکیبی بر بیان ژن ABCG4 و اینترلوکین 10 در مردان پس از عمل بای پس عروق کرونر بود.

    روش کار

    در این مطالعه نیمه تجربی، نمونه آماری شامل 20 مرد میانسال بودکه قبلا تحت عمل بای پس عروق کرونر قرارگرفته بودند. این افراد، پس از انتخاب، به دو گروه کنترل (10 نفر) و تمرین ترکیبی (10 نفر) تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه تمرینی 3 جلسه درهفته به مدت 24 هفته به اجرای تمرینات ترکیبی هوازی-مقاومتی پرداختند. درآغاز و پایان جلسات تمرینی، برای جداسازی سلولهای تک هستهای و استخراج RNA-m ،خون گیری به عمل آمد. برای تجزیه وتحلیل بیان ژن از PCR Time-Real استفاده شد و اینترلوکین 10 توسط الایزا اندازه گیری شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 16 استفاده شد.

    یافته ها

    هشت هفته تمرین ترکیبی منجر به افزایش معنی داری در بیان ژن (001/0 = P)4 ABCG و اینترلوکین 10(001/0 = P)گروه تمرین ترکیبی در مقایسه با گروه کنترل شد.

    نتیجه گیری

    به نظر میرسد تمرین ورزشی با تحت تاثیر قراردادن بیان ژن 4 ABCG و اینترلوکین 10 که درسوخت و سازچربی درگیر هستند، فرایند انتقال معکوس کلسترول را بهبود میبخشد.

    کلید واژگان: تمرین ترکیبی, عمل بای پس عروق کرونر, ABCG 4, اینترلوکین 10
    Fahimeh Yonesi*, Rambod Khajei, Amir Rashidlamir, Ameneh Barjaste Yazdi
    Introduction

    Lipid metabolism disorders, especially raised levels of cholesterol and triglycerides increases the risk of atherosclerosis. The adenosine triphosphate ABC transporter family plays an important role in reverse cholesterol transport process; Therefore, the aim of this study was to investigate The effect of combined training Courses on the Expression of ABCG4 Gene and interleukin 10 in men after coronary artery bypass grafting.

    Methods

    In this semi-experimental study, the statistical sample consisted of 20 middle-aged men who previously had undergone coronary artery bypass grafting. After selection, these individuals were divided into two groups of control (n=10) and combined training (n=10). The subjects of the training group performed combined aerobic-resistance exercises 3 sessions per week for 24 weeks. At the beginning and end of training sessions, blood samples were obtained to isolate mononuclear cells and extract mRNA. Real-Time PCR was used for gene expression analysis, and IL-10 was determined by ELISA. SPSS software version 16 was used for data analysis.

    Results

    Eight weeks of combined training resulted in a significant increase in ABCG4 gene expression (P = 0.001) and interleukin 10 (P = 0.001) in the combined training group compared to the control group.

    Conclusions

    It seems that exercise as by effecting on ABCG4 gene expression and interleukin 10, involved in fat metabolism, improves reverse cholesterol transfer process.

    Keywords: Combined Training, Coronary Artery Bypass Graft, ABCG4, Interleukin10
  • فاطمه قدیری، رامبد خواجه ای*، آمنه برجسته یزدی، امیر رشیدلمیر
    سابقه و هدف

    به نظر می رسد فعالیت بدنی و مصرف برخی مکمل ها بتواند از طریق افزایش تولید سطوح در گردش آدیپونکتین، بر بهبود هومیوستاز گلوکز و چربی های خون موثر باشد. هدف این پژوهش ارزیابی اثر هشت هفته تمرین مقاومتی و مصرف مکمل اسید اورسولیک بر سطح سرمی آدیپونکتین و انسولین مردان غیرفعال دارای اضافه وزن انجام شد.

    مواد و روش ها

    این پژوهش نیمه تجربی بود که تعداد 34 مرد غیرفعال دارای اضافه وزن (سن 7/1±35/23 سال، وزن 15/2±64/75 کیلوگرم، نمایه توده بدن 6/3±2/29 کیلوگرم/مترمربع) داوطلبانه در آن شرکت کردند و به طور تصادفی به سه گروه تمرین مقاومتی+اسید اورسولیک(12 نفر)، تمرین مقاومتی+دارونما(12 نفر) و اسید اورسولیک(10 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینات مقاومتی شامل چهار حرکت بالاتنه و چهار حرکت پایین تنه بود که با شدت 85-70 درصد یک تکرار بیشینه انجام شد. آزمودنی ها با هر وعده غذایی 150 میلی گرم اورسولیک اسید مصرف کردند. تحلیل آماری داده ها با کمک آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه (آنووا) و با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت.

    یافته ها

    آدیپونکتین به طور معنی داری در گروه های تمرین مقاومتی+اسید اورسولیک و تمرین مقاومتی+دارونما افزایش یافت. از طرفی، سطح سرمی انسولین به طور معنی داری در این دو گروه کاهش یافت. تغییرات سرمی آدیپونکتین و انسولین بین گروه های تمرین مقاومتی+اسید اورسولیک با تمرین مقاومتی+دارونما (001/0>P برای هر دو)، تمرین مقاومتی+اسید اورسولیک با اسید اورسولیک به تنهایی (001/0>P برای هر دو) و همچنین بین گروه های تمرین مقاومتی+دارونما با اسید اورسولیک (001/0>P برای هر دو) تفاوت معنی داری داشت.

    نتیجه گیری

    احتمال می رود تمرینات مقاومتی همراه با مصرف مکمل اسید اورسولیک سودمندی بهتری در پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی داشته باشد.

    کلید واژگان: تمرین ورزشی, مکمل های غذایی, آدیپونکتین, بی تحرکی, هومئوستاز گلوکز
    Fatemeh Ghadiri, Rambod Khajei *, Ameneh Barjasteh Yazdi, Amir Rashidlamir
    Background and Purpose

    It appears that exercise training and consumption of some supplementation can be effective in improving glucose homeostasis and blood lipids by increasing circulating level of adiponectin. The purpose of this study was to investigate the effects of eight weeks of resistance training (RT) and Ursolic Acid (UA) supplementation on serum level of adiponectin and insulin in inactive overweight men.

    Mathodology

    This was a semi-experimental study that a total of 34 inactive overweight men (age: 23.35 ± 1.7 years old, weight: 75.64 ± 2.15 kg, body mass index: 29.2 ± 3.6 kg/m2) voluntarily participated in, and randomly assigned into three groups: RT + UA (n=12), RT + placebo (n=12), and UA (n=10). RT program included four upper body and four lower-body movements performed at 70-85% one-repetition maximum. Participants consumed 150 mg of UA along with every meal. Data were analyzed using one-way analysis of variance (one-way ANOVA) test by SPSS.

    Results

    Adiponectin was significantly increased in RT + UA and RT + placebo groups. On the other hand, the serum level of insulin was significantly decreased in these two groups. Changes of both serum adiponectin and insulin were significantly different between the RT + UA and RT + placebo (p<0.001 for both variables), RT + UA and placebo (p<0.001 for both variables), and RT + placebo and placebo groups (p<0.001 for both variables).

    Conclusion

    Resistance training with ursolic acid supplementation is likely to be more beneficial in preventing cardiovascular disease.

    Keywords: Exercise, Dietary Supplements, Adiponectin, Inactivity, Glucose Homeostasis
  • Tohid Mabhut Moghadam, Mehrdad Fathi*, Sayed Reza Attarzadeh Hosseini, Mohammad Mosaferi Ziaaldini, Amir Rashidlamir
    Background

    There is little information about the effects of high intensity aerobic exercise training (HIT) and L-arginine supplementation on appetite-regulating hormones among obese male adolescents. We aimed to determine the effect of eight weeks of HIT and L-arginine supplementation on appetite-regulating hormones and body composition indices in obese adolescent boys.

    Methods

    Twenty obese adolescents were randomly divided into two groups of HIT and placebo (P-HIT, n=10) and HIT with supplementation of L-arginine (A-HIT, n=10). The HIT protocol was treadmill running with ventilation threshold (VT) intensity and training sessions were isoenergetic and energy consumption were set to 350 kcal per session for each participant, which were evaluated indirectly by calorimetry. The A-HIT group received 3 g of L-arginine per day for 8 weeks. Before the interventions and 48 hours after the last exercise session, anthropometric indices and levels of appetite-regulating hormones were measured.

    Results

    There was no significant changes between the groups with respect to leptin, agouti, and PYY3-36 peptide levels. There were significant changes in weight reduction between the groups (P≤0.05). However, body max index (BMI) and percent body fat (PBF) changes were not significant in between groups (P≥0.05).

    Conclusion

    Our findings suggest that co-supplementation of L-arginine with HIT training had no further effects on appetite regulatory hormones and body composition of obese male adolescents.

    Keywords: L-arginine, Leptin, Agouti, PYY3-36, High intensity training, Obesity
  • سید عماد علوی نیا*، امیر رشید لمیر، رامبد خواجه ای، امنه برجسته یزدی

    بیماری های قلبی عروقی از علل اصلی مرگ و میر در تمام کشورهای جهان به جز قاره افریقا است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین ترکیبی بر بیان ژن های اندوستاتین و VEGF بیماران CABG بود. این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی و به روش نیمه تجربی با دو گروه (مداخله و کنترل) است که به صورت پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. تعداد 30 نفر مرد میان سال CABG شده به صورت نمونه هدفمند و بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفری کنترل و تمرین ترکیبی تقسیم شدند. برنامه تمرین ترکیبی برای مدت هشت هفته با تواتر سه جلسه انجام شد. برای اندازه گیری سطوح بیان ژن های اندوستاتین و VEGF از روش Real time-PCR انجام شد. از آزمون t وابسته و مستقل برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید. تمرین ترکیبی به طور معنی دار بیان ژن VEGF را افزایش داد (001/0≥ p). اما این تغییرات در مورد بیان ژن اندوستاتین (38/0=p) معنادار نیست. بررسی نتایج این پژوهش نشان می دهد یک دوره تمرین ترکیبی بازتوانی قلب با پروتکل مورداستفاده در پژوهش حاضر، توانست بر شاخص بیان ژن VEGF تغییر معناداری ایجاد کند. اما تمرین ترکیبی نتوانست بر بیان ژن اندوستاتین تاثیرگذار باشد. بنابراین می توان بیان کرد که افزایش ژن VEGF از نتایج سازگاری با فعالیت ورزش ترکیبی مورد استفاده در این پژوهش بوده، و به احتمال زیاد فعالیت بدنی یک عامل مهم و اثرگذار در فرایند آنژیوژنز محسوب می شود و می تواند نقش مهمی در پیشگیری از مشکلات قلبی داشته باشد

    کلید واژگان: بازتوانی قلب, تمرین ترکیبی, بیان ژن, CABG, VEGF
    Seyed Emad Alavinia *, Amir Rashidlamir, Rambod Khajei, Amene Barjasteh Yazdi

    Cardiovascular diseases are the leading causes of mortality and death in all areas of the world except Africa. This study aimed at the effect of eight-week combined training on Endostatin and VEGF gene expression in CABG patients.This is an applied and semi-experimental research with two groups (interventional and control), which was conducted as a pretest and posttest. 30 middle-aged CABG men were selected using purposive sampling based on inclusion criteria. Participants were randomly divided into two groups of control and combined training. Quantitative Real-time PCR was utilized  to measure Endostatin and VEGF gene expression levels. The eight-week combined exercise training was conducted in three sessions per a week. Dependent t-test and independent t-test were used to data analysis. A significant increase was observed after eight weeks of combined training on VEGF gene expression in CABG  patients. (p=0.001), but it was not Significant on Endostatin gene expression( p=0.38) . Eight weeks of combined  Cardiac Rehabilitation training as the protocol used in  this research increased the expression of the VEGF gene in CABG patients , but there were not any significant changes on Endostatin gene expression by this way. As a result, the increase in the VEGF gene is one of the results of adaptation to the combined exercise activity used in this study, and it appears that physical activity is an important and effective factor in the process of angiogenesis, and can play a key role in the prevention of cardiovascular diseases.

    Keywords: Combined training, VEGF, Gene expression, CABG.CR
  • زیبا شوریده، علی اصغر رواسی، رضا نوری*، امیر رشید لمیر
    مقدمه

    هدف از مطالعه حاضر تعیین تاثیر تمرین های ورزشی مختلف بر عوامل درگیر در انتقال معکوس کلسترول در بیماران در بیماران جراحی بای پس عروق کرونری (CABG) بود.

    مواد و روش ها

    45 بیمار CABG در سه گروه کنترل (12نفر)، تمرین هوازی (15نفر) و تمرین مقاومتی تقسیم شدند. برنامه تمرین هوازی و مقاومتی به مدت هشت هفته با تواتر سه جلسه در هفته انجام شد. متغیرهای های تن سنجی و بیان ژن ABCG4 و سطوح سرمی Apo-A و Apo-B قبل و بعد از دوره تمرینی اندازه گیری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های مکرر انجام شد و نیز سطح معنا داری 05/0> P در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    تمرین هوازی و مقاومتی به طور معنا داری سبب افزایش بیان ژن ABCG4 نسبت به گروه کنترل شد(001/0=p)، اما بین دو گروه تمرینی اختلاف معنا دار نبود (021/0=p). اختلاف معنا دار در سطوح سرمی Apo-A و Apo-B در هر دو گروه تمرین هوازی و مقاومتی نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (001/0=p). با این حال اختلاف بین گروه تمرین هوازی و مقاومتی برای Apo-A معنا دار (001/0=p)، اما برای Apo-B معنا دار نبود (000/1=p). همچنین نسبت Apo-A به Apo-B برای گروه تمرین مقاومتی نسبت به گروه کنترل اختلاف معنا دار (001/0=p)، اما برای گروه تمرین هوازی معنا دار نبود (000/1=p).

    بحث و نتیجه گیری

    تمرین مقاومتی نسبت به تمرین هوازی، به طور موثرتری سبب بهبود تنظیم کننده های انتقال معکوس کلسترول می شود و انجام تمرین مقاومتی برای تنظیم انتقال معکوس کلسترول توصیه می شود.

    کلید واژگان: تمرین هوازی, تمرین مقاومتی, انتقال معکوس کلسترول, ناقل جعبه ای متصل به آدنوزین تری فسفات
    Ziba Shoorideh, AliAsghar Ravasi, Reza Nouri*, Amir Rashidlamir
    Background

    The present study aimed to compare the effect of different exercises on effective factors involved in reverse cholesterol transfer in patients with coronary artery bypass surgery (CABG).

    Materials and Methods

    A number of 45 patients with CABGwere assigned to three groups: control (n=12), aerobic exercise (n=15), and resistance training (n=18). Three aerobic and resistance training sessions were performed per week for eight weeks. Anthropometric variables, expression of ABCG4 gen, as well as the serum levels of Apo-A and Apo-B, were measured before and after the training period. Data were analyzed using repeated measures of ANOVA. A p-value less than 0.05 was considered statistically significant.

    Results

    Aerobic and resistance training significantly increased the expression of ABCG4 gene, compared to those in the control group (P=0.001); nonetheless, there was no significant difference between the two training groups (P= 0.021). Significant differences were observed in serum levels of Apo-A and Apo-B in both aerobic and resistance training groups, compared to those obtained in the control group (P=0.001). However, the difference between aerobic and resistance training groups was significant for Apo-A (P= 0.001), but not for Apo-B (P=1.000). Moreover, the ratio of Apo-A to Apo-B was significantly different for the resistance training group, compared to that in the control group (P= 0.001); nevertheless, it was not significant for the aerobic training group (P=1.000).

    Conclusion

    As evidenced by the results of this study, resistance training improves cholesterol reverse transport regulators more than aerobic training; therefore, resistance training is recommended to regulate reverse cholesterol transfer.

    Keywords: Aerobic training, Resistance training, reverse cholesterol transfer, ATP-binding cassette transporters
  • ربابه محمودی، امیر رشیدلمیر*، رامبد خواجه ای، آمنه برجسته یزدی
    مقدمه

    بیماری های قلبی و عروقی در سراسر جهان و از جمله ایران شیوع زیادی دارند و در این بین تصلب شرایین عامل عمده مرگ و میر در تمام دنیا محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر یک دوره تمرین ترکیبی بر, بیان ژن ABCB4 و نسبت HDL  به LDL در مردان میانسال بعد از انجام عمل بای پس عروق قلبی می باشد.

    مواد و روش ها

    نمونه آماری این تحقیق را 30 مرد میانسال تشکیل دادند که قبلا عمل بای پس عروق کرونری انجام داده بودند. این تحقیق از نوع نیمه تجربی است که به روش نمونه گیری انتخابی به طور تصادفی در دو گروه کنترل (15نفر), تمرین ترکیبی استقامتی و مقاومتی، 15 نفر) قرار گرفتند. میانگین وزن آزمودنی ها 5.87± 75.45 (کیلوگرم) و شاخص توده بدن 1.56± 25.11 (وزن×قد²) بود. قبل و بعد جلسه تمرینی(ا24 جلسه 3 روز در هفته) از آزمودنی ها خونگیری به عمل آمد. پس از جداسازی گلبول ‎های تک هسته ای با استفاده از فایکول و تخلیص mRNA  تغییرات بیان ژن به روشReal-Time PCr انجام شد داده ها با آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه های تکراری تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    هشت هفته تمرین منجر به افزایش معنی داری در بیان ژن ABCB4 و کاهش معنی دار سطوح پلاسمایی کلسترول تام گروه تمرین ترکیبی در مقایسه با گروه کنترل شد.

    نتیجه

     
    به نظر می رسد تمرین ترکیبی به عنوان بخشی از مراحل بازتوانی قلبی باعث افزایش بیان ژن ABCB4 و انتقال معکوس کلسترول و کاهش سطوح پلاسمایی کلسترول تام  و بهبود شرایط آندوتلیالی دربیماران مرد میانسال بعد از انجام عمل بای پس عروق قلبی می شود.

    کلید واژگان: عمل بای پس قلبی, تمرین ترکیبی, ژن ABCB4
    Robabe Mahmoodi, Amir Rashidlamir*, Rambod Khajeie, Ameneh Barjaste Yazdi
    Introduction

    Cardiovascular diseases are very common all over the world, including Iran. Meanwhile, atherosclerosis is the leading cause of death worldwide. The aim of this study was to investigate the effect of combined training on ABCB4 gene expression and HDL to LDL ratio in middle-aged men after coronary artery bypass graft.

    Materials and Methods

    The statistical population consisted 30 middle-aged men that had previously undergone coronary artery bypass graft. This research is quasi-experimental which by random sampling method, they were randomly divided into two groups of control (n=15) and combined training (endurance and resistance, n=15). Blood samples were taken from the two groups before and after the training session .After isolation mononuclear cells by using follicles and mRNA purification, gene expression variation was performed by Real- Time PCR. Data were analyzed by repeated measures variance analysis with SPSS software version 16

    Results

    Eight weeks of training resulted in a significant increase in ABCB4 gene expression and significant reduction in plasma total cholesterol levels in the combined training group compared to the control group.

    Conclusion

    Combined training, as part of cardiac rehabilitation in patients performing coronary artery bypass graft by effecting on ABCB4 gene expression, involved in fat metabolism, improves reverse cholesterol transfer process

    Keywords: Coronary artery bypass graft, combined training, ABCB4 gene
  • امین زاهدی انارکی، رامبد خواجه ای*، امیر رشید لمیر، امنه برجسته یزدی
    گیرنده های فعال کننده ی پرولیفراسیون پروگسیزوم گاما فاکتوری یک عامل رونویسی فعال شده به وسیله لیگاند می باشد که نقش مهمی در متابولیسم لیپیدها دارد. هدف از پژوهش حاضر اثر هشت هفته تمرینات هوازی- مقاومتی بر بیان ژن گیرنده ی فعال کننده پرولیفراسیون پروگسیزوم گاما در بیماران بای پس عروق گرونری  بود. روش پژوهش حاضرنیمه تجربی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه آماری کلیه بیماران بای پس عروق کرونری شهر مشهد بودند.در مطالعه حاضر نمونه پژوهشی شامل 26 مرد میان سال  با دامنه سنی 75/3 ± 73/56 (سال)، قد 03/0 ± 58/1 (متر)، وزن 54/5 ± 11/68 (کیلوگرم)،  شاخص توده بدن 47/2 ± 18/27 (کیلوگرم/مترمربع) و سابقه ی بیماری 75/8 ± 20/25 (ماه) پس از عمل بای پس عروق کرونر تشکیل شده بود. بر اساس معیارهای ورود به تحقیق، در دو گروه در تجربی (14) و کنترل (12) قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل وتی همبسته در سطح معنی داری 05/0≥p  و نرم افزار SPSS نسخه 21تحلیل شدند. نتایج نشان داد که هشت هفته تمرینات هوازی-مقاومتی سبب افزایش بیان ژن PPAR در گروه تمرین ترکیبی نسبت به گروه کنترل شد (001/0=p). همچنین نتایج آماری آزمون تی همبسته نشان داد که افزایش بیان ژن PPAR در گروه تمرین ترکیبی افزایش معناداری در پس آزمون نسبت به پیش آزمون داشت (001/0=p) که این افزایش در گروه کنترل معنی دار نبود (081/0=p). داده های پژوهش حاضر نشان داد تمرینات هوازی-مقاومتی با افزایش بیان ژن PPAR می تواند در متابولیسم چربی ها و فرآیند های وابسته به آن در بیماران بای پس عروق کرونری تاثیرگذار باشد.
    کلید واژگان: تمرینات هوازی, تمرینات مقاومتی, PPAR, CABG
    Amin Aahedi Anaraki, Rambod Khajei *, Amir Rashid Lamir, Amene Barjasteh Yazdi
    Gamma-factor progesterone proliferation activating receptors are a ligand-activated transcription factor playing an important role in lipid metabolism. The present study was aimed at evaluating the effect of eight weeks of aerobic-resistance training on the expression of gamma progesterone proliferator-activating receptor gene in patients with coronary artery bypass grafting. The research method was quasi-experimental and pre-test-post-test. The statistical population included all patients with coronary artery bypass grafting in Mashhad (Iran). Height 1.58 ± 0.03 (m), weight 68.11 ± 5.54 (kg), body mass index (BMI) 27.18 ± 2.47 (2 kg / m2) and disease history 75 8.75 ± 25/20 (month) were formed after coronary artery bypass surgery. According to the inclusion criteria, they were divided into experimental (14) and control (12) groups. Data were analyzed using independent t-test and paired t-test at the significance level of P≥0.05 and SPSS software version 21. The results showed that eight weeks of aerobic-resistance training increased the expression of PPARɣ gene in the combined training group compared to the control group (P = 0.001). Moreover, the results of the correlation test showed that the increase in PPAR gene expression in the combined training group had a significant increase in the post-test compared to the pre-test (P = 0.001), not significant in the control group (p = 0.081). The data of the present study showed that aerobic- resistance training with increasing PPARɣ gene expression could be effective in fat metabolism and related processes in patients with coronary artery bypass grafting.
    Keywords: Aerobic, Resistance Exercises, PPARɣ, CABG
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال