به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

asghar mohajeri

  • اکبر اسلامی، اصغر مهاجری*، محبوبه بابائی

    پژوهش حاضر برای پاسخ به پرسش های؛ چیستی، چرایی میزان تمایل/ گرایش دانشجویان به مشارکت سیاسی در پارادایم اثباتی و در حوزه بینشی جامعه شناسی سیاسی، با رویکرد کمی و به روشی پیمایشی در جامعه آماری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی با حجم نمونه 380 نفر/ دانشجو، به سامان رسیده است. شیوه نمونه ‎گیری تصادفی نسبتی (زنان و مردان)، سهمیه ای (دانشکده ها) و خوشه ای (دانشکده ها و گروه های آموزشی) بوده که با ابزار پرسش نامه پژوهش گرساخته در قالب 50 گویه و به شیوه خود تکمیلی، داده های لازم گردآوری شده است. پایایی و روایی ابزار گردآوری داده ‎ها، به شیوه خبره گی و با آزمون آلفاکرنباخ (88 درصد) انجام و محاسبه شده است. یافته های پژوهشی نشان می دهد که؛ میانگین سنی دانشجویان 24 سالاست که 52 درصدشان مرد، 91 درصد آنان مجرد، 89 درصدشان در مقاطع کاردانی و کارشناسی و 37 درصد آن ها در رشته های علوم انسانی تحصیل می کنند. میانگین میزان تمایل به مشارکت سیاسی دانشجویان 6/1، میزان اعتماد شان (اعتمادسیاسی و اعتمادبه نفس سیاسی) 4/1، سطح جامعه پذیری شان 8/1 و احساس امنیت شان 2 از 5 می باشد. باتوجه به نتایج آزمون آماری (همبستگی، T و F، تحلیل رگرسیونی و تحلیل ضرایب مسیر) میان متغیرهای تبیین کننده (سطوح جامعه پذیری سیاسی، احساس امنیت و اعتماد) با متغیر تبیین شونده، رابطه معناداری وجود دارد و متغیرهای مستقل، به صور مستقیم/ غیرمستقیم حدد 82 درصد واریانس میزان مشارکت سیاسی دانشجویان را پیش بنی می کنند، ازاین روی می بایست سیاست های راهبردی براساس این یافته ها تدوین و کاربستی نمود.

    کلید واژگان: مشارکت سیاسی, جامعه پذیری سیاسی, احساس اثربخشی سیاسی, اعتماد سیاسی, احساس امنیت اجتماعی, دانشجویان
    Akbar Eslmi, Asghar Mohajeri *, Mahbobeh Babaei

    The present research to answer the questions; why and how the rate of increase / tendency of students political participation in the affirmative paradigm and in the field of insight of political sociology, with a quantitative approach and a survey method in the statistical population of Islamic Azad University students with a sample size of 380 people / students, has been done and organized. The sampling method was proportional sampling (women and men), quotas (universities) and clusters (universities and educational groups), which data was collected with researcher's questionnaire tool in the form of 50 items and self- completed questionnaires. The reliability and validity of the collection tool and data have been done and calculated in an expert manner and with the Alpha Cronbach test (88%). Research findings show that; the average age of the students is 24 years, 52% of them are male, 91% of them are single,89% of them are studying in associate and bachelor degrees and 37% of them are studying in humanities. The average level of desire for political participation of students is 1/6, their level of confidence (political confidence and self- confidence) is 1/4 their level of sociability is 1/8 and their sense of security is 2 out of 5.According to the results of the statistical test (correlation, T and F, regression analysis and analysis of path coefficients), there is a significant relationship between the explanatory variables(levels of political socialization, sense of security and trust) with the explained variable, and the independent variable, and the independent variables directly/ indirectly determine 82 the percentage of variance the level of political participation of students. therefore in order to pass theoretical propositions and political findings regarding to the students political participation to public policy-making in the mentioned field, strategic policies that is based on the findings of this present article should be compiled and applied.

    Keywords: Political Participation, Political Socialization, Sense Of Political Effectiveness, Political Trust, Sense Of Social Security
  • اصغر مهاجری*، فاطمه ملک محمدی، مهرداد نوابخش

    کیفیت زندگی شهری، سازه و‏ پیچیده، چندبعدی، محکم و تا حدود زیادی پایدار است که بر پایه‎های استوار توسعه پایدار و در شهری با توسعه متوازن بنا می‏شود. براساس ناسازگاری، تعارض و تنتاقض میان وضع مطلوب کیفیت زندگی شهری با وضع موجود آن در جامعه آماری پژوهش حاضر، بررسی جامعه‏شناختی با روی‏کرد تطبیقی، تلفیق‏گرا و بین رشته‎ا‏ی در برخی از مناطق شهر تهران به سامان آمد که بخشی از یافته‏های آن در مقاله حاضر تدوین و گزارش می‏شود. پژوهش مزبور با بهره‏مندی از روش‎های آمیخته و با حمایت نظام نظری تلفیقی در قلمرو و دامنه شهری مناطق 10 و 17 شهرداری تهران، انجام یافت و در بخش کمی و پیمایش پژوهش با شیوه نمونه‏گیری G.power 400 واحد نمونه/ خانوار شهری انتخاب و با ابزار گردآوری پرسش‎نامه که براساس فرض‎های پژوهشی برآمده از دل قوانین نظری ساخته شده که میزان روایی آن حدود 94 درصد آزمون آلفا کرنباخ برآورد گشته، سنجش شدند که نتیجه برخی از آن‎ها در بخش تبیینی نوشتار حاضر، گزارش شده است. یافته‏های تطبیقی و توصیفی حاصل از اجرای کیفی پژوهش نشان می‏دهد که محله‎های دو منطقه مورد پژوهش دارای ویژه‏گی‏های خاص، مشابهت‏ها و به‏ویژه تفاوت و واریانس‏های قابل توجه در دسترسی‏ها به عدالت شهری هستند. فرهنگ فقر شهری، فقرفضا شهری، آسیب‎های شهری گسترده در این مناطق محسوس و در عین حال متفاوت و متمایز است که در فرضیه آزمایی پژوهش، سهم قابل‏توجه و تعین‏کننده‏ای هر کدام در تبیین میزان کیفیت زندگی شهری محله‏های این مناطق آزمون شدند. در آزمون مدل نظری پژوهش می‏توان تحلیل کرد که برساخت سازه کیفیت زندگی شهری محله‏های مناطق 10 و 17 شهری شهرداری تهران از بستر علی فرهنگ فقر شهری با ضریب تاثیر 46 درصدی و زمینه‏ای فقر فضای شهری با ضریب تاثیر 26 درصدی که زایش و بازتولید آسیب‏های جدیدی به نام آسیب‏های شهری (با ضریب تاثیر 14 درصدی) را موجب و از این مسیر کیفیت زندگی شهری را در کل حدود 85 درصد تعیین می‏کند، حاصل می‏گردد. به‏عبارت دیگر عامل پیامدی سازه چندبعدی، پیچیده و پایدار ساختمان کیفیت زندگی شهری، ترجمان و بازنمایی زنجیره‏ی از عامل‏های ناشی از توسعه ناپایدار کشور و توسعه نامتوازن شهر تهران است که در قالب یک مدل علی به آزمون کشیده شده است.

    کلید واژگان: توسعه پایدار, کیفیت زندگی شهری, فرهنگ فقر شهری, آسیب‏های شهری, شهر تهران.
    Asghar Mohajeri *, Fatemeh Malekmohammadi, Mehrdad Navabakhsh

    The quality of urban life is a complex, dimensional, solid and largely stable structure and building that is built on the solid foundations of sustainable development and in a city with balanced development.Based on the inconsistency, conflict and conflict between the desirable state of the quality of urban life and its current state in the statistical population of the present study, a sociological survey in some areas of Tehran and urban scope of districts 10 and 17 of Tehran municipality, and in the quantitative and survey part of the research, 400 sample units/urban households were sampled using the G.power sampling method, which was made based on the research assumptions arising from the theoretical laws, the validity of which was estimated to be about 94% of Cronbach's alpha test, and the results of some similarities, and especially significant differences and variances in access to urban justice.The culture of urban poverty, poverty of urban space, widespread urban damages in these areas are noticeable and at the same time different and distinct, which in the test hypothesis of the research, a significant and determining contribution of each in explaining the quality of urban life in the neighborhoods of these areas was be tested.In the test of the theoretical model of the research, it can be analyzed that the construction of the structure of urban quality of life in the 10th and 17th urban areas of Tehran Municipality from Bastar Ali has a culture of urban poverty with an impact factor of 46% and a weak background of the urban space with an impact factor of 26% that the birth and impact has it. The damages caused by urban damages called urban damages (with an impact factor of 14%) cause this path of urban life to determine about 85% in total.

    Keywords: Sustainable Development, Quality Of Urban Life, Culture Of Urban Poverty, Urban Damages, Tehran City
  • فاطمه ملک محمدی، اصغر مهاجری*، مهرداد نوابخش
    در زیست شهرامروزین ، دسترسی برابر به فرصت های زندگی، معیاری روشن از عدالت شهری است که در کیفیت زندگی شهری نمود می یابد. با سنجش تحقق میزان حق به/ از شهر که در کیفیت زندگی شهری جاری است، می توان عدالت شهری را بررسی نمود. ازطرف دیگر، کیفیت زندگی شهری، سازه ی پیچیده، چندبعدی است که بر پایه‎های استوار حکم‎رانی خوب و مدیریت شهری کارآمد و مشارکت محور در شهری با توسعه متوازن بنا می شود. پژوهشی که بخشی از یافته های آن در مقاله حاضر تدوین و گزارش می شود، با بهره مندی از روش‎های آمیخته و با حمایت نظام نظری تلفیقی در قلمرو شهری مناطق 10 و 17 شهرداری تهران با شیوه نمونه گیری G. power بر روی 400واحد نمونه/ خانوارشهری و با ابزار گردآوری پرسش‎نامه پژوهشگرساخته که میزان روایی آن با آزمون آلفا کرنباخ حدود 94 درصد است، انجام یافته است. فرهنگ فقرشهری، فقرفضای شهری، آسیب‎های شهری در این مناطق محسوس و در عین حال متفاوت و متمایز است. عامل پی آمدی کیفیت زندگی شهری، ترجمان زنجیره ی از عامل های محصول مدیریت کارآمد و مشارکت محور و توسعه نامتوازن شهر تهران است. ازاین روی، آزمون مدل تجربی پژوهش نشان می دهد، برساخت سازه کیفیت زندگی شهری محله های مناطق مزبور از عامل های؛ زمینه‎ای مدیریت شهری مشارکتی 46، مداخله ی فرهنگ فقرشهری 26 و میانجی فقرفضای شهری 14 درصد تاثیر پذیرفته است. درکل عامل های مزبوربه صور مستقیم/ غیرمستقیم کیفیت زندگی شهری را 85 درصد تبیین می کنند
    کلید واژگان: مدیریت شهری مشارکتی, کیفیت زندگی شهری, فرهنگ فقر شهری, آسیب های شهری, عدالت شهری
    Fatemeh Malekmohammadi, Asghar Mohajeri *, Mehrdad Navabakhsh
    In todays city life, equal access to life opportunities, is a clear measure of urban justice, which is reflected in the quality of urban life . in a city with balanced development. A research , some of the findings of which are compiled and reported in this article , with the benefit of mixed methods and with the support of a unified theoretical system in the urban teritory of districts 10 and 17 of Tehran Municipality with the G. power sampling method on 400 sample units / urban households and it has been done with the researcher made questinnaire collection tool, the reliability of which is about 94% with cronbachs alpha test. The culture of urban poverty , poverty of urban space and urban damage in these areas are noticeable and at the same time different and district . The resulting factor of the quality of urban life is the translation of the chain of factors of efficient and participation - oriented management and unbalanced development of the city of Tehran. Therefore, the test of the empirical model of the researcher shows that the construction of the quality of urban life in the neighborhoods of the mentioned areas is made up of the factors; 46% of participatory urban management , 26 % of urban poverty culture intervention and 14% of urban spatial poverty mediation have been affected . ln general , these factors directly/ indirectly explain the quality of urban life by 85%.
    Keywords: Participatory Urban Management, Quality Of Urban Life, Culture Of Urban Poverty, Urban Damages, Urban Justice
  • متین طالقانی، زهرا حضرتی صومعه*، اصغر مهاجری
    مقدمه

    هدف این پژوهش شناخت و تحلیل گفتمان غالب بر ورزش قهرمانی بانوان کشور و شناسایی عوامل بازدارنده و تقویت کننده موثر بر ورزش قهرمانی بانوان، می باشد.

    روش پژوهش: 

    روش پژوهش بر اساس ماهیت داده ها کیفی و از نوع روش تحلیل گفتمان است. مشارکت-کنندگان در این پژوهش شامل 42 نفر از بانوان قهرمانی است که در دهه 90 (هجری شمسی) در فهرست بانوان اعزامی به مسابقات جهانی المپیک و پارالمپیک 2012 و 2016 قرار داشتند.

    یافته ها

    یافته ها حاکی از تاثیر عوامل مختلفی بر توسعه ورزش قهرمانی بانوان، می باشد. این عوامل در قالب 2 مقوله اصلی بازدارنده و تقویت کننده دسته بندی شدند. عوامل بازدارنده شامل: عدم حمایت مالی دولت، عدم حمایت مسئولین، تبعیض جنسیتی، عدم امکانات باشگاهی، محدودیت های زیرساختی، فرهنگ مردسالاری، عدم دریافت پاداش؛ و عوامل تقویت کننده شامل: اعتماد به نفس، حمایت خانواده، پشتکار، انگیزه بالا، حمایت مربی، روحیه کار تیمی، اخلاق حرفه ای، توجه به ارزش های دینی و فرهنگ ورزش بانوان می باشند.

    نتیجه گیری

    در این مقاله پس از شناسایی و طبقه بندی عوامل بازدارنده و تقویت کننده ورزش قهرمانی بانوان بر اساس تحلیل گفتمان، راهکارهایی برای توسعه و بهبود همه جانبه ورزش قهرمانی بانوان برای حضور موفق در مسابقات المپیکی و پارالمپیکی ارائه شده است. قهرمانی بانوان برای حضور موفق در مسابقات المپیکی و پارالمپیکی ارائه شده است.

    کلید واژگان: المپیک, بانوان, تحلیل گفتمان, گفتمان غالب, ورزش قهرمانی
    Matin Taleghani, Zahra Hazrati Somee *, Asghar Mohajeri
    Introduction

    The present study was conducted to identify and analyze the dominant discourse on women's championship sports in the country and to identify effective deterrents and reinforcing factors on women's championship sports.

    Methods

    The research method based on the nature of the data and analysis method based on discourse analysis is qualitative and based on the purpose is applied research. The statistical population of this study includes 42 women champions who were included in the list of people sent to the 2012 and 2016 World Olympic and Paralympic Games. Also, theoretical sampling was used, which according to Holloway and Amy, 4 to 40 people are sufficient for qualitative studies.

    Results

    Findings of discourse analysis show various factors affecting the development of women's championship sports. These factors are classified into two main categories; deterrents and reinforcing factors. Deterrents include: lack of material and moral support of government officials, gender discrimination, lack of club facilities, infrastructure restrictions, patriarchal culture, lack of rewards; and reinforcing factors include: self-confidence, family support, perseverance, high motivation, coach support, teamwork, professional ethics, attention to religious values and women's sports culture.

    Conclusion

    In this article, Deterrents and Reinforcing factors of women's championship sports identified base on discourse analysis and classified, Solutions for the comprehensive development and improvement of women's championship sports for successful participation in the Olympic and Paralympic competitions have been presented.

    Keywords: Championship Sports, Discourse Analysis, Dominant Discourse, Olympics, Women
  • اصغر مهاجری*، فاطمه ملک محمدی، مهرداد نوابخش

    از زمانی که مهاجر فقیر روستایی در چرخه و فرآیند معیوب توسعه نیافتگی، از «چاله روستا برمی خیزد و به چاهی در شهر می افتد»، فقر مضاعف جوانه می‎زند و انواع کارکردهای منفی خواسته و ناخواسته آن پدیدار و آشکار می‏شود. براساس ناسازگاری، تعارض و تناقض میان وضع مطلوب کیفیت زندگی شهری با وضع موجود آن در جامعه آماری پژوهش حاضر، بررسی جامعه شناختی با رویکرد تطبیقی، تلفیق گرا و بین رشته‎ای در برخی از مناطق شهر تهران به سامان آمد که بخشی از یافته های آن در پژوهش حاضر تدوین و گزارش می شود. پژوهش مزبور با بهره مندی از روش‎های آمیخته و با حمایت نظام نظری تلفیقی در قلم رو و دامنه شهری مناطق 10 و 17 شهرداری تهران، انجام یافت و در بخش کمی و پیمایش پژوهش با شیوه نمونه گیری G.power 400 واحد نمونه/ خانوار شهری انتخاب و با ابزار گردآوری پرسش‎نامه با میزان روایی حدود 94% آزمون آلفا کرنباخ، سنجش شدند که نتیجه برخی از آن‎ها در بخش تبیینی نوشتار حاضر، گزارش شده است. فرهنگ فقر شهری، فقرفضای شهری، آسیب‎های شهری در این مناطق محسوس و در عین حال متفاوت و متمایز است که در فرضیه آزمایی پژوهش، سهم قابل توجه و تعیین کننده ای هرکدام در تبیین میزان کیفیت زندگی شهری محله های این مناطق آزمون شدند. نتایج آزمون مدل نظری پژوهش بیان گر این است که؛ برساخت سازه کیفیت زندگی شهری محله های مناطق 10 و 17 شهری شهرداری تهران از عامل زمینه‏ای فرهنگ فقر شهری با ضریب تاثیر 46%، از عامل زمینه ای فقر فضای شهری با ضریب تاثیر 26 و از عامل آسیب های شهری (باضریب تاثیر 14%) و در کل حدود 85% متاثر است؛ به عبارت دیگر، عامل پیامدی سازه چندبعدی، پیچیده و پایدار ساختمان کیفیت زندگی شهری، ترجمان و بازنمایی زنجیره از عامل های ناشی از فرآیند فقر مضاعف و توسعه نامتوازن شهر تهران است که  در قالب یک مدل علی به آزمون کشیده شده است.

    کلید واژگان: توسعه پایدار, کیفیت زندگی شهری, فرهنگ فقر شهری, آسیب های شهری, فقرمضاعف
    Asghar Mohajeri *, Fatemeh Malek Mohmmadi, Mehrdad Navabkhsh

    From the time when the rural poor migrant rises from “the hole in the village and falls into the well in the city” in the vicious cycle and process of underdevelopment, double poverty sprouts and all kinds of its negative and unwanted functions. It appears and is revealed. With this description, Based on the inconsistency, conflict and conflict between the desirable state of the quality of urban life and its current state in the statistical population of the present study, a sociological survey with a comparative, integrative and interdisciplinary approach was conducted in some areas of Tehran, which is part of the findings. It is compiled and reported in this article. The mentioned research was carried out with the benefit of mixed methods and with the support of a unified theoretical system in the territory and urban scope of districts 10 and 17 of Tehran Municipality, and in the quantitative and survey part of the research, 400 sample units/urban households were sampled using the G.power sampling method. They were selected and measured with the tool of collecting questionnaires with a validity of about 94% of Cronbach’s alpha test, and the results of some of them are reported in the explanatory section of this article. The culture of urban poverty, poverty of urban space, and urban damage in these areas are noticeable and at the same time different and distinct, and in the research hypothesis, a significant and decisive contribution of each of them was tested in explaining the quality of urban life in the neighborhoods of these areas. In the test of the theoretical model of the research, it can be analyzed that the construction of the structure of the quality of urban life in the neighborhoods of the 10th and 17th urban areas of Tehran Municipality is based on the context of the culture of urban poverty with an impact factor of 46% and the context of urban poverty with an impact factor of 26%. The percentage that causes the birth and reproduction of new damages called urban damages (with an impact factor of 14%) and this way determines the quality of urban life in a total of about 85%. In other words, the consequence factor of the multidimensional, complex and stable structure of the quality of urban life is the interpretation and representation of the chain of factors caused by the process of double poverty and unbalanced development of the city of Tehran, which has been tested in the form of a causal model.

    Keywords: Sustainable Development, quality of urban life, culture of urban poverty, urban damages, double poverty
  • اصغر مهاجری*، فهیمه کشمیری

    توجه بین رشته ای به مساله چند بعدی خیابان به عنوان یک مفهوم فرهنگی و اجتماعی، نشان دهنده پیوند میان مطالعات شهری با حوزه های جامعه شناسی و مدیریت فرهنگی است. در مقاله حاضر به نقش خیابان به عنوان عنصری معنادار در فضای شهری پرداخته شده و هدف آن بازخوانی فرهنگی-اجتماعی این فضا در راستای کشف زوایای پنهان خیابان و کارکردهایش در ایجاد مکث شهری و ورود سرمایه های فرهنگی به شهر است. روش پژوهش کیفی بوده و از سه شیوه رویکرد نظریه مبنایی برای تدوین نظریه، مطالعه میدانی و مصاحبه گروه متمرکز با هدف کشف استفاده شده است. مشاهده مستقیم و غیرمستقیم، گفت و گو و مصاحبه با کارشناسان متخصص در قالب فوکوس گروپ و مصاحبه نیمه ساختاریافته با کنشگران عامل/ذی نفعان بهره بردار، از جمله ابزارهای گردآوری داده ها است. یافته ها نشان می دهند صحنه خیابان با ورود سرمایه های فرهنگی و اجتماعی قابل تبدیل، به فضایی برای مکث شهری، تماشا و دعوت از کنشگران مطالبه گر برای سهیم شدن در اداره شهر برای کاهش و تعدیل آسیب های اجتماعی است.

    کلید واژگان: خیابان, مکث شهری, سرمایه فرهنگی, معنا
    Asghar Mohajeri *, Fahimeh Keshmiri

    Interdisciplinary attention to the multidimensional problem of the street as a cultural and social concept shows the connection between urban studies and the fields of sociology and cultural management. In this article, the role of the street as a meaningful element in the urban space is discussed and its purpose is to read the cultural and social space of this space in order to discover the hidden corners of the street and its functions in order to create an urban pause and the desire of the citizens to meet this member. The city is dynamic. The research method is qualitative and three methods have been used, including the grounded theory approach to formulate the theory, field study and focus group interview with the aim of discovery. Direct and indirect observation, conversations and interviews with experts in the form of focus groups and semi-structured interviews with the actors/stakeholders are among the data collection tools. The findings show that the street scene can be transformed into a space to pause, watch and invite demanding activists to participate in the city administration in order to reduce and moderate social damages with the arrival of cultural and social capital.

    Keywords: Street, Urban Pause, Cultural capital, Meaning
  • متین طالقانی، زهرا حضرتی صومعه*، اصغر مهاجری

    هدف :

    پژوهش حاضر در راستای شناخت و تحلیل گفتمان غالب بر ورزش قهرمانی بانوان کشور و تعیین اینکه چه کسانی و چه پدیده هایی بر این گفتمان بیشترین تاثیر را دارند، انجام گرفته است.

    روش شناسی:

     روش پژوهش بر اساس ماهیت داده ها کیفی و از نوع روش تحلیل گفتمان بوده و بر اساس هدف از نوع تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل 42 نفر از بانوان قهرمانی است که در لیست افراد اعزامی به مسابقات جهانی المپیک و پارالمپیک 2012 و 2016 قرار داشته اند. در این پژوهش از نمونه گیری نظری استفاده شده که طبق دیدگاه هالووی و ایمی، تعداد 4 تا 40 نفر برای مطالعات کیفی کفایت می کند.

    یافته ها

    عواملی که بر توسعه ورزش قهرمانی بانوان تاثیرگذار هستند در قالب 2 مقوله اصلی بازدارنده و تقویت کننده دسته بندی می شوند. عوامل بازدارنده شامل: عدم حمایت مادی و معنوی مسیولان دولتی، تبعیض جنسیتی، عدم امکانات باشگاهی، محدودیت های زیرساختی، فرهنگ مردسالارانه، عدم دریافت پاداش و عوامل تقویت کننده شامل: اعتماد به نفس، حمایت خانواده، پشتکار، انگیزه بالا، حمایت مربی، رویه کار تیمی، اخلاق حرفه ای، توجه به ارزش های دینی و فرهنگ ورزش بانوان می باشند.

    نتیجه گیری

    برای توسعه ورزش قهرمانی بانوان کشور باید بر مقوله های استخراجی از این پژوهش متمرکز شد تا از آنها به عنوان سازوکارهایی جهت توسعه ورزش قهرمانی بانوان بهره گرفت.

    کلید واژگان: تحلیل گفتمان, گفتمان غالب, ورزش قهرمانی, بانوان ورزشکار
    Matin Taleghani, Zahra Hazrati Someeh *, Asghar Mohajeri
    Objective

    The present study was conducted to identify and analyze the dominant discourse on women's championship sports in the country and to determine who and what phenomena have the greatest impact on this discourse.

    Methodology

    The research method based on the nature of the data is qualitative and the analysis method is based on discourse analysis and based on the purpose is applied research. The statistical population of this study includes 42 women champions who were included in the list of people sent to the 2012 and 2016 World Olympic and Paralympic Games . theoretical sampling was used, 4 to 40 people are sufficient for qualitative studies.

    Results

    Deterrents and Reinforcing factors. Deterrents include: lack of material and moral support of government officials, gender discrimination, lack of club facilities, infrastructure restrictions, patriarchal culture, lack of rewards; and reinforcing factors include: self-confidence, family support, perseverance, high motivation, coach support, teamwork, professional ethics, attention to religious values and women's sports culture.

    Conclusion

    it can be concluded that in order to develop women's championship sports in the country, we should focus on the categories extracted from this research to use them as mechanisms for the development of women's championship sports.

    Keywords: Discourse analysis, dominant discourse, championship sports, women athletes
  • محمد ساعی فر، اصغر مهاجری*، امیرمسعود امیرمظاهری، علی اصغر محکی
    ظرفیت جامعه پذیری جناح های سیاسی شامل بررسی دو مفهوم اصلی جامعه پذیری سیاسی و جناح های سیاسی مستقر در ایران است. از این رو آنچه به عنوان رویکرد نظری به کار گرفته شده تلفیقی از رویکرد های جامعه پذیری سیاسی و احزاب است که به شکل چارچوب برگرفته شده از دیدگاه های دووس می باشد.روش شناسی پژوهش ناظر به تکنیک های اسنادی برای بررسی اسناد و شیوه فوکوس گروپ متخصصان برای مطالعات اکتشافی می باشد.فوکوس گروپ شامل بهره گیری از 8 کارشناس خبره که طریق مصاحبه ی گروهی با بررسی، شناسایی تخصصی، داده های مورد نیاز از طریق روش کیفی پرداختند و ماحصل نتایج با توجه به پرسش اصلی که طیف بندی جناح های سیاسی و گونه شناسی آنها و همچنین میزان اثر بخشی در جامعه پذیری سیاسی بود نشان داد که اصحاب رسانه در سه جناح اصولگرا و اعتدال و اصلاح طلب در یک برآیند شیوه ها و ابزار های یکسانی در انتقال جامعه پذیری سیاسی مورد وفاق خویش دارند اما محتوای این جامعه پذیری با توجه به رسالت های جناحی و راهبرد های سیاسی و رخداد های متصل به آن مدام در تغییر و تحول است.
    کلید واژگان: جامعه پذیری سیاسی, احزاب, کارگزاران رسانه, فوکوس گروپ, تهران
    Mohammad Saeifar, Asghar Mohajeri *, Amirmasoud Amirmazaheri, Ali Asghar Mahaki
    The socialization capacity of political factions includes examining the two main concepts of political socialization and political factions based in Iran. Hence, what is used as a theoretical approach is a combination of approaches to political socialization and parties, which is in the form of a framework taken from the views of Doos. Research methodology refers to documentary techniques for examining documents and focus group methods. Specialists for exploratory studies. The focus group includes the use of 8 experts who, through group interviews, reviewed, specialized identification, required data through a qualitative method, and the results according to the main question, which is the spectrum of political factions. And their typology as well as the degree of effectiveness in political socialization showed that the media in the three factions of fundamentalists and moderates and reformers in a result of the same methods and tools in conveying political socialization agree but the content of this society Acceptability is constantly changing according to factional missions and political strategies and related events.
    Keywords: Political Socialization, parties, Media brokers, focus group, Tehran
  • سیما ناظری، اصغر مهاجری*، حمید انصاری
    با رویکرد بین رشته ی، سهم عامل راهبردی "راهبری گروه های مرجع را در برساخت کیفیت زندگی در قلمرو پژوهشی مناطق 10 و 17 شهرداری شهر تهران در سال 1399 "، سنجش کردیم. با بهره مندی از رویکرد نظری تلفیقی و روش ترکیبی هم زمان؛ با روش کمی، 315 خانوار را به شیوه های نمونه گیری خوشه فضایی و G power از جامعه ی آمار ی پژوهش، انتخاب، پیمایش و با روش های کیفی (مصاحبه، مشاهده و فوکوس گروپ) بررسی های پویشی را انجام دادیم تا واریانس کیفیت زندگی ساکنان مناطق مزبور را توصیف و نقش گروه های مرجع را در برساخت آن تبیین نماییم. یافته ها نشان می دهد، اولویت ساکنان محله ی هاشمی (منطقه 10) در انتخاب گروه های مرجع، اجتماعی و مذهبی و محله یافت آباد (منطقه 17) اقتصادی و مدنی است. میانگین کیفیت زندگی این دو محله به دلیل تفاوت گروه های مرجع شان، تفاوت معنی داری دارند. از طرفی ساکنان محله های پژوهشی که براساس متغیرهای زمینه ی، زیستی و ارتباطی شان، گروه مرجع خویش را انتخاب کردند، ابعاد ذهنی و عینی کیفیت زندگی شان را براساس معیارها و قضاوت های گروه های مرجع شان در سطح کنشی تعریف و برساخت می کنند. از طرف دیگر گروه های مرجع به عنوان یک خرده نظام در تعامل با نظام مدیریت شهری در برنامه ریزی های رفاهی در سطح ساختاری در برساخت کیفیت زندگی محله ها تاثیر می گذارند.
    کلید واژگان: آسیب های اجتماعی, برساخت, برنامه ریزی رفاه اجتماعی, فضای شهری, کیفیت زندگی, گروه مرجع
    Sima Nazeri, Asghar Mohajeri *, Hamid Ansari
    the interdisciplinary approach, we assessed the role of the strategic factor in "leading reference groups in construction quality of life in the research area of districts 10 and 17 of tehran Municipality in 2020. using the Integrative theoretical approach and a simultaneous mixed method with the quantitative method 315 households with spatial cluster sampling method and then by G power sampling, selected and surveyed the statistical population research implementation qualitative methods interview, observation and focus group do dynamics research to describe and explain that how does the variance of the quality of life of the residents these neighborhoods and what is the role of reference groups in its construction.the research findings show that the priority of the residents of Hashemi neighborhood (region 10) choosing the reference groups, social and religious groups and Yaftabad neighborhood (region 17) economic and civil. average quality life these two neighborhoods is significantly different due to the difference between their reference groups. the residents research neighborhoods who chose reference group based contextual, biological communication variables, define and construct the mental and objective dimensions of their quality of life based patterns, criteria and judgments of their reference groups at the action level. The title of a sub-system in interaction with the urban management system in welfare planning at the structural level affect the quality of life of neighborhoods.
    Keywords: Social damage, Construction, social welfare planning, Urban Space, Quality of life, Reference Groups
  • فرزاد درویشی*، رضاعلی محسنی، اصغر مهاجری
    زمینه و هدف

     احساس امنیت پیش‍نیاز هرگونه توسعه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است و با سطح پیشرفت جامعه در ارتباط است این مقاله به بررسی رابطه توسعه اجتماعی و احساس امنیت در بین شهروندان شهر تهران می‍پردازد.

    روش

    پژوهش کنونی از نوع کمی است. داده ها از طریق پیمایش به دست آمد. برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسش نامه محقق‍ساخته استفاده و همچنین از شیوه نمونه‍ گیری خوشه ای چند مرحله ای متناسب با حجم نمونه بهره گیری شد. جامعه آماری شامل همه شهروندان بالای 18 سال شهر تهران است که نمونه آماری آن براساس فرمول کوکران به تعداد 605 نفر به دست آمد. داده های حاصل از توزیع و گردآوری پرسش نامه ها با استفاده از نرم افزار «اس.پی.اس.اس» و بهره گیری از آماره های توصیفی و استنباطی، تحلیل شدند.

    یافته ها

    یافته های پژوهش نشان می دهد که رابطه بین متغیرهای مستقل توسعه اجتماعی با ضرایب همبستگی 316/0، رفاه اجتماعی 354/، کیفیت زندگی 574/0 و سرمایه اجتماعی 638/0 با متغیر وابسته یعنی احساس امنیت اجتماعی معنادار است، از سطح میانگین بالاتر بوده و رابطه بین ابعاد مختلف و احساس امنیت اجتماعی تایید شد.

    نتیجه گیری

    نتایج آزمون پژوهش نشان می دهد که با تجربه سطح بهتری از توسعه اجتماعی، کیفیت زندگی، سرمایه اجتماعی و همچنین رفاه اجتماعی، میزان احساس امنیت اجتماعی در سطح جامعه نیز افزایش می یابد. درنتیجه بایستی به ابعاد توسعه اجتماعی در برنامه های مرتبط با احساس امنیت اجتماعی، توجه ویژه شود.

    کلید واژگان: توسعه اجتماعی, رفاه اجتماعی, کیفیت زندگی, سرمایه اجتماعی, احساس امنیت اجتماعی
    Farzad Darvishi*, Rezaali Mohajeri, Asghar Mohajeri
    Background and Purpose

    One of the important characteristics of social security in any society is the existence of an acceptable amount of important for all citizens in the light of which they can engage in their daily activities this article examines the relationship between the social development and the sense of social security the metropolis of Tehran.

    Method

    The present study is of a quantitative type. Data were obtained through survey and a researcher-made questionnaire was used to collect information. The statistical population of the study includes all citizens over the age of 18 are in of the metropolis of Tehran. The statistical sample was obtained based on Cochran's formula (605). Sampling was performed by stratified proportional method. Data obtained from the distribution and collection of question naires were entered in SPSS software and have been analyzed using descriptive and inferential statistics.

    Findings

    The Research Findings show that between the independent variables of social development with correlation of(0.316) social welfare (0.354) quality of life )0.574( and social capital 0.638 with dependent variable, the feeling of social security with the level of (0.00) is significant. It was higher than the average level and the relationship between different dimensions and the feeling of social security was confirmed.

    Conclusion

    the results of the research test show that with experience of a betterlevelof social development, quality of life, social capital and social security in programs related to social security, special attention is paid.

    Keywords: Social Development, Sense of Social Security, social welfare, social capital, Quality of Life
  • فرزاد درویشی*، رضاعلی محسنی، اصغر مهاجری

    از جمله شاخصه‌های مهم امنیت اجتماعی در هر جامعه‌ای وجود میزان قابل قبولی از کیفیت زندگی شهری برای کلیه شهروندان است که در پرتو آن بتوانند به فعالیت های روزمره شان بپردازند. این مقاله به بررسی ‌تاثیر کیفیت زندگی بر احساس امنیت در کلان شهر تهران پرداخته است. پژوهش حاضر از نوع کمی است. داده‌ها از طریق پیمایش به دست آمد. برای گرداوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. نمونه گیری به روش طبقه ای متناسب با حجم نمونه اجرا شد. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان بالای 18 سال کلان‌‌‌شهر تهران است که نمونه آماری آن بر اساس فورمول کوکران به تعداد (605)نفر بدست آمد.داده های حاصل از توزیع و گردآوری پرسشنامه‌ها در نرم افزار«spss» وارد شد و با استفاده از آماره‌های توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته‌اند. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد از شش شاخص کیفیت زندگی سه شاخص مشارکت اجتماعی با میزان بتای (363/0) ، احساس برابری جنسیتی با میزان یتای برابر با (353/0) و همچنین سلامت جسمانی با میزان بتای برابر با (138/0) بیشترین تاثیر را بر متغیر وابسته یعنی احساس امنیت اجتماعی در کلان‌شهر تهران داشته‌اند.

    کلید واژگان: کیفیت زتدگی, احساس امنیت اجتماعی, کلانشهر تهران
    Farzad Darvishi *, rezaali mohseni, asghar mohajeri

    One of the important characteristics of social security in any society is the existence of an acceptable level of quality of urban life for all citizens in that light of which they can engage in their daily activities. The present study is of a quantitative type. Data were obtained through survey and a researcher-made questionnaire was used to collect information. The statistical population of the study includes all citizens over the age of 18 are in of the metropolis of Tehran. The statistical sample was obtained based on Cochran's formula (605). Sampling was performed by stratified proportional method. Data obtained from the distribution and collection of questionnaires were entered in SPSS software and have been analyzed using descriptive and inferential statistics. Findings show that out of six indicators of social participation with a beta rate (0.363), a sense of gender equality. with a beta rate of (0.353) and physical health with a beta rate (0.138) they have the greatest impact on the dependent variable ,the feeling of social security in the metropolis of Tehran

    Keywords: quality of life, sense of social security, metropolis of Tehran
  • محمد ساعی فر، اصغر مهاجری*، امیرمسعود مظاهری، علی اصغر محکی

    هدف پژوهش حاضر بررسی تعارض در ارزش های بنیادی و شیوه های جامعه پذیری سیاسی کارگزاران رسانه های جمعی ایران در سال 1398 است. روش پژوهش تلفیقی از تکنیک های کمی و کیفی بوده وهمه فرضیه های پژوهش تایید شد، مبنی بر اینکه، توانش کارگزاران اصول گرا، کارگزاران میانه رو و اصلاح طلببر جامعه پذیری سیاسی تاثیر معنی داری دارد، مورد تایید قرار گرفت. در مورد ارتباط ایستارهای ارزشی کارگزاران رسانه بر جامعه پذیری سیاسی نیز اینکه ایستارهای ارزشی اصول گرایان، میانه روها و اصلاح طلبان بر جامعه پذیری سیاسی تاثیر معنی داری دارد، مورد تایید قرار گرفت. در مورد ظرفیت کارگزاران رسانه بر جامعه پذیری سیاسیاین نکته تایید شد که ظرفیت رسانه های اصول گرایان، میانه روها و اصلاح طلبان بر جامعه پذیری سیاسیتاثیر معنی داری دارد.

    کلید واژگان: جامعه پذیری سیاسی, رسانه, ظرفیت های سیاسی, ایستارهای ارزشی, کارگزاران رسانه های جمعی, تعارض ارزشی
    Mohammad Saeifar, Asghar Mohajeri *, Amirmasood Mazaheri, Aliasghar Mahaki

    The purpose of the present study is to survey contradictions in the fundamental values and political socialization methods of Iran's mass media officials in 2019.  The method of study is a mixture of qualitative and quantitative techniques and all the research hypotheses denoting that the potentials of conservative, moderate, and reformist officials have a significant effect on political socialization were confirmed. It was also approved that the value beliefs of conservative, moderate, and reformist officials have a significant effect on political socialization. Furthermore, this point was emphasized that the capacities of conservative, moderate, and reformist media have a significant effect on political socialization.

    Keywords: Political socialization, Media, political capacities, Value Beliefs, Mass Media Officials, Value Contradictions
  • محمد تاج آبادی فراهانی*، عالیه شکربیگی، اصغر مهاجری

    در جامعه امروز ایران با تنوع و گسترش سرمایه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی افراد شیوه های همسرگزینی دگرگون شده است، این مقاله به تبیین جامعه شناختی تاثیر سرمایه ها (اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) بر شیوه های همسرگزینی می پردازد. در چارچوب نظری دیدگاه پی یر بوردیو مورد استفاده قرار گرفت. روش تحقیق مورد استفاده در مقاله حاضر، پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است .جامعه آماری تحقیق هم زنان و مردانی تهرانی که در ده سال گذشته ازدواج کرده اند، بوده است. که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و سپس سهمیه ای 385 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است و داده ها، بر اساس آمارهای توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS22، نرم افزار مدل سازی معادلات ساختاری Lisrel مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند. تحلیل داده ها نشان می دهد که بین سرمایه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با شیوه های همسرگزینی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین با استفاده از مدل معادلات ساختاری تاثیر سرمایه اجتماعی (75/0) سرمایه فرهنگی (68/0) و سرمایه اقتصادی (66/0) است.تبیین تغییرات احتمالی ایجاد شده می تواند به شناخت دگرگونی های رخ داده در خانواده و هم چنین پیش بینی ظرفیت موجود برای تغییرات آینده آن کمک کند. بنابراین، مساله اصلی تحقیق این است که: سرمایه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی چه تاثیری بر شیوه های همسرگزینی دارند؟

    کلید واژگان: نگرش, همسرگزینی, سرمایه فرهنگی, سرمایه اجتماعی و سرمایه اقتصادی
    Mohammad Tajabadi Farahani *, Aliyeh Shekarbeugi, Asghar Mohajeri

    In today's Iranian society, with the diversity and expansion of economic, social and cultural capital of individuals, the methods of choosing a spouse have changed. This article explains the sociological impact of capital (economic, social and cultural) on the methods of choosing a spouse. In the theoretical framework, Pierre Bourdieu's view was used. The research method used in this article is a survey and the data collection tool is a questionnaire. The statistical population of the study was both Tehran men and women who have been married for the last ten years. Using cluster sampling method and then the quota of 385 people were selected as a statistical sample. The data collection tool was a researcher-made questionnaire and the data were analyzed based on descriptive and inferential statistics using SPSS22 software, Lisrel structural equation modeling software. Data analysis shows that there is a significant relationship between economic, social and cultural capital with spouse selection methods. Also, using the structural equation model, the effect of social capital (0.75) is cultural capital (0.68) and economic capital (0.66).Keywords: attitude, spouse selection, cultural capital, social capital and economic capital.

    Keywords: Attitude, spouse selection, cultural capital, social capital, economic capital
  • سیما ناظری، اصغر مهاجری*، حمید انصاری
    پژوهش حاضر با هدف سنجش تطبیقی چرایی و چگونگی نقش گروه های مرجع در سطوح ساختی و کنشی در برساخت کیفیت زندگی شهری و با بهره مندی از رویکرد نظری تلفیقی جامعه شناختی و روش ترکیبی هم زمان؛ از جامعه آماری مناطق 10 و 17 شهرداری شهر تهران، به شیوه های نمونه گیری خوشه ی فضایی و G power، تعداد 315 خانوار را انتخاب و پیمایش نموده تا واریانس کیفیت زندگی ساکنان مناطق مزبور را توصیف و نقش مستقیم و غیرمستقیم گروه های مرجع را در برساخت کیفیت زندگی شهری آنان تطبیق و تبیین نماید. یافته های کیفی گونه های خاصی از گروه های مرجع را طبقه بندی نمود و تفاوت های کالبدی بسیار متمایز کننده ی را در فضای شهری نشان داد و یافته های کمی پژوهش هم نشان می دهد، اولویت ساکنان محله ی هاشمی (منطقه 10)، در انتخاب گروه های مرجع، به طور عمده سنتی و مذهبی و محله یافت آباد (منطقه 17)، اقتصادی و مدنی است. میانگین کیفیت زندگی این دو محله به دلیل تفاوت گروه های مرجع شان، تفاوت معنی داری دارند. از طرفی ساکنان محله های پژوهشی که براساس متغیرهای زمینه ی، زیستی و ارتباطی شان، گروه مرجع خویش را انتخاب کردند، ابعاد ذهنی و عینی کیفیت زندگی شان را براساس الگوها، معیارها و قضاوت های گروه های مرجع شان برساخت می کنند (سطح کنشی) و از طرف دیگر گروه های مرجع از طریق فضای شهری و کالبدی محله ها، نقش موثری در برساخت کیفیت زندگی شهری دارند (سطح ساختی).
    کلید واژگان: برساخت, فضای شهری, کیفیت زندگی, گروه مرجع
    Sima Nazeri, Asghar Mohajeri *, Hamid Ansari
    The aim of the present study is to make a comparative assessment of why and how the role of reference groups at the structural and action levels in the construction quality of urban life and using the combined theoretical approach of sociology and the simultaneous combined method From the statistical population of districts 10 and 17 of Tehran Municipality, by sampling methods of spatial cluster and G power, 315 households were selected and surveyed to describe the variance of quality of life of the residents of these areas and the direct and indirect role of reference groups in the construction quality of urban life. Qualitative findings categorize specific species of reference groups and show very distinct physical differences in urban space, and  also quantitative research findings show:the priority of residents of Hashemi neighborhood (region 10) in selecting reference groups, mainly traditional and religious and Yaftabad neighborhood (District 17) is economic and civil. The average quality of life of these two neighborhoods is significantly different due to the difference between their reference groups, on the other hand, the residents of research neighborhoods who chose their reference group based on their contextual, biological and communication variables, construct mental and objective dimensions of their quality of life based on the patterns, criteria and judgments of their reference groups (action level) and on the other hand, reference groups through urban and physical space of neighborhoods have an effective role in the construction quality of urban life (construction level).
    Keywords: Construction, Urban Space, quality of life, Reference group
  • محمد تاج آبادی فراهانی، عالیه شکربیگی*، اصغر مهاجری

    چکیده در دنیای امروز، استفاده کاربران از اینترنت در حال گسترش است، شبکه های اجتماعی مجازی با عملکرد متنوعی که دارند می توانند با کارکرد پنهان خود بر شیوه های همسرگزینی تاثیر گذار باشند. این مقاله به بررسی جامعه شناختی تاثیر عملکرد شبکه های اجتماعی مجازی بر شیوه های همسرگزینی می پردازد. در چارچوب نظری از نظریه های ویلیلم گود، گیدنز و هابرماس استفاده شده است. روش تحقیق مورد استفاده، پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است. جامعه آماری تحقیق هم زنان و مردانی تهرانی که در ده سال گذشته یعنی دهه نود ازدواج کرده اند، بوده است. که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و سپس سهمیه ای 385 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است و داده ها، بر اساس آمارهای توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS22 ، نرم افزار مدل سازی معادلات ساختاری Lisrel مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند. تحلیل داده ها نشان می دهد که بین گسترش حوزه عمومی، شکل گیری تفاهم ارتباطی، افزایش آگاهی و تحرک اجتماعی با شیوه های همسرگزینی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین با استفاده از مدل معادلات ساختاری تاثیر گسترش حوزه عمومی (38/0)، افزایش تفاهم ارتباطی (56/0)، افزایش آگاهی (81/0) و تحرک اجتماعی (56/0) است.

    کلید واژگان: همسرگزینی, حوزه عمومی, تفاهم ارتباطی, آگاهی و تحرک اجتماعی
    Mohammad Tajabadi Farahani, Alieh Shekarbigi *, Asghar Mohajeri

    Abstract In today's world, the use of the Internet by users is expanding, virtual social networks with a variety of functions that can influence spying methods with their hidden function. This article examines the sociological impact of the performance of virtual social networks on spouse selection practices. In the theoretical framework, the theories of William Good, Giddens and Habermas have been used. The research method used, survey and data collection tool is a questionnaire. The statistical population of the study was both men and women in Tehran who have been married for the past five years. Using cluster sampling method and then the quota of 385 people were selected as a statistical sample. The data collection tool was a researcher-made questionnaire and the data were analyzed based on descriptive and inferential statistics using SPSS22 software, Lisrel structural equation modeling software. Data analysis shows that there is a significant relationship between the expansion of the public sphere, the formation of communication understanding, increasing awareness and social mobility with spouse selection methods. Also, using the structural equation model, the effect of expanding the public sphere (0.38), increasing communication understanding (0.56), increasing awareness (0.81) and social mobility (0.56).

    Keywords: spouse selection, public sphere, communication understanding, awareness, social mobility
  • خلیل میرزایی*، احمد زارعی اسفندابادی، اصغر مهاجر
    مقدمه

    امروزه به منظور ایجاد توسعه سیاسی، مشارکت همه آحاد جامعه در امور سیاسی ضروری است. بنابراین مشارکت زنان در همه فعالیت های اجتماعی مانند سیاست لازمه توسعه سیاسی است؛ به نحوی که می توان گفت اقلیت بودن زنان در امور سیاسی، موجبات ناتمامی دموکراسی را در جامعه فراهم می کند و شناخت عوامل موثر بر آن مانند خودپنداره از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بر این اساس، هدف این پژوهش بررسی رابطه بین خودپنداره و مشارکت سیاسی زنان شهر تهران است.

    روش

    روش تحقیق ازنظر مسیر توصیفی (پیمایش) و ازنظر هدف کاربردی بوده است. داده های موردنیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته در بین 389 نفر از زنان شهر تهران واقع در سن مشارکت سیاسی که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند، جمع آوری شده است.

    یافته ها

    بین مولفه های تصور از طبقه اجتماعی-اقتصادی، تصور از مذهب، عقیده و پندار نسبت به شخصیت، تصور از جنسیت خود، تصور نسبت به سن خود و ادراک نسبت به توانایی های خود با مشارکت سیاسی زنان رابطه وجود دارد که درمجموع خودپنداره زنان 7/41 درصد از کل واریانس مشارکت سیاسی آنها را تبیین می کند.

    بحث

    بنابراین می توان گفت که آنچه متضمن مشارکت بالاتر است عملا در دل شاخصه های توسعه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه متبلور می شود. پس می توان ادعا کرد که هرچقدر عرصه سیاست و جامعه دمکراتیک تر و فرهنگ مدارای جنسیتی در جامعه پذیرفته تر باشد، درک زنان از خود و توانایی های خود و به طورکلی خودپندارگی آنان از خود بیشتر می شود و این زمینه را برای حضور پررنگ تر زنان در هر حوزه در جامعه افزایش می دهد، همچنین مشارکت در فضاهای بسته اجتماعی به اشکالی نو جلوه گر می شود که راه را برای تغییر نهادی در سطح اجتماع محله و بسترهای خردتر با هدف آماده سازی جامعه در جهت اثرگذاری بیشتر زنان فراهم می کند. تمامی متغیرهای زمینه ای و مستقل تحقیق در چارچوب تحولات ساختاری زنان قابل فهم است و این جز به تحول کیفی از خودپنداری جمعی زنان از خود نبودهاست.

    کلید واژگان: پایگاه اقتصادی واجتماعی, خودپنداره, زنان, مشارکت سیاسی
    Khalil Mirzai*, Ahmad Zarei Esfandabadi, Asghar Mohajeri
    Introduction

    Political participation is seen as one of the major indicators of development. As part of the human capital of any society, women can play a decisive role in governing the country with their political participation. In the process of changing patterns of life, the phenomenon of “political participation” means “opportunities for many citizens to engage in political affairs” and it can also be referred to as a point of intersection of cultural and political structure in any society. Political participation can be meaningful at both mass and elite levels, but in any case, it has always been prevalent among different sections of society, both men and women.So women in every society appear to be a central force whose employment and activities along with men as part of the active population of society have a great impact on the growth, development, and building of society, but when women are involved in the process of political participation in a way, like downtown voters, they only go to the polls on the elections day.The widespread propaganda of enemies in political and soft warfare and their cultural aggression and their major efforts are focused on reducing political participation, especially that of women, with excuses such as the lack of democracy and oppression of women in political, social, cultural, and other spheres. A scientific study of the factors that influence women’s participation and their attitudes in this regard, and especially the factors such as self-concept, which influence the process of women’s development and personality formation during their life experiences, can be of great importance and necessity. Thus, in general, women’s participation, especially in politics and decision-making, plays an important role in the development and modernization of each country. Besides, taking the importance of this partnership into account, every country should strive to remove the cultural, social, political, and economic barriers to women’s participation so as to re-socialize women and understand their abilities to provide the ground for the growth and prosperity of society in all fields. Therefore, regarding the relationship between political participation and self-concept, it is also important to build on women’s personal experiences in the field of political participation and to influence their relationship with the environment of fundamental change.

    Method

    The research method in this study was descriptive (survey) and purposeful. The statistical population of the study consisted of all women of Tehran who were of political age and eligible to participate in political activities, including elections. According to the Census of 1395 (2016) in Iran, the number of these people is about 3.5 million. In this study, Cochran formula was used to determine the sample size. According to the statistical population, the sample was composed of 389 persons. Also, multi-stage cluster sampling was used to select and access the samples. For this purpose, Tehran was first divided into 22 municipal districts as the first cluster. Then, four districts were randomly selected from among the 22 districts. Based on sampling, districts no. 2, 6, 14, and 17 were selected. Then, in the selected areas, the second clustering, namely, the designation of neighborhoods was performed, and three neighborhoods in each district were selected using simple random sampling. Cronbach’s alpha coefficient was used to estimate the reliability of the questionnaire. In order to ensure the reliability of the questionnaire, pre-test was performed on 26 statistical population before data collection. Cronbach’s alpha for both scales of political participation (0.724.) and self-concept (0.753) indicates the reliability of these scales and the high internal consistency and consistency of the items.

    Findings

    Based on the results of the background variables (respondents’ image), it can be stated that the highest level of education was for bachelor degree holders (37%), indicating the appropriate level of education of the respondents to collaborate with the researcher. The highest age ratio was related to 18-27 year olds (30%) and the highest marriage rate was married (51%).

    Discussion

    In the end, it can be said that understanding the factors that influence political participation, especially among women who make up half of the country’s active population, is very important in the fate of the country because if they do not participate, democracy will not literally exist in the current society. The right choices are not made in different elections and political events. The notion that women are based on the status of society and the patriarchal system in a way that makes them inferior to men and weaker than them makes them incapable of choosing right or inclined to participate in political affairs and political participation, and women perceive themselves to be so. Besides, their religion, age, abilities, and gender, if reinforced, could well form a high level of political participation in the society, which also confirmed the relationship between the two variables, and whatever the women’s perception as regards themselves and their religion, gender, and their abilities and age, and generally high level of self-concept, have greater level of political participation and democratic system.

    Keywords: Political participation, Self-concept, Socio-Economic Status, women
  • عبدالسلام مهدی پور*، اصغر مهاجری
    سرمایه اجتماعی یکی از مهم ترین شاخص های رشد و توسعه در هرجامعه ای به حساب می آید. به نظر می رسد یکی از عواملی که می تواند در افزایش یا کاهش سرمایه اجتماعی نقش داشته باشد، رسانه های جمعی می باشند. تحقیق حاضر در همین راستا و به بررسی رابطه بین تماشای تلویزیون و سرمایه اجتماعی و آبعاد آن (اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و تعلق اجتماعی) پرداخته است. هدف اصلی تحقیق بررسی رابطه بین تماشای تلویزیون و میزان سرمایه اجتماعی می باشد و به تبع آن فرضیه اصلی تحقیق عبارت است از اینکه بین میزان تماشای تلویزیون و سرمایه اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. تحقیق به روش پیمایش و با استفاده از تکنیک پرسشنامه انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق افراد بالای 15 سال شهر زرآباد بوده اند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 358 نفر انتخاب و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای فضایی اطلاعات جمع آوری شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که متغیرهای زمینه ای؛ مانند سن، جنس و تحصیلات رابطه معناداری با سرمایه اجتماعی و ابعاد سرمایه اجتماعی دارند همچنین یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که متغیرهای میزان تماشای تلویزیون، میزان تماشای برنامه های تلویزیون داخلی، میزان تماشای برنامه های تلویزیون خارجی ، میزان رضایت از برنامه های تلویزیونی داخلی، میزان رضایت از برنامه های تلویزیونی خارجی رابطه معناداری با سرمایه اجتماعی و ابعاد آن دارند.
    کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, سرمایه اجتماعی افقی, سرمایه اجتماعی عمودی, تماشای تلویزیون, رضایت از تماشای تلویزیون
    Abdolselam Mahdipour *, Asghar Mohajeri
    Social capital are considered is an important indicator of growth and development in every society. It seems one of the factors that can increase or decrease contribute to social capital, are the mass media. The present study was to investigate the relationship between watching television and social capital and its dimensions (social trust, social participation and social association). The main purpose, study of the relationship between whatching TV and social capital And consequently the main hypothesis is that there is a significant relationship between the whatching TV and social capital. Research methods is survey and techniques using a questionnaire. The population of the study, of people over 15 years old were Zarabad. Cochran's sample size formula 400 selected using Cluster sampling data have been collected. The results show that among the variables: age, sex and education are correlated with social capital and The dimensions of social capital, But the relationship between marital status, employment and income, and there is no significant relationship between social capital. The findings also show that the variables of the Watching TV, The watch domestic TV programs, The watch foreign TV programs, Type watching TV programs, Satisfaction of domestic TV programs, Satisfaction of foreign TV programs Have a significant relationship with social capital and its dimensions.
    Keywords: Social Capital, the Horizontal social capital. Vertical social capital, Watching TV, Satisfaction of watching TV
سامانه نویسندگان
  • دکتر اصغر مهاجری
    دکتر اصغر مهاجری
    استادیار دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال