به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

bagher sardary

  • زهرا علی نژاد، باقر سرداری*، حیدرعلی زارعی

    این پژوهش با هدف ارائه الگوی ساختاری بهزیستی تحصیلی براساس کنجکاوی معرفت شناختی و معنای زندگی با میانجی گری درگیری تحصیلی در دانشجویان انجام شد. پژوهش حاضر در زمره مطالعات توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوی در سال تحصیلی 1401 به تعداد 12000 نفر بود. نمونه آماری شامل 350 نفر بود که به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای از بین دانشکده های مختلف انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه بهزیستی تحصیلی (AWBQ)، مقیاس کنجکاوی معرفت شناختی (ECS)، مقیاس معنای زندگی (MLQ) و پرسشنامه درگیری تحصیلی (AES) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری در برنامه SPSS و AMOS انجام شد. تحلیل داده ها نشان داد که کنجکاوی معرفت شناختی و معنای زندگی اثرات مستقیم مثبت و معنی دار بر درگیری تحصیلی و بهزیستی تحصیلی و نیز درگیری تحصیلی اثر مستقیم مثبت و معنی داری بر بهزیستی تحصیلی دارند. همچنین، کنجکاوی معرفت شناختی و معنای زندگی اثر غیر مستقیم مثبت و معنی داری بر بهزیستی تحصیلی از طریق درگیری تحصیلی دارند (01/0p<). بنابراین، به نظر می رسد که افزایش کنجکاوی معرفت شناختی و معنای زندگی می تواند در بهبود درگیری تحصیلی و بهزیستی تحصیلی کمک کند. این مطالعه می تواند در توسعه راهکارهایی برای بهبود درگیری تحصیلی و بهزیستی تحصیلی مفید باشد.

    کلید واژگان: بهزیستی تحصیلی, کنجکاوی معرفت شناختی, معنای زندگی, درگیری تحصیلی.
    Zahra Alinezhad, Bagher Sardary*, Heidar Ali Zarei

    This research was conducted with the aim of presenting a structural model of academic well-being based on epistemological curiosity and the meaning of life with the mediating of academic engagement in students. The present research was among descriptive-correlational studies. The statistical population of the research included all undergraduate students of Islamic Azad University, Khoy Branch, in the academic year of 2023. The statistical sample consisted of 350 people who were selected from different faculties by staged cluster sampling method. Data collection tools included Academic Wellbeing Questionnaire (AWBQ), Epistemological Curiosity Scale (ECS), Meaning of Life Scale (MLQ) and Academic Engagement Questionnaire (AES). Data analysis was done using Pearson correlation and structural equation analysis in SPSS and AMOS programs. Data analysis showed that epistemological curiosity and the meaning of life have positive and significant direct effects on academic engagement and academic well-being, and academic engagement has a significant and positive direct effect on academic well-being. Also, epistemological curiosity and the meaning of life have a positive and significant indirect effect on academic well-being through academic engagement (p<0.01). Therefore, it seems that increasing epistemological curiosity and the meaning of life can help improve academic engagement and academic well-being. This study can be useful in developing strategies to improve academic engagement and academic well-being.

    Keywords: Academic Well-Being, Epistemological Curiosity, Meaning Of Life, Academic Engagement
  • ناهید محبعلی زاده*، باقر سرداری

    این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش برنامه شناخت اجتماعی بر فراشناخت اخلاقی و سطح همدلی در دانش آموزان انجام شد. پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه تجربی با طرح پیش آزمون_پس آزمون _پیگیری و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر مشغول تحصیل در مدارس دوره اول متوسطه شهر خوی در سال تحصیلی 1400-1399 بود. با توجه به هدف پژوهش 30 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. سپس، شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای، تحت آموزش برنامه شناخت اجتماعی توسط پژوهشگر قرار گرفتند، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس فراشناخت اخلاقی (MMS) و مقیاس همدلی پایه (BES) بود. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در برنامه SPSS نسخه 26 انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش برنامه شناخت اجتماعی منجر به افزایش نمرات فراشناخت اخلاقی (384/0=2, h47/17F=) و همدلی (400/0=2, h63/18F=) در آزمودنی های گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است. با توجه به یافته ها می توان مطرح ساخت که آموزش برنامه شناخت اجتماعی مداخله موثر و مناسبی برای ارتقای فراشناخت اخلاقی و سطح همدلی دانش آموزان است.

    کلید واژگان: آموزش برنامه شناخت اجتماعی, فراشناخت اخلاقی, همدلی
    Nahid Mohebali Zadeh *, Bagher Sardary

    This research was conducted to determine the effectiveness of a social cognition training program on moral metacognition and empathy level among students. The current research was a quasi-experimental study with a pretest-posttest follow-up design and a control group. The statistical population included all male students in junior high schools of Khoy, Iran, in the academic year 2020-2021. Thirty students were selected by random cluster sampling and were then randomly assigned to experimental and control groups. The participants received training in a social cognition program over ten sessions, each lasting 60 minutes. Data collection tools included the Moral Metacognition Scale and the Basic Empathy Scale. The collected data were analyzed using repeated-measures ANOVA in SPSS version 26. The results showed that social cognition training led to an increase in the moral metacognition and empathy scores among the students in the experimental group compared to the controls.

    Keywords: Moral Metacognition, Empathy, Social Cognition Training Program
  • رضا عبدالله زادگان، باقر سرداری*

    این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان بر خودکارآمدی خلاق و خودتعیین گری دانش آموزان انجام شد. پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهر ماکو در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 6520 نفر بود. از این جامعه 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه خودکارآمدی خلاق و مقیاس خودتعیین گری دانش آموز بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری در برنامه SPSS انجام شد. تحلیل  داده ها نشان داد که آموزش فلسفه به کودکان منجر به تفاوت معنی دار بین گروه ها در خودکارآمدی خلاق (46/0=2, h81/22F=)، و خودتعیین گری (63/0=2, h38/6F=) و ابعاد آن شامل شناخت خود، شناخت ارزش ها، اجرا و تجربه نتایج شده است (05/0<p)، همچنین، ضرایب اتا نشان داد که آموزش فلسفه به کودکان اثربخشی بیشتری بر خودتعیین گری نسبت به خودکارآمدی خلاق داشته است. با توجه به نتایج، آموزش فلسفه به کودکان مداخله مناسب و موثری بر بهبود خودکارآمدی خلاق و خودتعیین گری و ابعاد آن در دانش آموزان است.

    کلید واژگان: آموزش فلسفه به کودکان, خودکارآمدی خلاق, خودتعیین گری
    Reza Abdolahzadeghan, Bagher Sardary *

    The aim of this study was to determine the effectiveness of teaching philosophy to children on students' creative self-efficacy and self-determination. The present study was a quasi-experimental study with a pretest-posttest design and a control group. The statistical population of the study included all primary school male students in MAKU city in the academic year 2020-2021 with a total of 6520 people. From this population, 30 people were selected by available sampling method. Data collection tools included a creative self-efficacy questionnaire and student self-determination scale. Data analysis was performed using univariate and multivariate analysis of covariance in SPSS program. Data analysis showed that teaching philosophy to children leads to significant differences between groups in creative self-efficacy (F=22.81, h2=0.46), and self-determination (F=6.38, h2=0.63) and Its dimensions include self-knowledge, knowledge of values, implementation and experience of results (P<0.05), Also, eta coefficients showed that teaching philosophy to children had more effectiveness on self-determination than creative self-efficacy. According to the results, teaching philosophy to children is an appropriate and effective intervention to improve creative self-efficacy and self-determination and its dimensions in students.

    Keywords: teaching philosophy to children, creative self-efficacy, self-determination
  • یاسین حسینی آلمان آباد، باقر سرداری*

    پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین قضاوت اخلاقی و بی صداقتی تحصیلی با نقش میانجی خودکنترلی در دانش آموزان انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر ارومیه در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 10000 نفر بود. از این جامعه، نمونه ای به حجم 380 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل آزمون قضاوت اخلاقی و مقیاس های بی صداقتی تحصیلی و خودکنترلی بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری در برنامه SPSS نسخه 22 و AMOS نسخه 21 استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از برازش مناسب مدل پژوهش بوده و قضاوت اخلاقی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم با میانجی گری خودکنترلی پیش بینی کننده منفی و معنی دار بی صداقتی تحصیلی دانش آموزان بود. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که به منظور کاهش بی صداقتی تحصیلی، باید قضاوت اخلاقی و خودکنترلی دانش آموزان مورد توجه قرار گیرد.

    کلید واژگان: بی صداقتی تحصیلی, خودکنترلی, قضاوت اخلاقی
    Yasin Hoseini Alman Abad, Bagher Sardary

    The aim of this study was to investigate the effect of moral judgment on academic dishonesty with the mediating role of self-control in high school students. This study adopted a descriptive-correlation design using structural equation modeling (SEM). The statistical population of the study included all high school students (N = 10,000) in Urmia, West Azerbaijan province, in the academic year 2020-2021. Of these students, 380 students were selected by available sampling. Data collection tools included Moral Judgment Test (MJT), Academic Dishonesty Scale (ADS), and Self- Control Scale (SCS). Data analysis was performed using Pearson correlation analysis and SEM in SPSS version 22 and AMOS version 21. The results indicated that the structural model had a good fit. Moral judgment, both directly and indirectly through self-control, was found to be a negative and significant predictor of students’ academic dishonesty. Based on the findings of this study, it can be concluded that to reduce academic dishonesty, more attention should be paid to students’ moral judgment and self-control.

    Keywords: academic dishonesty, high school students, moraljudgment, self-control
  • باقر سرداری*

    هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای حافظه فعال بر انعطاف پذیری شناختی و خودتنظیمی هیجانی در دانش آموزان ابتدایی بود. این پژوهش از نوع مطالعه شبه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر ابتدایی شهر ماکو در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 3621 نفر بود. از این جامعه، نمونه ای به حجم 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه سبک های عاطفی (ASQ) و آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین (WCST) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری در برنامه spss انجام شد. تحلیل داده ها نشان داد که آموزش راهبردهای حافظه کاری منجر به تفاوت معنی دار بین گروه ها در انعطاف پذیری شناختی و خودتنظیمی هیجانی شده است (05/0>p). با توجه به یافته ها، آموزش راهبردهای حافظه فعال توانسته است به دانش آموزان این توانایی را بدهد که فرایندهای انعطاف پذیری شناختی و خودتنظیمی هیجانی خود را بهبود دهند.

    کلید واژگان: آموزش راهبردهای حافظه فعال, انعطاف پذیری شناختی, خودتنظیمی هیجانی
    Bagher Sardary *

    The aim of this study was to determine  the effectiveness of working memory strategies training on cognitive flexibility and emotional self-regulation in elementary students. The research method was a quasi-experimental study with pre-test-post-test design and control group. The statistical population of the study of all female elementary school students in Maku in the academic year of 2019-2020 was 3621 people. From this population, a sample of 30 people was selected by random cluster sampling and randomly replaced in experimental and control groups. The data collection tools included an affective style questionnaire (ASQ) and a wisconsin card sorting test (WCST) . Data analysis was performed using multivariate analysis of covariance in the SPSS program. Data analysis showed that training of working memory strategies has led to significant differences between groups in cognitive flexibility and emotional self-regulation (p < 0.05). According to the findings, working memory strategies training has been able to give students the ability to improve their cognitive flexibility and emotional self-regulation processes.

    Keywords: working memory strategies training, cognitive flexibility, emotional self-regulation
  • باقر سرداری*
    زمینه و هدف

    مشکلات هیجانی-رفتاری به شرایطی اشاره دارند که پاسخ های هیجانی و رفتاری فرد در مدرسه با هنجارهای سنی، قومی و فرهنگی متناسب نبوده و زمینه ناسازگاری های اجتماعی، خودمراقبتی ضعیف و شکست در تحصیل و همچنین اختلال های روانی دوران بزررگسالی را فراهم می سازند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودتنظیمی هیجانی بر سطح همدلی و اشتیاق به مدرسه در دانش آموزان مقطع ابتدایی با مشکلات هیجانی-رفتاری انجام شد.

    روش

    این پژوهش از نوع مطالعات شبه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی شهر ما کو به تعداد 6102 نفر بود. نمونه آماری شامل 30 نفر از دانش آموزان بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل جایدهی شدند. شرکت کنندگان در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه های همدلی پایه و اشتیاق به مدرسه را تکمیل کردند. آزمودنی های گروه آزمایشی طی 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش خودتنظیمی هیجانی قرار گرفتند و گروه کنترل در معرض متغیر مستقل قرار نگرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری در برنامه spss انجام شد.

    یافته ها

    تحلیل داده ها نشان داد که آموزش خودتنظیمی هیجانی منجر به تفاوت معنا دار بین گروه ها در سطح همدلی F=11/09 ،P> 0/001 و اشتیاق به مدرسه  001 / F=12/11 ،P> 0  دانش آموزان شده است.

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته ها می توان مطرح ساخت که آموزش خودتنظیمی هیجانی مداخله موثری برای بهبود همدلی عاطفی و شناختی (و اشتیاق به مدرسه) رفتاری، هیجانی و شناختی دانش آموزان دارای مشکلات هیجانی-رفتاری در گروه آزمایشی است.

    کلید واژگان: آموزش خودتنظیمی هیجانی, سطح همدلی, اشتیاق به مدرسه, مشکلات هیجانی-رفتاری
    Bagher Sardary*
    Background and Aim

    Emotional-Behavioral Problems refers to situations in which a person’s emotional and behavioral responses in school are not compatible with age, ethnic, and cultural norms and provide necessary conditions for social maladaptation, poor self-care, and failure in education, as well as mental disorders in adulthood. The present study was conducted to determine the effectiveness of emotional self-regulation training on empathy level and school engagement in elementary school students with behavioral- emotional problems.

    Method

    This research was a quasi-experimental study with pre-test-post-test design and control group. The statistical population of the study included all 10102 female elementary school students in Mako. The statistical sample consisted of 30 students who were selected by purposive sampling method and randomly assigned to experimental and control groups. Participants completed the basic empathy questionnaire (BES) and school enthusiasm (SES) questionnaires: pre-test and post-test. The subjects in the experimental group underwent emotional self-regulation training in 8 sessions of 90 minutes and the control group was not exposed to the independent variable. Data analysis was performed using multivariate analysis of covariance in SPSS program.

    Results

    Data analysis showed that emotional self-regulation training led to significant differences between groups in the level of empathy (P <0.001, F = 11.09) and school engagement (P <0.001, F = 12.11).

    Conclusion

    According to the findings, it can be concluded that emotional self-regulation training is an effective intervention to improve empathy (emotional and cognitive) and school engagement (behavioral, emotional and cognitive) students with emotional-behavioral problems

    Keywords: Emotional self-regulation training, empathy level, school engagement, behavioral- emotionalproblems
  • میثم رضایی، باقر سرداری*

    مقدمه :

    نارسایی در بازداری پاسخ آسیبی اساسی در اختلال نقص توجه/بیش فعالی بوده و به عنوان هسته اصلی از هم پاشیدگی فرایندهای پردازشی در کارکردهای اجرایی این اختلال محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله ذهن آگاهی بر بازداری پاسخ در کودکان با علایم نقص توجه/بیش فعالی انجام شد.

    مواد و روش ها

    این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر مشغول تحصیل در مدارس دوره متوسطه اول شهر ماکو در سال تحصیلی 98- 97 بود. از این جامعه، نمونه ای به حجم 24 نفر به روش نمونه گیری هدفمند با استفاده از پرسشنامه علایم مرضی کودکان (CPRS-48) انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آزمون برو/نرو (Go/No Go) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون بر روی شرکت کنندگان اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری انجام شد.

    یافته ها

    تحلیل داده ها نشان داد که مداخله ذهن آگاهی منجر به تفاوت معنا دار بین گروه ها در بازداری پاسخ به میزان 64 درصد و در مولفه های آن شامل خطای ارایه 39 درصد، خطای حذف 44 درصد و زمان واکنش 46 درصد شده است.

    نتیجه گیری

    مداخله ذهن آگاهی راهبرد مناسبی برای بهبود بازداری پاسخ در کودکان با علایم نقص توجه/بیش فعالی است و می توان از آن به عنوان یک شیوه مداخله ای موثر استفاده نمود.

    کلید واژگان: ذهن آگاهی, توجه, جمعیت
    Meysam Rezayi, Bagher Sardary*
    Introduction

    Failure in response inhibition has been the underlying impairment is attention deficit/ hyperactivity disorder and constitute the core of the disruption of processing processes in the executive functions of this disorder. The purpose of this study was to determine the effectiveness of mindfulness intervention on response inhibition in children with attention deficit/hyperactivity disorders.

    Materials and Methods

    The present study is a semi-experimental study with pretest-posttest and control group design. The statistical population of the study included all male students studying in the secondary schools of Maku city in the academic year 2018-2019. From this population, a sample of 24 people was selected by purposeful sampling method using Conner’s parent rating scale (CPRS-48) and were randomly divided into two experimental and control groups. The GO/NO-GO tests was performed on the participants in two stages pre-test and post-test. Data analysis was performed using covariance analysis.

    Results

    Data analysis showed that mindfulness intervention led to a significant difference between groups in response inhibition of 64% and its components including omission error 39%, commision error 44% and reaction time 46%.

    Conclusion

    Mindfulness intervention is a suitable strategy to improve response inhibition in children with attention deficit/ hyperactivity disorder and can be used as an effective intervention.

    Keywords: Mindfulness, Attention, Population
  • پری ملکی گلندوز، باقر سرداری*
    پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت گرا با تاکید بر آموزه های دینی بر کاهش رفتارهای پرخطر دانش آموزان دارای افکار خودکشی مقطع متوسطه دوره دوم شهر خلخال انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون - پس آزمون - پیگیری با یک گروه آزمایش و کنترل بود. نمونه پژوهش، تعداد 30 دانش آموز از مدارس دخترانه مقطع متوسطه دوره دوم شهر خلخال در سال تحصیلی 1399-1398 بود که به روش نمونه گیری هدفمند چندمرحله ای، انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. از مقیاس افکار خودکشی بک و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی برای سنجش متغیرها استفاده شد. گروه آزمایش طی 10 جلسه تحت روانشناسی مثبت گرا با تاکید بر آموزه های دینی قرار گرفتند و در این مدت، گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان دادند مداخله ارایه شده در کاهش رفتارهای پرخطر اثر مثبت دارد و این اثر در مرحله پیگیری هم تداوم دارد. درمجموع، روانشناسی مثبت گرا با تاکید بر آموزه های دینی با پیشینه نظری و پژوهشی قوی، راهبردی مناسب در کاهش رفتارهای پرخطر دانش آموزان دارای افکار خودکشی است و می توان از آن به عنوان شیوه مداخله ای موثر در کاهش این نوع از اختلالات استفاده کرد.
    کلید واژگان: روانشناسی مثبت گرا, آموزه های دینی, رفتارهای پرخطر, افکار خودکشی, دانش آموزان مقطع متوسطه دوم
    Pari Maleki Gholandoz, Bagher Sardary *
    The purpose of this study was to investigate the effectiveness of positive psychology training with an emphasis on religious doctrines on reducing high-risk behaviors of students with suicidal thought in high school in Khalkhal. This study was a semi-experimental study with a pre-test-post-test-follow-up design with an experimental and control group. The research sample was 30 students from the second-grade girls' high schools in Khalkhal who were selected by multi-stage purposful sampling and randomly assigned in two experimental and control groups. Beck Suicide Thought Scale and Iranian Adolescents' Risk Scale were used to measuring variables. The experimental group received positive psychology with a focus on religious doctrines for ten sessions, while the control group received no training. Data were analyzed by repeated-measures analysis of variance. The results showed that the intervention has a positive effect on reducing high-risk behaviors and this effect continued in the follow-up. Generally, it can be said that positive psychology, with emphasis on religious doctrines with a strong theoretical and research background, is an appropriate strategy. It reduces students' high-risk behaviors with suicidal thoughts and can be used as a useful intervention to reduce this type of disorder.
    Keywords: Positive psychology, religious doctriens, Risky Behaviors, Suicidal Thoughts, high school students
  • محدثه هاشمی، باقر سرداری*

    هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش امید بر میزان سرسختی تحصیلی دختران داوطلب کنکور سراسری بود. این پژوهش از نوع مطالعات آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مشغول تحصیل در مقطع پیش دانشگاهی شهر ماکو به تعداد 173 نفر در سال تحصیلی 97-1396 بود. از این جامعه،  نمونه ای به حجم 30 نفر (15 نفر برای هر گروه) به روش نمونه گیری در دسترس و با در نظر گرفتن ملاک های ورود به مطالعه انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. شرکت کنندگان دو گروه در مراحل پیش و پس آزمون پرسشنامه سرسختی تحصیلی را تکمیل و در این اثناء آزمودنی های گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش های مربوط به ارتقاء امید قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در برنامه SPSS انجام گرفت. تحلیل داده ها نشان داد که آموزش امید منجر به افزایش میانگین نمرات شرکت کنندگان گروه آزمایش در سرسختی تحصیلی و مولفه های آن شامل تعهد شخصی، چالش پذیری و کنترل عواطف نسبت به گروه کنترل شده است (001/0p <). با توجه به یافته ها می توان مطرح کرد که آموزش امید مداخله موثری برای بهبود سرسختی تحصیلی دختران داوطلب کنکور سراسری است.

    کلید واژگان: آموزش امید, سرسختی تحصیلی, کنکور سراسری
    Mohaddese Hashemi Gharetapeh, Bagher Sardary*

    The purpose of this study was to investigate the effect of hope training on the hardiness level of female students who were candidates of the university entrance exam. This was a semi-experimental research with pretest-posttest and control group design. The statistical population of the study included all the pre-university female students in Maku city in the academic year of 2017-2018 (N=173). From this population, a sample of 30 pupils was selected through purposeful sampling method, based on the criteria for inclusion in the study. The participants were randomly assigned to the experimental and control groups, each with 15 students. They completed the pre-test and post-test stages of the revised academic hardiness scale (RAHS), while the experimental group underwent eight ninety-minute hope training sessions. Data analysis was performed using covariance analysis in SPSS program. Based on the results, hope training led to increase in the average scores of the experimental group for hardiness and its components, including personal commitment, challenge, and emotional control; besides, the experimental group significantly exceeded the control group in the scores for the stated variables (p<0.01). Therefore, it can be argued that hope training is effective on the degree of academic hardiness of female volunteers.

    Keywords: hardiness, hope training, university entrance exam
  • هادی عدیلی، باقر سردرای*
    هدف

    این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر تنظیم هیجانی بر کاهش رفتارهای قلدری و افزایش همدلی دانش آموزان قلدر دوره متوسطه اول انجام شد.

    روش

    پژوهش حاضر از نوع مطالعه های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان پسر مشغول تحصیل در مدارس دوره اول متوسطه شهر خوی در سال تحصیلی 97-98 بود. از این جامعه، نمونه ای به حجم 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند با استفاده از مقیاس قلدری ایلی نوی (IBS) انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های همدلی پایه (BES) و قلدری ایلی نوی (IBS) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در برنامه SPSS26 انجام شد.

    یافته ها

     تحلیل داده ها نشان داد که مداخله مبتنی بر تنظیم هیجانی منجر به تفاوت معنادار بین گروه ها در رفتارهای قلدری به میزان 51 درصد و همدلی به میزان 56 درصد شده است (05/0<p).

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج بدست آمده می توان مطرح کرد مداخله مبتنی بر تنظیم هیجانی بر کاهش رفتارهای قلدری و افزایش همدلی دانش آموزان قلدر دوره متوسطه اول موثر است.

    کلید واژگان: مداخله مبتنی بر تنظیم هیجانی, رفتارهای قلدری, همدلی, دانش آموزان
    Bagher sardary*
    Objective

    The purpose of this study was to determine the effectiveness of emotion regulation training on reducing bullying behaviors and increasing empathy among middle-school bully students.

    Method

    This is a semi-experimental study with pretest-posttest and control group design. The statistical population included all male students studying in the secondary schools of Khoy City in the school year of 2018-2019. A sample of 30 people was selected by purposeful sampling method using the Illinois Bullying Scale (IBS) and were randomly assigned into two experimental and control groups. Data were collected Basic Empathy Scale (BES) and Illinois Bullying Scale (IBS). Data analysis using the performed using covariance analysis in SPSS26 program.

    Results

    Data analysis showed that the emotion regulation training led to a significant difference between the groups in bullying behaviors with 51% and empathy with 56%.

    Conclusion

    According to the results, it can be concluded that emotion regulation training is effective on reducing bullying behaviors and increasing empathy among middle-school bullying students.

    Keywords: Emotion regulation training, Bullying behaviors, Empathy, Students
  • باقر سرداری*، رضا احمدزاده

    هدف پژوهش حاضر، تعیین تاثیر باورهای معرفت شناختی و راهبردهای فراشناختی بر یادگیری خودراهبر در دانش آموزان در سال تحصیلی 991398 است. پژوهش ازنوع مطالعات توصیفی همبستگی است و جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر چایپاره به تعداد 1900 نفر است. از این جامعه، نمونه ای به حجم 320 نفر بااستفاده از جدول مورگان به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه معرفت شناختی شومر (2005)، مقیاس یادگیری خودراهبر فیشر، کینگ و تاگو (2001) و پرسش نامه حالت فراشناختی اونیل و عابدی (1996) است. تجزیه و تحلیل داده ها بااستفاده از روش های تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که باورهای معرفت شناختی قادر به تبیین 19 درصد از واریانس راهبردهای فراشناختی به شیوه منفی و همچنین متغیرهای باورهای معرفت شناختی به شیوه منفی و راهبردهای فراشناختی به شیوه مثبت به طور هم زمان قادر به تبیین 34 درصد از واریانس یادگیری خودراهبر هستند. همچنین راهبردهای فراشناختی نقش میانجی معنی داری دررابطه بین باورهای معرفت شناختی و یادگیری خودراهبر ایفا می کنند (05/0P<). باتوجه به یافته ها چنین نتیجه گیری می شود که مسیر مستقیم از باور معرفت شناختی به یادگیری خودراهبر و راهبردهای فراشناختی و مسیر مستقیم از راهبرد فراشناختی به یادگیری خودراهبر از نظر آماری معنی دار هستند. بنابراین باورهای معرفت شناختی به شیوه منفی و راهبردهای فراشناختی به شیوه مثبت قادر به پیش بینی یادگیری خودراهبر دانش آموزان هستند.

    کلید واژگان: باورهای معرفت شناختی, راهبردهای فراشناختی, یادگیری خودراهبر
    Bagher Sardary *, Reza Ahmadzade

    The aim of this study was to determine the effect of epistemological beliefs and metacognitive strategies on self-directed learning in students in the academic year 1398-99. The research was a descriptive-correlational study. The statistical population of the study included all high school students in Chaypareh city with 1900 people. From this population, a sample of 320 people were selected using Morgan table using stepwise cluster sampling. Data collection tools included Schumer (1993) Epistemological Questionnaire, Fisher, King & Tago (2001) Self-Guided Learning Scale and O'Neill & Abedi (1996) Metacognitive State Questionnaire. Data analysis was performed using regression analysis and path analysis methods. Findings showed that epistemological beliefs can explain 19% of the variance of metacognitive strategies in a negative way and also, variables of epistemological beliefs in a negative way and metacognitive strategies in a positive way can simultaneously explain 34% of the variance of self-directed learning; Also, metacognitive strategies play a significant mediating role in the relationship between epistemological beliefs and self-directed learning (P <0.05). According to the findings, it can be raised. The direct path from epistemological belief to self-directed learning and metacognitive strategies as well as the direct path from metacognitive strategy to self-directed learning are statistically significant. Therefore, it can be argued that epistemological beliefs in a negative way and metacognitive strategies in a positive way are able to predict students' self-directed learning.

    Keywords: epistemological beliefs, meta-cognitive strategies, self-directed learning
  • پری ملکی، باقر سرداری*

    ورود به دوران نوجوانی به عنوان یکی از بحرانی ترین دوره های رشد، عوامل استرس زای مختلفی را به همراه دارد. عدم سازگاری با این شرایط می تواند زمینه ساز شکل گیری آسیب هایی چون افکار خودکشی باشد.  هدف از انجام پژوهش حاضر اثربخشی روان درمانی مثبت گرا با تاکید بر آموزه های دینی بر بهبود سازگاری روانشناختی دانش آموزان دارای افکار خودکشی مقطع متوسطه دوره دوم شهر خلخال بود. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون با یک گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان مدارس دختر مقطع متوسطه دوره دوم شهر خلخال در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از بین آنها 30 نفر برای دو گروه آزمایش و کنترل به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شد. از مقیاس افکار خودکشی بک (BSSI) و سیاهه سازگاری بل (1961) (BAL) برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. داده ها از طریق تحلیل کواریانس تک متغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد روان درمانی مثبت گرا با تاکید بر آموزه های دینی بر بهبود سازگاری روانشناختی اثر مثبت دارد (01/0>P).  در مجموع می توان گفت که روان درمانی مثبت گرای مبتنی  بر آموزه های دینی با پیشینه نظری و پژوهشی قوی، راهبردی مناسب در بهبود سازگاری روانشناختی دانش آموزان دارای افکار خودکشی  است و می توان از آن به عنوان یک شیوه مداخله ای موثر در درمان این نوع از اختلالات روانی استفاده کرد.

    کلید واژگان: روان درمانی مثبت گرا, آموزه های دینی, سازگاری روانشناختی, افکار خودکشی
    Pari Maleki Ghalandoz, Bagher Sardary*

    Adolescence, one of the most critical periods of development, leads to various stressors. Incompatibility with this period may cause injuries such as suicidal ideation. This study aims to investigate the effectiveness of positivist psychotherapy, with emphasis on religious teachings, on improving the psychological adjustment of the students with suicidal ideation in secondary school in Khalkhal. It is a quasi-experimental study with a pretest-posttest design with an experimental group and a control group. The statistical population, from which 30 people were selected for the experimental group and the control group by multi-stage sampling method, was female students at the secondary school in Khalkhal city in the academic year 2019-2020. The Beck Scale for Suicidal Ideation (BSSI) and the Bell’s Adjustment Inventory (BAI) (1961) were used for data collection. The findings showed that positive psychotherapy with emphasis on religious teachings has a positive effect on improving psychological adjustment (P <0.01).In general, it can be said that positivist psychotherapy based on religious teachings with a strong theoretical and research background is an appropriate strategy to improve the psychological adjustment of students with suicidal ideation, and it can be used as an effective intervention method in the treatment of this type of mental disorders.

    Keywords: positive psychotherapy, religious teachings, psychological adjustment, suicidal ideation
  • لیلا بهبهانی، باقر سرداری*
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر کاهش ولع مصرف و پیشگیری از عود معتادان به مواد افیونی انجام شد.

    روش

    این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مرد معتاد به انواع مواد افیونی بستری برای ترک اعتیاد در بخش روان پزشکی بیمارستان شهید مدنی شهر خوی در پاییز سال 1397 بود. از این جامعه، نمونه ای به حجم 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به تصادف در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون و پس آزمون پرسش نامه های سنجش ولع مصرف لحظه ای مواد و پیش بینی عود یا بازگشت را تکمیل نمودند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش های روان درمانی مثبت نگر قرار گرفتند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد روان درمانی مثبت نگر منجر به تفاوت معنادار بین گروه ها در ولع مصرف لحظه ای (0/800=2h)، و پیش بینی عود (0/622=2h)، معتادان به مواد افیونی شده است.

    نتیجه گیری

    می توان گفت: روان درمانی مثبت نگر بر کاهش ولع مصرف و پیشگیری از عود در معتادان به مواد افیونی موثر بوده و منجر به کاهش میانگین نمرات شرکت کنندگان گروه آزمایش در ولع مصرف لحظه ای و پیشگیری از عود نسبت به گروه گواه شده است.

    کلید واژگان: روان درمانی مثبت نگر, ولع مصرف, پیشگیری از عود, معتاد به مواد افیونی
    Leila Behbehani, Bagher Sardary*
    Objective

    The purpose of this study was to determine the effectiveness of positive psychotherapy on decrease craving and relapse prevention in opiate addicts.

    Method

    this study is a semi-experimental study with pretest-posttest and control group design. The statistical population of the study was all male patients with a variety of opiate addiction Admitted to quitting addiction in psychiatric ward of Shahid Madani hospital in Khoy city  In the fall of 2018. From this population, a sample of 30 people was selected by purposeful sampling method and were randomly assigned to experimental and control groups. Data collection tools were included questionnaires of desire for drug (DDQ) & relapse prediction scale (RPS). Data analysis was performed using covariance analysis in SPSS program.

    Results

    data analysis showed that positive psychotherapy resulted in significant difference between groups in craving (h2=0.800) and relapse prediction (h2=0.622) in opiate addicts.

    Conclusion

    regarding the results, it can be argued that positive psychotherapy has been effective in decreasing craving and relapse prevention in opiate addicts.

    Keywords: Positive Psychotherapy, Craving, Relapse Prevention, Opiate Addicts
  • باقر سرداری*، پویا قربانزاده

    پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله بر هیجان های تحصیلی مثبت و منفیدانش آموزان پایه ششم انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه ششم مدارس ابتدایی شهر ماکو به تعداد 1760 نفر در سال تحصیلی 98-1397 بود. از این جامعه، نمونه ای به حجم 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در مراحل پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه هیجان های تحصیلی دانش آموز (AEQ) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در برنامه SPSS انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های حل مسئله تاثیر معنی داری بر هیجان های تحصیلی مثبت به میزان 35 درصد و بر هیجان های تحصیلی منفی به میزان 54 درصد داشته است (05/0<p). با توجه به نتایج می توان مطرح کرد آموزش مهارت های حل مسئله تاثیر معنی داری بر افزایش هیجان های تحصیلی مثبت و کاهش هیجان های تحصیلی منفی دانش آموزان پایه ششم داشته است.

    کلید واژگان: آموزش مهارت های حل مسئله, هیجان های تحصیلی مثبت و منفی, دانش آموزان پایه ششم
    Bagher Sardary *, Pouya Gorbanzadeh

    The present study was conducted with the aim of determining the effectiveness of problem solving skills training on positive and negative educational emotions of sixth grade students. This research was semi - experimental with pre - test - post - test and control group. The statistical population consisted of all the sixth graders of elementary schools in the city of Maku to the number of 1760 people in the academic year of 1389 - 1390. From this population, a sample of 30 people was selected by purposive sampling method and randomly replaced in two experimental and control groups. The data collection tool in the pre - test and post - test phases was questionnaire (AEQ). The data analysis was carried out using the covariance analysis in the SPSS program. The research findings showed that the training of problem - solving skills had a significant impact on positive educational emotions by 35 % and had a rate of 54 % for negative academic (p<0/05). According to the results, it can be suggested that teaching solving skills has a significant effect on increasing positive educational emotions and decreasing negative educational emotions in sixth grade students.

    Keywords: teaching problem solving skills, positive, negative academic emotions, sixth grade students
  • جلال انوری، باقر سرداری*
    این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان با علائم اضطرابی انجام شد.پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایش با طرح پیش آزمون -پس آزمون - پیگیری و گروه کنترل بود.نمونه پژوهش به حجم 30 نفر از بین 5038 نفر دانش آموز پسر مدارس دوره دوم متوسطه شهر خوی به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانگرنفسکیرا تکمیل کردند و آزمودنی های گروه آزمایش، طی 8 جلسه 90 دقیقه ایتحت آموزش روان درمانی مثبت گرا قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان دادند روان درمانی مثبت گرا به افزایش راهبردهای مثبت و کاهش راهبردهای منفی تنظیم هیجان در مرحله پس آزمون منجر می شود و این تاثیر در مرحله پیگیری نیز تداوم دارد. با توجه به نتایج، روان درمانی مثبت گرا بر بهبود راهبردهای مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان با علائم اضطرابی موثر است.
    کلید واژگان: روان درمانی مثبت گرا, راهبردهای تنظیم شناختی هیجان, دانش آموزان, اضطراب
    Jalal Anvari, Bagher Sardary *
    The purpose of this research was to investigate the effectiveness of positive psychotherapy (PPT) on improving cognitive emotion regulation strategies in students with anxiety symptoms. This was a quasi-experimental study with pretest-posttest-follow up design and control group. The sample size of 30 subjects were selected by purposeful sampling method from among 5038 male students of the secondary high schools of Khoy city and were randomly assigned to two experimental (n = 15) and control (n = 15) groups. The participants completed the Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (CERQ) developed by Garnovskii in the pretest, posttest, and follow up stages. Meanwhile, the subjects in the experimental group received PPT trainings during eight 90-minute sessions. Data were analyzed using repeated measuresmultivariate analysis of variance. Data analysis showed that PPT caused an increase in the positive cognitive emotion regulation strategies and a reduction in the cognitive emotion regulation strategies in the post-test and this effect also continued in the follow-up. Based on the results, it can be said that PPT significantly affects the improvement of positive and negative cognitive emotion regulation strategies of students with anxiety symptoms.
    Keywords: Positive Psychotherapy, cognitive emotion regulation strategies, students, anxiety
  • باقر سرداری*، سالار خلیلی
    زمینه

     اختلالات خوردن یکی از اختلالات شایع روان تنی به شمار می روند که منجر به مشکلات فراوانی در سلامت جسمانی، هیجانی و عملکرد روانی می شوند. اما مساله اصلی این است که آیا مداخله مبتنی بر روانشناسی مثبت گرا بر کاهش مشکلات نظم جویی هیجان در نوجوانان با نشانه اختلالات خوردن موثر است؟

    هدف

    این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر روانشناسی مثبت گرا بر کاهش مشکلات تنظیم هیجان در نوجوانان با نشانه اختلالات خوردن انجام شد.

    روش

    این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه گواه  بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مشغول تحصیل در مدارس دوره دوم متوسطه شهر ارومیه به تعداد 4276 نفر در سال تحصیلی 98-97 بود. از این جامعه، نمونه ای به حجم 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه  جایگزین شدند.  شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون و پس آزمون مقیاس مشکل در نظم بخشی هیجانی گراتز و رومئر (2004) را تکمیل و در این اثناء آزمودنی های گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای 1 جلسه تحت آموزش های مربوط به رواندرمانگری مثبت گرا (سلیگمن، رشید و پارک، 2006) توسط پژوهشگر قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس انجام گرفت.

    یافته ها

    یافته های پژوهش نشان داد که مداخله مبتنی بر روانشناسی مثبت گرا منجر به کاهش میانگین نمرات شرکت کنندگان گروه آزمایش در مشکلات تنظیم هیجان و مولفه های آن شامل عدم پذیرش پاسخ های هیجانی، مشکل در رفتار هدفمند، مشکل در مهار تکانه، فقدان آگاهی هیجانی، دسترسی محدود به راهبردها و فقدان وضوح هیجانی نسبت به گروه گواه  شده است (p<0/05).  

    نتیجه گیری

    بنابراین می توان مطرح کرد که مداخله مبتنی بر روانشناسی مثبت گرا درمان موثری برای بهبود مشکلات نظم جویی هیجان در نوجوانان با نشانه اختلال خوردن است.

    کلید واژگان: مداخله مبتنی بر روانشناسی مثبت گرا, مشکلات نظم جویی هیجان, نشانه اختلالات خوردن
    Bagher Sardary*, Salar Khalili
    Background

    Eating disorders are one of the most common psychosomatic disorders that leads to many problems in physical, emotional health and mental functioning. But the main issue is that does positive psychological intervention is effective on reducing difficulties in emotion regulation in adolescents with eating disorders symptoms?

    Aims

    The purpose of this study was to determine the effectiveness of positive psychological intervention on reducing difficulties in emotion regulation in adolescents with eating disorders symptoms.

    Method

    The present study was a semi-experimental studies with pretest-posttest design and control group. The statistical population includes all female students studying at secondary schools in urmia to number of 4276 peoples in the 2018-2019 academic year. From this population, a sample of 30 people was selected through targeted sampling and randomly assigned to two experimental and control groups. participants completed in the pre-test and post-test stages of Gratz & Roemer (2004) difficult in emotion regulation  and  In the meantime, the subjects in the experimental group were trained positive psychotherapy (Seligman et al., 2006) by the researcher in 8 sessions of 90 minutes a week for 1 session. Data analysis was performed using covariance analysis.    

    Results

    The findings showed that positive psychological intervention reduced the mean scores of the experimental group on difficulties in emotion regulation and its components including lack of acceptance of emotional responses, difficulty in goal-directed behavior, difficulty in controlling impulse, lack of emotional awareness, Limited access to strategies and lack of emotional clarity compared to the control group (p<0/05).

    Conclusion

    Therefore, it can be argued that positive psychological intervention is an effective treatment for improving emotion regulation problems in adolescents with symptoms of eating disorder.

    Keywords: Positive psychological intervention, Difficulties in emotion regulation, Eating disorders symptoms
سامانه نویسندگان
  • دکتر باقر سرداری
    دکتر باقر سرداری
    استادیار فلسفه تربیت، واحد خوی، دانشگاه آزاد اسلامی، خوی، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال