behzad salmani
-
هدف اصلی این مقاله، بررسی اثرات سرریز نااطمینانی شرکای تجاری بر صادرات و واردات ایران طی دوره زمانی 2000 - 2020 است. در همین راستا برای نشان دادن تاثیر همزمان شوک های چند کشوری و شوک جهانی از مدل خودرگرسیون بردار جهانی GVAR استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر این است که ارزش صادرات و واردات ایران در برابر شوک های نااطمینانی وارده از عمده شرکای تجاری واکنش منفی نشان می دهد؛ به طوریکه سه کشور (چین، هند و ترکیه) بیشترین سرریز منفی را بر ارزش تجارت ایران دارند. همچنین نتایج نشان دادند نااطمینانی پنج شریک تجاری بعدی (امارات متحده عربی، روسیه، کره جنوبی، ایتالیا، آلمان و سوئیس) دارای سرریز معنادار بر تجارت ایران نمی باشد. در ضمن صادرات و واردات ایران به افزایش نااطمینانی داخلی ایران واکنش منفی نشان می دهد. از اینرو سیاست گذاران دولتی و خصوصی برای توسعه صادرات و کاهش دادن اثرات نااطمینانی سایر کشورها، باید روابط تجاری خود را گسترش دهندکلید واژگان: سرریز نااطمینانی, تجارت بین الملل, شرکای تجاری, GVARThis article mainly investigates the spillover effects of trade partners' uncertainty on the amount of Iran's exports and imports from 2000 to 2020. In this regard, the GVAR global vector autoregression model has been used to show the simultaneous impact of multi-country shocks and global shocks. The results of this research show that the value of Iran's exports and imports reacts negatively to uncertainty shocks from major trading partners, so the three countries (China, India, and Turkey) have the most negative spillover on Iran's trade value. The results also showed that the uncertainty of the following five trading partners (United Arab Emirates, Russia, South Korea, Italy, Germany, and Switzerland) does not have a significant spillover on Iran's trade. At the same time, Iran's exports and imports reacted negatively to the increase in Iran's internal uncertainty. Hence, public and private policymakers should expand their trade relations to develop exports and reduce the effects of other countries' uncertainty.Keywords: Uncertainty Spillover, International Trade, Trade Partners, GVAR
-
هدف اصلی مطالعه حاضر، بررسی تاثیر سرریز بین المللی سیاست های پولی ایالات متحده بر وام دهی بانک ها، در 34 کشور با درآمد متوسط بالا، طی دوره زمانی 2021-2000 است. برای این منظور از رگرسیون انتقال ملایم پانل (PSTR) برای برآورد مدل تحقیق استفاده شده است. بر اساس نتایج تخمین، مدل شامل 2 رژیم بوده و متغیر انتقال آن، نرخ سیاست پولی ایالات متحده است که در رژیم اول معنادار نبوده و در رژیم دوم منفی و معنادار است. به طوری که، با کاهش نرخ بهره و اعمال سیاست های پولی انبساطی در ایالات متحده، نرخ وام دهی در کشورهای مورد مطالعه افزایش می یابد؛ و بالعکس. بر اساس نتایج بدست آمده و عدم استقلال سیاست های پولی در کشورهای مورد مطالعه، توصیه می شود کشورها با سیاست گذاری های هدفمند، شرایط اقتصاد داخلی خود را نسبت به شرایط بیرونی با ثبات تر کرده و به نوعی، اقتصاد خود را نسبت به شوک های خارجی ایمن کنند.کلید واژگان: سیاست های پولی, سرریز بین المللی, وام دهی بانک ها, رگرسیون انتقال ملایم پانلThe main objective of the present study is to investigate the international spillover effect of US monetary policies on bank lending for 34 upper-middle-income countries during the period of 2000-2021. For this purpose, Panel Smooth Transition Regression model (PSTR) method has been used to estimate the model of this research. Based on the estimation results, the model includes two regimes and its transition variable is the monetary policy rate of the United States, which is not significant in the first regime and is negative and significant in the second regime. So, with the reduction of interest rates and the implementation of expansionary monetary policies in the United States, the lending rate in the studied countries increases; and vice versa. Based on the results obtained and the lack of independence of monetary policies in the studied countries, it is recommended that the countries make their internal economic conditions more stable than the external conditions with targeted policies and somehow secure their economy against external shocks.Keywords: Monetary Policies, International Spillover, Bank Lending, Panel Smooth Transition Regression (PSTR)
-
یکی از مهم ترین مباحث بازار سرمایه، آگاهی از میزان ریسک است که می تواند بازده سهام شرکت ها را تحت تاثیر قرار دهد و نقش بسزایی در تصمیم گیری ها ایفا می کند. در همین راستا مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای مطرح و موردتوجه پژوهشگران قرار گرفته است. این مدل ها تحت تاثیر عوامل مختلف درونی شرکتها و متغیرهای کلان هستند؛ اما یکی از متغیرها که رابطه تنگاتنگی با بازارهای مالی دارد، فناوری زنجیره بلوکی است. ازاین رو مطالعه حاضر به بررسی تاثیر فناوری زنجیره بلوکی بر نوسان ریسک کل در 84 شرکت منتخب بازار بورس کشور طی فروردین 1390 تا مرداد 1400 با استفاده از رویکرد گشتاور تعمیم یافته سیستمی پرداخته است. نتایج مطالعه نشان می دهد اثرات سرریز ارزش بازاری، فناوری زنجیره بلوکی، رشد اقتصادی، نرخ ارز و قیمت نفت بر ریسک کل مثبت و نرخ بازده دارایی ها، شرکت های مالی، هزینه های تحقیق و توسعه و نرخ تورم اثر منفی بر ریسک کل داشته است.کلید واژگان: زنجیره بلوکی, اثرات سرریز, بورس ایران, گشتاور تعمیم یافته سیستمی, کووید 19One of the most important topics in the capital market is understanding the level of risk, which can affect the return on company stocks and play a significant role in decision-making. In this regard, the Capital Asset Pricing Model (CAPM) has been introduced and attracted the attention of researchers. These models are influenced by various internal company factors and macroeconomic variables. However, one variable that has a close relationship with financial markets is blockchain technology. Therefore, this study examines the impact of blockchain technology on overall risk volatility in 84 selected companies listed on the country's stock exchange from April 2011 to August 2021, using a system generalized method of moments (GMM) approach. The study results show that the spillover effects of market value, blockchain technology, economic growth, exchange rates, and oil prices on overall risk are positive, while the effects of return on assets, financial companies, research and development costs, and inflation rates on overall risk are negative.Keywords: Block Chain, Spillover Effects, Iran Stock Exchange, Systematic GMM, Covid - 19
-
تعیین عوامل موثر بر تلاطم و ریسک بازار سهام با گسترش مدل های قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای مورد توجه پژوهش گران قرار گرفته است. یکی از متغیرها که رابطه تنگاتنگی با بازارهای مالی دارد، فناوری زنجیره بلوکی می باشد. زنجیره بلوکی یک فناوری جدید در زمینه رایانه ای ایمن است. این فناوری می تواند دنیای دیجیتال را متحول نماید و با استفاده از خصوصیات تفاهم توزیع یافته برای هر تراکنش آنلاین، تراکنش ها را به نحوی اجرا نماید که دارایی ها در آینده نیز قابل شناسایی باشند و این امر بدون در خطر افتادن حریم خصوصی، امنیت دارایی ها و طرف های درگیر در معامله انجام می شود. هدف مقاله بررسی سرریز فناوری زنجیره بلوکی بر تلاطم نوسانات 84 شرکت منتخب بازار سهام اوراق بهادار ایران طی فروردین 1390 تا مرداد 1400 با استفاده از گشتاور تعمیم یافته سیستمی پرداخته است. نتایج مطالعه حاکی از آن است که سهم بازاری و نرخ بازدهی دارایی ها تاثیر مثبت در سرریز نوسانات بازدهی شرکت ها داشته و فناوری زنجیره بلوکی و تحقیق و توسعه بر سرریز نوسانات بازدهی تاثیر منفی داشته اند. تمام متغیرها به لحاظ آماری در سطح اطمینان یک درصد معنادار هستند.کلید واژگان: زنجیره بلوکی, سرریز, بورس اوراق بهادار ایران, گشتاور تعمیم یافته سیستمیDetermining the factors affecting stock market turmoil and risk with the development of capital asset pricing models has been considered by researchers. One of the variables that is closely related to financial markets is blockchain technology. Blockchain is a new technology in the field of secure computers. This technology can transform the digital world and, using distributed distribution features for each online transaction, execute transactions in such a way that assets can be identified in the future without compromising the privacy, security of assets and parties involved. It is done in the transaction. the present study investigates the blockchain technology overflow on the fluctuations of fluctuations of 84 selected companies in the stock market of the country during April 2011 to August 2021 using system generalized method of moments. The Iranian stock market has not been immune from the spillovers of this crisis. The results of the study show that market share, rate of return on assets have a positive effect on the spillower of fluctuations and blockchain technology, research and development have negative effects on spillover. All variables are statistically significant at the level of one percent confidence. Determining the factors affecting stock market turmoil and risk with the development of capital asset pricing models has been considered by researchers. One of the variables that is closely related to financial markets is blockchain technology. Blockchain is a new technology in the field of secure computers. This technology can transform the digital world and, using distributed distribution features for each online transaction, execute transactions in such a way that assets can be identified in the future without compromising the privacy, security of assets and parties involved. It is done in the transaction. the present study investigates the blockchain technology overflow on the fluctuations of fluctuations of 84 selected companies in the stock market of the country during April 2011 to August 2021 using system generalized method of moments. The Iranian stock market has not been immune from the spillovers of this crisis. The results of the study show that market share, rate of return on assets have a positive effect on the spillower of fluctuations and blockchain technology, research and development have negative effects on spillover. All variables are statistically significant at the level of one percent confidence.Keywords: Block Chain, spillover Effects, Iran Stock market, Systematic Generalized method of moments
-
Objective
This study aimed to compare health beliefs and obsessive-compulsive symptoms (OCS) in families with (FIM+) or without an infected member (FIM–) two years after the beginning of COVID-19. Additionally, this research intended to predict a decrease in OCS from baseline (T1) to 40 days later (T2) based on health beliefs.
MethodIn a longitudinal survey, 227 participants in two groups, including FIM+ (n = 98; M = 30.44; SD = 5.39) and FIM– (n = 129; M = 29.24; SD = 4.93), were selected through purposive sampling. They responded to measurements consisting of demographic characteristics, the Obsessive-Compulsive Inventory-Revised (OCI-R), Patient Health Questionnaire (PHQ-9), Impact of Event Scale-Revised (IES-R), and COVID-19 Health Belief Questionnaire (COVID-19-HBQ) at the final assessment phase (T2). To investigate differences between the two groups and predict OCS changes from T1 to T2, data were analyzed using Chi-squared, t-tests, U-Mann-Whitney, Kruskal-Wallis, Pearson correlations, and linear regression analyses.
ResultsAt T1, FIM+ demonstrated significantly greater OCS, health beliefs, posttraumatic stress symptoms (PTS), and depressive symptoms than FIM–. Furthermore, FIM+ showed a decrease in OCS from T1 to T2 after its infected member recovered from COVID-19 (P < 0.001). A decrease in OCS was correlated with a decrease in perceived susceptibility, severity, and barriers. Lack of a vulnerable family member, lower educational attainment, and being a primary caregiver were associated with a greater decrease in OCS. Changes in perceived severity and self-efficacy accounted for 17% of variation in OCS.
ConclusionEven two years after the onset of the pandemic, COVID-19 not only impacts the life of patients with COVID-19 but family members who care for such patients respond to the disease by engaging in excessive health behaviors in the form of OCS.
Keywords: COVID-19, Demographic Factors, Family, Health Belief Model, Obsessive-Compulsive Disorder -
تعیین عوامل موثر بر تلاطم و ریسک بازار سهام با گسترش مدل های قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای مورد توجه پژوهش گران قرار گرفته است. یکی از متغیرها که رابطه تنگاتنگی با بازارهای مالی دارد، فناوری زنجیره بلوکی می باشد. از این رو مطالعه حاضر به بررسی تاثیر فناوری زنجیره بلوکی بر تلاطم ریسک کل و سیستماتیک در 84 شرکت منتخب بازار بورس کشور طی فروردین 1390 تا مرداد 1400 با استفاده از رویکرد خود رگرسیون برداری داده های تابلویی پرداخته است. نتایج مطالعه نشان می دهد که تابع ریسک سیستماتیک در دوره اول نسبت به تغییرات فناوری زنجیره بلوکی واکنش مثبت با شیب صعودی اما بعد از دوره دوم تاثیر شوک های فناوری زنجیره بلوکی بر ریسک سیستماتیک شرکت ها مثبت با شیب ثابت بوده است. هم چنین تابع ریسک کل از اولین دوره نسبت به تغییرات فناوری زنجیره بلوکی واکنش مثبت با شیب صعودی داشته است. توابع ریسک سیستماتیک و ریسک کل نسبت به شوک های سهم بازار شرکت ها و نرخ بازدهی شرکت ها نیز واکنش مثبت داشته اند. نتایج تجزیه واریانس توابع ریسک کل و ریسک سیستماتیک نشان می دهد در تابع ریسک سیستماتیک به ترتیب نرخ بازده دارایی، فناوری زنجیره بلوکی و سهم بازاری پیش ترین تاثیر را در تغییرات تابع ریسک داشته اند و در تابع ریسک به ترتیب سهم بازار، نرخ بازده دارایی و فناوری زنجیره بلوکی بیشترین تاثیر را در تغییرات تابع ریسک مذکور داشته اند.
کلید واژگان: زنجیره بلوکی, ریسک سیستماتیک, ریسک کل, بورس ایران, خود رگرسیون برداری داده های تابلوییDetermining the factors affecting the volatility and risk of the stock market by expanding the pricing models of capital assets has been the focus of researchers. One of the variables that has a close relationship with financial markets is block chain technology. Therefore, the present study investigated the effect of block chain technology on total and systematic risk volatility in 84 selected companies of the Iran`s stock market during April 2010 to August 2014 using Vector error correction model. The results of the study show that the systematic risk function in the first period has a positive reaction to the changes in blockchain technology, but after the second period, the impact of blockchain technology shocks on the systematic risk of companies has been positive with a constant slope. Also, since the first period, the total risk function has had a positive reaction to the changes in blockchain technology with an upward slope. Systematic risk and total risk functions have also reacted positively to the shocks of the companies' market share and the company's rate of return. The results of the variance analysis of the total risk and systematic risk functions show that in the systematic risk function, according to the asset return rate, blockchain technology and market share had the greatest effect on the changes in the risk function, and in the risk function, according to the market share, asset return rate and Block chain technology has had the greatest effect on the changes of the mentioned risk function.
Keywords: Block Chain, Systematic Risk, Total Risk, Iran Stock market, Panel Data Vector error correction model -
هدف اصلی مطالعه حاضر، شناسایی عوامل موثر بر زیان های بحران بانکی برای 49 کشور نمونه مورد مطالعه طی دوره زمانی 2019-1980 است. در همین راستا، دو هدف فرعی نیز دنبال شده است؛ به طوری که در گام مقدماتی اول، تاریخ بحران های بانکی برای 49 کشور تعیین شد. تحلیل های نموداری درخصوص تعداد بحران ها نشان داد که حدود نیمی از بحران های به وقوع پیوسته، طی سال های 2008 تا 2012 بوده که در این بین، سهم کشورهای با درآمد بالا بیشتر از بقیه گروه های کشوری است. سپس در گام مقدماتی دوم با استخراج روند های مختلف توسط فیلتر هودریک-پرسکات برای سری زمانی GDP حقیقی کشورها، چهار نوع زیان در تولید محاسبه شد. بررسی زیان در تولید کشورها، نشان داد که دو کشور آنگولا و یونان به ترتیب بیشترین و کمترین مقدار زیان را در بین چهار نوع زیان محاسبه شده به خود اختصاص دادند. در نهایت برای تحقق هدف اصلی مطالعه حاضر، مدل اقتصادی تحقیق با استفاده از روش شبه حداکثر راستنمایی پواسون (PPML) به دو صورت بدون متغیر بحران ارزی و با حضور آن برآورد شد. نتایج نشان داد که وقوع بحران ارزی، باعث تشدید زیان های تولید ناشی از بحران بانکی می شود. همچنین متغیرهای تورم، نسبت اعتبار بانکی به GDP، شکاف اعتبار به GDP، بدهی بخش عمومی با تاثیر مثبت و متغیرهای درجه باز بودن مالی، مخارج احتیاطی دولت و دارایی های بانک مرکزی با تاثیر منفی از عوامل مهم در مقدار زیان های تولید بعد از وقوع بحران بانکی هستند. از این رو، جهت مدیریت بحران بانکی، توجه به متغیرهای بیان شده توصیه می شود.کلید واژگان: بحران بانکی, تاریخ گذاری بحران, زیان در تولید, روش شبه حداکثر راستنمایی پواسونThe main purpose of this study is to identify the determinants of banking crisis losses for 49 sample countries over the period 1980-2019. In this regard, two sub-purposes are pursued. In the first preliminary step, we identify and date episodes of banking crises for 49 countries. The graphical analysis of crises showed that about half of the crises were occurred between 2008-2012 in which the share of high-income countries was higher than other country groups. Then, in the second preliminary step, we used the Hodrick-Prescott filter to extract different trends from countries' GDPs to calculate four alternative measures of real output losses. The investigated output losses showed that Angola and Greece had the highest and lowest losses among the four types of losses, respectively. Finally, to achieve the main purpose, we use the Poisson quasi-maximum likelihood (PPML) method to estimate model. The model was estimated without and with currency crisis variable. Our findings show the occurrence of a currency crisis is effective in intensifying output losses following banking crises. Also, the variables of inflation, bank credit to GDP, credit-to-GDP gap, public debt/GDP, with a positive effect and variables of financial openness, discretionary government spending and central bank assets with a negative impact, are important factors in output losses of banking crisis. Therefore, we recommend that the mentioned variables be considered in banking crisis management.Keywords: Banking Crisis, Dating Crises, Output Losses, Poisson Pseudo Maximum Likelihood
-
هدف این مطالعه شناسایی عوامل موثر در زیان بحران بانکی به ویژه متغیرهای چهارچوب سیاستی برای 12 کشور نمونه موردمطالعه طی دوره زمانی 1980-2019 است. بدین منظور، با استخراج روند های پیش از بحران و پس از بحران برای GDP حقیقی کشورها، مقدار زیان در تولید برای سال بحرانی و سه سال بعد از آن محاسبه شد. سپس مدل تحقیق به دو صورت مدل پایه و مدل با درنظرگرفتن متغیرهای چهارچوب سیاستی، به روش شبه حداکثر راست نمایی پواسون (PPML) برآورد شد. نتایج برآورد مدل پایه نشان داد که متغیرهای GDP سرانه حقیقی، تورم، نسبت اعتبارات بانکی به GDP تاثیر مثبت و معنا دار و متغیرهای درجه بازبودن مالی و مخارج احتیاطی دولت تاثیر منفی و معنادار در مقدار زیان تولید ناشی از بحران بانکی دارند. همچنین نتایج برآورد مدل های مختلف با حضور هریک از متغیرهای قوانین مالی، رژیم های ارزی، استقلال، و محافظه کاری بانک مرکزی نشان داد که به جای اتخاذ سیاست های سخت گیرانه و انعطاف ناپذیر برای مدیریت بحران، استفاده از سیاست های منعطف تر مانند داشتن بودجه ای متوازن، انتخاب رژیم ارزی میخکوب نرم (رژیم ارزی میانی)، و داشتن بانک مرکزی با درجه کمتری از استقلال و محافظه کاری برای مدیریت بحران بانکی و کاهش زیان های تولید ناشی از وقوع آن مناسب تر خواهد بود.
کلید واژگان: بحران بانکی, زیان تولید, چهارچوب های سیاستی, روش شبه حداکثر راست نمایی پواسونThe main purpose of this study is to identify the determinants of banking crisis loss, the variables of policy framework especially, for 12 sample countries over the period 1980-2019. Accordingly, we extracted pre-crisis and post-crisis trends from countries' real GDPs and then calculated output loss for the crisis year and three years afterwards. In the following, we used the Poisson quasi-maximum likelihood (PPML) method to estimate basic model and model by considering the variables related to the policy framework. Our findings of basic model show the variables of real per capita GDP, inflation, bank credit to GDP ratio, have a significant positive effect and variables of financial openness and discretionary government spending have a significant negative effect on output loss related to banking crisis. Also, our analysis of different models with the presence variables of fiscal rules, exchange rate regimes, central bank independence and conservatism reveals that using of more flexible policies instead of extremely restrictive policy frameworks, such as having a balanced budget, a soft peg regime (intermediate exchange regime) and a central bank with less degree of independence and conservatism, are suitable for managing and reducing output loss related to banking crisis.
-
هدف این مقاله بررسی ساختارهای مناسب سیاست گذاری در جهت تحقق اهداف سیاست های پولی و مالی در اقتصاد ایران است. رفتار سیاست گذاران پولی و مالی با استفاده از روش بهینه سازی پویا و نظریه بازی ها و تعریف توابع هدف و قیود پیش روی سیاست گذاران تحت دو رویکرد سیاست گذاری مصلحتی و تعهد هم زمان استخراج گردید. بر مبنای یافته های تحقیق، سیاست مالی، رفتاری موافق ادوار تجاری دارد. طبق یافته های تحقیق، این فرضیه که در ایران درآمدهای نفتی تنها دلیل سلطه مالی است رد شده و تعهد همزمان سیاست گذاران شرط لازم و انضباط مالی دولت، شرط کافی برای استقلال سیاست پولی از مالی است.
کلید واژگان: تعادل عمومی پویای تصادفی, سیاست گذاری مصلحتی, سیاست گذاری مبتنی بر تعهد, نظریه بازی ها, روش تخمین بیزیThe aim of this paper is examining appropriate structures in order to achieve the objectives of monetary and fiscal policy in the Iranian economy. The behavior of monetary and fiscal policymakers was derived using dynamic optimization and game theory techniques trough defining objective functions and policy makers’ constraints under two basic policy making approaches: commitment and discretionary. findings showed that,Regardless of committed or discretionary policymaking approach, fiscal policy has procyclical behavio. findings showed that, the hypothesis that oil revenues are only reason of fiscal dominance in Iranian economy is rejected and policy maker s commitment is necessary condition and fiscal discipline is sufficient condition for independence of monetary policy.
Keywords: Dynamic Stochastic General Equilibrium, discretionary policymaking, committed policymaking, game theory, Bayesian estimation method -
زمینه و هدف
به دلیل شباهت برخی از علایم اختلال پانیک (PD) و بیماری کرونا، مبتلایان به این اختلال نیز همانند مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) نسبت به پیامدهای منفی همه گیری آسیب پذیر هستند. با وجود این، مطالعات قبلی چندان به اثرات کرونا روی این اختلال نپرداخته اند. با توجه به اهمیت مکانیسم های شناختی در هر دو اختلال، به خصوص بررسی اثرات شناختی کرونا کلیدی است. هدف از مطالعه ی حاضر، مقایسه ی مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) و اختلال پانیک (PD) برحسب باورهای وسواسی و استرس کرونا دو سال پس از آغاز همه گیری است.
مواد و روش ها:
در یک طرح علی مقایسه ای، 127 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و بعد از مصاحبه ی بالینی، به گروه های اختلال وسواس فکری عملی (OCD؛ 42 نفر)، اختلال پانیک (PD؛40 نفر) و گروه غیربالینی (45 نفر) تقسیم شدند و به پرسش نامه ی باورهای وسواسی (OBQ-44) مقیاس استرس کرونا و پرسش نامه ی سلامت بیمار (PHQ-9) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه (ANOVA)، تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و آزمون تعقیبی شفه تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها:
بین نمرات دو گروه بالینی در هیچ یک از باورهای وسواسی تفاوت معناداری وجود نداشت. در مولفه ی پیامدهای اجتماعی/ اقتصادی و استرس تروماتیک از مولفه های استرس کرونا، بین گروه های بالینی و غیربالینی تفاوتی وجود نداشت. با وجود این، مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) در بیگانه هراسی و مبتلایان به اختلال پانیک (PD) در چک کردن های وسواسی و اطمینان خواهی، نمرات به طور معنادار بیش تری نسبت به دو گروه دیگر دریافت کردند. حتی دو سال پس از آغاز همه گیری، گروه های بالینی بیش تر از جمعیت غیربالینی، نگران خطر و آلودگی مرتبط با کرونا بودند.
نتیجه گیری:
باورهای وسواسی در مبتلایان به اختلال پانیک (PD) طی دوره ی همه گیری قابل مقایسه با مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) است. همچنین، مبتلایان به اختلال پانیک (PD) بیش تر از مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) و گروه غیربالینی درگیر چک کردن های وسواسی و اطمینان خواهی می شوند که می تواند هزینه های زیادی را بر نظام درمانی طی دوره ی همه گیری تحمیل کند.
کلید واژگان: اختلال وسواس فکری عملی, اختلال پانیک, باورهای وسواسی, استرس کرونا, همه گیریAim and BackgroundBecause of the similarity between some signs of panic disorder (PD) and COVID-19, individuals with PD like individuals with obsessive-compulsive disorder (OCD) are vulnerable to negative outcomes of the pandemic. However, previous studies did not adequately address the impacts of COVID-19 on this disorder. Regarding the importance of cognitive mechanisms for both disorders, examining the cognitive impacts of COVID-19 is especially critical. The study aims to compare individuals with obsessive-compulsive disorder (OCD), panic disorder (PD), and nonclinical samples in terms of obsessive beliefs and COVID-19 stress, two years after the beginning of the pandemic.
Methods and Materials:
In a survey, 127 individuals were recruited through purposive sampling. After being taken for the clinical interview, they were divided into OCD (n=42), PD (n=40), and nonclinical (n=45) groups. Participants responded to the Obsessive Beliefs Questionnaire (OBQ-44), COVID-19 Stress Scale, and Patient Health Questionnaire (PHQ-9). Data were analyzed by one-way analysis of variance (ANOVA), multivariate analysis of variance (MANOVA), and Scheffe posthoc tests.
FindingsThere were no significant differences between clinical groups based on any obsessive beliefs. In terms of socioeconomic outcomes and traumatic stress components of COVID-19 stress, there were no significant differences between clinical and nonclinical groups. However, individuals with OCD and PD obtained meaningfully higher scores in xenophobia and obsessive checking/ reassurance-seeking components, respectively, than other groups. Even two years after the beginning of the pandemic, clinical groups were significantly more concerned about the danger and contamination of COVID-19 than the nonclinical group.
ConclusionsObsessive beliefs in individuals with PD are comparable to individuals with OCD during the pandemic. Also, individuals with PD engaged more in obsessive checking/ reassurance-seeking than individuals with OCD and the nonclinical group; it could burden extensive costs for the therapeutic system during the pandemic.
Keywords: obsessive-compulsive disorder, panic disorder, obsessive beliefs, COVID-19 stress, COVID-19 pandemic -
هدف این پژوهش برآورد مشخصه های آماری شناخته شده چسبندگی قیمت های اسمی در سطوح مختلف کالایی در اقتصاد ایران طی سال های 1390 تا 1399 است برای این منظور داده های خرد شاخص قیمت مصرف کننده طراحی و از این طریق چسبندگی بین آنها مقایسه شده است. بدین منظور، 421 قلم محصول از پایگاه داده طرح آمارگیری شاخص قیمت مصرف کننده مرکز آمار ایران انتخاب شده است. این نمونه شامل 22٬607٬230 مظنه قیمت، 658٬482 کالای نوعی بوده و حدود 93 درصد از تعداد اقلام سبد مصرف کننده در سال پایه 1395 و 67 درصد از مخارج مصرف کننده در سال پایه 1390 را پوشش می دهد. برآورد شاخص چسبندگی قیمت های اسمی در این پژوهش با استفاده از روش تعداد تغییرات قیمت و میانگین مدت ثبات قیمت صورت گرفته است. طبق نتایج، این شاخص براساس تعداد تغییرات قیمت در کل اقتصاد حدود 29 درصد و براساس میانگین مدت ثبات قیمت حدود 2٫99 ماه (تقریبا یک فصل) برآورد می شود. براین اساس، چسبندگی قیمت های اسمی نسبت به کشورهای پیشرفته کمتر است. مقایسه شاخص ها در سطح اقلام و نیز گروه های کالایی کویکوپ نشان دهنده وجود ناهمگنی در چسبندگی قیمت های اسمی است. گروه خوراکی ها و آشامیدنی ها و گروه مسکن، آب، برق، گاز، و سایر سوخت ها کمترین و گروه ارتباطات و آموزش بیشترین چسبندگی قیمت را دارند.
کلید واژگان: چسبندگی قیمت ها, مدت ثبات قیمت ها, تعداد تغییرات قیمت, داده های خرد CPI, اقتصاد ایرانThe aim of this study is to estimate the known statistical characteristics of nominal price stickiness in the Iranian economy during the years 1390 to 1399 and at different commodity levels of microdata of consumer price index (including product category, Coicop commodity group, and the whole economy) and thus the stickiness between categories and product groups are also compared. For this purpose, 421 categories have been selected as a sample from the database of the Consumer Price Index Statistics Plan of the Statistics Center of Iran. This sample is about 93% of the number of consumer basket items in the base year 95 and 67% of consumer expenditures in the base year 90 covers. In this study, the nominal price stickiness index is estimated via the duration and frequency approaches. According to the results, this index is estimated at 29% based on frequency approaches in the whole economy and about 2.99 months based on the Duration approaches, which is less than in developed countries. Also, the comparison of indicators at the level of items and Coicop groups shows the existence of heterogeneity in the stickiness of nominal prices. The group of food and beverages and group of housing, water, electricity, gas, and other fuels have the lowest, and the group of communication and education have the highest price stickiness.
-
هدف مطالعه حاضر، پیش بینی احتمال وقوع بحران بانکی در چارچوب سیستم هشدار زودهنگام پویا است. بدین منظور، از داده های 2017-1996 منتخبی از 10 کشور با درآمد متوسط بالا، استفاده شده و الگوی تحقیق به روش لاجیت ایستا و پویا تخمین زده شد. نتایج تحقیق نشان داد که الگوی لاجیت پویا بهتر از ایستا است. بر این اساس، متغیرهای نسبت نقدینگی گسترده، نسبت اعتبار داخلی به GDP و شاخص قیمت سهام به عنوان هشداردهنده های زودهنگام بحران بانکی شناسایی شدند. همچنین متغیر پویای الگو (بحرانی بانکی با وقفه) بیانگر آن است که در صورت وقوع بحران در یک سال قبل، احتمال وقوع بحران در سال جاری نیز وجود دارد؛ که این موضوع، احتمال تداوم و ماندگاری بحران های بانکی طی سال های متوالی را نشان می دهد. در ادامه نتایج ارزیابی سیستم هشدار نشان داد که توان پیش بینی الگوی پویا در هر دو حالت پیش بینی درون و برون نمونه ای، بهتر از الگوی ایستا است.کلید واژگان: سیستم هشدار زودهنگام, بحران بانکی, الگوی پانل لاجیت پویا, پیش بینیThe purpose of this study is to Prediction the possibility of a banking crisis in a dynamic early warning system framework. We using data compiled from 10 middle-income countries for the period 1996-2017 and estimate static and dynamic logit model. The estimation results show that the dynamic logit model is better than the static model. We find that broad liquidity ratio, domestic credit to GDP ratio and stock market index are early warning signs of banking crisis. Also, the dynamic variable (lagged banking crisis) shows that if a banking crisis occurs in a year ago, there is a possibility of crisis in this year. Our result shows the possibility of continuation and persistence of banking crises for consecutive years. Then, the evaluation results of warning system show dynamic early warning system turns out to exhibit significantly better predictive abilities than the existing static one, both in- and out-of-sample.Keywords: Early Warning System, Banking Crisis, Dynamic Panel Logit Model, Prediction
-
پژوهشنامه اقتصادی، پیاپی 82 (پاییز 1400)، صص 129 -161هدف مطالعه حاضر، تعیین تاریخ بحران های بانکی برای چهار گروه مختلف از کشورها و همچنین محاسبه چهار نوع زیان در تولید ناخالص داخلی کشورها در سال وقوع بحران بانکی و سه سال بعد از آن، طی دوره زمانی 2019-1980 است. در گام اول تحقیق برای تاریخ گذاری بحران بانکی از رویکرد شاخص فشار بازار پول استفاده شد. سپس در گام دوم با استخراج روندهای مختلف توسط فیلتر هودریک-پرسکات برای سری زمانی GDP حقیقی کشورها، چهار نوع زیان در تولید محاسبه شد. همچنین تعداد بحران بانکی در گروه های مختلف کشورها و نیز آمار مربوط به چهار نوع زیان محاسبه شده برای کشورها، به صورت نموداری تحلیل شد. براساس گام اول تحقیق، در مجموع تعداد 122 بحران بانکی برای چهار گروه از کشورها تاریخ گذاری شد. نتایج تحلیل های نموداری درخصوص تعداد بحران ها نشان داد که بیشترین تعداد بحران بانکی (14 بحران) در سال 2008 اتفاق افتاده است. همچنین حدود 22 درصد از کل بحران های بانکی بررسی شده (28 بحران) در بازه زمانی 2012-2008 به وقوع پیوسته که در این بین، سهم کشورهای با درآمد بالا بیشتر از بقیه گروه های کشوری بوده است. در ادامه، چهار نوع زیان مختلف در تولید ناخالص داخلی کشورها به دنبال وقوع بحران بانکی محاسبه و آمار مربوط به بیشترین و کمترین زیان به همراه تحلیل های نموداری مربوطه ارایه شد.کلید واژگان: بحران بانکی, تاریخ گذاری بحران ها, شاخص فشار بازار پول, زیان های بحران بانکیEconomic Research, Volume:21 Issue: 82, 2022, PP 129 -161The purpose of this study is to determine banking crisis dates in four different groups of countries and also to calculate four alternative measures of real output losses in the year of the banking crisis and three years later, over the period 1980-2019. In the first step, we used the money market pressure index approach to determine the date of the banking crisis. In the second step, we used the Hodrick-Prescott filter to extract different trends from countries' GDPs to calculate four alternative measures of real output losses, three of which are based on the loss in GDP with respect to its trend and the fourth measure is the loss in the trend itself. We also graphically analyzed the number of banking crises in different groups of countries and output losses following crises. In this study, 122 banking crises were identified in four groups of countries. The results of graph analysis of the crises showed that the highest number of banking crises (14 crises) occurred in 2008. Also, about 22 Percentage of the total banking crises (28 crises) occurred in the period 2008-2012, in which the share of high-income countries was higher than other country groups. Then, four alternative measures of real output losses following the banking crisis, the statistics related to the maximum and minimum losses, and graphical analysis were presented.Keywords: Banking Crisis, Dating Crises, Money Market Pressure Index, Output Losses
-
هدف اصلی مطالعه حاضر، برآورد احتمال وقوع بحران بانکی با استفاده از نسل دوم سیستم های هشدار زودهنگام (مدل های لاجیت)، برای 13 کشور منتخب با درآمد متوسط بالا طی دوره زمانی 2016-1980 است. در همین راستا، دو نوع مدل لاجیت دوجمله ای و چند جمله ای برآورد شد. نتایج تخمین مدل لاجیت دو جمله ای نشان داد که سه شاخص پیشرو بحران نسبت نقدینگی گسترده، شاخص قیمت سهام و تورم، از عوامل اصلی وقوع بحران در کشورهای مورد مطالعه است. این متغیرها در مجموع حدود 17 درصد از احتمال وقوع بحران بانکی را توضیح می دهند. در ادامه برای مقابله با تورش پس از بحران، مدل لاجیت چند جمله ای نیز تخمین زده شد. نتایج این مدل نیز، هشداردهنده بودن سه شاخص پیشرو فوق را تایید می کند. همچنین از بین سه متغیر فوق، تنها متغیر شاخص قیمت سهام با احتمال 12/6 درصد، باعث خروج اقتصاد از بحران بانکی و تغییر وضعیت آن از دوره بحران/بهبود به سمت دوره آرام می شود. مقایسه عملکرد درون نمونه ای مدل ها نیز حاکی از دقت پیش بینی بالای مدل لاجیت چندجمله ای است.کلید واژگان: سیستم هشدار زودهنگام, بحران بانکی, تورش پس بحران, لاجیت چندجمله ایThe main purpose of this study is to estimate the probability of banking crisis using the second generation of early warning systems (logit models), for 13 selected high-middle income countries over the period of 1980-2016. In this regard, two types of logit models; binomial and multinomial, are estimated. The results of estimated binomial logit model show that three leading indicators of the crisis are broad liquidity ratio, stock price index and inflation, which are the main causes of crisis in the studied countries. These variables account for about 17 percent of the probability of a banking crisis. Then, to avoid post-crisis bias, the multinomial logit model is estimated. The empirical results confirm that above three leading indicators are warning. Also, among the above three variables, only stock price index variable with a probability of 12.68%, causes the economy to exit the banking crisis and change its situation from the crisis/recovery period to the tranquil period. The multinomial logit model exhibit significantly better in-sample predictive abilities than the binomial logit model.Keywords: Early Warning System, Banking Crisis, Post-crisis Bias, Multinomial Logit
-
زمینه و هدف
هدف از این مطالعه مقایسه ی کارآمدی رفتار درمانی شناختی، زولپیدم 10 میلی گرم و لیست انتظار روی ادراک بیماری و بازدهی خواب در افراد مبتلا به اختلال بی خوابی مزمن بود.
مواد و روش هاشرکت کنندگان شامل هفتاد و چهار (43 نفر زن) بیمار مبتلا به اختلال بی خوابی مزمن بودند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند در بازه زمانی آذر 1397 تا بهمن 1398 با استفاده از ملاک های ورود و خروج، انتخاب شده و به شکل تصادفی در یکی از سه گروه رفتار درمانی شناختی (25 نفر)، دارو درمانی (زولپیدم 10 میلی گرم؛ 29 نفر) و لیست انتظار (20 نفر) قرار گرفتند. تمامی بیماران در سه نوبت پیش از درمان، پس از درمان و پی گیری سه ماهه توسط نسخه ی فارسی فرم کوتاه پرسش نامه ی ادراک بیماری و شاخص بازدهی خواب مورد سنجش قرار گرفتند. سپس داده ها با استفاده تحلیل واریانس مختلط همراه با آزمون تعقیبی بونفرونی و تحلیل واریانس با تدابیر مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
ملاحظات اخلاقیتمامی مراحل این پژوهش تحت نظارت و تایید کمیته ی اخلاق در پژوهش دانشگاه خوارزمی تهران صورت گرفته است (کد اخلاق: IR.KHU.REC.1398.008).
یافته هابیمارانی که رفتار درمانی شناختی دریافت کرده بودند، در دو مرحله ی پس از درمان و پی گیری سه ماهه در ادراک بیماری و بازدهی خواب، نمرات به طور معنادار کم تری نسبت به گروه لیست انتظار دریافت کردند. کارآمدی دارو درمانی تنها در مرحله ی پس از درمان مشاهده شد، اما در مرحله ی پی گیری سه ماهه، بین گروه های دارو درمانی و لیست انتظار تفاوت معناداری وجود نداشت.
نتیجه گیریرفتار درمانی شناختی برای بی خوابی، ادراک بیماری و بازدهی خواب را در طول مدت 3 ماه به طور معنادار کاهش داد. دستاوردهای درمانی تا 3 ماه پس از پایان درمان همچنان حفظ شدند. عدم دریافت درمان در گروه لیست انتظار و قطع تدریجی درمان در گروه دارو درمانی منجر به کاهش بازدهی خواب و افزایش ادراک بیماری می گردد.
کلید واژگان: اختلال های شروع و تداوم خواب, رفتار درمانی شناختی, ادراک بیماری, بازدهی خوابBackground & AimThis study aimed at comparing efficacy of cognitive behavioral therapy, Zolpidem 10 mg, and waiting list group on illness perception and sleep efficiency in individuals with chronic insomnia disorder.
Materials & MethodsParticipants included 74 (female = 43) individuals with chronic insomnia disorder who were recruited from 2018 December to 2020 February by purposive sampling (inclusive & exclusive criteria). Then, patients randomly allocated to one of the three conditions, including cognitive behavioral therapy (N=25), pharmacotherapy (Zolpidem 10 mg.; N=29), and the waiting list (N=20). All patients were assessed three times at pretreatment, post-treatment, and 3-month follow-up by the Persian version of Brief Illness Perception Questionnaire and Sleep Efficiency Index. The data were analyzed by mixed analysis of variance with Bonferroni post-hoc test and repeated measure analysis of variance.
Ethical ConsiderationsAll stages of the research have been carried after taking supervising and approving of Kharazmi Universitychr('39')s ethics in research committee.
FindingsThe patients who received cognitive behavioral therapy compared to patients in waiting list group, obtained significantly lower scores in illness perception and sleep efficiency during post-treatment and 3-month follow-up. Efficacy of pharmacotherapy only observed during post-treatment but there were no significant differences between pharmacotherapy and waiting list patients during 3-month follow-up.
ConclusionCognitive behavioral therapy for insomnia reduced significantly illness perceptions and sleep efficiency during 3 months. All the treatment gains remain stable even 3 months later treatment ends. In addition, not receiving any treatment in waiting list and gradually discontinued the treatment in pharmacotherapy group leads to decreasing of sleep efficiency and increasing of illness perception.
Keywords: Sleep initiation, maintenance disorders, Cognitive-Behavioral therapy, Illness perception, Sleep efficiency -
امروزه ارزیابی عملکرد فرودگاهها به دلیل اهمیتی که صنعت حمل و نقل هوایی نسبت به سایر روشهای حمل و نقل دارد از اهمیت ویژهای برخودار است و کارایی یکی از مهمترین شاخصهای ارزیابی عملکرد بهینه فرودگاههاست. هدف مطالعه حاضر ارزیابی کارایی فنی و رتبهبندی پنج فرودگاه بین المللی منتخب ایران (مهرآباد، مشهد، شیراز، تبریز و اصفهان) طی دوره 1393-1389 بوده و بدین منظور از تحلیل مرزی تصادفی (SFA) استفاده شده است. نتایج این مطالعه موید آن است که تقریبا تمام ناکارایی فرودگاههای مورد بررسی مربوط به ناکارایی فنی است. همچنین یافتههای حاصل از سنجش کارایی فرودگاهها نشان می-دهد که بیشترین میزان کارایی در سال 1393 و کمترین میزان کارایی در سال 1389 مشاهده شده است. بعلاوه، هیچیک از فرودگاهها نتوانستهاند در طول دوره مورد بررسی به کارایی فنی کامل برسند اما در این بین، فرودگاه های اصفهان و مشهد از بالاترین میزان کارایی فنی برخودارند. فرودگاه تبریز، فرودگاه مهرآباد و فرودگاه شیراز در رتبه های بعدی قرار دارند.
کلید واژگان: فرودگاه, کارایی, تحلیل مرزی تصادفی (SFA)Air transport is an important component of the transportation industry of any country and airports are considered as one of the key inputs of this industry. Therefore, it is crucial to assess the performance and efficiency of airports and take appropriate measures to increase their efficiencies. To that end, in the present study we use stochastic frontier analysis approach to examine the technical efficiency of selected international airports in Iran (i.e. Mehrabad, Mashhad, Shiraz, Tabriz, and Isfahan airports). The findings using the data for the period 2010-2015 show that 98% of the inefficiencies observed in these airports are due to the technical inefficiencies. In addition, none of the airports under study had achieved the complete efficiency and the lowest efficiency is observed in 2015. The results also indicate that Mashhad and Tabriz airports ranked first, with the highest efficiency among the five selected airports. Isfahan and Mehrabad airports ranked second and last, respectively.
Keywords: Airports, Efficiency, Stochastic Frontier Analysis (SFA) -
یکی از موضوعاتی که در خصوص بحران ها مطرح می شود، تعیین تاریخ وقوع آنهاست. اگر تاریخ وقوع بحران ها مشخص شود، می توان با اتخاذ سیاست های مناسب، مشکلات آتی ناشی از بروز آنها را کاهش داد. بحران های بانکی نیز به عنوان یک از انواع بحران های مالی از این قاعده مستثی نیستند. از این رو، در پژوهش حاضر با محاسبه شاخص فشار بازار پول اصلاح شده برای کشورهای با درآمد متوسط پایین و درآمد متوسط بالا در طی بازه زمانی 2019-1980، تاریخ های بحران بانکی تعیین شد. در ادامه، تاریخ های بدست آمده با تاریخ های مطالعه لیون والنسیا (2020) از طریق محاسبه ضریب تطابق Kappa مقایسه شد. نتایج این مقایسه، بیانگر میزان تطابق حدود 10 درصدی برای کشورهای با درآمد متوسط پایین و حدود 30 درصدی برای کشورهای با درآمد متوسط بالا بین تاریخ های بحرانی مطالعه حاضر و مطالعه لیون و والنسیا (2020) است. همچنین بررسی وضعیت تورم و رشد GDP حقیقی برای کشورهای مورد مطالعه نشان داد که تورم یک شاخص پیشرو مناسب برای شناسایی زودهنگام بحران بانکی است. کاهش رشد GDP حقیقی در سال های بعد از بحران نیز به عنوان یکی از مشکلات بحران های بانکی معرفی شد.
کلید واژگان: بحران بانکی, تاریخ گذاری بحران ها, شاخص فشار بازار پولOne of the issues raised about crises is dating them. If the date of crises are determined, future problems can be reduced by adopting appropriate policies. Banking crises are not an exception to this rule as one types of financial crises. Hence, in the present study, the dates of the banking crisis were determined by calculating the modified money market pressure index for low middle-income and high middle-income countries over the period of 1980-2019. Then, obtained dates were compared with dates of Laeven and Valencia (2020) by calculating the Kappa coefficient. The results of this comparison show a matching of about 10 percent for low middle-income countries and about 30 percent for high middle-income countries between crisis dates of the present study and the study of Laeven and Valencia (2020). Also, the investigation of inflation and real GDP growth for the studied countries showed that inflation is a suitable leading indicator for early warning of banking crisis. The decline in real GDP growth in the post-crisis years was also cited as one of the problems of the banking crisis.
Keywords: Banking Crisis, Dating Crises, Money Market Pressure Index -
معرفی:
نظریه های اخیر در رابطه با رشد اقتصادی، نشان دهنده این است که فعالیت های تحقیق و توسعه از عوامل اصلی در فرایند تولید علم به شمار می روند و نقش مهمی را در بهبود سطح بهره وری کل عوامل تولید ایفا می کنند. بر همین اساس، کشورهای توسعه یافته با سرمایه گذاری و اختصاص بودجه های تحقیقاتی بالا توجه خاصی به این گونه فعالیت ها دارند. اما در کشورهای در حال توسعه با توجه به پایین بودن بودجه های تحقیق و توسعه و محدودیت منابع سرمایه ای که برای بنگاه های تولیدی وجود دارد، این کشورها می توانند از سرریز فعالیت های تحقیق و توسعه بین المللی بهره ببرند و بهره وری کل عوامل تولید خود را بهبود ببخشند. اما آن چه که اهمیت دارد این است که برخی عوامل داخلی و یا خارجی مانند ظرفیت جذب کشورها یا درجه عقب ماندگی نسبی آن ها می تواند مکانیسم اثرگذاری سرریزها بر بهره وری را تحت تاثیر قرار دهد و منجر به برخی اثرات غیرخطی احتمالی گردد. برای بررسی این اثرات غیرخطی احتمالی نیاز به روش های انعطاف پذیرتری هست تا بتواند به خوبی رفتار این عوامل را بر مکانیسم اثرگذاری سرریزهای تحقیق و توسعه بین المللی شناسایی و مورد بررسی قرار دهد. برهمین اساس، در این مطالعه به دنبال پاسخگویی به این سوال هستیم که اثرات آستانه ای ظرفیت جذب و عقب ماندگی نسبی بر سرریزهای تحقیق و توسعه بین المللی در کشورهای در حال توسعه به چه صورت است؟ برای بررسی این موضوع از رویکرد غیرخطی رگرسیون انتقال ملایم داده های تابلویی (PSTR) استفاده شده است و دوره زمانی این مطالعه 1995- 2015 در نظر گرفته شده است. برای این منظور، از کانال اثرگذاری سرریزهای تحقیق و توسعه بین المللی بر بهره وری کل عوامل تولید استفاده شده است و در دو برآورد جداگانه نحوه اثرگذاری دو متغیر انتقال ظرفیت جذب و غقب ماندگی نبسی بر عملکرد سرریز های تحقیق و توسعه بین المللی و به تبع آن بهره وری کل عوامل تولید مورد بررسی قرار گرفته است.
متدولوژی:
با توجه به اینکه در مدل های رگرسیونی مبتنی بر داده های پانلی، اثرات زمانی و مقطعی ناهمگن در داده ها به وسیله ی مدل تاثیرات ثابت و تصادفی تعیین می شود و در چنین مدل هایی کشش ها (ضرایب متغیرها) در بین کشورها و در طی زمان ثابت هستند، یک معادله خطی نمی تواند اجازه بدهدکه تغییرات بهره وری کل عوامل تولید نسبت به سرریز تحقیق و توسعه خارجی همه اثرات غیر خطی احتمالی را منعکس کند. در این مطالعه نیز به منظور بررسی و آزمون رابطه میان متغیرها، در الگوی در نظر گرفته شده از تکنیک اقتصاد سنجی رگرسیون انتقال ملایم پانلی استفاده شده است. برای این منظور به پیروی از مطالعه گونزالز و همکاران (2005) و کولیتاز و هارولین (2006) ابتدا یک مدل PSTR دو رژیمی با یک تابع انتقال به صورت زیر تصریح می شود: (1) در رابطه (1) i=1,...,N و t=1,...,T، به ترتیب نشان دهنده مقاطع و ابعاد زمانی داده های پانلی می باشند. متغیر وابسته و نشانگر بهره وری کل عوامل تولید، و و متغیرهای مستقل و به ترتیب نشان دهنده، سرریز تحقیق و توسعه داخلی، سرمایه انسانی و سرریز تحقیق و توسعه بین المللی هستند. اثرات ثابت مقاطع و جمله خطای مدل است که بصورت در نظر گرفته شده است. نیز بیانگر یک تابع انتقال پیوسته و کراندار بین صفر و یک است. با توجه به مبانی نظری و تجربی موجود در زمینه موضوع مورد مطالعه، در این تحقیق متغیرهای ظرفیت جذب و عقب ماندگی نسبی (درجه توسعه یافتگی) به عنوان متغیر انتقال انتخاب شده اند.
یافته هابر اساس نتایج به دست آمده، با در نظر گرفتن اثرات آستانه ای ظرفیت جذب و عقب ماندگی نسبی، ضریب اثرگذاری سرریزهای تحقیق و توسعه بین المللی بر بهره وری کل عوامل تولید افزایش می یابد. به عبارت بهتر، نتایج تحقیق گویای این است که متغیر ظرفیت جذب که معادل میانگین سال های آموزش نیروی انسانی در نظر گرفته شده است، تاثیر مثبت و معنی داری بر اثرگذاری سرریزهای تحقیق و توسعه بین الملی روی بهره وری کل عوامل تولید در کشورهای در حال توسعه دارد. یعنی با افزایش حد آستانه ای ظرفیت جذب میزان اثرگذاری سرریزها بر بهره وری نیز افزایش یافته است. بنابراین، کشورهای در حال توسعه برای بهره بردن از اثرات سرریز بین المللی روی بهره وری کل عوامل تولید به حد مشخصی از آموزش نیروی انسانی نیاز دارند. همچنین، شاخص عقب ماندگی نسبی نیز بصورت مستقیم عمل نموده و با افزایش شکاف تکنولوژیکی کشورهای در حال توسعه از کشور رهبر (در این مطالعه آمریکا در نظر گرفته شده است) میزان اثرگذاری سرریز های بین المللی بر بهره وری کل عوامل تولید این کشورها افزایش داشته است. اما این افزایش تا حد مشخصی از عقب ماندگی وجود خواهد داشت. البته، لازم به ذکر است که مطابق نتایج به دست آمده، این رابطه مستقیم تا سطح آستانه ای مشخصی از ظرفیت جذب و عقب ماندگی نسبی در کشورهای در حال توسعه برقرار است و در کشورهایی که از ظرفیت جذب بسیار بالایی برخوردارند و یا بسیار عقب مانده هستند رژیم خطی تعیین کننده رفتار متغیرها بوده و ضریب اثرگذاری سرریزها بر بهره وری کل عوامل تولید در این کشورها ضعیف تر گزارش شده است.
نتیجهبنابراین، توصیه می شود کشورهای در حال توسعه برای آنکه بتوانند از مزایای سرریزهای تحقیق و بین المللی در جهت بهبود بهره وری خود برخودار شوند، بایستی پتانسیل های خود را در زمینه تجارت بین الملل شناسایی نموده و کشورهایی را که در زمینه سرریزهای تحقیق و توسعه بیشترین نفع را به آن ها می رسانند، مد نظر قرار دهند. علاوه براین، با تربیت و آموزش کارآمد نیروی انسانی متخصص و تقویت ظرفیت جذب داخلی امکان جذب و بومی سازی فناوری های جدید را ایجاد نموده و زمینه را برای جذب هر چه بیشتر سرریزها فراهم کنند. همچنین، این کشورها می توانند با سیاست-گذاری صحیح در استفاده از منابع داخلی، اختصاص بودجه های مناسب برای فعالیت های تحقیق و توسعه داخلی و نظارت جدی بر آن ها با تقویت تولید داخلی به درجات منابی از توسعه یا فتگی دست پیدا کرده و شکاف تکنولوژیکی خود را از کشورهای پیشرو کاهش دهند تا بتوانند بیشترین بهره را از تجارت بین الملل خود داشته باشند و با جذب بیشتر فناوری های خارجی، در عرصه جهانی به رقابت موثر پرداخته و از منافع سرریزهای بین المللی در جهت بهبود سطح بهره وری خود استفاده نمایند.
کلید واژگان: ظرفیت جذب, عقب ماندگی نسبی, سرریزهای تحقیق و توسعه بین المللی, رویکرد رگرسیون انتقال ملایم داده های تابلوییINTRODUCTIONRecent theories regarding economic growth show that research and development (R&D, hereafter) activities are of the most salient factors in the process of science production and play an important role in improving the productivity level of all production agents. That is why, developed countries pay special attention to such activities and allocate and invest high research budgets in these areas. However, due to low R&D budgets and limited capital resources for manufacturing enterprises in developing countries, these countries can benefit from the overflow of international R&D activities, hence improve the total productivity of their production agents. But the important issue is that, some internal and/or external factors, such as the absorption capacity of countries and/or the degree of their relative backwardness can affect the impact mechanism of the overflows with regard to productivity and cause some possible nonlinear effects. To investigate these possible nonlinear effects, more flexible methods are required to enable appropriate identification and investigation of the behavior of these factors in terms of the impact mechanism of international R&D spillovers.Accordingly, in the present study, the threshold effects of absorption capacity and relative backwardness on international R&D overflows in developing countries is investigated. The nonlinear panel smooth transition regression (PSTR) is used in order to investigate the subject matter of the current study within the time period of 1995-2015. For this purpose, the impact channel of international research and development overflows on the total efficiency of production factors was used; in two separate estimates, the effectiveness of the two variables of absorption capacity transfer and relative backwardness on the performance of international R&D overflows, and consequently the total productivity of the production factors were examined.
METHODOLOGYGiven that in regression models based on panel data, heterogeneous temporal and cross-sectional effects in the data are determined by the fixed and random effects model, and in such models the elasticities (coefficients of variables) ) Between countries and over time, a linear equation cannot allow changes in the productivity of total factors of production to reflect all possible nonlinear effects relative to the R&D overflow. In this study, in order to investigate and test the relationship between variables, the panel model uses a gentle panel regression regression econometric technique. For this purpose, following the study of Gonzalez et al. (2005) and colitis and Harolin (2006), a two-diet PSTR model with a transfer function is first defined as follows:(1) In relation (1), i = 1,…, N and t = 1,…, T, respectively, represent the sections and time dimensions of the panel data. The dependent variable indicates the productivity of all factors of production, and the independent variables, respectively, indicate the overflow of domestic R&D, human capital and the overflow of international R&D. The fixed effects of sections and sentences are model errors that are considered as follows. It also represents a continuous and finite transfer function between zero and one. According to the theoretical and experimental foundations in the field of study, in this study, the variables of absorption capacity and relative backwardness (degree of development) have been selected as the transfer variable.
FINDINGSAccording to the results and considering the threshold effects of absorption capacity and relative backwardness, the international R&D overflows impact factor on the total productivity of production factors increases. In other words, the results showed that, the variable of absorption capacity, which is equivalent to the average years of human resource training, has a positive and significant effect on the international R&D overflows impact with regard to the total efficiency of production factors in developing countries. That is, by increasing the threshold limit of absorption capacity, the effect of overflows on the productivity also increases. Therefore, developing countries need a certain amount of human resource training in order to enable them to benefit from the effects of the international overflow on total productivity of the production factors. Also, the relative backwardness index acts directly, and with an increase of technological gap in developing countries and moving away from the leading country (the United States is considered in the current study) the extent of the international overflows impact on the total productivity of production factors increases. But this increasing trend will exist to some extent of the backwardness. Of course, it is worth noting that, according to the results, this direct relationship is established up to a certain threshold level of the absorption capacity and relative backwardness in developing countries and in countries with very high absorption capacity or are greatly lagging behind. The linear regime determines the behavior of variables and as such, the influence coefficient of overflows on the total productivity of production factors in these countries is reported to be weaker.
CONCLUSIONTherefore, in order to reap the benefits of R&D international overflows to improve their productivity, it is recommended that developing countries should identify their potentials in international trade and consider the areas of R&D overflows that benefit them most. In addition, by efficiently training and educating specialized human resources and strengthening the internal absorption capacity, these countries will be able to absorb and localize new technologies and provide the ground for absorbing as many overflows as possible. Also, by proper policy-making in the use of domestic resources, these countries can allocate appropriate budgets for domestic R&D activities and seriously monitor them by strengthening domestic production to varying degrees of development. Accordingly, they might become able to reduce their technological gap from leading countries so that they can make the most out of their international trade, and by attracting more foreign technologies, compete effectively in the global arena and benefit from overflows to improve their productivity.
Keywords: Absorption Capacity, Relative backwardness, International R&D Spillovers, Panel Smooth Transition Regression approach -
امروزه صادرات غیرنفتی نقش مهمی در ارزآوری کشور ایفا می نماید. مطالعات تجربی مربوط به صادرات نشان می دهد که میزان صادرات بنگاه ها تحت تاثیر عوامل مختلفی از جمله نرخ ارز، بهره وری و سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه می باشد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه بر عملکرد صادراتی بنگاه های صنعتی استان های کشور طی سال های 1394-1379 با استفاده از روش گشتاور تعمیمیافته سیستمی است. به دلیل تغییرات جغرافیای سیاسی استانها در سال های مذکور، تقسیمات کشوری شامل 28 استان در نظر گرفته شده و استانهای البرز، خراسان شمالی و جنوبی به صورت استان های جداگانه در مطالعه لحاظ نشده اند. دادههای مورد نیاز با استفاده از روش اسنادی و کتابخانهای، از گزارشهای سرشماری سالانه کارگاههای صنعتی بالای ده نفر کارکن و بیشتر و حسابهای منطقهای مرکز آمار ایران جمع آوری شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل نشان می دهد سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه تاثیر مثبت و معنیداری بر بهبود عملکرد صادراتی بنگاه های صنعتی دارد به طوری که با افزایش یک درصدی سرمایهگذاری در بخش تحقیق و توسعه، عملکرد صادراتی بنگاه های صنعتی 063/0 درصد افزایش مییابد. در کنار بررسی اثر سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه، متغیرهای توضیحی مانند هزینه تبلیغات، بهره وری نیرویکار، سرمایه انسانی، سهم بازار بخش صنعت از کل بازار هر استان و مخارج کل بخش صنعت مورد بررسی قرار گرفته است که نتایج حاکی از تاثیر مثبت آنها بر عملکرد صادراتی بنگاه های صنعتی دارد. همچنین یافته ها نشان داد متغیر بهره وری نیروی کار و سهم بازار بخش صنعت در بین متغیرهای توضیحی به ترتیب بیشترین تاثیر را بر عملکرد صادراتی داشته اند.
کلید واژگان: صادرات بنگاه های صنعتی, سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه, استان های کشور, گشتاور تعمیمیافته سیستمی, (GMM-SYS)Nowadays, non-oil exports play an important role in import currency in the country. Experimental studies on exports show that the enterprises export rate is affected by various factors such as exchange rate, productivity and investment in research. The presents study aims to investigate the impact of investment in R & D on export performance of enterprises in provinces of Iran during 2000-2015, using systemic Generalized Method of Moment (GMM). Due to political geographical changes of the provinces in aforesaid years, country divisions are included 28 provinces and Alborz, North and south Khorasan provinces are not considered in the study as separate provinces. The required data are collected using the library and documentary method of annual census reports of industrial workshops in more ten employees and more of it and regional accounts in statistical center of Iran. The result of model estimation indicate that investment in R & D has a positive and significant impact on improving the export performance of enterprises so that increasing 1% investment in R & D leading to 0.063% increase in the export performance of enterprises. In addition to examine the impact of investment in R & D, the explanatory variables such as advertising costs, work force productivity, human capital, market share of industry sector of the total market of each province and total industry expenditure have been investigated. Results indicate that they have a positive impact on export performance of enterprises. Findings also showed that the work force productivity and market share of industry sector variables had the most impact on export performance among explanatory variables
Keywords: Exports of industrial enterprises, investment in research, development, Provinces of Iran, systematic generalized of moments -
اقتصاد از چند بخش تشکیل شده است و عملکرد هر بخش نقش به خصوصی در پیشرفت اقتصاد دارد. بخش نفت و گاز اقتصاد بعنوان یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی در ایران به علت منبع درآمد اصلی دولت نقش مهم و غیرقابل انکار در برنامه ریزی کشور دارد. بنابراین بررسی عملکرد این بخش می تواند برای رشد و پیشرت اقتصادی کشور مهم باشد. بررسی بهره وری کل عوامل یکی از راه های بررسی عملکرد بخش ها هست که نشان دهنده رشد بهینه اقتصاد آن بخش است. از این رو در این مقاله تاثیر عوامل مهم موثر بر رشد بهره وری کل عوامل بخش نفت و گاز شامل سرمایه گاری مستقیم خارجی، واردات کالاهای سرمایه ای و واسطه ای، انباشت تحقیق و توسعه و سرمایه انسانی مورد بررسی قرار گرفته است. دوره زمانی مورد بررسی تحقیق، 1379-1394 است. نتایج یافته ها این مطالعه حاکی از آن است که سرمایه گذاری مستقیم خارجی و واردات کالاهای سرمایه ای و واسطه ای به عنوان کانال های مهم سرریز فناوری بر رشد بهره وری کل عوامل بخش نفت و گاز تاثیر مثبت دارد. ولی انباشت تحقیق و توسعه بخش نفت و گاز نتوانسته تاثیر مثبت بر رشد بهره وری کل عوامل بخش نفت و گاز داشته باشد. سرمایه انسانی نیز به عنوان فعالیت ظرفیت ساز داخلی تاثیر مثبت بر رشد بهره وری کل عوامل بخش نفت و گاز دارد باتوجه به نتایج حاصله افزایش هزینه های اختصاصی به تحقیق و توسعه و ایجاد ارتباط تجاری و جذب سرمایه خارجی جهت سرمایه گذاری در این بخش و بهبود بهره وری عوامل تولید توصیه می شود.
کلید واژگان: بخش نفت و گاز, رشد بهره وری کل عوامل, تحقیق و توسعه داخلی, سرمایه گذاری مستقیم خارجیThe economy consists of several sections, and the performance of each sector plays a private part in the progress of the economy. The oil and gas sector, as one of the economic sectors in Iran, plays an important and undeniable role due to the main source of government revenue. Therefore, checking the performance of this sector can be important for the economic development of the country. The study of total factor productivity is one of the ways to examine the performance of sectors, which indicates the optimal growth of the economy of that sector. Therefore, this study investigates the effect of Technology Spillover and Research and Development (R&D) on growth of Total Factor Productivity (TFP) of the oil and gas sector in Iran for the period (1394-1394). Important factors of Technology Spillover include Foreign Direct Investment (FDI) and imports of capital goods and intermediates. Accumulation internal Research and Development (R&D) and human capital also are considered as internal impact factors. The results proved that foreign direct investment, and the imports of capital goods, and intermediates as important channels of technology spillover have a positive influence on growth of total factor productivity (TFP) of the oil and gas sector in Iran. The results also highlight a positive impact of human capital. By contrast, results of our estimation show a negative impact of R&D on growth of total factor productivity (TFP) of the oil and gas sector in Iran.
Keywords: Oil, Gas Sector, The Growth of TFP, Spillover Technology, Internal R&D, Foreign Direct Investment -
سابقه و هدف
رفتاردرمانی شناختی، خط اول درمان و استاندارد طلایی درمان اختلال بی خوابی مزمن است؛ اما برخی پژوهش ها نشان داده اند که پرداختن به مولفه های فراشناختی، کارآمدی آن را افزایش می دهد. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی کارآمدی رفتاردرمانی شناختی با یا بدون تکنیک های فراشناختی در افراد مبتلا به اختلال بی خوابی مزمن است.
مواد و روش هاچهار بیمار شامل یک مرد و سه زن که دارای ملاک های ورود به مطالعه بودند، پس از ارزیابی های تشخیصی وارد مطالعه شده و به طور تصادفی در دو گروه رفتاردرمانی شناختی و رفتاردرمانی شناختی همراه با تکنیک های فراشناختی شامل ذهن آگاهی گسلیده و به تاخیر انداختن نگرانی و نشخوار فکری، قرار گرفتند. تمامی بیماران شش مرتبه با استفاده از شاخص بازدهی خواب و مقیاس حمایت اجتماعی سنجیده شدند. سپس، داده ها با استفاده از تفسیر دیداری فراز و فرود نمودارها، اندازه ی اثر و بهبودی تشخیصی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایجاگرچه مدت زمان ابتلا به اختلال در بیمارانی که رفتاردرمانی شناختی به همراه تکنیک های فراشناختی دریافت کرده بودند، بیشتر از گروه دیگر بود، ولی توانستند بازدهی خواب و حمایت اجتماعی بیشتری را به دست آورند. هر دو گروه به خصوص گروهی که از تکنیک های فراشناختی بهره می بردند، دارای اندازه ی اثر بالا و بهبودی تشخیصی بودند. دستاوردهای درمانی تا سه ماه پس از پایان درمان تداوم داشت.
نتیجه گیریافزودن تکنیک های فراشناختی به استاندارد طلایی درمان اختلال بی خوابی مزمن توانست کارآمدی آن را برحسب بازدهی خواب و حمایت اجتماعی ادراک شده افزایش دهد.
کلید واژگان: اختلال بی خوابی مزمن, رفتاردرمانی شناختی, تکنیک های فراشناختی, بازدهی خواب, حمایت اجتماعی ادراک شدهFeyz, Volume:24 Issue: 4, 2020, PP 433 -445BackgroundCognitive behavioral therapy is the first-line and golden standard in treating chronic insomnia disorder but some studies showed that by addressing metacognitive components, its efficacy increases. The present study aimed to evaluate efficacy of cognitive behavioral therapy with or without metacognitive techniques in people with chronic insomnia disorder.
Materials and MethodsOnce evaluator took diagnostic assessments, four patients including one male and three females who met eligibility criteria were assigned to cognitive behavioral therapy and cognitive behavioral therapy with metacognitive techniques consisting of detached mindfulness and worry/ rumination postponement. All of the patients were assessed six times by sleep efficacy index and perceived social support scale. Then, dada were analyzed by visual interpretation of ups and downs in graphs, effect size and diagnostic recovery.
ResultsAlthough duration of the disorder in patients who received cognitive behavioral therapy with metacognitive techniques was longer compared to patients in the other group, they had higher sleep efficiency and perceived social support than the other group. Both of the groups especially which received metacognitive techniques were achieved high effect size and diagnostic recovery. Treatment gains were maintained till three months after treatment ended.
ConclusionAdding metacognitive techniques to golden standard in treating of chronic insomnia disorder could increase the efficacy of cognitive behavioral therapy in terms of sleep efficiency and perceived social support.
Keywords: Chronic insomnia disorder, Cognitive behavioral therapy, Metacognitive techniques, Sleep efficiency, Perceived social support -
امروزه بررسی و پیش بینی میزان پایداری آثار بحران ارزی بر متغیرهای کلان اقتصادی به ویژه تولید ناخالص داخلی از اهمیت بالایی برای سیاست گذاران اقتصادی برخوردار است. در این راستا هدف اصلی مقاله حاضر بررسی اثر بحران ارزی بر پویایی های تولید ناخالص داخلی طی سال های 1970-2016 می باشد. برای دستیابی به این هدف، مدل تجربی تحقیق با بهره گیری از مبانی نظری تحقیق و رهیافت مربعات تعمیم یافته پانلی برآورد شده است. طبق نتایج به دست آمده اثر منفی بحران ارزی بر تولیدناخالص داخلی در کوتاه مدت تایید می شود. جریان سرمایه خارجی و بدهی های کوتاه مدت خارجی از عوامل تشدیدکننده اثر بحران ارزی بر تولیدناخالص داخلی در کوتاه مدت بوده و نرخ رشد صادرات و تغییرات رابطه مبادله تعدیل کننده اثر بحران ارزی بر تولید ناخالص داخلی به شمار می آیند. افزایش عرضه پول ملی و همچنین افزایش مخارج دولت و کسری بودجه از عوامل تشدیدکننده آثار بحران هستند. افزایش نرخ بهره نیز موجب افزایش اثرات منفی بحران ارزی بر تولید ناخالص داخلی می شود.کلید واژگان: بحران ارزی, پویایی های تولید ناخالص داخلی, مربعات تعمیم یافته پانلیIt is important for economic policy makers to study and predict the sustainability of currency crisis effect on macroeconomic variables, especially GDP. In this regard, the main purpose of this paper is to examine the effect of currency crisis on GDP dynamics during 1970-2016. In this regard, the empirical model has been estimated using the theoretical basis of the research and GPS approach. According to the results, the negative effect of the currency crisis on GDP is confirmed in short run. Foreign capital inflow and short-term foreign debt are among the factors exacerbating the effect of currency crisis on GDP growth in short run. The rate of export growth and the changes in terms of trade are moderating effect of currency crisis on -GDP. Increasing the supply of national currency as well as increasing government spending and budget deficits are exacerbating effect of crisis. Rising interest rates also increase the negative effects of currency crisis on GDPKeywords: Currency Crisis, GDP dynamics, PGLS
-
در این مطالعه تاثیر سرریزهای تحقیق و توسعه بین المللی بر بهره وری کل عوامل تولید در کشورهای در حال توسعه با در نظر گرفتن اثرات آستانه ای ظرفیت جذب مورد بررسی قرار گرفته است. دروه زمانی این مطالعه 1995- 2015 در نظر گرفته شده است. همچنین، برای بررسی موضوع روش رگرسیون انتقال ملایم پانلی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد، برای آنکه سرریزهای تحقیق و توسعه بین المللی بتوانند بر بهره وری کل عوامل تولید بهتر اثر بگذارند، کشورهای در حال توسعه بایستی به سطوح مشخصی از ظرفیت جذب داخلی برسند. ضرایب به دست آمده نشان می دهد که با عبور کشورهای در حال توسعه از حد آستانه ظرفیت جذب، تاثیر سرریزهای تحقیق و توسعه بین المللی روی بهره وری کل عوامل تولید افزایش خواهد یافت. در کشورهای در حال توسعه با درآمد سرانه متوسط با عبور از حد آستانه ظرفیت جذب، تاثیر سرریزها به طور چشمگیری افزایش یافته و بیشتری اثرگذاری را روی بهره وری کل عوامل تولید داشته است. این در حالی است که در کشورهای در حال توسعه با سرانه پایین که از سطوح مناسب ظرفیت جذب برخوردار نیستند، اثر سرریزهای تحقیق و توسعه روی بهره وری کل عوامل تولید ناچیز و کم گزارش شده است.
کلید واژگان: اثرات آستانه ای, ظرفیت جذب, سرریزهای تحقیق و توسعه بین المللی, بهره وری کل عوامل تولیدIn the current study, the effect of international spillovers of research and development on total factor productivity in developing countries has been investigated with considering the threshold effects of absorption capacity. The period the present study is 1995-2015, and the Panel smooth transition regression method has been used to investigate the issue. The results show that developing countries should reach certain levels of domestic absorption capacity so that international R & D inflows can improve the overall productivity of production factors. The coefficients show that bypassing the developing countries on the threshold of absorption capacity, the impact of international research and development overflows will increase on total factor productivity. In developing countries, with average per capita income exceeding capacity capping thresholds, the impact of overflows has increased dramatically and has had a greater impact on total factor productivity. However, in low-per capita countries that do not have adequate levels of absorption capacity, the impact of research and development overflows on total factor productivity has been reported to be negligible.
Keywords: Absorption Capacity, International Spillovers of Research, Development, Total Factor Productivity, Developing countries -
وقوع مکرر بحران های ارزی در سال های اخیر، ادبیات هشدار زودهنگام را به کانون توجه محققان بازگردانده است. هدف از مطالعه حاضر معرفی یک الگوی هشدار پیش از وقوع بحران ارزی در ایران است. در سال های اخیر مفهومی از یک سیستم هشدار زودهنگام (EWS) توسعه یافته که باید قادر به شناسایی وقایع پرهزینه نظیر بحران های ارزی باشد تا زمان کافی برای کاهش هزینه های بحران را برای محققان اقتصادی ایجاد نماید. بدین منظور در این تحقیق عوامل موثر بر احتمال وقوع بحران ارزی ایران طی سال های 1395-1360 با استفاده از یک مدل با متغیر وابسته گسسته در قالب الگوی لاجیت بررسی می شود. در این تحقیق برای محاسبه شاخص بحران ارزی تعدیل شده از ترکیب تغییرات نرخ ارز، ذخایر ارزی و نرخ سود بانکی استفاده می گردد. نتایج حاصل از برآورد الگوی لاجیت نشان می دهد که با افزایش در متغیرهای نسبت کسری بودجه دولت به تولید ناخالص داخلی، نسبت کسری حساب جاری به تولید ناخالص داخلی، نسبت اعتبار داخلی به بخش خصوصی به تولید ناخالص داخلی و نرخ تورم، احتمال رخداد بحران ارزی افزایش می یابد. به عبارتی دیگر افزایش در این متغیرها (به عنوان شاخص های پیشروی بحران ارزی) موجب شدت در وقوع بحران ارزی می گردد. نتایج دیگر تحقیق حاکی از آن است که افزایش در نرخ رشد تولید ناخالص داخلی موجب کاهش در احتمال وقوع بحران ارزی می گردد. کشش نسبت کسری بودجه دولت به تولید ناخالص داخلی نشانگر آن است که با افزایش یک درصدی در این متغیر با ثابت فرض کردن سایر متغیرها، احتمال وقوع بحران ارزی 48/0 درصد افزایش می یابد. از طرفی اثر نهایی مربوط به متغیر نسبت کسری بودجه دولت به تولید ناخالص داخلی نشان می دهد که به ازای یک واحد افزایش در این متغیر احتمال وقوع بحران ارزی 32/4 درصد افزایش می یابد. بنابراین افزایش در کسری بودجه یکی از عوامل پیشرو در وقوع بحران ارزی است. می توان گفت که در صورتی که دولت بخشی از کسری بودجه خود را از محل ذخایر ارزی تامین کند در این حالت منجر به کاهش ذخایر ارزی می شود و احتمال بروز بحران ارزی را در کشور افزایش می دهد. از طرفی مقدار کشش متغیر نسبت کسری حساب جاری به تولید ناخالص داخلی حاکی از آن است که به ازای یک درصد افزایش در این متغیر با فرض ثبات سایر شرایط احتمال وقوع بحران ارزی 38/0 درصد افزایش می یابد. از سوی دیگر اثر نهایی این متغیر نیز نشانگر آن است که احتمال وقوع بحران ارزی طی دوره مورد بررسی به ازای یک واحد افزایش در کسری حساب جاری حدود 14 درصد افزایش می یابد. یکی دیگر از شاخص های پیشرو بحران ارزی که اثرگذاری منفی بر بحران ارزی دارد نرخ رشد تولید ناخالص داخلی است. در واقع کشش این متغیر نشان می دهد که به ازای یک درصد افزایش در نرخ رشد تولید ناخالص دخلی، احتمال ایجاد بحران ارزی به اندازه 03/0 درصد کاهش می یابد. از طرفی اثر نهایی آن نیز بیانگر آن است که به ازای یک واحد افزایش در نرخ رشد تولید ناخالص داخلی با فرض ثبات سایر شرایط، احتمال وقوع بحران ارزی 24/0 درصد کاهش می یابد. مقدار کشش متغیر توسعه مالی حاکی از آن است که به ازای یک درصد افزایش در این متغیر با فرض ثبات سایر شرایط احتمال وقوع بحران ارزی 007/0 درصد افزایش می یابد. از سوی دیگر اثر نهایی این متغیر نیز نشانگر آن است که احتمال وقوع بحران ارزی طی دوره مورد بررسی به ازای یک واحد افزایش در توسعه مالی 004/0 درصد افزایش می یابد. لازم به ذکر است که این ضریب از نظر آماری معنی دار نمی باشد. نهایتا مقدار کشش نرخ تورم نشانگر آن است که به ازای یک درصد افزایش در نرخ تورم با فرض ثبات سایر متغیرها احتمال وقوع بحران ارزی به میزان 54/1 درصد افزایشمی یابد. همچنین اثر نهایی این ضریب نیز بیانگر آن است که با افزایش یک واحدی در نرخ تورم احتمال وقوع بحران ارزی به اندازه 33/1 درصد افزایش می یابد. بنابراین نرخ تورم نیز یکی از عوامل پیشرو در وقوع بحران ارزی می باشد.کلید واژگان: بحران های ارزی, سیستم هشدار زودهنگام, الگوی لاجیتThe frequent occurrence of foreign exchange crises in recent years has brought back early warning literature to the focus of researchers .The aim of this study is to introduce a warning pattern before the crisis of the foreign exchange crisis in Iran. The purpose of this study was to introduce a warning pattern before the onset of the currency crisis in Iran. In recent years, a concept has been developed for an Early Warning System (EWS), which should be able to identify costly events such as currency crises in order to create enough time to reduce the cost of the crisis for economic researchers. In this study, factors affecting the contingency of an Iranian currency crisis during the years 1981-2016 are examined using a discrete dependent variable model in the Logit model. This study uses a combination of exchange rate changes, foreign exchange reserves and bank interest rate to calculate the adjusted currency crisis index. The results of the estimate logit model shows that the increase in variable ratio of budget deficit to GDP ratio of current account deficit to GDP ratio of domestic credit to the private sector to the GDP and inflation, the probability of a currency crisis increase. In other words, the increase in these variables (as indicators of the advancement of the currency crisis) is causing an intensification in the occurrence of the currency crisis. Other research results suggest that an increase in the GDP growth rate will reduce the probability of a currency crisis. This study uses a combination of exchange rate changes, foreign exchange reserves and bank interest rate to calculate the adjusted currency crisis index. The elasticity of government deficit to GDP ratio indicates that a one percent increase in this variable, assuming other variables are constant. Increases the probability of a currency crisis by 0.48 percent. On the other hand, the marginal Effect on the ratio of state budget deficit to gross domestic product (gdp) shows that in return for a single increase in this variable, the probability of a foreign exchange crisis will increase by 32 per cent. Thus an increase in the budget deficit is one of the leading factors in the occurrence of the currency crisis. It can be said that if the government finances part of its deficit from the reserve location, this would lead to a decrease in foreign exchange reserves and it increases the probability of a currency crisis in the country. On the other hand, the variable elasticity of the current account deficit to GDP ratio indicates that the probability of occurrence of a currency crisis increases by 0.38 percent for one percent increase in this variable assuming the stability of other conditions. On the other hand, the marginal effect of this variable indicates that the probability of a currency crisis occurring during the period under review increases by about 14% per unit increase in the current account deficit. Another leading indicator of the currency crisis that has a negative impact on the currency crisis is the GDP growth rate. In fact, the elasticity of this variable indicates that the probability of a currency crisis is reduced by 0.03% for a one percent increase in GDP growth rate. On the other hand, its marginal effect also indicates that for a unit increase in GDP growth rate, assuming the stability of other conditions, the probability of a currency crisis decreases by 0.24%. The amount of the variable of financial development variable indicates that for one percent increase in this variable, assuming the stability of other conditions, the probability of currency crisis will increase 0.007 percent. On the other hand, the marginal effect of this variable indicates that the probability of occurrence of currency crisis increases by 0.004% per unit increase in financial development. It should be noted that this coefficient is not statistically significant. Marginal ly, inflation rate elasticity indicates that for one percent increase in inflation rate, assuming the stability of other variables, the probability of currency crisis increases by 1.54 percent. The marginal effect of this coefficient also indicates that by one unit increase in inflation rate the probability of a currency crisis increases by 1.33% Therefore, inflation is also one of the leading factors in the currency crisis.Keywords: Currency crises, Early warning system, Logit model
-
هدف از مطالعه حاضر معرفی یک الگوی هشدار پیش از وقوع بحران ارزی در ایران طی سال های 1395-1360 با استفاده از رویکردهای لاجیت و مارکوف سوییچینگ خودرگرسیون برداری است. در این تحقیق برای محاسبه شاخص بحران ارزی تعدیل شده از ترکیب تغییرات نرخ ارز ، ذخایر ارزی و نرخ سود بانکی استفاده می گردد. در این راستا به منظور بررسی عوامل موثر بر وقوع احتمال بحران ارزی از رویکرد لاجیت و به منظور بررسی میزان اثر متغیرهای هشداردهنده زودهنگام بر وقوع بحران ارزی از رویکرد مارکوف سوییچینگ خودرگرسیون برداری استفاده گردید. نتایج حاصل از رویکرد لاجیت نشانگر آن است که متغیرهای نسبت کسری بودجه دولت به تولید ناخالص داخلی، نسبت کسری حساب جاری به تولید ناخالص داخلی و نرخ تورم بر احتمال وقوع بحران ارزی اثر مثبت داشته است. از طرفی نرخ رشد تولید ناخالص داخلی و قیمت نفت بر احتمال وقوع بحران ارزی تاثیر منفی داشته است. نتایج حاصل از رویکرد مارکوف سوییچینگ نیز حاکی از آن است که افزایش متغیرهای نسبت کسری بودجه دولت به تولید ناخالص داخلی، نسبت کسری حساب جاری به تولید ناخالص داخلی و نرخ تورم موجب افزایش وقوع بحران ارزی گردیده است. لیکن افزایش قیمت نفت و نرخ رشد تولید ناخالص داخلی موجب کاهش وقوع بحران ارزی می شود.کلید واژگان: بحران های ارزی, سیستم هشدار زودهنگام, الگوی لاجیت, رویکرد مارکوف سویچینگ خودرگرسیون برداری طبقه بندی JEL, F31, C22, G01The purpose of this study is to introduce a pre-crisis warning pattern in Iran during the years 1981-2016 using Logit and Markov switching approaches. This study use a combination of exchange rate changes, foreign reserves and bank profit to calculate the adjusted currency crisis index. In this regard, to investigate the factors affecting the probability of currency crisis was used to Logit approach and to investigate the effect of early warning variables on the currency crisis the Markov switching approach was used. The results of the Logit approach indicate that the increase in the variables of the ratio of government deficit to GDP, current account deficit to GDP ratio and inflation rate had a positive effect on the probability of a currency crisis. On the other hand, an increase in GDP growth and oil prices has reduced the likelihood of a currency crisis. The results of the Markov Switching approach also show that variables of the ratio of government deficit to GDP, current account deficit to GDP ratio and inflation rate have increased the occurrence of currency crisis. Also, the increase in explanatory variables of oil price and GDP growth rate will reduce the occurrence of currency crisis.Keywords: Currency Crises, Early Warning System, Logit Model, Markov Switching Approach JEL Classification: F31, C22, G01
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.