به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

elham rahmani

  • افشین برازش، زهرا حیدری، الهام رحمانی، ندا شادور، مرادعلی فولادوند*
    زمینه

    توکسوپلاسموز مادرزادی در طول اوایل آبستنی، ممکن است منجر به مرگ جنین و یا ایجاد عوارض جبران ناپذیر در جنین شود. در تحقیق حاضر، شیوع آنتی بادی های IgG و IgM ضد توکسوپلاسما در دو گروه زنان باردار با سابقه سقط جنین و بارداری طبیعی مراجعه کننده به مراکز درمانی بوشهر تعیین و با یکدیگر مقایسه گردید.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه توصیفی- مقطعی، تعداد 150 نفر از زنان باردار با سابقه سقط و نیز با روند طبیعی بارداری مراجعه کننده به درمانگاه های زنان و زایمان شهرستان بوشهر در فاصله زمانی 1399 لغایت 1400، از نظر وجود آنتی بادی های IgG و IgM ضدتوکسوپلاسما مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تست ها به همراه اطلاعات پرسشنامه ای با استفاده از نرم افزار آماری SPSS ویرایش 16 و آزمون آماری کای دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    میزان 18/7 درصد دارای تیتر مثبت یکی از آنتی بادی های IgG و IgM و 81/3 درصد فاقد تیتر مثبت در سرم خود بودند. مقایسه نتایج گروه خانم های با سابقه سقط و خانم های بدون سابقه سقط نشان داد که یک ارتباط قوی میان سابقه سقط در افراد بررسی شده با میزان آنتی بادی IgG ضد انگل توکسوپلاسما وجود دارد.

    نتیجه گیری

    فرم مزمن توکسوپلاسموزیس می تواند به عنوان عاملی برای سقط های مکرر در خانم های باردار مورد توجه قرار گیرد. با توجه به تاکید برخی از محققین مبنی بر معنی دار نبودن این ارتباط، این موضوع جای بحث داشته و نیاز به مطالعات تکمیلی در این زمینه دارد.

    کلید واژگان: توکسوپلاسموزیس, سابقه سقط جنین, حاملگی, آنتی بادی IgG و IgM
    Afshin Barazesh, Zahra Heydari, Elham Rahmani, Neda Shadvar, Morad Ali Fouladvand*
    Background

    Congenital toxoplasmosis during early pregnancy may lead to fetal death or cause irreversible complications in the fetus. In the present research, the prevalence of anti-Toxoplasma IgG and IgM antibodies was determined in pregnant women with a history of spontaneous abortion in comparison with women of normal pregnancy course referring to Bushehr medical centers.

    Materials and Methods

    In this descriptive cross-sectional study, 150 blood samples were collected from pregnant women with a history of spontaneous abortion and normal pregnancy course referred to Bushehr medical centers from May 2020 to May 2021. Sera were tested for anti-Toxoplasma IgG and IgM antibodies using the ELISA method. The test results along with the questionnaire information were analyzed using SPSS-16 software and Chi-square test.

    Results

    A total of 18.7% were seropositive and 81.3% were seronegative for anti-Toxoplasma IgG/IgM antibodies. The comparison of the two groups of women showed that there was a significant relationship between the prevalence of anti-Toxoplasma IgG antibody and spontaneous abortion and also education level, place of residence and method of washing vegetables; however, there was no statistically significant relationship between infection and some of the analyzed variables, such as history of contact with cats, number of pregnancies, deliveries and abortions, and some nutritional behaviors.

    Conclusion

    Chronic form of toxoplasmosis can be considered a factor for recurrent miscarriage in pregnant women. Due to the emphasis of some researchers on the non-significance of this relationship, the subject is debatable and needs further studies.

    Keywords: Toxoplasmosis, history of spontaneous abortion, pregnancy, IgG, IgM antibodies
  • آیدین مختاری نژاد، آرمین فاضل زاد*، الهام رحمانی
    ظهور و گسترش پدیده پست مدرنیسم در سال های اخیر در زمینه های مختلف زندگی اعم از هنر و علوم اجتماعی تا زندگی روزمره انسان قابل توجه بوده و تاثیر این رویکرد در سیستم آموزش زبان خارجی نیز حائز اهمیت می باشد. همان طورکه آموزه های پست مدرنیسم توانسته در کشورهای صنعتی باعث پیشرفت و رشد می شود، این رویکرد جدید می تواند کلاس آموزش زبان خارجی را نیز به طرز مثبتی تحت شعاع قرار دهد. کتب و مقالات متعددی درخصوص پست مدرنیسم و تاثیر آن در امور زندگی انسان قابل دستیابی است ولی هدف این پژوهش روشن ساختن جلوه های بصری هنر اسلامی و پست مدرنیسم در کلاس آموزش و یادگیری زبان خارجی است. روش انجام پژوهش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای است. بدین ترتیب، ابتدا ویژگی های پست مدرنیسم به عنوان یک حرکت یا یک دوره مابعد تجدد (مدرنیسم) به طور خلاصه برشمرده شد؛ سپس به تاثیر هرکدام از ویژگی ها و رویکردها در کلاس آموزش زبان خارجی پرداخته شد؛ سرانجام نتیجه گرفته می شود که این ویژگی ها می تواند بر یادگیری، کشف خلاقیت، انعطاف پذیری، فرهنگ آموزی، توانایی کار تیمی و سایر مهارت های مورد نیاز یادگیری زبان خارجی تاثیری مثبت و روبه جلو داشته باشد.اهداف پژوهش: تبیین مفهوم پست مدرنیسم در کلاس آموزش زبان خارجی.ارائه پیشنهادات جهت برگزاری کلاس آموزش زبان مبتنی بر اصول پست مدرنیسم و کاربرد جلوه های بصری هنر اسلامی.سوالات پژوهش:معنای پست مدرنیسم در کلاس آموزش زبان خارجی چگونه تعریف می شود؟نحوه برگزاری کلاس آموزش زبان مبتنی بر اصول پست مدرنیسم و کاربرد جلوه های بصری چیست؟
    کلید واژگان: زبان خارجی, آموزش, یادگیری زبان خارجی, پست مدرنیسم برنامه درسی
  • آیدین مختاری نژاد، آرمین فاضل زاد*، الهام رحمانی

    کاربرد نرم افزارهای آموزشی امروز یکی از راه های مهم ارائه مطالب آموزشی است. بررسی یادگیری و ارتباط گرایی در آموزش زبان های خارجی مسئله ای است که این پژوهش دنبال می کند. در این مقاله سعی بر آن است که به بررسی و تحلیل نظریه ارتباط گرایی به عنوان یک نظریه یادگیری پرداخته شود که در چند سال اخیر مورد استقبال پژوهشگران قرار گرفته است. تلاش می شود راه کارهای متناسب در چارچوب آن جهت نحوه برگزاری کلاس آموزش زبان به اساتید و معلمان آموزش زبان ارائه گردد. به طور یقین، دیگر در عصر دیجیتال پیاده سازی اصول و قواعد نظریه های یادگیری پیشین جهت برگزاری کلاس آموزش زبان کافی نبوده و با پیشرفت تکنولوژی شرایط آموزشی زبان نیز باید در مسیر تغییر، پیشرفت و بروزرسانی قرار گیرد. این پژوهش با استفاده از روش های توصیفی- تحلیلی به جمع آوری اطلاعات و نیز تحلیل آن پرداخته تا در نهایت به ارائه راه کارهای مناسبی در زمینه آموزش زبان خارجی منجر گردد. همچنین سعی بر آن است ابتدا به بررسی این نظریه پرداخته و نقش استاد و زبان آموز برشمرده شود و سپس راه کارهای جدید طبق اصول و قواعد نظریه ارتباط گرایی ارائه گردد تا آموزش زبان خارجی نیز از قافله پیشرفت روزافزون و فراگیر عقب نماند. به نظر می رسد در راستای برگزاری موفق تر کلاس آموزش زبان خارجی بتوان راه کارهایی مبتنی بر نظریه ارتباط گرایی ارائه داد تا حوزه آموزش نیز همگام با پیشرفت دانش و تکنولوژی پیش رود. کاربرد نرم افزارهای آموزشی که دارای جلوه های بصری هستند نیز در کیفیت آموزش زبان های خارجی نقش مهمی دارد.اهداف پژوهش:ارائه راه کارهای مناسب در زمینه آموزش زبان خارجی براساس نظریه به روز ارتباط گرایی.بررس نقوش هندسی در جلوه های بصری نرم افزارهای آموزشی.سوالات پژوهش:چگونه می توان زمینه استفاده از نظریه ارتباط گرایی را در کلاس آموزش زبان خارجی فراهم کرد؟کاربرد نقوش هندسی در جلوه های بصری نرم افزارهای آموزشی چه اهمیتی دارد؟

    کلید واژگان: ارتباط گرایی, آموزش, یادگیری زبان خارجی, نظریه های یادگیری, دانش ارتباطی
  • قادر دشتی*، الهام رحمانی، باب الله حیاتی
    اهداف

    ضرورت بررسی ارتباط بهره وری و پایداری با توجه به نقش کلیدی بهبود بهره وری در فرایند توسعه بیش از پیش نمایان می شود. . بنابراین مطالعه حاضر به منظور بررسی عوامل موثر بر پایداری عملیات کشاورزی با تاکید بر بهره وری عوامل تولید مزارع گندم دیم در شهرستان سقز انجام گرفت.

    مواد و روش ها

    در راستای نیل به هدف این تحقیق، از شاخص بهره وری کندریک و رهیافت سنانایاک به ترتیب برای اندازه گیری بهره وری و ارزیابی پایداری عملیات کشت گندم بهره گرفته شد. در نهایت عوامل موثر بر پایداری کشاورزی از طریق برآورد مدل رگرسیونی شناسایی گردید. برای این منظور، داده ها و اطلاعات مورد نیاز از طریق تکمیل پرسش نامه از 271 نفر زارعین گندم کار شهرستان سقز در سال زارعی 99-1398 جمع آوری شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که میانگین بهره وری عوامل تولید گندم برای منطقه مورد مطالعه 88/14می باشد. همچنین کاربرد رهیافت سنانایاک نشان داد که 84/1 درصد کشاورزان در سطح کاملا ناپایدار، 13/15 درصد در سطح ناپایدار، 31/65 درصد در سطح متوسط، 24/16 در سطح پایدار و 48/1 درصد در سطح کاملا پایدار قرار گرفته اند. بررسی های بیشتر با استفاده از برآورد مدل رگرسیونی نیز نشان داد که متغیرهایی مانند میزان سطح تحصیلات، عضویت در تعاونی، شیوه تولید، نوع بذر مصرفی و بهره وری کل عوامل تولید بر پایداری عملیات کشاورزی تاثیر معنی داری دارند.

    نتیجه گیری

    بین بهره وری کل عوامل تولید و شاخص پایداری عملیات کشاورزی ارتباط مثبت وجود دارد. لذا مجموعه اقداماتی که منجر به افزایش بهره وری می گردد به سبب ایجاد صرفه اقتصادی، انگیزه لازم را برای رعایت اصول کشاورزی پایدار در بین گندم کاران تقویت می کند.

    کلید واژگان: بهره وری, سقز, شاخص کندریک, رهیافت سنانایاک, کشاورزی پایدار, گندم دیم
    Ghader Dashti *, Elham Rahmani, Babollah Hayati
    Objectives

    The need for assessing the relationship between productivity and sustainability is being become more and more visible due to the key role of productivity improvement in development process. Conservation of production resources and paying attention to sustainable agriculture operations are the next important issues.

    Materials and Methods

    To achieve the objective of this research, Kendrick Productivity Index and Senanayake approach were used for measuring the productivity and evaluating the sustainability of wheat cultivation operations, respectively. Finally, factors affecting on the agricultural sustainability were identified using a regression model. Furthermore, the required data and information were collected with filling the 271 questionnaire forms farmers Saqqez County during 2020-2021. .

    Results

    The results revealed that the mean productivity of wheat production factors for the study area is 14.88. Also, application of Senanayake approach showed that the farmers were classified as: I) very unstable (1.84%); ii) unstable (15.13%), iii) moderately stable (65.31), iv) stable (16.24%), and v) very stable (1.48%). Further assessments using estimation by a regression model demonstrated that some variables e.g., level of education, cooperative memberships, the method of production, type of supplied seeds and total productivity have significant effect on sustainability of agricultural operations.

    Conclusion

    There is a positive relationship between total productivity factors and the index of agricultural operations sustainability. Thus, a set of action plans which will increase the productivity (including efficiency improvement and changes in scale as well as technology) due to economic efficiency, amplifies the motivation of wheat farmers to follow the principles of sustainable agriculture.

    Keywords: Productivity, Kendrick Index, Senanayake Approach, Saqqez, Sustainable Agriculture, Rainfed wheat
  • محمدعلی اعظمی*، الهام رحمانی، محمدباقر حسن پوراقدم

    خارمریم یا ماریتیغال با نام علمی Silybum marianum L. عضوی از خانواده کاسنی (Asteraceae) است. گیاهی یک یا دو ساله که در تمام مناطق شمالی، غرب و جنوب ایران می روید. میوه این گیاه حاوی ترکیبی فلاونوییدی به نام سیلی مارین است. این تحقیق به منظور بهینه سازی شرایط کشت ریشه های مویین و بررسی تاثیر عوامل مختلف (سن و نوع ریزنمونه و نوع سویه باکتری) بر القا و رشد ریشه های مویین توسط آگروباکتریوم رایزوژنز در گیاه ماریتیغال صورت گرفت. برای این منظور، ابتدا بذور گیاه ماریتیغال بر روی محیط MS جامد کشت شده و در اتاقک رشد نگهداری شدند. پس از جوانه زنی بذور و رشد گیاهچه ها، ریزنمونه هایی از برگ، هیپوکوتیل و ریشه در سنین مختلف  5، 10 و 15 روزه انتخاب شدند و با سویه های مختلف باکتری آگروباکتریوم رایزوژنز (R1000 و ATCC15834) تلقیح شدند. روش تلقیح و بهینه سازی محیط کشت و تاثیر غلظت های مختلف ساکارز بر ایجاد ریشه های مویین بررسی گردید. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که ریز نمونه هیپوکوتیل 5 روزه تلقیح یافته با سویه ATCC15834 درصد ریشه های مویین بیشتری تولید کرد، کم ترین درصد القای ریشه مویین مربوط به سویه R1000 و ریزنمونه برگ 15 روزه مشاهده شد. بین دو روش تلقیح غوطه وری و تزریق از لحاظ آماری تفاوت معنی دار وجود داشته و بیش ترین درصد القای ریشه های مویین مربوط به روش غوطه وری بود. تاثیر غلظت های مختلف ساکارز نشان داد که بیشترین درصد القایی ریشه های مویین مربوط به محیط حاوی 30 گرم در لیتر ساکارز بود.

    کلید واژگان: آگروباکتریوم رایزوژنز, ریزنمونه, ریشه مویی, ماریتیغال و متابولیت ثانویه
    MohammadAli Aazami*, Elham Rahmani, MohammadBagher Hassanpouraghdam

    Silybum marianum L. from the Asteraceae is an annual or biennial plant widely distributed in the north, west and south of Iran. The fruits are containing medicinal flavonoids such as silymarin. This study was conducted to optimize the growing conditions for hairy roots and to assay the diverse factors affecting the induction and growth of hairy roots induced by Agrobacterium rhizogenes. The seeds were cultured on MS medium and were kept in the growth chamber. After germination and seedling growth; explants from the leaves, hypocotyl and roots were taken behind growth and after 5, 10 and 15 days. The explants were inoculated (treated) with two (R1000 and 15834) Agrobacterium rhizogenes strains. Furthermore, the effects of two inoculation methods (floating and injection) were assayed on the hairy roots emergence percentage. MS and 1/2 MS growing media were compared regarding the establishment of the hairy roots in the liquid medium. In a separate experiment, the effect of sucrose amount (20, 30 and 40 gl-1) were evaluated on hairy root induction and the roots emergence percentage was recorded. To verify the transgenic identity, PCR test with specific marker genes was carried out. The results revealed that 15834 strain was the strain of choice in 5 days old hypocotyl explants and produced more hairy roots than other strain. The best rooting percentage belonged to leaf explants at 15 days-old, treated with R1000. Floating was the method of choice for inoculation. 30 gL-1 sucrose was the best treatment for the root induction as well.

    Keywords: Agrobacterium rhizogenes, Explant, Hairy root, Silybum marianum L., Secondary Metabolite
  • الهام رحمانی*، پریسا پرن

    این پژوهش با هدف تعیین نقش مولفه های هوش هیجانی در پیش بینی اختلال های خوردن در یک طرح همبستگی انجام شد. بدین منظور 380 نفر از دانشجویان دختر شاغل به تحصیل در دانشگاه آزاد اسلامی-واحد تهران جنوب در سال تحصیلی 98-97 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که به پرسشنامه های نگرش های خوردن (گرنر و گرفینکل، 1979) و هوش هیجانی (شرینک، 1996) پاسخ دادند. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد بین نشانه های اختلال های خوردن با هوش هیجانی (خودانگیزشی، خودهشیاری و خودمهارگری) رابطه منفی (001/0>P) وجود دارد. افزون بر آن، نتایج آزمون تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که مولفه های هوش هیجانی پیش بینی کننده معناداری (001/0>P) برای نشانه های اختلال های خوردن هستند که توانایی تبیین 10 درصد از واریانس نشانه های اختلال های خوردن را دارند. در این بین زیرمقیاس های خودانگیزشی، خودهشیاری و خودمهارگری از هوش هیجانی به صورت منفی سهم یگانه و معناداری در تبیین نشانه های اختلال های خوردن دانشجویان دختر دارند. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که سطوح پایین هوش هیجانی، آسیب پذیری در برابر نشانه های خوردن بیمارگون را افزایش می دهد و نشانه های خوردن بیمارگون مانند رژیم غذایی و نارضایتی بدنی، عوامل بسیار پرخطری برای ابتلا به اختلال های خوردن هستند.

    کلید واژگان: هوش هیجانی, اختلال های خوردن, دانشجویان
    Elham Rahmani*, Parisa Perran

    The aim of this study was to determine the role of emotional intelligence components in predicting eating disorders in a correlational design. For this purpose, 380 female students studying at the Islamic Azad University-South Tehran Branch in the academic year of 1997-98 were selected by convenience sampling using the questionnaires of eating attitudes (Gerner and Griffin, 1979) and emotional intelligence (Shrink, 1996) responded. The results of Pearson correlation test showed that there is a negative relationship (P <0.001) between the symptoms of eating disorders and emotional intelligence (self-motivation, self-awareness and self-control). In addition, the results of regression analysis test showed that the components of emotional intelligence are significant predictors (P <0.001) for the symptoms of eating disorders that have the ability to explain 10% of the variance of the symptoms of eating disorders. Among these, the subscales of self-motivation, self-awareness and self-control of emotional intelligence have a unique and significant contribution in explaining the symptoms of eating disorders in female students. Findings of the present study show that low levels of emotional intelligence increase vulnerability to the symptoms of eating disorders and symptoms of eating disorders such as diet and physical dissatisfaction are very high risk factors for eating disorders.

    Keywords: Emotional intelligence, Eating disorders, Students
  • Elham Rahmani, MohammadHassan Eftekhari *, MohammadHassan Fallahzadeh, Mohammad Fararuei
    Background

    Nocturnal enuresis is known as a common urinary bladder complication in children. Recent studies associated some dietary components with nocturnal enuresis. To our knowledge, no study has designed to evaluate the relation between dietary components with urinary prostaglandin E2 in enuretic children.

    Methods

    We enrolled 135 children with nocturnal enuresis from children who referred to pediatric ward of Imam Reza Clinic in Shiraz, Iran. The samples were selected by the multistage cluster random sampling. Participant`s information (age, sex, number of wet-nights/week) were gathered through interview and body mass index (BMI) and waist-tohip ratio (WHR) were assessed through anthropometric measures also dietary fat, calcium, calorie, vitamin B12, folic acid, iron and some foods usually limited for enuretic children (e.g. milk and dairy products, eggs, citrus fruits and juices, tomatoes, chocolate) and carbonated beverages were measured through validated food frequency questionnaire (FFQ). Fasting urine was also collected for measuring prostaglandin E2 level.

    Results

    Our study showed that food components and energy intake were not correlated with urinary PGE2. Participants’ BMI and WHR were moderately correlated with PGE2 which were not significant. Of allergic foods, only cheese had significant correlation with urinary PGE2.

    Conclusion

    There were no significant correlations between dietary components and BMI and urinary prostaglandin E2. Cheese consumption caused lower PGE2 level probably by decreasing omega6 especially arachidonic acid level.

    Keywords: Nocturnal enuresis, Body mass index, Urine prostaglandin E2
  • الهام رحمانی، صمد اکبرزاده، عبدالله نظری، نیلوفر معتمد، ثریا قدرتی، آناهیتا عباسی فرد، مرضیه ظهرابی *
    مقدمه
    سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) یک بیماری اندوکرین پیچیده در زنان می باشد و تقریبا 75% از زنان PCOS دچار افزایش وزن هستند. Angiopoietin-like protein 4 (ANGPTL4) مهار کننده قوی آنزیم لیپوپروتئین لیپاز (LPL) می باشد. این پروتئین تعیین کننده غلظت و کلیرانس تری گلیسرید پلاسما می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی سطح سرمی ANGPTL4 در زنان PCOS با شاخص توده بدنی نرمال انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه مورد- شاهدی در سال 95-1394 بر روی 47 زن مراجعه کننده به درمانگاه ابوالفضل وابسته به دانشگاه علوم پزشکی بوشهر انجام شد. در این مطالعه 25 زن PCOSبه روش غیر احتمالی آسان و بر اساس معیار های تشخیصی روتردام (2003) به عنوان گروه مورد و 22 زن سالم به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. سطح سرمی تمام هورمون ها به کمک تکنیک الایزا و پارامترهای بیوشیمیایی نیز به کمک اتوآنالیزر اندازه گیری شد.
    تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS(نسخه 16) و آزمون های تی مستقل، من ویتنی و رگرسیون خطی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه افزایش معناداری در میزان LH (003/0=p)، LH/FSH(007/0=p)، FBS (03/0=p)، تستوسترون (02/0=p) و پرولاکتین (005/0=p) در گروه مورد نشان داد. تفاوت معناداری در میزان ANGPTL4، انسولین، HOMA-IR، لیپوپروتئین های با چگالی پایین (LDL)، HDL، HOMA-B و کراتینین در گروه مورد نسبت به گروه شاهد مشاهده نشد. ارتباط معکوس و معناداری بین سطح سرمی ANGPTL4 با لگاریتم انسولین (002/0=p)، FBS (006/0=p)، لگاریتم HOMA-IR (001/0=p) و شاخص توده بدنی (03/0=p) وجود داشت، اما ارتباطی بین ANGPTL4 و پارامترهای لیپیدی مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    در مطالعه حاضر تفاوت معناداری در سطح سرمی ANGPTL4 در زنان مبتلا به تخمدان پلی کیستیک با توده بدنی نرمال در مقایسه با گروه شاهد مشاهده نشد.
    کلید واژگان: آنزیم لیپوپروتئین لیپاز, سندرم تخمدان پلی کیستیک, شاخص توده بدنی نرمال, Angiopoietin, like protein4
    Elham Rahmani, Samad Akbarzadeh, Abdollah Nazari, Niloofar Motamed, Soraya Ghodrati, Anahita Abasi Fard, Marzieh Zohrabi *
    Introduction
    Polycystic ovary syndrome (PCOS) is a complex endocrine disorder in women, and approximately 75% of women affected by PCOS are overweight. Angiopoietin-like protein 4 (ANGPTL4) is a potent inhibitor of lipoprotein lipase (LPL) enzyme. This protein is a determinant of plasma concentration and clearance of triglyceride. In this study, we aimed to evaluate the serum levels of ANGPTL4 in PCOS women with normal body mass index (BMI).
    Methods
    A case-control study of 47 women visiting Abolfazle Clinic, affiliated to Bushehr University of Medical Sciences, was performed during 2015-2016. In this study, 25 PCOS women were assigned to the case group through simple non-probable sampling based on the Rotterdam 2003 criteria. Further, 22 healthy women were selected for the control group. Serum levels of all hormones were measured by the ELISA technique, and biochemical parameters were evaluated by an autoanalyser. The obtained data were analyzed using independent samples t-test, Mann-Whitney U test, and linear regression test in SPSS, version 16. P-values less than 0.05 were considered statistically significant.
    Results
    The results of this study showed a significant increase in LH (P=0.003), LH/FSH (P= 0.007), FBS (P= 0.03), testosterone (P= 0.02), and prolactin (P= 0.005) levels in the case group. There was no significant difference in the levels of ANGPTL4, insulin, HOMA-IR, low-density lipoprotein (LDL), HDL, HOMA-B, and creatinine between the groups. There was a significant negative correlation between serum level of ANGPTL4 and insulin logarithm (P=0.002), FBS (P=0.006), HOMA-IR logarithm (P=0.001), and BMI (P=0.03), but no correlation was found between ANGPTL4 and lipid parameters.
    Conclusion
    We found no significant difference between the PCOS women with normal BMI and the controls regarding serum levels of ANGPTL4.
    Keywords: Polycystic ovary syndrome (PCOS)_Angiopoietin_like protein 4 (ANGPTL4)_Lipoprotein lipase (LPL)_Normal BMI
  • مرضیه ظهرابی، الهام رحمانی، نیلوفر معتمد، صمد اکبرزاده*
    مقدمه

    سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) متداول ترین بیماری اندوکرین می باشد و مرتبط با مقاومت به انسولین می باشد. CXCL5 سیتوکین جدیدی است که از بافت چربی سفید در شرایط چاقی ترشح می گردد و با مهار کردن مسیر سیگنالینگ انسولین باعث مهار فعالیت انسولین و پیشبرد مقاومت به انسولین می گردد.

    هدف

    هدف این مطالعه ارزیابی سطح سرمی CXCL5 در زنان PCOS با BMI نرمال می باشد.

    موارد و روش ها

    این مطالعه یک مطالعه مورد- شاهدی است که 30 زن مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) با BMI نرمال به عنوان گروه بیمار و 30 زن سالم (عدم PCOS) با BMI نرمال به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. سطح سرمی انسولین و سیتوکین CXCL5 و دیگر فاکتور های هورمونی مرتبط به روش الیزا و پارامتر های بیوشیمیایی به کمک اتوآنالیزر اندازه گیری شدند.

    نتایج

    نتایج این مطالعه افزایش معناداری را در غلظت انسولین، HOMA-IR، LH، LH/FSH، FBS، تستوسترون و پرولاکتین در گروه PCOS در مقایسه با گروه کنترل نشان داد در حالی که غلظت های CXCL5 ،کلسترول،LDL-C ، HDL-C، DHEAS، کراتینین و HOMA-B در بین دو گروه تفاوتی نداشت.

    نتیجه گیری

    در این مطالعه تفاوت معناداری در غلظت سرمی CXCL5 در خانم های PCOS با BMI نرمال مشاهده نشد.

    کلید واژگان: سندرم تخمدان پلی کیستیک, مقاومت به انسولین, سیتوکین CXCL5, هیپرانسولینمیا, هیپراندروژنیسم
    Marzieh Zohrabi, Elham Rahmani, Niloofar Motamed, Samad Akbarzadeh*
    Background

    Polycystic ovary syndrome (PCOS) is the most common endocrine disease and associated with insulin resistance. CXC Ligand 5 (CXCL5) is a new cytokine which is secreted from white adipose tissue during obesity and by blocking insulin signaling pathway inhibits the activity of insulin and promotes insulin resistance.

    Objective

    The aim of this study was to assess serum level of CXCL5 in PCOS women with normal body mass index.

    Materials And Methods

    In this case-control study, 30 PCOS women with normal body mass index as the case group and 30 non-PCOS women as the controls were enrolled. Serum levels of CXCL5, insulin and other hormones factors related with PCOS were measured by ELISA method, also the biochemical parameters were measured by autoanalyzer.

    Results

    Significant increases in serum insulin concentration, homeostasis model assessments of insulin resistance, luteinizing hormone, luteinizing hormone/follicle-stimulating hormone, fasting blood sugar, testosterone, and prolactin were observed in the case group compared to the controls. were in the serum level of CXCL5, cholesterol, low-density lipoprotein-cholesterol, high-density lipoprotein-cholesterol,dehydroepiandrosterone-sulfate, creatinine, and homeostasis model assessment of beta cell function between these two groups.

    Conclusion

    In this study, no significant change was observed in serum concentrations of CXCL5 in PCOS women with normal BMI.

    Keywords: Polycystic ovary syndrome, Insulin resistance, CXCL5 cytokine, Hyperinsulinemia, Hyperandrogenism
  • Elham Rahmani, Shahnaz Ahmadi, Niloofar Motamed, Fatemeh Safinejad
    Objective
    The assessing the effect of letrozole and medroxyprogesterone acetate on women with simple endometrial hyperplasia without atypia in reproductive age.
    Material and
    Methods
    Eighty patients of Abolfazle clinic in Bushehr with abnormal uterine bleeding and simple endometrial hyperplasia enrolled in this study. The patients were randomized in 2 groups: group A included 40 patients who received 10 mg medroxyprogesterone acetate for 10 days in each month during 3 months and group B included 40 patient that received 2.5 mg letrozole for 3 months. Serial transvaginal sonography and estradiol were checked basically and repeated after 3 months of treatment. Main outcome measures were endometrial thickness and estradiol level in serum.
    Result
    In 2 groups A & B, there were no significant differences in the base variables. The level of estradiol in groups A and B before treatment was similar in the 2 groups. Endometrial thickness in groups A and B was not statistically significant. The difference between these 2 groups from the endometrial thickness reduction viewpoint, is not significant (P value = 0.445). The level of decline estradiol in serum in the groups A&B was significant,
    Conclusion
    Letrozole is an acceptable drug for treatment of simple endometrial hyperplasia especially in the patients who did not tolerate medroxyprogesterone.
    Keywords: Letrozole, progesterone, endometrial hyperplasia, estradiol
  • Shahnaz Ahmadi, Elham Rahmani, Niloofar Motamed, Fatemeh Sadeghi
    Objectives
    Sex selection is an important concern for some couples. One of the relatively more simple and inexpensive methods, which does not need to use toxic chemicals to separate the Y and X sperms, is the Ericsson method. Therefore, the aim of this study is to evaluate the results of sex selection in infertile couples by using the albumin gradient method.
    Materials And Methods
    The present study is a quasi-experimental clinical trial study, conducted on 80 infertile couples. After the induction of ovulation and a vaginal sonography, sperm samples were prepared using the albumin gradient method, after which intrauterine insemination (IUI) was conducted. The rate of successful sex selection was then calculated.
    Results
    Among 80 cases of performed IUI, 22 cases (27.5%) were successful, among which 3 cases (8.3%) suffered miscarriages and 19 cases (23.7%) were associated with a successful pregnancy. The success rate of sex selection was 59.1% in successful pregnancies. In general, the sex selection success rate was higher for the male gender; as a result, the success rates in 68 requests for male sex and 12 requests for female sex totaled 12 cases (17.6 %) and 1 case (3.8%), respectively.
    Conclusion
    Albumin gradient is an appropriate sex determination method in IUI cycles due to a 23.7% chance of pregnancy in infertile women, while the success rate is 59.1% in sex determination.
    Keywords: Infertility, Insemination, Sex preselection, Spermatozoa
  • Elham Rahmani, Shahnaz Ahmadi, Niloofar Motamed, Najmeh Nasiri Khormoji
    Objectives
    Bleeding during pregnancy, especially in the first trimester, is among the most stressful cases for both patients and physicians. Sometimes bleeding during the first trimester is a predictor of adverse outcomes of pregnancy .The purpose of this study is to document the relationship between vaginal bleeding and preterm birth in patients admitted to the University Hospital in Bushehr.
    Materials And Methods
    The study was conducted on 1045 pregnant women. All relevant information (including age, parity, gestational age, education level, occupation, history of abortion, preterm delivery, smoking, drugs related to the mother’s disease, bleeding, rupture of membrane, mother’s blood pressure and vital signs, and gestational age at delivery) was fully recorded in the questionnaire. Then data was analysed by t test, chi-square, and logistic regression in SPSS version 16 software.
    Results
    There was significant difference between two groups of women with and without pregnancy bleeding (P
    Conclusion
    The emergence of preterm birth increases in patients with bleeding during the first and second trimesters.
    Keywords: Vaginal bleeding, Preterm birth, Preterm premature rupture of the membranes
  • Elham Rahmani, Shahnaz Ahmadi*, Niloofar Motamed, Shabnam Foroozanfar
    Objective
    The aim of this study is evaluate the effects of weight before and during pregnancy on maternal and neonatal complications.
    Materials And Methods
    In this cohort study, the statistical population was pregnant women. After collecting all the primary information, the relationship between pre-pregnancy body mass index (BMI) and weight gain during pregnancy with preterm delivery and maternal complications such as diabetes and pre-eclampsia were studied.
    Results
    From a total of 1400 pregnant women, who were recruited for this study, 897 were referred to Bushehr’s Persian Gulf Martyrs Hospital; statistical analysis was performed on the participants. BMI before pregnancy had no significant relationship with the number of previous abortions (P = 0.3). No significant relationship was found between BMI before pregnancy and gestational diabetes during pregnancy (P = 0.53), preeclampsia (P = 0.26), or preterm delivery (P = 0.55). Weekly weight gain was significantly less in mothers without preterm birth than mothers with preterm birth (P = 0.002), but there was no significant difference in overall weight (P = 0.99). BMI had a significant impact on low birth weight (LBW) in infants (P = 0.003). The impact of pre-pregnancy BMI on Apgar scores was significant (P = 0.043). The mother’s BMI and weekly weight gain (without adjusting for confounding variables) as well as weight gain after adjusting for confounding variables had no significant effect on the mother’s risk of developing gestational diabetes. The mother’s age was the only confused variable (adjusted odds ratio [OR] = 1.09, P = 0.004). Pre-pregnancy BMI had a significant impact on the chances of Small for gestational age (SGA) infants (P = 0.03), but no significant effect on the chance of large for gestational age (LGA) births (P >0.05).
    Conclusion
    High BMI during pregnancy has an adverse outcome in pregnancy.
    Keywords: Pregnancy, Body mass index, Preeclampsia, Preterm labor, Gestational diabetes, Apgar score
  • الهام رحمانی، شهناز احمدی*، نیلوفر معتمد، نگین یزدانی
    زمینه
    تست های ذخیره تخمدان به عنوان ابزاری جدید، مهم و سودمند در ارزیابی زنان نابارور پا به عرصه ظهور نهاده اند و با انجام این تست ها می توان سریع تر برای زوج های نابارور اقدامات لازم پیشرفته و ضروری را انجام داد. هدف از انجام این مطالعه بررسی ارتباط حجم تخمدان با تعداد فولیکول های آنترال و سطح سرمی FSH روز سوم قاعدگی می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه بر روی 78 زن در گروه سنی 49-18 سال که در سال 1393 با شکایت اصلی ناباروری به کلینیک ناباروری امید خلیج فارس مراجعه کردند، انجام گرفت. در افرادی که شرایط ورود به مطالعه را داشتند، اندازه گیری حجم تخمدان با محاسبه سه قطری و تعداد فولیکول های آنترال با استفاده از سونوگرافی واژینال در روز سوم قاعدگی انجام شد. همچنین در این افرادسطح FSH و LH نیز در روز سوم قاعدگی اندازه گیری شد. برای بررسی رابطه بین حجم تخمدان با تعداد فولیکول های آنترال و سطح سرمی هورمون ها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
    یافته ها
    با افزایش سن، حجم تخمدان و تعداد فولیکول آنترال به طور معناداری کاهش (0001/0P=) و سطح سرمی FSH (0001/0P=) و LH (022/0P=) به طور معناداری افزایش پیدا کرد. بین حجم و تعداد فولیکول آنترال همبستگی قوی و معنادار (0001/0=P، 96/0=r) و بین حجم تخمدان و تعداد فولیکول آنترال با FSH همبستگی معکوس و معناداری (0001/0=P، 50/0=r) وجودداشت.
    نتیجه گیری
    با افزایش سن حجم تخمدان و تعداد فولیکول های آنترال کاهش و سطح FSH و LH افزایش می یابد. در واقع در بررسی اولیه بیماران نابارور حتی با تشخیص کم شدن حجم تخمدان و تعداد فولیکول های آنترال باید اقدامات درمانی پیشرفته انجام شود و نیازی به منتظر ماندن برای نتایج آزمایشات گرانقیمت پیشرفته نمی باشد.
    کلید واژگان: FSH, حجم تخمدان, فولیکول آنترال, ناباروری
    Elham Rahmani, Shahnaz Ahmadi *, Niloofar Motamed, Neghin Yazdani
    Background
    Ovarian reserve tests have appeared as important, useful and new tools in evaluation of infertile women and by doing these tests, we can do for infertile couples advanced and necessary measures quickly. The goal of this study was to investigate the association between ovarian volume, Antral follicle counts and serum level of FSH at the third day of menstruation.
    Material and
    Methods
    This study was conducted on 78 women between 18-49 years old who referred to Omid Persian gulf infertility Clinic with complaining of infertility in 2014. In patients who had inclusion criteria, measurement of ovarian volume were done with calculation of three diameters and the number of antral follicles by using vaginal ultrasound in third day of menstruation. Also, in this patients were measured the levels of FSH&LH in third day of menstruation. Pearson correlation coefficient were used to examine the relationship between ovarian volume and the number of Antral follicles and serum levels.
    Results
    ovarian volume and Antral follicle counts (p=0.0001) decreased and serum level of FSH (p=0.0001) and LH (p=0,022) increased significantly with increasing of age. There was a strong positive correlation between ovarian volume and Antral follicle counts (r=0.96, p=0.0001) and there was a strong reversed correlation between ovarian volume and Antral follicle counts with FSH (r=0.50, p=0.0001).
    Conclusion
    By increasing age, ovarian volume and Antral follicle counts decreased and FSH&LH levels increased. In fact, in the initial study of infertile patients, even by diagnosis of reduction in ovarian volume and Antral follicle count should be performed advanced therapies and there is no need to wait for expensive tests result.
    Keywords: FSH, ovarian volume, Antral follicle, infrtility
  • شهناز احمدی، الهام رحمانی*، نیلوفر معتمد، مینا قربان پور، حسام الدین منشی
    زمینه
    القا یکی از شایع ترین مداخلات مامایی است. این مطالعه ارزش نمره بیشاپ و ویژگی های مادری و جنینی را جهت پیشگویی القای موفق بررسی می کند.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی آینده نگر، جامعه آماری 271 خانم باردار فول ترم مراجعه کننده برای زایمان به بیمارستان شهدای خلیج فارس در سال 1392 بودند که به روش نمونه گیری آسان و به صورت پشت سر هم تا زمانی که حجم نمونه کامل شد، وارد مطالعه شدند. اثر اجزاء و کل نمره بیشاپ بر موفقیت القا ارزیابی شد. جهت تعیین نمره بیشاپ از معاینه انگشتی واژینال استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های مطالعه از آزمون های کای دو، تی مستقل و منحنی ROC با استفاده از نرم افزار آماری SPSS ویرایش 18 استفاده شد.
    یافته ها
    از 271 خانم باردار، در 180 نفرشان زایمان به کمک القا شروع شد. در گروه القا شده 9/78 درصد زایمان طبیعی و 1/21 درصد سزارین شدند. مهم ترین جزء نمره بیشاپ در پیشگویی القای موفق زایمان، دیلاتاسیون سرویکس بود. حساسیت نمره بیشاپ در تشخیص موارد زایمان طبیعی 8/52 درصد، ارزش اخباری مثبت 4/90 درصد و ارزش اخباری منفی آن 9/30 درصد بود. با رسم منحنی ROC مشخص شد دقت کلی نمره بیشاپ بالاتر از 6 برای زایمان طبیعی، 69 درصد با فاصله اطمینان 95 درصد (78-59) بود (0001/0=P).
    نتیجه گیری
    از یافته های این مطالعه می توان نتیجه گرفت که نمره بیشاپ 6 و بالاتر، پاریتی و سن حاملگی در پیشگویی القای موفق زایمان موثر است و به نظر می رسد نمره بیشاپ بخصوص دیلاتاسیون سرویکس شاخص مناسبی برای پیشگویی زایمان موفق به دنبال القا می باشد.
    کلید واژگان: نمره بیشاپ, القا زایمان, زایمان طبیعی, حاملگی
    Shahnaz Ahmadi, Elham Rahmani*, Niloofar Motamed, Mina Ghorbanpoor, Hessamodin Maneshi
    Background
    Induction of labor is one of the most common obstetric interventions. This study peruses Bishop Score value and maternal and fetal characteristics to prediction of successful induction.
    Materials And Methods
    in this prospective cross-sectional study, 271 full-term pregnant women reffered to Persian Gulf Martyrs’ hospital for deliveryin 2013.They consecutively entered into the study with convenience sampling method until sample size was completed. The effect of components and total Bishop Score were evaluated on success of induction. Bishop score was used to determine vaginal examination by finger. Data were analyzed by using SPSS statistical software version 18 and statistical tests including chi square, independent sample t test and ROC curve was used.
    Results
    Of 271 women, in 180 of them, delivery started by induction. At induced group 78.9 percent had vaginal delivery and 21.1 percent had cesarean section. The important component of Bishop Score in prediction of successful delivery induction was cervical dilatation. Bishop Score sensitivity was 52.8 percentfor diagnosis of normal vaginal delivery, Positive predictive value was 90.4 percent and its negative predictive value was 30.9 percent. ROC curve showed that overall accuracy of Bishop Score was more than 6 for normal vaginal delivery (95% confidence interval= 0.59-0.78, P value=0.0001).
    Conclusion
    The findings of this study showed that Bishop Score of 6 and more parity and gestational age was effective in prediction of successful delivery induction. And it seems that Bishop Score, particularly cervical dilatation is an appropriate index for prediction of successful delivery by induction.
    Keywords: Bishop Score, delivery induction, vaginal delivery, Pregnancy
  • Elham Rahmani, Shiva Faghih, Maryam Teimury, Ziba Kojouri, Yahya Jalilpiran, Masoumeh Akhlaghi *
    Background And Objective
    Obesity is an important risk factor for development of hypertension. We investigated the association between body mass index (BMI) and blood pressure in adolescents.
    Methods
    The cross-sectional study was performed on 694 adolescents aged 12-18 years from middle and high schools located in 4 districts of Shiraz, Iran. Height, weight, and systolic and diastolic blood pressures were measured according to standard procedures.
    Results
    The prevalence of overweight/obesity and elevated systolic and diastolic blood pressure was 22.0%, 16.8%, and 13.3%, respectively. Compared to girls, boys had higher rates of overweight/obesity and elevated blood pressure. With increasing age, the prevalence of overweight decreased (20.6% in 15-18 years compared to 34.3% in 12-14 years) and that of elevated blood pressure increased (33.2% vs.14.6% for systolic and 22.2% vs. 10.3% for diastolic blood pressure) in boys whereas the prevalence of overweight/obesity and elevated blood pressure did not change among girls. In both sexes, elevated blood pressure had a positive association with BMI categories independent of age and this association was observed even in normal versus low BMI categories.
    Conclusion
    A strong association between BMI and elevated blood pressure advocates using strategies for the control of weight and prevention of obesity in adolescents.
    Keywords: Adolescents, body mass index, obesity, blood pressure
  • مریم افتخار، الهام رحمانی، سهیلا پورمعصومی*
    مقدمه

    انتقال جنین فریز شده یکی از مهم ترین روش های تکمیلی درمان زوج های نابارور است. در حالی که اطلاعات موجود بیشتر بر روی پیامدهای انتقال جنین تازه می باشد، مطالعات محدودی فاکتورهای کلینیکی موثر بر میزان باروری در انتقال جنین های فریز شده را بررسی کرده است.

    هدف

    در این مطالعه که به صورت گذشته نگر انجام شده است فاکتورهای کلینیکی که بر روی نتایج انتقال جنین فریز شده موثر بوده اند مورد بررسی قرار گرفته اند.

    مواد و روش ها

    اطلاعات 372 بیمار زن که کاندید انتقال جنین فریز شده بودند و بین فروردین 1389 تا فروردین1390 به مرکز تحقیقاتی و درمانی ناباروری دانشگاه شهید صدوقی یزد مراجعه کرده بودند مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات پایه جمع آوری گردید و توسط تست های آماری کولوموگراف اسمیرنوف و منویتنی آنالیز گردیدند.

    نتایج

    میزان حامگلی کلینیکی 57/7 و 29/2درصد به ترتیب در زنان کمتر از 35 سال و زنان بالای 35 سال بود (0/0001>p). میزان حاملگی کلینیکی در زنان که FSH کمتر از 10 واحد به ازای میلی لیتر داشته اند در مقایسه با بیمارانی که FSH بیشتر از 10 واحد به ازای میلی لیتر داشته اند 56/3% در مقابل 17/5% بود (0/0001>p). در حالی که سایر فاکتورهای کلینیکی شامل علت فریز ،پروتکل درمانی IVF، ضخامت اندومتر، طول درمان تا زمان انتقال جنین هیچ ارتباطی با نتایج انتقال جنین فریز شده نداشت (0/05<p).

    نتیجه گیری

    سن زن و FSH پایه دو فاکتور مهم هستند که میزان حاملگی کلینیکی بعد از انتقال جنین فریز شده را تحت تاثیر قرار می دهند.

    کلید واژگان: انتقال جنین های فریز شده, IVF, میزان حاملگی کلینیکی
    Maryam Eftekhar, Elham Rahmani, Soheila Pourmasumi*
    Background

    Frozen embryo transfer (FET) is one of the most important supplementary procedures in the treatment of infertile couples. While general information concerning the outcome of fresh embryo transfer has been documented, paucity of investigations has addressed the clinical factors influenced on pregnancy rates in FET.

    Objective

    In this study, we performed a retrospective analysis of clinical factors that potentially influence the outcome of FET.

    Materials And Methods

    We reviewed the data from 372 women who were subjected to FET registered from April 2009-2011 at the Research and clinical center, Shahid Sadoughi University of Medical Sciences, Yazd, Iran. Baseline data and pregnancy rate were collected. The data were analyzed statistically using the Kolmogorov-Smirnov, and Mann-Whitney tests.

    Results

    The clinical pregnancy rate was 57.7 and 29.2% in women <35 years old, and women >35 years old, respectively (p<0.0001). Clinical pregnancy rates in women with FSH <10 IU/ml, and FSH >10 IU/ml were 56.3% and 17.5 %, respectively (p<0.0001). Whereas the other clinical parameters consist of reason of fetus freezing, primary IVF protocol, IVF procedure, endometrial thickness, treatment duration to fetal transfer found to be unrelated to FET outcomes (p>0.05).

    Conclusion

    Female age and basal FSH level are the most important factors influencing the clinical pregnancy rate following FET.

    Keywords: Frozen embryo transfer, In Vitro Fertilization, Clinical pregnancy rate
  • عباس افلاطونیان، الهام رحمانی*، مژگان راهسپار
    مقدمه

    پیریدابن یکی از مشتقات پیریدازینون است که به عنوان کنه کش و حشره کش جدید در تمام نقاط دنیا برای کنترل کرم های ریز، و حشراتی نظیر شته ها، پروانه های سفید، استفاده می شود.

    هدف

    در این تحقیق میزان تاثیر پیریدابن روی پارامترهای مورفولوژیکی اسپرم، کیفیت و انسجام DNA اسپرم و تاثیر آن بر توان تولیدمثلی موش های سوری بررسی شده است.

    مواد و روش ها

    تعداد 80 موش کوچک نر سفید آزمایشگاهی بالغ و سالم استفاده شد. حیوانات به سه گروه کنترل، گروه تجربی دوز پایین و گروه تجربی دوز بالا تقسیم شدند. گروه تجربی دوز پایین و بالا سم پیریدابن را به ترتیب mg/kg 53 وmg/kg 212 و گروه کنترل آب مقطر دریافت کردند. در هر سه گروه اسپرم های مستقر در دم اپیدیدیم بعد از 45 روز استخراج شدند و تعداد اسپرم ها، میزان قابلیت زنده ماندن اسپرم ها، اسپرم های نابالغ و میزان آسیب DNA اسپرم ها مورد ارزیابی قرار گرفته است.

    نتایج

    نتایج ما نشان دادند که با دریافت پیریدابن تعداد اسپرم ها، قابلیت زنده ماندن اسپرم ها، میزان اسپرم های بالغ کاهش می یابد، و تعداد اسپرم هایی که DNA آن ها دچار آسیب شده بودند به طور معنی داری (0/05>p) افزایش نشان داد. کاهش توان باروی و اختلال در مراحل رشد و نمو جنین در محیط آزمایشگاهی در هر دو گروه تجربی دیده شد.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان دادند که سم پیریدابن با آسیب رسانی به DNA های اسپرم ها وایجاد ناهنجاری در کروماتین آن ها، باعث افزایش اسپرم های نابالغ گردیده و موجب کاهش باروری می شود.

    کلید واژگان: آندومتریومای عود شونده, اتانول اسکلروتراپی, IVF, میزان حاملگی, تحت گاید سونوگرافی واژینال, آسپیراسیون آندومتریوما
    Abass Aflatoonian, Elham Rahmani *, Mozhgan Rahsepar
    Background

    Endometriosis is a common hormone-dependent gynecologic disease with a high recurrence. Laparotomy or laparoscopy is the standard surgery for the large endometrioma. Also, sclerotherapy is basically used to treat different diseases one of which is endometrioma.

    Objective

    The study was designed to assess the value of transvaginal ultrasound-guided ethanol sclerotherapy in patients with a recurrent endometrioma.

    Materials And Methods

    In a randomized clinical trial, an interventional group of 20 patients underwent transvaginal ethanol sclerotherapy for recurrent ovarian endometrioma. The patients were followed up first after one and two weeks and then after one, two, and three months. If the patients had no endometrioma, they were treated with in vitro fertilization (IVF) (standard long protocol). A control group of 20 patients with endometrioma were enrolled for an IVF protocol. They had no treatment by ethanol sclerotherapy. IVF parameters, pregnancy rates, and implantation rates were compared in both groups.

    Results

    The demographic data showed no difference between the two groups. The initial mean endometria size was 41.45±15.9 cm, the recurrence rate after 6 months was 4 (20%), FSH before and after sclerotherapy was 6.97±2.25 IU/L and 6.78±1.88 IU/L (p=0.343). The clinical pregnancy rate was 6 (33.3%) vs. 3 (15%), (p=0.616). The fertilization rate emerged 63.06% in study group vs. 60.38%, (p=0.57). The implantation rate turned out 12.9% in study group vs. 7.5%, (p=0.52). None of these results were significant. However, the data pointed to a better trend toward the ethanol sclerotherapy group.

    Conclusion

    Ethanol sclerotherapy could be an effective strategy for the treatment of recurrent endometrioma especially before IVF.

    Keywords: Endometrioma, Ethanol sclerotherapy, Fertilization In, vitro
  • Maryam Eftekhar, Mozhgan Rahsepar, Elham Rahmani
    Background
    The transfer of cryopreserved embryos can be timed with ovulation in a natural cycle or after artificially preparing the endometrium with exogenous hormones. Progesterone is essential for the secretory transformation of the endometrium that permits implantation as well as maintenance of early pregnancy. The purpose of this study is to assess the effect of luteal phase supplementation on pregnancy rates in natural frozen-thawed cycles.
    Materials And Methods
    The study was designed as a prospective randomized clinical trial of 102 women who underwent embryo transfers in natural cycles. The women in the interventional group (n=51) received intra muscular (IM) progesterone 50 mg twice a day starting from 36 hours after hCG administration. The control group (n=51) did not receive any progesterone support.
    Results
    There were no significant differences in demographic characteristics between the groups and no statistically significant differences were observed between study and control groups in clinical pregnancy rate (33.3% vs. 27.5%, p=0.66). There were no differences in implantation rate or spontaneous abortion rate.
    Conclusion
    Our results suggest that luteal phase support does not affect clinical pregnancy rates in natural frozen-thawed embryo transfer cycles (Registration Number: IRCT201108044339N6).
    Keywords: Progesterone, Pregnancy Rate, Embryo Transfer, Natural Cycle
  • مریم افتخار، الهام رحمانی، فرناز محمدیان
    مقدمه

     آگونیست GnRH برای تحریک تخمک گذاری در سیکل های IVF به کار می رود که این دارو فواید بسیاری دارد.

    هدف

     هدف از این مطالعه مقایسه تاثیر دو آگونیست GnRH کوتاه و طولانی اثر در پروتکل IVF است.

    مواد و روش ها

     در یک مطالعه آینده نگر تصادفی، صد زن به طور تصادفی در دو گروه وارد سیکل IVF شده اند. در گروه اول بیماران یک دوز 1/87 میلی گرم تریپتورلین را در میانه فاز لوتیال دریافت کردند و در گروه دوم دکاپپتیل با دوز 0/1 میلی گرم در روز از وسط فاز لوتیال شروع شد. سپس نتایج حاملگی در سیکل IVF بین دو گروه مقایسه گردید.

    نتایج

     تفاوت آماری مشخصی بین میزان اووسیت های به دست آمده از دو گروه (0/545=p)، میزان لقاح (0/876=p)، میزان لانه گزینی (0/716=p) و میزان حاملگی(0/727=p) وجود نداشته است.

    نتیجه گیری

     با توجه به نتایج بدست آمده از این مطالعه، دو پروتکل آگونیست GnRH طولانی اثر با نصف دوز و آگونیست GnRH کوتاه اثر هیچ برتری نسبت به هم در نتایج IVF ندارند.

    کلید واژگان: ناباروری, آگونیست In vitro fertilization, GnRH, نتایج حاملگی, دکاپپتیل
    Maryam Eftekhar, Elham Rahmani, Farnaz Mohammadian
    Background

    Gonadotrophin-releasing hormone (GnRH) agonist is used for controlling ovarian stimulation in assisted reproductive technology (ART) cycles which has some benefits.

    Objective

    To compare the efficacy of two different formulations of GnRH agonist: short-acting and long-acting, for ART protocols.

    Materials And Methods

    In a prospective randomized study, one hundred women who underwent ART cycles were randomly divided into two groups. In group I, the patients received one single injection of 1.87 mg Triptorelin in previous mid-luteal phase. In group II, Decapeptyl 0.1 mg per day started from previous mid-luteal phase. Pregnancy outcome in in vitro fertilization (IVF) cycle was compared between two groups.

    Results

    There were no statistically significant differences in the number of retrieved oocyte (p=0.545), fertilization (p=0.876), implantation (p=0.716) and pregnancy rate (p=0.727) between the two groups.

    Conclusion

    There were not any advantages in IVF outcome between half-dose long-acting and short-acting GnRH agonist groups in ART cycle.

    Keywords: Infertility, GnRH agonist, In vitro fertilization, Pregnancy outcome, Decapeptyl
  • نسترن افلاطونیان، مریم افتخار*، بهروز افلاطونیان، الهام رحمانی، عباس افلاطونیان
    مقدمه

    شکست مکرر لانه گزینی به عنوان عدم حاملگی بعد از دو تا شش بار و انتقال حداقل ده جنین به رحم توصیف می شود. دلایل زیادی برای شکست مکرر لانه گزینی وجود دارد، مثل اختلالات آناتومیک ، اتوایمیون، ژنتیک ، اندوکرین و مشکلات ترومبوز عروقی.

    موارد: 

    در این مقاله، تعدادی از زوجین مبتلا به شکست مکرر لانه گزینی با علت نامشخص که درمانهای تجربی با هپارین ،آسپیرین و یا ایمیون تراپی برای آنها موثر نبوده است، گزارش گردیدند. در این بیماران جنین ها به رحم اجاره ای منتقل شدند که از نه بیمار مورد مطالعه، شش بیمار حاملگی نرمال داشتند. (میزان حاملگی: %66/66)

    نتیجه گیری

    این مطالعه نشان داده است که رحم اجاره ای یک گزینه خوب برای درمان شکست مکرر لانه گزینی می باشد.

    کلید واژگان: شکست مکرر لانه گزینی, رحم اجاره ای, In vitro fertilization, میزان حاملگی
    Nastaran Aflatoonian, Maryam Eftekhar, Behrooz Aflatoonian, Elham Rahmani, Abass Aflatoonian
    Background

    Repeated implantation failure (RIF) is defined as pregnancy failure after two to six times with at least ten high grade embryo transfer to uterus. A variety of causes have been anticipated for RIF, including anatomical, autoimmune, genetics, endocrine and thrombotic anomalies. Factors responsible for RIF have important implication regarding treatment however in many couples a perfect cause cannot be found.

    Cases:

     In these case series, we reported nine couples with RIF that after investigation no definitive etiology was found for RIF and empirical therapy by heparin, aspirin and or immunotherapy was not effective. In these cases we recommended transfer of embryos to surrogate uterus. Nine patients were studied and six of them developed a normal pregnancy (pregnancy rate=66.66%).

    Conclusion

    This study showed that surrogacy is a good option for treatment of RIF.

    Keywords: Repeated implantation failure, Surrogacy, In vitro fertilization, Pregnancy rate
  • Elham Rahmani, Mozhgan Khalili*, Amir Hossein Hashemian, Shayeste Hasani, Azita Karami
    Introduction
    Attention to the health of pregnant women is one of the ways to maintain the pregnant mother and the fetus healthy. Urinary Tract Infection (UTI) is a common problem during pregnancy due to physiologic changes associated with pregnancy which can cause different side effects on the mother such as premature labor, preeclampsia, and anemia. Therefore, such mothers with UTI must be treated to prevent maternal and fetal complications. This study was aimed to assess the prevalence of UTI and some consequences in pregnant women referring to health centers in Kermanshah.
    Materials and Methods
    In this cross-sectional study, overall 500 cases of pregnant women were studied and randomly selected. Data was related to the incidence of UTI and its consequences collected through a checklist. Fisher's exact and chi-square tests were used for comparisons and examining relationships at level of 0.05. SPSS 21 software was used for data analysis.
    Results
    The prevalence of UTI in pregnant women attending clinics in Kermanshah was 19.8%. The incidence of UTI in the third trimester was significantly higher compared to the first and second trimesters. There was no statistical significant relationship found between UTI and demographic information, maternal and fetal outcomes.
    Conclusion
    According to the findings, it seems that UTI in Kermanshah was more prevalent than other studies. Therefore, with regard to the potential consequences of UTI, pregnant women need to be supported and trained to prevent UTI and related complications.
    Keywords: Urinary Tract Infection, pregnant women, Kermanshah
  • Maryam Eftekhar, Elham Rahmani, Tahereh Eftekhar
    Background
    Human chorionic gonadotropin (HCG)، one of the initial embryonic signals، is probably a major regulator of the embryo-endometrial relationship. This study aims to assess the advantage of HCG supplementation during the secretory phase of hormonally prepared cycles for the transfer of cryopreserved-thawed embryos.
    Materials And Methods
    This study was a randomized clinical trial. Infertile women who were candidates for frozen-thawed embryo transfers entered the study and were divided into two groups، HCG and control. The endometrial preparation method was similar in both groups: all women received estradiol valerate (6 mg) po per day from the second day of the menstrual cycle and progesterone in oil (100 mg) intramuscular (I. M.) when the endometrial thickness reached 8 mm. Estradiol and progesterone were continued until the tenth week of gestation. In the HCG group، patients received an HCG 5000 IU injection on the first day of progesterone administration and the day of embryo transfer.
    Results
    In this study، 130 couples participated: 65 in the HCG group and 65 in the control group. There was no statistically significant difference between groups regarding basic characteristics. Implantation rate، chemical pregnancy، clinical pregnancy، ongoing pregnancy، and abortion rates were similar in both groups.
    Conclusion
    Although HCG has some advantages in assisted reproductive technology (ART) cycles، our study did not show any benefit of HCG supplementation during the secretory phase of frozen cycles (Registration Number: IRCT201107266420N4).
    Keywords: ART, Implantation, Frozen Embryo, HCG
  • مریم افتخار، محمد علی خلیلی، الهام رحمانی*
    مقدمه
    سال های بسیاری است که کوریونیک گنادوتروپین انسانی (HCG) به عنوان جایگزین هورمون LH در میانه سیکل قاعدگی استفاده می شود. در سال های اخیر کوریونیک گنادوتروپین انسانی نوترکیب (rHCG) با استفاده از تکنیک نوترکیبیDNA قابل دسترس می باشد.
    هدف
    این مطالعه با هدف مقایسه rHCG با فرم ادراری کوریونیک گنادوتروپین انسانی (uHCG) برای آزادسازی تخمک و القای بلوغ نهایی اووسیت در سیکل های با فن آوری کمک باروری (ART) انجام شده است.
    مواد و روش ها
    200 بیمار کاندید ICSI، به طور اتفاقی به دو گروه تقسیم شدند. در گروه اول (rHCG)، تزریق 250 میکروگرم rHCG برای بلوغ نهایی اووسیت و در گروه دوم (uHCG)، تزریق 10000 واحد uHCG انجام گردید.
    نتایج
    تفاوت معنی داری از نظر میزان بلوغ اووسیت و میزان باروری در بین دو گروه مشاهده نگردید. (58/58% در گروه rHCG در مقابل 60/58% در گروه uHCG، p=0.666). میزان حاملگی بالینی به ازای سیکل در دو گروه نیز مشابه به دست آمد. (34% در گروه rHCG در مقابل 39% در گروه uHCG، p=0.310)
    نتیجه گیری
    اطلاعات ما نشان می دهد که تزریق 250 میکروگرم از rHCG با تزریق عضلانی 10000 واحد uHCG تاثیر یکسانی دارد. ما تزریق rHCG را در مقایسه با uHCG برای بلوغ نهایی اووسیت در سیکل های ART به دلیل تزریق راحت تر برای بیماران پیشنهاد می کنیم.
    کلید واژگان: کوریونیک گنادوتروپین انسانی نوترکیب, کوریونیک گنادوتروپین انسانی ادراری, تکنیک فن آوری کمک باروری, تخمک گذاری, بلوغ نهایی اووسیت
    Maryam Eftekhar Fi, Mohammad Ali Khalili, Elham Rahmani*
    Background
    Human chorionic gonadotropin (HCG) has been used as a replacement for the mid-cycle luteinizing hormone (LH) surge for several years. The recent arrival of recombinant DNA technology has made recombinant HCG (rHCG) accessible.
    Objective
    To assess efficacy of rHCG compared to urinary HCG (uHCG) for triggering of ovulation and induction of final oocyte maturation in assisted reproductive cycles.
    Materials And Methods
    200 patients who were candidate for ICSI were randomly divided in two groups. In group I (rHCG), patients received 250µg of rHCG for final oocyte maturation, and in group II (uHCG) the patients received 10000 IU of uHCG. Measured outcomes were number of retrieved oocyte and mature oocyte, maturation rate of oocyte, fertilization rate and clinical pregnancy rate.
    Results
    The rates of oocyte maturity were similar in both groups. Fertilization rate was similar in two groups (58.58% in rHCG group versus 60.58% in uHCG group p=0.666). The clinical pregnancy rate per cycle was similar in both group 34.0% in rHCG group versus 39% in uHCG group (p=0.310).
    Conclusion
    We demonstrated that rHCG is as effective as uHCG, when it is used for final oocyte maturation in ICSI cycles. The numbers of retrieved oocyte and maturation rates were similar in both groups; also fertilization and clinical pregnancy rates were similar.
    Keywords: Recombinant HCG, Urinary HCG, Assisted reproduction technology, Ovulation, Final follicular maturation
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • الهام رحمانی
    الهام رحمانی

اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال