فهرست مطالب نویسنده:
golmorad moradi
-
هدف این مقاله بررسی عوامل جامعه شناختی موثر بر خالکوبی در شهر کرمانشاه است. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایش و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری کلیه مردان 15 سال به بالای شهر کرمانشاه که حداقل یک بار اقدام به خالکوبی نموده اند، است. تعداد 350 نفر با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران انتخاب و داده ها از طریق روش نمونه گیری گلوله برفی جمع آوری شدند. برای محاسبه روایی از اعتبار صوری و برای برآورد پایایی از تکنیک آلفای کرونباخ استفاده به عمل آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و با استفاده از روش های آماری متناسب با سطح سنجش متغیرها تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که بین میزان عزت نفس، محرومیت نسبی، تمایل به تغییر قیافه، گرایش های دینی و خالکوبی رابطه معناداری وجود دارد. هم چنین نتایج مقایسه میانگین ها نشان می دهد که وضعیت تاهل، الگوپذیری، طبقه اجتماعی و سطح تحصیلات بر خالکوبی تاثیر معناداری دارند.کلید واژگان: خالکوبی, تغییر قیافه, محرومیت نسبی, تبلیغ بازار, عزت نفسThe purpose of this article is survey of Sociological factors affecting to tattoo in Kermanshah. The research method is descriptive with emphasis of survey and data-collecting instrument is structured questionnaires. Statistical society is all men 15 years and over in Kermanshah at least once to have a tattoo is. 350 persons were selected using formula Cochran sampling data was collected through snowball sampling. To calculate the validity of face validity and Cronbach's alpha was used to estimate the reliability of the technique. Using SPSS software using statistical techniques appropriate to the assessed variables were analyzed. Results show that self-esteem, deprivation sense, tendency to disguise, religious tendency have been significant relationship with tattoo. The results of the compare means show that marital status, modeling, social class and education level have a significant impact on tattoo.
-
هدف اصلی این مطالعه، شناخت عوامل مرتبط با کم توجهی به باورها و ارزش های دینی در بین دانش آموزان دبیرستانی استان کرمانشاه است. این مطالعه با رویکرد کمی و روش توصیفی از نوع پیمایشی و ابزار پرسشنامه ساختار یافته انجام گرفت. جامعه آماری در این پژوهش شامل کل دانش آموزان دبیرستان های استان کرمانشاه است. تعداد کل آن ها در سال تحصیلی 90-91 برابر 181796 نفر است. با استفاده از جدول نمونه گیری مورگان پس از اطمینان از تعداد کل آن ها، 384 نفر تعداد حجم نمونه آن به دست آمد. از اعتبار صوری روایی و آلفا کرونباخ برای پایایی ابزار تحقیق استفاده به عمل آمد و از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون برای آزمون فرضیات و فن رگرسیون برای سنجش مدل تحقیق استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که محرومیت نسبی، میزان مادی گرایی، سهل گیری مذهبی، تاثیر دوستان و جامعه پذیری دینی بر میزان دین داری آن ها تاثیر دارد. مدل رگرسیون دین داری، با توجه به نتایج حاصله از این آنالیز، نشان می دهد متغیرهای واردشده در مدل رگرسیونی جامعه پذیری مذهبی، سهل گیری مذهبی میزان مادی گرایی، میزان محرومیت نسبی، میزان ضریب تعیین آن (R) با متغیر وابسته 56/. به دست آمده است.کلید واژگان: جامعه پذیری مذهبی, آگاهی مذهبی, محرومیت نسبیThe main goal of this study is to examine the causes of not paying enough attention to the beliefs and religious values among the high school students in Kermanshah. This is a descriptive survey carried out by structured questionnaires. The statistical society includes all of high school students in Kermanshah in 90-91 whose total number has been 181796 in the years of 90-91. By using Morgans sampling table and after making sure of the total number, an example size of 384 members was reached. To assess the reliability of measurement, face validity and alpha coefficients were utilized and to test the hypotheses, Pearson correlation coefficient and analysis of variance were employed. Multiple regressions were used to assess the research model. The results of the study showed that gender, education, mothers education, the job situation, their habitation, the relative deprivation, the secular degree, the religious laxity, the friends impression, religious socialization and religious understanding influence the religiosity degree. But the birthplace, age, and using mass media has no influence on it. The model of religious regression and analysis show that it has progressed six steps. The comprised variables of religious socialization, religious laxity, secularity, relative deprivation, birthplace, multiple, cohesive (R) show the dependent variable of 0/56.Keywords: religious socialization, religious consciousness, relative deprivation
-
هدف این مطالعه بررسی عوامل جامعه شناختی موثر بر میزان مزاحمت های خیابانی در شهر کرمانشاه است که با روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام و داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. جامعه آماری مورد مطالعه دختران و زنان 15 تا 49 سال شهر کرمانشاه که در زمان پژوهش به استناد آمار سال 1390 تعداد کل آنها 20325 نفر می باشند. از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایاستفاده به عمل آمد. نتایج ضریب همبستگی نشان می دهد که بین بی نظمی اجتماعی، محرومیت نسبی، میزان دینداری و میزان تاثیرگذاری دوستان رابطه معنادار وجود دارد. هم چنین نتایج مقایسه میانگین ها نشان می دهد که پایگاه اقتصادی اجتماعی، وضعیت تاهل و همراه داشتن در رفتن به خیابان بر میزان مزاحمت های خیابانی تاثیر معناداری دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نیز نشان می دهد که چها متغیر میزان محرومیت نسبی (364/0Beta=)، تاثیرگذاری دوستان (272/0Beta=)، میزان دینداری (199/0-Beta=) و متغیر بی نظمی اجتماعی (168/0Beta=) به ترتیب میزان اهمیتی که در تبیین متغیر وابسته داشتند، وارد معادله شده و توانستند روی هم رفته 57 درصد از تغییرات درونی متغیر وابسته را تبیین نمایند.کلید واژگان: مزاحمت خیابانی, زنان, محرومیت نسبی, دوستان, بی نظمیThe purpose of this study was to examine sociological factors affecting the level of street harassment in the city of Kermanshah. The research used descriptive and survey method. Required data collected by a questionnaire was analyzed by SPSS software. The population included all girls and women aged between 15 and 49 years old in Kermanshah that in date of study (2015) and by statistic of 2011 all of them included 20325. Cluster random sampling contributed to choose the sample size. The result of correlation coefficient shows that there is meaningful relationship between the social disorganization and religion, influence of friends and the relative deprivation. The result of comparing averages indicates that socioeconomic status, material status and being accompanied with others in the street have a significant effect on street harassment. The result of multivariate regression shows that four variables including the relative deprivation (Beta=.36), influence of friends (Beta=.27), the religion (Beta= .19), and social disorganization (Beta=.17), in order of importance in explaining the dependent variable were entered and all together explained 57% of internal changes in dependent variable.Keywords: Street Harassment, Women, Relative Deprivation, Friends, Disorganization
-
هدف اصلی این مقاله، سنجش رابطه ی بین استفاده از رسانه های جمعی و مسئولیت پذیری جوانان شهر کرمانشاه می باشد. روش تحقیق در این پژوهش پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه می باشد. جامعه ی آماری مورد مطالعه؛ جوانان شهر کرمانشاه می باشند که تعداد آنها برابر 360450 نفر است. تعداد 400 نفر به شیوه ی تصادفی ساده برای مطالعه انتخاب شدند. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSSتجزیه و تحلیل شدند. از روایی صوری برای ارزیابی گویه ها و آلفای کرونباخ برای پایایی استفاده شد. نتایج همبستگی نشان می دهد که بین میزان استفاده از رسانه ها (چاپی و الکترونیکی) و مسئولیت پذیری جوانان ارتباط معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان می دهد که رسانه های الکترونیکی نسبت به رسانه های چاپی می تواند پیش بینی کننده ی قوی تری برای مسئولیت اجتماعی جوانان باشد. رسانه ها در آگاهی ساختن جوانان به وظایف و تعهداتشان نقش اساسی به عهده دارند تا جایی که باعث تغییر در نگرش های جوانان نسبت به تعهدات و وظایف شان شده است؛ همچنین نتایج این پژوهش نشان دهنده ی ارتباط معنادار بین دو سازه استفاده از رسانه ها و مسئولیت پذیری جوانان است.
کلید واژگان: مسئولیت اجتماعی, جوانان, رسانه های چاپی, رسانه های الکترونیکیOne of the main issues of sociological region is the responsibility youth’s to continue the social, cohesive relations in the society. The main goal of essay is to measure the relations between using mass media and responsibility youth’s in Kermanshah. The theoretical form is based on the social psychology. The social responsibility is based on the start measure, Lickert 5 degree. The mass media is based on the electronically media. Methodology of the paper is based on survey, and through questionnaire data has been collected. The statistical society includes all of young people in Kermanshah, they are about 360450 persons, and they were randomly chosen 400 persons. The data was gathered by questionnaire SPSS Microsoft in the windows. We applied facial validity for the evaluation of questions, Cronbach’s alpha for the reliability of questions, and Pearson’s correlation statistical method for examining the hypotheses. The results from coefficient of correlation show that there is meaningful relation between using (published, electronically) media and the responsibility youth’s. The results of regression analysis shows that the electronically media is move predictable than the published ones due to the responsibility youth’s. It can be said that media plays an important role in make the responsibility youth’s cautious, so much that it change their views. The results showed that there is bilateral relations between using media and the responsibility youth’s.Keywords: Social Responsibility, Mass Media, Youth, Printed Media, Electronic Media -
زمینه و هدفامروزه چاقی و اضافه وزن در میان مردم و به خصوص دختران به صورت یک مساله اجتماعی درآمده و تبعات منفی زیادی را در بردارد که باید در راستای آن مطالعاتی انجام گیرد. هدف این مطالعه، بررسی ارتباط میزان و نوع تغذیه و ورزش با میزان چاقی دختران جوان شهر کرمانشاه می باشد.روش بررسیاین پژوهش با روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام گردید. جامعه آماری مورد مطالعه، دختران جوان شهر کرمانشاه است که بر اساس آخرین آمار به دست آمده، تعداد آن ها برابر 151430 نفر است. تعداد 360 نفر نمونه با استفاده از روش نمونه گیری کوکران انتخاب و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایمورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است. پس از گردآوری داده ها، با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در این مطالعه از آزمون های آماری مانند ضریب همبستگی، تحلیل واریانس و مقایسه میانگین ها برای آزمون فرضیه ها و از رگرسیون چندگانه برای آزمون مدل استفاده گردید.یافته هانتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که عواملی مانند میزان فعالیت های فیزیکی، تغذیه با شیر مادر و شیر خشک و نوع و میزان غذاهای مصرفی بر چاقی دختران جوان اثر معناداری دارند. این متغیرها توانستند به ترتیب میزان اهمیتی که در تبیین و پیش بینی متغیر وابسته(چاقی) داشتند، وارد معادله رگرسیونی شده و روی هم 43 درصد از تغییرات درونی متغیر میزان چاقی را تبیین نمایند.نتیجه گیریمی توان با برنامه ریزی منظم برای فعالیت های ورزشی، تنظیم برنامه غذایی سالم، ترویج تغذیه با شیر مادر و کاهش مصرف غذاهای آماده، افزایش چاقی را در جامعه کنترل کرد. این مهم با تقویت برنامه ریزی های فرهنگی و شناخت و آگاهی به مردم امکان پذیر است.کلید واژگان: چاقی, فعالیت بدنی, نوع تغذیهBackground And ObjectiveNowadays, overweight is considered as a social problem especially among the girls and it has many negative effects. It is necessary to be studied. The purpose of this study is to examine the relation between the Nutrition type, and sport with overweight among the young girls in Kermanshah.MethodsThis study was conducted based on survey method. The statistical society includes all of young girls in Kermanshah. Due to the last statistical studies, there were 151430 persons. Sample contained 360 persons based on the Chochran and selected through cluster random sampling. The tools to gather data was the structured questionnaire. The obtained data was analyzed by using SPSS software. In this study, to test the hypotheses the researcher used, correlation coefficient and analysis of variance. Multiple regression were used to assess the research model.ResultsThe results showed that factors such as physical activities, Nourishment with mothers milk, the artificial milk and kind of food are effective among the young girls. This variables can predict overweight respectively, they were entered to regression model and explained 43 percent of overweight variable variance.ConclusionWe can decreese the overweight problem with systematic planning use of sporting activities, regulatiing the plan of health nutrition and decreese of fast food consumption. This program is conceivable with support of cultural planning and knowledge of people.Keywords: Overweight, Physician activities, Nutrition kind
-
زمینه و هدفاصولا برای پیشگیری از وقوع و شیوع جرائم دو نوع بازدارنده وجود دارد، رسمی و غیر رسمی که هریک جایگاه و پیامدهای خاص خود را دارد.این پژوهش به بررسی ارتباط بین بازدارنده های غیررسمی و میزان شیوع جرائم اجتماعی از نظر مردم شهر کرمانشاه می پردازد.روشروش این پژوهش توصیفی، از نوع پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه و مصاحبه است. جامعه آماری تحقیق را کلیه شهروندان 18 سال به بالا در شهر کرمانشاه تشکیل داده اند که 300 نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری خوشه ایبرای مطالعه انتخاب شدند. داده ها، با استفاده از پرسشنامه روا و پایا(85/ 0) گردآوری و با کمک آزمون های همبستگی و مقایسه میانگین تجزیه و تحلیل شده است.
یافته ها ونتایجتحقیق نشان داد که در کل بین سرمایه اجتماعی و جرم رابطه معناداری وجود دارد و این رابطه درابعاد مشارکت، امنیت، تعلق اجتماعی و مسوولیت با میزان شیوع ناهنجاری و جرم معنادار، ولی در ابعاد حمایت، اعتماد، اخلاقیات و میزان قانون گرایی، معنادار نیست.از میان ناهنجاری های اجتماعی در کرمانشاه نیز میزان وقوع سرقت وسیله نقلیه شخصی بیش از سایر جرائم است. رابطه نامشروع، نزاع دسته جمعی، کتک خوردن از افراد ناشناس، قاچاق و تصادف نیز در رتبه های بعدی قرار دارند.
کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, جرم, بزهکاری, امنیت, کرمانشاهBackground And ObjectivesPrimarily there are two types of deterrent for the prevention, occurrence and prevalence of crime, formal and informal, each of which has its own consequences. This study examined the relationship between informal deterrents and the prevalence of social crimes in the city of Kermanshah.MethodologyThis study is of a descriptive and survey research type and the data collection tools were questionnaires and interviews. The statistical population of the study includes all the 18 or more than 18-year-old citizens in Kermanshah city. 300 participants were selected using cluster sampling method. The data were collected using a valid and reliable questionnaire(α=.85) and analyzed via correlational tests and comparing means.Findings andResultsThe research showed that, in general, there is a significant relationship between social capital and crime and this relationship is significant in the dimensions of participation, security, social belonging, responsibility and the rate of abnormality and crime prevalence, but it is not significant in the dimensions of support, trust, ethics, and the rule of law.Among the social abnormalities in Kermanshah personal vehicle theft rate is higher than other offenses. Illicit relationship, mass conflict, beaten by unknown persons, smuggling and crash are in the next rankings.Keywords: Social capital, Crime, Delinquency, Security, Kermanshah -
هدف این مطالعه بررسی رابطه بین سبک های رهبری مربیان با رضایتمندی دانشجویان ورزشکار دانشگاه های آزاد استان کرمانشاه است. این مطالعه با استفاده از طرحی توصیفی تحلیل و با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه انجام گرفت. جامعه آماری آن کلیه ورزشکاران و مربیان دانشگاه های آزاداسلامی استان کرمانشاه می باشد. در این مطالعه از 200 ورزشکار و 120 نفر مربی به عنوان نمونه مورد مطالعه استفاده گردید که با استفاده از فرمول کوکران مشخص و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده گزینش شدند. جهت برآورد روایی از روایی صوری و برای برآورد پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS21 و Amos21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان می دهد که بین میزان رضایتمندی و سبک رهبری در بعد آموزشی (r = 0.56)، همبستگی در بعد سبک رهبری آمرانه (r = 0.44)، در بعد سبک رهبری دموکراسی(r = 0.53)، در بعد سبک رهبری حمایتی(r = 0.47) و در بعد سبک رهبری بازخورد مثبت(r = 0.43) می باشد. یافته های برآورد مدل نشان می دهد که نسبت کای اسکوئر به درجه آزادی برابر(02/ 2)، مجموعه ریشه میانگین مجذور باقی مانده ها(RMR)برابر(32/ 0)، شاخص CFIبرابر 77/ 0 و شاخص برازش تطبیقی مقتصد برابر 66/ 0 و همچنین شاخص ریشه دوم میانگین مربعات برابر 055/ 0 می باشد که برازش مدل را مورد تایید قرار می دهند.
کلید واژگان: سبک رهبری, رضایتمندی, ورزشکارانThis paper tries to study the relationship between the leadership of coaches and the satisfaction of sport students at I.A.U of Kermanshah Province. More than 200 sport students and 120 coaches were chosen as sample cases and Alpha Cronbach formula were used here. SPSS 21 Amos 21 were used for analyzing the results. It also shows that there is a significant relationship between the satisfaction and the leadership (r = 0.56) and ordering leadership style shows (r = 0.44). and the other hypotheses were verified according to the statistical analysis.Keywords: Leadership style, Satisfaction, Sport students -
یکی از مفاهیم مورد توجه جامعه شناسان (خاصه جامعه شناسان و برنامه ریزان شهری) سنجش مفهوم مشارکت شهری است. با توجه به این که این مفهوم کاربرد فراوانی در مطالعات شهری دارد، تهیه ابزاری پایا برای آن مهم و موثر است. هدف از این مطالعه این است که ابزار مشارکت شهروندان را مورد بازنگری قرار داده و آن را به عنوان ابزاری هنجاریابی شده در دسترس پژوهشگران حوزه ی علوم اجتماعی قرار دهد. برای پاسخ و دستیابی به این هدف، نمونه ای 400 نفری از شهروندان بالای 20 سال شهر کرمانشاه به صورت تصادفی خوشه ایانتخاب شدند و فرم مشارکت شهری را تکمیل کردند. نتایج تحلیل به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS21 و Amos21 تحلیل شدند. بر اساس نتایج به دست آمده، روش تحلیل عاملی مرتبه ی دوم با استفاده از مدل اندازه گیری نشان دهنده ی ساختار چهار مولفه ای مقیاس میزان مشارکت در نمونه ی مورد مطالعه است. نتایج حاصل از مدل عاملی تاییدی مرتبه ی دوم برای سنجش میزان مشارکت نشان می دهد که این مفهوم از چهار بعد (اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی) تشکیل شده است. شاخص های تطبیقی و مقتصد محاسبه شده برای ارزیابی کلیت مدل عاملی نشان می دهند که شاخص برازش تطبیقی CFI برابر 89/0، شاخص برازش شده تطبیقی مقتصد PCFI برابر 726/0، شاخص ریشه ی دوم میانگین مربعات باقیمانده یا RMSEA برابر 069/0، نسبت کای اسکوئر به درجه ی آزادی CMIN/DF برابر 91/2 است که در مجموع وضعیت بهبودی را برای مدل نشان می دهد. درمجموع داده های گردآوری شده می توانند مدل را مورد حمایت قرار دهند و از طرفی این نتیجه بر اساس چارچوب نظری نیز منطقی و صحیح است. از طرفی می توان نتیجه گرفت که پرسشنامه میزان مشارکت دارای سه عامل (آگاهی نسبت به مشارکت شهری، تمایل به مشارکت شهری و میزان مشارکت شهری در چهار بعد) است که در سازمان ها مورد استفاده و برای برنامه ریزی های اجتماعی و فرهنگی سودمند است.
کلید واژگان: پایایی, روایی, میزان مشارکت, شهروندان, مشارکت شهریOne of the main concepts that have attracted the attention of sociologists and especially city planners is the measurement of the concept of urban participation. The goal of this study is to reevaluate the construct of urban participation, in order to offer a validated and standard device to the researchers of social sciences. In order to achieve this goal, the research population consisted of all the citizens of the city of Kermanshah of which 400 individuals were selected as the sample via cluster and random sampling. The results of factor analysis showed that the construct of urban participation consisted of four item: economic, social, political, and cultural). The comparative and parsimonious indices showed that CFI or comparative fit index was 0.89, and the comparative parsimonious fit index or PCFI factor was 0.726. Besides the root mean squared error of approximation or RMSEA was 0.069, and normed chi-square or CMIN/Df was 2.91 which altogether showed an improvement of the model. As whole, all gathered data can support the model, and the results also support the theoretical framework. Finally, it can be concluded that the questionnaire of urban participation includes three items (knowledge of participation, tendency to participation and rate of participation) which are useful in social, cultural programs.Keywords: Reliability, Validity, rate of participation, citizenships, city participation -
امروزه یکی از مسائل اساسی در حوزه مطالعات اجتماعی، بروز رفتارهای جمعی در میان قشر جوان جامعه است. رفتارهای جمعی در جامعه می توانند خود را در قالب ناآرامی هایی از قبیل شورش ها، درگیری-ها، اعتراض های سیاسی و غیره نشان دهند. رفتار جمعی شامل واکنش های مرتبط، بی ساختار و کم و بیش خودجوش جمعی از افراد به یک محرک است (درسلر، 1388: 456). مطالعه و شناخت عناصر و مولفه های تشکیل دهنده این رفتارها برای عالمان علوم اجتماعی حایز اهمیت است. بر این اساس، هدف اصلی این مقاله، اثر از خودبیگانگی در ایجاد و شکل گیری رفتارهای اعتراضی جمعی جوانان شهر کرمانشاه است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و از طریق ابزار پرسش نامه انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه جوانان بین سنین 19 تا 35 سال شهر کرمانشاه است. تعداد 400 نفر جوان، از جامعه آماری به شیوه تصادفی سیستماتیک برای مطالعه انتخاب شدند. برای سنجش فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی گروه های مستقل و آزمون تحلیل واریانس و برای آزمون مدل تجربی پژوهش از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفادشده است. براساس یافته های پژوهش، رابطه معناداری بین ابعاد مختلف از-خودبیگانگی و رفتارهای جمعی جوانان وجود دارد. نتایج نشان می دهد که میانگین نمره رفتار جمعی افراد که با استفاده از سوالاتی در قالب طیف 5 درجه ای لیکرت سنجش شدند و در دامنه 1 تا 5 نمره آن ها مشخص شد، در بعد شرایط مساعد ساختاری برابر 38/14، در بعد فشارهای ساختاری برابر 18/20، در بعد عقاید تعمیم یافته برابر 32/22، در بعد عوامل شتاب دهنده یا فشار زا برابر83/17، میانگین در بعد بسیج مشارکت کنندگان برابر 61/16 و در نهایت این که این میانگین در بعد کنترل اجتماعی برابر07/19 است.
کلید واژگان: رفتار جمعی, از خودبیگانگی, جوانانA major issue in the area of social studies in contemporary societies is the emergence of collective behaviors among the youth. Collective behaviors can manifest itself in the forms of rebellion، political protest and the like. Such behaviors consist of interrelated، unstructured، and spontaneous collective reactions to a stimulus (Dressler، 1388، p. 456). It is important for social scientists to study and learn about the constituent components of these kinds of behavior. Therefore، the main objective of this article is to study the effects of self-alienation in fostering and causing collective behaviorsamong the youth of Kermanshah City. This is a survey study. The research population consisted of all Kermanshah’s youth، aged between 19 to 35، of which 400 individuals were selected via systematic random sampling. A questionnaire was used to collect the needed data. KMO value was 0. 91 and that of Bartlett''s test was 7146 which was significant at the %95 level. Alpha coefficient for collective behavior was 0. 85، and for alienation it was 0. 80. Pearson correlation and analysis of variance were used to test the hypotheses. Regression and Covariance analyses were utilized to test the research model. Research findings showed that the different dimensions of alienation were significantly related to collective behavior. The results also indicated that the mean for collective behavior for the dimension of «suitable structural conditions» was 14. 38; for the dimension of «structural strain،» 20. 18; for «accelerating factors،» 17. 83; for «participants'' mobilization،» 16. 61، and for «social control،» 19. 07.Keywords: collective behavior, self, alienation, the youth -
Mortality is one of indicators of socio - economic development and is an important factor in determining population growth. The aim of this study is to investigate the causes and patterns of mortality in Hazrat Vali AsrHospital of Mamasani Nurabad city in 1360 to 1385. After reviewing theprevious studies In this context, the review of the demographic theories related to research topic including: population transition theories, the theory of social and economic development associated with mortality, medical technology development theory and the theory of epidemiology in transitionare infocus. For this study, data from 850 cases of dead people during the 25 years in Vali Asr hospitalbeenanalyzed. Analysis shows a clear view of the pattern of mortality and changes during the years 1360 to 1385. The descriptive results of present study is about the causes of mortality during the years 1360 to 1385 and compare it, to the extent is consistent with epidemiology Omran theory. According to our evaluation, infectious and parasitic diseases decreasedin 1385compared to1360. In fact, during the past 25 years, with the development of medical and public health conditions, infectious and parasitic diseases, thatspreadinpoorand unfavorable conditions of health, reduced. The final results of this study show that epidemiology changes has become of the infectious and parasitic diseases to chronic diseases.Keywords: mortality, disease, epidemiology changes, population transfer
-
یکی از مسائلی که امروزه تحقیق و پژوهش بر روی آن ضروری به نظر می رسد، مسوولیت پذیری اجتماعی کارکنان است. فضای بوروکراتیک و سلسله مراتبی بسیاری از سازمان ها باعث شده تا احساس تعهد و مسوولیت پذیری کارکنان در قبال سازمان کمتر شود. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر جامعه پذیری سازمانی بر مسوولیت اجتماعی کارکنان بر شرکت نفت کرمانشاه انجام شده است. این مطالعه با روش توصیفی از نوع پیمایشی و ابزار پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفت. جامعه آماری کارکنان شرکت توزیع و پخش فرآورده های نفتی، پالایشگاه و خط لوله کرمانشاه بوده است. تعداد نمونه مورد مطالعه 400 نفر بود که با استفاده از دو روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که میانگین مسوولیت پذیری اجتماعی برابر 51/83 است که این نمره در مقایسه با میانگین مورد انتظار (105) در حد پایین تری قرار دارد و نشان می دهد کارکنان در سازمان مذکور از مسوولیت پذیری کمتری برخوردارند. نتایج نشان می دهد که جامعه پذیری سازمانی با مسوولیت اجتماعی در همه ابعاد دارای رابطه معنادار است. نتایج نشان می دهد کارکنان برای انجام مشاغلی که به آنان واگذار می شود، به مهارت های ویژه نیاز دارند، ولی آنان به آگاهی از هدف های بنیادی سازمان، وسیله های دستیابی به این هدف ها، مسوولیت های کاری خود و الگوهای رفتاری مورد پذیرش برای نقش هایی که از آنان توقع می رود نیز نیاز دارند. بنابراین، کارکنان از راه پذیرفته شدن در اجتماع سازمان، به شکل رسمی یا غیررسمی، از راه تماس های پیوسته و تجربه کاری با دیگران، به این اطلاعات دست می یابند.
کلید واژگان: مسوولیت اجتماعی, جامعه پذیری سازمانی, کارکنان, شرکت نفتIntroductionThe development of every society and every country is up to the staff in the organizations. Nowadays, most of staff are accused of keeping cold shoulder to responsibilities. Companies producing chemical products, for example, dig their waste material on the environment. Others do not use recycled materials in order to decrease expenses. They may decrease the salaries in the least. Such companies have either positive or negative effects on the modern societies. This study is intended to investigate staff's responsibility and the affective factors in Kermanshah's Oil Company. These people can be logically affective when interconnecting with each other at high level. Studies show that those who can’t accept the internal process of organization well, they will not trust the organization (Walker, 2009: 50), and the individual responsibility will not be conveyed well (Pitts, 2010: 11), and people will not like their jobs (Mitus, 2006: 14), and will not follow their goals in the organization (Walker, 2009: 50). The negative results including disorder, leaving job, absence, and less functional as a whole, will lead to non-functional job in the organization. The socialized organization is an affective factor whose impact has been approved by experts. The socialized organization is a process by which a person learns values, orders, and behaviors that let him be a member of the organization in sharing issues (Pitts, 2010: 11). Experts have examined it from various aspects. Turner’s collective, social responsibility includes logical, friendly, and moral behavior in the job, market and society (Turner, 2004: 5). Memery et al. call it security and improvement in quality of life. (Memery et al, 2005: 399). Sherman et al. considers it as a moral behaviors for social organizations in a wider concept (Sherman et al, 1386: 39). Fredrick knows it as an application of sources for wider, social goals (Falck and Heblich, 2007: 247). Wentzel defines it as a respect for other’s rights, individual competition and moral development (Wentzel, 1991: 2). Mc Aulay knows it as an ability to respond to humans, including being content with responsibility, the group and self values (Mc Aulay, 1996: 225). Juscius and Snieska know it as a dialectical relationship between commerce and society and the roles to improve social relations (Juscius & Snieska, 2008: 35). Castka and Balzarova, consider it as moral responsibility for behaviors oriented towards improving people’s life and their families to improve society (Castka & Balzarova, 2007: 276). Ford also knows it as following social rules to provide people’s expectations (Ford, 1985: 325). Some scientists have also considered social responsibility as commercial sings (Klein & Dawar, 2004: 206), examination of stocks (Lichtenstin et al, 2004: 18), the recognition of customer based companies (Sen & Bhattacharya, 2001: 228), and the customer’s behaviors and their organizational views (Barone et al, 2000: 250). Having said all that, the general goal of this study is to examine the effect of socialized organ on staff’s social responsibility in Kermanshah Oil Company.Material And MethodThis Study is descriptive. The means of gathering data is interview and questionnaire. The statistical society is all staff of Kermanshah Oil organization, whose number was 1294 in 1391. Regarding the fact that Kermanshah Oil Company includes three branches: oil products, oil refinement, and pipe lines, the staff were also different: 365 individuals belonged to oil products, 225 staff belonged to pipe lines, and 704 belonged to refinery. Lin table has been used for choosing cases for the sample. Overall, 400 individuals were randomly selected to represent the whole research population.Discussion of Results &ConclusionsThe results show that socialized, instructional organization has a meaningful relationship with social responsibility, including its different dimensions as logical (r= 0.32), economic r= 0.23, moral (r = 0.22), and friendly (r= 0.23). The results also show that the socialized, convenient organization has a meaningful relationship with social responsibility in logical aspect r= 0.105, economic r= 0.064, moral r= 0.201, and friendly r= 0.184. The results show that the socialized, supporting organization has a meaningful relationship with social responsibility in logical r= 0.315, economic r= 0.064, moral r= 0.178, and friendly r= 0.278, aspects. The results also show that the socialized organization of future view has a meaningful relationship with social responsibility in logical r= 0.199, economic r= 0.150, moral r= 0.042, and friendly r= 0.094 aspects. These results are aligned with studies of Lovhoren (2009) Pites (2010), Mitus (2006) and others.In conclusion, we need to think and to move in order to plan and to provide for social principles of organizations in different aspects. Every organization should trust the goals, system of values, economic conditions, and socio-cultural values. On the other hand, every organization should consider that good function has positive effects on others. Social responsibility should be voluntary, it could be a program to overcome corruption in the society. -
این مقاله به دنبال بررسی نقش عوامل جمعیتی و اقتصادی در ایجاد رفتار جمعی جوانان شهر بوشهر است که براساس نظریه ساختارگرایی اسملسر تبیین می شود. اسملسر از جمله معروفترین جامعه شناسان در عرصه مطالعات رفتارهای جمعی است که در قالب رهیافت ساخت گرایی به تشریح این رفتارها پرداخته است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و از طریق ابزار پرسشنامه انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه جوانان بین سنین 19 تا 35 سال شهر بوشهر می-باشد. تعداد 383 نفر جوان، از جامعه آماری به شیوه تصادفی سیستماتیک برای مطالعه انتخاب شدند. از اعتبار صوری برای روایی و آلفای کرونباخ برای پایایی ابزار پژوهش استفاده به عمل آمد و از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس برای آزمون فرضیات و تکنیک رگرسیون برای سنجش مدل پژوهش استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش، بین سن افراد(11/0-=r)، میزان درآمد پاسخگویان 10/0 و بین محرومیت نسبی 72/0 و رفتار جمعی جوانان رابطه شدید و معنی داری وجود دارد. نتایج حاصل از جدول نشان می دهد که بین محرومیت نسبی و رفتار جمعی جوانان رابطه شدید و معنی داری وجود دارد. نتایج حاصل از ضریب رگرسیون نشان می دهد که متغیرهای میزان محرومیت نسبی، وضعیت تاهل، جنسیت، وضعیت مسکن و وضعیت اشتغال به ترتیب میزان اهمیتی که در تبیین متغیر وابسته داشته اند وارد معادله شده و در مجموع 47 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین و توضیح کرده اند(47/0=R2).
کلید واژگان: رفتار جمعی, اسملسر, محرومیت نسبی, جوانانThis research attempts to examine the role of Socio-economic factors in establishing collective behavior of the youth in Boshehr based on Smelser' s structural theory. Smelser in one of the most well-known sociologists in collective behavior studies who explains these behaviors in the framework of social structuralism. This research conducted on survey method. 383 persons selected through systematic random sampling. The face and construct validity have been used to verify the validity and the Alpha coefficients to assess the reliability of the measurement. Pearson correlation, analysis of variance and regression analysis were used to verify hypothesis and the research model. According to the result, a significant correlation was found between age(r=- 0/11), income (r= 0/10) and relative deprivation(r=0/75) in establishing collective behavior. Through the regression coefficients, relative deprivation, marital statues, sex, household situation and job situation explained 47 percent of dependent variable variance.Keywords: Collective Behaviors, Smelser, Relative Deprivation, Youth -
در راستای شناسایی وضعیت روانی زندانیان، مقاله حاضر به شیوه پیمایشی به بررسی عوامل مرتبط با سلامت روانی زندانیان زندان های استان ایلام پرداخته است. اطلاعات مورد نیاز از طریق توزیع پرسشنامه در بین 343 نفر زندانی که به شیوه نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند، گردآوری شده است. ارزیابی یافته ها نشان می دهد که میانگین نمره سلامت روانی برای افراد مورد مطالعه برابر 17/83 است که بیانگر عدم سلامتی مناسب روانی زندانیان است. سلامت روانی به مولفه های تشکیل دهنده آن؛ فیزیکی (با میانگین نمره 65/20)، اضطراب (با میانگین نمره 71/21)، افسردگی (با میانگین نمره 79/20) و کارکرد اجتماعی (با میانگین نمره 11/20) تجزیه شده است. همچنین، رابطه معنی داری بین متغیرهای: سرمایه اجتماعی، جهت گیری مذهبی، مدت محکومیت، پرخاشگری، ازخودبیگانگی، مدت حبس، محرومیت نسبی و راهبردهای انطباق، با متغیر وابسته (سلامت روانی زندانیان) وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که متغیرهای: از خودبیگانگی، محرومیت نسبی، پرخاشگری، سرمایه اجتماعی، مدت محکومیت به ترتیب میزان اهمیتی که در تبیین متغیر وابسته داشته اند، در مجموع توانستند 52 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین و پیش بینی کنند.
کلید واژگان: زندانیان, زندان های استان ایلام, سلامت روانی, سرمایه اجتماعی, جهت گیری مذهبی, راهبردهای انطباق, محرومیت نسبیIn order to identify the mental state of prisoners, the present study examines factors associated with mental health of prison inmates is Ilam. Required information was collected through a questionnaire which was distributed among 343 prisoners who were selected by quota sampling method.Research findings indicate that the mean of mental health scores for subjects is. 83.17, which is below the appropriate level of mental health.. mental health variable was divided into its constituent components, namely, physical (mean score 20.65), anxiety (mean score 21.71), depression (mean score 20.79) and social functioning (mean score 20.11). Also, based on research resultsthere is significant relationships between variables such as amount of social capital (r = 0.134), religious orientation (r =0.102), sentence length (r=-0.18), amount of aggression (r= -0.38), social alienation (r= -0.28), duration of detention (r=0.15), rate of relative deprivation (r=0.15)and coping with stress (r=0.223) with dependent variable (mental health).. Regression analysis showed that variables of alienation, relative deprivation, aggression, and social capital, are respectively impoerant in explaining the dependent variable. Overlal, they explain52% of the variance of the dependent variable.Keywords: Prisoners, Prisons of Ilam's Jails, Mental Health, Social Capital, Religious Orientation, Adaptation Strategies, Relative Deprivation -
هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش فرهنگ پذیری و شبکه های اجتماعی مهاجران در مقصد با سلامت روانی آنها می باشد. روش انجام این مقاله پیمایشی بوده و از طریق ابزار پرسشنامه ی ساختار یافته انجام گرفته است. جامعه ی آماری مورد مطالعه مهاجران وارد شده به شهر طبس می-باشد که تعداد 200 نفر از جامعه ی آماری به شیوه ی تصادفی خوشه ایبرای مطالعه انتخاب شدند. برای سنجش سلامت روانی از فرم 28 سوالی سازمان جهانی بهداشت و برای سنجش فرهنگ پذیری از مقیاس بری استفاده شده است. از اعتبار صوری برای روایی و آلفای کرونباخ برای پایایی ابزار تحقیق استفاده به عمل آمد و از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس برای آزمون فرضیات و تکنیک رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر برای سنجش مدل تحقیق استفاده شد. این گونه فرض می شود که بین متغیرهای مستقل یعنی فرهنگ پذیری، شبکه های اجتماعی، متغیرهای جمعیت شناختی و متغیر وابسته یعنی سلامت روانی مهاجران رابطه ی معناداری وجود دارد. نتایج نشان می دهد که بین سلامت روانی و تحصیلات، سن، مدت اقامت، وجود شبکه های اجتماعی در مقصد و میزان فرهنگ پذیری رابطه ی معناداری وجود دارد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان می دهد که وجود شبکه های اجتماعی، فرهنگ پذیری در مقصد، قومیت، جنسیت و وضعیت شغلی به ترتیب وارد معادله ی رگرسیونی شده و 58 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کردند.کلید واژگان: سلامت روانی, مهاجران, فرهنگ پذیری, شبکه های اجتماعی, طبسThe main goal of this reseach is investigation of the role of acculturation and social networks of immigrants in destination with their mental health. The research method is survey and structured questionnaire utilized as the tool. Population was the immigrants of Tabbas. The sample under study was 200 immigrants which selected by proportional cluster sampling. For measuring mental health Likert scale with 28 items WHO and for measuring of acculturation by Berry acculturation scale has been used. To achieve validity, formal validity utilized, and Cronbachs Alpha was used for reliability of the tool. Statistical techniques were compare mean, correlation coefficient and test of research model propelled by multiple regression and path analysis. It is seems that there are significant relationships between independent variables such as acculturation, social networks, demographic variables and dependent variable such as mental health of immigrants. According to the results, there are significant relationship between educations, age, and time of reside, social networks in destination and acculturation rate effect migration s and mental health. According to regression coefficients social networks in destination, acculturation, ethnicity, sexual and employment status entered to regression model and explained 58 percent of dependent variable variance.Keywords: Mental Health, Immigrants, Acculturation, Social Networks, Tabas
-
این مقاله بر موضوع داده کاوی متمرکز است. داده کاوی فرآیندی پیچیده جهت شناسایی الگوها و مدل های صحیح، جدید و به صورت بالقوه مفید، در حجم وسیعی از داده ها است، به طریقی که این الگوها و مدلها برای انسانها قابل درک باشند. داده کاوی که تا حدودی هم کشف دانش نامیده می شود، فرایند تحلیل داده ها از دیدگاه های متفاوت و خلاصه کردن آنها به اطلاعات مناسب می باشد. اطلاعاتی که می تواند در افزایش سوددهی و تقلیل هزینه ها مفید باشد. این مقاله بر اساس اسناد و مدارک(روش کتابخانه ای) و اطلاعات حاصل از مطالعات انجام شده انجام گرفت. قابل ذکر است که برای بسط بسیاری از مطالب هم از داده های موجود استفاده شد ولی در کل روش غالب در این مطالعه توصیفی و کتابخانه ای بود. در مقاله حاضر پس از ارائه خلاصه ای از تفاوت های میان روش های آماری و داده کاوی، به زمینه های استفاده از داده کاوی، استفاده کنندگان، مراحل انجام داده کاوی و روش های استفاده از داده کاوی و همچنین محدودیت های آن اشاره شده است.
کلید واژگان: داده کاوی, کشف دانش, اطلاعات آماری, دادهThis article of focused on data mining, which is very complex to recognize the correct, new models which are potentially useful in data, hence they will be useful, and acceptable for all humans. Data mining is also called the exploration of knowledge, is the process of data analysis in the different aspect to summarize them into the suitable information, which is able to increase profits and to decrease the expenses. This article is based on documents (library method) and information. It is necessary to say that the present data is also used to develop the information, but, as whole, the dominant methodology is descriptive librarian. In the present article, there is a abstract of the statistical methods and data mining which are limited to users, the process of data mining and other limitations.Keywords: Data Mining, Knowledge Discover, Statistics Information, Data -
مشارکت سیاسی یکی از مباحث مهم در جامعه شناسی سیاسی و یکی از شاخصه های توسعه سیاسی در کشورها به شمار می رود. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی عوامل اجتماعی روان شناسی موثر بر مشارکت سیاسی استادان دانشگاه اصفهان است. روش پژوهش در این مقاله به شیوه پیمایش بوده است. نمونه پژوهش 120 نفر از استادان دانشگاه اصفهان هستند. داده های آن از طریق پرسشنامه ساختار یافته گردآوری و با استفاده از نرم افزار SPSS تحت محیط ویندوز تجزیه و تحلیل شد. چارچوب نظری این پژوهش برگرفته از نظریات علوم سیاسی و اجتماعی در قالب دیدگاه های اثباتی است. برای ارزیابی پایایی ابزار پژوهش از روش کرونباخ و در جهت روایی از روایی صوری استفاده شده است. فرضیات با استفاده از آزمون T و F سنجیده شده است. برای سنجش مدل تجربی پژوهش از تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش رابطه معنی داری بین متغیرهای رسانه های جمعی (53/0= r)، آگاهی سیاسی(27/0= r)، محیط سیاسی(77/0= r)، اثرگذاری سیاسی(37/0= r)، انگیزه های سیاسی(28/0= r)، میزان محرومیت نسبی (24/0- = r) و احساس بی قدرتی سیاسی (30/0- = r) با مشارکت سیاسی وجود دارد. نتایج تحلیلی در این مقاله نشان می دهد که رسانه های جمعی بالاترین ارتباط معنادار را با متغیر وابسته داشته است. نتایج رگرسیون چندگانه نشان می دهد که متغیر وابسته مستقیما تحت تاثیر متغیرهای رسانه های جمعی (31/0= Beta)، محیط سیاسی(29/0= Beta)، آگاهی سیاسی (15/0= Beta)، میزان محرومیت نسبی (13/0- = Beta)، احساس بی قدرتی سیاسی (18/0- = Beta)، اثرگذاری سیاسی (22/0= Beta) و انگیزه های سیاسی(17/0 = Beta) قرار گرفته است و در مجموع این متغیرها توانسته اند مقدار(39/0= R2) از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند.
کلید واژگان: مشارکت سیاسی, محیط سیاسی, آگاهی سیاسی, انگیزه سیاسی, اثرگذاری سیاسیIntroductionPolitical Participation is one of the main discussions in political sociology and political development in all countries. It is considered as an aspect of political development that can also support the political organizations to achieve democracy. In fact, the degree of political participation is a mean to know whether governments are logical or not. The main goal of this study is to examine social-psychological causes influencing political participation of Isfahan University teachers. The factor of political tendency and membership in organs are based on Huntington’s and Nelson’s Views. They considered social superiority and a person’s capability on a person’s tendency on political participation. They believed that if a person tends to be a member of group and councils, they will perform political participation more. On the other hand, there are other factors such as age, education, earning, race, tribe, religion which are based on Budwell’s View. It is necessary that some factors such as media and political effects are based on Olson’s theory. First hypothesis: There are some relations between demographic factors (people’s age, sex, single / marriage, member in organs) and political Participation. Second hypothesis: There are some relations between political environment and political Participation. Third hypothesis: There are some relations between individualism and political Participation. Fourth hypothesis: There are some relations between political knowledge and political Participation. Fifth hypothesis: There are some relations between collective media and political Participation. Sixth hypothesis: There are some relations between political tendency and political Participation. Seventh hypothesis: There are some relations between political effects and political Participation. Eighth hypothesis: There are some relations between relative abandonment and political Participation. Ninety hypothesis: There are some relations between sense at political powerless and political Participation. Sense at political powerless and political Participation. Matherial &MethodsMethodology of this study has done on quantity based on examination. Data is collected by questionnaire. The statistical society were teachers in Isfahan university based on the last statistics of Instruction Organ in 1388-89 among 511 teachers. They have chosen by these factors including: Isfahan University itself which is large, it contains a great amount of teachers and scholars in internal and external, political movements. The second, it is easy to political movements. The second, it is easy to access teachers to gather data fine by researchers in Foresaid University. It is necessary that University teachers are more realism than other common people; they can teach us the dominant realities on political environment in the University. In order to collect example, Cooker an formula has been used, they were 119, which were added also to 120. They have chosen randomly in the systematic system. The main factors are examined in the following ways: The dependant factors of same study are political Participation. They constitute: political decision, choice of leaders (vote), revolution, coup d’état, scholar councils, lecture sessions and political debate, general crowds, walking, vote, crowds, Participation in informal political discussions (among family members, family, friends or office), member in groups, accessing political post in the offices. There were 11 points which were examined by Likert 5 degree. The choice of 2 is absolutely opposite, and 5 is absolutely agree. There were 6 items in political knowledge, and 7 in political environment, 11 in individualism, 7 in political tendency, 9 in political effects, and 12 in relative abandonment which were based on Likert 5 degree, Discussion of Results &ConclusionsAccording to this study, there is meaningful relation between collective, media factors (r=0.53), political knowledge (r=0.27), political environment (r=0.77), political effects (r=0.37), political tendency (r=0.28), relative abandonment (r=-0.24), political sense of powerless (r=0.28) and political Participation. The results show that collective media has the mast meaningful relations to dependant factor. The results of multi-level Regression show that there is direct dependence between collective media factors (Beta= 0.31), political environment (Beta= 0.29), political knowledge (0.15), relative abandonment (Beta= 0.18), political effect (Beta= 0.22) and political tendency (Beta= 0.17). As whole, these factors can assign the dependant factors (R2= 0.39). Data of political Participation among University teachers show that middle of political Participation in 50/48 for every person in the study which is high comparing the range of marks (55 to 11). It shows high Participation among University teachers. The results of previous studies and theoretical studies show that political Participation of University teachers are based on changeable, different factors. The results show if feeling of political, lack self-confidence in political powerless, people’s relative abandonment will increase, such factors can decrease social, political Participation, of University teachers. The results show that political tendency of those who have answered, political knowledge, application of collective media and political environment can influence University teachers to increase political Participation. The results of same study and Moradi et al (2009) were based on meaningful membrane in organs, were aligned with the studies of Dianati (2003) about political knowledge, but it was not aligned with Chaboki (2003) about sex. It is necessary that it was aligned with Kavoosi’s studies (2007) about psychology such as political tendency. Besides, one of factors which has influenced on political Participation meaningfully but it is contrary is sense of political powerless. The results show, if a person feels political powerless more, he will accompany in the political trends less. It is aligned with Hashemi’s studies et al (2009). The results of study about political Participation of University teachers are aligned relatively with Milbrat and Goel’s political tendency and political Participation. Milbrat and Goel emphasize that if a person was influenced on political tendency more (including political discussions, membrane in organs and political information) he will also accompany in politics more. For them, political environment is also important in political Participation, hence political culture may accelerate Participation councils, or vice versa it may not There for, the principles of play such as rote rights, rote frequency, political agents, the views to street crowds, political movements, pressure groups are the main factors. Besides, the results of study about political Participation of University teachers are based on Vakari’s and Olson’s views which are agreeable. Vakari believes collective media plays key and influencing roles in voting and political Participation. For him, collective media is located in the center political issues; it can call people to accompany in politics to increase political Participation. Media is the pulse of power, because people who access it are able to influence others. For Olson, the effect of politics is based on change, and revolution of politics range. When people accompany in a choice more, they will deserve their choices and effects.Keywords: Political participation, Political environment, Political knowledge, Political motivation, political affecting -
یکی از شاخص های مهم برای ارزیابی میزان سلامت و بهداشت جسمی و روانی افراد یک جامعه، شاخص سن ازدواج است. بالا رفتن میانگین سن ازدواج می تواند در مسیر سلامت جامعه اختلالاتی به وجود آورد. این مطالعه با هدف شناخت عوامل اجتماعی و اقتصادی مرتبط با افزایش سن ازدواج جوانان با تاکید خاص بر شهر کرمانشاه انجام گردید. روش مطالعه در این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و ابزار جمع آوری داده-های مربوطه پرسشنامه توام با مصاحبه می باشد. جامعه آماری مطالعه مذکور کلیه دختران و پسران ازدواج نکرده در گروه سنی 25-39 ساله شهر کرمانشاه در سال 1388 است. تعداد آنها برابر 16352 نفر است که با استفاده از نمونه گیری کوکران 380 نفر برای مطالعه انتخاب شدند و براساس نمونه-گیری تصادفی خوشه ایگزینش شدند. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحزیه و تحلیل قرار گرفتند. در این مطالعه برای بدست آوردن روایی از روایی صوری و سازه با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی و جهت پایایی ابزار پژوهش از آلفای کرونباخ استفاده شد. برای آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی، آزمون های T و F و برای آزمون مدل تجربی از رگرسیون چندمتغیره به شیوه گام به گام و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که بین متغیرهایی چون نگرش افراد به برابری جنسیتی(48/0-=r)، میزان تحصیلات(32/0-=r)، سبک فرزندپروری استبدادی(235/0=r)، سبک فرزندپروری دموکراسی(44/0-=r)، سطح انتظارات(30/0=r)، میزان سخت گیری والدین(414/0=r)، میزان لذت بردن از مجردی(269/0=r) و میزان استفاده از رسانه ها(149/0=r) ارتباط معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون نشان می دهد که متغیرهای میزان دخالت والدین، سبک فرزندپروری، نابرابری جنسیتی، وضعیت مسکن و میزان اعتماد به نفس به ترتیب میزان اهمیتی در تبیین متغیر وابسته داشته اند، وارد معادله رگرسیونی شده اند. این متغیرها رویهم رفته 48/0 از فضای مفهومی متغیر وابسته(سن ازدواج) را تبیین و پیش بینی نموده است.
کلید واژگان: سن ازدواج, انتظارات, سبک فرزندپروری, سخت گیری والدین, نابرابری جنسیMarriage age is one of the important indexes to the mental and physical health evaluation in the society. The aim of this study is the knowledge of socio-economic factors related to increase of marriage age in Kermanshah City. The research is descriptive with questionnaire the age in age range is 25-39 in Kermanshah. 380 individuals were selected via Chocran cluster random sampling. The results were analyzed, through Face, criterion and construct validity have been used to verify the validity and alpha coefficients to assess the reliability of the measurement. The Pearson correlation, analysis of variance and regression were used to verify hypothesis and the research model. According to the results, (sexual equality (r=0.48), education (r=-0.32), style of Autocratic birth upbringing (r=0.235), style of democratic birth upbringing (r=-0.44), Expectancy (r=0.30), parent Stricture (r=0.414), joy of single (0.269) and the use of medicine (r= 0.149)).According to regression coefficients, parent Stricture, style of birth upbringing, sexual Inequality, Settlement situated and self-esteem entered into regression model explained (48 percent) of dependent variable variance.Keywords: Age of marriage, Expectancy, Style of birth Upbringing, Sexual Inequality -
هدف اصلی این مطالعه بررسی نقش عوامل جامعه شناختی موثر بر استفاده دختران جوان از لوازم آرایشی می باشد. این پژوهش با روش ییمایش انجام و داده های آن از طریق پرسشنامه جمع آوری شدند. جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر دانشگاه آزاد واحد اسلام آبادغرب بود. تعداد جامعه آماری برابر 784 نفر است. از این تعداد، 400 نفر بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده برای مطالعه انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد بین متغیرهای، تمایل به جلب توجه، تشخص طلبی، میزان نوگرایی، میزان گرایش دینی و تحصیلات پدر و مادر با استفاده از لوازم آرایشی رابطه معنی دار وجود دارد. نتایج ضریب رگرسیونی نشان می دهد که شش متغیر تمایل به جلب توجه، میزان تشخص طلبی، میزان نوگرایی، میزان درآمد، وضعیت شغلی و وضعیت تاهل، به ترتیب میزان اهمیتی که در تبیین متغیر وابسته داشته اند، وارد معادله شده و در مجموع مقدار 51 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین نموده اند.
کلید واژگان: لوازم آرایشی, نوگرایی, تشخص طلبی, گرایش دینی, دانشجو, دخترانThis research tries to study the role of sociological factors affecting young girls’ use of make-up tools. The study has been conducted through survey method and the data has been collected by questionnaire. The statistical population was 784 girl students from Islam Abad Gharb Azad University, 400 of whom were selected by simple random sampling to be studied. The findings reveal that there is a significant relationship between variables of attention seeking, individuation, modernism, religious orientation and parents’ level of education have a significant relationship with using cosmetics. The results of regression coefficient show that six variables of attention seeking, individuation, modernism, income, job status, marital status, have been entered into the equation respectively based on their importance in explaining the dependant variables, and explain total amount of 51% of variance of the dependant variables.Keywords: modernism, female students., religious orientation, Cosmetics, individuation -
تداوم مشارکت سیاسی دانشجویان یکی از مهم ترین مسائل برای نظام جمهوری اسلامی ایران در دهه چهارم حیات سیاسی خود می باشد. به نظر می رسد که یکی از عوامل تاثیرگذار بر مشارکت سیاسی دانشجویان، نوع فرهنگ سیاسی آنهاست؛ در شکل گیری فرهنگ سیاسی عوامل متعددی نقش دارند که سرمایه اجتماعی یکی از مهم ترین آنهاست. بنابراین، با توجه به چنین پیشینه ای، محور اصلی مقاله حاضر تبیین رابطه سرمایه اجتماعی و فرهنگ سیاسی دانشجویان در ایران است.
روش تحقیق پیمایش، ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه و جامعه آماری آن، دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان است که تعداد 120 نفر از آنان به شیوه تصادفی سیستماتیک برای این مطالعه انتخاب شده اند.
نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان می دهد که بین متغیر میزان انسجام اجتماعی با فرهنگ سیاسی محدود (38/0- r=)، مشارکتی (42/0r=) و تبعی (16/0- =r)، همچنین میان متغیر امنیت اجتماعی با فرهنگ سیاسی محدود (19/0- r=)، تبعی (14/0- r=) و مشارکتی (29/0=r) رابطه وجود دارد.
کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, فرهنگ سیاسی, مردم سالاری, دانشگاه اصفهانContinuation of students political participation is one of the most important problems for Iran Islamic Republic System in forth decade of its political age. It seems that one of the influential factors to students’ political participation is type of their political culture several factors play role in formation of political culture, social investment is one of the most important of them. So according to this background, original base of the present study, address relation between social investment and students’ political culture in Iran Methodology of the paper is based on survey, and through questionnaire data has been collected. Statistical population is MA students at the University of Isfahan. 120 students have been selected through systematic random for the study. We applied facial validity for the evaluation of questions, Cronbach’s alpha for the reliability of questions, and Pearson’s correlation statistical method for examining the hypotheses. result show that There is a meaningful relationship between social integration and limited political culture(r=-0.38), participation political culture (0.42), Subject political culture (r=-0.16), and There is a meaningful relationship between social security and limited political culture(r=-0.19), participation political culture (0.29 Subject political culture (r=-0.14), and There is a meaningful relationship between social security and limited political culture(r=-0.25), participation political culture (0.56), depended political culture (r=-0.16). The result show that every measure of social investment exceeds the political culture in limited and conditioned dimensions goes down and in participation dimension goes up. It can be said that there is a significant and inverse relationship between social investment and limited and Subject political culture and there is significant and direct relationship between social investment and political participatory culture.Keywords: social investment, political culture, democracy, Isfahan University.the message, television, Health Data -
این مقاله به دنبال بررسی نقش محرومیت نسبی در ایجاد رفتارهای جمعی در میان جوانان شهر کرمانشاه است که براساس نظریه تعامل گرایی بلومر تبیین می شود. بلومر از جمله معروف ترین جامعه شناسان در عرصه مطالعات رفتارهای جمعی است که در قالب رهیافت تعامل گرایی به تشریح این رفتارها پرداخته است. وی براین باور است که رشد رفتارهای جمعی از پنج مرحله می گذرد که به صورت اجمال عبارتند از: انگیزش اجتماعی، تشکل واحدهای پیوند دهنده، تعهد پیوستگی، ایدئولوژی و تاکتیک های عملیاتی. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و از طریق ابزار پرسش نامه انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه جوانان بین سنین 19 تا 35 سال شهر کرمانشاه می باشد. تعداد 400 نفر جوان، از جامعه آماری به شیوه تصادفی سیستماتیک برای مطالعه انتخاب شدند. از اعتبار صوری و سازه برای روایی و آلفای کرونباخ برای پایایی ابزار تحقیق استفاده به عمل آمد و از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون برای آزمون فرضیات و تکنیک رگرسیون لجستیک برای سنجش مدل تحقیق استفاده شد. براساس یافته های تحقیق، محرومیت نسبی می تواند به عنوان یک عامل کلیدی در ایجاد و شکل دهی رفتارهای جمعی در میان جوانان موثر باشد. عواملی چون توانایی های ارزشی و انتظارات ارزشی نیز از طرفی در محرومیت نسبی جوانان و از طرفی هم در ایجاد و شکل گیری رفتارهای جمعی نقش دارند. نتایج حاصل از تحلیل لجستیک نشان می دهد که متغیر محرومیت نسبی، توانایی های ارزشی و انتظارات ارزشی توانسته اند 74/51 از احتمال ورود جوانان به رفتارهای جمعی را به صورت صحیح پیش بینی کند.
کلید واژگان: رفتار جمعی, انتظارات ارزشی, تعامل گرایی, محرومیت نسبی, نظریه بلومرThis paper aims to investigate the role of relative deprivation in the formation of collective behavior among the young in Kermanshah based on Blumer’s interactionism theory. He is one of the outstanding figures concerning studies done about collective behavior in the field of sociology. He believed that collective behavior develops through five stages: social motivation, formation of connective behaviors, commitment to integrity, ideology, and operational tactics. The instrument used in the present study is a questionnaire. The population of the study includes people from 19 to 35 years old in Kermanshah. Through systematic random sampling, 400 people were chosen. The construct and face validity of the present questionnaire have been tested and the reliability is ensured through Cronbach’s Alpha. The statistical methods used in the study are Pearson Correlation Coefficient and Logistic Regression. The findings of the study show that relative deprivation is a key element in forming collective behavior among the young people. Other factors like value expectations are influential in creating relative limitation and consequentially in forming collective behavior. The results of the study show that elements like relative deprivation, value abilities, and value expectations could predict 51.74 percent of young people’s tendency for participating in collective behaviors. -
امروزه یکی از مسائل اجتماعی که ذهن بسیاری از محققین علوم اجتماعی را به خود مشغول نموده، مساله افزایش ناامنی در شهرها است. افزایش ناامنی های اجتماعی، سرقت ها، رفتارهای غیر مسئولانه و ضد اجتماعی که امروزه در بسیاری از جوامع به شکل حاد درآمده و از حالت یک پدیده اجتماعی خارج و به صورت یک مساله اجتماعی نمودار گشته است که نه تنها سلامتی و امنیت جامعه را به مخاطره می اندازد، بلکه هزینه های مالی گزاف را تحمیل مالیات دهندگان و ساکنین این شهرها می کند. هدف اصلی این مقاله بررسی تاثیر مشارکت های مردمی در کاهش ناامنی های شهری در کرمانشاه است. روش تحقیق در این مقاله پیمایش بوده و از طریق ابزار پرسش نامه انجام شده است. تعداد 384 شهروند به عنوان نمونه معروف به شیوه تصادفی سیستماتیک برای مطالعه انتخاب شدند. از اعتبار صوری و ملاک برای روایی و آلفاکرونباخ برای پایایی ابزار تحقیق استفاده به عمل آمد.
براساس یافته های تحقیق عواملی چون میزان ارتقای فرهنگی(17/0=r)، میزان اصالت شهری(74/0=r)، میزان مشارکت در بعد ذهنی(34/0=r) و میزان مشارکت در بعد عینی(39/0=r) با میزان کاهش ناامنی ها رابطه معنادار و مثبتی داشته و در کاهش ناامنی های شهری مؤثر بوده اند. نتایج ضریب رگرسیونی نشان می دهد که متغیرهای اصالت شهری بودن(47/0 Beta=)، میزان مشارکت اجتماعی در بعد عینی(37/0Beta=)، میزان مشارکت اجتماعی در بعد ذهنی(23/0Beta=)، جنسیت افراد(18/0Beta=) و میزان ارتقای فرهنگی (21/0Beta=) به ترتیب میزان اهمیتی در تعیین نسبت واریانس متغیر وابسته داشته اند، وارد معادله رگرسیونی شده و در مجموع 55 ٪از واریانس متغیر وابسته را به حساب آورند(55/0=R2).
کلید واژگان: ناامنی شهری, مشارکت اجتماعی, مهاجرت, بی سازمانی اجتماعی, کرمانشاهNowadays, one of the social problems that have occupied most social science researchers’ mind is insecurity in cities. The expansion of social insecurities, robberies, irresponsible and anti-social behaviors these days have converted to acute from and changed from a social phenomenon to a social problem. These factors not only endanger social security and well-being but also impose huge financial costs on tax payers and citizens of these cities. The main purpose of this article is to investigate the role of People Participation in reducing Urban Insecurity in Kermanshah. The method of the study is survey and the instrument is a questionnaire. 384 participants were chosen through systematic randomization. Validity of the results was ensured using criterion and face validity, and its reliability was checked by the Alpha Cronbach and the Pearson coefficient. Based on the research findings the amount of cultural promotion (r=.17), having an urban origin (r=.74), subjective participation (r=.34) and objective participation (r=.39) have a positive and meaningful relationship with reducing insecurity in cities. According to regression coefficients having an urban origin (Beta=.47), objective participation (Beta=.37), subjective participation (Beta=.23), gender (Beta=.18) and the amount of cultural promotion (Beta=.21) entered to regression model and explained 55 percent of variance observed in the dependent variables (.55). -
طرح مساله: این مقاله رابطه بین سرمایه اجتماعی و سلامت روانی را در میان دانشجویان غیربومی در دو دانشگاه تهران و شیراز مورد بررسی قرار داده است.روشروش مطالعه پیمایش است که در آن از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. 500 نفر دانشجویان غیرساکن دو دانشگاه تهران و شیراز به شیوه تصادفی سیستماتیک برای مطالعه انتخاب شدند. از روش های آماری ضریب همبستگی و تحلیل واریانس برای آزمون فرضیات و تکنیک تحلیل ممیزی برای سنجش مدل تحقیق استفاده شد.یافته هامیانگین نمرات سرمایه اجتماعی و سلامت روانی دانشجویان دو دانشگاه با هم متفاوت بوده است. نتایج حاصل از تحلیل ممیزی نشان می دهد که احتمال ارتقاء سلامت روانی دانشجویان تحت تاثیر متغیرهایی چون سرمایه اجتماعی، سن افراد، میزان درآمد خانوادگی و قومیت آن ها می باشد. این متغیرها روی هم رفته توانسته اند6/59 درصد صحت این احتمال را مشخص نمایند. اما برای پیش بینی سرمایه اجتماعی متغیرهایی چون سلامت روان، مقطع تحصیلی، سن و وضعیت تاهل وارد معادله شده و روی هم رفته مقدار 60 درصد صحت احتمال سرمایه اجتماعی را مشخص کرده اند.نتایجنتایج این تحقیق نشان می دهد هر اندازه افراد در ساختار اجتماعی موجود دارای سرمایه اجتماعی بالاتری باشند، سلامت روانی آن ها در وضعیت بهتری قرار خواهد گرفت.
کلید واژگان: تحلیل ممیزی, دانشجویان, سرمایه اجتماعی, سلامت روانیObjectivesToday, Problems such as poverty, failure in education, unsuitable living milieu, high degree of insecurity in society including violence and collisions, and misfortunes in personal life such as parent's divorce, losing job and coercive migration are among the factors that severely affect student's health. Based on the concepts presented by the scholars, adaptation to new environment, conformity with the society, participation in civil and collective activities and a feeling of being responsible are considered as the basic characteristics of mental health. This article is intended to study the correlation between social capital and psychic health among students of Tehran and Shiraz universities.MethodIn order to measure the social capital, the three indexes of social trust, social support and social participation are utilized the research method is survey, making use of questionnaire. The population under study are students of the universities of Tehran and Shiraz. In order to facilitate and accelerate the research process and to save time and cost, it was inevitable to select 500 samples from the statistical population, making use of line table and the systematic randomization method. In this research, a Cranach is made use of for reliability, and external validity for safety of the validity of the questionnaire. For testing the hypotheses, the statistical methods of coefficient of correlative and variance analysis are utilized. Moreover, for measuring the research model, the Discriminate Analysis technique is utilized.FindingsThe data marks that social participation as an index of social capital has the most significant correlation with the psychic health among the students from the two universities. While the index of social support among the students of Shiraz University has been higher than that among the students of TehranUniversity, the index of social trust among the students of Tehran University has been higher than that among the students of Tehran University. Research findings also show a significant correlation between the variables of job, marital status and gender and psychic health.ResultsResults of the research emphasize on interaction trust, financial, mental-social support, self-esteem, family network and the participation in the host society, to maintain their mental health. The results of this study show that students with high level of social capital would be more likely to enjoy mental health and adapt to the new cultural situation. Berry has also addressed the role of social capital and the existence of supportive networks in facilitating acculturation. He believes that higher social capital cause higher levels of mental health and quality of life.Keywords: Discriminate Analysis, Mental Health, Social Capital, Students -
امنیت به عنوان نیاز اساسی برای افراد جامعه در ارتباط متقابل با عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می باشد. امروزه نقش و اهمیت این مساله در پیش رفت هر جامعه ای تا بدان پایه است که آن را بستر و پیش نیاز هر گونه توسعه ای می دانند. وجود امنیت اجتماعی به عنوان یکی از تمهیدات در راستای حفظ حیات گروه های اجتماعی و برخورداری آن ها از فرصت ها و امکانات و تسهیلات به منظور دست یابی به اهداف مورد نظر خویش مطرح شده است. در این راستا معنای امنیت اجتماعی به عنوان یک مفهوم پیچیده هر چند که تعریف آن به عنوان یک پدیده ادراکی و احساسی است، مورد توجه قرار گرفته است. هدف اصلی این مقاله خشونت خانوادگی و تاثیرات آن بر امنیت اجتماعی در جامعه با تاکید بر شهر سنندج می باشد. چارچوب نظری در این مقاله برگرفته از رهیافت های نظری تعامل گرایی، یادگیری اجتماعی و نابرابری جنیستی می باشد.
روش تحقیق در این مقاله پیمایش بوده است و اطلاعات از طریق پرسش نامه جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS در محیط ویندوز پردازش شدند و تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیف و تبیین(ضریب پیرسون، آزمونTوF، رگرسیون چندمتغیره) صورت گرفته است.
یافته های این تحقیق نشان می دهد که 3 متغیر خشونت خانوادگی با مقدار(234/0- Beta=)، نگرش های مذهبی با مقدار(18/0Beta=) و نگرش های مردسالاری با مقدار(17/0- Beta=) به ترتیب میزان اهمیتی در تعیین واریانس متغیر وابسته داشته اند، وارد معادله رگرسیونی شده اند و در مجموع این 3 متغیر توانسته اند 42٪ از واریانس متغیر وابسته را به حساب آورند(42/0=R2).
کلید واژگان: امنیت اجتماعی, خشونت خانواده, نگرش های پدرسالاری, نگرش های مذهبی, شهر سنندجSecurity as a basic need for the members of society is in mutual relation to economic, social and cultural factors. Today, this is of such importance in the progress of every society that it is considered as the prerequisite to any kind of development. Social security has been defined as a complex – emotional – concept which is essential for protecting social groups and giving them the opportunities and facilities to obtain their intended goals. The main aim of this paper is to study family violence and its effects on social security in society with emphasis on the city of Sanandaj. The theoretical framework adopted in this article derives from theories of interactionism, social learning and gender discrimination. The research method in this paper was survey method and the data were collected through questionnaires and analyzed by means of SPSS software. The data were analyzed on descriptive and explanatory levels (Pearson coefficient, T and F tests, and multiple regression). The results indicated that three variables, namely family violence (Beta= - 0.234) religious attitudes (Beta = 0.18) and masulinistic attitudes (Beta = -0.17) have entered the regression equation in the order of their importance in determining the variance of the dependent variable. Overall, these three variables could account for %42 of the variance of the dependent variable (R² = 0.42 -
هدف اصلی این مقاله بررسی جهت گیری مذهبی و سلامت روانی مهاجران براساس مدل آلپورت و راس، مقابله مذهبی، متکی بر باورها و فعالیت های مذهبی است و از این طریق در کنترل استرس های هیجانی و ناراحتی های جسمی به افراد کمک می کند. داشتن معنا و هدف در زندگی، احساس تعلق داشتن به منبعی والا، امیدواری به کمک و یاری خداوند در شرایط مشکل زای زندگی، برخورداری از حمایت های اجتماعی، حمایت روحانی و... همگی از جمله منابعی هستند که افراد مذهبی با برخورداری از آن ها می توانند در مواجهه با حوادث فشارزای زندگی، آسیب کمتری را متحمل شوند. مدت ها است که تصور می شود بین مذهب و سلامت روان، ارتباط مثبتی وجود دارد و اخیرا نیز روان شناسی مذهب، حمایت های تجربی زیادی را درراستای این زمینه فراهم آورده است.
این تحقیق با استفاده از روش پیمایش و از طریق پرسشنامه ساختار یافته برای 200 نفر مهاجر که به طور تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند، داده ها گردآوری شد. از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس برای آزمون فرضیات و تکنیک رگرسیون برای سنجش مدل تحقیق استفاده شد.
یافته ها نشان می دهد که ضریب همبستگی به دست آمده برای جهت گیری درون دینی برابر79/0 و برون دینی برابر75/0- می باشد. یافته های این پژوهش، پیش فرض نظریه آلپورت در مورد رابطه بین سلامت روانی و دینداری و ارتباط آن با سلامت روانی مهاجران را تایید می نماید. براساس یافته های تحقیق، رابطه معنی داری هم بین متغیرهای زمینه ای تحصیلات(28/0=r)، سن(21/0=r)، میزان درآمد(58/0=r) و مدت اقامت(33/0=r) با سلامت روانی مهاجران وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که متغیر وابسته مستقیما تحت تاثیر متغیرهای جهت گیری های مذهبی، تحصیلات، جنسیت، سن و جهت گیری مذهبی درون دینی قرار گرفته و این متغیرها به ترتیب میزان اهمیتی که در تبیین متغیر سلامت روانی داشته اند، توانسته اند وارد معادله رگرسیونی شده و در کل 72 درصد از تغییرات این متغیر را برای ما توضیح داده است(72/0=R2).
کلید واژگان: مهاجرت, سلامت روانی, جهت گیری های مذهبی, مدل آلپورت و راس, قصرشیرینIt has long been assumed that there is a positive relationship between religious orientation and mental health. Recently, this has been supported by experimental evidence provided by psychologists of religion. In this paper, the aim of the writers is provide further support by studying the relationship between the degree of religious orientation of immigrants and their mental health, using Alport and Ross model. The findings of the study confirm the relationship. Based on the findings, there is a significant relationship between the variables educational background (r= 0.28), age (r= 0.21), income (r= 0.58), duration of residence (r=0.33) with the mental health of immigrants. The results of the multi-variable regression show that the dependent variable is directly influenced by the variables religious orientation, education, sex, age and inner-religious orientation, and that these variables, in proportion to the degree to which they have accounted for the variable mental health, have entered the regression equation, explaining 72% of the changes of the variable. (R2= 0.72)
بدانید!
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.